سینمای مستند، رسانهای اثرگذار اما مظلوم
محمد آفریده
مستندساز
اوایل دهه هفتاد بود که داشتم برنامه تلویزیونی فیلم کوتاه به نام «سینمای دیگر» را برای شبکه دو سیما میساختم که به فکرم رسید میان برنامههای کوتاهی، در کنار نمایش فیلم های کوتاه روز جهان تولید کنم و به سینما، فیلم کوتاه و دیدگاههای متنوع و گاه متضاد طیفهای مختلف جامعه بپردازم. برنامه جالبی شد. از شاعر، نویسنده، سینماگر، منتقد، مدیر، نقاش و... همه در آن برنامه صحبت کردند. مرور آن صحبتها همان موقع برای من هم جذاب و دلنشین و هم نگران کننده بود. بعضی از دوستان کلاً سینما را متعلق به شیطان میدانستند و امیدی به عاقبت آن نداشتند. عدهای دیگر سینما را امری رحمانی میشمردند و معتقد بودند از الطاف خدای کریم در آخرالزمان یکی همین سینما است. بعضیها هم سینما را به چاقو تشبیه میکردند که اگر دست آدم نااهلی بیفتد ممکن است جامعه را دچار گرفتاری بسازد. عدهای هم در این وسط و بیچون و چرا، عاشق سینه چاک سینما بودند و...
آن گفتوگوها برای من جذاب و دلنشین بود! چرا که احساس میکردم وقتی حوزه فرهنگ و هنر وسینما، آنقدر با نگاههای متنوع و متکثر محشور و مأنوس هست میتوان به آینده امیدوارتر شد. تجربه بشری در طول تاریخ حاکی از این واقعیت است که هر چقدر فرهنگ و هنر و... به دریای مواج جامعه، بیواسطه وصل باشد جامعه زندهتر و با قوامتر خواهد شد. اما نگران کننده بودن آن گفتوگوها!، چیره شدن یک نگاه و سلیقه به فرهنگ و هنر و سینما بود. معجزه اصلی انقلاب اسلامی سال ۵۷ بیش از هر چیزی، همراه شدن همه افراد با هر سلیقه و نگاهی با خود بود. این اعتماد به همه، رمز پیروزیهای بزرگ تاریخ بشری است. این مقدمه نسبتاً طولانی بهانهای بود برای ورود به شاخهای بزرگ از صنعت تصاویر متحرک به نام سینمای مستند، سینمایی پیشتاز، پرسش گر، متعهد و حقیقتجو.
شناخت و گفتوگو درباره سینما و مخصوصاً سینمای مستند، نیاز به توجه جدی به چند نکته دارد:
۱-سینما ذاتاً هنری جهانی و بینالمللی است و شناخت این زبان قدرت فراگیری این هنر صنعت را چند برابر خواهد کرد.
۲- سینما با نگاه ملی و بومی سینماگر، هویت پیدا میکند.
۳- تجربههای خوب و بد فیلمسازان، ضرورت اکتشافهای بزرگ است.
۴-حیات سینما بدون حضور همه سلیقهها و نگاهها با دوام نخواهد بود.
۵-ترس از بیان حقایق در سینمای مستند، چه تلخ و چه شیرین، به ناشکیبایی جامعه منجر میگردد.
۶-حمایت از سینمای مستند، حمایت از آگاهی، قدرت و اندیشه است.
۷-سینمای مستند با حضور در همه عرصههای ملی و بینالمللی، ظرفیت واقعی و حقیقی خود را بهدست خواهد آورد.
۸-عرصههای جدید تکنولوژی، امکانات بینظیری برای مستند سازان خلاق مهیا کرده است.
۹-سیمای مستند سینمای انسان های صبور است.
۱۰- و...
همه این صحبتها و گفتوگوها که تا اینجا زده شد برای یادآوری اهمیت این حوزه مهجور و مظلوم بود، حوزهای که با حمایت حداقلی و اعتماد، میتواند هم در داخل و هم در خارج، زندگی و امیدواری و افتخار با خود به ارمغان بیاورد. متأسفانه سینمای مستند معمولاً در نگاه مسئولان در حاشیه قرار دارد و همیشه مستند سازان برای بهدست آوردن حداقلها باید همانگونه که در ثبت واقعیتها ریاضت میکشند برای دسترنج معمولی خود نیز، سختی بکشند. بارها گفتهام تلویزیون میتواند با خرید رایت نمایش تلویزیونی فیلمهای مستند، بسیاری از آثار مستند سازان خلاق این سرزمین را حمایت کند و با این حمایت، تعامل و ارتباط گسترده تری با سرمایههای این سرزمین داشته باشد اما نگاه بسیاری از ساختارهای ما، تولید توسط خود سازمانها است. از الطاف الهی در دوره حاضر باید به امکانات متنوع و گستردهای که تکنولوژی برای بشر به ارمغان آورده اشاره کنم امکاناتی که دیگر انحصار بسیاری از مراکز و سازمانها را کم و یا ناچیز کرده است. این نعمت الهی، بیواسطه امکان تجربههای خلاقانه جوانان را فراهم کرده است، تجربههایی که امکان بسیاری از آنان در ساختارهای معمولی و سنتی هرگز بهدست نخواهد آمد.
باتوجه به مجموعه شرایط تولید فیلم مستند که همیشه شکننده و سخت بوده است دنیای گرفتار کرونا هم مزید بر علت شده است. از یک طرف استعداد خدادادی این ملت که همیشه در جوش و خروش و سازندگی است و از طرف دیگر مشکلات و گرفتاریها. مطمئن هستم که مستند سازان با همه سختیهای زندگی و کمبودها تلاش خود را همچون سربازان گمنام برای این سرزمین بکار خواهند برد، اما آرزو میکنم دیگران تا فرصتها از دست نرفته است وظیفه اصلی خود را با اعتماد و بدون واهمه انجام دهند.
مستندساز
اوایل دهه هفتاد بود که داشتم برنامه تلویزیونی فیلم کوتاه به نام «سینمای دیگر» را برای شبکه دو سیما میساختم که به فکرم رسید میان برنامههای کوتاهی، در کنار نمایش فیلم های کوتاه روز جهان تولید کنم و به سینما، فیلم کوتاه و دیدگاههای متنوع و گاه متضاد طیفهای مختلف جامعه بپردازم. برنامه جالبی شد. از شاعر، نویسنده، سینماگر، منتقد، مدیر، نقاش و... همه در آن برنامه صحبت کردند. مرور آن صحبتها همان موقع برای من هم جذاب و دلنشین و هم نگران کننده بود. بعضی از دوستان کلاً سینما را متعلق به شیطان میدانستند و امیدی به عاقبت آن نداشتند. عدهای دیگر سینما را امری رحمانی میشمردند و معتقد بودند از الطاف خدای کریم در آخرالزمان یکی همین سینما است. بعضیها هم سینما را به چاقو تشبیه میکردند که اگر دست آدم نااهلی بیفتد ممکن است جامعه را دچار گرفتاری بسازد. عدهای هم در این وسط و بیچون و چرا، عاشق سینه چاک سینما بودند و...
آن گفتوگوها برای من جذاب و دلنشین بود! چرا که احساس میکردم وقتی حوزه فرهنگ و هنر وسینما، آنقدر با نگاههای متنوع و متکثر محشور و مأنوس هست میتوان به آینده امیدوارتر شد. تجربه بشری در طول تاریخ حاکی از این واقعیت است که هر چقدر فرهنگ و هنر و... به دریای مواج جامعه، بیواسطه وصل باشد جامعه زندهتر و با قوامتر خواهد شد. اما نگران کننده بودن آن گفتوگوها!، چیره شدن یک نگاه و سلیقه به فرهنگ و هنر و سینما بود. معجزه اصلی انقلاب اسلامی سال ۵۷ بیش از هر چیزی، همراه شدن همه افراد با هر سلیقه و نگاهی با خود بود. این اعتماد به همه، رمز پیروزیهای بزرگ تاریخ بشری است. این مقدمه نسبتاً طولانی بهانهای بود برای ورود به شاخهای بزرگ از صنعت تصاویر متحرک به نام سینمای مستند، سینمایی پیشتاز، پرسش گر، متعهد و حقیقتجو.
شناخت و گفتوگو درباره سینما و مخصوصاً سینمای مستند، نیاز به توجه جدی به چند نکته دارد:
۱-سینما ذاتاً هنری جهانی و بینالمللی است و شناخت این زبان قدرت فراگیری این هنر صنعت را چند برابر خواهد کرد.
۲- سینما با نگاه ملی و بومی سینماگر، هویت پیدا میکند.
۳- تجربههای خوب و بد فیلمسازان، ضرورت اکتشافهای بزرگ است.
۴-حیات سینما بدون حضور همه سلیقهها و نگاهها با دوام نخواهد بود.
۵-ترس از بیان حقایق در سینمای مستند، چه تلخ و چه شیرین، به ناشکیبایی جامعه منجر میگردد.
۶-حمایت از سینمای مستند، حمایت از آگاهی، قدرت و اندیشه است.
۷-سینمای مستند با حضور در همه عرصههای ملی و بینالمللی، ظرفیت واقعی و حقیقی خود را بهدست خواهد آورد.
۸-عرصههای جدید تکنولوژی، امکانات بینظیری برای مستند سازان خلاق مهیا کرده است.
۹-سیمای مستند سینمای انسان های صبور است.
۱۰- و...
همه این صحبتها و گفتوگوها که تا اینجا زده شد برای یادآوری اهمیت این حوزه مهجور و مظلوم بود، حوزهای که با حمایت حداقلی و اعتماد، میتواند هم در داخل و هم در خارج، زندگی و امیدواری و افتخار با خود به ارمغان بیاورد. متأسفانه سینمای مستند معمولاً در نگاه مسئولان در حاشیه قرار دارد و همیشه مستند سازان برای بهدست آوردن حداقلها باید همانگونه که در ثبت واقعیتها ریاضت میکشند برای دسترنج معمولی خود نیز، سختی بکشند. بارها گفتهام تلویزیون میتواند با خرید رایت نمایش تلویزیونی فیلمهای مستند، بسیاری از آثار مستند سازان خلاق این سرزمین را حمایت کند و با این حمایت، تعامل و ارتباط گسترده تری با سرمایههای این سرزمین داشته باشد اما نگاه بسیاری از ساختارهای ما، تولید توسط خود سازمانها است. از الطاف الهی در دوره حاضر باید به امکانات متنوع و گستردهای که تکنولوژی برای بشر به ارمغان آورده اشاره کنم امکاناتی که دیگر انحصار بسیاری از مراکز و سازمانها را کم و یا ناچیز کرده است. این نعمت الهی، بیواسطه امکان تجربههای خلاقانه جوانان را فراهم کرده است، تجربههایی که امکان بسیاری از آنان در ساختارهای معمولی و سنتی هرگز بهدست نخواهد آمد.
باتوجه به مجموعه شرایط تولید فیلم مستند که همیشه شکننده و سخت بوده است دنیای گرفتار کرونا هم مزید بر علت شده است. از یک طرف استعداد خدادادی این ملت که همیشه در جوش و خروش و سازندگی است و از طرف دیگر مشکلات و گرفتاریها. مطمئن هستم که مستند سازان با همه سختیهای زندگی و کمبودها تلاش خود را همچون سربازان گمنام برای این سرزمین بکار خواهند برد، اما آرزو میکنم دیگران تا فرصتها از دست نرفته است وظیفه اصلی خود را با اعتماد و بدون واهمه انجام دهند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه