در نخستین نشست ستاد گرامیداشت شیخ شهابالدین سهروردی اعلام شد
عزم جدی وزارت فرهنگ برای بزرگداشت شیخ اشراق
گروه فرهنگی: نخستین نشست ستاد گرامیداشت شیخ شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق) با حضور محمود شالویی دستیار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل حوزه وزارتی برگزار شد. به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این نشست محمود شالویی با اشاره به جایگاه عرفانی و فلسفی شیخ اشراق گفت: شهابالدین سهروردی یکی از اندیشمندان و چهرههای شناخته شده در حوزه حکمت، فلسفه، عرفان و معنویت است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره جدید از فعالیت خود نسبت به تجلیل و تکریم این حکیم فرزانه کشورمان اهتمام بسیار دارد. او با تأکید بر ضرورت توجه ویژه تمامی دستگاههای عضو ستاد بزرگداشت حکیم سهروردی برای بزرگداشت این فیلسوف، ادامه داد: ساخت بنای یادبود وی نیز در دستور کار قرار دارد و گرامیداشت این دانشمند گرانمایه و کم نظیر تا پیش از ۸ مرداد سالجاری در شهرهای تهران، زنجان، سهرورد و همچنین کشورهای سوریه و هندوستان براساس یک جدول زمان بندی شده برگزار خواهد شد. شالویی با اشاره به تجربه موفق بزرگداشت حکیم نظامی شاعر پارسی سرای کشورمان، ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به بزرگداشت شیخ اشراق نیز اهتمام جدی دارد و در تلاش است تا با کمک به ساخت بنایی در شأن و جایگاه این اندیشمند جهانی در سهرورد زنجان، افزون بر تبدیل شدن منطقه به قطب گردشگری و سیاحتی، زمینه جذب گردشگران علمی و عرفانی را نیز فراهم کند. او با تأکید بر اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمادگی برگزاری بزرگداشت شیخ اشراق را دارد، گفت: بزرگداشت حکیم سهروردی نقش تعیینکنندهای در آشنایی مردم با حکمت و فلسفه و عرفان و معنویت دارد و جزو رسالتهای فرهنگی ما نیز به شمار میآید. مدیر کل حوزه وزارتی در ادامه افزود: برپایی چنین مناسبتهایی منجر به پیوند گذشته و آینده و پیوند فرهنگی ایران با جهان با هدف معرفی حکیمان نامدار ایرانی و اسلامی در سراسر جهان میشود. وی در ادامه با اشاره به نقش هنر در معرفی بزرگانی چون سهروردی به نسل جوان، ادامه داد: از طریق ظرفیتهای فرهنگی و هنری مانند نمایش، هنرهای تجسمی، کتاب، فیلم و... میتوان در معرفی این چهره نامدار حکمت و معنویت اهتمام داشت. مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه بر نقش رایزنان فرهنگی در معرفی این شخصیت گرانقدر جهان اسلام در کشورهای مختلف تأکید کرد.
در این نشست نجفقلی حبیبی عضو مؤسسه فرهنگی هنری حکمت سهروردی، حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، علیرضا اسماعیلی مشاور اجرایی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ، مجید زین العابدین مشاور وزیر و مدیرعامل بنیاد فرهنگی و هنری رودکی، علیرضا حبیبی مدیر شبکه رادیویی فرهنگ، امرالله حسنی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان و کاوه خورابه معاون پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بهعنوان اعضای اصلی این ستاد حضور داشتند و ضمن بیان برخی اقدامات و فعالیتهای صورت گرفته، به ارائه نظرات و پیشنهادهای خود پرداختند. گفتنیاست شیخ شهابالدین سهروردی از فلاسفه و عرفای قرن ششم است. او عمر زیادی نداشت؛ اما همان روزهای کوتاهی که در این دنیا گذراند، به تحصیل علم و فلسفه مشغول شد. سهروردی سفرهای زیادی به منطقه عراق و سوریه داشت و در آنجا از محضر علمای زیادی بهره برد. سهروردی در زمان حکومت ایوبیان در آسیای صغیر بود و چندی را بهعنوان مشاور عالی ملکظاهر ایوبی در خدمت او گذراند. او در مدتی کوتاه، شهرت زیادی کسب کرد و از بسیاری علمای سنی مذهب آن زمان، در زمینه علم و فلسفه پیش افتاد. سهروردی با ارائه حکمت اشراق، در نقطه مقابل ابنسینا قرار گرفت و ماهیت را بر وجود ارجح دانست. اندیشه سهروردی از مطالعه و تلفیق فلسفه شرقی زرتشت و برخی نظریات فلاسفه یونان و هند نشأت میگرفت. سهروردی پس از مرگش، پیروانی داشت که مکتب او را دنبال کردند. این فیلسوف بزرگ اهل سهرورد استان زنجان بود و بر طبق شرایط و اعتقاداتی که داشت، در طول زندگی و بعد از مرگ، القاب مختلفی برای او به کار بردهاند. بهدلیل احاطه سهروردی بر فلسفه مشرق زمین و بنیانگذاری اصول فلسفه او بر اندیشه ایران قدیم، به او لقب «شیخ اشراق» دادهاند. از دیگر القاب سهروردی «شیخ مقتول» و «شیخ شهید» است. اعطای این القاب به شهابالدین سهروردی بهدلیل سرنوشتی است که در پایان عمر داشت. به قول منابع تاریخی، شهابالدین سهروردی بهدلیل اعتقاداتی که داشت در هنگام بحث در یک جلسه مناظره، به او اتهام کفر زدند و او را کشتند؛ ازاینرو، لقب شیخ شهید گرفت.
چند نکته درباره فیلم جدید و پرفروش «همه چیز و همه جا به طور همزمان»
دغدغههای تازه برای آدمهای بحران زده
وصال روحانی
خبرنگار
«همه چیز و همهجا به طور یکجا» (یا «همه چیز و همهجا به طور همزمان») یک فیلم امریکایی - چینی با کارگردانی دان کوان و دانییل شینرت است که این دو نفر را مدتی است «دانییلها» نامیدهاند. این فیلم یک سئانس است که البته برخی آن را طوفانی از ادغام ژانرها و بعضی هم کمدی سیاه توصیف کردهاند اما هر اسم و وصفی برای آن قائل باشیم، حول محور این ایده حرکت میکند که هر جهانی، یک یا چند دنیای موازی با خویش هم دارد و به تبع آن هر موجود حاضر در جهان فعلی (سیاره زمین) صاحب نسخهای از خویش در جهانهای موازی هم هست. فیلم «همه چیز و همهجا به طور همزمان» یک زن چینی - امریکایی با بازی «میشل یوا»ی معروف و مالزیایی را به تصویر میکشد که درمییابد در راه نجات جهان هستی از ویرانی کامل و تقابل با موجودی اهریمنی که میتواند همه چیز را نابود کند، باید با نسخههای مختلف خود در جهانهای موازی ارتباط برقرار کند و با آنها یکی و همسو شود و با استفاده از توان همه این نسخهها این اهریمن را از پای درآورد.
خشکشویی پرماجرا
این فیلم که ابتدا در 3 اسفند 1400 در جشنواره سینمایی «جنوب از جنوب غربی» در امریکا به نمایش درآمد و از 20 فروردین 1401 در امریکای شمالی و اروپای غربی و شرق آسیا اکران عمومی شد و در شش هفته اخیر پیوسته یکی از شش فیلم پرفروش جهان بوده، بر کاراکتر مرکزی اوهلین وانگ متمرکز است که همراه با همسرش ویموند در گوشهای از امریکا زندگی میکند و شغل مشترک او و شوهرش اداره یک رختشویخانه عمومی و به قولی یک خشکشویی است که البته به سختی دخل و خرج میکند. اوهلین در ادامه مشکلاتش روزی متوجه میشود که فرمانداری منطقه خشکشویی او را به این اتهام که وی تخلفهای مالیاتی داشته و اظهارنامههای مالیاتی دروغینی را به فرمانداری ارائه داده، به مزایده گذاشته و باید دادگاهی هم بشود. همزمان با این معضل ویموند که دائماً با اوهلین جر و بحث دارد، از او تقاضای طلاق رسمی میکند و باز مقارن با این حوادث سرو کله پدر پیر و غرغروی اوهلین که او را گونگ مینامند و هر دقیقه چیز تازهای را از دخترش میطلبد، پیدا میشود و اوهلین هنوز با پدرش کنار نیامده، با خواستههای مکرر و بیش از اندازه جوی دخترش هم مواجه میشود که از وی میخواهد اینقدر روی زندگی او حساس نشود و دوستان دردسرساز وی را بپذیرد و به آنها شک نداشته باشد.
موجودی که سیاهچاله میآفریند
وقتی اوهلین بینوا را به سازمان موسوم به «خدمات اجتماعی کشوری» (IRS) فرامیخوانند، معضلات وی کاملتر میشود زیرا آن جا به اطلاع او میرساند که نسخههای متعددی از وی و همسرش ویموند و البته سایر وابستگان او در جهانهای موازی وجود دارند و او نباید تصور کند که تنها اوهلین وانگ جهان هستی است و این زن امریکایی- چینی همتاهای متعددی اما با عملکردهای متفاوت دارد. یکی از این دنیاهای موازی «آلفا یونیورس» نام دارد که در آن کاراکتر موازی او که آلفا اوهلین نام دارد، زندگی میکند و در آنجا البته یک آلفا ویموند هم هست. توضیح علمی مسئولان IRS به اوهلین در این خصوص این است که چون هر موجودی در زمین در قبال هر اتفاقی تصمیمی میگیرد که میتواند ناقض دهها تصمیم دیگر او هم باشد، پس برای هر یک از تصمیمها و اقدامات او ممکن است یک جهان موازی هم وجود داشته باشد که در آن نسخهای از او زندگی میکند که آن تصمیم متفاوت را آغاز کرده است. تفاوت آن موجودات با اهالی زمین این است که آنها با فراگیری فرهنگ و فنون موسوم به «آلفا ورس» قادرند مهارتهای زمینها را بیاموزند و آن را به اجرا درآورند و چند فرهنگی و چند سویه شوند.
اشارهای مستقیم به میشل یوا
مسئولان و مربیان مستقر در «IRS» در راه جلوگیری از اقدامات ویرانگرانه جوجو توپاکی انواع مهارتها را به اوهلین میآموزند و مهمتر از همه اینکه او را با نسخههای موازی متعددی که از وی در جهان آلفا و سایر دنیاهای موازی وجود دارد، همسو و یکسان میسازند و به تبع آن او صاحب تمامی قابلیتهای رزمی و غیررزمی میشود که در هر یک از نسخههای پرتعداد وی وجود دارد و قابل اکتساب است. اوهلین در جریان این یکسانسازی و تجمیع مهارتها درمییابد که هر یک از نسخههای متفاوت او در جهانهای موازی شغلها و مهارتهایی را اختیار کردهاند که به کلی با انتخابهای وی فرق دارد و مثلاً یکی استاد کونگفو و سایر مهارتهای رزمی شرق آسیایی شده و دیگری به هنرپیشگی در سینما پرداخته و شهرت جهانی کسب کرده است که هر دو مورد اشارهای مستقیم و طعنهوار به خود میشل یوا، این هنرپیشه مطرح شرق آسیایی است. یوا هم استاد در فنون رزمی است و هم بازیگری که ابتدا در فیلمهای شرق آسیایی چهره شد و سپس با بازی در دوگانه «ببر خیزان اژدهای پنهان» اپیک رزمی شرق آسیایی که در امریکا و جهان غرب هم فروش بسیار بالایی داشت در این بخش از جهان نیز به شهرت فراوانی رسید که بیست و اندی سال بعد همچنان با وی همراه و موجب تثبیت جایگاه وی است.
باور به جهان های موازی
آنچه تماشاگران را بیشتر قادر به پذیرش این جهانهای عجیب و غیرقابل باور میکند بحرانها و بلایای عظیم و متعددی است که در سه چهار سال اخیر در کره زمین بر سر آنها نازل شده است. از پاندمی کرونا گرفته تا فشارهای مهلک اقتصادی و تبدیل شدن جنگهای سرد به نبردهای گرم و نظامی و شدت گرفتن احتمال آغاز جنگ جهانی سوم همه و همه بلایایی هستند که اینک مردم عادی را به دیدن جهانهای موازی بسیار ناایمنی قادر میسازد که تا همین چند سال پیش برایشان قابل تحمل نبود. این در حالی است که اگر به مغز و قلب این مردم ورود کنید به آسانی درمییابید که مشغله معمولی و دغدغه اصلی آنها نه پاندمی و جنگهای جهانی و دنیاهای موازی بلکه هنوز تأمین قوت لایموت و مسائل معیشتی و زنده ماندن در دنیایی است که نسلهای پیر و جوان یکدیگر را قبول ندارند و صاحبخانهها هر ماه نرخ اجاره را بالاتر میبرند و قسطهای پرداخت نشده وامها روی هم جمع میشوند و بر اثر بیرونقیها هر هفته کسب و کارهای تازهای به تعطیلی کشیده میشوند و قیمت اجناس ضروری پیوسته فزونی میگیرد.
نادر مشایخی در هفتمین نشست «زبان شناخت» مطرح کرد:
موسیقی ایرانی ظرفیت چندصدایی دارد
گروه فرهنگی: هفتمین نشست «زبان شناخت» دفتر زبان فارسی حوزه هنری با موضوع «موسیقی زبان» میزبان نادر مشایخی آهنگساز مطرح و رهبر ارکستر بود. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، مشایخی در این نشست با تأکید بر این موضوع که «موسیقی شبه زبان است»، گفت: واژههایی که در موسیقی استفاده میشود از زبان گرفته شدهاند، ولی موسیقی زبان نیست. او در ادامه به ذکر خاطرهای از نگارش اُپرای ملکوت اثر بهرام صادقی اشاره کرد و گفت: من این اپرا را به آلمانی نوشته بودم که اگر به فارسی نوشته میشد کسی متوجه آن نمیشد. ۲ سالِ پیش در بنیاد رودکی برای اجرای این اُپرا دعوت شدم که قبول کردم، اما در ادامه یادم آمد که اپرا را به زبان آلمانی نوشتهام و فارسی کردن آن خندهدار میشد و من آن را از ابتدا به فارسی نوشتم لذا برای چندمینبار به من ثابت شد که زبان، موسیقی خودش را میخواهد. این آهنگساز به دشواری نگارش اُپرا به زبان فارسی اشاره کرد و با بیان اینکه در موسیقی دستگاهی آهنگساز با شعر روبهرو است چراکه شعر تعیین کننده است، تأکید کرد: شعر و کلام در موسیقی یک مطلب خیلی قدیمی بوده است چراکه اصلاً موسیقی با کلام شروع شده است. اگر از قرن ۱۷ موسیقی اروپا را با موسیقی ایران مقایسه کنیم متوجه برخورد سیستماتیک اروپا با موسیقی هستیم؛ منظورم از سیستماتیک سلسلهمراتب است چراکه هرچیزی سلسله مراتب داشته باشد دارای سیستم میشود و این اتفاق در اروپا رخ داد و ارتباط موسیقی با کلام کشف شد و در ادامه آن را به مطالب ادبی ارجاع دادند.
مشایخی در ادامه به تشریح جایگاه موسیقی و متن در موسیقی اروپا پرداخت و گفت: کلودیو مونتهوردی برای اولینبار با متن ادبی شعرای معاصر خودش در موسیقی کار کرد که مخاطب آن را نمیشناخت. بعدها موسیقی چندصدایی شد و این چندصدایی ریتمهای مختلف را بهوجود آورد. مونتهوردی از اولین کسانی بود که سعی کرد موسیقی زینت متن باشد یعنی اگر سخن از لبخند است این لبخند با موسیقی نشان داده شود تا به گوش برسد. او گفت: ۱۵ سال بعد از انقلاب فرانسه پیشنهادی به بتهوون برای نگارش متن جدید داده شد چراکه انقلاب فرانسه باعث ایجاد یک طبقه جدید اجتماعی شده بود که نوکیسه بودند. این نوکیسهها پول و تجملات داشتند، اما تجمل روحی نداشتند لذا فلسفه زبان به آنها آموخته میشد. بتهوون پیشنهاد ساخت فیگور یا متنهای جدید را برای زندگی روستایی و زندگی در طبیعت و… مطرح کرد. این آهنگساز و رهبر ارکستر با تأکید براینکه در اروپا هنوز تدریس موسیقی علت و معلولی است، گفت: البته این کار برای من سخت و خسته کننده بود؛ در اروپا دوستان به من گفتند شما چرا چنین نکردید و من گفتم فرهنگ ما چنین است.
توصیه استاد صبا به شاگردانش
مشایخی در تشریح چگونگی نگارش موسیقی به زبان فارسی گفت: استاد ابوالحسن صبا به شاگردانش گفته بود اگر میخواهید گوشههای موسیقی ایرانی را یاد بگیرید نوحهخوانی گوش دهید؛ چرا چنین توصیهای کرده است؟ ما ۷ سال پیش یک کنسرت داشتیم که از یک مداح به اسم سبزعلی که به چند واسطه شاگرد یک نوحهخوان دوره قاجار بود دعوت کردیم. او هفتهزار شعر حفظ بود و گفت ائمه هرکدام گوشهخوانی خودشان را دارند. این هنرمند با بیان اینکه گوشه در مرثیهخوانی تعیین میکند که ما از چه کسی نوحه میخوانیم، افزود: این فرایند در مرثیهخوانی باعث ایجاد مرکبخوانی شده است که خیلی جالب بود؛ این نوع مرثیهخوانی شبیه سیستم اروپایی فیگورشناسی است لذا مشکل ما این است که درباره ریتم آواز ایرانی کار تحلیلی نداریم. او چگونگی و شناخت ریتم آواز را مهم دانست و با تأکید براینکه موسیقی بدون زمان غیرممکن است، اظهار داشت: هر موسیقی که میشنویم رنگ و زمان و مکان دارد درحالی که امروز موسیقی شبیه به طرحدستی شده است و یک جوگیری وجود دارد و موزیسینها انگار طرحدستی میکنند درحالی که موسیقی برخلاف این است.
موافق کار جدید در موسیقی ایرانی هستم
مشایخی با بیان اینکه مخالف جلوگیری از کار جدید و نوآوری در موسیقی است و با تأکید براینکه فرهنگ مثل آبروان است و نباید مانع آن شد، افزود: اعتقاد دارم چیزی که امروز بیش از هرچیزی روی موسیقی تأثیر میگذارد وزن است لذا وزن مهمتر از ریتم است؛ چیزی که بچههای ایرانی آن را از ۵ ـ ۶ سالگی متوجه میشوند. این هنرمند با تأکید بر اینکه دارای یک فرهنگی غنی هستیم، گفت: ما فارسیزبانان در وزن غنی هستیم و آن به خاطر زبانی است که دارای وزن است؛ زبان فارسی پُر از مفاهیم نهفته است. اینکه میگوییم «هرکسی ساز خودش را میزند» یا «طرف به سیم آخر زده است» اینها همگی دارای مفهوم نهفتهاند که از قوت زبان میباشد. او به چندصدایی در موسیقی ایرانی و آثاری از کیوان کلهر و حسین علیزاده اشاره کرد و گفت: ما در آثار علیزاده و کلهر یک لحظه احساس نمیکنیم مشغول ادا در آوردن موسیقی اروپایی هستند چراکه در دل موسیقی ایرانی چندصدایی دارند.
1 نمایشگاه تصویرسازی «قصههای خوب برای بچههای خوب» به همت انجمن تصویرگران ایران و به یاد زندهیاد مهدی آذریزدی از ۱۰ الی ۲۰ تیرماه در گالریهای استاد ممیز، زمستان و سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار میشود. کارگاههای یک روزه تصویرگری ادبیات کهن نیز به همت انجمن تصویرگران در روزهای شنبه یازدهم، دوشنبه سیزدهم و سهشنبه چهاردهم تیر از ساعت ۱۰ الی ۱۷ در خانه هنرمندان ایران میزبان علاقهمندان خواهد بود. نمایش فیلم مستند «آن مرد دیگر در را باز نکرد» به کارگردانی سیدهادی موسوی از دیگر برنامههای بزرگداشت زندهیاد آذریزدی است که روز سهشنبه ۱۴ تیر از ساعت ۱۸ در سالن استاد شهناز به نمایش گذاشته میشود./ ایسنا
2 «سم گیلیام» هنرمند امریکایی آثار هنری انتزاعی که بیشتر برای خلق نقاشیهای انتزاعی سبک «گستره رنگی» شناخته میشود روز شنبه و در سن ۸۸ سالگی درگذشت. «گیلیام» اغلب برای آثار هنری شناخته میشود که روی پردههای آویخته بر دیوار و سقف خلق میکرد. گالری «دیوید کوردانسکی» در لس آنجلس و گالری «پیس» در نیویورک خبر درگذشت این هنرمند را اعلام کردند. دلیل درگذشت او بیماری کلیوی اعلام شده است.«گیلیام» در سال ۱۹۷۲ بهعنوان نخستین هنرمند سیاهپوست نماینده ایالات متحده امریکا در دو سالانه ونیز بود. او همچنین بهعنوان هنرمند سیاهپوستی که به هنر انتزاعی علاقه داشت، زندگی خود را وقف خلق آثار هنری کرد که برخلاف آثار بسیاری از هنرمندان سیاهپوست، تصاویر مشخص یا پیامهای سیاسی واضح را در برنگرفته بودند./ نیویورک تایمز
3 از ششم تا دوازدهم تیر ماه بهعنوان هفته بازخوانی حقوق بشر امریکایی نامگذاری شده و به همین بهانه هم فرهنگسرای اندیشه نمایشگاه کاریکاتور «حقوق بشر امریکایی» را با آثار برجسته این حوزه در نگارخانه اندیشه برگزار میکند. در نمایشگاه کاریکاتور «حقوق بشر امریکایی»، ۱۹ اثر با همین محوریت به نمایش درآمده است. این آثار عمدتاً از کاریکاتورهایی است که در جشنوارههای سنوات گذشته توسط خانه کاریکاتور تولید شده و در بین آن آثاری از کاریکاتوریستهای بینالمللی نیز دیده میشود. این نمایشگاه به مناسبت هفته بازخوانی و افشای ماهیت حقوق بشر امریکایی و سالروز بمبگذاری دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی که منجر به شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از یارانش شد در نگارخانه اندیشه برقرار است و علاقهمندان میتوانند تا روز ۱۲ تیرماه از ساعت ۹ الی ۱۷ از این نمایشگاه بازدید کنند./ مهر