به بهانه برگزاری نمایشگاه «بیگانگی» مجسمههای قدرتالله عاقلی
انسان دورافتاده از خویش
مجید فروغی
پژوهشگر هنر
«بیگانگی» نقد افراد و جامعهای است که میخواهند دیگری باشند. از آنچه و چنان که هستند، رضایت ندارند و از آن گریزانند. میکوشند به هر شیوهای با آن قطع ارتباط کنند، انسانهایی که بیگانه با خویش هستند. در نمایشگاه «بیگانگی» مجسمههای قدرتالله عاقلی در گالری «اعتماد» به نمایش گذاشته شده است. عاقلی به سراغ مفهومی رفته است که بارها مورد توجه اندیشمندان و جامعهشناسان قرار گرفته و درباره زمینهها و جنبههای مختلف آن گفتوگو شده است، اما در اینجا از منظر یک هنرمند معاصر با 15 نیمتنه فلزی و درهمریختگی، تغییر یا الحاق عناصری بیرونی و درونی به آنها، انسانهایی بیگانه با خویش نمایش داده شده است. عناصری که قلب، ذهن و شکل نیمتنهها را تغییر دادهاند و از آنها بیگانگانی با خویش ساختهاند و این بیگانگی عینیت پیدا کرده است. عناصری که متعلق به فرد یا جامعه نیستند اما هنرمند با تعلق دادن به نیمتنهها، آنها را برجسته کرده و پیش چشم ما قرار داده است. این عناصر و الحاقات که از زمینههای مختلف بیرونی و درونی میآیند، در این نیمتنههای فلزی بسیار خودنمایی میکنند و تناسب و هماهنگی با آنها ندارند. انسانهایی که به دلایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از ریشه و هویتی که داشتند، دور شدهاند. ذهن و جانشان سردرگم و سرگردان است، گویی از چیزهایی که پیش از این معنا و مفهومی به زندگیشان میداد، جدا شدهاند. بیگانگی با اخلاق، باورهای معنوی، شیوه زیست اجتماعی با تغییراتی در نیمتنههای انسانی در آثار نمایشگاه دیده میشود. افرادی که از من اجتماعی و فرهنگی خود فاصله میگیرند و کلیت اجتماعی و فرهنگی خود را از دست میدهند و با افزایش فردگرایی رقابتی و حذف کلیت و همبستگی، بیگانگی مجال و امکان بیشتری مییابد. جوهریت انسانی خود را از دست داده و از طبیعت بیآلایش انسانی جدا شدهاند. قدرتالله عاقلی با توجه به درک و دریافت شخصی از پیرامون خود و با اندیشه درباره جهان زیسته به بیگانگی پرداخته است. بیگانگی را خاستگاه آسیبها و بحرانهای فرهنگی و اجتماعی و انسانی میبیند و نیمتنههای فلزی انسانی نمایشگاه، بیانگر همین بحرانها هستند. بیگانگی را در مفهومی که کییرکهگور به آن اشاره میکند، یعنی فقدان ذهنیت و رها شدن از خود نیز میتوان در این نمایشگاه جستوجو و پیدا کرد. یعنی فرد، خود را در عینیت دادن و بروز دادن گم میکند و با یک صورت بیگانهشده خود روبهرو میشود. ما نیز میتوانیم خود را در این نمایشگاه ببینیم و به نسبت و ارتباط خود با بیگانگی و عناصری بیندیشیم. روبهروی یکی از آثار نمایشگاه بایستیم و با دیدن خود در صفحه روی صورت اثر، به بیگانگی با خویش فکر کنیم. هنرمند بخشی از آشفتگیهای جامعه و جهان پیرامون را بر بیگانگی معطوف میکند و مجسمههای خود را بستر نقد آنها قرار میدهد. بحرانهای بیگانگی را در اثری که حلقهای از چند اسلحه در سر و تن آن است، میتوان دید. در چرخش این حلقه خشونت گسترش مییابد و جهان پیرامون را درگیر میکند اما به سمت خود فرد هم برمیگردد و در این چرخه خشونت ممکن است هیچ فردی در امان نباشد. اثر 1984 نمایشگاه، نقد جامعه دروغزده با اشاره به کتاب 1984 جرج اورول و دماغ پینوکیو است. در اثر دیگری، چگونگی نگریستن به جهان میتواند انسان را به بند بیگانگی با خویش بکشاند. بیگانگی چون زنجیر، گره و زندان چنان در جان و ذهن و تن مجسمههای عاقلی و انسان امروز خانه کرده است که گویی از آن گریزی نیست. نمایشگاه، مفهوم کهنه بیگانگی را با الحاق عناصری به نیمتنهها نقد میکند، اما گویا عناصر بیگانگی در انسان امروز الحاقی و افزودنی نیستند و اکنون، تصور انسان بدون آنها ممکن نیست.
پژوهشگر هنر
«بیگانگی» نقد افراد و جامعهای است که میخواهند دیگری باشند. از آنچه و چنان که هستند، رضایت ندارند و از آن گریزانند. میکوشند به هر شیوهای با آن قطع ارتباط کنند، انسانهایی که بیگانه با خویش هستند. در نمایشگاه «بیگانگی» مجسمههای قدرتالله عاقلی در گالری «اعتماد» به نمایش گذاشته شده است. عاقلی به سراغ مفهومی رفته است که بارها مورد توجه اندیشمندان و جامعهشناسان قرار گرفته و درباره زمینهها و جنبههای مختلف آن گفتوگو شده است، اما در اینجا از منظر یک هنرمند معاصر با 15 نیمتنه فلزی و درهمریختگی، تغییر یا الحاق عناصری بیرونی و درونی به آنها، انسانهایی بیگانه با خویش نمایش داده شده است. عناصری که قلب، ذهن و شکل نیمتنهها را تغییر دادهاند و از آنها بیگانگانی با خویش ساختهاند و این بیگانگی عینیت پیدا کرده است. عناصری که متعلق به فرد یا جامعه نیستند اما هنرمند با تعلق دادن به نیمتنهها، آنها را برجسته کرده و پیش چشم ما قرار داده است. این عناصر و الحاقات که از زمینههای مختلف بیرونی و درونی میآیند، در این نیمتنههای فلزی بسیار خودنمایی میکنند و تناسب و هماهنگی با آنها ندارند. انسانهایی که به دلایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از ریشه و هویتی که داشتند، دور شدهاند. ذهن و جانشان سردرگم و سرگردان است، گویی از چیزهایی که پیش از این معنا و مفهومی به زندگیشان میداد، جدا شدهاند. بیگانگی با اخلاق، باورهای معنوی، شیوه زیست اجتماعی با تغییراتی در نیمتنههای انسانی در آثار نمایشگاه دیده میشود. افرادی که از من اجتماعی و فرهنگی خود فاصله میگیرند و کلیت اجتماعی و فرهنگی خود را از دست میدهند و با افزایش فردگرایی رقابتی و حذف کلیت و همبستگی، بیگانگی مجال و امکان بیشتری مییابد. جوهریت انسانی خود را از دست داده و از طبیعت بیآلایش انسانی جدا شدهاند. قدرتالله عاقلی با توجه به درک و دریافت شخصی از پیرامون خود و با اندیشه درباره جهان زیسته به بیگانگی پرداخته است. بیگانگی را خاستگاه آسیبها و بحرانهای فرهنگی و اجتماعی و انسانی میبیند و نیمتنههای فلزی انسانی نمایشگاه، بیانگر همین بحرانها هستند. بیگانگی را در مفهومی که کییرکهگور به آن اشاره میکند، یعنی فقدان ذهنیت و رها شدن از خود نیز میتوان در این نمایشگاه جستوجو و پیدا کرد. یعنی فرد، خود را در عینیت دادن و بروز دادن گم میکند و با یک صورت بیگانهشده خود روبهرو میشود. ما نیز میتوانیم خود را در این نمایشگاه ببینیم و به نسبت و ارتباط خود با بیگانگی و عناصری بیندیشیم. روبهروی یکی از آثار نمایشگاه بایستیم و با دیدن خود در صفحه روی صورت اثر، به بیگانگی با خویش فکر کنیم. هنرمند بخشی از آشفتگیهای جامعه و جهان پیرامون را بر بیگانگی معطوف میکند و مجسمههای خود را بستر نقد آنها قرار میدهد. بحرانهای بیگانگی را در اثری که حلقهای از چند اسلحه در سر و تن آن است، میتوان دید. در چرخش این حلقه خشونت گسترش مییابد و جهان پیرامون را درگیر میکند اما به سمت خود فرد هم برمیگردد و در این چرخه خشونت ممکن است هیچ فردی در امان نباشد. اثر 1984 نمایشگاه، نقد جامعه دروغزده با اشاره به کتاب 1984 جرج اورول و دماغ پینوکیو است. در اثر دیگری، چگونگی نگریستن به جهان میتواند انسان را به بند بیگانگی با خویش بکشاند. بیگانگی چون زنجیر، گره و زندان چنان در جان و ذهن و تن مجسمههای عاقلی و انسان امروز خانه کرده است که گویی از آن گریزی نیست. نمایشگاه، مفهوم کهنه بیگانگی را با الحاق عناصری به نیمتنهها نقد میکند، اما گویا عناصر بیگانگی در انسان امروز الحاقی و افزودنی نیستند و اکنون، تصور انسان بدون آنها ممکن نیست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه