اعتراف قاتلان شهید طلبه آرمان علی وردی:
دوستم با سنگ میزد من با چاقو !
گروه حوادث/ عاملان شهادتطلبه جوان در شهرک اکباتان تهران در حالی دستگیر شدند که مدعی هستند تحت تأثیر آموزشهای شبکههای مجازی و مصرف ماده مخدر گل دست به این کار زدهاند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه 4 آبان امسال، خبر شهادت یک طلبه بسیجی در شهرک اکباتان به بازپرس جنایی و تیم تحقیق اعلام شد. لحظاتی بعد بازپرس محمدرضا صاحبجمعی، سرهنگ مسلمی رئیس اداره دهم پلیس آگاهی و تیم بررسی صحنه جرم در محل حاضر شدند.
بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که طلبه جوان آرمان علیوردی نام داشته که بر اثر شکنجه چند اغتشاشگر در یکی از پارکینگهای شهرک اکباتان به شهادت رسیده است. در حالی که تحقیقات برای دستگیری عاملان این جنایت ادامه داشت، فیلم شکنجههای آرمان در فضای مجازی منتشر شد و واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. در این تصاویر اغتشاشگران با سنگ و چاقو و لگد به پسر جوان حمله کرده و در نهایت او را به شهادت رساندند. در ادامه تحقیقات برای دستگیری متهمان در نهایت هویت 15 متهم این پرونده شناسایی شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت بامداد پنجشنبه 12 آبان، 5 متهم اصلی این پرونده را دستگیر کردند.
ساعاتی بعد از دستگیری 5 عضو این باند، سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی پایتخت و سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت در جمع خبرنگاران حاضر شده و به تشریح جزئیات این حادثه پرداختند. سردار رحیمی در خصوص دستگیری متهمان گفت: در تحقیقات صورت گرفته از سوی همکارانم، ۵ نفر از عوامل اصلی با تلاش مأموران پلیس آگاهی شناسایی و دستگیر شدند. همزمان همکاران در مجموعه قضایی اقدامات لازم برای تشکیل پرونده را انجام میدهند تا در کمترین زمان به سزای اعمال خود برسند.
سردار رحیمی با بیان اینکه قطعاً این افراد فریب خورده هستند و از روی تحریک احساسات از سوی دشمن و رسانههای معاند این طلبه را به شهادت رساندند، خاطرنشان کرد: این افراد نفرات اصلی پرونده هستند، یعنی فردی که به طلبه شهید چاقو میزند، فردی که با سنگ وی را میزند و فردی که به مسئولان نظام فحاشی کرده است در میان این متهمان هستند.
وی ادامه داد: این متهمان همه مرد هستند و در بازجوییها به جرم خود اقرار کردهاند. عاملان این جنایت فجیع که فریب خورده دشمن هستند تحت تأثیر احساسات و ناآگاهی یک طلبه مظلوم و متدین بسیجی را به شهادت رساندند. این افراد فریب خورده جنگ رسانهای هستند که دشمن در خارج و داخل کشور راه انداخته است. این افراد در تهران دستگیر شدند و در حال بررسی سوابق کیفری آنها هستیم. البته باوجود دستگیری این افراد در شهرک اکباتان، این افراد اهل این منطقه نیستند.
گفتوگو با یکی از سرکردهها
5 متهمی که بازداشت شدهاند تحصیلاتشان سیکل یا دیپلم است اما وضع مالی خوبی دارند. همگی مدعی هستند که فریب خوردهاند و ابراز پشیمانی میکنند. یکی از متهمان، پسری با موهای بلند است، همان شخصی که در فیلم کاپشن سبز رنگ به تن دارد و با چاقو به شهید آرمان علیوردی ضربه میزند.
شهید آرمان علی وردی را از قبل میشناختی؟
نه. اصلاً. آن شب برای اولین بار بود که او را میدیدیم. داخل جمعیت بودیم که یک نفر به ما پیامکی فرستاد و مشخصات این بسیجی را داد. ما هم او را در جمعیت شناسایی کردیم و زمانی که بچهها او را دنبال کردند من هم با آنها رفتم.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
او را دنبال کردیم و در پارکینگ یکی از بلوکهای شهرک به او رسیدیم. من و یکی دیگر از بچهها، جزو اولین نفرها بودیم که به مقتول رسیدیم. دوستم با سنگ به مقتول میزد و من با چاقو و لگد. دوستم حتی کوکتل مولوتف هم میساخت و در اغتشاشات پخش میکرد.
چرا این کار را انجام دادی؟ وقتی خصومتی نداشتی و هیچ کینهای از قبل نداشتید؟
فریب خورده بودیم و حالمان یکجوری بود. فریب تبلیغات منفی را که در ماهواره و فضای مجازی است، خوردیم.
مگر حالتان چطوری بود؟
در فضای مجازی آموزشهایی است برای شرکت در اغتشاشات. یکی از آموزشها این است که قبل از شرکت در این اغتشاشات حتماً گل مصرف کنیم تا جسارت بیشتری داشته باشیم. نیم ساعت قبل از اینکه وارد اغتشاشات شویم، گل مصرف کرده بودیم.
بعد از آن کجا رفتید؟
فرار کردیم اما فیلم فرارمان را نیز پلیس به دست آورده بود. هر کدام به خانههایمان رفتیم و یکی از همدستانم فیلم را که توسط دیگران گرفته شده بود در فضای مجازی منتشر کرد.
چرا این کار را کرد؟
ما واقعاً تحت تأثیر آموزشهای غربی بودیم. از طرفی فکر میکردیم با انتشار این فیلم معروف میشویم و بازدید صفحهمان در فضای مجازی بالا میرود.
فکر میکردید دستگیر شوید؟
وقتی این کار را میکردیم اصلاً به عاقبتش فکر نکردیم. اما بعد از ماجرا تازه متوجه شدیم چه کار اشتباهی کردهایم. تصمیم به فرار داشتیم و میخواستیم از کشور خارج شویم.
هدفتان از این کارها چه بود؟
فریب خوردیم و پشیمانیم. امیدواریم که بخشیده شویم.
عاملان ربودن پدر علم ژنتیک ایران عنوان کرد
برای آزادی دکتر 4 میلیارد تومان خواستیم
گروه حوادث/ ماجرای ناپدید شدن پدر علم ژنتیک ایران با دستگیری دو مرد که متهم به آدمربایی هستند به شایعاتی که در فضای مجازی منتشر شده بود، پایان داد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز یکشنبه هشتم آبانماه، خبر ناپدید شدن مرموز دکتر داریوش فرهود «پدر علم ژنتیک ایران» منتشر شد و پلیس تلاش خود را برای یافتن وی آغاز کرد.
در حالیکه بررسیها ادامه داشت حدود یک روز بعد دکتر به خانه برگشت و این بار شایعهای در فضای مجازی منتشر شد که او توسط نیروهای امنیتی ربوده شده است. در حالی که شایعات دامنه بیشتری پیدا کرده بود سرانجام روز پنجشنبه پلیس با دستگیری دو آدمربا خبر از گروگانگیری 8 میلیارد تومانی دکتر فرهود داد.
بر اساس این گزارش، ساعت 5 صبح یکشنبه هشتم آبانماه دو مرد جوان زمانی که دکتر داریوش فرهود «پدر علم ژنتیک ایران» سوار بر خودروی مزدا از خانهاش در محله گیشا خارج شد تا به محل کارش برود، راه او را سد کردند و بهعنوان مأمور سوار خودروی او شده و پروفسور را ربودند. مأموران قلابی که نقشه اخاذی 8 میلیارد تومانی داشتند، او را به باغی در خارج از تهران بردند.
در باغ آنها به دکتر گفتند که برای آزادیاش 8 میلیارد تومان باید پرداخت کند. در نهایت پس از 26 ساعت گروگانگیری آنها به توافق 4 میلیارد تومانی رسیدند و دکتر را سوار خودرواش کرده و در نزدیکی خانهاش رها کردند. آنها دکتر را تهدید کردند اگر مبلغی را که به آنها قول داده بود فراهم نکند، دست به اقدام بعدی میزنند.
با این حال به محض اطلاع کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت، آنها وارد عمل شدند و در عملیاتی غافلگیرانه دو مأمور قلابی را بازداشت کردند.
گروگاگیری 26 ساعته
سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران درخصوص ربوده شدن دکتر فرهود و شایعاتی که در این باره در فضای مجازی منتشر شده به خبرنگار «ایران» گفت: در بررسیهای دوربینهای مداربسته اطراف محل زندگی دکتر، تصاویر ربوده شدن او بهدست آمد. دو مرد با لباسهای مشکی سوار بر خودروی دکتر شده و او را میربایند. با اطلاع از این خبر، پیگیری برای یافتن دکتر آغاز شد و در بررسیها مشخص شد که هیچ یک از نهادهای امنیتی او را دستگیر نکردهاند.
او ادامه داد: گروگانگیران دو نفر بودند که یکی از آنها در آژانس املاک کار میکند. او بهواسطه شغلش متوجه میشود که دکتر وضع مالی خوبی دارد. همین مسأله انگیزهای برای ربودن دکتر میشود و از حدود یک ماه قبل با یکی از دوستانش نقشه ربودن او را طراحی میکنند. گروگانگیران قصد اخاذی ٨ میلیاردی از دکتر را داشتند اما در نهایت به ٤ میلیارد تومان راضی شدند.
وی گفت: گروگانگیران بعد از 26 ساعت دکتر را آزاد اما تهدید میکنند که از این موضوع به پلیس حرفی نزند و به قدری او را تهدید کرده بودند که دکتر میترسید با پلیس همکاری کند. با این حال همکاران من به کار خود ادامه داده و درنهایت موفق به دستگیری عاملان این گروگانگیری شدند.
گفتوگو با یکی از متهمان
مرد املاکی که طراح و عامل اصلی سناریوی ربودن دکتر است در تحقیقات گفت: با توجه به اغتشاشات اخیر و شلوغیها، «پدر علم ژنتیک» را تحت عنوان مأمور ربودیم و بعد او را به بانک بردیم تا از حسابش پول برداشت کنیم، اما چون مدارک لازم همراه دکتر نبود موفق نشدیم. بعد هم پیشنهاد 8 میلیاردی را مطرح کرده و درنهایت با وعده دریافت 4 میلیارد تومان دکتر را رها کردیم. چون وضع مالیمان خوب نبود نقشه آدمربایی را طراحی کردیم اما حالا از کاری که کردهایم پشیمانیم.
متهمان در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار دارند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
مرگ دختر نوجوان در واژگونی اتوبوس
گروه حوادث/ واژگونی اتوبوس در محور بندرلنگه به بندرعباس منجر به مرگ دختری 15 ساله و مصدوم شدن 7 مسافر دیگر شد. محمد رستاقی رئیس اورژانس شهرستان بندرلنگه اظهار کرد: واژگونی یک دستگاه اتوبوس در محور بندرلنگه به بندرعباس که ساعت ۵:۴۵ صبح جمعه اتفاق افتاد، یک کشته و ۷ مصدوم بر جا گذاشت. بر اثر وقوع این حادثه تعداد ۵ دستگاه آمبولانس به وسیله عوامل اورژانس به محل اعزام شده است. هفت نفر از مصدومان این حادثه به بیمارستان شهدای بندرلنگه منتقل شدند. بر اساس اعلام منابع بیمارستانی، فرد فوت شده در این تصادف، یک دختر ۱۵ ساله بوده است. سرهنگ مهدی نیکبخت فرمانده پلیس راه هرمزگان نیز در تشریح این خبر، افزود: این حادثه در نزدیکی روستای حمیران رخ داد و بر اثر آن یکی از سرنشینان پس از جراحت در بیمارستان بندرلنگه جان باخت و یک سرنشین نیز مجروح شد که پس از درمان سرپایی مرخص شد. وی با بیان اینکه این اتوبوس با ۸ سرنشین از اهواز راهی بندرعباس بود، اظهار کرد: علت این حادثه در حال بررسی است.
قتل همکلاسی قدیمی و بلال فروش گردنه قوچک
گروه حوادث/ قتل همکلاسی قدیمی به خاطر توهم و جنایت در گردنه قوچک دو حادثه خونین آخر هفته پایتخت بود.
کریخوانی مرگبار
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر چهارشنبه مأموران کلانتری 151 یافتآباد در تماس با بازپرس محمدتقی شعبانی از مرگ پسر 21 سالهای در بیمارستان خبر دادند. با اعلام خبر، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و بررسیها نشان میداد پسر جوان به همراه یکی از دوستانش که او نیز بهشدت مصدوم شده بود، روز قبل به بیمارستان منتقل شدهاند. تلاش کادر درمان برای نجات دو پسر جوان ادامه داشت اما در نهایت 24 ساعت بعد یکی از آنها تسلیم مرگ شد.
در ادامه تحقیقات هویت عامل جنایت شناسایی و پسر جوان که پس از درگیری مرگبار متواری شده بود، بازداشت شد. عامل این قتل زمانی که در مقابل تیم جنایی قرار گرفت به قتل اعتراف کرد: مقتول همکلاسی قدیمیام بود بعد از آنکه درسمان تمام شد، با هم کری خوانی و کل کل داشتیم هر کدام میخواستیم ثابت کنیم که زورمان بیشتر از دیگری است. سعی داشتیم در محل خودی نشان دهیم. شب حادثه با مقتول قرار گذاشتم، من به همراه دوستم رفتم و مقتول با 11 نفر از دوستانش آمد.
او ادامه داد: محل قرارمان یکی از بوستانهای یافت آباد بود، اما دقایقی بعد احساس کردم مقتول قصد دارد با دوستانش به من حمله کند. من هم قبل از اینکه او نقشهای را که در سر داشت اجرا کند، با چاقو به آنها حمله کرده و متواری شدم.
با اعتراف متهم به جنایت او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.
قتل مرد بلال فروش
دومین حادثه ساعت 5 بامداد پنجشنبه 12 آبان از سوی مأموران کلانتری 164 قائم به بازپرس جنایی اعلام شد.
خبر قتل دستفروش 21 ساله در گردنه پارک جنگلی قوچک با اعلام به مرکز فوریتهای پلیس 110 در دستور کار بازپرس محمدتقی شعبانی قرار گرفت.
در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد مقتول بساط فروش بلال و قلیان در منطقه قوچک داشته است. ساعت سه بامداد همان روز، مرد جوانی برای خرید به سراغ او میرود اما در این میان با هم درگیر شده و با ضربه چاقو مرد بساطی مصدوم و مشتری جنایتکار از محل متواری شد. پس از انتقال مرد مجروح به بیمارستان تهرانپارس وی دو ساعت بعد تسلیم مرگ شد. در تحقیقات اولیه مشخص شد این جوان از مدتها قبل در گردنه قوچک بساط چای و قلیان و بلال داشت. روز حادثه عدهای از دستفروشان دیگر که در نزدیکی محل بساط مقتول کار میکردند، خودروی یکی از مشتریان ثابت او را دیده بودند که با سرعت از محل بساط مقتول دور شد. بازپرس جنایی دستور بازداشت عامل این قتل را صادر کرد.
قصاص زن بدهکار به جرم قتل پیرزن
گروه حوادث / حکم قصاص، شلاق و حبس زن جوانی که پیرزنی را با انگیزه سرقت طلاهایش به قتل رسانده است از سوی قضات دیوان عالی کشور صادر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مهرماه سال 98 زنی با مراجعه به پلیس از کشف جسد مادرش در خانه خبر داد.
وقتی مأموران به خانه پیرزن رفتند، دخترش درباره این حادثه گفت: مادرم در خانهاش تنها زندگی میکرد و به خاطر آسایش او تصمیم گرفتیم برایش پرستار بگیریم. از یک سال قبل تا کنون هم زنی بهعنوان پرستار در خانه مادرم کار میکرد. اما از صبح خبری از مادرم نبود، نگران شدم و به خانهاش رفتم اما هرچه زنگ زدم در را باز نکرد با کلید یدک در را باز کردم و دیدم مادرم نیمه جان و کبود روی زمین افتاده است.
در بررسیهای بعدی مأموران مشخص شد که طلاهای زن سالمند سرقت شده و همین موضوع نشان میداد که سارق با انگیزه سرقت دست به چنین عملی زده است.
مأموران در نخستین گام پرستار خانگی را شناسایی و بازداشت کردند و پس از بازجویی بیگناهی وی ثابت اما مشخص شد گاهی اوقات دختر این زن به نام میترا به خانه مقتول میرفته و این موضوع سبب شد تا مأموران میترای 38 ساله را نیز احضار کنند.
وی پس از حضور در اداره آگاهی وقتی در برابر مأموران قرار گرفت ناچار به اعتراف شد و گفت: 4 سال پیش از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی میکردم. در این مدت به افراد زیادی بدهکار بودم تا اینکه مادرم پیشنهاد داد بعضی از روزها به جای او من به خانه پیرزن بروم و با گرفتن حقوق آن بخشی از بدهیام را بپردازم. یک روز وقتی در حال تمیز کردن کمد خانه او بودم چشمم به طلاهایش افتاد و در یک لحظه فکر کردم که اگر این طلاها را به دست بیاورم میتوانم کل بدهیام را بپردازم و آسوده زندگی کنم. روز حادثه از پشت پیرزن را هل دادم و بعد با یک روسری گردنش را فشار دادم تا اینکه بیهوش روی زمین افتاد و من هم بسرعت طلاهایش را برداشتم و رفتم. همان موقع به مغازه طلافروشی رفتم و همه طلاها را به قیمت 10 میلیون تومان فروختم.
در ادامه تحقیقات، کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی پس از بررسی وضعیت جسد و علت مرگ اعلام کرد: «مرگ زن سالمند به علت فشار بر عناصر حیاتی و نرسیدن اکسیژن به اندامهای حیاتی بوده است.» با این گزارش و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .در آغاز جلسه رسیدگی، اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مرحله بازجویی گفت: من قتل را قبول دارم و حالا هم پشیمانم و از اولیای دم میخواهم من را ببخشند.
پس از اظهارات متهم و وکیل او قضات وارد شور شدند و وی را به قصاص، حبس، شلاق و ردمال محکوم کردند. حکم صادره در شعبه 26 دیوان عالی کشور نیز تأیید شد.
5 روز پس از ریزش پل معلق در هند
عملیات جست وجو ی ناپدیدشدگان پایان یافت
عملیات جستوجو برای ناپدیدشدگان حادثه ریزش پل معلق در ایالت گجرات هند پایان یافته است.
به گزارش خبرگزاری شینهوا، یکی از مقامات امدادی هند روز جمعه در این باره گفت: پس از پنج روز، عملیات جستوجو برای یافتن ناپدید شدگان این حادثه پنجشنبه به پایان رسید زیرا دیگر گزارشی از مفقود بودن فردی وجود ندارد. به همین دلیل تصمیم بر آن شد تا عملیات جستوجو را پایان دهیم. در مجموع 141 نفر در این حادثه جان باختند و بیش از ۱۰۰ نفر در این حادثه مصدوم شده و ۱۷۷ نفر دیگر نیز نجات یافتهاند. این پل معلق روز یکشنبه گذشته فروریخت و گفته شده در زمان وقوع حادثه صدها نفر روی پل بودند که با فروریختن آن تعدادی از آنان به رودخانه «ماچو» (Machchhu) سقوط کردند.
این پل که ۲۳۳ متر طول دارد، در سال ۱۸۸۰ میلادی روی رودخانه ماچو در ایالت زادگاه «نارندرا مودی» - نخستوزیر کنونی هند- ساخته شده و شش ماه برای مرمت و تعمیرات تعطیل بود.
همچنین مقامات پلیس هند از بازداشت ۹ نفر در ارتباط با این حادثه خبر دادند. به گفته آنها، کلیه این افراد برای شرکتی کار میکنند که مسئول بازسازی و مرمت پل بخش «موربی» در این ایالت هند بود.
تولد نوزاد هندی از مادری که در کما بود
زن هندی که در نخستین روزهای بارداری به کما رفته بود پس از 7 ماه کودک سالمی به دنیا آورد.
یک زن ۲۳ ساله هندی که ۴۰ روزه باردار بود در حالی که کلاه ایمنی نداشت و ترک موتور همسرش سوار بود ناگهان بر اثر حادثهای از روی موتور به زمین افتاد و از ناحیه سر دچار جراحات شدیدی شد.
زن جوان به کما رفت و با وجود ۵ عمل جراحی روی مغز جراحان بخشی از جمجمه او را برداشتند تا از فشار وارده به مغز او کاسته شود. پس از این جراحی، تنفس این مادر جوان دیگر تنها از طریق دستگاه تنفس مصنوعی ممکن بود. در این مدت پزشکان با این تصمیم دشوار درگیر بودند که آیا باید جلوی ادامه بارداری شفیعه را بگیرند و فرزند او را سقط کنند یا نه. اما تصاویر سونوگرافی نشان داد بارداری او در وضعیت طبیعی قرار دارد و در نهایت به خانواده او توصیه کردند که بارداری ادامه یابد. تا اینکه سرانجام نوزاد وی را در 7 ماهگی به دنیا آوردند و کودک در سلامت کامل است.