خاورمیانه؛ همچنان ناآرام اما عدالت‌طلب


مروان بشاره،  تحلیلگر الجزیره
‌مترجم: وصال روحانی
در 50 سال اخیر ناآرامی‌های متعددی در خاورمیانه شکل گرفته ولی جدیدترین آنها که لشکرکشی نافرجام امریکا به عراق و افغانستان بوده، تبعاتی سنگین را برای کشور مهاجم و هزینه‌های انسانی چشمگیری را برای منطقه دربر داشته است. جو بایدن مدعی شده که بیرون کشیدن نیروهای امریکا از این منطقه به سبب پایان یافتن مأموریت‌شان و رسیدن به اهداف مقرر بوده اما فرار حقارت‌بار نظامیان این کشور از کابل، چیز دیگری را می‌گفت و حتی کشورهای عمده اروپای غربی سرشکستگی حاصل از این امر را یک شرمساری بزرگ برای کل جبهه غرب توصیف کرده‌اند. برای دخالت دائمی غربی‌ها و بویژه امریکا در امور منطقه انواع دلایل فراهم است. از ذخایر نفتی و گازی عظیم مستتر در خاورمیانه گرفته تا اهمیت سوق‌الجیشی بعضی کشورها برای کسب سلطه سیاسی بر کل منطقه و در نهایت ساقط کردن دولت‌هایی که با استعمارگری امریکا می‌جنگند، همه و همه مسائلی هستند که سران غربی را متقاعد به حضوری هر چه وسیع‌تر در خاورمیانه و اجرای نقشه‌های آشکار و پنهان خود در این منطقه حساس از جهان کرده است. امریکا به عنوان «سرآمد دخالت‌کنندگان» به این اندیشیده است که اگر در زمینه مخازن انرژی و اندوخته‌های صنعتی‌اش به قحطی بخورد، چگونه و از چه طریق می‌تواند این فرآورده‌ها را از درون کشورهای متمایل به خود در خاورمیانه برباید و از آن در مکانیسم‌های اجرایی خود بهره گیرد. با این حال حوادث اخیر خاورمیانه و استمرار خیزش ملل عدالت‌طلب، درس‌های تند و تلخی را به امریکا و شرکایش داده تا از این پس استراتژی‌های سیاسی خود را نسبت به کشورهای منطقه ترمیم و آن را با تغییراتی وسیع همراه کنند. شاید جو بایدن و پیش از وی، دونالد ترامپ و باراک اوباما به غلط می‌اندیشیدند که هر چه بمب‌ها و سلاح‌های بیشتری را در خاورمیانه مستقر سازند، حرف زورشان بیشتر به کرسی خواهد نشست اما همین امروز هم که پیامدهای متلاشی شدن تتمه اعتبار امریکا در افغانستان، آنها را آزار می‌دهد، بایدن در حال طراحی دور تازه‌ای از تقابل‌ها با این و آن است و اهداف فعلی او تضعیف هر چه بیشتر سوریه، تقویت هر چه فزون‌تر رژیم صهیونیستی و ورود به یک جنگ بزرگ صنعتی- سیاسی با چین است که چون بازار داد و ستد کالاها را از دست امریکا درآورده، در اذهان عمومی در غرب یک هیولا جلوه داده می‌شود.
بایدن اگر به سرنوشت جورج دبلیو بوش پس از گسیل هزاران سرباز امریکایی به خاورمیانه به بهانه سرکوب تروریسم توجه می‌کرد، به شکلی عاقلانه‌تر اقدام به خروج نیروهایش از خاک افغانستان می‌کرد و اگر همین امروز با واقع‌بینی بیشتری به تحولات جهانی بنگرد، از هر منازعه تازه‌ای پرهیز خواهد کرد و اولویت را به کاستن چشمگیر ضایعات عظیم کرونا در سطح امریکا و احیای اقتصاد معیوب کشورش خواهد داد که ضربات وارده از سوی آن نیز بر اثر رواج این بیماری بوده است. اکنون زمانی رسیده است که امریکا به طور اخص و غرب به طور اعم بفهمند دوران سودجویی از جنگ‌های داخلی و ناآرامی‌های اجتماعی در کشورهای به اصطلاح جهان سومی و جوامع کم برخوردار مانند یمن، سومالی، لیبی، لبنان، سودان، ‌الجزایر، اتیوپی و البته عراق، افغانستان و سوریه گذشته و هر کشور سلطه‌طلبی که به این عرصه‌ها ورود کند، وارد یک «بازی بدون برد» خواهد شد. حتی سیستم‌های داخلی این کشورها هم پذیرفته‌اند که رقابت‌های تند داخلی برای در دست گرفتن قدرت توسط این حزب و آن حزب فقط به مثابه ریختن آب به آسیاب دشمن است. این در حالی است که در کاخ سفید همان بلندپروازی‌های غیرمنطقی ادامه دارد و شرایط موجود گواهی می‌دهد که امریکایی‌ها خیال ندارند از آن همه ناکامی، درس‌های لازم را بگیرند.
منبع: Aljazeera


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7756/4/590094/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها