«مولود چاووش اوغلو»، وزیر امورخارجه ترکیه امروز به تهران سفر میکند
تهران – آنکارا؛ ضرورتها و فرصتهای یک رابطه راهبردی
گروه سیاسی- «مولود چاووش اوغلو»، وزیر امورخارجه ترکیه امروز به تهران سفر میکند تا با مقامهای بلندپایه کشورمان دیدار و گفتوگو کند. سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران که برای نخستین بار از زمان آغاز به کار دولت سیزدهم صورت میگیرد، در حالی اهمیت مییابد که تهران و آنکارا در مسیر همکاری و همسویی شکل گرفته علاوه بر مسائل دوجانبه، پروندههای همکاری در منطقه مانند سامان دادن به موضوع سوریه را همچنان در دستور کار دارند. اگرچه این روابط در سالهای گذشته و در سطح منطقهای با طیفی از بحرانهای متعدد رو به رو بوده اما وجه همگرایی دو کشور زیر سایه منافع مشترک و سیاست همسایگی از چنان اهمیتی برخوردار است که وقوع تحولات پرشتاب و اختلاف دیدگاه دو کشور در پارهای از موارد، مانع از آن نشده تا موضعگیریها برای یافتن راهکار حل این بحرانها نزدیکی معناداری پیدا نکند. شاید از این رو بتوان رابطه ایران و ترکیه را از منظر روابط تاریخی در قالب دو شریک توصیف کرد که در عین همکاری نزدیک، رقابت تنگاتنگی را هم تجربه میکنند. دو کشوری که علیرغم فراز و نشیبها روابطی منطقی و مدیریت شده را از سر گذرانده و با نادیده گرفتن اختلافات ایدئولوژیک کوشیدهاند که از دخالت در امور داخلی یکدیگر بپرهیزند.
تماسهای متعدد
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران رایزنی مستمر با همتای ترک خود را از زمان نخستین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل آغاز کرد. دیدار و گفتوگویی که کمی بعد در اجلاس منطقهای بغداد و سپس در تماسهای تلفنی متعدد دو مقام بلندپایه دیپلماتیک و به فراخور بحرانهای شکل گرفته در سطح منطقهای تکرار شد. مرور رایزنیهای تنگاتنگ حضوری و تلفنی که مقامات عالیرتبه ایران و ترکیه طی هفتهها و ماههای گذشته داشته و مهمتر از آن موضوعات همکاری که دوشادوش یکدیگر پیش بردهاند، تردیدی جهت به کارگیری توصیف «راهبردی» برای روابط تهران و آنکارا باقی نمیگذارد. چه به فهم صاحبنظران، تعمیم روابطی که بیش از هر چیز بر محوریت همکاریهای اقتصادی و منطقهای شکل گرفته است به عنوان نشانه شکلگیری رابطهای استراتژیک تفسیر میشود. چه امیرعبداللهیان در خلال اولین دیدارش با «چاووش اوغلو» در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل هم بر وجه راهبردی رابطه دو کشور تأکید کرد و ریاست معاون اول رئیس جمهوری ایران بر کمیسیون مشترک میان تهران و آنکارا را نشان دهنده ارتقای جایگاه آنکارا در مناسبات راهبردی ایران با همسایگانش دانست. دلایل و شواهد متعددی را میتوان در تبیین حرکت رو به فراز رابطه ایران و ترکیه مورد اشاره قرار داد. دلایلی که بخشی از آن در پیگیری منافع مشترک دو کشور در زمینههای اقتصادی و سیاسی ریشه دارد و بخشی دیگر در منازعات بینالمللی پدید آمده در روابط خارجی.
اهمیت همکاریهای دوجانبه
شاید بتوان این موضعگیری ترکیه در پی خروج دولت سابق امریکا از توافق هستهای را که اعلام کرد «از تحریمهای ضد ایران حمایت نمیکند»، نشانهای برای یک رابطه همکاری نزدیک دانست که تهران و آنکارا را در مواجهه با بحرانهای متعدد دوشادوش یکدیگر پیش برده است؛ یک بازی برد- برد برای دو همسایه که بعضاً در رویارویی با چالشهای فرامنطقهای درگیر مشکلات مالی و اقتصادی هم شدهاند. ایران تأمین کننده بیش از نیمی از نیازهای ترکیه در زمینه انرژی است و این کشور یکی از مهمترین مشتریهای صادرات گازی کشورمان محسوب میشود. اهمیت این همکاری اقتصادی در کنار اهمیتی که مقامهای دو کشور برای حفظ مناسبات سیاسی و دیپلماتیک در عالیترین سطوح داشتهاند، سبب شده ترکیه علیرغم فشارهای ایالات متحده به روابط تجاری و اقتصادی با ایران ادامه دهد و در این مسیر نقش قابل توجهی در کاهش فشارهای اقتصادی غرب علیه تهران بازی کند و به واسطه موقعیت همجواری و با بهرهگیری از کانالهای غیررسمی به بسیاری از نیازهای وارداتی و صادراتی ایران پاسخ گوید. از این منظر تهران، فارغ از تلاش برای قرار دادن پرونده مذاکرات هستهای در مسیر حل و فصل شدن کوشید با اتکا به ظرفیت همسایگی ترکیه از وجود منافع مشترک در این همکاری به عنوان تسریع کننده رابطه در همه ابعاد خود بهره ببرد. تردیدی وجود ندارد که منافع متعدد همکاری تجاری و اقتصادی دو کشور مؤلفه مهمی برای مصون نگه داشتن مناسبات این دو بازیگر مهم منطقه حتی در بحرانیترین مسائل از جمله جنگ سوریه و باوجود اختلاف نظر بوده است. نمایش مهم تأثیر این رویکرد را میتوان در سفرهای مکرر مقامات دیپلماتیک که با هدف رایزنی در موضوعات مختلف و بویژه مسائل منطقهای انجام میشود و به طور خاص در رایزنی وزرای خارجه دو کشور جستوجو کرد.
فهم مشترک از منافع
فراتر از این رفت و آمدها نقطه عطف روابط دو کشور را باید در همکاری راهبردی تهران و آنکارا برای کمک به حل مسائل منطقه و مبارزه با گروههای تروریستی فعال در خاورمیانه پرآشوب جستوجو کرد. بروز بحران در سوریه سبب شد که ایران و ترکیه در کنار روسیه تمرکز ویژهای را بر بحران منطقهای پیش آمده قرار دهند. سوریه از موضوعاتی بود که نیاز به تحرک دیپلماتیک این کشورها داشت و آنها کوشیدند با برگزاری مذاکرات فرایند صلح موسوم به مذاکرات «آستانه» نهایت تأثیرگذاری خود را برای حل بحران دمشق به منصه ظهور بگذارند. اگر چه تهران و آنکارا در بحران سوریه اختلاف نظرهایی داشته اما با پشت سر گذاشتن دورهای بعضاً پرتنش توانستهاند روابط خود را سامان دهند و خواستهای خود را از طریق مذاکرات چند جانبه «آستانه» مورد توجه قرار دهند. آنها با اتکا به این رویکرد توانستهاند باوجود بروز اختلاف دیدگاهها فرایند مذاکرات صلح سوریه را در برابر دستاندازیها و بهانهتراشیهای قدرتهای خارج از منطقه که میتوانست آن را با مخاطرهای جدی مواجه سازد، در امان نگه دارند. چه اهمیت حفظ این رابطه همکاری بود که سبب شد اختلاف نظر تهران و آنکارا در مناقشه «قره باغ» هم مانع از پیگیری دیپلماتیک این بحران نشود. از این رو وقتی مانور نظامی تهران در مرزهای شمالیاش در بحبوحه مناقشه قرهباغ، به تهدیدی علیه همه کشورهای مرتبط با این بحران از جمله ترکیه تعبیر شد، آنکارا تمایلی برای ورود به این فضاسازیها از خود نشان نداد و همچنان ترجیح داد بخشی از فرایند مذاکرات دیپلماتیک پیرامون این بحران باشد. شاید در اشاره به اهمیت حفظ کانالهای رابطه بر مدار دوستی از سوی مقامهای دو کشور، همین بس که وقتی شعرخوانی «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه از اشعار یک شاعر آذری به سوءاستفاده دشمنان خارجی و اعتراض دیپلماتیک تهران منجر شد، او به سرعت صدای این اعتراض را شنید و کوشید با تأکید بر غیرعمد بودن این اقدام از مردم ایران دلجویی کند. این در حالی بود که شکلگیری نوعی فضای بیاعتمادی در پی اوجگیری این مناقشه تاریخی فرصتی را برای جریانهایی رقم زد که زمینه را برای قرار دادن بازیگرانی همچمون ایران و ترکیه و روسیه در مقابل یکدیگر مناسب میدیدند. فرصتی که با هوشیاری مقامهای دیپلماتیک این کشورها و تأکید آنها بر همسویی دیپلماتیک از میان رفت. ایران و ترکیه در حالی چنین پیشینیهای از روابط پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشتهاند که در پی عملی شدن استراتژی خروج تدریجی امریکا از منطقه از جمله افغانستان، میتوان تغییراتی جدی در چشمانداز سیاسی خاورمیانه و روابط قدرت میان بازیگران مؤثر از جمله ایران و ترکیه را متصور شد اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، تعریف دو کشور از طیف گسترده منافع مشترک در همکاریهای اقتصادی دوجانبه و همکاریهای چندجانبه و درک مشترک از تهدیدات مقابله با خطر ناامنی در منطقه است.
به همین دلیل است که شاید بتوان گفت ایران و ترکیه، خود را دو متحد موفق میانگارند که ملاقاتها و رایزنیهای مقامهای دو کشور در عالیترین سطوح چندان مقدمات پیچیدهای طلب نمیکند.
تماسهای متعدد
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران رایزنی مستمر با همتای ترک خود را از زمان نخستین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل آغاز کرد. دیدار و گفتوگویی که کمی بعد در اجلاس منطقهای بغداد و سپس در تماسهای تلفنی متعدد دو مقام بلندپایه دیپلماتیک و به فراخور بحرانهای شکل گرفته در سطح منطقهای تکرار شد. مرور رایزنیهای تنگاتنگ حضوری و تلفنی که مقامات عالیرتبه ایران و ترکیه طی هفتهها و ماههای گذشته داشته و مهمتر از آن موضوعات همکاری که دوشادوش یکدیگر پیش بردهاند، تردیدی جهت به کارگیری توصیف «راهبردی» برای روابط تهران و آنکارا باقی نمیگذارد. چه به فهم صاحبنظران، تعمیم روابطی که بیش از هر چیز بر محوریت همکاریهای اقتصادی و منطقهای شکل گرفته است به عنوان نشانه شکلگیری رابطهای استراتژیک تفسیر میشود. چه امیرعبداللهیان در خلال اولین دیدارش با «چاووش اوغلو» در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل هم بر وجه راهبردی رابطه دو کشور تأکید کرد و ریاست معاون اول رئیس جمهوری ایران بر کمیسیون مشترک میان تهران و آنکارا را نشان دهنده ارتقای جایگاه آنکارا در مناسبات راهبردی ایران با همسایگانش دانست. دلایل و شواهد متعددی را میتوان در تبیین حرکت رو به فراز رابطه ایران و ترکیه مورد اشاره قرار داد. دلایلی که بخشی از آن در پیگیری منافع مشترک دو کشور در زمینههای اقتصادی و سیاسی ریشه دارد و بخشی دیگر در منازعات بینالمللی پدید آمده در روابط خارجی.
اهمیت همکاریهای دوجانبه
شاید بتوان این موضعگیری ترکیه در پی خروج دولت سابق امریکا از توافق هستهای را که اعلام کرد «از تحریمهای ضد ایران حمایت نمیکند»، نشانهای برای یک رابطه همکاری نزدیک دانست که تهران و آنکارا را در مواجهه با بحرانهای متعدد دوشادوش یکدیگر پیش برده است؛ یک بازی برد- برد برای دو همسایه که بعضاً در رویارویی با چالشهای فرامنطقهای درگیر مشکلات مالی و اقتصادی هم شدهاند. ایران تأمین کننده بیش از نیمی از نیازهای ترکیه در زمینه انرژی است و این کشور یکی از مهمترین مشتریهای صادرات گازی کشورمان محسوب میشود. اهمیت این همکاری اقتصادی در کنار اهمیتی که مقامهای دو کشور برای حفظ مناسبات سیاسی و دیپلماتیک در عالیترین سطوح داشتهاند، سبب شده ترکیه علیرغم فشارهای ایالات متحده به روابط تجاری و اقتصادی با ایران ادامه دهد و در این مسیر نقش قابل توجهی در کاهش فشارهای اقتصادی غرب علیه تهران بازی کند و به واسطه موقعیت همجواری و با بهرهگیری از کانالهای غیررسمی به بسیاری از نیازهای وارداتی و صادراتی ایران پاسخ گوید. از این منظر تهران، فارغ از تلاش برای قرار دادن پرونده مذاکرات هستهای در مسیر حل و فصل شدن کوشید با اتکا به ظرفیت همسایگی ترکیه از وجود منافع مشترک در این همکاری به عنوان تسریع کننده رابطه در همه ابعاد خود بهره ببرد. تردیدی وجود ندارد که منافع متعدد همکاری تجاری و اقتصادی دو کشور مؤلفه مهمی برای مصون نگه داشتن مناسبات این دو بازیگر مهم منطقه حتی در بحرانیترین مسائل از جمله جنگ سوریه و باوجود اختلاف نظر بوده است. نمایش مهم تأثیر این رویکرد را میتوان در سفرهای مکرر مقامات دیپلماتیک که با هدف رایزنی در موضوعات مختلف و بویژه مسائل منطقهای انجام میشود و به طور خاص در رایزنی وزرای خارجه دو کشور جستوجو کرد.
فهم مشترک از منافع
فراتر از این رفت و آمدها نقطه عطف روابط دو کشور را باید در همکاری راهبردی تهران و آنکارا برای کمک به حل مسائل منطقه و مبارزه با گروههای تروریستی فعال در خاورمیانه پرآشوب جستوجو کرد. بروز بحران در سوریه سبب شد که ایران و ترکیه در کنار روسیه تمرکز ویژهای را بر بحران منطقهای پیش آمده قرار دهند. سوریه از موضوعاتی بود که نیاز به تحرک دیپلماتیک این کشورها داشت و آنها کوشیدند با برگزاری مذاکرات فرایند صلح موسوم به مذاکرات «آستانه» نهایت تأثیرگذاری خود را برای حل بحران دمشق به منصه ظهور بگذارند. اگر چه تهران و آنکارا در بحران سوریه اختلاف نظرهایی داشته اما با پشت سر گذاشتن دورهای بعضاً پرتنش توانستهاند روابط خود را سامان دهند و خواستهای خود را از طریق مذاکرات چند جانبه «آستانه» مورد توجه قرار دهند. آنها با اتکا به این رویکرد توانستهاند باوجود بروز اختلاف دیدگاهها فرایند مذاکرات صلح سوریه را در برابر دستاندازیها و بهانهتراشیهای قدرتهای خارج از منطقه که میتوانست آن را با مخاطرهای جدی مواجه سازد، در امان نگه دارند. چه اهمیت حفظ این رابطه همکاری بود که سبب شد اختلاف نظر تهران و آنکارا در مناقشه «قره باغ» هم مانع از پیگیری دیپلماتیک این بحران نشود. از این رو وقتی مانور نظامی تهران در مرزهای شمالیاش در بحبوحه مناقشه قرهباغ، به تهدیدی علیه همه کشورهای مرتبط با این بحران از جمله ترکیه تعبیر شد، آنکارا تمایلی برای ورود به این فضاسازیها از خود نشان نداد و همچنان ترجیح داد بخشی از فرایند مذاکرات دیپلماتیک پیرامون این بحران باشد. شاید در اشاره به اهمیت حفظ کانالهای رابطه بر مدار دوستی از سوی مقامهای دو کشور، همین بس که وقتی شعرخوانی «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه از اشعار یک شاعر آذری به سوءاستفاده دشمنان خارجی و اعتراض دیپلماتیک تهران منجر شد، او به سرعت صدای این اعتراض را شنید و کوشید با تأکید بر غیرعمد بودن این اقدام از مردم ایران دلجویی کند. این در حالی بود که شکلگیری نوعی فضای بیاعتمادی در پی اوجگیری این مناقشه تاریخی فرصتی را برای جریانهایی رقم زد که زمینه را برای قرار دادن بازیگرانی همچمون ایران و ترکیه و روسیه در مقابل یکدیگر مناسب میدیدند. فرصتی که با هوشیاری مقامهای دیپلماتیک این کشورها و تأکید آنها بر همسویی دیپلماتیک از میان رفت. ایران و ترکیه در حالی چنین پیشینیهای از روابط پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشتهاند که در پی عملی شدن استراتژی خروج تدریجی امریکا از منطقه از جمله افغانستان، میتوان تغییراتی جدی در چشمانداز سیاسی خاورمیانه و روابط قدرت میان بازیگران مؤثر از جمله ایران و ترکیه را متصور شد اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، تعریف دو کشور از طیف گسترده منافع مشترک در همکاریهای اقتصادی دوجانبه و همکاریهای چندجانبه و درک مشترک از تهدیدات مقابله با خطر ناامنی در منطقه است.
به همین دلیل است که شاید بتوان گفت ایران و ترکیه، خود را دو متحد موفق میانگارند که ملاقاتها و رایزنیهای مقامهای دو کشور در عالیترین سطوح چندان مقدمات پیچیدهای طلب نمیکند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه