ابعاد درخواست میانجیگری از ایران برای حل بحران اوکراین
عفیفه عابدی
کارشناس مسائل روسیه
انتشار خبرهایی پیرامون درخواست رئیسجمهور فرانسه از رئیسجمهور کشورمان برای میانجیگری و کمک به حلوفصل بحران ناشی از وقوع جنگ میان روسیه و اوکراین، یکبار دیگر ظرفیتهای ویژه ایران برای نقشآفرینی سطح بالا در مسائل بینالمللی را به رخ کشید.
این البته نخستینبار نیست که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که در اصول سیاست خارجیاش، تأکید بر گفتوگو، تعامل و تلاش برای تقویت صلح در جهان، از اهمیت ویژهای برخوردار است، به ایفای نقش فراخوانده میشود. در سالهای اخیر به کرات شاهد آن بودهایم که پروژههای صلح بدون حضور ایران در مسیر شکست قرار گرفتند و چگونه ابتنا به طرح صلح ارائهشده از سوی ایران در ثمربخشی روندها مؤثر بوده است.
فارغ از این پیشینه، خواست امانوئل مکرون از آیتالله رئیسی برای ایفای نقش میانجیگرانه بین روسیه و اوکراین و در واقع میان مسکو و اتحادیه اروپا (اگر نخواهیم بگوییم غرب) و در حقیقت وارد شدن ایران به نقشآفرینی در حل یک بحران فرامنطقهای را باید محصول گردهم آمدن چند روند بدانیم. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند منطقه غرب آسیا با تقویت روابط همسایگی خود در دولت سیزدهم توانسته است بر این اقتدار و قدرت بیفزاید. همین افزایش اقتدار منطقهای بنای نقشآفرینیهای فرامنطقهای را ایجاد کرده است.
در کنار این تغییر مثبت مناسبات منطقهای، نمیتوان تأثیر فضای مثبتی که بر سیاست خارجی ایران حاکم شده و سیگنال مثبتی که از سیاست خارجی ایران به نظام بینالملل ارسال شد و رویکرد سازندهای بود که ایران در مذاکره با همه طرفهای بینالمللی برای حلوفصل مسأله هستهای خود اتخاذ کرد و همین طور پتانسیل ویژه ایران برای تأمین انرژی اروپا را نادیده گرفت. در ارزیابی چرایی انتخاب جمهوری اسلامی ایران از سوی کشورهای اروپایی به این میانجیگری و برخورداری ایران از چنین پتانسیلی، باید توجه داشت که موضع ایران از آغاز جنگ اوکراین حمایت از صلح بود. این در حالی بود که به طور همزمان ایران توانست با بهرهگیری از فضایی بینالمللی که بین روسیه و غرب ایجاد شد، روابطش با روسیه را بیشازپیش توسعه دهد.
ایران همچنان این ظرفیت را دارد که از ارائه ابتکارعمل برای حلوفصل بحران اوکراین برای افزایش قدرت خود استفاده کند، بویژه آنکه به نظر میرسد همانطور که طرف اروپایی تمایل دارد بحران را حلوفصل کند، طرف روسی نیز بیتمایل برای بازگشت به میز مذاکره و فیصله یافتن مسالمتآمیز جنگ اوکراین نیست.
با این حال نباید فراموش کرد که این روند در صورت آغاز، برای به سرانجام رسیدن تابع وضعیت هفتههای آتی خردهروندهایی است که در شکلگیریاش مؤثر بودهاند؛ اینکه مذاکرات هستهای ایران به چه سمت میرود و ایران چه کنشی خواهد داشت، اینکه شرایط میدانی جنگ اوکراین چگونه خواهد بود و درکی که مسکو از بازیگری میانجیگرانه ایران دارد چه خواهد بود. این فرصت البته مانند هر فرصت بینالمللی دیگری حاوی چالشهایی نیز هست. وزن روابط ایران و روسیه، هم برای تهران و هم در شرایط کنونی بینالمللی برای مسکو از اهمیت زیادی برخوردار است. بنا بر اهمیتی که رابطه روسیه برای ایران دارد، نقش میانجیگری ایران در حلوفصل بحران اوکراین متضمن گسترش روابط بیشتر تهران و مسکو خواهد بود و نه تحتتأثیر قرار دادن رابطه تهران و مسکو و این واقعیتی است که طرفهای اروپایی خواهان میانجی، باید در نظر داشته باشند.
کارشناس مسائل روسیه
انتشار خبرهایی پیرامون درخواست رئیسجمهور فرانسه از رئیسجمهور کشورمان برای میانجیگری و کمک به حلوفصل بحران ناشی از وقوع جنگ میان روسیه و اوکراین، یکبار دیگر ظرفیتهای ویژه ایران برای نقشآفرینی سطح بالا در مسائل بینالمللی را به رخ کشید.
این البته نخستینبار نیست که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که در اصول سیاست خارجیاش، تأکید بر گفتوگو، تعامل و تلاش برای تقویت صلح در جهان، از اهمیت ویژهای برخوردار است، به ایفای نقش فراخوانده میشود. در سالهای اخیر به کرات شاهد آن بودهایم که پروژههای صلح بدون حضور ایران در مسیر شکست قرار گرفتند و چگونه ابتنا به طرح صلح ارائهشده از سوی ایران در ثمربخشی روندها مؤثر بوده است.
فارغ از این پیشینه، خواست امانوئل مکرون از آیتالله رئیسی برای ایفای نقش میانجیگرانه بین روسیه و اوکراین و در واقع میان مسکو و اتحادیه اروپا (اگر نخواهیم بگوییم غرب) و در حقیقت وارد شدن ایران به نقشآفرینی در حل یک بحران فرامنطقهای را باید محصول گردهم آمدن چند روند بدانیم. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر قدرتمند منطقه غرب آسیا با تقویت روابط همسایگی خود در دولت سیزدهم توانسته است بر این اقتدار و قدرت بیفزاید. همین افزایش اقتدار منطقهای بنای نقشآفرینیهای فرامنطقهای را ایجاد کرده است.
در کنار این تغییر مثبت مناسبات منطقهای، نمیتوان تأثیر فضای مثبتی که بر سیاست خارجی ایران حاکم شده و سیگنال مثبتی که از سیاست خارجی ایران به نظام بینالملل ارسال شد و رویکرد سازندهای بود که ایران در مذاکره با همه طرفهای بینالمللی برای حلوفصل مسأله هستهای خود اتخاذ کرد و همین طور پتانسیل ویژه ایران برای تأمین انرژی اروپا را نادیده گرفت. در ارزیابی چرایی انتخاب جمهوری اسلامی ایران از سوی کشورهای اروپایی به این میانجیگری و برخورداری ایران از چنین پتانسیلی، باید توجه داشت که موضع ایران از آغاز جنگ اوکراین حمایت از صلح بود. این در حالی بود که به طور همزمان ایران توانست با بهرهگیری از فضایی بینالمللی که بین روسیه و غرب ایجاد شد، روابطش با روسیه را بیشازپیش توسعه دهد.
ایران همچنان این ظرفیت را دارد که از ارائه ابتکارعمل برای حلوفصل بحران اوکراین برای افزایش قدرت خود استفاده کند، بویژه آنکه به نظر میرسد همانطور که طرف اروپایی تمایل دارد بحران را حلوفصل کند، طرف روسی نیز بیتمایل برای بازگشت به میز مذاکره و فیصله یافتن مسالمتآمیز جنگ اوکراین نیست.
با این حال نباید فراموش کرد که این روند در صورت آغاز، برای به سرانجام رسیدن تابع وضعیت هفتههای آتی خردهروندهایی است که در شکلگیریاش مؤثر بودهاند؛ اینکه مذاکرات هستهای ایران به چه سمت میرود و ایران چه کنشی خواهد داشت، اینکه شرایط میدانی جنگ اوکراین چگونه خواهد بود و درکی که مسکو از بازیگری میانجیگرانه ایران دارد چه خواهد بود. این فرصت البته مانند هر فرصت بینالمللی دیگری حاوی چالشهایی نیز هست. وزن روابط ایران و روسیه، هم برای تهران و هم در شرایط کنونی بینالمللی برای مسکو از اهمیت زیادی برخوردار است. بنا بر اهمیتی که رابطه روسیه برای ایران دارد، نقش میانجیگری ایران در حلوفصل بحران اوکراین متضمن گسترش روابط بیشتر تهران و مسکو خواهد بود و نه تحتتأثیر قرار دادن رابطه تهران و مسکو و این واقعیتی است که طرفهای اروپایی خواهان میانجی، باید در نظر داشته باشند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه