با افتتاح «خانه هنر سبا» یکی از آرزوهای علی سلیمانی برآورده شد
چتر محبت علیآقا
علی ملاقلیپور
همیشه میگفت من بچه جوادیه و جنوب شهر هستم، با زحمت قد کشیدم و وارد عرصه تئاتر و سینما و تلویزیون شدم. کسی که با سختی بزرگ شده درد آشناست. میداند درد کجاست. خبر دارد در خانواده کارگری و کم برخوردار، پدر خانواده نمیتواند تمام استعدادها و علایق فرزندش را حمایت کند؛ در صورتی که خیلیهایشان بچههای توانمندی هستند و به خاطر محرومیت استعدادیابی نشدهاند. میدانست این استعدادها به وفور هستند و آرزویش این بود که برای آنها کاری بکند. همیشه آرزو داشت خانه هنری برای آموزش و استعدادیابی کودکان کار و محروم تأسیس و آنان را با دنیای هنر آشنا کند تا این کودکان دریابند در زندگی بجز سختی و مرارت، چیزهای زیباتری هم وجود دارد. این نیت و آرزو را با همسرش سهیلا جوادی درمیان گذاشته بود. با همت ایشان و همکاری شهرداری منطقه 14 «خانه هنر سبا» چهارشنبه 25خردادماه افتتاح شد تا شرایط رشد فرهنگی و هنری برای کودکان کار فراهم شود. خانه هنر سبا چندین مدرس از اهالی هنر دارد و اطمینان دارم خیلی از هنرمندان مشتاق هستند داوطلبانه در این مرکز به کودکان کار آموزش بدهند، چون علی آقا آدم محبوبی بود و بچههای تئاتر و تلویزیون و سینما دوستش داشتند. علی سلیمانی از بچه مسلمانهای سینما بود و قلباً دوستدار اباعبدالله(ع)؛ با شنیدن نام امام حسین (ع) اشکهایش جاری میشد. رابطه دلی با خدا داشت. همه زیر چتر محبتش جا داشتند. با طیفهای مختلفی از فیلمسازان کارکرده بود؛ از زنده یاد رسول ملاقلیپور تا بهرام بیضایی و اصغر فرهادی. محبوب بیحاشیه بود. بیغل و غش و خالص بود. هر چه بود خودش بود. با همه مهربان بود و با کودکان مهربانتر. رابطهاش با بچهها خیلی خوب بود. بمب انرژی بود. هر وقت در سکانسی بازی نداشت بازیگران کودک را سرگرم و مدیریت میکرد، برایشان شعر میخواند، شوخی میکرد و حالشان را خوب میکرد. سرچشمه تمام افعال و رفتارش محبت بود. محبتی که قطع نشده و همچنان ادامه دارد. وقف عجیبی است که انسانی بعد از مرگ هم در عالم فرهنگ و هنر خیرات و برکات داشته باشد. اگر چند نیروی خلاق از این خانه بیرون بیاید یا اساساً مانع گرایش آنها به خلاف شود همهاش باقیات صالحات است. با افتتاح خانه هنر سبا یکی از آرزوهای علیآقا برآورده شده است. به امید اینکه دیگر انتظار او هم برآورده شود و سریالهای آماده پخشاش از جمله «کتونی زرنگی»، «87 متر» و... به روی آنتن برود. جای سؤال است در شرایطی که تلویزیون با بحران سریالهای تکراری مواجه است چرا این سریالها پخش نمیشوند.
همیشه میگفت من بچه جوادیه و جنوب شهر هستم، با زحمت قد کشیدم و وارد عرصه تئاتر و سینما و تلویزیون شدم. کسی که با سختی بزرگ شده درد آشناست. میداند درد کجاست. خبر دارد در خانواده کارگری و کم برخوردار، پدر خانواده نمیتواند تمام استعدادها و علایق فرزندش را حمایت کند؛ در صورتی که خیلیهایشان بچههای توانمندی هستند و به خاطر محرومیت استعدادیابی نشدهاند. میدانست این استعدادها به وفور هستند و آرزویش این بود که برای آنها کاری بکند. همیشه آرزو داشت خانه هنری برای آموزش و استعدادیابی کودکان کار و محروم تأسیس و آنان را با دنیای هنر آشنا کند تا این کودکان دریابند در زندگی بجز سختی و مرارت، چیزهای زیباتری هم وجود دارد. این نیت و آرزو را با همسرش سهیلا جوادی درمیان گذاشته بود. با همت ایشان و همکاری شهرداری منطقه 14 «خانه هنر سبا» چهارشنبه 25خردادماه افتتاح شد تا شرایط رشد فرهنگی و هنری برای کودکان کار فراهم شود. خانه هنر سبا چندین مدرس از اهالی هنر دارد و اطمینان دارم خیلی از هنرمندان مشتاق هستند داوطلبانه در این مرکز به کودکان کار آموزش بدهند، چون علی آقا آدم محبوبی بود و بچههای تئاتر و تلویزیون و سینما دوستش داشتند. علی سلیمانی از بچه مسلمانهای سینما بود و قلباً دوستدار اباعبدالله(ع)؛ با شنیدن نام امام حسین (ع) اشکهایش جاری میشد. رابطه دلی با خدا داشت. همه زیر چتر محبتش جا داشتند. با طیفهای مختلفی از فیلمسازان کارکرده بود؛ از زنده یاد رسول ملاقلیپور تا بهرام بیضایی و اصغر فرهادی. محبوب بیحاشیه بود. بیغل و غش و خالص بود. هر چه بود خودش بود. با همه مهربان بود و با کودکان مهربانتر. رابطهاش با بچهها خیلی خوب بود. بمب انرژی بود. هر وقت در سکانسی بازی نداشت بازیگران کودک را سرگرم و مدیریت میکرد، برایشان شعر میخواند، شوخی میکرد و حالشان را خوب میکرد. سرچشمه تمام افعال و رفتارش محبت بود. محبتی که قطع نشده و همچنان ادامه دارد. وقف عجیبی است که انسانی بعد از مرگ هم در عالم فرهنگ و هنر خیرات و برکات داشته باشد. اگر چند نیروی خلاق از این خانه بیرون بیاید یا اساساً مانع گرایش آنها به خلاف شود همهاش باقیات صالحات است. با افتتاح خانه هنر سبا یکی از آرزوهای علیآقا برآورده شده است. به امید اینکه دیگر انتظار او هم برآورده شود و سریالهای آماده پخشاش از جمله «کتونی زرنگی»، «87 متر» و... به روی آنتن برود. جای سؤال است در شرایطی که تلویزیون با بحران سریالهای تکراری مواجه است چرا این سریالها پخش نمیشوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه