
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تحقق وعده اصلاح دستمزد معدنکاران طبس
بیرجند - بازدید رئیسجمهوری در شهریورماه امسال از معادن زغالسنگ ناحیه پروده طبس در سومین سفر استانی به مقصد خراسان جنوبی پنج مصوبه داشت که اصلاح دستمزد کارگران این معادن در لیست ارسالی به تأمین اجتماعی از جمله این مصوبات است.
رئیسجمهوری صبح جمعه نوزدهم شهریور امسال در سومین سفر استانی خود به خراسانجنوبی آمد و در آغاز سفری که روزهای قبل اعلام نشده بود، وارد شهرستان طبس شد. آیتالله سید ابراهیم رئیسی پس از دیدار با مردم با بالگرد به معادن زغالسنگ در ناحیه پروده طبس رفت؛ جایی که با وسعت هزار و ۲۰۰ کیلومتر مربع و آخرین ذخیره زمینشناسی ۱.۱ میلیارد تن زغالسنگ ککشو یکی از چهار ناحیه زغالی طبس و بزرگترین حوزه زغالسنگ ککشو ایران است.
بازدید از چند کارگاه استخراج زغالسنگ در طبس یکی از برنامههای سومین سفر استانی رئیسجمهور بود که سبب شد مسائل و مشکلات معدنکاران از نزدیک مشاهده و بررسی شود.
رئیس دولت سیزدهم در این بازدید هوایی و زمینی، وضعیت معادن زغالسنگ را از نزدیک بررسی کرد و سپس چهره به چهره با کارگران و معدنچیان به گفتوگو پرداخت. یکی از موارد مطرح شده از سوی کارگران در دیدار بیواسطه با رئیس جمهور، وضعیت نامطلوب محل اسکان و خوابگاههای آنان در محل معادن بود و آیتالله رئیسی برای رسیدگی به این وضعیت ۲۰ روز مهلت تعیین کرد. به گزارش ایرنا، عملیات بهسازی محل اسکان کارگران معدن زغالسنگ طبس در پی بازدید رئیسجمهور و تعیین مهلت ۲٠ روزه برای رسیدگی به وضعیت زندگی و مسکن کارگران این معدن، اوایل مهر امسال پایان یافت و این وعده محقق شد. اما سفر رئیسجمهور به خراسانجنوبی و بازدید از معادن زغالسنگ طبس و گفتوگوی مستقیم با کارگران این مجموعه، در پی آن بازدید معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از روند تصمیمات و اقدامات در دست انجام، دارای پنج مصوبه شامل ۲ مصوبه مربوط به تأمین اجتماعی، ۲ مصوبه مربوط به اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی و یک مصوبه در حوزه سازمان صنعت، معدن و تجارت بوده است.
اصلاح دستمزد معدنکاران طبس در لیست ارسالی به بیمه
به گزارش ایرنا، مدیرکل تأمین اجتماعی خراسانجنوبی در این باره گفت: بازدید رئیسجمهور از معادن زغالسنگ پروده طبس، ۲ مصوبه اصلاح دستمزدهای کارگران و چهار درصد حق بیمه مشاغل سخت و زیانآور داشت که با پیگیریهای انجام شده دستمزدهای واقعی کارگران در لیستهای ارسالی به تأمین اجتماعی محاسبه و لحاظ شد و تفاوت سنوات قبل نیز در حال دریافت است. علیرضا محمدی افزود: حقوق کارگران شرکت الماس مته زیرمجموعه معادن پروده طبس، معادل آنچه دریافت میکردند در لیست بیمه تأمین اجتماعی درج نمیشد که مقرر شد پیمانکار حقوق و دستمزد واقعی کارگران را لحاظ کند و این مهم نیز محقق و لیستها اصلاح و حقوق جدید جایگزین شد. وی تعداد کارگران مشمول اصلاح بیمه تأمین اجتماعی این شرکت را ۶۷۰ نفر اعلام کرد و گفت: کارفرمایان استان باید دستمزد واقعی کارگران زیرمجموعه را در بیمه تأمین اجتماعی لحاظ کنند در غیر این صورت بدهی زیادی به این سازمان خواهند داشت که آنها را دچار مشکل میکند. مدیرکل تأمین اجتماعی خراسان جنوبی تصریح کرد: کارفرما نسبت به کارگری که استخدام میکند، تعهداتی را پذیرفته که باید به آن عمل کند در غیر این صورت حق و حقوق کارگر پایمال و ضایع میشود. وی افزود: در حال حاضر بسیاری از کارفرمایان استان لیستی که به تأمین اجتماعی ارسال میکنند، حقوق واقعی کارگر نیست که برای اصلاح این لیستها در حال پیگیری هستیم.
نوسازی محل اسکان و تأمین رفاه کارگران
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان جنوبی هم گفت: سفر رئیسجمهور و بازدید آیتالله رئیسی از معادن پروده طبس در شهریور امسال و در پی آن بازدید و بررسی معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از روند تصمیمات و اقدامات در دست انجام از نزدیک، دارای ۲ مصوبه در حوزه کار و رفاه اجتماعی بوده است. غلامرضا اشرفی افزود: یکی از این مصوبات طرح مابهالتفاوت طبقهبندی مشاغل بود که پیمانکار باید از شرکت مادر تبعیت کند و این موضوع اجرایی و مغایرتها بررسی و منجر به اصلاحیه برخی از احکام کارگران شد.
وی اظهار داشت: در این راستا کارگران گروه شغلی حوزه برق از هفت به هشت، گروه شغلی تحت عنوان بازرس ایمنی و کنترل از هشت به ۱۰ و کارگران حوزه مکانیک از هفت به هشت در احکام کارگران اصلاح شد. مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسانجنوبی گفت: برای سایر کارگران معادن طبس یک گروه کاری با مسئولیت فرمانداری ویژه طبس و با حضور نمایندگان اداره تعاون، تأمین اجتماعی، شبکه بهداشت و سازمان صمت تشکیل شده که از معادن زغالسنگ منطقه بازدید انجام میشود. وی با اشاره به فعالیت ۱۳ هزار کارگر در معادن استان یادآور شد: از این تعداد پنج هزار و ۵۰۰ نفر در معادن زغالسنگ پروده طبس مشغول بکار هستند که به مرور وضعیت کارگران مورد بررسی قرار میگیرد.
اشرفی گفت: بهسازی، مرمت و تعمیر برخی از واحدهای مجموعه معادن زغالسنگ پروده طبس بهلحاظ مسائل رفاهی و بهداشتی کارگران نیز از دیگر مصوبات بوده که انجام شده است. مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان جنوبی اظهار داشت: یک مصوبه مبنی بر احداث پایگاه امداد و نجات معادن مربوط به سازمان صنعت، معدن و تجارت است که با توجه به وضعیت کار در معادن باید برای تکمیل و راهاندازی آن پیگیری و اقدام ویژه انجام شود. وی گفت: تاکنون اقدامات خیلی خوبی در این مجموعه انجام شده و بازدیدهای میدانی و بررسی مصوبات حاکی از این است که مصوبات سفر رئیس جمهور به نتیجه لازم رسیده است. اشرفی در زمینه شائبه اخراج کارگرانی که در بازدید رئیسجمهور از وضعیت موجود انتقاد کرده بودند، گفت: تأکید کردهایم در هر مجموعهای اگر نیروی کار انتقاد، پیشنهاد یا توصیهای داشت نباید اخراج یا تعدیل شود که بررسیهای لازم در این زمینه انجام شده و این موضوع درباره کارگران معدن در طبس صحت ندارد.
پیگیری احداث پایگاه امداد و نجات طبس
رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان طبس هم گفت: احداث پایگاه امداد و نجات معادن طبس یکی از مصوبات سفر رئیسجمهور است که پیگیریها برای احداث این پایگاه بزرگ از طریق ایمیدرو در حال انجام است.
محمود زارعنیا افزود: قرار است ضمن تأمین منابع لازم، مشاور و پیمانکار اجرای کار مشخص شود. همچنین نمایندگان کارگری شرکت الماس مته شمال ضمن تقدیر از حضور رئیسجمهور و همراهان و تشکر از اقدامات صورت گرفته توسط پیمانکار، شرکت زغالسنگ پروده طبس و ادارات و نهادهای مربوطه برای رفع مشکلات کارگری در حوزههای رفاهی، معیشتی، بیمه و طرح طبقهبندی مشاغل، از مجموعه اقدامات انجام شده تاکنون ابراز رضایت کردند.
رئیسجمهوری صبح جمعه نوزدهم شهریور امسال در سومین سفر استانی خود به خراسانجنوبی آمد و در آغاز سفری که روزهای قبل اعلام نشده بود، وارد شهرستان طبس شد. آیتالله سید ابراهیم رئیسی پس از دیدار با مردم با بالگرد به معادن زغالسنگ در ناحیه پروده طبس رفت؛ جایی که با وسعت هزار و ۲۰۰ کیلومتر مربع و آخرین ذخیره زمینشناسی ۱.۱ میلیارد تن زغالسنگ ککشو یکی از چهار ناحیه زغالی طبس و بزرگترین حوزه زغالسنگ ککشو ایران است.
بازدید از چند کارگاه استخراج زغالسنگ در طبس یکی از برنامههای سومین سفر استانی رئیسجمهور بود که سبب شد مسائل و مشکلات معدنکاران از نزدیک مشاهده و بررسی شود.
رئیس دولت سیزدهم در این بازدید هوایی و زمینی، وضعیت معادن زغالسنگ را از نزدیک بررسی کرد و سپس چهره به چهره با کارگران و معدنچیان به گفتوگو پرداخت. یکی از موارد مطرح شده از سوی کارگران در دیدار بیواسطه با رئیس جمهور، وضعیت نامطلوب محل اسکان و خوابگاههای آنان در محل معادن بود و آیتالله رئیسی برای رسیدگی به این وضعیت ۲۰ روز مهلت تعیین کرد. به گزارش ایرنا، عملیات بهسازی محل اسکان کارگران معدن زغالسنگ طبس در پی بازدید رئیسجمهور و تعیین مهلت ۲٠ روزه برای رسیدگی به وضعیت زندگی و مسکن کارگران این معدن، اوایل مهر امسال پایان یافت و این وعده محقق شد. اما سفر رئیسجمهور به خراسانجنوبی و بازدید از معادن زغالسنگ طبس و گفتوگوی مستقیم با کارگران این مجموعه، در پی آن بازدید معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از روند تصمیمات و اقدامات در دست انجام، دارای پنج مصوبه شامل ۲ مصوبه مربوط به تأمین اجتماعی، ۲ مصوبه مربوط به اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی و یک مصوبه در حوزه سازمان صنعت، معدن و تجارت بوده است.
اصلاح دستمزد معدنکاران طبس در لیست ارسالی به بیمه
به گزارش ایرنا، مدیرکل تأمین اجتماعی خراسانجنوبی در این باره گفت: بازدید رئیسجمهور از معادن زغالسنگ پروده طبس، ۲ مصوبه اصلاح دستمزدهای کارگران و چهار درصد حق بیمه مشاغل سخت و زیانآور داشت که با پیگیریهای انجام شده دستمزدهای واقعی کارگران در لیستهای ارسالی به تأمین اجتماعی محاسبه و لحاظ شد و تفاوت سنوات قبل نیز در حال دریافت است. علیرضا محمدی افزود: حقوق کارگران شرکت الماس مته زیرمجموعه معادن پروده طبس، معادل آنچه دریافت میکردند در لیست بیمه تأمین اجتماعی درج نمیشد که مقرر شد پیمانکار حقوق و دستمزد واقعی کارگران را لحاظ کند و این مهم نیز محقق و لیستها اصلاح و حقوق جدید جایگزین شد. وی تعداد کارگران مشمول اصلاح بیمه تأمین اجتماعی این شرکت را ۶۷۰ نفر اعلام کرد و گفت: کارفرمایان استان باید دستمزد واقعی کارگران زیرمجموعه را در بیمه تأمین اجتماعی لحاظ کنند در غیر این صورت بدهی زیادی به این سازمان خواهند داشت که آنها را دچار مشکل میکند. مدیرکل تأمین اجتماعی خراسان جنوبی تصریح کرد: کارفرما نسبت به کارگری که استخدام میکند، تعهداتی را پذیرفته که باید به آن عمل کند در غیر این صورت حق و حقوق کارگر پایمال و ضایع میشود. وی افزود: در حال حاضر بسیاری از کارفرمایان استان لیستی که به تأمین اجتماعی ارسال میکنند، حقوق واقعی کارگر نیست که برای اصلاح این لیستها در حال پیگیری هستیم.
نوسازی محل اسکان و تأمین رفاه کارگران
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان جنوبی هم گفت: سفر رئیسجمهور و بازدید آیتالله رئیسی از معادن پروده طبس در شهریور امسال و در پی آن بازدید و بررسی معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از روند تصمیمات و اقدامات در دست انجام از نزدیک، دارای ۲ مصوبه در حوزه کار و رفاه اجتماعی بوده است. غلامرضا اشرفی افزود: یکی از این مصوبات طرح مابهالتفاوت طبقهبندی مشاغل بود که پیمانکار باید از شرکت مادر تبعیت کند و این موضوع اجرایی و مغایرتها بررسی و منجر به اصلاحیه برخی از احکام کارگران شد.
وی اظهار داشت: در این راستا کارگران گروه شغلی حوزه برق از هفت به هشت، گروه شغلی تحت عنوان بازرس ایمنی و کنترل از هشت به ۱۰ و کارگران حوزه مکانیک از هفت به هشت در احکام کارگران اصلاح شد. مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسانجنوبی گفت: برای سایر کارگران معادن طبس یک گروه کاری با مسئولیت فرمانداری ویژه طبس و با حضور نمایندگان اداره تعاون، تأمین اجتماعی، شبکه بهداشت و سازمان صمت تشکیل شده که از معادن زغالسنگ منطقه بازدید انجام میشود. وی با اشاره به فعالیت ۱۳ هزار کارگر در معادن استان یادآور شد: از این تعداد پنج هزار و ۵۰۰ نفر در معادن زغالسنگ پروده طبس مشغول بکار هستند که به مرور وضعیت کارگران مورد بررسی قرار میگیرد.
اشرفی گفت: بهسازی، مرمت و تعمیر برخی از واحدهای مجموعه معادن زغالسنگ پروده طبس بهلحاظ مسائل رفاهی و بهداشتی کارگران نیز از دیگر مصوبات بوده که انجام شده است. مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان جنوبی اظهار داشت: یک مصوبه مبنی بر احداث پایگاه امداد و نجات معادن مربوط به سازمان صنعت، معدن و تجارت است که با توجه به وضعیت کار در معادن باید برای تکمیل و راهاندازی آن پیگیری و اقدام ویژه انجام شود. وی گفت: تاکنون اقدامات خیلی خوبی در این مجموعه انجام شده و بازدیدهای میدانی و بررسی مصوبات حاکی از این است که مصوبات سفر رئیس جمهور به نتیجه لازم رسیده است. اشرفی در زمینه شائبه اخراج کارگرانی که در بازدید رئیسجمهور از وضعیت موجود انتقاد کرده بودند، گفت: تأکید کردهایم در هر مجموعهای اگر نیروی کار انتقاد، پیشنهاد یا توصیهای داشت نباید اخراج یا تعدیل شود که بررسیهای لازم در این زمینه انجام شده و این موضوع درباره کارگران معدن در طبس صحت ندارد.
پیگیری احداث پایگاه امداد و نجات طبس
رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان طبس هم گفت: احداث پایگاه امداد و نجات معادن طبس یکی از مصوبات سفر رئیسجمهور است که پیگیریها برای احداث این پایگاه بزرگ از طریق ایمیدرو در حال انجام است.
محمود زارعنیا افزود: قرار است ضمن تأمین منابع لازم، مشاور و پیمانکار اجرای کار مشخص شود. همچنین نمایندگان کارگری شرکت الماس مته شمال ضمن تقدیر از حضور رئیسجمهور و همراهان و تشکر از اقدامات صورت گرفته توسط پیمانکار، شرکت زغالسنگ پروده طبس و ادارات و نهادهای مربوطه برای رفع مشکلات کارگری در حوزههای رفاهی، معیشتی، بیمه و طرح طبقهبندی مشاغل، از مجموعه اقدامات انجام شده تاکنون ابراز رضایت کردند.

ادامه گفت و گو برای خاتمه موضوعات گذشته
گروه سیاسی/ «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که شنبه شب به تهران سفر کرده بود، روز گذشته برای دومین بار در سه ماه اخیر با هدف گفتوگو پیرامون روند همکاریهای تهران و آژانس با رئیس سازمان انرژی اتمی و وزیر امور خارجه دیدار و گفت وگو کرد. نخستین دور رایزنی میان «گروسی» و محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی در فضای سازندهای صورت گرفت تا اسلامی در یک نشست خبری مشترک کوتاه به تأکید چند باره مدیر آژانس مبنی بر اینکه «هیچ انحرافی در برنامههای هسته ای ایران مشاهده نشده است»، اشاره کند و همین امر را نشانه انجام گفت وگوها در یک فضای سازنده بداند.
پاسخ ایران به پرسشهای آژانس و تفاهم دو طرف مبنی بر ادامه مذاکرات جهت خاتمه دادن به مباحث مربوط به بخشهای بسته شده در گذشته که در برجام به آنها پرداخته شده بود، از مهمترین محورهای مورد تفاهم در ملاقاتهای مهم روز به شمار میآید.
محور اصلی رایزنیهای روز گذشته در امتداد بروز مشکلاتی است که طی ماه های گذشته میان ایران و آژانس پیرامون دو موضوع اختلافی به وجود آمده است. پیش از این، ایران در چهارچوب تعهدات برجامیاش پذیرفته بود که پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کند اما انجام این اقدام را در پی عدم محقق شدن منافع اقتصادیاش به دلیل خروج یکجانبه امریکا از برجام و به موجب قانون راهبردی مجلس متوقف کرد. با وجود این، مقامهای ایرانی برای ممانعت از بروز تعمیق اختلافات در روند همکاری دوسویه با آژانس با مدیرکل این سازمان به تفاهم مشترک سه ماههای دست پیدا کردند که بر پایه آن، گرچه امکان نظارت مستقیم و آزادانه آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران در قالب پروتکل الحاقی از میان میرفت اما کشورمان پذیرفت دوربینهای آژانس به مدت سه ماه به ثبت اطلاعات ادامه دهند و چنانچه دو طرف در این مدت به تفاهم پیرامون موضوعات اختلافی دست پیدا کنند، این اطلاعات در اختیار آژانس قرار گیرد. این تفاهم که سه ماه پس از اجرا، یک ماه دیگر هم تمدید شد در نهایت در شهریورماه گذشته و در نخستین سفر «گروسی» به تهران به صدور یک بیانیه تفاهم انجامید و قرار شد که تهران و آژانس به موازات آغاز رایزنی میان مقامهای دیپلماتیک دولت سیزدهم و مقامهای 1+4، پیرامون محورهای مورد بحث به گفتوگوهای خود ادامه دهند.
بروز 2 اختلاف
قابل انتظار بود که در پی متوقف شدن پروتکل الحاقی، مدیرکل آژانس زبان به گلایه بگشاید و با اشاره به اینکه ایران به شماری از پرسشهای آژانس پاسخ نداده است، نسبت به عدم شفافیت و ندادن پاسخ به سؤالات آژانس که بر پایه دو موضوع شکل گرفته بود، ابراز نارضایتی کند. نخست؛ اواخر سال گذشته منابع آژانس از دو مکانی در ایران گزارش داده بودند که ادعا میکرد در آنها کار با مواد رادیواکتیو انجام شده است. یکی از این مکانها اطراف تهران و دیگری اطراف اصفهان است که سال گذشته ایران و آژانس درباره دسترسی به بازرسان آژانس برای نمونه برداری از آنها توافق کرده بودند. پس از اجرایی شدن تفاهم مشترک سه ماهه مدیر کل آژانس از وجود ذرات اورانیوم در سه محل مختلف خبر داد و از ایران خواست که پاسخ قانع کنندهای در این باره ارائه کند. او پس از شروع جلسه شورای حکام در خردادماه گذشته اعلام کرد که پاسخ ندادن ایران به سؤالات آژانس باعث میشود که اعتماد میان دو طرف تثبیت نشود. به ادعای «گروسی» ایران پرسشهای آژانس را بی پاسخ گذاشته و به ارسال نامهای اکتفا کرده که به تاریخی برای مذاکره درباره سؤالات آژانس اشاره کرده بود؛ اما این در حالی بود که به نظر میرسید ادعاهای آژانس بیشتر بر پایه اسناد جعلی جریانهای وابسته به رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی وابسته به آن طراحی شده باشد تا ارزیابیهای دقیق کارشناسی و برآمده از نظارتهای پادمانی. از این رو «گروسی» در رایزنیهای روز گذشتهاش که مبتنی بر تحلیلهای کارشناسانه و بیان حقایق از سوی ایران بود، این واقعیت را تکرار کرد که تاکنون انحرافی در فعالیتهای هستهای ایران دیده نشده است.
وجه دیگر اختلاف ایران و آژانس هم پس از بیانیه شهریورماه گذشته پدیدار شد؛ یعنی زمانی که ایران مجوز نظارت آژانس بر دوربینهای خود در مراکز هسته ای را جهت تعویض باتری و کارت حافظه به جز مجتمع هستهای «تسای کرج» صادر کرد. این مجتمع هستهای اخیراً به دلیل انجام یک اقدام خرابکارانه از سوی دشمنان ایران دچار آسیبهایی شده بود و همین امر سبب شد آژانس تا زمان پیگیری روند انجام تحقیقات مربوط به این رویداد، امکان دسترسی به این مرکز را پیدا نکند.
مدیرکل آژانس هم که حمله اخیر به مرکز هسته ای ایران را محکوم نکرد، به موازات پیگیری درخواستش جهت دسترسی به این مرکز، از ایران میخواست به تهران سفر کند و علاوه بر حل و فصل موضوع دسترسی به سایت «تسا»، درباره دیگر موضوع اختلافی هم رایزنی کند.
گفتنی است ملاقاتهای مهم «گروسی» با مقامهای بلندپایه کشورمان در آستانه نشست قریب الوقوع شورای حکام آژانس درباره گزارش جدید مدیرکل درباره ایران و یک هفته پیش از آغاز مجدد مذاکرات احیای توافق هستهای برجام در وین صورت گرفته است.
برش
تأکید بر اراده جدی ایران برای تعامل سازنده با آژانس
رئیس سازمان انرژی اتمی در نشست خبری مشترک با «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که پس از رایزنی مفصل صبح روز گذشته صورت گرفت، گفت مدیرکل آژانس در این گفتوگو چندین بار تأکید کرد که هیچ انحرافی در برنامههای هستهای ایران مشاهده نکردهاند و فعالیت هسته ای ایران طبق معاهدات و ضوابط، در حال انجام است. به گزارش «ایران»، اسلامی در ادامه گفت که در این رایزنیها به پرسشهای آژانس که توسط دشمنان درخصوص برنامه هستهای ایران منتشر شده و در اختیار این سازمان قرار گرفته است، پاسخ داده شده و تفاهم شده تا بحث پیرامون بخشهای باقی مانده که مربوط به مسائل بسته شده در گذشته است و در برجام به آنها پرداخته شده، خاتمه پیدا کند.
رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین با بیان اینکه ایران در برنامه هستهای خودش مصمم است و بهرهبرداری از برنامه هستهای که بر زندگی مردم اثرگذار باشد، در دستور کارش قرار دارد، اعلام کرد: «آژانس در مورد ابلاغی که باید حداقل ۱۰ هزار مگاوات برق هستهای را در ایران ایجاد کند بویژه با نیروگاههای کوچک که ظرفیت آن حداکثر ۳۰۰ مگاوات است، نیز با کشورمان همکاری میکند.»
مدیرکل آژانس هم گفتوگوی خود با رئیس سازمان انرژی اتمی را فشرده خواند و گفت که تداوم مذاکرات با ایــــــــران تا رسیدن به زمینههای مشترک و نتیجه گیری مثبت در دســــــــــتور کار دو طرف قرار دارد.
مدیرکل آژانس در دیداری دیگر با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دیدار کرد. وزیر خارجه کشورمان در این دیدار بر اهمیت کار فنی، حرفهای و بیطرفانه آژانس و ضرورت بی اعتنایی به فشارهای سیاسی خارجی تأکید کرد.
امیرعبداللهیان در این دیدار بر اراده جدی جمهوری اسلامی ایران برای تعامل سازنده با آژانس در چهارچوب موافقتنامه پادمان تأکید و ابراز امیدواری کرد در سفر مدیرکل آژانس اعتماد متقابل و همکاریهای طرفین بیش از پیش تقویت شود.
مدیرکل آژانس نیز متقابلاً ضمن تأکید بر رویکرد فنی، حرفهای و بیطرفانه آژانس، سفر خود را نشانهای از اراده برای گفتوگو و درک متقابل، حل مسائل و ارتقای همکاریها با جمهوری اسلامی ایران برشمرد و از آمادگی آژانس برای حل و فصل موضوعات باقی مانده طی ماههای آتی در همکاری نزدیک با جمهوری اسلامی ایران خبر داد.
پاسخ ایران به پرسشهای آژانس و تفاهم دو طرف مبنی بر ادامه مذاکرات جهت خاتمه دادن به مباحث مربوط به بخشهای بسته شده در گذشته که در برجام به آنها پرداخته شده بود، از مهمترین محورهای مورد تفاهم در ملاقاتهای مهم روز به شمار میآید.
محور اصلی رایزنیهای روز گذشته در امتداد بروز مشکلاتی است که طی ماه های گذشته میان ایران و آژانس پیرامون دو موضوع اختلافی به وجود آمده است. پیش از این، ایران در چهارچوب تعهدات برجامیاش پذیرفته بود که پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کند اما انجام این اقدام را در پی عدم محقق شدن منافع اقتصادیاش به دلیل خروج یکجانبه امریکا از برجام و به موجب قانون راهبردی مجلس متوقف کرد. با وجود این، مقامهای ایرانی برای ممانعت از بروز تعمیق اختلافات در روند همکاری دوسویه با آژانس با مدیرکل این سازمان به تفاهم مشترک سه ماههای دست پیدا کردند که بر پایه آن، گرچه امکان نظارت مستقیم و آزادانه آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران در قالب پروتکل الحاقی از میان میرفت اما کشورمان پذیرفت دوربینهای آژانس به مدت سه ماه به ثبت اطلاعات ادامه دهند و چنانچه دو طرف در این مدت به تفاهم پیرامون موضوعات اختلافی دست پیدا کنند، این اطلاعات در اختیار آژانس قرار گیرد. این تفاهم که سه ماه پس از اجرا، یک ماه دیگر هم تمدید شد در نهایت در شهریورماه گذشته و در نخستین سفر «گروسی» به تهران به صدور یک بیانیه تفاهم انجامید و قرار شد که تهران و آژانس به موازات آغاز رایزنی میان مقامهای دیپلماتیک دولت سیزدهم و مقامهای 1+4، پیرامون محورهای مورد بحث به گفتوگوهای خود ادامه دهند.
بروز 2 اختلاف
قابل انتظار بود که در پی متوقف شدن پروتکل الحاقی، مدیرکل آژانس زبان به گلایه بگشاید و با اشاره به اینکه ایران به شماری از پرسشهای آژانس پاسخ نداده است، نسبت به عدم شفافیت و ندادن پاسخ به سؤالات آژانس که بر پایه دو موضوع شکل گرفته بود، ابراز نارضایتی کند. نخست؛ اواخر سال گذشته منابع آژانس از دو مکانی در ایران گزارش داده بودند که ادعا میکرد در آنها کار با مواد رادیواکتیو انجام شده است. یکی از این مکانها اطراف تهران و دیگری اطراف اصفهان است که سال گذشته ایران و آژانس درباره دسترسی به بازرسان آژانس برای نمونه برداری از آنها توافق کرده بودند. پس از اجرایی شدن تفاهم مشترک سه ماهه مدیر کل آژانس از وجود ذرات اورانیوم در سه محل مختلف خبر داد و از ایران خواست که پاسخ قانع کنندهای در این باره ارائه کند. او پس از شروع جلسه شورای حکام در خردادماه گذشته اعلام کرد که پاسخ ندادن ایران به سؤالات آژانس باعث میشود که اعتماد میان دو طرف تثبیت نشود. به ادعای «گروسی» ایران پرسشهای آژانس را بی پاسخ گذاشته و به ارسال نامهای اکتفا کرده که به تاریخی برای مذاکره درباره سؤالات آژانس اشاره کرده بود؛ اما این در حالی بود که به نظر میرسید ادعاهای آژانس بیشتر بر پایه اسناد جعلی جریانهای وابسته به رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی وابسته به آن طراحی شده باشد تا ارزیابیهای دقیق کارشناسی و برآمده از نظارتهای پادمانی. از این رو «گروسی» در رایزنیهای روز گذشتهاش که مبتنی بر تحلیلهای کارشناسانه و بیان حقایق از سوی ایران بود، این واقعیت را تکرار کرد که تاکنون انحرافی در فعالیتهای هستهای ایران دیده نشده است.
وجه دیگر اختلاف ایران و آژانس هم پس از بیانیه شهریورماه گذشته پدیدار شد؛ یعنی زمانی که ایران مجوز نظارت آژانس بر دوربینهای خود در مراکز هسته ای را جهت تعویض باتری و کارت حافظه به جز مجتمع هستهای «تسای کرج» صادر کرد. این مجتمع هستهای اخیراً به دلیل انجام یک اقدام خرابکارانه از سوی دشمنان ایران دچار آسیبهایی شده بود و همین امر سبب شد آژانس تا زمان پیگیری روند انجام تحقیقات مربوط به این رویداد، امکان دسترسی به این مرکز را پیدا نکند.
مدیرکل آژانس هم که حمله اخیر به مرکز هسته ای ایران را محکوم نکرد، به موازات پیگیری درخواستش جهت دسترسی به این مرکز، از ایران میخواست به تهران سفر کند و علاوه بر حل و فصل موضوع دسترسی به سایت «تسا»، درباره دیگر موضوع اختلافی هم رایزنی کند.
گفتنی است ملاقاتهای مهم «گروسی» با مقامهای بلندپایه کشورمان در آستانه نشست قریب الوقوع شورای حکام آژانس درباره گزارش جدید مدیرکل درباره ایران و یک هفته پیش از آغاز مجدد مذاکرات احیای توافق هستهای برجام در وین صورت گرفته است.
برش
تأکید بر اراده جدی ایران برای تعامل سازنده با آژانس
رئیس سازمان انرژی اتمی در نشست خبری مشترک با «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که پس از رایزنی مفصل صبح روز گذشته صورت گرفت، گفت مدیرکل آژانس در این گفتوگو چندین بار تأکید کرد که هیچ انحرافی در برنامههای هستهای ایران مشاهده نکردهاند و فعالیت هسته ای ایران طبق معاهدات و ضوابط، در حال انجام است. به گزارش «ایران»، اسلامی در ادامه گفت که در این رایزنیها به پرسشهای آژانس که توسط دشمنان درخصوص برنامه هستهای ایران منتشر شده و در اختیار این سازمان قرار گرفته است، پاسخ داده شده و تفاهم شده تا بحث پیرامون بخشهای باقی مانده که مربوط به مسائل بسته شده در گذشته است و در برجام به آنها پرداخته شده، خاتمه پیدا کند.
رئیس سازمان انرژی اتمی همچنین با بیان اینکه ایران در برنامه هستهای خودش مصمم است و بهرهبرداری از برنامه هستهای که بر زندگی مردم اثرگذار باشد، در دستور کارش قرار دارد، اعلام کرد: «آژانس در مورد ابلاغی که باید حداقل ۱۰ هزار مگاوات برق هستهای را در ایران ایجاد کند بویژه با نیروگاههای کوچک که ظرفیت آن حداکثر ۳۰۰ مگاوات است، نیز با کشورمان همکاری میکند.»
مدیرکل آژانس هم گفتوگوی خود با رئیس سازمان انرژی اتمی را فشرده خواند و گفت که تداوم مذاکرات با ایــــــــران تا رسیدن به زمینههای مشترک و نتیجه گیری مثبت در دســــــــــتور کار دو طرف قرار دارد.
مدیرکل آژانس در دیداری دیگر با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دیدار کرد. وزیر خارجه کشورمان در این دیدار بر اهمیت کار فنی، حرفهای و بیطرفانه آژانس و ضرورت بی اعتنایی به فشارهای سیاسی خارجی تأکید کرد.
امیرعبداللهیان در این دیدار بر اراده جدی جمهوری اسلامی ایران برای تعامل سازنده با آژانس در چهارچوب موافقتنامه پادمان تأکید و ابراز امیدواری کرد در سفر مدیرکل آژانس اعتماد متقابل و همکاریهای طرفین بیش از پیش تقویت شود.
مدیرکل آژانس نیز متقابلاً ضمن تأکید بر رویکرد فنی، حرفهای و بیطرفانه آژانس، سفر خود را نشانهای از اراده برای گفتوگو و درک متقابل، حل مسائل و ارتقای همکاریها با جمهوری اسلامی ایران برشمرد و از آمادگی آژانس برای حل و فصل موضوعات باقی مانده طی ماههای آتی در همکاری نزدیک با جمهوری اسلامی ایران خبر داد.

تدوین بودجه 1401 بدون کسری
سیاست قطعی دولت، اصلاح ساختار بودجه بر اساس دستورات رهبر معظم انقلاب، اسناد بالادستی و تمرکززدایی است
معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: با کاهش تورم و بهبود رشد اقتصادی، قدرت خرید مردم افزایش خواهد یافت؛ این روش بهتر از آن است که ۲۰ درصد حقوق را بالا بردند و ۳۰ درصد بر تورم کشور افزودند. به گزارش سازمان برنامه و بودجه، نشست هماندیشی لایحه بودجه ۱۴۰۱ با حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، وزیر کشور و استانداران در تالار پیامبر اعظم وزارت کشور برگزار شد. سیدمسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه در این نشست گفت: سیاست قطعی دولت اصلاح ساختار بودجه بر اساس دستورات مقام معظم رهبری و اسناد بالادستی و تمرکززدایی است؛ با این سیاستها اختیارات استانداران بویژه در منابع مالی، رشد قابل ملاحظهای خواهد داشت اما آنها باید در قبال این اختیار نسبت به شاخصهای کلان اقتصادی حوزه خود پاسخگو باشند. وی با بیان این که در بودجه ۱۴۰۱ بر رشد اقتصادی تمرکز شده است؛ ادامه داد: از زمانی که دولت سیزدهم آغاز به کار کرده است به هیچ عنوان خلق پول نکرده و این روند موجب کاهش نرخ تورم نقطهای در مهر و آبان شده است؛ بودجه سال آینده بر اساس منابع پایدار و بدون کسری بسته شده و مجلس هم از این سیاست دولت حمایت کرد. وی با اشاره به اینکه کسری بودجه ریشه بسیاری از مشکلات کشور است، افزود: وقتی بدون داشتن منبع دولتی حقوق ۲۰ درصد افزایش مییابد در اصل با خلق پول، دست در جیب محرومان جامعه کرده و آنها باید هزینه این تصمیم را بپردازند؛ یعنی یک میلیون به حقوق افراد اضافه شده ولی در قبال آن با تورم، سه میلیون دیگر از جیبشان برداشته شده است. دولت سیزدهم با ایجاد ثبات و رشد اقتصادی و کاهش نرخ تورم قدرت خرید مردم را افزایش میدهد.

تعرفه گاز 3 پله اول مصرف بدون تغییر
عطیه لباف
خبرنگار
3 روز از آغاز طرح جریمه پرمصرفها و بدمصرفهای گاز طبیعی میگذرد. جریمههایی که به گفته معاون برنامهریزی وزیر نفت به منظور اصلاح مصرف مشترکان بدمصرف طراحی شده است.
هوشنگ فلاحتیان به «ایران» میگوید: «حدود 26 میلیون مشترک گاز در کشور داریم. 76 درصد مشترکان شامل کسانی هستند که در الگوی مصرف گاز مصرف میکنند. اما 24 درصد از مشترکان، پرمصرف و بدمصرف هستند که اینها حدود 50 درصد گاز کشور را مصرف میکنند و بهدنبال آن هستیم که با این تعرفهای بازدارنده، برای اصلاح مصرف این 24 درصد ایجاد انگیزه شود.»
چند روزی است که مصرف گاز از تولید پیشی گرفته و به اعتقاد کارشناسان اصلاح مصرف گاز امری ضروری است. ظرفیت تولید گاز کشور رقمی در حدود 940 میلیون متر مکعب در روز (گاز ترش) است که پس از پالایش و با توجه به ظرفیتهای انتقال گاز کشور به رقمی در حدود 840 میلیون متر مکعب در روز میرسد. اما در همین حال مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری به عدد 540 میلیون متر مکعب رسیده است که بحرانی و در وضعیت قرمز است.
به تعبیری دیگر 67 درصد از گاز تولیدی ایران صرف گرمایش خانهها میشود؛ بدون آنکه ارزش افزودهای برای کشور ایجاد کند. مصرف گاز در ایران به اندازه 12 کشور ثروتمند اروپایی است و مصرف بخش خانگی عامل اصلی برهم خوردن تراز تولید و مصرف گاز در سومین کشور تولیدکننده بزرگ گاز در جهان است.
76 درصد مشترکان تعرفه سال 1394 را میپردازند
جرایم آغاز شده در اقلیمهای مختلف، متفاوت است. بهطوری که فلاحتیان میگوید: «الگوهای مصرف در اقلیمهای پنج گانه متفاوت دیده شده است. برای هر کدام از این اقلیمها نرخ تعرفه تا سقف الگوی مصرف، همان نرخ سال 1394 است. برای مثال اگر مشترکی در اقلیم یک که سردسیر است، زندگی میکند، تا مصرف 500 مترمکعب در ماه را باید با همان تعرفه مصوب سال 1394 بپردازد و با عبور از این سقف، مازاد بر 400 متر مکعب در ماه با لحاظ جریمه محاسبه خواهد شد.»
بهگفته فلاحتیان مصرف 76 درصد مشترکان در 5 اقلیم معین شده از این سقف تجاوز نمیکند.
معاون وزیر نفت تصریح میکند: «به صورت میانگین، قبض دو پله اول مصرف در اقلیمهای پنجگانه تقریباً حدود 8200 تومان است و در پلکان سوم این رقم به 25 هزار تومان میرسد. اما از پله چهارم تا دوازدهم از این پس جرایمی اعمال میشود که قبض پرمصرفها و بدمصرفها را افزایش میدهد.»
مشترکانی که قبض گاز آنها صفر یا تخفیف دار میشود
در همین حال معاون وزیر نفت با تأکید بر اینکه برای 3 دهک از جامعه یعنی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی تعرفه صفر اعمال میشود، اذعان میکند: «بر اساس این تعریف، 3 دهک اول جامعه گاز را رایگان دریافت میکنند.»
بهگفته فلاحتیان برای مشترکانی که نسبت بهمدت مشابه سال قبل کاهش مصرف داشته باشند، تخفیفهایی درنظر گرفته خواهد شد. او در خصوص صنایع نیز توضیح میدهد: «اگر صنایع 5 روز همکاری کنند و 30 درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل مصرف را کاهش دهند، در قبض آنها 10 درصد تخفیف اعمال میشود.»
معاون وزیر نفت درباره رقم دقیق جریمهها نیز میگوید: «رقم ثابتی برای افزایش تعرفهها از یک پله نسبت به پله قبل در نظر گرفته شده است که بزودی دولت آن را بهصورت رسمی ابلاغ میکند. تصور میکنم که این ارقام تا اندازهای قابلیت اصلاح مصرف بویژه در بخش خانگی را داشته باشد.»
پیشبینی کاهش 10 درصدی مصرف با جرایم گازی
فلاحتیان در پایان از پیشبینی کاهش 10 درصدی مصرف گاز بخش خانگی با اعمال تعرفههای بازدارنده خبر میدهد. او میگوید: «بر اساس بررسیهایی که انجام شده، اگر این طرح اصلاح مصرف برای مدیریت قبض گاز مورد استقبال مصرف کنندگان قرار بگیرد، 10 درصد مصرف گاز خانگی کاهش پیدا میکند. این رقم معادل 60 میلیون مترمکعب در هر روز میشود که عدد قابل توجهی است و به اصلاح مصرف بخش خانگی و در نهایت رفع ناترازی میان تولید و مصرف گاز کمک خواهد کرد.»
بهگفته معاون برنامهریزی وزیر نفت 60 میلیون متر مکعب گاز بیش از تولید دو فاز پارس جنوبی است که برای استحصال نفت از آن چند میلیارد دلار سرمایهگذاری شده است.
راهکار خوش مصرفی
اصلیترین راهکار اصلاح مصرف بخش خانگی، استفاده از وسایل گازی کم مصرف، اصلاح موتورخانهها، عایقبندی صحیح ساختمان مطابق با مبحث 19 مقررات ملی ساختمان و تغییر رفتار مصرفی است؛ اما برای امسال و در کوتاه مدت، راهکارهایی نیز برای کاهش 10 درصدی مصرف وجود دارد.
در خصوص این راهکارها، مجید چگنی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران میگوید: «از هموطنان میخواهیم تا با انجام اقدامهای سادهای مانند تنظیم دمای ۱۸ تا ۲۱ درجه سانتیگراد، پوشیدن لباسهای گرم، محدود کردن فضای گرمایشی در منازل، خاموش کردن وسایل گرمایشی زمان ترک منازل و اماکن دولتی و اجتماعی، ما را در بخش مصرف همراهی کنند. این اقدامهای به ظاهر ساده میتواند تا ۱۰ درصد ذخیره انرژی را بهدنبال داشته باشد. ضمن آنکه به ما این امکان را میدهد تا در تأمین گاز نیروگاهها و بخش خانگی و تجاری در فصل سرد، مشکل خاصی نداشته باشیم.»
خبرنگار
3 روز از آغاز طرح جریمه پرمصرفها و بدمصرفهای گاز طبیعی میگذرد. جریمههایی که به گفته معاون برنامهریزی وزیر نفت به منظور اصلاح مصرف مشترکان بدمصرف طراحی شده است.
هوشنگ فلاحتیان به «ایران» میگوید: «حدود 26 میلیون مشترک گاز در کشور داریم. 76 درصد مشترکان شامل کسانی هستند که در الگوی مصرف گاز مصرف میکنند. اما 24 درصد از مشترکان، پرمصرف و بدمصرف هستند که اینها حدود 50 درصد گاز کشور را مصرف میکنند و بهدنبال آن هستیم که با این تعرفهای بازدارنده، برای اصلاح مصرف این 24 درصد ایجاد انگیزه شود.»
چند روزی است که مصرف گاز از تولید پیشی گرفته و به اعتقاد کارشناسان اصلاح مصرف گاز امری ضروری است. ظرفیت تولید گاز کشور رقمی در حدود 940 میلیون متر مکعب در روز (گاز ترش) است که پس از پالایش و با توجه به ظرفیتهای انتقال گاز کشور به رقمی در حدود 840 میلیون متر مکعب در روز میرسد. اما در همین حال مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری به عدد 540 میلیون متر مکعب رسیده است که بحرانی و در وضعیت قرمز است.
به تعبیری دیگر 67 درصد از گاز تولیدی ایران صرف گرمایش خانهها میشود؛ بدون آنکه ارزش افزودهای برای کشور ایجاد کند. مصرف گاز در ایران به اندازه 12 کشور ثروتمند اروپایی است و مصرف بخش خانگی عامل اصلی برهم خوردن تراز تولید و مصرف گاز در سومین کشور تولیدکننده بزرگ گاز در جهان است.
76 درصد مشترکان تعرفه سال 1394 را میپردازند
جرایم آغاز شده در اقلیمهای مختلف، متفاوت است. بهطوری که فلاحتیان میگوید: «الگوهای مصرف در اقلیمهای پنج گانه متفاوت دیده شده است. برای هر کدام از این اقلیمها نرخ تعرفه تا سقف الگوی مصرف، همان نرخ سال 1394 است. برای مثال اگر مشترکی در اقلیم یک که سردسیر است، زندگی میکند، تا مصرف 500 مترمکعب در ماه را باید با همان تعرفه مصوب سال 1394 بپردازد و با عبور از این سقف، مازاد بر 400 متر مکعب در ماه با لحاظ جریمه محاسبه خواهد شد.»
بهگفته فلاحتیان مصرف 76 درصد مشترکان در 5 اقلیم معین شده از این سقف تجاوز نمیکند.
معاون وزیر نفت تصریح میکند: «به صورت میانگین، قبض دو پله اول مصرف در اقلیمهای پنجگانه تقریباً حدود 8200 تومان است و در پلکان سوم این رقم به 25 هزار تومان میرسد. اما از پله چهارم تا دوازدهم از این پس جرایمی اعمال میشود که قبض پرمصرفها و بدمصرفها را افزایش میدهد.»
مشترکانی که قبض گاز آنها صفر یا تخفیف دار میشود
در همین حال معاون وزیر نفت با تأکید بر اینکه برای 3 دهک از جامعه یعنی مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی تعرفه صفر اعمال میشود، اذعان میکند: «بر اساس این تعریف، 3 دهک اول جامعه گاز را رایگان دریافت میکنند.»
بهگفته فلاحتیان برای مشترکانی که نسبت بهمدت مشابه سال قبل کاهش مصرف داشته باشند، تخفیفهایی درنظر گرفته خواهد شد. او در خصوص صنایع نیز توضیح میدهد: «اگر صنایع 5 روز همکاری کنند و 30 درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل مصرف را کاهش دهند، در قبض آنها 10 درصد تخفیف اعمال میشود.»
معاون وزیر نفت درباره رقم دقیق جریمهها نیز میگوید: «رقم ثابتی برای افزایش تعرفهها از یک پله نسبت به پله قبل در نظر گرفته شده است که بزودی دولت آن را بهصورت رسمی ابلاغ میکند. تصور میکنم که این ارقام تا اندازهای قابلیت اصلاح مصرف بویژه در بخش خانگی را داشته باشد.»
پیشبینی کاهش 10 درصدی مصرف با جرایم گازی
فلاحتیان در پایان از پیشبینی کاهش 10 درصدی مصرف گاز بخش خانگی با اعمال تعرفههای بازدارنده خبر میدهد. او میگوید: «بر اساس بررسیهایی که انجام شده، اگر این طرح اصلاح مصرف برای مدیریت قبض گاز مورد استقبال مصرف کنندگان قرار بگیرد، 10 درصد مصرف گاز خانگی کاهش پیدا میکند. این رقم معادل 60 میلیون مترمکعب در هر روز میشود که عدد قابل توجهی است و به اصلاح مصرف بخش خانگی و در نهایت رفع ناترازی میان تولید و مصرف گاز کمک خواهد کرد.»
بهگفته معاون برنامهریزی وزیر نفت 60 میلیون متر مکعب گاز بیش از تولید دو فاز پارس جنوبی است که برای استحصال نفت از آن چند میلیارد دلار سرمایهگذاری شده است.
راهکار خوش مصرفی
اصلیترین راهکار اصلاح مصرف بخش خانگی، استفاده از وسایل گازی کم مصرف، اصلاح موتورخانهها، عایقبندی صحیح ساختمان مطابق با مبحث 19 مقررات ملی ساختمان و تغییر رفتار مصرفی است؛ اما برای امسال و در کوتاه مدت، راهکارهایی نیز برای کاهش 10 درصدی مصرف وجود دارد.
در خصوص این راهکارها، مجید چگنی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران میگوید: «از هموطنان میخواهیم تا با انجام اقدامهای سادهای مانند تنظیم دمای ۱۸ تا ۲۱ درجه سانتیگراد، پوشیدن لباسهای گرم، محدود کردن فضای گرمایشی در منازل، خاموش کردن وسایل گرمایشی زمان ترک منازل و اماکن دولتی و اجتماعی، ما را در بخش مصرف همراهی کنند. این اقدامهای به ظاهر ساده میتواند تا ۱۰ درصد ذخیره انرژی را بهدنبال داشته باشد. ضمن آنکه به ما این امکان را میدهد تا در تأمین گاز نیروگاهها و بخش خانگی و تجاری در فصل سرد، مشکل خاصی نداشته باشیم.»

50 کارخانه سیمان از برق کشیده شدند
کارشناسان می گویند فقط 10 درصد برنامه گازرسانی که 3 سال پیش برای صنایع تدوین شده بود اجرایی شده است!
مرجان اسلامی فر
خبرنگار
گروه اقتصادی/ شرکت گاز استانها (به غیر از استانهای جنوبی) از 24 آبان ماه طی نامهای به واحدهای صنعتی و سیمانی نسبت به قطع گاز اطلاع رسانی کرده است و از طرفی از برخی واحدها خواسته شده که سوخت مازوت را جایگزین کنند. اما سؤال این است که چرا دولت سیزدهم از آبان ماه گرفتار قطع گاز واحدهای صنعتی و سیمانی شد؟ اگر در این فصل گاز قطع شود، در ماههای سرد سال یعنی دی، بهمن و اسفند واحدهای صنعتی چه شرایطی خواهند داشت؟
این موضوع را با کارشناسان به بحث و بررسی گذاشتیم و اکثر آنها یک جواب مشخص داشتند و آن این بود که در سالهای گذشته برای رفع این مشکل هیچ سرمایهگذاریای صورت نگرفته است و حتی سه سال پیش برنامهای تدوین شد که در راستای آن بتوان نسبت به تأمین گاز واحدهای صنعتی اقدام کرد ولی هیچکدام از برنامهها حتی پیشرفت فیزیکی
10 درصدی هم نداشته است.
آنها اظهار کردند دولت گذشته تنها انشعاب گاز را بیشتر کرد و در این حوزه سرمایهگذاری جدیدی انجام نداد و همین امر سبب شد که در ماه آبان واحدهای صنعتی و سیمانی با قطع گاز روبهرو شوند.
حال نگرانی صنایع بزرگ و سیمانیها این است که دو ماه پایانی سال که همواره شاهد قطع گاز بودند، چه اتفاقی خواهد افتاد. از طرفی استفاده از سوخت جایگزین هم برای واحدهای صنعتی ای را که در نزدیکی شهرها هستند، قابل استفاده نیست. سوخت جایگزین گاز، مازوت است و سازمان حفاظت محیطزیست واحدهای صنعتیای که در اطراف شهرها از این سوخت استفاده کنند، پلمب میکند. لذا واحدهای صنعتی که در اطراف شهرها و بخصوص کلانشهرها هستند نمیتوانند به سمت سوخت جایگزین بروند و این امر به منزله کاهش تولید و کاهش عرضه محصول در بازار است. به عبارت دیگر اتفاقی که در تابستان امسال به واسطه قطعی برق رخ داد، در پاییز و زمستان 1400 هم تکرار خواهد شد.
فارغ از آنکه مصرف گاز در کشور ما برابر با مصرف ۱۲ کشور ثروتمند اروپاست و فرهنگ مصرف در حوزههای مختلف نهادینه نشده است، دولتهای گذشته در این حوزه با جدیت ورود نکردند یا با قطع گاز امور را سپری کردند. این در حالی است که در شرایط تحریم و نوسان قیمتها، ثبات تولید اهمیت بسزایی دارد.
به تعبیر برخی از تولیدکنندگان سیمان، دولت سیزدهم با اهمال کاری که دولت گذشته کرد، اکنون در منگنه قرار گرفته است و قطعاً در مدت کوتاه نمیتوان در جهت تأمین گاز واحدهای صنعتی اقدام کرد. لذا تنها یک راهکار باقی میماند و آن صرفهجویی ملی است. اگر همه مردم در مصرف گاز صرفهجویی کنند، گاز واحدهای صنعتی قطع نخواهد شد.
دولت گذشته در جذب سرمایهگذار موفق عمل نکرد
علی محمد بد، کارشناس صنعت سیمان به «ایران» گفت: از دو هفته پیش قطع گاز واحدهای صنعتی و سیمانی آغاز شده و این امر برای تولیدکنندگان بسیار نگران کننده است.
او با بیان اینکه در استانهای سردسیر و حتی تهران قطعی گاز دامنگیر واحدهای صنعتی شده است، تصریح کرد: طبق نامه شرکت گاز استانها به واحدهای سیمانی، کارخانههای سیمان دیلمان گیلان، سیمان نایین، سیمان سفید بنوید، سیمان زنجان، سیمان فیروزکوه، سیمان بجنورد، سیمان مشهد، سیمان باقران و... مجبور به توقف فعالیت شدند. «بد» با تأکید بر اینکه دولتهای گذشته نتوانستند نسبت به جذب سرمایهگذار در حوزه گاز اقدام کنند، افزود: قیمتگذاری دولتی و دستوری مانع از سرمایهگذاری در این حوزه شده است، لذا امیدوارم دولت سیزدهم به سمتی برود که سرمایهگذاران برای این حوزه تمایل پیدا کنند.
این کارشناس صنعت سیمان یادآور شد: استفاده از سوخت جایگزین گاز (مازوت) مشکلات متعددی دارد و به راحتی برای واحدهای صنعتی و سیمانی امکانپذیر نیست؛ آنهایی که واحد سیمانیشان نزدیک به شهر باشد تحت هیچ شرایطی امکان استفاده از مازوت ندارند و آنهایی که با فاصله از شهر باشند برای جابهجایی و حملونقل مازوت مشکل دارند لذا چالش بهوجود آمده باید بهصورت ریشهای حل شود.
دولت گذشته برای تأمین گاز صنایع هیچ اقدامی انجام نداد
رضا احمدی از فعالان صنعت سیمان به «ایران» گفت: در حال حاضر 76 کارخانه سیمان در کشور داریم که در استانهای گرمسیر مشکلی از نظر تولید وجود ندارد چرا که گاز آنها قطع نشده است اما در استانهای سردسیر مشکل تولید سیمان ایجاد شده است.
او با بیان اینکه کاهش تولید سیمان چالشهای جدی در حوزه ساخت و ساز ایجاد میکند، خاطرنشان کرد:طی سالهای گذشته مصرف سیمان رو به رشد بوده (سال گذشته 12 درصد افزایش ثبت شد) اما امسال میزان مصرف 3 درصد منفی شده که این امر در 40 الی 50 سال اخیر شاید یکبار تکرار شده باشد، این موضوع نشان میدهد که دولت گذشته در این بخش هیچ سرمایهگذاریای نکرده است.
او با بیان اینکه وقتی انشعاب گاز از 2.5 میلیون به 5 میلیون میرسد، طبیعی است که شاهد قطع گاز باشیم، گفت: زمانی که بحث اولویتبندی تأمین گاز مطرح میشود، واحدهای مسکونی در اولویت قرار میگیرند و بخش صنعت چارهای جز توقف فعالیت ندارد. احمدی با گلایه از دولت گذشته که طی 8 سال برای تأمین گاز صنایع و ایجاد زیرساخت هیچ اقدامی انجام نداد، افزود: دولت سیزدهم با معضل بزرگی روبهرو شده است که امیدواریم با کمک و صرفهجویی مردم در مصرف گاز بتوان از این دوره سخت عبور کرد و البته تمهیداتی اتخاذ شود که گاز صنایع تا حد امکان قطع نشود.
او با تأکید بر اینکه دولت یازدهم و دوازدهم نسبت به تأمین گاز صنایع آینده نگری نکرد، تصریح کرد: سرمایهگذاری برای تأمین گاز صنایع ضرورت دارد و برای اینکه به این سمت حرکت کنیم باید از قیمتگذاری دولتی فاصله گرفت، اگر چنین موضوعی دنبال شود دوباره شاهد افزایش تولید و مصرف سیمان کشور که نشان از توسعه ملی است، خواهیم بود.
15 روز ذخیره مازوت داریم
عبدالرضا شیخان، دبیرانجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان درباره وضعیت شرکتهای سیمانی کشور و قطعی گاز که از نیمه دوم آبان ماه آغاز شده است، به «ایران» گفت: وزارت صمت بهعنوان متولی صنعت و بازار، در حال مذاکره برای جلوگیری از قطع گاز واحدهای صنعتی است. زمانی که گاز واحدهای صنعتی بخصوص سیمانی قطع میشود تولید آسیب پذیر خواهد شد و این امر بسرعت بر بازار و قیمتها اثر میگذارد. او با بیان اینکه در تابستان سالجاری قطعی برق دشواریهای متعددی را برای صنعت سیمان و بازار این بخش ایجاد کرد، افزود: بهدلیل عدم سرمایهگذاری مناسب در این بخش، باید بپذیریم که در ماههای سرد سال، با افت گاز مواجه میشویم لذا آنچه که مسلم است، تأمین سوخت واحدهای صنعتی است. از اینرو برای جلوگیری از توقف فعالیت واحدهای سیمانی، 15 روز ذخیرهسازی مازوت صورت گرفت.
دبیرانجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان خاطرنشان کرد: تأمین مازوت اتفاق خوبی است که جلوی توقف فعالیت واحد سیمانی را میگیرد اما این موضوع هزینه تولیدکنندگان را بین 10 تا 15 درصد افزایش میدهد. طبق توافقهای صورت گرفته، قیمت محصول مازوت با قیمت گاز برابر است اما هزینه حمل آن سنگین است به گونهای که حمل هر لیتر مازوت از 180 هزار تومان تا 550 هزار تومان (وابسته به این است که شرکت سیمانی از کدام مخازن نیاز خود را تأمین کند) متغیر است. او تصریح کرد: در حال حاضر ما نگران قطعی برق هم هستیم، چرا که این امر دیگر راهکاری مانند مازوت ندارد، در تابستان سالجاری که برق واحدهای سیمانی قطع شد، مشکلات متعددی ظهور کرد، لذا امیدواریم دولت سیزدهم به سمت سرمایهگذاری در این بخش برود.
خبرنگار
گروه اقتصادی/ شرکت گاز استانها (به غیر از استانهای جنوبی) از 24 آبان ماه طی نامهای به واحدهای صنعتی و سیمانی نسبت به قطع گاز اطلاع رسانی کرده است و از طرفی از برخی واحدها خواسته شده که سوخت مازوت را جایگزین کنند. اما سؤال این است که چرا دولت سیزدهم از آبان ماه گرفتار قطع گاز واحدهای صنعتی و سیمانی شد؟ اگر در این فصل گاز قطع شود، در ماههای سرد سال یعنی دی، بهمن و اسفند واحدهای صنعتی چه شرایطی خواهند داشت؟
این موضوع را با کارشناسان به بحث و بررسی گذاشتیم و اکثر آنها یک جواب مشخص داشتند و آن این بود که در سالهای گذشته برای رفع این مشکل هیچ سرمایهگذاریای صورت نگرفته است و حتی سه سال پیش برنامهای تدوین شد که در راستای آن بتوان نسبت به تأمین گاز واحدهای صنعتی اقدام کرد ولی هیچکدام از برنامهها حتی پیشرفت فیزیکی
10 درصدی هم نداشته است.
آنها اظهار کردند دولت گذشته تنها انشعاب گاز را بیشتر کرد و در این حوزه سرمایهگذاری جدیدی انجام نداد و همین امر سبب شد که در ماه آبان واحدهای صنعتی و سیمانی با قطع گاز روبهرو شوند.
حال نگرانی صنایع بزرگ و سیمانیها این است که دو ماه پایانی سال که همواره شاهد قطع گاز بودند، چه اتفاقی خواهد افتاد. از طرفی استفاده از سوخت جایگزین هم برای واحدهای صنعتی ای را که در نزدیکی شهرها هستند، قابل استفاده نیست. سوخت جایگزین گاز، مازوت است و سازمان حفاظت محیطزیست واحدهای صنعتیای که در اطراف شهرها از این سوخت استفاده کنند، پلمب میکند. لذا واحدهای صنعتی که در اطراف شهرها و بخصوص کلانشهرها هستند نمیتوانند به سمت سوخت جایگزین بروند و این امر به منزله کاهش تولید و کاهش عرضه محصول در بازار است. به عبارت دیگر اتفاقی که در تابستان امسال به واسطه قطعی برق رخ داد، در پاییز و زمستان 1400 هم تکرار خواهد شد.
فارغ از آنکه مصرف گاز در کشور ما برابر با مصرف ۱۲ کشور ثروتمند اروپاست و فرهنگ مصرف در حوزههای مختلف نهادینه نشده است، دولتهای گذشته در این حوزه با جدیت ورود نکردند یا با قطع گاز امور را سپری کردند. این در حالی است که در شرایط تحریم و نوسان قیمتها، ثبات تولید اهمیت بسزایی دارد.
به تعبیر برخی از تولیدکنندگان سیمان، دولت سیزدهم با اهمال کاری که دولت گذشته کرد، اکنون در منگنه قرار گرفته است و قطعاً در مدت کوتاه نمیتوان در جهت تأمین گاز واحدهای صنعتی اقدام کرد. لذا تنها یک راهکار باقی میماند و آن صرفهجویی ملی است. اگر همه مردم در مصرف گاز صرفهجویی کنند، گاز واحدهای صنعتی قطع نخواهد شد.
دولت گذشته در جذب سرمایهگذار موفق عمل نکرد
علی محمد بد، کارشناس صنعت سیمان به «ایران» گفت: از دو هفته پیش قطع گاز واحدهای صنعتی و سیمانی آغاز شده و این امر برای تولیدکنندگان بسیار نگران کننده است.
او با بیان اینکه در استانهای سردسیر و حتی تهران قطعی گاز دامنگیر واحدهای صنعتی شده است، تصریح کرد: طبق نامه شرکت گاز استانها به واحدهای سیمانی، کارخانههای سیمان دیلمان گیلان، سیمان نایین، سیمان سفید بنوید، سیمان زنجان، سیمان فیروزکوه، سیمان بجنورد، سیمان مشهد، سیمان باقران و... مجبور به توقف فعالیت شدند. «بد» با تأکید بر اینکه دولتهای گذشته نتوانستند نسبت به جذب سرمایهگذار در حوزه گاز اقدام کنند، افزود: قیمتگذاری دولتی و دستوری مانع از سرمایهگذاری در این حوزه شده است، لذا امیدوارم دولت سیزدهم به سمتی برود که سرمایهگذاران برای این حوزه تمایل پیدا کنند.
این کارشناس صنعت سیمان یادآور شد: استفاده از سوخت جایگزین گاز (مازوت) مشکلات متعددی دارد و به راحتی برای واحدهای صنعتی و سیمانی امکانپذیر نیست؛ آنهایی که واحد سیمانیشان نزدیک به شهر باشد تحت هیچ شرایطی امکان استفاده از مازوت ندارند و آنهایی که با فاصله از شهر باشند برای جابهجایی و حملونقل مازوت مشکل دارند لذا چالش بهوجود آمده باید بهصورت ریشهای حل شود.
دولت گذشته برای تأمین گاز صنایع هیچ اقدامی انجام نداد
رضا احمدی از فعالان صنعت سیمان به «ایران» گفت: در حال حاضر 76 کارخانه سیمان در کشور داریم که در استانهای گرمسیر مشکلی از نظر تولید وجود ندارد چرا که گاز آنها قطع نشده است اما در استانهای سردسیر مشکل تولید سیمان ایجاد شده است.
او با بیان اینکه کاهش تولید سیمان چالشهای جدی در حوزه ساخت و ساز ایجاد میکند، خاطرنشان کرد:طی سالهای گذشته مصرف سیمان رو به رشد بوده (سال گذشته 12 درصد افزایش ثبت شد) اما امسال میزان مصرف 3 درصد منفی شده که این امر در 40 الی 50 سال اخیر شاید یکبار تکرار شده باشد، این موضوع نشان میدهد که دولت گذشته در این بخش هیچ سرمایهگذاریای نکرده است.
او با بیان اینکه وقتی انشعاب گاز از 2.5 میلیون به 5 میلیون میرسد، طبیعی است که شاهد قطع گاز باشیم، گفت: زمانی که بحث اولویتبندی تأمین گاز مطرح میشود، واحدهای مسکونی در اولویت قرار میگیرند و بخش صنعت چارهای جز توقف فعالیت ندارد. احمدی با گلایه از دولت گذشته که طی 8 سال برای تأمین گاز صنایع و ایجاد زیرساخت هیچ اقدامی انجام نداد، افزود: دولت سیزدهم با معضل بزرگی روبهرو شده است که امیدواریم با کمک و صرفهجویی مردم در مصرف گاز بتوان از این دوره سخت عبور کرد و البته تمهیداتی اتخاذ شود که گاز صنایع تا حد امکان قطع نشود.
او با تأکید بر اینکه دولت یازدهم و دوازدهم نسبت به تأمین گاز صنایع آینده نگری نکرد، تصریح کرد: سرمایهگذاری برای تأمین گاز صنایع ضرورت دارد و برای اینکه به این سمت حرکت کنیم باید از قیمتگذاری دولتی فاصله گرفت، اگر چنین موضوعی دنبال شود دوباره شاهد افزایش تولید و مصرف سیمان کشور که نشان از توسعه ملی است، خواهیم بود.
15 روز ذخیره مازوت داریم
عبدالرضا شیخان، دبیرانجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان درباره وضعیت شرکتهای سیمانی کشور و قطعی گاز که از نیمه دوم آبان ماه آغاز شده است، به «ایران» گفت: وزارت صمت بهعنوان متولی صنعت و بازار، در حال مذاکره برای جلوگیری از قطع گاز واحدهای صنعتی است. زمانی که گاز واحدهای صنعتی بخصوص سیمانی قطع میشود تولید آسیب پذیر خواهد شد و این امر بسرعت بر بازار و قیمتها اثر میگذارد. او با بیان اینکه در تابستان سالجاری قطعی برق دشواریهای متعددی را برای صنعت سیمان و بازار این بخش ایجاد کرد، افزود: بهدلیل عدم سرمایهگذاری مناسب در این بخش، باید بپذیریم که در ماههای سرد سال، با افت گاز مواجه میشویم لذا آنچه که مسلم است، تأمین سوخت واحدهای صنعتی است. از اینرو برای جلوگیری از توقف فعالیت واحدهای سیمانی، 15 روز ذخیرهسازی مازوت صورت گرفت.
دبیرانجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان خاطرنشان کرد: تأمین مازوت اتفاق خوبی است که جلوی توقف فعالیت واحد سیمانی را میگیرد اما این موضوع هزینه تولیدکنندگان را بین 10 تا 15 درصد افزایش میدهد. طبق توافقهای صورت گرفته، قیمت محصول مازوت با قیمت گاز برابر است اما هزینه حمل آن سنگین است به گونهای که حمل هر لیتر مازوت از 180 هزار تومان تا 550 هزار تومان (وابسته به این است که شرکت سیمانی از کدام مخازن نیاز خود را تأمین کند) متغیر است. او تصریح کرد: در حال حاضر ما نگران قطعی برق هم هستیم، چرا که این امر دیگر راهکاری مانند مازوت ندارد، در تابستان سالجاری که برق واحدهای سیمانی قطع شد، مشکلات متعددی ظهور کرد، لذا امیدواریم دولت سیزدهم به سمت سرمایهگذاری در این بخش برود.

پروانههایی که سوختند!
گروه اقتصادی / در بهار سال 92 تعداد 7120 پروانه ساختمانی در شهر تهران صادر شده است که ساخت 56690 واحد براساس این تعداد پروانه پیشبینی شده بود اما در بهار امسال تعداد پروانه ساختمانی صادر شده توسط شهرداری تهران معادل 1399 پروانه است که کاهش 80 درصدی صدور پروانههای ساختمانی را در 8 سال نشان میدهد. به اعتقاد فعالان بازار مسکن، کاهش ساخت و عرضه مسکن در سالهای اخیر منجر به جهش بیسابقه قیمت مسکن شده است.
ساختوساز آب رفت
ساخت و عرضه مسکن از محورهای اصلی ایجاد تعادل در بازار و کنترل قیمت است، عدم تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار مسکن، مانند بازارهای کالایی دیگر، باعث افزایش قیمت و نابسامانی بازار میشود. اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده و آمار رسمی نیز نشان میدهد در 8 سال گذشته ساختوساز با توجه به تعداد پروانههای ساختمانی صادر شده بشدت کاهش یافته است.
مقایسه صدور پروانه ساختمانی در شهر تهران در بهار سال 92 نسبت به بهار امسال (آخرین آماری که مرکز آمار در خصوص صدور پروانههای ساختمانی منتشر کرده است) کاهش 80 درصدی و مقایسه صدور پروانه ساختمانی در بهار سال 92 نسبت به بهار امسال در کل کشور، کاهش 32 درصدی صدور پروانه ساختمانی را نشان میدهد. کاهش صدور پروانه ساختمانی، منجر به افت ساخت و عرضه مسکن شده است.
کارشناسان اقتصادی معتقدند تبعات کاهش تولید مسکن نه تنها در سالهای گذشته خود را نشان داده است بلکه این تبعات در سالهای آینده هم ادامه خواهد داشت. آمار مرکز آمار در سال 99 نشان میدهد در این سال 560 هزار ازدواج در کشور ثبت شده است بنابراین حداقل نیاز کشور ساخت این تعداد واحد در سال گذشته است درحالی که تقاضای انباشته شده از سالهای قبل را هم باید به آن اضافه کنیم. اما مجموع پروانه صادر شده در سال گذشته در کشور 333 هزار و 811 پروانه است. یعنی بهطور متوسط تعداد پروانههای ساختمانی صادر شده در سال 99 نسبت به تعداد ازدواج ثبت شده در این سال حدود 226 هزار کمتر است. روند ساخت و ساز در 8 سال گذشته نشان میدهد که عدد تولید مسکن نسبت به سالهای پیش از آن (84 تا 92) کاهشی بوده است. میانگین ساخت مسکن در 8 سال گذشته بهطور متوسط 400 واحد در سال است درحالی که این عدد در 8 سال پیش از آن بهطور متوسط 700 هزار واحد در سال است.
اثر کاهش تولید بر افزایش قیمت
رشد قیمت مسکن، بهطور مثال در شهر تهران، از متوسط هر متر 4 میلیون تومان در سال 92 به 23 میلیون تومان در سال 99 رسید که نشان میدهد قیمت مسکن در شهر تهران در این سالها 475 درصد افزایش پیدا کرده است. افزایش قیمت مسکن توان مالی متقاضیان مصرفی را بشدت کاهش داد اما در عوض به اعتقاد فعالان بازار مسکن، سوداگری و خرید مسکن با هدف کسب سود بالا، افزایش یافت. علاوه بر تولید و عرضه مسکن به میزان تقاضایی که برای آن وجود دارد، عواملی دیگر مانند دریافت مالیات از واحدهای لوکس و خالی راهکاری است که در بسیاری از کشورها اثر آن بر کنترل قیمت مسکن و کاهش دلالی در این بازار، دیده شده است. آماری که در سالهای اخیر منتشر شده است نشان میدهد در کشور بیش از 2.5 میلیون واحد خالی وجود دارد که بیشتر آنها واحدهایی با متراژ بالا است که تقاضای مصرفی برای آنها وجود ندارد. با استفاده از ابزار مالیاتی هزینه احتکار این تعداد واحد مسکونی اخذ و بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم وارد بازار مسکن میشود.
نیاز به ساخت مسکن
با توجه به تقاضای انباشته شده برای مسکن در کشور و از طرفی افت ساختوساز در چند سال گذشته، نیاز به تولید و عرضه مسکن در بازار دیده میشود. برنامه دولت برای بخش مسکن، بر همین اساس افزایش ساختوساز و حمایت از دهکهای ضعیف و میانی جامعه برای خانهدار شدن است. ساخت سالانه یک میلیون مسکن و ساخت 4 میلیون مسکن در چهار سال که دولت بر اساس قانون نهضت تولید مسکن، میتواند کمبود احداث مسکن را در کشور جبران کند.
هرچه میزان عرضه مسکن به میزان تقاضا نزدیک شود تعادل را به این بازار برمیگرداند و برقراری تعادل میان عرضه و تقاضا در کنار ابزارهایی مانند دریافت مالیات از واحدهای خالی، منجر به ساماندهی بازار مسکن، بازار اجاره، کنترل قیمت و جلوگیری از جهشهای قیمتی خواهد شد.
80 درصد اشتغال وابسته به رونق بازار مسکن است
مجتبی بیگدلی
رئیس مجمع ملی صنعت مسکن و ساختمان
ترکیب جمعیتی کشور و آمار رسمی نشان میدهد که 3.7 درصد جمعیت دهه 60 در سالهای 1395 تا 1405 ازدواج میکنند. یعنی بهطور متوسط بیش از 500 هزار ازدواج در سالهای گذشته داشتهایم و در چند سال آینده هم خواهیم داشت. از سوی دیگر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله هر سال به 300 هزار واحد مسکونی آسیب میزند و از سوی دیگر 200 هزار هکتار بافت فرسوده در کشور داریم. همه این موارد نشان میدهد ما به سالانه ساخت یک میلیون واحد مسکونی نیاز داریم. از سوی دیگر مسکن پیشران اشتغال است. در کشور 1200 گروه شغلی و 80 درصد اشتغالزایی کشور به بخش مسکن وابسته است. برنامه دولت برای ساخت یک میلیون مسکن در سال علاوه بر افزایش عرضه مسکن اشتغالزایی را به دنبال دارد.
اطمینان به سازندگان با حمایت دولت
بهروز سرآبندی
استاد دانشگاه
کاهـــــش ســـــاخت مســـکن در سالهای اخیر عـــدم اطمینان سازندگان به بازار را نشان میدهد.
از ســـوی دیــــــگر بهخاطر افزایش هزینههای ساخت، قیمت مسکنهای ساخته شده بیشتر از بنیه مالی خریداران است. در این شرایط اگر کاهش ساخت مسکن ادامه داشته باشد همچنان شاهد رشد قیمتها خواهیم بود. اما دولت در نظر دارد سالانه یک میلیون مسکن بسازد. این تعداد مسکن نیاز واقعی در کشور است و از سوی دیگر دولت با اجرای این برنامه و در کنار آن اگر دولت مشوقهای مورد نیاز را برای سازندگان ایجاد کند، بازار مسکن در سالهای آتی به سروسامان میرسد.
ساختوساز آب رفت
ساخت و عرضه مسکن از محورهای اصلی ایجاد تعادل در بازار و کنترل قیمت است، عدم تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار مسکن، مانند بازارهای کالایی دیگر، باعث افزایش قیمت و نابسامانی بازار میشود. اتفاقی که در سالهای اخیر رخ داده و آمار رسمی نیز نشان میدهد در 8 سال گذشته ساختوساز با توجه به تعداد پروانههای ساختمانی صادر شده بشدت کاهش یافته است.
مقایسه صدور پروانه ساختمانی در شهر تهران در بهار سال 92 نسبت به بهار امسال (آخرین آماری که مرکز آمار در خصوص صدور پروانههای ساختمانی منتشر کرده است) کاهش 80 درصدی و مقایسه صدور پروانه ساختمانی در بهار سال 92 نسبت به بهار امسال در کل کشور، کاهش 32 درصدی صدور پروانه ساختمانی را نشان میدهد. کاهش صدور پروانه ساختمانی، منجر به افت ساخت و عرضه مسکن شده است.
کارشناسان اقتصادی معتقدند تبعات کاهش تولید مسکن نه تنها در سالهای گذشته خود را نشان داده است بلکه این تبعات در سالهای آینده هم ادامه خواهد داشت. آمار مرکز آمار در سال 99 نشان میدهد در این سال 560 هزار ازدواج در کشور ثبت شده است بنابراین حداقل نیاز کشور ساخت این تعداد واحد در سال گذشته است درحالی که تقاضای انباشته شده از سالهای قبل را هم باید به آن اضافه کنیم. اما مجموع پروانه صادر شده در سال گذشته در کشور 333 هزار و 811 پروانه است. یعنی بهطور متوسط تعداد پروانههای ساختمانی صادر شده در سال 99 نسبت به تعداد ازدواج ثبت شده در این سال حدود 226 هزار کمتر است. روند ساخت و ساز در 8 سال گذشته نشان میدهد که عدد تولید مسکن نسبت به سالهای پیش از آن (84 تا 92) کاهشی بوده است. میانگین ساخت مسکن در 8 سال گذشته بهطور متوسط 400 واحد در سال است درحالی که این عدد در 8 سال پیش از آن بهطور متوسط 700 هزار واحد در سال است.
اثر کاهش تولید بر افزایش قیمت
رشد قیمت مسکن، بهطور مثال در شهر تهران، از متوسط هر متر 4 میلیون تومان در سال 92 به 23 میلیون تومان در سال 99 رسید که نشان میدهد قیمت مسکن در شهر تهران در این سالها 475 درصد افزایش پیدا کرده است. افزایش قیمت مسکن توان مالی متقاضیان مصرفی را بشدت کاهش داد اما در عوض به اعتقاد فعالان بازار مسکن، سوداگری و خرید مسکن با هدف کسب سود بالا، افزایش یافت. علاوه بر تولید و عرضه مسکن به میزان تقاضایی که برای آن وجود دارد، عواملی دیگر مانند دریافت مالیات از واحدهای لوکس و خالی راهکاری است که در بسیاری از کشورها اثر آن بر کنترل قیمت مسکن و کاهش دلالی در این بازار، دیده شده است. آماری که در سالهای اخیر منتشر شده است نشان میدهد در کشور بیش از 2.5 میلیون واحد خالی وجود دارد که بیشتر آنها واحدهایی با متراژ بالا است که تقاضای مصرفی برای آنها وجود ندارد. با استفاده از ابزار مالیاتی هزینه احتکار این تعداد واحد مسکونی اخذ و بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم وارد بازار مسکن میشود.
نیاز به ساخت مسکن
با توجه به تقاضای انباشته شده برای مسکن در کشور و از طرفی افت ساختوساز در چند سال گذشته، نیاز به تولید و عرضه مسکن در بازار دیده میشود. برنامه دولت برای بخش مسکن، بر همین اساس افزایش ساختوساز و حمایت از دهکهای ضعیف و میانی جامعه برای خانهدار شدن است. ساخت سالانه یک میلیون مسکن و ساخت 4 میلیون مسکن در چهار سال که دولت بر اساس قانون نهضت تولید مسکن، میتواند کمبود احداث مسکن را در کشور جبران کند.
هرچه میزان عرضه مسکن به میزان تقاضا نزدیک شود تعادل را به این بازار برمیگرداند و برقراری تعادل میان عرضه و تقاضا در کنار ابزارهایی مانند دریافت مالیات از واحدهای خالی، منجر به ساماندهی بازار مسکن، بازار اجاره، کنترل قیمت و جلوگیری از جهشهای قیمتی خواهد شد.
80 درصد اشتغال وابسته به رونق بازار مسکن است
مجتبی بیگدلی
رئیس مجمع ملی صنعت مسکن و ساختمان
ترکیب جمعیتی کشور و آمار رسمی نشان میدهد که 3.7 درصد جمعیت دهه 60 در سالهای 1395 تا 1405 ازدواج میکنند. یعنی بهطور متوسط بیش از 500 هزار ازدواج در سالهای گذشته داشتهایم و در چند سال آینده هم خواهیم داشت. از سوی دیگر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله هر سال به 300 هزار واحد مسکونی آسیب میزند و از سوی دیگر 200 هزار هکتار بافت فرسوده در کشور داریم. همه این موارد نشان میدهد ما به سالانه ساخت یک میلیون واحد مسکونی نیاز داریم. از سوی دیگر مسکن پیشران اشتغال است. در کشور 1200 گروه شغلی و 80 درصد اشتغالزایی کشور به بخش مسکن وابسته است. برنامه دولت برای ساخت یک میلیون مسکن در سال علاوه بر افزایش عرضه مسکن اشتغالزایی را به دنبال دارد.
اطمینان به سازندگان با حمایت دولت
بهروز سرآبندی
استاد دانشگاه
کاهـــــش ســـــاخت مســـکن در سالهای اخیر عـــدم اطمینان سازندگان به بازار را نشان میدهد.
از ســـوی دیــــــگر بهخاطر افزایش هزینههای ساخت، قیمت مسکنهای ساخته شده بیشتر از بنیه مالی خریداران است. در این شرایط اگر کاهش ساخت مسکن ادامه داشته باشد همچنان شاهد رشد قیمتها خواهیم بود. اما دولت در نظر دارد سالانه یک میلیون مسکن بسازد. این تعداد مسکن نیاز واقعی در کشور است و از سوی دیگر دولت با اجرای این برنامه و در کنار آن اگر دولت مشوقهای مورد نیاز را برای سازندگان ایجاد کند، بازار مسکن در سالهای آتی به سروسامان میرسد.

تدارک بسته حمایتهای اجتماعی برای دوره پسا کرونا
گروه فرهنگی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه هفتصد و شصت و دومین جلسه شورای فرهنگ عمومی از تدارک بسته کامل این شورا با همکاری مردم و دستگاههای عضو در بازسازی حوزههای اجتماعی آسیبدیده ناشی از شیوع کرونا خبر داد. به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، هفتصد و شصت و دومین جلسه شورای فرهنگ عمومی دیروز با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی و جمعی از اعضای این شورا در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. ملاحظات و ضرورتهای روز دانشجو، ملاحظاتی در خصوص ورزش و فرهنگ عمومی و ابعاد فرهنگی، رسانهای و اطلاعرسانی بحران کرونا در آستانه موج ششم و پساکرونا، اجرا و امکان سنجی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی در خصوص کرونا از جمله دستورات این جلسه بود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص این جلسه اظهار کرد: شورای فرهنگ عمومی بهعنوان یکی از مهمترین شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی بنا را بر اجرای اولویتهای فرهنگی نهاده است. بر این اساس در دوره جدید شورای فرهنگ عمومی موارد ملموس و عینی را در دستور کار داریم. مهدی اسماعیلی افزود: یکی از مهمترین موارد مطرح شده در جلسه شورای فرهنگ عمومی، انسجام اجتماعی آسیب دیده بواسطه شیوع کرونا بود، امروزه کرونا عادیترین رفتارهای اجتماعی را مورد آسیب قرار داده و حتماً حوزه فرهنگی جامعه باید راه حلی برای این مسأله بیندیشد. با وجود موفقیتهایی که دولت جمهوری اسلامی در موضوع مقابله با کرونا و خودایمنی جمعی داشته اما طولانی شدن مدت شیوع، عوارضی را هم برای حوزه رفتارهای اجتماعی از جمله شعائر دینی، مراسم شادی و عزا، صله رحم و غیره در پی داشته است. او افزود: در شورای فرهنگ عمومی بسته کاملی را برای دوره پسا کرونا در حوزههای آسیبدیده اجتماعی تدارک دیدهایم و درصددهستیم کار فرهنگی مهمی در این حوزه با حضور خود مردم و نقشآفرینی مردم و دستگاهها انجام شود. بر همین اساس، کار از پیش طراحی شدهای برای احیای حوزههایی که در کرونا آسیب دیدهاند با همکاری دستگاههای عضو در دستور کار قرار گرفته است. رهبر معظم انقلاب در پیوست احکام ابلاغی اعضای شورای عالی سیاستگذاری، اولویتها و تشکیل کمیتهای را برای اصلاحات جدی مطرح کردهاند و شورای فرهنگ عمومی بر این اساس دبیرخانهای راهاندازی کرده که در اختیار این کمیته قرار گرفته تا مشکلات حوزه فرهنگی مورد بازسازی قرار گیرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص این جلسه اظهار کرد: شورای فرهنگ عمومی بهعنوان یکی از مهمترین شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی بنا را بر اجرای اولویتهای فرهنگی نهاده است. بر این اساس در دوره جدید شورای فرهنگ عمومی موارد ملموس و عینی را در دستور کار داریم. مهدی اسماعیلی افزود: یکی از مهمترین موارد مطرح شده در جلسه شورای فرهنگ عمومی، انسجام اجتماعی آسیب دیده بواسطه شیوع کرونا بود، امروزه کرونا عادیترین رفتارهای اجتماعی را مورد آسیب قرار داده و حتماً حوزه فرهنگی جامعه باید راه حلی برای این مسأله بیندیشد. با وجود موفقیتهایی که دولت جمهوری اسلامی در موضوع مقابله با کرونا و خودایمنی جمعی داشته اما طولانی شدن مدت شیوع، عوارضی را هم برای حوزه رفتارهای اجتماعی از جمله شعائر دینی، مراسم شادی و عزا، صله رحم و غیره در پی داشته است. او افزود: در شورای فرهنگ عمومی بسته کاملی را برای دوره پسا کرونا در حوزههای آسیبدیده اجتماعی تدارک دیدهایم و درصددهستیم کار فرهنگی مهمی در این حوزه با حضور خود مردم و نقشآفرینی مردم و دستگاهها انجام شود. بر همین اساس، کار از پیش طراحی شدهای برای احیای حوزههایی که در کرونا آسیب دیدهاند با همکاری دستگاههای عضو در دستور کار قرار گرفته است. رهبر معظم انقلاب در پیوست احکام ابلاغی اعضای شورای عالی سیاستگذاری، اولویتها و تشکیل کمیتهای را برای اصلاحات جدی مطرح کردهاند و شورای فرهنگ عمومی بر این اساس دبیرخانهای راهاندازی کرده که در اختیار این کمیته قرار گرفته تا مشکلات حوزه فرهنگی مورد بازسازی قرار گیرد.

نیروهای جهادی پای کارند
زهره افشار
خبرنگار
یک هفته پس از زلزله 6.4 ریشتری در منطقه فین هرمزگان که تاکنون بیش از 220 پسلرزه نیز داشته، زندگی مردم به وضعیت عادی بازگشته است. هرچند نمیتوان تلاش دستگاههای اجرایی را در سر و سامان گرفتن مردم زلزله زده نادیده گرفت اما اگر پای درد دل اهالی 30 روستای منطقه بنشینید، بیشتر آنها این آرامش را مدیون همیاری گروههای جهادی مردم نهاد میدانند.
جهادگران بی ادعایی که از نخستین روز پس از وقوع زلزله در منطقه حضور یافتهاند و روستاییان میگویند جهادگران خانه به خانه به سراغشان رفته بودند تا مرهمی بر دردهایشان باشند. «حبیب بهادری» دبیر قرارگاه خدمترسانی انقلاب اسلامی به «ایران» میگوید: این قرارگاه که مسئولیت ساماندهی 50 گروه جهادی استان هرمزگان را برعهده دارد، با تجربهای که از بحران قبلی استان یعنی سیل زمستان 98 دارد به کمک زلزلهزدگان شتافته است تا در هر بخشی که میتواند کمکرسان مردم باشد.
به گفته وی، این جهادگران حلقه اتصال مردم با دستگاههای امدادی و اجرایی یا به عبارت دیگر حاکمیت هستند و به گونهای عمل میکنند که ضمن هماهنگی از تقابل و تداخل کارها جلوگیری شود.
وی میافزاید: سعی خواهیم کرد با ارتباطی که برقرار میکنیم از سیاه نمایی و ارسال گزارشهای دروغین به مسئولان و مردم جلوگیری شود.
وی با اشاره به اینکه گروههای جهادی مستقر در منطقه در 5 پهنه خدماترسانی میکنند، افزود: هر پهنه را یک تیم راهبری میکند و باید گفت نیروهای جهادی خانه به خانه منطقه زلزلهزده را سرکشی کردهاند.
پس از اسکان اضطراری زلزله زدگان، گروههای جهادی کار نیازهای هر منطقه را شناسایی و نسبت به همیاری و رفع آن کمک میکنند.
به عنوان مثال ما پس از احساس نیاز مردم منطقه به بحث امنیت روانی به سراغ بهزیستی و علوم پزشکی رفتیم و از آنها درخواست روانشناس کردیم و خودمان هم پیشنیازهای حضورشان در میان مردم را برآورده کردیم.
در این منطقه پس از زلزله روز یکشنبه 23 آبان 220 پس لرزه رخ داده که طبیعی است بچههای ساکن در منطقه زلزله زده با هیجانات و استرسهای زلزله روبهرو باشند و به همین دلیل گروههای جهادی برای کاهش هیجانات کودکان، کارهای فرهنگی را در منطقه کلید زدند و با همکاری هنرمندان و خیرین اقدام به برگزاری برنامههای مفرح و مسابقات ورزشی و سرگرم کننده کرده است.
وی تصریح میکند: هر چند متولی بازسازی منطقه زلزله زده با بنیاد مسکن است اما نیروهای جهادی در شناسایی و راستیآزمایی واحدهای خسارت دیده کمک حال بنیاد بودهاند و اگر آنها بخواهند نیروهای جهادی آمادگی دارند در کار ساخت و ساز نیز کمک کنند. بهادری خاطرنشان میکند: نیروهای جهادی تا فروردین 1401 در کنار مردم زلزله زده فین هرمزگان میمانند.
وی با تأکید بر اینکه کشور ما کشوری است که با بحرانهای طبیعی زیادی روبهرو است، میافزاید: لذا باید آمادگی دستگاههای اجرایی به حدی برسد که در مواقع بحرانی خودشان بحران زده نشوند و اگر به توان نیروهای جهادی و مردمی بیشتر بها داده شود، میتوانیم به این نقطه برسیم. ما باید برای بحرانهای مختلف سناریوهای مختلف هم داشته باشیم.
مردم پای کار باشند، وعده ساخت 4 ماهه محقق میشود
در همین حال «شهریار نوریزاده» مدیرکل بنیاد مسکن هرمزگان نیز در گفتوگو با «ایران» ضمن قدردانی از تلاشهای جهادگران در منطقه زلزله زده فین میگوید: شکی نیست که حضور جهادگران در منطقه آرامش را برای مردم به ارمغان آورده و لازم است از حضور
پر رنگ سپاه در منطقه نیز تشکر کرد.
در زلزله منطقه «فین» و دهستان «سیاهو» بندرعباس حدود 30 روستا تحت تأثیر زلزله قرار گرفت. وی میافزاید: با مشخص شدن میزان خسارت به واحدهای مسکونی منطقه در نهایت 2 هزار و 500 واحد باید نوسازی و 702 واحد تعمیر شوند. هر چند بنیاد مسکن با استفاده از اعتبارات داخلی خود کار پی کنی و تأمین آهن آلات و سیمان ارزانقیمت مورد نیاز را انجام داده اما تصویب سقف تسهیلات ساخت و کمک بلاعوض میتواند در سرعت بخشیدن به کارها مؤثر باشد.
وی خاطرنشان میکند: پیشنهاد ما اعطای 250 میلیون تومان تسهیلات قرضالحسنه (180 میلیون تومان تسهیلات ساخت و 70 میلیون تومان کمک بلاعوض) با نرخ سود 4 درصد برای نوسازی واحدها و 50 میلیون تومان (شامل 30 میلیون تومان تسهیلات و 20 میلیون تومان کمک بلاعوض) برای واحدهای تعمیری است. در حال حاضر 7 گروه با ماشینآلات راهسازی در منطقه حضور دارند که مشغول آواربرداری و پیکنی هستند.
وی در پاسخ به اینکه آیا مردم میتوانند امیدوار باشند که وعده ساخت واحدهای زلزله زده هرمزگان در 4 ماه محقق شود، تأکید میکند: به هر جهت دولت و بنیاد تمام توان خود را برای ساخت سریع واحدها گذاشته و بزودی هم تسهیلات و کمک بلاعوض به دست مردم میرسد و باقی کار نیز با خود مردم است. اگر آنها هم پای کار باشند، انشاءالله مردم منطقه فین خواهند توانست سفره هفت سین نوروز 1401 را زیر سقف خانههای خود بیندازند.
خبرنگار
یک هفته پس از زلزله 6.4 ریشتری در منطقه فین هرمزگان که تاکنون بیش از 220 پسلرزه نیز داشته، زندگی مردم به وضعیت عادی بازگشته است. هرچند نمیتوان تلاش دستگاههای اجرایی را در سر و سامان گرفتن مردم زلزله زده نادیده گرفت اما اگر پای درد دل اهالی 30 روستای منطقه بنشینید، بیشتر آنها این آرامش را مدیون همیاری گروههای جهادی مردم نهاد میدانند.
جهادگران بی ادعایی که از نخستین روز پس از وقوع زلزله در منطقه حضور یافتهاند و روستاییان میگویند جهادگران خانه به خانه به سراغشان رفته بودند تا مرهمی بر دردهایشان باشند. «حبیب بهادری» دبیر قرارگاه خدمترسانی انقلاب اسلامی به «ایران» میگوید: این قرارگاه که مسئولیت ساماندهی 50 گروه جهادی استان هرمزگان را برعهده دارد، با تجربهای که از بحران قبلی استان یعنی سیل زمستان 98 دارد به کمک زلزلهزدگان شتافته است تا در هر بخشی که میتواند کمکرسان مردم باشد.
به گفته وی، این جهادگران حلقه اتصال مردم با دستگاههای امدادی و اجرایی یا به عبارت دیگر حاکمیت هستند و به گونهای عمل میکنند که ضمن هماهنگی از تقابل و تداخل کارها جلوگیری شود.
وی میافزاید: سعی خواهیم کرد با ارتباطی که برقرار میکنیم از سیاه نمایی و ارسال گزارشهای دروغین به مسئولان و مردم جلوگیری شود.
وی با اشاره به اینکه گروههای جهادی مستقر در منطقه در 5 پهنه خدماترسانی میکنند، افزود: هر پهنه را یک تیم راهبری میکند و باید گفت نیروهای جهادی خانه به خانه منطقه زلزلهزده را سرکشی کردهاند.
پس از اسکان اضطراری زلزله زدگان، گروههای جهادی کار نیازهای هر منطقه را شناسایی و نسبت به همیاری و رفع آن کمک میکنند.
به عنوان مثال ما پس از احساس نیاز مردم منطقه به بحث امنیت روانی به سراغ بهزیستی و علوم پزشکی رفتیم و از آنها درخواست روانشناس کردیم و خودمان هم پیشنیازهای حضورشان در میان مردم را برآورده کردیم.
در این منطقه پس از زلزله روز یکشنبه 23 آبان 220 پس لرزه رخ داده که طبیعی است بچههای ساکن در منطقه زلزله زده با هیجانات و استرسهای زلزله روبهرو باشند و به همین دلیل گروههای جهادی برای کاهش هیجانات کودکان، کارهای فرهنگی را در منطقه کلید زدند و با همکاری هنرمندان و خیرین اقدام به برگزاری برنامههای مفرح و مسابقات ورزشی و سرگرم کننده کرده است.
وی تصریح میکند: هر چند متولی بازسازی منطقه زلزله زده با بنیاد مسکن است اما نیروهای جهادی در شناسایی و راستیآزمایی واحدهای خسارت دیده کمک حال بنیاد بودهاند و اگر آنها بخواهند نیروهای جهادی آمادگی دارند در کار ساخت و ساز نیز کمک کنند. بهادری خاطرنشان میکند: نیروهای جهادی تا فروردین 1401 در کنار مردم زلزله زده فین هرمزگان میمانند.
وی با تأکید بر اینکه کشور ما کشوری است که با بحرانهای طبیعی زیادی روبهرو است، میافزاید: لذا باید آمادگی دستگاههای اجرایی به حدی برسد که در مواقع بحرانی خودشان بحران زده نشوند و اگر به توان نیروهای جهادی و مردمی بیشتر بها داده شود، میتوانیم به این نقطه برسیم. ما باید برای بحرانهای مختلف سناریوهای مختلف هم داشته باشیم.
مردم پای کار باشند، وعده ساخت 4 ماهه محقق میشود
در همین حال «شهریار نوریزاده» مدیرکل بنیاد مسکن هرمزگان نیز در گفتوگو با «ایران» ضمن قدردانی از تلاشهای جهادگران در منطقه زلزله زده فین میگوید: شکی نیست که حضور جهادگران در منطقه آرامش را برای مردم به ارمغان آورده و لازم است از حضور
پر رنگ سپاه در منطقه نیز تشکر کرد.
در زلزله منطقه «فین» و دهستان «سیاهو» بندرعباس حدود 30 روستا تحت تأثیر زلزله قرار گرفت. وی میافزاید: با مشخص شدن میزان خسارت به واحدهای مسکونی منطقه در نهایت 2 هزار و 500 واحد باید نوسازی و 702 واحد تعمیر شوند. هر چند بنیاد مسکن با استفاده از اعتبارات داخلی خود کار پی کنی و تأمین آهن آلات و سیمان ارزانقیمت مورد نیاز را انجام داده اما تصویب سقف تسهیلات ساخت و کمک بلاعوض میتواند در سرعت بخشیدن به کارها مؤثر باشد.
وی خاطرنشان میکند: پیشنهاد ما اعطای 250 میلیون تومان تسهیلات قرضالحسنه (180 میلیون تومان تسهیلات ساخت و 70 میلیون تومان کمک بلاعوض) با نرخ سود 4 درصد برای نوسازی واحدها و 50 میلیون تومان (شامل 30 میلیون تومان تسهیلات و 20 میلیون تومان کمک بلاعوض) برای واحدهای تعمیری است. در حال حاضر 7 گروه با ماشینآلات راهسازی در منطقه حضور دارند که مشغول آواربرداری و پیکنی هستند.
وی در پاسخ به اینکه آیا مردم میتوانند امیدوار باشند که وعده ساخت واحدهای زلزله زده هرمزگان در 4 ماه محقق شود، تأکید میکند: به هر جهت دولت و بنیاد تمام توان خود را برای ساخت سریع واحدها گذاشته و بزودی هم تسهیلات و کمک بلاعوض به دست مردم میرسد و باقی کار نیز با خود مردم است. اگر آنها هم پای کار باشند، انشاءالله مردم منطقه فین خواهند توانست سفره هفت سین نوروز 1401 را زیر سقف خانههای خود بیندازند.

توسط موشک های ایران محاصره شدیم
نفتالی بنت نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس در آستانه مذاکرات وین بار دیگر علیه برنامه هستهای و مواضع منطقهای ایران موضعگیری کرد. به گزارش خبرگزاری فارس، نفتالی بنت نخستوزیر این رژیم روز گذشته درباره مذاکرات هستهای آذرماه در وین میان ایران و قدرتهای جهانی اظهار نظر کرد.
بنت در ابتدای سخنانش گفت: «ایرانیها در حالی که با امنیت در تهران نشسته بودند، اسرائیل را با موشک محاصره کردند. آنها ما را از راه دور اذیت میکنند و به ما آسیب میزنند.» نخستوزیر رژیم صهیونیستی سپس بلافاصله ادعاهای بی اساس مقامهای این رژیم در موضوع حمایت از تروریسم را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بویژه نیروی قدس تکرار کرد. نخستوزیر تنها رژیم دارنده سلاح اتمی در منطقه غرب آسیا بعد از این اتهامزنیها به سراغ برنامه هستهای صلح آمیز ایران و مذاکرات هشتم آذرماه در وین رفت و لفاظیهای این رژیم را تکرار کرد. نفتالی بنت مدعی شد: «حتی اگر توافقی بین ایران و ابرقدرتها وجود داشته باشد، اسرائیل جزئی از آن (توافق) نیست و به آن متعهد نیست. ممکن است یک دوره پیچیده شامل عدم توافق با متحدانمان وجود داشته باشد ولی ما به حفظ آزادی عمل اسرائیل ادامه خواهیم داد. حتی اگر بازگشتی به توافق (برجام) وجود داشته باشد.» نخستوزیر رژیم صهیونیستی ادامه داد: «اشتباه پس از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) باز نخواهد گشت. این اشتباه مثل قرص خواب ما را تحت تأثیر قرار داد و اسرائیل به خواب رفت. ما از این اشتباه درس خواهیم گرفت. ما آزادی عمل خود را حفظ خواهیم کرد.» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و دیگر مقامهای این رژیم به دنبال آغاز ریاست جمهوری جو بایدن در امریکا بارها درباره احتمال احیای برجام هشدار دادهاند. اظهارات روز سهشنبه نفتالی بنت در شرایطی مطرح شده که قرار است تا ۶ روز دیگر (هشتم آذرماه) مذاکرات با واسطه بین ایران و امریکا در وین با موضوع برجام برگزار شود. طبق برنامه قرار است مذاکرات مستقیم میان ایران و گروه 1+4(اعضای کمیسیون مشترک برجام) برگزار شود و «رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران هم در وین حاضر شود.
بنت در ابتدای سخنانش گفت: «ایرانیها در حالی که با امنیت در تهران نشسته بودند، اسرائیل را با موشک محاصره کردند. آنها ما را از راه دور اذیت میکنند و به ما آسیب میزنند.» نخستوزیر رژیم صهیونیستی سپس بلافاصله ادعاهای بی اساس مقامهای این رژیم در موضوع حمایت از تروریسم را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بویژه نیروی قدس تکرار کرد. نخستوزیر تنها رژیم دارنده سلاح اتمی در منطقه غرب آسیا بعد از این اتهامزنیها به سراغ برنامه هستهای صلح آمیز ایران و مذاکرات هشتم آذرماه در وین رفت و لفاظیهای این رژیم را تکرار کرد. نفتالی بنت مدعی شد: «حتی اگر توافقی بین ایران و ابرقدرتها وجود داشته باشد، اسرائیل جزئی از آن (توافق) نیست و به آن متعهد نیست. ممکن است یک دوره پیچیده شامل عدم توافق با متحدانمان وجود داشته باشد ولی ما به حفظ آزادی عمل اسرائیل ادامه خواهیم داد. حتی اگر بازگشتی به توافق (برجام) وجود داشته باشد.» نخستوزیر رژیم صهیونیستی ادامه داد: «اشتباه پس از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) باز نخواهد گشت. این اشتباه مثل قرص خواب ما را تحت تأثیر قرار داد و اسرائیل به خواب رفت. ما از این اشتباه درس خواهیم گرفت. ما آزادی عمل خود را حفظ خواهیم کرد.» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و دیگر مقامهای این رژیم به دنبال آغاز ریاست جمهوری جو بایدن در امریکا بارها درباره احتمال احیای برجام هشدار دادهاند. اظهارات روز سهشنبه نفتالی بنت در شرایطی مطرح شده که قرار است تا ۶ روز دیگر (هشتم آذرماه) مذاکرات با واسطه بین ایران و امریکا در وین با موضوع برجام برگزار شود. طبق برنامه قرار است مذاکرات مستقیم میان ایران و گروه 1+4(اعضای کمیسیون مشترک برجام) برگزار شود و «رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران هم در وین حاضر شود.

فروش 19 میلیارد تومانی پاییزه کتاب
مریم شهبازی
خبرنگار
امروز «پاییزه کتاب 1400» در تهران و دیگر نقاط کشورمان به پایان میرسد، نوزدهمین دوره برپایی طرحهای تخفیف فصلی که فروش آن تا اواسط روز گذشته به مرز 19 میلیارد تومان رسید. در این دوره کتابفروشان با تخفیف 20 درصدی میزبانی دوستداران کتاب را برعهده گرفتند.
همراهی 986 کتابفروشی از نقاط مختلف
در حالی شاهد برگزاری پاییزه کتاب بودیم که در این دوره 986 کتابفروشی به طرح مذکور پیوستند. بنابر آمار اعلام شده از سوی خانه کتاب و ادبیات ایران در این دوره 153 کتابفروشی در استان تهران و 750 کتابفروشی در مراکز استانها و 236 کتابفروشی در شهرستانها، آثار خود را به علاقهمندان عرضه کردند. از 986 کتابفروشی که عضویت آنها در پاییزه کتاب تأیید شد 935 کتابفروشی دارای فروش بودهاند. «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» شعار پاییزه کتاب بود که با نگاهی متفاوت از دورهها و سالهای گذشته برپاییاش را شاهد بودیم؛ در این دوره تلاش مسئولان بر حمایت بیشتر از مناطق محروم و کمبرخوردار استوار بود آنچنان که در این نقاط برخورداری از تمهیدات پاییزه کتاب تا هشتم آذرماه ادامه خواهد داشت اما در سایر شهرها و استانها تنها تا سوم آذر ماه، امروز شاهد برگزاری آن خواهیم بود. اما گذشته از طرح پاییزه کتاب که برای نگاهی به آمار و ارقام نهایی فروش آن باید قدری بیشتر منتظر بمانیم؛ این روزها از همان بدو شروع هفته کتاب شاهد ارائه تخفیفهایی خودجوش هم از سوی خود کتابفروشیها و حتی ناشر- کتابفروشانی بودیم که آثار خود را ازطریق سایتهای اینترنتی و شبکههای مجازی هم به فروش میرسانند. کتابفروشی ثالث، با در نظر گرفتن تخفیف 30 درصدی از جمله اینهاست که این شرایط را برای کتابهای دیگر ناشرانی که فروش آنها را برعهده دارد هم قائل میشود. هرچند که این تخفیف تنها به ناشر، کتابفروشان بزرگ محدود نمیشود، برخی کتابفروشیها هم بنا به امکانات خود درصد تخفیفی از بودجه خود را برای مخاطبان در نظر گرفته و اطلاعرسانی کردهاند؛ هرچند تخفیف برخی همچون کتابفروشی پنجره به همان پاییزه کتاب محدود شده، تخفیف 20 درصدی برای کتابهای تألیفی و 15 درصدی برای آثار ترجمه شده.
فرصت بیشتر برای ساکنان مناطق محروم و کم برخوردار
کتابفروشیهایی همچون «علمی و فرهنگی» هم اغلب به مناسبتهایی همچون روز دانشآموز تخفیفهایی خاص برای علاقهمندان در نظر میگیرند، هرچند که در شرایط فعلی اغلبشان همگام با پاییزه کتاب پیش رفتند. با این حال بنا به استقبال مخاطبان، برخی از کتابفروشیها طی روزهای ابتدایی طرحهای تخفیف فصلی، بودجهای که بابت ارائه تخفیف به آنها اختصاص یافته تمام شد و آنها نیز برای آنکه مراجعهکنندگان دستخالی نروند درصد تخفیفی از بودجه شخصی خود برای مخاطبان در نظر گرفتند. با آنکه برای بهرهمندی از پاییزه کتاب همچنان تا ساعات پایانی امروز فرصت هست و نمیتوان آمار فعلی را، اطلاعات نهایی نوزدهمین دوره این طرح دانست؛ با این حال بد نیست بدانید تا ظهر روز گذشته بیش از 280 هزار کتاب در سراسر کشورمان فروش رفته است. مبلغ تقریبی فروش کل این کتابها حدود 19 میلیارد تومان است که سهم تهرانیها از آن برابر با حدود 3 میلیارد تومان با حدود 44 هزار جلد کتاب است.
این در حالی است که تابستانه کتاب 1400 با فروش 24 میلیارد تومانی رکوردی قابل توجه به نام خود ثبت کرد، آن هم در مقایسه با فروش دیگر طرحهای تخفیف فصلی در سالهای گذشته شاهد برگزاریشان بودهایم. البته همانطور که در ابتدا هم اشاره شد علاقهمندان کتاب در مناطق کمبرخوردار و محروم بنابر سیاست متولیان فرهنگی تا هشتم آذرماه برای خرید کتاب فرصت دارند. از همین رو بهتر است برای دستیابی به اعداد و ارقام دقیقتر، نه تنها پایان امروز، بلکه تا زمان یاد شده صبر کنیم.
خبرنگار
امروز «پاییزه کتاب 1400» در تهران و دیگر نقاط کشورمان به پایان میرسد، نوزدهمین دوره برپایی طرحهای تخفیف فصلی که فروش آن تا اواسط روز گذشته به مرز 19 میلیارد تومان رسید. در این دوره کتابفروشان با تخفیف 20 درصدی میزبانی دوستداران کتاب را برعهده گرفتند.
همراهی 986 کتابفروشی از نقاط مختلف
در حالی شاهد برگزاری پاییزه کتاب بودیم که در این دوره 986 کتابفروشی به طرح مذکور پیوستند. بنابر آمار اعلام شده از سوی خانه کتاب و ادبیات ایران در این دوره 153 کتابفروشی در استان تهران و 750 کتابفروشی در مراکز استانها و 236 کتابفروشی در شهرستانها، آثار خود را به علاقهمندان عرضه کردند. از 986 کتابفروشی که عضویت آنها در پاییزه کتاب تأیید شد 935 کتابفروشی دارای فروش بودهاند. «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» شعار پاییزه کتاب بود که با نگاهی متفاوت از دورهها و سالهای گذشته برپاییاش را شاهد بودیم؛ در این دوره تلاش مسئولان بر حمایت بیشتر از مناطق محروم و کمبرخوردار استوار بود آنچنان که در این نقاط برخورداری از تمهیدات پاییزه کتاب تا هشتم آذرماه ادامه خواهد داشت اما در سایر شهرها و استانها تنها تا سوم آذر ماه، امروز شاهد برگزاری آن خواهیم بود. اما گذشته از طرح پاییزه کتاب که برای نگاهی به آمار و ارقام نهایی فروش آن باید قدری بیشتر منتظر بمانیم؛ این روزها از همان بدو شروع هفته کتاب شاهد ارائه تخفیفهایی خودجوش هم از سوی خود کتابفروشیها و حتی ناشر- کتابفروشانی بودیم که آثار خود را ازطریق سایتهای اینترنتی و شبکههای مجازی هم به فروش میرسانند. کتابفروشی ثالث، با در نظر گرفتن تخفیف 30 درصدی از جمله اینهاست که این شرایط را برای کتابهای دیگر ناشرانی که فروش آنها را برعهده دارد هم قائل میشود. هرچند که این تخفیف تنها به ناشر، کتابفروشان بزرگ محدود نمیشود، برخی کتابفروشیها هم بنا به امکانات خود درصد تخفیفی از بودجه خود را برای مخاطبان در نظر گرفته و اطلاعرسانی کردهاند؛ هرچند تخفیف برخی همچون کتابفروشی پنجره به همان پاییزه کتاب محدود شده، تخفیف 20 درصدی برای کتابهای تألیفی و 15 درصدی برای آثار ترجمه شده.
فرصت بیشتر برای ساکنان مناطق محروم و کم برخوردار
کتابفروشیهایی همچون «علمی و فرهنگی» هم اغلب به مناسبتهایی همچون روز دانشآموز تخفیفهایی خاص برای علاقهمندان در نظر میگیرند، هرچند که در شرایط فعلی اغلبشان همگام با پاییزه کتاب پیش رفتند. با این حال بنا به استقبال مخاطبان، برخی از کتابفروشیها طی روزهای ابتدایی طرحهای تخفیف فصلی، بودجهای که بابت ارائه تخفیف به آنها اختصاص یافته تمام شد و آنها نیز برای آنکه مراجعهکنندگان دستخالی نروند درصد تخفیفی از بودجه شخصی خود برای مخاطبان در نظر گرفتند. با آنکه برای بهرهمندی از پاییزه کتاب همچنان تا ساعات پایانی امروز فرصت هست و نمیتوان آمار فعلی را، اطلاعات نهایی نوزدهمین دوره این طرح دانست؛ با این حال بد نیست بدانید تا ظهر روز گذشته بیش از 280 هزار کتاب در سراسر کشورمان فروش رفته است. مبلغ تقریبی فروش کل این کتابها حدود 19 میلیارد تومان است که سهم تهرانیها از آن برابر با حدود 3 میلیارد تومان با حدود 44 هزار جلد کتاب است.
این در حالی است که تابستانه کتاب 1400 با فروش 24 میلیارد تومانی رکوردی قابل توجه به نام خود ثبت کرد، آن هم در مقایسه با فروش دیگر طرحهای تخفیف فصلی در سالهای گذشته شاهد برگزاریشان بودهایم. البته همانطور که در ابتدا هم اشاره شد علاقهمندان کتاب در مناطق کمبرخوردار و محروم بنابر سیاست متولیان فرهنگی تا هشتم آذرماه برای خرید کتاب فرصت دارند. از همین رو بهتر است برای دستیابی به اعداد و ارقام دقیقتر، نه تنها پایان امروز، بلکه تا زمان یاد شده صبر کنیم.

کورس مدعیان صدر
حامد جیرودی/هفته ششم لیگ برتر فوتبال، امروز با برگزاری 8 بازی پیگیری میشود و جالب اینکه در این هفته 7 تیم شانس قرار گرفتن در صدر جدول را دارند. 4 دیدار امروز بهصورت همزمان از ساعت 15 آغاز میشود که در یکی از آنها تراکتور در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز میزبان شهر خودرو است. سرخپوشان تبریزی در اولین مسابقهای که زوانمیر سولدو را روی نیمکت داشتند، برابر سپاهان بدون گل مساوی شدند تا با 4 امتیاز در رده سیزدهم قرار بگیرند؛ اما در سمت مقابل مشهدیها هم در خانه برابر ذوب آهن 2-1 بازنده شدند تا با یک امتیاز در رده شانزدهم باقی بمانند. در ورزشگاه شهدای ساری، نساجی پذیرای پیکان است. سرخپوشان قائمشهری در هفته پنجم بدون حضور ساکت الهامی، برابر استقلال به تساوی بدون گل رسیدند تا با 5 امتیاز در رده یازدهم بایستند. در مقابل، شاگردان مجتبی حسینی در خانه مقابل فجرسپاسی 1-0 شکست خوردند تا با 10 امتیاز به رتبه چهارم سقوط کنند. فجرسپاسی هم در ورزشگاه حافظیه شیراز مقابل سپاهان قرار میگیرد. شاگردان علی اصغر کلانتری بعد از دو شکست ابتدای فصل، 2 برد و یک تساوی به دست آوردند تا با 7 امتیاز در رده هشتم قرار بگیرند. در سوی دیگر، شاگردان محرم نویدکیا در 2 بازی قبلیشان یک باخت و یک تساوی داشتهاند تا با 10 امتیاز به رده سوم سقوط کنند. هوادار نیز در ورزشگاه غدیر تهران با آلومینیوم دیدار میکند. شاگردان رضا عنایتی در بازی قبلشان 1-0 مغلوب فولاد شدند تا با 3 امتیاز به رده پانزدهم سقوط کنند و حالا باید برابر شاگردان رسول خطیبی قرار بگیرند که با برتری 2-1 برابر نفت مسجد سلیمان با 11 امتیاز به صدر جدول صعود کردند.
امیر به فرهاد رسید
از ساعت 16، گل گهر و استقلال در ورزشگاه شهید سردار سلیمانی سیرجان برابر هم قرار میگیرند تا شاهد تقابل دوباره امیر قلعه نویی و فرهاد مجیدی باشیم. سیرجانیها که همچنان قلعه نویی را بهدلیل محرومیت روی نیمکتشان ندارند، پس از 2 پیروزی ابتدای فصل، 3 مساوی پیاپی داشتهاند که آخرین آن تساوی بدون گل برابر صنعت نفت بود و این نتایج باعث شده تا با 9 امتیاز در رده پنجم قرار بگیرند. در این شرایط، قلعه نویی که بهنظر میرسد از تیمش ناراضی است، 4 بازیکن گلگهر را از فهرست بازی با استقلال کنار گذاشت که مهمترین آنها محسن فروزان دروازه بان تیمش است که بههمراه مهران گلزاری بهدلیل انضباطی در این بازی نیست و مرتضی تبریزی و شایان مصلح هم بهدلیل عملکرد فنی غایب خواهند بود. شاگردان فرهاد مجیدی هم پس از 3 برد پیاپی، 2 مساوی کسب کردهاند تا با 11 امتیاز به رده دوم سقوط کنند و حالا در پی این هستند تا 3 امتیاز دیدار با گل گهر را کسب کنند تا دوباره به صدر بازگردند. آبی پوشان در این بازی روزبه چشمی و محمدحسین مرادمند را به علت سرماخوردگی در اختیار ندارند اما در این مسابقه نبرد مهاجمان خارجی 2 تیم دیدنی خواهد بود. رودی ژستد و کوین یامگا در استقلال و اریک بایناما مهاجم گابنی جدید گل گهر احتمالاً در این بازی به میدان خواهد رفت تا جایگزین یونس شاکری شود که بهدلیل مصدومیت از ناحیه رباط صلیبی مدتی از مسابقات دور است. در این شرایط، باید دید قلعه نویی که اول آذر تولد 58 سالگیاش را جشن گرفت، با استقلالیهای دیگر تیمش مانند میلاد زکیپور، فرشید باقری، آرمین سهرابیان و سید احمد موسوی برابر تیم مورد علاقهاش چه نتیجهای میگیرد. گلگهر و استقلال، تاکنون 4 بار در لیگ برتر بازی کردهاند که 3 پیروزی برای آبیها و یک برد برای سیرجانیها حاصل آن بوده است. در این بازیها استقلال 6 گل زده و 3 گل دریافت کرده است. آخرین بازی این دو تیم 13 مرداد 1400 در مرحله نیمه نهایی جام حذفی برگزار شد که استقلال 2-1 به پیروزی رسید و راهی فینال شد. دیدارهای لیگ با انجام 2 بازی از ساعت 17 دنبال میشود که طی آن ذوب آهن در ورزشگاه فولادشهر، به مصاف فولاد میرود. شاگردان مهدی تارتار حالا با 9 امتیاز در رده ششم جدول ایستادهاند و شاگردان جواد نکونام هم که با بازگشت او دوباره به پیروزی رسیدند، با 7 امتیاز در رده نهم قرار دارند. نفت مسجدسلیمان هم در ورزشگاه شهید بهنام محمدی این شهر مقابل مس قرار میگیرند. بیپولی و اعتراض بازیکنان و مربیان نفت سبب شده تا شاگردان فراز کمالوند در وضعیت خوبی قرار نداشته و با 5 امتیاز در رده دوازدهم باشند. در مقابل، رفسنجانیها پس از تساوی 1-1 با پرسپولیس، 3 امتیاز دیدار برگزار نشده با شهرخودرو هم به حسابشان ریخته شد تا 5 امتیازی شوند و در رده دهم قرار بگیرند.
پرسپولیس امیدوار به بازگشت
آخرین بازی هفته ششم را هم پرسپولیس و صنعت نفت از ساعت 18 برابر هم برگزار میکنند. دیداری که همانند بازی هفته قبل استقلال و نساجی با حضور 5 هزار نفری تماشاگران در ورزشگاه آزادی تهران انجام میشود. شاگردان یحیی گل محمدی 3 هفته است که رنگ برد را ندیده و یک باخت و 2 تساوی داشتهاند که باعث شده تا با 8 امتیاز به رده هفتم سقوط کنند. اما شاگردان علیرضا منصوریان هم بعد از 3 شکست متوالی، یک برد و یک مساوی کسب کردهاند تا با 4 امتیاز چهاردهم باشند و میخواهند وضعیت بهتری را برای خود در جدول دست و پا کنند. این در حالی است که پرسپولیسیها انگیزه زیادی دارند تا با حضور هوادارانشان به پیروزی برسند و دوباره در جمع مدعیان قرار بگیرند. نفت در این بازی، بازیکنانی نظیر حسن بیت سعید و محمود مطلقزاده را بهدلیل مصدومیت در اختیار ندارد و در پرسپولیس هم سیامک نعمتی و سید جلال حسینی احتمالا به بازی نمی رسند. اما احتمالاً یحیی تغییراتی را در ترکیبش ایجاد میکند تا دوباره روی دور برد قرار بگیرد. پرسپولیس و نفت تاکنون در ادوار لیگ برتر 22 تقابل داشتهاند که 16 برد سهم پرسپولیس و 2 برد سهم نفتیها بوده و 4 بازی هم مساوی شده که آخرین آن تساوی بدون گل بازی برگشت فصل گذشته بود.
امیر به فرهاد رسید
از ساعت 16، گل گهر و استقلال در ورزشگاه شهید سردار سلیمانی سیرجان برابر هم قرار میگیرند تا شاهد تقابل دوباره امیر قلعه نویی و فرهاد مجیدی باشیم. سیرجانیها که همچنان قلعه نویی را بهدلیل محرومیت روی نیمکتشان ندارند، پس از 2 پیروزی ابتدای فصل، 3 مساوی پیاپی داشتهاند که آخرین آن تساوی بدون گل برابر صنعت نفت بود و این نتایج باعث شده تا با 9 امتیاز در رده پنجم قرار بگیرند. در این شرایط، قلعه نویی که بهنظر میرسد از تیمش ناراضی است، 4 بازیکن گلگهر را از فهرست بازی با استقلال کنار گذاشت که مهمترین آنها محسن فروزان دروازه بان تیمش است که بههمراه مهران گلزاری بهدلیل انضباطی در این بازی نیست و مرتضی تبریزی و شایان مصلح هم بهدلیل عملکرد فنی غایب خواهند بود. شاگردان فرهاد مجیدی هم پس از 3 برد پیاپی، 2 مساوی کسب کردهاند تا با 11 امتیاز به رده دوم سقوط کنند و حالا در پی این هستند تا 3 امتیاز دیدار با گل گهر را کسب کنند تا دوباره به صدر بازگردند. آبی پوشان در این بازی روزبه چشمی و محمدحسین مرادمند را به علت سرماخوردگی در اختیار ندارند اما در این مسابقه نبرد مهاجمان خارجی 2 تیم دیدنی خواهد بود. رودی ژستد و کوین یامگا در استقلال و اریک بایناما مهاجم گابنی جدید گل گهر احتمالاً در این بازی به میدان خواهد رفت تا جایگزین یونس شاکری شود که بهدلیل مصدومیت از ناحیه رباط صلیبی مدتی از مسابقات دور است. در این شرایط، باید دید قلعه نویی که اول آذر تولد 58 سالگیاش را جشن گرفت، با استقلالیهای دیگر تیمش مانند میلاد زکیپور، فرشید باقری، آرمین سهرابیان و سید احمد موسوی برابر تیم مورد علاقهاش چه نتیجهای میگیرد. گلگهر و استقلال، تاکنون 4 بار در لیگ برتر بازی کردهاند که 3 پیروزی برای آبیها و یک برد برای سیرجانیها حاصل آن بوده است. در این بازیها استقلال 6 گل زده و 3 گل دریافت کرده است. آخرین بازی این دو تیم 13 مرداد 1400 در مرحله نیمه نهایی جام حذفی برگزار شد که استقلال 2-1 به پیروزی رسید و راهی فینال شد. دیدارهای لیگ با انجام 2 بازی از ساعت 17 دنبال میشود که طی آن ذوب آهن در ورزشگاه فولادشهر، به مصاف فولاد میرود. شاگردان مهدی تارتار حالا با 9 امتیاز در رده ششم جدول ایستادهاند و شاگردان جواد نکونام هم که با بازگشت او دوباره به پیروزی رسیدند، با 7 امتیاز در رده نهم قرار دارند. نفت مسجدسلیمان هم در ورزشگاه شهید بهنام محمدی این شهر مقابل مس قرار میگیرند. بیپولی و اعتراض بازیکنان و مربیان نفت سبب شده تا شاگردان فراز کمالوند در وضعیت خوبی قرار نداشته و با 5 امتیاز در رده دوازدهم باشند. در مقابل، رفسنجانیها پس از تساوی 1-1 با پرسپولیس، 3 امتیاز دیدار برگزار نشده با شهرخودرو هم به حسابشان ریخته شد تا 5 امتیازی شوند و در رده دهم قرار بگیرند.
پرسپولیس امیدوار به بازگشت
آخرین بازی هفته ششم را هم پرسپولیس و صنعت نفت از ساعت 18 برابر هم برگزار میکنند. دیداری که همانند بازی هفته قبل استقلال و نساجی با حضور 5 هزار نفری تماشاگران در ورزشگاه آزادی تهران انجام میشود. شاگردان یحیی گل محمدی 3 هفته است که رنگ برد را ندیده و یک باخت و 2 تساوی داشتهاند که باعث شده تا با 8 امتیاز به رده هفتم سقوط کنند. اما شاگردان علیرضا منصوریان هم بعد از 3 شکست متوالی، یک برد و یک مساوی کسب کردهاند تا با 4 امتیاز چهاردهم باشند و میخواهند وضعیت بهتری را برای خود در جدول دست و پا کنند. این در حالی است که پرسپولیسیها انگیزه زیادی دارند تا با حضور هوادارانشان به پیروزی برسند و دوباره در جمع مدعیان قرار بگیرند. نفت در این بازی، بازیکنانی نظیر حسن بیت سعید و محمود مطلقزاده را بهدلیل مصدومیت در اختیار ندارد و در پرسپولیس هم سیامک نعمتی و سید جلال حسینی احتمالا به بازی نمی رسند. اما احتمالاً یحیی تغییراتی را در ترکیبش ایجاد میکند تا دوباره روی دور برد قرار بگیرد. پرسپولیس و نفت تاکنون در ادوار لیگ برتر 22 تقابل داشتهاند که 16 برد سهم پرسپولیس و 2 برد سهم نفتیها بوده و 4 بازی هم مساوی شده که آخرین آن تساوی بدون گل بازی برگشت فصل گذشته بود.

دانش محوری و حمایت از تولید داخلی؛ خط مقدم مبارزه با استعمار نوین
سیاوش نادری فارسانی
رئیس انجمن علمی گفتمان اسلامی سوئد
رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی به نکاتی اشاره فرمودند که خلاصه تاریخ فکر در مبارزه با استعمار و نظام سلطه است. برای تبیین فرمایشات ایشان باید این پرسش را مطرح کرد که نظام سلطه خود را چگونه تعریف میکند؟ استعماردارای دو شکل سنتی و نوین است. البته دو مفهوم نظام سلطه و استعمار یکسان نیستند، ولی به لحاظ منطقی نظام سلطه دربرگیرنده استعمار هم هست ولی هر استعماری خاصه در شکل نوین بهدنبال سلطه نیست. مورد دوم بیشتر دلالت بر استعمار نوین دارد. به عبارتی ممکن است در حالی که ما در پی مبارزه با نظام سلطه هستیم، توسط نیروی دیگر مورد استعمار واقع شویم. نظام سلطه در ابتدا اهداف روشنی داشت که در حال حاضر در دانشگاههای غرب و در رشته تاریخ فکر و تاریخ علم تدریس میشود. نظام سلطه در شکل سنتی، خود را در واقع با سه ویژگی معرفی میکرد؛ حضور نظامی، غارت مواد خام و وابستگی فرهنگی. علاوه بر این، امپریالیسم، استعمار و القای برتری فرهنگی عمدتاً از طریق ادبیات، فیلم و سبک زندگی راهبرد اصلی نظام سلطه در شکل کلاسیک خود بوده است. اندک نگاهی به تاریخ یکصد سال گذشته در کشورهای آسیایی، آفریقایی و امریکای جنوبی دلالت بر این واقعیت دارد. ادبیات غرب در حوزه تسلط فرهنگی با استفاده از بودجه و منابع مستعمرات در کشورهای هدف و با تأکید بر کودکان، نوجوانان و جوانان ترویج شد. کمتر ایرانی است که سفرهای گالیور اثر جاناتان سوئیفت، رابینسون کروزوئه اثر دانیل دافو و آتلانتیس نو اثر فرانسیس بیکن را بهیاد نیاورد. اینها فقط سه مثال از آثار ترجمه شده در ایران و کشورهای دیگر هستند.
براستی چه کسی جرأت دارد فرانسیس بیکن و دیگر نویسندگان را در ایران نقد کند و از برچسب مرتجع، افراطی و... در امان باشد؟ عمق فاجعه زمانی آشکار میشود که در خود غرب این آثار عمدتاً به این دلیل که مروج تسلط فرهنگ استعماری بودند، نقد میشوند. در این آثار مردم غیر اروپایی افرادی بدوی، بیفرهنگ، عقب مانده، مستبد، خطرناک و غیرمنطقی معرفی میشوند در حالی که اروپاییان مردمانی متمدن، مردمسالار، پیشرفته و صلح جو به تصویر کشیده میشوند. در ادبیات دهههای اخیر غرب، کمتر اثری یافت میشود که دلالت بر استعمار، تجاوز، خشونت، قتل عام، تخریب محیط زیست، بردهداری و غارت منابع دیگر کشورها و جنگهای جهانی غرب داشته باشد.
چرا رهبر انقلاب بر تولید دانش و تولید داخلی تأکید دارند؟ آیا برای نظام سلطه مهم است ما به لحاظ دینی و عقیدتی چگونه میاندیشیم و به چه ارزشها و سنتها و روش زیستی پایبند هستیم؟ ما شاهد کشورهای اسلامی و غیراسلامی با گرایشهای سیاسی، استبدادی و ارتجاعی هستیم که مورد حمایت نظام سلطهاند. نظام سلطه، نگران دموکراسی و دینی یا سکولار بودن ما نیست، بلکه اهداف دیگری را دنبال میکند. در نگاه کلاسیک استعمار، مادامی که یک کشور تأمین کننده مواد خام یا بازار مصرف کالا باشد و زمینه حضور نظامی آن را فراهم کند، مهم نیست دارای چه روش زیست یا چه باورهای عقیدتی و ارزشهای فرهنگی است. در شکل نوین استعمار هر کشوری حق تولید علم و گسترش صنایع را ندارد. علاوه بر اهداف استعماری پیشین، نظام سلطه در شکل نوین، در پی تسلط بر منابع و مراکز تولید علم به شکل انحصاری و نیز تسلط بر اطلاعات و منابع غذایی است.
از این منظر عجیب نیست که امریکا به تنهایی درصد بالایی از تولید علم را دارد و بیشترین فشارها را بر کشورهای تولیدکننده دانش وارد میکند. تسلط بر منابع آبی و ریاکاری در ارتباط با سیاستهای اقلیمی و محیط زیستی نیز در همین راستا قابل تفسیر است.
در این شرایط رهبر معظم انقلاب بحث تولید علم، حمایت از مراکز دانش بنیان، ارتباط بین مراکز تولید و مراکز تولید دانش و نیز حمایت از تولید با کیفیت و رقابتپذیر در کشور را مطرح میکنند. این دقیقاً همان چیزی است که نظام سلطه با آن مشکل دارد. اینکه درصد معناداری از علم در امریکا تولید میشود بهخاطر جذب نخبگان دیگر کشورهاست. مهاجرت هر نخبه به نفع نظام سلطه است، چرا که بدون نخبگان و خلاقیتهای آنان، راهبرد نظام سلطه در عرصه تسلط انحصاری بر دانش ممکن نخواهد بود. در عرصه تولید نیز اینچنین است. بهرهمندی از نخبگان در کشور و ایجاد شرایط مناسب برای آنها جهت تحقیق، نظریهپردازی و نوآوری و ایجاد روابط نظاممند بین بخش صنعت، کشاورزی و دیگر عرصهها با نخبگان و مراکز تحقیقاتی و علمی باعث رشد صنعت و تولیدات کشور خواهد شد. تحقق این هدف به معنای ناکامی دیگر راهبرد مهم نظام سلطه است.
رئیس انجمن علمی گفتمان اسلامی سوئد
رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی به نکاتی اشاره فرمودند که خلاصه تاریخ فکر در مبارزه با استعمار و نظام سلطه است. برای تبیین فرمایشات ایشان باید این پرسش را مطرح کرد که نظام سلطه خود را چگونه تعریف میکند؟ استعماردارای دو شکل سنتی و نوین است. البته دو مفهوم نظام سلطه و استعمار یکسان نیستند، ولی به لحاظ منطقی نظام سلطه دربرگیرنده استعمار هم هست ولی هر استعماری خاصه در شکل نوین بهدنبال سلطه نیست. مورد دوم بیشتر دلالت بر استعمار نوین دارد. به عبارتی ممکن است در حالی که ما در پی مبارزه با نظام سلطه هستیم، توسط نیروی دیگر مورد استعمار واقع شویم. نظام سلطه در ابتدا اهداف روشنی داشت که در حال حاضر در دانشگاههای غرب و در رشته تاریخ فکر و تاریخ علم تدریس میشود. نظام سلطه در شکل سنتی، خود را در واقع با سه ویژگی معرفی میکرد؛ حضور نظامی، غارت مواد خام و وابستگی فرهنگی. علاوه بر این، امپریالیسم، استعمار و القای برتری فرهنگی عمدتاً از طریق ادبیات، فیلم و سبک زندگی راهبرد اصلی نظام سلطه در شکل کلاسیک خود بوده است. اندک نگاهی به تاریخ یکصد سال گذشته در کشورهای آسیایی، آفریقایی و امریکای جنوبی دلالت بر این واقعیت دارد. ادبیات غرب در حوزه تسلط فرهنگی با استفاده از بودجه و منابع مستعمرات در کشورهای هدف و با تأکید بر کودکان، نوجوانان و جوانان ترویج شد. کمتر ایرانی است که سفرهای گالیور اثر جاناتان سوئیفت، رابینسون کروزوئه اثر دانیل دافو و آتلانتیس نو اثر فرانسیس بیکن را بهیاد نیاورد. اینها فقط سه مثال از آثار ترجمه شده در ایران و کشورهای دیگر هستند.
براستی چه کسی جرأت دارد فرانسیس بیکن و دیگر نویسندگان را در ایران نقد کند و از برچسب مرتجع، افراطی و... در امان باشد؟ عمق فاجعه زمانی آشکار میشود که در خود غرب این آثار عمدتاً به این دلیل که مروج تسلط فرهنگ استعماری بودند، نقد میشوند. در این آثار مردم غیر اروپایی افرادی بدوی، بیفرهنگ، عقب مانده، مستبد، خطرناک و غیرمنطقی معرفی میشوند در حالی که اروپاییان مردمانی متمدن، مردمسالار، پیشرفته و صلح جو به تصویر کشیده میشوند. در ادبیات دهههای اخیر غرب، کمتر اثری یافت میشود که دلالت بر استعمار، تجاوز، خشونت، قتل عام، تخریب محیط زیست، بردهداری و غارت منابع دیگر کشورها و جنگهای جهانی غرب داشته باشد.
چرا رهبر انقلاب بر تولید دانش و تولید داخلی تأکید دارند؟ آیا برای نظام سلطه مهم است ما به لحاظ دینی و عقیدتی چگونه میاندیشیم و به چه ارزشها و سنتها و روش زیستی پایبند هستیم؟ ما شاهد کشورهای اسلامی و غیراسلامی با گرایشهای سیاسی، استبدادی و ارتجاعی هستیم که مورد حمایت نظام سلطهاند. نظام سلطه، نگران دموکراسی و دینی یا سکولار بودن ما نیست، بلکه اهداف دیگری را دنبال میکند. در نگاه کلاسیک استعمار، مادامی که یک کشور تأمین کننده مواد خام یا بازار مصرف کالا باشد و زمینه حضور نظامی آن را فراهم کند، مهم نیست دارای چه روش زیست یا چه باورهای عقیدتی و ارزشهای فرهنگی است. در شکل نوین استعمار هر کشوری حق تولید علم و گسترش صنایع را ندارد. علاوه بر اهداف استعماری پیشین، نظام سلطه در شکل نوین، در پی تسلط بر منابع و مراکز تولید علم به شکل انحصاری و نیز تسلط بر اطلاعات و منابع غذایی است.
از این منظر عجیب نیست که امریکا به تنهایی درصد بالایی از تولید علم را دارد و بیشترین فشارها را بر کشورهای تولیدکننده دانش وارد میکند. تسلط بر منابع آبی و ریاکاری در ارتباط با سیاستهای اقلیمی و محیط زیستی نیز در همین راستا قابل تفسیر است.
در این شرایط رهبر معظم انقلاب بحث تولید علم، حمایت از مراکز دانش بنیان، ارتباط بین مراکز تولید و مراکز تولید دانش و نیز حمایت از تولید با کیفیت و رقابتپذیر در کشور را مطرح میکنند. این دقیقاً همان چیزی است که نظام سلطه با آن مشکل دارد. اینکه درصد معناداری از علم در امریکا تولید میشود بهخاطر جذب نخبگان دیگر کشورهاست. مهاجرت هر نخبه به نفع نظام سلطه است، چرا که بدون نخبگان و خلاقیتهای آنان، راهبرد نظام سلطه در عرصه تسلط انحصاری بر دانش ممکن نخواهد بود. در عرصه تولید نیز اینچنین است. بهرهمندی از نخبگان در کشور و ایجاد شرایط مناسب برای آنها جهت تحقیق، نظریهپردازی و نوآوری و ایجاد روابط نظاممند بین بخش صنعت، کشاورزی و دیگر عرصهها با نخبگان و مراکز تحقیقاتی و علمی باعث رشد صنعت و تولیدات کشور خواهد شد. تحقق این هدف به معنای ناکامی دیگر راهبرد مهم نظام سلطه است.

تحریم علیه گروههای مقاومت فلسطینی نتیجه عکس دارد
حسن لاسجردی
کارشناس مسائل خاورمیانه
رژیم صهیونیستی در طول تاریخچه مجعول خود همواره سیاستهایی تبعیضآمیز علیه مردم فلسطین داشته است. اما در سالهای اخیر، سران این رژیم با درک بیشتر مقاومت مردم فلسطین، با فاصله گرفتن از افکار تند نسل اول خود همانند «آریل شارون» و... تلاش کردهاند از میزان جنایات عملی و ظاهری خود علیه مردم فلسطین کم کنند و به جای آن به سیاستهای فشار و ارعاب رو آوردهاند. زیرا میدانند، این کار میتواند سقوط آنها را زودتر از آنچه که اکنون هست، رقم بزند. از همین رو همان طور که میبینیم، سیاست کنونی رژیم صهیونیستی بیشتر روی اعمال فشار بر حماس و مردم غزه متمرکز شده است و سایر اقدامات مخرب خود، مثل یهودیسازی قدس را به آرامی پیش میبرند. زیرا به خاطر دارند که چنین اقداماتی در گذشته چگونه باعث خشم مردم فلسطین شده است. برای مثال انتفاضه دوم زمانی رخ داد که در بحبوحه نگرانیها و خشم مردم فلسطین از تخریب اماکن مقدس خود، «آریل شارون» وارد مسجدالاقصی شد. این دست اقدامات که خط قرمزهای مردم فلسطین را زیر پا میگذارد میتواند منجر به فوران خشمی شود که انتفاضه سوم را رقم بزند. بنابراین به زعم من، رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد، با کاهش اثرات جانبی عملیات استشهادی روز یکشنبه از خروش احتمالی فلسطینیان در امان بماند.
البته این به آن معنا نیست که در روزهای آینده شاهد اعتراضی در اراضی اشغالی فلسطین نباشیم. اما این اعتراضها منجر به وقوع انتفاضهای جدید نمیشود. زیرا سران رژیم که در هراس از وقوع چنین انتفاضهای هستند، تلاش خواهند کرد در کنار برخی سیاستهای سختگیرانه، با اعمال برخی اقدامات مانع از فوران خشم عمومی شوند.
اما در این بین از تلاشهای خود علیه مقاومت فلسطین در خارج از مرزهای اشغالی نخواهند کاست. هرچند که چنین تلاشهایی تاکنون اثری عکس داشته است. در دهههای گذشته همواره شاهد برخی سیاستهای تحریمی از سوی غرب علیه گروههای مقاومت بودهایم، اما این اقدامات نتیجهای خلاف آنچه که آنها خواستهاند، در بر داشته است. تأثیراتی که در دو بعد قابل بررسی است؛ تأثیر این دست اقدامات نخست در حوزه فلسطین مشهود است. مردم و گروههای فلسطینی هرچند در برخی مواضع ایدئولوژیک تفاوتهایی دارند، اما هر زمان احساس کنند یکی از آنها تحت فشار سیاسی، اقتصادی یا تبلیغاتی است، ناخودآگاه به سمت حمایت از آن گروه و جنبش حرکت میکنند.
در مرحله بعد این اقدامات تأثیراتی منطقهای دارند. کشورهای عربی یا اسلامی در منطقه هر قدر منفعل و خنثی باشند، نسبت به سیاستهای مداخلهجویانه کشورهای بزرگ غربی نظیر انگلیس که سابقه مشخصی در منطقه دارند، حساسیتی ویژه دارند.
حتی اگر دولتهای این کشورها ملاحظههای سیاسی را در این راه پیشه کنند، مردم، سازمانهای مردم نهاد و نخبگان این کشورها، به آسانی از کنار این سیاستها عبور نخواهند کرد. این باعث میشود فضای افکار عمومی به نفع گروههای مقاومت جلب شود.
علاوه بر این تاریخ به ما نشان داده است، گروههای مقاومت هر بار که تحت شرایط تحریمی و تبلیغی سوء قرار گرفتهاند، نه تنها بیش از پیش مورد حمایت افکار عمومی خاورمیانه قرار گرفتهاند، خیلی زود با بازیابی خود از آسیبهای احتمالی در امان ماندهاند.

ضرورت فروش اموال مازاد دولتی
محمد جلیلی
دکترای مدیریت مالی
مسأله فروش اموال مازاد دولت متناسب با شرایط و اقتضائات اقتصادی کشور ضرورتی انکارناپذیر است. آنچه وزیر امور اقتصادی و دارایی در تبیین این موضوع و در قالب چالشهای 15 گانه شناسایی و احصا کرده، نشان از مخالفت گسترده و عدم همکاری سایر دستگاهها و نهادها دارد. با آنکه تحقق این امر اقدامی ضروری است و منابع حاصل از آن در قالب بودجه مجدد به خود دستگاهها بازمیگردد، اما بازهم با عدم همراهی آنها مواجه هستیم چرا که اموال مدنظر همان اموال دستگاههای اجرایی است و انسان بهصورت غریزی و فطری نمیخواهد دارایی خود را از دست بدهد، مگر آنکه توجیه اقتصادی موضوع را دریافته باشد. این توضیح بدان معناست که عدم تحقق چشمانداز تعریف شده در این موضوع را ابتدا ریشهیابی و سپس اقدامات و استراتژی متناسب با آن را تعیین و دستگاهها را از کارکرد فروش اموال مازاد دولتی آگاه کنیم. در همین راستا میتوان گفت حفظ این اموال هزینههایی را به دولت تحمیل کرده که هماکنون کارآیی لازم را ندارند.
از سوی دیگر رهایی از اموال مازاد صرفهجویی در هزینههاست و منابعی که ایجاد میکند در مقاطع خاص میتواند کمک حال دولت باشد. در همین رابطه تجربه مشابهی وجود دارد. کشور امریکا در دهه 1960 با حجم قابل توجهی از اموال مازاد بانکها روبهرو بود. این کشور توانست با تصویب قانون شرکتهای سرمایهگذاری زمین و مستغلات به یک سازوکار اقتصادی جذاب برسد.
این قانون سبب شد تا یک مکانیزم اقتصادی مؤثر در اقتصاد ایجاد شود که از 15 سال پیش تاکنون با ترجمه کتابهایی که تجلی این مضمون هستند، چنین رویکردی در کشور ما هم مطرح شد اما لازم است عزمی برای اجرای آن بهوجود بیاید.
بنابراین پیشنهاد میشود که ما نیز برای مرتفع کردن مسأله حاضر نگاهها را از حالت بخشنامهای به طراحی سیستمهایی که منطق اقتصادی دارد، تغییر بدهیم و علاوه بر آن بازگشت داراییها را به دستگاههای اجرایی بهصورت شفاف توضیح داده و آن را تضمین کنیم. به پشتوانه همین شفافیت است که میتوان از حمایت و همکاری دستگاهها بهرهمند شد. واضح است که ادامه روند کنونی نهایتاً توفیقی چند درصدی ایجاد کند که نمیتواند در اقتصاد مؤثر باشد در حالی که بررسی ریشهای این عوامل سبب میشود تا نگاهها را از واگذاری و فروش به منابع مولد تغییر دهیم.
تحقق این مهم در گرو آن است که وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت راه و شهرسازی، سازمان بورس و بانک مرکزی به عنوان چهار مرجع اصلی در یک فرایندی که قائل به تغییر نگاه و رویکرد است با مکانیزم توجیهپذیری اقتصادی موضوع را در سطح استانی و ملی تبیین و به گشایش برسانند.
در جمعبندی نهایی باید به این نکته اشاره کرد که پیشبینی ۴۵ هزار میلیارد تومان درآمد از محل فروش و واگذاری اموال مازاد منقول و غیرمنقول در بودجه سالجاری متأثر از چالشها و موانع موجود و سوء مدیریتهایی بوده که در گذشته رخ داده است.
در حالی که حجم اموال مازاد چندین برابر رقم در نظر گرفته شده است که در صورت مدیریت صحیح و اعتمادسازی به فضای اقتصادی منجر به همراهی و همکاری دستگاهها شده و منابع چند برابری به اقتصاد کشور تزریق میشود که البته جبران عقب ماندگی از رقم تعیین شده در ماههای باقیمانده سال امکانپذیر نیست اما برنامهریزی برای بودجه 1401 و تحقق آن قطعاً راهگشا خواهد بود و با رفع ریشهای چالشها منابعی فراتر از 45 هزار میلیارد تومان را هم محقق میکند.
دکترای مدیریت مالی
مسأله فروش اموال مازاد دولت متناسب با شرایط و اقتضائات اقتصادی کشور ضرورتی انکارناپذیر است. آنچه وزیر امور اقتصادی و دارایی در تبیین این موضوع و در قالب چالشهای 15 گانه شناسایی و احصا کرده، نشان از مخالفت گسترده و عدم همکاری سایر دستگاهها و نهادها دارد. با آنکه تحقق این امر اقدامی ضروری است و منابع حاصل از آن در قالب بودجه مجدد به خود دستگاهها بازمیگردد، اما بازهم با عدم همراهی آنها مواجه هستیم چرا که اموال مدنظر همان اموال دستگاههای اجرایی است و انسان بهصورت غریزی و فطری نمیخواهد دارایی خود را از دست بدهد، مگر آنکه توجیه اقتصادی موضوع را دریافته باشد. این توضیح بدان معناست که عدم تحقق چشمانداز تعریف شده در این موضوع را ابتدا ریشهیابی و سپس اقدامات و استراتژی متناسب با آن را تعیین و دستگاهها را از کارکرد فروش اموال مازاد دولتی آگاه کنیم. در همین راستا میتوان گفت حفظ این اموال هزینههایی را به دولت تحمیل کرده که هماکنون کارآیی لازم را ندارند.
از سوی دیگر رهایی از اموال مازاد صرفهجویی در هزینههاست و منابعی که ایجاد میکند در مقاطع خاص میتواند کمک حال دولت باشد. در همین رابطه تجربه مشابهی وجود دارد. کشور امریکا در دهه 1960 با حجم قابل توجهی از اموال مازاد بانکها روبهرو بود. این کشور توانست با تصویب قانون شرکتهای سرمایهگذاری زمین و مستغلات به یک سازوکار اقتصادی جذاب برسد.
این قانون سبب شد تا یک مکانیزم اقتصادی مؤثر در اقتصاد ایجاد شود که از 15 سال پیش تاکنون با ترجمه کتابهایی که تجلی این مضمون هستند، چنین رویکردی در کشور ما هم مطرح شد اما لازم است عزمی برای اجرای آن بهوجود بیاید.
بنابراین پیشنهاد میشود که ما نیز برای مرتفع کردن مسأله حاضر نگاهها را از حالت بخشنامهای به طراحی سیستمهایی که منطق اقتصادی دارد، تغییر بدهیم و علاوه بر آن بازگشت داراییها را به دستگاههای اجرایی بهصورت شفاف توضیح داده و آن را تضمین کنیم. به پشتوانه همین شفافیت است که میتوان از حمایت و همکاری دستگاهها بهرهمند شد. واضح است که ادامه روند کنونی نهایتاً توفیقی چند درصدی ایجاد کند که نمیتواند در اقتصاد مؤثر باشد در حالی که بررسی ریشهای این عوامل سبب میشود تا نگاهها را از واگذاری و فروش به منابع مولد تغییر دهیم.
تحقق این مهم در گرو آن است که وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت راه و شهرسازی، سازمان بورس و بانک مرکزی به عنوان چهار مرجع اصلی در یک فرایندی که قائل به تغییر نگاه و رویکرد است با مکانیزم توجیهپذیری اقتصادی موضوع را در سطح استانی و ملی تبیین و به گشایش برسانند.
در جمعبندی نهایی باید به این نکته اشاره کرد که پیشبینی ۴۵ هزار میلیارد تومان درآمد از محل فروش و واگذاری اموال مازاد منقول و غیرمنقول در بودجه سالجاری متأثر از چالشها و موانع موجود و سوء مدیریتهایی بوده که در گذشته رخ داده است.
در حالی که حجم اموال مازاد چندین برابر رقم در نظر گرفته شده است که در صورت مدیریت صحیح و اعتمادسازی به فضای اقتصادی منجر به همراهی و همکاری دستگاهها شده و منابع چند برابری به اقتصاد کشور تزریق میشود که البته جبران عقب ماندگی از رقم تعیین شده در ماههای باقیمانده سال امکانپذیر نیست اما برنامهریزی برای بودجه 1401 و تحقق آن قطعاً راهگشا خواهد بود و با رفع ریشهای چالشها منابعی فراتر از 45 هزار میلیارد تومان را هم محقق میکند.

میخواهم درس بخوانم
هدی هاشمی
خبرنگار
از همان روزی که کرونا آمد و مدارس تعطیل شد، عدهای از دانشآموزان به اجبار وارد دنیای آموزش مجازی شدند و ارتباطشان با معلمها و همکلاسیها محدود به صفحه لپتاپ، تبلت یا گوشی موبایل شد. اما عدهای دیگر که این مدل آموزشی به دلایل مختلف برایشان سخت یا نشدنی بود، رفتند سراغ سرنوشتشان. برای این دسته از دانشآموزان، کلاس درس جای خود را به کارگاههای زیرزمینی و یا بعضاً مغازههای پرزرق و برق شهر داد. در واقع برای این تعداد از کودکان، ویروس کرونا با کار آمد و این آموزشهای «مجازی» سختی زندگی را برای کودکان بیش از پیش «حقیقی» کرد؛ واقعیتی که نه میتوان انکارش کرد و نه میتوان به سادگی از کنار آن گذشت. حقیقتی که معنای دقیقتری از درد و رنج کودکان است. میگویند حقیقت، تلخ است اما در دوران کرونایی، تلخی حقیقت به مراتب بیشتر و تبدیل به بخش مهمی از زندگی کودکان خارج از چرخه تحصیل شده است؛ آنهایی که با آمدن آموزش آنلاین از درس و مدرسه فاصله گرفتند و صبح تا شب خود را در خیابان یا چهارراههای شهر میگذرانند تا بلکه به اصطلاح خرج خانه را در بیاورند یا حداقل سربار خانواده نباشند.
خیابانهای شهر پر از کودکانی است که دستفروشی میکنند؛ فال و گل و دستمال میفروشند، کودکانی که زباله جمع میکنند، آنهایی که با وجود سن کم در مکانیکی، تعویض روغنی یا کارواش یا در بازار کارگری میکنند. این ارمغان کرونا برای بخشی از دانشآموزان بوده است. آنهایی که تا قبل از آموزش مجازی، سر کلاس درس مینشستند، اما با شیوع کرونا و بدتر شدن شرایط اقتصادی یا حتی نداشتن گوشی برای آموزش آنلاین تصمیم گرفتند که کار کنند. آنطور که مسئولان دولتی و غیردولتی میگویند کرونا بر تعداد کودکان کار و ترک تحصیل افزوده است. این موضوعی است که حتی در آمارهای وزارت آموزش و پرورش هم به آن اشاره شده است. براساس اعلام مسئولان وزارت آموزش و پرورش، 3 میلیون و 500 هزار دانشآموز معادل 28 درصد کل دانشآموزان کشور بهدلیل فراهم نبودن زیرساختهای اینترنتی و همچنین نداشتن ابزاری چون تلفن همراه از تحصیل مجازی محروم شدهاند. علاوه بر این چندی پیش سرپرست وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که در دوران کرونا حدود ۲۱۰ هزار دانشآموز دوره ابتدایی و ۷۶۰ هزار دانشآموز دوره متوسطه در برخی مناطق ترک تحصیل کردند. این موضوع را فعالان حقوق کودک هم بارها اعلام کردهاند که برخی از دانشآموزان با ورود کرونا وارد چرخه کار شدند، چرا که کووید ۱۹ اقتصاد خانوادههای کمبرخوردار را تحت تأثیر قرار داده و این خانوادهها بهدلیل مشکل در تأمین معاش خود، کودکان را وادار به کار کردند. مثل سیمای 9 ساله که در میدان هفت تیر فال فروشی میکند. سیما کلاس دوم است و هنوز خواندن و نوشتن را به خوبی یاد نگرفته است. خودش میگوید سال گذشته که کلاس اول بوده، نه گوشی داشته و نه توانسته به مدرسه برود. امسال هم وضعیتش مثل پارسال است برای همین برادرش تصمیم میگیرد که او را با خودش به خیابان بیاورد تا فال بفروشد. برادرش آن طرف خیابان شیشه خودروها را پاک میکند و سیما هم کنار پل روی زمین نشسته است. فالها را روی کیفش رها کرده و خودش خسته و بیحال به کفشهای عابران پیاده نگاه میکند: «همیشه دلم میخواست یک کفش پاشنه بلند داشته باشم ولی هیچ وقت به دستش نیاوردم. آمدم کار کنم شاید یک روز کفش پاشنه بلند برای خودم خریدم. کفش سفید پاشنه بلند... » با یک حسرتی دوباره میگوید: «سفید فقط سفید...» به سیما میگویم که مدرسه میرود؟ امسال اصلاً ثبتنام کرده است: «مدرسه میروم اما کار هم میکنم. پارسال که مدرسه نبود. همه چیز روی گوشی بود. منم گوشی نداشتم. کاشکی گوشی داشتم. خانم معلم میدانست که گوشی ندارم برای همین یک وقتهایی میرفتم مدرسه و بهم درس میداد. امسال هم یک روزهایی میروم. اما خیلی وقتها مدرسه تعطیل است. برای همین توی خانه نماندم و با برادرم آمدم سرکار.» پدر و مادر سیما از هم جدا شدهاند و او به همراه خواهر و برادرش با مادربزرگش زندگی میکنند. خانهشان سمت آزادگان است.هر روز با مترو از آزادگان به هفت تیر میآید: «مادربزرگم دوست نداشت کار کنم اما برادرم میگفت باید با هم کار کنیم. روزی 100 هزار تومان با هم درآمد داریم و میتوانیم به مادربزرگمان کمک کنیم. همیشه همین جا جلوی برادرم مینشینم و اصلاً با غریبهها حرف نمیزنم.اگر کسی به من بگوید بیا با من برویم یکجایی، من میرم کنار برادرم. خودم هم مراقبم.»
علاقهای به درس ندارم
سیما و همسن و سالانش خیلی زود با مفهوم گرانی و نداری آشنا شدند. درلابه لای حرفهایشان از گران بودن همه چیز میگویند و دلشان میخواهد پول داشته باشند و برای خودشان خرج کنند بدون اینکه نگران نداشتنها باشند. محمد ١٥ ساله یکی از همین کودکانی است که دستفروشی میکند. ٨ ماهی میشود که پدرش برایش بساط ماسک پهن کرده است: «روزى ١٥٠تا ٢٠٠ هزار تومان درآمد دارم و نصف این پول برای پدرم است و نصف دیگر هم برای خودم. پولم را بیشتر خرج خودم میکنم. از کارم راضیم، هم کمک خرج خانهام و هم وسایلی را که دوست دارم، میخرم. از همان بچگی دوست داشتم دستم توی جیب خودم باشد و التماس کسی را برای پول نکشم. الان وضعیت جوری شده که باید کار کنیم.همه چیز گران شده.» از او درباره مدرسه رفتن پرسیدم و اینکه به مدرسه میرود: «راستش 7 ماهی است که درس را رها کردم. اوایل آموزش مجازی گوشی نداشتم. با گوشی پدرم درس را پیگیری میکردم بعدش گوشی دست دوم خرید اما علاقهای به این مدل درس خواندن نداشتم پارسال امتحان هم ندادم و به پدرم گفتم میخوام کار کنم. به نظرم پول در آوردن بهتر از درس خواندن است. آخرش هم که دیپلم بگیرم باید کار کنم.»
آموزش مجازی باعث شد تا درس نخوانم
رامین کم رو و خجالتی است، حتی جواب مشتریها را با رودربایستی میدهد. او راه و رسم کاسبی را هم نمیداند. میگوید، یک سال بعد از کرونا وارد بازار کار شده و علاقهای به درس و مشق نداشته برای همین ترک تحصیل میکند و در یک مغازه تشک و خوشخواب برای خودش کار پیدا کرده است: «گوشی درست و حسابی نداشتم برای همین خیلی اذیت میشدم. البته زیاد درسم خوب نبود. علاقهای هم به این مدل درس خواندن نداشتم. خانواده اصرار میکردند که باید دیپلم بگیرم. اما وقتی آموزش مجازی شد با آنها صحبت کردم که چون گوشی ندارم حداقل برای خریدن یک گوشی هم که شده کار کنم بعد در کنارش درس هم میخوانم. سال گذشته را خواندم اما واقعاً هیچ چیزی یاد نگرفتم. امسال تصمیم گرفتم که دیگر درس نخوانم چون وقتی میتوانم پول دربیاورم چرا باید درس بخوانم. درس به چه دردی میخورد. این همه مهندس کامپیوتر داریم همه بیکارند. من باید پول داشته باشم.» میخندد و میگوید: «زندگی همین است دیگر....» رامین ماهی 4 میلیون درآمد دارد و بخشی از این درآمد را در خانه خرج میکند: «خواهر و برادرانم درس میخوانند. خودم تا جایی که بشود کار میکنم تا پول داشته باشم.»
پول یا درس؟
موضوع اصلی این کودکان کمک به خانواده است. با شیوع کرونا و خاموشی چراغ کسب و کارها برخی خانوادهها کودکان خود را برای نانآوری روانه خیابانها کردهاند. کرونا اقتصاد خانوادهها را تحت تأثیر قرار داد. خیلی از این کودکان مجبورند ساعتهای زیادی را در محیط کار سپری کنند، آنها نه حق گله وشکایت دارند و نه میتوانند اعتراضی به حقوق و دریافتیشان داشته باشند و اگر صدایشان درآید از سوی صاحب کار سریع اخراج میشوند. محمد 16 ساله اینها را میگوید. او تا کلاس ششم درس خوانده و به همراه خانوادهاش از ایلام به تهران آمده است. محمد در یک مغازه تعویض روغنی کار میکند. صبح ساعت 10 میآید و تا هر ساعتی که صاحبکارش بخواهد هم میماند. برخی وقتها 12 ساعت هم شده که کار کرده: «خیلی وقتها مجبورم بمانم. کار که باشد من هم باید کنار صاحبکارم بایستم. خیلی وقتها خسته میشوم اما چارهای نیست.» اوایل که کارش را شروع کرده بود کسی پول چندانی به محمد نمیداد. در پایان هر ماه و در ازای 12 یا 13 ساعت کار در روز 700 تا یک میلیون تومان حقوق میگرفت. اما حالا بعد از یک سال و نیم کار حقوق دو میلیونی میگیرد و از مردم هم انعام. خوشحال است که جای ثابتی برای کارکردن پیدا کرده و از این در و آن در زدن و هر روز یک جا کار کردن راحت شده است: «پدرم بیمار است و نمیتواند کار کند برای همین سه سالی هست آمدیم تهران. اولش سخت بود اما حالا وضعیت کمی بهتر شده. خودم اینجا کار میکنم و ماهی نزدیک به سه میلیون تومان درآمد دارم. خداروشکر زندگی میچرخد. «از محمد درباره درس و مشقش میپرسم. اینکه دوست دارد دوباره به مدرسه برود: «درس را دوست دارم اما شرایطش فعلاً مهیا نیست.» پارسا هم ساعت کاریاش زیاد است. او کلاس یازدهم ریاضی است. درسش را رها نکرده اما شش ماهی است که در یک مغازه اسباب بازی فروشی کار میکند. ماهی سه میلیون تومان حقوق میگیرد و خودش میگوید، نداشتن خیلی چیزها باعث شده تا سرکار بیاید. هر وقت چیزی خواسته پدر گفته این وسیله گران است برای همین تصمیم گرفته تا کاری پیدا کند و همه آن چیزهایی را که دلش میخواهد، بخرد: «معمولاً ساعت 9 صبح میآیم مغازه را تمیز میکنم تا ساعت 10 که صاحبکارم میآید.هر کاری که صاحب مغازه داشته باشد را انجام میدهم. از انبار جنس میآورم. گردگیری اجناس را هم انجام میدهم اگر مغازه شلوغ باشد فروشندگی هم میکنم. البته مراقب هم هستم تا کسی جنسی را برندارد. اوایل کار این را نمیدانستم و چند باری که حواسم نبود، وسایل گم شد و صاحبکارم از حقوقم کم کرد. الان متوجه شدم و حسابی حواسم را جمع میکنم. عصر هم تا 8 یا 9 شب هستم.» احسان و سجاد هم دو برادری هستند که در مغازه نقره و بدلیجات کار میکنند. احسان کلاس هشتم است. سجاد کلاس یازدهم را تمام کرده و دیگر دلش نمیخواهد به مدرسه برگردد. این دو برادر بیشتر از آموزش مجازی خستهاند. برای همین کاری پیدا کردند تا حداقل خرج خودشان را دربیاورند. سجاد از دلایل ترک تحصیلش میگوید: «بین پول و درس یکی را باید انتخاب میکردم و من دوست داشتم پول در بیاورم. همین شد که امسال مدرسه ثبتنام نکردم. سال گذشته هم خیلی سخت درس خواندم. اینترنت قطع و وصل میشد و سرورها مشکل داشت اصلاً نمیتوانستیم حاضری بزنیم ، ما اصلاً در شاد آموزش ندیدیم. معلمانمان فیلم میفرستادند و اصلاً نمیپرسیدند پول دانلود را دارید یا خیر؟ خیلی از بچهها پول نداشتند اینترنت اضافی بگیرند. معمولاً برای سه ماه 450 هزار تومان میدادم. البته من همان پارسال هم کار میکردم و پول داشتم هزینه کنم.» به برادرش اشاره میکند که هر چند روز یک بار درگیر خرید اینترنت اضافی بود، احسان میخندد و میگوید: «برای حجم اینترنت هم شده آمدم سرکار. معمولاً دو یا سه روز در میان 10 هزار تومان پول اینترنت میدادم. درس هم خوب است. خودم علاقهمند به تحصیلم اما شرایط مجازی اصلاً برای خواندن خوب نیست. برای همین اول کار میکنم و بعد درس میخوانم. اینکه پول دارم و میتوانم برای خودم هزینه کنم را دوست دارم. راستش در دنیای مجازی هیچ دانشآموزی درس نمیخواند.» قصه کودکان کار دیگر برای خیلیها پرتکرار شده، کودکانی که دست از درس و مشق و مدرسه میکشند و وارد دنیای بزرگترها میشوند تعدادشان در این دو سال کرونایی آنقدر زیاد شده که چشممان به دیدنشان در شهر عادت کرده و خیلی راحت هم آنها را پذیرفتهایم. کرونا، قصهای پر غصه برای برخی از کودکان داشته است. کرونا روزگار عدهای از کودکان را تلخ کرده و آنها را از کلاس و درس جدا کرد.
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش
دلایل بازماندگی از تحصیل بسیار است
در روزهای نخست که آموزش مجازی شد و دانشآموزان هم مجبور بودند در بستر«شاد» آموزش را پیگیری کنند، عکسها و تصاویر مختلفی از دانشآموزان مناطق محروم در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد؛ کودکانی که گوشی به دست کنار جاده یا بالای تپهها نشسته بودند تا بلکه اینترنتی برقرار شود و آنها بتوانند فایلهای درسی و فیلمهای آموزشی معلمان خود را دانلود کنند. البته این بخشی از داستان دانشآموزان مناطق محروم بود. قسمت تلخ داستان آنجا بود که برخی از این دانشآموزان گوشی همراه نداشتند و در نهایت برخیهایشان مجبور به ترک تحصیل شدند.
مدیران آموزش و پرورش مناطق محروم و معلمان مناطق محروم هم این موضوع را بارها تأیید کردند و گفتند برخی کودکان و نوجوانانی که در این دو سال ترک تحصیل کردهاند، گوشی همراه یا تبلت نداشتند. البته مسئولان آموزش میگویند که برای دانشآموزان مناطق محروم شبکه آموزش را راهاندازی کردند. همچنین جزوههای کمک آموزشی، اعزام راهبران آموزشی در مناطق محروم و تهیه درسنامهها هم بخش مهم کارهای آموزش و پرورش در مناطق محروم بود. موضوعی که رضوانه حکیم زاده
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش بر آن تاکید میکند و درباره علل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان می گوید: «آمارهای ما نشان میدهد تعداد بازماندگان از تحصیل امسال بیشتر از سال گذشته است. دلایل بازماندگی هم بسیار است. بر اساس پژوهشی که ما انجام دادهایم عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجب بازماندگی دانشآموزان از تحصیل میشود. برخی دانشآموزان به دلیل مهاجرت از منطقه خودشان به منطقه دیگری جزو بازماندگان هستند. تعدادی از دانشآموزان به دلیل معلولیتهای شدید امکان حضور در مدرسه ندارند و تعداد دیگری از دانشآموزان هم به خاطر مسائل اقتصادی و اشتغال فرصت حضور از مدرسه را از دست دادهاند. تعدادی از کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست هستند، در هر حال عوامل مؤثر بازماندگی چند وجهی است. ما تمام تلاش خودمان را به کار میگیریم که بموقع دانشآموزان را شناسایی و با کمک سایر دستگاهها آنها را جذب کنیم، بویژه دانشآموزانی که کار میکنند. البته آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند در این زمینه فعالیت کند حتماً باید با کمک دیگر دستگاهها راه حل بازماندگی از تحصیل کودکان بررسی شود.
خبرنگار
از همان روزی که کرونا آمد و مدارس تعطیل شد، عدهای از دانشآموزان به اجبار وارد دنیای آموزش مجازی شدند و ارتباطشان با معلمها و همکلاسیها محدود به صفحه لپتاپ، تبلت یا گوشی موبایل شد. اما عدهای دیگر که این مدل آموزشی به دلایل مختلف برایشان سخت یا نشدنی بود، رفتند سراغ سرنوشتشان. برای این دسته از دانشآموزان، کلاس درس جای خود را به کارگاههای زیرزمینی و یا بعضاً مغازههای پرزرق و برق شهر داد. در واقع برای این تعداد از کودکان، ویروس کرونا با کار آمد و این آموزشهای «مجازی» سختی زندگی را برای کودکان بیش از پیش «حقیقی» کرد؛ واقعیتی که نه میتوان انکارش کرد و نه میتوان به سادگی از کنار آن گذشت. حقیقتی که معنای دقیقتری از درد و رنج کودکان است. میگویند حقیقت، تلخ است اما در دوران کرونایی، تلخی حقیقت به مراتب بیشتر و تبدیل به بخش مهمی از زندگی کودکان خارج از چرخه تحصیل شده است؛ آنهایی که با آمدن آموزش آنلاین از درس و مدرسه فاصله گرفتند و صبح تا شب خود را در خیابان یا چهارراههای شهر میگذرانند تا بلکه به اصطلاح خرج خانه را در بیاورند یا حداقل سربار خانواده نباشند.
خیابانهای شهر پر از کودکانی است که دستفروشی میکنند؛ فال و گل و دستمال میفروشند، کودکانی که زباله جمع میکنند، آنهایی که با وجود سن کم در مکانیکی، تعویض روغنی یا کارواش یا در بازار کارگری میکنند. این ارمغان کرونا برای بخشی از دانشآموزان بوده است. آنهایی که تا قبل از آموزش مجازی، سر کلاس درس مینشستند، اما با شیوع کرونا و بدتر شدن شرایط اقتصادی یا حتی نداشتن گوشی برای آموزش آنلاین تصمیم گرفتند که کار کنند. آنطور که مسئولان دولتی و غیردولتی میگویند کرونا بر تعداد کودکان کار و ترک تحصیل افزوده است. این موضوعی است که حتی در آمارهای وزارت آموزش و پرورش هم به آن اشاره شده است. براساس اعلام مسئولان وزارت آموزش و پرورش، 3 میلیون و 500 هزار دانشآموز معادل 28 درصد کل دانشآموزان کشور بهدلیل فراهم نبودن زیرساختهای اینترنتی و همچنین نداشتن ابزاری چون تلفن همراه از تحصیل مجازی محروم شدهاند. علاوه بر این چندی پیش سرپرست وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که در دوران کرونا حدود ۲۱۰ هزار دانشآموز دوره ابتدایی و ۷۶۰ هزار دانشآموز دوره متوسطه در برخی مناطق ترک تحصیل کردند. این موضوع را فعالان حقوق کودک هم بارها اعلام کردهاند که برخی از دانشآموزان با ورود کرونا وارد چرخه کار شدند، چرا که کووید ۱۹ اقتصاد خانوادههای کمبرخوردار را تحت تأثیر قرار داده و این خانوادهها بهدلیل مشکل در تأمین معاش خود، کودکان را وادار به کار کردند. مثل سیمای 9 ساله که در میدان هفت تیر فال فروشی میکند. سیما کلاس دوم است و هنوز خواندن و نوشتن را به خوبی یاد نگرفته است. خودش میگوید سال گذشته که کلاس اول بوده، نه گوشی داشته و نه توانسته به مدرسه برود. امسال هم وضعیتش مثل پارسال است برای همین برادرش تصمیم میگیرد که او را با خودش به خیابان بیاورد تا فال بفروشد. برادرش آن طرف خیابان شیشه خودروها را پاک میکند و سیما هم کنار پل روی زمین نشسته است. فالها را روی کیفش رها کرده و خودش خسته و بیحال به کفشهای عابران پیاده نگاه میکند: «همیشه دلم میخواست یک کفش پاشنه بلند داشته باشم ولی هیچ وقت به دستش نیاوردم. آمدم کار کنم شاید یک روز کفش پاشنه بلند برای خودم خریدم. کفش سفید پاشنه بلند... » با یک حسرتی دوباره میگوید: «سفید فقط سفید...» به سیما میگویم که مدرسه میرود؟ امسال اصلاً ثبتنام کرده است: «مدرسه میروم اما کار هم میکنم. پارسال که مدرسه نبود. همه چیز روی گوشی بود. منم گوشی نداشتم. کاشکی گوشی داشتم. خانم معلم میدانست که گوشی ندارم برای همین یک وقتهایی میرفتم مدرسه و بهم درس میداد. امسال هم یک روزهایی میروم. اما خیلی وقتها مدرسه تعطیل است. برای همین توی خانه نماندم و با برادرم آمدم سرکار.» پدر و مادر سیما از هم جدا شدهاند و او به همراه خواهر و برادرش با مادربزرگش زندگی میکنند. خانهشان سمت آزادگان است.هر روز با مترو از آزادگان به هفت تیر میآید: «مادربزرگم دوست نداشت کار کنم اما برادرم میگفت باید با هم کار کنیم. روزی 100 هزار تومان با هم درآمد داریم و میتوانیم به مادربزرگمان کمک کنیم. همیشه همین جا جلوی برادرم مینشینم و اصلاً با غریبهها حرف نمیزنم.اگر کسی به من بگوید بیا با من برویم یکجایی، من میرم کنار برادرم. خودم هم مراقبم.»
علاقهای به درس ندارم
سیما و همسن و سالانش خیلی زود با مفهوم گرانی و نداری آشنا شدند. درلابه لای حرفهایشان از گران بودن همه چیز میگویند و دلشان میخواهد پول داشته باشند و برای خودشان خرج کنند بدون اینکه نگران نداشتنها باشند. محمد ١٥ ساله یکی از همین کودکانی است که دستفروشی میکند. ٨ ماهی میشود که پدرش برایش بساط ماسک پهن کرده است: «روزى ١٥٠تا ٢٠٠ هزار تومان درآمد دارم و نصف این پول برای پدرم است و نصف دیگر هم برای خودم. پولم را بیشتر خرج خودم میکنم. از کارم راضیم، هم کمک خرج خانهام و هم وسایلی را که دوست دارم، میخرم. از همان بچگی دوست داشتم دستم توی جیب خودم باشد و التماس کسی را برای پول نکشم. الان وضعیت جوری شده که باید کار کنیم.همه چیز گران شده.» از او درباره مدرسه رفتن پرسیدم و اینکه به مدرسه میرود: «راستش 7 ماهی است که درس را رها کردم. اوایل آموزش مجازی گوشی نداشتم. با گوشی پدرم درس را پیگیری میکردم بعدش گوشی دست دوم خرید اما علاقهای به این مدل درس خواندن نداشتم پارسال امتحان هم ندادم و به پدرم گفتم میخوام کار کنم. به نظرم پول در آوردن بهتر از درس خواندن است. آخرش هم که دیپلم بگیرم باید کار کنم.»
آموزش مجازی باعث شد تا درس نخوانم
رامین کم رو و خجالتی است، حتی جواب مشتریها را با رودربایستی میدهد. او راه و رسم کاسبی را هم نمیداند. میگوید، یک سال بعد از کرونا وارد بازار کار شده و علاقهای به درس و مشق نداشته برای همین ترک تحصیل میکند و در یک مغازه تشک و خوشخواب برای خودش کار پیدا کرده است: «گوشی درست و حسابی نداشتم برای همین خیلی اذیت میشدم. البته زیاد درسم خوب نبود. علاقهای هم به این مدل درس خواندن نداشتم. خانواده اصرار میکردند که باید دیپلم بگیرم. اما وقتی آموزش مجازی شد با آنها صحبت کردم که چون گوشی ندارم حداقل برای خریدن یک گوشی هم که شده کار کنم بعد در کنارش درس هم میخوانم. سال گذشته را خواندم اما واقعاً هیچ چیزی یاد نگرفتم. امسال تصمیم گرفتم که دیگر درس نخوانم چون وقتی میتوانم پول دربیاورم چرا باید درس بخوانم. درس به چه دردی میخورد. این همه مهندس کامپیوتر داریم همه بیکارند. من باید پول داشته باشم.» میخندد و میگوید: «زندگی همین است دیگر....» رامین ماهی 4 میلیون درآمد دارد و بخشی از این درآمد را در خانه خرج میکند: «خواهر و برادرانم درس میخوانند. خودم تا جایی که بشود کار میکنم تا پول داشته باشم.»
پول یا درس؟
موضوع اصلی این کودکان کمک به خانواده است. با شیوع کرونا و خاموشی چراغ کسب و کارها برخی خانوادهها کودکان خود را برای نانآوری روانه خیابانها کردهاند. کرونا اقتصاد خانوادهها را تحت تأثیر قرار داد. خیلی از این کودکان مجبورند ساعتهای زیادی را در محیط کار سپری کنند، آنها نه حق گله وشکایت دارند و نه میتوانند اعتراضی به حقوق و دریافتیشان داشته باشند و اگر صدایشان درآید از سوی صاحب کار سریع اخراج میشوند. محمد 16 ساله اینها را میگوید. او تا کلاس ششم درس خوانده و به همراه خانوادهاش از ایلام به تهران آمده است. محمد در یک مغازه تعویض روغنی کار میکند. صبح ساعت 10 میآید و تا هر ساعتی که صاحبکارش بخواهد هم میماند. برخی وقتها 12 ساعت هم شده که کار کرده: «خیلی وقتها مجبورم بمانم. کار که باشد من هم باید کنار صاحبکارم بایستم. خیلی وقتها خسته میشوم اما چارهای نیست.» اوایل که کارش را شروع کرده بود کسی پول چندانی به محمد نمیداد. در پایان هر ماه و در ازای 12 یا 13 ساعت کار در روز 700 تا یک میلیون تومان حقوق میگرفت. اما حالا بعد از یک سال و نیم کار حقوق دو میلیونی میگیرد و از مردم هم انعام. خوشحال است که جای ثابتی برای کارکردن پیدا کرده و از این در و آن در زدن و هر روز یک جا کار کردن راحت شده است: «پدرم بیمار است و نمیتواند کار کند برای همین سه سالی هست آمدیم تهران. اولش سخت بود اما حالا وضعیت کمی بهتر شده. خودم اینجا کار میکنم و ماهی نزدیک به سه میلیون تومان درآمد دارم. خداروشکر زندگی میچرخد. «از محمد درباره درس و مشقش میپرسم. اینکه دوست دارد دوباره به مدرسه برود: «درس را دوست دارم اما شرایطش فعلاً مهیا نیست.» پارسا هم ساعت کاریاش زیاد است. او کلاس یازدهم ریاضی است. درسش را رها نکرده اما شش ماهی است که در یک مغازه اسباب بازی فروشی کار میکند. ماهی سه میلیون تومان حقوق میگیرد و خودش میگوید، نداشتن خیلی چیزها باعث شده تا سرکار بیاید. هر وقت چیزی خواسته پدر گفته این وسیله گران است برای همین تصمیم گرفته تا کاری پیدا کند و همه آن چیزهایی را که دلش میخواهد، بخرد: «معمولاً ساعت 9 صبح میآیم مغازه را تمیز میکنم تا ساعت 10 که صاحبکارم میآید.هر کاری که صاحب مغازه داشته باشد را انجام میدهم. از انبار جنس میآورم. گردگیری اجناس را هم انجام میدهم اگر مغازه شلوغ باشد فروشندگی هم میکنم. البته مراقب هم هستم تا کسی جنسی را برندارد. اوایل کار این را نمیدانستم و چند باری که حواسم نبود، وسایل گم شد و صاحبکارم از حقوقم کم کرد. الان متوجه شدم و حسابی حواسم را جمع میکنم. عصر هم تا 8 یا 9 شب هستم.» احسان و سجاد هم دو برادری هستند که در مغازه نقره و بدلیجات کار میکنند. احسان کلاس هشتم است. سجاد کلاس یازدهم را تمام کرده و دیگر دلش نمیخواهد به مدرسه برگردد. این دو برادر بیشتر از آموزش مجازی خستهاند. برای همین کاری پیدا کردند تا حداقل خرج خودشان را دربیاورند. سجاد از دلایل ترک تحصیلش میگوید: «بین پول و درس یکی را باید انتخاب میکردم و من دوست داشتم پول در بیاورم. همین شد که امسال مدرسه ثبتنام نکردم. سال گذشته هم خیلی سخت درس خواندم. اینترنت قطع و وصل میشد و سرورها مشکل داشت اصلاً نمیتوانستیم حاضری بزنیم ، ما اصلاً در شاد آموزش ندیدیم. معلمانمان فیلم میفرستادند و اصلاً نمیپرسیدند پول دانلود را دارید یا خیر؟ خیلی از بچهها پول نداشتند اینترنت اضافی بگیرند. معمولاً برای سه ماه 450 هزار تومان میدادم. البته من همان پارسال هم کار میکردم و پول داشتم هزینه کنم.» به برادرش اشاره میکند که هر چند روز یک بار درگیر خرید اینترنت اضافی بود، احسان میخندد و میگوید: «برای حجم اینترنت هم شده آمدم سرکار. معمولاً دو یا سه روز در میان 10 هزار تومان پول اینترنت میدادم. درس هم خوب است. خودم علاقهمند به تحصیلم اما شرایط مجازی اصلاً برای خواندن خوب نیست. برای همین اول کار میکنم و بعد درس میخوانم. اینکه پول دارم و میتوانم برای خودم هزینه کنم را دوست دارم. راستش در دنیای مجازی هیچ دانشآموزی درس نمیخواند.» قصه کودکان کار دیگر برای خیلیها پرتکرار شده، کودکانی که دست از درس و مشق و مدرسه میکشند و وارد دنیای بزرگترها میشوند تعدادشان در این دو سال کرونایی آنقدر زیاد شده که چشممان به دیدنشان در شهر عادت کرده و خیلی راحت هم آنها را پذیرفتهایم. کرونا، قصهای پر غصه برای برخی از کودکان داشته است. کرونا روزگار عدهای از کودکان را تلخ کرده و آنها را از کلاس و درس جدا کرد.
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش
دلایل بازماندگی از تحصیل بسیار است
در روزهای نخست که آموزش مجازی شد و دانشآموزان هم مجبور بودند در بستر«شاد» آموزش را پیگیری کنند، عکسها و تصاویر مختلفی از دانشآموزان مناطق محروم در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد؛ کودکانی که گوشی به دست کنار جاده یا بالای تپهها نشسته بودند تا بلکه اینترنتی برقرار شود و آنها بتوانند فایلهای درسی و فیلمهای آموزشی معلمان خود را دانلود کنند. البته این بخشی از داستان دانشآموزان مناطق محروم بود. قسمت تلخ داستان آنجا بود که برخی از این دانشآموزان گوشی همراه نداشتند و در نهایت برخیهایشان مجبور به ترک تحصیل شدند.
مدیران آموزش و پرورش مناطق محروم و معلمان مناطق محروم هم این موضوع را بارها تأیید کردند و گفتند برخی کودکان و نوجوانانی که در این دو سال ترک تحصیل کردهاند، گوشی همراه یا تبلت نداشتند. البته مسئولان آموزش میگویند که برای دانشآموزان مناطق محروم شبکه آموزش را راهاندازی کردند. همچنین جزوههای کمک آموزشی، اعزام راهبران آموزشی در مناطق محروم و تهیه درسنامهها هم بخش مهم کارهای آموزش و پرورش در مناطق محروم بود. موضوعی که رضوانه حکیم زاده
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش بر آن تاکید میکند و درباره علل بازماندگی از تحصیل دانشآموزان می گوید: «آمارهای ما نشان میدهد تعداد بازماندگان از تحصیل امسال بیشتر از سال گذشته است. دلایل بازماندگی هم بسیار است. بر اساس پژوهشی که ما انجام دادهایم عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجب بازماندگی دانشآموزان از تحصیل میشود. برخی دانشآموزان به دلیل مهاجرت از منطقه خودشان به منطقه دیگری جزو بازماندگان هستند. تعدادی از دانشآموزان به دلیل معلولیتهای شدید امکان حضور در مدرسه ندارند و تعداد دیگری از دانشآموزان هم به خاطر مسائل اقتصادی و اشتغال فرصت حضور از مدرسه را از دست دادهاند. تعدادی از کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست هستند، در هر حال عوامل مؤثر بازماندگی چند وجهی است. ما تمام تلاش خودمان را به کار میگیریم که بموقع دانشآموزان را شناسایی و با کمک سایر دستگاهها آنها را جذب کنیم، بویژه دانشآموزانی که کار میکنند. البته آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند در این زمینه فعالیت کند حتماً باید با کمک دیگر دستگاهها راه حل بازماندگی از تحصیل کودکان بررسی شود.

نسل نوین کودکان کار
دکتر منصوره کریم زاده
عضو هیأت علمی دانشگاه و رئیس انجمن مطالعات کودکان پیش ازدبستان ایران
استفاده از رسانهها به اشکال متعدد و گوناگون با زندگی امروزه عجین شده و جنبههای متعدد پیدا و پنهان زندگی را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این میان تبلیغات تجاری بهعنوان یکی از برنامههای حوزه رسانه، سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. تبلیغات تجاری فرایندی ارتباطی است که به معرفی کالاها و خدمات تجاری میپردازد تا مخاطبان خود را برای انتخاب و خرید کالا مجاب سازد. امروزه تبلیغات در همه زمینهها از قبیل سیاست، تجارت وحتی علم و هنر نقش مؤثری دارد. تبلیغات معمولاً به دو معنا به کارمی رود.در معنای منفی آن، تلاش مینماید با دروغ و فریب مردم و سودآوری ناعادلانه، اقدام به فروش کالا نماید (ترغیب)، اما به معنای مثبت آن، ضمن اجتناب از هرگونه دروغ و فریب، هدفش ارائه اطلاعات، آگاهی بخشی و آموزش است. از سوی دیگر نظام سرمایه سالاری پیوند عمیق با تبلیغات به مفهوم مدرن آن دارد. هدف این تبلیغات تنها بزرگسالان نیستند بلکه کودکان و خردسالان نیز طعمههایی عالی برای تبلیغات سرمایه سالاری هستند. در این میان آژانسهای تبلیغاتی، بیشترین استفاده را از رسانههای جمعی میبرند.
گسترش بیرویه تبلیغات، کودکان را نه تنها بهعنوان هدف، بلکه بهعنوان ابزار تبلیغات قرار داده است.امروزه بسیاری از منتقدان، نگران تأثیرات اجتماعی تبلیغات و آسیبهای جدی ناشی ازاستفاده ابزاری از کودکان هستند، زیرا در پارهای از تبلیغات کودکان نه بهعنوان هدف و مخاطب اصلی، بلکه بهعنوان وسیله وابزاری برای تبلیغات و درآمدزایی در فضای مجازی استفاده میشوند و در خدمت تجارت قرار میگیرند.
سوءاستفاده از کودکان از زمانی آغاز شد که استفاده آشکار اززنان در تبلیغات ممنوع گردید و کودکان آهسته آهستهجای آنها راگرفتند، بویژه کودکانی که از جذابیت ظاهری و جسمانی بیشتری برخوردار بودند. بدین صورت کودکان، قربانی درآمدزایی گردیده، در خدمت تجارت و صنعت مدلینگ درآمده و شاغل گردیدند. از سوی دیگر ضمن استفاده ابزاری از کودکان در تبلیغات، برخی از خانوادهها به محض تولد فرزندشان بدون کمترین توجه به حریم کودک، با باز کردن صفحهای در اینستاگرام، لحظهبهلحظه زندگی کودک خود را در معرض نمایش قرار داده و تلاش میکنند برای صفحه کودک خود دنبال کننده جمع نمایند. در این زمینه مادران نقش بسیار قابل توجهی داشتهاند. استفاده از لباسهای لاکچری و ژستهای خاص، با هدف جذب مخاطبان برای فروش بیشتر، کودکان را تبدیل به قربانیان اینستاگرام و کودک کار مینماید، بویژه که والدین این کودکان برای جذابیت بخشیدن هرچه بیشتراین صفحات، کودک خود را مجبور میکنند ساعتها دوربین را تحمل نموده و با تکرار جملات سنگین و سخت و گاهی آرایشهای زننده و آزاردهنده، خواستههای آنان را تأمین نمایند.
زمانی که صفحه این کودکان پرمخاطب میگردد، شرکتها وکمپانیهای بزرگ تبلیغاتی سعی مینمایند با استفاده از این صفحات برای تبلیغات خود، آنان را قربانی افزایش سودآوری شرکتهای خود نموده و با وارد کردن کودکان به صنعت مدلینگ وتبلیغات، به سادگی آنها را تبدیل به یک میکرو سلبریتی واینفلوئنسرهای کوچک نمایند. بدین گونه کودکان بدون درک ازفضای تبلیغات، طعمه شهرت طلبی و ثروت طلبی والدین خودگردیده و تبدیل به «کودکان کار نوین»، «کودکان کار ویترین دنیای مدرن» و «فعالان دنیای مارکتینگ دیجیتال» میشوند، کودکانی که سرپرست خانوار، اما در دست والدین بدسرپرست هستند. کمپانیها و مؤسسات سرمایه سالاری، همچنین با برگزاری مسابقات مدلینگ، با استفاده از کودکان و ورود آنها به مسابقات تجاری، «بردگی مدرن» و «استعماری نوین» را به نمایش میگذارند.
پیامدهای کودکان کار نوین
کودکان ضعیف هستند و قدرت تصمیمگیری ندارند. واقعیت این است که ما اجازه نداریم بدون اجازه وارد دنیای کودکی شویم، اجازه نداریم از کودکان در تبلیغات استفاده کنیم یا آنها رامخاطب و هدف اصلی تبلیغات قرار دهیم. هرگونه استفاده ابزاری از کودکان در شبکهها، از قبیل شبکههای مجازی، نوعی بهره کشی و سوءاستفاده و مصداق بارز کودک آزاری است. هدف قرار دادن یا استفاده از کودکان در تبلیغات، آنان را از مسیررشد طبیعی و همه جانبه دور مینماید و ناخواسته آنها را وارد فرایندها و مسیرهایی مینماید که به هیچ عنوان با دنیای کودکی آنان سازگار نیست. اگر برخی مادران و پدران کودکان کار سنتی برای کسب درآمد، کودکان خود را در ساعتهای پر ترافیک و درمعابر ناامن و شلوغ شهر مجبور به خرده فروشی مینمایند والدین اینستاگرامی کودکان خود را هر روز مجبور به فروش زیبایی خودمی نمایند، اگر کودکان کار خیابانی به انسانهای خشن برونگرا تبدیل میشوند، کودکان کار اینستاگرامی به خشنهای درونگرایی تبدیل میشوند که هم برای خودشان و هم برای جامعه آسیب جدی بهشمار میآیند. بنا بر این، کودکان اینستاگرامی چهبسا آیندهای پر مخاطرهتر از آینده کودکان کار خیابانی داشته باشند.
از سوی دیگر، بسیاری از کودکانی که در صنعت تبلیغات مورداستفاده قرار گرفتهاند بهدلیل تفاوتهای بسیاری که با همسالان خود دارند و تجربهای که از فضاهای کاملاً مغایر با سنین خودکسب کردهاند دچار مشکلات روانی بسیاری شدهاند.عدم امکان تعامل با همسالان خود و دور بودن از محیط طبیعی و تجربه دوران کودکی، ایجاد نوعی خودشیفتگی در این کودکان بهدلیل توجه بیش از حدی که از دیگران گرفتهاند تا زمان بزرگسالی، انتظار توجه افراطی همیشگی و احساس نیاز مرکز توجه همیشگی قرار گرفتن، باور انجام اعمال خارقالعاده دائمی جهت کسب توجه بیشتر واحساس افسردگی زمانی که با بیتفاوتی دیگران نسبت به خودروبهرو میشوند، عدم امکان استفاده لازم از آموزش رسمی و بهره گیری از آن بهدلیل فقدان زمان لازم، کم وقت گذاشتن والدین برای آموزش آنها، گرایش به مصرف بیش از حد نیاز در این کودکان، درخواست خرید کالاهای بیشتر بهعنوان یک ارزش و نه رفع نیازهای معمولی، فشار بر والدین برای خرید محصولات بیشتر، ایجاد کشمکش و تعارض بین والد و کودک، جستوجوی ارزشها درظواهر و رشد تکبعدی کودک، سلامت روانی کودکان را به مخاطره انداخته و به رشد شخصیت آنها آسیب جدی میرساند و چه بسا آنان را در یک تعارض دائمی قرار دهد.
بسیاری از این کودکان در بزرگسالی دچار افسردگی وسرخوردگی شده، باورها و ارزشهای آنها کاهش پیدا میکند واغلب نمیتوانند پدر و مادر خوبی در آینده باشند و مشکلات بسیاری را در بزرگسالی تجربه مینمایند. بعلاوه محصول همانندسازی با آنان، افزایش تمایلات و عقدههای روانی نامطلوب در دیگرکودکان که استطاعت آن نوع زندگی را ندارند، ایجاد حس رقابتجویی منفی، ایجاد احساس خصومت، حسادت، رقابت، حسرت وبی عدالتی در سایر کودکان است.
علل پدیده کودکان کار نوین
جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند والدینی که از کودکان خود بهعنوان ابزاری برای تبلیغات استفاده میکنند علت نیستند بلکه معلول هستند، لذا باید علت این موضوع را شناسایی نموده و ازبین برد. یکی از مهمترین دلایل، فقر فرهنگی و وجود مشکلات اقتصادی در خانوادهها است. بهدلیل مشکلات فرهنگی واقتصادی طی سالهای گذشته، کودکان کار سنتی و نوین روز به روز افزایش یافتهاند. متأسفانه در برخی از مواردنیز، والدین به دلیل عدم آشنایی با حقوق کودکان و صرفاً از روی چشم و هم چشمی و بدون آگاهی و با هدف خود نمایی، اقدام به انتشار عکس و فیلم از کودکان خود مینمایند. برخی از والدین نیز برای جبران نیازهای نیابتی و ارضای خواستهها و احساسات خود مبادرت به استفاده ابزاری از کودکان خود نمودهاند.از یک سو ضعف نهادهای مدنی و غیردولتی که در حوزه کودکان و دفاع از حقوق وحریم آنها فعالیت میکنند و ضعف در اجرای قوانین مدون وجاری از سوی دیگر سبب شده است تا کمترین توجه به کودکان دربرنامهریزیهای اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد.
راهکارهای پیشگیری از کودکان کار نوین
۱- اجرای قوانین حمایت از حقوق کودکان
از نگاه قوانین بینالمللی، همچون پیمان نامه حقوق کودک« کودک باید در برابر هرگونه غفلت، ظلم، شقاوت و استثمار حمایت شود». در بسیاری از کشورهای جهان هم قوانین و مقررات حقوقی سختگیرانهای به منظور تبلیغات برای کودکان و توسط کودکان، وضع شده است.
قوانین جاری جمهوری اسلامی ایران، قانون کار، قانون مجازات اسلامی و لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، کار افراد زیر سن قانونی را مصداق کار کودکان دانسته و آن را منع نموده است.
ماده دوم قانون حمایت از کودکان و نوجوانان (مصوب ۱۳۸۱)درتعریف کودک آزاری میگوید:« هر نوع اذیت و آزار کودکان ونوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی واخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد، بهره کشی اقتصادی برشمرده و ممنوع است.»
کنوانسیون مرجع ملی حقوق کودک نیز، یکی از موارد فاحش نقض حقوق کودک را نشر و بازنشر تصاویر کودکان با اهداف برانگیختن حس ترحم مخاطبان، نمایش استعداد و زیبایی کودکان، تبلیغ کالاها و خدمات در فضای مجازی و سایتهای خبری و اینترنتی و صفحات شخصی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی و حتی والدین میداند. بنابراین انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی نقض حقوق کودک است و جرم انگاشته میگردد و قابل تعقیب است.
۲- خانواده
یکی از مهمترین دلایل پدیده کودکان کار نوین، عدم آگاهی والدین به قوانین و مقررات از یکسو و عدم آگاهی به آسیبها و پیامدهای آن از سوی دیگر است. بنابراین آگاهی بخشی به والدین و پیگیریهای فرهنگی و آموزشی و آشنا نمودن به قوانین وحقوق کودک میتواند بهکاهش پدیده کودکان کار نوین و سنتی منتهی گردد.
۳- رسانهها
امروزه رسانهها به ما میگویند که دنیا در چه وضعی است، واقعیت از چه قرار است و چه موضوعاتی اولویت دارند. بواقع رسالت اصلی رسانهها فرهنگسازی است. رسانههای امروز می بایست آینده محور باشند نه رویداد محور.
۴- جامعه
پیشگیری از وقوع پدیدههای ناهنجار اجتماعی و اقتصادی همواره باید مورد توجه همه آحاد جامعه قرار گیرد. تلاش نهادهای غیردولتی و مدنی در کنار نهادهای دولتی، بهمنظور اصلاح قوانین و مقررات با رویکرد کودک محوری، تدوین لوایح مورد نیاز در راستای حمایت از حقوق کودکان، آموزش حقوق کودک به کنشگران حوزه حقوق کودک، تأسیس کلینیکهای حقوق کودک و پیشگیری ازنقض حقوق کودک از جمله اقداماتی است که نیاز به تدوین واجرای برنامههای گوناگون با هدف ارتقای حقوق کودک دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه و رئیس انجمن مطالعات کودکان پیش ازدبستان ایران
استفاده از رسانهها به اشکال متعدد و گوناگون با زندگی امروزه عجین شده و جنبههای متعدد پیدا و پنهان زندگی را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این میان تبلیغات تجاری بهعنوان یکی از برنامههای حوزه رسانه، سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. تبلیغات تجاری فرایندی ارتباطی است که به معرفی کالاها و خدمات تجاری میپردازد تا مخاطبان خود را برای انتخاب و خرید کالا مجاب سازد. امروزه تبلیغات در همه زمینهها از قبیل سیاست، تجارت وحتی علم و هنر نقش مؤثری دارد. تبلیغات معمولاً به دو معنا به کارمی رود.در معنای منفی آن، تلاش مینماید با دروغ و فریب مردم و سودآوری ناعادلانه، اقدام به فروش کالا نماید (ترغیب)، اما به معنای مثبت آن، ضمن اجتناب از هرگونه دروغ و فریب، هدفش ارائه اطلاعات، آگاهی بخشی و آموزش است. از سوی دیگر نظام سرمایه سالاری پیوند عمیق با تبلیغات به مفهوم مدرن آن دارد. هدف این تبلیغات تنها بزرگسالان نیستند بلکه کودکان و خردسالان نیز طعمههایی عالی برای تبلیغات سرمایه سالاری هستند. در این میان آژانسهای تبلیغاتی، بیشترین استفاده را از رسانههای جمعی میبرند.
گسترش بیرویه تبلیغات، کودکان را نه تنها بهعنوان هدف، بلکه بهعنوان ابزار تبلیغات قرار داده است.امروزه بسیاری از منتقدان، نگران تأثیرات اجتماعی تبلیغات و آسیبهای جدی ناشی ازاستفاده ابزاری از کودکان هستند، زیرا در پارهای از تبلیغات کودکان نه بهعنوان هدف و مخاطب اصلی، بلکه بهعنوان وسیله وابزاری برای تبلیغات و درآمدزایی در فضای مجازی استفاده میشوند و در خدمت تجارت قرار میگیرند.
سوءاستفاده از کودکان از زمانی آغاز شد که استفاده آشکار اززنان در تبلیغات ممنوع گردید و کودکان آهسته آهستهجای آنها راگرفتند، بویژه کودکانی که از جذابیت ظاهری و جسمانی بیشتری برخوردار بودند. بدین صورت کودکان، قربانی درآمدزایی گردیده، در خدمت تجارت و صنعت مدلینگ درآمده و شاغل گردیدند. از سوی دیگر ضمن استفاده ابزاری از کودکان در تبلیغات، برخی از خانوادهها به محض تولد فرزندشان بدون کمترین توجه به حریم کودک، با باز کردن صفحهای در اینستاگرام، لحظهبهلحظه زندگی کودک خود را در معرض نمایش قرار داده و تلاش میکنند برای صفحه کودک خود دنبال کننده جمع نمایند. در این زمینه مادران نقش بسیار قابل توجهی داشتهاند. استفاده از لباسهای لاکچری و ژستهای خاص، با هدف جذب مخاطبان برای فروش بیشتر، کودکان را تبدیل به قربانیان اینستاگرام و کودک کار مینماید، بویژه که والدین این کودکان برای جذابیت بخشیدن هرچه بیشتراین صفحات، کودک خود را مجبور میکنند ساعتها دوربین را تحمل نموده و با تکرار جملات سنگین و سخت و گاهی آرایشهای زننده و آزاردهنده، خواستههای آنان را تأمین نمایند.
زمانی که صفحه این کودکان پرمخاطب میگردد، شرکتها وکمپانیهای بزرگ تبلیغاتی سعی مینمایند با استفاده از این صفحات برای تبلیغات خود، آنان را قربانی افزایش سودآوری شرکتهای خود نموده و با وارد کردن کودکان به صنعت مدلینگ وتبلیغات، به سادگی آنها را تبدیل به یک میکرو سلبریتی واینفلوئنسرهای کوچک نمایند. بدین گونه کودکان بدون درک ازفضای تبلیغات، طعمه شهرت طلبی و ثروت طلبی والدین خودگردیده و تبدیل به «کودکان کار نوین»، «کودکان کار ویترین دنیای مدرن» و «فعالان دنیای مارکتینگ دیجیتال» میشوند، کودکانی که سرپرست خانوار، اما در دست والدین بدسرپرست هستند. کمپانیها و مؤسسات سرمایه سالاری، همچنین با برگزاری مسابقات مدلینگ، با استفاده از کودکان و ورود آنها به مسابقات تجاری، «بردگی مدرن» و «استعماری نوین» را به نمایش میگذارند.
پیامدهای کودکان کار نوین
کودکان ضعیف هستند و قدرت تصمیمگیری ندارند. واقعیت این است که ما اجازه نداریم بدون اجازه وارد دنیای کودکی شویم، اجازه نداریم از کودکان در تبلیغات استفاده کنیم یا آنها رامخاطب و هدف اصلی تبلیغات قرار دهیم. هرگونه استفاده ابزاری از کودکان در شبکهها، از قبیل شبکههای مجازی، نوعی بهره کشی و سوءاستفاده و مصداق بارز کودک آزاری است. هدف قرار دادن یا استفاده از کودکان در تبلیغات، آنان را از مسیررشد طبیعی و همه جانبه دور مینماید و ناخواسته آنها را وارد فرایندها و مسیرهایی مینماید که به هیچ عنوان با دنیای کودکی آنان سازگار نیست. اگر برخی مادران و پدران کودکان کار سنتی برای کسب درآمد، کودکان خود را در ساعتهای پر ترافیک و درمعابر ناامن و شلوغ شهر مجبور به خرده فروشی مینمایند والدین اینستاگرامی کودکان خود را هر روز مجبور به فروش زیبایی خودمی نمایند، اگر کودکان کار خیابانی به انسانهای خشن برونگرا تبدیل میشوند، کودکان کار اینستاگرامی به خشنهای درونگرایی تبدیل میشوند که هم برای خودشان و هم برای جامعه آسیب جدی بهشمار میآیند. بنا بر این، کودکان اینستاگرامی چهبسا آیندهای پر مخاطرهتر از آینده کودکان کار خیابانی داشته باشند.
از سوی دیگر، بسیاری از کودکانی که در صنعت تبلیغات مورداستفاده قرار گرفتهاند بهدلیل تفاوتهای بسیاری که با همسالان خود دارند و تجربهای که از فضاهای کاملاً مغایر با سنین خودکسب کردهاند دچار مشکلات روانی بسیاری شدهاند.عدم امکان تعامل با همسالان خود و دور بودن از محیط طبیعی و تجربه دوران کودکی، ایجاد نوعی خودشیفتگی در این کودکان بهدلیل توجه بیش از حدی که از دیگران گرفتهاند تا زمان بزرگسالی، انتظار توجه افراطی همیشگی و احساس نیاز مرکز توجه همیشگی قرار گرفتن، باور انجام اعمال خارقالعاده دائمی جهت کسب توجه بیشتر واحساس افسردگی زمانی که با بیتفاوتی دیگران نسبت به خودروبهرو میشوند، عدم امکان استفاده لازم از آموزش رسمی و بهره گیری از آن بهدلیل فقدان زمان لازم، کم وقت گذاشتن والدین برای آموزش آنها، گرایش به مصرف بیش از حد نیاز در این کودکان، درخواست خرید کالاهای بیشتر بهعنوان یک ارزش و نه رفع نیازهای معمولی، فشار بر والدین برای خرید محصولات بیشتر، ایجاد کشمکش و تعارض بین والد و کودک، جستوجوی ارزشها درظواهر و رشد تکبعدی کودک، سلامت روانی کودکان را به مخاطره انداخته و به رشد شخصیت آنها آسیب جدی میرساند و چه بسا آنان را در یک تعارض دائمی قرار دهد.
بسیاری از این کودکان در بزرگسالی دچار افسردگی وسرخوردگی شده، باورها و ارزشهای آنها کاهش پیدا میکند واغلب نمیتوانند پدر و مادر خوبی در آینده باشند و مشکلات بسیاری را در بزرگسالی تجربه مینمایند. بعلاوه محصول همانندسازی با آنان، افزایش تمایلات و عقدههای روانی نامطلوب در دیگرکودکان که استطاعت آن نوع زندگی را ندارند، ایجاد حس رقابتجویی منفی، ایجاد احساس خصومت، حسادت، رقابت، حسرت وبی عدالتی در سایر کودکان است.
علل پدیده کودکان کار نوین
جامعه شناسان و روانشناسان معتقدند والدینی که از کودکان خود بهعنوان ابزاری برای تبلیغات استفاده میکنند علت نیستند بلکه معلول هستند، لذا باید علت این موضوع را شناسایی نموده و ازبین برد. یکی از مهمترین دلایل، فقر فرهنگی و وجود مشکلات اقتصادی در خانوادهها است. بهدلیل مشکلات فرهنگی واقتصادی طی سالهای گذشته، کودکان کار سنتی و نوین روز به روز افزایش یافتهاند. متأسفانه در برخی از مواردنیز، والدین به دلیل عدم آشنایی با حقوق کودکان و صرفاً از روی چشم و هم چشمی و بدون آگاهی و با هدف خود نمایی، اقدام به انتشار عکس و فیلم از کودکان خود مینمایند. برخی از والدین نیز برای جبران نیازهای نیابتی و ارضای خواستهها و احساسات خود مبادرت به استفاده ابزاری از کودکان خود نمودهاند.از یک سو ضعف نهادهای مدنی و غیردولتی که در حوزه کودکان و دفاع از حقوق وحریم آنها فعالیت میکنند و ضعف در اجرای قوانین مدون وجاری از سوی دیگر سبب شده است تا کمترین توجه به کودکان دربرنامهریزیهای اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد.
راهکارهای پیشگیری از کودکان کار نوین
۱- اجرای قوانین حمایت از حقوق کودکان
از نگاه قوانین بینالمللی، همچون پیمان نامه حقوق کودک« کودک باید در برابر هرگونه غفلت، ظلم، شقاوت و استثمار حمایت شود». در بسیاری از کشورهای جهان هم قوانین و مقررات حقوقی سختگیرانهای به منظور تبلیغات برای کودکان و توسط کودکان، وضع شده است.
قوانین جاری جمهوری اسلامی ایران، قانون کار، قانون مجازات اسلامی و لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، کار افراد زیر سن قانونی را مصداق کار کودکان دانسته و آن را منع نموده است.
ماده دوم قانون حمایت از کودکان و نوجوانان (مصوب ۱۳۸۱)درتعریف کودک آزاری میگوید:« هر نوع اذیت و آزار کودکان ونوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی واخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد، بهره کشی اقتصادی برشمرده و ممنوع است.»
کنوانسیون مرجع ملی حقوق کودک نیز، یکی از موارد فاحش نقض حقوق کودک را نشر و بازنشر تصاویر کودکان با اهداف برانگیختن حس ترحم مخاطبان، نمایش استعداد و زیبایی کودکان، تبلیغ کالاها و خدمات در فضای مجازی و سایتهای خبری و اینترنتی و صفحات شخصی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی و حتی والدین میداند. بنابراین انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی نقض حقوق کودک است و جرم انگاشته میگردد و قابل تعقیب است.
۲- خانواده
یکی از مهمترین دلایل پدیده کودکان کار نوین، عدم آگاهی والدین به قوانین و مقررات از یکسو و عدم آگاهی به آسیبها و پیامدهای آن از سوی دیگر است. بنابراین آگاهی بخشی به والدین و پیگیریهای فرهنگی و آموزشی و آشنا نمودن به قوانین وحقوق کودک میتواند بهکاهش پدیده کودکان کار نوین و سنتی منتهی گردد.
۳- رسانهها
امروزه رسانهها به ما میگویند که دنیا در چه وضعی است، واقعیت از چه قرار است و چه موضوعاتی اولویت دارند. بواقع رسالت اصلی رسانهها فرهنگسازی است. رسانههای امروز می بایست آینده محور باشند نه رویداد محور.
۴- جامعه
پیشگیری از وقوع پدیدههای ناهنجار اجتماعی و اقتصادی همواره باید مورد توجه همه آحاد جامعه قرار گیرد. تلاش نهادهای غیردولتی و مدنی در کنار نهادهای دولتی، بهمنظور اصلاح قوانین و مقررات با رویکرد کودک محوری، تدوین لوایح مورد نیاز در راستای حمایت از حقوق کودکان، آموزش حقوق کودک به کنشگران حوزه حقوق کودک، تأسیس کلینیکهای حقوق کودک و پیشگیری ازنقض حقوق کودک از جمله اقداماتی است که نیاز به تدوین واجرای برنامههای گوناگون با هدف ارتقای حقوق کودک دارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تحقق وعده اصلاح دستمزد معدنکاران طبس
-
ادامه گفت و گو برای خاتمه موضوعات گذشته
-
تدوین بودجه 1401 بدون کسری
-
تعرفه گاز 3 پله اول مصرف بدون تغییر
-
50 کارخانه سیمان از برق کشیده شدند
-
پروانههایی که سوختند!
-
تدارک بسته حمایتهای اجتماعی برای دوره پسا کرونا
-
نیروهای جهادی پای کارند
-
توسط موشک های ایران محاصره شدیم
-
فروش 19 میلیارد تومانی پاییزه کتاب
-
کورس مدعیان صدر
-
دانش محوری و حمایت از تولید داخلی؛ خط مقدم مبارزه با استعمار نوین
-
تحریم علیه گروههای مقاومت فلسطینی نتیجه عکس دارد
-
ضرورت فروش اموال مازاد دولتی
-
میخواهم درس بخوانم
-
نسل نوین کودکان کار

اخبارایران آنلاین