پیوندهای ناگسستنی شاهنامه و زبان فارسی



محمود شالویی
دستیار ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
بیست‌وپنجم اردیبهشت ماه در گاهشمار ملی ایرانیان روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است؛ شاعری که شارستان شکوهمند اشعار نغزش، یکی از پرمایه‌ترین و ناب‌ترین گنجینه‌های لغات و اصطلاحات ادبی استوار و معانی بلند و حکیمانه در زبان و ادب فارسی به شمار می‌رود.
شاهنامه جان‌مایه تمدن و فرهنگ کهن سرزمین ایرانی است که تپش‌های قلب مردمان قدیم را در بندبند کلمات و سطرهای آن حس می‌کنیم؛ کتابی انسانی که نه تنها حماسه مردمان ایران زمین بلکه حماسه بشریت را به تصویر می‌کشد. شاهنامه، عصاره خرد و خردورزی است و فضیلت‌های اخلاقی و انسانی در این اثر سترگ، جایگاهی ممتاز دارد. گنجینه خرد و دانایی است و سراسر آن، درس معنویت، اخلاق و فضیلت.
آزادمنشی و حق‌طلبی و تسلیم نشدن در برابر ستمکاران، اصول ثابت انسانی و اخلاقی تمامی پهلوانان شاهنامه است. از سوی دیگر، هوﻳﺖ ﻓﺮدی ﭘﻬﻠﻮاﻧﺎن در ﺷﺎهناﻣﻪ از طریق نام بلند و آوازه نیک ﺑﺎزﻧﻤﻮد می‌شود.
میان شاهنامه و زبان فارسی پیوندهایی ناگسستنی وجود دارد؛ چه، هر کجا سخن از فردوسی بر زبان می‌آید، ناخودآگاه ذهن به سوی زبان فارسی حرکت می‌کند و مخاطب در می‌یابد که این سخنور بزرگ چه زیبا حق لفظ و معنا را ادا کرده است.
هر چند تمامی مؤلفه‌های چهارگانه هویت ملی اعم از «دین و اعتقادات مذهبی»، «زبان»، «تاریخ طولانی و کهن» و «اساطیر» در شاهنامه مورد توجه قرار گرفته است، با این حال زبان فارسی به‌دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد خود همواره به‌عنوان سند اصالت و نسب‌نامه مردم ایران قلمداد شده و مایه دلبستگی آنان نسبت به هویت ملی‌شان بوده است. پس از ورود دین مبین اسلام به ایران و ریشه دواندن آن در زندگی ایرانیان، جوهره فرهنگ‌سازِ اسلام و هویت ایرانی به تعاملی سازنده با یکدیگر رسیدند و در پی آن تغییرات وسیعی در حیات فرهنگی ایران‌زمین پدیدار گشت و فرهنگ، شکلی دیگرگونه یافت. در این میان، آنچه روح ایرانی را زنده نگاه داشت، زبان فارسی بود و شاعرانی چون فردوسی نگه‌دارنده و پاسدار این زبان بودند.
شاهنامه گنجینه‌ای سرشار از واژگان و اصطلاحات ادبی زبان فارسی و بی‌شک از این جهت بزرگ‌ترین و نخستین کتابی است که پاسدار کلمات درست و زیبای زبان دری گردیده و آنها را با صحت و امانت به دست ما رسانیده است. زبانش تا به امروز تازه مانده و شعر روان، استوار و پخته آن برای فارسی‌زبانان پس از هزار سال همچنان شیرین و شنیدنی است. دانای توس در شاهنامه تلاش بسیاری برای به‌کارگیری واژگان فارسی از خود نشان داده است و همین امر، موجب گسترش دامنه معانی و مفاهیم بلند آن گردیده است.
فردوسی به‌عنوان یکی از گویندگان بزرگ زبان فارسی، سبب انتقال عناصر فرهنگی، باورها، کهن‌الگوها، اسطوره‌ها و آموزه‌های دینی، معنوی، اخلاقی و تاریخی به نسل‌های بعد از خود شده و از این راه، استحکام و تداوم هویت ملی ایرانی را سبب گشته است. پس از سرایش شاهنامه، زبان فارسی به‌ جان‌پناهی برای ایرانیان بدل شد و با وجود تنوع قومی، فرهنگی و تعدد آداب‌و رسوم، زبان رسمی مردم ایران‌زمین شد. فردوسی موفق شد با استفاده از این زبان، جغرافیای فرهنگی این سرزمین را گسترش بخشد.
شاهنامه از همان آغاز سرایش با اقبالی شایسته روبه‌رو بوده است. چنان که محمد بن علی بن سلیمان راوندی در جای جای «راحة ‌الصّدور و آیة السّرور»، اشعار فراوانی از شاهنامه بدون ذکر نام گوینده آن آورده؛ اما در یک‌جا در ذکر نیک‌نامی، از این اثر بزرگ چنین یاد می‌کند:«.... و نام نیک مطلوب جهانیان است و در شاهنامه که شاهِ نامه‌ها و سردفتر کتاب‌هاست٬ مگر بیشتر از هـزار بـیت مـدح نـیکونامی و دوسـتکامی هست...» (راحة ‌الصّدور، چاپ محمد اقبال با استدراکات مجتبی مینوی، ص 59).
حکیم نظامی نیز بیش از همه شاعران، از فردوسی و اثر او تأثیر پذیرفته است. او گذشته از اینکه خمیره بخش تاریخی «هفت‌پیکر» و «خسرو و شیرین» را از شاهنامه گرفته و در «شرف‌نامه» متأثر از زبان و سبک شاهنامه بوده است، هر یک از پنج منظومه‌اش را با تأسی از داستان‌ها، اساطیر و روایات و اخبار و نام شاهان و پهلوانان ایران کهن سروده است و این حاکی از مطالعه عمیق‌ این شاعر پارسی‌گو در حماسه ملی است.
به هر روی آنچه در این میان اهمیت فراوان دارد همان پیوستگی‌های شاهنامه و زبان فارسی است که البته مصادیق آن بسیار بیشتر از اینهاست و مجالی دیگر می‌طلبد. در کنار جست‌و‌جو در باب پیوندهای ناگسستنی شاهنامه و زبان فارسی، بی‌تردید یکی از ثمرات جست‌و‌جو در شاهنامه و آشنایی کامل با سیاق سخن استاد توس برای معاصران ما، آن است که ذهن صاحب‌نظران برای ساختن ترکیب‌های واژگانی جدید که منطبق با اسلوب فارسی سره باشد، پرورش یافته و معیار درست را به دست آنان بسپارد. و به راستی که از خرسندی‌های ملت بزرگ ایران است که هزار سال پیش شاعری گرانمایه، اثری سترگ به زبان آنان سروده که امروز شعرش بخوبی نزد همگان فهمیده می‌شود. فردوسی با سرودن شاهنامه نه‌تنها تاریخ، فرهنگ و هویت ملی ایرانیان را جانی دوباره داد، بلکه سبب شد با نظم بلند و باشکوه خود به پارسی، عمده‌ترین سهم را در تثبیت زبان ملی و قراردادن آن در مسیری از ثبات و تکامل، داشته باشد. اثری که ظرفیت ایجاد و توانایی انتقال یکی از باشکوه‌ترین مواریث ذوق و اندیشه بشری، یعنی فرهنگ و هویت ملی ایرانی را داشته است. بدون تردید با سرایش شاهنامه، زبان فارسی دری، توان گسترده‌ای یافت؛ چراکه زبان به‌راستی آیینه، رکن اساسی و عنصر بارز هویت یک ملت است و در راستای انسجام و وحدت ملّی نقش مهم و مؤثری را ایفا می‌کند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7908/24/613013/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها