هنرمندان در فضای مجازی
فرهنگی/ صفحات مجازی این روزهای اهالی فرهنگ و هنر بیشتر حاوی خبر جوایز آنها از جشنوارههای معتبر داخلی و خارجی است. اما در این بین برخی از پیشکسوتان عرصه هنر با انتشار مطالبی پرمحتوا سعی در برطرف شدن برخی جریانات مشکلساز در این عرصه دارند که در ذیل میخوانیم.
فرزاد مؤتمن کارگردان سینما با انتشار عکس هالینا هـوچینز، مسئول اسلحه یک فیلم امریکایی که به دلیل یک خطای انسانی سر صحنه فیلمبرداری جان خود را از دست داده است، درباره امنیت عوامل فیلمها میگوید: «ظاهـراً مسئول اسلحه» که زن 24 سالهای است که این دومین فیلم او بوده، سه اسلحه براى صحنه تدارک دیده بوده (از یک کارآگاه خصوصى امانت گرفته شده بودند)، وقتى دستیار کارگردان یکى از آنها را به دست الک بالدوین میدهـد، میگوید: «سرده» (اصطلاحاً یعنى اسلحه امن است) اما وقتى بالدوین شلیک میکند، هالینا هـوچینز، فیلمبردار فیلم از ناحیه سینه زخمى میشود و سپس جان میسپارد. کارگردان فیلم هـم که پشت سر فیلمبردار ایستاده بوده، زخمى میشود. اما این هـمه ماجرا نیست. این پروژه وسترن، یک فیلم «رده ب» است که از ابتداى فیلمبردارى دچار بحران مالى بوده و چند ساعت پیش از این حادثه هـفت نفر از عوامل در اعتراض به نادیده گرفتن ایمنى گروه، رعایت نشدن پروتکلهاى بهـداشتى و پرداخت نشدن هـزینه هـتل، پروژه را ترک کرده بودند و هالینا هـوچینز هـم تهـدید به ترک پروژه کرده بوده، به این ترتیب میتوان حدس زد که پروژه اساساً بحرانى بوده است. هـم اکنون اغلب بحثها درباره این است که آیا بالدوین که تهـیهکننده کار هـم هـست، با اتهـاماتى مواجه خواهـد شد یا خیر و اتحادیههـاى مختلف صنعت فیلم امریکا خواهـان دستورالعملهـاى جدى و تازهاى براى حفظ امنیت جانى اعضاى خود شدهاند. (از جمله عدم استفاده از اسلحههـاى واقعى سر صحنه فیلمبردارى)، اما طبق معمول آنچه که اساسىتر و مهـمتر است، اصلاً عنوان نمیشود. واقعیت این است که از سال ١٩٦٢ که کوروساوا در صحنه فینال فیلم «سانجرو»، فواره خون راه انداخت، ساز و کار و شکل اجرایى و محصول نهـایى صحنههاى خشن به شکلى رادیکال دگرگون شد. کاپولا در مصاحبهاى اعتراف میکند که خشونت گرافیکى «پدرخوانده»ها را تحت تأثیر کوروساوا ساخته است. خشونت اپرایى این فیلم قوانین سانسور را معتدل کرد و در فیلمهـاى مهـم دیگرى از جمله «راننده تاکسى» (اسکورسیزى)، «صورت زخمى» (دپالما) و «باشگاه مشتزنى» (فینچر) تکرار شد، مرزهـا جابهجا شدند و در پارهاى از فیلمهـا اجرایى واقعگرا پیدا کردند، مثلاً در فیلم «برگشت ناپذیر» (نویه). با گذشت نزدیک به 60 سال از استفاده از خشونت گرافیکى واقعگرا و گاه غلوآمیز، شاید دیگر وقت آن رسیده باشد که صنعت سینما به یک سؤال ابتدایى پاسخ بدهـد: آیا این هـمه خونریزى، به نفع سینما بوده؟ یا در تمام این سالهـا خشونت گرافیکى واقعنما خودش را بر ذات و جوهـره اصلى سینما تحمیل کرده است؟»
جواد عزتی، بازیگر سینما با انتشار صحنهای از فیلم آتابای به کارگردانی نیکی کریمی، از شرکت این فیلم در بخش مسابقه جشنواره کمبریج انگلستان نوشته است. «فیلم «آتابای» به کارگردانی و تهیهکنندگی نیکی کریمی در مسابقه جشنواره کمبریج انگلستان با فیلمهای این بخش از جمله «مامان کوچک» نامزد خرس طلای برلین، «تیتان» برنده نخل طلای کن و نماینده فرانسه در اسکار، «مموریا» برنده جایزه ویژه هیأت داوران کن و «آزادی بزرگ» برنده جایزه هیأت داوران بخش نوعی نگاه کن رقابت خواهد کرد.»
شبنم مقدمی در صفحه خود با انتشار عکسی از نرگس آبیار به همراه مادرش، غم از دست دادن مادر را اینگونه توصیف کرده است: «چه کوچک و چه تکراری است واژه این روزها پرتکرار «تسلیت». چه سخت است نرگس جان گفتن این اقسام تسلیتها به تو که «مرگ پایان کبوتر نیست...» که «روح و روان مادر نازنینت غرق نور است و بیشک در امن و امان آغوش پروردگار...» که «پرواز بلندش را به خاطر بسپار» که وقتی میدانم هیچ کدام اینها تسلای یک لحظه نبودن مادر در کنارت نیست.»
شادی کرم رودی، بازیگر سینما هم به خاطر اینکه فیلمنامهاش جایزه بهترین فیلمنامه از سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران دریافت کرده، در این باره در صفحه خود نوشته: «این جایزه را بیشک مدیون خانواده درجه یک و عوامل بینظیرم هستم که این فرصت را برای من فراهم کردند تا فیلمنامهای را که دو سال در ذهنم بالا و پایین کرده بودم، به فیلم تبدیل کنم. فیلم کوتاه «هرگز، گاهی، همیشه» برنده دو جایزه بهترین صدا (امیر عاشق حسینی و زهره علیاکبری) و بهترین فیلمنامه (شادی کرمرودی) از سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران شد.»
فرزاد مؤتمن کارگردان سینما با انتشار عکس هالینا هـوچینز، مسئول اسلحه یک فیلم امریکایی که به دلیل یک خطای انسانی سر صحنه فیلمبرداری جان خود را از دست داده است، درباره امنیت عوامل فیلمها میگوید: «ظاهـراً مسئول اسلحه» که زن 24 سالهای است که این دومین فیلم او بوده، سه اسلحه براى صحنه تدارک دیده بوده (از یک کارآگاه خصوصى امانت گرفته شده بودند)، وقتى دستیار کارگردان یکى از آنها را به دست الک بالدوین میدهـد، میگوید: «سرده» (اصطلاحاً یعنى اسلحه امن است) اما وقتى بالدوین شلیک میکند، هالینا هـوچینز، فیلمبردار فیلم از ناحیه سینه زخمى میشود و سپس جان میسپارد. کارگردان فیلم هـم که پشت سر فیلمبردار ایستاده بوده، زخمى میشود. اما این هـمه ماجرا نیست. این پروژه وسترن، یک فیلم «رده ب» است که از ابتداى فیلمبردارى دچار بحران مالى بوده و چند ساعت پیش از این حادثه هـفت نفر از عوامل در اعتراض به نادیده گرفتن ایمنى گروه، رعایت نشدن پروتکلهاى بهـداشتى و پرداخت نشدن هـزینه هـتل، پروژه را ترک کرده بودند و هالینا هـوچینز هـم تهـدید به ترک پروژه کرده بوده، به این ترتیب میتوان حدس زد که پروژه اساساً بحرانى بوده است. هـم اکنون اغلب بحثها درباره این است که آیا بالدوین که تهـیهکننده کار هـم هـست، با اتهـاماتى مواجه خواهـد شد یا خیر و اتحادیههـاى مختلف صنعت فیلم امریکا خواهـان دستورالعملهـاى جدى و تازهاى براى حفظ امنیت جانى اعضاى خود شدهاند. (از جمله عدم استفاده از اسلحههـاى واقعى سر صحنه فیلمبردارى)، اما طبق معمول آنچه که اساسىتر و مهـمتر است، اصلاً عنوان نمیشود. واقعیت این است که از سال ١٩٦٢ که کوروساوا در صحنه فینال فیلم «سانجرو»، فواره خون راه انداخت، ساز و کار و شکل اجرایى و محصول نهـایى صحنههاى خشن به شکلى رادیکال دگرگون شد. کاپولا در مصاحبهاى اعتراف میکند که خشونت گرافیکى «پدرخوانده»ها را تحت تأثیر کوروساوا ساخته است. خشونت اپرایى این فیلم قوانین سانسور را معتدل کرد و در فیلمهـاى مهـم دیگرى از جمله «راننده تاکسى» (اسکورسیزى)، «صورت زخمى» (دپالما) و «باشگاه مشتزنى» (فینچر) تکرار شد، مرزهـا جابهجا شدند و در پارهاى از فیلمهـا اجرایى واقعگرا پیدا کردند، مثلاً در فیلم «برگشت ناپذیر» (نویه). با گذشت نزدیک به 60 سال از استفاده از خشونت گرافیکى واقعگرا و گاه غلوآمیز، شاید دیگر وقت آن رسیده باشد که صنعت سینما به یک سؤال ابتدایى پاسخ بدهـد: آیا این هـمه خونریزى، به نفع سینما بوده؟ یا در تمام این سالهـا خشونت گرافیکى واقعنما خودش را بر ذات و جوهـره اصلى سینما تحمیل کرده است؟»
جواد عزتی، بازیگر سینما با انتشار صحنهای از فیلم آتابای به کارگردانی نیکی کریمی، از شرکت این فیلم در بخش مسابقه جشنواره کمبریج انگلستان نوشته است. «فیلم «آتابای» به کارگردانی و تهیهکنندگی نیکی کریمی در مسابقه جشنواره کمبریج انگلستان با فیلمهای این بخش از جمله «مامان کوچک» نامزد خرس طلای برلین، «تیتان» برنده نخل طلای کن و نماینده فرانسه در اسکار، «مموریا» برنده جایزه ویژه هیأت داوران کن و «آزادی بزرگ» برنده جایزه هیأت داوران بخش نوعی نگاه کن رقابت خواهد کرد.»
شبنم مقدمی در صفحه خود با انتشار عکسی از نرگس آبیار به همراه مادرش، غم از دست دادن مادر را اینگونه توصیف کرده است: «چه کوچک و چه تکراری است واژه این روزها پرتکرار «تسلیت». چه سخت است نرگس جان گفتن این اقسام تسلیتها به تو که «مرگ پایان کبوتر نیست...» که «روح و روان مادر نازنینت غرق نور است و بیشک در امن و امان آغوش پروردگار...» که «پرواز بلندش را به خاطر بسپار» که وقتی میدانم هیچ کدام اینها تسلای یک لحظه نبودن مادر در کنارت نیست.»
شادی کرم رودی، بازیگر سینما هم به خاطر اینکه فیلمنامهاش جایزه بهترین فیلمنامه از سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران دریافت کرده، در این باره در صفحه خود نوشته: «این جایزه را بیشک مدیون خانواده درجه یک و عوامل بینظیرم هستم که این فرصت را برای من فراهم کردند تا فیلمنامهای را که دو سال در ذهنم بالا و پایین کرده بودم، به فیلم تبدیل کنم. فیلم کوتاه «هرگز، گاهی، همیشه» برنده دو جایزه بهترین صدا (امیر عاشق حسینی و زهره علیاکبری) و بهترین فیلمنامه (شادی کرمرودی) از سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران شد.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه