خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
تأثیر ضبط صوت بر گفتار طارق عزیز
شواردنادزه نشست مسکو را با کلماتی خوب و سرشار از امید به عادیسازی روابط سوریه و عراق آغاز و ابزار امیدواری کرد این جلسه به نتایج خشنودکنندهای برسد. من با اغتنام فرصت همزمانی نشست با عید انقلاب اکتبر این مناسبت را به شواردنادزه تبریک گفتم، اما واکنش او به تبریک گرم من؛ سرد بود.
این نشست برای طارق عزیز در قیاس با نشستهای پیشین، از نظر روانی یک تفاوت قابل توجه داشت. طارق عزیز در ابتدای ملاقات، ضبط صوتی روی میز گذاشت و گفت چون صورتجلسه ملاقات پیشین ما دقیق نبوده، ترجیح میدهد با ضبط مذاکرات؛ دقت گزارش جلسه را تضمین کند. من با این اقدام همتای عراقی خود، مخالفت نکردم چون همواره با ثبت گفتهها برای جلوگیری از تأویلهای متفاوت؛ موافق بودم. البته خود به درست یا غلط حافظهام را بهترین ضبط صوت میدانستم و توانایی به یاد آوردن جزئیات دقیق نشستها و نوشتن صورتجلسه آنها را پس از دیدارها داشتم. در هرحال ظاهراً ضبط صوت نقش بالایی در دگرگونی لهجه طارق عزیز ایفا کرد چون در نشستهای ویژه یا سری ما که ضبط صوت روشن نبود چنین لهجهای از سوی او، سابقه نداشت. آیا این نتیجه دقت بیشتر طارق عزیز در سخن گفتن بود یا ضعف اعتماد صدام به او؟ یا نتیجه تمایل صدام به اعتبارسنجی همه حرفها و زمزمهها توسط شخص خودش؟ درست نمیدانم. اینها احتمالهای مطرحی بود که حداقل برخی از آنها درست بود، چون صدام خواهان دانستن همه جزئیات و از الف تا یای موضوعات بود. این گفته طارق عزیز هم که صورتجلسه نشست پیشین ما دقیق نبوده، برداشت مرا بهصورت نسبی تأیید میکرد. در هر حال من هیچ مشکلی با ضبط صوت و غیر ضبط صوت نداشتم، اما با روشن بودن ضبط صوت؛ ذهن و زبان طارق عزیز تغییر کرده و گویی فضای گفتوگوی ما مصنوعی شده بود. موضوعی که فضای نشست را متشنج کرد مجادله دوباره درباره موضع هر یک از دو کشور در خصوص جنگ عراق و ایران و نگاه به آن بود. من موضع همیشگی و اعلام شده سوریه را که از نظر درون مایه آن هیچ دگرگونی نداشت مطرح کردم، اما در برابر زبان متشنج عزیز مجبور شدم حالی اش کنم که تحولات جنگ؛ پیشبینیهای ما مبنی بر احتمال وقوع فاجعه برای دو ملت عراق و ایران را تأیید کرد. تعداد کشته شدگان و اسیران، دهها هزار تن و فاجعه جنگ همه خانوادههای عراقی و ایرانی را به مصیبتی گرفتار کرده بود. عزیز گفت: اگر سوریه به ایران کمک نمیکرد، جنگ به این صورت طولانی نمیشد. صادقانه پاسخ دادم عزیز باید علت دیگری برای طولانی شدن سالهای جنگ و فاجعه جستوجو کند. همچنین افزودم: موضع ما در حمایت از انقلاب ایران از همان آغاز انقلاب و پیش از درگرفتن جنگ عراق و ایران اتخاذ شده و قطعاً علیه عراق نبوده و علیه جنگ و گسترش دایره آن و در مخالفت با اشغال هر وجب از خاک عراق بوده است. ضمن اینکه همواره برای هر شکل جدی از اشکال وحدت با عراق کوشیدهایم.
مترجم: حسین جابری انصاری
تأثیر ضبط صوت بر گفتار طارق عزیز
شواردنادزه نشست مسکو را با کلماتی خوب و سرشار از امید به عادیسازی روابط سوریه و عراق آغاز و ابزار امیدواری کرد این جلسه به نتایج خشنودکنندهای برسد. من با اغتنام فرصت همزمانی نشست با عید انقلاب اکتبر این مناسبت را به شواردنادزه تبریک گفتم، اما واکنش او به تبریک گرم من؛ سرد بود.
این نشست برای طارق عزیز در قیاس با نشستهای پیشین، از نظر روانی یک تفاوت قابل توجه داشت. طارق عزیز در ابتدای ملاقات، ضبط صوتی روی میز گذاشت و گفت چون صورتجلسه ملاقات پیشین ما دقیق نبوده، ترجیح میدهد با ضبط مذاکرات؛ دقت گزارش جلسه را تضمین کند. من با این اقدام همتای عراقی خود، مخالفت نکردم چون همواره با ثبت گفتهها برای جلوگیری از تأویلهای متفاوت؛ موافق بودم. البته خود به درست یا غلط حافظهام را بهترین ضبط صوت میدانستم و توانایی به یاد آوردن جزئیات دقیق نشستها و نوشتن صورتجلسه آنها را پس از دیدارها داشتم. در هرحال ظاهراً ضبط صوت نقش بالایی در دگرگونی لهجه طارق عزیز ایفا کرد چون در نشستهای ویژه یا سری ما که ضبط صوت روشن نبود چنین لهجهای از سوی او، سابقه نداشت. آیا این نتیجه دقت بیشتر طارق عزیز در سخن گفتن بود یا ضعف اعتماد صدام به او؟ یا نتیجه تمایل صدام به اعتبارسنجی همه حرفها و زمزمهها توسط شخص خودش؟ درست نمیدانم. اینها احتمالهای مطرحی بود که حداقل برخی از آنها درست بود، چون صدام خواهان دانستن همه جزئیات و از الف تا یای موضوعات بود. این گفته طارق عزیز هم که صورتجلسه نشست پیشین ما دقیق نبوده، برداشت مرا بهصورت نسبی تأیید میکرد. در هر حال من هیچ مشکلی با ضبط صوت و غیر ضبط صوت نداشتم، اما با روشن بودن ضبط صوت؛ ذهن و زبان طارق عزیز تغییر کرده و گویی فضای گفتوگوی ما مصنوعی شده بود. موضوعی که فضای نشست را متشنج کرد مجادله دوباره درباره موضع هر یک از دو کشور در خصوص جنگ عراق و ایران و نگاه به آن بود. من موضع همیشگی و اعلام شده سوریه را که از نظر درون مایه آن هیچ دگرگونی نداشت مطرح کردم، اما در برابر زبان متشنج عزیز مجبور شدم حالی اش کنم که تحولات جنگ؛ پیشبینیهای ما مبنی بر احتمال وقوع فاجعه برای دو ملت عراق و ایران را تأیید کرد. تعداد کشته شدگان و اسیران، دهها هزار تن و فاجعه جنگ همه خانوادههای عراقی و ایرانی را به مصیبتی گرفتار کرده بود. عزیز گفت: اگر سوریه به ایران کمک نمیکرد، جنگ به این صورت طولانی نمیشد. صادقانه پاسخ دادم عزیز باید علت دیگری برای طولانی شدن سالهای جنگ و فاجعه جستوجو کند. همچنین افزودم: موضع ما در حمایت از انقلاب ایران از همان آغاز انقلاب و پیش از درگرفتن جنگ عراق و ایران اتخاذ شده و قطعاً علیه عراق نبوده و علیه جنگ و گسترش دایره آن و در مخالفت با اشغال هر وجب از خاک عراق بوده است. ضمن اینکه همواره برای هر شکل جدی از اشکال وحدت با عراق کوشیدهایم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه