آیا پیروان دموکراسی واقعاً علیه روسیه متحد شدهاند؟
فانتزی دنیای آزاد!
احمد فاضل زاده
دانشجوی دکترای روابط بین الملل
جنگ روسیه و اوکراین تحریمهای اقتصادی بسیاری از سوی دولتهای غربی را علیه این کشور به راه انداخته است. برخی مانند آلمان، پس از سالها هزینههای نظامی خود را افزایش دادهاند. در این اقدامات، برخی تحلیلگران مانند مایکل بکلی و هال برندز در مجله فارن افرز مینویسند که واکنش بینالمللی به تهاجم، فراتر از بحران کنونی بازتاب خواهد داشت. آنها معتقدند که پاسخ هماهنگ به اقدامات ولادیمیر پوتین، میتواند «اتحادی جهانی را شکل دهد که دموکراسیها را علیه روسیه و چین متحد میکند و در نتیجه جهان آزاد را برای نسل آینده تضمین میکند.» در این دیدگاه، جنگ روسیه در اوکراین نقطه محوری در رقابت جهانی و تقابل بین خودکامگی و دموکراسی تلقی میشود و پیروان دموکراسی علیه آنچه ناهنجاری مینامند، متحد خواهند شد؛ اما این خیالبافی است. جنگ بدون شک رویدادی است که پیامدهای عمیقی را برای طرفین درگیری همسایگان و بقیه اروپا بهدنبال خواهد داشت. اما نمیتوان این اتفاق را صفبندی دموکراسیها علیه غیرخودشان دانست. بسیاری از بزرگترین دموکراسیهای جهان، از جمله هند، تاکنون به کمپین اقتصادی تحت رهبری ایالات متحده علیه روسیه نپیوستهاند یا حتی به صراحت این درگیری را محکوم نکردهاند. آینده نظم جهانی نه با جنگ در اروپا، بلکه توسط رقابت در آسیا تعیین خواهد شد.
توهمات بزرگ
بسیاری از کشورها در تقابل با روسیه موضع گرفتهاند، اما محکومیت این کشور جهانی نبوده است. پاسخهای متنوع به جنگ، هر گونه دیدگاهی از دموکراسیهای همسو با ایالات متحده را که در مقابل حکومتهای همسو با روسیه قرار میگیرد، مختل میکند. چندین کشور دموکراسی بزرگ، بویژه هند و آفریقای جنوبی، از رأیگیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 2 مارس که خواستار خروج روسیه از اوکراین بود، امتناع کردند. دموکراسیهای بزرگ در امریکای لاتین از جمله برزیل و مکزیک، از شرکت در تحریمها خودداری کردهاند. نزدیک به نیمی از کشورهای آسیایی و آفریقایی به این قطعنامه رأی ممتنع یا رأی منفی دادهاند و تنها سه کشور آسیایی-ژاپن، سنگاپور و کره جنوبی- به تحریمهای امریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه پیوستهاند. اگرچه کشورهای آسیایی نیز از این واقعه تأثیر پذیرفتهاند، اما بیشتر تحلیلها در پایتختهای آسیایی، این درگیری را جنگی بین اروپاییها بر سر نظم امنیتی اروپا میدانند و نه یک جنگ جهانی. این درگیری محاسبات امنیتی اروپا را به روشهای اساسی تغییر داده است. کشورهای اروپای غربی تلاش کردهاند سازوکار دفاعی خود را تقویت کنند؛ آلمان روند تسلیح مجدد را اعلام کرده است؛ ناتو بیش از هر زمان دیگری متحد و اتحاد فراآتلانتیک دوباره تقویت شده است. سختگیری بیسابقه تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا و ایالات متحده علیه روسیه، نمادی از این وحدت جدید غربی است. اما همه اینها تنها مربوط به اروپاست.
امروزه مرکز ثقل اقتصاد جهان از اقیانوس اطلس به شرق اورال منتقل شده است. اختلافات ژئوپلیتیکی و معضلات امنیتی که میتواند نظم جهانی را تحت تأثیر قرار دهد در تجارت دریایی آسیا متمرکز است؛ جهان بهدنبال تعادلی جدید برای توجیه رشد چین است و پویاییهای پیچیده سیاسی در آسیا به دشواری تحت تأثیر شدید از مسأله روسیه و اوکراین قرار میگیرند. البته جنگ در اوکراین تأثیرات درجه دوم قابل توجهی بر کشورهای آسیایی خواهد داشت. بر چشمانداز اقتصادی آنها در زمینه تأمین انرژی، فلزات گرانبها و استراتژیک، کودها و غلات. کاهش رشد اقتصاد جهانی ناشی از افزایش قیمت نفت و گاز بویژه بر کشورهای آسیایی تأثیر خواهد گذاشت که به طور کلی، تقریباً 60 درصد واردات نفت خام در اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده است. افزایش هزینههای تولید کودهای پرانرژی، بحران بازار گندم روسیه و اوکراین را تشدید خواهد کرد که بیش از 25 درصد از گندم معامله شده در جهان را تشکیل میدهد. چین احتمالاً از نظر مواد غذایی، انرژی و سایر محصولات و بهعنوان بازاری برای صادرات چین، بیشترین مواجهه اقتصادی با روسیه را دارد. این کشور همچنین پس از روسیه و فرانسه، اوکراین را سومین منبع وارداتی تسلیحات خود میداند. چین تاکنون در مواضع عمومی خود روسیه را به جای اوکراین انتخاب کرده است، اما رابطه این کشور با روسیه به هیچ وجه نمیتواند با وابستگی اقتصادی چین به غرب مقایسه یا جایگزین شود. چین احتمالاً میخواهد از تحریمهای ثانویه اجتناب کند و بنابراین ممکن است تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه روسیه را در جایی که نتواند از آنها دور بزند، اجرا کند.
بقیه آسیا به طور قابل توجهی کمتر در معرض تجارت با روسیه است و سرمایهگذاری روسیه در جنوب، جنوب شرق و شرق آسیا کم است یا اصلاً سرمایهگذاری نکرده است. این کشورها بر اثر جنگ دچار تلاطمهایی خواهند شد. بهعنوان مثال، تمام کشورهای جنوب آسیا واردکننده خالص نفت هستند و در برابر افزایش قیمتها آسیب پذیرند و این درست در زمانی اتفاق میافتد که اقتصاد آنها تحت تورم و شوکهای ناشی از بیماری همه گیر قرار میگیرد. اکثر کشورهای آسیای جنوبی در دو سال آینده انتخابات را پیش رو دارند و مسئولان کنونی آنها احتمالاً تصمیماتی مقطعی در مدیریت نوسانات قیمت کالاها، انتخاب یارانهها، کاهش قیمتها و افزایش بدهی را به جای گامهای بلندمدت اتخاذ میکنند.
ژئوپلیتیک پیچیده آسیا
اما جنگ پویایی اساسی ژئوپلیتیک در آسیا را تغییر نخواهد داد، مگر اینکه تمرکز ایالات متحده از استراتژی هند و اقیانوسیه خود بسیار منحرف شود. بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله متحدان ایالات متحده، از نظر اقتصادی به چین وابسته هستند، اما برای امنیت خود به ایالات متحده متکیاند که هند یک نمونه از این کشورهاست. تجارت این کشور با چین در دو سال گذشته با وجود سردی روابط سیاسی و افزایش نظامی و درگیریها در امتداد مرز مشترک، رکوردهای جدیدی را ثبت کرده است. همزمان، روابط امنیتی و اطلاعاتی هند با ایالات متحده به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. روسیه که 88 درصد از واردات تسلیحات هند در سال 2002 را به خود اختصاص داده بود، تا سال 2020 شاهد کاهش سهم خود به 35 درصد بود، زمانی که ایالات متحده و متحدانش 65 درصد را به خود اختصاص دادند. هند همچنان بخش قابل توجهی از ارتباط تسلیحاتی خود با روسیه را حفظ میکند، اما روند رو به تنوع در واردات تسلیحات، واضح و ثابت است. این پویایی وابستگیها و مشارکتهای متعدد در آسیا عادی است و هر چهارچوب غربی برای رویارویی بزرگتر با حکومتهای چین و روسیه را پیچیدهتر خواهد کرد. هند بهدلیل عدم تمایل خود به صحبت علیه جنگ در اوکراین انتقادهای زیادی را دریافت کرده است. (همچنین از رأی فوریه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت تهاجم خودداری کرد.) مقامات ایالات متحده همچنین به هند هشدار دادهاند که با پیشنهادهای روسیه که ممکن است به کرملین در فرار از اثرات تحریمها کمک کند، موافقت نکند. جنگ، برای هند یک انتخاب سخت و ناخواسته بین غرب و روسیه را ایجاد کرده است، انتخابی که این کشور برای اجتناب از انجام آن تمام تلاش خود را کرده است. از سویی ایالات متحده یک متحد مهم در نوسازی هند است و از سوی دیگر، روسیه به دلایل ژئوپلیتیکی و نظامی یک شریک مهم این کشور باقی مانده است. در حالی که روسیه مایل به توسعه و تولید فناوریهای دفاعی حساس مانند موشک برهموس و به اشتراک گذاشتن زیردریاییهای هستهای با هند است، امریکای شمالی و اروپا امکان دسترسی هند به فناوریها، بازارها و سیستمهای مالی و آموزشی پیشرفتهای را فراهم میکنند که روسیه نمیتواند با آنها رقابت کند. ایالات متحده یک شریک ضروری برای امنیت دریایی هند در اقیانوس هند و اقیانوس آرام است؛ اما منافع هند در اوراسیا مستلزم همکاری با روسیه و ایران است بویژه آنکه در حال حاضر ایالات متحده دیگر در افغانستان حضور نظامی ندارد. بنابراین دیپلماتهای هندی ترجیح دادهاند بر لزوم یافتن راهی برای خروج از جنگ در اوکراین از طریق مذاکره تأکید کنند و نارندرا مودی نخستوزیر، پوتین و ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را دعوت کرده که مستقیماً با یکدیگر گفتوگو کنند تا بسرعت به بحران پایان دهند. هند با تأکید مجدد بر حمایت خود از تمامیت ارضی و حاکمیت اوکراین، نارضایتی خود از تهاجم را به طور غیرمستقیم ابراز کرده است. اگر تجربه گذشته راهنما باشد، مقامات هندی نارضایتی خود را به طور خصوصی برای همتایان روسیشان آشکار خواهند کرد. افکار عمومی در هند همچنان در مورد تهاجم دارای اختلاف نظرند؛ اگرچه بسیاری از چهرههای برجسته در محکومیت تهاجم قویتر از دولت بودهاند، اما انتظار از دهلی نو برای اتخاذ مواضع رسمی سختگیرانهتر در برابر مسکو غیرواقعی است و انتقاد و فشار غرب احتمالاً جامعهای پسااستعماری مانند هند را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
پایداری موازنه قدرت در آسیا
سیاستگذاران غربی به خاطر دارند که رفتار روسیه علیه اوکراین نه بیسابقه بوده و نه نشاندهنده تغییر واقعی در هنجارهای رفتار دولت در اروپا و جهان است. بهعنوان مثال، چنین نقض حاکمیت و تمامیت ارضی چیزی است که آسیا در گذشته به دست قدرتهای بزرگ دیده و تجربه کرده است. فهرست طولانی مداخلات و تهاجمات خارجی (از جمله حمله ایالات متحده به عراق در سال 2003 و جنگ ویتنام)، جنگهای نیابتی و نبرد «منجمد» که هر روز تلفات داشت، دلیلی بر این است که قدرتهای بزرگ چندان مخالفتی با هنجارهای مربوط به حاکمیت و تضاد سرزمینی ندارند؛ حتی اگر این هنجارها به طور مکرر نقض شوند. علاوه بر این، به سختی میتوان به دولت قدرتمندی فکر کرد که چنین اقداماتی را مرتکب نشده باشد. هرچند ممکن است این استدلال، توجیه مناسبی برای اقدامات روسیه در اوکراین نباشد اما نشان میدهد که تحلیلگران و سیاستگذاران باید از انعطاف و باریکاندیشی بیشتری در چهارچوب رقابت و مطالبات کشورهای آسیایی و آفریقایی استفاده کنند.
مهم نیست که جنگ در اوکراین چقدر طول میکشد، چگونه غرب روسیه را منزوی میکند و چگونه اثرات بازار ثانویه جنگ بر اقتصادهای آسیایی تأثیر میگذارد؛ بعید است که موازنه قدرت در آسیا به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار گیرد. بهنظر میرسد جنگ در اوکراین به جای اتحاد، به چندپارگی بیشتر نظم جهانی منجر شود. این مسأله تمایل به ایجاد خودمختاری استراتژیک در اروپا را تقویت کرده است، زیرا کشورهای اروپایی به جای اتکا به ایالات متحده، سهم بیشتری در دفاع از خود دارند. همچنین حس تمایز را در آسیا تقویت کرده است؛ اثرات ترکیبی اقتصادی و سیاسی جنگ احتمالاً کشورهای آسیایی را متقاعد میکند که اتکای بیشتری به خود داشته باشند، روندی که قبلاً توسط همهگیری کرونا ایجاد شده است. اما تهاجم روسیه مرزی بین متحدان جهان آزاد و دشمنانش نمیکشد. مبارزه جهانی مانوی در راه نیست و کسانی که چنین دیدگاهی دارند، بزودی درباره اشتباه بودن آن متقاعد خواهند شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه