چالش‌های اقتباس از داستان برای نمایش‌های صحنه‌ای در حوزه کودکان

ایستادن روی مرز صحنه و کتابت


حسین فدایی‌حسین
کارگردان تئاتر
بعضی از نمایش‌ها خود به‌خود و بدون هیچ انگیزه یا تأثیر تبلیغاتی خاصی، به ذهن خطور می‌کنند، اما در برخی موارد نویسنده یا گروه اجرایی لازم می‏‌بینند که از داستان ‏ها و کتاب‌های آشنا یا سریال‌ها و فیلم‏ های موفق تلویزیونی اقتباس کنند. اقتباس از این آثار، اغلب به‌دلیل آشنایی قبلی مخاطب، مورد استقبال قرار می‏‌گیرد، اما چون داستان، کتاب و حتی برنامه تلویزیونی، خود قالب هنری جداگانه‌ای دارد لزوماً به این معنا نیست که قابلیت اقتباس نمایشی هم داشته‌باشد. مثلاً شخصیت‌های بعضی از داستان‌‏ها، افسانه‏‌ها و یا کارتون‌‏ها، کارهای عجیب و غریبی انجام می‏‌دهند که امکان اجرای آنها برای بازیگران روی صحنه وجود ندارد. از سوی دیگر، کودکان این شخصیت‌ها را می‌شناسند و دوست دارند، در حالی‌که آوردن آنها روی صحنه، به‌شکلی که کودکان می‌شناسند بسیار دشوار است. بنابراین می ‏بایست به‌‏سراغ داستانی رفت که بتواند روی صحنه به‌خوبی اجرا شود؛ نه اینکه فقط عنوانی داشته‌باشد که مردم را به‌سوی خود بکشاند. به این ترتیب می‌توان گفت، یکی از اولین مراحل اقتباس، بررسی دقیق اثر است از این جهت که آیا داستان واضح و روشن است یا اقتباس از آن کار غیرممکنی است؟ گاهی تعدد فضاها و زمان رویداد وقایع در داستان ‏ها و کتاب‌های کودکان و البته برنامه‌های تلویزیونی، می‌تواند برای اقتباس مشکل‌ساز شود. از سوی دیگر، داستان‌هایی که برای کودکان کوچک‏تر نوشته می‌شوند معمولاً بسیار کوتاه و کاملاً واضح و روشن هستند و ایده‌های مطرح شده در این داستان‌ها، ایده‌هایی کوچک اما شادند. خلق یک طرح منسجم از طریق متنی که با استفاده از این ایده‌ها پیش رود، غیرممکن است چون ایده‌ای را شروع می‌کنید، از تپه کوچکی بالا می‌روید، از تپه پایین می‌آیید، توقف می‌کنید، از تپه دیگری بالا می‌روید، پایین می‌آیید، توقف می‌کنید و... اما هرگز از کوه بالا نمی‌روید - و هرگز دورتر از پای تپه نخواهید رفت-‌ بنابراین، موضوع نمایش، خلق یک طرح داستانی با استفاده از تمام آن داستان‌ها خواهد بود. این کار غیرممکن نیست اما به‌طور حتم آسان هم نخواهد بود. وقتی کتابی را برای اقتباس انتخاب می‌کنیم، باید سعی کنیم وارد ذهن نویسنده شویم و بفهمیم او واقعاً درپی چه چیزی بوده ‌است؟ سعی کنیم اجزایی را که باعث شده‌اند داستان او تا این حد محبوب شود تجزیه و تحلیل کرده و آنها را به‌شکل نمایشی، ارائه نماییم. بدون شک، وفادار بودن به کتاب، به معنی دنبال کردن کورکورانه تغییر و تحول‌های طرح داستان نیست؛ یا به این معنا نیست که نمایشنامه‌نویس نمی‌تواند دیالوگ یا حتی شخصیت‌های جدید خلق کند، بلکه منظور این است که معنا و ساختار اصلی کتاب حفظ شود و داستان مرکزی باقی بماند، درغیراین‌صورت چه دلیلی برای اقتباس از آن وجود دارد؟ ویژگی‌هایی که باعث می‌شود یک کتاب ارزش اقتباس را داشته‌باشد بدون شک همان معنا و ساختار اصلی کتاب است که به‌هر قیمتی باید حفظ شود. گاهی ممکن است از خود بپرسیم ارزش نوشتن یک نمایشنامه اورژینال (غیراقتباسی) بیشتر است یا اقتباس از یک داستان؟ جواب‌دادن به چنین سؤالی کاری غیرممکن است. نوشتن یک نمایشنامه غیراقتباسی، در نهایت بسیار رضایت‌بخش‌تر است چون کل مضمون، شخصیت‏ ها و اتفاقات، برگرفته از خلاقیتِ خود نویسنده است، اما اقتباس هم کار کم‌ارزشی نیست. در اقتباس، شخصیت‌ها و موقعیت‌ها، حاضر و آماده تقدیم نویسنده می‌شود اما به‌هرحال همه‌چیز باید در قالب صحیح نمایشی تنظیم گردد. اغلب برای کسانی که اولین‌بار است در خصوص کودکان می‌نویسند، اقتباس، روش ایده‌آلی برای شروع است. در این‌صورت، کتابی را برای اقتباس انتخاب کنید که دوستش دارید، تحسینش می‌کنید و می‌توانید به آن وفادار باشید.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7678/12/582294/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها