
جزئیات مرگ 3 کارگر کارخانه فولاد تشریح شد
کارگرانی که قربانی سهل انگاری کارفرما می شوند
گروه حوادث/ با گذشت یک هفته از مرگ هولناک سه کارگر جوان بر اثر گازگرفتگی در «کارخانه فولاد ناب آرش» ابهر دادستان زنجان از تشکیل پرونده قضایی و برخورد قاطع با مقصران حادثه خبر داد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح دیروز حجتالاسلام والمسلمین محسن کرمی، دادستان مرکز استان زنجان در این باره گفت: با اعلام این حادثه بلافاصله دستورات لازم به نیروی انتظامی و اداره کار برای پیگیری موضوع مرگ سه کارگر «کارخانه فولاد ناب آرش» صادر شد. عوامل انتظامی مأمور شدند که محل حادثه را تحت نظارت و کنترل قرار دهند و خطاب به مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز دستورات لازم برای تعیین بازرسان مجرب، شناسایی علت حادثه و پرداخت حق و حقوق اولیای دم و مصدومان صادر شد.
ساعتی بعد از این حادثه بازرسان بررسی کارشناسانه خود را بهمنظور شناسایی دقیق مقصر یا مقصران حادثه آغاز کردند که به محض اعلام نتیجه و تکمیل تحقیقات و تحویل گزارش کارشناسان به مرجع قضایی با مسببان برخورد قاطع انجام خواهد شد.
همچنین در این رابطه محمدرضا انصاری سرپرست اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان زنجان به «ایران» گفت: عصر روز سه شنبه 4 آبان همزمان با اعلام خبر حادثه مرگبار برای سه کارگر کارخانه بهنامهای «علیرضا رحمانی»، «محمد فتحی» و «سیداحمد حسینی» که بهعنوان کارگر ساده در کارخانه فولاد البرز ناب آرش مشغول کار بودند و دو نفر از آنها 25 ساله و یک نفر 38 ساله بود بلافاصله به محل حادثه رفته و حدود یک ساعت بعد تیم بازرسی که شامل معاون روابط کار، رئیس اداره بازرسی استان و کارشناسان اداره تعاون و اداره بازرسی ابهر بودند برای بررسی نکات فنی این حادثه و شناسایی مقصران و میزان قصور حادثه تشکیل شد. بعد از 18 ساعت کار مداوم و بررسی همه جانبه موضوع نتیجه این گزارش بههمراه معرفی مقصر و شکایت اداره کار تحویل مرجع قضایی شد. در واقع از این جای کار به بعد منتظر اقدام مرجع قضایی برای تصمیمگیری و برخورد با عامل این حادثه هستیم.
انصاری در ادامه گفت: آنچه در این حادثه محرز است رعایت نشدن مفاد حفاظت فنی و ایمنی حین کار بوده است و البته نبود آموزشهای فنی و حرفهای به کارگران چرا که در مخزن مخروطی شکل گندله که کارگر مورد نظر در حال تمیز کردن آن بوده اکسیژن وجود ندارد و با نیتروژن اکسیژنزدایی صورت میگیرد. به علاوه سنسوری که میزان پُرشدگی این مخازن را اندازهگیری میکند، درست عمل نکرده است، کارگر درِ مخزن را باز کرده و متوجه میشود مخزن پُر شده است و با بیل شروع به باز کردن مسیر میکند. در حین کار بیل درون مخزن میافتد و کارگر جوان به درخواست سرپرست خود برای برداشتن بیل وارد مخزن شده و از آنجا که مخزن مخروطی شکل بوده و ارتفاع زیادی داشته بعد از ورود کارگر به مخزن بلافاصله گاز او را خفه کرده است. همچنین وقتی دو همکارش برای کمک به وی وارد مخزن شدند آنها نیز به سرنوشت وی دچار شدند و هر سه نفر جان باختند. البته همه این مسائل در گزارش کاملی درج شده است و ما منتظر تصمیم مرجع قضایی هستیم.سرپرست اداره کار استان زنجان افزود: ما روز دوشنبه بهعنوان حامی حقوق کارگران برای دیدار با خانواده قربانیان و دلجویی به خانه آنها رفتیم و اطمینان دادیم تا حصول نتیجه نهایی و احقاق حقوق قربانیان، پرونده را پیگیری خواهیم کرد.
کارگرانی که قربانی سهل انگاری شدند
اصغر نجاری، دبیر خانه کارگر زنجان در اینباره به «ایران» گفت: در این حادثه کوتاهی از جانب مسئولی بوده که مانع ورود کارگران به مخزن نشده است. 3 کارگری که جان خود را از دست دادهاند بهتازگی جذب کارخانه فولاد البرز شده و دارای سابقه سه تا چهار ماهه بودند و این نشان میدهد که تجربه کافی نداشتند. ورود کارگران به داخل مخزن آن هم بدون تجهیزات هیچ توجیهی غیر از اهمال و کمتوجهی به جان کارگران ندارد.نجاری درباره ارتباط امنیت شغلی کارگران و وقوع این حادثه نیز تصریح کرد: اگر در نظر داشته باشیم که حتی کارگر درک درستی از میزان خطر داشته، باز هم ترس از اخراج و عدم تمدید قرارداد و مشکلات معیشتی باعث شده تا تن به خواسته غیراصولی کارفرما یا سرپرست بدهد. افزایش قراردادهای موقت و نبود تشکلهای مستقل کارگری که رابطه درهم تنیدهای با هم دارند، از عوامل اصلی ضعف کارگران در مناسبات روابط کار هستند. کارگری که در موضع ضعف قرار دارد کمتر زبان به اعتراض میگشاید و بیش از آنکه به جانش بیندیشد به کار و درآمدش فکر میکند.
دبیر خانه کارگر زنجان در اینباره که تاکنون چه برنامههای حمایتی برای خانوادههای قربانیان درنظر گرفته شده گفت: روز دوشنبه با برخی از مسئولان استانی به دیدار خانوادههای قربانیان رفتیم و از آنها دلجویی کردیم. هر 3 خانواده اذعان کردند که از طرف مدیرعامل شرکت مورد حمایت قرار گرفتهاند. ضمن اینکه مدیر مجموعه با همکاری مضاعف از خانوادهها خواسته تا برای گرفتن تمامی حق و حقوق قربانیان شکایتشان را تا انتها دنبال کنند.وی اضافه کرد: در دولت قبل مسئولان وقت استانداری تمایلی به انتشار اخبار ناگوار کارگری نداشت و وقتی هم اخبار بهدرستی منعکس نشود، تصمیمها براساس اخبار غیرواقعی گرفته میشود که ما سعی کردیم در خانه کارگر اخبار به درستی و موثق انعکاس پیدا کند. ما به عنوان یک صنف غیر وابسته از دولت مردمی و مجلس انقلابی میخواهیم تا برای تأمین امنیت کارگران برنامه ویژهای داشته باشند تا دیگر شاهد قربانی شدن کارگرانی که بهخاطر نبود امنیت شغلی قربانی میشوند نباشیم.
مرگ کارگر هنگام نجات دوستانش
گروه حوادث / کارگر کارگاه تولید سرکه در کرمان وقتی متوجه شد همکارانش در مخزن سرکه گرفتار شدهاند برای نجات آنها وارد مخزن شد اما در اثر استنشاق گاز سرکه جان باخت.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت یک ظهر روز یکشنبه نهم آبان خبر مرگ یک کارگرجوان در کارگاه تولید سرکه به پلیس و اورژانس اعلام شد و خیلی زود تیمی از گشت کلانتری راهی کارگاه در حوالی بزرگراه امام صادق کرمان شدند. نخستین بررسیها نشان میداد مرد 40 سالهای به نام عباس که از کارگران فنی این کارگاه بوده در اثر استنشاق گاز اسیدی سرکه جان باخته است.
دو کارگر جوان دیگر که دراثر این گاز گرفتگی دچار مسمومیت شده بودند برای مداوا به بیمارستان منتقل شدند. یکی از شاهدان حادثه به خبرنگار «ایران» گفت: وقتی امیر حسین وعلیرضا برای نظافت به داخل مخزن 4 متری رفته بودند در اثر گاز گرفتگی سرکه که شبیه جوهر نمک است حالشان بد شد. در این میان عباس که از کارگران فنی کارگاه بود با شنیدن صدای کمک آنها برای نجاتشان اقدام میکند و با طناب وارد مخزن میشود اما متأسفانه او نیز دچار گازگرفتگی میشود. کارگر دیگری که بیرون از مخزن بوده با شنیدن صدای کمک سعی میکند با دستگاه سنگ فرز حفرهای در مخزن ایجاد کند تا همکارانش را از کام مرگ نجات دهد. او در کمتر از5دقیقه توانست با برش مخزن سه همکارش را بیرون بکشد که درهمین لحظه آتشنشانی سر میرسد وعملیات بعدی نجات مصدومان انجام میشود. کارگران نجات یافته اعلام کردند که تمام آموزشهای لازم را دیده بودند اما آن روز با وجود اینکه ماسک هم داشتند دچار حادثه شدند و همکارشان عباس را که پدر سه فرزند بود از دست دادند.
نقشه دختر خواننده برای ربودن پسر پیانیست
گروه حوادث / دختر جوان که علاقه شدیدی به خوانندگی و مهاجرت به امریکا داشت وقتی نامزدش را مانعی برای رسیدن به آرزوهایش دید نقشه ربودن او را طراحی کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل، مردی دست و پا بسته و زخمی در بیابان های اطراف پاکدشت پیدا شد.
وی بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفت و مرد جوان را به بیمارستان منتقل کردند. مرد زخمی بهنام بهنام پس از بهبودی ماجرای ربوده شدنش را به پلیس گفت: من نوازنده و پیانیست هستم روز حادثه به همراه نامزدم فتانه، به یکی از تفریحگاههای غرب تهران رفته بودیم آنجا سرگرم صحبت بودیم که ناگهان خودروی پژویی با دو سرنشین به سمت ما آمد. سرنشینان پژو از خودرو پیاده شده و خود را مأمور معرفی کردند. مردان جوان بدون هیچ دلیلی با تهدید مرا سوار خودروشان کرده و مدعی شدند که قرار است مرا به مقر پلیس ببرند. اما وقتی علت این کار را پرسیدم ناگهان داخل خودرو مرا مورد ضرب و شتم قرار داده و با تهدید از من خواستند که دست از سر نامزدم بردارم و دیگر با او رابطهای نداشته باشم. بعد از چند ساعت نیز در حالی که کارتهای عابر بانکم را گرفتند مرا در بیابانهای پاکدشت دست و پا بسته رها کردند.مرد جوان گفت: وقتی در میان حرفهایشان مدام اسم نامزدم را میبردند و از من میخواستند او را رها کنم مطمئن شدم که فتانه در این ماجرای آدمربایی نقش دارد از طرف دیگر آدمربایان فقط کارت بانکی مرا گرفتند و رمزش را نپرسیدند این یعنی آنها رمز کارت مرا داشتند و تنها کسی که رمز کارت مرا داشت فتانه بود.
طراح آدمربایی
بدنبال شکایت مرد جوان، به دستور بازپرس محمدرضا صاحب جمعی تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. در نخستین گام، باتوجه به اظهارات شاکی، تیم جنایی به سراغ دختر جوان رفته و او بازداشت شد.گرچه او ابتدا منکر دخالت در آدمربایی بود اما در مواجهه با مدارک و شواهد پلیسی در نهایت به آدمربایی اعتراف کرد.با اعتراف دختر جوان دو همدست او نیز بازداشت شده و به جرم خود اعتراف کردند. به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت متهمان در اختیار اداره آگاهی قرار گرفته و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با دختر جوان
با بهنام چطور آشنا شدی؟ حدود یک سال قبل با هم در اینستاگرام آشنا شدیم. او پیانیست حرفهای بود و من هم که عاشق خوانندگی بودم فکر میکردم با کمک او که دوستان زیادی درعرصه موسیقی داشت میتوانم به آرزویم برسم.
پس مشکلت با او چه بود؟ بهنام عاشق من شده بود و هر چقدر پول میخواستم در اختیارم میگذاشت. حتی یک خودرو هم برایم خرید که بتوانم راحتتر رفت و آمد کنم. تقریباً یک میلیارد تومان برایم هزینه کرد تا من خواننده بشوم وقتی به آرزویم رسیدم تصمیم گرفتم برای خوانندگی به لس آنجلس بروم اما بهنام مخالف مهاجرت بود. او به خاطر خانوادهاش نمیتوانست ایران را ترک کند و از من هم میخواست در ایران بمانم. اما من که در سر سودای رفتن به خارج داشتم تصمیم گرفتم بهنام را از سر راهم بردارم به همین خاطر با همدستی پسر عمویم و دوستش این نقشه را اجرا کردیم.