- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه حوادث / راننده پژو 206 با شلیک 5 گلوله، مرد جوانی را در مقابل چشمان کودک سه سالهاش به قتل رساند و از صحنه جنایت فرار کرد.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت 16:20 دقیقه 16 آبان مأموران کلانتری 179 خلیج فارس در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند مرد جوانی در مسیر شرق به غرب بزرگراه آزادگان، خروجی اتوبان خلیج فارس با شلیک گلوله مجروح شده و هنگام انتقال به بیمارستان فیاض بخش جان خود را از دست داده است.با حضور بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق در محل، مشخص شد مقتول مرد سی و دو سالهای است که بر اثر اصابت چند گلوله به پهلوی راستش کشته شده است.پسردایی مقتول که شاهد این جنایت بود، به مأموران گفت: «ساعت 3 بعدازظهر با «کوروش»، پسرعمهام تماس گرفتم و قرار شد با هم به قهوه خانهای برویم. چند دقیقه بعد کوروش به همراه پسر سه سالهاش آمد و با هم به طرف قهوه خانهای در نزدیکی بزرگراه آزادگان رفتیم. در راه تلفن همراه کوروش زنگ خورد اما متوجه نشدم چه کسی پشت خط بود اما با هم قرار ملاقات گذاشتند. در بین راه پسرعمهام از من خواست خودرو را نگه دارم و بعد از خودرو پیاده شد و کنار بزرگراه آزادگان ایستاد. در همین لحظه یک پژو 206 کنار کوروش توقف کرد و ناگهان به سمت او دو تیر شلیک کرد. پسرعمهام که از این تیراندازی یکه خورده بود سنگی از روی زمین برداشت و به سمت خودرو پرتاب کرد که شیشه آن شکست. با این اتفاق راننده مسلح پژو 206 نیز پیاده شد و سه گلوله دیگر به سمت پسرعمهام شلیک کرد و سوار بر خودرو شد و از محل گریخت.»با تکمیل تحقیقات و اظهارات شاهد، بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران دستور شناسایی و دستگیری سرنشین خودرو 206 را صادر کرد و جسد مقتول نیز به پزشکی قانونی انتقال یافت.
دکتر جعفر رشادتی
رئیس مرکز ارتباطات
مردمی قوه قضائیه
برای آرامش شوهرش در زندگی عادی خود روشهایی را به کار بسته که زبانزد اهالی شهر شده است. او برای سه دختر خود که الان هر یک همسرانی وفاداربرای شوهران خود هستند نیز این کردار را به امانت سپرده است. باور کردن رفتار این بانوی با پشتکار شاید سخت باشد ولی واقعیت این است که وجود دارد. نگویید نمیشود، البته تعداد چنین بانوانی نمیدانم در کشور به چند نفر میرسد. نکته جالب اینکه با همه این تلاشها، شوهر این خانم مدعی هم میشود که کاری نمیکنند وظیفهشان است. البته این همسر وفادار تمام این اقدامات را به این دلیل انجام میدهد که شوهرش را نان آور خانواده میداند که بیرون از منزل کار میکند و خرجی زندگی را تأمین میکند و زن خانه وظیفه تمهید آرامش او در درون خانه و رفع خستگی بیرونی را دارد و جالبتر اینکه حتی در کارهای بیرون خانه و تعمیر لوازم منزل که شغل اصلی شوهر است نیز زن همکاری دارد و حتی دقت او در امور مغازه بیشتر از شوهر است. اینها که کلیات بود ولی حالا مراتبی از شوهرداری این بانوی مهربان و دلسوز را از زبان همسایهشان که خود مستقیم از ایشان شنیده یا دیده را بشنوید:
1. از روز دوم عروسی زودتر از خواب بیدار شده و پس از تهیه نان داغ و پنیر و...، سفره صبحانه را برای شوهرش آماده میکند. او این شیوه را ادامه داده و حتی یک بار هم به شوهرش اجازه نداده در این کار به او کمک کند. در طول سالها، گرمای تابستان و سرمای زمستان او را خسته از مراجعه برای تهیه نان تنوری داغ نکرده است.
2. از ابتدای تشکیل زندگی به شوهر اعلام کرده برنامهریزی برای روابط با فامیل و بستگان طبق میل شما تنظیم خواهد شد. دید وبازدید، شب نشینی، مراسم جشن وعزا و...هرکدام را که شوهر بخواهد خواهند رفت وگرنه هیچ و در مورد دیدار پدر و مادر یکدیگر، خانواده شوهر را مقدم بر خانواده خود اعلام میکند....
3. بعد از تولد نخستین فرزندشان، با رسیدگی بیش از حد به شوهر و بیتوجهی به بچه با اعتراض بزرگان فامیل روبهرو میشود، ولی او معتقد بود که زن باید هوای شوهرش را داشته باشد و فرزند اولویت بعدی است. حرف خاصی هم زده ومی گوید: شوهر ذخیره روزهای تنهایی زن است، چون بچهها همه خواهند رفت و تنهایت میگذارند.
4. به مرور با بزرگ شدن بچهها به تناسب سن آنها را نیز همراه با منش و رفتار خود در توجه به پدر میکند....
5. در طول مدت استراحت عصرگاهی پدر، بچهها اگر در منزل باشند یا باید بخوابند یا باید فقط سکوت کنند. حق بازی با هم را ندارند. استفاده از هر گونه وسایل بازی یا تماشای برنامههای تلویزیون در این مدت امکان ندارد ومادر(همسر) نیز بشدت مراقب اوضاع است تا در آرامش شوهر اختلالی ایجاد نشود.
6. اگر به دلیلی امکان تهیه ناهار و شام نباشد فقط برای شوهرغذا خریده میشود و او به تنهایی میل میکند و اگر چیزی ماند بقیه میتوانند بخورند. نکته قابل توجه اینکه چون شوهر آبگوشت را خیلی دوست دارد در سر سفره اول باید پدر خانواده کاملاً سیر شود و اگر مرغ بخشی از غذا باشد نصف آن برای شوهر و نصف دیگر برای سایر اعضا خانواده است!!!!
7. پس از هر استحمام روزانه، همسر و دختران آماده میشوند تا او را در حولههای از قبل آماده پیچانده و روی تختخواب ببرند. تمیز کردن لای انگشتان، کوتاه کردن ناخنها وظیفه دختران و تهیه شربت آبلیمو به عهده مادرشان است. مدتها است هرسه کار را همسر به تنهایی انجام میدهد.
8. بهدلیل اینکه شوهر نمیتواند از پلهها بالا برود بخشی از مغازه را تبدیل به محل استراحت روزانه او کردهاند تا پاهایش اذیت نشود و برای کارهای مورد نیاز به داخل منزل که طبقه بالای مغازه است نرود و متحمل زحمت و درد پا نشود.
و...
قریب به 30 سال است این روش ادامه دارد. وقتی از خانم علت رفتارش را جویا میشوند میگوید زن وظیفه دارد مراقب نان آور خانوادهاش باشد. جالب اینکه شوهر گرامیاش در مقابل چنین رفتارهای نیک همسرش اخلاق بخصوصی دارد. میگوید خیلی بزرگش نکنید کدام خوبی، وظیفه اوست!!!! حالا یک زنی پیدا شده تکالیف خود در مقابل شوهر و بچههایش را درست انجام دهد خوبی تلقی نکنید. همسر یعنی همین. مگر زن خانه غیر از این باید انجام دهد. زن خانه باید صبحانه، ناهار و شام را آماده کند. خانهای همیشه مهیا برای زندگی داشته باشد، زن کارش شوهر داری، مادری وخانهداری است. من با زن خانه دار ازدواج کردم تا به خودم برسد، به بچه هایم برسد، کار بیرون با من، کار داخل خانه با او، اگر موفقیتی میبینید برای من و اوست، نه فقط او. با تمام این برداشت، هنوز هم زن خانه خود را مدیون خانواده میداند. همسایه این خانم میگفت در طول سه دهه صدای بلندی از خانه اینها شنیده نشده است. شما هم کمی در خلوت فکر کنید. زن هستید یا شوهر نمیدانم، اما تا چه حد خود را مدیون خانواده میدانید؟
گروه حوادث/ کودک 2 ساله که به همراه مادرش در چادر مسافرتی ترمینال رفسنجان زندگی میکرد، زیر شکنجههای بیرحمانه ناپدری در یکقدمی مرگ قرار دارد.
مادر ابوالفضل که 2 سال در تنهایی و با سختی پسرش را بزرگ کرده بود گفت: من از روی کارت ایتام با مردی آشنا شدم و به عقد موقت او درآمدم تا بتواند به زندگی من و پسرم سامان دهد اما بعد از مدتی فهمیدم او اعتیاد به شیشه دارد و به بهانههای مختلف من و ابوالفضل را به باد کتک میگرفت.
براساس اعلام پزشکان معالج این کودک، «ابوالفضل» در حال نیمه هوش به بیمارستان علی بن ابیطالب (ع) رفسنجان انتقال یافت. این پسر خردسال که در روزهای اول قادر به بازکردن چشمانش نبود، مدام گریه میکرد و فریاد میکشید اما پس از چند روز به کما رفت و پزشکان امید بسیار کمی به بهبودی او دارند.
گروه حوادث / مرد دو زنه بوکانی برای فرار از مسئولیت نگهداری سه قلوهایش، هر سه آنها را سر راه گذاشت.
خالد احمد نژاد، رئیس اداره بهزیستی بوکان-آذربایجان غربی- گفت: «پدر این سه قلوهای 20 روزه به علت اختلاف با همسر دومش، سه نوزاد بیگناه را در یکی از کوچههای بوکان رها کرده بود. این سه قلوها در حال حاضر حال مساعدی دارند و در بیمارستان شهید قلی پور بوکان بستری هستند. با توجه به اینکه هویت این خانواده مشخص است در صورتی که دادگاه رأی به بازگرداندن آنها به خانوادهشان بدهد آنها تحویل پدر و مادرشان میشوند اما در غیر این صورت اداره بهزیستی سرپرستی آنها را برعهده میگیرد اما احتمال بازگرداندن آنها به والدینشان بیشتر است. بررسیها نشان داده پدر این سه قلوها از همسر اولش سه فرزند بزرگ دارد اما حاضر نیست از سه قلوهای زن دومش نگهداری کند. مادر این سه قلوها در یکی از شهرهای اطراف استان زندگی میکند.
گروه حوادث/ 56 نفر از اهالی روستای مزوش دلیجان با مصرف غذای فاسد راهی بیمارستان شدند.
دکتر فرزین خشنودی رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان مرکزی گفت: ساعت 21 پنجشنبه، با اعلام گزارش مسمومیت روستاییان، هشت گروه فوریتهای پزشکی اعزام شدند.
بررسیهای اولیه نشان داد اهالی به علت مصرف غذای نذری مسموم شدهاند. مصدومان به بیمارستان دلیجان انتقال یافته و پس از درمان همگی مرخص شدهاند.
گروه حوادث/ زن جوانی پس از درگیری لفظی با صاحبخانهاش خود را از طبقه پنجم ساختمانی در تهرانپارس به پایین پرتاب کرد و کشته شد.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت 22:13 شانزدهم آبان ، گزارش سقوط زن جوانی از طبقه پنجم ساختمانی در تهرانپارس واقع در خیابان جشنواره به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد.
با حضور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران و تیم تحقیق در محل، تحقیقات مقدماتی آغاز و مشخص شد این زن با پسر 14 ساله و همسرش در آن ساختمان ساکن بودهاند و این اتفاق ناگوار پس از مشاجره لفظی او با صاحبخانه رخ داده و همسرش نیز در خانه نبوده است. جسد زن جوان به دستور بازپرس سجاد منافی آذر به پزشکی قانونی منتقل شد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
گروه حوادث- معصومه مرادپور/ راز جسد مثله شده و سوخته مرد جوان کرجی پس از سه سال با اعترافات تکاندهنده دوست معتادش فاش شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، معمای این جنایت از تیر 93 و با کشف جسد تکه تکه شده این جوان 30 ساله در حاشیه شهرستان کرج پیش روی پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفت، اما با توجه به اینکه قاتل هیچ ردی از خود بر جای نگذاشته بود تحقیقات بارها به بنبست رسید. کارآگاهان پس از انجام بررسیهای کارشناسی دریافتند فردی به نام «ایرج» 34 ساله -که از دوستان مقتول بود- چند ماه پیش از این جنایت، خودرو او را با ارائه اسناد دستی خریداری کرده بود. این فرد که تنها مظنون پرونده بود تحت بازجویی قرار گرفت و پس از 3 سال با اعتراف به جنایت راز این قتل فجیع را فاش کرد.
ایرج پس از دستگیری به کارآگاهان گفت: «من و هاشم با هم دوست بودیم و من به او برای خرید مواد بدهکار بودم. شب حادثه در حالی که هنوز زمان پرداخت بدهیام نرسیده بود، پس از اینکه مواد مصرف کردیم، هاشم پولش را از من خواست و شروع به فحاشی کرد. هر دو عصبی بودیم و با هم گلاویز شدیم اما ناگهان دیدم هاشم نفس نمیکشد و روی زمین افتاد. باور نمیکردم مرده باشد. خیلی ترسیده و دست وپایم را گم کرده بودم. نمیدانستم باید چه کار کنم. وقتی دیدم تنهایی نمیتوانم جسد را از خانه بیرون ببرم تصمیم گرفتم با چاقو تکه تکهاش کنم. سپس تکههای جسد را در داخل یک کوله پشتی و چمدان گذاشتم و در نقاط مختلف شهر انداختم اما از ترس اینکه اثر انگشتم روی جسد یا کوله و چمدان مانده باشد همهشان را آتش زدم و از محل دور شدم.»
سرهنگ جواد صفایی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز گفت: «متهم که دارای سوابق متعدد کیفری است و پیشتر نیز در رابطه با موادمخدر دستگیر شده بود، پس از اعتراف صریح به جنایت و بازسازی صحنه قتل و نشان دادن محلهای رها کردن جسد، با قرار بازداشت موقت برای بازجویی بیشتر در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفت.»
گروه حوادث/ زن جوانی با سقوط در چاه عمیق مجموعه ورزشی انقلاب به طرز معجزه آسایی از مرگ نجات یافت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر روز سهشنبه، دکتر «نفیسه باوقار» رزیدنت سال دوم پزشکی هستهای دانشگاه علوم پزشکی ایران، درحال قدم زدن در رستوران (فود کورت) اصلی مجتمع فرهنگی ورزشی انقلاب در چاه آبی که حدود 50 متر عمق داشت سقوط کرد. با اعزام تیمهای آتشنشانی و اورژانس به محل، این زن جوان پس از 100 دقیقه نفسگیر از عمق چاه بیرون کشیده شد. بررسیهای مقدماتی نشان داد این پزشک هستهای دچار شکستگی مهرههای پشت و کمر، مفصل مچ هر دو پا و پارگی کبد شده است که تا دیروز زیر نظر متخصصان تحت چند عمل جراحی قرار گرفته است. روابط عمومی مجموعه ورزشی انقلاب نیز با انتشار اطلاعیهای ضمن عذرخواهی از این زن و خانوادهاش از رسیدگی به این موضوع خبر داد: «با دستور مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی، گروهی مسئول رسیدگی فوری به این واقعه شدهاند تا ضمن روشن شدن وضعیت و شناسایی مسبب یا مسببان آن، برخورد قانونی لازم صورت پذیرد. همچنین بلافاصله مدیر مجموعه به همراه معاونان و کارشناسان مربوطه، به منظور پیگیری وضعیت فرد مصدوم، در بیمارستان حضور یافتند . اقوام نزدیک مصدوم وضعیت عمومی وی را مساعد اعلام کردند اما گفتند دچار شکستگیهایی شده است.علت حادثه از سوی کارشناسان آتشنشانی در دست بررسی است.»
مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس تهران نیز از انتقال مصدوم به بیمارستان فیروزگر خبر داد.تعدادی از شاهدان مدعی بودند پیشتر بارها درباره وجود این چاه ناایمن شکایتهایی شده بود.
گروه حوادث / با گذشت دو سال از مرگ عموی هادی ساعی در جریان درگیری در باشگاه سوارکاری، بازپرس جنایی دستور احضار قهرمان سابق تکواندو ایران و دو کارگر شهرداری را در رابطه با این درگیری صادر کرد.
به گزارش خبرنگار جنایی ایران، 12 فروردین سال 94 بود که عموی 64 ساله هادی ساعی با شهرداری تماس گرفت و از حجم انبوه زبالههای داخل محدوده سوارکاری که دو هفته بود در باشگاه تلنبار شده بود، شکایت کرد. پس از این تماس 2 کارگر شهرداری با خودروی حمل زباله از راه رسیدند و در حالی که مشغول جمعآوری زبالهها شدند با عموی میانسال قهرمان سابق تکواندو مشاجره کردند. لحظاتی بعد یکی از کارگران با چوبی که پشت ماشین حمل زباله بود برای دعوا وارد شد اما ناگهان مرد میانسال بهدلیل عارضه قلبی جان باخت.
هادی ساعی گفت: ظهر آن روز به همراه یکی از همکارانم قصد رفتن به ناهار را داشتیم که یکی از کارگران شهرداری با عمویم درگیر شد. در همین هنگام او به سمت ماشینشان رفت و چوبی را از داخل ماشین بیرون آورد که من مانع برخورد چوب با عمویم شدم و سعی کردم این کارگر را از مجموعه خارج کنم که ناگهان دیدم عمویم روی زمین افتاده است. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم. من در آن لحظه ندیدم کسی به او ضربه بزند اما در درگیری شاهد بودم که چند بار به سینه عموی من ضربه زده شد درحالی که او 11 سال قبل عمل قلب باز انجام داده بود.
به این ترتیب بازپرس دستور بازداشت دو کارگر 24 و 40 ساله را که به صورت پیمانکاری با معاونت خدمات شهری ناحیه 4 شهرداری منطقه 22 همکاری میکردند، به اتهام قتل عمد صادر کرد. اما با تحقیقات روشن شد علت مرگ مرد 64 ساله ایست قلبی بوده بنابراین 2 کارگر جوان با سپردن وثیقه آزاد شدند.
حالا با گذشت دو سال از مرگ عموی هادی ساعی، بتازگی بازپرس پرونده دستور احضار این ورزشکار و دو کارگر شهرداری را صادر کرد تا رویارویی بین آنها صورت گیرد. از آنجایی که در این درگیری تکواندوکار سابق کشورمان با ضربات چوب از سوی دو کارگر شهرداری مجروح شده بود و دو کارگر شهرداری نیز در این درگیری آسیب دیده بودند، بازپرس جنایی تصمیم دارد با احضار طرفین درگیری به دادسرا به شکایت هر دو طرف در رابطه با میزان آسیبی که دیدهاند، رسیدگی کند.
گروه حوادث/جدال مسلحانه دو طایفه بر سر ساخت گورستان در روستای «دزدک» شهرستان نوشهر، با کشته شدن مشاور حقوقی اداره کل راه و ترابری استان البرز و مجروح شدن 7 تن دیگر پایان یافت.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز پنجشنبه چند تن از اهالی دو طایفه روستا به دلیل اختلاف بر سر محل ساخت آرامستان جدید با سلاح وینچستر و تفنگ شکاری به جان یکدیگر افتادند که در این میان مشاور حقوقی اداره کل راه و ترابری استان البرز که برای تعطیلات به زادگاهش آمده بود، با شلیک گلوله کشته شد و تعدادی نیز با اصابت گلوله زخمی شده و به بیمارستان انتقال یافتند. جسد قربانی 40 ساله این تیراندازی که وکیل دادگستری نیز بود به پزشکی قانونی انتقال یافت.علی شادمان، فرماندار نوشهر نیز با تأیید این درگیری و مرگ یک نفر گفت: پرونده این ماجرا ازسوی نیروی انتظامی و دادگستری در دست بررسی ویژه قرار دارد.پلیس نوشهر نیز که پس از این ماجرای خونین، تحقیقات برای دستگیری عاملان این تیراندازی را در دستور کار قرار داده بود، با گذشت 8 ساعت موفق به ردگیری متهمان و دستگیری آنها شد.
گروه حوادث/ مرد جوان که به بهانه ترقه بازی، کودکی را در گوشه خلوت پارک مورد آزار و اذیت قرار داده بود، با حکم دادگاه به 100 ضربه شلاق محکوم شد.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده پس از دستگیری غافلگیرانه مرد جوانی در صحنه آزار یک کودک و شکایت خانواده پسر خردسال در دستور کار مأموران قرار گرفت. پدر پسرک به مأموران گفت: «آنطور که پسرم میگوید او مشغول بازی با دوستانش بوده که متهم به او نزدیک شده و پیشنهاد ترقه بازی داده است. بعد هم به این بهانه پسرم را به بخش خلوت پارک برده و مورد آزار و اذیت قرار داده است. خوشبختانه مأموران سربزنگاه رسیده و قبل از اینکه اتفاقی بدتری برای پسرم بیفتد این تبهکار را دستگیر کردهاند.»با اعلام این شکایت، پسر 9 ساله به پزشکی قانونی انتقال یافت و موضوع آزار و اذیت نسبی او به تأیید کارشناسان رسید. به این ترتیب پرونده پس ازتحقیقات تکمیلی به دادگاه ارسال شد. از آنجا که متهم دربازجوییهای مقدماتی منکر جرمش شده بود، چند روزی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفت اما این بار با اقرار به رفتار شیطانیاش گفت: «آن روز وقتی این کودک را دیدم، وسوسه شدم. به همین خاطر به طرفش رفتم و پیشنهاد ترقه بازی دادم. اوکه از ترقه بازی خوشش آمده بود خیلی زود فریب خورد و همراهم شد. وقتی به جای خلوتی در پارک رسیدیم ناگهان مأموران سر رسیدند و دستگیرم کردند. حالا هم تقاضای عفو و بخشش دارم.»
به این ترتیب محاکمه متهم در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با مستشاری قاضی تولیت برگزار شد، اما با وجود اقرار صریح متهم در جلسه بازپرسی، او درحضور قضات، اتهاماتش را رد کرد و خود را بیگناه خواند. بنابراین قضات با توجه به مدارک موجود درپرونده برای صدور حکم وارد شور شدند و متهم را به 100 ضربه شلاق محکوم کردند.
گروه حوادث/ مرد جوانی که پس از قتل فجیع همسرش در آپارتمان مشترکشان به طور ناگهانی ناپدید شده است بهعنوان تنها مظنون پرونده این جنایت تحت تعقیب قرار دارد.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت 19 چهارشنبه 17 آبان، گزارش قتل یک زن در طبقه چهارم آپارتمانی در خیابان هلال احمر به مأموران کلانتری 115 رازی اعلام شد. با گزارش این جنایت به بازپرس کشیک قتل مشخص شد مقتول که زنی 35 ساله بود در داخل حمام با ضربات متعدد از پای درآمده است. در ادامه کارآگاهان دریافتند پسر 12 ساله این زن به محض ورود به خانه با جسد مادرش مواجه شده و موضوع را به پلیس خبر داده است.
همچنین بررسیها نشان داد مقتول کارمند شرکتی بوده اما همسرش از مدتها پیش به خاطر اعتیاد به مواد مخدر بیکار شده و هزینههای خانه بر دوش این زن جوان قرار داشته است. از آنجا که مقتول از مدتها قبل با همسرش اختلاف داشته و این مرد نیز پس از جنایت ناپدید شده بود، فرضیه قتل از سوی همسر مقتول مطرح شد. به این ترتیب بازپرس محسن مدیرروستا دستور بازداشت این مرد جوان و انتقال جسد برای تعیین علت اصلی مرگ را صادر کرد.
گروه حوادث/ مرد شیادی که با همدستی یک زن، زنان ساده لوح را فریب داده و با دریافت مبالغ میلیونی برایشان نسخه خوشبختی میپیچید دستگیر شد.سرهنگ مصطفی جوکار، فرمانده انتظامی شهرستان اشتهارد گفت: «با اعلام شکایت چند زن مبنی بر کلاهبرداری از آنها به شیوهای خاص توسط شخصی که خود را رمال معرفی کرده بود، موضوع در دستور کار مأموران پلیس آگاهی اشتهارد قرار گرفت. متهم که ساکن قزوین بود با دریافت مبلغ 10 میلیون تومان از طعمههایش برای برطرف شدن مشکلاتشان، از آنها کلاهبرداری میکرد. با آغاز تحقیقات، این فرد با همکاری شاکیان دستگیر شد و زن همدست او نیز به دام افتاد. این رمال کلاهبردار سابقه بیش از 15 مورد سرقت و کلاهبرداری دارد. براساس بررسیهای مأموران تاکنون 10 نفر از زنان فریب خورده که بسیاری از آنها غیربومی و ساکن اشتهارد هستند شناسایی شدهاند.
-
قرار ملاقات با قاتل ناشناس
-
زن و آرامش شوهر!
-
کودک رفسنجانی در دوراهی مرگ و زندگی
-
سرنوشت تلخ نوزادان 3 قلو بخاطر اختلاف والدین
-
56 نفر با غذای نذری مسموم شدند
-
سقوط از طبقه پنجم پس از مشاجره با صاحبخانه
-
تسویه حساب مرگبار پای بساط مواد
-
نجات معجزه آسای زن جوان از چاهی در
-
احضار قهرمان سابق تکواندو به دادسرا
-
وکیل دادگستری قربانی ساخت قبرستان
-
100 ضربه شلاق مجازات کودک آزار
-
قتل همسر در حمام خانه
-
مرد رمال برای زنان نسخه خوشبختی می نوشت