هنر ایرانی، زینت حسینیه امام خمینی (ره) میدان خراسان
روضه محتشم
یوسف حیدری
خبرنگار
به مجلس عزای حسین(ع) خوش آمدهاید. این نوشته ورودی حسینیه امام خمینی(ره) تو را به حیاط کوچکی هدایت میکند که در آن از اولین روز محرم مجلس روضه در چهار نوبت برپا میشود. چند نفر جلوی در به عزاداران خوشامد میگویند. دیوارهای حیاط با تصاویری از شهدا، علما و ذاکران و پیرغلامان اهل بیت(ع) تزئین شده است. در گوشه حیاط بساط چای نذری برپا است و عزاداران قبل از ورود به حسینیه با چای پذیرایی میشوند. وقتی وارد حسینیه میشوی همان اول نمادهای ایرانی - اسلامی روی دیوار و علم و کتلهای چوبی گوشه حسینیه چشم را خیره میکند. سخنران از واقعه عاشورا میگوید و عزاداران با اشک او را همراهی میکنند. اینجا خبری از نمادهایی که ارتباطی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارند، دیده نمیشود. در نگاه اول، مجالس روضه خوانی تکیهها و خانههای بزرگ قدیمی تداعی میشود؛ جایی که عزای حسینی با نمادهای ایرانی - اسلامی برپا میشد و حال و هوای عزاداری خالص سنتی حاکم بود. هنر قلمکاری و پرچم دوزی استادان اصفهانی در کنار علمهای چوبی مزیّن به دست هنرمندان نیشابوری حال و هوای خاصی به مجلس روضه داده است. «وقتی وارد حسینیه شدم با دیدن نمادهای ایرانی خودم را در مجلس روضهای که پدربزرگم تعریف میکرد، تصور کردم.» این را محمد میگوید و به یکی از کتیبههای روی دیوار اشاره میکند: «چند سالی است از اولین روز محرم به این حسینیه میآیم. هر روز چهار نوبت جلسه روضه برپا است و روح و جانمان اینجا سیراب میشود. پدربزرگم همیشه از محرم سالهای دهه 1320 برای ما میگفت. روزهایی که مجلس روضه در خانههای بزرگ حیاط دار برگزار میشد و مردم به تکیههایی مثل تکیه سادات اخوی میرفتند. پدربزرگم همیشه از نمادهای ایرانی و اسلامی مثل کتیبهها و پرچم و علمهایی صحبت میکرد که با هنر ایرانی زینت همه مجالس عزاداری امام حسین(ع) بود. امروز هم وقتی دیدم برای تزئین حسینیه از نمادهای ایرانی استفاده شده احساس غرور کردم.»
مسئول هیأت الزهرا هم با اشاره به اینکه بهترین هنرها در ایران همواره در خدمت مساجد و حسینیهها بوده به ابتکار مسئولان هیأت در استفاده از نمادهای ایرانی و اسلامی در برپایی عزای حسینی اشاره میکند و میگوید: «محرم در تاریخ ایران جایگاه ویژهای دارد. ما هم از اولین روز، مجلس روضه را در این حسینیه و در چهار نوبت برگزار میکنیم. چهار سخنران و چهار روضه خوان صبح، ظهر، عصر و شام مجلسداری میکنند. یعنی تقریباً هر روز 20 ساعت در این حسینیه مجلس عزاداری برپاست. درواقع به نیت ظهور امام زمان(عج) در دهه اول محرم 40 جلسه روضه برگزار می کنیم. اما اینکه چرا در کنار نمادهای اسلامی از نمادهای ایرانی در تزئین حسینیه استفاده کردهایم، طبیعی است که این به فرهنگ غنی ایران برمیگردد. در ایران همیشه بهترین هنرها در خدمت مساجد و حسینیهها بوده است؛ هنر کاشیکاری، نجاری و معرق کاری توسط بهترین استادان در اماکن مذهبی یا تکیهها انجام شده که ما هم سعی کردیم از این هنرها در تزئین حسینیه استفاده کنیم. اما نکته مهم این است که متأسفانه استادان بزرگ این هنرها مهجور ماندهاند و خیلی از مردم آنها را نمیشناسند. مثلاً همین علمهای چوبی نیشابور که کنار منبر و در بالای حسینیه قرار دادهایم، توسط یکی از استادان بزرگ نیشابور ساخته شده است، هنری که ثبت میراث فرهنگی شده ولی خیلی از مردم آن را نمیشناسند. خیلی از مردم علم را با سازههای فلزی میشناسند که آن هم محترم است و خودمان نیز در حسینیه از این نوع علم هم داریم ، درحالی که علم نیشابوری که با چوب ساخته میشود و روی آن نقاشی و خطاطی میشود، علم ایرانی مبتنی بر فرهنگ مذهبی مردم نیشابور است. کتیبه نگاری و قلمکاری که روی دیوارهای حسینیه نصب شده است، توسط استادانی ساخته شده که فقط چند نفر آنها باقی ماندهاند و نباید اجازه بدهیم این هنر اصیل ایرانی فراموش شود. برای محرم امسال سراغ این هنرمندان رفتیم و از آنها خواستیم تا از هنرشان برای تزئین حسینیه استفاده کنیم. »
علی فرشیدفر به سخنان امام سجاد(ع) که میفرمایند مثل سنت خودتان برای ما عزاداری کنید، اشاره میکند و میگوید: «احیای سنتهای عزاداری سفارش بزرگان دین است و ما به این سمت رفتیم که برای عزاداری سیدالشهدا(ع) از نمادهای ایرانی و سنتی نیز استفاده کنیم. ما ابتدای راه هستیم و تلاش میکنیم در سالهای بعد از مدلها و نمادهای عزاداری شهرهای مختلف برای تزئین حسینیه استفاده کنیم. 9 سال است هیأت الزهرا در این حسینیه برپا میشود و تلاش میکنیم نشان دهیم که میشود در عین سادگی از هنر ایرانی و اسلامی در بهترین شکل برای تزئین حسینیهها استفاده کرد و این هنرهای اصیل را زنده نگه داشت.»
مجلس روضه که تمام میشود عزاداران برای برپایی نماز جماعت آماده میشوند. مداح هیأت گوشهای مینشیند و به کتیبهای که اشعار محتشم کاشانی روی آن قلمکاری شده است خیره میماند. جواد حیدری معتقد است، نمادها مفهوم عزاداری را به مردم منتقل میکنند: «در فرهنگ عزاداری برای امام حسین(ع) نمادهای مختلفی داریم که مفاهیم متعددی را به مردم منتقل میکنند. متأسفانه طی این سالها از این نمادها غافل شدهایم و آنها را ریشهیابی نمیکنیم. من همیشه به مسئولان فرهنگی میگویم که ما باید یک موزه جهانی هیأت داشته باشیم. نمادهایی در هیأتهای عزاداری داریم که قدمت برخی از آنها به هزار سال قبل برمیگردد. هر کدام از این نمادها قصه و روایت خودش را دارد. مثلاً سنگینی علم حکایت از سنگینی غم و اندوه اباعبدالله(ع) دارد. قدیمیها هنر را به خوبی میشناختند و به درستی از امکانات فرهنگی شهر و روستای خود در هیأتهای عزاداری استفاده میکردند. این نمادها نباید فراموش شوند.»
عَلَم نمادی است از درخت سرو، نمادی است از آزادگی، سرافرازی و سربلندی. وقتی نام عَلَم به گوش میرسد همه یاد حضرت عباس(ع) میافتند. کسی که علمدار سپاه امام حسین(ع) بود و تا لحظه شهادت اجازه نداد عَلَم سپاه بر زمین بیفتد. سید هادی علمدار آخرین نقشهای روی علم را میکشد و آن را گوشه کارگاه قرار میدهد. وی یکی از آخرین بازماندههای ساخت علم نیشابوری است. وقتی میشنود هنر او را در حسینیه امام خمینی(ره) در میدان خراسان دیدهام از خوشحالی بغض میکند. میگوید ای کاش این هنر ایرانی که در خدمت اهل بیت(ع) است، زینت همه مجالس عزاداری اباعبداالله(ع) شود:
«ساخت عَلَم در خاندان ما موروثی است. پدر و پدربزرگ و جد من عَلَم میساختند و من آخرین بازمانده خانوادهای هستم که علم چوبی نیشابوری میسازند. تاریخ ساخت این علم در نیشابور به 400 سال قبل برمیگردد. اسناد تاریخی که بجا مانده نشان میدهد استادان برجستهای در این زمینه فعالیت میکردند. هر هیأت عَلَم خودش را دارد و عَلَم نشانه آن هیأت است که با دیدنش متوجه میشدی کدام هیأت عزاداری مثلاً به طرف بازار حرکت میکند. بنابراین عَلَم، آیت و نشانهای برای هیأتهای عزاداری است و هنوز هم این سنت در نیشابور اجرا میشود. هیأتهای عزاداری در روز تاسوعا و عاشورا عَلَمهای چوبی بزرگ را جلوی هیأت به حرکت در میآورند و دسته عزاداری پشت آنها حرکت میکنند.»
اما این که چطور شد علم سازی وارد خانواده علمدار شد و آنها سنت ساخت علم را زنده نگه داشتند، داستان جالبی دارد: «150 سال قبل سید علی نقاش تنها کسی بود که علم چوبی میساخت و این هنر را به کسی یاد نمیداد و میخواست این هنر نزد خودش باقی بماند. جد من چند بار پیش او رفت تا این هنر را یاد بگیرد اما هر بار دست خالی برمیگشت. بعد از چند سال سید علی نقاش نابینا شد و درآمدی نداشت. شب و روز جلوی مسجد جامع مینشست و دعا میخواند. جد ما او را به خانهاش میبرد و غذا میداد و جای خواب برایش فراهم میکرد. همین محبت باعث شد تا سید علی نقاش این هنر را به جد ما بیاموزد و به این ترتیب هنر عَلَمسازی در خانواده ما ادامه پیدا کرد. برای ساخت علم از چوب درخت سپیدار استفاده میکنیم. ستون اصلی علم از چوب این درخت و بقیه اجزای آن از چوب درختان چنار و گردو درست میشود. چوب سپیدار آنقدر محکم و استوار است که زمانی از آن برای ساخت قایق هم استفاده میکردند.
بعد از ساخت عَلَم و محکم کردن آن نوبت به زیرسازی برای نقاشی میرسد. ارتفاع علمهای چوبی نیشابور متفاوت است. کوچکترین علم یک و نیم متر ارتفاع دارد و بزرگترین آن پنج متر است که آن را روی کمر بلند میکنند. سر تیغ آهنی هم بالای علم قرار میگیرد که خود آن هم 2 متر ارتفاع دارد. معمولاً ارتفاع علمهای سادات از بقیه بلندتر است و آنها جلوتر از بقیه علمها حرکت میکنند. نقاشی روی علم هم با سیاه قلم انجام میشود و این نقاشی امضای خود هنرمند است.
در این سالها همه کارهای ساخت علم را خودم انجام میدهم و معمولاً ساخت هر علم یک ماه زمان میبرد. در نیشابور هر هیأت چند علم دارد که روزهای تاسوعا وعاشورا جلوی هیأت حمل میکنند. مراسم علم کشی در «خرو» یکی از معروفترین مراسمهای سنتی عزاداری در نیشابور است. روزهای تاسوعا و عاشورا همه هیأتها علمشان را به خرو میآورند. علم ساخت پدربزرگ من هم یکی از قدیمیترین علمها است که کنار 100 علم دیگر به این شهر منتقل میشود. مراسم علم گردانی منطقه نیشابور ثبت میراث فرهنگی شده و مردم احترام خاصی برای آن قائل هستند. یکی از نذرهای مردم این منطقه ساخت علم است و بعد از مراسم عزاداری با علم به مزار شهدا و درگذشتگان میروند.»
«دل زنده شد به ولای تو یا حسین(ع)/ دارد جهان صفا به صفای تو یا حسین(ع)» استاد قالب چوبی را روی پارچه قرار میدهد و ضربهای به آن میزند. نوبت به خطوط درشتتر میرسد و قلم را برمیدارد: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است... اشک از چشمانش سرازیر میشود. میگوید بزرگترین افتخارش مدالی است که اهل بیت(ع) به او دادهاند و تا جان داشته باشد در این راه قلمکاری میکند. جواد عباد سیچانی وقتی میخواهد از تاریخ هنر قلمکاری بگوید به ادعاهایی که مصریان در این زمینه داشتند، اشاره میکند: «سالها قبل وقتی باستانشناسان در بررسی مومیاییهای اهرام ثلاثه به لباسهای قلمکاری شده رسیدند ادعا کردند هنر قلمکاری متعلق به مصر [باستان] است. سازمان یونسکو اعلام کرد برای اثبات این موضوع باید مدرک ارائه دهند. اما مسئولان دولت مصر هیچ مدرکی که نشان دهد قلمکاری برای این کشور است، نداشتند و به این ترتیب یونسکو اعلام کرد هنر قلمکاری متعلق به شهر اصفهان در ایران است. تاریخ هنر قلمکاری در ایران به هفت هزار سال و در اصفهان به سه هزار سال قبل برمیگردد. این هنر از گذشته نسل به نسل توسط استادان بزرگ منتقل شده و امروز به دست ما رسیده است. امروز این هنر ایرانی در بسیاری از حسینیهها و خیمههای عزاداری به چشم میخورد. اگر تاریخ عزاداری در ایران را بررسی کنیم، میبینیم در مجالس روضه که در تکیهها و خانهها برگزار میشد هنر قلمکاران اصفهان با اشعاری از محتشم کاشانی زینت در و دیوار بود. خوشبختانه هنوز هم این هنر با تلاش کسانی که میخواهند عزاداری اباعبدالله(ع) با نمادهای ایرانی برگزار شود، زنده است. این هنر بعد از واقعه کربلا به فضای مذهبی راه پیدا کرد و امروز شاهدیم که زینت مجالس عزاداری امام حسین(ع) همین کتیبههایی است که توسط استادان قلمکار طراحی و نگارش شده است. حسینیه سادات اخوی یکی از حسینیههای قدیمی تهران است که من سه سال برای این هیأت قلمکاری کردم و طرحهای تیر، سرو، اژدر و فرشته را طراحی کردم. در کنار آن میناکاری و خاتم کاری هم انجام دادم. بررسیهای تاریخی نشان میدهد از حدود 800 سال قبل هنر قلمکاری وارد فضای مذهبی شده است.
من بیش از 40 سال است قلمکاری را با تلفیق خط و نقاشی انجام میدهم. برای یک هنرمند دیدن آثار هنریاش در اماکن متبرکه بالاترین پاداش است. خوشبختانه کمتر حسینیهای در کشور پیدا میشود که آثار قلمکاری هنرمندان ایرانی در آن نباشد.» جواد عباد درباره شیوه قلمکاری روی پارچه میگوید: «بعضی از خطوط قلمکاری را با رنگ طراحی و روی قالب میزنم و روی پارچه چاپ میکنم. این کار به دلیل فشردگی کار و ریز بودن بعضی از خطوط انجام میشود. اما بعضی دیگر از خطوط را با خط مینویسم. خیلی از این خطوط ذهنی است. در قلمکاری از خطوط ثلث و نستعلیق استفاده میکنند ولی در کارهای مذهبی بیشتر از خط ثلث. ابعاد آن هم بستگی به نوع سفارشی است که هیأتهای عزاداری میدهند. در بسیاری از کارهای قلمکاری از اشعار محتشم که درباره اهل بیت(ع) سروده است، استفاده میکنیم. من عاشق کارم هستم و معتقدم وقتی کار برای اهل بیت(ع) باشد و در کنار آن هم معرفت وجود داشته باشد، نتیجه کار بسیار عالی است.»