«بودجهخوری» صندوقهای بازنشستگی
حمیدرضا جوانبخت
از دهه 1350 تا امروز سیاستگذاران اقتصادی مستقر در دولتهای ایران فرصتهای بزرگی را برای اصلاح نظام پرداخت حقوق از دست دادهاند و امروز هزینه تحمیل شده ناشی از اقدامات پوپولیستی مانند کاهش سن بازنشستگی و همسانسازیهای بیرویه برخلاف عملکرد کشورهای توسعهیافته و نزدیک شدن صندوقهای بازنشستگی بیش از هر زمان دیگری به پرتگاه ورشکستگی تن هر اقتصاددانی را میلرزاند. در طول دهههای گذشته هرگاه درآمدهای نفتی ناپایدار افزایش پیدا کرد، سیاستگذاران اقتصادی هزینههای پایداری مانند تغییر سن و سابقه برای دریافت مستمری را به مالیه دولت تحمیل کردهاند. درنهایت نیز اقداماتی مانند کاهش سن بازنشستگی و متناسبسازی حقوق بازنشستگان تا امروز نه تنها به افزایش وضعیت رفاهی شهروندان کمکی نکرده است بلکه منجر به افزایش نابرابری و اعتراضات اجتماعی بیشتری نیز شده است.
آمارها نشاندهنده این است که جمعیت کل کشور از سال 1345 تا 1395، تقریباً 3.25 برابر شده است اما در همین فاصله تعداد افراد بالای 65 سال که اکثر آنها مستمریبگیران صندوقهای بازنشستگی هستند 5 برابر شده است. از سوی دیگر در طول 50 سال گذشته امید به زندگی در ایران حدود 30 سال افزایش داشته یعنی از سال 1330 تا به امروز از 46 سال به 76 سال افزوده شده اما سیاستگذاران اقتصادی برخلاف مشاهده این افزایش نه تنها تصمیمی برای اصلاح نظام بازنشستگی نگرفتهاند بلکه با کاهش سن بازنشستگی زمینه ای ایجاد کردند که کارمندان ایرانی 10 سال زودتر در قیاس با استاندارد جهانی بازنشسته شوند که منجر به افزایش شدید هزینه پرداخت مستمری شد. آن هم در شرایطی که در طول 20 سال گذشته 50 کشور توسعهیافته دنیا از جمله یونان، اسپانیا، آلمان و فرانسه برای کاهش هزینههای مالی خود اقدام به افزایش سن بازنشستگی کردهاند و اکثر کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در قرن حاضر دارای حداقل سن بازنشستگی 67 سال هستند اما سیاستگذاران اقتصادی کشور ما سن بازنشستگی را از 57 سال به 51 سال کاهش دادهاند. برای فهم بهتر موضوع باید گفت در همه جای دنیا فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی عاملی تعیین کننده در میزان سالهای دریافت مستمری توسط افراد تحت پوشش صندوقهای بیمهای محسوب میشود. این فاصله در ایران توسط مسئولان و با کاهش سن بازنشستگی در طول 70 سال از منفی 10 به مثبت 25 رسیده است. یعنی سن بازنشستگی که 10 سال بزرگتر از سن امید به زندگی بوده است امروز 25 سال کوچکتر از آن است. نکته قابل توجه آنکه در ایران افراد به طور متوسط بین هفت تا 9 سال بیشتر از میانگین جهانی حقوق بازنشستگی و مستمری دریافت میکنند.
در همین راستا آمار و ارقام نشان میدهد وضعیت مالی و اقتصادی دو صندوق کشوری و لشکری و صندوقهای چهاردهگانه فرعی اصلاً مساعد نیست و اگر کمکهای مستقیم دولت نباشد عملاً قادر به پرداخت تعهدات خود به بازنشستگان نخواهند بود. در سال 1384 حمایت دولت از دو صندوق بازنشستگی کشوری و لشکری تنها 2.8 درصد بودجه عمومی کشور بوده است اما این میزان در سال 1393 به 10.6 درصد افزایش یافته و در طول دولت تدبیر و امید مشخصاً در سال 1399 به 11.8 درصد بودجه عمومی کشور رسیده است که خبر از فاجعهای بزرگ میدهد. جالب اینجاست که برخلاف تمام کمکهای هنگفت دولت به صندوقهای بازنشستگی امروز حقوق بازنشستگی پاسخگوی نیاز قریب به 97 درصد بازنشستگان کشور هم نیست و همواره موجب اعتراض و تجمعات گسترده بازنشستگان در سالهای گذشته شده است.
ادامه در صفحه 8
از دهه 1350 تا امروز سیاستگذاران اقتصادی مستقر در دولتهای ایران فرصتهای بزرگی را برای اصلاح نظام پرداخت حقوق از دست دادهاند و امروز هزینه تحمیل شده ناشی از اقدامات پوپولیستی مانند کاهش سن بازنشستگی و همسانسازیهای بیرویه برخلاف عملکرد کشورهای توسعهیافته و نزدیک شدن صندوقهای بازنشستگی بیش از هر زمان دیگری به پرتگاه ورشکستگی تن هر اقتصاددانی را میلرزاند. در طول دهههای گذشته هرگاه درآمدهای نفتی ناپایدار افزایش پیدا کرد، سیاستگذاران اقتصادی هزینههای پایداری مانند تغییر سن و سابقه برای دریافت مستمری را به مالیه دولت تحمیل کردهاند. درنهایت نیز اقداماتی مانند کاهش سن بازنشستگی و متناسبسازی حقوق بازنشستگان تا امروز نه تنها به افزایش وضعیت رفاهی شهروندان کمکی نکرده است بلکه منجر به افزایش نابرابری و اعتراضات اجتماعی بیشتری نیز شده است.
آمارها نشاندهنده این است که جمعیت کل کشور از سال 1345 تا 1395، تقریباً 3.25 برابر شده است اما در همین فاصله تعداد افراد بالای 65 سال که اکثر آنها مستمریبگیران صندوقهای بازنشستگی هستند 5 برابر شده است. از سوی دیگر در طول 50 سال گذشته امید به زندگی در ایران حدود 30 سال افزایش داشته یعنی از سال 1330 تا به امروز از 46 سال به 76 سال افزوده شده اما سیاستگذاران اقتصادی برخلاف مشاهده این افزایش نه تنها تصمیمی برای اصلاح نظام بازنشستگی نگرفتهاند بلکه با کاهش سن بازنشستگی زمینه ای ایجاد کردند که کارمندان ایرانی 10 سال زودتر در قیاس با استاندارد جهانی بازنشسته شوند که منجر به افزایش شدید هزینه پرداخت مستمری شد. آن هم در شرایطی که در طول 20 سال گذشته 50 کشور توسعهیافته دنیا از جمله یونان، اسپانیا، آلمان و فرانسه برای کاهش هزینههای مالی خود اقدام به افزایش سن بازنشستگی کردهاند و اکثر کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در قرن حاضر دارای حداقل سن بازنشستگی 67 سال هستند اما سیاستگذاران اقتصادی کشور ما سن بازنشستگی را از 57 سال به 51 سال کاهش دادهاند. برای فهم بهتر موضوع باید گفت در همه جای دنیا فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی عاملی تعیین کننده در میزان سالهای دریافت مستمری توسط افراد تحت پوشش صندوقهای بیمهای محسوب میشود. این فاصله در ایران توسط مسئولان و با کاهش سن بازنشستگی در طول 70 سال از منفی 10 به مثبت 25 رسیده است. یعنی سن بازنشستگی که 10 سال بزرگتر از سن امید به زندگی بوده است امروز 25 سال کوچکتر از آن است. نکته قابل توجه آنکه در ایران افراد به طور متوسط بین هفت تا 9 سال بیشتر از میانگین جهانی حقوق بازنشستگی و مستمری دریافت میکنند.
در همین راستا آمار و ارقام نشان میدهد وضعیت مالی و اقتصادی دو صندوق کشوری و لشکری و صندوقهای چهاردهگانه فرعی اصلاً مساعد نیست و اگر کمکهای مستقیم دولت نباشد عملاً قادر به پرداخت تعهدات خود به بازنشستگان نخواهند بود. در سال 1384 حمایت دولت از دو صندوق بازنشستگی کشوری و لشکری تنها 2.8 درصد بودجه عمومی کشور بوده است اما این میزان در سال 1393 به 10.6 درصد افزایش یافته و در طول دولت تدبیر و امید مشخصاً در سال 1399 به 11.8 درصد بودجه عمومی کشور رسیده است که خبر از فاجعهای بزرگ میدهد. جالب اینجاست که برخلاف تمام کمکهای هنگفت دولت به صندوقهای بازنشستگی امروز حقوق بازنشستگی پاسخگوی نیاز قریب به 97 درصد بازنشستگان کشور هم نیست و همواره موجب اعتراض و تجمعات گسترده بازنشستگان در سالهای گذشته شده است.
ادامه در صفحه 8
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه