مروری بر کارنامه شهید جواد فکوری وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی در روزهای اول جنگ تحمیلی
فرمانده روزهای سخت جنگ
مرجان قندی
خبرنگار
سیویکم شهریور ماه ۱۳۵۹ ارتش عراق به دستور صدام به ایران حمله کرد. توپخانهها گلولهبارانشان را آغاز کردند و نیروی زمینی عراق وارد خاک ایران شد. آن روز صدام به نیروی هوایی عراق مأموریت ویژهای داده بود. آنها باید با یک حمله گسترده پایگاههای هوایی ایران را بمباران میکردند. بمبارانی که خیلی زود خبر اول همه خبرگزاریهای دنیا شد. اما در کنار این خبر، خبر دیگری هم بود؛ خبری که از قدرت و سرعت عمل نیروی هوایی ایران در پاسخ به حمله عراق بود. بامداد یکم مهرماه 1359 تنها چند ساعت بعد از حمله عراق ۱۴۰ فروند از هواپیماهای نیروی هوایی ایران از مرزهای عراق گذشتند و پایگاههای هوایی الرشید، موصل، ناصریه، بصره، کرکوک، فرودگاه بینالمللی بغداد و... را بمباران کردند. این بزرگترین عملیات نیروی هوایی ایران تا آن روز بود؛ حمله موفقی که در همان روز اول جنگ ۵۰ درصد از توان هوایی عراق را از بین برد. این عملیات به دستور و فرماندهی سرهنگ جواد فکوری انجام شده بود. سرهنگی که تازه فرمانده نیروی هوایی شده بود و حالا بعد از گزارش اش به امام خبرنگارها جلویش را گرفته بودند تا درباره جنگ و عملیاتی که نیروی هوایی انجام داده بود با او مصاحبه کنند.
آرزوی کودکی فکوری به حقیقت پیوست
آن روزها خیلیها سرهنگ فکوری را نمیشناختند، فرماندهای که سال ۱۳۱۷ در تبریز به دنیا آمده بود. پدرش مغازه کوچکی داشت که خرج و مخارج خانه را از همان تأمین میکرد. شهریور ۱۳۲۰ ایران از شمال و جنوب اشغال شد و قحطی گریبان مردم را گرفت و اوضاع و احوال بازار کساد شد . همین کسادی بازار پدر فکوری را مجبور کرد تا همراه خانوادهاش مهاجرت کنند.
خانواده فکوری با امید اینکه کسب و کار پدر رونق بگیرد به تهران آمدند. جواد در تهران بزرگ شد، مدرسه رفت و قد کشید، دیپلم گرفت و در همین شهر کنکور داد و پزشکی قبول شد. مهر ماه ۱۳۳۷ پزشکی را رها کرد و سراغ شغلی رفت که از کودکی آرزویش را داشت؛ رفت و در دانشکده خلبانی دانشجوی خلبانی شد. یک سال تمام دورههای مختلف را گذراند تا بتواند خردادماه ۱۳۳۸ برای اولین بار در کابین هواپیمای ۳۳T بنشیند و یک ساعت و نیم در آسمان تهران پرواز کند و بعد هواپیما را درست و دقیق روی باند فرودگاه بنشاند. این اولین پرواز فکوری در بالای آسمان تهران بود. اولین پرواز خلبان جوانی که بیست و یک سال بعد یعنی خرداد ۱۳۵۹ حاج احمد آقای خمینی پیاش آمده بود. پیاو برای فرماندهی نیروی هوایی. فرمانده انقلابی که امام از او میخواست به اوضاع آشفته نیروی هوایی سر و سامانی بدهد. این طور بود که امام حکم فرماندهی فکوری را صادر کرد. سرهنگخلبانی که گواهینامه پرواز با هواپیمای F4 را سال ۱۳۴۲ از امریکا گرفته بود و از آن به بعد شده بود خلبان F4 خلبانی با صدایی پر و مردانه که وقتی از امریکا برگشت به او درجه ستوان دومی دادند. البته آن روزها خلبان بودن و مذهبی ماندن خیلی سخت بود. اما فکوری این دو را کنار هم جمع کرده بود. مراقب بود که تخصص اش سر راه مسلمانی اش قرار نگیرد و برای همین همیشه متهم به مذهبی بودن بود.
نقش موثر فکوری در روزهای بعد از انقلاب
خلبانهایی که از امریکا بر میگشتند و بخصوص آنهایی که موفق بودند باید دوره خدمتشان را در پایگاههای مختلفی طی میکردند تا بتوانند تجربیات و مهارتهایشان را به بقیه هم منتقل کنند و این قاعده شامل فکوری هم میشد. فکوری دوران خدمتش را در پایگاههای تهران، همدان و شیراز گذراند و دست آخر فرمانده عملیات پایگاه هوایی شیراز شد. یک سال مانده بود به پیروزی انقلاب درجه سرهنگیاش را گرفت و برای گذراندن دوره تخصصی معلم خلبانی فانتوم و فرماندهی اسکادران دوباره به امریکا اعزام شد. دوره ویژهای که فقط خلبانهای با تجربه آن را طی میکردند. در همان هفتههای اول پیروزی انقلاب به ایران بازگشت، آن هم در روزهایی که خیلیها در تکاپوی رفتن بودند. انقلاب پیروز شده بود و کار بزرگی به سرانجام رسیده بود. اما روزهای کارهای سختتر تازه شروع شده بود. انقلاب کار زمین مانده زیاد داشت و انگار خدا فکوری را برای برداشتن گوشهای از همین کارها انتخاب کرده بود. همین که برگشت فرمانده پایگاه هوایی تبریز شد. فرمانده پایگاه هوایی شهری که در آن متولد شده بود. تبریزآن روزها دچار فتنه انگیزی عدهای با عنوان خلق مسلمان وبا شعار جدایی بود و به همین سبب گوشه وکنار شهر پر از درگیری بود.
پاسخ دندان شکن فکوری به عراق با دستور عملیات 140 فروندی در روزهای اول جنگ
تبریز که آرام شد حکم دیگری را برایش صادر کردند، فرماندهی پایگاه یکم شکاری، پایگاه هوایی مهرآباد، پایگاه مهمی در دل پایتخت، اما هنوز یک سال از فرماندهی اش در مهرآباد نگذشته بود که حاج احمد آقا به سراغش آمد. دنبال او و سرهنگ محمود قیدیان آمده بود و میگفت یکی از شما باید فرمانده نیروی هوایی شود فکوری برای این کار انتخاب شد. قبول کرد و پیش امام رفت. حالا همه هم و غم فکوری شده بود به اوضاع نیروی هوایی سر و سامان بدهد. هنوز دو ماه از فرماندهیاش نگذشته بود که عراق به ایران حمله کرد. سیویکم شهریور ماه برای همه سخت بود و برای او سخت تر. یکباره هواپیماهای عراقی آمدند و پایگاههای تهران، تبریز، همدان، بوشهر، اهواز، سنندج و کرمانشاه را بمباران کردند. این شد که فکوری دستور عملیات ۱۴۰ فروندی را همان روز صادر کرد.
عراق هرگز انتظار چنین پاسخی را نداشت. همه پایگاههای هوایی عراق به جز الولید که در نزدیکی مرز اردن و در غربیترین نقطه خاک عراق بود بمباران شد. ۵۰ درصد از توان نیروی هوایی عراق نابود شد و همین شد که عراق هواپیماهای دیگری خرید و همه را در الولید امنترین و دورترین نقطه به ایران مستقر کرد. خبر که به فکوری رسید دستور داد تا طرح عملیاتی حمله به الولید طراحی شود. این عملیات بعدها به اچ۳ معروف شد. یک عملیات دقیق، پیچیده و فوق سری که فرمانده نیروی هوایی مسئولیت اجرای آن را به یکی از خلبانان زبدهاش یعنی فرجالله براتپور سپرد. فردای آن روز فکوری به ملاقات امام رفت گزارش عملیات را داد و بعد به دفترش آمد تا جلوی دوربین تلویزیون خبر پیروزی عملیات و پیچیدگیهایش را برای مردم شرح دهد.
روزهای پرفراز و نشیب در دوره فرماندهی شهید فکوری
جنگ به روزهای سختش رسیده بود که بنیصدرعزل شد و چند ماه بعد با یک هواپیمای سوخترسان از ایران فرار کرد. فرار بنی صدر با یک هواپیمای نظامی باعث شد تا خیلیها فکوری را مقصر این اتفاق بدانند. اتفاقی که فکوری بارها گفت اطلاعی از آن نداشته و حتی دستور انهدام هواپیما را هم داده بود اما این حرفها نتوانست مانع آن تهمتهایی شود که به او میزدند و در آخر از فرماندهی نیروی هوایی استعفا داد و این پایان سخت دوره فرماندهی اش بود. دوره پر فراز و نشیبی که شاید کسی به جز او توان گذشتن از آن را نداشت. اما فکوری سوابق درخشانی داشت و همان سوابق کافی بود تا امام با درخواست تیمسار فلاحی موافقت کند و حکم دیگری را برایش صادر کند؛ مشاور فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح. مشاوری که دو ماه بعد همراه تیمسار فلاحی برای حضور در عملیات ثامنالائمه و شکستن محاصره آبادان به جنوب رفتند. دو روز بعد از پیروزی عملیات و شکستن محاصره آبادان سهشنبه ۷ مهر ماه به همراه چند نفر دیگر از فرماندهان سپاه و ارتش با یک هواپیمای سی یکصد و سی از اهواز به سمت تهران پرواز کردند؛ پروازی که هرگز به تهران نرسید. هواپیما در حوالی کهریزک دچار سانحه شد و سقوط کرد. سرنشینان هواپیما همه از ارتشیان و سپاهیان و مجروحین جنگی بودند؛ عدهای در میان آتش برخورد هواپیما با زمین به شهادت رسیدند و عدهای نیز مجروح شدند. در این میان روح بزرگ شهید فکوری پرواز بیفرود خود را آغاز کرد. با شهادت شهید فکوری، ارتش ایران یکی از بزرگترین تئوریسینهای خود را از دست داد. شهید فکوری که خدمات ارزندهای به ارتش ایران و بخصوص نیروی هوایی کرده بود، سبک بال به سوی معبود شتافت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه