حزب دموکرات کردستان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مناطق کردنشین شمال غرب صحنه یکی از بحرانهایی بود که نیروهای دولت نوپای ایران و گروههای جداییخواه، دو مؤلفه اصلی این صحنه به شمار میآمدند. در یک سو دولت جهت برقراری امنیت میکوشید و در سوی دیگر گروههای شورشی با عملیات تروریستی با نظام مقابله میکردند که برآیند این دو مؤلفه در این صحنه، بروز بحران و درگیریهای نظامی و ایجاد ناامنیهای پی در پی در طول ماههای اولیه پس از پیروزی انقلاب بود. وقوع بحرانهایی مانند آنچه در کردستان رخ داد متعاقب پیروزی انقلاب به دلایل تئوریک بسیار محتمل و به لحاظ تجربه تاریخی اجتنابناپذیر بوده است. با خلأ قدرت رخ داده بر اثر سقوط رژیم پیشین و ضعف دولت مرکزی جدید به علل مختلف (نوپایی، از هم پاشیدگی سیستمهای اطلاعاتی - امنیتی و حتی ارتش، عدم شکلگیری نهادهای جدید نظام تازه تأسیس، عدم استقرار کامل، هجوم عناصر وابسته به نظام پیشین و عوامل بیگانه به مناطق حاشیهای دارای زمینه اختلافات قومی– مذهبی و...) وقوع این گونه بحرانها به میزان زیادی اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
سیاست جمهوری اسلامی نسبت به دموکراتهای کردستان
سیاست جمهوری اسلامیایران از آغاز این منازعه خدمت به مردم و دوری از جنگ و درگیری بود. حزب دموکرات کردستان بهعنوان یکی از جریانهای عمده در شکلگیری بحران کردستان ضمن جلوگیری از خدمترسانی نهادهای دولتی، بر این باور بود که با توجه به محیط داخلی و محیط خارجی، نظام جمهوری اسلامی با بحران حاکمیت روبهرو بوده و در آیندهای نه چندان دور سقوط خواهد کرد. حزب دموکرات بر اساس چنین تحلیلی کوشید پادگانهای نظامی منطقه را خلع سلاح کند و با ایجاد تشکیلات سیاسی و نظامی خودخوانده، اجازه برقراری حاکمیت در مناطق کردنشین را به دولت ندهد. آنها با توسل به اقدامات تروریستی، تمامی تلاشهای دولت و نمایندگان اعزامی حضرت امام خمینی(ره) را برای جلوگیری از برخورد نظامی با شکست مواجه ساختند.
حزب دموکرات و پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی رژیم پهلوی و با تغییر شرایط داخلی و خارجی بار دیگر کردستان حالت بحرانی به خود گرفت. پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 1357 محصول مشارکت همه طبقات و اقوام ایران بود که در حرکت یکپارچه و فشرده در مقابل رژیم پهلوی قرار گرفتند و موجب سقوط آن شدند. طیف وسیع نیروهای اجتماعی حاضر در انقلاب، گویای ائتلافی بین تمام طبقات جامعه بود که اجازه میداد انقلاب، مردمی با مردم گرایانه معرفی شود.
اهالی مناطق کردنشین نیز همچون دیگر آحاد مردم ایران در تظاهرات خود در شهرهای مهاباد، پاوه، کرمانشاه، مریوان، سنندج و دیگر شهرهای کردنشین سرنگونی نظام شاهنشاهی و استقرار نظام اسلامی را طلب میکردند.
آغاز اختلافافکنی
با وجود این، بیثباتی برآمده از آغاز انقلاب، فرصت را برای برخی گروههای سیاسی فراهم آورد تا با توجه به فضای ایجاد شده، فعالیت خود را علنی کنند. بر اثر این فعالیتها تقریباً یک هفته پس از پیروزی انقلاب در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، نمایندگان دولت موقت در اجتماع گروهی از مردم در میدان شهرداری مهاباد حاضر شدند تا ضمن دیدار با مردم و گفتوگو با افرادی چون عزالدین حسینی، قاسملو و غنی بلوریان درخواستهای آنان را به اطلاع دولت برسانند.
بیتصمیمی دولت موقت برای حل و فصل مشکلات، موجب سوءاستفاده نیروهای درگیر در وقایع کردستان شد. این تعلل به گروههای ضدانقلاب فرصت داد تا شهرهای کردنشین را یکی پس از دیگری طعمه آتش افروزی خود سازند. از همان ابتدا، در تبلیغات آنها جمهوری اسلامی مخالف خواستههای خلق ایران معرفی شد و مقابله با آن به اشکال مختلف از جمله درگیری مسلحانه در برنامه گروههای سیاسی مستقر در کردستان قرار گرفت. رویارویی نظامی در شکل حمله به پادگان مهاباد در روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. این حمله زمانی انجام شد که از سوی حضرت امام خمینی(ره) و دولت موقت هیأتی برای تشریح اهداف انقلاب اسلامی وارد مهاباد شده بود. در ادامه این اقدامات گروههای ضدانقلاب با حمله به پادگانهای نظامی منطقه، در روز پنجم اسفند ۱۳۸۷ یعنی ۱۳ روز پس از پیروزی انقلاب پادگانهای پسوه و پیرانشهر را به تصرف درآوردند.
بروز درگیری در نقده، مریوان، سنندج، پاوه و کامیاران موجب تشدید بحران شد. طرح مشترک موسوم به خودمختاری هیأت نمایندگی گروههای سیاسی مستقر در کردستان در تاریخ 4 آذر 1358 به هیأت ویژه کردستان (نمایندگان دولت در مذاکرات صلح و آشتی) تسلیم شد. مواد این طرح مبتنی بر تقاضای تشکیل یک دولت فدرالی در مجموع چهار استان کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام بود که در واقع مقدمه تجزیهطلبی در آینده محسوب میشد.
تحریم رفراندوم
در عرصه سیاسی اولین رویارویی در برگزاری رفراندوم تغییر نظام از پادشاهی به جمهوری اسلامی در ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ ظاهر شد. حزب دموکرات این همه پرسی را تحریم کرد. در این رفراندوم 2 / 98 درصد رأیدهندگان به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. دومین رویارویی در عرصه سیاسی، موضوع تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی جهت تنظیم قانون اساسی نظام جدید بود. سومین رویارویی سیاسی در تصویب قانون اساسی بروز کرد.
رویارویی مسلحانه حزب دموکرات با انقلاب
بعد از سقوط پادگان مهاباد به دست عوامل حزب دموکرات کردستان و دیگر گروههای سیاسی در ۳ اسفند 1357 و به غارت رفتن توپخانه، تانکها و سلاحهای این پادگان، مسأله کردستان تشدید شد و گویای این امر بود که گروههای مخالف از طریق راههای سیاسی در صدد دستیابی به خواستههای خود نیستند، بلکه از روشهای مسلحانه و خشونتآمیز استفاده میکنند. بهدنبال این حادثه پاسگاههای ژاندارمری و مراکز انتظامی برخی شهرها به دست شورشیان افتاد و شهرها و روستاهای کردستان جولانگاه آنان شد.
همزمان با اوجگیری ناآرامیها در مناطق کردنشین، مقارن ایام نوروز 1358 شهر سنندج شاهد درگیری خونینی بود، شورشیان پس از اشغال ژاندارمری این شهر، خلع سلاح و تصرف پادگان سنندج را تدارک دیدند که در صورت موفقیت، بخش اعظمی از منطقه از کنترل دولت خارج میشد که با مداخله سرلشکر قرنی، رئیس ستاد ارتش و صدور دستور مقاومت، از سقوط نجات یافت. رهبر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) پس از ارسال پیامی به مردم کردستان، هیأتی را به سرپرستی آیتالله طالقانی در اولین روز از فروردین ۱۳۵۸ به سنندج اعزام کردند. پس از دستیابی به توافقهایی با گروههای مسلح، در سنندج آتش بس برقرار شد.
به این ترتیب غائله اول سنندج به طور موقت پایان یافت؛ پایانی که گروههای شورشی توانستند درصد قابل توجهی از خواستههای خود را به دولت موقت تحمیل کنند. با وجود این، اقدامات حزب دموکرات در کردستان خاتمه نیافت. رژه نظامی حزب دموکرات در شهر نقده زمینه درگیری خونینی را در این شهر فراهم کرد. در ۲۳ تیر ۱۳۵۸ صدها نفر از افراد مسلح گروههای ضدانقلاب وارد مریوان شدند و در یکی از عملیاتهای خود ۲۰ پاسدار کرد را با شکنجه و مثله کردن کشته و مجروح کردند. در این ایام شهرهای مریوان، بانه، بوکان، سردشت و سقز یکی پس از دیگری صحنه درگیری مسلحانه شد. پس از سلطه گروههای ضدانقلاب بر بسیاری از شهرهای کردنشین، احزاب و گروههای مسلح شورشی نیروهای خود را برای تصرف جنوبیترین شهر منطقه کردستان، یعنی پاوه اعزام کردند.
فرمان تاریخی امام خمینی(ره)
در پی این هدف، حزب دموکرات کردستان در 14 مرداد ۱۳۸۸ طی نامه سرگشادهای خطاب به امام خمینی(ره) پاسداران انقلاب و ارتش را مورد حمله شدید قرار داد. در پی درخواست کمک از سوی پاسداران و نیروهای ژاندارمری محاصره شده در شهر پاوه که میرفت آخرین نقطه مقاومت در شهر سقوط کند، در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر اقدام دولت و حرکت نیروهای انقلاب به سوی پاوه، همه چیز را دگرگون کرد. با فرمان امامخمینی(ره) موجی از هیجان سراسر ایران را فراگرفت و داوطلبان مردمی خواستار اعزام به پاوه شدند. در صحنه درگیری نیروهای ضدانقلاب با شنیدن پیام امام پا به فرار گذاشتند و مدافعان شهر به شورشیان مهاجم هجوم بردند. با رسیدن نیروهای کمکی، شهر پاوه در مدت چند ساعت پاکسازی و همه ارتفاعات به تصرف نیروهای دولتی و مردمی درآمد. ساعت ۱۰ صبح روز بعد، نوسود نیز آزاد شد و سپس به ترتیب مریوان، بسطام، بانه، سردشت و از محور دیگر مهاباد، بوکان، سقز و دیگر نقاط کردستان یکی پس از دیگری از اشغال نیروهای ضدانقلاب درآمدند و در مدت ۱۰ روز سرتاسر کردستان آزاد شد.
خیانت حزب دموکرات کردستان در جنگ
گروههای ضدانقلاب از جمله حزب دموکرات کردستان با جلب حمایت دولت عراق، مبارزه نظامی گستردهای را علیه دولت جمهوری اسلامی ایران به راه انداختند. از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، دخالتهای دولت عراق در امور داخلی ایران آغاز شد. بتدریج جنگ تبلیغاتی شدیدی از سوی عراق علیه جمهوری اسلامیایران آغاز شد. کشمکشهای تازهای بین دو کشور ایران و عراق شروع شد. بغداد درصدد تقویت گروههای ضدانقلاب کردستان ایران که زمزمه جدایی خواهی را آغاز کرده بودند، برآمد و با ارسال اسلحه و پول کمکهای قابل ملاحظهای در اختیار آنها قرار داد (43). صدام در تیرماه ۱۳۵۹ به مناسبت دوازدهمین سالگرد به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق اظهار داشت: «ما به مبارزات خلقهای ایران علیه دیدگاههای عقب افتاده و خودکامه... درود میفرستیم». وی همچنین در مصاحبهای در مرداد ۱۳۵۹ در مورد روابط با ایران اعلام داشت: «ما با رژیم ایران روابط بدی داریم و بنابراین انتظار نداشته باشید که اگر یکی از معارضان یا مخالفان این رژیم اعلام دارد که در مخالفت با آن است، به او جواب منفی بدهیم.»
اظهارات مقامات رسمیعراق پس از آغاز جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران با صراحت بیشتری بیان شد. صدام در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۹ اعلام داشت: «به تمامی ملتهای کرد، بلوچ، آذربایجان و اعراب ایران درود میفرستم، پشتیبانی و حمایت خود را از آنان در مبارزاتشان علیه ظلم و ستم اعلام میکنیم، از خواستها، آرزوها و حقوق مشروعشان دفاع میکنیم.»
طارق عزیز، معاون نخستوزیر عراق در اردیبهشت ۱۳۹۰ اظهار داشت وجود پنج ایران کوچک بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود. وی گفت: «ما از شورش ملتهای ایران پشتیبانی خواهیم کرد و همه سعی خود را متوجه تجزیه ایران خواهیم کرد.» صدام نیز سخنان مشابهی بر زبان رانده بود: «ما آرزوی تجزیه و ویرانی ایران را که با امت عربی دشمنی میورزد، در سر داریم.» این سخنان را صدام پس از آنکه تقریباً دو ماه از هجوم او به ایران میگذشت و سربازانش نتوانسته بودند مقاومت سپاه ایران را درهم شکنند و کار چشمگیری انجام دهند بر زبان راند.
در میان احزاب و گروههای ضدانقلاب، حزب دموکرات کردستان از حمایت و پشتیبانی بیشتری از سوی دولت عراق برخوردار بود. در شرایطی که حزب دموکرات به سبب شکست از نیروهای دولتی موفق به حفظ پایگاههای عملیاتی خود در عمق کوهستانهای مرزی کردستان ایران نشد، با حمایت دولت عراق، پایگاههای خود را به خاک عراق و در جوار مرزهای ایران منتقل کرد؛ پایگاههایی که بدون وجود آنها شورشگران قادر به ادامه مبارزه با جمهوری اسلامی ایران نبودند.
سیاست جمهوری اسلامی نسبت به دموکراتهای کردستان
سیاست جمهوری اسلامیایران از آغاز این منازعه خدمت به مردم و دوری از جنگ و درگیری بود. حزب دموکرات کردستان بهعنوان یکی از جریانهای عمده در شکلگیری بحران کردستان ضمن جلوگیری از خدمترسانی نهادهای دولتی، بر این باور بود که با توجه به محیط داخلی و محیط خارجی، نظام جمهوری اسلامی با بحران حاکمیت روبهرو بوده و در آیندهای نه چندان دور سقوط خواهد کرد. حزب دموکرات بر اساس چنین تحلیلی کوشید پادگانهای نظامی منطقه را خلع سلاح کند و با ایجاد تشکیلات سیاسی و نظامی خودخوانده، اجازه برقراری حاکمیت در مناطق کردنشین را به دولت ندهد. آنها با توسل به اقدامات تروریستی، تمامی تلاشهای دولت و نمایندگان اعزامی حضرت امام خمینی(ره) را برای جلوگیری از برخورد نظامی با شکست مواجه ساختند.
حزب دموکرات و پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی رژیم پهلوی و با تغییر شرایط داخلی و خارجی بار دیگر کردستان حالت بحرانی به خود گرفت. پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 1357 محصول مشارکت همه طبقات و اقوام ایران بود که در حرکت یکپارچه و فشرده در مقابل رژیم پهلوی قرار گرفتند و موجب سقوط آن شدند. طیف وسیع نیروهای اجتماعی حاضر در انقلاب، گویای ائتلافی بین تمام طبقات جامعه بود که اجازه میداد انقلاب، مردمی با مردم گرایانه معرفی شود.
اهالی مناطق کردنشین نیز همچون دیگر آحاد مردم ایران در تظاهرات خود در شهرهای مهاباد، پاوه، کرمانشاه، مریوان، سنندج و دیگر شهرهای کردنشین سرنگونی نظام شاهنشاهی و استقرار نظام اسلامی را طلب میکردند.
آغاز اختلافافکنی
با وجود این، بیثباتی برآمده از آغاز انقلاب، فرصت را برای برخی گروههای سیاسی فراهم آورد تا با توجه به فضای ایجاد شده، فعالیت خود را علنی کنند. بر اثر این فعالیتها تقریباً یک هفته پس از پیروزی انقلاب در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، نمایندگان دولت موقت در اجتماع گروهی از مردم در میدان شهرداری مهاباد حاضر شدند تا ضمن دیدار با مردم و گفتوگو با افرادی چون عزالدین حسینی، قاسملو و غنی بلوریان درخواستهای آنان را به اطلاع دولت برسانند.
بیتصمیمی دولت موقت برای حل و فصل مشکلات، موجب سوءاستفاده نیروهای درگیر در وقایع کردستان شد. این تعلل به گروههای ضدانقلاب فرصت داد تا شهرهای کردنشین را یکی پس از دیگری طعمه آتش افروزی خود سازند. از همان ابتدا، در تبلیغات آنها جمهوری اسلامی مخالف خواستههای خلق ایران معرفی شد و مقابله با آن به اشکال مختلف از جمله درگیری مسلحانه در برنامه گروههای سیاسی مستقر در کردستان قرار گرفت. رویارویی نظامی در شکل حمله به پادگان مهاباد در روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. این حمله زمانی انجام شد که از سوی حضرت امام خمینی(ره) و دولت موقت هیأتی برای تشریح اهداف انقلاب اسلامی وارد مهاباد شده بود. در ادامه این اقدامات گروههای ضدانقلاب با حمله به پادگانهای نظامی منطقه، در روز پنجم اسفند ۱۳۸۷ یعنی ۱۳ روز پس از پیروزی انقلاب پادگانهای پسوه و پیرانشهر را به تصرف درآوردند.
بروز درگیری در نقده، مریوان، سنندج، پاوه و کامیاران موجب تشدید بحران شد. طرح مشترک موسوم به خودمختاری هیأت نمایندگی گروههای سیاسی مستقر در کردستان در تاریخ 4 آذر 1358 به هیأت ویژه کردستان (نمایندگان دولت در مذاکرات صلح و آشتی) تسلیم شد. مواد این طرح مبتنی بر تقاضای تشکیل یک دولت فدرالی در مجموع چهار استان کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام بود که در واقع مقدمه تجزیهطلبی در آینده محسوب میشد.
تحریم رفراندوم
در عرصه سیاسی اولین رویارویی در برگزاری رفراندوم تغییر نظام از پادشاهی به جمهوری اسلامی در ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ ظاهر شد. حزب دموکرات این همه پرسی را تحریم کرد. در این رفراندوم 2 / 98 درصد رأیدهندگان به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. دومین رویارویی در عرصه سیاسی، موضوع تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی جهت تنظیم قانون اساسی نظام جدید بود. سومین رویارویی سیاسی در تصویب قانون اساسی بروز کرد.
رویارویی مسلحانه حزب دموکرات با انقلاب
بعد از سقوط پادگان مهاباد به دست عوامل حزب دموکرات کردستان و دیگر گروههای سیاسی در ۳ اسفند 1357 و به غارت رفتن توپخانه، تانکها و سلاحهای این پادگان، مسأله کردستان تشدید شد و گویای این امر بود که گروههای مخالف از طریق راههای سیاسی در صدد دستیابی به خواستههای خود نیستند، بلکه از روشهای مسلحانه و خشونتآمیز استفاده میکنند. بهدنبال این حادثه پاسگاههای ژاندارمری و مراکز انتظامی برخی شهرها به دست شورشیان افتاد و شهرها و روستاهای کردستان جولانگاه آنان شد.
همزمان با اوجگیری ناآرامیها در مناطق کردنشین، مقارن ایام نوروز 1358 شهر سنندج شاهد درگیری خونینی بود، شورشیان پس از اشغال ژاندارمری این شهر، خلع سلاح و تصرف پادگان سنندج را تدارک دیدند که در صورت موفقیت، بخش اعظمی از منطقه از کنترل دولت خارج میشد که با مداخله سرلشکر قرنی، رئیس ستاد ارتش و صدور دستور مقاومت، از سقوط نجات یافت. رهبر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) پس از ارسال پیامی به مردم کردستان، هیأتی را به سرپرستی آیتالله طالقانی در اولین روز از فروردین ۱۳۵۸ به سنندج اعزام کردند. پس از دستیابی به توافقهایی با گروههای مسلح، در سنندج آتش بس برقرار شد.
به این ترتیب غائله اول سنندج به طور موقت پایان یافت؛ پایانی که گروههای شورشی توانستند درصد قابل توجهی از خواستههای خود را به دولت موقت تحمیل کنند. با وجود این، اقدامات حزب دموکرات در کردستان خاتمه نیافت. رژه نظامی حزب دموکرات در شهر نقده زمینه درگیری خونینی را در این شهر فراهم کرد. در ۲۳ تیر ۱۳۵۸ صدها نفر از افراد مسلح گروههای ضدانقلاب وارد مریوان شدند و در یکی از عملیاتهای خود ۲۰ پاسدار کرد را با شکنجه و مثله کردن کشته و مجروح کردند. در این ایام شهرهای مریوان، بانه، بوکان، سردشت و سقز یکی پس از دیگری صحنه درگیری مسلحانه شد. پس از سلطه گروههای ضدانقلاب بر بسیاری از شهرهای کردنشین، احزاب و گروههای مسلح شورشی نیروهای خود را برای تصرف جنوبیترین شهر منطقه کردستان، یعنی پاوه اعزام کردند.
فرمان تاریخی امام خمینی(ره)
در پی این هدف، حزب دموکرات کردستان در 14 مرداد ۱۳۸۸ طی نامه سرگشادهای خطاب به امام خمینی(ره) پاسداران انقلاب و ارتش را مورد حمله شدید قرار داد. در پی درخواست کمک از سوی پاسداران و نیروهای ژاندارمری محاصره شده در شهر پاوه که میرفت آخرین نقطه مقاومت در شهر سقوط کند، در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر اقدام دولت و حرکت نیروهای انقلاب به سوی پاوه، همه چیز را دگرگون کرد. با فرمان امامخمینی(ره) موجی از هیجان سراسر ایران را فراگرفت و داوطلبان مردمی خواستار اعزام به پاوه شدند. در صحنه درگیری نیروهای ضدانقلاب با شنیدن پیام امام پا به فرار گذاشتند و مدافعان شهر به شورشیان مهاجم هجوم بردند. با رسیدن نیروهای کمکی، شهر پاوه در مدت چند ساعت پاکسازی و همه ارتفاعات به تصرف نیروهای دولتی و مردمی درآمد. ساعت ۱۰ صبح روز بعد، نوسود نیز آزاد شد و سپس به ترتیب مریوان، بسطام، بانه، سردشت و از محور دیگر مهاباد، بوکان، سقز و دیگر نقاط کردستان یکی پس از دیگری از اشغال نیروهای ضدانقلاب درآمدند و در مدت ۱۰ روز سرتاسر کردستان آزاد شد.
خیانت حزب دموکرات کردستان در جنگ
گروههای ضدانقلاب از جمله حزب دموکرات کردستان با جلب حمایت دولت عراق، مبارزه نظامی گستردهای را علیه دولت جمهوری اسلامی ایران به راه انداختند. از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، دخالتهای دولت عراق در امور داخلی ایران آغاز شد. بتدریج جنگ تبلیغاتی شدیدی از سوی عراق علیه جمهوری اسلامیایران آغاز شد. کشمکشهای تازهای بین دو کشور ایران و عراق شروع شد. بغداد درصدد تقویت گروههای ضدانقلاب کردستان ایران که زمزمه جدایی خواهی را آغاز کرده بودند، برآمد و با ارسال اسلحه و پول کمکهای قابل ملاحظهای در اختیار آنها قرار داد (43). صدام در تیرماه ۱۳۵۹ به مناسبت دوازدهمین سالگرد به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق اظهار داشت: «ما به مبارزات خلقهای ایران علیه دیدگاههای عقب افتاده و خودکامه... درود میفرستیم». وی همچنین در مصاحبهای در مرداد ۱۳۵۹ در مورد روابط با ایران اعلام داشت: «ما با رژیم ایران روابط بدی داریم و بنابراین انتظار نداشته باشید که اگر یکی از معارضان یا مخالفان این رژیم اعلام دارد که در مخالفت با آن است، به او جواب منفی بدهیم.»
اظهارات مقامات رسمیعراق پس از آغاز جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران با صراحت بیشتری بیان شد. صدام در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۹ اعلام داشت: «به تمامی ملتهای کرد، بلوچ، آذربایجان و اعراب ایران درود میفرستم، پشتیبانی و حمایت خود را از آنان در مبارزاتشان علیه ظلم و ستم اعلام میکنیم، از خواستها، آرزوها و حقوق مشروعشان دفاع میکنیم.»
طارق عزیز، معاون نخستوزیر عراق در اردیبهشت ۱۳۹۰ اظهار داشت وجود پنج ایران کوچک بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود. وی گفت: «ما از شورش ملتهای ایران پشتیبانی خواهیم کرد و همه سعی خود را متوجه تجزیه ایران خواهیم کرد.» صدام نیز سخنان مشابهی بر زبان رانده بود: «ما آرزوی تجزیه و ویرانی ایران را که با امت عربی دشمنی میورزد، در سر داریم.» این سخنان را صدام پس از آنکه تقریباً دو ماه از هجوم او به ایران میگذشت و سربازانش نتوانسته بودند مقاومت سپاه ایران را درهم شکنند و کار چشمگیری انجام دهند بر زبان راند.
در میان احزاب و گروههای ضدانقلاب، حزب دموکرات کردستان از حمایت و پشتیبانی بیشتری از سوی دولت عراق برخوردار بود. در شرایطی که حزب دموکرات به سبب شکست از نیروهای دولتی موفق به حفظ پایگاههای عملیاتی خود در عمق کوهستانهای مرزی کردستان ایران نشد، با حمایت دولت عراق، پایگاههای خود را به خاک عراق و در جوار مرزهای ایران منتقل کرد؛ پایگاههایی که بدون وجود آنها شورشگران قادر به ادامه مبارزه با جمهوری اسلامی ایران نبودند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه