نیاز «بایدن» به رویکرد‌هایی اصولی‌تر


جوزف اس نای جونیور استاد دانشگاه هاروارد
‌مترجم: وصال روحانی
طی چهار دهه اول جنگ سرد، امریکا همیشه می‌کوشید قدرت اتحاد جماهیر شوروی را کم و کمتر کند اما از یک سو با تجزیه شوروی در سال 1991 این جنگ به خودی خود رنگ باخت و از جانب دیگر، حوادث بعدی ثابت کرد ساز و کارهای جنگ سرد در قرن جدید متفاوت شده است. امریکا با این بهانه که امنیتش در خطر است، بارها در مکانیسم سایر کشورها دست برده و بخصوص روی مبارزه با تروریسم مانور داده اما در سال 2021 نمی‌توان با این بهانه های صرف به میدان آمد و از طرف دیگر، سیستم فشار و حذف کشور مورد نظر از چرخه‌های مورد نظر کاری نیست که لزوماً امریکا را به اهدافش برساند. اما امروز «امریکای جو بایدن» می‌کوشد با همان روال گذشته با چینی طرف شود که حالتی مانند روسیه را پیدا کرده و همانقدر موازنه‌های امریکا را در جهان به هم می‌زند که سال‌ها اتحاد جماهیر شوروی انجام می‌داد. اما چین برخلاف شوروی که در سال‌های آخر حیاتش رو به نزول می‌رفت، سرحال و پرتوان است و شکل‌های جدید حکومتی، حذف و تضعیف رقیب را به هر شکلی که با قواعد بین‌المللی روز همخوانی نداشته باشد، جایز نمی‌شمرد. بنابراین هرگونه اتخاذ موضع در قبال چین باید براساس ملاحظات فوق صورت گیرد و تعیین استراتژی‌های جدید و کارآمدتر در سالی که امریکا با انواع مشکلات درگیر بوده، الزامی نشان می‌دهد. بایدن باید بداند که امریکا در عین مبارزه سیاسی با چین، هنوز با این کشور شرق آسیایی بیشترین معاملات تجاری را دارد و هرچند از حجم آن بسیار کاسته اما نمی‌تواند مانع ورود کالاهایی از شرق آسیا شود که اگر به امریکا و کشورهای اروپایی نیایند، بیش از آنکه چین را آزار بدهد، باعث رو شدن کاستی های همین کشورهای غربی می‌شود. اضافه بر این، امریکا پذیرای هزاران دانشجوی چینی در کشور خود است و اگر در دوره حکومت خروشچف و برژنف بر شوروی، می‌توانست به آسانی از بسیاری از مزایا و کالاهای صادراتی این کشور چشم بپوشد، امروز نمی‌تواند حتی شرکت‌های متعدد دولتی و غیردولتی خود را از ارتباط‌های تجاری وسیع خویش با طرف‌های چینی بازدارد. حتی اگر چنین بود، تلاش امریکا برای منزوی کردن هر چه بیشتر چین به بار نمی‌نشست زیرا چین اینک طرف اول معاملات تجاری با کشورهای متعدد و شاخص غربی است و از دولت این کشورها نمی‌توان خواست که خلاف آرمان‌های خود عمل کنند و فقط با هدف همسویی با امریکا در تضعیف چین به داد و ستدهای خود با این اژدهای شرق آسیایی چشم بپوشند.
همین امروز چین قدرت دوم اقتصادی در سطح جهان به شمار می‌آید و این گونه که پیش می‌رود، تا اوایل دهه 2030 از امریکا هم در زمینه حجم مبادلات و نرخ رشد اقتصادی فراتر خواهد رفت. این در حالی است که اقتصاد امریکا چه بر اثر تخریب مکانیسم‌های قبلی و چه به سبب تأثیرگذاری به غایت منفی «کووید19»، دیگر دارای رونقی نیست که در دهه‌های 1980 و 1990 و حتی اوایل دهه 2000 می‌شد آن را به وضوح حس کرد. شاید هم بهترین توصیه را به امریکا در زمینه جنگ تبلیغاتی‌اش با چین «کوین رود» نخست وزیر استرالیا ارائه کرده باشد که گفته است: «پیروزی قاطع و نهایی در این مبارزه فقط یک توهم است و تنها کاری که از امریکا در این راه برمی‌آید، محدود کردن هر چه بیشتر بال‌های پرواز اقتصادی چین و ایجاد بازارهایی تازه و قوی‌تر در جبهه غرب است که بتواند محصولاتی را ارائه کنند که از کالاهای چینی چندان نازل‌تر نباشند. پلید جلوه دادن چین چاره کار نیست و بهتر است این قدرت شرق آسیایی را پذیرفت و با ادوات لازم و حساب شده از کارایی‌اش کاست.»
منبع: Project Syndicate


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7693/4/583743/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها