من به تنهایی برای خود کافی‌ام


ویدا اقبالی
مشاور خانواده

​​​​​​​طی سال‌ها در طی فرایند زندگی اینگونه به جامانده که برای تکمیل خود همواره باید سختی در کنارمان باشد تنهایی فرد را به انزوا و افسردگی سوق می‌دهد و همواره در انتظار آمدن فردی که نیمه ما باشد تا ما را کامل کند لحظه شماری می‌کنیم و گاهی نیمه‌هایی از راه می‌رسند که نه تنها شما را کامل نمی‌کند بلکه تنهاتر کرده و از خود دور هم می‌کنند. برای پایان دادن به این انتظار باید این باور را تغییر دهیم و به خودباوری و خودشناسی برسیم و بدانیم که هیچکس نیمه ما و کامل کننده ما نیست.
 ما به تنهایی کامل هستیم و بدانیم کامل آفریده شده‌ایم شاید لازم باشد گاهی برای پاسخگویی به نیازمان نیاز به سختی و رنج باشد. ولی این دلیل نمی‌شود به تنهایی و بدون حضور افراد مختلف زندگی کرده و از چرخه خارج شویم. حضور افراد در کنار ما می‌تواند کمک‌کننده باشد ولی نباید محرک اصلی ما در زندگی باشند. آنچه که حائز اهمیت است این است که محرک اصلی را در درون خود احساس کنیم و با انرژی درونی و پی بردن به ارزش‌ها و توانمندی‌های واقعی خود به زندگی ادامه داده و پیش رویم. هر انسانی سرشار از استعداد، توانایی و ارزش‌های فراوانی است که با شناخت آنها می‌تواند به فرایند زندگی خود ادامه دهد. گاهی وصل شدن به اشخاص از جمله پدر و مادر و دوستان گوناگون و جنس مخالف ما را از خود دور می‌کند و فکر می‌کنیم که بدون حضور آنها زندگی مفهوم خود را از دست می‌دهد.
یک زن کامل آفریده شده است، در حدی که می‌تواند تولدی را رقم بزند و از وجود خود فرد دیگری را به ظهور برساند. یک زن نمونه کامل خلقت الهی است که مانند یک فرشته می‌تواند از خود نور ساطع کند و به زندگی اطرافیانش رونق ببخشد. این در صورتی اتفاق می‌افتد که خود را بیشتر بشناسد و به ارزش‌های واقعی خود پی ببرد و مهمتر از همه اینکه خود را دوست داشته باشد تا بتواند مستقل عمل کند. 
نمی‌توان منکر این شد که گاهی در مسیر زندگی افرادی در زندگیمان مانع رشد شدند اما باید دانست که این افراد فقط برای رشد و ترقی ما در زندگیمان حضور پیدا کرده‌اند و نه برای کامل کردن و تکمیل خلأهای زندگی ما. خلأهای انسان‌ها را هیچ فردی نمی‌تواند پر کند، اگر خودمان آن را برای خودمان جبران نکنیم و نتوانیم به خودمان بها دهیم، هیچکس دیگری قادر به تکمیل ما نیست و روز به روز ما را به وابستگی و نیستی می‌کشاند.
شناخت خود و خودنوازشی تنها مهارتی است که می‌تواند خلأ درونمان را پر کند در غیر این‌صورت همواره در پی افراد و اشخاص مختلف حیرانیم و نمی‌توانیم به صلح و آرامش برسیم.
یک زن باید به این درجه و آرامش درونی برسد که بتواند به دیگران آرامش را هدیه دهد. او با انزوا، از دست دادن و ترس دچار آشفتگی شده، بایدخود را با تمام زوایا و احساسات زنانگی بشناسد و برای حفظ ارزش‌ها تلاش کند و اجازه ندهد هر کسی او را از ارزش‌هایش دور کند. باید ایمان داشت که زندگی برای یک زن تنها نیز می‌تواند زیبایی‌های خاص خودش را داشته باشد.
 اغلب زنان تنهایی را به خودشان دیکته می‌کنند اما نمی‌دانند که با انجام کارهای بسیار کوچک می‌توانند حال خود را بهبود بخشند، مثلاً می‌توانند در تنهایی با خواندن شعری لطیف و نوشیدن چای یا قهوه، تلخی وجودشان را به شیرینی تبدیل کنند. زن به لطافت گلبرگ‌های گل و به زیبایی ماه در تاریکی آسمان است و باید قدر این هدیه را که در ذات او نهفته شده است بداند در غیر این صورت در حال کشمکش است و برای حفظ دیگران و نگهداشتن دیگران در عذابی الیم به سر خواهد برد. گاهی با نوازش، گاهی با باج دادن و گاهی با خدمات نابجا سعی می‌کند دیگران را در کنار خود نگه دارد و این موضوع باعث می‌شود که روز به روز ترس‌هایش بیشتر و پررنگتر شده و  با ترس ازدست دادن دیگران، خود واقعی را فراموش کند و مداوم روزگار را با اضطراب و دلهره و نگرانی سپری کند.
ایمان بیاوریم که یک زن به خودی خود برای خودش کافی است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8096/16/639303/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها