شیرینی روزهای رادیو
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
یکبار برای رادیویی شدن کارم به رادیو افتاد و قرار بود در یک نمایش رادیویی بازی کنم. یک نقش یک خطی به من افتاد. همان یک خط را چندین بار برداشت کردند تا درست از آب در آمد و این شد که فهمیدم بعید است دیگر کارم به رادیو بکشد و کاری در رادیو داشته باشم آن هم برای کسی که بازیگری خوانده و سالها بازی کرده و مجریگری کرده و چه و چه. حالا این مقدمه را نوشتم که به چه چیزی برسم؟ همیشه رادیو برای من جای عزیزی بوده است. خیلی اتفاقهای خوش در حین گوش دادن رادیو برای من افتاده که حالم را خوش کرده است. این است که همیشه به رادیو علاقه داشتم. یک وقتی محمد صالحعلا میگفت زمانی رادیو جای آدمهای درست و حسابی بوده و حتی اگر میخواستی تلفظ صحیح کلمهای را بدانی باید رادیو گوش میدادی. این است که وقتی یادم به قدیمیهای رادیو میافتد میگویم چه جعبه اسرارآمیزی است این رادیو. البته حالا بعید است غیر از تاکسیها رادیو جایی روشن باشد و البته که رادیو هم جذابیت قدیمش را ندارد. تا وقتی رنگبهرنگی شبکههای تلویزیونی هست یا تا وقتی پادکستها پا به میدان گذاشتهاند و شما میتوانید انتخاب کنید چه چیز را بشنوید رادیو رسانهای کلاسیک محسوب میشود که دارد آرام آرام به حیاتش ادامه میدهد.
حالا همه اینها را نوشتم تا برسم به کتابی که این روزها دارم میخوانم. کتابی که خیلی اتفاقی گوشه کتابفروشیای در انقلاب دیدم و چشمم را گرفت. «شما و رادیو» کتابی است شامل خاطرات هنری شاهرخ نادری که انتشارات بدرقه جاویدان منتشر کرده است. این کتاب شش فصل دارد و یک مقدمه که آن مقدمه را ناصر ملکمطیعی نوشته است. این یکی، دو روز کتاب را گذاشتهام کنار دستم و از هرجایی از کتاب چیزی میخوانم. شاهرخ نادری همان کسی است که تهیهکنندگی شما و رادیو را دارد و بعد هم «رادیو دریا» را در چالوس راه میاندازد و همیشه یک پای صنعت سرگرمی در رادیو بوده است. چیزی که این کتاب در خودش دارد خاطراتی پراکنده است که چفت و بست درستی پیدا نکرده است اما آنقدر اطلاعات خوب و دقیقی درباره رادیو و آدمهای رادیو و تلویزیون و هنر ایران در خودش دارد که شما را با خودش همراه میکند.
همیشه خاطرات آدمها برایم جذاب بوده. اینکه اینها چطور زندگی را پشت سر گذاشتهاند و چه کارها که کردهاند و چه تأثیرها که گذاشتهاند. مثلاً همین آقای نادری آنقدر خرده روایت از زندگیاش دارد که اگر به این جور مباحث علاقه نداشته باشید فکر میکنید اینها به چه دردی میخورد. اینکه مثلاً راننده رادیو دریا اسمش چه بود یا آشپز رادیو دریا که از تهران با گروه رفته بود چطور آدمی بود. یا فلان پلیس که جلوی نادری را گرفته اسمش چه بود و سرانجامش چه شد؟
این کتاب یک دایرةالمعارف عجیب از اسمها و اتفاقات است. محصولی حیرتانگیز از شاهرخ نادری که متولد 1310 است و نشان میدهد چطور این آدم با اینهمه هنرمند و غیرهنرمند ارتباط داشته و چه اتفاقها که از سر نگذرانده. با اینهمه بخش غمبار کتاب فصل ششم آن است با عنوان «در سوگ و سرور هنرمندان» که البته بیشترش در سوگ است چون همه هنرمندها کمکم چشم بر جهان بستهاند و این نادری است که مرگ آنها را روایت کرده است. مرگ آدمهایی که در امامزاده طاهر یا قطعه هنرمندان بهشتزهرا یا در قبرستانهای دیگر خاک شدهاند. این کتاب یک شوق و یک اندوه بزرگ توأمان در خودش دارد که با همه پراکندگیای که در روایتها وجود دارد شما را وادار میکند هی به سراغ کتابی بروید که راویاش یکی از اثرگذاران رادیوست و سرنوشت او که از برنامه «شما و رادیو» به شیرینیفروشی «شما و شیرینی» میرسد.
داستاننویس
یکبار برای رادیویی شدن کارم به رادیو افتاد و قرار بود در یک نمایش رادیویی بازی کنم. یک نقش یک خطی به من افتاد. همان یک خط را چندین بار برداشت کردند تا درست از آب در آمد و این شد که فهمیدم بعید است دیگر کارم به رادیو بکشد و کاری در رادیو داشته باشم آن هم برای کسی که بازیگری خوانده و سالها بازی کرده و مجریگری کرده و چه و چه. حالا این مقدمه را نوشتم که به چه چیزی برسم؟ همیشه رادیو برای من جای عزیزی بوده است. خیلی اتفاقهای خوش در حین گوش دادن رادیو برای من افتاده که حالم را خوش کرده است. این است که همیشه به رادیو علاقه داشتم. یک وقتی محمد صالحعلا میگفت زمانی رادیو جای آدمهای درست و حسابی بوده و حتی اگر میخواستی تلفظ صحیح کلمهای را بدانی باید رادیو گوش میدادی. این است که وقتی یادم به قدیمیهای رادیو میافتد میگویم چه جعبه اسرارآمیزی است این رادیو. البته حالا بعید است غیر از تاکسیها رادیو جایی روشن باشد و البته که رادیو هم جذابیت قدیمش را ندارد. تا وقتی رنگبهرنگی شبکههای تلویزیونی هست یا تا وقتی پادکستها پا به میدان گذاشتهاند و شما میتوانید انتخاب کنید چه چیز را بشنوید رادیو رسانهای کلاسیک محسوب میشود که دارد آرام آرام به حیاتش ادامه میدهد.
حالا همه اینها را نوشتم تا برسم به کتابی که این روزها دارم میخوانم. کتابی که خیلی اتفاقی گوشه کتابفروشیای در انقلاب دیدم و چشمم را گرفت. «شما و رادیو» کتابی است شامل خاطرات هنری شاهرخ نادری که انتشارات بدرقه جاویدان منتشر کرده است. این کتاب شش فصل دارد و یک مقدمه که آن مقدمه را ناصر ملکمطیعی نوشته است. این یکی، دو روز کتاب را گذاشتهام کنار دستم و از هرجایی از کتاب چیزی میخوانم. شاهرخ نادری همان کسی است که تهیهکنندگی شما و رادیو را دارد و بعد هم «رادیو دریا» را در چالوس راه میاندازد و همیشه یک پای صنعت سرگرمی در رادیو بوده است. چیزی که این کتاب در خودش دارد خاطراتی پراکنده است که چفت و بست درستی پیدا نکرده است اما آنقدر اطلاعات خوب و دقیقی درباره رادیو و آدمهای رادیو و تلویزیون و هنر ایران در خودش دارد که شما را با خودش همراه میکند.
همیشه خاطرات آدمها برایم جذاب بوده. اینکه اینها چطور زندگی را پشت سر گذاشتهاند و چه کارها که کردهاند و چه تأثیرها که گذاشتهاند. مثلاً همین آقای نادری آنقدر خرده روایت از زندگیاش دارد که اگر به این جور مباحث علاقه نداشته باشید فکر میکنید اینها به چه دردی میخورد. اینکه مثلاً راننده رادیو دریا اسمش چه بود یا آشپز رادیو دریا که از تهران با گروه رفته بود چطور آدمی بود. یا فلان پلیس که جلوی نادری را گرفته اسمش چه بود و سرانجامش چه شد؟
این کتاب یک دایرةالمعارف عجیب از اسمها و اتفاقات است. محصولی حیرتانگیز از شاهرخ نادری که متولد 1310 است و نشان میدهد چطور این آدم با اینهمه هنرمند و غیرهنرمند ارتباط داشته و چه اتفاقها که از سر نگذرانده. با اینهمه بخش غمبار کتاب فصل ششم آن است با عنوان «در سوگ و سرور هنرمندان» که البته بیشترش در سوگ است چون همه هنرمندها کمکم چشم بر جهان بستهاند و این نادری است که مرگ آنها را روایت کرده است. مرگ آدمهایی که در امامزاده طاهر یا قطعه هنرمندان بهشتزهرا یا در قبرستانهای دیگر خاک شدهاند. این کتاب یک شوق و یک اندوه بزرگ توأمان در خودش دارد که با همه پراکندگیای که در روایتها وجود دارد شما را وادار میکند هی به سراغ کتابی بروید که راویاش یکی از اثرگذاران رادیوست و سرنوشت او که از برنامه «شما و رادیو» به شیرینیفروشی «شما و شیرینی» میرسد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه