درگفت‌و‌گوی «ایران» با کارشناسان آن سوی سالمندی جمعیت ایران بررسی شد

به سمت سالمندی فعال


سمیه افشین فر
خبرنگار
جمعیت سالمندان کشورمان روز به روز در حال افزایش است؛ افزایشی که رسانه‌ها از آن تحت عنوان «بحران» یا «سونامی» یاد می‌کنند. بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال 95 انجام شده، 3/9 جمعیت 85 میلیونی کشورمان را سالمندان تشکیل می‌دهند؛ سالمندانی که بالای 60 سال سن دارند. این در حالی است که سن «امید به زندگی» در میان سالمندان کشورمان افزایش داشته است. دکتر وحید راشد متخصص سالمند شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفت‌و‌گو با «ایران» به بررسی وضعیت سالمندان کشورمان پرداخته است؛

دکتر راشد در توضیح این که چرا جمعیت سالمندی کشورمان افزایش داشته به کاهش نرخ زاد و ولد و افزایش سن «امید به زندگی» (افزایش میانگین عمر) اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از انتقاداتی که در کشور ما مطرح است، این موضوع است که رسانه‌ها همواره از بحران سالمندی یا سونامی سالمندی نام می‌برند. اگر نگاهی داشته باشیم به پیرترین کشورهای دنیا، ژاپن یکی از پیرترین کشورهای دنیاست. نرخ سالمندی ژاپن بین 20 تا 25 درصد است، آیا کشور توسعه نیافته‌ای است و بحران دارد؟ بعد از ژاپن نیز آلمان را داریم. کشورهای اسکاندیناوی، سوئد، نروژ و.... آیا این کشورها توسعه نیافته هستند؟ پس سالمندی بحران نیست و اطلاق واژه بحران به سالمندی اشتباه است. اما این که چرا جمعیت کشورمان سالمند شده باید گفت چون سیستم بهداشتی درمانی در کشورمان ارتقا پیدا کرده و همین موجب افزایش «امید به زندگی» یعنی افزایش عمر در کشورمان شده است. در سال 1295 سن امید به زندگی ایرانیان  29 سال بوده و در حال حاضر سن امید به زندگی در زنان ایرانی 78 سال و در مردان ایرانی حدوداً 75 سال است و این ناشی از ارائه خدمات سلامت بهتر به مردم است که باعث شده افراد بیشتر زنده می‌مانند.
وی ادامه می‌دهد: اما عامل دوم این است که زاد و ولد در کشورمان کم شده است. نحوه محاسبه سن سالمندی به این صورت است که صورت کسر افراد بالای 60 سال و مخرج کسر افراد کل کشور را تشکیل می‌دهند که طبعاً افراد تازه به دنیا آمده در این گروه جای می‌گیرند. متأسفانه در کشورمان نرخ زاد و ولد کم شده و اوایل دهه 70 نرخ زاد و ولد در کشورمان 7/4 بود یعنی از هر پدر و مادر 4 و هفت دهم فرزند به دنیا می‌آمد ولی سیاست‌های پیشگیری از بارداری که در آن دوران اعمال شد، موجب کاهش نرخ زاد و ولد گردید و در حال حاضر نرخ زاد و ولد در کشورمان به 5/1 رسیده است. یعنی از هر پدر و مادر یک و نیم فرزند به دنیا می‌آید که این زنگ خطری برای افزایش تعداد سالمندان در آینده است. چرا که براساس نرخ جایگزینی باید بتوانیم این نرخ را به بالای دو برسانیم. در حال حاضر با توجه به جمعیت 85 میلیونی کشورمان نرخ جایگزینی زیر دو است؛ یعنی جمعیت ما در حال حرکت به سمت کاهشی شدن است. در صورتی که اگر این نرخ به دو و یک دهم برسد یعنی از هر پدر و مادر دو فرزند متولد شود، تعداد جمعیت ثابت می‌ماند بنابراین باید این نرخ را بالا ببریم.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در پاسخ به اهمیت فرزندآوری در کشورمان چنین توضیح می‌دهد: کشورمان با تعداد زیادی زاد و ولد در دهه 60 مواجه بود. در آن دوران بحران مدارس و کنکور، اشتغال و ازدواج متولدان دهه 60 را داشتیم اما حالا آن موج عظیم جمعیتی در رده سنی 30 تا 40 سال یعنی در طلایی‌ترین دوران برای زاد و ولد قرار دارند که به آنها پنجره دوم جمعیتی می‌گویند. به خاطر همین سیاست‌ها به سمت فرزند‌آوری رفته چون قشر عظیمی از جمعیت در دوران طلایی فرزند‌آوری هستند تا نرخ زیر دو را بالا بیاورند تا حداقل جمعیت کشور ما ثابت بماند. مجموع این دو قضیه یعنی افزایش امید به زندگی به خاطر سیستم‌های بهداشتی و حمایت و کاهش زاد و ولد باعث شده تا نرخ سالمندی در کشورمان بالا رود.
این متخصص سالمندشناسی در ادامه به بیماری کرونا و مشکلات سالمندان در این دوران اشاره می‌کند: دوران کرونا مشکلاتی را به همه افراد تحمیل کرد ولی سالمندان صدمات بیشتری دیدند. سازمان بهداشت جهانی، سلامت را پدیده‌ای می‌داند که از جنبه‌های زیستی، روانی و اجتماعی قابل بررسی است و سالمندی هم جنبه‌های زیستی، روانی و اجتماعی دارد اما در کرونا محدودیت‌هایی در زمینه‌های زیستی، روانی و اجتماعی برای سالمندان ایجاد شد به‌دلیل این که احتمال آلودگی سالمندان به ویروس بیشتر بود، فعالیت فیزیکی سالمندان کمتر شد و این افراد کمتر از خانه بیرون می‌رفتند و روابط اجتماعی و خانوادگی‌شان هم محدود شد. حتی بچه‌هایشان هم نمی‌توانستند به دیدنشان بیایند و این موارد مشکلات بی‌شماری به لحاظ سلامت روان برای سالمندان ایجاد کرد. به طور کلی بیشترین مشکلات سالمندان اضطراب و افسردگی است و در دوره کرونا این موارد افزایش پیدا کردند از طرف دیگر در همه جوامع یک نرخ 15‌.‌10 درصدی سوء رفتار با سالمندان وجود دارد. مطالعات نشان داده که در دوران کرونا سوء رفتار یا سالمندآزاری افزایش پیدا کرده بود چون تاب‌آوری افراد کمتر شد و ساعت‌های بیشتری در خانه بودند و تمرین تحمل‌مان برای یکدیگر کم شده بود. بنابراین همان‌طور که خانواده‌ها در دوران کرونا آسیب دیدند، سالمندان هم به لحاظ ویژگی‌های جسمی که داشتند، آسیب بیشتری دیدند. این را بگذارید کنار تأثیرگذاری مستقیم ویروس بر این افراد که بیشتر مرگ و میر در بین سالمندان بود و دوستانشان را از دست دادند، به همین خاطر برای برخی ترس از مرگ به وجود آمد و گروهی به تشییع جنازه‌های غریبانه چشم دوختند و نگران شدند، بنابراین سالمندانی که از ویروس جان به در بردند هم به لحاظ روانی دچار آسیب شدند. همچنین اضطراب و افسردگی در بین سالمندان بیشتر دیده شد و بیشتر مورد سوء رفتار قرار گرفتند و اینها مواردی است که حتی بعد از کرونا هم تا مدتی با صدمات آن مواجه خواهیم بود.
دکتر راشد در پاسخ به این سؤال که اصلاً مطالعاتی در مورد تأثیرات کرونا بر زندگی سالمندان انجام شده یا نه می‌گوید: تا قبل از کرونا هیچ مشکلی در زمینه مطالعات سالمندی نداشتیم و دسترسی به سالمندان برای ما راحت بود.همچنین در پارک‌ها، مراکز نگهداری و در بخش‌های درمانی به راحتی به سالمندان دسترسی داشتیم. کرونا باعث شد راه ورود ما به‌دلیل انتقال ویروس به مراکز نگهداری بسته شود، سالمندها مثل گذشته در پارک و خیابان هم نبودند و بنابراین نمی‌توانستیم مثل گذشته به راحتی از مشارکت سالمندان در کارهای پژوهشی استفاده کنیم ولی با توجه به واکسیناسیون گسترده و کاهش تب کرونا در کشور امیدواریم مطالعات کلان را در حوزه سالمندی از سر بگیریم. البته این که در دوران کرونا چه اتفاقی برای سالمندان افتاد یا چه تجربیاتی کسب کردند، داده‌های با ارزشی برای سیاستگذاری در حوزه سالمندی است که حتماً به آنها توجه ویژه‌ای خواهیم داشت. مثلاً دوران کرونا باعث شد سالمندان به کسب مهارت‌هایی رو بیاورند که ارزشمند بود. تا قبل از کرونا استفاده از شبکه‌های اجتماعی بیشتر مربوط به جوان‌ها بود ولی در دوران کرونا به واسطه محدودیت‌های ارتباطی، سالمندان به سمت شبکه‌های اجتماعی رفتند و مجبور بودند یاد بگیرند با شبکه‌های اجتماعی کار کنند حتی به‌صورت آنلاین با پزشکان‌شان ارتباط گرفتند، کارهای بانکی‌شان را انجام دادند و در واقع در این زمینه مهارت و سواد رسانه‌ای به دست آوردند.
وی ادامه داد: در واقع کرونا باوجود همه آسیب‌ها باعث شد تا سالمندان ما مهارت به دست بیاورند. در نظر داشته باشید که میزان سواد در سالمندان جامعه در حال حاضر پایین است و می‌توانیم از این داده‌هایی که کسب کرده‌ایم در سیاستگذاری‌های مربوط به این حوزه استفاده کنیم. این متخصص سالمندشناسی با اشاره به این که مقوله سلامت روان از سلامت جسم نباید جدا باشد، می‌گوید: در همه جای دنیا خدمات سلامت روان لوکس به حساب می‌آید. در بسیاری از کشورهای جهان هم خدمات روانشناسی و روانپزشکی تحت پوشش بیمه نیست و وقتی اولویت‌های دیگری برای ارائه خدمات داریم مثل اولویت‌های دارویی یا غربالگری‌های جسمی و... هنوز خدمات سلامت روان جزو اولویت‌ها قرار نگرفته و این محدود به سن سالمندی هم نیست اما باید خدمات سلامت روان را به گونه‌ای در جامعه گسترش دهیم که سالمندان ما به زندگی برگردند. با ایجاد بستری مناسب باید فضایی به وجود آوریم که سالمندان هم بتوانند از خدمات سلامت روان خیلی خوب استفاده کنند. این که انتظار داشته باشیم همه سالمندان‌مان از خدمات سلامت روان استفاده کنند، آرزوی بزرگی است. شاید در سال‌های 1420 تا 1430 که دهه شصتی‌ها موج سالمندی را در کشور ایجاد می‌کنند و احتمالاً نرخ 20 تا 25 درصدی سالمندی را در کشور تجربه خواهیم کرد، آن زمان با توجه به افزایش جمعیت و افزایش تعداد ارائه‌دهندگان خدمات بتوانیم انتظار داشته باشیم که سلامت روان در اولویت سیاستگذاری‌ها قرار گیرد.
این متخصص بیان کرد: البته در کشورمان اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده است مثل خدمات سلامت روان مبتنی بر جامعه برای سالمندان که افرادی آموزش دیده، سالمندان را غربالگری می‌کنند و اگر مشکلی داشته باشند آنها را به متخصصان ارجاع می‌دهند. مهمتر از همه این که در کشورمان سند ملی سالمندان را با ردیف بودجه و مدون داریم که جنبه‌های مختلفی در آن دیده شده و سازمان‌ها و نهادهای مختلفی در تهیه و تدوین آن نقش داشته‌اند اما مشکل ما فقط سیاستگذاری نیست، مشکل ما بحث ضمانت اجرایی در حوزه سالمندی است و در واقع پاشنه آشیل ما در این حوزه ضمانت اجرایی مصوبه‌ها و سیاستگذاری‌ها در حوزه سالمندی است.
وی افزود: همه ما سالمند خواهیم شد نباید به این دوران به چشم دوران فرتوتی و ناتوانی نگاه کنیم. دوران سالمندی دوران خردمندی است، سالمندی دوران با ارزشی است و می‌توانیم از این پتانسیل برای آموزش نسل بعد استفاده کنیم.نباید سالمندان را از جامعه دور کنیم یا آنها را کنار بگذاریم. باید همچنان نقش‌های مختلف سالمندی را در نظر بگیریم و از آنها بخواهیم در جامعه نقش ایفا کنند. باید آنها را به‌عنوان یک شهروند فعال و پویا بپذیریم و به سمت سالمندی سالم و فعال حرکت کنیم. چون در سالمندی معیار فقط سن نیست. در بسیاری مواقع عملکرد سالمندان خیلی بهتر از سن شناسنامه‌شان هست و گاهی یک فرد هشتاد ساله خیلی بیشتر از جوان‌ها انگیزه زندگی دارد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7908/18/612986/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها