غلامرضا مصباحی مقدم در گفتوگو با «ایران»:
یکدستی و کارآمدی مؤلفههای مهم چینش کابینه است
ادامه از صفحه اول
در مقابل فروشندگان برای فروش کالا عجله ندارند و میگویند صبر میکنیم با قیمت بالاتر بفروشیم. این سبب به وجود آمدن شکاف عرضه و تقاضا میشود و به زیان عامه مردم است، زیرا همان تورمی که انتظارش را میکشیدند در اثر این شکاف اتفاق میافتد.
از این جهت بنده رویکرد آقای رئیسی را رویکرد مثبتی میبینم. این رویکرد به مخاطبان یعنی جامعه آرامش میدهد. اینکه ایشان بیش از آنکه بخواهد به نحو سلبی انگشت روی مشکلات بگذارد، به نحو ایجابی درباره حل مشکلات میگوید اثر مثبتی بر وضعیت روانی جامعه دارد و به تبع اثر مثبتی هم بر اقتصاد خواهد داشت.
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که با یکدست شدن حاکمیت و همسو شدن جریانهای سیاسی حاکم در قوای سهگانه و دیگر نهادهای حاکمیتی برخی مشکلاتی که پیش روی دولت آقای روحانی وجود داشت مانند معطل ماندن FATF در مجمع و نظایر آن از پیش پای دولت جدید به طریقی برداشته شود و راه حلی برای خروج از این بنبستها پیدا شود. آیا شما با این نظر موافقید یا ممکن است حتی در دولت آقای رئیسی هم مسائلی از این دست لاینحل بمانند و برای دولت مشکلساز شوند؟
یکدستی حاکمیت طبعاً بر رویکرد هر سه قوه نسبت به هم و همکاریشان با یکدیگر اثر مثبتی دارد. این رویکرد همکارانه، چالشها را کاهش میدهد و سبب میشود کشور راحتتر اداره شود. طبیعتاً ادبیاتی که سران قوا در شرایط یکدستی حاکمیت نسبت به هم به کار میگیرند ادبیات طعنه زدن به یکدیگر نیست و این از نظر اجتماعی آثار مثبتی دارد. بله من هم قبول دارم که وقتی حاکمیت یکدست میشود تفاهم بیشتر است و کارها و تصمیمات سریعتر به نتیجه میرسد و آنچه مربوط به همکاری قوای مختلف و دستگاههای مختلف است نسبت به یکدیگر سریعتر سامان پیدا میکند.
اما در مورد خاصی که شما مثال زدید یعنی FATF یک معنایش میتواند این باشد که دولت از این اصرار بیجا و بیموردی که در مورد FATF میشود، دست بر میدارد و میفهمد که آنچه اتفاق افتاده ربطی به FATF ندارد؛ بلکه صرفاً حاصل تحریم یکجانبه امریکا است. تحریمها مانع نقل و انتقال وجوه است و مانع از اینکه بسیاری از خواستههای ایران با واردات تأمین شود. تحریمها موجب این است که هزینههای بالایی برای تجارت ما پدید بیاید نه اینکه مربوط به FATF باشد. کشورهایی مثل چین، هند، کره جنوبی، روسیه و... که با ما ارتباط مالی دارند بخوبی میدانند که ایران پولشویی نمیکند اما ناچار است برای مقابله با تحریمهای امریکا آنها را دور بزند. البته ما با افزایش تولید که در بیان جناب آقای رئیسی هم آمد تحریمها را خنثی میکنیم نه اینکه با اقدامات عجلهای بخواهیم کاری کنیم که دشمن رفع تحریم کند؛ خیر ما خنثی سازی تحریم میکنیم. این هم یک روش است و اتفاقاً روش موفقتری است. زیرا دست دشمن را از اهرم فشاری که دارد، خالی میکند. از این جهت من کاملاً موافقم که همسویی و هماهنگی قوا به سرعت گرفتن حل مشکلات و مسائل کمک خواهد کرد.
بتازگی برخی فعالان سیاسی اصولگرا همچون آقای احمد توکلی از سهمخواهی در جریان تشکیل کابینه ابراز نگرانی کردهاند. به هر حال بعید هم نیست که طیفهایی از اصولگرایان خود را محق بدانند که سهمی از کرسیهای هیأت دولت داشته باشند. اما در مقابل برخی کارشناسان هم به ضرورت شکل گیری کابینه فراجناحی معتقدند. آنها این نظر را به تأکیدات خود آقای رئیسی برای بهکارگیری افراد کارآمد و شایستهسالاری مستند میکنند. به نظرتان آقای رئیسی تا چه حد میتواند در مقابل سهمخواهیها مقاومت کند و کابینهای واقعاً براساس کارآمدی تشکیل بدهد؟
من برای پاسخ به این سؤال از بیانات خود آقای رئیسی استفاده میکنم. ایشان در تبلیغات انتخاباتی اول خودشان را به عنوان یک کاندیدای مستقل معرفی کردند. یعنی اینکه مدیون هیچ جریان سیاسی نیستند و شعارشان هم تشکیل دولت مردمی است. علاوه بر این کابینه خودشان را کابینهای براساس شایسته سالاری اعلام کردند. دقیقاً این معنا جلوی هرگونه مطالبات گروهی و سهمخواهی را میگیرد. چه کسی از آقای رئیسی طلبی دارد تا بخواهد به این وسیله در کابینه برای خودش سهمی دست و پا کند؟ اگر کسانی به میدان آمدند در هنگام تبلیغات، ستاد زدند و... چه کسی از آنها خواسته بود که این کارها را بکنند؟ اگر آقای رئیسی خواسته بود یا اگر ستاد ایشان خواسته بود در آن صورت حق داشتند که امروز انتظار داشته باشند، ولی نه آقای رئیسی و نه ستاد ایشان از کسی چنین کاری نخواسته بود. از این جهت ایشان هیچ گونه بدهکاری و دینی به کسی ندارد تا بخواهد به این سهمخواهیها پاسخ مثبت بدهد. ایشان آزاد و راحت است و میتواند انتخاب خودش را بر اساس شایسته سالاری انجام دهد و برای هر وزارتخانه فهرستی از چند وزیر داشته باشد تا احیاناً اگر بعضی هایشان را مجلس نپذیرفت افرادی را بلافاصله جایگزین کند. اما مهم یکدست بودن، توانایی و کارآمدی این مجموعه است و مهم این است که خصوصاً در حوزه اقتصاد یک گروه منسجم با یک فرد ارشد که از مجموعه باشد پدید بیاید و دعوت به کار شود که بتوانند هماهنگ با هم کار کنند. بانک مرکزی، سازمان برنامه، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی نهادهایی هستند که باید مجموعه به وسیله یک تیم حرفهای، هماهنگ، فعال و جهادی مدیریت شوند. اگر این کار را آقای رئیسی آزادانه انجام دهد هیچ کس نمیتواند از ایشان مطالبهای داشته باشد که ایشان ملزم باشد به آن مطالبه پاسخ مثبت بدهد.
ایشان سامانهای برای معرفی وزرا از سوی نخبگان و مردم راهاندازی کردند. فرض کنیم که حاصل این معرفیها و تصمیم آقای رئیسی دعوت از چند وزیر یا معاون از جناح رقیب باشد و اتفاقاً آن فرد یا افراد هم بپذیرند که با دولت ایشان کار کنند. اگر چنین فرضی واقعیت پیدا کند شما آن را مفید میدانید یا فکر میکنید مسألهساز باشد؟
یادم میآید که امام (ره) در انتصاب آقای بازرگان به نخست وزیری فرمودند که من آقای بازرگان را به نخست وزیری منصوب میکنم بدون درنظر گرفتن روابط حزبی، یعنی با فراغت ایشان از جریان سیاسی متبوعشان، یعنی منظورشان این بود که آقای بازرگان در انتخاب کابینه وزرا را از میان فعالان نهضت آزادی انتخاب نکند. اگر جناب آقای رئیسی بخواهد چنین کاری بکند و فردی را از جریان اصلاحات بکار بگیرد، باید نگاه براساس شایستهسالاری باشد. اگر فرد شایسته است بدون توجه به وابستگیهای سیاسی و حزبی شایستگی و توانایی خودش را به میدان بیاورد. از این جهت ایشان مرزهای گروهها و جریانها را درنوردید و اعلام کرد که خودم را به تفکر سیاسی خاصی محدود نمیکنم.
آیا میتوانند واقعاً چنین دیدگاهی را عملی کنند؟ در حال حاضر نوعی سکوت خبری از سوی دفتر ایشان درباره انتخاب افراد کابینه پیگیری میشود. پشت این سکوت چیست؟
بله البته ایشان روش خاصی دارد. برای کاندیداتوریاش هم کسی خبر نداشت که بالاخره ثبت نام میکند یا خیر. تا اینکه شب انتخابات از طریق نزدیکانشان خبردار شدیم که ثبت نام میکنند. در مورد انتخاب وزرا هم همین طور است. قدرت راز نگهداری ایشان بالاست که البته باید این ویژگی را تحسین کرد.
بسیاری معتقدند که شرایط حال حاضر کشور ایجاب میکند که تنشها و اختلافات سیاسی داخلی به حداقل برسد. آیا در ایشان چنین ظرفیتی را میبینید که بتوانند نوعی وفاق داخلی ایجاد کنند؟
بدانید که این نگاه دقیقاً نگاه رهبر معظم انقلاب است. حضرت آقا خواهان این هستند که ما در داخل انسجام و وحدت ملی داشته باشیم. حس میکنم آقای رئیسی هم با رفتارهایی که میکند همین را نشان میدهد. اینکه دفتر آقای رئیسی مثلاً به آقای احمد زیدآبادی و بعضی دیگر از نخبگان جریان اصلاحطلب تماس میگیرد و میخواهد که نظراتشان را بنویسند و آنها هم دست به کار میشوند و نظراتشان را منتقل میکنند. اینکه ایشان رقبای خودشان را در انتخابات دعوت کرد و با آنها به گفتوگو نشست و از آنها راهنمایی خواست. اینها حکایت از آن دارد که رویکرد آقای رئیسی رویکرد انسجام داخلی و یکصدایی ملت ایران در مقابل مناسبات خارجی و بینالمللیاش است.
در مقابل فروشندگان برای فروش کالا عجله ندارند و میگویند صبر میکنیم با قیمت بالاتر بفروشیم. این سبب به وجود آمدن شکاف عرضه و تقاضا میشود و به زیان عامه مردم است، زیرا همان تورمی که انتظارش را میکشیدند در اثر این شکاف اتفاق میافتد.
از این جهت بنده رویکرد آقای رئیسی را رویکرد مثبتی میبینم. این رویکرد به مخاطبان یعنی جامعه آرامش میدهد. اینکه ایشان بیش از آنکه بخواهد به نحو سلبی انگشت روی مشکلات بگذارد، به نحو ایجابی درباره حل مشکلات میگوید اثر مثبتی بر وضعیت روانی جامعه دارد و به تبع اثر مثبتی هم بر اقتصاد خواهد داشت.
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که با یکدست شدن حاکمیت و همسو شدن جریانهای سیاسی حاکم در قوای سهگانه و دیگر نهادهای حاکمیتی برخی مشکلاتی که پیش روی دولت آقای روحانی وجود داشت مانند معطل ماندن FATF در مجمع و نظایر آن از پیش پای دولت جدید به طریقی برداشته شود و راه حلی برای خروج از این بنبستها پیدا شود. آیا شما با این نظر موافقید یا ممکن است حتی در دولت آقای رئیسی هم مسائلی از این دست لاینحل بمانند و برای دولت مشکلساز شوند؟
یکدستی حاکمیت طبعاً بر رویکرد هر سه قوه نسبت به هم و همکاریشان با یکدیگر اثر مثبتی دارد. این رویکرد همکارانه، چالشها را کاهش میدهد و سبب میشود کشور راحتتر اداره شود. طبیعتاً ادبیاتی که سران قوا در شرایط یکدستی حاکمیت نسبت به هم به کار میگیرند ادبیات طعنه زدن به یکدیگر نیست و این از نظر اجتماعی آثار مثبتی دارد. بله من هم قبول دارم که وقتی حاکمیت یکدست میشود تفاهم بیشتر است و کارها و تصمیمات سریعتر به نتیجه میرسد و آنچه مربوط به همکاری قوای مختلف و دستگاههای مختلف است نسبت به یکدیگر سریعتر سامان پیدا میکند.
اما در مورد خاصی که شما مثال زدید یعنی FATF یک معنایش میتواند این باشد که دولت از این اصرار بیجا و بیموردی که در مورد FATF میشود، دست بر میدارد و میفهمد که آنچه اتفاق افتاده ربطی به FATF ندارد؛ بلکه صرفاً حاصل تحریم یکجانبه امریکا است. تحریمها مانع نقل و انتقال وجوه است و مانع از اینکه بسیاری از خواستههای ایران با واردات تأمین شود. تحریمها موجب این است که هزینههای بالایی برای تجارت ما پدید بیاید نه اینکه مربوط به FATF باشد. کشورهایی مثل چین، هند، کره جنوبی، روسیه و... که با ما ارتباط مالی دارند بخوبی میدانند که ایران پولشویی نمیکند اما ناچار است برای مقابله با تحریمهای امریکا آنها را دور بزند. البته ما با افزایش تولید که در بیان جناب آقای رئیسی هم آمد تحریمها را خنثی میکنیم نه اینکه با اقدامات عجلهای بخواهیم کاری کنیم که دشمن رفع تحریم کند؛ خیر ما خنثی سازی تحریم میکنیم. این هم یک روش است و اتفاقاً روش موفقتری است. زیرا دست دشمن را از اهرم فشاری که دارد، خالی میکند. از این جهت من کاملاً موافقم که همسویی و هماهنگی قوا به سرعت گرفتن حل مشکلات و مسائل کمک خواهد کرد.
بتازگی برخی فعالان سیاسی اصولگرا همچون آقای احمد توکلی از سهمخواهی در جریان تشکیل کابینه ابراز نگرانی کردهاند. به هر حال بعید هم نیست که طیفهایی از اصولگرایان خود را محق بدانند که سهمی از کرسیهای هیأت دولت داشته باشند. اما در مقابل برخی کارشناسان هم به ضرورت شکل گیری کابینه فراجناحی معتقدند. آنها این نظر را به تأکیدات خود آقای رئیسی برای بهکارگیری افراد کارآمد و شایستهسالاری مستند میکنند. به نظرتان آقای رئیسی تا چه حد میتواند در مقابل سهمخواهیها مقاومت کند و کابینهای واقعاً براساس کارآمدی تشکیل بدهد؟
من برای پاسخ به این سؤال از بیانات خود آقای رئیسی استفاده میکنم. ایشان در تبلیغات انتخاباتی اول خودشان را به عنوان یک کاندیدای مستقل معرفی کردند. یعنی اینکه مدیون هیچ جریان سیاسی نیستند و شعارشان هم تشکیل دولت مردمی است. علاوه بر این کابینه خودشان را کابینهای براساس شایسته سالاری اعلام کردند. دقیقاً این معنا جلوی هرگونه مطالبات گروهی و سهمخواهی را میگیرد. چه کسی از آقای رئیسی طلبی دارد تا بخواهد به این وسیله در کابینه برای خودش سهمی دست و پا کند؟ اگر کسانی به میدان آمدند در هنگام تبلیغات، ستاد زدند و... چه کسی از آنها خواسته بود که این کارها را بکنند؟ اگر آقای رئیسی خواسته بود یا اگر ستاد ایشان خواسته بود در آن صورت حق داشتند که امروز انتظار داشته باشند، ولی نه آقای رئیسی و نه ستاد ایشان از کسی چنین کاری نخواسته بود. از این جهت ایشان هیچ گونه بدهکاری و دینی به کسی ندارد تا بخواهد به این سهمخواهیها پاسخ مثبت بدهد. ایشان آزاد و راحت است و میتواند انتخاب خودش را بر اساس شایسته سالاری انجام دهد و برای هر وزارتخانه فهرستی از چند وزیر داشته باشد تا احیاناً اگر بعضی هایشان را مجلس نپذیرفت افرادی را بلافاصله جایگزین کند. اما مهم یکدست بودن، توانایی و کارآمدی این مجموعه است و مهم این است که خصوصاً در حوزه اقتصاد یک گروه منسجم با یک فرد ارشد که از مجموعه باشد پدید بیاید و دعوت به کار شود که بتوانند هماهنگ با هم کار کنند. بانک مرکزی، سازمان برنامه، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی نهادهایی هستند که باید مجموعه به وسیله یک تیم حرفهای، هماهنگ، فعال و جهادی مدیریت شوند. اگر این کار را آقای رئیسی آزادانه انجام دهد هیچ کس نمیتواند از ایشان مطالبهای داشته باشد که ایشان ملزم باشد به آن مطالبه پاسخ مثبت بدهد.
ایشان سامانهای برای معرفی وزرا از سوی نخبگان و مردم راهاندازی کردند. فرض کنیم که حاصل این معرفیها و تصمیم آقای رئیسی دعوت از چند وزیر یا معاون از جناح رقیب باشد و اتفاقاً آن فرد یا افراد هم بپذیرند که با دولت ایشان کار کنند. اگر چنین فرضی واقعیت پیدا کند شما آن را مفید میدانید یا فکر میکنید مسألهساز باشد؟
یادم میآید که امام (ره) در انتصاب آقای بازرگان به نخست وزیری فرمودند که من آقای بازرگان را به نخست وزیری منصوب میکنم بدون درنظر گرفتن روابط حزبی، یعنی با فراغت ایشان از جریان سیاسی متبوعشان، یعنی منظورشان این بود که آقای بازرگان در انتخاب کابینه وزرا را از میان فعالان نهضت آزادی انتخاب نکند. اگر جناب آقای رئیسی بخواهد چنین کاری بکند و فردی را از جریان اصلاحات بکار بگیرد، باید نگاه براساس شایستهسالاری باشد. اگر فرد شایسته است بدون توجه به وابستگیهای سیاسی و حزبی شایستگی و توانایی خودش را به میدان بیاورد. از این جهت ایشان مرزهای گروهها و جریانها را درنوردید و اعلام کرد که خودم را به تفکر سیاسی خاصی محدود نمیکنم.
آیا میتوانند واقعاً چنین دیدگاهی را عملی کنند؟ در حال حاضر نوعی سکوت خبری از سوی دفتر ایشان درباره انتخاب افراد کابینه پیگیری میشود. پشت این سکوت چیست؟
بله البته ایشان روش خاصی دارد. برای کاندیداتوریاش هم کسی خبر نداشت که بالاخره ثبت نام میکند یا خیر. تا اینکه شب انتخابات از طریق نزدیکانشان خبردار شدیم که ثبت نام میکنند. در مورد انتخاب وزرا هم همین طور است. قدرت راز نگهداری ایشان بالاست که البته باید این ویژگی را تحسین کرد.
بسیاری معتقدند که شرایط حال حاضر کشور ایجاب میکند که تنشها و اختلافات سیاسی داخلی به حداقل برسد. آیا در ایشان چنین ظرفیتی را میبینید که بتوانند نوعی وفاق داخلی ایجاد کنند؟
بدانید که این نگاه دقیقاً نگاه رهبر معظم انقلاب است. حضرت آقا خواهان این هستند که ما در داخل انسجام و وحدت ملی داشته باشیم. حس میکنم آقای رئیسی هم با رفتارهایی که میکند همین را نشان میدهد. اینکه دفتر آقای رئیسی مثلاً به آقای احمد زیدآبادی و بعضی دیگر از نخبگان جریان اصلاحطلب تماس میگیرد و میخواهد که نظراتشان را بنویسند و آنها هم دست به کار میشوند و نظراتشان را منتقل میکنند. اینکه ایشان رقبای خودشان را در انتخابات دعوت کرد و با آنها به گفتوگو نشست و از آنها راهنمایی خواست. اینها حکایت از آن دارد که رویکرد آقای رئیسی رویکرد انسجام داخلی و یکصدایی ملت ایران در مقابل مناسبات خارجی و بینالمللیاش است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه