چرا سیلاب رخ میدهد و چه راهکاری دارد؟
پدرام جدی چروده
کارشناسی ارشد آموزش محیط زیست
کشور ایران به 6 کلان حوزه آبخیز،30 حوزه اصلی و 1081 حوزه آبخیز فرعی تقسیم شده است. از مجموع 164 میلیون هکتار مساحت کشور 95-90 میلیون هکتار آن مربوط به مناطق کوهستانی و شیبدار و حدود 74-69 میلیون هکتار آن مربوط به مناطق کم شیب و دشتها است که مستعد سیلاب هستند.حدود 91 میلیون هکتار از حوزههای آبخیز (5/55 درصد از مساحت کشور) سیل خیز هستند. بهعبارتی این عرصهها در تولید هرزآب سطحی و سریع نقش دارند، به طوری که این عرصهها سالانه بیش از 23 میلیارد متر مکعب هرزآب مستقیم و سریع تولید میکنند که این خود مبین استعداد فرسایشپذیری است.به طور کلی حدود 255 شهر معادل 41.5 درصد کل شهرهای کشور ، 8650 آبادی معادل 12.7 درصد آبادیهای کشور و یک میلیون هکتار از اراضی زراعی و باغی در معرض خطر قرار دارند.
سیلاب در صورت نزول برف و باران در آبراهههای طبیعی جاری میشود که میتواند به یکباره یا مقطعی در اکوسیستم جاری شود اما سرعت جریان روان آب و سیل به عوامل مختلف از قبیل شدت ، میزان و نوع بارش، پوشش گیاهی، نوع خاک، سنگ بستر، شیب منطقه، توپوگرافی و... وابسته است که در چهار سال اخیر میزان بارش باران در واحد زمان بسیار بالا بوده و یکی از دلایل اصلی ایجاد سیلابهای خسارت آفرین است. این موضوع دارای یک رابطه مستقیم با اقدامات و رویکردهای سیاستگذاری نیز است؛ چرا که این پدیده موضوعی نیست که اتفاقی به وجود آید و صرفاً عارضهای را ایجاد کرده باشد. سیل که دومین فاجعه طبیعی متداول روی زمین بعد از فاجعه آتشسوزی محسوب میشود، به دلیل از بین رفتن پوشش گیاهی اعم از مراتع، جنگلها، تعرض به حریم و بستر رودخانه و پهنه سیلگیر (که متناسب با دوره بازگشت هر رودخانه متفاوت است) و جانمایی نادرست سازهها، توسعه شهری و صنعتی بدون در نظر گرفتن آمایش سرزمین و کاربری متناسب زمین، شکل خسارتباری به خود میگیرد و باعث ایجاد یک شرایط غیرقابل کنترل با صدمات گسترده میشود و متعاقباً تأسیسات و سازههای عمرانی و زیرساختی را تخریب خواهد کرد،به طور مثال عمده خسارتهای حاصل از سیلابهای اخیر سطح کشور متوجه مناطقی است که در بستر و حریم رودخانههای دائمی، فصلی و خشک، کاربریهای مختلف بارگذاری شده است،اگر پوشش گیاهی که وظیفه ذاتی حفاظت خاک و ذخیره آب را برعهده داشته و نقش ویژه و منحصر به فردی در کاهش سرعت جریان آب دارد، دستخوش نگاه و رویکردهای کاملاً انسان محورانه شود، حجم سیلاب و سرعت آن افزایش پیدا کرده و بسیار مخرب خواهد بود.از سویی در توسعه، مادامی که به مفاهیم محیط زیست بیتوجه باشیم وآن را در تصمیمگیری و اقداماتمان تعمیم ندهیم، اکوسیستم تسلیم خواسته انسان نشده و پاسخ خواهد داد؛ یعنی اگر بدون توجه به آمایش سرزمین و قابلیت سرزمین، کاربری تعریف شود و جانمایی درستی هم نداشته باشد و از طرفی ظرفیت برد را نیز در نظر نگیریم، در بلند مدت نتیجه خود را به طور مثال با سیلابهای خسارت آفرین نشان خواهد داد.
به گواه بسیاری از کارشناسان حوزه آب و منابع طبیعی، بهترین و مترقیترین روش و مدلی که الهام گرفته از خود طبیعت است و نتایج متنوع و عمیقی را رقم می زند آبخیزداری است.
آبخیزداری یعنی مجموعهای از اقدامات بیولوژیکی، فیزیکی و مدیریتی که به منظور حفاظت از خاک، آب، انباشت رسوبات و...که عمدتاً در اراضی بالا دست حوزه آبخیز صورت میگیرد. یا به تعریف دیگر، آبخیزداری یعنی علم و هنر برنامهریزی مستمر و اجرای اقدامات لازم برای مدیریت منابع حوزههای آبخیز اعم از طبیعی، کشاورزی، اقتصادی و انسانی بدون ایجاد اثرات منفی در منابع آب و خاک است،اما متأسفانه در دهههای گذشته به مقوله ظرفیت برد محیط زیست و همچنین حق محیط زیست و ابعاد پیچیده آن توجه نشد و در مسیر مدیریت سازهمحور آب که باید مکمل و همراه با اقدامات آبخیزداری باشد گام برداشته شده است. مطابق سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلام ایران در رابطه با منابع آب که سال 1377 توسط رهبر انقلاب اسلامی ابلاغ شد، صراحتاً به رعایت تناسب در اجرای طرحهای سدسازی و آبخیزداری، آبخوانداری و شبکه آبیاری پرداخته شده است، اما برخلاف اسناد بالادستی این تناسب هیچگاه رعایت نشد، چرا که اقدامات سازهای همواره از جذابیت بین پیمانکاران و مقامات محلی برخوردار بوده است،به طوری که امروز نتیجه تصمیمگیریها و اقدامات یک سویه و تک بعدی انسان، شرایطی را رقم زده که تابآوری اکوسیستم بسیار شکننده و با کوچکترین پدیده اقلیمی و محیطی باید منتظر یک عارضه باشیم که با خود نوعی پیام را از محیط زیست حمل میکند، تا بلکه سیاستگذاران و متولیان منابع طبیعی مسیر حرکت و نوع فکر را تصحیح کنند و تغییر دهند.
کارشناسی ارشد آموزش محیط زیست
کشور ایران به 6 کلان حوزه آبخیز،30 حوزه اصلی و 1081 حوزه آبخیز فرعی تقسیم شده است. از مجموع 164 میلیون هکتار مساحت کشور 95-90 میلیون هکتار آن مربوط به مناطق کوهستانی و شیبدار و حدود 74-69 میلیون هکتار آن مربوط به مناطق کم شیب و دشتها است که مستعد سیلاب هستند.حدود 91 میلیون هکتار از حوزههای آبخیز (5/55 درصد از مساحت کشور) سیل خیز هستند. بهعبارتی این عرصهها در تولید هرزآب سطحی و سریع نقش دارند، به طوری که این عرصهها سالانه بیش از 23 میلیارد متر مکعب هرزآب مستقیم و سریع تولید میکنند که این خود مبین استعداد فرسایشپذیری است.به طور کلی حدود 255 شهر معادل 41.5 درصد کل شهرهای کشور ، 8650 آبادی معادل 12.7 درصد آبادیهای کشور و یک میلیون هکتار از اراضی زراعی و باغی در معرض خطر قرار دارند.
سیلاب در صورت نزول برف و باران در آبراهههای طبیعی جاری میشود که میتواند به یکباره یا مقطعی در اکوسیستم جاری شود اما سرعت جریان روان آب و سیل به عوامل مختلف از قبیل شدت ، میزان و نوع بارش، پوشش گیاهی، نوع خاک، سنگ بستر، شیب منطقه، توپوگرافی و... وابسته است که در چهار سال اخیر میزان بارش باران در واحد زمان بسیار بالا بوده و یکی از دلایل اصلی ایجاد سیلابهای خسارت آفرین است. این موضوع دارای یک رابطه مستقیم با اقدامات و رویکردهای سیاستگذاری نیز است؛ چرا که این پدیده موضوعی نیست که اتفاقی به وجود آید و صرفاً عارضهای را ایجاد کرده باشد. سیل که دومین فاجعه طبیعی متداول روی زمین بعد از فاجعه آتشسوزی محسوب میشود، به دلیل از بین رفتن پوشش گیاهی اعم از مراتع، جنگلها، تعرض به حریم و بستر رودخانه و پهنه سیلگیر (که متناسب با دوره بازگشت هر رودخانه متفاوت است) و جانمایی نادرست سازهها، توسعه شهری و صنعتی بدون در نظر گرفتن آمایش سرزمین و کاربری متناسب زمین، شکل خسارتباری به خود میگیرد و باعث ایجاد یک شرایط غیرقابل کنترل با صدمات گسترده میشود و متعاقباً تأسیسات و سازههای عمرانی و زیرساختی را تخریب خواهد کرد،به طور مثال عمده خسارتهای حاصل از سیلابهای اخیر سطح کشور متوجه مناطقی است که در بستر و حریم رودخانههای دائمی، فصلی و خشک، کاربریهای مختلف بارگذاری شده است،اگر پوشش گیاهی که وظیفه ذاتی حفاظت خاک و ذخیره آب را برعهده داشته و نقش ویژه و منحصر به فردی در کاهش سرعت جریان آب دارد، دستخوش نگاه و رویکردهای کاملاً انسان محورانه شود، حجم سیلاب و سرعت آن افزایش پیدا کرده و بسیار مخرب خواهد بود.از سویی در توسعه، مادامی که به مفاهیم محیط زیست بیتوجه باشیم وآن را در تصمیمگیری و اقداماتمان تعمیم ندهیم، اکوسیستم تسلیم خواسته انسان نشده و پاسخ خواهد داد؛ یعنی اگر بدون توجه به آمایش سرزمین و قابلیت سرزمین، کاربری تعریف شود و جانمایی درستی هم نداشته باشد و از طرفی ظرفیت برد را نیز در نظر نگیریم، در بلند مدت نتیجه خود را به طور مثال با سیلابهای خسارت آفرین نشان خواهد داد.
به گواه بسیاری از کارشناسان حوزه آب و منابع طبیعی، بهترین و مترقیترین روش و مدلی که الهام گرفته از خود طبیعت است و نتایج متنوع و عمیقی را رقم می زند آبخیزداری است.
آبخیزداری یعنی مجموعهای از اقدامات بیولوژیکی، فیزیکی و مدیریتی که به منظور حفاظت از خاک، آب، انباشت رسوبات و...که عمدتاً در اراضی بالا دست حوزه آبخیز صورت میگیرد. یا به تعریف دیگر، آبخیزداری یعنی علم و هنر برنامهریزی مستمر و اجرای اقدامات لازم برای مدیریت منابع حوزههای آبخیز اعم از طبیعی، کشاورزی، اقتصادی و انسانی بدون ایجاد اثرات منفی در منابع آب و خاک است،اما متأسفانه در دهههای گذشته به مقوله ظرفیت برد محیط زیست و همچنین حق محیط زیست و ابعاد پیچیده آن توجه نشد و در مسیر مدیریت سازهمحور آب که باید مکمل و همراه با اقدامات آبخیزداری باشد گام برداشته شده است. مطابق سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلام ایران در رابطه با منابع آب که سال 1377 توسط رهبر انقلاب اسلامی ابلاغ شد، صراحتاً به رعایت تناسب در اجرای طرحهای سدسازی و آبخیزداری، آبخوانداری و شبکه آبیاری پرداخته شده است، اما برخلاف اسناد بالادستی این تناسب هیچگاه رعایت نشد، چرا که اقدامات سازهای همواره از جذابیت بین پیمانکاران و مقامات محلی برخوردار بوده است،به طوری که امروز نتیجه تصمیمگیریها و اقدامات یک سویه و تک بعدی انسان، شرایطی را رقم زده که تابآوری اکوسیستم بسیار شکننده و با کوچکترین پدیده اقلیمی و محیطی باید منتظر یک عارضه باشیم که با خود نوعی پیام را از محیط زیست حمل میکند، تا بلکه سیاستگذاران و متولیان منابع طبیعی مسیر حرکت و نوع فکر را تصحیح کنند و تغییر دهند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه