ماه رمضان فصلمشترک قرآن و روزه
روح الله بهشتی پور
استاد دانشگاه
قرنها است که قرآن و روزه در ظرف رمضان همراهی دارند؛ اما نظاممندی و روشمندی این پیوند سه ضلعی مورد توجه نبوده است. هر چند از ثمرات قهری و ملازمی آن، مردم نه البته نظاممند و روشمند متنعم بودهاند.
پیش از اسلام رمضان، ظرف روزه نبوده و در ادیان مختلف، روزهای دیگری را روزه میگرفتند. بر اساس گزارشی از امام صادق(ع) وقتی خداوند پیامبرش را برگزید، فضیلت ماه رمضان را به او و امتش اختصاص داد چرا که مردم، پیش از آن روزهای دیگری به جز ماه رمضان را روزه میگرفتند. این روایت به روشنی نشان میدهد که با نزول قرآن؛ روزه، قرآن و ماه رمضان با یکدیگر برای نخستین بار پیوند خوردهاند.
به هر حال در نگرش فرهنگی-اجتماعی که رفته رفته در طول تاریخ اسلام تا روزگار ما نسبت به ماه رمضان به وجود آمده این ماه ماهیتی صرفاً فقهی دارد و در آن، یکی از مناسک و احکام مهم تشریع شده است.
از دیگر سوی و البته در یک سیر متنزل تاریخی، قرآن در فضای اجتماعی بهدلیل نزول آن در ماه رمضان مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است هر چند در دوره معاصر، این توجه، تنها تبدیل به مراجعه به قرائت آن شده است آن هم به ندرت!
از اینرو مسلمانان در ماه رمضان با نگرشی تکلیفی، روزه میگیرند و از باب تبرک، هر چند ناچیز قرآن میخوانند.
این رویکرد رایج، با تأمل در مفهوم و مقصود آیهای از قرآن که ماه رمضان را معرفی مینماید، تفاوت ماهوی دارد. قرآن بهصورت نظاممند ماه رمضان را با قرآن و روزه، شبکه مینماید و این شبکه را طریقی به معرفت، فعالسازی نظام معرفت شناسی و راهاندازی معرفت پایه معرفی میکند. لذا توصیفی که قرآن ارائه نموده است با نگرش سنتی به رمضان تفاوت اساسی دارد.
به جهت این اهمیت است که آیه شریفه از هرگونه مسافرت غیرضروری در ماه رمضان، نهی نموده است زیرا چیزی که قرار است در این بستر فراهم شود و نصیب انسانها گردد معرفت و شناختی است که در زمان و مکان و طریق دیگری قابل دستیابی نیست و به راهاندازی و ارتقای هویت کانونی انسان و نظام شناختی و معرفت شناسانه او وابسته است.
آیه مورد نظر چنین میفرماید:
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّة مِنْ أَیامٍ أُخَرَ یریدُالله بِکمُ الْیسْرَ وَ لا یریدُ بِکمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکمِلُوا الْعِدّة وَ لِتُکبِّرُواالله عَلى ما هَداکمْ وَ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ (بقره، 185)
ماه رمضان است؛ ماهى که قرآن بهعنوان راهنماى مردم و نشانههاى هدایت و جدا کننده حق از باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در سفر نباشد، باید آن را روزه بدارد و آن کس که در بیماریها و در سفر است، باید روزهاى دیگرى را به همان مقدار، روزه بگیرد. خداوند آسایش شما را مىخواهد، نه زحمت شما را. هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بهخاطر این که شما را هدایت کرده، بزرگ بشمارید؛ باشد که شکرگزارى کنید.
جایگاه روزه در معرفت
بر اساس این آیه، روزه، لازمه دستیابی به معرفت قرآن دانسته شده است یعنی اگر میخواهید به هدایت و بینات و فرقانِ قرآن دست یابید در این ماه روزه بگیرید. در واقع ماه رمضان، در نسبت با قرآن و به شرط روزه گرفتن هدایتگر معرفت به محکمات و معارف توحیدی میگردد.
مراد از هدایت به معارف توحیدی، تذکر به خدای واقعی و حقیقت ولایت است و ابزار دیگری برای چنین معرفتی وجود ندارد. ابزارهای انسانی نهایت به ایجاد مفاهیم و ایجاد صورت ذهنی نسبت به اثبات خداوند میانجامد، اما در این روش گونهای از شناخت مدنظر است که موجب خشیت و ادب نسبت به محضر رب جلیل میگردد و امکان شناختهای بعدی را فراهم میآورد. (تذکر ة لمن یخشی طه، 3)
پیدایش چنین معرفت پایهای در رمضان، امکان کشف معانی و مرادات قرآن را در طول سال فراهم میآورد. از اینرو در هر رمضان، با کاربست این سه گانه، معرفت پایه انسان ارتقا مییابد و امکان دستیابی به معانی و مرادات قرآن، در سطحی بالاتر را برای مخاطب کلام فراهم میآورد و این داستان معرفت شناسانه همواره در حال گسترش خواهد بود.
بنابراین سه ضلع روزه، رمضان و قرآن هوشمندانه با یکدیگر پیوند یافتهاند تا زمینه معرفت پایه و اولیه را در انسان ایجاد و نظام معرفت شناسی انسان را فعال نمایند که طریقی باشند برای دستیابی بشر به حقایق و معانی قرآن و عالم هستی!
رابطه روزه و معرفت
اما روزه چگونه زمینه دریافت معرفت را فراهم میکند؟
نخستین اثر و کارایی روزه، این است که پیشفرضهای محیطی و فرهنگی فرد را که به مثابه مانعی برای دریافت معرفت عمل مینماید، میشکند.
امیرالمؤمنین: نِعمَ العَونُ عَلى أشَرِ النَّفسِ و کسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ
گرسنگى کشیدن، چه نیکو یارى دهنده اى بر سرکشىِ نفْس و شکستن عادت آن است.
دومین اثر و کارایی روزه در جلوگیری از دسترسی شیطان به انسان است زیرا در صورت دسترسی میتواند در ایجاد معرفت، اخلال ایجاد نماید.
إِنَّ الشَّیطَانَ لَیجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ فَضَیقُوا مَجَارِیهُ بِالْجُوعِ وَ الْعَطَش
شیطان در درون آدمى زاده به سان خون، جریان مى یابد. گذرگاه هاى او را با گرسنگى و تشنگی، تنگ کنید.
سومین اثر و کارایی روزه، ایجاد علم است. ابزاری که کار کشف حقیقت را برعهده دارد.
رسول خدا(ص): إنَّالله عز و جل یقولُ: وَضَعتُ خَمسَه فی خَمسَه والنّاسُ یطلُبونَها فی خَمسَه فَلا یجِدونَها: وَضَعتُ العِلمَ فِی الجوعِ وَ الجَهدِ وَ النّاسُ یطلُبونَهُ بِالشّبعَه وَ الرّاحَه فَلا یجِدونَهُ.
خداوند مى فرماید: پنج چیز را در پنج چیز نهادم؛ اما مردم، آنها را در پنج چیزِ دیگر مىجویند و نمى یابند. دانش را در گرسنگى و رنج و تلاش قرار دادم، در حالى که مردم آن را در سیرى و آسایش مى جویند.عارفان نیز به طور کلی بر این که روزه موجب مکاشفه حقیقت میگردد اتفاق نظر دارند. تحلیل آنان از چگونگی ارتباط روزه و زمینهسازی برای دریافت معرفت چنین است: سهل تستری و غزالی گفتهاند که گرسنگی، خونِ دل را کم و نورانی و چربی قلب را آب میکند و بدین نحو قلب رقیق میگردد و این رقت، کلید مکاشفه است. اگر خونِ قلب کم شود راه دشمن تنگ میشود، زیرا مجاری قلب انباشته از شهوات است. تحلیل هجویری آن است که جوع، نفس را خاضع و قلب را خاشع میکند و یکی از ثمرههای گرسنگی، مشاهدت است.حارث محاسبی از جوعِ طریقتی که اشخاص بر خودشان تحمیل مینمایند انتقاد نموده، خشوع حاصل شده از این نوع جوع را تصنعی دانسته و تنها جوع المنع یا همان روزه شرعی را در خشوع واقعی کارآمد و اثربخش دانسته است.
بر خلاف هجویری و ابن عربی که روزه شرعی را جوع نمیدانند. در برابر اما علامه طباطبایی اثر و کارایی روزه شرعی را بر اساس آیه 183 سوره بقره تقوا میداند. لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ و تصریح مینماید این تقوایی که قرآن به آن اشاره میکند تنها از راه روزه شرعی به دست میآید.
ماه معرفت
در طراحی قرآن، راه ممکن و آسان فعال شدن نظام معرفتشناسی انسانی و راهاندازی معرفت پایه در انسانها در ترکیب و پیوند این سه عنصر شکل میگیرد و به همین جهت این ترکیب در عرصه معرفت شناسی حکم کیمیا را دارد زیرا معرفت را افزون بر ممکن، تسهیل نیز مینماید. از اینرو پیوند رمضان و قرآن و روزه، تحفه معرفت شناسانهای برای بشر بویژه دانشمندان عرصه معرفت شناسی است.
ماه رمضان فصل مشترک قرآن و روزه قرار داده شده است تا بتواند از طریق روزه بستری برای نزول معارف توحیدی و معرفت به محکمات باشد.
بنابراین فلسفه جعل روزه در ماه رمضان نیز، کارکرد معرفت شناسانه آن در پیوند با قرآن بوده است، نه صرف تکلیف. واژه یسر در ادامه آیه نیز اشاره به این نکته دارد که فلسفه معین کردن روزه در ماه رمضان، بهدلیل دستیابی به این کارکرد اثربخش معرفت شناسانده بوده است و نه به زحمت کشاندن انسانها.
استاد دانشگاه
قرنها است که قرآن و روزه در ظرف رمضان همراهی دارند؛ اما نظاممندی و روشمندی این پیوند سه ضلعی مورد توجه نبوده است. هر چند از ثمرات قهری و ملازمی آن، مردم نه البته نظاممند و روشمند متنعم بودهاند.
پیش از اسلام رمضان، ظرف روزه نبوده و در ادیان مختلف، روزهای دیگری را روزه میگرفتند. بر اساس گزارشی از امام صادق(ع) وقتی خداوند پیامبرش را برگزید، فضیلت ماه رمضان را به او و امتش اختصاص داد چرا که مردم، پیش از آن روزهای دیگری به جز ماه رمضان را روزه میگرفتند. این روایت به روشنی نشان میدهد که با نزول قرآن؛ روزه، قرآن و ماه رمضان با یکدیگر برای نخستین بار پیوند خوردهاند.
به هر حال در نگرش فرهنگی-اجتماعی که رفته رفته در طول تاریخ اسلام تا روزگار ما نسبت به ماه رمضان به وجود آمده این ماه ماهیتی صرفاً فقهی دارد و در آن، یکی از مناسک و احکام مهم تشریع شده است.
از دیگر سوی و البته در یک سیر متنزل تاریخی، قرآن در فضای اجتماعی بهدلیل نزول آن در ماه رمضان مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است هر چند در دوره معاصر، این توجه، تنها تبدیل به مراجعه به قرائت آن شده است آن هم به ندرت!
از اینرو مسلمانان در ماه رمضان با نگرشی تکلیفی، روزه میگیرند و از باب تبرک، هر چند ناچیز قرآن میخوانند.
این رویکرد رایج، با تأمل در مفهوم و مقصود آیهای از قرآن که ماه رمضان را معرفی مینماید، تفاوت ماهوی دارد. قرآن بهصورت نظاممند ماه رمضان را با قرآن و روزه، شبکه مینماید و این شبکه را طریقی به معرفت، فعالسازی نظام معرفت شناسی و راهاندازی معرفت پایه معرفی میکند. لذا توصیفی که قرآن ارائه نموده است با نگرش سنتی به رمضان تفاوت اساسی دارد.
به جهت این اهمیت است که آیه شریفه از هرگونه مسافرت غیرضروری در ماه رمضان، نهی نموده است زیرا چیزی که قرار است در این بستر فراهم شود و نصیب انسانها گردد معرفت و شناختی است که در زمان و مکان و طریق دیگری قابل دستیابی نیست و به راهاندازی و ارتقای هویت کانونی انسان و نظام شناختی و معرفت شناسانه او وابسته است.
آیه مورد نظر چنین میفرماید:
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّة مِنْ أَیامٍ أُخَرَ یریدُالله بِکمُ الْیسْرَ وَ لا یریدُ بِکمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکمِلُوا الْعِدّة وَ لِتُکبِّرُواالله عَلى ما هَداکمْ وَ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ (بقره، 185)
ماه رمضان است؛ ماهى که قرآن بهعنوان راهنماى مردم و نشانههاى هدایت و جدا کننده حق از باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در سفر نباشد، باید آن را روزه بدارد و آن کس که در بیماریها و در سفر است، باید روزهاى دیگرى را به همان مقدار، روزه بگیرد. خداوند آسایش شما را مىخواهد، نه زحمت شما را. هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بهخاطر این که شما را هدایت کرده، بزرگ بشمارید؛ باشد که شکرگزارى کنید.
جایگاه روزه در معرفت
بر اساس این آیه، روزه، لازمه دستیابی به معرفت قرآن دانسته شده است یعنی اگر میخواهید به هدایت و بینات و فرقانِ قرآن دست یابید در این ماه روزه بگیرید. در واقع ماه رمضان، در نسبت با قرآن و به شرط روزه گرفتن هدایتگر معرفت به محکمات و معارف توحیدی میگردد.
مراد از هدایت به معارف توحیدی، تذکر به خدای واقعی و حقیقت ولایت است و ابزار دیگری برای چنین معرفتی وجود ندارد. ابزارهای انسانی نهایت به ایجاد مفاهیم و ایجاد صورت ذهنی نسبت به اثبات خداوند میانجامد، اما در این روش گونهای از شناخت مدنظر است که موجب خشیت و ادب نسبت به محضر رب جلیل میگردد و امکان شناختهای بعدی را فراهم میآورد. (تذکر ة لمن یخشی طه، 3)
پیدایش چنین معرفت پایهای در رمضان، امکان کشف معانی و مرادات قرآن را در طول سال فراهم میآورد. از اینرو در هر رمضان، با کاربست این سه گانه، معرفت پایه انسان ارتقا مییابد و امکان دستیابی به معانی و مرادات قرآن، در سطحی بالاتر را برای مخاطب کلام فراهم میآورد و این داستان معرفت شناسانه همواره در حال گسترش خواهد بود.
بنابراین سه ضلع روزه، رمضان و قرآن هوشمندانه با یکدیگر پیوند یافتهاند تا زمینه معرفت پایه و اولیه را در انسان ایجاد و نظام معرفت شناسی انسان را فعال نمایند که طریقی باشند برای دستیابی بشر به حقایق و معانی قرآن و عالم هستی!
رابطه روزه و معرفت
اما روزه چگونه زمینه دریافت معرفت را فراهم میکند؟
نخستین اثر و کارایی روزه، این است که پیشفرضهای محیطی و فرهنگی فرد را که به مثابه مانعی برای دریافت معرفت عمل مینماید، میشکند.
امیرالمؤمنین: نِعمَ العَونُ عَلى أشَرِ النَّفسِ و کسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ
گرسنگى کشیدن، چه نیکو یارى دهنده اى بر سرکشىِ نفْس و شکستن عادت آن است.
دومین اثر و کارایی روزه در جلوگیری از دسترسی شیطان به انسان است زیرا در صورت دسترسی میتواند در ایجاد معرفت، اخلال ایجاد نماید.
إِنَّ الشَّیطَانَ لَیجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّمِ فَضَیقُوا مَجَارِیهُ بِالْجُوعِ وَ الْعَطَش
شیطان در درون آدمى زاده به سان خون، جریان مى یابد. گذرگاه هاى او را با گرسنگى و تشنگی، تنگ کنید.
سومین اثر و کارایی روزه، ایجاد علم است. ابزاری که کار کشف حقیقت را برعهده دارد.
رسول خدا(ص): إنَّالله عز و جل یقولُ: وَضَعتُ خَمسَه فی خَمسَه والنّاسُ یطلُبونَها فی خَمسَه فَلا یجِدونَها: وَضَعتُ العِلمَ فِی الجوعِ وَ الجَهدِ وَ النّاسُ یطلُبونَهُ بِالشّبعَه وَ الرّاحَه فَلا یجِدونَهُ.
خداوند مى فرماید: پنج چیز را در پنج چیز نهادم؛ اما مردم، آنها را در پنج چیزِ دیگر مىجویند و نمى یابند. دانش را در گرسنگى و رنج و تلاش قرار دادم، در حالى که مردم آن را در سیرى و آسایش مى جویند.عارفان نیز به طور کلی بر این که روزه موجب مکاشفه حقیقت میگردد اتفاق نظر دارند. تحلیل آنان از چگونگی ارتباط روزه و زمینهسازی برای دریافت معرفت چنین است: سهل تستری و غزالی گفتهاند که گرسنگی، خونِ دل را کم و نورانی و چربی قلب را آب میکند و بدین نحو قلب رقیق میگردد و این رقت، کلید مکاشفه است. اگر خونِ قلب کم شود راه دشمن تنگ میشود، زیرا مجاری قلب انباشته از شهوات است. تحلیل هجویری آن است که جوع، نفس را خاضع و قلب را خاشع میکند و یکی از ثمرههای گرسنگی، مشاهدت است.حارث محاسبی از جوعِ طریقتی که اشخاص بر خودشان تحمیل مینمایند انتقاد نموده، خشوع حاصل شده از این نوع جوع را تصنعی دانسته و تنها جوع المنع یا همان روزه شرعی را در خشوع واقعی کارآمد و اثربخش دانسته است.
بر خلاف هجویری و ابن عربی که روزه شرعی را جوع نمیدانند. در برابر اما علامه طباطبایی اثر و کارایی روزه شرعی را بر اساس آیه 183 سوره بقره تقوا میداند. لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ و تصریح مینماید این تقوایی که قرآن به آن اشاره میکند تنها از راه روزه شرعی به دست میآید.
ماه معرفت
در طراحی قرآن، راه ممکن و آسان فعال شدن نظام معرفتشناسی انسانی و راهاندازی معرفت پایه در انسانها در ترکیب و پیوند این سه عنصر شکل میگیرد و به همین جهت این ترکیب در عرصه معرفت شناسی حکم کیمیا را دارد زیرا معرفت را افزون بر ممکن، تسهیل نیز مینماید. از اینرو پیوند رمضان و قرآن و روزه، تحفه معرفت شناسانهای برای بشر بویژه دانشمندان عرصه معرفت شناسی است.
ماه رمضان فصل مشترک قرآن و روزه قرار داده شده است تا بتواند از طریق روزه بستری برای نزول معارف توحیدی و معرفت به محکمات باشد.
بنابراین فلسفه جعل روزه در ماه رمضان نیز، کارکرد معرفت شناسانه آن در پیوند با قرآن بوده است، نه صرف تکلیف. واژه یسر در ادامه آیه نیز اشاره به این نکته دارد که فلسفه معین کردن روزه در ماه رمضان، بهدلیل دستیابی به این کارکرد اثربخش معرفت شناسانده بوده است و نه به زحمت کشاندن انسانها.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه