به بهانه دریافت جایزه حفظ میراث جهانی یونسکو که پاییز به خانهای در یزد رسید
جایزه شایستگی برای 200 سال سکونت
نیلوفر منصوری
خبرنگار
معماران یزدی سالها پیش بناهایی را در کویر خلق کردهاند که با گذشت سالها هنوز هم ذوق و سلیقه آنان رشکبرانگیز است؛ خانههایی چهار فصل که با مصالح سخت کویر و هنر معماری همچنان پابرجا، چشمنواز و گیرا هستند. خانههایی که میتوانند با گذشت سالها جایزه حفاظت از میراث فرهنگی آسیا و اقیانوسیه را بگیرند. این جایزه با عنوان جایزه لیاقت و شایستگی (Award of Merit) در مراسمی در کشور تایلند به دلیل مرمت و احیای خانه شهید محمد صدوقی سومین شهید مهراب، به این خانه دوره قاجار اهدا شد.
یزد به دلیل اقلیم خاص، معماری خاصی دارد. بناها و بافت شهر یزد درهم تنیده و رمزآلود هستند. آبانبارها با دیوارههای بلند و خشتی، طاقها، حوضهای وسط حیاط با درختان زیبا برای فرار از گرمای سوزان کویر و باد، بادگیرها، تابستاننشین و زمستاننشین، سرداب و کوچههای پیچ در پیچ و باریک از شاخصههای این سبک از معماری است. به طور کلی تمام اجزای خانههای قدیمی براساس اقلیم و تابع شرایط آبوهوایی این منطقه شکل گرفتهاند.
اگر چه امروز زندگی در این خانهها، دیگر کمتر به چشم میآید، اما دست روزگار این خانهها را با کاربریهای جدیدی در اختیار کسانی قرار داده است که عدهای برای کسب لذت یک شب اقامت و زندگی در آنها، رنج سفر از مسافتهای بعضاً بسیار طولانی را برای رسیدن به این خطه به جان میخرند.
در دهه اخیر و با حمایتهای میراث فرهنگی و فعالیت بخش خصوصی، این خانههای زیبا و بزرگ بعد از مرمت و ساماندهی مناسب کاربریهای مختلف یافتهاند و پذیرای خیل زیادی از گردشگران داخلی و خارجی هستند.
بنای فاخر یزدی
خانههای قاجاری در بافت تاریخی یزد زیاد است، اما تعداد معدودی از آنها در دسته خانههای فاخر قرار میگیرند. خانههای فاخر قاجاری یزد عموماً متعلق به تجار و بازاریان یزد بوده است. در میان این خانهها، خانه شهید صدوقی در نزدیکی میدان امیرچخماق، یکی از باارزشترین آنها است. خانهای که گفته میشود به لحاظ سیاسی و اجتماعی سه دوره مختلف را تجربه کرده است. دوره قاجاریه، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب.
خانه شهید صدوقی یزد یکی از پروژههای مرمتی شهر یزد بود که مالکیت اولیه آن در دوره قاجار و در سال 1220 به گفته دکتر مهدی صادقاحمدی، متعلق به یک بازرگان قفقازی و از خانواده ترک بوده که فرزندان این شخص، بعد از آن به نام شریف یزدی معروف شدهاند. از دهه چهل شمسی شهید صدوقی در این خانه ساکن میشود. بعد از شهادت شهید صدوقی، نوه او که همنام شهید صدوقی است عهدهدار و میراثدار مالکیت این خانه میشود. این خانه امروزه علاوه بر تداوم فعالیتهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی، محلی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی و پرداختن به هنر و فرهنگ در یزد به حساب میآید.
این خانه تاریخی که برنده جایزه شایستگی مشارکت مردمی در حفظ میراث جهانی یونسکو در محدوده بافت ثبت جهانیشده یزد در مجاورت دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد شده در محله گلچینان یزد واقع است. در دوره قاجار که دوره رونق تجاری یزد بوده است، در این محله گروهی از تجار مهاجر از نقاط مختلف ایران ساکن شدند.
خانه شهید صدوقی در سال 1382 بهعنوان خانه تاریخی دوره قاجار در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. مطالعه و تهیه طرح مرمت و احیای این بنای فاخر از سال 1394 آغاز و عملیات اجرای مرمت آن مطابق با اصول مرمت بناهای تاریخی تا سال 1397 به طول انجامید. این پروژه محصول یک کار تیمی از متخصصان بومی استان یزد بوده است. مطالعه، طراحی و نظارت مرمت و احیای این پروژه برعهده گروه مرمت شرکت مهندسان مشاور هنرسرای معماری یزد بوده است. مجری مرمت بنا، استاد معمار حسین کمالیاردکانی از اساتید معماری سنتی یزد و مجری مرمت و احیای تزئینات این بنا، دکتر فائزه اصفهانیپور هنزایی بودهاند.
خانهای قاجاری با معماری اصیل ایرانی
مدیر پروژه مرمت و احیای این بنا با اشاره به اصالت تاریخی خانه و سابقه فعالیتهای سیاسی و فرهنگی خانه صدوقی به «ایران» میگوید این خانه علاوه بر محل سکونت مالک، محل برگزاری روضهها و عزاداریها بوده و تجلی مذهبی در عناصر معماری و تزیینی خانه بخصوص پس از مرمت مشهود است. ترکیب مجموعه نمادهای مذهبی، متنوع و اصیل در این بنا در بناهای دیگر یزد دیده نمیشود و همین ویژگی این بنا را متمایز کرده است.
صادقاحمدی ادامه میدهد علاوه بر برگزاری روضههای هفتگی و سالیانه در دهههای محرم، ایام فاطمیه و مناسبتهای مذهبی دیگر مورد توجه مردم بوده است و هنوز هم با گذشت سالها، مراسم روضهخوانی همچنان در این خانه برپا میشود و در ایام ماه محرم نیز هیأتهای عزاداری محلات مختلف یزد حضور مستمر و پرشوری در آنجا دارند.
جایزه جهانی سالانه حفاظت از میراث فرهنگی یونسکو (آسیا-اقیانوسیه) جایزهای است که در حوزه حفاظت و مرمت به بناهای تاریخی که کمابیش 10 سال از افتتاح آنها (بعد از مرمت) گذشته باشد تعلق میگیرد.
27 ماه بیخبری از 189 کتیبه کشف شده در رامهرمز
سکوت سه هزار ساله ایلامیها میشکند؟
شهلا منصوریه
خبرنگار
سال 99 بود که بولدوزرهای راهسازی در مسیر جاده رامهرمز به بهبهان، جایی حوالی روستاهای رستمآباد-باصدی به تعداد قابلتوجهی کتیبه، اشیا و سفالهای تاریخی برخوردند که برخی از آنها شکسته و برخی دیگر هم سالم بودند. 189 کتیبه نگارش شده به خط بابلی از دوره ایلام میانه در این عملیات کشف و به امین اموال اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان تحویل داده شد. از آن روزها تاکنون هیچ خبری از کتیبهها به گوش نمیرسد. آیا کتیبهها خوانده شدهاند؟ مرمت شدهاند؟ فعالان میراث فرهنگی خوزستان معتقدند کتیبههای دیگری نیز در خوزستان کشف شدهاند که سرنوشت نامعلومی دارند.
مجتبی گهستونی در گفتوگو با «ایران» میگوید: بخشی از این کتیبهها توسط دوستداران میراث فرهنگی تحویل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی رامهرمز شد و بخش دیگری هنگامی شناسایی شدند که مسئول پروژه محوطه باستانی جوبجی رامهرمز در محدوده روستاهای مهنا و نوشاد در حال بررسی عملیات راهسازی بود. به گفته این فعال میراث فرهنگی، علاوه بر این کتیبهها که حاوی اطلاعاتی درباره اسناد حسابرسی، متون ادبی، حقوقی و... هستند، تعدادی پیکرک و سفال هم کشف شد که عمده کشفیات علاوه بر ارزش مطالعاتی، قابلیت نمایش در موزه را دارند.
کتیبههایی که هنوز خوانش نشده است
نزدیک به 27 ماه از آن موضوع میگذرد اما هنوز خبری از اطلاعات تکمیلی و محتویات آنها در دسترس نیست. کتیبههایی که به هر صورت باید آزمایش، پاکسازی و مرمت و خوانش میشدند. به گفته گهستونی، به دلیل وجود برخی اختلافنظرها و نبود بودجه، مرمت و خوانش کتیبههای ایلامی رامهرمز انجام نشده است.
در این میان یکی از وظایف پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون، پژوهش و مستندسازی آثار باستانی -اعم از آثار کتیبه، انواع اشیای باستانی، خطوط باستانی- پاسداری از میراث زبان شفاهی ایران از طریق پژوهش و مستندسازی است. آثاری که باید در راستای برنامهریزی و اجرای طرحهای پژوهشی مرتبط، یا به صورت انتشار کتب یا مقالات علمی اعضای پژوهشکده و آثار پژوهشگران در سطح کشور چاپ و منتشر شود.
به همین جهت این انتظار وجود دارد که برای مرمت و خوانش کتیبههای ایلامی رامهرمز چارهاندیشی کنند و پاسخگو باشند. در پیگیری با پژوهشگاه زبانهای باستان، موفق به ارتباط تلفنی با هیچ کدام از کارشناسان حوزه نشدیم و پاسخ پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور تنها به همین چند خط خلاصه شد: در مهرماه سال 1399 طی عملیات راهسازی به منظور گسترش پهنا و چهارباندسازی جاده رامهرمز به بهبهان، تعدادی اشیای تاریخی از محوطه تپه باستانی «نوروزی مهنا» به دست آمد که در میان آنان حدود 189 قطعه شکسته از کتیبههای باستانی به خط میخی بابلی موجود بود.
در بهمنماه سال 1399 طی مکاتباتی از سوی مدیر کل وقت میراث خوزستان با رئیس وقت پژوهشگاه میراث فرهنگی و رئیس وقت پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون، درخواست اعزام کارشناس متخصص خطوط میخی غیرایرانی برای بررسی این قطعات انجام شد که به دلیل شیوع ویروس کرونا و غیرحضوری شدن ادارات و پایان نیافتن پروژه ساماندهی و مرمت این کتیبهها چنین امری میسر نشد.
پژوهشکده زبانشناسی کتیبهها و متون باستانی بر آن است پس از اتمام پروژه ساماندهی و مرمت کتیبههای میخی بابلی، پروژه مستندسازی سه بعدی این آثار باستانی را در دستور کار قرار دهد و ماحصل کار را به صورت گزارش، کاتالوگ و مقاله به چاپ برساند.»
در پیگیری با میراث فرهنگی استان خوزستان، هم روابط عمومی و هم غلامرضا سلمانپور، معاون میراث فرهنگی خوزستان در این زمینه پاسخگو نبودند. این درحالی است که استان خوزستان به واسطه دارا بودن این اشیا، سفالها و کتیبههای موجود است که هویتش آشکار شده است. چه بسا با خوانش و مرمت این اشیا و کتیبهها بتوان به مستندات جدیدی دسترسی پیدا کرد، چنانچه کتیبهها و سفالینههایی که در چغامیش شهرستان دزفول کشف شد تاریخ خوزستان را متحول کرد یا یافتههای جدید در «چغاسفلا»ی شهرستان بهبهان باعث شد تاریخ خوزستان و خلیجفارس دیرینهتر شود. یا کشف کتیبهها و دیگر اشیای تاریخی در محوطه جوبجی رامهرمز موجب شد ناشناختههایی که در دوره ایلامی بوده است، برطرف شود. چنانچه کشف منشور کوروش، دنیا را تکان داد.
دلنگرانی دیگری هم وجود دارد؛ کتیبهها به دلایل مختلف اقلیمی و حفاظتی در معرض خطر جدی قرار دارند و چه بسا اگر تصویری از آنها تهیه و مشخصاتشان مستند نشود، مانند بسیاری دیگر نابود شوند و هیچ اثری از آنها به آیندگان نرسد. به هر سو دلیل تعلل برای خوانش، مرمت و به نمایش گذاشتن این 189 قطعه کتیبه به راستی مشخص نیست.