بررسی میدانی و کیفیت سنجی آب کارون و دریاچه گتوند

یک سد صد داستان


محمد مطلق
دبیر گروه گزارش‌

آنچه اینجا می‌خوانید اگرچه ممکن است همه حقیقت نباشد اما حتماً بخش مهمی از حقیقتی است که هرگز در جریانش نبوده‌اید. برای یافتن تکه‌های ناگفته، از آنچه که به نام فاجعه ملی سد گتوند شنیده‌ایم، سه‌شنبه هشتم شهریور، پیش از طلوع آفتاب با چند دستگاه متفاوت سنجش میزان شوری آب در ساحل دریاچه این سد حاضر می‌شویم؛ سه خبرنگار، یک محقق حوزه آب و جمعی از مهندسان سد.

​​​​​​​آفتاب به رنگ عسل در افق دریاچه می‌لرزد و نسیم صبحگاهی از دره سبز بُساک و صخره‌های بلند و عمودی‌اش پا پس می‌کشد و جای خود را به هوای دم کرده شرجی می‌دهد. مشتی آب می‌نوشم و دست و صورتم را می‌شویم. تا اینجای کار هیچ تفاوتی با آب تصفیه شده تهران ندارد. اگرچه می‌دانم طی سال‌ها، دریاچه لایه‌بندی شده و در اعماق 180 متری حتماً لایه‌هایی با شوری بالاتر هم هست اما اینجا در کرانه گتوند و پشت دیواره این سد غول‌آسای خاکی، همه دستگاه‌ها شماره 720 را نشان می‌دهند. این میزان از شوری آب را می‌توانید با ای سی یا شوری آب معدنی که معمولاً حدود 150 است و آب دریاهای آزاد با ای سی 40 هزار مقایسه کنید.
نیم ساعت بعد مرکز دیسپاچینگ یا کنترل شبکه برق کشور به نیروگاه گتوند دستور می‌دهد ژنراتور شماره یک خود را روشن کند. این یعنی آب تونلی که در عمق 52 متری سد گتوند است تا دقایقی دیگر در بستر کارون جاری خواهد شد. مهندس جاسم بوعذار تکنیسین فنی که خود اهل شهرستان گتوند است، سطل حلبی نمونه‌برداری را با طناب بلندی به حوضچه آرامش خروجی نیروگاه می‌فرستد و بالا می‌کشد. دستگاه‌های ای سی سنج دوباره به کار می‌افتند. این بار عدد 650 نمایان می‌شود. تکنیسین‌ها وقتی تعجب من را می‌بینند، توضیح می‌دهند که این اتفاق به دلیل پایین آمدن دمای آب است. 650 یعنی نصف ای سی آب شرب قم پیش از آنکه برای بهبود کیفیت ترکیب شود. اگرچه هنوز هم در بسیاری از نقاط کشور آب شرب با میزان شوری 1300 مصرف می‌شود که برای محلی‌ها عادی و برای غریبه‌ها شور اما همچنان قابل تحمل است.
پیش از آنکه به بند تنظیمی گتوند در فاصله 11 کیلومتری پایین دست سد سر بزنیم و نحوه تقسیم آب را ببینیم و میزان شوری آن را بسنجیم، در محل یادمان 52 جان‌باخته حوادث کاری گتوند و متوفیانی که سال‌ها در این سد کار کرده‌اند، حاضر می‌شویم و ادای احترام می‌کنیم و فاتحه می‌خوانیم. مهندس بوعذار به یکی دو اسم روی سنگ نوشته اشاره می‌کند و می‌گوید این‌ها فامیل ما بودند: «جوانان این منطقه برای سد گتوند خیلی زحمت کشیدند، به نظرم این همه انتقاد بی انصافی است. اگر گتوند بد است الان خود گتوندی‌ها باید بدبخت می‌شدند درحالی که همه راضی هستند و کشاورزی‌شان رونق گرفته.»
چشمم روی چند اسم می‌ماند؛ یداله مرادی 26 ساله، تاریخ فوت 26/12/ 76 علت فوت برخورد جسم به سر. مسلم بهناروند 24 ساله، تاریخ فوت 1388 برق گرفتگی. یداله نعمت‌زاده 26 ساله 26/4/1374 غرق شدن در آب. علیمراد رضایی 28 ساله 27/1/1389 سقوط از ارتفاع و...
در بند تنظیمی که پیش از ساخته شدن پل قیصر امین‌پور شاعر نامی گتوندی، جاده محلی بخش عقیلی به شهرستان گتوند بوده است، آب در سه مسیر مختلف جریان می‌یابد؛ بستر اصلی کارون، کانال بال چپ یا کانال کشاورزی عقیلی و کانال بال راست یا شاه کانال که آب را با دبی 50 تا 90 مترمکعب در ثانیه به سمت کشت و صنعت شهرستان گتوند هدایت می‌کند. نمونه‌برداری آغاز می‌شود؛ دستگاه‌های سنجش ای سی عدد 815 را برای آب پشت بند، عدد 802 را برای کانال عقیلی و عدد 810 را برای کانال کشت و صنعت ثبت می‌کنند. اعداد همچنان حول و حوش 650 تا 800 در نوسان هستند و تا اینجای کار می‌توان با قاطعیت گفت آبی که گتوند وارد کارون می‌کند حتی به عدد هزار هم نزدیک نمی‌شود و مهم‌تر از آن اینکه وقتی کیفیت آب در پایین دست رود به هم می‌ریزد از مسئولان سد تقاضا می‌شود دریچه‌ها را باز کنند تا میزان شوری کارون و اروند به تعادل برسد. اگر گتوند منبع شوری است چرا برای بهبود کیفیت آب پایین دست، آب پشت سد را رها می‌کنند؟
گتوند در شمال استان و ابتدای دشت خوزستان، آخرین سدی است که به روی کارون کشیده شده است. کارون از زردکوه چهارمحال و بختیاری تا این سد حدود 400 کیلومتر راه پیموده و تا اروند آبادان 500 کیلومتر دیگر راه دارد. رود دز که از کوهستان‌های چهارمحال و بختیاری و لرستان سرچشمه می‌گیرد نیز پس از گذر از دزفول و پیش از آنکه کارون به اهواز برسد به این رودخانه می‌پیوندد و کارون بزرگ شکل می‌گیرد.سد گتوند با ارتفاع 182 متر و طول 90 کیلومتر، پنج میلیارد و 100 میلیون متر مکعب آب در خود ذخیره می‌کند که پس از کرخه، دومین دریاچه بزرگ مصنوعی کشور به شمار می‌آید. طول ساحل گتوند 300 کیلومتر معادل حد فاصل بندر انزلی تا بابلسر و میزان ذخیره آن 25 برابر سد کرج در حالت لبریز است. نیروگاه گتوند شامل 4 احد 250 مگاواتی در فاز موجود و 4 واحد 160 مگاواتی در فاز توسعه است و پس از سیراب کردن دشت خوزستان، نقش مهمی در شبکه سراسری برق برعهده دارد. این نیروگاه درحال حاضر معادل 70 میلیون لامپ کم مصرف برق تولید می‌کند.
طرح مطالعاتی گتوند در سال 1340 توسط شرکت‌ هارزای امریکا، شرکت موننکو فرانسه و لامایر آلمان انجام شد و عملیات اجرایی آن در سال 1376 و در آخرین روزهای کاری دولت سازندگی کلید خورد اما با آغاز آبگیری به یکی از چالش‌های سیاسی میان دولت‌های بعدی تبدیل شد تا جایی که به مناظره‌های داغ انتخاباتی نیز راه یافت. یکی از مهم‌ترین اظهارنظرها در این زمینه گفته‌های معاون اول دولت پیشین بود که اعلام کرد دستور داده است طرح کانالی برای تخلیه سد، مورد بررسی قرار گیرد. همچنین به جمعی از متخصصان دانشگاه تهران نیز مأموریت داده شد برای بررسی وضعیت و علاج بخشی مشکلات زیست محیطی که گتوند به بار آورده بود، پیشنهادات خود را در قالب گزارشی علمی به دولت وقت ارائه دهند.
همان روزها برای تهیه گزارشی از وضعیت نخلستان‌های آبادان و جزیره مینو به خوزستان رفته بودم که اوضاع اسفناکی داشت تا جایی که مجبور شده‌ بودند نهرهای سنتی جزیره را بتن‌ریزی کنند و مانع ورود اروند به نخلستان‌ها شوند. انگشت اتهام همه هم به سمت گتوند دراز بود؛ البته برخی هم معتقد بودند پروسه آبگیری سد باعث کم آب شدن کارون و پیشروی آب دریا شده است هرچند درصورت درست بودن این نظریه نیز نقش ترکیه و عراق در کم آب شدن اروند که از به هم پیوستن دجله و فرات شکل می‌گیرد، نادیده انگاشته می‌شد.
از دکتر مهدی فصیحی هرندی دانش‌آموخته دانشگاه‌های صنعتی اصفهان، امیرکبیر،‌ هاروارد امریکا، دلفت هلند و محقق حوزه سیاستگذاری و دیپلماسی آب که در جریان گزارش دانشگاه تهران نیز بوده است می‌پرسم آیا سد گتوند منبع آلودگی زیست محیطی دشت خوزستان است، می‌گوید: «اراضی کشاورزی از بزرگترین مصایب خوزستان است. آب با ای سی 400 وارد این استان می‌شود و بعد از عبور از مزارع نیشکر و برنج و... تبدیل به زهابی با ای سی 4 هزار می‌شود اما همه این‌ها دلیل بر این نمی‌شود که بگوییم گتوند از گناه مبراست.»
درباره تست آب و میزان شوری آن می‌پرسم و اینکه نتیجه گزارش دانشگاه تهران چه شد، می‌گوید: «در گزارش دانشگاه تهران به ای سی 2 هزار هم اشاره شده بود و در نهایت پیشنهاد شده بود که همین وضعیت مدیریت شود. البته باید پرسید تست آب از کدام قسمت دریاچه و در چه فصلی؟ چون ای سی کرانه‌ها و میانه دریاچه متفاوت است.» نتایج تست آب را با وی در میان می‌گذارم و اینکه حتی در بند تنظیمی هم اعداد و ارقام چندان بالا نبوده است. فصیحی توضیح می‌دهد: «این چیزی که می‌گویم تحلیل است و قطعی نیست اما احتمالاً چون در پایان سال آبی هستیم و آب دریاچه پایین است، به دلیل برخورد کمتر آب با سازندهای نمکی، میزان شوری آن هم کمتر است.»داریوش صادقی معاون اجرایی سد گتوند می‌گوید: «حداکثر ای سی آب زمان آبگیری هزار و 270 و حداقل 600 ثبت شده و درحال حاضر پس از یازده سال متوسط ای سی در سال 875 است. البته سال 98 با سیلابی شدن کارون زمانی که دبی ورودی بالای پنج هزار متر مکعب بر ثانیه بود، ای‌سی به هزار و 800 تا 2 هزار هم رسید.» عدد آخری با آنچه در گزارش دانشگاه تهران آمده منطبق است و می‌شود از این موارد به عنوان استثنا یاد کرد اما از این گذشته می‌توان به موارد اختلاف دیگری مثل مفهوم دقیق سازند نمکی منطقه اشاره کرد که برخی از آن به عنوان کوه نمک و برخی به عنوان لایه‌های نمکی یاد می‌کنند و بررسی دقیق آن مجال دیگری می‌طلبد اما آنچه که فعلاً می‌توان با قطعیت گفت این است که گتوند منشأ آلودگی نیست بلکه مقصر اصلی صنعت و کشاورزی شلخته خوزستان است.
از گتوند تا جنت مکان و شوشتر شانه به شانه کارون می‌رانیم و جا به جا ای سی آب را آزمایش می‌کنیم. شالیزارهای وسیع و مخمل سبز دشتی بی‌کرانه در دو سوی جاده و بوی اغراق‌آمیز برنج عنبربو دیوانه کننده است. تا چشم کار می‌کند، تابلوی شالیکوبی می‌بینی و مرکز خرید شلتوک و کامیون‌های حمل برنج و کارگرانی که در تکاپو هستند. 90 هزار هکتار شالیزار عدد کوچکی نیست.
در ملاثانی پیش از آنکه دز و شطیط وارد کارون شود، روی پل می‌ایستیم و نمونه برمی‌داریم. آب هنوز به اهواز نرسیده اما ای‌سی از 4 هزار و 500 گذشته است. در ساحل دز می‌توانید رودخانه‌ای از زهاب کشاورزی ببینید که با رنگی تیره و با دبی بالا به آن می‌پیوندد اما فاجعه اصلی هنوز در راه است. در اهواز و زیر پل کیانپارس نخستین کانال فاضلاب شهری با ای سی 3 هزار و 350 کف فراوان و بوی تخم مرغ گندیده وارد کارون بزرگ می‌شود. جایی که 50 متر پایین‌تر ماهیگیرها در سایه زیر پل شانه به شانه هم قلاب به دست منتظر روزی نشسته‌اند. زیر پل کابلی و پل ششم هم وضعیت همین است. لباس و ماسک مخصوص برای سنجش میزان آلودگی پساب‌های بیمارستانی نداریم و به بررسی نقشه‌ها رضایت می‌دهیم.
اوضاع هرلحظه بحرانی‌تر می‌شود حالا اگر پساب‌های صنعتی بویژه فولاد خوزستان و زهاب مناطق تحت کشت نیشکر در جنوب اهواز و کشت و صنعت دعبل خزاعی و سلمان فارسی و فارابی و امیرکبیر و میرزا کوچک خان و... را هم وارد کارون کنید، قاعدتاً آنچه به دست خواهد آمد برای نخلستان‌های آبادان و خرمشهر چیز مفیدی نخواهد بود. جایی که ای سی آب گاه به 6 هزار هم می‌رسد. جالب است بدانید پسته به عنوان درختی مقاوم، ای سی 6 هزار را هم تحمل می‌کند. پس وقتی می‌گویند باغ‌های پسته کرمان و یزد درحال خشک شدن است یعنی آنچه در خوزستان فاجعه زیست محیطی به شمار می‌آید نعمتی است که در فلات مرکزی حسرتش را می‌خورند. خوزستان در زمینه بهره‌وری آب کارنامه بدی دارد؛ استانی که 31 و نیم درصد روان‌آب‌های کشور را در اختیار گرفته اما 14 درصد غذای کشور را تولید می‌کند و برای این میزان تولید آب گوارای 400 ای‌سی را تحویل می‌گیرد و با 6 هزار تحویل می‌دهد. گتوند مقصر نیست دنبال مقصر دیگری بگردید.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7998/15/625897/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها