
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخن روز
پیامبر اکرم (ص):
نشان منافق سه چیز است: سخن به دروغ بگوید،از وعده تخلف کند،در امانت خیانت نماید.
صحیح مسلم، کتاب الایمان، ح 89.

تقدیر از عالم مجاهد و خستگی ناپذیر
لوح تقدیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به پاس ۴۰ سال فعالیت و خدمت به قرآن کریم، تقدیم حجتالاسلام و المسلمین «محسن قرائتی» شد. حضور ارزشمند و پرافتخار حضرتعالی در آیین اختتامیه چهاردهمین دوره مسابقات قرآنی سراسری مدهامّتان، موجب سربلندی و خرسندی دستاندرکاران این رویداد مهم قرآنی گردید. معلمی درسهایی از قرآن، ارائه هزاران ساعت برنامه صوتی و تصویری از تفسیر قرآن، نگارش مجموعه وزین و ارزشمند تفسیر نور و ده ها عنوان کتاب دیگر که از نظر مخاطب و شمارگان به یکی از پرخوانندهترین و پرتعدادترین نشریات کشور تبدیل شد، تنها گوشهای از خدمات ارزشمندتان میباشد که موجب گردید تا رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) از مقام شامختان بهعنوان «عالم مجاهد و خستگیناپذیر» یاد نمایند. اینجانب فرصت را غنیمت شمرده، مراتب سپاس، تقدیر و تشکر خود را به پاس عمری تلاش بیوقفه و بیشائبه حضرتعالی در توسعه، ترویج و تفسیر قرآن کریم، خدمتتان اعلام مینمایم.
بخشی از پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
به پاس ۴۰ سال فعالیت حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی

خاموشی صدای ایل و لالایی
محمد رضا درویشی
آهنگساز و پژوهشگر موسیقی
پروین بهمنی را ازسالها قبل میشناسم، پژوهشگر فرهنگ و موسیقی قشقایی ایران، هنرمندی برخاسته از طایفه ایل «عَمَلِه» یکی از بزرگترین طایفههای ایل قشقایی. البته باید بگویم بانو بهمنی علاوه بر پژوهشهای بسیار و ارزشمند روی موسیقی و فرهنگ قشقایی، در شرایط امروز تنها فردی بود که نسبت به این موسیقی اشراف وآگاهی بسیار داشت و توانست این هنر زیبا را بدرستی به جامعه معرفی کند.
اما درمعرفی این موسیقی اصیل باید بگویم پروین بهمنی پای ثابت همه جشنوارههای موسیقی نواحی ایران بود و با علاقه بسیار و تعصبی که به هنرش داشت با حضوردرجشنوارههای مختلف حتی بهعنوان داور از موسیقی سرزمین خود که از بزرگترین ایلهای ایران است حمایت کرد.
ایل قشقایی ازایلهای مهاجر محسوب میشوند و نظرهای مختلفی درخصوص مبدأ مهاجرت آنها وجود دارد، برخیها معتقدند این ایل ازمنطقه گنجه آمدهاند والبته باید بگویم این کوچ دریک زمان واحد نبوده و در طول زمان صورت گرفته است و نکته دیگر اینکه در کنار انواع مختلف ترک زبانان در ایران همچون ترکی ترکمنی، ترکی آذری، ترکی شمال خراسان و...، در ایل قشقاییها هم ترک زبانان وجود دارند.موضوع دیگر این است که خود موسیقی قشقایی به انواع مختلف تقسیم میشود مانند موسیقی چنگیها که شامل نوازندگان کرنا، سُرنا و نَقاره هستند و دیگر موسیقی عاشیقی قشقایی که در قدیم «چگور» مینواختند و آخرین نوازنده این ساز، خانی بهنام صمصام بود که به مرور زمان به فراموشی سپرده شد وبعد از آن عاشیقها به نواختن کمانچه روی آوردند.
نوع دیگر موسیقی قشقایی موسیقی ساربانی نام دارد که توسط ساربانها با ساز نی نواخته میشد که این نوع موسیقی هم تقریباً منسوخ شده والبته موسیقی عاشیقهای قشقایی هم تا حدودی از بین رفته و آنچه که باقی مانده موسیقی چنگیها است یعنی نوازندگان کرنا و نقاره که بشدت این نوع موسیقی متداول است اما آنچه که خانم بهمنی اجرا میکرد حاصل اشرافی بود که بر این سه نوع موسیقی داشت و نکته مهم دیگر اینکه آهنگهای زنان قشقایی مانند انواع لالایی ها، خود بخشی مستقل از موسیقی قشقایی بود و همچنان اندکی از آن باقی مانده است که مهمترین راوی آن پروین بهمنی بود.
بانو پروین بهمنی جایگاه بزرگی در موسیقی ایران دارد و نسل جوان بایستی مانند موسیقی دیگر مناطق کشورمان عنایتی به موسیقی گذشته سرزمین خود داشته باشند و در حفظ این موسیقیهای اصیل و کهن تلاش بیشتری انجام بدهند. درآخر باید بگویم پروین بهمنی مهمترین اجرا کننده موسیقی قشقایی بود که از بین ما رفت و امروز یک تعداد جوان ماندهاند که باید همت کنند وراه او را ادامه بدهند.
آهنگساز و پژوهشگر موسیقی
پروین بهمنی را ازسالها قبل میشناسم، پژوهشگر فرهنگ و موسیقی قشقایی ایران، هنرمندی برخاسته از طایفه ایل «عَمَلِه» یکی از بزرگترین طایفههای ایل قشقایی. البته باید بگویم بانو بهمنی علاوه بر پژوهشهای بسیار و ارزشمند روی موسیقی و فرهنگ قشقایی، در شرایط امروز تنها فردی بود که نسبت به این موسیقی اشراف وآگاهی بسیار داشت و توانست این هنر زیبا را بدرستی به جامعه معرفی کند.
اما درمعرفی این موسیقی اصیل باید بگویم پروین بهمنی پای ثابت همه جشنوارههای موسیقی نواحی ایران بود و با علاقه بسیار و تعصبی که به هنرش داشت با حضوردرجشنوارههای مختلف حتی بهعنوان داور از موسیقی سرزمین خود که از بزرگترین ایلهای ایران است حمایت کرد.
ایل قشقایی ازایلهای مهاجر محسوب میشوند و نظرهای مختلفی درخصوص مبدأ مهاجرت آنها وجود دارد، برخیها معتقدند این ایل ازمنطقه گنجه آمدهاند والبته باید بگویم این کوچ دریک زمان واحد نبوده و در طول زمان صورت گرفته است و نکته دیگر اینکه در کنار انواع مختلف ترک زبانان در ایران همچون ترکی ترکمنی، ترکی آذری، ترکی شمال خراسان و...، در ایل قشقاییها هم ترک زبانان وجود دارند.موضوع دیگر این است که خود موسیقی قشقایی به انواع مختلف تقسیم میشود مانند موسیقی چنگیها که شامل نوازندگان کرنا، سُرنا و نَقاره هستند و دیگر موسیقی عاشیقی قشقایی که در قدیم «چگور» مینواختند و آخرین نوازنده این ساز، خانی بهنام صمصام بود که به مرور زمان به فراموشی سپرده شد وبعد از آن عاشیقها به نواختن کمانچه روی آوردند.
نوع دیگر موسیقی قشقایی موسیقی ساربانی نام دارد که توسط ساربانها با ساز نی نواخته میشد که این نوع موسیقی هم تقریباً منسوخ شده والبته موسیقی عاشیقهای قشقایی هم تا حدودی از بین رفته و آنچه که باقی مانده موسیقی چنگیها است یعنی نوازندگان کرنا و نقاره که بشدت این نوع موسیقی متداول است اما آنچه که خانم بهمنی اجرا میکرد حاصل اشرافی بود که بر این سه نوع موسیقی داشت و نکته مهم دیگر اینکه آهنگهای زنان قشقایی مانند انواع لالایی ها، خود بخشی مستقل از موسیقی قشقایی بود و همچنان اندکی از آن باقی مانده است که مهمترین راوی آن پروین بهمنی بود.
بانو پروین بهمنی جایگاه بزرگی در موسیقی ایران دارد و نسل جوان بایستی مانند موسیقی دیگر مناطق کشورمان عنایتی به موسیقی گذشته سرزمین خود داشته باشند و در حفظ این موسیقیهای اصیل و کهن تلاش بیشتری انجام بدهند. درآخر باید بگویم پروین بهمنی مهمترین اجرا کننده موسیقی قشقایی بود که از بین ما رفت و امروز یک تعداد جوان ماندهاند که باید همت کنند وراه او را ادامه بدهند.

«قهرمان» نماینده سینمای ایران در اسکار شد
فرهنگی/ به فاصله 9 روز مانده به پایان مهلت مقرر، تکلیف نماینده سینمای ایران در نود و چهارمین دوره جوایز اسکار مشخص شد و همانطور که پیشبینی میشد «قهرمان» برای رقابت در بخش بهترین فیلم بلند بینالمللی اسکار 2022 انتخاب شد. هیأت معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار، پس از یک دوره 5 ساله بار دیگر فیلم جدیدی از اصغر فرهادی را به عنوان نماینده ایران معرفی کرده است. سال 2021 «خورشید» مجید مجیدی، سال 2020 مستند «در جست و جوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کوروش عطایی، سال 2019 «بدون تاریخ بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند، سال 2018 «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار نمایندگان سینمای ایران در بخش فیلمهای غیرانگلیسی زبان بودند. این پنجمین حضور فرهادی به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار است. فرهادی در سالهای 2012 و 2017 با فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» برنده جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اسکار شده بود.
شایستگیهای «قهرمان»
«قهرمان» در حالی به عنوان بیست و هفتمین نماینده سینمای ایران در اسکار معرفی میشود که دیگر رقبای این فیلم در گمانهزنیهای رسانهای یعنی «جنایت بیدقت» شهرام مکری و «قصیده گاو سفید» بهتاش صناعیها جایی در فهرست نهایی نداشت. فارغ از شایستگیهای کیفی، سوابق تأثیرگذار در مجامع جهانی (موفقیت در جشنواره کن و کسب جایزه بزرگ این رویداد)، بازخوردهای مثبت بینالمللی و برخورداری از پخشکننده بینالمللی قدرتمندی چون کمپانی فرانسوی ممنتو و همچنین آمازون به عنوان پخش کننده و برنامهریزی برای اکران گسترده آن در امریکا اگرچه انتخاب و حتی شانس فیلم «قهرمان» در اسکار را قابل انتظار کرده است اما همچون هر انتخابی جای خالی برخی آثار در فهرست نهایی با برخی گلایهها همراه بود. ضمن اینکه برخلاف رسم معمول و البته همچون سال گذشته پروسه اطلاعرسانی درباره معرفی فیلم منتخب متفاوت بود و از معرفی هیأت انتخاب و لیست 12 گانه اولیه خبری نبود بلکه همزمان با اعلام نماینده سینمای ایران، سه فیلم لیست نهایی اعلام شد. طبق گفتههای رائد فریدزاده، مدیر امور بینالملل فارابی کمیته تشکیل شده زیر نظر این نهاد، از میان سه فیلم «دشت خاموش» ساخته احمد بهرامی، «بندر بند» ساخته منیژه حکمت و «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی، رأی به انتخاب فیلم آقای فرهادی دادند. امسال به دلیل گسترش کرونا قوانین تازهای برای بخش بهترین فیلم بین الملل وضع شده که براساس آن فیلم نماینده هر کشور می تواند به جای کشور مبدأ در هر کشوری (بجز امریکا) اکران شده باشد. بر این اساس فیلمهایی که در ایران اکران نشدهاند میتوانستند نماینده سینمای کشورمان در اسکار باشند. امسال هیأت انتخاب از هنرمندان پیشنهادی خانه سینما شامل محمدعلی نجفی کارگردان و رئیس هیأتمدیره خانه سینما، پریوش نظریه بازیگر، مهدی سجادهچی فیلمنامهنویس، محمدمهدی عسگرپور کارگردان و دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر، شادمهر راستین فیلمنامهنویس، فریدون جیرانی فیلمنامهنویس و کارگردان، رسول صدرعاملی تهیهکننده و کارگردان و رامین حیدری فاروقی کارگردان و رائد فریدزاده دبیر شورای بینالملل ومعاون بینالملل بنیاد سینمایی فارابی تشکیل شد.
استقبال رسانههای سینمایی جهان از انتخاب نماینده سینمای ایران
همزمان با اعلام رسمی نام «قهرمان» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار، کمپانی آمازون استودیوز از اولین پوستر امریکایی فیلم قهرمان رونمایی و اعلام کرد :«ما هیجان زده هستیم که اعلام کنیم فیلم ستایش شده «قهرمان»، به نویسندگی و کارگردانی اصغر فرهادی انتخاب رسمی ایران برای جوایز اسکار امسال خواهد بود. «قهرمان» به زودی در سینماهای امریکا اکران میشود.» انتخاب قهرمان به عنوان نماینده سینمایی ایران در جوایز اسکار مورد توجه رسانههای سینمایی دنیا قرار گرفت. طبق گزارش سینما دیلی، هالیوود ریپورتر و ورایتی از جمله رسانههایی بودند که با پوشش خبر انتخاب فیلم فرهادی نوشتند که فرهادی همین حالا با دو اسکار جایگاه ویژهای در تاریخ اسکار دارد اما اسکار سوم میتواند او را به جایگاه بسیار ویژهای برساند چون در آن صورت تنها فدریکو فلینی (که چهار اسکار فیلم خارجی دارد) از فرهادی اسکار بیشتری در بخش فیلم خارجی کسب کرده است.
در انتظار یک شب تاریخ ساز برای ایران
معرفی «قهرمان» به عنوان نماینده ایران در اسکار با استقبال اهالی فرهنگ و هنر همراه بود. سعید روستایی، روحالله حجازی، نوید محمدزاده، حبیب رضایی، سارا بهرامی، پریناز ایزدیار، سهراب پورناظری و ... از جمله هنرمندانی بودند که با بازنشر پوستر بینالمللی این فیلم، برای درخشش این فیلم در اسکار آرزوی موفقیت کردند. لیست اولیه (Shortlist) آثار حاضر در اسکار 2022 قرار است روز 21 دسامبر 2021 (۳۰ آذر ۱۴۰۰) معرفی شود. نامزدها در روز 8 فوریه 2022 ( ۱۹ بهمن) اعلام خواهند شد و نود و چهارمین اسکار در 27 مارس 2022 (۷ فروردین1401) برگزار خواهد شد.

نقاشی از لحظه فروپاشی
علیرضا نراقی
منتقد سینما
فروپاشی در هنرهای نمایشی در واقع همان لحظه شکوفایی است. لحظه تغییر وضعیت از محدودیت به رهایی. تغییر اساساً با احساس آزادی همراه است؛ آنکه تغییر نمیکند هیچگاه از محدودیتها و رنجهایش رها نمیشود. تغییرات عمیق و انسان ساز البته همواره با شکلی از رنج و ویرانی همراه است. بهترین درامها در تاریخ تئاتر، سینما و سریالسازی آنهایی هستند که شکوفایی از درون یک فروپاشی عمیق و بزرگ را تصویر میکنند. اینگونه آثار به ما میآموزند که مقاومت و صبوری در رنجها ما را بالغ میکند. این وضعیت بسیار شبیه به زایش است؛ با صبر، حساسیت و درد فراوان همراه است اما لحظه زایش از بهترین لحظاتی است که زندگی به انسان عطا میکند، لحظهای که به تمام رنج و دردش به بودن ارزش و ژرفا میبخشد. شاید بههمین علت است که مهمترین تصویرگران رنجهای عمیق، به تجربیات فردی و چندلایگی درون زنان نزدیک میشوند، چرا که آنها زایش یا دستکم میل به زایش را به شکلی ملموس و فیزیکی زندگی میکنند.
کارل تئودور درایر، جان کاساویتس، راینر ورنر فاسبیندر، اینگمار برگمان، میکل آنجلو آنتونیونی و پدرو آلمادوار از جمله فیلمسازان مهمی هستند که ما را در تجربه لحظات فروپاشی و تولدی نو خاصه در یک زندگی زنانه غرق میکنند. برخی بدبیناند و به رنج نگاهی تراژیک و تقدیرگرا دارند و برخی خوشبینتر و به این لحظه فروپاشی از زاویهای انفسی و رهاییبخش نگاه میکنند.
پدرو آلمادوار فیلمساز مؤلف اسپانیایی با همان تخیل درخشان و رؤیامحور خود، سال گذشته و در اوج قرنطینه عمومی فیلمی سی دقیقهای ساخت به نام «صدای انسانی» که اینک برای عموم در دسترس است. این فیلم به نوعی چکیده سینمای او هم از جهت شخصیتپردازی و داستان گویی و هم از نظر نگرش استثنایی و درخشانش به تصاویر، رنگها و اشیا است. «صدای انسانی» اقتباسی از نمایشنامهای به همین نام نوشته ژان کوکتو است. آلمادوار با روایتی مینیمال اما تصویرسازی و میزانسنی باشکوه، که مثل همیشه به یک نقاشی عظیم و پرجزئیات میماند، نمایش تک نفره زنانهای با بازی و اجرای تیلدا سوئینتون ترتیب داده، تا بر لحظه فروپاشی، تغییر و رهایی حاصل از آن متمرکز شود. لحظهای که در آن زن ققنوسوار، از میان زبانههای آتش به روشنایی روز پا میگذارد.
زنی که خود را در فضایی بسته حبس کرده و هیچ نمی خورد جز روح خود از درون، در تنهایی و فشار روانی انتظار معشوق بیوفای خود را میکشد، اما معشوق هیچگاه نمیآید و او باید از این خواهش حضور دیگری رها گردد، وگرنه در این فروپاشی خواهد سوخت. زن تبری میخرد و در یک تئاتر بیتماشاگر و مونولوگی پرفراز و نشیب، رنج خود را واگویه میکند. او تمثیلوار بر لباس معشوق تبر میزند و او را به شکلی آیینی پشت سر میگذارد و با به آتش کشیدن فضای تنگی که در آن گیر افتاده به افقی تازه وارد میشود. آلمادوار به شکل یک متخصص در روحیات انسانی باز هم زیبایی شکوفایی پس از رنج را و الزام این رنج را برای کشف خود به ما یادآوری میکند و در کوتاهترین زمان برای مخاطب معنای زندگی را عصاره گیری میکند.
منتقد سینما
فروپاشی در هنرهای نمایشی در واقع همان لحظه شکوفایی است. لحظه تغییر وضعیت از محدودیت به رهایی. تغییر اساساً با احساس آزادی همراه است؛ آنکه تغییر نمیکند هیچگاه از محدودیتها و رنجهایش رها نمیشود. تغییرات عمیق و انسان ساز البته همواره با شکلی از رنج و ویرانی همراه است. بهترین درامها در تاریخ تئاتر، سینما و سریالسازی آنهایی هستند که شکوفایی از درون یک فروپاشی عمیق و بزرگ را تصویر میکنند. اینگونه آثار به ما میآموزند که مقاومت و صبوری در رنجها ما را بالغ میکند. این وضعیت بسیار شبیه به زایش است؛ با صبر، حساسیت و درد فراوان همراه است اما لحظه زایش از بهترین لحظاتی است که زندگی به انسان عطا میکند، لحظهای که به تمام رنج و دردش به بودن ارزش و ژرفا میبخشد. شاید بههمین علت است که مهمترین تصویرگران رنجهای عمیق، به تجربیات فردی و چندلایگی درون زنان نزدیک میشوند، چرا که آنها زایش یا دستکم میل به زایش را به شکلی ملموس و فیزیکی زندگی میکنند.
کارل تئودور درایر، جان کاساویتس، راینر ورنر فاسبیندر، اینگمار برگمان، میکل آنجلو آنتونیونی و پدرو آلمادوار از جمله فیلمسازان مهمی هستند که ما را در تجربه لحظات فروپاشی و تولدی نو خاصه در یک زندگی زنانه غرق میکنند. برخی بدبیناند و به رنج نگاهی تراژیک و تقدیرگرا دارند و برخی خوشبینتر و به این لحظه فروپاشی از زاویهای انفسی و رهاییبخش نگاه میکنند.
پدرو آلمادوار فیلمساز مؤلف اسپانیایی با همان تخیل درخشان و رؤیامحور خود، سال گذشته و در اوج قرنطینه عمومی فیلمی سی دقیقهای ساخت به نام «صدای انسانی» که اینک برای عموم در دسترس است. این فیلم به نوعی چکیده سینمای او هم از جهت شخصیتپردازی و داستان گویی و هم از نظر نگرش استثنایی و درخشانش به تصاویر، رنگها و اشیا است. «صدای انسانی» اقتباسی از نمایشنامهای به همین نام نوشته ژان کوکتو است. آلمادوار با روایتی مینیمال اما تصویرسازی و میزانسنی باشکوه، که مثل همیشه به یک نقاشی عظیم و پرجزئیات میماند، نمایش تک نفره زنانهای با بازی و اجرای تیلدا سوئینتون ترتیب داده، تا بر لحظه فروپاشی، تغییر و رهایی حاصل از آن متمرکز شود. لحظهای که در آن زن ققنوسوار، از میان زبانههای آتش به روشنایی روز پا میگذارد.
زنی که خود را در فضایی بسته حبس کرده و هیچ نمی خورد جز روح خود از درون، در تنهایی و فشار روانی انتظار معشوق بیوفای خود را میکشد، اما معشوق هیچگاه نمیآید و او باید از این خواهش حضور دیگری رها گردد، وگرنه در این فروپاشی خواهد سوخت. زن تبری میخرد و در یک تئاتر بیتماشاگر و مونولوگی پرفراز و نشیب، رنج خود را واگویه میکند. او تمثیلوار بر لباس معشوق تبر میزند و او را به شکلی آیینی پشت سر میگذارد و با به آتش کشیدن فضای تنگی که در آن گیر افتاده به افقی تازه وارد میشود. آلمادوار به شکل یک متخصص در روحیات انسانی باز هم زیبایی شکوفایی پس از رنج را و الزام این رنج را برای کشف خود به ما یادآوری میکند و در کوتاهترین زمان برای مخاطب معنای زندگی را عصاره گیری میکند.

کتابی خواندنی برای علاقه مندان موسیقی
«دِسَرکتِن» ساز کوبهای و جزو کهنترین سازهای بومی مازندران است که همچنین با نام نقاره نیز شناخته میشود. این ساز از قدیم در جشن و عروسیها یا مسابقات کشتی محلی «لوچو» نواخته میشد.
مهدی قلیزاده مؤلف کتابی با عنوان دسرکتن است که به تازگی در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. قلیزاده خودش نوازنده و مدرس سازهای کوبهای است و تجربیات متعددی در این زمینه دارد.
استاد علی علیزاده از معدود نوازندگان بجا مانده از دسرکتن نوازی قدیم است. علیزاده، قدیمیترین منبع میدانی دسرکتن محسوب میشود. نواختن این ساز در خانواده علیزاده موروثی است و از قرون گذشته سینه به سینه به استاد علیزاده منتقل شده است. قلیپور، در این کتاب مصاحبه مفصلی با این هنرمند شناخته شده هم داشته است. یکی دیگر از معدود نوازندگان دسرکتن استاد احمد محسنپور است که در سازبندی گروه نوازی موسیقی مازندران از این ساز استفاده برده است.
هنوز منابع مکتوب رپرتوار و کلاسهبندی شده درباره تاریخچه و آموزش صحیح ساز دسرکتن به ثبت نرسیده است و از همین جهت کتاب قلیپور دربردارنده اطلاعاتی کاربردی است. بخش اول این کتاب به تاریخچهای از ساز نقاره در نواحی مختلف ایران اشاره دارد. در ادامه این بخش، رپرتوار نقاره آمده است که در مازندران همراه با سرنا نواخته میشود. بخش دوم کتاب شامل چند ترانه فولک است تا یادآور نمونههایی از همراهی دسرکتن برای ارکستر باشد. این قطعات فولک با نوازندگی دسرکتن توسط مهدی قلیزاده و کمانچه استاد فضلالله دهقان بهصورت سیدی در کنار کتاب عرضه شده است و در دسترس مخاطبان قرار دارد.
گفتنی است که بخش صوتی(سی دی) این اثر از سوی مؤسسه «روماک صدا» و بخش مکتوب آن در یک مجلد توسط انتشارات «آرون» فراهم شده است.
دِسَرکتِن
نویسنده: مهدی قلی زاده
ناشر: آرون

طلوع خورشید دانایی از افق نبوت
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
مکه خاستگاه توحید و یکتاپرستی سر بر دامان جهل و نادانی به خوابی عمیق فرو رفته بود. کعبه نیز این نماد آیین ابراهیمی و قبله موحدان و یکتاپرستان، انباشته از بتهای گوناگون بود. بتهایی همه از سنگ و چوب که دستهای نادانی آنها را برمسند خدایی نشانده بودند. هر چه بود سیاهی بود و تاریکی، تو گویی هیچ پیامبری از جانب خداوند برای هدایت آنان مبعوث نشده است. روزهای شبهجزیره همچون شبهای تیره و سیاه، از تاریکی جهل و شرک انباشته بودند. خورشید وجود انبیای الهی نیز بر اثر جهل و خرافه، توان برهم زدن سیاهیها نبود. باورهای جاهلی تا اعماق دلها قلمرو یافته، به هر طرف میچرخیدی سلطه شوم ارزشهای جاهلی به چشم میآمد. مکه از هر سو در حصارهای سنگی گرفتار آمده، دلها سرد، سخت، وحشی همچون سنگ و اشرافیت اعتباری شایسته تفاخر و تکبر داشت. آری برای بیدار کردن جانها و نرم کردن دلها و شکستن حصارهای سنگی به خورشید دیگری نیاز بود. خورشید روشنیبخش! ... و این خورشید سرانجام از افق نبوت سرزد. خورشیدی که جانها را با گرمای ایمان به حقیقت و نوردانایی، هستی دوباره بخشید و عاطفه و مهر را در دلهای سخت و خشن جای داد. خورشیدی بیغروب که پرتو انوارش از ورای قرنها سراسر گیتی را درنوردیده و امید و نشاط زندگی میبخشد. آن خورشید کسی نبود جز ستایش شده اهالی زمین و آسمان، محمد مصطفی - که درود خدا بر او و فرزندانش باد - که خاتم انبیای الهی است. زندگی آن حضرت سرشار از نیک رفتاری، فضایل انسانی، صفات پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که نشانگر عظمت و بزرگی و اصالت نوع بشر است.
هماهنگی با مردم در زندگی
پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) به عنوان اسوهای تمام عیار و همیشگی برای همگان مایه دلگرمی و تشویق است. او همانند سایر مردم زندگی میکرد و از هرگونه تعین و تشخص که موجب فاصله گرفتن مخاطبان از حضرتش شود، خودداری مینمود. چرا که در غیر اینصورت بشریت او را اسوه حیات معنوی خویش قرار نداده و از هدایت بازمیماند. به عبارت دیگر، اگر مردمان پیامبر(ص) را اسوه واقعی خود در زندگی نمیدیدند، او را اسوه زندگی خویش قرار نمیدادند. شایان ذکر است که در مفهوم اسوه، مفهوم تساوی نیز مستتر است. بدین معنا که تناسب میان اسوه و متأسی، یکی از ابعاد ضروری هماهنگی میان آن دو است و درصورت وجود فاصله در سطح و شیوه زندگی اسوه و پیروان از جمله موانع ایجاد رابطه میان این دو است. بنابراین نظر به اینکه در تبلیغ و ترویج یک مکتب، ایجاد رابطه ناگسستنی غیرقابل اغماض است.
ساده زیستی
اسوهای چون پیامبر اکرم(ص) که به قله کمالات معنوی و جمیع فضایل اخلاقی نائل شده، هرگز تعالی خویش را در مصرف یا اسراف نعمتهای مادی نمیداند، بلکه فارغ از هرگونه تعلق به مواهب دنیوی در اندیشه ترقی روح است. درباره ساده زیستی پیامبر اکرم(ص) بسیار گفته شده و هر که با آن حضرت دمی را گذرانده بر این حقیقت تأکید ورزیده است.
پرهیز از تکلف و تشریفات
در جهت هماهنگی بیشتر با عموم مردم که مخاطب دعوت الهی انبیا بودند، رسول گرامی اسلام(ص) را بر آن داشت تا از تکلف و ایجاد مشقت برای دیگران خودداری نماید. هر چند آنان مشتاق هرگونه خدمت به حضرتش بودند. در معاشرتها، سفرها و تمام برخوردها منش پیامبر اکرم(ص) بر بیتکلفی و دوری از تقیدات بیجا بود، چه با تکلف و تقید به سنتهای دستوپاگیر و بیدلیل نمیتوان در دل مخاطبان نفوذ کرد. ابن مسعود میگوید:« مردی به حضور پیامبر(ص) رسید و در حالی که میلرزید، سخن میگفت. پیامبر(ص) به او فرمود: راحت باش من پادشاه نیستم.»
احترام وافر به مردم
در سیره هیچ شخصیتی در طول تاریخ به اندازه سیره درخشان رسول گرامی اسلام(ص) احترام و ادب برخاسته از عمق جان در قبال انسانها به چشم نمیخورد. او در مقام دعوت حتی در مواجهه با کافران و مشرکان نیز با نهایت احترام و ادب سخن میگفت و رفتار میکرد که این قطعاً یکی از اسرار موفقیت چشمگیر رسول خدا(ص) بوده است. امروزه بیش از پیش ثابت شده است که نفوذ در دل و اعماق جان مخاطب، مبلغ را از بسیاری تلاشهای ضروری، خستهکننده و زمانبر بینیاز میکند.
آزادمنشی در دعوت
تأکید بر آزادی و اختیار انسان در پذیرش اصول ادیان الهی یکی از ویژگیهای مکتب اسلام است. براین اساس خداوند به هیچ روی پذیرش اجباری هیچ دعوتی را شایسته نمیداند و اگر چنین بود به امر تکوینی خدایی، ایمان همه انسانها به دین الهی به چشم برهمزدنی امکانپذیر و بلکه حتمی میشد. در این راستا حتی پیامبران به درخواستهای اعجاز که منجر به مجبور شدن مخاطبان یا نابودی آنان میشده، پاسخ مثبت نمیدادند، چون در صورت جبر یا نابودی مخالف، کار تبلیغ بیمعنا میشود.
دبیر گروه پایداری
مکه خاستگاه توحید و یکتاپرستی سر بر دامان جهل و نادانی به خوابی عمیق فرو رفته بود. کعبه نیز این نماد آیین ابراهیمی و قبله موحدان و یکتاپرستان، انباشته از بتهای گوناگون بود. بتهایی همه از سنگ و چوب که دستهای نادانی آنها را برمسند خدایی نشانده بودند. هر چه بود سیاهی بود و تاریکی، تو گویی هیچ پیامبری از جانب خداوند برای هدایت آنان مبعوث نشده است. روزهای شبهجزیره همچون شبهای تیره و سیاه، از تاریکی جهل و شرک انباشته بودند. خورشید وجود انبیای الهی نیز بر اثر جهل و خرافه، توان برهم زدن سیاهیها نبود. باورهای جاهلی تا اعماق دلها قلمرو یافته، به هر طرف میچرخیدی سلطه شوم ارزشهای جاهلی به چشم میآمد. مکه از هر سو در حصارهای سنگی گرفتار آمده، دلها سرد، سخت، وحشی همچون سنگ و اشرافیت اعتباری شایسته تفاخر و تکبر داشت. آری برای بیدار کردن جانها و نرم کردن دلها و شکستن حصارهای سنگی به خورشید دیگری نیاز بود. خورشید روشنیبخش! ... و این خورشید سرانجام از افق نبوت سرزد. خورشیدی که جانها را با گرمای ایمان به حقیقت و نوردانایی، هستی دوباره بخشید و عاطفه و مهر را در دلهای سخت و خشن جای داد. خورشیدی بیغروب که پرتو انوارش از ورای قرنها سراسر گیتی را درنوردیده و امید و نشاط زندگی میبخشد. آن خورشید کسی نبود جز ستایش شده اهالی زمین و آسمان، محمد مصطفی - که درود خدا بر او و فرزندانش باد - که خاتم انبیای الهی است. زندگی آن حضرت سرشار از نیک رفتاری، فضایل انسانی، صفات پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که نشانگر عظمت و بزرگی و اصالت نوع بشر است.
هماهنگی با مردم در زندگی
پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) به عنوان اسوهای تمام عیار و همیشگی برای همگان مایه دلگرمی و تشویق است. او همانند سایر مردم زندگی میکرد و از هرگونه تعین و تشخص که موجب فاصله گرفتن مخاطبان از حضرتش شود، خودداری مینمود. چرا که در غیر اینصورت بشریت او را اسوه حیات معنوی خویش قرار نداده و از هدایت بازمیماند. به عبارت دیگر، اگر مردمان پیامبر(ص) را اسوه واقعی خود در زندگی نمیدیدند، او را اسوه زندگی خویش قرار نمیدادند. شایان ذکر است که در مفهوم اسوه، مفهوم تساوی نیز مستتر است. بدین معنا که تناسب میان اسوه و متأسی، یکی از ابعاد ضروری هماهنگی میان آن دو است و درصورت وجود فاصله در سطح و شیوه زندگی اسوه و پیروان از جمله موانع ایجاد رابطه میان این دو است. بنابراین نظر به اینکه در تبلیغ و ترویج یک مکتب، ایجاد رابطه ناگسستنی غیرقابل اغماض است.
ساده زیستی
اسوهای چون پیامبر اکرم(ص) که به قله کمالات معنوی و جمیع فضایل اخلاقی نائل شده، هرگز تعالی خویش را در مصرف یا اسراف نعمتهای مادی نمیداند، بلکه فارغ از هرگونه تعلق به مواهب دنیوی در اندیشه ترقی روح است. درباره ساده زیستی پیامبر اکرم(ص) بسیار گفته شده و هر که با آن حضرت دمی را گذرانده بر این حقیقت تأکید ورزیده است.
پرهیز از تکلف و تشریفات
در جهت هماهنگی بیشتر با عموم مردم که مخاطب دعوت الهی انبیا بودند، رسول گرامی اسلام(ص) را بر آن داشت تا از تکلف و ایجاد مشقت برای دیگران خودداری نماید. هر چند آنان مشتاق هرگونه خدمت به حضرتش بودند. در معاشرتها، سفرها و تمام برخوردها منش پیامبر اکرم(ص) بر بیتکلفی و دوری از تقیدات بیجا بود، چه با تکلف و تقید به سنتهای دستوپاگیر و بیدلیل نمیتوان در دل مخاطبان نفوذ کرد. ابن مسعود میگوید:« مردی به حضور پیامبر(ص) رسید و در حالی که میلرزید، سخن میگفت. پیامبر(ص) به او فرمود: راحت باش من پادشاه نیستم.»
احترام وافر به مردم
در سیره هیچ شخصیتی در طول تاریخ به اندازه سیره درخشان رسول گرامی اسلام(ص) احترام و ادب برخاسته از عمق جان در قبال انسانها به چشم نمیخورد. او در مقام دعوت حتی در مواجهه با کافران و مشرکان نیز با نهایت احترام و ادب سخن میگفت و رفتار میکرد که این قطعاً یکی از اسرار موفقیت چشمگیر رسول خدا(ص) بوده است. امروزه بیش از پیش ثابت شده است که نفوذ در دل و اعماق جان مخاطب، مبلغ را از بسیاری تلاشهای ضروری، خستهکننده و زمانبر بینیاز میکند.
آزادمنشی در دعوت
تأکید بر آزادی و اختیار انسان در پذیرش اصول ادیان الهی یکی از ویژگیهای مکتب اسلام است. براین اساس خداوند به هیچ روی پذیرش اجباری هیچ دعوتی را شایسته نمیداند و اگر چنین بود به امر تکوینی خدایی، ایمان همه انسانها به دین الهی به چشم برهمزدنی امکانپذیر و بلکه حتمی میشد. در این راستا حتی پیامبران به درخواستهای اعجاز که منجر به مجبور شدن مخاطبان یا نابودی آنان میشده، پاسخ مثبت نمیدادند، چون در صورت جبر یا نابودی مخالف، کار تبلیغ بیمعنا میشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
تقدیر از عالم مجاهد و خستگی ناپذیر
-
خاموشی صدای ایل و لالایی
-
«قهرمان» نماینده سینمای ایران در اسکار شد
-
نقاشی از لحظه فروپاشی
-
کتابی خواندنی برای علاقه مندان موسیقی
-
طلوع خورشید دانایی از افق نبوت
-
عکس نوشت

اخبارایران آنلاین