ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علی ربیعی، سخنگوی دولت:
درگذشت کوهنوردان ارتباطی به سامانه «جی.پی.اس» ندارد
گروه سیاسی/ علی ربیعی سخنگوی دولت ضمن تسلیت برای درگذشت کوهنوردان در ارتفاعات تهران، ارتباط این حادثه با مسأله اختلال در سامانه جهانی مـــــــــکانیابی
«جی.پی.اس» را رد و اعلام کرد که مطابق استعلامهای گرفته شده از نهادهای مسئول، از جمله وزارت ارتباطات و فدراسیون کوهنوردی سامانه «جی.پی.اس» در روز جمعه اختلال نداشته است.
به گزارش ایرنا، ربیعی روز گذشته در نشست خبری که به صورت ویدیوکنفرانس برگزار شد، با ابراز تأسف اینکه پنجشنبه و جمعه گذشته، کوهنوردان به رغم شرایط کرونایی و باوجود اطلاعیههای هشدارآمیز به کوه رفته بودند، تأکید کرد: در صحبتی که با رئیس فدراسیون کوهنوردی داشتم اعلام کرد به رغم وجود اختلال در
«جی.پی.اس» در برخی روزها، حادثه روز جمعه با موضوع اختلال در این سامانه ارتباط نداشته است، همچنین طبق صحبتهایی که با وزارت ارتباطات داشتیم،
«جی.پی.اس» روز جمعه اختلال نداشته است.
او با اشاره به صدور اطلاعیههای هشدارآمیز سازمان هواشناسی، ستاد بحران استان تهران، سازمان هلال احمر و فدراسیون کوهنوردی، درباره وضعیت محیطی روز حادثه گفت: ساعت ۱۱ صبح روز جمعه باد با سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت و در دمای منفی ۳۰ درجه وزید که هم دما را به منفی ۷۰ رسانده و هم باد شدید برخی افراد را جابهجا کرد، اولین تماسهای مردمی به هلال احمر ساعت ۱۳ واصل شده است.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری، با این ملاحظات، شرایط بد جوی را عامل این حادثه اعلام کرد و گفت: رئیس جمهوری درباره این حادثه، دستور پیگیری دادند و مقرر شد ستاد پیشگیری از سوی فدراسیون کوهنوردی و زیرنظر ستاد بحران استان تهران فعال شود. البته موضوع اختلال در «جی.پی.اس» از قبل با دستور رئیس جمهوری در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در حال بررسی است.
لایحه بودجه اصلاح میشود، اما بدون ارسال نسخه جدید
ربیعی با اشاره به اینکه نشست مشترک سران سه قوه با تفاهم و همراهی همراه بود و باید در ادامه جلسات دیدگاهها را به هم نزدیک کنیم، گفت: درباره درآمدها و مصارف بودجه اختلاف نظرهایی وجود دارد که دیدگاهها باید بیشتر به هم نزدیک شود. ربیعی با اشاره به اینکه در تعامل با کمیسیون تلفیق، تشخیص دولت آن بود که تغییرات در حدی قابل اعمال است که به شاکله بودجه لطمه نزند، اضافه کرد: رئیس جمهوری به سازمان برنامه و بودجه اختیار دادهاند که با شرط حفظ شاکله و کلیت بودجه بتواند در این زمینه تصمیم بگیرد. لذا موضوع ارسال لایحه اصلاحی بودجه در دستور کار دولت نیست.
او تأکید کرد که پیشنهادات مجلس برای تأمین منابع مالی در دولت کار کارشناسی شده و دیدگاه دولت در اینباره ارائه میشود.
وی در پاسخ به اینکه چه میزان از اظهار نظرها درباره لزوم تغییرات بودجه کارشناسی و چه میزان سیاسی است، با بیان اینکه ما برای نظرات همه احترام قائلیم و ارائه پاسخ و مفاهمه را برای همگان لازم میدانیم، اظهارکرد: (باوجود این) به نظر میرسد که منتقدان و مخالفان تلاش میکنند نقاط قوت دولت در بودجه را به عنوان نقطه ضعف مطرح کنند.
طرح مسأله «زمین سوخته» اتهام ناجوانمردانه است
ربیعی همچنین این ادعا که بودجه 1400 زمین سوخته تحویل دولت آینده میدهد را یک اتهام ناجوانمردانه و غیراخلاقی توصیف و تأکید کرد: دولت نه از ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بلکه برای سالهای بعد هم به مردم وفادار است. دولت در این سه سال رنج بسیار برد، اما وقت فرافکنی نکرد و آدرس غلط نداد.
سخنگوی دولت با بیان اینکه افرادی که چنین قضاوتی دارند باید بگویند به کدام بند و تبصره اشاره دارند، اینها را مباحثی 40 ساله دانست و تأکید کرد: بیشتر از 5 ماه در دولت نیستیم و اگر تحریمها شکسته شود، سود آن بیشتر برای دولت آینده است. اما از حیث فنی در فروش نفت میخواهیم تحریم را عقب رانده و سهم خود را از اوپک بگیریم و این نه تنها زمین سوخته نیست، بلکه زمینههای کار بیشتری را برای دولت آینده فراهم خواهد کرد. ربیعی اضافه کرد: در فرصتی مغتنم فهرستی از زیرساختهایی که برای دولت بعد فراهم شده است، ارائه خواهیم کرد و در این صورت راحتتر توضیح خواهیم داد که کدام موضوع زمین سوخته برای دولت آینده است.
سلامت شهروندان، جای تهدید و تفسیر نیست
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری در پاسخ به دغدغهها درباره نحوه توضیح واکسن کرونا با بیان اینکه اولویتبندی و توزیع واکسن برعهده وزارت بهداشت است و استانداران هم همکاری خواهند کرد، تأکید کرد: به نحوی در این موضوع اقدام میشود که همه حتی یک دوز واکسن هم شناسنامهدار خواهد بود.
ربیعی با بیان اینکه دولت خود را درگیر قطبسازیهای کاذب خرید یا تولید نخواهد کرد، اضافه کرد: از اولین فرصتی که برای دستیابی به واکسن به وجود بیاید، استفاده خواهیم کرد، ضمن اینکه مگر در زمان جنگ منتظر ماندیم تا اول خود تسلیحات را تولید کنیم؟ بلکه نخست وارد کردیم اما در طول جنگ هم به خودکفایی رسیدیم. او با بیان اینکه دوراندیشی و تدبیر حکم میکند در کنار اقدام به خرید فوری، تولید داخل را با اولویت و سرمایهگذاری لازم پیش ببریم، اظهارکرد: در هر دو عرصه خرید و تولید گامهای موفق و مؤثری برداشتیم، نقدها محترم هستند، اما حیات و سلامت شهروندان، جای تهدید و تفسیر و داستانسرایی نیست و باید مراقب باشیم.
پاسخ به منتقدان دولت درباره تأثیر «اف.ای.تی.اف»
سخنگوی دولت با بیان اینکه پس از سخنان هفته قبل او تأثیر تحریم و «اف.ای.تی.اف» برای خرید واکسن کرونا، برخی مخالفان همیشگی دولت، هجمهای عجیب به راه انداختند، اظهارکرد: من بهطور روشن و به شکل ترکیبی از تأثیر تحریم و FATF به طور توأمان، بر زندگی مردم صحبت کردم، اما عدهای سعی در تجرید این موضوع داشته و دارند.
ربیعی با اشاره به اظهارات «برایان هوک» رئیس سابق گروه اقدام علیه ایران در وزارت خارجه امریکا مبنی بر اینکه حضور ایران در لیست سیاه «اف.ای.تی.اف» چطور توانسته به اثرگذاری هرچه بیشتر تحریمهای ظالمانه امریکا کمک کند، گفت: هوک در ابتدا به دروغ مدعی میشود که امریکا منعی برای دسترسی شهروندان ایران به دارو ایجاد نکرده است؛ اما در پاسخ به اینکه چرا برخلاف ادعای امریکا، تراکنش مالی مربوط به دارو و سایر اقلام بشری با مشکل مواجه شده است میگوید این مشکل مربوط به امریکا نیست بلکه به مشکل ایران و بانکهای جهان برمیگردد.
او با بیان اینکه امریکاییها از هر دو ابزار تحریم و «اف.ای.تی.اف» توأمان سوءاستفاده میکنند، اظهارکرد: هفته گذشته بهطور مشخص به بهانهها و سوءبهرهجویی امریکا اشاره کردم که هم به حربه تحریم و هم به حربه مکمل به نام «اف.ای.تی.اف» متوسل میشود. اگر منتقدین، کمترین تردیدی در توسل امریکا به هر دو بهانه تحریم و «اف.ای.تی.اف» دارند، به صحبتهای مأموران و بازیگران امریکایی تحریمها مراجعه کنند و ببینند که امریکاییها چگونه هرگاه که در توجیه تحریمها کم میآورند به حربه «اف.ای.تی.اف» متوسل میشوند.
سخنگوی دولت در واکنش به گزارش رسانههای روسی مبنی بر ارسال یک میلیون دلار پول نقد پرداختی از ایران به صورت بستهبندی در دو کیف به روسیه، گفت: این پول مربوط به ایران نبوده است، این وجوه از محل درآمدهای کنسولی سفارت روسیه در تهران بوده است. بنابراین، نه این اموال متعلق به ایران است و نه متهم آن ایرانی است.
او درباره تحرکات اخیر در عراق و هشدارهای امریکا به ایران، با بیان اینکه ما مسئولیت هرگونه اقدام خرابکارانه، تحریکآمیز و عملیات پرچم دروغین در تلاش برای بازنمایی منفی نام ایران را مستقیماً متوجه برخی رژیم های منطقه و وابستگان آنها میدانیم، گفت: امریکاییها میدانند که گروههای زیادی در عراق هستند که در چارچوب مطالبات خود برای پایان اشغالگری تحرکاتی دارند و اقدامات آنها ربطی به جمهوری اسلامی ایران ندارد.
ربیعی گفت: ما ضمن حفظ هوشیاری نسبت به سوءاستفاده برخی از بدخواهان و کاسبان تنش میان ایران و امریکا بر آمادگی خود برای دفاع و محافظت از امنیت، منافع، جان اتباع و قلمرو حاکمیتی خود تأکید داریم و هشدارهای لازم را به طرفهای ذیربط دادهایم.
«جی.پی.اس» را رد و اعلام کرد که مطابق استعلامهای گرفته شده از نهادهای مسئول، از جمله وزارت ارتباطات و فدراسیون کوهنوردی سامانه «جی.پی.اس» در روز جمعه اختلال نداشته است.
به گزارش ایرنا، ربیعی روز گذشته در نشست خبری که به صورت ویدیوکنفرانس برگزار شد، با ابراز تأسف اینکه پنجشنبه و جمعه گذشته، کوهنوردان به رغم شرایط کرونایی و باوجود اطلاعیههای هشدارآمیز به کوه رفته بودند، تأکید کرد: در صحبتی که با رئیس فدراسیون کوهنوردی داشتم اعلام کرد به رغم وجود اختلال در
«جی.پی.اس» در برخی روزها، حادثه روز جمعه با موضوع اختلال در این سامانه ارتباط نداشته است، همچنین طبق صحبتهایی که با وزارت ارتباطات داشتیم،
«جی.پی.اس» روز جمعه اختلال نداشته است.
او با اشاره به صدور اطلاعیههای هشدارآمیز سازمان هواشناسی، ستاد بحران استان تهران، سازمان هلال احمر و فدراسیون کوهنوردی، درباره وضعیت محیطی روز حادثه گفت: ساعت ۱۱ صبح روز جمعه باد با سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت و در دمای منفی ۳۰ درجه وزید که هم دما را به منفی ۷۰ رسانده و هم باد شدید برخی افراد را جابهجا کرد، اولین تماسهای مردمی به هلال احمر ساعت ۱۳ واصل شده است.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری، با این ملاحظات، شرایط بد جوی را عامل این حادثه اعلام کرد و گفت: رئیس جمهوری درباره این حادثه، دستور پیگیری دادند و مقرر شد ستاد پیشگیری از سوی فدراسیون کوهنوردی و زیرنظر ستاد بحران استان تهران فعال شود. البته موضوع اختلال در «جی.پی.اس» از قبل با دستور رئیس جمهوری در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در حال بررسی است.
لایحه بودجه اصلاح میشود، اما بدون ارسال نسخه جدید
ربیعی با اشاره به اینکه نشست مشترک سران سه قوه با تفاهم و همراهی همراه بود و باید در ادامه جلسات دیدگاهها را به هم نزدیک کنیم، گفت: درباره درآمدها و مصارف بودجه اختلاف نظرهایی وجود دارد که دیدگاهها باید بیشتر به هم نزدیک شود. ربیعی با اشاره به اینکه در تعامل با کمیسیون تلفیق، تشخیص دولت آن بود که تغییرات در حدی قابل اعمال است که به شاکله بودجه لطمه نزند، اضافه کرد: رئیس جمهوری به سازمان برنامه و بودجه اختیار دادهاند که با شرط حفظ شاکله و کلیت بودجه بتواند در این زمینه تصمیم بگیرد. لذا موضوع ارسال لایحه اصلاحی بودجه در دستور کار دولت نیست.
او تأکید کرد که پیشنهادات مجلس برای تأمین منابع مالی در دولت کار کارشناسی شده و دیدگاه دولت در اینباره ارائه میشود.
وی در پاسخ به اینکه چه میزان از اظهار نظرها درباره لزوم تغییرات بودجه کارشناسی و چه میزان سیاسی است، با بیان اینکه ما برای نظرات همه احترام قائلیم و ارائه پاسخ و مفاهمه را برای همگان لازم میدانیم، اظهارکرد: (باوجود این) به نظر میرسد که منتقدان و مخالفان تلاش میکنند نقاط قوت دولت در بودجه را به عنوان نقطه ضعف مطرح کنند.
طرح مسأله «زمین سوخته» اتهام ناجوانمردانه است
ربیعی همچنین این ادعا که بودجه 1400 زمین سوخته تحویل دولت آینده میدهد را یک اتهام ناجوانمردانه و غیراخلاقی توصیف و تأکید کرد: دولت نه از ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بلکه برای سالهای بعد هم به مردم وفادار است. دولت در این سه سال رنج بسیار برد، اما وقت فرافکنی نکرد و آدرس غلط نداد.
سخنگوی دولت با بیان اینکه افرادی که چنین قضاوتی دارند باید بگویند به کدام بند و تبصره اشاره دارند، اینها را مباحثی 40 ساله دانست و تأکید کرد: بیشتر از 5 ماه در دولت نیستیم و اگر تحریمها شکسته شود، سود آن بیشتر برای دولت آینده است. اما از حیث فنی در فروش نفت میخواهیم تحریم را عقب رانده و سهم خود را از اوپک بگیریم و این نه تنها زمین سوخته نیست، بلکه زمینههای کار بیشتری را برای دولت آینده فراهم خواهد کرد. ربیعی اضافه کرد: در فرصتی مغتنم فهرستی از زیرساختهایی که برای دولت بعد فراهم شده است، ارائه خواهیم کرد و در این صورت راحتتر توضیح خواهیم داد که کدام موضوع زمین سوخته برای دولت آینده است.
سلامت شهروندان، جای تهدید و تفسیر نیست
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری در پاسخ به دغدغهها درباره نحوه توضیح واکسن کرونا با بیان اینکه اولویتبندی و توزیع واکسن برعهده وزارت بهداشت است و استانداران هم همکاری خواهند کرد، تأکید کرد: به نحوی در این موضوع اقدام میشود که همه حتی یک دوز واکسن هم شناسنامهدار خواهد بود.
ربیعی با بیان اینکه دولت خود را درگیر قطبسازیهای کاذب خرید یا تولید نخواهد کرد، اضافه کرد: از اولین فرصتی که برای دستیابی به واکسن به وجود بیاید، استفاده خواهیم کرد، ضمن اینکه مگر در زمان جنگ منتظر ماندیم تا اول خود تسلیحات را تولید کنیم؟ بلکه نخست وارد کردیم اما در طول جنگ هم به خودکفایی رسیدیم. او با بیان اینکه دوراندیشی و تدبیر حکم میکند در کنار اقدام به خرید فوری، تولید داخل را با اولویت و سرمایهگذاری لازم پیش ببریم، اظهارکرد: در هر دو عرصه خرید و تولید گامهای موفق و مؤثری برداشتیم، نقدها محترم هستند، اما حیات و سلامت شهروندان، جای تهدید و تفسیر و داستانسرایی نیست و باید مراقب باشیم.
پاسخ به منتقدان دولت درباره تأثیر «اف.ای.تی.اف»
سخنگوی دولت با بیان اینکه پس از سخنان هفته قبل او تأثیر تحریم و «اف.ای.تی.اف» برای خرید واکسن کرونا، برخی مخالفان همیشگی دولت، هجمهای عجیب به راه انداختند، اظهارکرد: من بهطور روشن و به شکل ترکیبی از تأثیر تحریم و FATF به طور توأمان، بر زندگی مردم صحبت کردم، اما عدهای سعی در تجرید این موضوع داشته و دارند.
ربیعی با اشاره به اظهارات «برایان هوک» رئیس سابق گروه اقدام علیه ایران در وزارت خارجه امریکا مبنی بر اینکه حضور ایران در لیست سیاه «اف.ای.تی.اف» چطور توانسته به اثرگذاری هرچه بیشتر تحریمهای ظالمانه امریکا کمک کند، گفت: هوک در ابتدا به دروغ مدعی میشود که امریکا منعی برای دسترسی شهروندان ایران به دارو ایجاد نکرده است؛ اما در پاسخ به اینکه چرا برخلاف ادعای امریکا، تراکنش مالی مربوط به دارو و سایر اقلام بشری با مشکل مواجه شده است میگوید این مشکل مربوط به امریکا نیست بلکه به مشکل ایران و بانکهای جهان برمیگردد.
او با بیان اینکه امریکاییها از هر دو ابزار تحریم و «اف.ای.تی.اف» توأمان سوءاستفاده میکنند، اظهارکرد: هفته گذشته بهطور مشخص به بهانهها و سوءبهرهجویی امریکا اشاره کردم که هم به حربه تحریم و هم به حربه مکمل به نام «اف.ای.تی.اف» متوسل میشود. اگر منتقدین، کمترین تردیدی در توسل امریکا به هر دو بهانه تحریم و «اف.ای.تی.اف» دارند، به صحبتهای مأموران و بازیگران امریکایی تحریمها مراجعه کنند و ببینند که امریکاییها چگونه هرگاه که در توجیه تحریمها کم میآورند به حربه «اف.ای.تی.اف» متوسل میشوند.
سخنگوی دولت در واکنش به گزارش رسانههای روسی مبنی بر ارسال یک میلیون دلار پول نقد پرداختی از ایران به صورت بستهبندی در دو کیف به روسیه، گفت: این پول مربوط به ایران نبوده است، این وجوه از محل درآمدهای کنسولی سفارت روسیه در تهران بوده است. بنابراین، نه این اموال متعلق به ایران است و نه متهم آن ایرانی است.
او درباره تحرکات اخیر در عراق و هشدارهای امریکا به ایران، با بیان اینکه ما مسئولیت هرگونه اقدام خرابکارانه، تحریکآمیز و عملیات پرچم دروغین در تلاش برای بازنمایی منفی نام ایران را مستقیماً متوجه برخی رژیم های منطقه و وابستگان آنها میدانیم، گفت: امریکاییها میدانند که گروههای زیادی در عراق هستند که در چارچوب مطالبات خود برای پایان اشغالگری تحرکاتی دارند و اقدامات آنها ربطی به جمهوری اسلامی ایران ندارد.
ربیعی گفت: ما ضمن حفظ هوشیاری نسبت به سوءاستفاده برخی از بدخواهان و کاسبان تنش میان ایران و امریکا بر آمادگی خود برای دفاع و محافظت از امنیت، منافع، جان اتباع و قلمرو حاکمیتی خود تأکید داریم و هشدارهای لازم را به طرفهای ذیربط دادهایم.
قلعهنویی- فکری؛ استاد و شاگرد قدیمی به هم رسیدند
دوئل رکوردداران
حامد جیرودی/ دیدار گل گهر و استقلال در هفته نهم لیگ برتر محل تقابل سرمربیان اسبق و فعلی آبیپوشان پایتخت است. امیر قلعهنویی و محمود فکری که سابقه دوستی حدود 27 ساله دارند. زمانی که محمود فکری جویباری 21 ساله در سال 1372 با قراردادی به مبلغ 500 هزار تومان از نساجی به استقلال پیوست، 5 سالی از حضور اردشیر(امیر) قلعهنویی در جمع آبیها میگذشت. امیر که در ۴ سال آخر حضورش در استقلال بازوبند کاپیتانی را بر بازو میبست و به خاطر تواناییاش در میانه میدان استقلال به ژنرال معروف شد تا سال 76 فوتبال بازی کرد و در 34 سالگی با پیراهن استقلال از فوتبال خداحافظی کرد. او در ادامه مدتی دستیار زندهیاد ناصر حجازی در این تیم شد و در سال 81 هم هدایت استقلال را بهصورت موقت برعهده گرفت. قلعهنویی مجدداً در سال 82 سرمربی استقلال شد و تا سال 85 که پایان لیگ پنجم بود، روی نیمکت این تیم نشست.
نکته مهم اینکه استقلال نخستین قهرمانیاش در لیگ برتر را با هدایت قلعهنویی جشن گرفت. در تمام این سالها فکری به غیر از مدتی که در سال 73 برای گذراندن خدمت سربازیاش به فجرسپاسی رفت، بازیکن استقلال بود و تحت نظر قلعهنویی، به بازوبند کاپیتانی آبیها هم رسید. وقتی امیر در سال 85 سرمربی تیم ملی شد، فکری 37 ساله را دعوت کرد و او در بیستمین بازی ملی اش در دیدار دوستانه مقابل کره جنوبی پیش از جام ملتهای آسیا 2007 با بستن بازوبند کاپیتانی خداحافظی آبرومندانهای با پیراهن ملی داشت. فکری که رکورددار بازی با پیراهن استقلال است و در ۳۴۵ بازی رسمی برای این تیم به میدان رفته، در پایان لیگ ششم از استقلال جدا شد و به شیرین فراز کرمانشاه پیوست اما پس از مدت کوتاهی سرمربی این تیم در لیگ برتر هفتم شد. با این حال فکری چندان روی نیمکت این تیم دوام نیاورد و در لیگ هشتم به استقلال برگشت تا این بار بهعنوان دستیار کنار قلعهنویی روی نیمکت این تیم بنشیند. فکری که در لیگ دهم هم مربی استقلال بود، در لیگ سیزدهم دوباره به این تیم برگشت تا باز هم دستیار قلعهنویی شود که این همکاری تا پایان لیگ چهاردهم تداوم داشت و آخرین روزهای حضور این دو کنار هم رقم خورد. در میان تمام همکاریها و با هم بودنها، نخستین تقابل قلعهنویی و فکری هفته بیست وهشتم لیگ برتر نوزدهم(فصل قبل) شکل گرفت و فکری که هدایت نساجی را برعهده داشت، موفق شد در اصفهان 1-0 سپاهانِ قلعهنویی را شکست دهد و حالا دوباره این دو همبازی و همکار سابق به هم رسیدهاند. قلعه نویی با 3 قهرمانی پرافتخارترین مربی استقلال در ادوار لیگ برتر است که در واقع همه جامهای استقلال در این مسابقات با حضور او کسب شده است. ضمن اینکه قلعهنویی دو قهرمانی هم در جام حذفی بهعنوان سرمربی آبیها دارد. فکری که ابتدای فصل جاری سکان هدایت استقلال را برعهده گرفت امیدوار است بتواند به افتخارات امیر دست یابد، گرچه راه پیچیده و ناهموار است و قلعهنویی با مجموعه جامهایش برای هر مربیای دست نیافتنی به نظر میرسد.
نکته مهم اینکه استقلال نخستین قهرمانیاش در لیگ برتر را با هدایت قلعهنویی جشن گرفت. در تمام این سالها فکری به غیر از مدتی که در سال 73 برای گذراندن خدمت سربازیاش به فجرسپاسی رفت، بازیکن استقلال بود و تحت نظر قلعهنویی، به بازوبند کاپیتانی آبیها هم رسید. وقتی امیر در سال 85 سرمربی تیم ملی شد، فکری 37 ساله را دعوت کرد و او در بیستمین بازی ملی اش در دیدار دوستانه مقابل کره جنوبی پیش از جام ملتهای آسیا 2007 با بستن بازوبند کاپیتانی خداحافظی آبرومندانهای با پیراهن ملی داشت. فکری که رکورددار بازی با پیراهن استقلال است و در ۳۴۵ بازی رسمی برای این تیم به میدان رفته، در پایان لیگ ششم از استقلال جدا شد و به شیرین فراز کرمانشاه پیوست اما پس از مدت کوتاهی سرمربی این تیم در لیگ برتر هفتم شد. با این حال فکری چندان روی نیمکت این تیم دوام نیاورد و در لیگ هشتم به استقلال برگشت تا این بار بهعنوان دستیار کنار قلعهنویی روی نیمکت این تیم بنشیند. فکری که در لیگ دهم هم مربی استقلال بود، در لیگ سیزدهم دوباره به این تیم برگشت تا باز هم دستیار قلعهنویی شود که این همکاری تا پایان لیگ چهاردهم تداوم داشت و آخرین روزهای حضور این دو کنار هم رقم خورد. در میان تمام همکاریها و با هم بودنها، نخستین تقابل قلعهنویی و فکری هفته بیست وهشتم لیگ برتر نوزدهم(فصل قبل) شکل گرفت و فکری که هدایت نساجی را برعهده داشت، موفق شد در اصفهان 1-0 سپاهانِ قلعهنویی را شکست دهد و حالا دوباره این دو همبازی و همکار سابق به هم رسیدهاند. قلعه نویی با 3 قهرمانی پرافتخارترین مربی استقلال در ادوار لیگ برتر است که در واقع همه جامهای استقلال در این مسابقات با حضور او کسب شده است. ضمن اینکه قلعهنویی دو قهرمانی هم در جام حذفی بهعنوان سرمربی آبیها دارد. فکری که ابتدای فصل جاری سکان هدایت استقلال را برعهده گرفت امیدوار است بتواند به افتخارات امیر دست یابد، گرچه راه پیچیده و ناهموار است و قلعهنویی با مجموعه جامهایش برای هر مربیای دست نیافتنی به نظر میرسد.
کلیات لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق به تصویب رسید
بودجه در مسیر تصویب
روحانی : واقعی بودن درآمدها و عدم تحمیل فشار بر مردم باید بطور دقیق در منابع جدید درآمدی مورد توجه قرار گیرد
گروه اقتصادی/کلیات لایحه بودجه 1400 در کمیسیون تلفیق مجلس به تصویب رسید. درحالی که قرار بود رأی کمیسیون تلفیق در روز هشتم دی ماه اعلام شود، اما نمایندگان مجلس ترجیح دادند در یک جلسه غیرعلنی نظرات خود را بررسی کنند تا درجلسه بعدی کمیسیون نظر نهایی اعلام شود.
پیش از این علی نیکزاد ، نایب رییس مجلس گفته بود ، درصورتی که نامه رئیس جمهوری درخصوص چگونگی اصلاح بودجه به مجلس واصل شود، کمیسیون تلفیق کلیات را تصویب کرده و جزئیات آن طبق روال قانونی اصلاح خواهد شد. بدین ترتیب با توجه به نامه روزگذشته رئیس جمهوری به رئیس مجلس رد کلیات از دستورکار مجلس خارج شد و مجلسیان به سراغ اصلاح بخشهایی از بودجه رفتند.
نامه روحانی درباره اصلاح بودجه 1400
روز گذشته رئیس جمهوری با صدور نامهای به رئیس مجلس، پیشنهادات خود را درباره اصلاح لایحه بودجه 1400 ارائه کرد. براساس این نامه که بازگشت به نامههای قبلی رئیس مجلس و رئیس دفتر مقام معظم رهبری صادر شده است، آثار تغییرات مزبور در لایحه بودجه 1400 باعث افزایش مصارف به میزان 53 هزار میلیارد تومان میشود که این مبلغ شامل بازپرداخت تعهدات دولت به صندوق توسعه ملی بابت اقساط تسهیلات 175 میلیون یورویی به بیمه سلامت به میزان 3 هزار میلیارد تومان و افزایش مصارف بابت جبران موارد مندرج در جدول بند هـ تبصره 4 به میزان 50 هزار میلیارد تومان میشود.
دومین اثر اصلاح نیز در این نامه، کاهش منابع ناشی از مجوز استفاده از 18 درصد سهم صندوق توسعه ملی صرفاً در صادرات یک میلیون بشکه در روز به میزان 40 هزار میلیارد تومان خواهد بود. بدین ترتیب تراز منابع و مصارف در راستای تحقق دستور مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در لایحه بودجه سال 1400 بدینترتیب اعمال میشود که در ابتدا مبلغ 53 هزار میلیارد تومان از محل افزایش فروش اوراق مالی صورت میگیرد و همچنین مبلغ 40 هزار میلیارد تومان از محل صرفهجویی حین اجرا و کاهش تخصیص مصارف توسط سازمان برنامه و بودجه کشور عملیاتی خواهد شد.
سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفت، اصلاح میشود
در همین حال یکصد و نود و دومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روز سهشنبه به ریاست حسن روحانی رئیس جمهوری تشکیل شد. در این جلسه گزارش رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره مذاکرات پیرامون لایحه بودجه 1400 در مجلس شورای اسلامی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
رئیس جمهوری در این جلسه تأکید کرد: با توجه به نظر مقام معظم رهبری درخصوص سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفت، دولت اصلاحیه لازم را در مورد درآمد بودجه پیشنهادی ارائه میکند و همزمان حداکثر صرفهجویی در مصارف را اعمال خواهد کرد. روحانی گفت: رویکرد دولت نسبت به منابع جدید درآمدی در بودجه که بر اقتصاد کشور آثار تورمی نداشته باشد، مثبت است ولی باید دو ملاک واقعی بودن درآمدها و تحمیل نشدن فشار برمردم بهطور دقیق مورد توجه قرار گیرد.
جزئیات اصلاح ارقام بودجه
اما جزئیات اصلاح ارقام بودجه شامل چه جزئیاتی است؟ مژگان خانلو، سخنگوی بودجه ۱۴۰۰، درباره منابعی که به وسیله نامه رهبری از بودجه کسر میشود، گفت: نامه رهبری سه جزء دارد. جزء اول، کاهش ۴۰ هزار میلیارد تومانی منابع درآمدی به دلیل حذف مابهالتفاوت ۱۸ درصد صندوق توسعه ملی به ازای صادرات بیش از یک میلیون بشکه در روز، جزء دوم افزایش ۵۰ هزار میلیارد تومانی مصارف به دلیل حذف امکان استفاده از منابع صندوق برای بند ه تبصره ۴ و جزء سوم افزایش ۳ هزار میلیارد تومانی مصارف به دلیل بازپرداخت اقساط صندوق در سررسید ۱۴۰۰ است.
وی درگفتوگو با مهریادآوری کرد: بنابراین در مجموع حدود ۵۳ هزار میلیارد تومان به مصارف افزوده میشود و باید برای ۹۳ هزار میلیارد تومان منابع جدید پیشبینی صورت گیرد.
خانلو در پاسخ به این سؤال که چه منابعی برای جبران این کسری در نظر گرفته خواهد شد، گفت: این ۹۳ هزار میلیارد تومان احتمالاً از ترکیب اصلاح ارقام مالیات، انتشار اوراق مالی اسلامی و واگذاری سهام دولت تأمین خواهد شد که بیشترین منابع از طریق مالیات سپس فروش اوراق و در نهایت فروش سهام جبران میشود البته این اصلاحات باید با همفکری و هماهنگی دولت و مجلس انجام شود. وی افزود: مقدار اوراق پیشبینی شده در لایحه کمتر از عملکرد ۹ماهه امسال است بنابراین ظرفیت لازم برای افزایش آن وجود دارد. سخنگوی بودجه ۱۴۰۰ درباره چگونگی افزایش درآمدهای مالیاتی گفت: افزایش پایههای مالیاتی جدید نیاز به تصویب قانون دائمی مجلس دارد که اگر در تصویب قانون تسریع شود قطعاً ظرفیت وصول ایجاد خواهد شد. در اصلاحیه لایحه بودجه از طریق جلوگیری از فرار مالیاتی، ساماندهی معافیتهای مالیاتی، قانون پایانههای فروشگاهی، مالیات معوق و مالیاتستانی هوشمند امکان وصول منابع مالیاتی بیشتر وجود دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که لایحه اصلاح مالیاتهای مستقیم ۳ سال است که در دولت مانده اما هنوز به مجلس نیامده است، گفت: نیازی نیست که تصویب این لایحه قبل از تصویب بودجه باشد بلکه هر زمان که تصویب شود منابع آن وصول میشود و صرف مصارف بودجه میشود.
چند بودجه چند دوازدهم به تصویب رسیده است
تا پیش از ارسال نامه رئیس جمهوری به مجلس، گمانهزنیهایی از تصویب بودجه چند دوازدهم و حتی رد کلیات بودجه مطرح میشد که دراین زمینه کارشناسان اقتصادی نسبت به چنین تصمیماتی هشدار دادند. در واقع با توجه به اینکه بودجه برای 12 ماه تدوین و پیشبینی میشود، علیالحساب شدن آن تنها برای چندماه مانعی بزرگ برسر راه اجرای پروژههای مختلف است.
بررسی تاریخچه بودجههای سنواتی پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد که تعداد بودجههایی که به صورت چند دوازدهم به تصویب رسیده انگشتشمار بوده است. در سالهای 1358، 1359 و 1360 به دلیل شرایط خاص کشور پس از انقلاب اسلامی شورای انقلاب تصمیم به تصویب بودجههای چند دوازدهمی گرفت. بدینترتیب در سال 58 بودجه سه دوازدهم و در دو سال بعدی سه دوازدهم به تصویب رسید تا در فرصت مناسب بودجه سالیانه مصوب شود. اما به غیر سالهای خاص ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در دولت دهم نیز به دلیل تأخیر طولانی در تقدیم لایحه بودجه به مجلس، این اتفاق تکرار شد. بنابراین و پس از سالها در سال 1389 بودجه دو دوازدهم به تصویب رسید و طولانی شدن دوباره فرآیند تقدیم لایحه بودجه به مجلس باعث تکرار تصویب بودجه دو دوازدهم در بودجه 1390 شد. همچنین بودجه سال 1392 نیز باز هم به علت تأخیر به صورت سه دوازدهم مصوب شد.
مسئول تدوین بودجه چند دوازدهم دولت است
طبق ماده 186 آییننامه داخلی مجلس، دولت موظف است لایحه بودجه سالانه کل کشور را حداکثر تا پانزدهم آذرماه هر سال به مجلس تسلیم کند. در ماده 188 این قانون نیز آمده است: چنانچه لایحه بودجه سالانه کشور تا تاریخ تعیین شده در این آییننامه به مجلس تسلیم نشود دولت موظف است لایحه چنددوازدهم بودجه را نیز به مجلس تسلیم کند. نگاهی به این دو ماده نشان میدهد که دولت موظف است لایحه بودجه چنددوازدهم را به مجلس تقدیم کند. لایحه بودجه چنددوازدهم یک بودجه اضطراری را در اختیار دولت برای مدت چند ماه که طول ماههای آن را مجلس تعیین میکند و معمولاً سه ماهه است، قرار میدهد تا صرف هزینههای جاری و پرداخت حقوق کارکنان دولت شود. نمایندگان میتوانند به دولت پیشنهاد دهند تا براساس عملکرد سال قبل، لایحه بودجه چنددوازدهم را متناسب با نیازهای خود با قید دو فوریت آماده کند.
تغییر ارقام اساسی بودجه توسط مجلس ممکن نیست
درخصوص اصل 52 قانون اساسی در مورد اختیار نمایندگان طبق اصل 75 قانون اساسی (امکان اصلاح قانون بودجه) پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با طرح نمایندگان، در سال 1374 رئیس مجلس وقت نظریه تفسیری شورای نگهبان را خواستار شده بود. براین اساس، لزوم تنظیم و تقدیم لایحه درخصوص بودجه سالانه کل کشور و متمم آن توسط دولت نظریه تفسیری شماره 287 مورخه 17 خرداد 1374 در پاسخ نامه شماره 3828 – ق مورخه 18 اردیبهشت 1374 مجلس شورای اسلامی مشعر بر این است که بودجه سالانه کل کشور و متمم آن و اصلاحات بعدی مربوط – درغیر مورد تغییر و ارقام بودجه –باید به صورت لایحه و از سـوی دولت تقدیم مجلس شود. همچنین عدم امکان تصویب متمم و چنددوازدهم با طرح نمایندگان و عدم امکان تغییر در ارقام مؤثر در کل بودجه نظریه تفسیری شماره 5146/2/78 مورخه 24 مرداد 1378 در پاسخ به نامه شماره 3044 -ق مورخه 25 اردیبهشت 1378 مجلس مشعر بر این است که تغییر در ارقام بودجه به نحوی که در کل بودجه تأثیر بگذارد به وسیله طرح قانونی با توجه به اصل 52 قانون اساسی امکانپذیر نیست و همچنین تصویب متمم و چند دوازدهم بودجه از طریق طرح قانونی با توجه به اصل 52 قانون اساسی جایز نیست.
کلیات بودجه ۱۴۰۰ در کمیسیون تلفیق تصویب شد
کلیات لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۰ در جلسه دیروز کمیسیون تلفیق مجلس به تصویب رسید. به گزارش مهر، جلسه کمیسیون تلفیق بودجه سال ۱۴۰۰ جهت بررسی کلیات این لایحه عصر روزگذشته برگزار شد. در نهایت، کلیات لایحه بودجه به رأی گذاشته شد و با ۲۳ رأی موافق، ۱۹ رأی مخالف و ۱ رأی ممتنع تصویب شد.بر این اساس، اعضای کمیسیون تلفیق وارد بررسی درآمدها و سپس هزینهها به تناسب درآمدها خواهند شد و پس از دو هفته، نتیجه بررسیها به صحن ارجاع میشود.
پیش از این علی نیکزاد ، نایب رییس مجلس گفته بود ، درصورتی که نامه رئیس جمهوری درخصوص چگونگی اصلاح بودجه به مجلس واصل شود، کمیسیون تلفیق کلیات را تصویب کرده و جزئیات آن طبق روال قانونی اصلاح خواهد شد. بدین ترتیب با توجه به نامه روزگذشته رئیس جمهوری به رئیس مجلس رد کلیات از دستورکار مجلس خارج شد و مجلسیان به سراغ اصلاح بخشهایی از بودجه رفتند.
نامه روحانی درباره اصلاح بودجه 1400
روز گذشته رئیس جمهوری با صدور نامهای به رئیس مجلس، پیشنهادات خود را درباره اصلاح لایحه بودجه 1400 ارائه کرد. براساس این نامه که بازگشت به نامههای قبلی رئیس مجلس و رئیس دفتر مقام معظم رهبری صادر شده است، آثار تغییرات مزبور در لایحه بودجه 1400 باعث افزایش مصارف به میزان 53 هزار میلیارد تومان میشود که این مبلغ شامل بازپرداخت تعهدات دولت به صندوق توسعه ملی بابت اقساط تسهیلات 175 میلیون یورویی به بیمه سلامت به میزان 3 هزار میلیارد تومان و افزایش مصارف بابت جبران موارد مندرج در جدول بند هـ تبصره 4 به میزان 50 هزار میلیارد تومان میشود.
دومین اثر اصلاح نیز در این نامه، کاهش منابع ناشی از مجوز استفاده از 18 درصد سهم صندوق توسعه ملی صرفاً در صادرات یک میلیون بشکه در روز به میزان 40 هزار میلیارد تومان خواهد بود. بدین ترتیب تراز منابع و مصارف در راستای تحقق دستور مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در لایحه بودجه سال 1400 بدینترتیب اعمال میشود که در ابتدا مبلغ 53 هزار میلیارد تومان از محل افزایش فروش اوراق مالی صورت میگیرد و همچنین مبلغ 40 هزار میلیارد تومان از محل صرفهجویی حین اجرا و کاهش تخصیص مصارف توسط سازمان برنامه و بودجه کشور عملیاتی خواهد شد.
سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفت، اصلاح میشود
در همین حال یکصد و نود و دومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روز سهشنبه به ریاست حسن روحانی رئیس جمهوری تشکیل شد. در این جلسه گزارش رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره مذاکرات پیرامون لایحه بودجه 1400 در مجلس شورای اسلامی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
رئیس جمهوری در این جلسه تأکید کرد: با توجه به نظر مقام معظم رهبری درخصوص سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفت، دولت اصلاحیه لازم را در مورد درآمد بودجه پیشنهادی ارائه میکند و همزمان حداکثر صرفهجویی در مصارف را اعمال خواهد کرد. روحانی گفت: رویکرد دولت نسبت به منابع جدید درآمدی در بودجه که بر اقتصاد کشور آثار تورمی نداشته باشد، مثبت است ولی باید دو ملاک واقعی بودن درآمدها و تحمیل نشدن فشار برمردم بهطور دقیق مورد توجه قرار گیرد.
جزئیات اصلاح ارقام بودجه
اما جزئیات اصلاح ارقام بودجه شامل چه جزئیاتی است؟ مژگان خانلو، سخنگوی بودجه ۱۴۰۰، درباره منابعی که به وسیله نامه رهبری از بودجه کسر میشود، گفت: نامه رهبری سه جزء دارد. جزء اول، کاهش ۴۰ هزار میلیارد تومانی منابع درآمدی به دلیل حذف مابهالتفاوت ۱۸ درصد صندوق توسعه ملی به ازای صادرات بیش از یک میلیون بشکه در روز، جزء دوم افزایش ۵۰ هزار میلیارد تومانی مصارف به دلیل حذف امکان استفاده از منابع صندوق برای بند ه تبصره ۴ و جزء سوم افزایش ۳ هزار میلیارد تومانی مصارف به دلیل بازپرداخت اقساط صندوق در سررسید ۱۴۰۰ است.
وی درگفتوگو با مهریادآوری کرد: بنابراین در مجموع حدود ۵۳ هزار میلیارد تومان به مصارف افزوده میشود و باید برای ۹۳ هزار میلیارد تومان منابع جدید پیشبینی صورت گیرد.
خانلو در پاسخ به این سؤال که چه منابعی برای جبران این کسری در نظر گرفته خواهد شد، گفت: این ۹۳ هزار میلیارد تومان احتمالاً از ترکیب اصلاح ارقام مالیات، انتشار اوراق مالی اسلامی و واگذاری سهام دولت تأمین خواهد شد که بیشترین منابع از طریق مالیات سپس فروش اوراق و در نهایت فروش سهام جبران میشود البته این اصلاحات باید با همفکری و هماهنگی دولت و مجلس انجام شود. وی افزود: مقدار اوراق پیشبینی شده در لایحه کمتر از عملکرد ۹ماهه امسال است بنابراین ظرفیت لازم برای افزایش آن وجود دارد. سخنگوی بودجه ۱۴۰۰ درباره چگونگی افزایش درآمدهای مالیاتی گفت: افزایش پایههای مالیاتی جدید نیاز به تصویب قانون دائمی مجلس دارد که اگر در تصویب قانون تسریع شود قطعاً ظرفیت وصول ایجاد خواهد شد. در اصلاحیه لایحه بودجه از طریق جلوگیری از فرار مالیاتی، ساماندهی معافیتهای مالیاتی، قانون پایانههای فروشگاهی، مالیات معوق و مالیاتستانی هوشمند امکان وصول منابع مالیاتی بیشتر وجود دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که لایحه اصلاح مالیاتهای مستقیم ۳ سال است که در دولت مانده اما هنوز به مجلس نیامده است، گفت: نیازی نیست که تصویب این لایحه قبل از تصویب بودجه باشد بلکه هر زمان که تصویب شود منابع آن وصول میشود و صرف مصارف بودجه میشود.
چند بودجه چند دوازدهم به تصویب رسیده است
تا پیش از ارسال نامه رئیس جمهوری به مجلس، گمانهزنیهایی از تصویب بودجه چند دوازدهم و حتی رد کلیات بودجه مطرح میشد که دراین زمینه کارشناسان اقتصادی نسبت به چنین تصمیماتی هشدار دادند. در واقع با توجه به اینکه بودجه برای 12 ماه تدوین و پیشبینی میشود، علیالحساب شدن آن تنها برای چندماه مانعی بزرگ برسر راه اجرای پروژههای مختلف است.
بررسی تاریخچه بودجههای سنواتی پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد که تعداد بودجههایی که به صورت چند دوازدهم به تصویب رسیده انگشتشمار بوده است. در سالهای 1358، 1359 و 1360 به دلیل شرایط خاص کشور پس از انقلاب اسلامی شورای انقلاب تصمیم به تصویب بودجههای چند دوازدهمی گرفت. بدینترتیب در سال 58 بودجه سه دوازدهم و در دو سال بعدی سه دوازدهم به تصویب رسید تا در فرصت مناسب بودجه سالیانه مصوب شود. اما به غیر سالهای خاص ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در دولت دهم نیز به دلیل تأخیر طولانی در تقدیم لایحه بودجه به مجلس، این اتفاق تکرار شد. بنابراین و پس از سالها در سال 1389 بودجه دو دوازدهم به تصویب رسید و طولانی شدن دوباره فرآیند تقدیم لایحه بودجه به مجلس باعث تکرار تصویب بودجه دو دوازدهم در بودجه 1390 شد. همچنین بودجه سال 1392 نیز باز هم به علت تأخیر به صورت سه دوازدهم مصوب شد.
مسئول تدوین بودجه چند دوازدهم دولت است
طبق ماده 186 آییننامه داخلی مجلس، دولت موظف است لایحه بودجه سالانه کل کشور را حداکثر تا پانزدهم آذرماه هر سال به مجلس تسلیم کند. در ماده 188 این قانون نیز آمده است: چنانچه لایحه بودجه سالانه کشور تا تاریخ تعیین شده در این آییننامه به مجلس تسلیم نشود دولت موظف است لایحه چنددوازدهم بودجه را نیز به مجلس تسلیم کند. نگاهی به این دو ماده نشان میدهد که دولت موظف است لایحه بودجه چنددوازدهم را به مجلس تقدیم کند. لایحه بودجه چنددوازدهم یک بودجه اضطراری را در اختیار دولت برای مدت چند ماه که طول ماههای آن را مجلس تعیین میکند و معمولاً سه ماهه است، قرار میدهد تا صرف هزینههای جاری و پرداخت حقوق کارکنان دولت شود. نمایندگان میتوانند به دولت پیشنهاد دهند تا براساس عملکرد سال قبل، لایحه بودجه چنددوازدهم را متناسب با نیازهای خود با قید دو فوریت آماده کند.
تغییر ارقام اساسی بودجه توسط مجلس ممکن نیست
درخصوص اصل 52 قانون اساسی در مورد اختیار نمایندگان طبق اصل 75 قانون اساسی (امکان اصلاح قانون بودجه) پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با طرح نمایندگان، در سال 1374 رئیس مجلس وقت نظریه تفسیری شورای نگهبان را خواستار شده بود. براین اساس، لزوم تنظیم و تقدیم لایحه درخصوص بودجه سالانه کل کشور و متمم آن توسط دولت نظریه تفسیری شماره 287 مورخه 17 خرداد 1374 در پاسخ نامه شماره 3828 – ق مورخه 18 اردیبهشت 1374 مجلس شورای اسلامی مشعر بر این است که بودجه سالانه کل کشور و متمم آن و اصلاحات بعدی مربوط – درغیر مورد تغییر و ارقام بودجه –باید به صورت لایحه و از سـوی دولت تقدیم مجلس شود. همچنین عدم امکان تصویب متمم و چنددوازدهم با طرح نمایندگان و عدم امکان تغییر در ارقام مؤثر در کل بودجه نظریه تفسیری شماره 5146/2/78 مورخه 24 مرداد 1378 در پاسخ به نامه شماره 3044 -ق مورخه 25 اردیبهشت 1378 مجلس مشعر بر این است که تغییر در ارقام بودجه به نحوی که در کل بودجه تأثیر بگذارد به وسیله طرح قانونی با توجه به اصل 52 قانون اساسی امکانپذیر نیست و همچنین تصویب متمم و چند دوازدهم بودجه از طریق طرح قانونی با توجه به اصل 52 قانون اساسی جایز نیست.
کلیات بودجه ۱۴۰۰ در کمیسیون تلفیق تصویب شد
کلیات لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۰ در جلسه دیروز کمیسیون تلفیق مجلس به تصویب رسید. به گزارش مهر، جلسه کمیسیون تلفیق بودجه سال ۱۴۰۰ جهت بررسی کلیات این لایحه عصر روزگذشته برگزار شد. در نهایت، کلیات لایحه بودجه به رأی گذاشته شد و با ۲۳ رأی موافق، ۱۹ رأی مخالف و ۱ رأی ممتنع تصویب شد.بر این اساس، اعضای کمیسیون تلفیق وارد بررسی درآمدها و سپس هزینهها به تناسب درآمدها خواهند شد و پس از دو هفته، نتیجه بررسیها به صحن ارجاع میشود.
سعید لیلاز پاسخ میدهد که سردار سلیمانی برای ایران چه کرد
سلیمانی«آرش» ایرانی در دنیای واقعی
مرتضی گل پور
خبرنگار
قاسم سلیمانی که بود، برای ایران چه کرد و چرا ترور شد؟ جناحبندیهای سیاسی و فضاسازیهای اپوزیسیون همچون غباری است که مانع شناخت کامل این سرباز ملی و شهید راه میهن میشود. باوجود این، حضور میلیونی ایرانیان در مراسم تشییع پیکر او و وداع باشکوه با این سرباز وطن نشان داد که برای ایرانیان و حتی سردار سلیمانی، قطببندیهای سیاسی، فرع کشورخواهی و وطن دوستی بوده و هست. این دیدگاهی است که سعید لیلاز، استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هم بر آن صحه میگذارد. به باور لیلاز، فراتر از جناح بندیهای داخلی بودن، ملی رفتار کردن و اسلامی اندیشیدن، تواناییهای حرفهای و نظامی، سردار سلیمانی را در زمره سرداران بزرگ تاریخ قرار میدهد که حالا حالا بدیلی نخواهد داشت. او فقدان این شخصیت را برای آینده ایران خطرناک میداند و معتقد است که اتفاقاً امریکاییها با شهادت سردار سلیمانی، آینده ایران را هدف گرفتند. این گفتوگو را بخوانید.
یک سال از ترور و شهادت سردار سلیمانی گذشت. برای شما بهعنوان یک کنشگر سیاسی در ایران، او چگونه شخصیتی بود؟
نمیتوانم بدرستی به شما منتقل کنم که چقدر از شهادت ایشان هم متأثر و هم خشمگین شدم. احساس ویژهای است که با گذشت یک سال از شهادت ایشان هنوز برطرف نشده و باوجود گذشت یک سال از این ماجرا هنوز حفره این فقدان در قلب من هست. من از شهادت آقای سلیمانی بسیاربسیار متأثر شدم، نه فقط از باب خدماتی که به ایران کرده بود، بلکه او برای ایران یک شخصیت قهرمان، بزرگ و بیبدیل بود. پس از شهادت او در مقالهای نوشتم که شهید سلیمانی برای ایران درست مانند آرش کمانگیر بود، مانند آرش کمانگیر خدمت کرد و مانند آرش جانش را بر سر آرمانهای خود، بویژه ایران گذاشت.
چرا شهید سلیمانی را با آرش مقایسه میکنید؟
آنچه که آقای سلیمانی را برای من شبیه آرش میکرد، این واقعیت بود که آرش نیز در افسانهها و اسطورهها مرزهای ایران را به رود جیحون رساند، اما سلیمانی این بار نه در اسطوره و افسانه، بلکه در واقعیت مرزهای معنوی ایران را به دریای مدیترانه رساند. افسوس میخورم که ما از نظر رفتارهای داخلی و جناح بندیهای داخلی در شرایطی هستیم و جناحها و برخی مسئولان در حاکمیت گاهی رفتارهایی انجام میدهند که باعث میشود مردم ما بر اثر عصبانیتهای زودگذر و موضعی، این خدمات را نبینند یا به اهمیت آن پی نبرند. اما چنانکه امروز به خدمات سرتیپ دریادار بایندر، فرمانده ناوگان دریایی ایران در خلیج فارس هنگام هجوم متفقین به ایران افتخار میکنیم، معتقدم سلیمانی نیز خیلی خیلی زودتر جایگاه خود را پیدا خواهد کرد و همگان به عظمت کار او پی خواهند برد که چگونه مرزهای ایران را از شرق به افغانستان و از غرب به سوریه افزایش داد و این کار به لحاظ نظامی و ژئوپلیتیک کار شهید سلیمانی بود و نه کس دیگری. او فرمانده بزرگ این کار بود و در آخر هم مانند آرش جان خود را بر سر این کار گذاشت، اما این بار به جای اینکه در اسطوره و افسانه این اتفاق بیفتد، او در واقعیت این کار را انجام داد اما این تنها جنبه عظمت این مرد نبود. او در تمام عمرش تا جایی که برای او ممکن بود و این کار هم تقریباً مأموریت ناممکنی بود که او بهخوبی از عهده آن برآمد، این بود که خود را از دعواها و جناح بندیهای داخلی برکنار نگه داشت و یک سرباز واقعی میهن بود. از این جنبه سلیمانی یک سرباز حرفهای واقعی بود و خودش را آغشته به جناح بندیهای داخلی نکرد. معنای این امر این نیست که او به انقلاب اسلامی عشق نمیورزید، چراکه اساساً او برخاسته و برکشیده انقلاب اسلامی بود، اما انقلاب اسلامی را مانند بسیاری دیگر به دعواهای داخلی جناحی فرونکاهید. به همین خاطر است که امروز یاد و خاطره شهید سلیمانی در سینه هر پسر و دختر جوانی هست. این ویژگی بسیار مهم او بود. یعنی باوجود آن همه کفایت و با آن همه شجاعت و خردمندی که به حد کمال داشت، خود را درگیر جناح بندیها نمیکرد یا اینکه خود را به چرب و شیرین روزگار آغشته نمیکرد و تا آخر عمر از خوشامد این جناح و آن جناح پرهیز کرد. این امر روح بزرگ او را نشان میدهد و نشان میدهد چقدر او به مسائل ایران نگاه ژئوپلیتیک داشت. این امر نیز به نوبه خود ویژگی سوم او را نشان میدهد و آن اینکه این مرد چقدر میتوانست برای آینده ایران مفید باشد. یعنی با توجه به خاستگاه و پایگاه ملی که داشت، میتوانست چه جایگاه بزرگ و مهمی داشته باشد. پس از شهادت او، در مصاحبه با یک روزنامه اروپایی گفتم که ایالات متحده امریکا فقط سردار سلیمانی را شهید نکرد، بلکه آینده ایران و همچنین میانه روی در ایران را هدف قرار داد، بویژه این روزها ما خلأ کسی مانند سلیمانی و آقای هاشمی رفسنجانی را خیلی بیشتر از هر زمان دیگری احساس میکنیم.
یکی دیگر از ویژگیهای سردار سلیمانی این بود که اگر در منطقهای حضور داشت، خواه بخشی از ایران باشد، یا عراق و سوریه، جامعه شناسی، تاریخ، اقتصاد و سیاست و محیط آنجا را بهخوبی میشناخت.
به این دلیل که او یک سرباز صرف نبود، بلکه یک رهبر ژئوپلیتیک بود. یک استراتژیست بود. ما نمونه شهید سلیمانی را خیلی کم داریم. سلیمانی را در زمره رهبران بسیار محدود نظامی تاریخ قرار میدهد. معتقدم این جنبه بسیار سخت است که ما بتوانیم کس دیگری را مانند شهید سلیمانی پیدا کنیم. شاید خیلیها دوست داشته باشند که مانند شهید سلیمانی شوند، اما هرگز نخواهند توانست، زیرا این امر نیازمند یک خویشتنداری در زمینه عدم دخالت در مسائل و جناحبندیهای داخلی است که کاری بسیار سخت و طاقت فرساست که آدم بتواند خود را از این مسائل کنار نگه دارد و به این یا آن جناح پاسخ ندهد، بلکه یک سرباز حرفهای باشد که روی آرمانهای خود باقی بماند.
همین که اشاره کردید، شهید سلیمانی روابط خوبی با همه افراد از همه جناحها داشت و اینطور نبود که خود را به یک جناح محدود کند. مثلاً آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری گفت که ما هر هفته، روز مشخصی با ایشان جلسه داشتیم، یا هر هفته جلسه منظمی هم با آقای ظریف، وزیر امور خارجه داشتند. حتی رابطه ایشان با آیتالله هاشمی هم در همه این سالها ادامه داشت و این روابط درحالی بود که کشور درگیر بگومگوها، خط کشیها و جنجالهای سیاسی بسیاری است، اما شهید سلیمانی فرای این جناحبندیها رفتار میکرد.
من از این جلسه با آقای جهانگیری مطلع هستم. جالب است که بدانید رفتار، شخصیت و سلوک این مرد به گونهای بود که این رفتار، یعنی مراوده با چهرههایی که نام بردید، سوء ظنی را برنمی انگیخت. به عبارت دیگر، طوری رفتار میکرد که هیچ کس در ساخت قدرت متعرض او نمیشد یا این ملاقاتها و رابطهها کسی را نگران نمیکرد، چه بسا شاید رفتار دیگران این نگرانی را ایجاد کند. او عمر خود را به گونهای گذراند که کسی شبههای از این بابت که او از این رابطهها صرفاً به نفع خودش بهرهبرداری کند یا نگرانی دیگران را برانگیزد، به خود راه نداد. من بسیار بعید میدانم که حالا حالاها مانند او را داشته باشیم.
نحوه شهادت ایشان هم خیلی تلخ و مظلومانه بود.
نحوه شهادت ایشان برای من بسیار بسیار برخورنده بود. رسماً اعلام میکنم که بشدت طرفدار یک انتقام سخت درباره شهید سلیمانی هستم و نباید کوچکترین اهمالی در این زمینه بکنیم. حتی اگر صد سال طول بکشد ما نباید در این زمینه کوتاه بیاییم و این مسأله را فراموش کنیم. ضربه بسیار سختی برای ما بود و برای شخص من ضربه حیثیتی بسیار بزرگی بود، هرچند این ترور کوچکترین اهمیت نظامی برای امریکا نداشت، اما آسیب بزرگی به کشور زد.
گفتید میدانستید که ایشان جلسه منظمی با دکتر جهانگیری داشتند. از محتوای این جلسه هم اطلاع دارید؟
اصلاً و ابداً از جزئیات این جلسه چیزی نمیدانم، اما در همان زمان صرفاً میدانستم که این جلسات برگزار میشود. من فکر میکنم شهید سلیمانی یک رابط امین رهبری بود. یا اینطور میتوانم بگویم که شهید سلیمانی یک رابط امین بخش اصلی نظام جمهوری اسلامی یعنی اصلاحطلبان با دفتر رهبری بود. ما اصلاحطلبان میگوییم صاحب این انقلاب هستیم. در زندان اوین، یکی از بازجویان با من از استکبار جهانی میگفت، به ایشان گفتم که اساساً اصطلاح استکبار جهانی را ما به شما آموختیم که خودشان تأیید میکردند. منظور اینکه اگر امروز اینکه اصلاحطلبان اعتماد به نفس ندارند، مسأله دیگری است، اما واقعیت این است که اساس این انقلاب برای اصلاحطلبان است. بهنظر من میرسد که آقای سلیمانی یک رابط و یک انتقال دهنده امین صادق و قابل اتکا از تمامی بدنه دلسوز جناح اصلاحطلب به دفتر رهبری بود. از این جنبه هم ممکن است خسارت بزرگی به کشور وارد شده باشد. من بدون اینکه جزئیات این جلسات را بدانم، از دور در جریان این جلسات بودم و میدانستم که این تماسها هست و همیشه سردار سلیمانی یک اتکای قلبی برای همه دوستان ما بود که اگر بخواهند چیزی را بدون کم و کاست و با نهایت صداقت به بالا منتقل کنند، او با نهایت دلسوزی و امانتداری این کار را انجام میداد.
باوجود آنچه که درباره شهید سلیمانی گفتید، اپوزیسیون جمهوری اسلامی عبارتهایی را برای شهید سلیمانی بکار میبرد که ترامپ و پمپئو بکار بردند. چرا اپوزیسیون ما به این فلاکت دچار شده که حتی روح ملیگرایی خود را هم از دست داده است؟
برای اینکه اپوزیسیون ایران از بهدست گرفتن کنترل یا نفوذ در قلب مردم ایران ناامید شده است. بهطور کلی هرکس که بخواهد در ساختار سیاسی ایران تأثیر بگذارد، اگر به داخل ایران نیاید، این تأثیرگذاری غیرممکن است. یا اگر بخواهد در داخل ایران کار کند، اگر صلح طلبانه کار نکند هم غیرممکن است. به این دلیل میبینید که حتی نیروهایی مانند جبهه ملی که ممکن است نظام را قبول نداشته باشند، حاضر نیستند از ایران خارج شوند زیرا هرکس از ایران خارج شده است، ارتباط خود را با ملت ایران از دست میدهد و آرامآرام به مرتبه سکتاریسم یا پرت افتادگی از توده نزول میکند. فقط باید در داخل باشی تا بفهمی که ایران، هیچ آیندهای غیر از نظام جمهوری اسلامی، در همین قانون اساسی و در همین آرایش و صورتبندی نیروهای سیاسی ندارد. و این واقعیت تنها وقتی فهمیده میشود که در داخل ایران باشید. براین اساس، آخرین راه حل این کشور گفتوگو درون نظام و گفتوگو درون کشور در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی است، همین قانون اساسی که آقای روحانی هم وقتی میخواهد از تغییر آن صحبت میکند، از داخل آن و از مکانیزم درونی آن یعنی رفراندوم صحبت میکند. ما میگوییم همین مکانیزم در داخل است که میتواند مشکلات را حل و نواقص را برطرف کند. نیروهایی که بیرون از ایران هستند قادر به درک این موضوع نیستند، زیرا به قول «مائو» مانند ماهی هستند که از آب بیرون افتاده است و از آنچه در داخل میگذرد، درکی ندارند.
در صورتبندی که از وضعیت ایران ارائه کردید، چهرهای مانند شهید قاسم سلیمانی چه نقش و کارکردی داشت؟
او درست جایی ایستاده بود که میتوانست همه را حول محور خود جمع کند. مطمئنم که ترور سردار سلیمانی به هیچ وجه یک ترور کور نبود. امریکاییها پیشبینی کرده بودند که پس از اعمال تحریمها علیه ایران، ایران قبل از اکتبر 2020 یا از هم پاشیده است یا تسلیم شده است. اما وقتی یقین پیدا کردند که ایران، نه از هم خواهد پاشید و نه تسلیم خواهد شد، سردار سلیمانی را ترور کردند تا شاید بتوانند ایران را از طریق جنگ یا از طریق تسلیم پای میز مذاکره بیاورند یا اینکه بتوانند با این ترور آینده ایران را هدف قرار داده و محو کنند. بهنظر من این ترور کاملاً سازمان یافته، برنامهریزی شده و مشخص بود و نتیجه و محصول تابآوری و ایستادگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ملت ایران بود. یعنی آقای سلیمانی جان خود را بر سر ایستادگی ملت ایران گذاشت. از این جنبه اطمینان دارم که اگر ایران شرایط تسلیم شدن یا فروپاشی را داشت، هیچ گاه امریکاییها دست به این کار نمیزدند. البته همین که این کار را کردند هم نتیجه عکسی داد، چرا که دیدید او با شهادت خود، همه ملت ایران را دور خود جمع کرد و همه ایرانیان دردمندانه برای او سوگواری کردند. این امر نشان داد یک سرباز و یک رجل ملی چطور میتواند در قلب ملت ایران باشد. واقعاً من از این جنبه هیچگاه آن بغض و آن تشییع پیکر در تهران را فراموش نمیکنم.
خبرنگار
قاسم سلیمانی که بود، برای ایران چه کرد و چرا ترور شد؟ جناحبندیهای سیاسی و فضاسازیهای اپوزیسیون همچون غباری است که مانع شناخت کامل این سرباز ملی و شهید راه میهن میشود. باوجود این، حضور میلیونی ایرانیان در مراسم تشییع پیکر او و وداع باشکوه با این سرباز وطن نشان داد که برای ایرانیان و حتی سردار سلیمانی، قطببندیهای سیاسی، فرع کشورخواهی و وطن دوستی بوده و هست. این دیدگاهی است که سعید لیلاز، استاد دانشگاه شهید بهشتی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هم بر آن صحه میگذارد. به باور لیلاز، فراتر از جناح بندیهای داخلی بودن، ملی رفتار کردن و اسلامی اندیشیدن، تواناییهای حرفهای و نظامی، سردار سلیمانی را در زمره سرداران بزرگ تاریخ قرار میدهد که حالا حالا بدیلی نخواهد داشت. او فقدان این شخصیت را برای آینده ایران خطرناک میداند و معتقد است که اتفاقاً امریکاییها با شهادت سردار سلیمانی، آینده ایران را هدف گرفتند. این گفتوگو را بخوانید.
یک سال از ترور و شهادت سردار سلیمانی گذشت. برای شما بهعنوان یک کنشگر سیاسی در ایران، او چگونه شخصیتی بود؟
نمیتوانم بدرستی به شما منتقل کنم که چقدر از شهادت ایشان هم متأثر و هم خشمگین شدم. احساس ویژهای است که با گذشت یک سال از شهادت ایشان هنوز برطرف نشده و باوجود گذشت یک سال از این ماجرا هنوز حفره این فقدان در قلب من هست. من از شهادت آقای سلیمانی بسیاربسیار متأثر شدم، نه فقط از باب خدماتی که به ایران کرده بود، بلکه او برای ایران یک شخصیت قهرمان، بزرگ و بیبدیل بود. پس از شهادت او در مقالهای نوشتم که شهید سلیمانی برای ایران درست مانند آرش کمانگیر بود، مانند آرش کمانگیر خدمت کرد و مانند آرش جانش را بر سر آرمانهای خود، بویژه ایران گذاشت.
چرا شهید سلیمانی را با آرش مقایسه میکنید؟
آنچه که آقای سلیمانی را برای من شبیه آرش میکرد، این واقعیت بود که آرش نیز در افسانهها و اسطورهها مرزهای ایران را به رود جیحون رساند، اما سلیمانی این بار نه در اسطوره و افسانه، بلکه در واقعیت مرزهای معنوی ایران را به دریای مدیترانه رساند. افسوس میخورم که ما از نظر رفتارهای داخلی و جناح بندیهای داخلی در شرایطی هستیم و جناحها و برخی مسئولان در حاکمیت گاهی رفتارهایی انجام میدهند که باعث میشود مردم ما بر اثر عصبانیتهای زودگذر و موضعی، این خدمات را نبینند یا به اهمیت آن پی نبرند. اما چنانکه امروز به خدمات سرتیپ دریادار بایندر، فرمانده ناوگان دریایی ایران در خلیج فارس هنگام هجوم متفقین به ایران افتخار میکنیم، معتقدم سلیمانی نیز خیلی خیلی زودتر جایگاه خود را پیدا خواهد کرد و همگان به عظمت کار او پی خواهند برد که چگونه مرزهای ایران را از شرق به افغانستان و از غرب به سوریه افزایش داد و این کار به لحاظ نظامی و ژئوپلیتیک کار شهید سلیمانی بود و نه کس دیگری. او فرمانده بزرگ این کار بود و در آخر هم مانند آرش جان خود را بر سر این کار گذاشت، اما این بار به جای اینکه در اسطوره و افسانه این اتفاق بیفتد، او در واقعیت این کار را انجام داد اما این تنها جنبه عظمت این مرد نبود. او در تمام عمرش تا جایی که برای او ممکن بود و این کار هم تقریباً مأموریت ناممکنی بود که او بهخوبی از عهده آن برآمد، این بود که خود را از دعواها و جناح بندیهای داخلی برکنار نگه داشت و یک سرباز واقعی میهن بود. از این جنبه سلیمانی یک سرباز حرفهای واقعی بود و خودش را آغشته به جناح بندیهای داخلی نکرد. معنای این امر این نیست که او به انقلاب اسلامی عشق نمیورزید، چراکه اساساً او برخاسته و برکشیده انقلاب اسلامی بود، اما انقلاب اسلامی را مانند بسیاری دیگر به دعواهای داخلی جناحی فرونکاهید. به همین خاطر است که امروز یاد و خاطره شهید سلیمانی در سینه هر پسر و دختر جوانی هست. این ویژگی بسیار مهم او بود. یعنی باوجود آن همه کفایت و با آن همه شجاعت و خردمندی که به حد کمال داشت، خود را درگیر جناح بندیها نمیکرد یا اینکه خود را به چرب و شیرین روزگار آغشته نمیکرد و تا آخر عمر از خوشامد این جناح و آن جناح پرهیز کرد. این امر روح بزرگ او را نشان میدهد و نشان میدهد چقدر او به مسائل ایران نگاه ژئوپلیتیک داشت. این امر نیز به نوبه خود ویژگی سوم او را نشان میدهد و آن اینکه این مرد چقدر میتوانست برای آینده ایران مفید باشد. یعنی با توجه به خاستگاه و پایگاه ملی که داشت، میتوانست چه جایگاه بزرگ و مهمی داشته باشد. پس از شهادت او، در مصاحبه با یک روزنامه اروپایی گفتم که ایالات متحده امریکا فقط سردار سلیمانی را شهید نکرد، بلکه آینده ایران و همچنین میانه روی در ایران را هدف قرار داد، بویژه این روزها ما خلأ کسی مانند سلیمانی و آقای هاشمی رفسنجانی را خیلی بیشتر از هر زمان دیگری احساس میکنیم.
یکی دیگر از ویژگیهای سردار سلیمانی این بود که اگر در منطقهای حضور داشت، خواه بخشی از ایران باشد، یا عراق و سوریه، جامعه شناسی، تاریخ، اقتصاد و سیاست و محیط آنجا را بهخوبی میشناخت.
به این دلیل که او یک سرباز صرف نبود، بلکه یک رهبر ژئوپلیتیک بود. یک استراتژیست بود. ما نمونه شهید سلیمانی را خیلی کم داریم. سلیمانی را در زمره رهبران بسیار محدود نظامی تاریخ قرار میدهد. معتقدم این جنبه بسیار سخت است که ما بتوانیم کس دیگری را مانند شهید سلیمانی پیدا کنیم. شاید خیلیها دوست داشته باشند که مانند شهید سلیمانی شوند، اما هرگز نخواهند توانست، زیرا این امر نیازمند یک خویشتنداری در زمینه عدم دخالت در مسائل و جناحبندیهای داخلی است که کاری بسیار سخت و طاقت فرساست که آدم بتواند خود را از این مسائل کنار نگه دارد و به این یا آن جناح پاسخ ندهد، بلکه یک سرباز حرفهای باشد که روی آرمانهای خود باقی بماند.
همین که اشاره کردید، شهید سلیمانی روابط خوبی با همه افراد از همه جناحها داشت و اینطور نبود که خود را به یک جناح محدود کند. مثلاً آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری گفت که ما هر هفته، روز مشخصی با ایشان جلسه داشتیم، یا هر هفته جلسه منظمی هم با آقای ظریف، وزیر امور خارجه داشتند. حتی رابطه ایشان با آیتالله هاشمی هم در همه این سالها ادامه داشت و این روابط درحالی بود که کشور درگیر بگومگوها، خط کشیها و جنجالهای سیاسی بسیاری است، اما شهید سلیمانی فرای این جناحبندیها رفتار میکرد.
من از این جلسه با آقای جهانگیری مطلع هستم. جالب است که بدانید رفتار، شخصیت و سلوک این مرد به گونهای بود که این رفتار، یعنی مراوده با چهرههایی که نام بردید، سوء ظنی را برنمی انگیخت. به عبارت دیگر، طوری رفتار میکرد که هیچ کس در ساخت قدرت متعرض او نمیشد یا این ملاقاتها و رابطهها کسی را نگران نمیکرد، چه بسا شاید رفتار دیگران این نگرانی را ایجاد کند. او عمر خود را به گونهای گذراند که کسی شبههای از این بابت که او از این رابطهها صرفاً به نفع خودش بهرهبرداری کند یا نگرانی دیگران را برانگیزد، به خود راه نداد. من بسیار بعید میدانم که حالا حالاها مانند او را داشته باشیم.
نحوه شهادت ایشان هم خیلی تلخ و مظلومانه بود.
نحوه شهادت ایشان برای من بسیار بسیار برخورنده بود. رسماً اعلام میکنم که بشدت طرفدار یک انتقام سخت درباره شهید سلیمانی هستم و نباید کوچکترین اهمالی در این زمینه بکنیم. حتی اگر صد سال طول بکشد ما نباید در این زمینه کوتاه بیاییم و این مسأله را فراموش کنیم. ضربه بسیار سختی برای ما بود و برای شخص من ضربه حیثیتی بسیار بزرگی بود، هرچند این ترور کوچکترین اهمیت نظامی برای امریکا نداشت، اما آسیب بزرگی به کشور زد.
گفتید میدانستید که ایشان جلسه منظمی با دکتر جهانگیری داشتند. از محتوای این جلسه هم اطلاع دارید؟
اصلاً و ابداً از جزئیات این جلسه چیزی نمیدانم، اما در همان زمان صرفاً میدانستم که این جلسات برگزار میشود. من فکر میکنم شهید سلیمانی یک رابط امین رهبری بود. یا اینطور میتوانم بگویم که شهید سلیمانی یک رابط امین بخش اصلی نظام جمهوری اسلامی یعنی اصلاحطلبان با دفتر رهبری بود. ما اصلاحطلبان میگوییم صاحب این انقلاب هستیم. در زندان اوین، یکی از بازجویان با من از استکبار جهانی میگفت، به ایشان گفتم که اساساً اصطلاح استکبار جهانی را ما به شما آموختیم که خودشان تأیید میکردند. منظور اینکه اگر امروز اینکه اصلاحطلبان اعتماد به نفس ندارند، مسأله دیگری است، اما واقعیت این است که اساس این انقلاب برای اصلاحطلبان است. بهنظر من میرسد که آقای سلیمانی یک رابط و یک انتقال دهنده امین صادق و قابل اتکا از تمامی بدنه دلسوز جناح اصلاحطلب به دفتر رهبری بود. از این جنبه هم ممکن است خسارت بزرگی به کشور وارد شده باشد. من بدون اینکه جزئیات این جلسات را بدانم، از دور در جریان این جلسات بودم و میدانستم که این تماسها هست و همیشه سردار سلیمانی یک اتکای قلبی برای همه دوستان ما بود که اگر بخواهند چیزی را بدون کم و کاست و با نهایت صداقت به بالا منتقل کنند، او با نهایت دلسوزی و امانتداری این کار را انجام میداد.
باوجود آنچه که درباره شهید سلیمانی گفتید، اپوزیسیون جمهوری اسلامی عبارتهایی را برای شهید سلیمانی بکار میبرد که ترامپ و پمپئو بکار بردند. چرا اپوزیسیون ما به این فلاکت دچار شده که حتی روح ملیگرایی خود را هم از دست داده است؟
برای اینکه اپوزیسیون ایران از بهدست گرفتن کنترل یا نفوذ در قلب مردم ایران ناامید شده است. بهطور کلی هرکس که بخواهد در ساختار سیاسی ایران تأثیر بگذارد، اگر به داخل ایران نیاید، این تأثیرگذاری غیرممکن است. یا اگر بخواهد در داخل ایران کار کند، اگر صلح طلبانه کار نکند هم غیرممکن است. به این دلیل میبینید که حتی نیروهایی مانند جبهه ملی که ممکن است نظام را قبول نداشته باشند، حاضر نیستند از ایران خارج شوند زیرا هرکس از ایران خارج شده است، ارتباط خود را با ملت ایران از دست میدهد و آرامآرام به مرتبه سکتاریسم یا پرت افتادگی از توده نزول میکند. فقط باید در داخل باشی تا بفهمی که ایران، هیچ آیندهای غیر از نظام جمهوری اسلامی، در همین قانون اساسی و در همین آرایش و صورتبندی نیروهای سیاسی ندارد. و این واقعیت تنها وقتی فهمیده میشود که در داخل ایران باشید. براین اساس، آخرین راه حل این کشور گفتوگو درون نظام و گفتوگو درون کشور در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی است، همین قانون اساسی که آقای روحانی هم وقتی میخواهد از تغییر آن صحبت میکند، از داخل آن و از مکانیزم درونی آن یعنی رفراندوم صحبت میکند. ما میگوییم همین مکانیزم در داخل است که میتواند مشکلات را حل و نواقص را برطرف کند. نیروهایی که بیرون از ایران هستند قادر به درک این موضوع نیستند، زیرا به قول «مائو» مانند ماهی هستند که از آب بیرون افتاده است و از آنچه در داخل میگذرد، درکی ندارند.
در صورتبندی که از وضعیت ایران ارائه کردید، چهرهای مانند شهید قاسم سلیمانی چه نقش و کارکردی داشت؟
او درست جایی ایستاده بود که میتوانست همه را حول محور خود جمع کند. مطمئنم که ترور سردار سلیمانی به هیچ وجه یک ترور کور نبود. امریکاییها پیشبینی کرده بودند که پس از اعمال تحریمها علیه ایران، ایران قبل از اکتبر 2020 یا از هم پاشیده است یا تسلیم شده است. اما وقتی یقین پیدا کردند که ایران، نه از هم خواهد پاشید و نه تسلیم خواهد شد، سردار سلیمانی را ترور کردند تا شاید بتوانند ایران را از طریق جنگ یا از طریق تسلیم پای میز مذاکره بیاورند یا اینکه بتوانند با این ترور آینده ایران را هدف قرار داده و محو کنند. بهنظر من این ترور کاملاً سازمان یافته، برنامهریزی شده و مشخص بود و نتیجه و محصول تابآوری و ایستادگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ملت ایران بود. یعنی آقای سلیمانی جان خود را بر سر ایستادگی ملت ایران گذاشت. از این جنبه اطمینان دارم که اگر ایران شرایط تسلیم شدن یا فروپاشی را داشت، هیچ گاه امریکاییها دست به این کار نمیزدند. البته همین که این کار را کردند هم نتیجه عکسی داد، چرا که دیدید او با شهادت خود، همه ملت ایران را دور خود جمع کرد و همه ایرانیان دردمندانه برای او سوگواری کردند. این امر نشان داد یک سرباز و یک رجل ملی چطور میتواند در قلب ملت ایران باشد. واقعاً من از این جنبه هیچگاه آن بغض و آن تشییع پیکر در تهران را فراموش نمیکنم.
تزریق واکسن ایرانی به «دختر» سازنده
گفتوگوی «ایران» با طیبه مخبر اولین زن داوطلب دریافت واکسن ایرانی: تلاش دانشمندان ایرانی به ما اعتماد به نفس و غرور میدهد
فریبا خان احمدی / سرانجام پس از 11 ماه چشم امید ایرانیان به دستهای توانگر محققان ایرانی برای دستیابی به واکسن کرونا در نهایت تاریخیترین روز در تقویم کرونایی کشور ثبت شد. در آستانه نزدیک شدن به یکسالگی شیوع ویروس کرونا در ایران، 9 دی ماه 99 یکی از بزرگترین اتفاقهای علمی در کشور رقم خورد و تزریق انسانی فاز یک مطالعات بالینی واکسن کرونای ایرانی با نام اختصاصی «کوو ایران برکت» روی چند نفر از داوطلبان آغاز شد. کوو ایران برکت؛ نخستین واکسن کرونای ساخت محققان ایرانی است که با تزریق روی سه داوطلب رونمایی شد. نخستین داوطلب تزریق واکسن هم فرزند محمد مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) بود که نخستین تزریق با موفقیت و بدون علائمی نظیر شوک و تب انجام گرفت. دومین تست واکسن روی دکتر علی عسگری معاون اجتماعی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) انجام شد.
داوطلب سوم هم مهندس خلیلی، مدیرعامل یکی از شرکتهای زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام بود. به گفته دکتر حسینی مدیر گروه مطالعات بالینی واکسن ایرانی کرونا؛ بعد از این مرحله به مرور مرحله نخست تا تزریق به داوطلب آخر که ۵۶ نفر هستند ادامه خواهد داشت. همچنین دو تزریق در روز صفر و ۱۴ انجام میشود و بعد از ۲۸ روز از آخرین تزریق نتایج اطلاعرسانی خواهد شد.
«طیبه مخبر فرزند محمد مخبر» که اولین داوطلب دریافت واکسن ایرانی بود، گفت: «خوشحالم، ولی نه فقط از اینکه به عنوان اولین نفر واکسن را تزریق میکنم، از اینکه این فرآیند علمی بهخوبی در کشور پیش رفته است.»
دکتر علی عسگری هم پس از تزریق واکسن کرونا در فاز یک مطالعات بالینی به عنوان داوطلب دوم گفت: «خودم پزشک هستم و نگران نبودم. این واکسن کاملاً ایمن است، در مراحل بعدی این موضوع ثابت خواهد شد.»
همچنین وزیربهداشت در رونمایی از «کوو ایران برکت» با اشاره به تجربه 100 ساله کشور در ساخت واکسن، ایران را به عنوان نخستین واکسنساز آسیا معرفی کرد و گفت: «امروز اولین تزریق را روی یک انسان انجام دادیم، این انسان عزیز دختر دکتر مخبر بود و پیام این عمل این بود که ما خون خود را رنگینتر از ملت نمیدانیم.» در ادامه این مراسم، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ه) نیز با بیان اینکه از سه مسیر دیگر تولید واکسن کرونا در حال انجام است، گفت: در حال حاضر توانایی داریم که از دو یا سه هفته آینده ماهانه ۱.۵ میلیون دوز از واکسن کرونا را در ایران طراحی و تولید کنیم. این در حالیاست که تجهیزاتی که آورده و متصل میشود، بخشی در داخل قابل تهیه هستند و این امکان را به ما میدهد تا بتوانیم بیش از ۱۲ میلیون دوز واکسن در ماه تولید کنیم. قطعاً اگر به این نقطه برسیم، دیگر چیزی به اسم مشکل واکسن نخواهیم داشت.
رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) ادامه داد: اکنون نیز با همت و تلاش ۲۴ ساعته دانشمندان ایرانی و حمایت و دلگرمی خانم دکتر محرز توانستیم اولین واکسن کرونا را در ایران تولید کنیم و با تمام توان برای توسعه این مسیر گام برمیداریم. مخبر تأکید کرد: علاوه بر این واکسن که امروز وارد فاز مطالعه بالینی انسانی شد، شش مسیر دیگر را برای تولید واکسن دنبال میکنیم و خدا را شاکرم که این دانشمندان با همت و تلاش شبانهروزی در این مسیر اقدام کردند. از شش مسیری که دنبال میکنیم، بجز واکسنی که امروز تزریق انسانیاش آغاز شد، سه مسیر دیگرمان هم در همین مراحل است.
وی افزود: واقعاً باید از تیم وزارت بهداشت که با شجاعت و اعتماد به نفس اقدام کردند، تشکر کنیم. خوشبختانه این اقدام انجام شده است. اینکه واکسن را به صورت آزمایشگاهی تولید کنیم، یک موضوع است و اینکه مشکل مردم را در حوزه واکسن حل کرد، مطلب دیگری است. ما این اقدامات را از روزهای اول آغاز کردیم و امروز ملت عزیزمان خاطرجمع باشند که قطعاً در حوزه واکسن با دانشمندان شجاع کشور، قطعاً کشور از نظر واکسن دچار مشکل نخواهد شد. در حال حاضر توانایی داریم که از دو یا سه هفته آینده ماهانه ۱.۵ میلیون دوز از واکسن کرونا را در ایران طراحی و تولید کنیم.
منتظر نتایج ایمنی و اثر بخشی فاز اول مطالعه بالینی هستیم
دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای پزشکی وزارت بهداشت درباره فرآیند تولید واکسن کرونای ایرانی به «ایران» میگوید: برای تولید هر دارو یا واکسن جدید یکسری مراحل علمی، اخلاقی و الزامات قانونی لازم است انجام شود. این الزامات و حساسیتها در مورد داروها یا واکسنهایی که اولین بار تولید میشوند خیلی جدیتر و متفاوت از تولید فرآوردهها یا داروهایی است که مشابه قبلی ساخته شده، وجود دارد. علاوه بر این حساسیت در مورد تولید واکسن به این دلیل که واکسن قرار است به جمعیتهای بزرگ میلیونی یا حتی میلیاردی تزریق شود، بسیار بیشتر است.
دکتر احسان شمسی کوشکی میافزاید: وقتی قرار است واکسنی تولید شود اصولاً شرکتهایی که توان فنی تولید را از قبل دارند، تکنولوژی و فناوریهای پایه را از پژوهشگران و محققان میگیرند و مراحل توسعه دانش فنی آن را در قالب کار پژوهشی با همکاری محققان پشیبانی میکنند.
به گفته وی، تولید یک واکسن جدید دو بخش مهم دارد؛ یک بخش تولید دانش فنی و تولید در آزمایشگاه و بخش بعدی تولید صنعتی در مقیاس بزرگ است. در مورد قدم اول که وجود دانش فنی است به دلیل توسعه زیرساختهای پژوهشی کشور طی سالهای گذشته، خوشبختانه فراهم بود. مراکز تحقیقاتی و پژوهشگرانی که در سالهای گذشته در این حوزه کارهای تحقیقاتی، آزمایشگاهی و فنی زیادی انجام داده بودند به این خودباوری رسیده بودند که میتوانند دانش فنی را تولید کنند.
دکتر شمسی کوشکی در ادامه میگوید: تولید واکسن با پلتفرمها و تکنولوژیهای مختلفی انجام میگیرد، برای مثال از ویروس کشته شده یا غیرفعال شده تا استفاده از پلتفرم MRNA یا DNA یا استفاده از ساب یونیت پروتئینها و فناوریهای متفاوتی میتوان واکسن تولید کرد. در کشور ما هم پژوهشگران با فناوریهای مختلف مرحله ساخت آزمایشگاهی واکسن کرونا را پیش بردهاند. در مورد تولید صنعتی البته موضوع بسیار متفاوت است و اینکه واکسنهای فعلی تولید شده در سطح جهان توسط شرکتهای بسیار بزرگ داروسازی مانند فایزر ساخته شدهاند نشان میدهد زیرساختهای تولید صنعتی یک فاکتور بسیار مهم و کلیدی در این مسیر به شمار میرود.
دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای پزشکی وزارت بهداشت با اشاره به مراحل ساخت واکسن عنوان میکند: در اولین مرحله تولید واکسن که مرحله پیشبالینی گفته میشود اول باید فرآورده در آزمایشگاه تولید و بعد روی حیوانات آزمایش شود. تست آزمایشگاهی پیچیدگی خودش را دارد، مثلاً کشت ویروس کشته شده در آزمایشگاه امکانات ویژه خودش را میطلبد. مرحله تست حیوانی، روی حیوانات مختلف مثل جوندگان، موش و نوعی خاصی از میمونها انجام میشود.
وی میگوید: در همان ماههای اولیه شیوع کووید19 در ایران بر اساس راهنمایی که با محوریت کمیته ملی واکسن کرونا و سازمان غذا و دارو برای شرکتها نوشته شد، قرار بر این شد هر شرکتی که متقاضی تولید واکسن است باید مدارک تحقیقات پیشبالینیاش را به اداره فرآوردههای بیولوژیک و آزمایشگاه مرجع کنترل سازمان غذا و دارو تحویل دهد. آن چیزی که تستهای حیوانی و آزمایشگاهی به ما میگویند اطلاعات اولیهای در مورد این است که اولاً آن واکسن ایمن و بعد هم مؤثر است یعنی ایمنی و اثربخشی دو بال توسعه واکسن است. بعد از آن سازمان غذا و دارو بر اساس دادههای حیوانی و آزمایشگاهی سایت تولید را چک میکند یا به اصطلاح GMP را بررسی میکند، یعنی شرکت باید طوری باشد که بتواند فرآورده را در جای درست از جمله محیط استرلیزه و فنی تولید کند. بعد از آنکه سازمان غذا و دارو ملاحظات آزمایشگاهی و حیوانی و کیفیت تولید فنی را تأیید کرد پیشنهاد انجام مطالعه بالینی توسط شرکت متقاضی به اداره مطالعات بالینی در این سازمان تحویل میشود. در بسیاری از کشورها معمولاً نهاد دیگری با عنوان CRO به شرکتهای داروسازی برای انجام هر چه بهتر این کار کمک میکند.
دکتر شمسی کوشکی میگوید: مطالعات بالینی در مورد واکسنها سه فاز اصلی قبل از تولید و ورود به بازار دارد؛ در فاز اول محصول روی تعداد کمی داوطلب آزمایش میشود، بیشتر برای اینکه ببیند محصول ایمن است یا خیر و باعث واکنش آلرژیک یا سایر عوارض جدی نمیشود. البته در مراحل حیوانی باید به این نتیجه رسیده باشیم که محصول به احتمال خیلی زیاد مشکلی ایجاد نمیکند و آن را به تعداد کمی داوطلب تزریق میکنند و همه داوطلبها را یک مرتبه وارد مطالعه نمیکنند. برای همین امروز فاز بالینی تست واکسن کرونای ایرانی را به سه نفر تزریق کردند. به گفته این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بعد از آنکه فاز یک انجام شد در فاز دوم محصول به چندصد نفر انسان سالم تزریق میشود برای اینکه مطمئن شویم ایمن است و چقدر اثرگذاری دارد و آیا آنتیبادی در بدن بعد از تزریق واکسن بالا میرود یا نه؟ بعد از آن در فاز سوم واکسن روی چندده هزار نفر آزمایش میشود و کنترل میکنیم که آیا این افراد کرونا میگیرند یا خیر.
دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای پزشکی وزارت بهداشت با بیان اینکه «نتایج آزمایش فاز یک مرحله بالینی واکسن کرونای ایرانی که امروز (9 دی) انجام گرفت تا حدود یک یا یک ونیم ماه بعد بهدست میآید»، عنوان میکند: حساسیتها در این پروژه به قدری است که اداره مطالعات بالینی سازمان غذا و دارو پروتکلهای تولید واکسن را بعد از تأیید به کمیته ملی اخلاق در پژوهش وزارت بهداشت میفرستد و سایر کمیتههای اخلاق اجازه صدور مجوز برای این نوع مطالعه را ندارند. درباره واکسن شفا دارو نیز سازمان غذا و دارو مراحل پیشبالینی را تأیید کرده و کمیته ملی اخلاق در پژوهش با برگزاری دو جلسه اضطراری و پس از بحث و بررسی فراوان مجوز اخلاق انجام کارآزمایی بالینی را صادر کرده است. به عبارتی کمیته اخلاق قانع شده محصولی که به 56 نفر تزریق میشود به اندازه کافی ایمن و احتمالاً مؤثر است. بنابراین، این واکسن با فناوری واکسن ویروس غیرفعال شده یا کشته شده است. این فناوری پیش از این در ساخت بسیاری از واکسنها در کشورهای مختلف دنیا مورد استفاده قرار گرفته است.
به گفته وی، در فاز اول آزمایش بالینی کمیته اخلاق ناظر دارد و تمام افرادی که در این فاز شرکت کردند توسط روانپزشک متبحر به لحاظ سلامت روان و اختلال شخصیت بررسی میشوند. داوطلبان باید آگاهانه وارد این مراحل شوند. بالاخره هر کار پژوهشی ریسکهایی دارد و ممکن است مشکلاتی داشته باشد و اصولاً به همین دلیل است که داروها و واکسنها قبل از تولید انبوه و اجازه ورود به بازار باید تست شوند. نهایتاً در این فاز از مطالعه تعداد 56 نفر بهتدریج وارد فاز اول میشوند، نتایج در سازمان غذا و دارو و کمیته ملی اخلاق در پژوهش وزارت بهداشت بررسی میشود و اگر فاز یک موفق بود فاز دو شروع میشود. اتفاق امروز شروع فاز اول کارآزمایی بالینی شرکت شفا است. امیدواریم این کار خوب پیش برود و نهایتاً بتوانیم به موفقیت برسیم و واکسن داخلی را در مقیاس صنعتی تولید کنیم.
دکتر شمسی کوشکی با بیان اینکه سازمان غذا و دارو و کمیته ملی اخلاق در پژوهش به عنوان نهادهای کارشناسی مراقب کیفیت و اثربخشی و ایمنی فرآوردهها هستند، تأکید میکند: تا زمانی که این مراحل کارآزمایی بالینی واکسن کرونا تمام نشود، تزریق این محصول برای عموم انجام نخواهد شد. باید مطمئن باشیم این واکسن ایمن و مؤثر است، این را هم باید سازمان غذا و دارو تأیید کند آنوقت واکسن میتواند تزریق شود. از طرفی هیچ زمان دقیقی را نمیتوان برای تزریق واکسن کرونا اعلام کرد، همه اینها در حد پیشبینی است. ما باید نتایج فاز اول را ببینیم، اگر فاز اول موفق بود فاز دوم شروع خواهد شد. بعد از نتایج فاز دوم در فاز سوم ایمنی و اثربخشی واکسن را بررسی میکنیم. روزی که سازمان غذا و دارو به هر واکسن و محصولی مجوز داد مردم با خیال راحت محصول را استفاده میکنند. باید صبورانه منتظر باشیم.
بــــرش
گفتوگوی «ایران» با طیبه مخبر اولین زن داوطلب تزریق واکسن ایرانی کرونا
تلاش دانشمندان ایرانی به ما اعتماد به نفس و غرور میدهد
فاز نخست آزمایش انسانی واکسن کرونای ایرانی با تزریق آن به یک زن داوطلب وارد مرحله جدیدی از تحقیقات شد. این زن جوان که دختر محمد مخبر، رئیس اجرایی ستاد فرمان حضرت امام خمینی(ره) است عنوان کرده به دلیل ایمان به تلاش دانشمندان کشورمان و برای مشارکت در این آزمایش بالینی داوطلب دریافت واکسن ایرانی شده است.
در این باره طیبه مخبر به عنوان نخستین زنی که در پروژه تست واکسن کرونای ایرانی شرکت کرده است به سؤالات «ایران» درباره انگیزه و تصمیم خود برایمان گفت.
چه انگیزهای باعث شد که شما داوطلب تست واکسن کرونای ایرانی شوید؟
من به سبب زحمات بسیار زیاد پدر، طی چند ماه اخیر در جریان روند پیشرفت این پروژه ملی بودم و میدیدم که همه استانداردها با جدیت رعایت میشوند و همه تستها با چه وسواسی تأیید میشوند. به همین دلیل واقعاً به ثمره تلاش دانشمندانمان ایمان و اعتقاد داشتم. واقعیت این است امروز که این پروژه به دست توانمند دانشمندان هموطنمان به ثمر نشسته همه خانوادهام دوست داشتند در این موقعیت باشند؛ البته چون همگی در شهریورماه به کرونا مبتلا شده بودند فقط من واجد شرایط ورود به طرح کارآزمایی بالینی شدم.
وقتی تصمیمتان قطعی شد که تزریق واکسن را انجام دهید نگران عوارض وخطرات آن نبودید؟ خانوادهتان مخالفت نکرد؟
بالاخره مشارکت در تست نگرانی خاص خود را دارد ولی از آن جهت که من هم به عنوان یک ایرانی وظیفه دارم هر کاری که در توان دارم برای پیشرفت کشورم انجام دهم تصمیم گرفتم داوطلب شوم و در این آزمایش بالینی مشارکت کنم و از پدر، مادر و همسرم هم متشکرم که از تصمیم من حمایت کردند. البته که در مقابل زحمات دانشمندان ایرانی این کمترین کار ممکن بود.
این اقدام شما باعث افزایش اعتماد عمومی به پزشکان متخصصان و محققان ایرانی میشود، به نظر شما این واکسن تا چه حد اثربخش است؟
به نظر من این تلاشهای شبانهروزی دانشمندان و نخبگان است که به ما اعتماد بهنفس و غرور ملی میدهد، وگرنه من هم مثل یکی از همه مردم و جوانانی هستم که برای این کار داوطلب شدهاند. ضمن اینکه واکسن کووایران با استانداردهای جهانی به این مرحله رسیده و امیدواریم با کمترین عوارض هم به مرحله عرضه عمومی برسد.
نظر شما درخصوص استفاده از واکسن ایرانی در پی برخی شایعات و جوسازیهای رسانههای خارجی و شبکههای مجازی چیست؟
من فکر میکنم چه در این موضوع چه در مورد حواشی دیگر هر کدام از ما باید بر اساس صداقت و واقعبینی، وظیفه خودمان را به درستی انجام دهیم. اینکه دیگران تشویق کنند یا تحقیر، چیزی از مسئولیت ما کم نمیکند. اما من قطعاً به ثمره دانش دانشمندانمان و به تعهد حرفهای و شرعی آنها بیشتر از خارجیها اعتماد دارم.
داوطلب سوم هم مهندس خلیلی، مدیرعامل یکی از شرکتهای زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام بود. به گفته دکتر حسینی مدیر گروه مطالعات بالینی واکسن ایرانی کرونا؛ بعد از این مرحله به مرور مرحله نخست تا تزریق به داوطلب آخر که ۵۶ نفر هستند ادامه خواهد داشت. همچنین دو تزریق در روز صفر و ۱۴ انجام میشود و بعد از ۲۸ روز از آخرین تزریق نتایج اطلاعرسانی خواهد شد.
«طیبه مخبر فرزند محمد مخبر» که اولین داوطلب دریافت واکسن ایرانی بود، گفت: «خوشحالم، ولی نه فقط از اینکه به عنوان اولین نفر واکسن را تزریق میکنم، از اینکه این فرآیند علمی بهخوبی در کشور پیش رفته است.»
دکتر علی عسگری هم پس از تزریق واکسن کرونا در فاز یک مطالعات بالینی به عنوان داوطلب دوم گفت: «خودم پزشک هستم و نگران نبودم. این واکسن کاملاً ایمن است، در مراحل بعدی این موضوع ثابت خواهد شد.»
همچنین وزیربهداشت در رونمایی از «کوو ایران برکت» با اشاره به تجربه 100 ساله کشور در ساخت واکسن، ایران را به عنوان نخستین واکسنساز آسیا معرفی کرد و گفت: «امروز اولین تزریق را روی یک انسان انجام دادیم، این انسان عزیز دختر دکتر مخبر بود و پیام این عمل این بود که ما خون خود را رنگینتر از ملت نمیدانیم.» در ادامه این مراسم، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ه) نیز با بیان اینکه از سه مسیر دیگر تولید واکسن کرونا در حال انجام است، گفت: در حال حاضر توانایی داریم که از دو یا سه هفته آینده ماهانه ۱.۵ میلیون دوز از واکسن کرونا را در ایران طراحی و تولید کنیم. این در حالیاست که تجهیزاتی که آورده و متصل میشود، بخشی در داخل قابل تهیه هستند و این امکان را به ما میدهد تا بتوانیم بیش از ۱۲ میلیون دوز واکسن در ماه تولید کنیم. قطعاً اگر به این نقطه برسیم، دیگر چیزی به اسم مشکل واکسن نخواهیم داشت.
رئیس ستاد اجرایی فرمان امام(ره) ادامه داد: اکنون نیز با همت و تلاش ۲۴ ساعته دانشمندان ایرانی و حمایت و دلگرمی خانم دکتر محرز توانستیم اولین واکسن کرونا را در ایران تولید کنیم و با تمام توان برای توسعه این مسیر گام برمیداریم. مخبر تأکید کرد: علاوه بر این واکسن که امروز وارد فاز مطالعه بالینی انسانی شد، شش مسیر دیگر را برای تولید واکسن دنبال میکنیم و خدا را شاکرم که این دانشمندان با همت و تلاش شبانهروزی در این مسیر اقدام کردند. از شش مسیری که دنبال میکنیم، بجز واکسنی که امروز تزریق انسانیاش آغاز شد، سه مسیر دیگرمان هم در همین مراحل است.
وی افزود: واقعاً باید از تیم وزارت بهداشت که با شجاعت و اعتماد به نفس اقدام کردند، تشکر کنیم. خوشبختانه این اقدام انجام شده است. اینکه واکسن را به صورت آزمایشگاهی تولید کنیم، یک موضوع است و اینکه مشکل مردم را در حوزه واکسن حل کرد، مطلب دیگری است. ما این اقدامات را از روزهای اول آغاز کردیم و امروز ملت عزیزمان خاطرجمع باشند که قطعاً در حوزه واکسن با دانشمندان شجاع کشور، قطعاً کشور از نظر واکسن دچار مشکل نخواهد شد. در حال حاضر توانایی داریم که از دو یا سه هفته آینده ماهانه ۱.۵ میلیون دوز از واکسن کرونا را در ایران طراحی و تولید کنیم.
منتظر نتایج ایمنی و اثر بخشی فاز اول مطالعه بالینی هستیم
دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای پزشکی وزارت بهداشت درباره فرآیند تولید واکسن کرونای ایرانی به «ایران» میگوید: برای تولید هر دارو یا واکسن جدید یکسری مراحل علمی، اخلاقی و الزامات قانونی لازم است انجام شود. این الزامات و حساسیتها در مورد داروها یا واکسنهایی که اولین بار تولید میشوند خیلی جدیتر و متفاوت از تولید فرآوردهها یا داروهایی است که مشابه قبلی ساخته شده، وجود دارد. علاوه بر این حساسیت در مورد تولید واکسن به این دلیل که واکسن قرار است به جمعیتهای بزرگ میلیونی یا حتی میلیاردی تزریق شود، بسیار بیشتر است.
دکتر احسان شمسی کوشکی میافزاید: وقتی قرار است واکسنی تولید شود اصولاً شرکتهایی که توان فنی تولید را از قبل دارند، تکنولوژی و فناوریهای پایه را از پژوهشگران و محققان میگیرند و مراحل توسعه دانش فنی آن را در قالب کار پژوهشی با همکاری محققان پشیبانی میکنند.
به گفته وی، تولید یک واکسن جدید دو بخش مهم دارد؛ یک بخش تولید دانش فنی و تولید در آزمایشگاه و بخش بعدی تولید صنعتی در مقیاس بزرگ است. در مورد قدم اول که وجود دانش فنی است به دلیل توسعه زیرساختهای پژوهشی کشور طی سالهای گذشته، خوشبختانه فراهم بود. مراکز تحقیقاتی و پژوهشگرانی که در سالهای گذشته در این حوزه کارهای تحقیقاتی، آزمایشگاهی و فنی زیادی انجام داده بودند به این خودباوری رسیده بودند که میتوانند دانش فنی را تولید کنند.
دکتر شمسی کوشکی در ادامه میگوید: تولید واکسن با پلتفرمها و تکنولوژیهای مختلفی انجام میگیرد، برای مثال از ویروس کشته شده یا غیرفعال شده تا استفاده از پلتفرم MRNA یا DNA یا استفاده از ساب یونیت پروتئینها و فناوریهای متفاوتی میتوان واکسن تولید کرد. در کشور ما هم پژوهشگران با فناوریهای مختلف مرحله ساخت آزمایشگاهی واکسن کرونا را پیش بردهاند. در مورد تولید صنعتی البته موضوع بسیار متفاوت است و اینکه واکسنهای فعلی تولید شده در سطح جهان توسط شرکتهای بسیار بزرگ داروسازی مانند فایزر ساخته شدهاند نشان میدهد زیرساختهای تولید صنعتی یک فاکتور بسیار مهم و کلیدی در این مسیر به شمار میرود.
دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای پزشکی وزارت بهداشت با اشاره به مراحل ساخت واکسن عنوان میکند: در اولین مرحله تولید واکسن که مرحله پیشبالینی گفته میشود اول باید فرآورده در آزمایشگاه تولید و بعد روی حیوانات آزمایش شود. تست آزمایشگاهی پیچیدگی خودش را دارد، مثلاً کشت ویروس کشته شده در آزمایشگاه امکانات ویژه خودش را میطلبد. مرحله تست حیوانی، روی حیوانات مختلف مثل جوندگان، موش و نوعی خاصی از میمونها انجام میشود.
وی میگوید: در همان ماههای اولیه شیوع کووید19 در ایران بر اساس راهنمایی که با محوریت کمیته ملی واکسن کرونا و سازمان غذا و دارو برای شرکتها نوشته شد، قرار بر این شد هر شرکتی که متقاضی تولید واکسن است باید مدارک تحقیقات پیشبالینیاش را به اداره فرآوردههای بیولوژیک و آزمایشگاه مرجع کنترل سازمان غذا و دارو تحویل دهد. آن چیزی که تستهای حیوانی و آزمایشگاهی به ما میگویند اطلاعات اولیهای در مورد این است که اولاً آن واکسن ایمن و بعد هم مؤثر است یعنی ایمنی و اثربخشی دو بال توسعه واکسن است. بعد از آن سازمان غذا و دارو بر اساس دادههای حیوانی و آزمایشگاهی سایت تولید را چک میکند یا به اصطلاح GMP را بررسی میکند، یعنی شرکت باید طوری باشد که بتواند فرآورده را در جای درست از جمله محیط استرلیزه و فنی تولید کند. بعد از آنکه سازمان غذا و دارو ملاحظات آزمایشگاهی و حیوانی و کیفیت تولید فنی را تأیید کرد پیشنهاد انجام مطالعه بالینی توسط شرکت متقاضی به اداره مطالعات بالینی در این سازمان تحویل میشود. در بسیاری از کشورها معمولاً نهاد دیگری با عنوان CRO به شرکتهای داروسازی برای انجام هر چه بهتر این کار کمک میکند.
دکتر شمسی کوشکی میگوید: مطالعات بالینی در مورد واکسنها سه فاز اصلی قبل از تولید و ورود به بازار دارد؛ در فاز اول محصول روی تعداد کمی داوطلب آزمایش میشود، بیشتر برای اینکه ببیند محصول ایمن است یا خیر و باعث واکنش آلرژیک یا سایر عوارض جدی نمیشود. البته در مراحل حیوانی باید به این نتیجه رسیده باشیم که محصول به احتمال خیلی زیاد مشکلی ایجاد نمیکند و آن را به تعداد کمی داوطلب تزریق میکنند و همه داوطلبها را یک مرتبه وارد مطالعه نمیکنند. برای همین امروز فاز بالینی تست واکسن کرونای ایرانی را به سه نفر تزریق کردند. به گفته این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بعد از آنکه فاز یک انجام شد در فاز دوم محصول به چندصد نفر انسان سالم تزریق میشود برای اینکه مطمئن شویم ایمن است و چقدر اثرگذاری دارد و آیا آنتیبادی در بدن بعد از تزریق واکسن بالا میرود یا نه؟ بعد از آن در فاز سوم واکسن روی چندده هزار نفر آزمایش میشود و کنترل میکنیم که آیا این افراد کرونا میگیرند یا خیر.
دبیر کمیته ملی اخلاق در پژوهشهای پزشکی وزارت بهداشت با بیان اینکه «نتایج آزمایش فاز یک مرحله بالینی واکسن کرونای ایرانی که امروز (9 دی) انجام گرفت تا حدود یک یا یک ونیم ماه بعد بهدست میآید»، عنوان میکند: حساسیتها در این پروژه به قدری است که اداره مطالعات بالینی سازمان غذا و دارو پروتکلهای تولید واکسن را بعد از تأیید به کمیته ملی اخلاق در پژوهش وزارت بهداشت میفرستد و سایر کمیتههای اخلاق اجازه صدور مجوز برای این نوع مطالعه را ندارند. درباره واکسن شفا دارو نیز سازمان غذا و دارو مراحل پیشبالینی را تأیید کرده و کمیته ملی اخلاق در پژوهش با برگزاری دو جلسه اضطراری و پس از بحث و بررسی فراوان مجوز اخلاق انجام کارآزمایی بالینی را صادر کرده است. به عبارتی کمیته اخلاق قانع شده محصولی که به 56 نفر تزریق میشود به اندازه کافی ایمن و احتمالاً مؤثر است. بنابراین، این واکسن با فناوری واکسن ویروس غیرفعال شده یا کشته شده است. این فناوری پیش از این در ساخت بسیاری از واکسنها در کشورهای مختلف دنیا مورد استفاده قرار گرفته است.
به گفته وی، در فاز اول آزمایش بالینی کمیته اخلاق ناظر دارد و تمام افرادی که در این فاز شرکت کردند توسط روانپزشک متبحر به لحاظ سلامت روان و اختلال شخصیت بررسی میشوند. داوطلبان باید آگاهانه وارد این مراحل شوند. بالاخره هر کار پژوهشی ریسکهایی دارد و ممکن است مشکلاتی داشته باشد و اصولاً به همین دلیل است که داروها و واکسنها قبل از تولید انبوه و اجازه ورود به بازار باید تست شوند. نهایتاً در این فاز از مطالعه تعداد 56 نفر بهتدریج وارد فاز اول میشوند، نتایج در سازمان غذا و دارو و کمیته ملی اخلاق در پژوهش وزارت بهداشت بررسی میشود و اگر فاز یک موفق بود فاز دو شروع میشود. اتفاق امروز شروع فاز اول کارآزمایی بالینی شرکت شفا است. امیدواریم این کار خوب پیش برود و نهایتاً بتوانیم به موفقیت برسیم و واکسن داخلی را در مقیاس صنعتی تولید کنیم.
دکتر شمسی کوشکی با بیان اینکه سازمان غذا و دارو و کمیته ملی اخلاق در پژوهش به عنوان نهادهای کارشناسی مراقب کیفیت و اثربخشی و ایمنی فرآوردهها هستند، تأکید میکند: تا زمانی که این مراحل کارآزمایی بالینی واکسن کرونا تمام نشود، تزریق این محصول برای عموم انجام نخواهد شد. باید مطمئن باشیم این واکسن ایمن و مؤثر است، این را هم باید سازمان غذا و دارو تأیید کند آنوقت واکسن میتواند تزریق شود. از طرفی هیچ زمان دقیقی را نمیتوان برای تزریق واکسن کرونا اعلام کرد، همه اینها در حد پیشبینی است. ما باید نتایج فاز اول را ببینیم، اگر فاز اول موفق بود فاز دوم شروع خواهد شد. بعد از نتایج فاز دوم در فاز سوم ایمنی و اثربخشی واکسن را بررسی میکنیم. روزی که سازمان غذا و دارو به هر واکسن و محصولی مجوز داد مردم با خیال راحت محصول را استفاده میکنند. باید صبورانه منتظر باشیم.
بــــرش
گفتوگوی «ایران» با طیبه مخبر اولین زن داوطلب تزریق واکسن ایرانی کرونا
تلاش دانشمندان ایرانی به ما اعتماد به نفس و غرور میدهد
فاز نخست آزمایش انسانی واکسن کرونای ایرانی با تزریق آن به یک زن داوطلب وارد مرحله جدیدی از تحقیقات شد. این زن جوان که دختر محمد مخبر، رئیس اجرایی ستاد فرمان حضرت امام خمینی(ره) است عنوان کرده به دلیل ایمان به تلاش دانشمندان کشورمان و برای مشارکت در این آزمایش بالینی داوطلب دریافت واکسن ایرانی شده است.
در این باره طیبه مخبر به عنوان نخستین زنی که در پروژه تست واکسن کرونای ایرانی شرکت کرده است به سؤالات «ایران» درباره انگیزه و تصمیم خود برایمان گفت.
چه انگیزهای باعث شد که شما داوطلب تست واکسن کرونای ایرانی شوید؟
من به سبب زحمات بسیار زیاد پدر، طی چند ماه اخیر در جریان روند پیشرفت این پروژه ملی بودم و میدیدم که همه استانداردها با جدیت رعایت میشوند و همه تستها با چه وسواسی تأیید میشوند. به همین دلیل واقعاً به ثمره تلاش دانشمندانمان ایمان و اعتقاد داشتم. واقعیت این است امروز که این پروژه به دست توانمند دانشمندان هموطنمان به ثمر نشسته همه خانوادهام دوست داشتند در این موقعیت باشند؛ البته چون همگی در شهریورماه به کرونا مبتلا شده بودند فقط من واجد شرایط ورود به طرح کارآزمایی بالینی شدم.
وقتی تصمیمتان قطعی شد که تزریق واکسن را انجام دهید نگران عوارض وخطرات آن نبودید؟ خانوادهتان مخالفت نکرد؟
بالاخره مشارکت در تست نگرانی خاص خود را دارد ولی از آن جهت که من هم به عنوان یک ایرانی وظیفه دارم هر کاری که در توان دارم برای پیشرفت کشورم انجام دهم تصمیم گرفتم داوطلب شوم و در این آزمایش بالینی مشارکت کنم و از پدر، مادر و همسرم هم متشکرم که از تصمیم من حمایت کردند. البته که در مقابل زحمات دانشمندان ایرانی این کمترین کار ممکن بود.
این اقدام شما باعث افزایش اعتماد عمومی به پزشکان متخصصان و محققان ایرانی میشود، به نظر شما این واکسن تا چه حد اثربخش است؟
به نظر من این تلاشهای شبانهروزی دانشمندان و نخبگان است که به ما اعتماد بهنفس و غرور ملی میدهد، وگرنه من هم مثل یکی از همه مردم و جوانانی هستم که برای این کار داوطلب شدهاند. ضمن اینکه واکسن کووایران با استانداردهای جهانی به این مرحله رسیده و امیدواریم با کمترین عوارض هم به مرحله عرضه عمومی برسد.
نظر شما درخصوص استفاده از واکسن ایرانی در پی برخی شایعات و جوسازیهای رسانههای خارجی و شبکههای مجازی چیست؟
من فکر میکنم چه در این موضوع چه در مورد حواشی دیگر هر کدام از ما باید بر اساس صداقت و واقعبینی، وظیفه خودمان را به درستی انجام دهیم. اینکه دیگران تشویق کنند یا تحقیر، چیزی از مسئولیت ما کم نمیکند. اما من قطعاً به ثمره دانش دانشمندانمان و به تعهد حرفهای و شرعی آنها بیشتر از خارجیها اعتماد دارم.
نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک:
نویسندگان کودک و نوجوان ریشههای فرهنگی جامعه را میسازند
مریم شهبازی
خبرنگار
این روزها شاهد انتقال بخش قابل توجهی از فعالیتهای مرتبط با حوزه کتاب به فضای مجازی هستیم؛ از برپایی آنلاین نشستهای نقد و بررسی آثار گرفته تا حتی ویژه برنامههای تجلیل از بزرگان بخشهای مختلف فرهنگ. در همین رابطه طی روزهای اخیر فراخوانی از سوی شورای کتاب کودک برای بررسی آثار ادبی و محصولات الکترونیک منتشر شده که نکات بیشتر درباره این جایزه و همچنین ملزوماتی که اهالی کتاب در شرایط فعلی باید توجه بیشتری به آنها داشته باشند را در گفتوگوی امروزمان با نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک میخوانید.
یکی از گفتههای مشترک اغلب اهالی کتاب طی ماههای اخیر درباره تلنگری است که محدودیتهای نشأت گرفته از بیماری کرونا پیش روی همگان گذاشت و دستاندرکاران فرهنگی را متوجه ضرورت بهرهمندی هر چه بیشتر از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کرد. «نوشآفرین انصاری»، دبیر شورای کتاب کودک درباره چرایی برگزاری چنین جایزههایی در جلب هر چه بیشتر توجه اهالی کتاب به بهرهمندی از تکنولوژیهای نوین ارتباطی به «ایران» میگوید: «فضای مجازی امکان گستردهای برای بهرهمندی هر چه بیشتر جامعه از ادبیات فراهم کرده؛ از همین رو شاهد رواج هر چه بیشتر کتابخانهها و کتابهای مجازی هستیم؛ در این بین برای تشکلی همچون شورای کتاب کودک فراهم کردن امکانی برای ارزیابی آثار اهمیت بسیاری دارد. طی فراخوانی که به همین منظور منتشر شده از ناشران و تولیدکنندگان کتابهای الکترونیکی برای ارسال آثار خود به دبیرخانه دعوت کرده ایم.»
آن طور که در فراخوان آمده، شورای کتاب کودک از ناشران، تولیدکنندگان و پدیدآورندگان آثار و محصولات ادبی الکترونیکی برای کودکان و نوجوانان شامل کتاب الکترونیکی، کتاب صوتی، نرمافزار و وبسایت دعوت کرده تا آثار و محصولات خود را برای بررسی و ارزیابی به گروه بررسی آثار الکترونیکی شورا ارسال کنند. پس از اتمام بررسی هم به آثار برتر لوح تقدیر و نشان ماهی سیاه کوچولو تعلق میگیرد. او ادامه میدهد: «البته از آنجایی که تازه چند ماه است که توجه عموم فعالان عرصه کتاب به ضرورت بهرهمندی از ظرفیتهای فضای مجازی جلب شده، تا مدتی مواجهه مردم و حتی خود اهالی کتاب با این فضا به شکل شگفتی و حتی تسلیم شدن خواهد بود. هر چند که مدتی بعد وارد مرحله تشخیص و تعقل شده و همان وقت است که جامعه باید سره را از ناسره تشخیص بدهد.» نوشآفرین انصاری مهمترین هدف از اعلام این فراخوان را کمک به خانوادهها در تشخیص آثار باکیفیت از بی کیفیت عنوان میکند و ادامه میدهد: «حدود 57 سال از آغاز فعالیت شورای کتاب کودک میگذرد و طی همه این سالها شورا کتابها را چه به شکل کاغذی و چه الکترونیکی ارزیابی کرده است. هرچند که به تبع شرایط ماههای اخیر جایگاه کتابهای الکترونیکی و از سویی مسئولیت راهنمایی جامعه نسبت به کیفیت و ارزشگذاری آثار بسیار پررنگ تر شده است.» دبیر شورای کتاب کودک در همین رابطه توصیهای هم برای خانوادهها دارد و میگوید: «جامعه باید دقت بیشتری درخصوص ارزیابی نهادها و تشکلهایی که در این زمینه فعالیت دارند به خرج بدهد. خانوادهها میتوانند از طریق فهرست آثاری که تشکلهایی همچون شورای کتاب کودک در اختیار آنان میگذارد آثار با کیفیت را در اختیار فرزندان خود بگذارد. باید حواسمان باشد که کل روز فرزندانمان در حالی سپری نشود که مشغول سفر در فضای مجازی و پر شدن ذهن شان با مطالب و اطلاعاتی باشند که گاه فاقد ارزش و از سویی بی تأثیر در سازندگی آنان هستند.»
او ادامه میدهد: «خوشحال هستم که دوستان و همکاران در شورای کتاب کودک این اقدام را در سال جاری با جدیت و در وسعت بیشتری در پیش گرفتهاند. در چنین شرایطی شاید یکی از بهترین توصیهها به والدین جوان این باشد که باور نکنند که کتاب کاغذی مرده! و فهرست آثار برگزیده تشکلهایی چون شورای کتاب را دیده و از تهیه آثار با کیفیت کاغذی برای فرزندان خود غفلت نکنند. البته در این بین خوب است که تا حد امکان به کتابخانههای دیجیتال هم توجه کنند تا از آثار خوب الکترونیکی هم باخبر شوند.» بنا بر این فراخوان، شورای کتاب مهلت ارسال آثار را پایان اسفند ۹۹ اعلام و درباره شرایط پذیرش آثار نیز تأکید کرده تنها محصولاتی پذیرفته میشود که با مجوز قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مهر ۱۳۹۸ به بعد بوده و به صورت عمومی منتشر شده باشد و افزون بر این از سویی دارای حق نشر از مالک اثر هم باشند.
نوشآفرین انصاری ضمن آنکه امیدوار است تعداد کتابخانهها، چه به شکل فیزیکی و چه به شکل دیجیتال روز به روز بیشتر شود، میگوید:«خانوادهها نباید در بهرهمندی از محصولات فرهنگی، بویژه در حوزه کتاب خودشان را تنها به کتاب کاغذی یا فقط کتاب الکترونیکی محدود کنند. با اینکه معتقدم همه شیوههای انتشار کتاب مفید هستند اما تأکید دارم که والدین باید از سن کم فرزندان خود را علاقهمند به ورق زدن کتاب و حتی بوی کاغذ کنند.» انصاری درباره ارزیابیاش از وضعیت آثار تألیفی در سالهای اخیر میگوید: «نویسندگان کودک و نوجوان افرادی هستند که با شجاعت بسیاری کار میکنند و ریشههای فرهنگی جامعه را میسازند. تفاوت بسیاری میان جهان ترجمه و تألیف است و از همین جهت معتقدم باید آنهایی را که در کشورمان به رغم مشکلات پیش رو همچنان دست از نوشتن برای کودکان و نوجوانان برنداشتهاند، قدر بدانیم. به طور قطع ایران کشوری است که اندیشه همواره در آن بارور بوده و از همین رو ادبیات کودک نیز همچون دیگر حوزههای کتاب مسیر رو به رشدی را طی میکند.»
خبرنگار
این روزها شاهد انتقال بخش قابل توجهی از فعالیتهای مرتبط با حوزه کتاب به فضای مجازی هستیم؛ از برپایی آنلاین نشستهای نقد و بررسی آثار گرفته تا حتی ویژه برنامههای تجلیل از بزرگان بخشهای مختلف فرهنگ. در همین رابطه طی روزهای اخیر فراخوانی از سوی شورای کتاب کودک برای بررسی آثار ادبی و محصولات الکترونیک منتشر شده که نکات بیشتر درباره این جایزه و همچنین ملزوماتی که اهالی کتاب در شرایط فعلی باید توجه بیشتری به آنها داشته باشند را در گفتوگوی امروزمان با نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک میخوانید.
یکی از گفتههای مشترک اغلب اهالی کتاب طی ماههای اخیر درباره تلنگری است که محدودیتهای نشأت گرفته از بیماری کرونا پیش روی همگان گذاشت و دستاندرکاران فرهنگی را متوجه ضرورت بهرهمندی هر چه بیشتر از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کرد. «نوشآفرین انصاری»، دبیر شورای کتاب کودک درباره چرایی برگزاری چنین جایزههایی در جلب هر چه بیشتر توجه اهالی کتاب به بهرهمندی از تکنولوژیهای نوین ارتباطی به «ایران» میگوید: «فضای مجازی امکان گستردهای برای بهرهمندی هر چه بیشتر جامعه از ادبیات فراهم کرده؛ از همین رو شاهد رواج هر چه بیشتر کتابخانهها و کتابهای مجازی هستیم؛ در این بین برای تشکلی همچون شورای کتاب کودک فراهم کردن امکانی برای ارزیابی آثار اهمیت بسیاری دارد. طی فراخوانی که به همین منظور منتشر شده از ناشران و تولیدکنندگان کتابهای الکترونیکی برای ارسال آثار خود به دبیرخانه دعوت کرده ایم.»
آن طور که در فراخوان آمده، شورای کتاب کودک از ناشران، تولیدکنندگان و پدیدآورندگان آثار و محصولات ادبی الکترونیکی برای کودکان و نوجوانان شامل کتاب الکترونیکی، کتاب صوتی، نرمافزار و وبسایت دعوت کرده تا آثار و محصولات خود را برای بررسی و ارزیابی به گروه بررسی آثار الکترونیکی شورا ارسال کنند. پس از اتمام بررسی هم به آثار برتر لوح تقدیر و نشان ماهی سیاه کوچولو تعلق میگیرد. او ادامه میدهد: «البته از آنجایی که تازه چند ماه است که توجه عموم فعالان عرصه کتاب به ضرورت بهرهمندی از ظرفیتهای فضای مجازی جلب شده، تا مدتی مواجهه مردم و حتی خود اهالی کتاب با این فضا به شکل شگفتی و حتی تسلیم شدن خواهد بود. هر چند که مدتی بعد وارد مرحله تشخیص و تعقل شده و همان وقت است که جامعه باید سره را از ناسره تشخیص بدهد.» نوشآفرین انصاری مهمترین هدف از اعلام این فراخوان را کمک به خانوادهها در تشخیص آثار باکیفیت از بی کیفیت عنوان میکند و ادامه میدهد: «حدود 57 سال از آغاز فعالیت شورای کتاب کودک میگذرد و طی همه این سالها شورا کتابها را چه به شکل کاغذی و چه الکترونیکی ارزیابی کرده است. هرچند که به تبع شرایط ماههای اخیر جایگاه کتابهای الکترونیکی و از سویی مسئولیت راهنمایی جامعه نسبت به کیفیت و ارزشگذاری آثار بسیار پررنگ تر شده است.» دبیر شورای کتاب کودک در همین رابطه توصیهای هم برای خانوادهها دارد و میگوید: «جامعه باید دقت بیشتری درخصوص ارزیابی نهادها و تشکلهایی که در این زمینه فعالیت دارند به خرج بدهد. خانوادهها میتوانند از طریق فهرست آثاری که تشکلهایی همچون شورای کتاب کودک در اختیار آنان میگذارد آثار با کیفیت را در اختیار فرزندان خود بگذارد. باید حواسمان باشد که کل روز فرزندانمان در حالی سپری نشود که مشغول سفر در فضای مجازی و پر شدن ذهن شان با مطالب و اطلاعاتی باشند که گاه فاقد ارزش و از سویی بی تأثیر در سازندگی آنان هستند.»
او ادامه میدهد: «خوشحال هستم که دوستان و همکاران در شورای کتاب کودک این اقدام را در سال جاری با جدیت و در وسعت بیشتری در پیش گرفتهاند. در چنین شرایطی شاید یکی از بهترین توصیهها به والدین جوان این باشد که باور نکنند که کتاب کاغذی مرده! و فهرست آثار برگزیده تشکلهایی چون شورای کتاب را دیده و از تهیه آثار با کیفیت کاغذی برای فرزندان خود غفلت نکنند. البته در این بین خوب است که تا حد امکان به کتابخانههای دیجیتال هم توجه کنند تا از آثار خوب الکترونیکی هم باخبر شوند.» بنا بر این فراخوان، شورای کتاب مهلت ارسال آثار را پایان اسفند ۹۹ اعلام و درباره شرایط پذیرش آثار نیز تأکید کرده تنها محصولاتی پذیرفته میشود که با مجوز قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از مهر ۱۳۹۸ به بعد بوده و به صورت عمومی منتشر شده باشد و افزون بر این از سویی دارای حق نشر از مالک اثر هم باشند.
نوشآفرین انصاری ضمن آنکه امیدوار است تعداد کتابخانهها، چه به شکل فیزیکی و چه به شکل دیجیتال روز به روز بیشتر شود، میگوید:«خانوادهها نباید در بهرهمندی از محصولات فرهنگی، بویژه در حوزه کتاب خودشان را تنها به کتاب کاغذی یا فقط کتاب الکترونیکی محدود کنند. با اینکه معتقدم همه شیوههای انتشار کتاب مفید هستند اما تأکید دارم که والدین باید از سن کم فرزندان خود را علاقهمند به ورق زدن کتاب و حتی بوی کاغذ کنند.» انصاری درباره ارزیابیاش از وضعیت آثار تألیفی در سالهای اخیر میگوید: «نویسندگان کودک و نوجوان افرادی هستند که با شجاعت بسیاری کار میکنند و ریشههای فرهنگی جامعه را میسازند. تفاوت بسیاری میان جهان ترجمه و تألیف است و از همین جهت معتقدم باید آنهایی را که در کشورمان به رغم مشکلات پیش رو همچنان دست از نوشتن برای کودکان و نوجوانان برنداشتهاند، قدر بدانیم. به طور قطع ایران کشوری است که اندیشه همواره در آن بارور بوده و از همین رو ادبیات کودک نیز همچون دیگر حوزههای کتاب مسیر رو به رشدی را طی میکند.»
فعالان تولید محتوا در گفتوگو با «ایران»:
«اقتصاد محتوا» با حضور بخش خصوصی امکانپذیر است
سوسن صادقی
خبرنگار
«امیر خوراکیان معاون محتوای مرکز ملی فضای مجازی چندی پیش از تدوین سند راهبردی «اقتصاد محتوا»، فضای مجازی با هدف تقویت تولید محتوا و کسب و کارهای محتوایی در کشور خبر داد و گفت: بهدنبال تهیه راهبردهایی در حوزه محتوا و در زمینههای مختلف فضای مجازی از جمله بیمه، مالیات، بورس و صادرات و... هستیم، چرا که در حوزه اقتصاد محتوا در فضای مجازی کشور با خلأ روبهرو هستیم.» با رسانهای شدن این خبر به سراغ فعالان حوزه اقتصاد محتوا رفتیم تا ارزیابی آنها را از تدوین این سند بدانیم.
شتاب گرفتن رفع چالشها
محمدصادق افراسیابی، سرپرست معاونت امور محتوایی مرکز رسانههای دیجیتال اعتقاد دارد که بحث محتوا و اقتصاد محتوا هم اکنون با چالشهایی در حوزه بیمه، مالیات، صادرات و... روبهرو است و باید حل شود.
افراسیابی با بیان اینکه با وجود تأکید معاونت علمی ریاست جمهوری برای حمایت صادرات حوزه محتوا و استفاده از ظرفیتهای برون مرزی، برای اقتصاد محتوا اتفاقات درخوری در کشور نیفتاده است، گفت: ما فرصتهایی برای تقویت اقتصاد محتوا در داخل و خارج از کشور داریم. بهنظر میرسد این سند بهدنبال این است که ابتدا یک تصویر دقیقی از چالشهای فعلی حوزه محتوا و فرصتهای داخلی و خارجی برای صادرات محتوا ترسیم و بین وزارتخانههای مختلف درگیر محتوا تقسیم وظایف کند.
وی با اشاره به اینکه بههر حال برخی از اقدامها از حوزه اختیارات وزارت ارشاد خارج است، افزود: چه در حوزه چالشها مانند بیمه و مالیات نیازمند همکاری اداره مالیات و تأمین اجتماعی هستیم. در حوزه فرصتهای بیرونی صادرات اقتصاد محتوا هم باید وزارتخانههای دیگری مانند وزارت صمت ورود کنند. بنابراین سند راهبردی ملی میتواند به ذینفعان کمک کند تا با تقسیم کار دقیق به حل مسائل و مشکلات حوزه محتوا بپردازند. افراسیابی در ادامه گفت: بخش دیگری از کارها هم در داخل به تقسیم درآمد ناشی از محتوا در کشور بر میگردد. اکنون اپراتورها درآمدهای بالایی از محل فروش ترافیک اینترنت بامصرف محتوا دارند اما کسی که محتوا را تولید کرده سهم اندکی از این درآمد نصیبش میشود. البته در این راستا با همکاری مرکز ملی فضای مجازی تسهیم درآمدهای فروش ترافیک اینترنت بین ناشران تولیدکنندگان محتوا و اپراتورها را شروع کردهایم. بنابراین اگر سندی هم آماده باشد و در شورای عالی فضای مجازی به تصویب برسد میتواند این بحث را سرعت ببخشد.
شناسایی نیازهای مخاطبان
مسعود نظری منش یکی از فعالان حوزه تولید محتوای دیجیتالی نیز معتقد است فعالان حوزه تولید محتوای دیجیتالی از تدوین این سند اطلاعی ندارند، چرا که هیچ نظرسنجی از فعالان این حوزه انجام نشده است.اگر بخواهیم اقتصاد محتوا را شناسایی کنیم باید فعالان این حوزه مشارکت داده شوند و نباید چنین سندی تنها از سوی سازمانهای بالادستی که در کسب و کار حضور ندارند، تدوین و اولویتها تعیین شود.
نظری منش به «ایران» گفت: شاید هم در این سند فقط بهدنبال اهداف سازمانهای بالادستی هستند و نه نیاز بازار، که نظر فعالان بخش خصوصی را در این زمینه دریافت نکردهاند ولی اگر اینگونه هم باشد باید گفت وقتی سندی در راستای سازمانهای بالادستی اقتصاد محتوا تدوین شود و نهادهای دولتی و حاکمیتی هزینه کنند، محتوای تولید شده مانند گذشته در جهت نیاز جامعه نخواهد بود. این فعال حوزه تولید محتوای دیجیتال معتقد است برای جهت دهی به این سند باید نیاز بازار تعیین شود و فعالان بخش خصوصی نیاز بازار را میشناسند. بنابراین بهتر است قبل از نهایی شدن سند، مرکز ملی فضای مجازی نظر فعالان بخش خصوصی را که در حال شکل دهی اکوسیستم تولید محتوا هستند نیز دریافت کند تا با تعامل بتوان نیاز جامعه را شناسایی و سند خوبی را تدوین کرد. نظری منش با بیان اینکه اقتصاد محتوا هم به دو شکل کمی و کیفی رخ میدهد و در هر دو صورت میتوان از تولید محتوا درآمدزایی کرد، گفت: وقتی وارد حوزه وب 2 شدیم و کاربران توانستند محتوا تولید کنند و هم اکنون حجم زیادی از محتواهای تولیدشده مانند فیلم، متن و... را شرکتهای اینترنتی و دیتاسنترها میزبانی میکنند بنابراین دیتایی که کاربران مصرف میکنند از نظر کمیت به پول تبدیل میشود. اما وقتی محتواها تک تک دارای کیفیت بالایی باشند و صدها میلیون بار دیده شوند، دارای ارزش بالاتری میشوند از اینرو هرچه محتواها باکیفیت تر، تخصصیتر و فنیتر باشد و بیشتر دیده شود، بیشتر به کار میآید و براحتی به پول تبدیل میشود.
نظری منش افزود: وقتی حوزه اقتصاد محتوای داخلی مغفول واقع شود، سختگیری یا فیلتر شود و اجازه ندهیم کاربران محتوای خود را آزادانه منتشر کنند، آنها محتوای باکیفیتی که بارها قابل دیده شدن است را در شبکههای اجتماعی خارجی بارگذاری میکنند و درآمد آن نصیب آنها میشود و تبلیغاتی هم که درجهت آن محتوای جذاب منتشر میکنند، کسب و کارهای خود را رونق میدهند این در حالی است که ما با ایجاد خط قرمزهای افراطی و درک نکردن حوزه اقتصاد محتوا، کاربر و فعال ارزش آفرین را بلوکه کرده و در عوض کاربران را به سمت استفاده از محتواهای خارجی سوق میدهیم یا محتواهای فرمایشی تولید میکنیم که جذاب نبوده و استفاده نمیشود.
توجه به بخش خصوصی
علی محمدپور دیگر فعال حوزه تولید محتوای دیجیتالی نیز اعتقاد دارد شبکه ملی اطلاعات بدون محتوا کارکردی ندارد و بنابراین مرکز ملی فضای مجازی که در نقش قرارگاه است بهدنبال محتوای پایهای برای مخاطبان این شبکه است و با این سند گویا بهدنبال چنین اهدافی است.
محمدپور گفت: ولی باید گفت سندهای زیادی در همین مرکز تدوین شده ولی به تصویب نهایی شورای عالی فضای مجازی نرسیده است (مانند سند راهبردی حوزه صیانت از کودک در فضای مجازی) بنابراین تنها تدوین سند شرط نیست، مهم اجرای آن است که معمولاً سندها عملیاتی نمیشوند.
محمدپور معتقد است اقتصاد محتوا در فضای مجازی نیاز به سند راهبردی و استراتژی دارد تا نیاز مخاطبان شناسایی شود و کمک کند تا فعالان حوزه محتوای دیجیتالی بدانند که باید چه مسیری را طی کنند و اینکه در این مسیر چه چالشهایی وجود دارد و چگونه میتوان آن چالشها را رفع کرد.
محمدپور با بیان اینکه حوزه محتوا در دو بخش آموزش و سرگرمی نقش مؤثری در اقتصاد دارد و به شرط رفع چالشها در این دو قالب میتوان روی مخاطبان تأثیر گذاشت، افزود: یکی از چالشها اعتماد نکردن سرمایهگذار به این بازار است. دیتاهای تولید شده دارای ارزش بالایی هستند ولی متأسفانه سرمایهگذار، سرمایهاش را وارد حوزه تولید محتوای دیجیتالی نمیکند چون آیندهای برای بازگشت سرمایهاش نمیبیند.
این فعال حوزه محتوای دیجیتال گفت: چالش بعدی حوزه اقتصاد محتوا، نظارت است. این حوزه نیاز بهنظارت یکپارچه دارد درحالی که 18 نهاد نظارتی بر محتواهای داخلی نظارت دارند و اگر یک نهادی آن را ممیزی کند مورد قبول نهادهای دیگر نیست و بهجای اینکه نهادها مشکلات خود را باهم حل کنند، تولیدکننده محتوا را مؤاخذه میکنند. مشکل اصلی فعالان این است که باوجود 18 نهاد نظارتی تولیدکننده محتوا، نمیدانند محتوایی که تولید خواهند کرد با چه واکنشی از سوی این تعداد از ناظران مواجه خواهد شد بنابراین اصلاً محتوا تولید نمیکنند.
وی با اشاره به اینکه معمولاً در تنظیم و تدوین اسناد مخاطبان و فعالان بخش خصوصی آن سند در نظر گرفته نمیشود، گفت: حال باید دید در این سند چقدر به ظرفیت بخش خصوصی که محتوا تولید میکند، توجه شده است. سند باید به دغدغههای تولیدکنندگان بخش خصوصی توجه کند و این کار با ارتباط و تعامل ممکن میشود. باید بدانیم حوزه محتوا سفارش پذیر نیست بنابراین نمیتوان در فضای بسته تصمیمگیری و بعد انتظار تولید محتوای مطابق نیاز مردم داشت. وقتی تنوعی نباشد به نیازها پاسخ داده نمیشود و مخاطبان به سمت محتواهای خارجی گرایش مییابند. وی افزود: چالشهای دیگری مانند بیمه، مالیات و صادرات نیز وجود دارند ولی وقتی شرایط برای تولید محتوای خوب از سوی فعالان بخش خصوصی و کاربران فراهم شود و سختگیریهای افراطی از سوی ناظران صورت نگیرد محتوا به فروش رفته و بارها دیده شود خود سود به همراه دارد و فعالان میتوانند مالیات آن را هم پرداخت کنند هرچند باید در این میان نگاه ممیزان را هم به بخش تولید محتوای دیجیتالی تغییر داد، چرا که آنها درک درستی از اقتصاد محتوای دیجیتالی ندارند.
محمدپور با بیان اینکه نگاه سند باید به بازار اقتصاد محتوا واقعگرا و شفاف باشد، گفت: باید از فعالان تولید محتوا حمایت شود. نظارت را یکپارچه کرده و ناهمواریها را رفع کنند تا محتوای خوب در داخل تولید شود و کاربران به سمت محتواهای خارجی نروند. اکنون درباره محتوای داخلی سختگیری میشود و تولیدکننده جرأت تولید محتوا ندارد این در حالی است که این سختگیریها بر محتوای خارجی قابل اعمال نیست از اینرو تولیدکننده محتوای خارجی امنیت بالایی دارد و برنده اقتصاد محتواست.
خبرنگار
«امیر خوراکیان معاون محتوای مرکز ملی فضای مجازی چندی پیش از تدوین سند راهبردی «اقتصاد محتوا»، فضای مجازی با هدف تقویت تولید محتوا و کسب و کارهای محتوایی در کشور خبر داد و گفت: بهدنبال تهیه راهبردهایی در حوزه محتوا و در زمینههای مختلف فضای مجازی از جمله بیمه، مالیات، بورس و صادرات و... هستیم، چرا که در حوزه اقتصاد محتوا در فضای مجازی کشور با خلأ روبهرو هستیم.» با رسانهای شدن این خبر به سراغ فعالان حوزه اقتصاد محتوا رفتیم تا ارزیابی آنها را از تدوین این سند بدانیم.
شتاب گرفتن رفع چالشها
محمدصادق افراسیابی، سرپرست معاونت امور محتوایی مرکز رسانههای دیجیتال اعتقاد دارد که بحث محتوا و اقتصاد محتوا هم اکنون با چالشهایی در حوزه بیمه، مالیات، صادرات و... روبهرو است و باید حل شود.
افراسیابی با بیان اینکه با وجود تأکید معاونت علمی ریاست جمهوری برای حمایت صادرات حوزه محتوا و استفاده از ظرفیتهای برون مرزی، برای اقتصاد محتوا اتفاقات درخوری در کشور نیفتاده است، گفت: ما فرصتهایی برای تقویت اقتصاد محتوا در داخل و خارج از کشور داریم. بهنظر میرسد این سند بهدنبال این است که ابتدا یک تصویر دقیقی از چالشهای فعلی حوزه محتوا و فرصتهای داخلی و خارجی برای صادرات محتوا ترسیم و بین وزارتخانههای مختلف درگیر محتوا تقسیم وظایف کند.
وی با اشاره به اینکه بههر حال برخی از اقدامها از حوزه اختیارات وزارت ارشاد خارج است، افزود: چه در حوزه چالشها مانند بیمه و مالیات نیازمند همکاری اداره مالیات و تأمین اجتماعی هستیم. در حوزه فرصتهای بیرونی صادرات اقتصاد محتوا هم باید وزارتخانههای دیگری مانند وزارت صمت ورود کنند. بنابراین سند راهبردی ملی میتواند به ذینفعان کمک کند تا با تقسیم کار دقیق به حل مسائل و مشکلات حوزه محتوا بپردازند. افراسیابی در ادامه گفت: بخش دیگری از کارها هم در داخل به تقسیم درآمد ناشی از محتوا در کشور بر میگردد. اکنون اپراتورها درآمدهای بالایی از محل فروش ترافیک اینترنت بامصرف محتوا دارند اما کسی که محتوا را تولید کرده سهم اندکی از این درآمد نصیبش میشود. البته در این راستا با همکاری مرکز ملی فضای مجازی تسهیم درآمدهای فروش ترافیک اینترنت بین ناشران تولیدکنندگان محتوا و اپراتورها را شروع کردهایم. بنابراین اگر سندی هم آماده باشد و در شورای عالی فضای مجازی به تصویب برسد میتواند این بحث را سرعت ببخشد.
شناسایی نیازهای مخاطبان
مسعود نظری منش یکی از فعالان حوزه تولید محتوای دیجیتالی نیز معتقد است فعالان حوزه تولید محتوای دیجیتالی از تدوین این سند اطلاعی ندارند، چرا که هیچ نظرسنجی از فعالان این حوزه انجام نشده است.اگر بخواهیم اقتصاد محتوا را شناسایی کنیم باید فعالان این حوزه مشارکت داده شوند و نباید چنین سندی تنها از سوی سازمانهای بالادستی که در کسب و کار حضور ندارند، تدوین و اولویتها تعیین شود.
نظری منش به «ایران» گفت: شاید هم در این سند فقط بهدنبال اهداف سازمانهای بالادستی هستند و نه نیاز بازار، که نظر فعالان بخش خصوصی را در این زمینه دریافت نکردهاند ولی اگر اینگونه هم باشد باید گفت وقتی سندی در راستای سازمانهای بالادستی اقتصاد محتوا تدوین شود و نهادهای دولتی و حاکمیتی هزینه کنند، محتوای تولید شده مانند گذشته در جهت نیاز جامعه نخواهد بود. این فعال حوزه تولید محتوای دیجیتال معتقد است برای جهت دهی به این سند باید نیاز بازار تعیین شود و فعالان بخش خصوصی نیاز بازار را میشناسند. بنابراین بهتر است قبل از نهایی شدن سند، مرکز ملی فضای مجازی نظر فعالان بخش خصوصی را که در حال شکل دهی اکوسیستم تولید محتوا هستند نیز دریافت کند تا با تعامل بتوان نیاز جامعه را شناسایی و سند خوبی را تدوین کرد. نظری منش با بیان اینکه اقتصاد محتوا هم به دو شکل کمی و کیفی رخ میدهد و در هر دو صورت میتوان از تولید محتوا درآمدزایی کرد، گفت: وقتی وارد حوزه وب 2 شدیم و کاربران توانستند محتوا تولید کنند و هم اکنون حجم زیادی از محتواهای تولیدشده مانند فیلم، متن و... را شرکتهای اینترنتی و دیتاسنترها میزبانی میکنند بنابراین دیتایی که کاربران مصرف میکنند از نظر کمیت به پول تبدیل میشود. اما وقتی محتواها تک تک دارای کیفیت بالایی باشند و صدها میلیون بار دیده شوند، دارای ارزش بالاتری میشوند از اینرو هرچه محتواها باکیفیت تر، تخصصیتر و فنیتر باشد و بیشتر دیده شود، بیشتر به کار میآید و براحتی به پول تبدیل میشود.
نظری منش افزود: وقتی حوزه اقتصاد محتوای داخلی مغفول واقع شود، سختگیری یا فیلتر شود و اجازه ندهیم کاربران محتوای خود را آزادانه منتشر کنند، آنها محتوای باکیفیتی که بارها قابل دیده شدن است را در شبکههای اجتماعی خارجی بارگذاری میکنند و درآمد آن نصیب آنها میشود و تبلیغاتی هم که درجهت آن محتوای جذاب منتشر میکنند، کسب و کارهای خود را رونق میدهند این در حالی است که ما با ایجاد خط قرمزهای افراطی و درک نکردن حوزه اقتصاد محتوا، کاربر و فعال ارزش آفرین را بلوکه کرده و در عوض کاربران را به سمت استفاده از محتواهای خارجی سوق میدهیم یا محتواهای فرمایشی تولید میکنیم که جذاب نبوده و استفاده نمیشود.
توجه به بخش خصوصی
علی محمدپور دیگر فعال حوزه تولید محتوای دیجیتالی نیز اعتقاد دارد شبکه ملی اطلاعات بدون محتوا کارکردی ندارد و بنابراین مرکز ملی فضای مجازی که در نقش قرارگاه است بهدنبال محتوای پایهای برای مخاطبان این شبکه است و با این سند گویا بهدنبال چنین اهدافی است.
محمدپور گفت: ولی باید گفت سندهای زیادی در همین مرکز تدوین شده ولی به تصویب نهایی شورای عالی فضای مجازی نرسیده است (مانند سند راهبردی حوزه صیانت از کودک در فضای مجازی) بنابراین تنها تدوین سند شرط نیست، مهم اجرای آن است که معمولاً سندها عملیاتی نمیشوند.
محمدپور معتقد است اقتصاد محتوا در فضای مجازی نیاز به سند راهبردی و استراتژی دارد تا نیاز مخاطبان شناسایی شود و کمک کند تا فعالان حوزه محتوای دیجیتالی بدانند که باید چه مسیری را طی کنند و اینکه در این مسیر چه چالشهایی وجود دارد و چگونه میتوان آن چالشها را رفع کرد.
محمدپور با بیان اینکه حوزه محتوا در دو بخش آموزش و سرگرمی نقش مؤثری در اقتصاد دارد و به شرط رفع چالشها در این دو قالب میتوان روی مخاطبان تأثیر گذاشت، افزود: یکی از چالشها اعتماد نکردن سرمایهگذار به این بازار است. دیتاهای تولید شده دارای ارزش بالایی هستند ولی متأسفانه سرمایهگذار، سرمایهاش را وارد حوزه تولید محتوای دیجیتالی نمیکند چون آیندهای برای بازگشت سرمایهاش نمیبیند.
این فعال حوزه محتوای دیجیتال گفت: چالش بعدی حوزه اقتصاد محتوا، نظارت است. این حوزه نیاز بهنظارت یکپارچه دارد درحالی که 18 نهاد نظارتی بر محتواهای داخلی نظارت دارند و اگر یک نهادی آن را ممیزی کند مورد قبول نهادهای دیگر نیست و بهجای اینکه نهادها مشکلات خود را باهم حل کنند، تولیدکننده محتوا را مؤاخذه میکنند. مشکل اصلی فعالان این است که باوجود 18 نهاد نظارتی تولیدکننده محتوا، نمیدانند محتوایی که تولید خواهند کرد با چه واکنشی از سوی این تعداد از ناظران مواجه خواهد شد بنابراین اصلاً محتوا تولید نمیکنند.
وی با اشاره به اینکه معمولاً در تنظیم و تدوین اسناد مخاطبان و فعالان بخش خصوصی آن سند در نظر گرفته نمیشود، گفت: حال باید دید در این سند چقدر به ظرفیت بخش خصوصی که محتوا تولید میکند، توجه شده است. سند باید به دغدغههای تولیدکنندگان بخش خصوصی توجه کند و این کار با ارتباط و تعامل ممکن میشود. باید بدانیم حوزه محتوا سفارش پذیر نیست بنابراین نمیتوان در فضای بسته تصمیمگیری و بعد انتظار تولید محتوای مطابق نیاز مردم داشت. وقتی تنوعی نباشد به نیازها پاسخ داده نمیشود و مخاطبان به سمت محتواهای خارجی گرایش مییابند. وی افزود: چالشهای دیگری مانند بیمه، مالیات و صادرات نیز وجود دارند ولی وقتی شرایط برای تولید محتوای خوب از سوی فعالان بخش خصوصی و کاربران فراهم شود و سختگیریهای افراطی از سوی ناظران صورت نگیرد محتوا به فروش رفته و بارها دیده شود خود سود به همراه دارد و فعالان میتوانند مالیات آن را هم پرداخت کنند هرچند باید در این میان نگاه ممیزان را هم به بخش تولید محتوای دیجیتالی تغییر داد، چرا که آنها درک درستی از اقتصاد محتوای دیجیتالی ندارند.
محمدپور با بیان اینکه نگاه سند باید به بازار اقتصاد محتوا واقعگرا و شفاف باشد، گفت: باید از فعالان تولید محتوا حمایت شود. نظارت را یکپارچه کرده و ناهمواریها را رفع کنند تا محتوای خوب در داخل تولید شود و کاربران به سمت محتواهای خارجی نروند. اکنون درباره محتوای داخلی سختگیری میشود و تولیدکننده جرأت تولید محتوا ندارد این در حالی است که این سختگیریها بر محتوای خارجی قابل اعمال نیست از اینرو تولیدکننده محتوای خارجی امنیت بالایی دارد و برنده اقتصاد محتواست.
آیا این روزها کار و کاسبی عطاریها سکه است؟
بوی خوشی از عطاریها به مشام نمیرسد
محمد مطلق
گزارش نویس
معجون هلیله سیاه و شکر سرخ و مصطکی، تجویز این روزهای عطاریها برای کروناست. میگویند جواب هم گرفتهاند. بخور اکالیپتوس و جوش شیرین هم هست و البته نسخههای معمولیتری مثل آویشن و پونه شیرازی و پونه کوهی و زوفا و بارهنگ و بالنگو. شاید شما هم مثل من فکر کرده باشید با بدتر شدن وضع کرونا، لااقل باید وضع کار و کاسبی عطاریها بهتر شده باشد. به هرحال توصیههای اینترنتی و گاه توصیه خود پزشکان برای استفاده از انواع دمنوش و جوشانده هم بیتأثیر نیست اما راستش را بخواهید آن طور که خود عطاریها میگویند اوضاع آنها هم خیلی خوب نیست. مثلاً مهدی که در شرق تهران عطاری دارد از زیاد شدن مطبهای طب سنتی مینالد؛ مطبهایی که ظاهراً خودشان هم دارو در اختیار بیمار میگذارند و او را از رفتن به عطاری بینیاز میکنند. شرکتی که مهدی در آن کار میکند 30شعبه عطاری در تهران دارد و آن طور که خودش میگوید یکی یکی درحال جمع شدن است:
«قدیم میگفتند دکترها بدخط هستند بدبختی الان دکترهای طب سنتی که فارسی نسخه مینویسند از آنها هم بدخط ترند. میخواهم بگویم اصلاً بسیاری شان سواد درست و حسابی ندارند و معلوم نیست کجا و چطور طبیب شدهاند. خیلیهایشان هم که توی مطب دارو درست میکنند و دست بیمار میدهند. باور کنید این مطبها کار و کاسبی ما را نابود کرده. پریشب بنده خدایی نسخه یکی از همین دکترها را آورده بود اینجا دیدم برایش قرص بلغم نوشته. گفتم عزیز من این قرص را دارم ولی به درد تو نمیخورد. برای هر معده دردی که قرص بلغم تجویز نمیکنند، بلغم برای نفخ معده و معده سرد خوب است نه زخم معده.»
خانمی وسط گفتوگو وارد میشود و عود میخواهد:
چه عودی خانم؟
مگه چند جور عود داریم؟
عود 18 تومنی هست، 70 تومنی هم هست.
همان 18 تومنی را لطف کنید.
مهدی هم مثل اغلب عطاریهایی که با آنها گفتوگو کردم حدود پنج سال است که وارد این شغل شده و دوره دیده و کلاس رفته تا اینکه توانسته مجوز یک شعبه را از شرکت بگیرد. میپرسم چرا اغلب شما کم سابقهاید مگر نه اینکه عطاری شغل آبا اجدادی بود و تجربه نسل به نسل؟ میگوید: «نمیدانم ولی درست میگویید چند سالی هست که یکباره تقاضا برای عطاری زیاد شد. کاسبی هم خوب بود تا اینکه مطبهای طب سنتی از راه رسید. من هم به فکر هستم که جمع کنم؛ یکی یکی داریم ورشکست میشویم. با دوتا عود و چند بسته زردچوبه که نمیشود زندگی چرخاند.»
برازنده به جای شکر سرخ، ترکیب هلیله سیاه و مصطکی و سیاه دانه را برای کرونا تجویز میکند و میگوید این دارو زمستانه و تابستانه دارد: «بعضی گیاهان مثل دارچین و زنجبیل و زردچوبه جزو فروش روزانه ما هستند. از قبل هم همین طور بود ولی الان به خاطر کرونا و توصیه به استفاده از گرمیجات مصرف دارچین و زنجبیل بیشتر شده. دیدهام خیلیها تازگی دنبال کندر هم هستند. میگویند برای کرونا و پاکسازی ریه خوب است. البته دوجور کندر داریم؛ خوراکی و اسپندی. خوراکیاش را ما برای بالا بردن هوش و حافظه تجویز میکنیم اما تازگیها میگویند برای کرونا هم مفید است. واقعاً اطلاعی ندارم که چه کاری روی سیستم بدن انجام میدهد.»
برازنده هم پنج سال است که وارد این شغل شده، آموزشگاه رفته و دو سال هم کنار دست کسی ایستاده و کار را یاد گرفته: «داروهای گیاهی و عرقیجات یک دریاست. اینکه شما مغازه باز کنی و یکی بیاید بگوید یک شیشه کاسنی میخواهم و شماهم بگویید بفرما که عطاری و سوپری فرقی نمیکند. باید گیاه را بشناسید و درست تجویز کنید.»
میگویم الان البته کار عطاریها هم راحتتر شده، چون همه چیز بستهبندی دارد و شرکتی عرضه میشود و خواصش را هم پشت بسته نوشتهاند. برای همین عطاریهای الان مثل قدیم پر از رایحه دل انگیز نیست. با این همه، اینکه یک بیمار چطور و چه مقدار مصرف کند، مهم است. مثلاً شما به کسی که عرق کاسنی میخواهد چه توصیهای میکنید؟ میگوید:
«من اول میپرسم کاسنی را برای جوش میخواهد یا کبد چرب؟ اگر برای کبد چرب باشد باید روزی سه فنجان قبل از صبحانه و قبل از ناهار و قبل از شام مصرف کند اما اگر به گرمیجات حساسیت دارد و جوش میزند، دو فنجان در روز هم کافی است. عرق بیدمشک و بهارنارنج هم هست که برای تپش قلب خوب است یا عرق بقناق که قند خون را تنظیم میکند و بعد از هر وعده غذایی باید مصرف شود. حالا فکر کنید یکی بخواهد برای قند خون کاسنی ببرد، خب من باید توضیح بدهم که این اثری ندارد و باید بقناق مصرف کند. بعضیها هم اصرار میکنند که همان را بده چون از کسی شنیدهاند.»
میگویم گاهی یک داروی گیاهی یا یک دمنوش مد میشود و به سرعت همه خانههای شهر را درمینوردد. الان چه چیزی مد است؟ میگوید: «فعلاً گلاب و آبلیمو برای پوست صورت مد است. فروش گلابمان خوب شده و انصافاً هم برای پوست خیلی خوب است اما این را هم باید بگویم که زیاده روی در استفاده از گلاب و آبلیمو پوست را تیره میکند.»
مغازه مسعود هم رایحه عطاریهای قدیم بازار را ندارد اما تا توانسته با قفسه بندیهای چوبی و نیمه تاریک نگه داشتن مغازه و یکی دو رادیو و گرامافون قدیمی، حال و هوای سنتی ایرانی به مغازهاش داده. مسعود از زاویه دیگری خراب شدن بازار عطاریها را توضیح میدهد: «مردم همان وسواسی را که به اجناس دیگر پیدا کردهاند، نسبت به اجناس ما هم دارند. برای همین خود من به مشتریها توصیه میکنم تا جایی که امکان دارد ضدعفونی کنند یا بجوشانند حتی عرقیجات را. به هرحال کاسبی خوب نیست. راستش را بخواهید من به خاطر علاقه شخصی و فضای مغازه و اسمم، اینجا را ول نکردهام وگرنه عطاری دیگر از سکه افتاده.»
مسعود میگوید: فروش گل زوفا و پونه و پنیرک و گل ختمیاش خوب است. چون همه اینها برای ایمنی بدن مفید است و بیمار مبتلا به کرونا هم باید سطح ایمنی بدنش را بالا ببرد.
پشت شیشه برای داروی معده چهل گیاه حسابی تبلیغ کرده. میپرسم واقعاً چهل گیاه را باهم مخلوط میکنید؟ میگوید: «نه حدود 15 گیاه است؛ مثل بادیان رومی یا ادویه ستارهای، هل، زیره و بذر چند گیاه دیگر. تا حالا کسی نبوده که ببرد و برگردد بگوید نشد.»
میپرسم فرض کنید یکی وارد عطاری شما شود و بگوید یکی از بستگانم کرونا دارد، شما چه چیزی تجویز میکنید؟ میگوید: «من میگویم اگر امکان دارد اول باید بیمار را ببینم. چون بدون دیدن بیمار و سنجیدن جثه و مزاجش نمیشود تجویز دقیقی داشت. اصلاً کرونا نه، فرض کنید طرف وارد مغازه من میشود و میگوید دل درد دارم؛ خب من باید تشخیص بدهم این دل درد عصبی است، از خوردن سردی است، طرف معده سرد دارد یا اصلاً غذای ناجوری خورده است. خب وقتی اینها معلوم شد، آن وقت می توان گیاه مخصوص و میزان مصرفش را تجویز کرد. اینها شناخت میخواهد. برای همین عطاری با مغازهداری فرق میکند.»
مسعود هم درست پنج سال است که وارد این شغل شده اما آن طور که خودش میگوید همیشه نسبت به گیاهان و خواص آنها علاقهمند بوده تا اینکه تصمیم گرفته آموزشگاه برود و پای درس استاد بنشیند و کار را یاد بگیرد.
به یکی دو عطاری دیگر هم سر میزنم و پای درد دلشان از خرابی بازار مینشینم. این روزها زردچوبه و دارچین و زنجبیل سر لیست فروش روزانه همه آنهاست و سیاه دانه و عسل طبیعی و هلیله سیاه و شکر سرخ و مصطکی فروش ویژه روزهای سخت کرونایی.
گزارش نویس
معجون هلیله سیاه و شکر سرخ و مصطکی، تجویز این روزهای عطاریها برای کروناست. میگویند جواب هم گرفتهاند. بخور اکالیپتوس و جوش شیرین هم هست و البته نسخههای معمولیتری مثل آویشن و پونه شیرازی و پونه کوهی و زوفا و بارهنگ و بالنگو. شاید شما هم مثل من فکر کرده باشید با بدتر شدن وضع کرونا، لااقل باید وضع کار و کاسبی عطاریها بهتر شده باشد. به هرحال توصیههای اینترنتی و گاه توصیه خود پزشکان برای استفاده از انواع دمنوش و جوشانده هم بیتأثیر نیست اما راستش را بخواهید آن طور که خود عطاریها میگویند اوضاع آنها هم خیلی خوب نیست. مثلاً مهدی که در شرق تهران عطاری دارد از زیاد شدن مطبهای طب سنتی مینالد؛ مطبهایی که ظاهراً خودشان هم دارو در اختیار بیمار میگذارند و او را از رفتن به عطاری بینیاز میکنند. شرکتی که مهدی در آن کار میکند 30شعبه عطاری در تهران دارد و آن طور که خودش میگوید یکی یکی درحال جمع شدن است:
«قدیم میگفتند دکترها بدخط هستند بدبختی الان دکترهای طب سنتی که فارسی نسخه مینویسند از آنها هم بدخط ترند. میخواهم بگویم اصلاً بسیاری شان سواد درست و حسابی ندارند و معلوم نیست کجا و چطور طبیب شدهاند. خیلیهایشان هم که توی مطب دارو درست میکنند و دست بیمار میدهند. باور کنید این مطبها کار و کاسبی ما را نابود کرده. پریشب بنده خدایی نسخه یکی از همین دکترها را آورده بود اینجا دیدم برایش قرص بلغم نوشته. گفتم عزیز من این قرص را دارم ولی به درد تو نمیخورد. برای هر معده دردی که قرص بلغم تجویز نمیکنند، بلغم برای نفخ معده و معده سرد خوب است نه زخم معده.»
خانمی وسط گفتوگو وارد میشود و عود میخواهد:
چه عودی خانم؟
مگه چند جور عود داریم؟
عود 18 تومنی هست، 70 تومنی هم هست.
همان 18 تومنی را لطف کنید.
مهدی هم مثل اغلب عطاریهایی که با آنها گفتوگو کردم حدود پنج سال است که وارد این شغل شده و دوره دیده و کلاس رفته تا اینکه توانسته مجوز یک شعبه را از شرکت بگیرد. میپرسم چرا اغلب شما کم سابقهاید مگر نه اینکه عطاری شغل آبا اجدادی بود و تجربه نسل به نسل؟ میگوید: «نمیدانم ولی درست میگویید چند سالی هست که یکباره تقاضا برای عطاری زیاد شد. کاسبی هم خوب بود تا اینکه مطبهای طب سنتی از راه رسید. من هم به فکر هستم که جمع کنم؛ یکی یکی داریم ورشکست میشویم. با دوتا عود و چند بسته زردچوبه که نمیشود زندگی چرخاند.»
برازنده به جای شکر سرخ، ترکیب هلیله سیاه و مصطکی و سیاه دانه را برای کرونا تجویز میکند و میگوید این دارو زمستانه و تابستانه دارد: «بعضی گیاهان مثل دارچین و زنجبیل و زردچوبه جزو فروش روزانه ما هستند. از قبل هم همین طور بود ولی الان به خاطر کرونا و توصیه به استفاده از گرمیجات مصرف دارچین و زنجبیل بیشتر شده. دیدهام خیلیها تازگی دنبال کندر هم هستند. میگویند برای کرونا و پاکسازی ریه خوب است. البته دوجور کندر داریم؛ خوراکی و اسپندی. خوراکیاش را ما برای بالا بردن هوش و حافظه تجویز میکنیم اما تازگیها میگویند برای کرونا هم مفید است. واقعاً اطلاعی ندارم که چه کاری روی سیستم بدن انجام میدهد.»
برازنده هم پنج سال است که وارد این شغل شده، آموزشگاه رفته و دو سال هم کنار دست کسی ایستاده و کار را یاد گرفته: «داروهای گیاهی و عرقیجات یک دریاست. اینکه شما مغازه باز کنی و یکی بیاید بگوید یک شیشه کاسنی میخواهم و شماهم بگویید بفرما که عطاری و سوپری فرقی نمیکند. باید گیاه را بشناسید و درست تجویز کنید.»
میگویم الان البته کار عطاریها هم راحتتر شده، چون همه چیز بستهبندی دارد و شرکتی عرضه میشود و خواصش را هم پشت بسته نوشتهاند. برای همین عطاریهای الان مثل قدیم پر از رایحه دل انگیز نیست. با این همه، اینکه یک بیمار چطور و چه مقدار مصرف کند، مهم است. مثلاً شما به کسی که عرق کاسنی میخواهد چه توصیهای میکنید؟ میگوید:
«من اول میپرسم کاسنی را برای جوش میخواهد یا کبد چرب؟ اگر برای کبد چرب باشد باید روزی سه فنجان قبل از صبحانه و قبل از ناهار و قبل از شام مصرف کند اما اگر به گرمیجات حساسیت دارد و جوش میزند، دو فنجان در روز هم کافی است. عرق بیدمشک و بهارنارنج هم هست که برای تپش قلب خوب است یا عرق بقناق که قند خون را تنظیم میکند و بعد از هر وعده غذایی باید مصرف شود. حالا فکر کنید یکی بخواهد برای قند خون کاسنی ببرد، خب من باید توضیح بدهم که این اثری ندارد و باید بقناق مصرف کند. بعضیها هم اصرار میکنند که همان را بده چون از کسی شنیدهاند.»
میگویم گاهی یک داروی گیاهی یا یک دمنوش مد میشود و به سرعت همه خانههای شهر را درمینوردد. الان چه چیزی مد است؟ میگوید: «فعلاً گلاب و آبلیمو برای پوست صورت مد است. فروش گلابمان خوب شده و انصافاً هم برای پوست خیلی خوب است اما این را هم باید بگویم که زیاده روی در استفاده از گلاب و آبلیمو پوست را تیره میکند.»
مغازه مسعود هم رایحه عطاریهای قدیم بازار را ندارد اما تا توانسته با قفسه بندیهای چوبی و نیمه تاریک نگه داشتن مغازه و یکی دو رادیو و گرامافون قدیمی، حال و هوای سنتی ایرانی به مغازهاش داده. مسعود از زاویه دیگری خراب شدن بازار عطاریها را توضیح میدهد: «مردم همان وسواسی را که به اجناس دیگر پیدا کردهاند، نسبت به اجناس ما هم دارند. برای همین خود من به مشتریها توصیه میکنم تا جایی که امکان دارد ضدعفونی کنند یا بجوشانند حتی عرقیجات را. به هرحال کاسبی خوب نیست. راستش را بخواهید من به خاطر علاقه شخصی و فضای مغازه و اسمم، اینجا را ول نکردهام وگرنه عطاری دیگر از سکه افتاده.»
مسعود میگوید: فروش گل زوفا و پونه و پنیرک و گل ختمیاش خوب است. چون همه اینها برای ایمنی بدن مفید است و بیمار مبتلا به کرونا هم باید سطح ایمنی بدنش را بالا ببرد.
پشت شیشه برای داروی معده چهل گیاه حسابی تبلیغ کرده. میپرسم واقعاً چهل گیاه را باهم مخلوط میکنید؟ میگوید: «نه حدود 15 گیاه است؛ مثل بادیان رومی یا ادویه ستارهای، هل، زیره و بذر چند گیاه دیگر. تا حالا کسی نبوده که ببرد و برگردد بگوید نشد.»
میپرسم فرض کنید یکی وارد عطاری شما شود و بگوید یکی از بستگانم کرونا دارد، شما چه چیزی تجویز میکنید؟ میگوید: «من میگویم اگر امکان دارد اول باید بیمار را ببینم. چون بدون دیدن بیمار و سنجیدن جثه و مزاجش نمیشود تجویز دقیقی داشت. اصلاً کرونا نه، فرض کنید طرف وارد مغازه من میشود و میگوید دل درد دارم؛ خب من باید تشخیص بدهم این دل درد عصبی است، از خوردن سردی است، طرف معده سرد دارد یا اصلاً غذای ناجوری خورده است. خب وقتی اینها معلوم شد، آن وقت می توان گیاه مخصوص و میزان مصرفش را تجویز کرد. اینها شناخت میخواهد. برای همین عطاری با مغازهداری فرق میکند.»
مسعود هم درست پنج سال است که وارد این شغل شده اما آن طور که خودش میگوید همیشه نسبت به گیاهان و خواص آنها علاقهمند بوده تا اینکه تصمیم گرفته آموزشگاه برود و پای درس استاد بنشیند و کار را یاد بگیرد.
به یکی دو عطاری دیگر هم سر میزنم و پای درد دلشان از خرابی بازار مینشینم. این روزها زردچوبه و دارچین و زنجبیل سر لیست فروش روزانه همه آنهاست و سیاه دانه و عسل طبیعی و هلیله سیاه و شکر سرخ و مصطکی فروش ویژه روزهای سخت کرونایی.
وزیر اقتصاد: با صحبتهای نقادانه جلوی سرمایه گذاریها را میگیرید
خصوصیسازی برای تأمین منابع مالی دولت نیست
گروه اقتصادی:وزیر اقتصاد روز گذشته پشت تریبون مجلس در پاسخ به منتقدان خصوصیسازی گفت: «اگر بخواهیم با بخش خصوصی در روند واگذاری با بیمهری برخورد کنیم، نفر بعدی هرگز حاضر نیست وارد واگذاریها و سرمایهگذاری شود.»
گفته فرهاد دژپسند؛ صحبت خیلی از فعالان بخش خصوصی است. اعضای اتاق بازرگانی اعتقاد دارند که واگذاریها به بخش خصوصی بهصورت واقعی رخ نمیدهد چرا که دولتیها تمایل دارند در دوران پسا واگذاری هم در فعالیت یک مجموعه دخالت کنند. کارشناسان تحلیل دیگری بر موضوع روند خصوصیسازی دارند و همواره از منتقدان سرسخت واگذاریها هم هستند؛ آنها میگویند در این سالها واگذاریها اشتباه بوده و خصولتیها در اقتصاد دولتی تقویت شدند. کارشناسان عنوان میکنند که تنها 18 درصد واگذاریها به بخش خصوصی واقعی رسیده است.
با وجود تمام گلایهها، اعضای دولت بر این باور هستند که در دولت روحانی در قیاس با سایر دولتها واگذاریها درستتر بوده و بخش خصوصی واقعی در این فرآیند دیده شده است. آخرین آمارها نشان میدهد در سالی که گذشت(سال 98) سازمان خصوصیسازی ۲ هزار میلیارد تومان واگذاری را در کارنامه خود ثبت کرده است؛ توجه بخصوصیسازی در بودجه سال آینده هم دیده شده است. در لایحه بودجه ۱۴۰۰، ۹۵ هزار میلیارد تومان برای واگذاری شرکتهای دولتی پیشبینی شده که با توجه به اینکه این رقم در قانون بودجه امسال ۱۱.۵ هزار میلیارد تومان است با رشدی معادل ۸.۲ برابر(نسبت به سالجاری) مواجه است.وزیر اقتصاد در صحن علنی مجلس در پاسخ به سؤال نمایندگان درباره خصوصیسازیها، گفت: «در دو سال گذشته آسیبشناسی جدی بر نحوه خصوصیسازی در کشور داشتم و روش قیمتگذاری، واگذاریها و شفافسازیها را رصد کردم لذا باید روشی انتخابی شود تا خصوصیسازی در یک محیط شفاف به اجرا برسد و رقبا در محیط شفاف فعالیت داشته باشند. در این دو سال اهتمام جدی بر این بود که روشی انتخاب کنیم تا سهم بخش خصوصی را افزایش دهیم و اقتصاد را مردمی کنیم البته مردمی کردن به معنای غیرخصوصیسازی نیست.»
دغدغه باید اجرای صحیح قانون باشد
آنگونه که خبرگزاری ایلنا گزارش داده است، فرهاد دژپسند گفته است: «تا زمانی که دولت وظایف اصلی خود را انجام ندهد و روی وظایف واقعی اش متمرکز نشود در اقتصاد مشکل خواهیم داشت، لذا باید به سمت خصوصیسازی حرکت کنیم. خصوصیسازی برای تأمین منابع مالی دولت نیست بلکه یک رویکرد جدی است و میتواند برای اصلاح رابطه دولت و بازار در اقتصاد مؤثر باشد.خصوصیسازی یک الزام شرعی و قانونی است و باید در مسیر خصوصیسازی یک دغدغه داشته باشیم و آن اجرای صحیح قانون است.»او ادامه داد: «باید بگویم که اقتصاد ایران با یک چالش اساسی و ساختاری مواجه است که آن بزرگ بودن دولت در اقتصاد است که این بزرگی دولت باعث شده منابع بدرستی تخصیص نیابد و بر اقتصاد کشور اثر بگذارد.»در این میان چندی پیش حسن روحانی رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت گفته بود که تمامی دستگاههای دولتی طبق ضوابط و مقررات اعلام شده، موظف به عرضه سهام شرکتهای خود در بورس هستند و تداوم بنگاهداری و مالکیت اموال مازاد از سوی دستگاههای دولتی برای شکوفایی اقتصاد، لازم است سریعتر به بخش خصوصی و مردم واگذار شود و بخصوص سازمان بورس باید نسبت به اجرای تعهدات شرکتها مبنی بر تکمیل سهام شناور آنها اقدام کند.
باید بهدنبال امنیت برای سرمایهگذاران بخش خصوصی باشیم
وزیر اقتصاد و دارایی در ادامه صحبتهایش به خاطرهای اشاره کرد که اخیراً در جلسه با سرمایهگذاران بخش خصوصی داشته است. او گفت: «در این جلسه وقتی پیشنهاد خرید سهام شرکتها در بورس را به بخش خصوصی دادم تنها سؤالی که از بنده داشتند این بود که سایر شرکتها چه سرنوشتی داشتند که ما هم وارد این فرآیند شویم و در آن زمان ناامیدی در بین بخش خصوصی کاملاً محرز بود.ما بهعنوان دولت باید دنبال ایجاد امنیت برای سرمایهگذاران بخش خصوصی باشیم.»
او با بیان اینکه در هیأت واگذاری از سران سه قوه نمایندگانی حضور دارند اظهار داشت: «باید توجه داشته باشیم که خریدار و بخش خصوصی با حکومت مواجه است و نه فقط با وزارت اقتصاد، از اینرو باید بدانیم که لغو یا ابطال واگذاریها بدون اسناد و بدون قانون، شرایط بدی را در حوزه واگذاریها و خصوصیسازی ایجاد میکند.باید زمینهای ایجاد شود که واگذاریها به یک روند مستمر تبدیل شوند هر چند که گفتم هدف ما از خصوصیسازی درآمدزایی نیست اما اگر بهدنبال قطع وابستگی بودجه از نفت هستیم که این موضوع مورد تأکید رهبری است باید به سمت خصوصی سازیها حرکت کنیم.»
در لایحه بودجه ۱۴۰۰، درآمدهای دولت حدود ۳۱۸ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. بنابراین منابع حاصل از واگذاری شرکتهای دولتی سهمی حدود ۳۰درصدی از درآمدهای دولت در سال۱۴۰۰ خواهند داشت که این سهم در مقایسه با امسال حدود هفت برابر شده است. در قانون بودجه سال ۱۳۹۹، درآمدهای دولت حدود ۲۸۹ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود. بر این اساس، منابع حاصل از واگذاری شرکتهای دولتی سهمی حدود ۴ درصدی از درآمدهای دولت داشت.
دژپسند ادامه داد: «در بودجه سال آینده از محل خصوصیسازی 95 هزار میلیارد تومان درآمد در نظر گرفته شده که با ایجاد امنیت و اطمینان بخشی به سرمایهگذاران میتوان به این عدد رسید.»
او گفت: «از دهه ۶۰ امام راحل تأکید بر واگذاری امور به مردم داشتند و از سال ۸۴ با ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی توسط رهبر معظم انقلاب، روز به روز این تأکیدات بیشتر شد.رهبر معظم انقلاب پس از پنج سال از این ابلاغیه، مجدد روی آن تأکید کردند زیرا این مهم جزو اولویتهای اساسی نظام است.»
یونس ژائله عضو اتاق بازرگانی ایران درباره فعالیت بخش خصوصی گفت: «دولت چه در ایران و چه هر کشور دیگری متولی خوبی برای فعالیتهای اقتصادی بخصوص حوزه صنعت نیست، بدین جهت ضرورت دارد که در یک سازوکار درست فعالیتهای اقتصادی که دولت در حال حاضر انجام میدهد به بخش خصوصی واقعی واگذار شود و پس از آن هم در امور و فعالیت بخش خصوصی دخالت نشود تا صاحب بنگاه بتواند برای آن شرایط خوبی فراهم کند. معتقدم در فعالیتهایی که بخش خصوصی ورود کرده است موفقیتهای خوبی بهدست آمده است لذا باید از تجربیات موفق در واگذاریهای انجام شده استفاده کرد.»
برخی از اعضای اتاق بازرگانی یادآورشدند در نشستهایی که با وزیر اقتصاد داشتهایم از او خواستهایم که مدل خصوصیسازی را تغییر دهد و بر اساس یک اصول درست واگذاریها صورت گیرد.
گفته فرهاد دژپسند؛ صحبت خیلی از فعالان بخش خصوصی است. اعضای اتاق بازرگانی اعتقاد دارند که واگذاریها به بخش خصوصی بهصورت واقعی رخ نمیدهد چرا که دولتیها تمایل دارند در دوران پسا واگذاری هم در فعالیت یک مجموعه دخالت کنند. کارشناسان تحلیل دیگری بر موضوع روند خصوصیسازی دارند و همواره از منتقدان سرسخت واگذاریها هم هستند؛ آنها میگویند در این سالها واگذاریها اشتباه بوده و خصولتیها در اقتصاد دولتی تقویت شدند. کارشناسان عنوان میکنند که تنها 18 درصد واگذاریها به بخش خصوصی واقعی رسیده است.
با وجود تمام گلایهها، اعضای دولت بر این باور هستند که در دولت روحانی در قیاس با سایر دولتها واگذاریها درستتر بوده و بخش خصوصی واقعی در این فرآیند دیده شده است. آخرین آمارها نشان میدهد در سالی که گذشت(سال 98) سازمان خصوصیسازی ۲ هزار میلیارد تومان واگذاری را در کارنامه خود ثبت کرده است؛ توجه بخصوصیسازی در بودجه سال آینده هم دیده شده است. در لایحه بودجه ۱۴۰۰، ۹۵ هزار میلیارد تومان برای واگذاری شرکتهای دولتی پیشبینی شده که با توجه به اینکه این رقم در قانون بودجه امسال ۱۱.۵ هزار میلیارد تومان است با رشدی معادل ۸.۲ برابر(نسبت به سالجاری) مواجه است.وزیر اقتصاد در صحن علنی مجلس در پاسخ به سؤال نمایندگان درباره خصوصیسازیها، گفت: «در دو سال گذشته آسیبشناسی جدی بر نحوه خصوصیسازی در کشور داشتم و روش قیمتگذاری، واگذاریها و شفافسازیها را رصد کردم لذا باید روشی انتخابی شود تا خصوصیسازی در یک محیط شفاف به اجرا برسد و رقبا در محیط شفاف فعالیت داشته باشند. در این دو سال اهتمام جدی بر این بود که روشی انتخاب کنیم تا سهم بخش خصوصی را افزایش دهیم و اقتصاد را مردمی کنیم البته مردمی کردن به معنای غیرخصوصیسازی نیست.»
دغدغه باید اجرای صحیح قانون باشد
آنگونه که خبرگزاری ایلنا گزارش داده است، فرهاد دژپسند گفته است: «تا زمانی که دولت وظایف اصلی خود را انجام ندهد و روی وظایف واقعی اش متمرکز نشود در اقتصاد مشکل خواهیم داشت، لذا باید به سمت خصوصیسازی حرکت کنیم. خصوصیسازی برای تأمین منابع مالی دولت نیست بلکه یک رویکرد جدی است و میتواند برای اصلاح رابطه دولت و بازار در اقتصاد مؤثر باشد.خصوصیسازی یک الزام شرعی و قانونی است و باید در مسیر خصوصیسازی یک دغدغه داشته باشیم و آن اجرای صحیح قانون است.»او ادامه داد: «باید بگویم که اقتصاد ایران با یک چالش اساسی و ساختاری مواجه است که آن بزرگ بودن دولت در اقتصاد است که این بزرگی دولت باعث شده منابع بدرستی تخصیص نیابد و بر اقتصاد کشور اثر بگذارد.»در این میان چندی پیش حسن روحانی رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت گفته بود که تمامی دستگاههای دولتی طبق ضوابط و مقررات اعلام شده، موظف به عرضه سهام شرکتهای خود در بورس هستند و تداوم بنگاهداری و مالکیت اموال مازاد از سوی دستگاههای دولتی برای شکوفایی اقتصاد، لازم است سریعتر به بخش خصوصی و مردم واگذار شود و بخصوص سازمان بورس باید نسبت به اجرای تعهدات شرکتها مبنی بر تکمیل سهام شناور آنها اقدام کند.
باید بهدنبال امنیت برای سرمایهگذاران بخش خصوصی باشیم
وزیر اقتصاد و دارایی در ادامه صحبتهایش به خاطرهای اشاره کرد که اخیراً در جلسه با سرمایهگذاران بخش خصوصی داشته است. او گفت: «در این جلسه وقتی پیشنهاد خرید سهام شرکتها در بورس را به بخش خصوصی دادم تنها سؤالی که از بنده داشتند این بود که سایر شرکتها چه سرنوشتی داشتند که ما هم وارد این فرآیند شویم و در آن زمان ناامیدی در بین بخش خصوصی کاملاً محرز بود.ما بهعنوان دولت باید دنبال ایجاد امنیت برای سرمایهگذاران بخش خصوصی باشیم.»
او با بیان اینکه در هیأت واگذاری از سران سه قوه نمایندگانی حضور دارند اظهار داشت: «باید توجه داشته باشیم که خریدار و بخش خصوصی با حکومت مواجه است و نه فقط با وزارت اقتصاد، از اینرو باید بدانیم که لغو یا ابطال واگذاریها بدون اسناد و بدون قانون، شرایط بدی را در حوزه واگذاریها و خصوصیسازی ایجاد میکند.باید زمینهای ایجاد شود که واگذاریها به یک روند مستمر تبدیل شوند هر چند که گفتم هدف ما از خصوصیسازی درآمدزایی نیست اما اگر بهدنبال قطع وابستگی بودجه از نفت هستیم که این موضوع مورد تأکید رهبری است باید به سمت خصوصی سازیها حرکت کنیم.»
در لایحه بودجه ۱۴۰۰، درآمدهای دولت حدود ۳۱۸ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. بنابراین منابع حاصل از واگذاری شرکتهای دولتی سهمی حدود ۳۰درصدی از درآمدهای دولت در سال۱۴۰۰ خواهند داشت که این سهم در مقایسه با امسال حدود هفت برابر شده است. در قانون بودجه سال ۱۳۹۹، درآمدهای دولت حدود ۲۸۹ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود. بر این اساس، منابع حاصل از واگذاری شرکتهای دولتی سهمی حدود ۴ درصدی از درآمدهای دولت داشت.
دژپسند ادامه داد: «در بودجه سال آینده از محل خصوصیسازی 95 هزار میلیارد تومان درآمد در نظر گرفته شده که با ایجاد امنیت و اطمینان بخشی به سرمایهگذاران میتوان به این عدد رسید.»
او گفت: «از دهه ۶۰ امام راحل تأکید بر واگذاری امور به مردم داشتند و از سال ۸۴ با ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی توسط رهبر معظم انقلاب، روز به روز این تأکیدات بیشتر شد.رهبر معظم انقلاب پس از پنج سال از این ابلاغیه، مجدد روی آن تأکید کردند زیرا این مهم جزو اولویتهای اساسی نظام است.»
یونس ژائله عضو اتاق بازرگانی ایران درباره فعالیت بخش خصوصی گفت: «دولت چه در ایران و چه هر کشور دیگری متولی خوبی برای فعالیتهای اقتصادی بخصوص حوزه صنعت نیست، بدین جهت ضرورت دارد که در یک سازوکار درست فعالیتهای اقتصادی که دولت در حال حاضر انجام میدهد به بخش خصوصی واقعی واگذار شود و پس از آن هم در امور و فعالیت بخش خصوصی دخالت نشود تا صاحب بنگاه بتواند برای آن شرایط خوبی فراهم کند. معتقدم در فعالیتهایی که بخش خصوصی ورود کرده است موفقیتهای خوبی بهدست آمده است لذا باید از تجربیات موفق در واگذاریهای انجام شده استفاده کرد.»
برخی از اعضای اتاق بازرگانی یادآورشدند در نشستهایی که با وزیر اقتصاد داشتهایم از او خواستهایم که مدل خصوصیسازی را تغییر دهد و بر اساس یک اصول درست واگذاریها صورت گیرد.
واکسن ایرانی افتخار ملی
فرید نجفی
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
در روزهای اخیر بحث ساخت واکسن ایرانی از زبان مسئولان و دستاندرکاران ساخت واکسن بارها اعلام شده است. خوشبختانه سه شنبه (9 دی) ثبتنام اولین افرادی که به فاز یک بالینی اولین واکسن ایرانی وارد شدند، شروع شد. این مرحله از تهیه و ساخت واکسن افتخاری برای کشور ماست، با توجه به اینکه ایران نیز همراه با دنیا اقدام به فاز یک کارآزمایی بالینی واکسن کووید19 کرده و آن را شروع میکند، نکتهای که هموطنان باید در جریان باشند این است که کشور ما در ساخت واکسن سابقه بسیار طولانی دارد. برای مثال انستیتو پاستور و مؤسسه تحقیقات رازی هر کدام با سوابق طولانی در ساخت واکسن در دهههای گذشته و حتی تا همین امروز موجبات سلامتی مردم ما را فراهم کردهاند. واکسنهایی مثل فلج اطفال، سرخک و یا واکسن بیماری سل همه در داخل کشور ساخته شده است و ما تجربه بسیار خوبی در تولید واکسن در کشورمان داریم. البته بحث تولید واکسن کووید19 که یک بیماری نوپدید است امری بسیار قابل توجه است چرا که ساخت واکسن برای این بیماری به نوعی حرکت همراه با قافله تولید دانش در دنیاست. به هر حال از زمان شیوع کووید19 کشورهای متعددی وارد عرصه ساخت و تولید واکسن کرونا شدهاند و در کنار این اقدامات محققان و پژوهشگران کشور ما نیز قابلیت و توان تولید واکسن کووید19 را دارند ،همانطور که در ادوار گذشته نیز این توانایی و قابلیت را از خود نشان دادهاند. واکسن شرکت تولیدکننده ایرانی که اولین بیماران برای تزریق آن ثبتنام کردند و محصولش وارد فاز مطالعه بالینی شده از یک ویروس کشته شده تشکیل شده است. ما سابقه بسیار طولانی از ساخت چنین واکسنهایی هم در دنیا و هم در ایران داریم. در نتیجه اینکه این واکسن در کشور ما در حال تولید است، ضمن اینکه از یک درجه افتخار بالایی از نظر تکنولوژی برخوردار است، نشانه این است که ما تکنولوژی ساخت این نوع واکسنها (ویروس کشته شده) را از قبل در کشور داریم. البته ذکر این نکته خیلی مهم است که این واکسن در فاز یک بالینی است و مثل هر واکسن دیگری که در دنیا رویشان کار میشود بالاخره باید سطح توقعاتمان در سطح مرحله آزمایشی این واکسن باشد. معمولاً در فاز یک بالینی و فاز بعدی اشکالات واکسن از جمله ایمنی آن بررسی میشود. هر چند که مرحله ایمنی در مرحله پیشبالینی کاملاً بررسی شده است اما باید همراه با دنیا آمادگی ذهنی برای واکسن داشته باشیم که در فاز یک بالینی اشکالات احتمالی واکسن را ببینیم و دانشمندان نسبت به رفع ایرادات آن اقدام کنند. البته محققان و دانشمندان ایرانی همزمان روی واکسنهای دیگری هم کار میکنند که با تکنولوژیهای خوبی که پیشنهاد داده شده هنوز در کمیته ملی اخلاق بررسی نشدهاند ولی مراحل بررسی فنی آنها در سازمان غذا و دارو ادامه پیدا میکند و به محض اینکه مرحله بررسی فنی این واکسنها به اتمام برسد به کمیته ملی اخلاق در پژوهش ارجاع میشوند و فاز یک مطالعه بالینی این واکسنها نیز پیش میرود. تا آنجایی که اطلاع دارم حتی برخی واکسنها فاز یک و دو را ادغام میکنند که این کار در دنیا نیز مرسوم است برای اینکه در شرایط اضطرار، طول دوره واکسن کمتر شود. در مجموع این ارزیابی را از تلاش محققان و نخبگان کشور دارم که با توجه به سابقه طولانی کشور در ساخت واکسن،باید باور کنیم این واکسن میتواند در کشور ما تولید شود. ما مؤسسات بسیار خوبی در این زمینه داریم از جمله انستیتو پاستور که سابقه طولانی دارد و مؤسسه تحقیقات رازی نودو ششمین سال آغاز به کارش را در کشور پشت سر میگذارد، از دورههای خیلی قبل، واکسنهای زیادی تولید کردهاند. اینها نشاندهنده توانمندی مجموعه فنی داخل کشور است. از طرفی سازمان غذا و دارو با دقت تمام و وسواس زیاد پروتکلها را بررسی میکند. همچنین کمیته اخلاق گروه مستقلی هستند که تأییدیه سازمان غذا و دارو را بررسی میکنند و مجوز اخلاقی میدهند که کار مطالعه بالینی را شروع کنند یا خیر و روی روند مطالعه بالینی نظارت میکنند. این مسیر همراه و همزمان با مراحل ساخت واکسن در دنیاست. باید توقع و انتظار داشته باشیم که شاید مشکلاتی در انجام واکسیناسیون پیش بیاید همانطور که در مورد واکسنهای فایزر و شرکتهای بزرگ دنیا نیز این اتفاق افتاده است به هر حال تولید واکسن امری جدی است و این توانمندی در کشور وجود دارد و مشکلات از سوی دانشمندان بررسی خواهد شد. باید هر دو نگاه را داشته باشیم. هم واکسن تولید داخل هم واکسنی که نیاز داریم از خارج از کشور وارد کنیم. به این دلیل که خیلی از کشورهای دنیا همین کار را انجام میدهند. یعنی کشورهایی هستند که خودشان هم واکسن تولید میکنند ولی در عین حال تلاش میکنند از توان شرکتهای خارجی هم استفاده کنند. چون حجم واکسنی که استفاده میشود بسیار بالاست و این امر یک ضرورت است که هر دو نگاه را با هم داشته باشند. نگاه به داخل با دید فناورانه و استفاده از محصولات ایرانی که افتخار ماست و نیز ورود محصولات کشورهای خارجی با توجه به اپیدمی که در دنیا اتفاق افتاده است، چرا که کنترل هر چه سریعتر این اپیدمی یک ضرورت است. در آخر اینکه اگرچه واکسن خیلی مهم است اما مهمتر از آن کماکان عمل به دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی است.
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
در روزهای اخیر بحث ساخت واکسن ایرانی از زبان مسئولان و دستاندرکاران ساخت واکسن بارها اعلام شده است. خوشبختانه سه شنبه (9 دی) ثبتنام اولین افرادی که به فاز یک بالینی اولین واکسن ایرانی وارد شدند، شروع شد. این مرحله از تهیه و ساخت واکسن افتخاری برای کشور ماست، با توجه به اینکه ایران نیز همراه با دنیا اقدام به فاز یک کارآزمایی بالینی واکسن کووید19 کرده و آن را شروع میکند، نکتهای که هموطنان باید در جریان باشند این است که کشور ما در ساخت واکسن سابقه بسیار طولانی دارد. برای مثال انستیتو پاستور و مؤسسه تحقیقات رازی هر کدام با سوابق طولانی در ساخت واکسن در دهههای گذشته و حتی تا همین امروز موجبات سلامتی مردم ما را فراهم کردهاند. واکسنهایی مثل فلج اطفال، سرخک و یا واکسن بیماری سل همه در داخل کشور ساخته شده است و ما تجربه بسیار خوبی در تولید واکسن در کشورمان داریم. البته بحث تولید واکسن کووید19 که یک بیماری نوپدید است امری بسیار قابل توجه است چرا که ساخت واکسن برای این بیماری به نوعی حرکت همراه با قافله تولید دانش در دنیاست. به هر حال از زمان شیوع کووید19 کشورهای متعددی وارد عرصه ساخت و تولید واکسن کرونا شدهاند و در کنار این اقدامات محققان و پژوهشگران کشور ما نیز قابلیت و توان تولید واکسن کووید19 را دارند ،همانطور که در ادوار گذشته نیز این توانایی و قابلیت را از خود نشان دادهاند. واکسن شرکت تولیدکننده ایرانی که اولین بیماران برای تزریق آن ثبتنام کردند و محصولش وارد فاز مطالعه بالینی شده از یک ویروس کشته شده تشکیل شده است. ما سابقه بسیار طولانی از ساخت چنین واکسنهایی هم در دنیا و هم در ایران داریم. در نتیجه اینکه این واکسن در کشور ما در حال تولید است، ضمن اینکه از یک درجه افتخار بالایی از نظر تکنولوژی برخوردار است، نشانه این است که ما تکنولوژی ساخت این نوع واکسنها (ویروس کشته شده) را از قبل در کشور داریم. البته ذکر این نکته خیلی مهم است که این واکسن در فاز یک بالینی است و مثل هر واکسن دیگری که در دنیا رویشان کار میشود بالاخره باید سطح توقعاتمان در سطح مرحله آزمایشی این واکسن باشد. معمولاً در فاز یک بالینی و فاز بعدی اشکالات واکسن از جمله ایمنی آن بررسی میشود. هر چند که مرحله ایمنی در مرحله پیشبالینی کاملاً بررسی شده است اما باید همراه با دنیا آمادگی ذهنی برای واکسن داشته باشیم که در فاز یک بالینی اشکالات احتمالی واکسن را ببینیم و دانشمندان نسبت به رفع ایرادات آن اقدام کنند. البته محققان و دانشمندان ایرانی همزمان روی واکسنهای دیگری هم کار میکنند که با تکنولوژیهای خوبی که پیشنهاد داده شده هنوز در کمیته ملی اخلاق بررسی نشدهاند ولی مراحل بررسی فنی آنها در سازمان غذا و دارو ادامه پیدا میکند و به محض اینکه مرحله بررسی فنی این واکسنها به اتمام برسد به کمیته ملی اخلاق در پژوهش ارجاع میشوند و فاز یک مطالعه بالینی این واکسنها نیز پیش میرود. تا آنجایی که اطلاع دارم حتی برخی واکسنها فاز یک و دو را ادغام میکنند که این کار در دنیا نیز مرسوم است برای اینکه در شرایط اضطرار، طول دوره واکسن کمتر شود. در مجموع این ارزیابی را از تلاش محققان و نخبگان کشور دارم که با توجه به سابقه طولانی کشور در ساخت واکسن،باید باور کنیم این واکسن میتواند در کشور ما تولید شود. ما مؤسسات بسیار خوبی در این زمینه داریم از جمله انستیتو پاستور که سابقه طولانی دارد و مؤسسه تحقیقات رازی نودو ششمین سال آغاز به کارش را در کشور پشت سر میگذارد، از دورههای خیلی قبل، واکسنهای زیادی تولید کردهاند. اینها نشاندهنده توانمندی مجموعه فنی داخل کشور است. از طرفی سازمان غذا و دارو با دقت تمام و وسواس زیاد پروتکلها را بررسی میکند. همچنین کمیته اخلاق گروه مستقلی هستند که تأییدیه سازمان غذا و دارو را بررسی میکنند و مجوز اخلاقی میدهند که کار مطالعه بالینی را شروع کنند یا خیر و روی روند مطالعه بالینی نظارت میکنند. این مسیر همراه و همزمان با مراحل ساخت واکسن در دنیاست. باید توقع و انتظار داشته باشیم که شاید مشکلاتی در انجام واکسیناسیون پیش بیاید همانطور که در مورد واکسنهای فایزر و شرکتهای بزرگ دنیا نیز این اتفاق افتاده است به هر حال تولید واکسن امری جدی است و این توانمندی در کشور وجود دارد و مشکلات از سوی دانشمندان بررسی خواهد شد. باید هر دو نگاه را داشته باشیم. هم واکسن تولید داخل هم واکسنی که نیاز داریم از خارج از کشور وارد کنیم. به این دلیل که خیلی از کشورهای دنیا همین کار را انجام میدهند. یعنی کشورهایی هستند که خودشان هم واکسن تولید میکنند ولی در عین حال تلاش میکنند از توان شرکتهای خارجی هم استفاده کنند. چون حجم واکسنی که استفاده میشود بسیار بالاست و این امر یک ضرورت است که هر دو نگاه را با هم داشته باشند. نگاه به داخل با دید فناورانه و استفاده از محصولات ایرانی که افتخار ماست و نیز ورود محصولات کشورهای خارجی با توجه به اپیدمی که در دنیا اتفاق افتاده است، چرا که کنترل هر چه سریعتر این اپیدمی یک ضرورت است. در آخر اینکه اگرچه واکسن خیلی مهم است اما مهمتر از آن کماکان عمل به دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی است.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نـــظر مردم
تشکیل دوباره وزارت بــــازرگانی/ ســـلیمان بلغار: امیدوارم تشکیل دوباره وزارت بازرگانی که یکی از دلایل اصلی دفع گرانی و تورم است، توسط رئیس جمهوری محترم تا قبل از پایان دولت دوازدهم انجام گیرد و به دولت بعدی محول نشود. برای اینکه احتمال فراموشی و عدم تحقق آن وجود دارد.
تشکر و قدردانی/ محمد رضا عینالهی: از زندان مرکزی ارومیه تماس میگیرم. میخواستم از قاضی ناظر زندان مرکزی ارومیه تقدیر و تشکر کنم. ایشان با اجرای مرخصی (بخشنامه قوه قضائیه) باعث شدهاند که اکثریت زندانیان در این ایام کرونا در کنار خانواده هایشان باشند. میخواستم از این طریق به نوعی قدردان زحمات این قاضی محترم باشیم که چنین امکانی را برای ما فراهم کردهاند.
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نـــظر مردم
تشکیل دوباره وزارت بــــازرگانی/ ســـلیمان بلغار: امیدوارم تشکیل دوباره وزارت بازرگانی که یکی از دلایل اصلی دفع گرانی و تورم است، توسط رئیس جمهوری محترم تا قبل از پایان دولت دوازدهم انجام گیرد و به دولت بعدی محول نشود. برای اینکه احتمال فراموشی و عدم تحقق آن وجود دارد.
تشکر و قدردانی/ محمد رضا عینالهی: از زندان مرکزی ارومیه تماس میگیرم. میخواستم از قاضی ناظر زندان مرکزی ارومیه تقدیر و تشکر کنم. ایشان با اجرای مرخصی (بخشنامه قوه قضائیه) باعث شدهاند که اکثریت زندانیان در این ایام کرونا در کنار خانواده هایشان باشند. میخواستم از این طریق به نوعی قدردان زحمات این قاضی محترم باشیم که چنین امکانی را برای ما فراهم کردهاند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
درگذشت کوهنوردان ارتباطی به سامانه «جی.پی.اس» ندارد
-
دوئل رکوردداران
-
بودجه در مسیر تصویب
-
سلیمانی«آرش» ایرانی در دنیای واقعی
-
تزریق واکسن ایرانی به «دختر» سازنده
-
نویسندگان کودک و نوجوان ریشههای فرهنگی جامعه را میسازند
-
«اقتصاد محتوا» با حضور بخش خصوصی امکانپذیر است
-
بوی خوشی از عطاریها به مشام نمیرسد
-
خصوصیسازی برای تأمین منابع مالی دولت نیست
-
واکسن ایرانی افتخار ملی
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین