ریسمان رفاقت در کربلای 4
احسان قنبری
رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس و فرماندار شهرستان بهار
کربلای 4 تراژدی مظلومیت و خون بود. زخمی عمیق که با وجود گذشت 35 سال از آن زمان هنوز تازه است و داغ شقایقهای نشکفتهای که 160 نفرشان از استان همدان بودند. عبور از اروند رود با تجهیزات ابتدایی در عملیات والفجر 8 حیرت جهانیان را برانگیخت؛ با کویت همسایه شدیم و دست عراق از خلیج فارس کوتاه شد. این پیروزی نیاز به شلیک تیر خلاص به صدام و پایان دادن به جنگ داشت، به همین دلیل عملیات بزرگ والفجر 10 طراحی شد که بعداً بهدلیل شکست به کربلای 4 تغییر نام یافت.
مهر 1365 سپاه پاسداران به تشکیل چهار قرارگاه عملیاتی به نامهای نجف، قدس، کربلا و نوح اقدام کرد که قرار شد همه تیپ و لشکرهای سپاه از شلمچه تا جزیره مینو تحت امر این قرارگاهها قرار گیرند. لشکر انصارالحسین(ع) همدان تحت امر قرارگاه کربلا بود و با سه گردان 155 حضرت علی اصغر(ع)، 153 حضرت قاسم بن الحسن(ع) و جعفر طیار(ع) در عملیات کربلای 4 حضور داشت.
از نوک جزیره ام الرصاص به سمت چپ به طول 3 و عمق 20 کیلومتر برای لشکر همدان در نظر گرفته شده بود. شناسایی خطوط دشمن از آبان شروع شده و نقطه الحاق سپاه سوم و هفتم عراق به همدان واگذار شد که رزمندگان استان موفق به شکستن خطوط دشمن شدند.
این عملیات دومین تجربه گذشتن از رودخانه وحشی اروند پس از عملیات والفجر 8 در جزیره فاو عراق بود با این تفاوت که در والفجر 8 شهر بندری فاو تسخیر شد، اما در کربلای 4 خاک جدیدی به دست ایران نیامد زیرا عملیات لو رفت و ناکام ماند.
طبق برنامه قرار بود عملیات ساعت 22 سوم دی 1365 آغاز شود و ساعت 21 همه غواصها داخل آب بودند، اما درگیری از ساعت 21:30 آغاز شد. دو دلیل مهم لو رفتن عملیات کربلای 4 یکی، ضعیفتر بودن اصول حفاظتی و مراقبتی نسبت به والفجر 8 و دیگری، کمک امریکا به عراق با قرار دادن اطلاعات ماهوارهای منطقه به او بود.
پس از شکست ایران در کربلای 4 و زمانی که صدام سرمست از پیروزی برای بازپسگیری فاو آماده میشد؛ عملیات کربلای 5 با تدبیر مسئولان نظام در 19 دی با یورش به سمت منطقه کانال ماهی، پنج ضلعی و شلمچه به نیت حرکت به سمت شهر بصره آغاز شده و ماشین جنگی عراق در این عملیات به طور کامل منهدم شد.
خاطرات مظلومیت غواصان در عملیات کربلای 4 هرگز از خاطرم فراموش نمیشود و رفاقتهایی که در سختترین لحظات وجود داشت.
وقتی لباس غواصی پوشیدیم تا رزمندگان را به مواضعی که قبلاً شناسایی شده بود، هدایت کنیم؛ سردار شهید علی چیت سازیان، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشکر انصار که نمیتوانست همراه ما بیاید؛ سر و صورتش را گلمالی کرد و گفت: «میخواهم شبیه نیروهایم باشم که داخل گل و لای با سختی شنا میکنند». سردار شهید ستار ابراهیمی، فرمانده گردان 155 حضرت علی اصغر(ع) هم با تأسی به او این کار را انجام داد.
بچهها علی آقا را خیلی دوست داشتند و برایشان مثل برادر بود. دو روز پیش از عملیات وقتی برای شناسایی منطقه رفته و بهدلیل تاریکی مطلق از نیمه راه برگشتیم؛ شهید چیت سازیان گفت: «چرا برگشتید؟ کار را تمام کنید.» آن شب شهید «محمد غلام جوادی» رزمنده اهل شهر مریانج اولین فردی بود که حرف علی آقا را اطاعت کرد و دوباره برای شناسایی منطقه به دل سرد آب زد. صبح زود وقتی با بدنهای سرد و گل آلود بازگشتیم؛ سید محمود موسوی، طلبه عضو واحد اطلاعات و حسین فرجام از نیروهای واحد با یک دیگ آب گرم کنار ساحل منتظرمان بودند. محمد غلام در کربلای 4 به شهادت رسید و پیکر پاکش در آبهای خروشان اروند ماند و 10 سال بعد رجعت کرد.
در آن شب سرد زمستانی شاهد از دست دادن عزیزانی بودم که امروز جای خالیشان بیش از پیش احساس میشود. افرادی چون شهید «علی اصغر طاهری» که وقتی دوم دی اعلام کردند که عملیات، یک شب به تأخیر افتاده است، گفت: «چه بد که شهادتم یک شب به عقب افتاد» و 24 ساعت بعد که عملیات انجام شد؛ طاهری اولین شهید عملیات شد.
شب عملیات، طناب ضخیمی به دست غواصان دادند که هنگام شنا به سمت ساحل سمت دشمن بر اثر امواج آب و سنگینی تجهیزات از ستون جدا نشوند و همین طور هم شد.
اما آیا امروز هم ما به دست هم طناب میدهیم یا نسبت به سرنوشت یکدیگر بیتفاوت شدهایم؟
خوشا آنان که بذر آدمیت در این ویرانه پاشیدند و رفتند
رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس و فرماندار شهرستان بهار
کربلای 4 تراژدی مظلومیت و خون بود. زخمی عمیق که با وجود گذشت 35 سال از آن زمان هنوز تازه است و داغ شقایقهای نشکفتهای که 160 نفرشان از استان همدان بودند. عبور از اروند رود با تجهیزات ابتدایی در عملیات والفجر 8 حیرت جهانیان را برانگیخت؛ با کویت همسایه شدیم و دست عراق از خلیج فارس کوتاه شد. این پیروزی نیاز به شلیک تیر خلاص به صدام و پایان دادن به جنگ داشت، به همین دلیل عملیات بزرگ والفجر 10 طراحی شد که بعداً بهدلیل شکست به کربلای 4 تغییر نام یافت.
مهر 1365 سپاه پاسداران به تشکیل چهار قرارگاه عملیاتی به نامهای نجف، قدس، کربلا و نوح اقدام کرد که قرار شد همه تیپ و لشکرهای سپاه از شلمچه تا جزیره مینو تحت امر این قرارگاهها قرار گیرند. لشکر انصارالحسین(ع) همدان تحت امر قرارگاه کربلا بود و با سه گردان 155 حضرت علی اصغر(ع)، 153 حضرت قاسم بن الحسن(ع) و جعفر طیار(ع) در عملیات کربلای 4 حضور داشت.
از نوک جزیره ام الرصاص به سمت چپ به طول 3 و عمق 20 کیلومتر برای لشکر همدان در نظر گرفته شده بود. شناسایی خطوط دشمن از آبان شروع شده و نقطه الحاق سپاه سوم و هفتم عراق به همدان واگذار شد که رزمندگان استان موفق به شکستن خطوط دشمن شدند.
این عملیات دومین تجربه گذشتن از رودخانه وحشی اروند پس از عملیات والفجر 8 در جزیره فاو عراق بود با این تفاوت که در والفجر 8 شهر بندری فاو تسخیر شد، اما در کربلای 4 خاک جدیدی به دست ایران نیامد زیرا عملیات لو رفت و ناکام ماند.
طبق برنامه قرار بود عملیات ساعت 22 سوم دی 1365 آغاز شود و ساعت 21 همه غواصها داخل آب بودند، اما درگیری از ساعت 21:30 آغاز شد. دو دلیل مهم لو رفتن عملیات کربلای 4 یکی، ضعیفتر بودن اصول حفاظتی و مراقبتی نسبت به والفجر 8 و دیگری، کمک امریکا به عراق با قرار دادن اطلاعات ماهوارهای منطقه به او بود.
پس از شکست ایران در کربلای 4 و زمانی که صدام سرمست از پیروزی برای بازپسگیری فاو آماده میشد؛ عملیات کربلای 5 با تدبیر مسئولان نظام در 19 دی با یورش به سمت منطقه کانال ماهی، پنج ضلعی و شلمچه به نیت حرکت به سمت شهر بصره آغاز شده و ماشین جنگی عراق در این عملیات به طور کامل منهدم شد.
خاطرات مظلومیت غواصان در عملیات کربلای 4 هرگز از خاطرم فراموش نمیشود و رفاقتهایی که در سختترین لحظات وجود داشت.
وقتی لباس غواصی پوشیدیم تا رزمندگان را به مواضعی که قبلاً شناسایی شده بود، هدایت کنیم؛ سردار شهید علی چیت سازیان، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشکر انصار که نمیتوانست همراه ما بیاید؛ سر و صورتش را گلمالی کرد و گفت: «میخواهم شبیه نیروهایم باشم که داخل گل و لای با سختی شنا میکنند». سردار شهید ستار ابراهیمی، فرمانده گردان 155 حضرت علی اصغر(ع) هم با تأسی به او این کار را انجام داد.
بچهها علی آقا را خیلی دوست داشتند و برایشان مثل برادر بود. دو روز پیش از عملیات وقتی برای شناسایی منطقه رفته و بهدلیل تاریکی مطلق از نیمه راه برگشتیم؛ شهید چیت سازیان گفت: «چرا برگشتید؟ کار را تمام کنید.» آن شب شهید «محمد غلام جوادی» رزمنده اهل شهر مریانج اولین فردی بود که حرف علی آقا را اطاعت کرد و دوباره برای شناسایی منطقه به دل سرد آب زد. صبح زود وقتی با بدنهای سرد و گل آلود بازگشتیم؛ سید محمود موسوی، طلبه عضو واحد اطلاعات و حسین فرجام از نیروهای واحد با یک دیگ آب گرم کنار ساحل منتظرمان بودند. محمد غلام در کربلای 4 به شهادت رسید و پیکر پاکش در آبهای خروشان اروند ماند و 10 سال بعد رجعت کرد.
در آن شب سرد زمستانی شاهد از دست دادن عزیزانی بودم که امروز جای خالیشان بیش از پیش احساس میشود. افرادی چون شهید «علی اصغر طاهری» که وقتی دوم دی اعلام کردند که عملیات، یک شب به تأخیر افتاده است، گفت: «چه بد که شهادتم یک شب به عقب افتاد» و 24 ساعت بعد که عملیات انجام شد؛ طاهری اولین شهید عملیات شد.
شب عملیات، طناب ضخیمی به دست غواصان دادند که هنگام شنا به سمت ساحل سمت دشمن بر اثر امواج آب و سنگینی تجهیزات از ستون جدا نشوند و همین طور هم شد.
اما آیا امروز هم ما به دست هم طناب میدهیم یا نسبت به سرنوشت یکدیگر بیتفاوت شدهایم؟
خوشا آنان که بذر آدمیت در این ویرانه پاشیدند و رفتند
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه