
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آزادسازی سهام عدالت
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور ابلاغیهای ضمن موافقت با درخواست رئیسجمهوری برای آزادسازی سهام عدالت و با اشاره به نقش سهام عدالت در گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوادههای کم درآمد، موارد سهگانهای را به عنوان امور لازم الرعایه در این واگذاریها مورد تأکید قرار دادند و خاطرنشان کردند: دولت هر چه زودتر اقدامات مقتضی را به عمل آورد تا مردم سریعتر از منافع سهام خود بهرهمند شوند. به گزارش ایسنا، متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درپی تصمیم واگذاری درصدی از سهام اصل ۴۴ قانون اساسی در قالب سهام عدالت با هدف گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوارهای کم درآمد، انتظار این بود که توسط مسئولین مربوط در دولتهای مختلف با اجرای دقیق مواد ۸ گانه ابلاغی ۱۳۸۵/۴/۱۲ هرچه سریعتر مقدمات لازم برای آزادسازی سهام عدالت و واگذاری تعیین قیمت آن به بورس فراهم گردیده و آییننامههای اجرایی تهیه و به اجرا درآید. در هر صورت با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و عزم دولت برای عمل به تکالیفی که به عهده اوست، با آزادسازی سهام عدالت با رعایت امور زیر، موافقت میشود: دارندگان سهام عدالت مجازند در محدوده زمانی مشخص مالکیت مستقیم سهام شرکتهای سرمایهپذیر را انتخاب نمایند و به تناسب، نقش مدیریتی خود را ایفا کنند.
مقررات مورد نیاز جهت انتقال سهام به صاحبان سهام عدالت توسط شورایعالی بورس تدوین و تصویب شود. این مصوبات برای کلیه دستگاههای اجرایی لازمالاجراست.
نسبت به سهام باقیمانده در شرکتهای سرمایهگذاری استانی، شورایعالی بورس موظف است ضمن تشویق ماندگاری صاحبان سهام در شرکتهای مذکور، از طریق مبادی ذیربط هرچه زودتر زمینهی ورود آن شرکتها را در بورس فراهم نماید. با توجه به تأخیری که در طول زمان نسبت به تحقق اهداف واگذاری این سهام پیش آمده است، و به دلیل ضرورت بهرهمندی هرچه سریعتر مردم از منافع سهام خود، لازم است دولت محترم هرچه زودتر اقدامات مقتضی در جهت تحقق موارد مذکور در بندهای سه گانه فوق را بهعمل آورد.
سیّد علی خامنهای / ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
بسم الله الرحمن الرحیم
درپی تصمیم واگذاری درصدی از سهام اصل ۴۴ قانون اساسی در قالب سهام عدالت با هدف گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوارهای کم درآمد، انتظار این بود که توسط مسئولین مربوط در دولتهای مختلف با اجرای دقیق مواد ۸ گانه ابلاغی ۱۳۸۵/۴/۱۲ هرچه سریعتر مقدمات لازم برای آزادسازی سهام عدالت و واگذاری تعیین قیمت آن به بورس فراهم گردیده و آییننامههای اجرایی تهیه و به اجرا درآید. در هر صورت با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و عزم دولت برای عمل به تکالیفی که به عهده اوست، با آزادسازی سهام عدالت با رعایت امور زیر، موافقت میشود: دارندگان سهام عدالت مجازند در محدوده زمانی مشخص مالکیت مستقیم سهام شرکتهای سرمایهپذیر را انتخاب نمایند و به تناسب، نقش مدیریتی خود را ایفا کنند.
مقررات مورد نیاز جهت انتقال سهام به صاحبان سهام عدالت توسط شورایعالی بورس تدوین و تصویب شود. این مصوبات برای کلیه دستگاههای اجرایی لازمالاجراست.
نسبت به سهام باقیمانده در شرکتهای سرمایهگذاری استانی، شورایعالی بورس موظف است ضمن تشویق ماندگاری صاحبان سهام در شرکتهای مذکور، از طریق مبادی ذیربط هرچه زودتر زمینهی ورود آن شرکتها را در بورس فراهم نماید. با توجه به تأخیری که در طول زمان نسبت به تحقق اهداف واگذاری این سهام پیش آمده است، و به دلیل ضرورت بهرهمندی هرچه سریعتر مردم از منافع سهام خود، لازم است دولت محترم هرچه زودتر اقدامات مقتضی در جهت تحقق موارد مذکور در بندهای سه گانه فوق را بهعمل آورد.
سیّد علی خامنهای / ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹

فرصتی برای گرامیداشت هزاران سال فرهنگ تمدن و هنر ایرانیان
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت روز ملی خلیجفارس پیام داد. در متن پیام ایشان آمده است: «روز ملی خلیجفارس فرصتی برای گرامیداشت هزاران سال فرهنگ، تمدن و هنر ایرانیان است. سدههای پیدرپی سکونت و خلق آثار شگفتانگیز فرهنگی و هنری در کرانه این دریا، تمدن دیرپا و ذوق هنری سرشار ایرانیان را نمایان ساخته است. بندرها و جزایر آباد و پرنعمت که هریک چند سده در شمال، جنوب، غرب و شرق این دریا خودنمایی کردهاند و کاوشهای باستانشناسی در این شهرها، فرهنگ، هنر و اقتصاد ایرانیان را در گذشتههای دور برما روشن میسازد. این تمدن در شمال و جنوب خلیجفارس ریشه داشته و ساکنان کنونی همه بخشها و کرانه و پس کرانههای خلیجفارس وامدار و میراثدار فرهنگ و تمدن ایرانی هستند. باستانشناسان در جای جای خلیج فارس هرچه بیشتر این کرانهها را کاوش کنند، یادگارهای بیشتری از تمدن و فرهنگ و هنر ایرانی در آن خواهند یافت.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین با اشاره به تاریخ خلیجفارس افزوده است: «خطه خلیجفارس زادگاه انسانهایی است که پیشینه درازی در مرزداری، دریانوردی و بازرگانی دارند. هزارههای پیدرپی بازرگانی با شرق و غرب، از خاور دور تا هند و بندرهای آفریقا هرکدام یادگارهای بسیاری از فرهنگ، هنر، دین و مذهب ایرانیان را در خود جای داده است. دریانوردان این مرز و بوم در سفرهای بازرگانی دور و دراز خود علاوه بر خرید و فروش کالا، آداب و رسوم ایرانیان را نیز برای میزبانان خود به ارمغان میبردند. بازرگانان که رواج و پیشرفت کار خود را وابسته بهوجود امنیت و آرامش میدیدند در هنگام جنگ و جدال و یورش بیگانگان به این سرزمین لباس سربازی به تن کرده و پاسدار مرزها و امنیت، ناموس و فرهنگ و تمدن این سرزمین بودهاند». سیدعباس صالحی ضمن اشاره به اهمیت جغرافیایی و سیاسی خلیج فارس اضافه کرده است: «از منظر سیاسی نیز کرانه و پسکرانه این دریا در شمال و جنوب و شرق و غرب از سدههای پیش از میلاد مسیح دراختیار ایرانیان بوده است و کاوشهای باستانشناسی در شهرهای گوناگون در همه کرانه و پس کرانههای خلیج فارس در شمال و جنوب و شرق و غرب گواه این نظریه است. ایرانیان پیش از آنکه دیگر اقوام به کرانههای این دریا وارد شوند هزارههای پیدرپی ساکن این کرانهها بوده و تمدن دیرپایی را در کرانههای خلیج فارس پیریزی کردهاند که دیگر اقوام و ملل را به خود جذب کرده است. به گواهی مورخان خلیج فارس خاستگاه تمدن بشری است. مدنیتی که همه جهانیان مدیون آن هستند. همه گروههای قومی و زبانی در جایجای ایران اسلامی پاسدار این میراث ارزشمند بوده و نام خلیجفارس برای تک تک ایرانیان یادآور شکوه، بزرگی و تاریخ زرین فرهنگ و تمدن ایرانی در جهان است.»

کرانه شکوه
- محمدعلی بهمنی در گفتوگو با «ایران» از سالها همنشینی با خلیج فارس میگوید
- نگاهی به سبک زندگی مردم جنوب در قاب خلیج فارس
همراه با گفتارهایی از ناصر تکمیل همایون، علیرضا عنایتی، همایون امیرزاده و ...
15،11،1و16

این دریا از متن زندگی ایرانیان جدا نمیشود
زهرا کشوری
خبرنگار
مردم جنوب ایران، همه زاده خلیج فارساند؛ از خوزستان تا بوشهر و از بوشهر تا هرمزگان. موجهای خلیج فارس را میتوان در لباس های رنگارنگ و بلند زنانش دید و سخاوت دریا را در چینهای دوسوی نگاه عمیق مردانش. ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس روز مردم ساحلنشین جنوب هم هست. مردانی از بندر سیراف و زنانی از بندر بوشهر. دخترانی از بندر ماهشهر و پسرانی از بندر میناب و قشم. «شیوا آراسته» پژوهشگر حوزه خلیج فارس درباره تأثیر خلیج فارس روی روحیات، فرهنگ و آداب و رسوم مردم جنوب ایران در گفتوگو با «ایران» در یک کلام میگوید: «آنها در کنار خلیج فارس مردمی دریا دل شدند.» او زنان استانهای ساحلنشین خلیج فارس را زنانی بسیار قوی که بنادر را اداره میکردند توصیف میکند و میگوید مردان ماهیگیر و تاجر جنوب 7 تا 9 ماه از سال را روی آبهای خلیج فارس بودند و همین باعث شده بود تا اداره بندر توسط زنان انجام بگیرد. او میگوید: «خلیج فارس مردمان جنوب ایران را صبور و سخاوتمند بار آورده است.» او تأثیر خلیج فارس روی معماری و شهرسازی سواحل جنوبی کشور را بسیار واضح میخواند و میگوید: «تمام خانهها در جنوب رو به نسیم دریا است.» آراسته بیست سال روی فرهنگ و معماری مردم جنوب ایران در سواحل خلیج فارس کار کرده است. به گفته او این تأثیر در معماری بوشهر، چابهار، کنگ و... کاملاً مشهود است. خانههای این منطقه فضای نیمهباز و ساباط دارند. منظور او از فضای نیمهباز همان ایوان و رواق است. به گفته او مردم جنوب شش ماه از سال را در فضای نیمه باز زندگی میکنند تا تأثیر هوای خلیج فارس را بر زندگیشان حس کنند. او بادگیرها را یکی دیگر از تأثیرات خلیجفارس بر معماری جنوب بویژه استان هرمزگان میداند و میگوید: «خلیج فارس باعث شده است که مردم جنوب همواره مردمی خوشحال و شکرگزار باشند.»
آراسته میگوید: «شادی و زنده بودن در زندگی آنها جاری است و هر واکنشی را در زندگی با ساز و آواز نشان میدهند.» به گفته او بندریها به هر بهانهای در سواحل جمع میشوند و سرود میخوانند. آراسته همچنین به مراسم رزیف در جنوب ایران اشاره میکند و میگوید: «این مراسمی است که در زمان بالا بردن بادبانها اجرا میشود و قرار است تا در فهرست جهانی یونسکو ثبت شود.» او میگوید: «ساحلنشینان در زمان حرکت کشتی در ساحل جمع میشوند و آواز میخوانند و رزیف را اجرا میکنند.»
او درباره آداب اجتماعی متأثر از خلیج فارس میگوید: «مردان جنوبی روی کشتیها در خلیجفارس دستور نمیدهند، آنها برای هر فرمان آوا و سرود دارند. جاشوها و ناخداها در دریا برابر هستند.»
مردمانی که خلیجفارس راه آنها را به هند و زنگبار میسر کرده است. به گفته آراسته همین مسأله باعث شده است تا فرهنگ آنها از هند و آفریقا تأثیر بپذیرد. او این تأثیر را در لباس، مراسم عروسی و غدا تأیید میکند. بهگفته آراسته، مردمان جنوب مردمانی اجتماعی هستند چون مردان آنها همواره ۷ تا ۹ ماه از سال را در کنار دیگر مردان دریا روی یک کشتی زندگی می کردهاند و این حسن سلوک و مهربانی به جزئی از شخصیت آنها مبدل شده است. او میگوید:«در زمان سفر مردان دریا، بندر در اداره زنان بوده و برای همین زنان جنوب زنانی بسیار مدیر هستند و یک تنه بنادر را اداره میکنند.»
اهمیت حفظ زیست محیطی خلیج فارس
نصرالله کریمی از دیگر پژوهشگران خلیج فارس در گفتوگو با «ایران» دوست دارد از زاویه دیگر به ماجرای روز ملی خلیجفارس نگاه کند. او میگوید: «مردم سواحل خلیجفارس به اندازه خلیجفارس اهمیت دارند. بنابراین در روز جهانی خلیجفارس باید به مسائل اقتصادی و تأمین زندگی این مردم هم فکر کرد. چون آنها پاسبان خلیجفارس هستند.» او خواستار باز شدن بازارچههای مرزی در سواحل خلیجفارس و آسانتر شدن قوانین تجارت در مرزها میشود.
«محمد کنگانی» پژوهشگر و مدیر انجمن مردمنهاد سیراف در گفتوگو با «ایران» میگوید:«دنیا ۴۰۰۰ سال است که خلیجفارس را بهنام دریای پارس میشناسد.» به گفته او همه شئون زندگی مردم سواحل جنوب نشأت گرفته از خلیجفارس است. او میگوید: «آنچه آنها میپوشند و آنچه میخورند و آنچه میفروشند همه متأثر از این دریاست.»
با وجود این اعتقاد دارد که ایرانیها نتوانستند آنطور که شایسته و بایسته است از خلیجفارس حفاظت کنند. او ورود پسابهای صنعتی از جمله پالایشگاهها و سایر آلودگیها را از دغدغههای اصلی دوستداران میراث فرهنگی و باستانی خلیجفارس میداند. او خالی شدن سفرههای زیستی خلیجفارس و دور شدن ماهیها و میگوها از ساحل این دریا را ناشی از آلودگی خلیجفارس میداند و میگوید: «ما به آب و خاک جنوب احترام نگذاشتیم.» او میگوید: «ما خاک را در دریا ریختیم، دریا را پر کردیم و با فعالیتهای اقتصادی به خلیجفارس آسیب وارد کردیم.»
یکی از آداب ناخدایان کشتی در خلیجفارس را «خیر سفر» عنوان میکند و درباره این رسم میگوید: «ناخدای کشتی وقتی میخواهد به دریا برود به خانه فقرا و افراد بیبضاعت ساحل میرود و از آنها میخواهد اگر وسیلهای برای فروش دارند به او بدهند تا در دیگر کشورها به فروش برساند و سرمایه برای آنها ایجاد کند. کنگانی اعتقاد دارد که آوازه گربه ایرانی از طریق دریانوردان خلیجفارس به پادشاهان هند رسیده است. او درباره این داستان میگوید: «روایت است که تاجر ایرانی گربه یک زن فقیر را به دربار یک پادشاه هندی برد و زمانی که متوجه شد این پادشاه برای دور کردن موشها از سفره غذایش از نگهبانها استفاده میکند، گربه را به پادشاه فروخت و ماحصل این تجارت یک ذخیره پولی برای آن پیرزن فقیر شد.» او دادن ماهی و میگو به خانوادههای فقیر را در سواحل جنوبی کشور زکات خلیجفارس میداند و میگوید: «حتی مردم برای اینکه بیماری از دامهایشان دور باشد گوسفندانشان را در آب خلیجفارس شستوشو میدادند.» به گفته او دامداران از شهرهای دیگر هم دامهایشان را برای شستوشو به خلیجفارس میآوردند.
خبرنگار
مردم جنوب ایران، همه زاده خلیج فارساند؛ از خوزستان تا بوشهر و از بوشهر تا هرمزگان. موجهای خلیج فارس را میتوان در لباس های رنگارنگ و بلند زنانش دید و سخاوت دریا را در چینهای دوسوی نگاه عمیق مردانش. ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس روز مردم ساحلنشین جنوب هم هست. مردانی از بندر سیراف و زنانی از بندر بوشهر. دخترانی از بندر ماهشهر و پسرانی از بندر میناب و قشم. «شیوا آراسته» پژوهشگر حوزه خلیج فارس درباره تأثیر خلیج فارس روی روحیات، فرهنگ و آداب و رسوم مردم جنوب ایران در گفتوگو با «ایران» در یک کلام میگوید: «آنها در کنار خلیج فارس مردمی دریا دل شدند.» او زنان استانهای ساحلنشین خلیج فارس را زنانی بسیار قوی که بنادر را اداره میکردند توصیف میکند و میگوید مردان ماهیگیر و تاجر جنوب 7 تا 9 ماه از سال را روی آبهای خلیج فارس بودند و همین باعث شده بود تا اداره بندر توسط زنان انجام بگیرد. او میگوید: «خلیج فارس مردمان جنوب ایران را صبور و سخاوتمند بار آورده است.» او تأثیر خلیج فارس روی معماری و شهرسازی سواحل جنوبی کشور را بسیار واضح میخواند و میگوید: «تمام خانهها در جنوب رو به نسیم دریا است.» آراسته بیست سال روی فرهنگ و معماری مردم جنوب ایران در سواحل خلیج فارس کار کرده است. به گفته او این تأثیر در معماری بوشهر، چابهار، کنگ و... کاملاً مشهود است. خانههای این منطقه فضای نیمهباز و ساباط دارند. منظور او از فضای نیمهباز همان ایوان و رواق است. به گفته او مردم جنوب شش ماه از سال را در فضای نیمه باز زندگی میکنند تا تأثیر هوای خلیج فارس را بر زندگیشان حس کنند. او بادگیرها را یکی دیگر از تأثیرات خلیجفارس بر معماری جنوب بویژه استان هرمزگان میداند و میگوید: «خلیج فارس باعث شده است که مردم جنوب همواره مردمی خوشحال و شکرگزار باشند.»
آراسته میگوید: «شادی و زنده بودن در زندگی آنها جاری است و هر واکنشی را در زندگی با ساز و آواز نشان میدهند.» به گفته او بندریها به هر بهانهای در سواحل جمع میشوند و سرود میخوانند. آراسته همچنین به مراسم رزیف در جنوب ایران اشاره میکند و میگوید: «این مراسمی است که در زمان بالا بردن بادبانها اجرا میشود و قرار است تا در فهرست جهانی یونسکو ثبت شود.» او میگوید: «ساحلنشینان در زمان حرکت کشتی در ساحل جمع میشوند و آواز میخوانند و رزیف را اجرا میکنند.»
او درباره آداب اجتماعی متأثر از خلیج فارس میگوید: «مردان جنوبی روی کشتیها در خلیجفارس دستور نمیدهند، آنها برای هر فرمان آوا و سرود دارند. جاشوها و ناخداها در دریا برابر هستند.»
مردمانی که خلیجفارس راه آنها را به هند و زنگبار میسر کرده است. به گفته آراسته همین مسأله باعث شده است تا فرهنگ آنها از هند و آفریقا تأثیر بپذیرد. او این تأثیر را در لباس، مراسم عروسی و غدا تأیید میکند. بهگفته آراسته، مردمان جنوب مردمانی اجتماعی هستند چون مردان آنها همواره ۷ تا ۹ ماه از سال را در کنار دیگر مردان دریا روی یک کشتی زندگی می کردهاند و این حسن سلوک و مهربانی به جزئی از شخصیت آنها مبدل شده است. او میگوید:«در زمان سفر مردان دریا، بندر در اداره زنان بوده و برای همین زنان جنوب زنانی بسیار مدیر هستند و یک تنه بنادر را اداره میکنند.»
اهمیت حفظ زیست محیطی خلیج فارس
نصرالله کریمی از دیگر پژوهشگران خلیج فارس در گفتوگو با «ایران» دوست دارد از زاویه دیگر به ماجرای روز ملی خلیجفارس نگاه کند. او میگوید: «مردم سواحل خلیجفارس به اندازه خلیجفارس اهمیت دارند. بنابراین در روز جهانی خلیجفارس باید به مسائل اقتصادی و تأمین زندگی این مردم هم فکر کرد. چون آنها پاسبان خلیجفارس هستند.» او خواستار باز شدن بازارچههای مرزی در سواحل خلیجفارس و آسانتر شدن قوانین تجارت در مرزها میشود.
«محمد کنگانی» پژوهشگر و مدیر انجمن مردمنهاد سیراف در گفتوگو با «ایران» میگوید:«دنیا ۴۰۰۰ سال است که خلیجفارس را بهنام دریای پارس میشناسد.» به گفته او همه شئون زندگی مردم سواحل جنوب نشأت گرفته از خلیجفارس است. او میگوید: «آنچه آنها میپوشند و آنچه میخورند و آنچه میفروشند همه متأثر از این دریاست.»
با وجود این اعتقاد دارد که ایرانیها نتوانستند آنطور که شایسته و بایسته است از خلیجفارس حفاظت کنند. او ورود پسابهای صنعتی از جمله پالایشگاهها و سایر آلودگیها را از دغدغههای اصلی دوستداران میراث فرهنگی و باستانی خلیجفارس میداند. او خالی شدن سفرههای زیستی خلیجفارس و دور شدن ماهیها و میگوها از ساحل این دریا را ناشی از آلودگی خلیجفارس میداند و میگوید: «ما به آب و خاک جنوب احترام نگذاشتیم.» او میگوید: «ما خاک را در دریا ریختیم، دریا را پر کردیم و با فعالیتهای اقتصادی به خلیجفارس آسیب وارد کردیم.»
یکی از آداب ناخدایان کشتی در خلیجفارس را «خیر سفر» عنوان میکند و درباره این رسم میگوید: «ناخدای کشتی وقتی میخواهد به دریا برود به خانه فقرا و افراد بیبضاعت ساحل میرود و از آنها میخواهد اگر وسیلهای برای فروش دارند به او بدهند تا در دیگر کشورها به فروش برساند و سرمایه برای آنها ایجاد کند. کنگانی اعتقاد دارد که آوازه گربه ایرانی از طریق دریانوردان خلیجفارس به پادشاهان هند رسیده است. او درباره این داستان میگوید: «روایت است که تاجر ایرانی گربه یک زن فقیر را به دربار یک پادشاه هندی برد و زمانی که متوجه شد این پادشاه برای دور کردن موشها از سفره غذایش از نگهبانها استفاده میکند، گربه را به پادشاه فروخت و ماحصل این تجارت یک ذخیره پولی برای آن پیرزن فقیر شد.» او دادن ماهی و میگو به خانوادههای فقیر را در سواحل جنوبی کشور زکات خلیجفارس میداند و میگوید: «حتی مردم برای اینکه بیماری از دامهایشان دور باشد گوسفندانشان را در آب خلیجفارس شستوشو میدادند.» به گفته او دامداران از شهرهای دیگر هم دامهایشان را برای شستوشو به خلیجفارس میآوردند.

چشم درچشم تا بدرقه خاموش
مرجان همایونی
خبرنگار
یکی از پنجشنبههای کرونایی؛ یکی از 9 صبحهای خلوت این روزها؛ راهمان میرسد به بهشتزهرا، به مجتمع عروجیان و همراهی با همه آنهایی که در این روزهای سخت، متوفیان کرونا را تا خانه ابدیشان بدرقه میکنند. مردها و زنها، پیرها و جوانترهایی که با لباسهایی متفاوت، وظیفه همیشگیشان را انجام میدهند. هرچند روزگارشان کمی با قبل فرق کرده است. آنها چهره زشت این ویروس نادیدنی را از نزدیک، خیلی نزدیک، دیدهاند، چهرهای که رنگ نیستی دارد و بوی مرگ میدهد. همین است که حالا آنها بیشتر از بسیاری دیگر از آدمهای این شهر، کرونا و خطرناک بودنش را در صورت بیتوجهی به مسائل بهداشتی باور کردهاند. آنها با مرگ غریبه نیستند، اصلاً مرگ کسب و کارشان است؛ اما مرگی که روی پرونده متوفایش مهر کرونا خورده باشد، مرگ غریبانهای است و هیچ کدامشان یادشان نمیآید که که در طول سالهای خدمتشان، بهشتزهرا و مراسم تشییع و خاکسپاری را اینقدر خلوت و سوت و کوردیده باشند.
توکل به خدا
بیش از 40 روز است که لباسهایشان تغییر کرده است. بیش از 40 روز است که گامبهگام خود را همراه با ویروس مرگ برداشتهاند و قربانیان این ویروس نامرئی را تا خانه ابدیشان همراهی میکنند. بیش از 40 روز است که وقتی راهی خانهشان میشوند قرص و محکمتر نام خدا را بر زبان میآورند و خودشان و خانوادهشان را میسپارند به خدا.
وحید عباسی، 32 ساله و با 9 سال سابقه کار در مجتمع عروجیان از حالوهوای این روزها میگوید: این اولین باری نیست که ما با شرایط سخت مواجه هستیم، موارد سختتر از این هم بوده. زمانی که تب کنگو آمده بود و مرگ بر اثر تنفس و یک روزه بود. ما دوره آمادگی را سپری کردهایم و آموزش دیدهایم که در بحرانها چطور رفتار کنیم. البته کرونا باعث شده افرادی که در مراسم خاکسپاری شرکت میکنند، کم شمارتر باشند، چرا که این بیماری، سخت واگیردار است.
می گوید: توکل ما به خداست، اما در کنار این توکل هم البته باید مسائل ایمنی را رعایت کنیم. هفتهای یک بار آزمایش کرونا میدهیم. در میان همکارانم، همان اوایل چند نفری مشکوک به کرونا بودند اما شکر خدا در میان همکارانم، کسی که بهطور جدی مبتلا شده باشد، نبوده است.
اجسادی با کاورهای بیشتر
ابوالفضل آقازاده، یکی دیگر از تطهیرکنندگان است؛ او برایمان توضیح میدهد که چطور میشود تشخیص داد اجسادی را که مرگشان بر اثر کرونا بوده یا بهعلت دیگری فوت کردهاند: برای ما اجساد فرقی ندارد، همه آنها را به یک سیاق شستوشو و غسل میدهیم. حتی محل شستوشوی اجساد کرونایی با غیرکرونایی یک جاست. البته اجسادی که مبتلا به کرونا هستند با افراد دیگر از نظر تعداد کاور فرق دارند و رنگ کاورهایشان زرد رنگ است و روی کاورشان هم نوشته شده است. این اجساد را مثل تمام جنازهها با سدر و کافور و آب خالص شستوشو میدهیم و بعد کفن میکنیم. تعداد اجسادی که کرونا داشتهاند مشخص نیست اما نسبت به هفتههای اول خیلی آمارشان کمتر شده است. همین تعداد بالای کرونا باعث شده بود که خیلی دیرتر از روزهای معمول کاریمان به خانه برویم.
نمازی برای متوفیان
ناظر غسالخانه بهشتزهرا، روحانی جوانیست که نماز میت را برای متوفیان کرونایی میخواند. او از نمازهایی میگوید که برای میتها میخواند: از زمانی که کرونا آمد و در لیست افراد متوفیان«مرگ بر اثر کرونا» اضافه شد، ما کارهای مربوط به متوفیان کرونایی را انجام میدادیم. برای متوفیان کرونایی، برای همدردی با خانوادههای متوفیان به قطعات محل دفنشان میرویم و نماز میت میخوانیم.رضا فیضی ادامه میدهد: برای متوفای کرونا همان حالتی را نماز میخوانیم که برای افراد غیرکرونایی است. 5 سال است که در اینجا کار میکنم و شرایط مختلف مرگ و انواع متوفیها را دیدهام و ترسی از ابتلا و مرگ ندارم. اما واقعاً دلم میسوزد از اینکه میبینم خانوادهای یکی از عزیزانش را از دست داده است.
در شرایط کامل استریل
شرایط تطهیر برای بانوان مشابه آقایان است؛ بانوانی که با وجود فرزند و هراس از ابتلای فرزندانشان، عرصه را خالی نکردهاند و بهکارهایشان مثل تمام روزهای غیرکرونایی ادامه میدهند. خانم میرزایی، زن جوانی است که 9 سال گذشته را هر روز صبح پا در غسالخانه گذاشته و با میهمانان دیار باقی همراه شده است. میگوید: از زمانی که کرونا آمده، با خود بیماری مستقیم چشم در چشم بودهایم. هرچند روال کارمان مثل روال عادی تمام روزهاست. اینجا ما با لباسهای مناسب و شرایط کامل ایزوله اجساد را تطهیر میکنیم. محلهایی هم که افراد مبتلا به کرونا را شستوشو میدهیم با دیگر افراد معمولی یکی است. اما دم دستمان کنار سنگهایی که متوفیان را روی آنها شست وشو میدهیم، مواد ضد عفونیکننده داریم و بعد از هر شستوشو روی سنگها را مواد ضدعفونیکننده میزنیم. ما متوفیها را از روی نوشتههایی که سازمان نوشته و روی اجسادشان قرار داده، تشخیص میدهیم که کدام مبتلا به کروناست و کدامشان نیست. او ادامه میدهد: واقعیت را بگویم، شستوشوی متوفایی که مرگش بر اثر کرونا بوده، قدری ترس و هراس دارد، اما وظیفهای است که روی دوشمان است و نباید بین متوفیان هیچ فرقی بگذاریم. اوایل که متوفیان کرونایی شستوشو نمیشدند، همکاران به محلی بهنام ستاد میرفتند و اجساد را تیمم میدادند. اما حالا دیگر.... البته برای اینکه مبتلا به ویروس نشویم مواد ضدعفونیکننده و لباسهای مخصوص در اختیار داریم. زمانی که بخواهیم برای ناهار محل کار را ترک کنیم یا به منزل برویم، لباسهایمان را در رختکن عوض و ضد عفونی میکنیم.
رختکن مخصوصی هم برای این کار در نظر گرفته شده و داخل این رختکن پمپهایی برای ضد عفونی کردن پیشبند و دستکشها قرار داده شده است. ناگفته نماند که بوی بد و تند وایتکس و دیگر مواد واقعاً ما را اذیت میکند، اما موضوعی که اهمیت دارد این است که متوفی بعد از کفن شدن بیرون میرود و ما باید کاملاً همه چیز را ضد عفونی کنیم. به همین دلیل زمانی که کاور فرد مبتلا به کرونا را باز میکنیم، اول جسد را ضد عفونی وبعد شستوشو را انجام میدهیم.
تغسیل و تدفین
ناظر شرعی سازمان بهشتزهرا، در رابطه با تغسیل متوفیهای کرونا میگوید: وقتی اولین مورد کرونایی در شهرستان قم پیدا شد، مدیر عامل سازمان بهشتزهرا جلسهای با حضور روحانیان ناظر برگزار کرد. در این جلسه مسائل مربوط بررسی و مطرح شد که میبایست در اولین فرصت استفتائاتی از دفتر مراجع عظام تقلید صورت بگیرد تا نحوه تغسیل و تکریم اموات به نحو احسن صورت بگیرد. باتوجه به اینکه ویروس ناشناخته بود و مشکلات خاص خود را هم داشت در اولین فرصت شروع به استفتاء از مراجع تقلید کردیم. حتی بعضی مواقع شفاهی با مسئولان دفاتر مراجع صحبت و استفتاء گرفتیم که به مشکل برنخوریم.
یونس عبدالملکی ادامه میدهد: باتوجه به اینکه در این زمینه نظر متخصص یک امر مهم بود، در بحث تغسیل و تکفین یا تیمم میت، مراجع این موضوع را به متخصصین اهل فن واگذار کرده بودند تا اگر احیاناً ضرر مهمی است، اگر خطری وجود دارد، اگر سرایت بیماری محتمل است و... میتوانند اموات را تیمم بدهند و تغسیل انجام نگیرد. ما هم بر همین منوال عمل کردیم و تمام جنازههایی را که میآمدند براساس فتاوای کل مراجع تقلید از مقام معظم رهبری، آیتالله سیستانی، آیتالله نوری همدانی، آیتالله مکارم شیرازی و... تمام مسائل فقهی را نکته به نکته مد نظر قرار دادیم. بحث تیمم که تیمم دست به دست و تیمم به دست خود میت بود، به نحو احسنت، دوستان غسال و غسالههای سازمان بهشتزهرا انجام دادند.
او ادامه میدهد: تا اینکه در تاریخ 15 فروردین، دکتر رئیسی، معاون وزیر بهداشت، صریحاً اعلام کرد که تغسیل متوفی هیچ گونه ضرری ندارد. لذا سازمان بهشتزهرا در همان لحظه جلسهای برگزار کرد و موضوع متوفیان کرونا وارد بحث تغسیل شد و از روز شنبه یعنی 16 فروردین امسال تغسیل جنازهها آغاز و تیمم کلاً حذف شد. چون حجم اجساد کرونایی و غیرکرونایی در کنار هم زیاد بود، نیاز جدی به داوطلبان جهادی داشتیم. با سازمان تبلیغات و حوزههای علمیه صحبت کردیم و آنها هم کمک کردند و نیروهای جهادی در کنار نیروهای خودمان وارد میدان شدند و با دل و جان کار را شروع کردند. تمام جنازهها به نحو شایسته تغسیل و تکفین و نماز میت خوانده و سپس دفن میشوند. نیروهای خودمان روزانه و هفتگی آموزش میبینند اما در بحث کرونا برای رعایت مسائل بهداشتی و شرعی، آموزشهای لازم داده شد و فتوای مراجع بررسی و بههمکارانمان اعلام شد که غسل میت براساس مرجع خود غسال میبایست عمل شود؛ یعنی غسال به مرجع تقلید خود رجوع و بر اساس آن عمل کند. بحث دیگر، موضوع تلقین میت است و چون امری مستحب به حساب میآید، لزومی ندارد حتماً آنجا صورت جنازه باز و تلقین خوانده شود. میتوانند تلقین را صاحبان متوفی بر قبر بخوانند که برای انسانهای زنده نیز خطر نداشته باشد. درخصوص نماز میت نیز نماز را یا گروهی یا تکتک خودمان اقامه میکردیم و این باتوجه به اجازهای که از ولی میت میگرفتیم تا خطرات را رفع کنیم. الان نماز هم خوانده میشود اما بعضی مواقع صاحبان متوفی نظر دارند که خودشان حتماً در نماز حضور داشته باشند که روحانی را به نزدیکی محل دفن اعزام میکنیم و نماز میت انجام میشود. حتی تشییع هم توسط نیروهای خود ما انجام میشود. 4 نفراز نیروهای ما برانکارد را حمل میکنند و همراهان متوفی در کنار آنها قرار میگیرند و نیازی نیست که دست به برانکارد بزنند تا خدایی نکرده مبتلا شوند.
کمکهای مردمی
در میانه هیاهوی تطهیر و دفن مردان و زنان و کودکانی که مرگشان بر اثر کرونا بوده است، افرادی هم هستند که به فکر تطهیرکنندگان و کارمندان بهشتزهرا هستند. افرادی که سعی میکنند یا بهصورت یدی به آنها کمک کنند یا برایشان مواد غذایی متفاوت بیاورند. زن جوانی با یک خودرو پر از کیکهای رنگ و وارنگ، یکی از افرادی است که برای کمک بهکارکنان بهشتزهرا آمده است. او با اشاره به کیکهایی که در کنار هم داخل صندوق عقب و صندلی خودرو چیده شدهاند، میگوید: اینها کیکهای خانگی است که خانمها درست کرده و برای کارکنان بهشتزهرا فرستادهاند. ما وابسته بههیچ جایی نیستیم، هر شخصی خودش در خانه کیکی درست کرده و برای من فرستاده تا به دست کارکنان بهشتزهرا برسانم.
نیروهای جهادی
اما در میان کارکنان بهشتزهرا، مردان و زنانی هستند که همراه کارکنان بهشتزهرا قدم برمیدارند و با آنان همراهی میکنند تا باری از دوششان بردارند. این سینه چاکان همانهایی هستند که نام نیروهای جهادی را به خود اختصاص دادهاند. آنها آمدهاند تا کرونا را به قول خودشان شکست بدهند. این روزها که وضعیت بهتر شده و آمار متوفیان کرونا کمتر شده است، آنها هم سرشان خلوت شده و فرصت را غنیمت شمرده و دور هم جمع شدهاند تا با گپ و گفتی خستگیشان را در کنند. حاج آقا سلیمی و حاج آقا صالحی از 120 نیروی جهادی هستند که برای کمک آمدهاند. حاجآقا سلیمی میگوید: همکارانم موقع سیل خوزستان و خرمآباد و زلزله سر پل ذهاب و کرمانشاه به کمک رفتند و حالا که فهمیدهاند اینجا کاری هست راهی بهشتزهرا شدهاند. بچههای جهادی و بسیج استادان طلاب دیدند کار روی زمین است و با اجازه عزیزان ، گوشهای از کار را گرفتند.او ادامه میدهد: اینجا فاضلاب مخصوص دارد و بعد از شستوشوی عزیزان کرونایی این آبها ضدعفونی میشود. 120 نفر خانم و آقا برای کمک آمدهایم. تعدادی از طلاب برای کمک به کادر درمان به بیمارستانها رفتند و ما هم آمدیم تا به رفقایی که کارشان سخت است و در این قضیه فشار کارشان بیشتر شده کمک کنیم. بچههای جهادی هر روز اینجا هستند تا به کمک رفقای بهشتزهرا برسند. البته اصل کار روی دوش دوستان بهشتزهرا است و بیشتر کارها را آنها انجام میدهند. انصافاً ما جلوی دست و پای آنها را گرفتهایم ما آمدهایم شاگردی آنها را انجام دهیم.
انتقال اجساد
تطهیر که تمام میشود، اجساد را داخل آمبولانسهایی میگذارند که مخصوص این متوفیان در نظر گرفته شدهاند. در برگهای به رانندههای آمبولانس اعلام میشود که متوفای کرونایی در کدام قطعه باید به خاک سپرده شود.محمد حسن شعبان، راننده جوانی که این روزها کار حمل اجساد کرونایی را به عهده دارد میگوید: ترس که هست ولی توکل به خدا کارمان را انجام میدهیم. تا جایی که بتوانم خودم را استریل میکنم و لباسهایم را کاملاً عوض میکنم و وقتی خانه هم میروم بلافاصه به حمام میروم. اینجا هر روز یا یک روز در میان تست کرونا میدهیم. از طرفی هم یک خودرو است که داخل آن منبع مواد ضدعفونیکننده قرار دارد که ماشینهای آمبولانس مختص حمل اجساد کرونایی را مدام شستوشو میکنند. البته انتقال اجساد چرخشی است و نوبتی هر روز یک راننده آن را به عهده میگیرد.
قبرهایی مطابق استاندارد
«اگه همین حالا من این کاور را دربیارم، میبینین که کل لباسام خیسه.» این اولین جملهای است که یکی از قبرکنهای بهشتزهرا به زبان میآورد. مرد جوانی که هنوز 30 سالش نشده و روزی 4 تا 5 قبر میکند.
این جمله را که میگوید، چند بیل دیگر میزند و نفس نفس زنان ادامه میدهد: معمولاً باید یک متر تا یک متر و نیم و گاهی اوقات هم آنقدر بکنیم که از قد خودمان بیشتر شود. زمان کندن قبر بستگی به نوع خاک هم دارد. بعضی از قبرها خاک خور زیاد دارند و خب زمان کندنشان بیشتر میشود. اما معمولاً یک ساعتی طول میکشد. ولی در مورد افراد کرونایی زمان بیشتر میشود و دست کم کندن یک قبر حدود یک ساعت و نیم طول میکشد.
او میگوید: با اینکه لباسها و دستکش و ماسک و کندن قبر در زیر آفتاب شدید تابستان آزاردهنده است ولی آزاردهنده بودنشان به اندازه حرفهای نامناسبی که برخی خانوادههای متوفیان به ما میگویند و به مراتب سختتر از این قبر کندن است. آنها فکر میکنند که انگار متوفی را ما کشتهایم و همه تقصیرها گردن ماست!
او در مورد قبرهای متوفیان کرونایی میگوید: قبر اجساد کرونایی، طبق استانداردها و دستورالعملهای وزارت بهداشت آماده میشود. زمانی که قبر کنده شد، کف و دیوارهایش را آهک میریزیم. بعد از اینکه متوفی را داخل قبر میگذاریم و سنگها را روی او میچینیم و گل میریزیم، روی سنگ را کاملاً با آهک پر میکنیم. بعد هم طبقه بعدی را دوباره سنگ میچینیم و خاک میریزیم. طبیعی است که این کار زمان بیشتری میگیرد. بههمین خاطر، این یکی دو ماه گذشته به قدری فشار کاری زیاد بوده که نه استراحت چندانی داشتهایم، نه مرخصی رفتهایم... گاهی روزها تا ساعت 9 شب کار میکردیم.
بدرقه تا قبر
در میان کارکنان بهشتزهرا افرادی هم هستند که به محض اینکه آمبولانس به قطعه دفن رسید، زیر جسد را میگیرند و او را به قبر انتقال میدهند. یکی از آنها میگوید: برای متوفیان کرونایی کار سختتر است، چون به ندرت کسی به یاریات میآید. شاید از 10 خانواده دو خانواده متوفی جلو بیایند و برای انتقال جسد اقدام کنند. برای همین سوار بر خودرویی پشت خودروی آمبولانس حامل متوفی کرونایی به راه میافتیم و بعد از اینکه آمبولانس به قطعه محل دفن رسید، ما جسد را حمل میکنیم.او ادامه میدهد: اگر برای ما اتفاقی نمیافتد کار خداست و او نگهدار ماست و گرنه مگر میشود که این همه در بین جمعیت ناقل باشیم و مبتلا نشویم. ما برای هر جنازه باید یک لباس عوض کنیم و اما بیشتر مواقع برای دو یا سه جسد لباسهایمان را عوض میکنیم. بعد از هر تشییع هم، از سر تا پا، همراه با تمامی وسایلمان را ضدعفونی میکنیم و بعد سوار ماشین میشویم و برای متوفای بعدی اقدام میکنیم.
خبرنگار
یکی از پنجشنبههای کرونایی؛ یکی از 9 صبحهای خلوت این روزها؛ راهمان میرسد به بهشتزهرا، به مجتمع عروجیان و همراهی با همه آنهایی که در این روزهای سخت، متوفیان کرونا را تا خانه ابدیشان بدرقه میکنند. مردها و زنها، پیرها و جوانترهایی که با لباسهایی متفاوت، وظیفه همیشگیشان را انجام میدهند. هرچند روزگارشان کمی با قبل فرق کرده است. آنها چهره زشت این ویروس نادیدنی را از نزدیک، خیلی نزدیک، دیدهاند، چهرهای که رنگ نیستی دارد و بوی مرگ میدهد. همین است که حالا آنها بیشتر از بسیاری دیگر از آدمهای این شهر، کرونا و خطرناک بودنش را در صورت بیتوجهی به مسائل بهداشتی باور کردهاند. آنها با مرگ غریبه نیستند، اصلاً مرگ کسب و کارشان است؛ اما مرگی که روی پرونده متوفایش مهر کرونا خورده باشد، مرگ غریبانهای است و هیچ کدامشان یادشان نمیآید که که در طول سالهای خدمتشان، بهشتزهرا و مراسم تشییع و خاکسپاری را اینقدر خلوت و سوت و کوردیده باشند.
توکل به خدا
بیش از 40 روز است که لباسهایشان تغییر کرده است. بیش از 40 روز است که گامبهگام خود را همراه با ویروس مرگ برداشتهاند و قربانیان این ویروس نامرئی را تا خانه ابدیشان همراهی میکنند. بیش از 40 روز است که وقتی راهی خانهشان میشوند قرص و محکمتر نام خدا را بر زبان میآورند و خودشان و خانوادهشان را میسپارند به خدا.
وحید عباسی، 32 ساله و با 9 سال سابقه کار در مجتمع عروجیان از حالوهوای این روزها میگوید: این اولین باری نیست که ما با شرایط سخت مواجه هستیم، موارد سختتر از این هم بوده. زمانی که تب کنگو آمده بود و مرگ بر اثر تنفس و یک روزه بود. ما دوره آمادگی را سپری کردهایم و آموزش دیدهایم که در بحرانها چطور رفتار کنیم. البته کرونا باعث شده افرادی که در مراسم خاکسپاری شرکت میکنند، کم شمارتر باشند، چرا که این بیماری، سخت واگیردار است.
می گوید: توکل ما به خداست، اما در کنار این توکل هم البته باید مسائل ایمنی را رعایت کنیم. هفتهای یک بار آزمایش کرونا میدهیم. در میان همکارانم، همان اوایل چند نفری مشکوک به کرونا بودند اما شکر خدا در میان همکارانم، کسی که بهطور جدی مبتلا شده باشد، نبوده است.
اجسادی با کاورهای بیشتر
ابوالفضل آقازاده، یکی دیگر از تطهیرکنندگان است؛ او برایمان توضیح میدهد که چطور میشود تشخیص داد اجسادی را که مرگشان بر اثر کرونا بوده یا بهعلت دیگری فوت کردهاند: برای ما اجساد فرقی ندارد، همه آنها را به یک سیاق شستوشو و غسل میدهیم. حتی محل شستوشوی اجساد کرونایی با غیرکرونایی یک جاست. البته اجسادی که مبتلا به کرونا هستند با افراد دیگر از نظر تعداد کاور فرق دارند و رنگ کاورهایشان زرد رنگ است و روی کاورشان هم نوشته شده است. این اجساد را مثل تمام جنازهها با سدر و کافور و آب خالص شستوشو میدهیم و بعد کفن میکنیم. تعداد اجسادی که کرونا داشتهاند مشخص نیست اما نسبت به هفتههای اول خیلی آمارشان کمتر شده است. همین تعداد بالای کرونا باعث شده بود که خیلی دیرتر از روزهای معمول کاریمان به خانه برویم.
نمازی برای متوفیان
ناظر غسالخانه بهشتزهرا، روحانی جوانیست که نماز میت را برای متوفیان کرونایی میخواند. او از نمازهایی میگوید که برای میتها میخواند: از زمانی که کرونا آمد و در لیست افراد متوفیان«مرگ بر اثر کرونا» اضافه شد، ما کارهای مربوط به متوفیان کرونایی را انجام میدادیم. برای متوفیان کرونایی، برای همدردی با خانوادههای متوفیان به قطعات محل دفنشان میرویم و نماز میت میخوانیم.رضا فیضی ادامه میدهد: برای متوفای کرونا همان حالتی را نماز میخوانیم که برای افراد غیرکرونایی است. 5 سال است که در اینجا کار میکنم و شرایط مختلف مرگ و انواع متوفیها را دیدهام و ترسی از ابتلا و مرگ ندارم. اما واقعاً دلم میسوزد از اینکه میبینم خانوادهای یکی از عزیزانش را از دست داده است.
در شرایط کامل استریل
شرایط تطهیر برای بانوان مشابه آقایان است؛ بانوانی که با وجود فرزند و هراس از ابتلای فرزندانشان، عرصه را خالی نکردهاند و بهکارهایشان مثل تمام روزهای غیرکرونایی ادامه میدهند. خانم میرزایی، زن جوانی است که 9 سال گذشته را هر روز صبح پا در غسالخانه گذاشته و با میهمانان دیار باقی همراه شده است. میگوید: از زمانی که کرونا آمده، با خود بیماری مستقیم چشم در چشم بودهایم. هرچند روال کارمان مثل روال عادی تمام روزهاست. اینجا ما با لباسهای مناسب و شرایط کامل ایزوله اجساد را تطهیر میکنیم. محلهایی هم که افراد مبتلا به کرونا را شستوشو میدهیم با دیگر افراد معمولی یکی است. اما دم دستمان کنار سنگهایی که متوفیان را روی آنها شست وشو میدهیم، مواد ضد عفونیکننده داریم و بعد از هر شستوشو روی سنگها را مواد ضدعفونیکننده میزنیم. ما متوفیها را از روی نوشتههایی که سازمان نوشته و روی اجسادشان قرار داده، تشخیص میدهیم که کدام مبتلا به کروناست و کدامشان نیست. او ادامه میدهد: واقعیت را بگویم، شستوشوی متوفایی که مرگش بر اثر کرونا بوده، قدری ترس و هراس دارد، اما وظیفهای است که روی دوشمان است و نباید بین متوفیان هیچ فرقی بگذاریم. اوایل که متوفیان کرونایی شستوشو نمیشدند، همکاران به محلی بهنام ستاد میرفتند و اجساد را تیمم میدادند. اما حالا دیگر.... البته برای اینکه مبتلا به ویروس نشویم مواد ضدعفونیکننده و لباسهای مخصوص در اختیار داریم. زمانی که بخواهیم برای ناهار محل کار را ترک کنیم یا به منزل برویم، لباسهایمان را در رختکن عوض و ضد عفونی میکنیم.
رختکن مخصوصی هم برای این کار در نظر گرفته شده و داخل این رختکن پمپهایی برای ضد عفونی کردن پیشبند و دستکشها قرار داده شده است. ناگفته نماند که بوی بد و تند وایتکس و دیگر مواد واقعاً ما را اذیت میکند، اما موضوعی که اهمیت دارد این است که متوفی بعد از کفن شدن بیرون میرود و ما باید کاملاً همه چیز را ضد عفونی کنیم. به همین دلیل زمانی که کاور فرد مبتلا به کرونا را باز میکنیم، اول جسد را ضد عفونی وبعد شستوشو را انجام میدهیم.
تغسیل و تدفین
ناظر شرعی سازمان بهشتزهرا، در رابطه با تغسیل متوفیهای کرونا میگوید: وقتی اولین مورد کرونایی در شهرستان قم پیدا شد، مدیر عامل سازمان بهشتزهرا جلسهای با حضور روحانیان ناظر برگزار کرد. در این جلسه مسائل مربوط بررسی و مطرح شد که میبایست در اولین فرصت استفتائاتی از دفتر مراجع عظام تقلید صورت بگیرد تا نحوه تغسیل و تکریم اموات به نحو احسن صورت بگیرد. باتوجه به اینکه ویروس ناشناخته بود و مشکلات خاص خود را هم داشت در اولین فرصت شروع به استفتاء از مراجع تقلید کردیم. حتی بعضی مواقع شفاهی با مسئولان دفاتر مراجع صحبت و استفتاء گرفتیم که به مشکل برنخوریم.
یونس عبدالملکی ادامه میدهد: باتوجه به اینکه در این زمینه نظر متخصص یک امر مهم بود، در بحث تغسیل و تکفین یا تیمم میت، مراجع این موضوع را به متخصصین اهل فن واگذار کرده بودند تا اگر احیاناً ضرر مهمی است، اگر خطری وجود دارد، اگر سرایت بیماری محتمل است و... میتوانند اموات را تیمم بدهند و تغسیل انجام نگیرد. ما هم بر همین منوال عمل کردیم و تمام جنازههایی را که میآمدند براساس فتاوای کل مراجع تقلید از مقام معظم رهبری، آیتالله سیستانی، آیتالله نوری همدانی، آیتالله مکارم شیرازی و... تمام مسائل فقهی را نکته به نکته مد نظر قرار دادیم. بحث تیمم که تیمم دست به دست و تیمم به دست خود میت بود، به نحو احسنت، دوستان غسال و غسالههای سازمان بهشتزهرا انجام دادند.
او ادامه میدهد: تا اینکه در تاریخ 15 فروردین، دکتر رئیسی، معاون وزیر بهداشت، صریحاً اعلام کرد که تغسیل متوفی هیچ گونه ضرری ندارد. لذا سازمان بهشتزهرا در همان لحظه جلسهای برگزار کرد و موضوع متوفیان کرونا وارد بحث تغسیل شد و از روز شنبه یعنی 16 فروردین امسال تغسیل جنازهها آغاز و تیمم کلاً حذف شد. چون حجم اجساد کرونایی و غیرکرونایی در کنار هم زیاد بود، نیاز جدی به داوطلبان جهادی داشتیم. با سازمان تبلیغات و حوزههای علمیه صحبت کردیم و آنها هم کمک کردند و نیروهای جهادی در کنار نیروهای خودمان وارد میدان شدند و با دل و جان کار را شروع کردند. تمام جنازهها به نحو شایسته تغسیل و تکفین و نماز میت خوانده و سپس دفن میشوند. نیروهای خودمان روزانه و هفتگی آموزش میبینند اما در بحث کرونا برای رعایت مسائل بهداشتی و شرعی، آموزشهای لازم داده شد و فتوای مراجع بررسی و بههمکارانمان اعلام شد که غسل میت براساس مرجع خود غسال میبایست عمل شود؛ یعنی غسال به مرجع تقلید خود رجوع و بر اساس آن عمل کند. بحث دیگر، موضوع تلقین میت است و چون امری مستحب به حساب میآید، لزومی ندارد حتماً آنجا صورت جنازه باز و تلقین خوانده شود. میتوانند تلقین را صاحبان متوفی بر قبر بخوانند که برای انسانهای زنده نیز خطر نداشته باشد. درخصوص نماز میت نیز نماز را یا گروهی یا تکتک خودمان اقامه میکردیم و این باتوجه به اجازهای که از ولی میت میگرفتیم تا خطرات را رفع کنیم. الان نماز هم خوانده میشود اما بعضی مواقع صاحبان متوفی نظر دارند که خودشان حتماً در نماز حضور داشته باشند که روحانی را به نزدیکی محل دفن اعزام میکنیم و نماز میت انجام میشود. حتی تشییع هم توسط نیروهای خود ما انجام میشود. 4 نفراز نیروهای ما برانکارد را حمل میکنند و همراهان متوفی در کنار آنها قرار میگیرند و نیازی نیست که دست به برانکارد بزنند تا خدایی نکرده مبتلا شوند.
کمکهای مردمی
در میانه هیاهوی تطهیر و دفن مردان و زنان و کودکانی که مرگشان بر اثر کرونا بوده است، افرادی هم هستند که به فکر تطهیرکنندگان و کارمندان بهشتزهرا هستند. افرادی که سعی میکنند یا بهصورت یدی به آنها کمک کنند یا برایشان مواد غذایی متفاوت بیاورند. زن جوانی با یک خودرو پر از کیکهای رنگ و وارنگ، یکی از افرادی است که برای کمک بهکارکنان بهشتزهرا آمده است. او با اشاره به کیکهایی که در کنار هم داخل صندوق عقب و صندلی خودرو چیده شدهاند، میگوید: اینها کیکهای خانگی است که خانمها درست کرده و برای کارکنان بهشتزهرا فرستادهاند. ما وابسته بههیچ جایی نیستیم، هر شخصی خودش در خانه کیکی درست کرده و برای من فرستاده تا به دست کارکنان بهشتزهرا برسانم.
نیروهای جهادی
اما در میان کارکنان بهشتزهرا، مردان و زنانی هستند که همراه کارکنان بهشتزهرا قدم برمیدارند و با آنان همراهی میکنند تا باری از دوششان بردارند. این سینه چاکان همانهایی هستند که نام نیروهای جهادی را به خود اختصاص دادهاند. آنها آمدهاند تا کرونا را به قول خودشان شکست بدهند. این روزها که وضعیت بهتر شده و آمار متوفیان کرونا کمتر شده است، آنها هم سرشان خلوت شده و فرصت را غنیمت شمرده و دور هم جمع شدهاند تا با گپ و گفتی خستگیشان را در کنند. حاج آقا سلیمی و حاج آقا صالحی از 120 نیروی جهادی هستند که برای کمک آمدهاند. حاجآقا سلیمی میگوید: همکارانم موقع سیل خوزستان و خرمآباد و زلزله سر پل ذهاب و کرمانشاه به کمک رفتند و حالا که فهمیدهاند اینجا کاری هست راهی بهشتزهرا شدهاند. بچههای جهادی و بسیج استادان طلاب دیدند کار روی زمین است و با اجازه عزیزان ، گوشهای از کار را گرفتند.او ادامه میدهد: اینجا فاضلاب مخصوص دارد و بعد از شستوشوی عزیزان کرونایی این آبها ضدعفونی میشود. 120 نفر خانم و آقا برای کمک آمدهایم. تعدادی از طلاب برای کمک به کادر درمان به بیمارستانها رفتند و ما هم آمدیم تا به رفقایی که کارشان سخت است و در این قضیه فشار کارشان بیشتر شده کمک کنیم. بچههای جهادی هر روز اینجا هستند تا به کمک رفقای بهشتزهرا برسند. البته اصل کار روی دوش دوستان بهشتزهرا است و بیشتر کارها را آنها انجام میدهند. انصافاً ما جلوی دست و پای آنها را گرفتهایم ما آمدهایم شاگردی آنها را انجام دهیم.
انتقال اجساد
تطهیر که تمام میشود، اجساد را داخل آمبولانسهایی میگذارند که مخصوص این متوفیان در نظر گرفته شدهاند. در برگهای به رانندههای آمبولانس اعلام میشود که متوفای کرونایی در کدام قطعه باید به خاک سپرده شود.محمد حسن شعبان، راننده جوانی که این روزها کار حمل اجساد کرونایی را به عهده دارد میگوید: ترس که هست ولی توکل به خدا کارمان را انجام میدهیم. تا جایی که بتوانم خودم را استریل میکنم و لباسهایم را کاملاً عوض میکنم و وقتی خانه هم میروم بلافاصه به حمام میروم. اینجا هر روز یا یک روز در میان تست کرونا میدهیم. از طرفی هم یک خودرو است که داخل آن منبع مواد ضدعفونیکننده قرار دارد که ماشینهای آمبولانس مختص حمل اجساد کرونایی را مدام شستوشو میکنند. البته انتقال اجساد چرخشی است و نوبتی هر روز یک راننده آن را به عهده میگیرد.
قبرهایی مطابق استاندارد
«اگه همین حالا من این کاور را دربیارم، میبینین که کل لباسام خیسه.» این اولین جملهای است که یکی از قبرکنهای بهشتزهرا به زبان میآورد. مرد جوانی که هنوز 30 سالش نشده و روزی 4 تا 5 قبر میکند.
این جمله را که میگوید، چند بیل دیگر میزند و نفس نفس زنان ادامه میدهد: معمولاً باید یک متر تا یک متر و نیم و گاهی اوقات هم آنقدر بکنیم که از قد خودمان بیشتر شود. زمان کندن قبر بستگی به نوع خاک هم دارد. بعضی از قبرها خاک خور زیاد دارند و خب زمان کندنشان بیشتر میشود. اما معمولاً یک ساعتی طول میکشد. ولی در مورد افراد کرونایی زمان بیشتر میشود و دست کم کندن یک قبر حدود یک ساعت و نیم طول میکشد.
او میگوید: با اینکه لباسها و دستکش و ماسک و کندن قبر در زیر آفتاب شدید تابستان آزاردهنده است ولی آزاردهنده بودنشان به اندازه حرفهای نامناسبی که برخی خانوادههای متوفیان به ما میگویند و به مراتب سختتر از این قبر کندن است. آنها فکر میکنند که انگار متوفی را ما کشتهایم و همه تقصیرها گردن ماست!
او در مورد قبرهای متوفیان کرونایی میگوید: قبر اجساد کرونایی، طبق استانداردها و دستورالعملهای وزارت بهداشت آماده میشود. زمانی که قبر کنده شد، کف و دیوارهایش را آهک میریزیم. بعد از اینکه متوفی را داخل قبر میگذاریم و سنگها را روی او میچینیم و گل میریزیم، روی سنگ را کاملاً با آهک پر میکنیم. بعد هم طبقه بعدی را دوباره سنگ میچینیم و خاک میریزیم. طبیعی است که این کار زمان بیشتری میگیرد. بههمین خاطر، این یکی دو ماه گذشته به قدری فشار کاری زیاد بوده که نه استراحت چندانی داشتهایم، نه مرخصی رفتهایم... گاهی روزها تا ساعت 9 شب کار میکردیم.
بدرقه تا قبر
در میان کارکنان بهشتزهرا افرادی هم هستند که به محض اینکه آمبولانس به قطعه دفن رسید، زیر جسد را میگیرند و او را به قبر انتقال میدهند. یکی از آنها میگوید: برای متوفیان کرونایی کار سختتر است، چون به ندرت کسی به یاریات میآید. شاید از 10 خانواده دو خانواده متوفی جلو بیایند و برای انتقال جسد اقدام کنند. برای همین سوار بر خودرویی پشت خودروی آمبولانس حامل متوفی کرونایی به راه میافتیم و بعد از اینکه آمبولانس به قطعه محل دفن رسید، ما جسد را حمل میکنیم.او ادامه میدهد: اگر برای ما اتفاقی نمیافتد کار خداست و او نگهدار ماست و گرنه مگر میشود که این همه در بین جمعیت ناقل باشیم و مبتلا نشویم. ما برای هر جنازه باید یک لباس عوض کنیم و اما بیشتر مواقع برای دو یا سه جسد لباسهایمان را عوض میکنیم. بعد از هر تشییع هم، از سر تا پا، همراه با تمامی وسایلمان را ضدعفونی میکنیم و بعد سوار ماشین میشویم و برای متوفای بعدی اقدام میکنیم.

تأثیر پدیده کرونا بر سبک زندگی
رضا صالحی امیری
استاد دانشگاه
در ابتدا باید خاطرنشان کرد که عنصر زمان در مطالعه، تبیین و تدوین پدیدهها و موضوعات فرهنگی و اجتماعی بسیار مهم و تأثیرگذار است. از این منظر با توجه به زمان به نسبت کوتاهی که از همهگیری کرونا گذشته است، امکان مطالعه بنیادی برای تغییر ناشی از آن در بنیانهای زیستی، فرهنگی، اجتماعی و سبک زندگی وجود ندارد. بنابراین سطح تحلیل در این بازه زمانی غیربنیادی است و نمیتوان بدون هیچ تردیدی درباره تغییرات آینده سخن گفت. در ادامه به تأثیرات زندگی در شرایط همهگیری کرونا بر ابعاد گوناگون سبک زندگی اشاره میشود. البته بنا به دلایل پیشگفته این نوشتار فاقد بنیانهای نظری و سنجش است و بهعنوان رهیافتی در این حوزه محسوب میشود.
بعد فرهنگی
تغییرات ناشی از همهگیری کرونا را از منظر فرهنگی در جامعه میتوان چنین برشمرد:
گذار از فردگرایی به جمعگرایی
گذار از ترس فردی به ترس جمعی
گذار از دغدغه فردی به دغدغه جمعی
گذار از غرور قدرت به ضعف و ناتوانی (بیقدرتی)
گذار از نگرش مادیگرایانه به نگرش معنویتگرایانه
گذار از فراموشی مرگ و قیامت به نزدیکی به مرگ و قیامت
گذار از جاهطلبی افراطی به حقارت
گذار از احساس امنیت به احساس ناامنی
سبک زندگی
از جمله تغییرات قابل مشاهده در سبک زندگی جامعه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
خوراک: احیای آشپزی و پخت غذا و خوراک سنتی در منازل به معنای احیای سفرههای خانوادگی است که سبب حذف هزینههای غیرضروری مانند رفتن به رستوران و... و قناعت و صرفهجویی در الگوی مصرف جامعه شده است. البته احیای سفره در خانه به معنای احیای ارتباط، تعامل و محفل گردهم آمدن اعضای خانواده نیز است.
گفتوگو: مطالعات سالهای اخیر نشان میدهد، گفتوگو و تعامل کلامی در میان اعضای خانوادههای ایرانی بسیار کاهش یافته است که برای آن دلایل و عوامل بسیاری مطرح است. اما همهگیری کرونا و خانهنشینی افراد، سبب افزایش گفتوگو، تعامل و مدارا در خانوادهها شد. بنابراین از این منظر شاهد بازگشت ارزشهای سنتی به خانواده ایرانی هستیم. البته برخی از افزایش مناقشات خانواده در این دوره سخن میگویند، اما مطالعات و پژوهشهای انجامگرفته، این حوزه را پیش از شیوع کرونا نیز پرمناقشه میدانست و نمیتوان این امر را از پیامدهای کرونا در جامعه برشمرد. چنانکه مناقشه خانواده ایرانی از عوارض مدرن شدن و تغییر ارزشهای نسل جدید و شکاف میان نسلهاست.
ترافیک: مفهوم ترافیک صرفاً انباشت خودروها نیست، بلکه فرهنگ رانندگی و فرهنگ مصرف سوخت را نیز شامل میشود. کاهش استفاده از خودرو در دو ماه گذشته نشان داد که با تغییر سبک استفاده از سوخت، خودرو، انرژی و ترافیک، میتوان زندگی راحتتری داشت. در حقیقت کرونا درس تغییر سبک ترافیک را داده است. مصرف سوخت در این ایام به یک سوم رسید که به معنای کاهش حضور خودرو در سبک زندگی افراد جامعه است.
اوقات فراغت: شیوه گذران اوقات فراغت در خانواده دستخوش تغییر شده است. افراد زمان بیشتری را برای فراغت در اختیار دارند و سعی در گذران آن به بهترین شیوه دارند (مانند تماشای فیلم، مطالعه کتاب، شبکههای اجتماعی و...). میتوان گفت که با تعطیلی مراکز فرهنگی و تفریحی، سبکهای جدیدی در شیوه گذران اوقات فراغت مطرح شده است. از جمله آن میتوان به انواع آموزشها در منزل و با تکیه بر شبکههای اجتماعی اشاره کرد.
سبک زندگی جدید در بستر فضای مجازی: آنچه بیش از پیش در این دو ماه اخیر چهره خود را نمایان کرد، زندگی جدید و شیوههای زیست اجتماعی نوین در بستر شبکهها و فضای مجازی است. امروز جامعه فضای مجازی را در جای جای زندگی خود درک و احساس میکند که این خود را در صله رحم، گفتوگوها، مراسم ترحیم، اقتصاد، نشستها و... نشان میدهد.
آشتی با کتاب و مطالعه: بعد از کرونا با افزایش سطح دانش، آگاهی، فضیلت و معرفت اجتماعی مواجه میشویم که دلیل آن را میتوان آشتی با کتاب بیان کرد. میزان مطالعه، میزان آگاهی و در نتیجه آن، میزان معرفت را افزایش میدهد.
بعد اقتصادی
متأسفانه آثار و پیامدهای شیوع و همهگیری کرونا در بعد اقتصادی منفی بوده است و این برای تمامی کشورهای دنیا اجتنابناپذیر است. هر چند که ایران بهدلیل تحریمها و دلایل دیگر از جمله کاهش بهای نفت و... تأثیرات منفی بیشتری را تجربه میکند. البته لازم به ذکر است که با وجود تبعات منفی که ذکر میشود، شاهد افزایش سطح همدلی و همنوایی اقتصادی در جامعه هستیم که خود را در قالب گسترش فعالیت نهادهای خیریه، کمک مالی و جنسی به طبقه فرودست، بخشش اجاره بها، سازش مالکان با مستأجران و... نشان میدهد. این نتیجه ایجاد مدارا و تعامل و همدلی، مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی بیشتر در جامعه خواهد شد.
- برجسته شدن پدیده شوم فقر: فشار سنگین بر طبقات فرودست و فقیرتر شدن فقرا از پیامدهای شوم همهگیری کروناست. چنانکه بر اساس پیمایشهای صورتگرفته نیمی از جامعه دستخوش تبعات منفی اقتصادی حاصل از همهگیری کرونا شدهاند.
- برجسته شدن پدیده شوم بیکاری: تحلیل اقتصاددانان این است که حدود 800 هزار تا یک میلیون نفر شغل خود را از دست دادهاند و بیکار شدهاند. با ماندگاری کرونا در جامعه و ادامه روند تعطیلی کسبوکارها و بنگاهها در بخشهای مختلف فرهنگی، ورزشی و...، بیکاری و تبعات حاصل از آن چهره شوم خود را بیش از پیش نمایان خواهد ساخت. روشن است که این برای جامعه تبعات خطرناکی در پی خواهد داشت که تأثیر آن از همهگیری کرونا هم عمیقتر خواهد بود. محصول دو پیامد بیکاری و فقر، لاغر شدن و تضعیف سفرههای مردم است. این پیامدی است که در تمامی کشورهای جهان بخوبی احساس میشود و دولتها در پی راه حلی برای اعطای کمکهای مالی، وام و بیمه برای اقشار آسیبدیده هستند.
بعد فقهی و مذهبی
از دیگر ابعاد ناشی از همهگیری کرونا، تغییر در نگاه فقهی به پدیدههای نوین بشری است. عدم برگزاری نماز جمعه، تعطیلی حرمهای مطهر، حوزههای علمیه، مساجد و مناسک و مراسم جمعی مذهبی، نشان داد اموری که ناممکن تلقی میشد، به امور ممکن تبدیل شده است. بهنظر میرسد که این مسأله در آینده منشأ تغییر و تحول و بازاندیشی در خصوص پدیدههای جدید میشود.
قدرت و سیاست
نکته بعدی افول قدرت نرم به مفهوم علم، دانش و فناوری در نظام جهانی از جمله ایران است. تأکید بسیار بشر بر این مفهوم و تکیه بیش از حد بر آن در تمامی امور سبب ایجاد غرور کاذب شده بود به نحوی که تمام قضاوتها را بر مبنای نگاه علم میدانست و حاضر نبود گردی بر دامن دنیای علم و تحولات و فناوری بنشیند. اما امروز با استیصال و ناتوانی کشورهای جهان بویژه امریکا و کشورهای اروپایی در مواجهه با یک ویروس، ناتوانی علم بشر به اثبات رسید. امروز بیش از پیش اذعان باید کرد که هنوز دانش بشری در ابتدای راه است، بنابراین اسطوره و سیطره قدرت علمی و فناوری شکسته شد. علاوه بر این، تغییر مفهوم قدرت در جهان امروز قابل توجه است. دیگر برای بشر بمب اتمی و موشک تهدید نیست، بلکه تهدید امروز ویروسی ناشناس است. این به معنای افول اعتماد نظامهای جدید به قدرت نرم است.
آموزش
از منظر آموزشی میتوان گفت که نظام آموزش جدیدی در ایران در حال شکلگیری است و البته در مرحله جنینی است و هنوز شکل نگرفته است. پیش از این، اعتقاد بر این بود که آموزش به معنای مطلق آموزش رودررو و حضوری است، چنانکه آموزش سنتی و حوزوی نیز بر مبنای مباحثه حضوری و رخ به رخ است. اما امروز نظام جدیدی در فرآیند آموزش و انتقال اطلاعات درحال شکلگیری است. این بسیار حائز اهمیت است که نظام آموزشی چه در سطح آموزش و پرورش و چه در سطح آموزش عالی و تک تک استادان و معلمان و دانشآموزان و دانشجویان باید خود را با فضای جدید و اقتضائات روز تطبیق دهند.
محیط زیست
بشر در مسیر توسعه خویش متأسفانه آسیبهای فراوانی به منابع طبیعی و محیط زیست وارد کرده است که بسیاری از آنها جبرانناپذیر است. خانهنشینی مردمان کره زمین و ایجاد محدودیت در فعالیتهای روزمره انسان، سبب ایجاد فرصتی برای تنفس محیط زیست شده است. احیای گونههای حیوانی و گیاهی، آلودگی کمتر محیط زیست نمونههای بارز تأثیر مثبت این پدیده بر محیط زیست و سایر جانداران است.
جمعبندی
در مقام جمعبندی باید گفت که کرونا در حقیقت پدیده واقعی جهانیشدن است. اما باید در نظر داشت که تهدیدات و فرصتهای جهانی را باید باهم ببینیم. آنچه مسلم است زیست در جهان و فضای پس از کرونا، بازاندیشی در نظام زیستی و فکری را ایجاب میکند. از این منظر باید این را فرصتی برای ایجاد تحولات بزرگ در زندگی آینده به شمار آورد.
کرونا هجوم امر واقع و به نوعی سیلی بر صورت جهان مغرور است. در عین حال میتواند عامل همبستگی اجتماعی و همدلی، همدردی، همکاری، اخلاقیشدن وعقلانیشدن شود. کرونا برای بشر امروز این پیام را دارد که راهی جز تعامل و همزیستی مسالمتآمیز با همنوع خود و محیط زیست ندارد. بنابراین کرونا در کنار تمام پیامدهای منفی، میتواند صلح و وحدت جهانی را تقویت کند و سرآغازی باشد بر سبک زندگی مسالمتآمیز و فضیلتمدار.

خلیج فارس و صلح
به بهانه ۱۰ اردیبهشت، روز ملی خلیج فارس
علیرضا عنایتی
مدیرکل خلیج فارس
نام خلیجفارس، بحر فارس یا دریای پارس که در قدیمیترین متون بازمانده از یونان باستان از آن بهعنوان پرسیکوس یاد شده؛ با نام سرزمین و تمدن ایران همراه بوده است. تاریخ و فرهنگ شفاهی نیز گواه آن است که ایرانیان هزاران سال قبل از میلاد مسیح آبهای جنوب ایران را دریای جم، دریای ایران و دریای پارس میگفتهاند و این عناوین را در صدها نقشه و سند تاریخی به ثبت رساندهاند. از صدر اسلام و پسازآن نیز، در مکاتبات سیاسی و هزاران متن کهن جغرافیایی، ادبی، تفسیری، اخلاقی و فقهی؛ نام خلیجفارس ذکر و موقعیت آن در نقشههای جغرافیای متعددی ترسیم شده و تاکنون بسیاری از این اسناد از سوی سازمان یونسکو بهعنوان میراث بشریت به ثبت رسیده است.
منطقه خلیجفارس در طول قرنهای گذشته، میزبان دریانوردان، بازرگانان و جهانگردان و البته از طرفی هم محل طمعورزی و شرارت نیروهای استعماری و میهمانان ناخوانده بوده است.
بیگانگانی که در دورانی با هدف حفظ سیطره و گسترش مناطق استعماری خود و در دهههای گذشته، با حرص استخراج نفت، فروش گسترده تسلیحات و تدارک شکل جدیدی از استعمار؛ موجب ایجاد تفرقه، ناامنی و بیثباتی و مانع بهرهمندی مردم این منطقه از منافع مشترک خود شدهاند.
حال وقت آن رسیده است که دولتهای منطقه خلیجفارس با تکیهبر دین و هویت و فرهنگهای مشترک و با همافزایی زیرساختها و ظرفیتهای اقتصادی و تجاری و جغرافیایی خود، به تحقق چشماندازها و راهبردهای آیندهنگرانه خود بپردازند.
بهنظر میرسد اهدافی مانند گسترش فناوریهای نوین، کاهش اتکا به درآمدهای نفتی، متنوع ساختن اقتصاد، توسعه صنعت گردشگری، گسترش بندرها، جادهها و مسیرهای هوایی، بهرهمندی از نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، ارتقای توانمندیهای درمانی و پزشکی، بومیسازی و کاهش وابستگی خارجی؛ مجموعهای از اولویتهای مشترک و موضوعات قابل تعامل کشورهای حوزه خلیجفارس است.
جمهوری اسلامی ایران در طول دهههای گذشته، همواره خواهان گسترش روابط دوجانبه با کشورهای اسلامی، تحکیم همکاری چندجانبه در چارچوب سازمان همکاری اسلامی و مشارکت سازنده در سایر سازمانها و ابتکارهای منطقهای و بینالمللی بوده است.
ما تأمین امنیت ملی کشورمان را در حفظ ثبات و توسعه پایدار کشورهای همسایه و منطقه پیرامونی خود میدانیم و خواهان حذف، تضعیف و تجزیه هیچ کشوری نیستیم و برای اثبات این انگیزه خود، تاکنون در سطوح منطقهای و بینالمللی، طرح و ابتکارهای متعددی ازجمله امنیت در خلیجفارس (1985)، گفتوگوی تمدنها (1997)، دنیا علیه خشونت (2013)، مجمع گفتوگوی منطقهای (2014)، طرح صلح یمن (2015)، پیمان منطقهای عدم تجاوز (2019) و پویش صلح هرمز (2019) را ارائه دادهایم.
با توجه به نگرانیهای امنیتی فزاینده درباره خلیج فارس و اهمیت حملونقل دریایی برای کشورهای منطقه، جمهوری اسلامی ایران با ارائه مدلی از همکاری امنیتی منطقهای بهعنوان پیشنهاد، برای ایجاد صلح در منطقه پیشقدم شده است.
در این طرح صلح که «ابتکار صلح هرمز» نامیده میشود و توسط ریاست جمهوری اسلامی ایران رونمایی شده است، امنیت خلیج فارس فقط توسط هشت کشوری تأمین میشود که در حاشیه آن زندگی میکنند و به این امنیت برای حیات و پیشرفت خود نیازمندند.
«ابتکار صلح هرمز» با مشارکت هشت کشور وابسته به آن، شامل جمهوری اسلامی ایران، پادشاهی عربستان سعودی، جمهوری عراق، سلطنت عمان، امارات عربی متحده، دولت کویت، دولت قطر و پادشاهی بحرین از ظرفیت لازم و کافی برای تحقق امنیت فراگیر در منطقه از طریق گفتمان درون منطقهای برخوردار است.
ابتکار صلح هرمز بر این مبنا تدوین شده است که سرنوشت مردم و ملتهای منطقه خلیج فارس بنا به مشترکات دینی، فرهنگی، سنتی، تاریخی، جغرافیایی و خانوادگی به یکدیگر پیوند خورده و امنیت در آن قابل تجزیه و تفکیک نیست، یا همه از امنیت در این منطقه بهره میبرند یا همه از آن محروم میشوند.
مدیرکل خلیج فارس
نام خلیجفارس، بحر فارس یا دریای پارس که در قدیمیترین متون بازمانده از یونان باستان از آن بهعنوان پرسیکوس یاد شده؛ با نام سرزمین و تمدن ایران همراه بوده است. تاریخ و فرهنگ شفاهی نیز گواه آن است که ایرانیان هزاران سال قبل از میلاد مسیح آبهای جنوب ایران را دریای جم، دریای ایران و دریای پارس میگفتهاند و این عناوین را در صدها نقشه و سند تاریخی به ثبت رساندهاند. از صدر اسلام و پسازآن نیز، در مکاتبات سیاسی و هزاران متن کهن جغرافیایی، ادبی، تفسیری، اخلاقی و فقهی؛ نام خلیجفارس ذکر و موقعیت آن در نقشههای جغرافیای متعددی ترسیم شده و تاکنون بسیاری از این اسناد از سوی سازمان یونسکو بهعنوان میراث بشریت به ثبت رسیده است.
منطقه خلیجفارس در طول قرنهای گذشته، میزبان دریانوردان، بازرگانان و جهانگردان و البته از طرفی هم محل طمعورزی و شرارت نیروهای استعماری و میهمانان ناخوانده بوده است.
بیگانگانی که در دورانی با هدف حفظ سیطره و گسترش مناطق استعماری خود و در دهههای گذشته، با حرص استخراج نفت، فروش گسترده تسلیحات و تدارک شکل جدیدی از استعمار؛ موجب ایجاد تفرقه، ناامنی و بیثباتی و مانع بهرهمندی مردم این منطقه از منافع مشترک خود شدهاند.
حال وقت آن رسیده است که دولتهای منطقه خلیجفارس با تکیهبر دین و هویت و فرهنگهای مشترک و با همافزایی زیرساختها و ظرفیتهای اقتصادی و تجاری و جغرافیایی خود، به تحقق چشماندازها و راهبردهای آیندهنگرانه خود بپردازند.
بهنظر میرسد اهدافی مانند گسترش فناوریهای نوین، کاهش اتکا به درآمدهای نفتی، متنوع ساختن اقتصاد، توسعه صنعت گردشگری، گسترش بندرها، جادهها و مسیرهای هوایی، بهرهمندی از نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، ارتقای توانمندیهای درمانی و پزشکی، بومیسازی و کاهش وابستگی خارجی؛ مجموعهای از اولویتهای مشترک و موضوعات قابل تعامل کشورهای حوزه خلیجفارس است.
جمهوری اسلامی ایران در طول دهههای گذشته، همواره خواهان گسترش روابط دوجانبه با کشورهای اسلامی، تحکیم همکاری چندجانبه در چارچوب سازمان همکاری اسلامی و مشارکت سازنده در سایر سازمانها و ابتکارهای منطقهای و بینالمللی بوده است.
ما تأمین امنیت ملی کشورمان را در حفظ ثبات و توسعه پایدار کشورهای همسایه و منطقه پیرامونی خود میدانیم و خواهان حذف، تضعیف و تجزیه هیچ کشوری نیستیم و برای اثبات این انگیزه خود، تاکنون در سطوح منطقهای و بینالمللی، طرح و ابتکارهای متعددی ازجمله امنیت در خلیجفارس (1985)، گفتوگوی تمدنها (1997)، دنیا علیه خشونت (2013)، مجمع گفتوگوی منطقهای (2014)، طرح صلح یمن (2015)، پیمان منطقهای عدم تجاوز (2019) و پویش صلح هرمز (2019) را ارائه دادهایم.
با توجه به نگرانیهای امنیتی فزاینده درباره خلیج فارس و اهمیت حملونقل دریایی برای کشورهای منطقه، جمهوری اسلامی ایران با ارائه مدلی از همکاری امنیتی منطقهای بهعنوان پیشنهاد، برای ایجاد صلح در منطقه پیشقدم شده است.
در این طرح صلح که «ابتکار صلح هرمز» نامیده میشود و توسط ریاست جمهوری اسلامی ایران رونمایی شده است، امنیت خلیج فارس فقط توسط هشت کشوری تأمین میشود که در حاشیه آن زندگی میکنند و به این امنیت برای حیات و پیشرفت خود نیازمندند.
«ابتکار صلح هرمز» با مشارکت هشت کشور وابسته به آن، شامل جمهوری اسلامی ایران، پادشاهی عربستان سعودی، جمهوری عراق، سلطنت عمان، امارات عربی متحده، دولت کویت، دولت قطر و پادشاهی بحرین از ظرفیت لازم و کافی برای تحقق امنیت فراگیر در منطقه از طریق گفتمان درون منطقهای برخوردار است.
ابتکار صلح هرمز بر این مبنا تدوین شده است که سرنوشت مردم و ملتهای منطقه خلیج فارس بنا به مشترکات دینی، فرهنگی، سنتی، تاریخی، جغرافیایی و خانوادگی به یکدیگر پیوند خورده و امنیت در آن قابل تجزیه و تفکیک نیست، یا همه از امنیت در این منطقه بهره میبرند یا همه از آن محروم میشوند.

وجوه بدبینانه و خوش بینانه ایده پمپئو
حسن بهشتی پور
کارشناس مسائل بینالملل
تلاش وزیر خارجه امریکا برای توسل به «مکانیسم ماشه» در برجام را در شرایطی که این کشور حدود دو سال پیش از این توافق خارج شده است، میتوان از دو دیدگاه بدبینانه و خوش بینانه مورد ارزیابی قرار داد؛
یک آنکه آقای پمپئو با فرضیهای ساده انگارانه تصور میکند که میتواند براحتی از امکان بازگشت امریکا به برجام سخن بگوید و تأکید کند که هدف از این بازگشت استفاده از کیک برجام و نادیده انگاشتن بقیه موارد این توافق است. کیک برجام برای امریکا همان ترتیبات اجرایی موسوم به مکانیسم ماشه است. این کشور دو سال بعد از خروج از برجام و با اعمال فشار حداکثری نتوانست به اهداف مورد نظر خود مبنی بر تسلیم کردن ایران و متقاعد کردن آن جهت دستیابی به یک توافق جدید برسد. این در حالی است که برجام یک تعهد حقوقی بینالمللی پذیرفته شده است که ذیل قطعنامه 2231 قرار گرفته است. قطعنامهای که این توافق را به یک سند بینالمللی و لازم الاجرا برای همه کشورها بویژه کشورهایی که به آن رأی دادهاند، تبدیل کرده است. امریکا تصور میکرد با خروج یکجانبه از برجام که به نقض یکجانبه قطعنامه مذکور نیز انجامید، باعث خروج متقابل ایران نیز خواهد شد اما این اتفاق در عمل رخ نداد و ایران با وجود اجرای
5 گام تلافی جویانه قانونی خود، همچنان با پیروی از برنامه نظارت بر برنامههای هستهای به حفظ برجام کمک کرد.
به هر حال بر اساس این دیدگاه بدبینانه، امریکا بر این باور است که با بازگشت به برجام با هدف به جریان انداختن مکانیسم ماشه، میتواند به اهداف خود مبنی بر جلوگیری از اجرای تعهدات شرکای برجامی نسبت به ایران ممانعت به عمل آورد. حال آنکه این راهکار که امریکاییها برای اجرایی کردن آن به طراحیهای حقوقی غیرقابل استنادی روی آوردهاند، به آسانی امکان پذیر نیست. امریکا بهعنوان عضو سازمان ملل میتواند خواستار اجرای قطعنامه سازمان ملل شود ولی زمانی میتواند این خواسته را مطرح کند که خود اولین ناقض آن نبوده باشد. در حقیقت، امریکا با خروج از برجام عملاً از استفاده از حقوق خود در این توافق و قطعنامه انصراف داده است.
از منظر خوش بینانه امریکا بعد از دو سال ایجاد فشار و عدم دستیابی به نتیجه الان به این جمعبندی رسیده است که آبرومندانه به برجام برگردد و بکوشد مشکلات خود را در داخل این توافق حل کند. یعنی همان ایدهای را اجرایی کند که مشاوران دموکرات امریکا به رئیس جمهوری این کشور میدادند و میگفتند که ماندن در برجام میتواند این امتیاز را داشته باشد که مشکلات در چارچوب گفتمان برجام حل شود. بر پایه این دید خوش بینانه، امریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که از مسیر فشار همه جانبه به نتیجه نرسیدهاند و میخواهند از این فرصت استفاده کنند و به جای اعلام شکست، از بهانه استفاده از مکانیسم ماشه برای اعمال فشار به ایران جهت بازگشت آبرومندانه به برجام استفاده کنند. تا به این ترتیب فرصت آغاز مذاکراتی دیگر را با ایران به دست آورند. حال آنکه این دیدگاه خوش بینانه زمانی میتواند جدی شود که امریکا با لغو همه تحریمهای وضع شده علیه ایران و موافقت همه اعضای این توافق، زمینه برقراری مذاکراتی جدید با ایران را در چارچوب برجام فراهم کند. در مجموع با توجه به سابقه تبادل زندانیان و مسائل این چنینی دیدگاه دوم هم میتواند مطرح باشد.
فارغ از هدف امریکا برای پیگیری طرح جدید، نباید فراموش کرد که اکنون سه کشور اروپایی طرف برجام، یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه به این نتیجه رسیدهاند که تهدید به جریان انداختن مکانیسم ماشه و همراهی با امریکا به بهانههایی چون ارسال ماهواره از سوی ایران، راه به جایی نمیبرد و فقط ممکن است ایران را به سمتی ببرد که در روند همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تجدید نظر کند و حتی به طور جدی به خروج از «انپیتی» بیندیشد. از اینرو اروپاییها این روزها با تمرکز بر فعال کردن «اینستکس» تلاش میکنند مسیر تبادلات اقتصادی با ایران را باز کنند و وضعیت برجام را از حالت کنونی بدتر نکنند از اینرو بعید است که تلاشهای جدید امریکا برای بازگشت به برجام بدون برداشتن هیچ تحریمی و به جریان انداختن مکانیسم ماشه راه بهجایی ببرد.
کارشناس مسائل بینالملل
تلاش وزیر خارجه امریکا برای توسل به «مکانیسم ماشه» در برجام را در شرایطی که این کشور حدود دو سال پیش از این توافق خارج شده است، میتوان از دو دیدگاه بدبینانه و خوش بینانه مورد ارزیابی قرار داد؛
یک آنکه آقای پمپئو با فرضیهای ساده انگارانه تصور میکند که میتواند براحتی از امکان بازگشت امریکا به برجام سخن بگوید و تأکید کند که هدف از این بازگشت استفاده از کیک برجام و نادیده انگاشتن بقیه موارد این توافق است. کیک برجام برای امریکا همان ترتیبات اجرایی موسوم به مکانیسم ماشه است. این کشور دو سال بعد از خروج از برجام و با اعمال فشار حداکثری نتوانست به اهداف مورد نظر خود مبنی بر تسلیم کردن ایران و متقاعد کردن آن جهت دستیابی به یک توافق جدید برسد. این در حالی است که برجام یک تعهد حقوقی بینالمللی پذیرفته شده است که ذیل قطعنامه 2231 قرار گرفته است. قطعنامهای که این توافق را به یک سند بینالمللی و لازم الاجرا برای همه کشورها بویژه کشورهایی که به آن رأی دادهاند، تبدیل کرده است. امریکا تصور میکرد با خروج یکجانبه از برجام که به نقض یکجانبه قطعنامه مذکور نیز انجامید، باعث خروج متقابل ایران نیز خواهد شد اما این اتفاق در عمل رخ نداد و ایران با وجود اجرای
5 گام تلافی جویانه قانونی خود، همچنان با پیروی از برنامه نظارت بر برنامههای هستهای به حفظ برجام کمک کرد.
به هر حال بر اساس این دیدگاه بدبینانه، امریکا بر این باور است که با بازگشت به برجام با هدف به جریان انداختن مکانیسم ماشه، میتواند به اهداف خود مبنی بر جلوگیری از اجرای تعهدات شرکای برجامی نسبت به ایران ممانعت به عمل آورد. حال آنکه این راهکار که امریکاییها برای اجرایی کردن آن به طراحیهای حقوقی غیرقابل استنادی روی آوردهاند، به آسانی امکان پذیر نیست. امریکا بهعنوان عضو سازمان ملل میتواند خواستار اجرای قطعنامه سازمان ملل شود ولی زمانی میتواند این خواسته را مطرح کند که خود اولین ناقض آن نبوده باشد. در حقیقت، امریکا با خروج از برجام عملاً از استفاده از حقوق خود در این توافق و قطعنامه انصراف داده است.
از منظر خوش بینانه امریکا بعد از دو سال ایجاد فشار و عدم دستیابی به نتیجه الان به این جمعبندی رسیده است که آبرومندانه به برجام برگردد و بکوشد مشکلات خود را در داخل این توافق حل کند. یعنی همان ایدهای را اجرایی کند که مشاوران دموکرات امریکا به رئیس جمهوری این کشور میدادند و میگفتند که ماندن در برجام میتواند این امتیاز را داشته باشد که مشکلات در چارچوب گفتمان برجام حل شود. بر پایه این دید خوش بینانه، امریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که از مسیر فشار همه جانبه به نتیجه نرسیدهاند و میخواهند از این فرصت استفاده کنند و به جای اعلام شکست، از بهانه استفاده از مکانیسم ماشه برای اعمال فشار به ایران جهت بازگشت آبرومندانه به برجام استفاده کنند. تا به این ترتیب فرصت آغاز مذاکراتی دیگر را با ایران به دست آورند. حال آنکه این دیدگاه خوش بینانه زمانی میتواند جدی شود که امریکا با لغو همه تحریمهای وضع شده علیه ایران و موافقت همه اعضای این توافق، زمینه برقراری مذاکراتی جدید با ایران را در چارچوب برجام فراهم کند. در مجموع با توجه به سابقه تبادل زندانیان و مسائل این چنینی دیدگاه دوم هم میتواند مطرح باشد.
فارغ از هدف امریکا برای پیگیری طرح جدید، نباید فراموش کرد که اکنون سه کشور اروپایی طرف برجام، یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه به این نتیجه رسیدهاند که تهدید به جریان انداختن مکانیسم ماشه و همراهی با امریکا به بهانههایی چون ارسال ماهواره از سوی ایران، راه به جایی نمیبرد و فقط ممکن است ایران را به سمتی ببرد که در روند همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تجدید نظر کند و حتی به طور جدی به خروج از «انپیتی» بیندیشد. از اینرو اروپاییها این روزها با تمرکز بر فعال کردن «اینستکس» تلاش میکنند مسیر تبادلات اقتصادی با ایران را باز کنند و وضعیت برجام را از حالت کنونی بدتر نکنند از اینرو بعید است که تلاشهای جدید امریکا برای بازگشت به برجام بدون برداشتن هیچ تحریمی و به جریان انداختن مکانیسم ماشه راه بهجایی ببرد.

خلیج فارس؛ نامی طبیعی در پهنه تاریخی
ناصر تکمیل همایون
تاریخ نگار و نویسنده کتاب «خلیج فارس»
اسامی انتخاب شده برای رودها، کوهها، دریاها و خلیجها از تاریخ، شرایط طبیعی و ویژگیهای اجتماعی نشأت گرفته است. آب دریای سیاه مانند آب دیگر دریاهاست ولی چون خاک آنجا کمی سیاهتر است آن را دریای سیاه مینامند. این وجه تسمیه بیدلیل نیست چون این طبیعت است که آن دریا را سیاه نامگذاری کرده است. گاه جغرافیا در وجه تسمیه مناطق مؤثر است. منطقه بین النهرین یا میانرود بین دو رود دجله و فرات قرار گرفته اقوام ساکن در آن را میان رودان مینامیدند. گاه همین سکونت اقوام در جوار کوهها و کرانه هاست که نامی بر آنها میگذارد. مانند سکونت قوم آریایی در ایران و در جوار خلیجی که به واسطه پارسیها خلیج فارس نامیده شد. همچنان که خلیج بنگال یا اقیانوس هند به همین دلیل نامگذاری شدند.
این وجه تسمیه هرگز محل مناقشه نبوده است. نامها را یا واقعیت طبیعی میبخشند و یا تاریخ و جغرافیا. مردمان ساکن در کرانه و جوار نیز از ماهیت نژادی خود به این محلها هویت میدهند. یونانیها از ۲۵۰۰ سال پیش این پهنه آبی را سینوس پرسیکوس مینامیدند؛ دریای ایرانی. در تمام کتابها و نقشههای تاریخی طی چندین سده اخیر به رغم اینکه توسط عربها نوشته شده باشد یا ترکها، هرگز جز بحرالفارسی یا خلیجالفارسی نام دیگری به کار نرفته است. حتی در دوره تفکیک عرب و عجم نام بحرالعجم بر آن گذاشته شد که حکایت از هویت صد درصد ایرانی آن دارد. جمال عبدالناصر رهبر ملی گرای عرب در سخنرانی مشهور اعراب را فرا میخواند همه با هم متحد شوند از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس (من بحرالاطلسی حتی خلیجالفارسی)؛ عبارتی که از فرط شهرت در کلام ترانه سرایان و خوانندگان نامی عرب نیز آمد.
من در تلاشهای چند دهه اخیر برای تحریف نام خلیج فارس رد پای انگلیسیها را میبینم. این بازی انگلیسی با تحریک تعصبات ناسیونالیستی عربی بیهوده در تلاش است که واقعیتی نشات گرفته از تاریخ را کتمان کند و دست به اقداماتی از قبیل تحریف نام و یا دو اسمه کردن خلیج فارس در بخش شمال و جنوب برای راضی نگه داشتن دو طرف میزند. عده دیگری نیز فقط میگویند خلیج. من در کنفرانس دانمارک پرسیدم منظور شما از خلیج کدام خلیج است؟ گفتند پرشین گلف. گفتم پس همین را بگویید چون ما صد تا گلف در دنیا داریم.
با صرف هزینه و سفارش نمیتوان واقعیات مسلم تاریخی را تغییر داد. همانطور که در خود مصر استادان و دانشمندانی هستند که مینویسند خلیج فارس و میگویند این اسم برگرفته از یک ریشه جغرافیایی و تاریخی است و ما نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. بویژه اینکه بر این نام اجماعی از ملیتهای مختلف وجود دارد و هر نقشه و سندی در سدههای اخیر به هر زبانی که باشد، جز نام واقعی خلیج فارس نام دیگری به کار نبرده است.

مردم به دانش و تخصص احترام گذاشتند
سران چین، آفریقای جنوبی و کرواسی در تماس تلفنی روحانی تداوم تحریم ها را تقبیح کردند
رئیس جمهوری عصر سهشنبه در جلسه نشست با روانشناسان، جامعه شناسان و فعالان حوزه اجتماعی با اشاره به اینکه «مسأله تحریم کل جامعه ما را تحت تأثیر قرار داد» اظهار کرد: تحریم چیز سادهای نیست. در دو سال اخیر تحریم بسیار شدیدی را تجربه کردیم.
بهگزارش ایسنا، حسن روحانی افزود: اینکه بخواهیم ویروس کرونا را با کشورهای دیگر در کشور خودمان مقایسه کنیم باید بگوییم که کرونا فقط یک موضوع پزشکی و درمانی نبود بلکه اقتصادی هم بود و سبک زندگی ما را تحت تأثیر قرار داد. از لحاظ فرهنگی هم تأثیر داشت. همه آنچه را که ما تاکنون از نسل دیروز به امروز آموخته بودیم به عکس شد. این کار سختی است که بگوییم خطر چیست. مخصوصاً در حادثهای که کاملاً غافلگیر شویم و ندانیم چه چیزی دارد اتفاق میافتد. رئیس جمهوری افزود: غافلگیری حادثهای است که آدم نمیداند و برایش در تاریکی ایجاد میشود که نمیداند کیست و از کجا آمده است حالا وقتی آینده برای ما روشن نباشد و ندانیم چه چیزی در انتظار ماست آن وقت یک چاله هم چاه بهنظر میآید. چون در تاریکی قرار گرفتهایم و نمیدانیم این یک چاه است نه یک چاله.
وی افزود: وقتی کشوری دست تنهاست و خودش باید در برابر کرونا بایستد و کسی نیست که کمکش کند و تحریم است آن وقت همه باید کنار هم قرار بگیریم. قدرت و توانایی مردم را بالا ببریم. اعتماد آنان را بالا ببریم. روحانی گفت: مردم ما بخوبی خوب اعتماد و حرف متخصصان را قبول کردند در کنارش علما و استادان ما به کمک آمدند. مردم ما در برابر این حادثه پیچیده تجربه حوادث مختلف چهل سال گذشته را دارند که بخوبی عمل کردند.
وی گفت: مردم مشکلات زیادی از لحاظ اقتصادی دارند و خواهند داشت. اینجا همه باید کمک کنیم اگر بگوییم دولت که آن وقت این دولت مگر چیزی جز نهادی وابسته به ملت است؟ پس از آن جدا نیست. در حد خودمان دولت کار بزرگی انجام داد و کار بزرگی توسط مردم صورت گرفت؛ چراکه از نیروهای مسلح گرفته تا همه خیرین و جامعه پزشکی و متخصصان حضور همه در کنار هم است.
رئیس جمهوری اظهار کرد: آنچه ما در دانشگاهها آموختیم را باید بیاوریم و امروز استفاده کنیم. امروز علوم انسانی بهکار ما میآید. خیلی مهم است که مراکز علمی قابل اعتماد با مردم صحبت کنند. در مورد مسائل پزشکی افرادی که قابل اعتمادند برای مردم در تلویزیون بهصورت رسمی و شاید در فضای مجازی صحبت کنند باید در همه موارد این چنین باشد و غیر متخصصان صحبت نکنند.
وی تأکید کرد: مردم احساس نکنند که در این روزهای سخت رها شدهاند. این بدترین چیز برای مردم است که تصور کنند تنها هستند و پشتوانهای ندارند. توکل به خدا سر جای خودش اما از لحاظ مادی اگر که ببینند همه به کمک آمدند و مشکلات را حل میکنند خوب است.
روحانی اظهار کرد: مهم است که روزبهروز مردم با واقعیت کرونا ویروس آشنا باشند. مهم است که انجمنهای معتبر و سامانههای مجازی معتبر از سوی نهادهای مسئول اعلام شود تا مردم بدانند گوششان به کجا بدهکار باشد و کجا حرفی را نشنوند و رد کنند.
وی تأکید کرد: اگر همه دست بهدست هم دهیم از کرونا با کمترین تلفات و هزینه و عبور میکنیم و کمترین خسارات را خواهیم داشت و در عین حال در کمترین زمان آن را جبران میکنیم.
گروه سیاسی/ رایزنیهای تلفنی رئیس جمهوری با سران کشورهای مختلف به رؤسای جمهوری چین، آفریقای جنوبی و کرواسی رسید. حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی در این گفتوگوها ضمن تأکید بر توسعه همکاریها درباره راههای مقابله با کرونا و همکاریها در این زمینه هم رایزنی کرده است.
چنانکه رؤسای جمهور ایران و چین شامگاه دوشنبه در گفتوگوی تلفنی با ابراز همدردی و همبستگی ملتها و دولتهای دو کشور در غم از دست دادن تعدادی از شهروندان به علت بیماری کرونا و آرزوی موفقیت برای مهار این بیماری، بر همکاریهای بهداشتی تهران – پکن برای مقابله با کرونا و انتقال تجارب و دستاوردهای تحقیقاتی متخصصان دو کشور تأکید کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، دو طرف در این مکالمه تلفنی روابط ایران و چین را راهبردی و ویژه خوانده و با امیدوارکننده خواندن مناسبات تجاری همه جانبه دو کشور، خواهان توسعه بیش از پیش روابط با عملیاتی شدن توافقهای دوجانبه و اجرایی شدن پروژههای مشترک زیرساختی شدند. رؤسای جمهور ایران و چین در ادامه، همکاری بیشتر دو طرف در چارچوب طرح چندجانبه جاده ابریشم را خواستار شده و بر انجام پروژههای مشترک در قالب این طرح در غرب آسیا تأکید کردند. روحانی در این مکالمه تلفنی با تقدیر از مواضع دولت چین در برابر تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی امریکا، گفت: امروز جهان در شرایطی قرار گرفته که همه نیازمند کمک به یکدیگر هستند نه آنکه برخی در رفتاری غیرانسانی به تحریمهای غیرقانونی و ضد بشری خود ادامه دهند. امیدوارم با تلاش و مقابله کشورهایی چون چین با این تحریمها، شاهد جهانی بدون تحریم باشیم. رئیس جمهوری چین نیز در این گفتوگوی تلفنی با تقبیح رفتار امریکا در تداوم تحریمها و پافشاری بر فشار حداکثری علیه ایران، گفت: متأسفانه برخی کشورها بهدنبال بهرهبرداری سیاسی از این شرایط هستند و چین آماده اجرای مقررات بینالمللی است. «شی جین پینگ» با قدردانی از کمکها و همراهیهای ایران در آغاز شیوع ویروس کرونا در چین و اعلام آمادگی برای تداوم کمک به ایران برای مهار ویروس کرونا، گفت: کاهش آمار مبتلایان و درگذشتگان و در عین حال افزایش بهبود یافتگان در ایران نشان دهنده آن است که برنامههای درمانی اتخاذ شده مثبت و اجرای آن دقیق بوده است.
ضرورت همکاریهای بهداشتی بین ایران و آفریقای جنوبی
رؤسای جمهور ایران و آفریقای جنوبی هم دیروز در گفتوگوی تلفنی ضمن تأکید بر توسعه و تعمیق روابط دو کشور بویژه روابط تجاری و اقتصادی، انتقال تجربیات و اطلاعات در زمینه مبارزه با ویروس کرونا و همکاریهای بهداشتی و علمی دو کشور در این زمینه را ضروری خواندند. روحانی در این گفتوگوی تلفنی با اشاره به اقدامات غیر قانونی و غیرانسانی امریکا علیه ملت ایران، گفت: در شرایطی که اپیدمی بیماری کرونا در جهان را شاهد هستیم و نگاهها باید به سمت روابط با کشورها تغییر یابد، متأسفانه امریکا تحریمهای غیرقانونی علیه ملت ایران را تشدید کرده و علاوه بر زیر پا گذاشتن مقررات بینالمللی، مقررات بهداشت جهانی را هم نقض کرده و حتی از مبادله کالا در زمینه بهداشتی و درمانی به ایران نیز جلوگیری میکند.
وی با اشاره به عضویت آفریقای جنوبی بهعنوان عضو غیردائم شورای امنیت، تأکید کرد: انتظار داریم که در سازمان ملل و مجامع بینالمللی بر مخالفت با یکجانبهگرایی امریکا و تحریمهای غیر قانونی این کشور علیه ایران بیش از پیش تأکید کنید. رئیس جمهوری آفریقای جنوبی نیز در این تماس تلفنی تأکید کرد: ما کاملاً از اقدامات ناعالانه و غیرقانونی امریکا علیه ایران آگاه هستیم و به حمایت از ایران ادامه خواهیم داد.«سیریل رامافوسا» تأکید کرد: اکنون زمانی است که باید با یکدیگر علیه دشمن مشترک (ویروس کرونا) اقدام کنیم و الان زمان مناسبی نیست که با اعمال تحریمها و افزایش فشار برای ملتها مشکل ایجاد کنیم.
تأکید بر توسعه روابط تهران – زاگرب
رؤسای جمهور ایران و کرواسی روز دوشنبه در یک گفتوگوی تلفنی بر توسعه و تعمیق مناسبات و همکاریها تأکید و بر ضرورت همکاری همه کشورها برای مقابله با ویروس کرونا که تقریباً همه کشورهای دنیا را درگیر کرده است، تأکید کردند. روحانی، با اشاره به رفتار غیرقانونی، غیرمنطقی و غیرانسانی امریکا در خروج از برجام و وضع تحریمها و فشار حداکثری علیه ملت ایران، گفت: تداوم این رفتار اقدامی ضد بشری است و ایران انتظار دارد کشورهای اروپایی با اینگونه رفتارها مقابله کرده و مواضع جدی اتخاذ کنند. «زوران میلانوویچ» رئیس جمهوری کرواسی هم اقدام امریکا در افزایش تحریم و فشار علیه ایران در این شرایط سخت را غیرانسانی و نادرست خواند.

عرضه اموال بانکها در بورس در قالب ETF
سیاوش رضایی
خبرنگار
درحالی که بازدهی بورس تهران از ابتدای سالجاری تا روز گذشته به 65 درصد رسیده است، دولت برای تقویت عرضه سهام در این بازار برنامههای متنوعی در دستور کار خود دارد. در سالهای گذشته خصوصیسازی و واگذاری شرکتهای دولتی از معبر عرضههای بلوکی، مزایده، مذاکره و حتی بابت رد دیون دولت به دستگاههای دیگر پیش میرفت، اما در سالجاری مسیر خصوصیسازی بهصورت کامل تغییر کرد. اکنون این مردم و سهامداران خرد هستند که مالک سهام شرکتهای دولتی
باقی مانده دولت خواهند شد. برهمین اساس صندوقهای قابل معامله یا ETFها بهعنوان راهکاری جدید در فرآیند خصوصیسازی تصویب و بزودی نخستین عرضه آن عملیاتی میشود.
در همین زمینه معاون بانک، بیمه و شرکتهای دولتی وزیر اقتصاد در گفتوگو با «ایران» این مسیر جدید را تشریح کرد. به گفته عباس معمارنژاد، روش جدیدی که دولت برای واگذاری سهام و حتی اموال و املاک مازاد خود یا شرکتهای دولتی در پیش گرفته به نوعی بازگشت به روح سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی است که هدف اصلی آن مردمی کردن اقتصاد تعیین شده است.
طبق توضیحات وی، برهمین اساس صندوقهای قابل معامله در کنار روشهای واگذاری سهام و داراییهای شرکتهای دولتی در دستور کار قرار گرفته است که دولت سعی دارد از ظرفیتهای این روش حداکثر استفاده را کند.
معاون وزیر اقتصاد ادامه داد: در این راستا سه صندوق قابل معامله برای واگذاری از طریق بورس آماده شده است که نخستین صندوق آن مربوط به بانکها و بیمه هاست. در اولین مرحله سهام بانک ملت، بانک تجارت، بانک صادرات و بیمه اتکایی امین و بیمه البرز عرضه میشود و طبق مصوبه هیأت وزیران هر شخص حقیقی میتواند حداکثر ۲ میلیون تومان سهام (واحد) خریداری کند و شروع پذیرهنویسی از ۱۴ اردیبهشت و پایان آن ۳۱ اردیبهشت خواهد بود.
جزئیات صندوقهای ETF
وی همچنین درباره دو صندوق دیگر توضیح داد: علاوه بر صندوق بانک و بیمه، دو صندوق دیگر شامل خودرو و فولاد و پالایش و پتروشیمی در نوبت عرضه است.
وی ادامه داد: سهام قابل واگذاری به «صندوق سرمایهگذاری قابل معامله خودروسازی و صنایع فلزی» شامل باقیمانده سهام متعلق به دولت یا شرکتهای دولتی در شرکتهای ایرانخودرو، سایپا، ملی صنایع مس ایران و فولاد مبارکه با تخفیف ۲۵ درصدی عرضه خواهد شد.
همچنین، سهام قابل واگذاری به «صندوق سرمایهگذاری قابل معامله صنایع پالایش نفت و پتروشیمی» که باقیمانده سهام متعلق به دولت یا شرکتهای دولتی در شرکتهای صنایع پتروشیمی خلیجفارس، پالایش نفت تبریز، پالایش نفت بندرعباس، پالایش نفت اصفهان و پالایش نفت تهران را در برمی گیرد نیز با تخفیف ۲۰ درصدی به مردم واگذار می شود.
به گفته وی، واگذاری سهام شرکتهای فوق میتواند بهصورت ثبتسفارش نیز مشمول تخفیفهای ذکرشده باشد و مبنای محاسبه قیمت برای اعمال تخفیف، قیمت متوسط سهام در یکماه منتهی به زمان واگذاری خواهد بود.
دلایل عرضه به روش ETF
معاون بانک، بیمه و شرکتهای دولتی وزیر اقتصاد در پاسخ به این پرسش که علت انتخاب عرضه سهام شرکتهای دولتی در قالب صندوقهای قابل معامله چه بوده است؟ گفت: مهمترین علت تغییر روش واگذاریها توسط دولت مردمی کردن اقتصاد است. هرچند در سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی روشها و اهداف متعددی تعیین شده است، اما با روش جدید میتوان به روح اصلی اصل 44 بازگشت که همان مردمی کردن اقتصاد است.
وی با اشاره به اینکه از نظر مالی عرضه بهصورت صندوقهای قابل معامله به نفع دولت نیست، افزود: عرضه و واگذاری بهصورت بلوکی که به طور معمول بدون تخفیف انجام میشود منابع مالی بیشتری برای دولت به همراه دارد، اما در صندوقهای قابل معامله بهدلیل ارائه تخفیف 20 تا 25 درصدی برای سهامداران حقیقی و خرد، منابع کمتری نصیب دولت میشود. با این حال برای تقویت بازار سرمایه و مردمی کردن اقتصاد روش جدید را ترجیح داده است.
به گفته وی، علاوه براین در واگذاری بلوکی سیت (صندلی) مدیریت سهام شرکتها برای دولت حفظ میشد و امکان مدیریت آن باقی بود، ولی در صندوقهای قابل معامله پس از مدتی مدیریت دولت بر شرکتهای واگذار شده ممنوع میشود و بهصورت کامل اداره این شرکتها به مردم و نمایندگان آنها واگذار خواهد شد.
معمارنژاد پایان دادن به بحث اهلیت خریداران شرکتهای دولتی را دلیل دیگری برای تغییر روش واگذاریها دانست و اظهار کرد: در سالهای گذشته بحثهای زیادی توسط نهادهای نظارتی درباره اهلیت خریداران شرکتهای دولتی مطرح میشد، اما زمانی که سهام دولت به سهامداران خرد و مردم عرضه شود هیچ بحثی درخصوص اهلیت خریداران مطرح نمیشود.
100 هزار میلیارد تومان اموال بانکها روی میز فروش
معاون وزیر اقتصاد همچنین درخصوص برنامه دولت برای واگذاری و فروش اموال و املاک مازاد بانکهای دولتی و خصوصی شده گفت: از سال گذشته موضوع فروش اموال و املاک مازاد بانکهای دولتی و خصوصی شده بهصورت جدی در دستور کار قرار گرفت و درهمین راستا در سال 98 سامانهای برای این کار رونمایی شد.
وی در پاسخ به این سؤال که عملکرد این سامانه برای فروش املاک بانکها چگونه بوده است؟ افزود: بهدلیل رکودی که در بازار مسکن کشور حاکم است، فروش املاک مازاد بانکها نیز قابل توجه نبوده است.
به گفته وی، املاک مازاد بانکها نیز شامل ملک، زمین، واحدهای مسکونی؛ تجاری و تولیدی میشود و همانند کل بازار مسکن که در رکود قرار دارد و این رکود با شیوع کرونا تشدید شده است، دچار رکود است. البته میزان مراجعه و بازدید مردم از این سامانه قابل توجه بوده است، ولی تعداد املاکی که فروخته شده قابل توجه نیست.
معمارنژاد تأکید کرد: در سالجاری برای فروش 100 هزار میلیارد تومان از اموال و املاک بانکها برنامهریزی شده است.
استفاده از ظرفیت etf برای واگذاری اموال بانک ها
معاون وزیر اقتصاد اعلام کرد: در سال جدید جلسات زیادی برای تغییر روش واگذاری و فروش اموال و املاک مازاد برگزار کردیم. یکی از روشهایی که پیشنهاد شده عرضه از طریق صندوقهای قابل معامله یا ETF است که هماکنون برای واگذاری سهام باقی مانده دولت در برخی از شرکتها مورد استفاده قرار میگیرد.
وی توضیح داد: البته صندوقهای قابل معامله تنها برای شرکتهایی که در بورس حضور دارند قابل استفاده است و برهمین اساس برخی از بانکهایی که هنوز در بورس پذیرش نشدهاند باید به این بازار بروند. معمارنژاد افزود: در ابتدا اموال و املاک بانکهای بورسی در قالب صندوقهای قابل معامله عرضه میشود.
وی در پایان با تأکید براین که خرید صندوقهای قابل معامله برای مردم ریسک پایینی دارد، گفت: مردم میتوانند با خرید این واحدها بازدهی قابل توجهی به دست بیاورند. این درحالی است که تمام شرکتهایی که بخشی از سهام آنها واگذار میشود، دارای ارزش ذاتی بالایی هستند.

دستمزد کارگران زیر خط معیشت
پرستو رفیعی و مهسا قوی قلب
خبرنگار
مناسبتهای تاریخی همواره فرصتی مناسب برای طرح مطالبات افراد و گروههای مختلف جامعه بوده است. امسال هم فرا رسیدن ۱۱ اردیبهشت، روز کارگر، فرصتی را فراهم کرده تا کارگران بار دیگر مطالبات خود را مطرح کنند. هرچند در سالهای اخیر، بخشی از مطالبات این قشراز جامعه اصلاح و محقق شده است، اما موضوع امنیت شغلی و معیشت آنها همچنان در صدر مطالباتشان قرار دارد و در کش و قوس تصمیمگیری بین شرکای اجتماعی (دولت و کارفرمایان) بلاتکلیف مانده است. البته امسال تصویب افزایش دستمزد کارگران بهعنوان یکی از مهمترین مطالبات اصلی جامعه کار گری با حواشی متفاوتی همراه بود. در این خصوص نمایندگان کارگران در شورای عالی کار معتقدند: ماده 41 قانون کار(تعیین حداقل مزد کارگران بر اساس دو مؤلفه نرخ تورم و هزینه معیشت خانوار کارگری) اجرا نشد و بر اساس توافق نمایندگان کارفرمایان و نمایندگان دولت حداقل حقوق سال 99، با ۲۱ درصد افزایش نسبت به سال قبل، معادل 1 میلیون و ۸۳۵ هزار تومان تعیین شد و این رقم حداقلهای یک زندگی کارگری را تأمین نمیکند.از سوی دیگر، کارفرمایان این میزان افزایش را با توجه به شرایط ناشی از شیوع بیماری کرونا در جامعه و تأثیر آن بر اقتصاد کشور مناسب میدانند.این در حالی است که جلب رضایت کارگران برای بالا بردن توان و انگیزه آنها برای ایجاد رونق اقتصادی و افزایش تولید بسیار حیاتی است.
مثلث حیاتی کارگران وضعیت مطلوبی ندارد
علی خدایی، نماینده کارگران در شورای عالی کار در پاسخ به سؤال «ایران» که آیا افزایش دستمزدها میتواند فاصله بین درآمدهای واقعی و تأمین سبد معیشت کارگران را کاهش دهد میگوید: به اعتقاد من تعیین میزان دستمزد کارگران در سالجاری مطابق ماده ۴۱ و بر اساس میزان تورم کشور و سبد معیشت خانوار صورت نگرفت. برخلاف آنچه برخی از دست اندرکاران مطرح میکنند، بر این باورم که میشد با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی کشور تصمیمات بهتری گرفت.
وی میافزاید: امنیت شغلی، معیشت و تشکلیابی سه خواسته مهم کارگران در همه دوران بوده است. این مطالبات که از آنها بهعنوان مثلث حیاتی کارگران یاد میشود، امروزه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
به گفته نماینده کارگران، بیش از ۹۶ درصد قراردادهای ثبت شده کارگران از نوع موقت است و حدود ۳ میلیون نفر کارگر غیر رسمی در کارگاههای بدون شناسنامه بهصورت روزمزد و بدون بیمه فعالیت میکنند و این به معنی فقدان امنیت شغلی است.میزان دستمزد نیز در مقایسه با تورم کشور توان تأمین معیشت را در این گروه از جامعه کاهش داده است. همچنین تنها ۱۲ درصد از کارگران دارای تشکل هستند.
خدایی در ادامه به مخاطرات و ابعاد ناخوشایند بحران کرونا در جامعه اشاره میکند و میافزاید: باشیوع کرونا مشکلات کارگران مانند سایر حوزهها بسیار پررنگتر از گذشته خودنمایی کرد. چرا که کارفرمایان در نخستین گام برای مقابله با بحران، گروهی از نیروهای کار خود را اخراج کردند. در واقع آنها به جای یافتن راه حلی برای پوشش هزینهها در یک مقطع کوتاه، سادهترین شیوه را در پیش گرفتند، چون کارگران از امنیت شغلی لازم برخوردار نبودند. از سوی دیگر مشاهدات نشان میدهد کارگران با حداقل حقوق و دستمزد حاضر به فعالیت هستند و برای دریافت دستمزد مناسب و مزایا اقدام نمیکنند چون میدانند که به محض اعتراض شغل خود را از دست خواهند داد.
وی با اشاره به اینکه سه ضلع مثلث حیاتی کارگران روی همدیگر تأثیر میگذارند و شرایط را برای کارگران سخت میکنند، میگوید: تأمین مطالبات کارگران تنها در سایه حمایت قانونگذار ممکن است. از سوی دیگر کارفرمایان باید بدانند بخش عمده دستمزد کارگر برای خرید تولیدات همان کارفرمایان صرف میشود، بنابراین پایین نگه داشتن دستمزد به کاهش تقاضا منجر میشود و کاهش تقاضا به تولید کمتر و اخذ سود کمتر توسط کارفرما را بهدنبال خواهد داشت.همانطور که عکس این موضوع میتواند به رونق تولید بینجامد. کاهش دستمزد ۴۲ میلیون نفر از افراد جامعه تبعات اجتماعی بسیاری به همراه خواهد داشت چرا که ۴۲ میلیون نفر نخواهند توانست نیازهای خود را بدرستی و به اندازه کافی تأمین کنند.
خدایی با تأکید بر اینکه بین بهرهوری و بهره کشی تفاوت وجود دارد عنوان میکند: اگر کارگر با میل و رضایت در محل کار خود حضور داشته باشد، با علاقه و خلاقیت بیشتری فعالیت خواهد کرد. اما کارگری که معتقد است از وی بهرهکشی میشود، نه تنها دلسوزانه تلاش نخواهد کرد بلکه نسبت به شغل خود توجه لازم را نخواهد داشت. پس بهتر است کارگر بهرهور را به کارگر بهره کش تبدیل نکنیم.
بهترین مشوق برای کارگران اجرای درست قانون است
ناصر چمنی، نماینده کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری درباره این که آیا مشوقهایی از سوی کارفرمایان میتواند جای خالی افزایش مناسب دستمزد را ترمیم کند به «ایران»میگوید: اجرای قانون بهترین مشوق برای کارگران و حفظ امنیت جامعه بزرگ کارگری است. در کشور ما قانون کار، مشخص میکند که چطور باید دستمزد کارگران را تأمین کنیم. وقتی دستمزد بدرستی تعیین نشود قطعاً هیچ تشویقی نیز از سوی کارفرما صورت نخواهد گرفت.
وی میافزاید: جامعه کارفرمایی اگر بخواهد محصولات خود را به بهترین نحو تولید کند باید بتواند آنها را به بهترین شکل به بازار عرضه کرده و به فروش برساند. این در حالی است که سفره کارگران این روزها آنقدر کوچک شده که توانایی خرید را از این قشر از جامعه گرفته است. از اینرو میتوان گفت برای بهبود وضعیت معیشت کارگران باید به بحث دستمزدها رسیدگی شود. ۱۳ میلیون کارگر که به همراه خانوادههایشان ۴۲ میلیون نفر از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، به اجرای درست قانون در افزایش دستمزدها امید بستهاند چرا که از فروردین ۹۸ تا اسفند همان سال قدرت اقتصادی کارگران بشدت کاهش یافته است. افزایش قیمت دلار و نوسانات اقتصادی در کناره شیوع بیماری کرونا هزینههای بسیاری را به این قشر از جامعه تحمیل کرده این در حالی است که کارفرما نتوانسته حتی بخشی کوچک از مشکلات آنها را رفع کند. تأیید این مدعا تعداد افرادی است که در ماههای اخیر برای دریافت بیمه بیکاری مراجعه کردهاند یا کارگران ساختمانی که در یکی دو ماه اخیر که بهترین زمان برای فعالیت آنهاست خانه نشین شدهاند.
وی با بیان اینکه دولتمردان نباید جامعه کارگری را فراموش کنند، میگوید: قاعدتاً دغدغه کارگران باید هر سال نسبت به سال گذشته کمتر شود این در حالی است که متأسفانه امسال کارگران با مشکل جدیدی بهنام عدم اجرای قانون در افزایش دستمزدها مواجه بودند.
نرخ افزایش حقوق و دستمزد منطقی است
اصغر آهنیها، نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار درباره اعتراضات به میزان افزایش حقوق کارگران به «ایران» میگوید: در سالجاری با وجود اینکه مشکل شیوع بیماری کرونا در جامعه باعث رکود بسیاری از واحدهای تولیدی و خدماتی شد، باز هم بخش کارفرمایی ۳۴ درصد افزایش نرخ دستمزد کارگری را در نظر گرفت. اما از آنجایی که توضیحات کاملی در این خصوص ارائه نشد بسیاری رقم افزایش دستمزد را بسیار کمتر از این عدد تلقی میکنند.
وی ادامه میدهد: درست است که برخی از واحدهای بزرگ تولیدی و خدماتی در پرداخت حقوق و دستمزد دچار مشکل نشدهاند، اما بسیاری از واحدهای خرد، کوچک و متوسط با مشکلات اقتصادی و رکود بازار مواجه شدهاند.
آهنیها با اشاره به اینکه در ماههای اخیر با ۷۵۰ هزار ثبتنام دریافت بیمه بیکاری مواجه بودیم، اظهار میدارد: تعداد ثبتنام برای دریافت بیمه بیکاری در کنار تعداد زیادی از بیکاران که بهدلیل خویش فرما بودن بیمه یا عدم استفاده از بیمه نمیتوانند از بیمه بیکاری استفاده کنند، نشان میدهد بسیاری از کارفرمایان با مشکلات عدیدهای مواجه هستند.
وی میگوید: در شرایط کنونی اقتصاد دنیا دچار مشکل شده است و کشور ما نیز مانند سایر کشورها با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. حقیقت این است که همانطور که حال کار و کارفرما خوب نیست، حال کارگران هم خوب نخواهد بود.اما باید از این بحران عبور کرد و در این باره دولت میتواند با ایجاد برخی محرکها به شکوفایی و رونق اقتصادی و رونق سفرههای کارگران کمک کند.
تهیه بستههای معیشتی و درمانی برای کارگران
در شرایطی که بیماری کرونا و بحران ناشی از آن زندگی و رفاه اجتماعی کارگران بهعنوان یکی از گروههای آسیب پذیر جامعه را با مخاطره مواجه کرده است، کارفرمایان چگونه میتوانند از سقوط این افراد به دهکهای پایینتر جامعه پیشگیری کنند؟
جمال رازقی جهرمی نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار در این باره به «ایران» میگوید: بحران کرونا و مشکلات اقتصادی ناشی از آن تنها برای جامعه کارگری کشور نیست و بسیاری از اصناف دیگر نیز بواسطه شیوع این بیماری همه گیر با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه شدهاند.
او معتقد است در شرایطی که کسب و کار در همه کشورهای جهان دچار مشکل شده است کارفرمایان در کشور ما با افزایش ۳۴ تا ۴۰ درصدی دستمزد، به بهبود وضعیت کارگران کمک کردهاند.
او میگوید: عدد افزایش دستمزدی که این روزها برخی برای منافع شخصی خود مطرح میکنند تنها مربوط به حداقل دستمزد است. این در حالی است که ما پایه سنواتی را نیز به شکل چشمگیری افزایش دادهایم. چرا که کارگرانی که سالهاست فعالیت میکنند برای کارفرمایان بسیار ارزشمند هستند.
وی تأکید میکند: قانون کار باید اصلاح شود و اصلاح آن در برنامه پنجم توسعه مصوب شده است. اما متأسفانه برخی تلاش میکنند این اتفاق شکل نگیرد.
به گفته رازقی جهرمی برخی گروههای سیاسی تلاش میکنند اقتصاد را هم سیاسی کنند این در حالی است که نباید اقتصاد کشور به دست سیاسیون رقم بخورد.
رازقی جهرمی درباره طرحهای تشویقی کارفرمایان برای افزایش انگیزه کارگران و همچنین رفع مشکلات آنها میگوید: تعداد زیادی از کارفرمایان برای کارگران بیمه تکمیلی در نظر گرفتهاند این در حالی است که قانون آنها را مجبور به این کار نکرده است. همچنین بسیاری از کارفرمایان برای کارگران خود بستههای معیشتی و کمکی تهیه میکنند. به نظر من اغلب کارفرمایان به وضعیت کارگران بیشتر از وضعیت خانواده خود اهمیت میدهند.
ضرورت تجدیدنظر در دستمزد کارگران
محمدرضا تاجیک
نماینده مجمع عالی کارگران درشورای عالی کار
از مشخصههای جامعه کارگری بحث معیشت و امنیت شغلی است. همانطور که همه واقف هستیم، امسال افزایش میزان حقوق کارگری با توجه به ماده 41 قانون کار و تبصرههای آن، تعیین نشد و رقمی پایینتر از مقداری بود که قانون تعیین میکرد. متأسفانه در نهایت هم نرخ تورم برای تعیین دستمزد جامعه کارگری مورد توجه قرار نگرفت. در حالی که بر اساس تبصره دو قانون مذکور ، برای تعیین هزینههای زندگی 8 جلسه برگزار کردیم و مطابق آن به اختلاف یک میلیون و 180 هزار تومانی با سال گذشته رسیدیم، اما انتظار جامعه کارگری در جهت پرشدن این اختلاف در میزان حقوق، برآورده نشد و رقم تعیین شده با دیدگاههای جامعه کارگری و نماینده کارگران اختلاف زیادی داشت. از آنجایی که حقوق بازنشستگان هم از حقوق کارگران تبعیت میکند، با توجه به رقم تعیین شده به نوعی حق این افراد هم تضییع شد، در نهایت بهدلیل اینکه رقمی که کارفرما و دولت توافق کردند، نتوانست توقع جامعه کارگران را برآورده کند، به نشانه اعتراض موافقتنامه را امضا نکردیم و روز گذشته هم نمایندگان کارگران شکایت رسمی خود را از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص عدم رعایت قانون، به دیوان عدالت اداری ارائه دادند، به طور جدی پیگیر هستیم تا قوه قضائیه به دادخواست ما رسیدگی کند. به عبارتی جامعه کارگری انتظار دارد در میزان افزایش حقوق کارگران تجدید نظر صورت گیرد البته به غیر از اقدامات انجام شده همچنان جلسات متعددی با نماینده کارفرمایان داریم تا به تفاهمی در جهت افزایش ارقام برسیم و بتوانیم از این طریق گوشهای از حق و حقوق کارگران را زنده کنیم. در عین حال هم نمایندگان دولت پیشنهاد دادند تا حق مسکن از رقم 100 هزار تومان به 200 هزار تومان افزایش پیدا کند و از آن جایی که حداقل حقوق کارمندان رقمی معادل 2 میلیون و 800 هزار تومان است، گروه دولت پیشنهاد داد که افزایش حقوق کارگران هم معادل این رقم باشد، اما متأسفانه نماینده کارفرمایان راضی به افزایش حقوق معادل با کارمندان نشد، از طرفی با شیوع کرونا ویروس هم در کشور و بیکار شدن گروهی از کارگران، تاکنون 780 هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند که از این تعداد 680 هزار نفر واجد شرایط هستند، اما با توجه به گزارشهای اخیر، متأسفانه هنوز بیمه بیکاری این افراد برقرار نشده است.
افزایش مسئولیت اجتماعی کارفرمایان در برابر کارگران
حمیدرضا سیفی
دبیر کانون عالی کارفرمایان
امروز بهدلیل وجود مشکلات اقتصادی و بروز کروناویروس، حیات کارفرماها دچار مخاطرات زیادی شده است، تا جایی که برخی مجبور به تعدیل کارگران خود شدهاند. این در حالی است که لازمه وجودی هرکارگاهی حفظ نیروی کار است. در شرایط فعلی که وضعیت بنگاههای اقتصادی بحرانی است، کارفرماها باید مسئولیت اجتماعی خود را دوچندان کرده و از حداکثر نیروی خود استفاده کنند تا کارگری تعدیل نشود. به هر حال باید بدانیم که در شرایطی که کشور بهدلیل وقوع کروناویروس، در بحران اقتصادی قرار گرفته در بخشهایی مانند تولید، خدمات و صادرات دچار کاهش درآمدها هستیم.
در این بازه زمانی، نباید تصمیمهای احساسی بگیریم، مهمترین اتفاقی که در این حوزه باید بیفتد این است که دوطرف یعنی کارگر و کارفرما در نقطه تعادل باشند. باید هوشمندی را به حد اعلا رساند تا با حفظ تعادل، بتوان از این بحران عبور کرد. سه ضلع دولت، کارفرما و کارگر باید با مدیریت درست و منطقی و گرفتن تصمیمهای درست نقطه تعادل را ایجاد کنند.
من مطمئن هستم که پس از بحران کروناویروس اقتصاد کشور به طور قطع رشد خواهد کرد، زیرا فشارهای امروز سبب میشود، در حوزههای مختلف برنامهریزیها به طور دقیق تری انجام شود و اعتماد به نفس افراد جامعه هم بالاتر رود. نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران باید توجه داشته باشند که تعامل، راه رسیدن به بهترین نتیجه است، نباید هر کسی حرف خود را بزند و به اصطلاح طناب خود را بکشد بلکه در این دوره از تاریخ فقط با همدلی و تعامل و درک متقابل میتوان به سلامت از مشکلات و سختیها عبور کرد. واضح است که چنانچه کارگر تأمین نباشد و مشکلات جسمی و روحی داشته باشد، نمیتواند به نحو احسن کار کند و ضرر آن هم مستقیم شامل حال کارفرما میشود.
در این میان بهدلیل بالا رفتن تورم و مشکلاتی که به خاطر وجود کروناویروس ایجاد شده نه میتوان به کارفرما خرده گرفت و نه به کارگر، اما میتوان با همدلی و همفکری دوسویه از بحرانها به سلامت عبور کرد.

امتحانات نهایی ١٠ یا ١٧ خرداد آغاز میشود
وزیر آموزش و پرورش گفت: یکی از اهداف اصلی ایجاد شبکه شاد، مصونسازی فرآیند آموزشی کشور در برابر بحرانهایی است که باعث تعطیلی مدارس میشود. بهگزارش روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، محسن حاجیمیرزایی در نهصدوهفتادو چهارمین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش، اظهار کرد: راهاندازی شبکه آموزشی با این حجم و گستردگی که قرار است ۱۵میلیون دانشآموز را پوشش دهد در این زمان کوتاه بسیار سخت و نیازمند تلاش مضاعف است لذا با تلاشهای شبانهروزی که بدون وقفه در دو ماه اخیر صورت گرفت سعی ما بر این است تا برخی مشکلات کاملاً رفع شود. وی استقبال دانشآموزان و فرهنگیان از این شبکه را بسیار خوب اعلام و عنوان کرد: یکی از اهداف اصلی ما از ایجاد شبکه شاد مصونسازی فرآیند آموزشی کشور در برابر بحرانهایی است که باعث تعطیلی مدارس میشود. البته در این فرصت کم سعی کردیم این شبکه به آموزشهای سال تحصیلی جاری برسد. وزیر آموزش و پرورش هدف اصلی ایجاد این شبکه را آموزش دانشآموزان دانست و ادامه داد: در مناطق کمجمعیت و دور افتاده که دانشآموزان با مشکلات ناشی از امکانات فضای مجازی روبهرو هستند آموزشها را از طریق راهبران آموزشی پیش بردیم و حتی در برخی مناطق کمجمعیت آموزش حضوری در فضای باز و با چینش پراکنده دانشآموز انجام میشود. حاجیمیرزایی ادامه داد: برای پایه دوازدهم طبق روال هرساله آخر اردیبهشت پایان سال تحصیلی خواهد بود و پساز تعطیلات عید فطر، امتحانات از ۱۰یا ۱۷خرداد ماه آغاز و تا یک هفته از تیرماه ادامه خواهد داشت. کنکور نیز۲۰روز پس از آخرین امتحان نهایی برگزار خواهد شد. او درباره تدوین محتواهای درسی در فضای مجازی گفت: سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی، محتواهایی را برای معلمان تدوین و در اختیار آنان قرار داده است، همچنین مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان نیز محتواهای آموزشی را آماده و به استانها ارسال کرده است.
حاجیمیرزایی تصریح کرد: در صورتی که امکان برگزاری امتحانات پایانی برای پایههای غیر از دوازدهم وجود نداشته باشد فعالیت دانشآموزان در کلاسهای آنلاین و انجام تکالیف از شاخصهای ارزشیابی توسط معلمان خواهد بود.
حاجیمیرزایی تصریح کرد: در صورتی که امکان برگزاری امتحانات پایانی برای پایههای غیر از دوازدهم وجود نداشته باشد فعالیت دانشآموزان در کلاسهای آنلاین و انجام تکالیف از شاخصهای ارزشیابی توسط معلمان خواهد بود.

کرونا 2 تا 6 میلیون نفر را بیکار میکند
ویروس کرونا با تبدیل شدن به یک ویروس همهگیر جهانی، پیامدهای اقتصاد بسیاری در پی داشته و تقریباً همه کشورهای دنیا از آن متأثر شده و بنابراین انتظار میرود تا اقتصاد جهانی سال 2020 را با یک رکود قابل توجه سپری کند. در این میان، ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای درگیر این همهگیری جهانی شده و درنتیجه از پیامدهای اقتصادی ناشی از آن رنج میبرد.
درهمین زمینه مرکز پژوهشهای مجلس، در گزارشی به بررسی ابعاد اقتصاد کلان شیوع ویروس کرونا در کشور پرداخته است. براساس این گزارش اقتصاد ایران در حالی با مشکل شیوع بیماری کرونا مواجه شده که دو سال سخت 1397 و 1398 را پشت سر گذاشته است.
هرچند کاهش تشکیل سرمایه ثابت در اقتصاد ایران سبب شده است تا ظرفیت تولید بالقوه اقتصاد کاهش یابد و دستیابی به سطح رفاه سال 1390 و پیش از آن دشوار باشد؛ ازطرف دیگر، بالا بودن نرخ تورم برای دو سال پیاپی 1397 و 1398 و همچنین پیشبینی تورم بالای 25 درصد برای سال 1399 نیز موجب شده است تا بنگاههای بسیاری توانایی ادامه فعالیت خود را از دست بدهند. با این حال پیشبینی میشد که بدون کرونا، اقتصاد ایران در سال 1399 رشد مثبت غیرنفتی (هرچند اندک) را ثبت کند.
نااطمینانیهای کرونا
شیوع کرونا ویروس جدید (کووید19)از انتهای سال 1398 و تداوم آن در سال 1399، اقتصاد ایران را در یک وضعیت رکود همراه با نااطمینانی قرار داده است. کاهش تقاضا برای صادرات محصولات ایران (و به طورکلی کاهش تجارت جهانی) تقاضای کل را ازطرف تجارت خارجی متأثر میکند. در بخش داخلی نیز تقاضای کل را هم بهدلیل کاهش درآمد خانوار و هم کاهش برخی کالاها و خدمات که به شیوع بیشتر ویروس منجر میشوند (مانند حمل ونقل، رستوران و هتلداری، پوشاک و...) تحت تأثیر قرارمیدهد. از طرف دیگر عرضه کل اقتصاد نیز بهدلیل اختلال در شبکه تأمین مواد اولیه و محدودیت فعالیت برخی از واحدهای صنفی، با شوک عرضه مواجه شده است.
در کنار همه این موارد که رکود بویژه در فصل بهار را به همراه خواهد داشت، نااطمینانی از شرایط در آینده، بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر از آثار رکودی اولیه است. هنوز هیچ برآورد دقیقی صورت نگرفته که آیا شیوع ویروس کرونا در شروع فصل گرما متوقف خواهد شد یا خیر؟ اقتصاد کشور تا چه زمان درگیر کنترل شیوع این ویروس خواهد بود؟ در پاسخ به این سؤالها، مدلسازیهای متعددی صورت گرفته که در آنها تلاش شده است تا تحت سناریوهای متفاوت، ماندگاری شیوع در کشور و همچنین میزان مبتلایان و مرگ ومیر را مشخص کند.
صرفنظر از میزان شیوع تحت سناریوهای مختلف آنچه مشخص است آن است که چه با کنترل بیماری تا چند ماه آینده و چه در صورت عدم کنترل و تداوم آن تا پایان سال، اقتصاد ایران تا پایان سالجاری درگیر تبعات اقتصادی ناشی از این ویروس خواهد بود.
2 تا 6 میلیون نفر بیکار میشوند
نتایج بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد تحت سناریوهای مختلف بین 7.5 تا ۱۱ درصد از ستانده اقتصاد درنتیجه شیوع ویروس کرونا کاهش خواهد یافت. همچنین بین 2 میلیون و 870 هزار تا 6 میلیون و 431 هزار نفر از شاغلان فعلی، متأثر از شیوع ویروس شغل خود را از دست خواهند داد.
کم درآمدها در فشار بیشتر
ارزیابی آثار اقتصادی شیوع ویروس کرونا بر وضعیت معیشت خانوار نشان میدهد که هر چند همه گروههای درآمدی از وضعیت جدید متأثر خواهند شد، اما تأثیرپذیری دهکهای پایین (محرومتر) بیشترخواهد بود. بررسی وضعیت اشتغال دهکهای پایین نشان میدهد، درحالی که حدود 73 درصد ازخانوارهای دهک اول و 83 درصد از خانوارهای دهک دوم دارای حداقل یک نفر شاغل هستند، اما تنها در حدود 13 درصد از خانوارهای دهک اول و 24 درصد از خانوارهای دهک دوم، هزینه بیمه بازنشستگی در سال 1397 پرداخت کرده و تحت پوشش بیمه (غیردرمانی) هستند. این در حالی است که این نسبت در دهک دهم (ثروتمندتر) 35 درصد است. این موضوع به آن معناست که حمایتهایی که از بنگاه بهصورت بخشودگی سهم بیمه کارفرما و کارگر یا حمایتهایی از نوع پرداخت بیمه بیکاری، ضریب اصابت پایینی به دهکهای پایین درآمدی داشته و بیشترین حمایت را از دهکهای متوسط و بالا به عمل خواهد آورد.
این نکته زمانی اهمیت بیشتری مییابد که توجه داشته باشیم هرگونه حمایتی در شرایط فعلی، با احتمال زیاد از منابع تورم زا تأمین شده و در نتیجه به قیمت تحمیل تورم به اقتصاد خواهد بود. بنابراین اگرحمایتها معطوف به نیروی کار رسمی باشد، بخش زیادی از نیروی کار که عمدتاً در دهکهای پایین درآمدی قرار دارند، بیبهره خواهند بود. در این صورت نتیجه این خواهد شد که از دهکهای میانی و بالایی با هزینه تحمیل تورم به کل جامعه و بخصوص دهکهای پایینی، حمایت کردهایم.
حمایت پلکانی بهترین روش
بنابراین در شرایط فعلی بهینهترین شیوه حمایت که بتواند موفقیت طرح فاصلهگذاری اجتماعی را تضمین کند ، اولویت قرار دادن حمایت از خانوار برای تأمین معیشت است. این حمایت میتواند بهصورت پلکانی باشد، یعنی به جای آنکه بخشی از جامعه مشمول دریافت حمایت شده و بخشی حذف شوند، میزان حمایت براساس درآمد، از حدی بالاتر از مقادیر تعیین شده، بهصورت پلکانی کاهش یابد. اجرای این نوع از حمایت با استفاده از پایگاه رفاه ایرانیان (وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) و با پذیرش درصدی از خطا، قابل انجام است.
در صورت اصرار بر وجود حمایت مستقیم از کسب وکارهای کوچک و متوسط و اصناف و مشاغل آسیب دیده از کرونا، مناسبتر آن است که این حمایتها مبتنی بر دادهها و اطلاعات منتج از عملکرد آنها و به طور خاص براساس اطلاعات پایانههای فروشگاهی (POS)این مشاغل صورت گیرد.
عدم تحقق 185 هزار میلیارد تومانی بودجه
در این گزارش آمده است که نرخ تورم که از سال 1397 روندی فزاینده به خود گرفته بود و در شهریورماه سال 98 رکورد 43 درصدی را ثبت کرد، روندی نزولی به خود گرفت و در انتهای سال گذشته به حدود 35 درصد رسید. بااین حال حتی بدون شیوع بیماری کرونا کسری بودجه قابل توجه دولت مهمترین تهدید تورمی سالجاری بود. نتایج برآوردها نشان میدهد با فرض صادرات 400 هزار بشکه و قیمت 40 دلار برای نفت ایران (که با توجه به شرایط فعلی بازار نفت، خوشبینانه به نظر میرسد) بدون در نظر گرفتن کسری مربوط به تأمین ارز ترجیحی برای واردات کالای اساسی و با در نظر داشتن تحقق صد درصدی منابع استقراض شده از صندوق توسعه ملی در تبصره 4 قانون بودجه سال 99، عدم تحقق منابع بودجه در سالجاری، حدود 150 هزار میلیارد تومان خواهد بود. علاوه بر عدم تحققهای مذکور در صورت صادرات 400 هزار بشکهای نفت خام و دریافت 40 دلار برای هر بشکه صادرات نفت در سال 99، برای تأمین 10.5 میلیارد دلار ارز ترجیحی واردات کالاهای اساسی، دولت با کسری حدود 35 هزار میلیارد تومانی مواجه خواهد بود. درمجموع برآورد عدم تحقق منابع بودجه سالجاری رقمی حدود 185 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
درهمین زمینه مرکز پژوهشهای مجلس، در گزارشی به بررسی ابعاد اقتصاد کلان شیوع ویروس کرونا در کشور پرداخته است. براساس این گزارش اقتصاد ایران در حالی با مشکل شیوع بیماری کرونا مواجه شده که دو سال سخت 1397 و 1398 را پشت سر گذاشته است.
هرچند کاهش تشکیل سرمایه ثابت در اقتصاد ایران سبب شده است تا ظرفیت تولید بالقوه اقتصاد کاهش یابد و دستیابی به سطح رفاه سال 1390 و پیش از آن دشوار باشد؛ ازطرف دیگر، بالا بودن نرخ تورم برای دو سال پیاپی 1397 و 1398 و همچنین پیشبینی تورم بالای 25 درصد برای سال 1399 نیز موجب شده است تا بنگاههای بسیاری توانایی ادامه فعالیت خود را از دست بدهند. با این حال پیشبینی میشد که بدون کرونا، اقتصاد ایران در سال 1399 رشد مثبت غیرنفتی (هرچند اندک) را ثبت کند.
نااطمینانیهای کرونا
شیوع کرونا ویروس جدید (کووید19)از انتهای سال 1398 و تداوم آن در سال 1399، اقتصاد ایران را در یک وضعیت رکود همراه با نااطمینانی قرار داده است. کاهش تقاضا برای صادرات محصولات ایران (و به طورکلی کاهش تجارت جهانی) تقاضای کل را ازطرف تجارت خارجی متأثر میکند. در بخش داخلی نیز تقاضای کل را هم بهدلیل کاهش درآمد خانوار و هم کاهش برخی کالاها و خدمات که به شیوع بیشتر ویروس منجر میشوند (مانند حمل ونقل، رستوران و هتلداری، پوشاک و...) تحت تأثیر قرارمیدهد. از طرف دیگر عرضه کل اقتصاد نیز بهدلیل اختلال در شبکه تأمین مواد اولیه و محدودیت فعالیت برخی از واحدهای صنفی، با شوک عرضه مواجه شده است.
در کنار همه این موارد که رکود بویژه در فصل بهار را به همراه خواهد داشت، نااطمینانی از شرایط در آینده، بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر از آثار رکودی اولیه است. هنوز هیچ برآورد دقیقی صورت نگرفته که آیا شیوع ویروس کرونا در شروع فصل گرما متوقف خواهد شد یا خیر؟ اقتصاد کشور تا چه زمان درگیر کنترل شیوع این ویروس خواهد بود؟ در پاسخ به این سؤالها، مدلسازیهای متعددی صورت گرفته که در آنها تلاش شده است تا تحت سناریوهای متفاوت، ماندگاری شیوع در کشور و همچنین میزان مبتلایان و مرگ ومیر را مشخص کند.
صرفنظر از میزان شیوع تحت سناریوهای مختلف آنچه مشخص است آن است که چه با کنترل بیماری تا چند ماه آینده و چه در صورت عدم کنترل و تداوم آن تا پایان سال، اقتصاد ایران تا پایان سالجاری درگیر تبعات اقتصادی ناشی از این ویروس خواهد بود.
2 تا 6 میلیون نفر بیکار میشوند
نتایج بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد تحت سناریوهای مختلف بین 7.5 تا ۱۱ درصد از ستانده اقتصاد درنتیجه شیوع ویروس کرونا کاهش خواهد یافت. همچنین بین 2 میلیون و 870 هزار تا 6 میلیون و 431 هزار نفر از شاغلان فعلی، متأثر از شیوع ویروس شغل خود را از دست خواهند داد.
کم درآمدها در فشار بیشتر
ارزیابی آثار اقتصادی شیوع ویروس کرونا بر وضعیت معیشت خانوار نشان میدهد که هر چند همه گروههای درآمدی از وضعیت جدید متأثر خواهند شد، اما تأثیرپذیری دهکهای پایین (محرومتر) بیشترخواهد بود. بررسی وضعیت اشتغال دهکهای پایین نشان میدهد، درحالی که حدود 73 درصد ازخانوارهای دهک اول و 83 درصد از خانوارهای دهک دوم دارای حداقل یک نفر شاغل هستند، اما تنها در حدود 13 درصد از خانوارهای دهک اول و 24 درصد از خانوارهای دهک دوم، هزینه بیمه بازنشستگی در سال 1397 پرداخت کرده و تحت پوشش بیمه (غیردرمانی) هستند. این در حالی است که این نسبت در دهک دهم (ثروتمندتر) 35 درصد است. این موضوع به آن معناست که حمایتهایی که از بنگاه بهصورت بخشودگی سهم بیمه کارفرما و کارگر یا حمایتهایی از نوع پرداخت بیمه بیکاری، ضریب اصابت پایینی به دهکهای پایین درآمدی داشته و بیشترین حمایت را از دهکهای متوسط و بالا به عمل خواهد آورد.
این نکته زمانی اهمیت بیشتری مییابد که توجه داشته باشیم هرگونه حمایتی در شرایط فعلی، با احتمال زیاد از منابع تورم زا تأمین شده و در نتیجه به قیمت تحمیل تورم به اقتصاد خواهد بود. بنابراین اگرحمایتها معطوف به نیروی کار رسمی باشد، بخش زیادی از نیروی کار که عمدتاً در دهکهای پایین درآمدی قرار دارند، بیبهره خواهند بود. در این صورت نتیجه این خواهد شد که از دهکهای میانی و بالایی با هزینه تحمیل تورم به کل جامعه و بخصوص دهکهای پایینی، حمایت کردهایم.
حمایت پلکانی بهترین روش
بنابراین در شرایط فعلی بهینهترین شیوه حمایت که بتواند موفقیت طرح فاصلهگذاری اجتماعی را تضمین کند ، اولویت قرار دادن حمایت از خانوار برای تأمین معیشت است. این حمایت میتواند بهصورت پلکانی باشد، یعنی به جای آنکه بخشی از جامعه مشمول دریافت حمایت شده و بخشی حذف شوند، میزان حمایت براساس درآمد، از حدی بالاتر از مقادیر تعیین شده، بهصورت پلکانی کاهش یابد. اجرای این نوع از حمایت با استفاده از پایگاه رفاه ایرانیان (وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) و با پذیرش درصدی از خطا، قابل انجام است.
در صورت اصرار بر وجود حمایت مستقیم از کسب وکارهای کوچک و متوسط و اصناف و مشاغل آسیب دیده از کرونا، مناسبتر آن است که این حمایتها مبتنی بر دادهها و اطلاعات منتج از عملکرد آنها و به طور خاص براساس اطلاعات پایانههای فروشگاهی (POS)این مشاغل صورت گیرد.
عدم تحقق 185 هزار میلیارد تومانی بودجه
در این گزارش آمده است که نرخ تورم که از سال 1397 روندی فزاینده به خود گرفته بود و در شهریورماه سال 98 رکورد 43 درصدی را ثبت کرد، روندی نزولی به خود گرفت و در انتهای سال گذشته به حدود 35 درصد رسید. بااین حال حتی بدون شیوع بیماری کرونا کسری بودجه قابل توجه دولت مهمترین تهدید تورمی سالجاری بود. نتایج برآوردها نشان میدهد با فرض صادرات 400 هزار بشکه و قیمت 40 دلار برای نفت ایران (که با توجه به شرایط فعلی بازار نفت، خوشبینانه به نظر میرسد) بدون در نظر گرفتن کسری مربوط به تأمین ارز ترجیحی برای واردات کالای اساسی و با در نظر داشتن تحقق صد درصدی منابع استقراض شده از صندوق توسعه ملی در تبصره 4 قانون بودجه سال 99، عدم تحقق منابع بودجه در سالجاری، حدود 150 هزار میلیارد تومان خواهد بود. علاوه بر عدم تحققهای مذکور در صورت صادرات 400 هزار بشکهای نفت خام و دریافت 40 دلار برای هر بشکه صادرات نفت در سال 99، برای تأمین 10.5 میلیارد دلار ارز ترجیحی واردات کالاهای اساسی، دولت با کسری حدود 35 هزار میلیارد تومانی مواجه خواهد بود. درمجموع برآورد عدم تحقق منابع بودجه سالجاری رقمی حدود 185 هزار میلیارد تومان خواهد بود.

مصائب خواهر «اون» برای جانشینی
زهره صفاری
خبرنگار
درست از زمانی که «کیم جونگ اون» در مراسم ملی کشورش ظاهر نشد و گمانههایی درباره وضعیت سلامت رهبر جوان کرهشمالی سر زبانها افتاد، «کیم یو جونگ»، خواهر کوچکتر او مورد توجه جهانی قرار گرفت.گرچه «مون چانگ این»، مشاور رئیس جمهوری کرهجنوبی اوایل هفته به «فاکس نیوز» گفته بود که «کیم» زنده و سلامت است اما همچنان این شائبهها مسأله رهبری در کشور هستهای و منزوی کرهشمالی را پررنگ میکند.
در همین ارتباط «مایکل مادن»، کارشناس امریکایی مستقر در پیونگ یانگ به «فایننشال تایمز» میگوید: «کیم یو جونگ» 32 ساله محبوب پدرش «کیم یونگ ایل» بود. به طوری که «ایل» همواره هوش او را تحسین میکرد و با اینکه پسر نبود اما او را از نوجوانی تحت نظر «کیم کی نام» استاد بزرگ کرهشمالی برای جانشینی آماده میکرد. او تنها دختری در کرهشمالی بود که استاد بزرگ در حوزه سیاست داشت. خانم «کیم» همواره در جلسات مهم حضور دارد و یکی از عوامل تأثیرگذار در نشستهای کره شمالی با «شی جین پینگ»، رهبر چین بهشمار میرود.
گرچه «کیم یو جونگ» با حضور در بازیهای المپیک زمستانی 2018 سئول، بهعنوان نخستین فرستاده کرهشمالی پساز جنگ دو کره به سرزمین همسایه جنوبی بیش از گذشته شناخته شد اما به باور ناظران او در عین حمایت از برادرش، پشت پرده تمامی تصمیمات مهم کرهشمالی از جمله ملاقات با دونالد ترامپ قرار دارد.
از سوی دیگر بسیاری از تحلیلگران معتقدند با توجه به نسبت خونی «کیم یو جونگ» با «کیم ایل سونگ»، بنیانگذار انقلاب کرهشمالی، او مورد وثوق حامیان دولت این کشور نیز است. «بروس کلینگنر»، تحلیلگر سابق سازمان سیا بر این باور است که با نگاهی واقعبینانه میتوان دریافت که باوجود موضع سخت فرهنگ مردسالاری کنفوسیوس، اما خانم «کیم» در سالهای اخیر اختیارات زیادی در کشورش به دست آورده است.
سناریوهای احتمالی
در موضوع جانشینی «کیم جونگ اون»، فرضیه قوی، رهبری جمعی با محوریت خانم «کیم» در کرهشمالی است. چراکه به باور ناظران پساز تجربه جانشینی شتابزده «اون» در سال 2011، نباید سناریوی مشابهی درباره خواهر او نیز شکل بگیرد. اما در عین حال تحلیلگران معتقدند خانم «کیم» تنها زمانی شانس جانشینی را خواهد داشت که به رهبری جمعی تن بدهد. در این شرایط «چوئه ریونگ هائه»، سیاستمدار ارشد و همپیمان قدیمی «کیم جونگ ایل» و فرمانده ارتش کرهشمالی به احتمال فراوان معاونت او را برعهده میگیرد. اما در این راه، خانم «کیم» نباید «کیم پیونگ ایل»، عموی 65 ساله ناتنیاش را که پس از 4 سال زندگی سیاسی در اروپا، به پیونگ یانگ بازگشته، نادیده بگیرد. «تائه یونگ هو»، دیپلمات ارشد سابق کرهشمالی معتقد است:«با وجود غیبت طولانی «کیم پیونگ ایل» اما هنوز بسیاری از مقامات ارشد با خام و بیتجربه خواندن «کیم یو جونگ»، عموی او را ترجیح میدهند.»
از طرف دیگر با وجود همه مخالفتها درباره حضور یک رهبر زن در رأس کره شمالی، نام «کیم جونگ چول»، برادر بزرگ «اون»نیز مطرح شده است که البته با توجه به تمایلات او به موسیقی چندان برای کشورش گزینه قابل اعتنایی نخواهد بود. «کلینگنر»، تحلیلگر سابق سازمان سیا معتقد است: «کرهشمالی بهدنبال رهبری پرتنش نیست چراکه جانشین «اون» شاید بتواند جنگ قدرت را بسرعت پایان دهد اما در دراز مدت مقامات ارشد مشکلاتی را برایش ایجاد میکنند.» «دویئون کیم»؛ کارشناس بحرانهای بینالمللی اندیشکده سئول، نیز معتقد است: «اگر خانم «کیم»، برنامهای برای حکومتداری یا برداشتن احکام مطرود کشور نداشته باشد، گرفتار جنگ قدرت میشود.»

آزادسازی سهام عدالت
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور ابلاغیهای ضمن موافقت با درخواست رئیسجمهوری برای آزادسازی سهام عدالت و با اشاره به نقش سهام عدالت در گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوادههای کم درآمد، موارد سهگانهای را به عنوان امور لازم الرعایه در این واگذاریها مورد تأکید قرار دادند و خاطرنشان کردند: دولت هر چه زودتر اقدامات مقتضی را به عمل آورد تا مردم سریعتر از منافع سهام خود بهرهمند شوند. به گزارش ایسنا، متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درپی تصمیم واگذاری درصدی از سهام اصل ۴۴ قانون اساسی در قالب سهام عدالت با هدف گسترش عدالت اجتماعی و توانمندسازی خانوارهای کم درآمد، انتظار این بود که توسط مسئولین مربوط در دولتهای مختلف با اجرای دقیق مواد ۸ گانه ابلاغی ۱۳۸۵/۴/۱۲ هرچه سریعتر مقدمات لازم برای آزادسازی سهام عدالت و واگذاری تعیین قیمت آن به بورس فراهم گردیده و آییننامههای اجرایی تهیه و به اجرا درآید. در هر صورت با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و عزم دولت برای عمل به تکالیفی که به عهده اوست، با آزادسازی سهام عدالت با رعایت امور زیر، موافقت میشود: دارندگان سهام عدالت مجازند در محدوده زمانی مشخص مالکیت مستقیم سهام شرکتهای سرمایهپذیر را انتخاب نمایند و به تناسب، نقش مدیریتی خود را ایفا کنند.
مقررات مورد نیاز جهت انتقال سهام به صاحبان سهام عدالت توسط شورایعالی بورس تدوین و تصویب شود. این مصوبات برای کلیه دستگاههای اجرایی لازمالاجراست.
نسبت به سهام باقیمانده در شرکتهای سرمایهگذاری استانی، شورایعالی بورس موظف است ضمن تشویق ماندگاری صاحبان سهام در شرکتهای مذکور، از طریق مبادی ذیربط هرچه زودتر زمینهی ورود آن شرکتها را در بورس فراهم نماید. با توجه به تأخیری که در طول زمان نسبت به تحقق اهداف واگذاری این سهام پیش آمده است، و به دلیل ضرورت بهرهمندی هرچه سریعتر مردم از منافع سهام خود، لازم است دولت محترم هرچه زودتر اقدامات مقتضی در جهت تحقق موارد مذکور در بندهای سه گانه فوق را بهعمل آورد.
سیّد علی خامنهای / ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
آزادسازی سهام عدالت
-
فرصتی برای گرامیداشت هزاران سال فرهنگ تمدن و هنر ایرانیان
-
کرانه شکوه
-
این دریا از متن زندگی ایرانیان جدا نمیشود
-
چشم درچشم تا بدرقه خاموش
-
تأثیر پدیده کرونا بر سبک زندگی
-
خلیج فارس و صلح
-
وجوه بدبینانه و خوش بینانه ایده پمپئو
-
خلیج فارس؛ نامی طبیعی در پهنه تاریخی
-
مردم به دانش و تخصص احترام گذاشتند
-
عرضه اموال بانکها در بورس در قالب ETF
-
دستمزد کارگران زیر خط معیشت
-
امتحانات نهایی ١٠ یا ١٧ خرداد آغاز میشود
-
کرونا 2 تا 6 میلیون نفر را بیکار میکند
-
مصائب خواهر «اون» برای جانشینی
-
آزادسازی سهام عدالت

اخبارایران آنلاین