نگاهی به زندگی حمیدرضا صدر که عاشق فوتبال و سینما بود

خداحافظ آقای دکتر نازنین


حامد جیرودی/  سال ۱۹۸۱ فیلم سینمایی «فرار به‌سوی پیروزی» ساخته جان هیوستون به نمایش درآمد. داستان فیلم در سال ۱۹۴۱ می‌گذرد که شماری از اسرای متفقین پیشنهاد افسران آلمانی برای یک بازی فوتبال میان متفقین و تیم ملی آلمان را می‌پذیرند. مسابقه قرار است در پاریس برگزار شود و گروه‌های مقاومت تصمیم می‌گیرند بازیکنان تیم متفقین را بین دو نیمه فراری دهند. فیلمی که سیلوستر استالونه یکی از نقش‌های اصلی آن را بر عهده داشت و تعدادی از ستاره‌های بزرگ فوتبال جهان مانند پله، بابی مور و اسوالدو آرلدیلس هم در آن بازی می‌کردند.
فرار به‌سوی پیروزی تا سال‌ها و شاید تا همین حالا، موفق‌ترین اثر درباره فوتبال بوده که در قاب سینما به تصویر کشیده شده است. نمادی از زندگی، سختی، جنگ، دشمنی، انتقام، امید، اشک، لبخند، شکست و پیروزی که همه آنها را می‌توان در مستطیل سبز و در قالب یک مسابقه فوتبال دید. نشانه‌هایی که غالباً در ژانرهای مختلف سینما استفاده می‌شود تا فیلمی درخور تحسین ساخته شود. برای همین فوتبال و سینما شباهت‌های بسیاری دارند که باعث شده تا بسیاری از انسان‌ها به آن علاقه‌مند باشند و با اشتیاق فراوان آنها را دنبال کنند. در فوتبال و سینما عشق و نفرت را می‌توان با هم جست. زندگی را یافت و مرگ را دید. امید را دنبال کرد و با تلاش به فرداهای بهتر فکر کرد. این تعریف از سینما و فوتبال را می‌شد در مردی به‌نام «حمیدرضا صدر» جست‌و‌جو کرد. کسی که آنقدر با شیفتگی از سینما می‌گفت و از فوتبال می‌نوشت و آنها در صحبت‌های خود با جا‌گذاری مناسب و دقیق تلفیق می‌کرد که به نمادی از علاقه به این دو مقوله پرطرفدار تبدیل شده بود. او در روزنامه‌ها و مجلات سینمایی ستون تحلیل داشت و مقالات خود را چاپ می‌کرد. در برنامه‌های تماشاخانه ایرانشهر شرکت می‌کرد و به خاطر تحلیل‌ها و نقدهایش در جشنواره فیلم لندن شناخته می‌شد. صدر اگرچه درباره تاریخ فوتبال اطلاعات زیادی ارائه می‌داد ولی به گفته خودش نسبت به دیدگاه بازیکنان و مربیان حرفه‌ای فوتبال در سیاره دیگری به سر می‌برد. با این حال او با آثاری که نوشته و صحبت‌های فراوانی که به‌عنوان کارشناس در تلویزیون داشته، برای همیشه نامی ماندگار از خود به جای گذاشته است. صدر که نویسنده ثابت مجله «فیلم» بود و با نشریات زن روز، هفت، مجله سروش، تهران امروز، شرق، بانی‌فیلم وبگاه گل و تعدادی نشریه ورزشی همکاری داشت و هر از گاهی یادداشت‌های نفیسی را برای روزنامه «ایران» می‌فرستاد، کتاب‌هایی با عناوین «درآم‍دی ب‍ر ت‍اری‍خ س‍ی‍اس‍ی س‍ی‍ن‍م‍ای ای‍ران (۱۳۸۰–۱۲۸۰)»، «پسری روی سکوها؛ وقایع‌نگاری چهار دهه‌ای فوتبال ایرانی»، «نیمکت داغ؛ از حشمت مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو»، «تو در قاهره خواهی مرد»،«سیصد و بیست و پنج»، «پیراهن‌های همیشه مردان فوتبال: تک‌نگاری‌ها» و «روزی روزگاری فوتبال» را نوشت و کتاب‌های «پیس، ‏دیوید. یونایتد نفرین‌شده» و «اندرسن، لوری هلس. یه چیزی بگو.» را به‌عنوان مترجم روانه بازار کرد.
صدر که متولد 30 فروردین 1335 در مشهد و دانش‌آموخته کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد شهرسازی از دانشگاه تهران و مقطع دکترا از دانشگاه لیدز بریتانیا بود، دیروز در امریکا به علت بیماری سرطان درگذشت تا اهالی فوتبال و سینما و رسانه در غم از دست دادن فردی که بخش مهمی از تاریخ شفاهی فوتبال و سینمای ایران و جهان بود، فرو بروند. ابتدای ماه جاری برای نخستین بار بود که خبر ابتلای صدر به بیماری توسط دخترش رسانه‌ای شد. در حالی که او قریب به 3 سال بوده که با این بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کرد ولی در مقطعی از ابتلا به بیماری وضعیت وی رو به وخامت گذاشت و بابت همین موضوع و عدم کشش بدن، شیمی‌درمانی او متوقف شد و سرانجام در ۲۵ تیر ۱۴۰۰ جان به جان آفرین تسلیم کرد.
جالب اینکه صدر در آخرین پستی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که در قسمتی از آن نوشته بود:«فوتبال اروپا در یک قاب. فصلی عجیب. فصلی شلخته. بدون تعلیق همیشگی و قابل پیش‌بینی... یونایند: چالش شیرینی بود. توخل در چلسی درخشید و آبی‌ها را شکوفا کرد...آنتونیو کونته با اینتر طلسم را شکست و قهرمان سری آ شد. یووه سایه‌ای از خودش بود و میلان با درخشش زلاتان هم پرواز نکرد. پاری سن ژرمن قصه ناتمام. مارادونا پرواز زودهنگام.»
دیگو در 60 سالگی رفت و استاد صدر هم در 65 سالگی. نویسنده توانایی که جایی درباره مرگ گفته بود:«خیلی به مرگ می‌اندیشم. خیلی زیاد. وودی آلن نمایشنامه‌ای دارد به‌نام مرگ. جمله اول آن این است که مهم نیست مرگ کی و کجا به سراغ من می‌آید. مهم این است که وقتی می‌آید من آنجا نباشم.» و به قول حبیب رضایی بازیگر سینما که برای صدر نوشت: «نشد... وقتی آمد... مرگ را می‌گویم، آنجا بودید، آنجا بودید آقای دکتر نازنین و بی‌جانشین... نشد که بیشتر بمانید...» روحش شاد و یادش گرامی باد.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7679/8/582322/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها