ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت ایران درباره شعار سال ، انتخابات 1400 و مسأله برجام
انتخابات باید نماد وحدت ملی باشد نه نماد دودستگی و تفرقه و دوقطبیگری
رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز از سال نو در سخنرانی زنده تلویزیونی خطاب به ملت شریف ایران، با تبیین وظایف اساسی دستگاهها و مردم برای تحقق شعار سال و حمایت تولید و رفع موانع آن، سیاست اعلامی در قضیه برجام یعنی لغو تحریمها و راستیآزمایی آن قبل از بازگشت ایران به تعهدات برجامی را تخطیناپذیر خواندند.
ایشان در ادامه، انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ را در ابعاد داخلی و خارجی بسیار مهم برشمردند و با اشاره به نقشه و تلاش گسترده دشمنان برای ناامید کردن مردم از حضور در انتخابات تأکید کردند: ریاست جمهوری با اختیارات بسیار وسیع، مهمترین و مؤثرترین مدیریت کشور است و مردم برای ناامید کردن دشمن و نوسازی دستگاه اجرایی، در انتخاب رئیسجمهوری خصوصیاتی مانند مردمی بودن، کفایت، قدرت مدیریت، ایمان، عدالتخواهی، ضد فساد بودن، عملکرد انقلابی و جهادی، اعتقاد به توانمندیهای داخلی، امیدواری به آینده و اعتقاد به جوانان را مورد توجه قرار دهند. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای در آغاز سخنانشان با اشاره به ورود به قرن جدید از نگاه عرفی، مقایسهای کوتاه میان اوضاع ایران در سال ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ کردند و گفتند: سال ۱۳۰۰ سال کودتای انگلیسی به دست رضاخان و استقرار حکمرانی وابسته و دیکتاتوری بود اما سال ۱۴۰۰ سال انتخابات است یعنی حکمرانی متکی بر استقلال و آرای مردم و مبتنی بر اتکاء و اعتماد به نفس ملی. ایشان با اشاره به محقق نشدن کامل شعار سال گذشته یعنی جهش تولید افزودند: البته در بخشهای مهمی از تولید پیشرفتهایی حاصل شد که در برخی موارد میتوان به آن جهش نیز اطلاق کرد که همین روند باید با قوت بیشتری ادامه یابد.
اقدامات لازم برای تحقق شعار سال
حضرت آیتالله خامنهای در بحث ضرورت رفع موانع تولید به مواردی همچون واردات بیرویه، قاچاق کالا و رفع مقررات زائد اشاره کردند و افزودند: موانع تولید بسیار بیشتر است که باید در صداوسیما تبیین و با کمک دستگاهها و مردم رفع شود.ایشان، ورود مواد اولیه یا تجهیزات مورد نیاز تولید را ضروری خواندند و افزودند: افزایش قدرت خرید مردم، قطع دست واسطهها، مبارزه با فساد و اصلاح نظام بانکی و گمرکی از دیگر اقدامات لازم برای تحقق شعار سال است که اگر این کارها با جدیت دنبال شود، یقیناً امسال تحولی در اقتصاد کشور ایجاد میشود.
رهبر انقلاب با اشاره به سوءاستفاده و منفیبافی برخیها با بزرگنمایی مشکلات موجود بخصوص در فضای مجازی وتبلیغات خارجی دشمنان گفتند: برخی آیه یأس میخوانند و راه را بنبست نشان میدهند اما اصلاً اینطور نیست و ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای مختلف داخلی از شکوفاترین اقتصادهای منطقه و حتی جهان باشد.ایشان افزودند: استفاده از این ظرفیتها احتیاج به معجزه ندارد بلکه مدیریتی قوی، دارای احساس مسئولیت، ضدفساد و دارای برنامه جامع اقتصادی میخواهد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اذعان کارشناسان بانک جهانی درباره رتبه هجدهم اقتصاد ایران در میان حدود ۲۰۰ کشور افزودند: همین کارشناسان معتقدند ظرفیتهای سرزمینی و انسانی زیادی در ایران وجود دارد که در صورت استفاده از آنها، رتبه اقتصادی ایران به رتبه ۱۲ میرسد که بسیار مهم است.
رهبر انقلاب در بحث ظرفیتهای سرزمینی، «وسعت کشور، همسایگان متعدد، قرار گرفتن در مسیر ترانزیت شرق به غرب و شمال به جنوب» و در موضوع ظرفیتهای انسانی «جمعیت جوان، تحصیل کرده و آماده کار» را از جمله واقعیاتی خواندند که در کنار منابع طبیعی سرشار، ثروتهای خدادادی زیرزمینی و زیرساختهای مهم ایجاد شده در ۳۰ سال اخیر میتواند ایران را به کشوری پیشرفته تبدیل کند که هیچگونه تحریمی بر آن اثر نداشته باشد. ایشان رفع مشکلات موجود را نیازمند همدلی خواندند و افزودند: کسانی که سرمایه لازم را دارند و آحاد مردم که میخواهند مانند کمک مؤمنانه به کمک تولید بیایند، میتوانند در این زمینه فعال شوند که خیریههای مردمی، نهادهای انقلابی و امنای مساجد فعال باید برای ساماندهی این مسأله مهم برنامهریزی کنند.
دو راه ممکن برای مواجهه با تحریمها
رهبر انقلاب به تناسب موضوع مورد بحث یعنی اقتصاد کشور، به بیان نکاتی در باب تحریمها نیز پرداختند. ایشان محاصره اقتصادی و تحریم ملتها و مانع تراشی در دستیابی آنها به دارو و مواد غذایی را جنایت حقیقی امریکا برشمردند و افزودند: ملت ایران به فضل الهی، گلیم خود را از این آب بیرون کشیده است اما برخی ملتها نمیتوانند مقابله کنند. رهبر انقلاب در تبیین دو راه ممکن برای مواجهه با تحریمها افزودند: یک راه، خواهش از تحریمکننده برای کاهش یا برداشتن تحریم است که طبعاً او نیز خواستههای استکباریش را روی میز میگذارد و میگوید باید انجام دهید که این همان راه ذلت و انحطاط و عقبماندگی است اما راه دوم، استفاده از ظرفیتها و نیروهای داخلی برای تولید کالاهای تحریمی و کاهش و بیاثر کردن تحریمهاست که ملت ایران راه دوم را انتخاب کرده و ادامه میدهد. حضرت آیتالله خامنهای تلاش ملت ایران برای تبدیل تحریم به فرصت را دارای نتایج تحسینبرانگیز خواندند و با اشاره به مواردی از جمله تأمین وسایل بهداشتی مقابله با کرونا در داخل، افزایش توان علمی و افزایش حیرت انگیز قدرت دفاعی کشور گفتند: این واقعیات نشان میدهد که میتوان تحریم را به فرصت تبدیل کرد.
رهبر انقلاب در همین زمینه به مسئولان حال و آینده کشور تأکید کردند: اقتصاد ایران را به تحریم گره نزنید و فرض را بر این بگذارید که تحریمها باقی خواهد ماند.
ایشان افزودند: در این چند سال مکرر گفته شد که اگر تحریم برداشته یا اگر سرمایهگذاری خارجی شود، چنین و چنان خواهد شد، در حالیکه این «اگر، اگرها» اقتصاد کشور را معطل و سردرگم میکند و بلاتکلیفی ضرر بزرگی برای اقتصاد است.
تشریح اهمیت مشارکت در انتخابات
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به موضوع بسیار مهم انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراها پرداختند و با اشاره به «اهمیت بالای انتخابات از بعد داخلی و از بعد بینالمللی» گفتند: انتخابات از لحاظ داخلی یک نوسازی و یک نفس تازه برای بخش اجرایی است زیرا افراد تازه نفس و پرانگیزه وارد کار میشوند و این موضوع بسیار مبارک است.
حضرت آیتالله خامنهای حضور و مشارکت مردم در انتخابات را از لحاظ بینالمللی نشاندهنده اقتدار ملی دانستند و افزودند: آنچه بیش از توان دفاعی و قدرت دیپلماسی زمینهساز اقتدار کشور است، خود مردم و هوشیاری و پرانگیزه و سرپا بودن آنها است و مظهر این حضور و اقتدار از همه مهمتر در انتخابات است. ایشان اصل مشارکت مردم و همچنین میزان حضور مردم در انتخابات را از عوامل اصلی تأثیرگذار در اقتدار ملی برشمردند و گفتند: همه حتی کسانی که ممکن است رهبری را نیز قبول نداشته باشند، ایران قوی را بهعنوان راه مقابله با دشمنیها قبول دارند که یکی از راههای مهم قوی شدن ایران، مشارکت در انتخابات است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: دستگاههای جاسوسی برخی کشورها و از همه بدتر امریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند تا انتخابات را بیرونق کنند و به همین دلیل یا برگزارکنندگان را به مهندسی انتخابات و یا شورای نگهبان را متهم میکنند و یا تلاش دارند با القای بیاثر بودن رأی مردم در بهبود اوضاع، مردم را دلسرد کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به استفاده حداکثری از فضای مجازی برای دلسرد کردن مردم و همچنین از رونق انداختن انتخابات، از نحوه مدیریت فضای مجازی در کشور انتقاد کردند و گفتند: همه کشورهای دنیا، برفضای مجازی اِعمال مدیریت میکنند اما در کشور ما، برخی به رها بودن فضای مجازی افتخار میکنند درحالیکه این شیوه به هیچوجه افتخار ندارد. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مردم باید از فضای مجازی که وسیله آزادی است، استفاده کنند اما این فضا را نباید در اختیار دشمن قرار داد.ایشان خاطرنشان کردند: دشمن تلاش دارد با شیوههای روانی مشارکت مردم در انتخابات را کاهش دهد که امیدواریم مردم با پاسخ رد، دشمنان را ناامید کنند.
اهمیت جایگاه ریاست جمهوری
نکته دوم که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند «اهمیت جایگاه ریاست جمهوری» بود که گفتند: جایگاه ریاست جمهوری، مهمترین و مؤثرترین مدیریت کشور است و طرح برخی مسائل همچون اینکه رئیسجمهوری اختیاراتی ندارد یا تدارکاتچی است، خلاف واقع و از روی بیمسئولیتی یا بیاطلاعی یا غرضورزی است. ایشان با تأکید بر اینکه ریاست جمهوری پُرمشغلهترین و پُرمسئولیتترین مدیریت کشور است، افزودند: تقریباً همه مراکز مدیریتی و اکثر امکانات حکومتی در اختیار رئیسجمهوری است و مدیریتها در بخشهایی مثل قضایی و نظامی در قبال ریاست جمهوری، ناچیز است.رهبر انقلاب اسلامی گفتند: همه ما باید به هنگام رأی دادن متوجه مسئولیت بزرگ و سنگینی باشیم که بر عهده رئیسجمهوری است. حضرت آیتالله خامنهای خطاب به افرادی که میخواهند داوطلب انتخابات شوند، گفتند: انتظار داریم سنگینی کار را متوجه شوید و بدانید چه مسئولیت سنگینی را میخواهید بر دوش بگیرید. اگر دیدید که میتوانید این مسئولیت را به عهده بگیرید، آنگاه وارد کارزار انتخاباتی شوید.
رهبرانقلاب اسلامی تأکید کردند: مشکلات اصلی کشور را بدانید و برای آنها برنامه و راهحل ولو اجمالی داشته باشید. اقتصاد کشور و مسائل مهم آن مانند رشد تولید ملی، رشد سرمایهگذاری، تقویت پول ملی و مسأله تورم، موضوع امنیت کشور، آسیبهای اجتماعی، نحوه مواجهه با سیاستهای پیچیده دنیا و مسأله بسیار مهم فرهنگ را بشناسید.
ایشان با تأکید به آحاد مردم مبنی بر دقت در انتخاب خود، در بیان ویژگیهای یک رئیسجمهوری مطلوب گفتند: رئیسجمهوری مطلوب باید با کفایت، با ایمان، عدالتخواه و ضد فساد، دارای عملکرد انقلابی و جهادی، معتقد به توانمندیهای داخلی، معتقد به جوانان بهعنوان پیشران حرکت عمومی کشور و امیدوار به آینده باشد.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: اگر چنین فردی بر سر کار بیاید، کشور را به نقطه مطلوب خواهد رساند و مردم باید فردی با این خصوصیات را پیدا کنند که البته پیدا کردن آن شاید برای آحاد مردم آسان نباشد و باید به افراد مطلع و مورد اطمینان مراجعه کنند. رهبر انقلاب اسلامی در پایان بحث انتخابات، به لزوم حفظ وحدت و انسجام ملی اشاره کردند و افزودند: انتخابات باید نماد وحدت ملی باشد، نه نماد دودستگی و تفرقه و دوقطبی گری.
ایشان با تأکید بر اینکه تقسیم بندیهای غلط چپ و راست باید کنار گذاشته و فقط آینده کشور و نظام اسلامی در نظر گرفته شود، خاطرنشان کردند: اختلاف در سلیقه و بینش سیاسی و قومیت و مذهب اشکالی ندارد اما این مسائل نباید برهم زننده وحدت ملی باشند.
برجام در صورت تغییر، باید به نفع ایران تغییر کند
بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب اسلامی به موضوع برجام و مسائل منطقه اختصاص داشت.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شکست سیاست فشار حداکثری امریکا، گفتند: آن احمق قبلی، فشار حداکثری را برای ضعیف کردن ایران طراحی و اجرا کرد تا ایران ضعیف را پای میز مذاکره بکشاند و خواستههای مستکبرانه خود را تحمیل کند اما هم خودش با آن فضاحت از قدرت کنار رفت و هم امریکا را مفتضح کرد و جمهوری اسلامی با قدرت و عزت همچنان ایستاده است.ایشان تأکید کردند: فشار حداکثری شکست خورده و اگر دولت جدید امریکا بخواهد همان سیاست را ادامه دهد، آنها نیز با شکست مواجه خواهند شد و ایران روز به روز قویتر میشود. رهبر انقلاب اسلامی سیاست اعلامی ایران درباره برجام و تعامل با طرف های برجامی را تخطیناپذیر و مورد اتفاق همه خواندند و تأکید کردند: امریکا باید همه تحریمها را لغو کند، بعد ایران راستیآزمایی خواهد کرد و در صورت لغو واقعی تحریمها، بدون هیچ مشکلی به تعهدات برجامی خود بازخواهیم گشت.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: قول امریکاییها معتبر نیست که بخواهند تحریمها را روی کاغذ بردارند بلکه باید در عمل تحریمها را بردارند و جمهوری اسلامی آن را راستیآزمایی کند. ایشان با اشاره به اظهارات برخی مسئولان امریکایی مبنی بر لزوم تغییر برجام به علت تغییر شرایط گفتند: بله، شرایط نسبت به سال ۹۴ تغییر کرده اما این تغییر به نفع ایران بوده نه امریکا.
ایشان، ایران امروز را بسیار قویتر و خود اتکا تر از آن روز توصیف کردند و افزودند: در مقابل، امریکا ضعیفتر شده زیرا دولتی بر سر کار آمد که با حرف و کار و کنار کشیدنش، امریکا را مفتضح کرد و مشکلات اقتصادی نیز آن را فرا گرفته است. البته امروز هم سرنوشت رئیسجمهوری امریکا معلوم نیست چه خواهد شد.رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بنابراین در صورت تغییر، برجام باید به نفع ایران تغییر کند. البته ما با ابتکار جوانان و شرکت های دانشبنیان، تحریمها را بیاثر کردهایم و این راه را با قوت ادامه خواهیم داد.
ایشان با تأکید بر عجله نداشتن ایران در خصوص راهحل ارائه شده برای برجام، گفتند: برخی میگویند نباید فرصتسوزی کرد. این حرف درست است اما عجله هم نباید کرد.ایشان با اشاره به اینکه در مواردی ضرر عجله بیشتر از فرصتسوزی است، گفتند: بهعنوان نمونه، در قضیه برجام عجله شد و در حالی که ما همه تعهدات خود را انجام دادیم، طرفهای مقابل، تعهدات روی کاغذ خود را انجام ندادند.
صبر و حوصله ایران زیاد است
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: صبر و حوصله ایران زیاد است و اگر آنها سیاست اعلامی ما را قبول کردند، کار درست میشود و اگر هم قبول نکردند شرایط به همین شکل ادامه خواهد یافت. حضرت آیتالله خامنهای اظهارات برخی سیاسیون را مبنی بر اینکه در پیشقدم شدن برای عمل به تعهدات فرقی وجود ندارد، این موضوع را به علت سابقه بد امریکاییها قابل قبول ندانستند و گفتند: بحث «اول من، اول تو» نیست بلکه ما به تعهد آنها اطمینانی نداریم زیرا در زمان اوباما به آنها اعتماد و به تعهدات خود عمل کردیم اما آنها در حالی که روی کاغذ از برداشته شدن تحریمها سخن میگفتند، به تعهدات خود عمل نکردند و عواملشان هر شرکتی را که قصد کار کردن با ایران داشت، از سرمایهگذاری میترساندند. ایشان سیاست امریکا در برخورد با ایران و قضایای منطقه از جمله حمایت از رژیم صهیونیستی، حضور غاصبانه در سوریه، همراهی با دولت سعودی در حمله به مردم مظلوم یمن و قضیه فلسطین را اشتباه خواندند و گفتند: امت اسلامی هرگز قضیه فلسطین را فراموش نخواهد کرد و دل بستن به عادیسازی روابط رژیم اشغالگر با چند دولت حقیر، کاملاً بیارزش و اشتباه است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به چراغ سبز دولت دموکرات اوباما به دولت سعودی برای آغاز جنگ یمن و حمایت تجهیزاتی از بمباران مردم افزودند: آنها با گذشت شش سال نتوانستند مردم یمن را تسلیم کنند و امروز این سؤال از امریکاییها وجود دارد که آیا از روز اول میدانستید دولت سعودی را در چه باتلاقی گرفتار میکنید که امروز، هم خارج شدن از جنگ برایش ضرر دارد هم ادامه دادن آن؟ ایشان قضیه یمن و درماندگی دولت سعودی را نمونهای از نتایج اعتماد به امریکا از طرف متحدان آن دانستند و گفتند: امریکاییها این منطقه و ملتها را نمیشناسند و دائماً اشتباه میکنند.
شعار سال ۱۴۰۰ «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» است
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۰ هجری شمسی، با تبریک عید نوروز به هممیهنان بویژه خانوادههای معظم شهیدان و جانبازان و همه ملتهایی که نوروز را گرامی میدارند و با ابراز امیدواری به کسب برکات مادی و معنوی از تقارن سال جدید با اعیاد شعبانیه و متبرک شدن سال ۱۴۰۰ به دو عید نیمهشعبان و جشن ولادت حضرت ولیعصر(عج)، سال جدید را سال «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» نامگذاری کردند.
حضرت آیتالله خامنهای سال ۹۹ را آمیخته با حوادث گوناگون و بیسابقه بخصوص پدیده ناآشنای کرونا خواندند و افزودند: کرونا زندگی مردم از جمله کسبوکارها، محیط های درسی، اجتماعات دینی، ورزشی و سفرها را تحت تأثیر قرار داد و ضربه سختی به اشتغال در کشور زد. رهبر انقلاب اسلامی، جان باختن ده ها هزار نفر از مردم عزیز در اثر کرونا را تلختر از همه حوادث ۹۹ دانستند و با طلب رحمت و مغفرت الهی برای جانباختگان، با خانوادههای داغدار آنان ابراز همدردی کردند. ایشان سال ۹۹ را در عین حال سال بروز تواناییهای ملت ایران در مقابله با آزمون بزرگ کرونا و همچنین در مقابله با فشار حداکثری دشمن توصیف کردند و گفتند: ملت عزیز ما از مجموعههای درمانی و بهداشتی، تا محققان و دانشمندان، گروههای جهادی و خدمتگزار و آحاد مردم با وجود تحریم و مسدود بودن راههای استفاده از امکانات خارج از کشور، توانایی و تجربه بزرگی از خود برای مدیریت این حادثه تلخ نشان دادند. حضرت آیتالله خامنهای به شکست کشاندن فشار حداکثری دشمن را درخشش دیگری از تواناییهای ملی در سال ۹۹ برشمردند و افزودند: دشمنان ایران و در رأس آنها امریکا درصدد به زانو درآوردن ملت ایران بودند. البته ما میدانستیم که ملت میایستد و آنها شکست میخورند اما امروز به اعتراف خود امریکاییها و رفقای اروپاییشان، فشار حداکثری شکست خورده است. حضرت آیتالله خامنهای در ادامه به ارزیابی میزان تحقق شعار سال ۹۹ یعنی «جهش تولید» پرداختند و گفتند: بر اساس گزارشهای متعدد مردمی و دولتی، جهش تولید تا حد قابل قبولی در بخشهایی از کشور تحقق یافت. رهبر معظم انقلاب افزودند: البته این میزان جهش در حد انتظار نیست چراکه با وجود تحقق در کارهای زیربنایی و سازندگی، نتیجه آن در اقتصاد عمومی و معیشت مردم مشهود و محسوس نشد، در حالیکه انتظار بود جهش تولید گشایشی در زندگی مردم بهوجود آورد. ایشان شعار جهش تولید را یک شعار کاملاً انقلابی خواندند و خاطرنشان کردند: تحقق جهش تولید هم تأثیرات عمیق اقتصادی در کشور از جمله در مسأله ارزش پول ملی دارد و هم موجب اعتماد بهنفس ملی، رضایتمندی عمومی و تضمینکننده امنیت ملی است. حضرت آیتالله خامنهای علت تحقق نیافتن کامل جهش تولید در سال ۹۹ را وجود موانع و همچنین حمایت نشدن تولید در همه بخشها دانستند و با اشاره به معضل واردات و قاچاق، گفتند: ضعف های قانونی و واردات رقیب خارجی محصولی که در داخل با همت جوانان در حال تولید است یا قاچاق آن از طریق دستهای خیانتکار، مانع تولید است و موجب شکست خوردن آن میشود. رهبر انقلاب اسلامی، ایجاد مشوقهایی از جمله مشوقهای سرمایهگذاری را لازمه جهش تولید خواندند و افزودند: اوضاع کسبوکار در کشور باید بهگونهای باشد که افراد به سرمایهگذاری در تولید تشویق شوند و از افزایش هزینههای تولید جلوگیری شود. ایشان مشوقهای اندک در بخش تولید و همچنین بالاتر بودن شاخص هزینه تولید کننده از هزینه مصرفکننده در برخی سالها را مانع پیشرفت تولید دانستند و گفتند: حرکت انقلابی جهش تولید در سال ۹۹ آغاز و با استقبال مردم مواجه شد و این حرکت باید در سال ۱۴۰۰ که در واقع آغاز یک قرن جدید است، ادامه پیدا کند.حضرت آیتالله خامنهای سال ۱۴۰۰ را به علت در پیش بودن انتخابات و همچنین وجود زمینه مناسب برای شکوفایی جهش تولید، سالی حساس و مهم خواندند و افزودند: انتخابات خرداد ۱۴۰۰ و روی کارآمدن مدیریتهای جدید و احتمالاً تازهنفس و با انگیزههای قوی، امسال را سالی بسیار مهم، حساس و تأثیرگذار در آینده کشور کرده است.رهبر انقلاب اسلامی افزودند: علاوه بر این، در سال ۹۹ جهش تولید حرکتی در کشور بهجود آورد که زمینه خوبی برای شکوفایی آن در سال جدید است.ایشان افزودند: چه دولت کنونی و چه دولت آینده، باید با حمایتهای همهجانبه قانونی، دولتی و حکومتی از تولید و رفع موانع آن، همت کنند که امسال جهش تولید به معنی واقعی تحقق یابد. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: بر این اساس شعار سال ۱۴۰۰، «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» است که در خصوص آن و همچنین درباره انتخابات در سخنرانی روز اول سال مطالبی بیان خواهد شد.
ایشان در ادامه، انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ را در ابعاد داخلی و خارجی بسیار مهم برشمردند و با اشاره به نقشه و تلاش گسترده دشمنان برای ناامید کردن مردم از حضور در انتخابات تأکید کردند: ریاست جمهوری با اختیارات بسیار وسیع، مهمترین و مؤثرترین مدیریت کشور است و مردم برای ناامید کردن دشمن و نوسازی دستگاه اجرایی، در انتخاب رئیسجمهوری خصوصیاتی مانند مردمی بودن، کفایت، قدرت مدیریت، ایمان، عدالتخواهی، ضد فساد بودن، عملکرد انقلابی و جهادی، اعتقاد به توانمندیهای داخلی، امیدواری به آینده و اعتقاد به جوانان را مورد توجه قرار دهند. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای در آغاز سخنانشان با اشاره به ورود به قرن جدید از نگاه عرفی، مقایسهای کوتاه میان اوضاع ایران در سال ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ کردند و گفتند: سال ۱۳۰۰ سال کودتای انگلیسی به دست رضاخان و استقرار حکمرانی وابسته و دیکتاتوری بود اما سال ۱۴۰۰ سال انتخابات است یعنی حکمرانی متکی بر استقلال و آرای مردم و مبتنی بر اتکاء و اعتماد به نفس ملی. ایشان با اشاره به محقق نشدن کامل شعار سال گذشته یعنی جهش تولید افزودند: البته در بخشهای مهمی از تولید پیشرفتهایی حاصل شد که در برخی موارد میتوان به آن جهش نیز اطلاق کرد که همین روند باید با قوت بیشتری ادامه یابد.
اقدامات لازم برای تحقق شعار سال
حضرت آیتالله خامنهای در بحث ضرورت رفع موانع تولید به مواردی همچون واردات بیرویه، قاچاق کالا و رفع مقررات زائد اشاره کردند و افزودند: موانع تولید بسیار بیشتر است که باید در صداوسیما تبیین و با کمک دستگاهها و مردم رفع شود.ایشان، ورود مواد اولیه یا تجهیزات مورد نیاز تولید را ضروری خواندند و افزودند: افزایش قدرت خرید مردم، قطع دست واسطهها، مبارزه با فساد و اصلاح نظام بانکی و گمرکی از دیگر اقدامات لازم برای تحقق شعار سال است که اگر این کارها با جدیت دنبال شود، یقیناً امسال تحولی در اقتصاد کشور ایجاد میشود.
رهبر انقلاب با اشاره به سوءاستفاده و منفیبافی برخیها با بزرگنمایی مشکلات موجود بخصوص در فضای مجازی وتبلیغات خارجی دشمنان گفتند: برخی آیه یأس میخوانند و راه را بنبست نشان میدهند اما اصلاً اینطور نیست و ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای مختلف داخلی از شکوفاترین اقتصادهای منطقه و حتی جهان باشد.ایشان افزودند: استفاده از این ظرفیتها احتیاج به معجزه ندارد بلکه مدیریتی قوی، دارای احساس مسئولیت، ضدفساد و دارای برنامه جامع اقتصادی میخواهد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اذعان کارشناسان بانک جهانی درباره رتبه هجدهم اقتصاد ایران در میان حدود ۲۰۰ کشور افزودند: همین کارشناسان معتقدند ظرفیتهای سرزمینی و انسانی زیادی در ایران وجود دارد که در صورت استفاده از آنها، رتبه اقتصادی ایران به رتبه ۱۲ میرسد که بسیار مهم است.
رهبر انقلاب در بحث ظرفیتهای سرزمینی، «وسعت کشور، همسایگان متعدد، قرار گرفتن در مسیر ترانزیت شرق به غرب و شمال به جنوب» و در موضوع ظرفیتهای انسانی «جمعیت جوان، تحصیل کرده و آماده کار» را از جمله واقعیاتی خواندند که در کنار منابع طبیعی سرشار، ثروتهای خدادادی زیرزمینی و زیرساختهای مهم ایجاد شده در ۳۰ سال اخیر میتواند ایران را به کشوری پیشرفته تبدیل کند که هیچگونه تحریمی بر آن اثر نداشته باشد. ایشان رفع مشکلات موجود را نیازمند همدلی خواندند و افزودند: کسانی که سرمایه لازم را دارند و آحاد مردم که میخواهند مانند کمک مؤمنانه به کمک تولید بیایند، میتوانند در این زمینه فعال شوند که خیریههای مردمی، نهادهای انقلابی و امنای مساجد فعال باید برای ساماندهی این مسأله مهم برنامهریزی کنند.
دو راه ممکن برای مواجهه با تحریمها
رهبر انقلاب به تناسب موضوع مورد بحث یعنی اقتصاد کشور، به بیان نکاتی در باب تحریمها نیز پرداختند. ایشان محاصره اقتصادی و تحریم ملتها و مانع تراشی در دستیابی آنها به دارو و مواد غذایی را جنایت حقیقی امریکا برشمردند و افزودند: ملت ایران به فضل الهی، گلیم خود را از این آب بیرون کشیده است اما برخی ملتها نمیتوانند مقابله کنند. رهبر انقلاب در تبیین دو راه ممکن برای مواجهه با تحریمها افزودند: یک راه، خواهش از تحریمکننده برای کاهش یا برداشتن تحریم است که طبعاً او نیز خواستههای استکباریش را روی میز میگذارد و میگوید باید انجام دهید که این همان راه ذلت و انحطاط و عقبماندگی است اما راه دوم، استفاده از ظرفیتها و نیروهای داخلی برای تولید کالاهای تحریمی و کاهش و بیاثر کردن تحریمهاست که ملت ایران راه دوم را انتخاب کرده و ادامه میدهد. حضرت آیتالله خامنهای تلاش ملت ایران برای تبدیل تحریم به فرصت را دارای نتایج تحسینبرانگیز خواندند و با اشاره به مواردی از جمله تأمین وسایل بهداشتی مقابله با کرونا در داخل، افزایش توان علمی و افزایش حیرت انگیز قدرت دفاعی کشور گفتند: این واقعیات نشان میدهد که میتوان تحریم را به فرصت تبدیل کرد.
رهبر انقلاب در همین زمینه به مسئولان حال و آینده کشور تأکید کردند: اقتصاد ایران را به تحریم گره نزنید و فرض را بر این بگذارید که تحریمها باقی خواهد ماند.
ایشان افزودند: در این چند سال مکرر گفته شد که اگر تحریم برداشته یا اگر سرمایهگذاری خارجی شود، چنین و چنان خواهد شد، در حالیکه این «اگر، اگرها» اقتصاد کشور را معطل و سردرگم میکند و بلاتکلیفی ضرر بزرگی برای اقتصاد است.
تشریح اهمیت مشارکت در انتخابات
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به موضوع بسیار مهم انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراها پرداختند و با اشاره به «اهمیت بالای انتخابات از بعد داخلی و از بعد بینالمللی» گفتند: انتخابات از لحاظ داخلی یک نوسازی و یک نفس تازه برای بخش اجرایی است زیرا افراد تازه نفس و پرانگیزه وارد کار میشوند و این موضوع بسیار مبارک است.
حضرت آیتالله خامنهای حضور و مشارکت مردم در انتخابات را از لحاظ بینالمللی نشاندهنده اقتدار ملی دانستند و افزودند: آنچه بیش از توان دفاعی و قدرت دیپلماسی زمینهساز اقتدار کشور است، خود مردم و هوشیاری و پرانگیزه و سرپا بودن آنها است و مظهر این حضور و اقتدار از همه مهمتر در انتخابات است. ایشان اصل مشارکت مردم و همچنین میزان حضور مردم در انتخابات را از عوامل اصلی تأثیرگذار در اقتدار ملی برشمردند و گفتند: همه حتی کسانی که ممکن است رهبری را نیز قبول نداشته باشند، ایران قوی را بهعنوان راه مقابله با دشمنیها قبول دارند که یکی از راههای مهم قوی شدن ایران، مشارکت در انتخابات است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: دستگاههای جاسوسی برخی کشورها و از همه بدتر امریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند تا انتخابات را بیرونق کنند و به همین دلیل یا برگزارکنندگان را به مهندسی انتخابات و یا شورای نگهبان را متهم میکنند و یا تلاش دارند با القای بیاثر بودن رأی مردم در بهبود اوضاع، مردم را دلسرد کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به استفاده حداکثری از فضای مجازی برای دلسرد کردن مردم و همچنین از رونق انداختن انتخابات، از نحوه مدیریت فضای مجازی در کشور انتقاد کردند و گفتند: همه کشورهای دنیا، برفضای مجازی اِعمال مدیریت میکنند اما در کشور ما، برخی به رها بودن فضای مجازی افتخار میکنند درحالیکه این شیوه به هیچوجه افتخار ندارد. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مردم باید از فضای مجازی که وسیله آزادی است، استفاده کنند اما این فضا را نباید در اختیار دشمن قرار داد.ایشان خاطرنشان کردند: دشمن تلاش دارد با شیوههای روانی مشارکت مردم در انتخابات را کاهش دهد که امیدواریم مردم با پاسخ رد، دشمنان را ناامید کنند.
اهمیت جایگاه ریاست جمهوری
نکته دوم که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند «اهمیت جایگاه ریاست جمهوری» بود که گفتند: جایگاه ریاست جمهوری، مهمترین و مؤثرترین مدیریت کشور است و طرح برخی مسائل همچون اینکه رئیسجمهوری اختیاراتی ندارد یا تدارکاتچی است، خلاف واقع و از روی بیمسئولیتی یا بیاطلاعی یا غرضورزی است. ایشان با تأکید بر اینکه ریاست جمهوری پُرمشغلهترین و پُرمسئولیتترین مدیریت کشور است، افزودند: تقریباً همه مراکز مدیریتی و اکثر امکانات حکومتی در اختیار رئیسجمهوری است و مدیریتها در بخشهایی مثل قضایی و نظامی در قبال ریاست جمهوری، ناچیز است.رهبر انقلاب اسلامی گفتند: همه ما باید به هنگام رأی دادن متوجه مسئولیت بزرگ و سنگینی باشیم که بر عهده رئیسجمهوری است. حضرت آیتالله خامنهای خطاب به افرادی که میخواهند داوطلب انتخابات شوند، گفتند: انتظار داریم سنگینی کار را متوجه شوید و بدانید چه مسئولیت سنگینی را میخواهید بر دوش بگیرید. اگر دیدید که میتوانید این مسئولیت را به عهده بگیرید، آنگاه وارد کارزار انتخاباتی شوید.
رهبرانقلاب اسلامی تأکید کردند: مشکلات اصلی کشور را بدانید و برای آنها برنامه و راهحل ولو اجمالی داشته باشید. اقتصاد کشور و مسائل مهم آن مانند رشد تولید ملی، رشد سرمایهگذاری، تقویت پول ملی و مسأله تورم، موضوع امنیت کشور، آسیبهای اجتماعی، نحوه مواجهه با سیاستهای پیچیده دنیا و مسأله بسیار مهم فرهنگ را بشناسید.
ایشان با تأکید به آحاد مردم مبنی بر دقت در انتخاب خود، در بیان ویژگیهای یک رئیسجمهوری مطلوب گفتند: رئیسجمهوری مطلوب باید با کفایت، با ایمان، عدالتخواه و ضد فساد، دارای عملکرد انقلابی و جهادی، معتقد به توانمندیهای داخلی، معتقد به جوانان بهعنوان پیشران حرکت عمومی کشور و امیدوار به آینده باشد.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: اگر چنین فردی بر سر کار بیاید، کشور را به نقطه مطلوب خواهد رساند و مردم باید فردی با این خصوصیات را پیدا کنند که البته پیدا کردن آن شاید برای آحاد مردم آسان نباشد و باید به افراد مطلع و مورد اطمینان مراجعه کنند. رهبر انقلاب اسلامی در پایان بحث انتخابات، به لزوم حفظ وحدت و انسجام ملی اشاره کردند و افزودند: انتخابات باید نماد وحدت ملی باشد، نه نماد دودستگی و تفرقه و دوقطبی گری.
ایشان با تأکید بر اینکه تقسیم بندیهای غلط چپ و راست باید کنار گذاشته و فقط آینده کشور و نظام اسلامی در نظر گرفته شود، خاطرنشان کردند: اختلاف در سلیقه و بینش سیاسی و قومیت و مذهب اشکالی ندارد اما این مسائل نباید برهم زننده وحدت ملی باشند.
برجام در صورت تغییر، باید به نفع ایران تغییر کند
بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب اسلامی به موضوع برجام و مسائل منطقه اختصاص داشت.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به شکست سیاست فشار حداکثری امریکا، گفتند: آن احمق قبلی، فشار حداکثری را برای ضعیف کردن ایران طراحی و اجرا کرد تا ایران ضعیف را پای میز مذاکره بکشاند و خواستههای مستکبرانه خود را تحمیل کند اما هم خودش با آن فضاحت از قدرت کنار رفت و هم امریکا را مفتضح کرد و جمهوری اسلامی با قدرت و عزت همچنان ایستاده است.ایشان تأکید کردند: فشار حداکثری شکست خورده و اگر دولت جدید امریکا بخواهد همان سیاست را ادامه دهد، آنها نیز با شکست مواجه خواهند شد و ایران روز به روز قویتر میشود. رهبر انقلاب اسلامی سیاست اعلامی ایران درباره برجام و تعامل با طرف های برجامی را تخطیناپذیر و مورد اتفاق همه خواندند و تأکید کردند: امریکا باید همه تحریمها را لغو کند، بعد ایران راستیآزمایی خواهد کرد و در صورت لغو واقعی تحریمها، بدون هیچ مشکلی به تعهدات برجامی خود بازخواهیم گشت.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: قول امریکاییها معتبر نیست که بخواهند تحریمها را روی کاغذ بردارند بلکه باید در عمل تحریمها را بردارند و جمهوری اسلامی آن را راستیآزمایی کند. ایشان با اشاره به اظهارات برخی مسئولان امریکایی مبنی بر لزوم تغییر برجام به علت تغییر شرایط گفتند: بله، شرایط نسبت به سال ۹۴ تغییر کرده اما این تغییر به نفع ایران بوده نه امریکا.
ایشان، ایران امروز را بسیار قویتر و خود اتکا تر از آن روز توصیف کردند و افزودند: در مقابل، امریکا ضعیفتر شده زیرا دولتی بر سر کار آمد که با حرف و کار و کنار کشیدنش، امریکا را مفتضح کرد و مشکلات اقتصادی نیز آن را فرا گرفته است. البته امروز هم سرنوشت رئیسجمهوری امریکا معلوم نیست چه خواهد شد.رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: بنابراین در صورت تغییر، برجام باید به نفع ایران تغییر کند. البته ما با ابتکار جوانان و شرکت های دانشبنیان، تحریمها را بیاثر کردهایم و این راه را با قوت ادامه خواهیم داد.
ایشان با تأکید بر عجله نداشتن ایران در خصوص راهحل ارائه شده برای برجام، گفتند: برخی میگویند نباید فرصتسوزی کرد. این حرف درست است اما عجله هم نباید کرد.ایشان با اشاره به اینکه در مواردی ضرر عجله بیشتر از فرصتسوزی است، گفتند: بهعنوان نمونه، در قضیه برجام عجله شد و در حالی که ما همه تعهدات خود را انجام دادیم، طرفهای مقابل، تعهدات روی کاغذ خود را انجام ندادند.
صبر و حوصله ایران زیاد است
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: صبر و حوصله ایران زیاد است و اگر آنها سیاست اعلامی ما را قبول کردند، کار درست میشود و اگر هم قبول نکردند شرایط به همین شکل ادامه خواهد یافت. حضرت آیتالله خامنهای اظهارات برخی سیاسیون را مبنی بر اینکه در پیشقدم شدن برای عمل به تعهدات فرقی وجود ندارد، این موضوع را به علت سابقه بد امریکاییها قابل قبول ندانستند و گفتند: بحث «اول من، اول تو» نیست بلکه ما به تعهد آنها اطمینانی نداریم زیرا در زمان اوباما به آنها اعتماد و به تعهدات خود عمل کردیم اما آنها در حالی که روی کاغذ از برداشته شدن تحریمها سخن میگفتند، به تعهدات خود عمل نکردند و عواملشان هر شرکتی را که قصد کار کردن با ایران داشت، از سرمایهگذاری میترساندند. ایشان سیاست امریکا در برخورد با ایران و قضایای منطقه از جمله حمایت از رژیم صهیونیستی، حضور غاصبانه در سوریه، همراهی با دولت سعودی در حمله به مردم مظلوم یمن و قضیه فلسطین را اشتباه خواندند و گفتند: امت اسلامی هرگز قضیه فلسطین را فراموش نخواهد کرد و دل بستن به عادیسازی روابط رژیم اشغالگر با چند دولت حقیر، کاملاً بیارزش و اشتباه است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به چراغ سبز دولت دموکرات اوباما به دولت سعودی برای آغاز جنگ یمن و حمایت تجهیزاتی از بمباران مردم افزودند: آنها با گذشت شش سال نتوانستند مردم یمن را تسلیم کنند و امروز این سؤال از امریکاییها وجود دارد که آیا از روز اول میدانستید دولت سعودی را در چه باتلاقی گرفتار میکنید که امروز، هم خارج شدن از جنگ برایش ضرر دارد هم ادامه دادن آن؟ ایشان قضیه یمن و درماندگی دولت سعودی را نمونهای از نتایج اعتماد به امریکا از طرف متحدان آن دانستند و گفتند: امریکاییها این منطقه و ملتها را نمیشناسند و دائماً اشتباه میکنند.
شعار سال ۱۴۰۰ «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» است
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۰ هجری شمسی، با تبریک عید نوروز به هممیهنان بویژه خانوادههای معظم شهیدان و جانبازان و همه ملتهایی که نوروز را گرامی میدارند و با ابراز امیدواری به کسب برکات مادی و معنوی از تقارن سال جدید با اعیاد شعبانیه و متبرک شدن سال ۱۴۰۰ به دو عید نیمهشعبان و جشن ولادت حضرت ولیعصر(عج)، سال جدید را سال «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» نامگذاری کردند.
حضرت آیتالله خامنهای سال ۹۹ را آمیخته با حوادث گوناگون و بیسابقه بخصوص پدیده ناآشنای کرونا خواندند و افزودند: کرونا زندگی مردم از جمله کسبوکارها، محیط های درسی، اجتماعات دینی، ورزشی و سفرها را تحت تأثیر قرار داد و ضربه سختی به اشتغال در کشور زد. رهبر انقلاب اسلامی، جان باختن ده ها هزار نفر از مردم عزیز در اثر کرونا را تلختر از همه حوادث ۹۹ دانستند و با طلب رحمت و مغفرت الهی برای جانباختگان، با خانوادههای داغدار آنان ابراز همدردی کردند. ایشان سال ۹۹ را در عین حال سال بروز تواناییهای ملت ایران در مقابله با آزمون بزرگ کرونا و همچنین در مقابله با فشار حداکثری دشمن توصیف کردند و گفتند: ملت عزیز ما از مجموعههای درمانی و بهداشتی، تا محققان و دانشمندان، گروههای جهادی و خدمتگزار و آحاد مردم با وجود تحریم و مسدود بودن راههای استفاده از امکانات خارج از کشور، توانایی و تجربه بزرگی از خود برای مدیریت این حادثه تلخ نشان دادند. حضرت آیتالله خامنهای به شکست کشاندن فشار حداکثری دشمن را درخشش دیگری از تواناییهای ملی در سال ۹۹ برشمردند و افزودند: دشمنان ایران و در رأس آنها امریکا درصدد به زانو درآوردن ملت ایران بودند. البته ما میدانستیم که ملت میایستد و آنها شکست میخورند اما امروز به اعتراف خود امریکاییها و رفقای اروپاییشان، فشار حداکثری شکست خورده است. حضرت آیتالله خامنهای در ادامه به ارزیابی میزان تحقق شعار سال ۹۹ یعنی «جهش تولید» پرداختند و گفتند: بر اساس گزارشهای متعدد مردمی و دولتی، جهش تولید تا حد قابل قبولی در بخشهایی از کشور تحقق یافت. رهبر معظم انقلاب افزودند: البته این میزان جهش در حد انتظار نیست چراکه با وجود تحقق در کارهای زیربنایی و سازندگی، نتیجه آن در اقتصاد عمومی و معیشت مردم مشهود و محسوس نشد، در حالیکه انتظار بود جهش تولید گشایشی در زندگی مردم بهوجود آورد. ایشان شعار جهش تولید را یک شعار کاملاً انقلابی خواندند و خاطرنشان کردند: تحقق جهش تولید هم تأثیرات عمیق اقتصادی در کشور از جمله در مسأله ارزش پول ملی دارد و هم موجب اعتماد بهنفس ملی، رضایتمندی عمومی و تضمینکننده امنیت ملی است. حضرت آیتالله خامنهای علت تحقق نیافتن کامل جهش تولید در سال ۹۹ را وجود موانع و همچنین حمایت نشدن تولید در همه بخشها دانستند و با اشاره به معضل واردات و قاچاق، گفتند: ضعف های قانونی و واردات رقیب خارجی محصولی که در داخل با همت جوانان در حال تولید است یا قاچاق آن از طریق دستهای خیانتکار، مانع تولید است و موجب شکست خوردن آن میشود. رهبر انقلاب اسلامی، ایجاد مشوقهایی از جمله مشوقهای سرمایهگذاری را لازمه جهش تولید خواندند و افزودند: اوضاع کسبوکار در کشور باید بهگونهای باشد که افراد به سرمایهگذاری در تولید تشویق شوند و از افزایش هزینههای تولید جلوگیری شود. ایشان مشوقهای اندک در بخش تولید و همچنین بالاتر بودن شاخص هزینه تولید کننده از هزینه مصرفکننده در برخی سالها را مانع پیشرفت تولید دانستند و گفتند: حرکت انقلابی جهش تولید در سال ۹۹ آغاز و با استقبال مردم مواجه شد و این حرکت باید در سال ۱۴۰۰ که در واقع آغاز یک قرن جدید است، ادامه پیدا کند.حضرت آیتالله خامنهای سال ۱۴۰۰ را به علت در پیش بودن انتخابات و همچنین وجود زمینه مناسب برای شکوفایی جهش تولید، سالی حساس و مهم خواندند و افزودند: انتخابات خرداد ۱۴۰۰ و روی کارآمدن مدیریتهای جدید و احتمالاً تازهنفس و با انگیزههای قوی، امسال را سالی بسیار مهم، حساس و تأثیرگذار در آینده کشور کرده است.رهبر انقلاب اسلامی افزودند: علاوه بر این، در سال ۹۹ جهش تولید حرکتی در کشور بهجود آورد که زمینه خوبی برای شکوفایی آن در سال جدید است.ایشان افزودند: چه دولت کنونی و چه دولت آینده، باید با حمایتهای همهجانبه قانونی، دولتی و حکومتی از تولید و رفع موانع آن، همت کنند که امسال جهش تولید به معنی واقعی تحقق یابد. حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: بر این اساس شعار سال ۱۴۰۰، «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها» است که در خصوص آن و همچنین درباره انتخابات در سخنرانی روز اول سال مطالبی بیان خواهد شد.
نشست مجازی ایران و 1+4 درباره بازگشت امریکا به برجام
عراقچی: لغو تحریمهای امریکا نخستین گام احیای برجام است
گروه سیاسی/ نمایندگان ایران و کشورهای 1+4 روز گذشته با هدف بررسی روند اجرای برجام و جستوجوی راهکارهای رفع موانع جاری در هجدهمین نشست کمیسیون مشترک برجام که بهصورت مجازی برگزار شد، گرد هم آمدند. این نشست به ریاست «انریکه مورا» مدیر سیاسی سازمان اقدام خارجی اروپا و با سرپرستی گروه ایرانی از سوی سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان برگزار شد. به گزارش ایرنا، عراقچی بعد از این نشست ضمن تشریح مواضع اصولی ایران، لغو تحریمهای امریکا را اولین گام جهت احیای برجام دانسته و گفت: «ایران به محض لغو تحریمها و راستی آزمایی آنها، گامهای جبرانی هستهای را متوقف خواهد کرد». در این نشست اعضای برجام با اشاره با ابعاد فاجعهبار خروج امریکا از برجام بر انتفاع ایران از برجام و بر از دست ندادن زمان در این مقطع تأکید کردند. در پایان، طرفهای برجام ضمن تأکید بر تعهدشان جهت حفظ برجام، تصمیم گرفتند این جلسه کمیسیون مشترک را هفته آینده جهت تداوم رایزنیها در وین از سر بگیرند تا اقدامات مربوط به لغو تحریمها و گامهای هستهای را ازطریق گروههای کارشناسی مربوطه مشخص کنند. پیش از نشست روز گذشته، شماری از رسانههای امریکایی از جمله «پولیتیکو» اعلام کردند که مقامات دولت بایدن، قصد دارند پیشنهاد جدیدی را برای شروع مذاکرات ارائه دهند.در این پیشنهاد از ایران خواسته شده است تا برخی از فعالیتهای هستهای خود مانند کار روی سانتریفیوژهای پیشرفته و غنیسازی اورانیوم تا خلوص 20 درصد را در ازای کاهش تحریمهای اقتصادی ایالات متحده متوقف کند. مقامهای دیپلماتیک ایران و 1+4 در حالی روز گذشته نشست برگزار کردند که پیشتر درخواست امریکا برای پیوستن به این مذاکرات از سوی ایران رد شده بود. با این حال «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه امریکا از نشست روز گذشته کمیسیون برجام استقبال کرد و گفت: «نشست مجازی بین ایران، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلیس برای بررسی توافق هستهای ایران گامی مثبت بوده، بخصوص اگر این نشست توپ را به سوی پایبندی دوجانبه به پیش ببرد».
روحانی در جلسه هیأت دولت تشریح کرد
نباید از انتخاب مردم بترسیم
اگر روزی انتخابات از نظر مردم بیفتد، به معنای پایان انقلاب است راه حل مشکلات پیچیده در کشور فقط اصل 59 قانون اساسی است
انتخابات ، کرونا ، تحریم و تأمین اقلام اساسی مورد نیاز مردم، مسائل مهم پیش روی دولت در چهار ماه آتی است
رئیس جمهوری در جلسه هیأت دولت برنامههای پیش روی دولت در چند ماه باقی مانده از عمر خود را تشریح کرد. به گفته وی برگزاری انتخابات باشکوه در خرداد ماه، تأمین سلامت مردم، تلاش برای رفع تحریم، تأمین اقلام اساسی زندگی مردم و حمایت از تولید رئوس مهمترین برنامههای دولت است.
حجتالاسلام حسن روحانی که روز چهارشنبه و در آستانه 12 فروردین ماه روز جمهوری اسلامی طی سخنانی در جلسه هیأت دولت، از جمهوریت، اسلامیت و ایران به عنوان سه پایه و رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی نام برد و افزود: این سه در کنار یکدیگر جمهوری اسلامی ایران را میسازند.
روحانی افزود: 12 فروردین و حضور مردم در پای صندوقهای رأی 47 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رأی به نظام جمهوری اسلامی، نشان داد که اداره کشور ایران در اختیار مردم است و این مردم هستند که بالاترین مقامهای کشورو مدیریت کشور را با رأی خود برمی گزینند و انتخاب میکنند.
رئیسجمهوری با بیان اینکه همه حرکتهای انقلابی در کشور برای این بوده که مردم بتوانند انتخاب کنند و کسی به مردم رأی و چیزی را تحمیل نکند، افزود: خدای نکرده اگر انتخاباتی داشته باشیم که مشارکت حداکثری در آن نباشد ضربه بسیار بزرگی به راه و روشی زدهایم که در12 فروردین انتخاب کردیم.
وی از انتخابات به عنوان یکی از مسائل و موضوع های مهم پیش روی کشور نام برد و افزود: انتخابات از اهمیت بالایی برخوردار است و تا مشارکت در انتخابات و صندوق رأی هست نظام جمهوری اسلامی با همین قدرت و شکوه خواهد بود.رئیسجمهوری تأکید کرد: اگر روزی انتخابات از نظر مردم بیفتد که انشاءالله هیچوقت به چنین روزی نرسیم، به معنای پایان تمام حرکتها و انقلابها در کشور است.
راه حل مشکلات پیچیده رفراندوم است
روحانی با بیان اینکه همه باید منافع ملی کشور را مد نظر قرار دهیم، راه حل مشکلات پیچیده در این کشوررا فقط اصل 59 قانون اساسی برشمرد و افزود: 12 فروردین و روز جمهوری اسلامی که به آن افتخار میکنیم، یک همه پرسی و رفراندوم است.
روحانی انتخابات را یکی از مسائل بسیار مهمی که این دولت تا پیش از پایان دوره فعالیت خود پیش رو دارد، عنوان کرد و گفت: 12 فروردین بهعنوان نماد انتخابات و تعیین کننده بودن رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی یک روز نیست، بلکه یک فرهنگ، یک راه و مسیر برای حل معضلات پیچیده و اساسی در کشور است. انشاءالله بتوانیم پیرو این راه باشیم و آن را ادامه دهیم.
رئیسجمهوری اظهار داشت: اولین مسألهای که در 4 ماه باقی مانده از عمر دولت پیش روی ماست برگزاری یک انتخابات باشکوه و پرشور است و همه باید تلاش کنیم یک انتخابات پرشور برگزار شود، به گونهای که همه مردم احساس کنند یک نمایندهای در انتخابات دارند؛ از هر تفکری یک کاندیدا در انتخابات حضور داشته باشد تا مردم تشویق شوند پای صندوق آرا بیایند و زحمت ایستادن پای صندوق را بهعنوان عبادت تلقی کنند.
روحانی با بیان اینکه نباید از انتخاب مردم بترسیم، تصریح کرد: هرچه مردم انتخاب کنند، مبارک است؛ باید این را قبول کنیم و اگر این را در مغزمان بگنجانیم منتخب مردم هر که باشد و از هر جناح و طرز تفکری که باشد برای ما مبارک است. ما نیازمندیم و البته همیشه نیاز داشته ایم که 12 فروردین را تکرار کنیم.
روزانه باید دنبال مذاکره و رفع تحریم باشیم
رئیسجمهوری با بیان اینکه دومین موضوع مورد توجه در ماههای پایانی دولت سلامت مردم است گفت: خیلی امیدواریم تا اول تابستان بتوانیم از واکسن داخلی هم استفاده کنیم.
وی مسأله مهم دیگر پیش روی دولت را مسأله تحریم برشمرد و با اشاره به اینکه دولت جدید امریکا تغییر شیوه داده است، اضافه کرد: اگر حواسمان جمع نباشد ممکن است اینها با تبلیغات و بتدریج به مردم ما بگویند که ما آماده مذاکره هستیم و این ایران است که امروز و فردا میکند؛ نباید بگذاریم این بهانه دست مردم و افکار عمومی بیفتد.
روحانی با بیان اینکه راه مقابله با این نگرانی فعال شدن ماست، تصریح کرد: باید بیش از این فعال شویم؛ روزانه باید دنبال مذاکره و رفع تحریم باشیم. همانطور که رهبری فرمودند ما عجله نداریم. 2 ماه هم گذشته است، ولی الان کسی ما را متهم به عجله نمیکند. روز اول اسفند اگر میرفتیم ممکن بود بگویند چرا عجله؟ اما دیگر در فروردین عجله تمام شد و بعد از این دیگر گذر زمان بدون رفع تحریمها فرصتسوزی است.
رئیسجمهوری با بیان اینکه امریکاییها دروغ میگویند که بازگشت آنها به تعهداتشان و رفع تحریمها 2 تا 3 ماه زمان نیاز دارد اظهار داشت: بازگشت امریکاییها به تعهداتشان و رفع تحریمها با یک فرمان و در یک ساعت قابل انجام است. این موضوع فقط نیاز به اراده دارد و اگر اراده جدی باشد، امریکا هم میتواند در یک روز به کل تعهداتش برگردد و ما هم میتوانیم به کل تعهداتمان برگردیم ؛ با شعار و مصاحبه کار درست نمیشود، امریکاییها باید در مقام عمل و با همه توان به میدان بیایند.
روحانی گفت: در تمام این 4 ماه در هر لحظه و هر ساعت برای رفع تحریمها و بازگشت به تعهدات آمادهایم و این را وظیفه خودمان میدانیم که تحریم برداشته شود و یک روز تأخیر را در این جهت جایز نمیدانیم، بلکه خلاف شرع و قانون و قانون اساسی و نظر مردم میدانیم. مجری، دولت است و دولت هم آماده است برای اینکه این اقدام بزرگ را انجام دهد.
روحانی با بیان اینکه تأمین اقلام اساسی مورد نیاز مردم با قیمت مناسب دیگر وظیفه دولت در مدت زمان باقی مانده است موضوع چهارم را تولید دانست و اظهار داشت: امسال سال تولید و پشتیبانی و رفع موانع تولید است. پارسال پنجشنبههای افتتاحها را داشتیم که امسال نیز تا آخرین پنجشنبه فعالیت دولت ادامه خواهد یافت. برنامههای اولیه برای پشتیبانی از تولید و رفع موانع نوشته شده است و بزودی این برنامهها تکمیل، تدوین و اعلام میشود تا به وظیفهمان در سال 1400 عمل کرده باشیم.
حجتالاسلام حسن روحانی که روز چهارشنبه و در آستانه 12 فروردین ماه روز جمهوری اسلامی طی سخنانی در جلسه هیأت دولت، از جمهوریت، اسلامیت و ایران به عنوان سه پایه و رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی نام برد و افزود: این سه در کنار یکدیگر جمهوری اسلامی ایران را میسازند.
روحانی افزود: 12 فروردین و حضور مردم در پای صندوقهای رأی 47 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رأی به نظام جمهوری اسلامی، نشان داد که اداره کشور ایران در اختیار مردم است و این مردم هستند که بالاترین مقامهای کشورو مدیریت کشور را با رأی خود برمی گزینند و انتخاب میکنند.
رئیسجمهوری با بیان اینکه همه حرکتهای انقلابی در کشور برای این بوده که مردم بتوانند انتخاب کنند و کسی به مردم رأی و چیزی را تحمیل نکند، افزود: خدای نکرده اگر انتخاباتی داشته باشیم که مشارکت حداکثری در آن نباشد ضربه بسیار بزرگی به راه و روشی زدهایم که در12 فروردین انتخاب کردیم.
وی از انتخابات به عنوان یکی از مسائل و موضوع های مهم پیش روی کشور نام برد و افزود: انتخابات از اهمیت بالایی برخوردار است و تا مشارکت در انتخابات و صندوق رأی هست نظام جمهوری اسلامی با همین قدرت و شکوه خواهد بود.رئیسجمهوری تأکید کرد: اگر روزی انتخابات از نظر مردم بیفتد که انشاءالله هیچوقت به چنین روزی نرسیم، به معنای پایان تمام حرکتها و انقلابها در کشور است.
راه حل مشکلات پیچیده رفراندوم است
روحانی با بیان اینکه همه باید منافع ملی کشور را مد نظر قرار دهیم، راه حل مشکلات پیچیده در این کشوررا فقط اصل 59 قانون اساسی برشمرد و افزود: 12 فروردین و روز جمهوری اسلامی که به آن افتخار میکنیم، یک همه پرسی و رفراندوم است.
روحانی انتخابات را یکی از مسائل بسیار مهمی که این دولت تا پیش از پایان دوره فعالیت خود پیش رو دارد، عنوان کرد و گفت: 12 فروردین بهعنوان نماد انتخابات و تعیین کننده بودن رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی یک روز نیست، بلکه یک فرهنگ، یک راه و مسیر برای حل معضلات پیچیده و اساسی در کشور است. انشاءالله بتوانیم پیرو این راه باشیم و آن را ادامه دهیم.
رئیسجمهوری اظهار داشت: اولین مسألهای که در 4 ماه باقی مانده از عمر دولت پیش روی ماست برگزاری یک انتخابات باشکوه و پرشور است و همه باید تلاش کنیم یک انتخابات پرشور برگزار شود، به گونهای که همه مردم احساس کنند یک نمایندهای در انتخابات دارند؛ از هر تفکری یک کاندیدا در انتخابات حضور داشته باشد تا مردم تشویق شوند پای صندوق آرا بیایند و زحمت ایستادن پای صندوق را بهعنوان عبادت تلقی کنند.
روحانی با بیان اینکه نباید از انتخاب مردم بترسیم، تصریح کرد: هرچه مردم انتخاب کنند، مبارک است؛ باید این را قبول کنیم و اگر این را در مغزمان بگنجانیم منتخب مردم هر که باشد و از هر جناح و طرز تفکری که باشد برای ما مبارک است. ما نیازمندیم و البته همیشه نیاز داشته ایم که 12 فروردین را تکرار کنیم.
روزانه باید دنبال مذاکره و رفع تحریم باشیم
رئیسجمهوری با بیان اینکه دومین موضوع مورد توجه در ماههای پایانی دولت سلامت مردم است گفت: خیلی امیدواریم تا اول تابستان بتوانیم از واکسن داخلی هم استفاده کنیم.
وی مسأله مهم دیگر پیش روی دولت را مسأله تحریم برشمرد و با اشاره به اینکه دولت جدید امریکا تغییر شیوه داده است، اضافه کرد: اگر حواسمان جمع نباشد ممکن است اینها با تبلیغات و بتدریج به مردم ما بگویند که ما آماده مذاکره هستیم و این ایران است که امروز و فردا میکند؛ نباید بگذاریم این بهانه دست مردم و افکار عمومی بیفتد.
روحانی با بیان اینکه راه مقابله با این نگرانی فعال شدن ماست، تصریح کرد: باید بیش از این فعال شویم؛ روزانه باید دنبال مذاکره و رفع تحریم باشیم. همانطور که رهبری فرمودند ما عجله نداریم. 2 ماه هم گذشته است، ولی الان کسی ما را متهم به عجله نمیکند. روز اول اسفند اگر میرفتیم ممکن بود بگویند چرا عجله؟ اما دیگر در فروردین عجله تمام شد و بعد از این دیگر گذر زمان بدون رفع تحریمها فرصتسوزی است.
رئیسجمهوری با بیان اینکه امریکاییها دروغ میگویند که بازگشت آنها به تعهداتشان و رفع تحریمها 2 تا 3 ماه زمان نیاز دارد اظهار داشت: بازگشت امریکاییها به تعهداتشان و رفع تحریمها با یک فرمان و در یک ساعت قابل انجام است. این موضوع فقط نیاز به اراده دارد و اگر اراده جدی باشد، امریکا هم میتواند در یک روز به کل تعهداتش برگردد و ما هم میتوانیم به کل تعهداتمان برگردیم ؛ با شعار و مصاحبه کار درست نمیشود، امریکاییها باید در مقام عمل و با همه توان به میدان بیایند.
روحانی گفت: در تمام این 4 ماه در هر لحظه و هر ساعت برای رفع تحریمها و بازگشت به تعهدات آمادهایم و این را وظیفه خودمان میدانیم که تحریم برداشته شود و یک روز تأخیر را در این جهت جایز نمیدانیم، بلکه خلاف شرع و قانون و قانون اساسی و نظر مردم میدانیم. مجری، دولت است و دولت هم آماده است برای اینکه این اقدام بزرگ را انجام دهد.
روحانی با بیان اینکه تأمین اقلام اساسی مورد نیاز مردم با قیمت مناسب دیگر وظیفه دولت در مدت زمان باقی مانده است موضوع چهارم را تولید دانست و اظهار داشت: امسال سال تولید و پشتیبانی و رفع موانع تولید است. پارسال پنجشنبههای افتتاحها را داشتیم که امسال نیز تا آخرین پنجشنبه فعالیت دولت ادامه خواهد یافت. برنامههای اولیه برای پشتیبانی از تولید و رفع موانع نوشته شده است و بزودی این برنامهها تکمیل، تدوین و اعلام میشود تا به وظیفهمان در سال 1400 عمل کرده باشیم.
ترمز کرونا در خوزستان و قرمز و نارنجی شدن استانهای همسایه
رنگینکمان کرونا در استانهای جنوب غربی چگونه تشکیل شد؟
زهره افشار
خبرنگار
روند صعودی بیماری کرونا و نزدیکی آن به رنگهای قرمز و نارنجی که تا قبل از تعطیلات نوروزی بیشتر در استان خوزستان و چند شهرستان در استانهای جنوبی خودنمایی میکرد حالا به بیشتر استانهای غربی و جنوب غربی کشور رسیده ولی وضعیت کرونا در خوزستان به ثبات رسیده و خبری از افزایش بیماران کرونایی در این استان نیست. در دو هفته گذشته هر چند سیل مسافران نوروزی به این استانها به اندازه استانهای شمالی نبود ولی باز هم اینقدر مسافر راهی این استانها شد که مسئولان، سفرها را مهمترین عامل افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در این استانها اعلام کنند. تصمیمهای چندگانه مسئولان در ممنوعیت سفرهای نوروزی در ایام عید موجب سردرگمی مردم برای سفر رفتن یا نرفتن شده بود ولی با این حال امسال میتوان گفت تعداد کسانی که تصمیم گرفته بودند به جای ماشینهای شخصی، از اتوبوس و قطار برای سفرهای نوروزی استفاده کنند، بیشتر شده بود. تغییر وضعیت کرونایی شهرها در استانهای غربی و جنوب غربی در دو هفته گذشته و تعیین ضربالاجل برای خروج از شهرهای قرمز و نارنجی و اعمال جریمههای پانصد تا یک میلیون تومانی برای کسانی که به این هشدارها توجه نمیکنند، آنهایی را که با وسیله نقلیه عمومی به سفر رفته بودند، متقاعد ساخت که تصمیم خوبی گرفته اند. اما بسیاری هم معتقد بودند که سفر با ماشین شخصی خطر ابتلا به کرونا را کاهش میدهد و اصولاً دولت میبایست از ابتدای سال جدید، خروج و ورود به همه شهرها را ممنوع میکرد و نه بعد از نارنجی و قرمز شدن شهرها! آنها معتقدند سیاستی که در این چند روز در مورد سفرهای نوروزی اعمال شده نوشداروی بعد از مرگ سهراب بوده است.
ترمز کرونا در خوزستان
خوزستان استانی است که تا پیش از سفرهای نوروزی 1400 تنها استان با شهرهای قرمز کرونایی به شمار میرفت و استانهای همسایه آن محدودیتهایی را برای سفر خوزستانیها به استان شان در نظر گرفته بودند و جولان کرونای انگلیسی و روند فزاینده کرونا به نگرانی مسئولان این استان دامن زده بود. اما «حسین کاملی» سخنگوی دانشگاه جندیشاپور خوزستان میگوید: هر چند هنوز هم با وضعیت قرمز و نارنجی در برخی شهرهای استان مواجه هستیم اما با کمک مردم توانستهایم جلوی روند فزاینده بیماری را بگیریم و آن را تثبیت کنیم. وی افزود: با وجود محدودیتهای سفر به خوزستان بسیاری از خوزستانیهای مقیم در استانهای دیگر از طریق اتوبوس و قطار به خوزستان آمدند و این دورهمیها که به کاهش رعایت پروتکلها منجر شد، کادر درمان برای کنترل بیماری را با مشکلات بزرگی مواجه ساخته بود. از سوی دیگر با وجود نشستهای متعددی که مسئولان استانی و دانشگاه علوم پزشکی با ریشسفیدان و سران قبایل داشتند، ما باز گردهماییهایی را در برخی شهرها از جمله شوش و اهواز داشتیم که بسیار نگرانکننده است. وی تصریح کرد: متأسفانه بهدنبال فوت یکی از سران قبایل، شاهد اجتماع چند هزار نفری برای مراسم ختم ایشان در شوش بودیم که اصلاً قابل قبول نیست. وی البته این را هم افزود: در حال حاضر با رایزنی ای که با قبایل صورت گرفته اینچنین معضلاتی کمتر دیده میشود و فقط موردی وجود دارد. وی تأکید کرد: خب مردم ما هم حق دارند شاید خسته شدهاند ولی ما تازه واکسیناسیون را برای کادر درمان گروههای پرخطر و بیماران زمینهای خوزستان شروع کردهایم و امیدواریم واکسیناسیون عمومی هم در چند ماه آینده کلید بخورد پس باید باز هم در رعایت پروتکلها، زدن ماسک و دوری از میهمانیهای خانوادگی بکوشیم.
سفرها یکی از چند عامل افزایش بیماری است
استان چهار محال و بختیاری یکی از استانهای همجوار استان خوزستان است که وضعیت کرونایی در شهرهای آن تغییر رنگ یافته است. «جعفر مردانی» معاون سیاسی امنیتی استانداری چهار محال و بختیاری به «ایران» گفت: استان ما حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد و متأسفانه در ایام نوروز هر ساله همین تعداد از هم استانیها که در مناطق دیگر کشور زندگی میکنند به شهر زادگاه خود برمیگردند که امسال نیز این اتفاق با وجود همه هشدارهای کرونایی افتاد. وی افزود: ورود مسافران در کنار سادهانگاری مردم و دورهمیهایی که نشأت گرفته از فرهنگ مردم استان است، موجب شد اتفاقی که نباید میافتاد بیفتد. به گفته وی، در حال حاضر از 10 شهرستان استان، بروجن دارای وضعیت قرمز کرونایی است و چهار شهرستان دیگر نارنجی و مابقی شهرهای استان در وضعیت زرد کرونایی قرار دارد. وی تأکید کرد: هر چند در روزهای پیش از عید کرونای انگلیسی در همه استانها در حال چرخش بود اما مراودات بختیاریهای استان با خوزستانیها موجب افزایش تعداد بیماران کرونای انگلیسی شد. وی با اشاره به اینکه در هر طرحی که مردم همپا بودهاند، موفقیت آن تضمین شده بوده است از مردم خواست تا زمان بیشتری برای کنترل کرونا از دست نرفته، مشارکتها در زدن ماسک و رعایت پروتکلها را بار دیگر بالا ببرند. مرادی گفت: خوشبختانه ستاد مقابله با کرونا در هماهنگی با سران قبایل استان و انجام کارهای فرهنگی توانسته تا حد زیادی از انجام مراسمهای عروسی و عزا جلوگیری کند که جای قدردانی از سران قبایل دارد.
چهار شهر اصلی لرستان قرمز کرونایی هستند
یکی دیگر از استانهای همجوار خوزستان، لرستان است که در روزهای پایانی سال 99 از بیم ورود کرونای انگلیسی به این استان راه ارتباطی خود با خوزستان را بسته بود و ورود خوزستانیها را منوط به ارائه تست منفی کرده بود اما حالا با وجود اعمال این محدودیتها، بیشتر شهرهای این استان به قرمز و نارنجی کرونایی تبدیل شده است. «محمود ثمینی» معاون سیاسی امنیتی استانداری لرستان به «ایران» گفت: در حال حاضر چهار شهر خرم آباد، بروجرد، الیگودرز و ازنا در وضعیت قرمز کرونا و شهرهای دورود، دلفان و سلسله در وضعیت نارنجی هستند. وی تأکید کرد: لرستان هم مانند دیگر استانها در تعطیلات عید مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا در خصوص سفرهای نوروزی را اجرا کرد و با تغییر وضعیت شهرها از زرد به نارنجی یا نارنجی به قرمز از مسافران خواسته شد ظرف 72 ساعت از شهری که میهمان شده بودند، خارج شوند. به گفته وی در روزهای پایانی سال جاده پلدختر که راه ارتباطی لرستان با خوزستان است به زور خوزستانیها بسته شده بود ولی با وجود این مسافرانی که از دیگر استانها وارد استان شدند، شرایط کرونایی جدیدی را برای لرستان رقم زدند. وی تأکید کرد: روز گذشته سیزده فروردین نیز تمام تفرجگاه ها و منابع طبیعی برای جلوگیری از دورهمیهای روز طبیعت مسدود شده بود که خوشبختانه شرایط جوی هم به کمک آمد تا مردم بیشتری در خانه بمانند.
فارس در آستانه وضعیت وخیم کرونایی
رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز با اشاره به افزایش قابل توجه آمارهای مربوط به موارد ابتلا و بستری بیماران کووید۱۹ در استان، نسبت به تشدید وخامت وضعیت کرونا در فارس طی روزهای آینده هشدار داد.
به گزارش دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دکتر مهرزاد لطفی وضعیت کنونی کرونا در استان فارس را نگران کننده خواند و گفت: با توجه به تکمیل ظرفیت ۲ بیمارستان شهید دکتر فقیهی و حضرت علی اصغر(ع)، بیمارستان شهید دکتر چمران به پذیرش بیماران کووید۱۹ اختصاص یافت و هم اکنون وضعیت این بیمارستان نیز در آستانه تکمیل قرار دارد.
لطفی افزود: به بیمارستانهای قطب استان، خیریه و خصوصی نیز برای پاسخگویی به حجم بالای مراجعات، آماده باش داده شده؛ همچنین بیمارستان پشتیبان در ورزشگاه شهید آیتالله دستغیب نیز در حال آمادهسازی برای آغاز به کار دوباره است.
لطفی گفت: طی روزهای اخیر، موارد بستری به گونه کم سابقهای در استان بالا رفته که در صورت رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم، در آیندهای نزدیک با مشکلات جدی مواجه میشویم.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مراجعه قریب به دو هزار نفری به مراکز ۱۶ ساعته منتخب تشخیص و درمان سرپایی کرونا طی روزهای اخیر را نیز از دیگر نشانههای خطر ویروس کرونا در استان اعلام کرد و گفت: این سطح از مراجعه، نشان دهنده گستردگی فراوان چرخش ویروس کرونا در جامعه است که تهدیدی جدی برای یکایک ما محسوب میشود. لطفی اضافه کرد: متأسفانه شواهد موجود در جامعه نشان دهنده عادی شدن بیماری برای برخی افراد است و این در حالی است که هم اکنون بهدلیل ورود گونههای جهش یافته جدید با خطر سرایت بالا و شدت ابتلای بیشتر، خطر این بیماری تشدید شده و لزوم رعایت بهداشت، بیش از پیش افزایش یافته است. او نتیجه منفی اینگونه سهلانگاریها را بهخطر افتادن سلامت عمومی، بویژه برای گروههای پرخطر دانست و ادامه داد: در حال حاضر هیچ کدام از شهرهای استان وضعیت عادی نداشته و رنگ بندی شهرها نیز از وضعیت زرد به نارنجی و از وضعیت نارنجی به قرمز بهصورت روزانه در حال تغییر است که باید جدی گرفته شود.
نیم نگاه
معاون سیاسی امنیتی استانداری چهار محال و بختیاری : ورود مسافران در کنار ساده انگاری مردم
و دور همی هایی که نشأت گرفته از فرهنگ مردم استان است موجب شد اتفاقی که نباید می افتاد بیفتد. در حال حاضر از 10 شهرستان استان، بروجن دارای وضعیت قرمز کرونایی است و چهار شهرستان دیگر نارنجی و مابقی شهر های استان در وضعیت زرد کرونایی قرار دارد
خبرنگار
روند صعودی بیماری کرونا و نزدیکی آن به رنگهای قرمز و نارنجی که تا قبل از تعطیلات نوروزی بیشتر در استان خوزستان و چند شهرستان در استانهای جنوبی خودنمایی میکرد حالا به بیشتر استانهای غربی و جنوب غربی کشور رسیده ولی وضعیت کرونا در خوزستان به ثبات رسیده و خبری از افزایش بیماران کرونایی در این استان نیست. در دو هفته گذشته هر چند سیل مسافران نوروزی به این استانها به اندازه استانهای شمالی نبود ولی باز هم اینقدر مسافر راهی این استانها شد که مسئولان، سفرها را مهمترین عامل افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در این استانها اعلام کنند. تصمیمهای چندگانه مسئولان در ممنوعیت سفرهای نوروزی در ایام عید موجب سردرگمی مردم برای سفر رفتن یا نرفتن شده بود ولی با این حال امسال میتوان گفت تعداد کسانی که تصمیم گرفته بودند به جای ماشینهای شخصی، از اتوبوس و قطار برای سفرهای نوروزی استفاده کنند، بیشتر شده بود. تغییر وضعیت کرونایی شهرها در استانهای غربی و جنوب غربی در دو هفته گذشته و تعیین ضربالاجل برای خروج از شهرهای قرمز و نارنجی و اعمال جریمههای پانصد تا یک میلیون تومانی برای کسانی که به این هشدارها توجه نمیکنند، آنهایی را که با وسیله نقلیه عمومی به سفر رفته بودند، متقاعد ساخت که تصمیم خوبی گرفته اند. اما بسیاری هم معتقد بودند که سفر با ماشین شخصی خطر ابتلا به کرونا را کاهش میدهد و اصولاً دولت میبایست از ابتدای سال جدید، خروج و ورود به همه شهرها را ممنوع میکرد و نه بعد از نارنجی و قرمز شدن شهرها! آنها معتقدند سیاستی که در این چند روز در مورد سفرهای نوروزی اعمال شده نوشداروی بعد از مرگ سهراب بوده است.
ترمز کرونا در خوزستان
خوزستان استانی است که تا پیش از سفرهای نوروزی 1400 تنها استان با شهرهای قرمز کرونایی به شمار میرفت و استانهای همسایه آن محدودیتهایی را برای سفر خوزستانیها به استان شان در نظر گرفته بودند و جولان کرونای انگلیسی و روند فزاینده کرونا به نگرانی مسئولان این استان دامن زده بود. اما «حسین کاملی» سخنگوی دانشگاه جندیشاپور خوزستان میگوید: هر چند هنوز هم با وضعیت قرمز و نارنجی در برخی شهرهای استان مواجه هستیم اما با کمک مردم توانستهایم جلوی روند فزاینده بیماری را بگیریم و آن را تثبیت کنیم. وی افزود: با وجود محدودیتهای سفر به خوزستان بسیاری از خوزستانیهای مقیم در استانهای دیگر از طریق اتوبوس و قطار به خوزستان آمدند و این دورهمیها که به کاهش رعایت پروتکلها منجر شد، کادر درمان برای کنترل بیماری را با مشکلات بزرگی مواجه ساخته بود. از سوی دیگر با وجود نشستهای متعددی که مسئولان استانی و دانشگاه علوم پزشکی با ریشسفیدان و سران قبایل داشتند، ما باز گردهماییهایی را در برخی شهرها از جمله شوش و اهواز داشتیم که بسیار نگرانکننده است. وی تصریح کرد: متأسفانه بهدنبال فوت یکی از سران قبایل، شاهد اجتماع چند هزار نفری برای مراسم ختم ایشان در شوش بودیم که اصلاً قابل قبول نیست. وی البته این را هم افزود: در حال حاضر با رایزنی ای که با قبایل صورت گرفته اینچنین معضلاتی کمتر دیده میشود و فقط موردی وجود دارد. وی تأکید کرد: خب مردم ما هم حق دارند شاید خسته شدهاند ولی ما تازه واکسیناسیون را برای کادر درمان گروههای پرخطر و بیماران زمینهای خوزستان شروع کردهایم و امیدواریم واکسیناسیون عمومی هم در چند ماه آینده کلید بخورد پس باید باز هم در رعایت پروتکلها، زدن ماسک و دوری از میهمانیهای خانوادگی بکوشیم.
سفرها یکی از چند عامل افزایش بیماری است
استان چهار محال و بختیاری یکی از استانهای همجوار استان خوزستان است که وضعیت کرونایی در شهرهای آن تغییر رنگ یافته است. «جعفر مردانی» معاون سیاسی امنیتی استانداری چهار محال و بختیاری به «ایران» گفت: استان ما حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد و متأسفانه در ایام نوروز هر ساله همین تعداد از هم استانیها که در مناطق دیگر کشور زندگی میکنند به شهر زادگاه خود برمیگردند که امسال نیز این اتفاق با وجود همه هشدارهای کرونایی افتاد. وی افزود: ورود مسافران در کنار سادهانگاری مردم و دورهمیهایی که نشأت گرفته از فرهنگ مردم استان است، موجب شد اتفاقی که نباید میافتاد بیفتد. به گفته وی، در حال حاضر از 10 شهرستان استان، بروجن دارای وضعیت قرمز کرونایی است و چهار شهرستان دیگر نارنجی و مابقی شهرهای استان در وضعیت زرد کرونایی قرار دارد. وی تأکید کرد: هر چند در روزهای پیش از عید کرونای انگلیسی در همه استانها در حال چرخش بود اما مراودات بختیاریهای استان با خوزستانیها موجب افزایش تعداد بیماران کرونای انگلیسی شد. وی با اشاره به اینکه در هر طرحی که مردم همپا بودهاند، موفقیت آن تضمین شده بوده است از مردم خواست تا زمان بیشتری برای کنترل کرونا از دست نرفته، مشارکتها در زدن ماسک و رعایت پروتکلها را بار دیگر بالا ببرند. مرادی گفت: خوشبختانه ستاد مقابله با کرونا در هماهنگی با سران قبایل استان و انجام کارهای فرهنگی توانسته تا حد زیادی از انجام مراسمهای عروسی و عزا جلوگیری کند که جای قدردانی از سران قبایل دارد.
چهار شهر اصلی لرستان قرمز کرونایی هستند
یکی دیگر از استانهای همجوار خوزستان، لرستان است که در روزهای پایانی سال 99 از بیم ورود کرونای انگلیسی به این استان راه ارتباطی خود با خوزستان را بسته بود و ورود خوزستانیها را منوط به ارائه تست منفی کرده بود اما حالا با وجود اعمال این محدودیتها، بیشتر شهرهای این استان به قرمز و نارنجی کرونایی تبدیل شده است. «محمود ثمینی» معاون سیاسی امنیتی استانداری لرستان به «ایران» گفت: در حال حاضر چهار شهر خرم آباد، بروجرد، الیگودرز و ازنا در وضعیت قرمز کرونا و شهرهای دورود، دلفان و سلسله در وضعیت نارنجی هستند. وی تأکید کرد: لرستان هم مانند دیگر استانها در تعطیلات عید مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا در خصوص سفرهای نوروزی را اجرا کرد و با تغییر وضعیت شهرها از زرد به نارنجی یا نارنجی به قرمز از مسافران خواسته شد ظرف 72 ساعت از شهری که میهمان شده بودند، خارج شوند. به گفته وی در روزهای پایانی سال جاده پلدختر که راه ارتباطی لرستان با خوزستان است به زور خوزستانیها بسته شده بود ولی با وجود این مسافرانی که از دیگر استانها وارد استان شدند، شرایط کرونایی جدیدی را برای لرستان رقم زدند. وی تأکید کرد: روز گذشته سیزده فروردین نیز تمام تفرجگاه ها و منابع طبیعی برای جلوگیری از دورهمیهای روز طبیعت مسدود شده بود که خوشبختانه شرایط جوی هم به کمک آمد تا مردم بیشتری در خانه بمانند.
فارس در آستانه وضعیت وخیم کرونایی
رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز با اشاره به افزایش قابل توجه آمارهای مربوط به موارد ابتلا و بستری بیماران کووید۱۹ در استان، نسبت به تشدید وخامت وضعیت کرونا در فارس طی روزهای آینده هشدار داد.
به گزارش دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دکتر مهرزاد لطفی وضعیت کنونی کرونا در استان فارس را نگران کننده خواند و گفت: با توجه به تکمیل ظرفیت ۲ بیمارستان شهید دکتر فقیهی و حضرت علی اصغر(ع)، بیمارستان شهید دکتر چمران به پذیرش بیماران کووید۱۹ اختصاص یافت و هم اکنون وضعیت این بیمارستان نیز در آستانه تکمیل قرار دارد.
لطفی افزود: به بیمارستانهای قطب استان، خیریه و خصوصی نیز برای پاسخگویی به حجم بالای مراجعات، آماده باش داده شده؛ همچنین بیمارستان پشتیبان در ورزشگاه شهید آیتالله دستغیب نیز در حال آمادهسازی برای آغاز به کار دوباره است.
لطفی گفت: طی روزهای اخیر، موارد بستری به گونه کم سابقهای در استان بالا رفته که در صورت رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم، در آیندهای نزدیک با مشکلات جدی مواجه میشویم.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز، مراجعه قریب به دو هزار نفری به مراکز ۱۶ ساعته منتخب تشخیص و درمان سرپایی کرونا طی روزهای اخیر را نیز از دیگر نشانههای خطر ویروس کرونا در استان اعلام کرد و گفت: این سطح از مراجعه، نشان دهنده گستردگی فراوان چرخش ویروس کرونا در جامعه است که تهدیدی جدی برای یکایک ما محسوب میشود. لطفی اضافه کرد: متأسفانه شواهد موجود در جامعه نشان دهنده عادی شدن بیماری برای برخی افراد است و این در حالی است که هم اکنون بهدلیل ورود گونههای جهش یافته جدید با خطر سرایت بالا و شدت ابتلای بیشتر، خطر این بیماری تشدید شده و لزوم رعایت بهداشت، بیش از پیش افزایش یافته است. او نتیجه منفی اینگونه سهلانگاریها را بهخطر افتادن سلامت عمومی، بویژه برای گروههای پرخطر دانست و ادامه داد: در حال حاضر هیچ کدام از شهرهای استان وضعیت عادی نداشته و رنگ بندی شهرها نیز از وضعیت زرد به نارنجی و از وضعیت نارنجی به قرمز بهصورت روزانه در حال تغییر است که باید جدی گرفته شود.
نیم نگاه
معاون سیاسی امنیتی استانداری چهار محال و بختیاری : ورود مسافران در کنار ساده انگاری مردم
و دور همی هایی که نشأت گرفته از فرهنگ مردم استان است موجب شد اتفاقی که نباید می افتاد بیفتد. در حال حاضر از 10 شهرستان استان، بروجن دارای وضعیت قرمز کرونایی است و چهار شهرستان دیگر نارنجی و مابقی شهر های استان در وضعیت زرد کرونایی قرار دارد
به مناسبت نیمه شعبان و 12 فروردین با درخواست رئیس قوه قضائیه و موافقت رهبر معظم انقلاب صورت گرفت
عفو 100نفر از محکومان حوادث آبان 98
رهبر معظم انقلاب در پاسخ به پیشنهاد رئیس قوه قضائیه، در آستانه سالروز ولادت با سعادت منجی عالم بشریت حضرت حجتبنالحسن العسکری و ۱۲ فروردین سالروز جمهوری اسلامی ایران، با عفو یا تخفیف مجازات یک هزار و ۸۴۹ نفر از محکومانِ محاکم عمومی و انقلاب، سازمان قضائی نیروهای مسلح و تعزیرات حکومتی موافقت کردند. حدود ۱۰۰ نفر از محکومین امنیتی نیز در این لیست عفو قرار دارند که تعدادی از محکومین حوادث آبان ماه سال ۹۸ را نیز شامل میشود.
هشدار رؤسای بیمارستانها و عضو ستاد مقابله با کرونای تهران در گفتوگو با «ایران»
آغاز پیک چهارم کرونا با تغییر رنگ شهرها
فریبا خاناحمدی
خبرنگار
13ماه پس از ورود کرونا در ایران، بیمارستانها بار دیگر در جدال با کرونا کم آوردهاند تا جایی که براساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی به روز گذشته 11 هزار و 660 بیمار جدید مبتلا به کووید-19 در کشور شناسایی شدند و رکورد مرگومیر نیز پس از سه ماه مجدداً سه رقمی شد و با فوت 117 بیمار دیگر مجموع جانباختگان این بیماری به 62 هزار و 876 مرگ رسید. همچنین مطابق رصدهای ستاد عملیات مقابله با کرونا در استان تهران؛ در یک هفته اخیر ورودی موارد بستری و بیماران سرپایی در بیمارستانهای تهران حدود 30 تا 35 درصد افزایش پیدا کرده و تختهای ویژه بستری مملو از بیمار هستند نکته قابل توجه آنکه در خیز چهارم بیماری بیش از یکچهارم بیماران کووید-19 نیازمند تخت آیسییو هستند که گفته میشود دلیل آن شدت بالای بیماری در مبتلایان به ویروس جهش یافته انگلیسی است. همه اینها در شرایطی است که تا اوایل اسفند سال گذشته روند ابتلا و فوت شیب کندی پیدا کرده بود اما از نیمه دوم اسفند با رسیدن تعداد ابتلاهای روزانه به بالای 10 هزار بیمار در روز، آمار شیوع رسمی بیماری بالای 11 هزار مورد در روز رسیده این یعنی در اتفاقی بیسابقه تعداد بیماران جدید مبتلا به کرونا 5 رقمی شده است. منابع رسمی نیز از آغاز رسمی پیک چهارم شیوع کرونا در چهارصد و هشتمین روز از ورود این ویروس به کشور خبر میدهند. کوچکتر شدن دایره محدودیتهای کرونایی، افزایش ترددهای پایان سال و از سر گرفتن فعالیت اصناف از جمله دلایلی است که به اذعان متخصصان حوزه سلامت بهطور مستقیم نمودار شیوع ویروس کرونا را در کشور به سمت خط صعود هدایت کرده است. بر همین اساس معاون درمان ستاد فرماندهی مقابله با کرونا در تهران از آماده باش بیمارستانهای پایتخت از روز شنبه چهاردهم فروردین خبر میدهد و به «ایران» میگوید: با شرایط کنونی بخشهای غیرکرونایی پس از سه ماه فروکش کردن ویروس کرونا دوباره به بخش عفونی و کرونا تغییر کاربری خواهند داد.
از طرفی رکورد بیشترین سرعت افزایش موارد بستری مبتلایان به ویروس کرونا در طول یک هفته نسبت به هفته قبل از ابتدای سال 99 در کشور شکسته شد. تحلیلهای کارشناسان نشان میدهد؛ اگر هر هفته میزان تغییر کل بستریهای کشور را نسبت به قبل مقایسه کنیم و آن را مبنای «سرعت خیز بیماری» در نظر بگیریم باید بگوییم این هفته با بیشترین سرعت ابتلا نسبت به مدت مشابه یعنی ابتدای سال 99 روبه رو بودهایم. این وضعیت موجب شده هم اینک تهران پشت چراغ قرمز کرونا توقف کند و با توجه به افزایش شیب صعودی موارد بستری بزودی وارد پیک چهارم کرونا میشود. علاوه بر تهران خیز چهارم کرونا در تبریز، مشهد، سمنان، قم، سنندج، گرگان و ساری نیز محتمل است. اوضاع کرونا در 46 شهر دیگر کشور نیز قرمز و بحرانی است. تلاشها برای دعوت مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی و پرهیز از سفرهای نوروزی و ترددهای پایان سال راه به جایی نبرده است و هماکنون طبق نقشه رنگی اپلیکیشن ماسک که دیروز منتشر شد؛ 119 شهر کشور از وضعیت زرد و آبی به نارنجی تغییر رنگ دادهاند و تنها 37 شهرستان در کشور در وضعیت آبی باقی ماندهاند. همچنین246 شهرستان با رنگبندی زرد نیز در آستانه نارنجی شدن هستند. هشدارها بر این نکته تأکید دارند اگر شهروندان ساکن در این شهرها، رعایت نکنند تعداد شهرهای نارنجی و قرمز روز به روز در کشور افزایش مییابد این در حالی است که تعداد مبتلایان در تمامی استانهای کشور بجز خوزستان با سرعت روبه افزایش است.
یک چهارم بیماران کرونا در تهران بدحال هستند
معاون درمان ستاد کرونا استان تهران با اشاره به وضعیت بحرانی شیوع کرونا در استان تهران به «ایران» میگوید: «وضعیت خوبی در استان تهران حاکم نیست اغلب شهرهای استان تهران از چند روز مانده به سال جدید قرمز شدهاند و هنوز هم این روند ادامه دارد. روند موارد بستری و ورودی بیماران سرپایی در استان تهران در یک هفته اخیر نیز 30 تا 35 درصد افزایش پیدا کرده بطوری که بخشهای مراقبت ویژه تقریباً جا ندارند و حدود یک چهارم یعنی نزدیک به 30 درصد بیماران بدحالاند و در آیسییو بستریاند.
نادر توکلی دو رویداد مهم را دلیل اصلی روند افزایش مبتلایان به ویروس کرونا میداند و در ادامه میافزاید: «اتفاق اول در نیمه دوم اسفند رخ داد افزایش ترددهای دورن شهری، خریدهای نوروزی، تراکم جمعیت در وسایل حمل و نقل عمومی و مراجعه مردم به آرایشگاهها و اماکن اینچنینی باعث شد موراد بستری بین 15 تا 30 درصد افزایش پیدا کند. دلیل بعدی سفرهای نوروزی است که مردم در هفته اول فروردین عمدتاً با وسایل نقلیه عمومی مانند اتوبوس و قطار به خارج از تهران رفتند به گونهای که تراکم جمعیت در این وسایل زیاد بود و پروتکلهای استاندارد نیز رعایت نمیشد این دو مسأله باعث افزایش درگیری و بستری بیماران در مراکز درمانی شد». به گفته توکلی؛ تنها در 24 ساعت منتهی به روز جمعه 13 فروردین 600 بیمار در بیمارستانهای تهران بستری شدند و 4 هزار و 700 مورد نیز سرپایی به بیمارستانها مراجعه کردند. این یک زنگ خطر است و از امروز ستاد کرونا در تهران دستور آماده باش به بیمارستانها را صادر کرده و رؤسای مراکز درمان مجبوراند ناوگان بیشتری را وارد مدار کنند و تختهای بستری را مجدداً افزایش دهند. معاون درمان ستاد کرونای تهران از افزایش بیماران بدحال در پیک اخیر خبر میدهد: در 24 ساعت گذشته 600 بیمار بستری شدند و در مقابل 300 بیمار ترخیص شدهاند که نشان از بدحال بودن مراجعین دارد در کل آنچه مسلم است تهران وارد فاز افزایش میزان موارد بستری شده است.
توکلی به این نکته هم تأکید میکند که اغلب بستریها مبتلایان خانوادگی هستند که نشان میدهد درگیری به ویروس بیشتر در رفت و آمدهای خانوادگی، دید و بازدیدها و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در جمعهای خانوادگی و نشستهای شبانه ایجاد شده است. البته در این میان گپ و گفت بدون ماسک در رستورانها نیز سهم بیشتری در آلودگی به ویروس دارد. همه اینها دست به دست هم دادهاند از امروز منتظر روزهای سخت باشیم چرا که مسافرهای نوروزی از شهرستانهای قرمز به تهران بر میگردند و ما در نیمه دوم فروردین وضعیت اصلاً خوبی را برای تهران پیشبینی نمیکنیم.
معاون درمان ستاد کرونای تهران درباره تغییر رنگبندی استان تهران نیز عنوان میکند: در ابتدای سال تنها دو شهر استان تهران قرمز بودند طبق شاخصهای بستری شهر تهران هم اینک در وضعیت نارنجی است و بزودی قرمز خواهد شد و این هشدار برای نیمه دوم فروردین بسیار جدی است. بیشتر شهرهای اطراف تهران از جمله دماوند و فیروزکوه و اخیراً قسمتهایی از ورامین و پاکدشت آمار افزایش بستری را نشان میدهد؛ این روند افزایش در شهرهای دماوند و فیروز کوه مربوط به ویلاهای استیجاری و اماکن اجاره موقتی است که آلودگی بیشتری را ایجاد کرده است.
تعداد مراجعین نسبت به یک ماه قبل چهار برابر شده است
رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) در تهران باشاره به اوجگیری کرونا، روند نگرانکنندهای را برای تهران پیشبینی میکند و به «ایران» میگوید: در بیمارستان امام خمینی با توجه به گستردگی مراجعین نه فقط از شهر تهران بلکه از شهرهای دیگر نیز مراجعات متعدد داریم. ما شاهد دو نوع افزایش بار مراجعه هستیم؛ یکی شاهد افزایش بیماران تا یک هفته قبل عید بودیم که این روند تا چند روز قبل تا حدی ثابت مانده بود اما از سه روز گذشته با پیک جدید مواجه شدیم که عدد مراجعین را بشدت افزایش داده است بهطوری که تعداد مراجعین ما نسبت به حدود یک ماه قبل به بیش از 4 برابر افزایش پیدا کرده است همچنین تعداد افراد نیازمند به آیسییو نیز بشدت افزایشی بوده که این روند نگران کننده است و ما باید بخشهای متعددی را به اینها اختصاص دهیم و تبدیل به بخش کرونا کنیم.
خسرو صادق نیت در ادامه با اشاره به عدم بررسی دلایل افزایش مبتلایان به کرونا میگوید: این بررسی کار ما نیست فعلاً به مراجعین پاسخ تشخیصی درمانی میدهیم اما کسانی که الان مراجعه میکنند نتیجه ابتلا به بیماریشان مربوط به روزهای آخر سال است اما موردی که در بیماران بدحال و نوع مراجعین میبینیم، نشان میدهد افراد به شکل خانوادگی همزمان مبتلا میشوند و ابتلای فردی کمتر است.
او میافزاید: مطالعات نشان میدهد دوره کمون بیماری 5 تا 7 روز است با توجه به پیک جدید که از 5 روز پیش شروع شده به نظر میرسد این موج نتیجه عدم رعایت در روزهای آخر سال است و نتایج رفتارهای مردم همزمان با شروع تعطیلات را بزودی شاهدش خواهیم بود. ما طی چند روز گذشته، روزی بیش از 150 نفر مراجعه کننده داشتیم که حدود یک چهارمشان بستری شدند که نشان از بدحالی بیشتر مراجعین دارد، رقم بستری 10 درصد بود الان بیش از 25 درصد مراجعین بستری هستند برخی در بدو ورود نیاز به بخش ویژه دارند برای همین طی روزهای گذشته چند بخش جدید باز کردیم برای اینکه پاسخگوی بیماران بستری باشیم.
رئیس بیمارستان امام خمینی(ره) میگوید: فروردین امسال در مقایسه با مدت مشابه سال قبل تعداد مراجعین نیازمند به بستری نسبت به سال قبل درصد بیشتری را به خودش اختصاص میدهد امسال بیش از 20 درصد مراجعین نیازمند بستری هستند. امسال افراد خانواده بیشتر درگیر میشوند وقتی از پدر و مادر شرح حال میگیریم متوجه میشویم بچهها نیز درگیر شدهاند.
عواقب جولان ویروس انگلیسی در شب عید
رئیس بیمارستان سینا نیز درباره تشریح وضعیت اوجگیری کرونا در یکی از مراکز درمانی مرجع در تهران به «ایران» میگوید: شب عید کلاً 7 بیمار کرونایی در بیمارستان سینا بستری بود و در آیسییو نیز 10 مریض داشتیم الان نزدیک به 40 بیمار کرونایی داریم و مجبور شدیم یک بخش دیگر را نیز مجدداً فعال کنیم از روز شنبه نیز دوباره بخشهای غیرکرونایی به بخش کرونا اختصاص مییابند چرا که عملاً تعداد مریضهای بستری ما 6 برابر شده است. محمد طالبپور معتقد است؛ علت افزایش موارد ابتلا بعد از گذشت یک سال از همهگیری قابل درک است و هر زمان که پروتکلها رعایت نشود شیوع افزایش پیدا میکند این در حالی است که به دلیل بروز اشکال جدید ویروس کرونا که هم تهاجمیتر است و هم خطر مرگومیر آن به نسبت فرم قبلی ویروس بیشتر است شاهد موج جدید کرونا هستیم. او افزایش روند بستریهای کرونا را نتیجه فرایندهای دو هفته قبل یعنی شلوغی شب عید بازار میداند و در عین حال تأکید میکند عواقب سفرهای نوروزی را دو هفته دیگر خواهیم دید یعنی با بازگشت مسافرین نوروزی تهران دو هفته بسیار پر مرگ و میر و پر دردسری را از سر میگذراند.
فوتیهای کرونا سه رقمی شد
سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به ۳ رقمی شدن آمار جان باختگان کرونا، گفت: 117 نفر از هموطنان خود را بر اثر ابتلا به کرونا از دست دادیم. به گزارش ایسنا، سیما سادات لاری گفت: از ظهر 12 فروردین تا ظهر ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۱ هزار و ۶۶۰ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که یک هزار و ۳۳۰ نفر از آنها بستری شدند. به گفته وی، مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به یک میلیون و ۹۰۸ هزار و ۹۷۴ نفر رسیده است. وی افزود: متأسفانه در طول این بازه زمانی، ۱۱۷ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۶۲ هزار و ۸۷۶ نفر رسید.
خبرنگار
13ماه پس از ورود کرونا در ایران، بیمارستانها بار دیگر در جدال با کرونا کم آوردهاند تا جایی که براساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی به روز گذشته 11 هزار و 660 بیمار جدید مبتلا به کووید-19 در کشور شناسایی شدند و رکورد مرگومیر نیز پس از سه ماه مجدداً سه رقمی شد و با فوت 117 بیمار دیگر مجموع جانباختگان این بیماری به 62 هزار و 876 مرگ رسید. همچنین مطابق رصدهای ستاد عملیات مقابله با کرونا در استان تهران؛ در یک هفته اخیر ورودی موارد بستری و بیماران سرپایی در بیمارستانهای تهران حدود 30 تا 35 درصد افزایش پیدا کرده و تختهای ویژه بستری مملو از بیمار هستند نکته قابل توجه آنکه در خیز چهارم بیماری بیش از یکچهارم بیماران کووید-19 نیازمند تخت آیسییو هستند که گفته میشود دلیل آن شدت بالای بیماری در مبتلایان به ویروس جهش یافته انگلیسی است. همه اینها در شرایطی است که تا اوایل اسفند سال گذشته روند ابتلا و فوت شیب کندی پیدا کرده بود اما از نیمه دوم اسفند با رسیدن تعداد ابتلاهای روزانه به بالای 10 هزار بیمار در روز، آمار شیوع رسمی بیماری بالای 11 هزار مورد در روز رسیده این یعنی در اتفاقی بیسابقه تعداد بیماران جدید مبتلا به کرونا 5 رقمی شده است. منابع رسمی نیز از آغاز رسمی پیک چهارم شیوع کرونا در چهارصد و هشتمین روز از ورود این ویروس به کشور خبر میدهند. کوچکتر شدن دایره محدودیتهای کرونایی، افزایش ترددهای پایان سال و از سر گرفتن فعالیت اصناف از جمله دلایلی است که به اذعان متخصصان حوزه سلامت بهطور مستقیم نمودار شیوع ویروس کرونا را در کشور به سمت خط صعود هدایت کرده است. بر همین اساس معاون درمان ستاد فرماندهی مقابله با کرونا در تهران از آماده باش بیمارستانهای پایتخت از روز شنبه چهاردهم فروردین خبر میدهد و به «ایران» میگوید: با شرایط کنونی بخشهای غیرکرونایی پس از سه ماه فروکش کردن ویروس کرونا دوباره به بخش عفونی و کرونا تغییر کاربری خواهند داد.
از طرفی رکورد بیشترین سرعت افزایش موارد بستری مبتلایان به ویروس کرونا در طول یک هفته نسبت به هفته قبل از ابتدای سال 99 در کشور شکسته شد. تحلیلهای کارشناسان نشان میدهد؛ اگر هر هفته میزان تغییر کل بستریهای کشور را نسبت به قبل مقایسه کنیم و آن را مبنای «سرعت خیز بیماری» در نظر بگیریم باید بگوییم این هفته با بیشترین سرعت ابتلا نسبت به مدت مشابه یعنی ابتدای سال 99 روبه رو بودهایم. این وضعیت موجب شده هم اینک تهران پشت چراغ قرمز کرونا توقف کند و با توجه به افزایش شیب صعودی موارد بستری بزودی وارد پیک چهارم کرونا میشود. علاوه بر تهران خیز چهارم کرونا در تبریز، مشهد، سمنان، قم، سنندج، گرگان و ساری نیز محتمل است. اوضاع کرونا در 46 شهر دیگر کشور نیز قرمز و بحرانی است. تلاشها برای دعوت مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی و پرهیز از سفرهای نوروزی و ترددهای پایان سال راه به جایی نبرده است و هماکنون طبق نقشه رنگی اپلیکیشن ماسک که دیروز منتشر شد؛ 119 شهر کشور از وضعیت زرد و آبی به نارنجی تغییر رنگ دادهاند و تنها 37 شهرستان در کشور در وضعیت آبی باقی ماندهاند. همچنین246 شهرستان با رنگبندی زرد نیز در آستانه نارنجی شدن هستند. هشدارها بر این نکته تأکید دارند اگر شهروندان ساکن در این شهرها، رعایت نکنند تعداد شهرهای نارنجی و قرمز روز به روز در کشور افزایش مییابد این در حالی است که تعداد مبتلایان در تمامی استانهای کشور بجز خوزستان با سرعت روبه افزایش است.
یک چهارم بیماران کرونا در تهران بدحال هستند
معاون درمان ستاد کرونا استان تهران با اشاره به وضعیت بحرانی شیوع کرونا در استان تهران به «ایران» میگوید: «وضعیت خوبی در استان تهران حاکم نیست اغلب شهرهای استان تهران از چند روز مانده به سال جدید قرمز شدهاند و هنوز هم این روند ادامه دارد. روند موارد بستری و ورودی بیماران سرپایی در استان تهران در یک هفته اخیر نیز 30 تا 35 درصد افزایش پیدا کرده بطوری که بخشهای مراقبت ویژه تقریباً جا ندارند و حدود یک چهارم یعنی نزدیک به 30 درصد بیماران بدحالاند و در آیسییو بستریاند.
نادر توکلی دو رویداد مهم را دلیل اصلی روند افزایش مبتلایان به ویروس کرونا میداند و در ادامه میافزاید: «اتفاق اول در نیمه دوم اسفند رخ داد افزایش ترددهای دورن شهری، خریدهای نوروزی، تراکم جمعیت در وسایل حمل و نقل عمومی و مراجعه مردم به آرایشگاهها و اماکن اینچنینی باعث شد موراد بستری بین 15 تا 30 درصد افزایش پیدا کند. دلیل بعدی سفرهای نوروزی است که مردم در هفته اول فروردین عمدتاً با وسایل نقلیه عمومی مانند اتوبوس و قطار به خارج از تهران رفتند به گونهای که تراکم جمعیت در این وسایل زیاد بود و پروتکلهای استاندارد نیز رعایت نمیشد این دو مسأله باعث افزایش درگیری و بستری بیماران در مراکز درمانی شد». به گفته توکلی؛ تنها در 24 ساعت منتهی به روز جمعه 13 فروردین 600 بیمار در بیمارستانهای تهران بستری شدند و 4 هزار و 700 مورد نیز سرپایی به بیمارستانها مراجعه کردند. این یک زنگ خطر است و از امروز ستاد کرونا در تهران دستور آماده باش به بیمارستانها را صادر کرده و رؤسای مراکز درمان مجبوراند ناوگان بیشتری را وارد مدار کنند و تختهای بستری را مجدداً افزایش دهند. معاون درمان ستاد کرونای تهران از افزایش بیماران بدحال در پیک اخیر خبر میدهد: در 24 ساعت گذشته 600 بیمار بستری شدند و در مقابل 300 بیمار ترخیص شدهاند که نشان از بدحال بودن مراجعین دارد در کل آنچه مسلم است تهران وارد فاز افزایش میزان موارد بستری شده است.
توکلی به این نکته هم تأکید میکند که اغلب بستریها مبتلایان خانوادگی هستند که نشان میدهد درگیری به ویروس بیشتر در رفت و آمدهای خانوادگی، دید و بازدیدها و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در جمعهای خانوادگی و نشستهای شبانه ایجاد شده است. البته در این میان گپ و گفت بدون ماسک در رستورانها نیز سهم بیشتری در آلودگی به ویروس دارد. همه اینها دست به دست هم دادهاند از امروز منتظر روزهای سخت باشیم چرا که مسافرهای نوروزی از شهرستانهای قرمز به تهران بر میگردند و ما در نیمه دوم فروردین وضعیت اصلاً خوبی را برای تهران پیشبینی نمیکنیم.
معاون درمان ستاد کرونای تهران درباره تغییر رنگبندی استان تهران نیز عنوان میکند: در ابتدای سال تنها دو شهر استان تهران قرمز بودند طبق شاخصهای بستری شهر تهران هم اینک در وضعیت نارنجی است و بزودی قرمز خواهد شد و این هشدار برای نیمه دوم فروردین بسیار جدی است. بیشتر شهرهای اطراف تهران از جمله دماوند و فیروزکوه و اخیراً قسمتهایی از ورامین و پاکدشت آمار افزایش بستری را نشان میدهد؛ این روند افزایش در شهرهای دماوند و فیروز کوه مربوط به ویلاهای استیجاری و اماکن اجاره موقتی است که آلودگی بیشتری را ایجاد کرده است.
تعداد مراجعین نسبت به یک ماه قبل چهار برابر شده است
رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) در تهران باشاره به اوجگیری کرونا، روند نگرانکنندهای را برای تهران پیشبینی میکند و به «ایران» میگوید: در بیمارستان امام خمینی با توجه به گستردگی مراجعین نه فقط از شهر تهران بلکه از شهرهای دیگر نیز مراجعات متعدد داریم. ما شاهد دو نوع افزایش بار مراجعه هستیم؛ یکی شاهد افزایش بیماران تا یک هفته قبل عید بودیم که این روند تا چند روز قبل تا حدی ثابت مانده بود اما از سه روز گذشته با پیک جدید مواجه شدیم که عدد مراجعین را بشدت افزایش داده است بهطوری که تعداد مراجعین ما نسبت به حدود یک ماه قبل به بیش از 4 برابر افزایش پیدا کرده است همچنین تعداد افراد نیازمند به آیسییو نیز بشدت افزایشی بوده که این روند نگران کننده است و ما باید بخشهای متعددی را به اینها اختصاص دهیم و تبدیل به بخش کرونا کنیم.
خسرو صادق نیت در ادامه با اشاره به عدم بررسی دلایل افزایش مبتلایان به کرونا میگوید: این بررسی کار ما نیست فعلاً به مراجعین پاسخ تشخیصی درمانی میدهیم اما کسانی که الان مراجعه میکنند نتیجه ابتلا به بیماریشان مربوط به روزهای آخر سال است اما موردی که در بیماران بدحال و نوع مراجعین میبینیم، نشان میدهد افراد به شکل خانوادگی همزمان مبتلا میشوند و ابتلای فردی کمتر است.
او میافزاید: مطالعات نشان میدهد دوره کمون بیماری 5 تا 7 روز است با توجه به پیک جدید که از 5 روز پیش شروع شده به نظر میرسد این موج نتیجه عدم رعایت در روزهای آخر سال است و نتایج رفتارهای مردم همزمان با شروع تعطیلات را بزودی شاهدش خواهیم بود. ما طی چند روز گذشته، روزی بیش از 150 نفر مراجعه کننده داشتیم که حدود یک چهارمشان بستری شدند که نشان از بدحالی بیشتر مراجعین دارد، رقم بستری 10 درصد بود الان بیش از 25 درصد مراجعین بستری هستند برخی در بدو ورود نیاز به بخش ویژه دارند برای همین طی روزهای گذشته چند بخش جدید باز کردیم برای اینکه پاسخگوی بیماران بستری باشیم.
رئیس بیمارستان امام خمینی(ره) میگوید: فروردین امسال در مقایسه با مدت مشابه سال قبل تعداد مراجعین نیازمند به بستری نسبت به سال قبل درصد بیشتری را به خودش اختصاص میدهد امسال بیش از 20 درصد مراجعین نیازمند بستری هستند. امسال افراد خانواده بیشتر درگیر میشوند وقتی از پدر و مادر شرح حال میگیریم متوجه میشویم بچهها نیز درگیر شدهاند.
عواقب جولان ویروس انگلیسی در شب عید
رئیس بیمارستان سینا نیز درباره تشریح وضعیت اوجگیری کرونا در یکی از مراکز درمانی مرجع در تهران به «ایران» میگوید: شب عید کلاً 7 بیمار کرونایی در بیمارستان سینا بستری بود و در آیسییو نیز 10 مریض داشتیم الان نزدیک به 40 بیمار کرونایی داریم و مجبور شدیم یک بخش دیگر را نیز مجدداً فعال کنیم از روز شنبه نیز دوباره بخشهای غیرکرونایی به بخش کرونا اختصاص مییابند چرا که عملاً تعداد مریضهای بستری ما 6 برابر شده است. محمد طالبپور معتقد است؛ علت افزایش موارد ابتلا بعد از گذشت یک سال از همهگیری قابل درک است و هر زمان که پروتکلها رعایت نشود شیوع افزایش پیدا میکند این در حالی است که به دلیل بروز اشکال جدید ویروس کرونا که هم تهاجمیتر است و هم خطر مرگومیر آن به نسبت فرم قبلی ویروس بیشتر است شاهد موج جدید کرونا هستیم. او افزایش روند بستریهای کرونا را نتیجه فرایندهای دو هفته قبل یعنی شلوغی شب عید بازار میداند و در عین حال تأکید میکند عواقب سفرهای نوروزی را دو هفته دیگر خواهیم دید یعنی با بازگشت مسافرین نوروزی تهران دو هفته بسیار پر مرگ و میر و پر دردسری را از سر میگذراند.
فوتیهای کرونا سه رقمی شد
سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به ۳ رقمی شدن آمار جان باختگان کرونا، گفت: 117 نفر از هموطنان خود را بر اثر ابتلا به کرونا از دست دادیم. به گزارش ایسنا، سیما سادات لاری گفت: از ظهر 12 فروردین تا ظهر ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۱ هزار و ۶۶۰ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که یک هزار و ۳۳۰ نفر از آنها بستری شدند. به گفته وی، مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به یک میلیون و ۹۰۸ هزار و ۹۷۴ نفر رسیده است. وی افزود: متأسفانه در طول این بازه زمانی، ۱۱۷ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۶۲ هزار و ۸۷۶ نفر رسید.
گاندو 2؛ عملیات دوباره علیه پاستور
دروغهای سریالی پایان ندارد
گروه سیاسی/ کنایهها و اشارات مستقیم در متهم کردن مسئولان دولتی از وزیر امور خارجه و معاونان او گذشته و به رئیس جمهوری رسیده؛ فصل دوم سریال «گاندو» با حجم وسیعی از این دست اشارات، نوروز 1400 را درگیر حواشی سیاسی زیادی کرد. مقامات دولتی روایت این سریال را «دروغ» خواندهاند اما در آن طرف در میان حامیان این روایت هستند کسانی که حتی میگویند بر اساس همین سریال باید منتظر محاکمه برخی دولتیها بود. ظریف پیشتر گفته بود که فصل اول گاندو علیه او ساخته شده است. با وجود این فصل دوم این سریال حتی بحثبرانگیزتر و تندتر از فصل اول آن به نظر میرسد. جایی که از ادعای حضور جاسوس در تیم هستهای تا زیانبار بودن لوایح FATF برای کشور مطرح میشوند.
ظریف؛ گاندو دروغ است
از همان روزهای پایانی سال 99 که خبر پخش سری دوم این سریال در ایام نوروز منتشر شد، معلوم بود که این اتفاق پر از حاشیه خواهد بود. در همان روزهای اول یعنی 5 فروردین، محمدجواد ظریف با انتشار یک ویدئو در اینستاگرام خود نوشت: «منو بشناس که من ایرانم.» بسیاری این نوشته را واکنش به سری دوم سریال گاندو برآورد کردند که از همان ابتدا شخص او و وزارت خارجه را زیر بار اتهامات متعددی برده بود. البته یک روز بعد هم دوباره وزیرخارجه کشورمان واکنشی غیرمستقیم به بخش دیگری از این سریال داشت که برجام را زیر سؤال برده و آن را عامل مشکلات کشور دانسته بود. او این بار در اینستاگرام خود نوشت: «برای مصالح همین ولی نعمتانمان که هر چه داریم از آنان و لطف خدا و دعای پاکان است، همچو مادری که دو نیم کردن فرزند دلبندش را برنتابید و او را به مدعی ناراست سپرد، دم از پاسخ به نارواها فروبستهایم.» اما صریحترین واکنش ظریف به این سریال در یک جلسه مجازی در شامگاه 11 فروردین بود که به صراحت گفت: «گاندو از اول تا آخر دروغ است.»
نگرانی دولتیها برای اعتماد ملی
بجز ظریف، مقامات دولتی و شخصیتهای دیگری هم در نوروز 1400 به این سریال واکنش نشان دادهاند. از جمله حسامالدین آشنا روز 6 فروردین نوشت: «ای کاش ضداطلاعاتی داشتیم که جرأت میکرد تحلیلی واقعبینانه از کارکرد امنیتی مجموعههای گاندو ارائه نماید. ای کاش آقای ظریف و وزیر اطلاعات حقایق را روشن کرده و قوه قضائیه هم عاقبت پرونده متهم جاسوسی در مذاکرات را اعلام میکرد. نباید کوتاهبینیهای مقطعی جای هنر راهبردی را بگیرد.» او در همین روز با اشاره به افتتاح طرح عظیم خط لوله گوره-جاسک توسط رئیس جمهوری نوشت: «هزار سریال بسازید و مسخره کنید، همه باد هوا میشود. ولی خط لولهای که صادرات نفت ایران را از تنگه هرمز و خلیج فارس بینیاز میکند برای این کشور باقى میماند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در توئیتی تند و تیز نوشت: «کارنامه کشور در رسانه رسمی در قالب خبر، گزارش، مصاحبه، فیلم مستند، سریالهای سریالی! چنین است: مسئولان چپاولگر اموال عمومی و جاسوس خارجی هستند!» او در ادامه این مطلب تأکید کرد: «آیا با این سطح از تبلیغات منفی در تدارک مشارکت حداکثری هستند؟» همچنین علی جنتی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در حساب توئیتری خود نوشت: «پیشنهاد میکنم صدا و سیما گاندو 3 را به افشای شیوههای نفوذ جاسوسان اسرائیلی در نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی کشور اختصاص دهد که مرکز مهم هستهای نطنز را منفجر کردند، هزاران سند بهکلی سری را سرقت کردند و در روز روشن شهید محسن فخریزاده را به شهادت رساندند و کمترین ردپایی از خود بهجای نگذاشتند.» علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در روز 10 فروردین در واکنش به ادعاهای مطرح شده در فصل دوم سریال گاندو در نشست خبری با خبرنگاران تأکید کرد: «آنچه از صدا و سیما پخش میشود باید متضمن افزایش اعتماد عمومی به ارکان و چهرههای شاخص نظام باشد. نباید حاوی تصاویری غیرمنصفانه از دستگاه دیپلماسی میشد.» محسن میرزایی وزیر آموزش و پرورش نیز دیگر چهرهای بود که در واکنش به سریال گاندو نوشت: «چگونه میتوان اعتماد ملی و امید به آینده را در نسل نو تقویت کرد وقتی که رسانه ملی چنین تصویری از اداره کنندگان کشور ارائه میدهد؟ در رسیدن به مقاصد کوتاه، به اهداف بلند آسیب نرسانیم.»
پروندهسازی یا واقعیت؟
اما طیف مخالفان دولت این سریال را مطابق با واقعیت توصیف کردند. از جمله مجتبی امینی، تهیهکننده این سریال در پیامی توئیتری در واکنش به اظهارات ربیعی نوشت: «جناب آقای ربیعی سریال گاندو دقیقاً برای حفظ امنیت کشور ایران ساخته شده تا هیچ کسی اجازه تجاوز به حریم کشور را به خود ندهد و کشور را به حراج نگذارد. در گاندو اگر همه واقعیت پروندهها را به تصویر میکشیدیم، بسیاری از آقایان حتی جرأت سربلند کردن هم نداشتند.» همینطور سیدمحمد حسینی، وزیر ارشاد در دولت احمدینژاد هم در حساب توئیتری خود نوشت: «سریال گاندو 2 تعدادی از جاسوسان دولت و تیم مذاکرهکننده را به تصویر کشیده که بلافاصله جیغ بنفش حامیان بلند شده است. خونسرد باشید، این هنوز از نتایج سحر است. بزودی سریال گاندو 3 نقش همدستان جاسوسان را آشکار خواهد کرد و در پایان دولت، دستگاه قضایی قاطعانه به سراغ شان خواهد رفت.» این نوشته با واکنشهای متعددی مواجه شد. عده زیادی پرسیده بودند که اگر چنین واقعیتی وجود دارد چرا دستگاه قضایی باید تا پایان دولت صبر کند؟ عباس عبدی نیز در واکنش به همین توئیت، نوشت: ««تلویزیون ندارم نمیدانم گاندو۱و۲ دقیقاً چیست. ولی میدانم که این توئیت دادرسی کشور را بیاعتبار میکند. چون در جامعه سالم اول دادرسی میکنند سپس از روی پرونده فیلم میسازند. اینجا اول فیلم میسازند بعد دادگاه باید مطابق آنحکم دهد! اگر دادگستری مستقل نباشد، جاسوسی آسیب رایجی میشود.»
بازارگرمی برای جاسوسسازی در تیم هستهای
اما حواشی این سریال به همین دست اظهارنظرها محدود نمیشد. بازارگرمی سازندگان این سریال برای قسمت 5 آن هم یکی از حواشی آن بود. جایی که اعلام شد این قسمت به بحث حضور جاسوسان در تیم مذاکره کننده هستهای خواهد پرداخت. ساعاتی قبل از شروع این قسمت، رسانهها و خبرگزاریهای مخالف دولت اعلام کردند این بخش از سریال به دلیل فشار دولت به صدا و سیما با تأخیر پخش خواهد شد و قرار است بخشهایی از آن سانسور شود. خبری که به سرعت در رسانهها و فضای مجازی چرخید اما کمی بعد مشخص شد هیچ فشاری از سوی دولت در کار نبوده و تیم سازنده اعلام کردند «این حذفیات جمعبندی عوامل سریال بوده.»
اکنون در شرایطی که از یکسو انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم را در پیش داریم و از سوی دیگر کشور درگیر دور جدید مسائل هستهای و سیاست خارجی و تأثیر آن بر مسائل داخلی است، جدیترین سؤال این است که منفعت ساخت چنین دست برنامههایی توسط صدا و سیما برای چه کسانی خواهد بود؟ مضافاً اینکه پیام این نوع برنامهها به مردم و همچنین فضای بینالملل چیست؟ و از همه مهمتر، اگر در حساسترین وزارتخانه دولت و در چنین سطح عالی این تعداد جاسوس و فرد غیرقابل اعتماد «نفوذ» کردهاند چرا تاکنون کسی کاری نکرده؟ مضاف بر اینکه نگرانی از نامزدی احتمالی محمدجواد ظریف برای 1400 آیا بهانه و توجیه مناسبی برای این حجم از دروغبافی جناحی و زیر سؤال بردن مدیریت کشور است؟ البته که ظریف خود خطاب به گاندوسازان گفته که کاندیدا نمیشود و دوست دارد گاندوسازان اجازه دهند کارش را تا پایان دولت انجام دهد.
ظریف؛ گاندو دروغ است
از همان روزهای پایانی سال 99 که خبر پخش سری دوم این سریال در ایام نوروز منتشر شد، معلوم بود که این اتفاق پر از حاشیه خواهد بود. در همان روزهای اول یعنی 5 فروردین، محمدجواد ظریف با انتشار یک ویدئو در اینستاگرام خود نوشت: «منو بشناس که من ایرانم.» بسیاری این نوشته را واکنش به سری دوم سریال گاندو برآورد کردند که از همان ابتدا شخص او و وزارت خارجه را زیر بار اتهامات متعددی برده بود. البته یک روز بعد هم دوباره وزیرخارجه کشورمان واکنشی غیرمستقیم به بخش دیگری از این سریال داشت که برجام را زیر سؤال برده و آن را عامل مشکلات کشور دانسته بود. او این بار در اینستاگرام خود نوشت: «برای مصالح همین ولی نعمتانمان که هر چه داریم از آنان و لطف خدا و دعای پاکان است، همچو مادری که دو نیم کردن فرزند دلبندش را برنتابید و او را به مدعی ناراست سپرد، دم از پاسخ به نارواها فروبستهایم.» اما صریحترین واکنش ظریف به این سریال در یک جلسه مجازی در شامگاه 11 فروردین بود که به صراحت گفت: «گاندو از اول تا آخر دروغ است.»
نگرانی دولتیها برای اعتماد ملی
بجز ظریف، مقامات دولتی و شخصیتهای دیگری هم در نوروز 1400 به این سریال واکنش نشان دادهاند. از جمله حسامالدین آشنا روز 6 فروردین نوشت: «ای کاش ضداطلاعاتی داشتیم که جرأت میکرد تحلیلی واقعبینانه از کارکرد امنیتی مجموعههای گاندو ارائه نماید. ای کاش آقای ظریف و وزیر اطلاعات حقایق را روشن کرده و قوه قضائیه هم عاقبت پرونده متهم جاسوسی در مذاکرات را اعلام میکرد. نباید کوتاهبینیهای مقطعی جای هنر راهبردی را بگیرد.» او در همین روز با اشاره به افتتاح طرح عظیم خط لوله گوره-جاسک توسط رئیس جمهوری نوشت: «هزار سریال بسازید و مسخره کنید، همه باد هوا میشود. ولی خط لولهای که صادرات نفت ایران را از تنگه هرمز و خلیج فارس بینیاز میکند برای این کشور باقى میماند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در توئیتی تند و تیز نوشت: «کارنامه کشور در رسانه رسمی در قالب خبر، گزارش، مصاحبه، فیلم مستند، سریالهای سریالی! چنین است: مسئولان چپاولگر اموال عمومی و جاسوس خارجی هستند!» او در ادامه این مطلب تأکید کرد: «آیا با این سطح از تبلیغات منفی در تدارک مشارکت حداکثری هستند؟» همچنین علی جنتی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در حساب توئیتری خود نوشت: «پیشنهاد میکنم صدا و سیما گاندو 3 را به افشای شیوههای نفوذ جاسوسان اسرائیلی در نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی کشور اختصاص دهد که مرکز مهم هستهای نطنز را منفجر کردند، هزاران سند بهکلی سری را سرقت کردند و در روز روشن شهید محسن فخریزاده را به شهادت رساندند و کمترین ردپایی از خود بهجای نگذاشتند.» علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در روز 10 فروردین در واکنش به ادعاهای مطرح شده در فصل دوم سریال گاندو در نشست خبری با خبرنگاران تأکید کرد: «آنچه از صدا و سیما پخش میشود باید متضمن افزایش اعتماد عمومی به ارکان و چهرههای شاخص نظام باشد. نباید حاوی تصاویری غیرمنصفانه از دستگاه دیپلماسی میشد.» محسن میرزایی وزیر آموزش و پرورش نیز دیگر چهرهای بود که در واکنش به سریال گاندو نوشت: «چگونه میتوان اعتماد ملی و امید به آینده را در نسل نو تقویت کرد وقتی که رسانه ملی چنین تصویری از اداره کنندگان کشور ارائه میدهد؟ در رسیدن به مقاصد کوتاه، به اهداف بلند آسیب نرسانیم.»
پروندهسازی یا واقعیت؟
اما طیف مخالفان دولت این سریال را مطابق با واقعیت توصیف کردند. از جمله مجتبی امینی، تهیهکننده این سریال در پیامی توئیتری در واکنش به اظهارات ربیعی نوشت: «جناب آقای ربیعی سریال گاندو دقیقاً برای حفظ امنیت کشور ایران ساخته شده تا هیچ کسی اجازه تجاوز به حریم کشور را به خود ندهد و کشور را به حراج نگذارد. در گاندو اگر همه واقعیت پروندهها را به تصویر میکشیدیم، بسیاری از آقایان حتی جرأت سربلند کردن هم نداشتند.» همینطور سیدمحمد حسینی، وزیر ارشاد در دولت احمدینژاد هم در حساب توئیتری خود نوشت: «سریال گاندو 2 تعدادی از جاسوسان دولت و تیم مذاکرهکننده را به تصویر کشیده که بلافاصله جیغ بنفش حامیان بلند شده است. خونسرد باشید، این هنوز از نتایج سحر است. بزودی سریال گاندو 3 نقش همدستان جاسوسان را آشکار خواهد کرد و در پایان دولت، دستگاه قضایی قاطعانه به سراغ شان خواهد رفت.» این نوشته با واکنشهای متعددی مواجه شد. عده زیادی پرسیده بودند که اگر چنین واقعیتی وجود دارد چرا دستگاه قضایی باید تا پایان دولت صبر کند؟ عباس عبدی نیز در واکنش به همین توئیت، نوشت: ««تلویزیون ندارم نمیدانم گاندو۱و۲ دقیقاً چیست. ولی میدانم که این توئیت دادرسی کشور را بیاعتبار میکند. چون در جامعه سالم اول دادرسی میکنند سپس از روی پرونده فیلم میسازند. اینجا اول فیلم میسازند بعد دادگاه باید مطابق آنحکم دهد! اگر دادگستری مستقل نباشد، جاسوسی آسیب رایجی میشود.»
بازارگرمی برای جاسوسسازی در تیم هستهای
اما حواشی این سریال به همین دست اظهارنظرها محدود نمیشد. بازارگرمی سازندگان این سریال برای قسمت 5 آن هم یکی از حواشی آن بود. جایی که اعلام شد این قسمت به بحث حضور جاسوسان در تیم مذاکره کننده هستهای خواهد پرداخت. ساعاتی قبل از شروع این قسمت، رسانهها و خبرگزاریهای مخالف دولت اعلام کردند این بخش از سریال به دلیل فشار دولت به صدا و سیما با تأخیر پخش خواهد شد و قرار است بخشهایی از آن سانسور شود. خبری که به سرعت در رسانهها و فضای مجازی چرخید اما کمی بعد مشخص شد هیچ فشاری از سوی دولت در کار نبوده و تیم سازنده اعلام کردند «این حذفیات جمعبندی عوامل سریال بوده.»
اکنون در شرایطی که از یکسو انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم را در پیش داریم و از سوی دیگر کشور درگیر دور جدید مسائل هستهای و سیاست خارجی و تأثیر آن بر مسائل داخلی است، جدیترین سؤال این است که منفعت ساخت چنین دست برنامههایی توسط صدا و سیما برای چه کسانی خواهد بود؟ مضافاً اینکه پیام این نوع برنامهها به مردم و همچنین فضای بینالملل چیست؟ و از همه مهمتر، اگر در حساسترین وزارتخانه دولت و در چنین سطح عالی این تعداد جاسوس و فرد غیرقابل اعتماد «نفوذ» کردهاند چرا تاکنون کسی کاری نکرده؟ مضاف بر اینکه نگرانی از نامزدی احتمالی محمدجواد ظریف برای 1400 آیا بهانه و توجیه مناسبی برای این حجم از دروغبافی جناحی و زیر سؤال بردن مدیریت کشور است؟ البته که ظریف خود خطاب به گاندوسازان گفته که کاندیدا نمیشود و دوست دارد گاندوسازان اجازه دهند کارش را تا پایان دولت انجام دهد.
چگونه «کلاب هاوس» به شبکه محبوب ایرانیان تبدیل شد
مینو مؤمنی
خبرنگار
کلاب هاوس، شبکه اجتماعی که بر پایه صوت است و حالا و در هفتههای اخیر به محلی برای گفت و گو بین جناحهای مختلف سیاسی در ایران تبدیل شده است. همین هفته پیش بود که با دعوت محمدجواد جهرمی، وزیر ارتباطات از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، او با حضور در یکی از رومهای کلابهاوس که در مورد همکاری چین و ایران بود، توانست در عرض چند ثانیه بیش از هزار کاربر به پروفایل خود اضافه کند و شرکتکنندگان در اتاق نیز از جناح چپ و راست در این اتاق از حدود ۱۰۰ نفر به نزدیک ۵ هزار نفر رسیدند. در نهایت نیز مقامات ارشد وزارت خارجه در پاسخ به سؤالات کاربران خارجی و داخلی از سند همکاری ایران و چین دفاع کردند. حضور مقامات ارشد در این شبکه اجتماعی تازه تأسیس تنها مختص ایران نیست و برخی از سیاستمداران کشورهای دیگر همچون نخستوزیر کره جنوبی نیز اواخر اسفند ماه به این شبکه پیوست.
حضور افراد مشهور دنیای تکنولوژی و سرگرمی از جمله ایلان ماسک، بنیانگذار شرکت تسلا موتورز، مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک، اپرا وینفری، مجری مشهور و… باعث شده که حالا این استارتاپ تازه نفس آنقدر در جهان مشهور شود که براساس ادعای روزنامه فایننشال تایمز، سرمایهگذاران خطرپذیر همین حالا کلاب هاوس را بیش از یک میلیارد دلار ارزشگذاری کردهاند.
کلاب هاوس از کجا آمد؟
هرازچند گاهی نام یک شبکه اجتماعی بر سر زبانها میافتد. یک روز فیسبوک، یک روز اینستاگرام، یک روز تیکتاک و حالا نوبتی هم که باشد نوبت یک شبکه اجتماعی به نام کلاب هاوس است که بدون اتکا به عکس و ویدئو و نوشته، توانسته به محبوبترین شبکه اجتماعی در دنیا و البته ایران تبدیل شود. کلاب هاوس در آوریل سال ۲۰۲۰ راهاندازی شد درست در زمانی که شیوع کرونا روز به روز افزایش مییافت و افراد بیشتری دورکار یا در قرنطینه قرار میگرفتند. این شبکه یک ماه بعد در ماه مه توانست ۱۰ میلیون دلار سرمایه اولیه و خرید ۲ میلیون دلاری سهام موجود از شرکت خطرپذیر اندریسن هورویتس محبوبیت قابل توجهی پیدا کند و براساس اطلاعاتی که در بخش ویکیپدیای این شبکه اجتماعی دیده میشود، از دسامبر سال ۲۰۲۰، این برنامه۶۰۰ هزار کاربر ثبت شده داشت که فقط با دعوتنامه برای کاربران سیستم عامل ios در دسترس بود. البته همچنان هم اپلیکیشن این شبکه اجتماعی در اختیار کاربران سیستم عامل ios قرار دارد و به گفته صاحبان این شبکه اجتماعی بزودی نسخه اندروید آن هم روانه بازار میشود. هرچند که همین حالا هم برخی کاربران اندروید با استفاده از نسخه غیر اصل امکان استفاده از کلاب هاوس را دارند. حضور افراد شاخص دنیای سیاست، تکنولوژی و سرگرمی توانست در عرض ۹ ماه کلاب هاوس را به یک یونیکورن یا همان تکشاخ تبدیل کند. در اوایل سال ۲۰۲۱، این اپ بیش از ۵ میلیون دانلود از اپل استور داشته و ارزش آن نزدیک به یک میلیارد دلار رسیده است. در حال حاضر تنها از طریق دعوتنامه افراد میتوانند عضو کلاب هاوس شوند، اتفاقی که پیش از این نیز درمورد شبکه اجتماعی ای مانند فیسبوک یا حتی جیمیل شاهد آن بودیم.
در این پلتفرم افراد میتوانند بهطور زنده با یکدیگر صحبت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. در این اپلیکیشن برخلاف سایر شبکههای اجتماعی تنها میتوانید از صوت برای برقراری ارتباط استفاده کنید. نکتهای که به باور برخی کارشناسان جنبه «اجتماعی» شبکههای اجتماعی را پررنگ کرده است.
در واقع چیزی که کلاب هاوس را از دیگر شبکههای اجتماعی متفاوت میکند، این است که بدون متن، عکس و ویدئو توانسته تنها از طریق صوت، میلیونها کاربر را شیفته خود کند. در این شبکه اتاقها یا Roomهای مختلفی با موضوعات گوناگونی وجود دارد که همه اتفاقها در آن زنده و همزمان از طریق گفتوگو بین افراد رخ میدهد. شما میتوانید خودتان یک اتاق مجازی ایجاد کنید یا به اتاق مجازیای که دیگران ساختهاند بپیوندید. البته همه افراد در یک اتاق با هم نمیتوانند شروع به صحبت کنند و هر اتاق یک یا چند مدیر برای مدیریت بحثها دارد. هنگام عضویت در این شبکه اجتماعی میتوانید موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب کنید تا این اپلیکیشن وقتی گروههایی در مورد این موضوع صحبت میکنند به شما خبر دهد.
ایرانیان عاشق گفتوگو
با اینکه نزدیک به یک سال از راهاندازی این شبکه اجتماعی میگذرد؛ اما تقریباً از اواسط بهمن ماه سال گذشته، استفاده از کلاب هاوس در بین کاربران داخل کشور داغ شد. هر روز در توئیتر یک نفر کاربر آیفون به دنبال دعوتنامه برای حضور در این شبکه اجتماعی بود. کار تا جایی پیش رفت که دعوتنامههای حضور در کلاب هاوس در پلتفرم آنلاین نیازمندی یعنی دیوار به قیمت بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرسید. آماری از حضور ایرانیان در کلاب هاوس موجود نیست اما در دو ماه گذشته فعالیت ایرانیان در آن بسیار داغ شده است. اکثر اتاقهای مجازی تشکیل شده جنبه سرگرمی دارند و حتی برخی از اتاقها با نام سکوت، ایجاد شدهاند تا کاربران را جذب فالوئر کنند. البته در این شبکه بحثهای تخصصی در مورد نحوه توسعه کسبوکار، وضعیت اکوسیستم استارتاپی ایران، دیجیتال مارکتینگ، انتخابات ۱۴۰۰ و … در اتاقها با حضور صدها نفر به گفتوگو گذاشته میشود.
با بالاگرفتن فعالیت ایرانیان در کلاب هاوس و تب دعوت در آن، پای سیاستمداران نیز به آن باز شد. شاید یکی از اولین دولتمردانی که به این شبکه وارد شد، محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات بود. او حالا نزدیک به ۱۴ هزار فالوئر در این شبکه دارد و در اکثر اتاقهای مربوط به حوزه ICT یا موضوعات غیر ICT حضور دارد. پیوستن جواد ظریف، وزیر امور خارجه با دعوت وزیر ارتباطات یکی از پر سروصداترین اتفاقهای کلابهاوس برای جامعه ایرانی بود. او اواسط هفته گذشته و بعد از بالا گرفتن انتقادها نسبت به همکاری ۲۵ ساله چین و ایران به این شبکه پیوست و در عرض چند ثانیه توانست هزاران فالوئر را به سمت خود جذب کند. حالا او تا لحظه نگارش این گزارش نزدیک ۱۴ هزار و ۴۰۰ فالوئر دارد.
محمدجواد ظریف در اتاقی با موضوع «ناگفتههای تفاهمنامه ایران و چین در گفتوگوی سخنگوی وزارت امور خارجه» شرکت کرد و به همراه دیگر معاونانش به دفاع از این قرارداد پرداخت. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی از دیگر تازهواردان کلابهاوس است.
کلاب هاوس و سایه فیلتر
یکی از مزایای کلاب هاوس در حال حاضر این است که بهخاطر تازه پا بودن آن در خیلی از کشورها که دولتهایشان برای استفاده از شبکه اجتماعی محدودیت در نظر میگیرند به راحتی در دسترس است. اما این اتفاق گویا همیشگی نخواهد بود چرا که استقبال بیش از حد کاربران از کلاب هاوس در برخی کشورها از جمله چین به مذاق سیاستمداران این کشور خوش نیامده است. کلاب هاوس نیز در مقطعی در چین با اینکه بسیاری از شبکههای اجتماعی معروف و محبوب مانند فیسبوک و توئیتر فیلتر بود در دسترس بود؛ اما در نهایت این شبکه تسلیم تیغ فیلترینگ در این کشور شد.
وبسایت خبری کوارتز گزارش داده که اعضای چینی کلابهاوس داشتند از «این فضا برای صحبت درباره موضوعاتی استفاده میکردند که معمولاً سانسور میشود... مانند دموکراسی»، رویهای که باعث شده بود کد دعوت به این اپلیکیشن بسیار ارزشمند شود. اما مقامات چینی نهایتاً در اوایل فوریه این اپلیکیشن را هم فیلتر کردند. سرنوشتی که بسیاری برای کلاب هاوس در ایران نیز پیشبینی میکنند.
در کنار سرگرمی جدیدی که کاربران ایرانی در کلاب هاوس با حضور در اتاقهای گفتوگو پیدا کردهاند، برخی کاربران ایرانی نگران شنود و ضبط مکالمات از طریق کلاب هاوس توسط برخی نهادها در کشور هستند. نگرانی ای که هفته گذشته یکی از حاضرین در گروهی به نام «سرشماری طرفداران پرسپولیس» در همین شبکه از وزیر ارتباطات به سؤال گذاشت. محمدجواد آذری جهرمی در پاسخ به این سؤال اعلام کرد که همواره صحبتهای مطرح شده در این شبکه در یک فضای عمومی و آشکار انجام میشود، پس هرکسی میتواند مکالمات آن را روی گوشی خودش ضبط کند. او در پاسخ به این سؤال که آیا نهادی این مکالمات را زیر نظر دارد یا برنامهای برای فیلتر این شبکه وجود دارد، گفت: «بعید میدانم برنامهای برای فیلتر این شبکه وجود داشته باشد و تا به حال من نشنیدهام و چنین چیزی مطرح نشده است، ولی در مورد ضبط آن هم باید بگویم هر کسی که در این کلاب است میتواند صحبتهای گروهها را ضبط کند، یعنی بحث آزاد و آشکاری است چون صحبتها در یک محیط عمومی اتفاق میافتد.» همچنین در اتاق گفتوگو در مورد قرارداد چین و ایران نیز یکی از کاربران در این گپ از جهرمی و ظریف خواستند تا مانع از فیلترینگ کلاب هاوس شوند. ظریف در پاسخ این خواسته گفت: «من و آذری جهرمی نه فیلتر میکنیم و نه موافق فیلتر هستیم.»
این اولین باری نیست که جهرمی در کلاب هاوس از فیلتر و فیلترینگ حرف میزند. اوایل فروردین ماه نیز او با حضور در یکی دیگر از اتاقهای گفتوگوی کلاب هاوس اعلام کرد که انسداد سایتها به سیاق گذشته منسوخ شده و دیگر با فیلتر و فیلترینگ نمیتوان جلوی شکاف بین نسلها را گرفت. او در این مورد گفت: «انسداد سایتها به سیاق گذشته دیگر منسوخ است، چه با رمزنگاریهای پیشرفته و چه با ابزارهای ماهوارهای که بزودی فراگیر میشود. این اعتقاد اکثر صاحبنظران است.» به باور او در این فضا راهکار مؤثر برای ایفای نقش، تکیه بر جوانهای خلاق و وارد شدن در رقابت با پلتفرمهای بینالمللی است. او اعلام کرد: «اگر موانع داخلی و تنگنظریها رفع شود، جوانهای توانمندی داریم.»
همچنین او در این اتاق گفتوگو اعلام کرد که نباید انتظار داشت مسئولیت تربیت فرزندان افراد در فضای مجازی تنها با حاکمیت باشد. جهرمی در این مورد توضیح داد: «آنهایی که فکر میکنند مسئولیت تربیت فرزندانشان در فضای مجازی تنها با حاکمیت است؛ یک نگاه به فرزندان مسئولان راست و چپ کنند. خیلیها توان تربیت فرزندان خودشان را هم نداشتند. آن وقت شما از آنها انتظار تربیت
جامعه را دارید؟»
در حال حاضر کلاب هاوس رو به ایرانیان باز است و آنطور که وزیر ارتباطات میگوید صحبتی از فیلتر آن نیست؛ اما تجربه نشان داده شبکههای اجتماعی که در ایران با استقبال عمومی روبهرو میشوند همیشه تیغ فیلترینگ را در زیر گوش خود احساس میکنند.
خبرنگار
کلاب هاوس، شبکه اجتماعی که بر پایه صوت است و حالا و در هفتههای اخیر به محلی برای گفت و گو بین جناحهای مختلف سیاسی در ایران تبدیل شده است. همین هفته پیش بود که با دعوت محمدجواد جهرمی، وزیر ارتباطات از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، او با حضور در یکی از رومهای کلابهاوس که در مورد همکاری چین و ایران بود، توانست در عرض چند ثانیه بیش از هزار کاربر به پروفایل خود اضافه کند و شرکتکنندگان در اتاق نیز از جناح چپ و راست در این اتاق از حدود ۱۰۰ نفر به نزدیک ۵ هزار نفر رسیدند. در نهایت نیز مقامات ارشد وزارت خارجه در پاسخ به سؤالات کاربران خارجی و داخلی از سند همکاری ایران و چین دفاع کردند. حضور مقامات ارشد در این شبکه اجتماعی تازه تأسیس تنها مختص ایران نیست و برخی از سیاستمداران کشورهای دیگر همچون نخستوزیر کره جنوبی نیز اواخر اسفند ماه به این شبکه پیوست.
حضور افراد مشهور دنیای تکنولوژی و سرگرمی از جمله ایلان ماسک، بنیانگذار شرکت تسلا موتورز، مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک، اپرا وینفری، مجری مشهور و… باعث شده که حالا این استارتاپ تازه نفس آنقدر در جهان مشهور شود که براساس ادعای روزنامه فایننشال تایمز، سرمایهگذاران خطرپذیر همین حالا کلاب هاوس را بیش از یک میلیارد دلار ارزشگذاری کردهاند.
کلاب هاوس از کجا آمد؟
هرازچند گاهی نام یک شبکه اجتماعی بر سر زبانها میافتد. یک روز فیسبوک، یک روز اینستاگرام، یک روز تیکتاک و حالا نوبتی هم که باشد نوبت یک شبکه اجتماعی به نام کلاب هاوس است که بدون اتکا به عکس و ویدئو و نوشته، توانسته به محبوبترین شبکه اجتماعی در دنیا و البته ایران تبدیل شود. کلاب هاوس در آوریل سال ۲۰۲۰ راهاندازی شد درست در زمانی که شیوع کرونا روز به روز افزایش مییافت و افراد بیشتری دورکار یا در قرنطینه قرار میگرفتند. این شبکه یک ماه بعد در ماه مه توانست ۱۰ میلیون دلار سرمایه اولیه و خرید ۲ میلیون دلاری سهام موجود از شرکت خطرپذیر اندریسن هورویتس محبوبیت قابل توجهی پیدا کند و براساس اطلاعاتی که در بخش ویکیپدیای این شبکه اجتماعی دیده میشود، از دسامبر سال ۲۰۲۰، این برنامه۶۰۰ هزار کاربر ثبت شده داشت که فقط با دعوتنامه برای کاربران سیستم عامل ios در دسترس بود. البته همچنان هم اپلیکیشن این شبکه اجتماعی در اختیار کاربران سیستم عامل ios قرار دارد و به گفته صاحبان این شبکه اجتماعی بزودی نسخه اندروید آن هم روانه بازار میشود. هرچند که همین حالا هم برخی کاربران اندروید با استفاده از نسخه غیر اصل امکان استفاده از کلاب هاوس را دارند. حضور افراد شاخص دنیای سیاست، تکنولوژی و سرگرمی توانست در عرض ۹ ماه کلاب هاوس را به یک یونیکورن یا همان تکشاخ تبدیل کند. در اوایل سال ۲۰۲۱، این اپ بیش از ۵ میلیون دانلود از اپل استور داشته و ارزش آن نزدیک به یک میلیارد دلار رسیده است. در حال حاضر تنها از طریق دعوتنامه افراد میتوانند عضو کلاب هاوس شوند، اتفاقی که پیش از این نیز درمورد شبکه اجتماعی ای مانند فیسبوک یا حتی جیمیل شاهد آن بودیم.
در این پلتفرم افراد میتوانند بهطور زنده با یکدیگر صحبت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. در این اپلیکیشن برخلاف سایر شبکههای اجتماعی تنها میتوانید از صوت برای برقراری ارتباط استفاده کنید. نکتهای که به باور برخی کارشناسان جنبه «اجتماعی» شبکههای اجتماعی را پررنگ کرده است.
در واقع چیزی که کلاب هاوس را از دیگر شبکههای اجتماعی متفاوت میکند، این است که بدون متن، عکس و ویدئو توانسته تنها از طریق صوت، میلیونها کاربر را شیفته خود کند. در این شبکه اتاقها یا Roomهای مختلفی با موضوعات گوناگونی وجود دارد که همه اتفاقها در آن زنده و همزمان از طریق گفتوگو بین افراد رخ میدهد. شما میتوانید خودتان یک اتاق مجازی ایجاد کنید یا به اتاق مجازیای که دیگران ساختهاند بپیوندید. البته همه افراد در یک اتاق با هم نمیتوانند شروع به صحبت کنند و هر اتاق یک یا چند مدیر برای مدیریت بحثها دارد. هنگام عضویت در این شبکه اجتماعی میتوانید موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب کنید تا این اپلیکیشن وقتی گروههایی در مورد این موضوع صحبت میکنند به شما خبر دهد.
ایرانیان عاشق گفتوگو
با اینکه نزدیک به یک سال از راهاندازی این شبکه اجتماعی میگذرد؛ اما تقریباً از اواسط بهمن ماه سال گذشته، استفاده از کلاب هاوس در بین کاربران داخل کشور داغ شد. هر روز در توئیتر یک نفر کاربر آیفون به دنبال دعوتنامه برای حضور در این شبکه اجتماعی بود. کار تا جایی پیش رفت که دعوتنامههای حضور در کلاب هاوس در پلتفرم آنلاین نیازمندی یعنی دیوار به قیمت بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرسید. آماری از حضور ایرانیان در کلاب هاوس موجود نیست اما در دو ماه گذشته فعالیت ایرانیان در آن بسیار داغ شده است. اکثر اتاقهای مجازی تشکیل شده جنبه سرگرمی دارند و حتی برخی از اتاقها با نام سکوت، ایجاد شدهاند تا کاربران را جذب فالوئر کنند. البته در این شبکه بحثهای تخصصی در مورد نحوه توسعه کسبوکار، وضعیت اکوسیستم استارتاپی ایران، دیجیتال مارکتینگ، انتخابات ۱۴۰۰ و … در اتاقها با حضور صدها نفر به گفتوگو گذاشته میشود.
با بالاگرفتن فعالیت ایرانیان در کلاب هاوس و تب دعوت در آن، پای سیاستمداران نیز به آن باز شد. شاید یکی از اولین دولتمردانی که به این شبکه وارد شد، محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات بود. او حالا نزدیک به ۱۴ هزار فالوئر در این شبکه دارد و در اکثر اتاقهای مربوط به حوزه ICT یا موضوعات غیر ICT حضور دارد. پیوستن جواد ظریف، وزیر امور خارجه با دعوت وزیر ارتباطات یکی از پر سروصداترین اتفاقهای کلابهاوس برای جامعه ایرانی بود. او اواسط هفته گذشته و بعد از بالا گرفتن انتقادها نسبت به همکاری ۲۵ ساله چین و ایران به این شبکه پیوست و در عرض چند ثانیه توانست هزاران فالوئر را به سمت خود جذب کند. حالا او تا لحظه نگارش این گزارش نزدیک ۱۴ هزار و ۴۰۰ فالوئر دارد.
محمدجواد ظریف در اتاقی با موضوع «ناگفتههای تفاهمنامه ایران و چین در گفتوگوی سخنگوی وزارت امور خارجه» شرکت کرد و به همراه دیگر معاونانش به دفاع از این قرارداد پرداخت. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی از دیگر تازهواردان کلابهاوس است.
کلاب هاوس و سایه فیلتر
یکی از مزایای کلاب هاوس در حال حاضر این است که بهخاطر تازه پا بودن آن در خیلی از کشورها که دولتهایشان برای استفاده از شبکه اجتماعی محدودیت در نظر میگیرند به راحتی در دسترس است. اما این اتفاق گویا همیشگی نخواهد بود چرا که استقبال بیش از حد کاربران از کلاب هاوس در برخی کشورها از جمله چین به مذاق سیاستمداران این کشور خوش نیامده است. کلاب هاوس نیز در مقطعی در چین با اینکه بسیاری از شبکههای اجتماعی معروف و محبوب مانند فیسبوک و توئیتر فیلتر بود در دسترس بود؛ اما در نهایت این شبکه تسلیم تیغ فیلترینگ در این کشور شد.
وبسایت خبری کوارتز گزارش داده که اعضای چینی کلابهاوس داشتند از «این فضا برای صحبت درباره موضوعاتی استفاده میکردند که معمولاً سانسور میشود... مانند دموکراسی»، رویهای که باعث شده بود کد دعوت به این اپلیکیشن بسیار ارزشمند شود. اما مقامات چینی نهایتاً در اوایل فوریه این اپلیکیشن را هم فیلتر کردند. سرنوشتی که بسیاری برای کلاب هاوس در ایران نیز پیشبینی میکنند.
در کنار سرگرمی جدیدی که کاربران ایرانی در کلاب هاوس با حضور در اتاقهای گفتوگو پیدا کردهاند، برخی کاربران ایرانی نگران شنود و ضبط مکالمات از طریق کلاب هاوس توسط برخی نهادها در کشور هستند. نگرانی ای که هفته گذشته یکی از حاضرین در گروهی به نام «سرشماری طرفداران پرسپولیس» در همین شبکه از وزیر ارتباطات به سؤال گذاشت. محمدجواد آذری جهرمی در پاسخ به این سؤال اعلام کرد که همواره صحبتهای مطرح شده در این شبکه در یک فضای عمومی و آشکار انجام میشود، پس هرکسی میتواند مکالمات آن را روی گوشی خودش ضبط کند. او در پاسخ به این سؤال که آیا نهادی این مکالمات را زیر نظر دارد یا برنامهای برای فیلتر این شبکه وجود دارد، گفت: «بعید میدانم برنامهای برای فیلتر این شبکه وجود داشته باشد و تا به حال من نشنیدهام و چنین چیزی مطرح نشده است، ولی در مورد ضبط آن هم باید بگویم هر کسی که در این کلاب است میتواند صحبتهای گروهها را ضبط کند، یعنی بحث آزاد و آشکاری است چون صحبتها در یک محیط عمومی اتفاق میافتد.» همچنین در اتاق گفتوگو در مورد قرارداد چین و ایران نیز یکی از کاربران در این گپ از جهرمی و ظریف خواستند تا مانع از فیلترینگ کلاب هاوس شوند. ظریف در پاسخ این خواسته گفت: «من و آذری جهرمی نه فیلتر میکنیم و نه موافق فیلتر هستیم.»
این اولین باری نیست که جهرمی در کلاب هاوس از فیلتر و فیلترینگ حرف میزند. اوایل فروردین ماه نیز او با حضور در یکی دیگر از اتاقهای گفتوگوی کلاب هاوس اعلام کرد که انسداد سایتها به سیاق گذشته منسوخ شده و دیگر با فیلتر و فیلترینگ نمیتوان جلوی شکاف بین نسلها را گرفت. او در این مورد گفت: «انسداد سایتها به سیاق گذشته دیگر منسوخ است، چه با رمزنگاریهای پیشرفته و چه با ابزارهای ماهوارهای که بزودی فراگیر میشود. این اعتقاد اکثر صاحبنظران است.» به باور او در این فضا راهکار مؤثر برای ایفای نقش، تکیه بر جوانهای خلاق و وارد شدن در رقابت با پلتفرمهای بینالمللی است. او اعلام کرد: «اگر موانع داخلی و تنگنظریها رفع شود، جوانهای توانمندی داریم.»
همچنین او در این اتاق گفتوگو اعلام کرد که نباید انتظار داشت مسئولیت تربیت فرزندان افراد در فضای مجازی تنها با حاکمیت باشد. جهرمی در این مورد توضیح داد: «آنهایی که فکر میکنند مسئولیت تربیت فرزندانشان در فضای مجازی تنها با حاکمیت است؛ یک نگاه به فرزندان مسئولان راست و چپ کنند. خیلیها توان تربیت فرزندان خودشان را هم نداشتند. آن وقت شما از آنها انتظار تربیت
جامعه را دارید؟»
در حال حاضر کلاب هاوس رو به ایرانیان باز است و آنطور که وزیر ارتباطات میگوید صحبتی از فیلتر آن نیست؛ اما تجربه نشان داده شبکههای اجتماعی که در ایران با استقبال عمومی روبهرو میشوند همیشه تیغ فیلترینگ را در زیر گوش خود احساس میکنند.
تلخ و شیرین نوروز 1400
گروه حوادث: هرچند همیشه آغاز سال نو برای مردم با شادی و جشن و سفر و آرزوی اتفاقات خوب همراه است اما وقوع حوادث تلخ و ناگوار نیز اجتنابناپذیر است. حوادث طبیعی و غیرطبیعی که البته در هر زمان و مکانی بنا به دلایل مختلف رخ میدهد و امسال نیز با شروع سال 1400 در گوشه و کنار کشور شاهد حوادث تلخ و شیرین زیادی بودیم.
اول فروردین
نخستین روز فروردین امسال با وقوع یک حادثه عجیب همراه بود. تک تیراندازان نوپو پلیس یک قاتل فراری را که شامگاه پنجشنبه 28 اسفند سال 99 در اقدامی هولناک 5 نفر را در یکی از خانههای شهرستان کنگان به قتل رسانده بود در عملیاتی پلیسی با شلیک گلوله کشتند. بر اساس اطلاعات قضایی پلیسی وی یک قاتل سریالی بوده که پس از خروج از کشور بهدلیل ارتکاب جرم سالها درزندان یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس دوران محکومیت خود را گذرانده و پس از بازگشت به کشور در اقدامی جنونآمیز مادر بزرگ، سه نفر از دختر عموها و مرد جوانی را به قتل رسانده و فرار کرده بود که روز اول فروردین از سوی پلیس کشته شد.
- سروان «اسماعیلالله وردی» از کارکنان انتظامی اصفهان که در روز 28 اسفند حین انتقال یک سارق به زندان در پمپ بنزین دچار سوختگی شدید شده بود در روز اول فروردین درگذشت. متهم که قصد فرار داشت هنگام سوختگیری خودرو ناگهان روی لباس سروانالله وردی بنزین ریخت و او را به آتش کشید تا فرار کند.
نخستین نوزادان سال 1400
دکتر انوش دهنادی مقدم، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی گیلان، با اعلام خبر تولد اولین نوزادان دختر در نخستین لحظات سال جدید در گیلان گفت: سه نوزاد در بیمارستان شهید بهشتی آستارا و سه نوزاد دیگر در مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س) و همچنین یک نوزاد در بیمارستان شهید انصاری رودسر متولد شد.
گفتنی است؛ دو نوزاد دختر حدود ۳۸ دقیقه پس از آغاز سال یعنی ساعت ۱:۴۵ظهر در مرکز آموزشی درمانی الزهرا و دیگری بیمارستان شهید بهشتی آستارا به دنیا آمدند.
نوزادان متولد شده در لحظات اولیه سال جدید در بیمارستانهای گیلان، چهار نوزاد دختر و سه نوزاد پسر بودند. همچنین در این روز پنج پسر و دو دختر نیز در بیمارستان کیش به دنیا آمدند. «الین» نیز اولین کودک سال ۱۴۰۰ در اراک بود که ۱۵ دقیقه بامداد نخستین روز فروردین در بیمارستان قدس اراک به دنیا آمد. هفت کودک پسر و دختر دیگر نیز سالروز تولدشان اولین روز بهاری در این بیمارستان بود.
نخستین قربانی تصادف در تهران
سرهنگ احسان مؤمنی، رئیس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ اولین قربانی تصادف رانندگی سال ۱۴۰۰ در تهران را جوانی ۲۲ ساله اعلام کرد که بهدلیل سرعت غیرمجاز روز اول فروردین جان خود را از دست داد. وی راننده یک دستگاه سواری سمند و در حال حرکت در بلوار پژوهش در منطقه ۲۲ شهرداری تهران بود که ناگهان از مسیر خود خارج شده و با ورود به محوطه فضای سبز و برخورد با درختان متوقف شد. علت این حادثه سرعت غیرمجاز وسیله نقلیه و ناتوانی راننده در کنترل خودرو اعلام شد.
2 فروردین
رئیس پلیس فتا استان مازندران از شناسایی و دستگیری افرادی خبرداد که با راهاندازی سایتهای شرطبندی و همچنین تبلیغ آن در کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی جوانان و نوجوانان را فریب میدادند. سرهنگ خورشاد گفت: در تحقیقات سایبری 470 کارت عابر بانکی که مورد استفاده متهمان بوده کشف شد. کارشناسان گردش مالی وجوه کلاهبرداری شده را دو هزار میلیارد تومان برآورد کردهاند و در این رابطه متهمان با تکمیل پرونده برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شدند.
- خبر تعرض یک نگهبان به دو دختر 7 و 8 ساله در یکی از روستاهای شهرستان گنبد کاووس انعکاس گستردهای در فضای مجازی داشت. این دو کودک که از ترس سگی ولگرد به اتاقک نگهبانی سد گلستان پناه برده بودند از سوی وی مورد سواستفاده قرار گرفتند. این حادثه باعث شد که خانواده این دو کودک و عدهای از مردم حاضر در محل به اتاقک نگهبانی حمله کنند و متهم را مورد ضرب و جرح قرار دهند اما با دخالت پلیس متهم دستگیر شد و بلافاصله پروندهای در این رابطه تشکیل و در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت. با شکایت خانوادهها توسط دادستان عمومی و انقلاب برای متهم پرونده تشکیل و قرار بازداشت موقت صادر شد. پزشکی قانونی موضوع تعرض به دو کودک را تایید نکرد.
3 فروردین
- پیکر بیجان کودکی که در ارتفاعات «ازغد» از توابع روستای حصار شهرستان طرقبه گم شده بود توسط نیروهای هلال احمر پیدا شد. وی به درون استخری در همان نزدیکی سقوط کرده بود.
- در ۲۵ کیلومتری محور خارین به سرجنگل سه خودرو تویوتا، پراید و پژو ۴۰۵ با یکدیگر برخورد کردند. در این تصادف 14 نفر جان خود را از دست دادند و 11 نفر مجروح شدند.
مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور در تشریح جزئیات این حادثه رانندگی گفت: ظهرسهشنبه سوم فروردین یک مورد حادثه تصادف به سامانه ۱۱۵ اورژانس اطلاع داده شد. این حادثه در ۲۵ کیلومتری محور خارین به سرجنگل رخ داده بود که طی آن سه خودرو تویوتا، پراید و پژو ۴۰۵ با یکدیگر برخورد کرده بودند.
با اعلام این حادثه پنج دستگاه آمبولانس به محل حادثه اعزام شد اما در این سانحه ۱۴ نفر جان خود را از دست دادند که هشت نفر از آنها کودک شامل دو دختر بچه و ۶ پسر سه تا ٨ ساله بودند.
خالدی افزود: دو مرد و چهار زن نیز در این حادثه جان باختند. این حادثه همچنین ١١ مصدوم نیز داشت که به بیمارستان خاتم الانبیا زاهدان منتقل شدند.
یکی از خودروهای حادثه دیده، خودروی قاچاق انسان بود. سرهنگ شیرانی رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا نیز در این باره گفت: سواری پژو با ۱۱ نفر تبعه غیر مجاز افغان در حین جابهجایی اتباع غیر مجاز بهصورت قاچاق دچار حادثه شد که هشت نفرشان جان باختند. ۶ قربانی دیگر این حادثه نیز سرنشین پراید بودند.
رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا علت تصادف را تجاوز به چپ راننده سواری پراید اعلام کرد.
4 فروردین
- حمله یک قلاده شغال به مردم در شهر بیستون باعث زخمی شدن یک دختر ۲۲ ساله و ۲ پسر جوان شد.
- جانشین رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری سارقانی خبر داد که اقدام به سرقت ۸۲۶ کارت هدیه ۵۰۰ هزار تومانی از بیمارستانی در تهران کرده بودند.
- علی صبوری؛ کمدین تلویزیون و سینما که در بیمارستان شهید رجایی با کادر درمان درگیر شده بود با شکایت کادر درمان و مسئولان بیمارستان بازداشت و با صدور قرار قانونی توسط مقام قضایی آزاد شد.
5 فروردین
- بر اثر حادثه ریزش سنگ در محور هراز روی خودروی پژو یک زن کشته و چهار نفر دیگر مصدوم شدند.
- در حادثه برخورد یک دستگاه اتوبوس با سواری دنا در جاده اسلام آباد غرب یک تن کشته و پنج تن نیز زخمی شدند.
- پلیس بینالملل یک مجرم فراری را که با تأسیس شرکت صوری در زمینه صدور ویزا و اخذ اقامت بیش از 80 میلیارد ریال کلاهبرداری کرده به کشور بازگرداند.
6 فروردین
- ریزش دیوار در پی وزش باد شدید در مشهد، جان یک کودک را گرفت و سه کودک و نوجوان دیگر را راهی بیمارستان کرد.
7 فروردین
- جسد یک جوان تهرانی که در منطقه گردشگری هفت آبشار تیرکن بابل غرق شده بود توسط مأموران آتشنشانی این شهرستان کشف و از آب خارج شد.
- رئیس مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی کاشان از فوت پسر بچهای ۶ ساله بر اثر برخورد با قطار خبرداد.
- راننده یک خودروی تاکسی که برای برداشتن وسیله از صندوق عقب خودرو، در بزرگراه شیخ فضلالله توقف کرده بود، بر اثر برخورد خودروی تیگو جان باخت.
8 فروردین
- شش نفر در ایلام به علت استفاده از وسایل گرمایشی غیر استاندارد و مسمومیت با گاز مونوکسید کربن در چادر مسافرتیشان جان خود را از دست دادند.
- فرمانده مرزبانی استان بوشهر از نجات جان سرنشینان شناور غرق شده در آبهای نیلگون خلیج فارس خبر داد.
سردار «ولیالله رضایی نژاد» در تشریح این خبر اظهار داشت: یک فروند شناور باری که از کشور امارات به مقصد بندر گناوه بارگیری کرده و در حال حرکت بود در فاصله 5مایلی از اسکله بندر گناوه به علت نامساعد بودن شرایط جوی و از کار افتادن موتور شناور دچار حادثه شد؛ به دلیل آب گرفتگی شناور همراه با بار غرق شد که با توجه به شرایط جوی و مواج بودن شدید دریا، ناوگروه شناوری پایگاه دریابانی گناوه با اعزام همزمان دو فروند شناور با تجهیزات کامل امداد و نجات و با تلاش و از خودگذشتگی غیورمردان عرصه دریابانی، 6 سرنشین لنج مذکور را نجات دادند.
فرمانده مرزبانی استان بوشهر تصریح کرد: با انجام کمکهای اولیه وضعیت خدمه شناور غرق شده مطلوب و برای مداوا به اسکله گناوه برگردانده شدند.
9 فروردین
- چهار هواپیماربای پرواز اهواز - بندرعباس به پیشنهاد ابراهیم حاتمیکیا و با موافقت رئیس قوه قضائیه به مناسبت میلاد امام زمان(عج) پس از ۲۰ سال، عفو و از زندان آزاد شدند.
10 فروردین
- رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری سارق حرفهای منزل و کشف عتیقه و فرشهای ۳۰۰ میلیارد ریالی خبر داد.
سرهنگ كارآگاه «قاسم دستخال» گفت : خانمی با مراجعه به کلانتری 107 فلسطین شکایت کرد که سارق یا سارقان با تخریب قفل های ساختمان اموالی از قبیل: لوازم خانگي، طلا، آنتيک و جواهر و اشياء عتيقه و تعدادي تخته فرش گرانبها در مجموع به ارزش 300 ميليارد ریال را از خانه اش سرقت کرده اند. که با تلاش پلیس بلافاصله دو سارق شناسایی و دستگیر شدند.
11 فروردین
- مدیر مرکز مدیریت حوادث وفوریتهای پزشکی بم از واژگونی خودرو افاغنه در جاده بم-ایرانشهر خبر داد و گفت: این حادثه منجر به فوت ۴ نفر و آسیب دیدن۱۰ نفر شد و حال ۵ نفر از مصدومان تا لحظه انتشار خبر نامساعد گزارش شده است.
12 فروردین
بر اثر برخورد قطار با یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ در نزدیکی روستای نورآباد شهرستان شازند، دو نفر از سرنشینان خودرو مصدوم شدند و راننده خودرو جان خود را از دست داد.
سرهنگ «عبدالرضا جودکی» فرمانده انتظامی شهرستان شازند در بیان جزئیات این خبر گفت: در نخستین دقایق بامداد پنجشنبه 12 فروردین گزارشی از تصادف قطار با یک دستگاه خودروی سواری در نزدیکی روستای نورآباد این شهرستان به مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ اعلام شد. خودروی پژو ۴۰۵ در حال عبور از تقاطع جاده نورآباد با ریل آهن بوده است که به علت بیتوجهی راننده خودرو، در مسیر یک قطار باربری قرار گرفته و با آن برخورد میکند.
این مقام انتظامی اضافه کرد: در این سانحه، راننده خودرو جان خود را از دست داد و دو سرنشین دیگر آن مصدوم شدند که در این خصوص پروندهای تشکیل شده است.
13 فروردین
- برخورد مینی بوس و پراید در جاده رشت - لاکان به مرگ راننده پراید و زخمی شدن ۸ سرنشین مینیبوس منجر شد.
شهرام مؤمنی رئیس سازمان آتشنشانی شهرداری رشت گفت: خودروی مینیبوس از شهر صنعتی بهسمت رشت و پراید نیز در مسیر روبهرو در حال حرکت بود که اطراف پیچ شادکام با یکدیگر برخورد کردند.
مؤمنی افزود: این حادثه در ساعت ۶:۲۸ صبح جمعه در جاده لاکان بعد از ریل راهآهن اتفاق افتاد که ۴ آتشنشان بههمراه یک دستگاه خودروی نجات به محل حادثه اعزام شدند.
وی با اشاره به اینکه شدت تصادف منجر به محبوس شدن راننده پراید و مرگ وی شد، گفت: نیروهای اورژانس 8 مصدوم را به مراکز درمانی انتقال دادند.
اول فروردین
نخستین روز فروردین امسال با وقوع یک حادثه عجیب همراه بود. تک تیراندازان نوپو پلیس یک قاتل فراری را که شامگاه پنجشنبه 28 اسفند سال 99 در اقدامی هولناک 5 نفر را در یکی از خانههای شهرستان کنگان به قتل رسانده بود در عملیاتی پلیسی با شلیک گلوله کشتند. بر اساس اطلاعات قضایی پلیسی وی یک قاتل سریالی بوده که پس از خروج از کشور بهدلیل ارتکاب جرم سالها درزندان یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس دوران محکومیت خود را گذرانده و پس از بازگشت به کشور در اقدامی جنونآمیز مادر بزرگ، سه نفر از دختر عموها و مرد جوانی را به قتل رسانده و فرار کرده بود که روز اول فروردین از سوی پلیس کشته شد.
- سروان «اسماعیلالله وردی» از کارکنان انتظامی اصفهان که در روز 28 اسفند حین انتقال یک سارق به زندان در پمپ بنزین دچار سوختگی شدید شده بود در روز اول فروردین درگذشت. متهم که قصد فرار داشت هنگام سوختگیری خودرو ناگهان روی لباس سروانالله وردی بنزین ریخت و او را به آتش کشید تا فرار کند.
نخستین نوزادان سال 1400
دکتر انوش دهنادی مقدم، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی گیلان، با اعلام خبر تولد اولین نوزادان دختر در نخستین لحظات سال جدید در گیلان گفت: سه نوزاد در بیمارستان شهید بهشتی آستارا و سه نوزاد دیگر در مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س) و همچنین یک نوزاد در بیمارستان شهید انصاری رودسر متولد شد.
گفتنی است؛ دو نوزاد دختر حدود ۳۸ دقیقه پس از آغاز سال یعنی ساعت ۱:۴۵ظهر در مرکز آموزشی درمانی الزهرا و دیگری بیمارستان شهید بهشتی آستارا به دنیا آمدند.
نوزادان متولد شده در لحظات اولیه سال جدید در بیمارستانهای گیلان، چهار نوزاد دختر و سه نوزاد پسر بودند. همچنین در این روز پنج پسر و دو دختر نیز در بیمارستان کیش به دنیا آمدند. «الین» نیز اولین کودک سال ۱۴۰۰ در اراک بود که ۱۵ دقیقه بامداد نخستین روز فروردین در بیمارستان قدس اراک به دنیا آمد. هفت کودک پسر و دختر دیگر نیز سالروز تولدشان اولین روز بهاری در این بیمارستان بود.
نخستین قربانی تصادف در تهران
سرهنگ احسان مؤمنی، رئیس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ اولین قربانی تصادف رانندگی سال ۱۴۰۰ در تهران را جوانی ۲۲ ساله اعلام کرد که بهدلیل سرعت غیرمجاز روز اول فروردین جان خود را از دست داد. وی راننده یک دستگاه سواری سمند و در حال حرکت در بلوار پژوهش در منطقه ۲۲ شهرداری تهران بود که ناگهان از مسیر خود خارج شده و با ورود به محوطه فضای سبز و برخورد با درختان متوقف شد. علت این حادثه سرعت غیرمجاز وسیله نقلیه و ناتوانی راننده در کنترل خودرو اعلام شد.
2 فروردین
رئیس پلیس فتا استان مازندران از شناسایی و دستگیری افرادی خبرداد که با راهاندازی سایتهای شرطبندی و همچنین تبلیغ آن در کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی جوانان و نوجوانان را فریب میدادند. سرهنگ خورشاد گفت: در تحقیقات سایبری 470 کارت عابر بانکی که مورد استفاده متهمان بوده کشف شد. کارشناسان گردش مالی وجوه کلاهبرداری شده را دو هزار میلیارد تومان برآورد کردهاند و در این رابطه متهمان با تکمیل پرونده برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شدند.
- خبر تعرض یک نگهبان به دو دختر 7 و 8 ساله در یکی از روستاهای شهرستان گنبد کاووس انعکاس گستردهای در فضای مجازی داشت. این دو کودک که از ترس سگی ولگرد به اتاقک نگهبانی سد گلستان پناه برده بودند از سوی وی مورد سواستفاده قرار گرفتند. این حادثه باعث شد که خانواده این دو کودک و عدهای از مردم حاضر در محل به اتاقک نگهبانی حمله کنند و متهم را مورد ضرب و جرح قرار دهند اما با دخالت پلیس متهم دستگیر شد و بلافاصله پروندهای در این رابطه تشکیل و در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت. با شکایت خانوادهها توسط دادستان عمومی و انقلاب برای متهم پرونده تشکیل و قرار بازداشت موقت صادر شد. پزشکی قانونی موضوع تعرض به دو کودک را تایید نکرد.
3 فروردین
- پیکر بیجان کودکی که در ارتفاعات «ازغد» از توابع روستای حصار شهرستان طرقبه گم شده بود توسط نیروهای هلال احمر پیدا شد. وی به درون استخری در همان نزدیکی سقوط کرده بود.
- در ۲۵ کیلومتری محور خارین به سرجنگل سه خودرو تویوتا، پراید و پژو ۴۰۵ با یکدیگر برخورد کردند. در این تصادف 14 نفر جان خود را از دست دادند و 11 نفر مجروح شدند.
مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور در تشریح جزئیات این حادثه رانندگی گفت: ظهرسهشنبه سوم فروردین یک مورد حادثه تصادف به سامانه ۱۱۵ اورژانس اطلاع داده شد. این حادثه در ۲۵ کیلومتری محور خارین به سرجنگل رخ داده بود که طی آن سه خودرو تویوتا، پراید و پژو ۴۰۵ با یکدیگر برخورد کرده بودند.
با اعلام این حادثه پنج دستگاه آمبولانس به محل حادثه اعزام شد اما در این سانحه ۱۴ نفر جان خود را از دست دادند که هشت نفر از آنها کودک شامل دو دختر بچه و ۶ پسر سه تا ٨ ساله بودند.
خالدی افزود: دو مرد و چهار زن نیز در این حادثه جان باختند. این حادثه همچنین ١١ مصدوم نیز داشت که به بیمارستان خاتم الانبیا زاهدان منتقل شدند.
یکی از خودروهای حادثه دیده، خودروی قاچاق انسان بود. سرهنگ شیرانی رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا نیز در این باره گفت: سواری پژو با ۱۱ نفر تبعه غیر مجاز افغان در حین جابهجایی اتباع غیر مجاز بهصورت قاچاق دچار حادثه شد که هشت نفرشان جان باختند. ۶ قربانی دیگر این حادثه نیز سرنشین پراید بودند.
رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا علت تصادف را تجاوز به چپ راننده سواری پراید اعلام کرد.
4 فروردین
- حمله یک قلاده شغال به مردم در شهر بیستون باعث زخمی شدن یک دختر ۲۲ ساله و ۲ پسر جوان شد.
- جانشین رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری سارقانی خبر داد که اقدام به سرقت ۸۲۶ کارت هدیه ۵۰۰ هزار تومانی از بیمارستانی در تهران کرده بودند.
- علی صبوری؛ کمدین تلویزیون و سینما که در بیمارستان شهید رجایی با کادر درمان درگیر شده بود با شکایت کادر درمان و مسئولان بیمارستان بازداشت و با صدور قرار قانونی توسط مقام قضایی آزاد شد.
5 فروردین
- بر اثر حادثه ریزش سنگ در محور هراز روی خودروی پژو یک زن کشته و چهار نفر دیگر مصدوم شدند.
- در حادثه برخورد یک دستگاه اتوبوس با سواری دنا در جاده اسلام آباد غرب یک تن کشته و پنج تن نیز زخمی شدند.
- پلیس بینالملل یک مجرم فراری را که با تأسیس شرکت صوری در زمینه صدور ویزا و اخذ اقامت بیش از 80 میلیارد ریال کلاهبرداری کرده به کشور بازگرداند.
6 فروردین
- ریزش دیوار در پی وزش باد شدید در مشهد، جان یک کودک را گرفت و سه کودک و نوجوان دیگر را راهی بیمارستان کرد.
7 فروردین
- جسد یک جوان تهرانی که در منطقه گردشگری هفت آبشار تیرکن بابل غرق شده بود توسط مأموران آتشنشانی این شهرستان کشف و از آب خارج شد.
- رئیس مرکز اورژانس دانشگاه علوم پزشکی کاشان از فوت پسر بچهای ۶ ساله بر اثر برخورد با قطار خبرداد.
- راننده یک خودروی تاکسی که برای برداشتن وسیله از صندوق عقب خودرو، در بزرگراه شیخ فضلالله توقف کرده بود، بر اثر برخورد خودروی تیگو جان باخت.
8 فروردین
- شش نفر در ایلام به علت استفاده از وسایل گرمایشی غیر استاندارد و مسمومیت با گاز مونوکسید کربن در چادر مسافرتیشان جان خود را از دست دادند.
- فرمانده مرزبانی استان بوشهر از نجات جان سرنشینان شناور غرق شده در آبهای نیلگون خلیج فارس خبر داد.
سردار «ولیالله رضایی نژاد» در تشریح این خبر اظهار داشت: یک فروند شناور باری که از کشور امارات به مقصد بندر گناوه بارگیری کرده و در حال حرکت بود در فاصله 5مایلی از اسکله بندر گناوه به علت نامساعد بودن شرایط جوی و از کار افتادن موتور شناور دچار حادثه شد؛ به دلیل آب گرفتگی شناور همراه با بار غرق شد که با توجه به شرایط جوی و مواج بودن شدید دریا، ناوگروه شناوری پایگاه دریابانی گناوه با اعزام همزمان دو فروند شناور با تجهیزات کامل امداد و نجات و با تلاش و از خودگذشتگی غیورمردان عرصه دریابانی، 6 سرنشین لنج مذکور را نجات دادند.
فرمانده مرزبانی استان بوشهر تصریح کرد: با انجام کمکهای اولیه وضعیت خدمه شناور غرق شده مطلوب و برای مداوا به اسکله گناوه برگردانده شدند.
9 فروردین
- چهار هواپیماربای پرواز اهواز - بندرعباس به پیشنهاد ابراهیم حاتمیکیا و با موافقت رئیس قوه قضائیه به مناسبت میلاد امام زمان(عج) پس از ۲۰ سال، عفو و از زندان آزاد شدند.
10 فروردین
- رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری سارق حرفهای منزل و کشف عتیقه و فرشهای ۳۰۰ میلیارد ریالی خبر داد.
سرهنگ كارآگاه «قاسم دستخال» گفت : خانمی با مراجعه به کلانتری 107 فلسطین شکایت کرد که سارق یا سارقان با تخریب قفل های ساختمان اموالی از قبیل: لوازم خانگي، طلا، آنتيک و جواهر و اشياء عتيقه و تعدادي تخته فرش گرانبها در مجموع به ارزش 300 ميليارد ریال را از خانه اش سرقت کرده اند. که با تلاش پلیس بلافاصله دو سارق شناسایی و دستگیر شدند.
11 فروردین
- مدیر مرکز مدیریت حوادث وفوریتهای پزشکی بم از واژگونی خودرو افاغنه در جاده بم-ایرانشهر خبر داد و گفت: این حادثه منجر به فوت ۴ نفر و آسیب دیدن۱۰ نفر شد و حال ۵ نفر از مصدومان تا لحظه انتشار خبر نامساعد گزارش شده است.
12 فروردین
بر اثر برخورد قطار با یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ در نزدیکی روستای نورآباد شهرستان شازند، دو نفر از سرنشینان خودرو مصدوم شدند و راننده خودرو جان خود را از دست داد.
سرهنگ «عبدالرضا جودکی» فرمانده انتظامی شهرستان شازند در بیان جزئیات این خبر گفت: در نخستین دقایق بامداد پنجشنبه 12 فروردین گزارشی از تصادف قطار با یک دستگاه خودروی سواری در نزدیکی روستای نورآباد این شهرستان به مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ اعلام شد. خودروی پژو ۴۰۵ در حال عبور از تقاطع جاده نورآباد با ریل آهن بوده است که به علت بیتوجهی راننده خودرو، در مسیر یک قطار باربری قرار گرفته و با آن برخورد میکند.
این مقام انتظامی اضافه کرد: در این سانحه، راننده خودرو جان خود را از دست داد و دو سرنشین دیگر آن مصدوم شدند که در این خصوص پروندهای تشکیل شده است.
13 فروردین
- برخورد مینی بوس و پراید در جاده رشت - لاکان به مرگ راننده پراید و زخمی شدن ۸ سرنشین مینیبوس منجر شد.
شهرام مؤمنی رئیس سازمان آتشنشانی شهرداری رشت گفت: خودروی مینیبوس از شهر صنعتی بهسمت رشت و پراید نیز در مسیر روبهرو در حال حرکت بود که اطراف پیچ شادکام با یکدیگر برخورد کردند.
مؤمنی افزود: این حادثه در ساعت ۶:۲۸ صبح جمعه در جاده لاکان بعد از ریل راهآهن اتفاق افتاد که ۴ آتشنشان بههمراه یک دستگاه خودروی نجات به محل حادثه اعزام شدند.
وی با اشاره به اینکه شدت تصادف منجر به محبوس شدن راننده پراید و مرگ وی شد، گفت: نیروهای اورژانس 8 مصدوم را به مراکز درمانی انتقال دادند.
«ایران» گزارش میدهد
پایان بحران مرغ بزودی
مرجان اسلامی فر
خبرنگار
«چند روز آینده بازار مرغ به شرایط عادی بازمیگردد و مردم دیگر برای خرید این کالای پروتئینی مشکلی نخواهند داشت.» محمد صادق مفتح قائم مقام وزیر صمت در امور بازرگانی با بیان این جمله ادامه داد: «مشکلات بازار مرغ بزودی حل خواهد شد و دلیل اصلی این که مرغ در بازار با نوسان قیمت و بعضاً کمبود روبهرو شده افزایش درخواستهای مردمی است؛ در عین حال تأکید شد که در مرغداریها مرغ وجود دارد و مردم نگران کمبود مرغ نباشند.»
از سال گذشته نوسان قیمت مرغ در بازار شروع شد به گونهای که هر هفته مردم شاهد قیمتهای جدید بودند؛ این روند به نوروز 1400 هم رسید اما با این تفاوت که کمبود هم به رشد قیمتها اضافه شد. در مناطقی که از قدیم مرکز عرضه مرغ بودند، حجم عرضه بشدت کاهش پیدا کرد و مغازه داران به سختی میتوانستند برای مغازههای خود مرغ بستهبندی پیدا کنند.
در سطح شهر مرغ با تأخیر میرسید و مغازهداران برای آنکه بتوانند تعداد محدودی مرغ خریداری کنند باید ساعتهای طولانی در میدان بهمن میماندند. در میدان بهمن که بعضاً مرغ مورد نیاز بازار تأمین میشود، صفهای طولانی وجود داشت و بیش از دو بسته مرغ به افرادی که در صف ایستاده بودند داده نمیشد. در این میدان قیمت هر بسته مرغ 20 هزار و 400 تومان در هر کیلو بود. اما به سرعت این مرغ به پایان میرسید و مردم مجبور بودند سراغ مرغ قطعهبندی یا مرغ کامل بستهبندی با قیمت گرانتر بروند.
سه ساعت برای خرید مرغ
گزارش میدانی ما حاکی از این است که در ایام نوروز (10 فروردین) در میدان بهمن میزان توزیع مرغ بشدت کاهش پیدا کرده بود و مغازهداران اظهار میکردند که مرغداران تمایلی به عرضه مرغ ندارند چرا که فروش مرغ با قیمت دولتی به ضرر و زیان آنها است.
بدینجهت خودروهای یخچالدار که از نقاط مختلف شهر آمده بودند، ساعتهای طولانی منتظر ماندند تا بتوانند مرغ خریداری کنند. با گذشت زمان حداقل سه ساعته به هر کدام آنها سهم اندکی میرسید تا بتوانند بخشی از نیازهای مردمی را پاسخ دهند. در این میان یکی از خیابانهای تهران که به مرکز فروش مرغ معروف است (خیابان دردشت) خبری از مرغ نبود و هر مغازهای هم که به صورت محدود مرغ میآورد، صفهای چند متری شکل میگرفت.
مرغ قطعهبندی به داد بازار رسید
شریفی یکی از فروشندگان مرغ در خیابان دردشت است که از وضعیت بازار گلایههای متعددی دارد. او میگوید: «از صبح ساعت 5 به میدان بهمن میرویم و اگر بتوانیم تا ساعت 10 صبح به مغازه برمیگردیم تا مرغ با نرخ دولتی را به فروش برسانیم.»
او ادامه داد: «مرغ با قیمت بالاتر در میدان بهمن و سایر مغازهها وجود دارد اما اگر بازرسین سازمان حمایت باخبر شوند آن مرغها را با قیمت 20 هزار و 400 تومان به مردم میفروشند؛ این در حالی است که مغازهداران برای پاسخ به درخواستهای مردم با قیمتهای بالاتر مرغ خریداری میکنند لذا نمیتوان از آنها انتظار داشت که با قیمت مصوب دولتی مرغ عرضه کنند.» شریفی گفت: «ما مرغ با قیمت غیردولتی نمیفروشیم و مرغ قطعهبندی شده هم به صورت محدود عرضه میشود چرا که قیمت بالای آن باعث میشود مشتری نداشته باشد؛ هر چند که اعتقاد دارم همین نوع مرغ باعث شده که بازار با التهاب جدیتری مواجه نشود.»
جهش قیمت مرغ قطعهبندی شده
یکی از مشکلاتی که در مرکز فروش مرغ وجود داشت، تفاوت قابل توجه قیمت مرغ قطعهبندی و البته مرغ بستهبندی کامل بین مغازهداران بود؛ مغازهدارانی که مرغ دولتی را قطعهبندی کرده بودند هر کیلو ران مرغ را 30 هزار تومان و هر کیلو سینه مرغ را 68 هزار تومان میفروختند. آنهایی که میگفتند مرغ آزاد خریداری کردند بنابراین هر کیلو سینه مرغ را 80 هزار تومان و هر کیلو ران مرغ را 55 هزار تومان میفروختند. در برخی از مغازهها هم مرغ کامل بستهبندی در هر کیلو 36 هزار و 500 تومان و در برخی از مغازهها تا 65 هزار تومان به فروش میرسید که البته این اعداد در شمال تهران بسیار بیشتر بود. یکی از مغازههای پروتئینی در خیابان نیاوران به اسم مرغ سبز هر کیلوی آن را 75 هزار تومان میفروخت و هر کیلو سینه مرغ هم در این مغازه پروتئینی 100 هزار تومان بود.
در خیلی از مغازهها هم هیچ خبری از مرغ نبود و تمام قفسهها خالی بود؛ اکثر آنها وعده فروش مرغ در روز 14 فروردین (امروز) را میدادند.
قیمتهای جدید مرغ
بخش اول گزارش زمانی تهیه شده که قیمت مرغ دولتی در هر کیلو 20 هزار و 400 تومان بود، روز 12 فروردین براساس اعلام قرارگاه ساماندهی مرغ کشور، قیمت مرغ دولتی هر کیلو به 24 هزار و 900 تومان رسید. همچنین قیمت مرغ منجمد در سردخانه کیلویی ۱۸ هزار و ۸۰۰ تومان، قیمت مرغ منجمد برای مصرفکننده کیلویی ۱۹ هزار و ۸۰۰ تومان، قیمت مرغ زنده در کشتارگاه کیلویی ۱۷ هزار و ۱۰۰ تومان و قیمت مرغ آماده طبخ در میدان بهمن تهران کیلویی ۲۳ هزار و ۳۰۰ تومان تعیین شد. قرارگاه ساماندهی مرغ کشور مصوب کرد که سازمان تعزیرات حکومتی با همکاری وزارت صمت، اتاق اصناف و سایر نهادهای مسئول بر رعایت دقیق این مصوبه نظارت و با هرگونه انحراف در این خصوص برخورد قانونی انجام شود.
مرغ ناموجود است
روز گذشته نیز برای بررسی وضعیت بازار به تعدادی از مرغ فروشیها سر زدیم، آنها درباره قیمت جدید گفتند که این قیمت هم نمیتواند کارساز باشد چرا که قیمت واقعی مرغ در هر کیلو حدود 30 هزار تومان است.
قیمت مرغ غیردولتی روز گذشته در بازار بین 39 هزار تومان تا 40 هزار تومان در هر کیلو بود که البته این مرغها با محدودیت (هر نفر دو مرغ کامل بستهبندی شده) عرضه میشد.
در فروشگاههای زنجیرهای هم شرایط ایدهآل نبود، در اکثر فروشگاهها مرغ به صورت محدود عرضه میشد اما قیمت آن بسیار بالا بود. هر بسته سینه مرغ حدود 900 گرمی 73 هزار تومان و هر بسته مغز ران 900 گرمی هم 56 هزار تومان بود. در این میان در فروش آنلاین اکثر خریداران با کلمه «ناموجود» یا جمله «تمام شد» روبهرو بودند.
براساس نیاز خرید کنید
یک منبع مطلع در وزارت صمت که خواست نامش عنوان نشود، گفت: «وضعیت عرضه مرغ در تهران نسبت به سایر استانها بهتر بود، در برخی از استانها به شدت با کمبود عرضه مرغ مواجه بودیم به گونهای که افراد برای خرید مرغ مجبور بودند قیمتی در حدود 70 هزار تومان در هر کیلو پرداخت کنند. البته در استانهای شمالی عرضه مرغ چالش جدی نداشت و در این مناطق بازار آرام بود ولی در شهرهای دیگر شاهد صفهای طولانی بودیم؛ بهطور قطع بخشی از تقاضاهای بازار کاذب است و نگرانی از کمبود مرغ باعث شده مردم بیش از نیاز خود برای خرید مرغ اقدام کنند.»
او ادامه داد: «اگر مردم براساس نیاز خود خرید کنند، بزودی بازار آرام خواهد شد و دیگر مرغ با قیمت دولتی به صورت سهمیهای عرضه نمیشود.»
احتکار خانگی به پایان میرسد
در این میان محمد علی کمالی سروستانی مدیرعامل اتحادیه مرغداران گوشتی گفت: «مرغداران گوشتی اعلام کرده بودند که قیمت دولتی 24 الی 25 هزار تومان برای هر کیلو مرغ عادلانه باشد، حال با اصلاح قیمتها به نظر میرسد که وضعیت تولید بهتر شود و مرغداران برای جوجهریزی مجدانهتر عمل کنند.»
او افزود: «بازار با کمبود مرغ مواجه نیست و بیشتر فشار روانی و شایعات مختلف است که باعث شده قیمتها در بازار سیر صعودی به خود بگیرد و همین امر سبب شده خانوارها نسبت به خرید احتکارگونه اقدام کنند. با قیمتهای جدید مشکلات بازار مرغ حل خواهد شد و دیگر شاهد احتکار خانگی نخواهیم بود. چرا که مردم به این اطمینان خواهند رسید که مرغ به اندازه کافی در بازار وجود دارد.»
او تأکید کرد: «زمانی میتوان بازار مرغ را ساماندهی کرد که قیمتها واقعی و بر اساس قیمت نهایی تولید باشد؛ تولیدکنندگان در شرایطی نیستند که با ضرر مرغ را به مراکز عرضه توزیع کنند.»
با چه تمهیداتی مرغ در دسترس قرار میگیرد؟
از سوی دیگر بر اساس تمهیدات جدیدی که اندیشیده شده قرار است از شمال کشور مرغ مورد نیاز تهران تأمین شود. دومین تمهید افزایش قیمت مرغ است که این امر میتواند برای مرغداران ایجاد انگیزه کند. سومین تمهید جلوگیری از فروش مرغ قطعهبندی است چرا که بخش قابل توجهی از مرغهای کامل بهخاطر قطعهبندی شدن دیگر در دسترس مردم قرار نمیگرفتند. نکته دیگری که باعث شده وعده آرامش بازار داده شود، افزایش نظارتها است. مسأله بعدی ایجاد قرارگاه ساماندهی مرغ کشور است که به صورت ویژه و برخط وضعیت بازار را رصد میکند.
فروش مرغ قطعهبندی ممنوع شد
در حالی که قیمت مرغ قطعهبندی شده در بازار سر به فلک کشیده و قیمتها باورنکردنی شده است، اتاق اصناف در اطلاعیهای (براساس مصوبه قرارگاه ساماندهی مرغ کشور) اعلام کرد که تا اطلاع ثانوی عرضه هرگونه مرغ قطعهبندی و حتی مرغهای طعم دار شده در سطح اصناف بویژه در استان تهران ممنوع است. در این راستا صرفاً واحدهای صنعتی منتخب، مجاز به بستهبندی مرغ قطعه بندی شده بوده و بازرسان سازمان حمایت از مصرفکنندگان، واحدهای بسته بندی بزرگ را بهطور مستمر پایش و حجم تولید آن را بهطور پیوسته رصد خواهند کرد تا از سقف مصوب قرارگاه استانی تجاوز نکند. در این خصوص برخورد با متخلفان این مصوبه از امروز (14 فروردین) بشدت بهعمل خواهد آمد و نظارت و بازرسی توسط نمایندگان سازمان تعزیرات حکومتی، بازرسان سازمان حمایت از مصرفکنندگان و اتاقهای اصناف و سایر نهادهای مسئول برای اجرای دقیق دستورالعمل ابلاغی در دستور کار قرار گرفته است.
خبرنگار
«چند روز آینده بازار مرغ به شرایط عادی بازمیگردد و مردم دیگر برای خرید این کالای پروتئینی مشکلی نخواهند داشت.» محمد صادق مفتح قائم مقام وزیر صمت در امور بازرگانی با بیان این جمله ادامه داد: «مشکلات بازار مرغ بزودی حل خواهد شد و دلیل اصلی این که مرغ در بازار با نوسان قیمت و بعضاً کمبود روبهرو شده افزایش درخواستهای مردمی است؛ در عین حال تأکید شد که در مرغداریها مرغ وجود دارد و مردم نگران کمبود مرغ نباشند.»
از سال گذشته نوسان قیمت مرغ در بازار شروع شد به گونهای که هر هفته مردم شاهد قیمتهای جدید بودند؛ این روند به نوروز 1400 هم رسید اما با این تفاوت که کمبود هم به رشد قیمتها اضافه شد. در مناطقی که از قدیم مرکز عرضه مرغ بودند، حجم عرضه بشدت کاهش پیدا کرد و مغازه داران به سختی میتوانستند برای مغازههای خود مرغ بستهبندی پیدا کنند.
در سطح شهر مرغ با تأخیر میرسید و مغازهداران برای آنکه بتوانند تعداد محدودی مرغ خریداری کنند باید ساعتهای طولانی در میدان بهمن میماندند. در میدان بهمن که بعضاً مرغ مورد نیاز بازار تأمین میشود، صفهای طولانی وجود داشت و بیش از دو بسته مرغ به افرادی که در صف ایستاده بودند داده نمیشد. در این میدان قیمت هر بسته مرغ 20 هزار و 400 تومان در هر کیلو بود. اما به سرعت این مرغ به پایان میرسید و مردم مجبور بودند سراغ مرغ قطعهبندی یا مرغ کامل بستهبندی با قیمت گرانتر بروند.
سه ساعت برای خرید مرغ
گزارش میدانی ما حاکی از این است که در ایام نوروز (10 فروردین) در میدان بهمن میزان توزیع مرغ بشدت کاهش پیدا کرده بود و مغازهداران اظهار میکردند که مرغداران تمایلی به عرضه مرغ ندارند چرا که فروش مرغ با قیمت دولتی به ضرر و زیان آنها است.
بدینجهت خودروهای یخچالدار که از نقاط مختلف شهر آمده بودند، ساعتهای طولانی منتظر ماندند تا بتوانند مرغ خریداری کنند. با گذشت زمان حداقل سه ساعته به هر کدام آنها سهم اندکی میرسید تا بتوانند بخشی از نیازهای مردمی را پاسخ دهند. در این میان یکی از خیابانهای تهران که به مرکز فروش مرغ معروف است (خیابان دردشت) خبری از مرغ نبود و هر مغازهای هم که به صورت محدود مرغ میآورد، صفهای چند متری شکل میگرفت.
مرغ قطعهبندی به داد بازار رسید
شریفی یکی از فروشندگان مرغ در خیابان دردشت است که از وضعیت بازار گلایههای متعددی دارد. او میگوید: «از صبح ساعت 5 به میدان بهمن میرویم و اگر بتوانیم تا ساعت 10 صبح به مغازه برمیگردیم تا مرغ با نرخ دولتی را به فروش برسانیم.»
او ادامه داد: «مرغ با قیمت بالاتر در میدان بهمن و سایر مغازهها وجود دارد اما اگر بازرسین سازمان حمایت باخبر شوند آن مرغها را با قیمت 20 هزار و 400 تومان به مردم میفروشند؛ این در حالی است که مغازهداران برای پاسخ به درخواستهای مردم با قیمتهای بالاتر مرغ خریداری میکنند لذا نمیتوان از آنها انتظار داشت که با قیمت مصوب دولتی مرغ عرضه کنند.» شریفی گفت: «ما مرغ با قیمت غیردولتی نمیفروشیم و مرغ قطعهبندی شده هم به صورت محدود عرضه میشود چرا که قیمت بالای آن باعث میشود مشتری نداشته باشد؛ هر چند که اعتقاد دارم همین نوع مرغ باعث شده که بازار با التهاب جدیتری مواجه نشود.»
جهش قیمت مرغ قطعهبندی شده
یکی از مشکلاتی که در مرکز فروش مرغ وجود داشت، تفاوت قابل توجه قیمت مرغ قطعهبندی و البته مرغ بستهبندی کامل بین مغازهداران بود؛ مغازهدارانی که مرغ دولتی را قطعهبندی کرده بودند هر کیلو ران مرغ را 30 هزار تومان و هر کیلو سینه مرغ را 68 هزار تومان میفروختند. آنهایی که میگفتند مرغ آزاد خریداری کردند بنابراین هر کیلو سینه مرغ را 80 هزار تومان و هر کیلو ران مرغ را 55 هزار تومان میفروختند. در برخی از مغازهها هم مرغ کامل بستهبندی در هر کیلو 36 هزار و 500 تومان و در برخی از مغازهها تا 65 هزار تومان به فروش میرسید که البته این اعداد در شمال تهران بسیار بیشتر بود. یکی از مغازههای پروتئینی در خیابان نیاوران به اسم مرغ سبز هر کیلوی آن را 75 هزار تومان میفروخت و هر کیلو سینه مرغ هم در این مغازه پروتئینی 100 هزار تومان بود.
در خیلی از مغازهها هم هیچ خبری از مرغ نبود و تمام قفسهها خالی بود؛ اکثر آنها وعده فروش مرغ در روز 14 فروردین (امروز) را میدادند.
قیمتهای جدید مرغ
بخش اول گزارش زمانی تهیه شده که قیمت مرغ دولتی در هر کیلو 20 هزار و 400 تومان بود، روز 12 فروردین براساس اعلام قرارگاه ساماندهی مرغ کشور، قیمت مرغ دولتی هر کیلو به 24 هزار و 900 تومان رسید. همچنین قیمت مرغ منجمد در سردخانه کیلویی ۱۸ هزار و ۸۰۰ تومان، قیمت مرغ منجمد برای مصرفکننده کیلویی ۱۹ هزار و ۸۰۰ تومان، قیمت مرغ زنده در کشتارگاه کیلویی ۱۷ هزار و ۱۰۰ تومان و قیمت مرغ آماده طبخ در میدان بهمن تهران کیلویی ۲۳ هزار و ۳۰۰ تومان تعیین شد. قرارگاه ساماندهی مرغ کشور مصوب کرد که سازمان تعزیرات حکومتی با همکاری وزارت صمت، اتاق اصناف و سایر نهادهای مسئول بر رعایت دقیق این مصوبه نظارت و با هرگونه انحراف در این خصوص برخورد قانونی انجام شود.
مرغ ناموجود است
روز گذشته نیز برای بررسی وضعیت بازار به تعدادی از مرغ فروشیها سر زدیم، آنها درباره قیمت جدید گفتند که این قیمت هم نمیتواند کارساز باشد چرا که قیمت واقعی مرغ در هر کیلو حدود 30 هزار تومان است.
قیمت مرغ غیردولتی روز گذشته در بازار بین 39 هزار تومان تا 40 هزار تومان در هر کیلو بود که البته این مرغها با محدودیت (هر نفر دو مرغ کامل بستهبندی شده) عرضه میشد.
در فروشگاههای زنجیرهای هم شرایط ایدهآل نبود، در اکثر فروشگاهها مرغ به صورت محدود عرضه میشد اما قیمت آن بسیار بالا بود. هر بسته سینه مرغ حدود 900 گرمی 73 هزار تومان و هر بسته مغز ران 900 گرمی هم 56 هزار تومان بود. در این میان در فروش آنلاین اکثر خریداران با کلمه «ناموجود» یا جمله «تمام شد» روبهرو بودند.
براساس نیاز خرید کنید
یک منبع مطلع در وزارت صمت که خواست نامش عنوان نشود، گفت: «وضعیت عرضه مرغ در تهران نسبت به سایر استانها بهتر بود، در برخی از استانها به شدت با کمبود عرضه مرغ مواجه بودیم به گونهای که افراد برای خرید مرغ مجبور بودند قیمتی در حدود 70 هزار تومان در هر کیلو پرداخت کنند. البته در استانهای شمالی عرضه مرغ چالش جدی نداشت و در این مناطق بازار آرام بود ولی در شهرهای دیگر شاهد صفهای طولانی بودیم؛ بهطور قطع بخشی از تقاضاهای بازار کاذب است و نگرانی از کمبود مرغ باعث شده مردم بیش از نیاز خود برای خرید مرغ اقدام کنند.»
او ادامه داد: «اگر مردم براساس نیاز خود خرید کنند، بزودی بازار آرام خواهد شد و دیگر مرغ با قیمت دولتی به صورت سهمیهای عرضه نمیشود.»
احتکار خانگی به پایان میرسد
در این میان محمد علی کمالی سروستانی مدیرعامل اتحادیه مرغداران گوشتی گفت: «مرغداران گوشتی اعلام کرده بودند که قیمت دولتی 24 الی 25 هزار تومان برای هر کیلو مرغ عادلانه باشد، حال با اصلاح قیمتها به نظر میرسد که وضعیت تولید بهتر شود و مرغداران برای جوجهریزی مجدانهتر عمل کنند.»
او افزود: «بازار با کمبود مرغ مواجه نیست و بیشتر فشار روانی و شایعات مختلف است که باعث شده قیمتها در بازار سیر صعودی به خود بگیرد و همین امر سبب شده خانوارها نسبت به خرید احتکارگونه اقدام کنند. با قیمتهای جدید مشکلات بازار مرغ حل خواهد شد و دیگر شاهد احتکار خانگی نخواهیم بود. چرا که مردم به این اطمینان خواهند رسید که مرغ به اندازه کافی در بازار وجود دارد.»
او تأکید کرد: «زمانی میتوان بازار مرغ را ساماندهی کرد که قیمتها واقعی و بر اساس قیمت نهایی تولید باشد؛ تولیدکنندگان در شرایطی نیستند که با ضرر مرغ را به مراکز عرضه توزیع کنند.»
با چه تمهیداتی مرغ در دسترس قرار میگیرد؟
از سوی دیگر بر اساس تمهیدات جدیدی که اندیشیده شده قرار است از شمال کشور مرغ مورد نیاز تهران تأمین شود. دومین تمهید افزایش قیمت مرغ است که این امر میتواند برای مرغداران ایجاد انگیزه کند. سومین تمهید جلوگیری از فروش مرغ قطعهبندی است چرا که بخش قابل توجهی از مرغهای کامل بهخاطر قطعهبندی شدن دیگر در دسترس مردم قرار نمیگرفتند. نکته دیگری که باعث شده وعده آرامش بازار داده شود، افزایش نظارتها است. مسأله بعدی ایجاد قرارگاه ساماندهی مرغ کشور است که به صورت ویژه و برخط وضعیت بازار را رصد میکند.
فروش مرغ قطعهبندی ممنوع شد
در حالی که قیمت مرغ قطعهبندی شده در بازار سر به فلک کشیده و قیمتها باورنکردنی شده است، اتاق اصناف در اطلاعیهای (براساس مصوبه قرارگاه ساماندهی مرغ کشور) اعلام کرد که تا اطلاع ثانوی عرضه هرگونه مرغ قطعهبندی و حتی مرغهای طعم دار شده در سطح اصناف بویژه در استان تهران ممنوع است. در این راستا صرفاً واحدهای صنعتی منتخب، مجاز به بستهبندی مرغ قطعه بندی شده بوده و بازرسان سازمان حمایت از مصرفکنندگان، واحدهای بسته بندی بزرگ را بهطور مستمر پایش و حجم تولید آن را بهطور پیوسته رصد خواهند کرد تا از سقف مصوب قرارگاه استانی تجاوز نکند. در این خصوص برخورد با متخلفان این مصوبه از امروز (14 فروردین) بشدت بهعمل خواهد آمد و نظارت و بازرسی توسط نمایندگان سازمان تعزیرات حکومتی، بازرسان سازمان حمایت از مصرفکنندگان و اتاقهای اصناف و سایر نهادهای مسئول برای اجرای دقیق دستورالعمل ابلاغی در دستور کار قرار گرفته است.
کرونا چقدر ما را صبورتر کرده است؟
زندگی روی ریتم آرام
مریم طالشی
گزارش نویس
«کرونا بدو بدویمان را کمتر کرد. به ما فهماند زندگی را آنقدرها جدی نگیریم. به خودمان فرصت بیشتری بدهیم و آرامتر باشیم.»
اینها حرفهای کسی است که صابون کرونا به تنش خورده و حالا به گفته خودش نگاهش به زندگی تغییر کرده است. مرد جوان ادامه میدهد: «من همیشه در حال بدو بدو بودم. برای هرکاری عجله داشتم و همهاش هم فکر میکردم وقت کم میآورم. میگفتم 24 ساعت شبانهروز برایم کم است. بهخاطر کارم همیشه درگیر بودم و بیشتر وقتها از خوابم میزدم. همیشه خسته بودم و با این حال از خودم راضی نمیشدم و فکر میکردم از برنامههایم عقب هستم. برای 20 سال آیندهام برنامهریزی کرده بودم. وقتی به کرونا مبتلا شدم انگار ناگهان پردهای از جلوی چشمم کنار رفت. اولش خیلی اهمیت ندادم و گفتم دو روزه خوب میشوم اما وقتی رفته رفته حالم بدتر شد و احساس ناتوانی کردم فهمیدم که شوخیبردار نیست. توان این را نداشتم که دو قدم راه بروم چه برسد به اینکه آن همه کار را انجام دهم. فکر مرگ هم توی سرم میچرخید و اینکه اگر بمیرم چقدر باختهام چون به خودم سخت گرفتهام و فشار زیادی را بهخاطر کار تحمل کردهام و هیچ برنامه لذت بخشی در زندگیام نداشتهام. آن روزها خیلی به این چیزها فکر میکردم و تصمیم گرفتم اگر خوب شوم سبک زندگیام را عوض کنم. واقعاً هم این کار را کردم. فکر کردم درآمد نسبتاً خوبی دارم و دلیلی ندارد برای بیشتر از آن، اینقدر به خودم فشار بیاورم. از سرعتم کم کردم و رفته رفته دیدم آدم صبورتری شدهام و آرامش بیشتری دارم.»
لیدا که فعال اجتماعی است هم از تغییراتی میگوید که بهخاطر کرونا در رفتارش ایجاد شده است: «من فکر میکنم این بیماری همانطور که سبک زندگی ما را عوض کرد، در سبک رفتاری ما هم تغییر ایجاد کرده است. اوایل میگفتیم این بیماری بزودی تمام میشود و یک جوری در حالت انتظار بودیم اما مدتی که گذشت متوجه شدیم که این بیماری با ما هست و باید خودمان را با آن تطبیق دهیم. اگر برنامههایی برای خودمان میچیدیم همهاش به تعویق میافتاد و سعی میکردیم خودمان را منعطف کنیم. این منعطف شدن به معنای صبوری کردن بود. آن انکاری که اوایل وجود داشت و مثلاً میگفتیم نه مگر میشود اینجوری زندگی کرد، جای خودش را به صبر داد. آدمها در این جور مواقع سعی میکنند خودشان را با شرایط وفق دهند و به اصطلاح با آن کنار بیایند و صبورتر شوند. وقتی آدم چیزی را میپذیرد طبق همان هم برنامهریزی میکند. همه ما درگیر سرعت زندگی مدرن بودیم و این بهخاطر کارهایی بود که باید روزانه انجام میدادیم اما بهخاطر کرونا خیلی از این کارها حذف شد مثلاً خیلی از کسانی که دورکار شدند، قبلاً وقت زیادی را در ترافیک میگذراندند. به این ترتیب خیلی کارها حذف شد و مردم فرصت پیدا کردند کارهایشان را آرامتر و با طمأنینهتر انجام دهند. حتی در کارهای خانه هم این مسأله خودش را نشان میدهد. همینطور آدمها برای خودشان فعالیتهای جدید ایجاد کردند مثل اینکه کتاب بخوانند و کارهایی را با حوصله انجام دهند. میتوانم بگویم کرونا ما را علاوه بر صبورتر، باگذشتتر هم کرده است. اینکه میبینیم ویروسی میتواند دوهفتهای کار آدم را تمام کند باعث میشود نسبت به هم گذشت و مهربانی بیشتری داشته باشیم.»
زندگی در دوران کرونا به ما فهماند که هیچ چیز قابل پیشبینی نیست. مثلاً اگر قبلاً کل سال را کار میکردیم به امید اینکه یک هفته سفر دلخواه خودمان را داشته باشیم، الان میبینیم که برای همان سفر کوتاه هم باید صبر کنیم و این صبر معلوم نیست تا کی ادامه داشته باشد.
مرجان از جمله آدمهایی است که عجول بودن را از صفات خودش میداند اما حالا به نظر خودش دیگر مثل قبل نیست و رفته رفته دارد آرامتر میشود.«من اصلاً صبر نداشتم، برای هیچ کاری. یعنی اگر به من میگفتند تا فردا منتظر بمان که فلان کار را بکنیم آنقدر روی اعصابم میرفت که نمیتوانستم تا فردا صبر کنم. زندگی برایم بیشتر شبیه مسابقه شده بود؛ مسابقه با خودم. حتی در کارهای معمول روزانهام هم این عجله دیده میشد. مثلاً وقتی میخواستم غذا درست کنم سراغ غذایی میرفتم که زود آماده شود و کارهای خانه را هم با همین سرعت انجام میدادم چون حوصله نداشتم خیلی روی این کارها وقت بگذارم. کتاب بیشتر از 150 ورق نمیتوانستم دست بگیرم چون عجله داشتم زودتر تمام شود. خلاصه اینکه زندگی را زیادی سخت گرفته بودم. من از جمله افرادی هستم که از اول کرونا دورکار شدم چون کارم جوری است که نیازی به حضور فیزیکیام نبود. این قضیه خیلی به مذاقم خوش نیامد چون به آن شکل زندگی عادت کرده بودم. عادت داشتم هر روز ساعت 6 بیدار شوم و بدو بدو کارهایم را انجام دهم تا راه بیفتم و از کرج به تهران و محل کارم برسم. با این همه همیشه هم وقت کم میآوردم و کسرکار میخوردم. آدم حتی به شرایط بد هم عادت و فکر میکند به آن خو گرفته است. من هم خیال میکردم این مدل زندگی بهتر و سرزندهتر است. توی خانه کلافه شده بودم و نمیدانستم با وقت اضافهام چه کار کنم. کم کم دیدم دارم عوض میشوم. حتی وقتی غذا درست میکنم وقت بیشتری میگذارم و از آشپزی لذت میبرم. همینطور اوقاتی از روز را به کارهایی اختصاص میدهم که قبلاً انجام نمیدادم. حتی نیم ساعت نیم ساعت با مادرم تلفنی صحبت میکنم و این قبلاً سابقه نداشت. در کل حالا میبینم که فرق کردهام و میتوانم بگویم صبر و حوصلهام بیشتر شده. نمیدانم اگر کرونا تمام شود دوباره به سبک و سیاق قبل برمیگردم یا نه؟»
کرونا یک توقف در جریان عادی زندگی بود و باعث شد جلوی آن شتاب معمول گرفته شود. این را محمد میگوید و ادامه میدهد:«درست است که طولانی شدن این دوره ما را کلافه کرده اما اگر از دور به ماجرا نگاه کنیم متوجه میشویم که این توقف لازم بود تا بنشینیم و به یک چیزهایی فکر کنیم. در واقع ما داشتیم یک نفس مسیر زندگی را میدویدیم، اما دوران کرونا به ما فهماند که آرام بگیریم و به خودمان و روابطمان فکر کنیم. حتی هرکدام از ما در این دوره انتظار مصیبت را میکشیدیم بنابراین باید از نظر روحی و روانی خودمان را برای هر اتفاق تلخ و ناگواری آماده میکردیم. در واقع آدمهای بردبارتر و قویتری شدیم. با مسائل و مشکلاتی روبهرو شدیم که تا قبل با آنها مواجه نبودیم. قبلاً اگر میآمدند و به ما میگفتند قرار است با این اتفاقات مواجه شویم شاید فکر میکردیم از تحملمان خارج است اما حالا خیلی اتفاقات رخ داده و ما در مواجهه با مسائلی قرار گرفتهایم که گاهی خودمان هم تعجب میکنیم چطور دوام آوردهایم. این یعنی ما تغییر کردهایم.»
گذشتگانمان همیشه ما را دعوت به صبر کردهاند. در باب صبر ضربالمثلهایی هم داریم و مهمترینش هم همان «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی». حالا ما انتظار میکشیم و صبر پیشه میکنیم تا از این روزهایی که طعمش را هیچ جوره دوست نداریم، بهروزهای بهتری برسیم که آن شیرینی موعود را زیر زبانمان حس کنیم. صبر و امید با هم پیوندی دیرینه دارند.
گزارش نویس
«کرونا بدو بدویمان را کمتر کرد. به ما فهماند زندگی را آنقدرها جدی نگیریم. به خودمان فرصت بیشتری بدهیم و آرامتر باشیم.»
اینها حرفهای کسی است که صابون کرونا به تنش خورده و حالا به گفته خودش نگاهش به زندگی تغییر کرده است. مرد جوان ادامه میدهد: «من همیشه در حال بدو بدو بودم. برای هرکاری عجله داشتم و همهاش هم فکر میکردم وقت کم میآورم. میگفتم 24 ساعت شبانهروز برایم کم است. بهخاطر کارم همیشه درگیر بودم و بیشتر وقتها از خوابم میزدم. همیشه خسته بودم و با این حال از خودم راضی نمیشدم و فکر میکردم از برنامههایم عقب هستم. برای 20 سال آیندهام برنامهریزی کرده بودم. وقتی به کرونا مبتلا شدم انگار ناگهان پردهای از جلوی چشمم کنار رفت. اولش خیلی اهمیت ندادم و گفتم دو روزه خوب میشوم اما وقتی رفته رفته حالم بدتر شد و احساس ناتوانی کردم فهمیدم که شوخیبردار نیست. توان این را نداشتم که دو قدم راه بروم چه برسد به اینکه آن همه کار را انجام دهم. فکر مرگ هم توی سرم میچرخید و اینکه اگر بمیرم چقدر باختهام چون به خودم سخت گرفتهام و فشار زیادی را بهخاطر کار تحمل کردهام و هیچ برنامه لذت بخشی در زندگیام نداشتهام. آن روزها خیلی به این چیزها فکر میکردم و تصمیم گرفتم اگر خوب شوم سبک زندگیام را عوض کنم. واقعاً هم این کار را کردم. فکر کردم درآمد نسبتاً خوبی دارم و دلیلی ندارد برای بیشتر از آن، اینقدر به خودم فشار بیاورم. از سرعتم کم کردم و رفته رفته دیدم آدم صبورتری شدهام و آرامش بیشتری دارم.»
لیدا که فعال اجتماعی است هم از تغییراتی میگوید که بهخاطر کرونا در رفتارش ایجاد شده است: «من فکر میکنم این بیماری همانطور که سبک زندگی ما را عوض کرد، در سبک رفتاری ما هم تغییر ایجاد کرده است. اوایل میگفتیم این بیماری بزودی تمام میشود و یک جوری در حالت انتظار بودیم اما مدتی که گذشت متوجه شدیم که این بیماری با ما هست و باید خودمان را با آن تطبیق دهیم. اگر برنامههایی برای خودمان میچیدیم همهاش به تعویق میافتاد و سعی میکردیم خودمان را منعطف کنیم. این منعطف شدن به معنای صبوری کردن بود. آن انکاری که اوایل وجود داشت و مثلاً میگفتیم نه مگر میشود اینجوری زندگی کرد، جای خودش را به صبر داد. آدمها در این جور مواقع سعی میکنند خودشان را با شرایط وفق دهند و به اصطلاح با آن کنار بیایند و صبورتر شوند. وقتی آدم چیزی را میپذیرد طبق همان هم برنامهریزی میکند. همه ما درگیر سرعت زندگی مدرن بودیم و این بهخاطر کارهایی بود که باید روزانه انجام میدادیم اما بهخاطر کرونا خیلی از این کارها حذف شد مثلاً خیلی از کسانی که دورکار شدند، قبلاً وقت زیادی را در ترافیک میگذراندند. به این ترتیب خیلی کارها حذف شد و مردم فرصت پیدا کردند کارهایشان را آرامتر و با طمأنینهتر انجام دهند. حتی در کارهای خانه هم این مسأله خودش را نشان میدهد. همینطور آدمها برای خودشان فعالیتهای جدید ایجاد کردند مثل اینکه کتاب بخوانند و کارهایی را با حوصله انجام دهند. میتوانم بگویم کرونا ما را علاوه بر صبورتر، باگذشتتر هم کرده است. اینکه میبینیم ویروسی میتواند دوهفتهای کار آدم را تمام کند باعث میشود نسبت به هم گذشت و مهربانی بیشتری داشته باشیم.»
زندگی در دوران کرونا به ما فهماند که هیچ چیز قابل پیشبینی نیست. مثلاً اگر قبلاً کل سال را کار میکردیم به امید اینکه یک هفته سفر دلخواه خودمان را داشته باشیم، الان میبینیم که برای همان سفر کوتاه هم باید صبر کنیم و این صبر معلوم نیست تا کی ادامه داشته باشد.
مرجان از جمله آدمهایی است که عجول بودن را از صفات خودش میداند اما حالا به نظر خودش دیگر مثل قبل نیست و رفته رفته دارد آرامتر میشود.«من اصلاً صبر نداشتم، برای هیچ کاری. یعنی اگر به من میگفتند تا فردا منتظر بمان که فلان کار را بکنیم آنقدر روی اعصابم میرفت که نمیتوانستم تا فردا صبر کنم. زندگی برایم بیشتر شبیه مسابقه شده بود؛ مسابقه با خودم. حتی در کارهای معمول روزانهام هم این عجله دیده میشد. مثلاً وقتی میخواستم غذا درست کنم سراغ غذایی میرفتم که زود آماده شود و کارهای خانه را هم با همین سرعت انجام میدادم چون حوصله نداشتم خیلی روی این کارها وقت بگذارم. کتاب بیشتر از 150 ورق نمیتوانستم دست بگیرم چون عجله داشتم زودتر تمام شود. خلاصه اینکه زندگی را زیادی سخت گرفته بودم. من از جمله افرادی هستم که از اول کرونا دورکار شدم چون کارم جوری است که نیازی به حضور فیزیکیام نبود. این قضیه خیلی به مذاقم خوش نیامد چون به آن شکل زندگی عادت کرده بودم. عادت داشتم هر روز ساعت 6 بیدار شوم و بدو بدو کارهایم را انجام دهم تا راه بیفتم و از کرج به تهران و محل کارم برسم. با این همه همیشه هم وقت کم میآوردم و کسرکار میخوردم. آدم حتی به شرایط بد هم عادت و فکر میکند به آن خو گرفته است. من هم خیال میکردم این مدل زندگی بهتر و سرزندهتر است. توی خانه کلافه شده بودم و نمیدانستم با وقت اضافهام چه کار کنم. کم کم دیدم دارم عوض میشوم. حتی وقتی غذا درست میکنم وقت بیشتری میگذارم و از آشپزی لذت میبرم. همینطور اوقاتی از روز را به کارهایی اختصاص میدهم که قبلاً انجام نمیدادم. حتی نیم ساعت نیم ساعت با مادرم تلفنی صحبت میکنم و این قبلاً سابقه نداشت. در کل حالا میبینم که فرق کردهام و میتوانم بگویم صبر و حوصلهام بیشتر شده. نمیدانم اگر کرونا تمام شود دوباره به سبک و سیاق قبل برمیگردم یا نه؟»
کرونا یک توقف در جریان عادی زندگی بود و باعث شد جلوی آن شتاب معمول گرفته شود. این را محمد میگوید و ادامه میدهد:«درست است که طولانی شدن این دوره ما را کلافه کرده اما اگر از دور به ماجرا نگاه کنیم متوجه میشویم که این توقف لازم بود تا بنشینیم و به یک چیزهایی فکر کنیم. در واقع ما داشتیم یک نفس مسیر زندگی را میدویدیم، اما دوران کرونا به ما فهماند که آرام بگیریم و به خودمان و روابطمان فکر کنیم. حتی هرکدام از ما در این دوره انتظار مصیبت را میکشیدیم بنابراین باید از نظر روحی و روانی خودمان را برای هر اتفاق تلخ و ناگواری آماده میکردیم. در واقع آدمهای بردبارتر و قویتری شدیم. با مسائل و مشکلاتی روبهرو شدیم که تا قبل با آنها مواجه نبودیم. قبلاً اگر میآمدند و به ما میگفتند قرار است با این اتفاقات مواجه شویم شاید فکر میکردیم از تحملمان خارج است اما حالا خیلی اتفاقات رخ داده و ما در مواجهه با مسائلی قرار گرفتهایم که گاهی خودمان هم تعجب میکنیم چطور دوام آوردهایم. این یعنی ما تغییر کردهایم.»
گذشتگانمان همیشه ما را دعوت به صبر کردهاند. در باب صبر ضربالمثلهایی هم داریم و مهمترینش هم همان «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی». حالا ما انتظار میکشیم و صبر پیشه میکنیم تا از این روزهایی که طعمش را هیچ جوره دوست نداریم، بهروزهای بهتری برسیم که آن شیرینی موعود را زیر زبانمان حس کنیم. صبر و امید با هم پیوندی دیرینه دارند.
پایان سرگردانی المان پیانو در تبریز
تبریز - المان برچیده شده پیانو در محل جدید خود در کنار ساختمان موزه فوتبال آذربایجان در تبریز نصب شد. این المان که همزمان با فرارسیدن سال نو و اجرای طرح استقبال از بهار، در میدان جانبازان تبریز از سوی سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری نصب شده بود، بنا به دلایل نامعلومی از این محل برچیده شده بود.
برچیده شدن این المان از میدان جانبازان موجب بازتاب منفی در فضای مجازی و اعتراضات فعالان عرصه فرهنگ و هنر در شبکههای اجتماعی شد و حتی واکنش مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی را دربر داشت.
به گزارش ایرنا، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجانشرقی در واکنش به برچیدن المان پیانو در یکی از میدانهای تبریز، گفت: نصب و برچیدن المانهای شهری از وظایف شهرداریهاست. سیدقاسم ناظمی با انتشار مطلبی در فضای مجازی، نوشت: کاش برای همیشه مدیران جرأت کرده و افرادی را که در کار آنها اعمال نظر میکنند به مردم معرفی کنند. وی اظهار داشته است: اگر قرار است این سازه از شهر برچیده شود ما آمادهایم آن را در یکی از مراکز فرهنگی نصب کنیم.
شهردار منطقه ۲ تبریز نیز در مطلبی عنوان کرده بود: المان پیانو در راستای زیباسازی و توجه به سیمای شهر نصب شده بود اما پس از نصب مشخص شد محل انتخاب شده برای آن به لحاظ اینکه یک میدان پرتردد است و موجب ترافیک میشود مناسب نیست...
محمدباقر خوشنواز اعلام بود: علاوه بر این، خواه یا ناخواه توجه رانندگان به این المان جلب شده و امکان ایجاد خطر برای عابران پیاده وجود داشت؛ به همین خاطر این المان از آن محل برداشته شد و پس از آمادهسازی بسترهای مورد نیاز و بدون آبنما در همان مسیر و در ابتدای خیابان خبرنگاران نصب شد.
دستور شهردار تبریز برای برخورد جدی با عامل یا عاملان بیتدبیری در خصوص المان پیانو
از سوی دیگر شهردار تبریز دستور برخورد جدی با عامل یا عاملان بیتدبیری در موضوع المان پیانو را صادر کرد.
ایرج شهین باهر در گفتوگو با خبرنگاران، گفت: نصب و جابهجایی این المان که در چند روز اخیر باعث تشویش اذهان عمومی و ناراحتی برخی جانبازان عزیز و اهالی محترم فرهنگ و هنر شد و از طرفی نیز دستاویزی برای معاندان، مغرضان و دشمنان عظمت و فرهنگ غنی تبریز و مردمانش شد، قابل قبول نبوده و مستحق برخورد جدی با عامل یا عاملین آن است. به گزارش ایسنا، وی افزود: متأسفانه با بیتدبیری در نصب المان پیانو در مکانی که نه از نظر ترافیکی، نه از نظر منظر و نه از نظر تناسب با نام میدان سنخیت و هماهنگی نداشت، باعث تکدر خاطر مردم شریف، انقلابی، متدین و فرهنگدوست تبریز شد. وی ادامه داد: بر این اساس دستور دادهام تا به فرایند دستور مدیر مربوطه یا افرادی که به صورت سهوی یا عمدی، موجبات این بیتدبیری و سوءتفاهم و هجمه به تفکر فرهنگی حاکم بر مدیران شهری را فراهم آوردهاند، رسیدگی شود.
شهین باهر متذکر شد: به عنوان خادم مردم، ضمن عذرخواهی از مردم شریف و بزرگوار تبریز، قبول داریم که مجموعه تحت مدیریت اینجانب میتوانست در روند نصب و جابهجایی المان مذکور سنجیده و حساب شده باشد.
وی خاطرنشان کرد: با تدبیر کافی عمل خواهیم کرد و ظرف چند روز آینده با عوامل خاطی برخورد جدی خواهد شد.
گفتنی است همزمان با ایام نوروز المانهای مختلفی با محوریت بهار و ایجاد نشاط بصری در سطح شهر تبریز نصب شده است که در میان آنها، دو نماد موسیقی یکی با محوریت موسیقی ایرانی و آذربایجانی و دیگری با محوریت موسیقی جهان به همت سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهرداری تبریز در سطح شهر نصب شده بود.
مروری بر سریال های نوروزی سیما
آفت دنبالهسازی
مازیار معاونی
منتقد
در نوروزی که سپری کردیم، تلویزیون با چهار مجموعه کامل و یک مجموعه دوقسمتی که بنا به اظهار سازندگانش، پایانبندی مجموعه ناتمام نوروز گذشته به حساب میآمد به استقبال بهار رفت.
بدهی به مردم؛ پایتخت
شاید بد نباشد بحث را از همین تکمله انتهایی ششمین فصل سریال دنبالهدار «پایتخت» آغاز کنیم که زودتر از هر چهار مجموعه دیگر یعنی در شبهای بیست و نهم و سیام اسفند ماه در کنداکتور شبکه اول سیما قرار گرفت، دو قسمتی که بنا به وجود مؤلفههایی مانند محبوبیت غیرقابل انکار این سریال دنبالهدار در دوره ده ساله گذشته، احساس ناکامی ناشی از نیمهکاره ماندن فصل ششم به دلیل شیوع کرونا، به سرانجام نرسیدن تولید هفتمین فصل سریال و وعدههای سازندگان مبنی بر تلاش برای کامل کردن این فصل که از آن تحت عنوان تادیه بدهیشان به مخاطبین یاد میکردند همه و همه عواملی بودند که میزان انتظارات از این دو قسمت واپسین را تا اندازههای قابل توجهی افزایش دادند، انتظاراتی که تماشای همان چند دقیقه ابتدایی قسمت اولی که غروب بیست و نهم اسفند روی آنتن رفت از برآورده نشدن تام و تمام آن خبر داد. تمام داشته پایانبندی پایتخت و آن چیزی بود که برای یک سال تمام تحت عنوان بدهی به مردم از آن نام برده میشد.
انتظار نوروزی از نون خ
اما درباره ساخته سعید آقاخانی باید گفت این کارگردان و بازیگر پنجاه ساله تلویزیون و سینما که ظرف قریب به سه دهه فعالیتش در مقام بازیگر و کارگردان، کارنامه کاری خوب و قابل دفاعی از خود به جای گذاشته و در دو نوروز گذشته هم با «نون خ»های متوالیاش، یکی از بهترین سریالهای طنز تاریخ تلویزیون را به بینندگان این رسانه هدیه داده بود در ثبت «هت تریک» ناموفق بود. «نون خ» از همان جایی آسیب خورد که اکثریت قریب به اتفاق دنبالههای نمایشی تاریخ سینما و تلویزیون لطمه دیدهاند، فقر مایههای داستانی و خوردن از تهمانده کم ارزش توبره تا مرز ناکامی و سکه و رونق افتادن. همین چند سال پیش سریال درخشان «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی و مجموعه طنز تلویزیونی «دردسرهای عظیم» درست از همین نقطه ضربه خوردند و این یعنی اینکه برای آدم باهوش و لایقی مثل سعید آقاخانی به اندازه کافی مصداق و چراغ راه برای خطر نکردن وجود داشته ولی خوابیدن در باد موفقیت از یکسو و پیشنهاد نسنجیده سیما برای ادامه یافتن سریال بدون رعایت فاصله زمانی و فراهم شدن مصالح داستانی لازم از سوی دیگر به افت کیفی فاحش کار انجامیده است، بینندگان پیگیر دو فصل پیشین این مجموعه نیک میدانند که صرفنظر از کاراکترهای بامزه و شیرین زبانی همچون نورالدین خانزاده (سعید آقاخانی)، عموکیوان (سیروس میمنت)، روژان و شیرین (هدیه بازوند و ندا قاسمی) و... که لهجههای دلنشین کردی کرمانشاهی و کردستانیشان از عوامل جذابیت کار بود و افزون بر بردن دوربین به دل طبیعت بکر غرب کشور و خلاصی بیننده از دنیای تنگ و تکراری آپارتمانی پایتخت، آنچه که «نون خ» را «نوخ خ» میکرد شیوه پرداخت دقیق و حساب شده درونمایههای داستانی سریال بود که تلفیق حساب شده و سنجیدهای از کمدی کلامی و موقعیتی را توأمان در کنار هم داشت و حالا در فصل ناموفق سوم این مجموعه دقیقاً فقدان همان پرداخت دقیق و مبتنی بر حساب و کتاب به مجموعه آسیبهای جبرانناپذیری زده است، در دو فصل قبلی این سریال، فرمول قصهگویی مبتنی بر روایت همزیستی چندین خانواده روستایی در کنار هم و اتفاقات مشترک خوب و بدی که همه آنها را درگیر میکند خط اصلی داستانی کار و شاخصترین نقطه قوت آن را تشکیل میداد که درآوردن آن اصلاً هم کار آسانی نبود اکنون هم در این فصل واپسین، دقیقاً از دست رفتن همین شیوه پرداخت شکل گرفته بر حضور حداکثری کاراکترهای اصلی و روایت مجموعه به شکل جزایر پراکنده و فاقد انسجام روایی با یکدیگر است که آن را از نفس انداخته است درست نظیر همان اتفاقی که 22 سال پیش برای فصول دوم و سوم سریال درخشان «روزگار جوانی» رخ داد و تغییر نویسنده کار (اصغر فرهادی) به از دست رفتن سریال و تغییر ماهیت جذاب آن مبتنی بر تقسیم داستان میان هر پنج پرسوناژ داستان و پیش رفتن کار با مشارکت فعال همه آنها به شکلی تأسفبار از دست رفت و پایان تأسف آور آن سریال دوست داشتنی رقم خورد.
شبکه دوم تلویزیون که در سه سال اخیر مجموعه نوروزی موفقی را راهی آنتن نکرده بود و دو سریال طنز «تعطیلات رویایی/ 1397» و «کامیون/ 1399» در کنار ملودرام اجتماعی «بر سر دو راهی» تمام داشتههایش به حساب میآمد کنداکتور نوروز 1400 را به ملودرام عاشقانه «هم بازی» ساخته سروش محمدزاده اختصاص داد، کارگردانی که بیش از هر اثر دیگری با فیلم تحسین شده «چهارشنبه» که در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر مورد تقدیر قرار گرفت شناخته میشود. نگارنده متأسفانه موفق به تماشای این مجموعه نشد ولی نگاهی به فهرست بازیگران اصلی کار از جسارت کارگردان در سپردن نقشهای شاخص به نقشآفرینانی همچون دیبا زاهدی و حسین مهری خبر میدهد که در کارنامه کاریشان تجارب بازی در نقشهای اول کمتری دیده میشود و البته در زمان نگارش این یادداشت، مرکز تحقیقات صدا و سیما اعلام کرد که بر اساس نظرسنجی انجام شده این مجموعه رکورد حد نصاب مخاطبان و رضایتمندی آنها از سریالهای نوروزی دومین شبکه قدیمی سیما از سال نود و هفت به این سو را شکسته است.
تکرار حواشی سابق؛ گاندو
دومین فصل مجموعه امنیتی «گاندو» حاصل تلاش شبکه سوم سیما برای پرکردن کنداکتور نمایشی این شبکه در ایام نوروز بود. سریالی که مجموعه ساز پرکار سالهای اخیر تلویزیون یعنی جواد افشار کارگردانی آن را برعهده داشته و فصل اول آن در بهار و تابستان سال نود و هشت از همین شبکه پخش شد و البته به دلیل رویکرد انتقادیاش به عملکرد دولت (و مشخصاً وزارت امور خارجه در مذاکرات منتهی به توافق برجام) در همان زمان منشأ تنشهایی میان دولت و سیما شده بود، ادامه همان نگاه انتقادی در فصل جدید این مجموعه باز هم تکرار همان حواشی را در پی داشت. از منظر پرداخت و سطح کیفی کار اما هر دو فصل اول و دوم این مجموعه نمره قبولی را میگیرند اگرچه نباید فراموش کرد که از منظر نوآوری و تنوع در روایت در قیاس با فصل نخست مجموعه، حرکت رو به جلوی محسوسی به چشم نمیخورد.
فیلمهای اکران نشده
برای اولین بار در تاریخ تلویزیون سه فیلم برگزیده جشنواره فیلم فجر شامل «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری (بهترین فیلم جشنواره) و «تکتیرانداز» به کارگردانی علی غفاری (بهترین فیلم از نگاه ملی) و فیلم سینمایی «مهران» به کارگردانی رقیه توکلی برای نخستینبار از شبکههای تلویزیونی پخش شد که این اتفاق نادری در حوزه تلویزیون و تعاملش با سینما محسوب میشود.
منتقد
در نوروزی که سپری کردیم، تلویزیون با چهار مجموعه کامل و یک مجموعه دوقسمتی که بنا به اظهار سازندگانش، پایانبندی مجموعه ناتمام نوروز گذشته به حساب میآمد به استقبال بهار رفت.
بدهی به مردم؛ پایتخت
شاید بد نباشد بحث را از همین تکمله انتهایی ششمین فصل سریال دنبالهدار «پایتخت» آغاز کنیم که زودتر از هر چهار مجموعه دیگر یعنی در شبهای بیست و نهم و سیام اسفند ماه در کنداکتور شبکه اول سیما قرار گرفت، دو قسمتی که بنا به وجود مؤلفههایی مانند محبوبیت غیرقابل انکار این سریال دنبالهدار در دوره ده ساله گذشته، احساس ناکامی ناشی از نیمهکاره ماندن فصل ششم به دلیل شیوع کرونا، به سرانجام نرسیدن تولید هفتمین فصل سریال و وعدههای سازندگان مبنی بر تلاش برای کامل کردن این فصل که از آن تحت عنوان تادیه بدهیشان به مخاطبین یاد میکردند همه و همه عواملی بودند که میزان انتظارات از این دو قسمت واپسین را تا اندازههای قابل توجهی افزایش دادند، انتظاراتی که تماشای همان چند دقیقه ابتدایی قسمت اولی که غروب بیست و نهم اسفند روی آنتن رفت از برآورده نشدن تام و تمام آن خبر داد. تمام داشته پایانبندی پایتخت و آن چیزی بود که برای یک سال تمام تحت عنوان بدهی به مردم از آن نام برده میشد.
انتظار نوروزی از نون خ
اما درباره ساخته سعید آقاخانی باید گفت این کارگردان و بازیگر پنجاه ساله تلویزیون و سینما که ظرف قریب به سه دهه فعالیتش در مقام بازیگر و کارگردان، کارنامه کاری خوب و قابل دفاعی از خود به جای گذاشته و در دو نوروز گذشته هم با «نون خ»های متوالیاش، یکی از بهترین سریالهای طنز تاریخ تلویزیون را به بینندگان این رسانه هدیه داده بود در ثبت «هت تریک» ناموفق بود. «نون خ» از همان جایی آسیب خورد که اکثریت قریب به اتفاق دنبالههای نمایشی تاریخ سینما و تلویزیون لطمه دیدهاند، فقر مایههای داستانی و خوردن از تهمانده کم ارزش توبره تا مرز ناکامی و سکه و رونق افتادن. همین چند سال پیش سریال درخشان «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی و مجموعه طنز تلویزیونی «دردسرهای عظیم» درست از همین نقطه ضربه خوردند و این یعنی اینکه برای آدم باهوش و لایقی مثل سعید آقاخانی به اندازه کافی مصداق و چراغ راه برای خطر نکردن وجود داشته ولی خوابیدن در باد موفقیت از یکسو و پیشنهاد نسنجیده سیما برای ادامه یافتن سریال بدون رعایت فاصله زمانی و فراهم شدن مصالح داستانی لازم از سوی دیگر به افت کیفی فاحش کار انجامیده است، بینندگان پیگیر دو فصل پیشین این مجموعه نیک میدانند که صرفنظر از کاراکترهای بامزه و شیرین زبانی همچون نورالدین خانزاده (سعید آقاخانی)، عموکیوان (سیروس میمنت)، روژان و شیرین (هدیه بازوند و ندا قاسمی) و... که لهجههای دلنشین کردی کرمانشاهی و کردستانیشان از عوامل جذابیت کار بود و افزون بر بردن دوربین به دل طبیعت بکر غرب کشور و خلاصی بیننده از دنیای تنگ و تکراری آپارتمانی پایتخت، آنچه که «نون خ» را «نوخ خ» میکرد شیوه پرداخت دقیق و حساب شده درونمایههای داستانی سریال بود که تلفیق حساب شده و سنجیدهای از کمدی کلامی و موقعیتی را توأمان در کنار هم داشت و حالا در فصل ناموفق سوم این مجموعه دقیقاً فقدان همان پرداخت دقیق و مبتنی بر حساب و کتاب به مجموعه آسیبهای جبرانناپذیری زده است، در دو فصل قبلی این سریال، فرمول قصهگویی مبتنی بر روایت همزیستی چندین خانواده روستایی در کنار هم و اتفاقات مشترک خوب و بدی که همه آنها را درگیر میکند خط اصلی داستانی کار و شاخصترین نقطه قوت آن را تشکیل میداد که درآوردن آن اصلاً هم کار آسانی نبود اکنون هم در این فصل واپسین، دقیقاً از دست رفتن همین شیوه پرداخت شکل گرفته بر حضور حداکثری کاراکترهای اصلی و روایت مجموعه به شکل جزایر پراکنده و فاقد انسجام روایی با یکدیگر است که آن را از نفس انداخته است درست نظیر همان اتفاقی که 22 سال پیش برای فصول دوم و سوم سریال درخشان «روزگار جوانی» رخ داد و تغییر نویسنده کار (اصغر فرهادی) به از دست رفتن سریال و تغییر ماهیت جذاب آن مبتنی بر تقسیم داستان میان هر پنج پرسوناژ داستان و پیش رفتن کار با مشارکت فعال همه آنها به شکلی تأسفبار از دست رفت و پایان تأسف آور آن سریال دوست داشتنی رقم خورد.
شبکه دوم تلویزیون که در سه سال اخیر مجموعه نوروزی موفقی را راهی آنتن نکرده بود و دو سریال طنز «تعطیلات رویایی/ 1397» و «کامیون/ 1399» در کنار ملودرام اجتماعی «بر سر دو راهی» تمام داشتههایش به حساب میآمد کنداکتور نوروز 1400 را به ملودرام عاشقانه «هم بازی» ساخته سروش محمدزاده اختصاص داد، کارگردانی که بیش از هر اثر دیگری با فیلم تحسین شده «چهارشنبه» که در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر مورد تقدیر قرار گرفت شناخته میشود. نگارنده متأسفانه موفق به تماشای این مجموعه نشد ولی نگاهی به فهرست بازیگران اصلی کار از جسارت کارگردان در سپردن نقشهای شاخص به نقشآفرینانی همچون دیبا زاهدی و حسین مهری خبر میدهد که در کارنامه کاریشان تجارب بازی در نقشهای اول کمتری دیده میشود و البته در زمان نگارش این یادداشت، مرکز تحقیقات صدا و سیما اعلام کرد که بر اساس نظرسنجی انجام شده این مجموعه رکورد حد نصاب مخاطبان و رضایتمندی آنها از سریالهای نوروزی دومین شبکه قدیمی سیما از سال نود و هفت به این سو را شکسته است.
تکرار حواشی سابق؛ گاندو
دومین فصل مجموعه امنیتی «گاندو» حاصل تلاش شبکه سوم سیما برای پرکردن کنداکتور نمایشی این شبکه در ایام نوروز بود. سریالی که مجموعه ساز پرکار سالهای اخیر تلویزیون یعنی جواد افشار کارگردانی آن را برعهده داشته و فصل اول آن در بهار و تابستان سال نود و هشت از همین شبکه پخش شد و البته به دلیل رویکرد انتقادیاش به عملکرد دولت (و مشخصاً وزارت امور خارجه در مذاکرات منتهی به توافق برجام) در همان زمان منشأ تنشهایی میان دولت و سیما شده بود، ادامه همان نگاه انتقادی در فصل جدید این مجموعه باز هم تکرار همان حواشی را در پی داشت. از منظر پرداخت و سطح کیفی کار اما هر دو فصل اول و دوم این مجموعه نمره قبولی را میگیرند اگرچه نباید فراموش کرد که از منظر نوآوری و تنوع در روایت در قیاس با فصل نخست مجموعه، حرکت رو به جلوی محسوسی به چشم نمیخورد.
فیلمهای اکران نشده
برای اولین بار در تاریخ تلویزیون سه فیلم برگزیده جشنواره فیلم فجر شامل «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری (بهترین فیلم جشنواره) و «تکتیرانداز» به کارگردانی علی غفاری (بهترین فیلم از نگاه ملی) و فیلم سینمایی «مهران» به کارگردانی رقیه توکلی برای نخستینبار از شبکههای تلویزیونی پخش شد که این اتفاق نادری در حوزه تلویزیون و تعاملش با سینما محسوب میشود.
هفته نوزدهم لیگ برتر امروز ادامه مییابد
صدر و صعود؛ هدف سرخابیها
حامد جیرودی / مسابقات فوتبال باشگاهی ایران در سال جدید با برگزاری یک دیدار پیگیری شد. پنجشنبه 12 فروردین 1400 هفته نوزدهم لیگ برتر با مصاف آلومینیوم و فولاد در ورزشگاه امام خمینی(ره) اراک آغاز شد؛ دیداری که با تساوی بدون گل به پایان رسید. بازیهای این هفته امروز با برگزاری 5 دیدار دیگر پیگیری میشود که در اولین بازی پدیده (شهرخودرو) و پرسپولیس از ساعت ۱۶:۳۰ در ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد برابر هم قرار میگیرند. شاگردان سیدمهدی رحمتی که مدتی است تیمشان با تغییر و تحولات مالکیتی مواجه شده، در آخرین مسابقهشان برابر صنعت نفت به تساوی بدون گل رسیدند و با 23 امتیاز در رده یازدهم قرار دارند و امیدوارند برابر میهمان قدرتمند خود به موفقیت برسند. این در حالی است که پرسپولیس با 37 امتیاز در رده دوم است و میخواهد با برتری در این مسابقه دوباره به صدر برسد و در کورس قهرمانی باقی بماند. شاگردان یحیی گلمحمدی در بازی آخرشان مقابل نفت مسجدسلیمان 2-1 به برتری رسیدند ولی به علت اینکه سپاهان گل زده بیشتری دارد، در پایان سال 1399 صدر را به این تیم واگذار کردند ولی با این حال، شرایط پرسپولیس ایدهآل بهنظر میرسد و این تیم امیدوار به کسب 3 امتیاز است. این تیم فرشاد فرجی مدافع سابق مشهدیها را که نیم فصل اول در شهرخودرو بازی میکرد، به خدمت گرفته. ضمن اینکه سرخپوشان با اضافه شدن مهدی ترابی و شهریار مغانلو در خط حمله هم قدرتمندتر شدهاند. البته محرومیت عیسی آلکثیر هم به پایان رسیده و او از امروز میتواند این تیم را همراهی کند ولی به نظر نمیرسد یحیی از او استفاده کند. در پدیده هم امین قاسمینژاد مهاجم اصلی این تیم است که قرار بود به استقلال برود ولی در نهایت در تیم رحمتی باقی ماند و حالا احتمالاً انگیزه ویژهای برای درخشش و گلزنی دارد. پدیده و پرسپولیس تاکنون 13 بار در لیگ برتر با هم بازی کردهاند که 8 برد برای پرسپولیس و 4 تساوی به ثبت رسیده و یک برد هم سهم پدیده بوده است. آخرین بازی دو تیم در بازی رفت بود که پرسپولیس 3-0 به پیروزی رسید.
امید تراکتوریها به جبران مافات
از ساعت ۱۷ دو بازی آغاز میشود که در یکی از آنها تراکتور در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز میزبان مس رفسنجان است. شاگردان رسول خطیبی که در آخرین بازی شان 2-0 مغلوب سپاهان شدند، با 26 امتیاز در رده ششم قرار دارد. رتبهای که هواداران تراکتور اصلاً از آن راضی نیستند و امیدوارند تیمشان دوباره به جمع مدعیان بازگردد. در آن سوی میدان، مس هم پس از باخت 1-0 برابر آلومینیوم با 24 امتیاز روی پله هشتم جدول لیگ ایستاده و باید دید شاگردان محمد ربیعی برابر تراکتور میتوانند باخت 1-0 بازی رفت را جبران کنند یا خیر. همچنین نفت مسجدسلیمان در ورزشگاه شهید بهنام محمدی این شهر پذیرای نساجی است. این در شرایطی است که نفت 8 هفته است رنگ برد را ندیده و با 20 امتیاز دوازدهم است و این نشان میدهد داریوش یزدی کار سختی در این تیم دارد. از سویی نساجی با حضور ساکت الهامی متحول شده و با برد 1-0 مقابل سایپا 13 امتیازی شد و میخواهد از رده پانزدهم بالاتر بیاید. بازی رفت دو تیم 1-0 به سود نساجی تمام شد. ذوبآهن و صنعت نفت از ساعت ۱۷:۳۰ در ورزشگاه فولاد شهر برابر هم قرار میگیرند. شاگردان سید مجتبی حسینی در آخرین بازی 1-0 مغلوب پیکان شدند تا با 14 امتیاز در رده چهاردهم قرار بگیرند. شاگردان سید سیروس پورموسوی هم از هفته دوازدهم به بعد رنگ برد را ندیدهاند و با 25 امتیاز در رده هفتم هستند. نفت در بازی رفت 1-0 به پیروزی رسید.
بازی تکراری در سال جدید
استقلال و پیکان از ساعت ۱۸:۵۰ امروز در ورزشگاه آزادی تهران دیدار میکنند؛ دو تیمی که 21 اسفند99 در مرحله یکشانزدهم نهایی جام حذفی برابر هم قرار گرفتند. آن مسابقه با برتری 2-1 آبیپوشان پایتخت به پایان رسید و اینبار دو تیم باید در قالب لیگ مقابل هم قرار بگیرند. شاگردان فرهاد مجیدی که سال 99 را با برد 2-0 مقابل ماشینسازی به پایان بردند با 33 امتیاز در رده سوم جدول هستند و میخواهند در سال جدید هم روند صعودی خود را ادامه دهند. البته در چند وقت اخیر، چند بازیکن و مربی استقلال به کرونا مبتلا شدند و مجیدی هم در روزهای اخیر تیمش را از دید خارج کرد تا برنامههایش را بهتر و در آرامش بیشتر اجرا کند. در ادامه هم اعلام شد که سیاوش یزدانی کرونا ندارد و مهدی قایدی هم در تمرینات این تیم شرکت کرد تا شرایط بهتری برای این تیم به وجود بیاید. پیکان هم که با 24 امتیاز در رده نهم است، در نقل و انتقالات خودش را تقویت کرده و بازیکنانی چون علی عبداللهزاده، رضا حبیبزاده، عزیز معبودی و آرمان قاسمی را به خدمت گرفته ولی استقلال تیمی است که با مربیگری مجیدی به 3 برد پیاپی (2 بازی لیگ و یک جام حذفی) دست پیدا کرده و باید دید در این شرایط مهدی تارتار که بازی رفت استقلال تحت هدایت محمود فکری را با تساوی بدون گل متوقف کرد ولی به مجیدی باخت این بار چه نتیجهای میگیرد. استقلال و پیکان تاکنون 31 بار در لیگ برتر به مصاف هم رفتهاند که سهم استقلال ۱۵ و سهم پیکان ۶ پیروزی بوده و 10 دیدار دو تیم هم با تساوی به پایان رسیده است. آبیپوشان در این بازیها ۵۲ بار به گل رسیده و ۳۱ بار هم دروازهشان باز شده است.
امید تراکتوریها به جبران مافات
از ساعت ۱۷ دو بازی آغاز میشود که در یکی از آنها تراکتور در ورزشگاه یادگار امام(ره) تبریز میزبان مس رفسنجان است. شاگردان رسول خطیبی که در آخرین بازی شان 2-0 مغلوب سپاهان شدند، با 26 امتیاز در رده ششم قرار دارد. رتبهای که هواداران تراکتور اصلاً از آن راضی نیستند و امیدوارند تیمشان دوباره به جمع مدعیان بازگردد. در آن سوی میدان، مس هم پس از باخت 1-0 برابر آلومینیوم با 24 امتیاز روی پله هشتم جدول لیگ ایستاده و باید دید شاگردان محمد ربیعی برابر تراکتور میتوانند باخت 1-0 بازی رفت را جبران کنند یا خیر. همچنین نفت مسجدسلیمان در ورزشگاه شهید بهنام محمدی این شهر پذیرای نساجی است. این در شرایطی است که نفت 8 هفته است رنگ برد را ندیده و با 20 امتیاز دوازدهم است و این نشان میدهد داریوش یزدی کار سختی در این تیم دارد. از سویی نساجی با حضور ساکت الهامی متحول شده و با برد 1-0 مقابل سایپا 13 امتیازی شد و میخواهد از رده پانزدهم بالاتر بیاید. بازی رفت دو تیم 1-0 به سود نساجی تمام شد. ذوبآهن و صنعت نفت از ساعت ۱۷:۳۰ در ورزشگاه فولاد شهر برابر هم قرار میگیرند. شاگردان سید مجتبی حسینی در آخرین بازی 1-0 مغلوب پیکان شدند تا با 14 امتیاز در رده چهاردهم قرار بگیرند. شاگردان سید سیروس پورموسوی هم از هفته دوازدهم به بعد رنگ برد را ندیدهاند و با 25 امتیاز در رده هفتم هستند. نفت در بازی رفت 1-0 به پیروزی رسید.
بازی تکراری در سال جدید
استقلال و پیکان از ساعت ۱۸:۵۰ امروز در ورزشگاه آزادی تهران دیدار میکنند؛ دو تیمی که 21 اسفند99 در مرحله یکشانزدهم نهایی جام حذفی برابر هم قرار گرفتند. آن مسابقه با برتری 2-1 آبیپوشان پایتخت به پایان رسید و اینبار دو تیم باید در قالب لیگ مقابل هم قرار بگیرند. شاگردان فرهاد مجیدی که سال 99 را با برد 2-0 مقابل ماشینسازی به پایان بردند با 33 امتیاز در رده سوم جدول هستند و میخواهند در سال جدید هم روند صعودی خود را ادامه دهند. البته در چند وقت اخیر، چند بازیکن و مربی استقلال به کرونا مبتلا شدند و مجیدی هم در روزهای اخیر تیمش را از دید خارج کرد تا برنامههایش را بهتر و در آرامش بیشتر اجرا کند. در ادامه هم اعلام شد که سیاوش یزدانی کرونا ندارد و مهدی قایدی هم در تمرینات این تیم شرکت کرد تا شرایط بهتری برای این تیم به وجود بیاید. پیکان هم که با 24 امتیاز در رده نهم است، در نقل و انتقالات خودش را تقویت کرده و بازیکنانی چون علی عبداللهزاده، رضا حبیبزاده، عزیز معبودی و آرمان قاسمی را به خدمت گرفته ولی استقلال تیمی است که با مربیگری مجیدی به 3 برد پیاپی (2 بازی لیگ و یک جام حذفی) دست پیدا کرده و باید دید در این شرایط مهدی تارتار که بازی رفت استقلال تحت هدایت محمود فکری را با تساوی بدون گل متوقف کرد ولی به مجیدی باخت این بار چه نتیجهای میگیرد. استقلال و پیکان تاکنون 31 بار در لیگ برتر به مصاف هم رفتهاند که سهم استقلال ۱۵ و سهم پیکان ۶ پیروزی بوده و 10 دیدار دو تیم هم با تساوی به پایان رسیده است. آبیپوشان در این بازیها ۵۲ بار به گل رسیده و ۳۱ بار هم دروازهشان باز شده است.
۴ ماه و ۵ برنامه؛ آغازی برای یک پایان
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
برخی مقاطع تاریخی فراتر از طول زمانی خود اهمیت مییابند. ماههای پیش رو یکی از همین مقاطع تاریخی محســــوب میشــــود. ماههایی که باید نتیجه مقاومت مردم در برابر فشار حداکثری دولت ترامپ دیده و سهم و جایگاه شایسته ایران در معادلات در حال تغییر بینالمللی بیش از پیش کسب و تثبیت شود. نظام دوقطبی بینالمللی پس از فروپاشی شوروی دچار سرگشتگی شد و امریکا در حال تثبیت نظام تکقطبی بود. درحالی که چنانکه پیش از این نوشتم و باور دارم جهان از حالت قطبی به شکل منظومهای تغییر خواهد کرد که این منظومهها اعم از کشورهای کانونی و پیرامونی یا اتحادیههای منطقهای خواهند بود که بنیان آنها اقتصاد سیاسی است.
چندین منظومه جهانی وجود دارند که برخی در حال برآمدن هستند و برخی دیگر در حال تلاش برای تثبیت و حفظ جایگاهشان در سلسله مراتب جهانی. اتفاقاً در قاره آسیا چین و هند تأثیرگذاری بیشتری خواهند یافت چنانکه هند به غول آینده اقتصادی آسیا تبدیل خواهد شد. بنابراین جهان در حال تغییر و تحول و جابهجایی قدرتهای تأثیرگذار است و ارتقای جایگاه ایران در جهان در این سالها مشخص خواهد شد. در ماههای اخیر بخشی از این فعل و انفعالات بینالمللی را در انزوای دولت ترامپ حتی در جمع همپیمانان سنتی خود از جمله بریتانیا دیدیم. در این نقشه بزرگ و در کشاکش این تقلای بینالمللی که همه کشورها مرحله تازهای از تلاشهای ژئوپولیتیکی خود را برای بازتعریف جایگاه جدید خود سرعت دادهاند، ماهها و سالهای آینده به مراتب برای ما نیز اهمیت متمایزی دارد. بحرانهایی که در سالیان اخیر پشتسر گذاشتیم و بعضاً همچنان در دست و پنجه نرم کردن با پاندمی کرونا و تحریم ادامه دارد، نباید در اراده ما برای عقب نماندن از رقابتهای جهانی تأثیر بگذارد. در این میان دولت به عنوان سکاندار اجرایی ایران در مدیریت منابع و پیشبرد سیاستها مصمم است که با بیتوجهی به فشارهای خارجی و حاشیههای داخلی، این مأموریت ملی را تا آخرین روز مسئولیت خود ادامه دهد. بدون تردید ارتقای جایگاه ایران اصلیترین وظیفه دولت است علاوه بر آن دولت طبق وعده خود برنامههای پنجگانهای را تدوین کرده که بنا دارد اجرای آن را با جدیت دنبال کرده و تلاش خواهد کرد زیرساختهای سیاسی و اقتصادی مناسبی را به منتخب ملت تحویل دهد:
۱- رفع تحریم:
بدون تردید عقب راندن تحریم تا آخرین روز کار دولت بهطور مستمر ادامه خواهد یافت. ما مصمم هستیم که اجازه ندهیم تحریمهای غیرقانونی امریکا اخلالی در حرکت ایران در مسیر توسعه و تعامل سازنده با جهان ایجاد کند اما در عین حال تلاش دولت برای رفع تحریمها تا آخرین روز کاری دولت متوقف نخواهد شد. ما از رساندن و تکرار این پیام روشن به ناقضان برجام خسته نخواهیم شد که هرچقدر زمان بخواهند در اختیار خواهند داشت اما باید بدانند که هر روز تعلل بیشتر در لغو تحریم علیه ایران، نه تنها شانس احیای برجام را به عنوان اولین و آخرین راهحل در دسترس برای کنار گذاشتن اختلافات کمتر میکند بلکه آنها را از بهدست آوردن چشمانداز بهتری از روابط با ایران هم دورتر خواهد کرد.
هرچند ما اطمینان داریم که دولت امریکا هیچ راه منطقی جز بازگشت به برجام و رفع کامل تحریمها پیش روی خود ندارد اما بنا به مسئولیت دولت در پاسخگویی به مردم، رفع تحریمها یکی از مهمترین اولویتهای دولت باقی خواهد ماند. این البته مسیری آسان و هموار نیست. یکی از این موانع که ریشه در دخالت دادن سیاستهای داخلی و رقابتهای انتخاباتی به حیطه مأموریتهای تغییرناپذیر ملی در مانعزدایی از توسعه کشور دارد، عدهای دوگانهای تازه اما بیمعنا میان خنثی کردن تحریم و رفع تحریم را به فضای گفتوگوی سیاسی جامعه سرایت دادهاند و توجه نداشتند که نه تنها این دوگانه هیچ نسبتی با واقعیتهای اداره کشور ندارد بلکه دولت در چهار سال گذشته با در پیش گرفتن هر دو جنبه فوق از هیچ تلاشی برای تسهیل معیشت مردم فروگذار نکرده است. خطر این دوقطبیسازی تنها تحریف واقعیت پیرامون شیوههای مؤثر در گشودن زنجیرهای بسته شده بر اقتصاد ملی و چشمانداز رشد و توسعه اقتصادی نیست بلکه در غیریتسازی یکی از این ابزارها در برابر دیگری است؛ گویی که عدهای تنها قرار است به خنثی کردن تحریم بپردازند و دیگران کاری جز انجام آن یکی ندارند. هرچند که این دوگانه روی کاغذ و در حین شعارها و مجادلههای انتخاباتی کارآیی داشته باشند، در اداره دولت و کشور که متوقف به شعارها و فضاسازیهای تبلیغاتی نیست، جایی ندارد. هر دولتی در آینده به موجب انتظار مردم و رأیدهندگان که انتظار دارند دولتهای منتخب هیچ شانسی را برای بهبود دادن زندگی آنها از دست ندهند، ناچار است که ضمن تلاش برای کم اثر کردن تحریمها، همچنان به تقلای دیپلماتیک برای رفع تحریمها نیز بپردازد؛ چنانکه دولت دوازدهم چنین کرده است. از این رو، مسئولیت خنثی کردن و توأمان رفع کردن تحریمها، رسالتی انقطاعناپذیر در طول زمان و در امتداد جابهجایی دولتهاست. به این ترتیب، تاختن بر استراتژی رفع تحریم درحالی که دولت آینده از هر جناح و با هر رویکردی گریزی از آن نخواهد داشت، در بدترین حالت یک خودزنی سیاسی و در بهترین حالت خود یک ریاکاری آشکار است. به همان ترتیب، نادیده گرفتن آن دسته از سیاستهای اقتصادی که هدف از آن خنثی کردن اثر تحریمهاست، به هیچوجه گویای واقعیتی نیست که دولت بعدی در مسیر آن قرار خواهد گرفت. با وجود این همانندی دو جناحی در تعقیب میان دو راه به هم گره خورده خنثیسازی و رفع تحریم، دیگر اتلاف وقت و موکول کردن پیشبرد هر کدام از آنها به دوران پس از برگزاری انتخابات نمیتواند معنایی داشته باشد و موفقیت در رفع و تضعیف اثر تحریمها امتیاز منحصر به فردی نیز به هیچکدام از جریانهای سیاسی نخواهد داد. البته این به معنای تعجیل در پذیرفتن یا ارائه پیشنهادهای دیپلماتیک ناپخته و غیرمنصفانه نیست اما همینطور سیاسی کردن یک امر ملی نباید موجب تأخیر غیرضروری و وقتکشی در پیگیری راهحلهایی باشد که درصد قابل اعتنایی از شانس موفقیت برای کاستن هرچه سریعتر از آلام مردم را به همراه دارد.
۲- حوزه سلامت و درمان:
حوزه سلامت با تمرکز بر کرونا از جمله برنامههای اصلی و مستمر دولت خواهد بود. واردات بیش از ۲۰ میلیون واکسن خریداری شده و تلاش برای به ثمر رساندن تولیدات داخلی که به طور مستقل یا با مشارکت خارجی در حال انجام هستند دنبال خواهد شد. در این خصوص علاوه بر کشور کوبا با دو کشور تولیدکننده نیز مذاکراتی صورت گرفته است. مراقبت و پیشگیری از گسترش و قطع زنجیره ویروس کرونا و واکسیناسیون عمومی و تمهید برای درمان بموقع و مؤثر بیماران از برنامههای این حوزه است.
۳- افزایش تولید و تثبیت بازار:
مسأله بعد تثبیت بازار و تلاش برای کاهش اثر تحریمها بر زندگی مردم است. در این جا به اطلاع مردم میرسانم که نه تنها دولت هیچ برنامهای برای افزایش قیمتها بخصوص در مورد کالاهای اساسی تا پایان کار خود نخواهد داشت بلکه برای کاهش قیمتهای کاذب برنامه نظارتی سختگیرانهتری را در دستور کار خود دارد. در این راه، تاکنون ۶ میلیارد دلار از بودجه تخصیص برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص یافته است. از مجموعه ۱۰۰ قلم کالای ضروری بیش از ۲۰ قلم کالای اساسی در دو مورد مرغ و روغن دچار اختلال در توزیع شدهاند که تصمیمات ستاد اقتصادی تولید در هر دو مورد افزایش یافته و در صورت نیاز واردات صورت گرفته و برنامه متعادل کردن بازار به سرعت انجام خواهد شد.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم تعداد ۲۹۰ طرح مهم در حوزه صنعت و معدن با مجموع سرمایهگذاری ۲۶۵۲ هزار میلیارد ریال و اشتغال ۸۵۱۲۶ نفر به بهرهبرداری رسیده است. از این تعداد ۲۸ طرح طی ده ماهه سال ۱۳۹۹ راهاندازی و بیش از ۱۱ هزار شغل نیز در سال ۹۹ ایجاد شده است که میتوان به طرحهایی چون شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس، مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب، سنگ آهن گهر زمین، مجتمع جهان فولاد سیرجان، خودروسازی مدیران، مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران، پالایش نفت لاوان، خودروسازان راین، مجتمع جهان فولاد سیرجان و ذوبآهن پاسارگاد اشاره کرد.
۴- اتمام پروژههای زیرساختی برای زندگی آینده ایرانیان:
در برنامه چهارم اتمام پروژههای زیرساختی تمهید شده و اقدام برای تداوم این پروژهها برای آیندگان در دستور کار دولت است. این پروژهها آثار عظیمی بر سالهای بعد بر زندگی آینده ایران و ایرانیان خواهد داشت. دولت معتقد است همچنان باید شرایطی به وجود آورد تا دولتی فارغ از تحریم و آماده جهش تولید و اقتصاد را به منتخب بعدی ملت تحویل دهد. در همین راستا براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری برای سال ۱۴۰۰ برنامهای چهارماهه در قالب یک برنامه یکساله در دستور کار خود قرار داده است که بتواند تسهیلگر ادامه برای دولت بعد هم باشد. گسترش شاهراههای اطلاعاتی و زیرساختهای حمل و نقل و اتصالات ژئوپلیتیک و قرار گرفتن در مسیرهای جهانی (سند ۲۵ ساله با چین در همین راستاست)، پروژههای عظیم انتقال آب از خلیج فارس به مرکز و جنوب کشور با تأکید بر تأمین آب سیستان و بلوچستان، توسعه میادین نفتی و تأکید بر پروژههای پایین دستی حوزه نفت و گاز و بهبود وضع کشاورزی از جمله این پروژههای مهم محسوب میشود.
۵- انتخابات سالم و پرشور:
در اقدام پنجم دولت تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا یک انتخابات پرشور، سالم و رقابتی برگزار کند. انتخابات متضمن افزایش سرمایه اجتماعی و حل مسائل داخلی کشور و هم متضمن ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان است. انتخابات و صندوقهای رأی در نقشه کلان خود عبارت از تعیین سرنوشت ملی است اما در سطحی خردتر چیزی نیست جز زندگی روزمره هر شهروند ایرانی که میخواهد از این حق خود برای تضمین برخورداری از همه حقوق قانون اساسی و ترجمه آن در زندگی جاری و در قالب بهرهمندی از آزادی، رفاه و امنیت استفاده کند. امیدواریم که به منظور اطمینان دادن به مردم برای دستیابی به این هدف عالی انتخاباتی، شرایطی مهیا شود تا همه تنوعهای دیدگاهی و برنامهای در این انتخابات حضور داشته باشند. هرچند که متأسفانه جریانهایی برای مأیوس کردن مردم از صندوق رأی آغاز به کار کردهاند و به اقدامات خود شتاب تازهای دادهاند؛ تلختر آنکه هم از خارج و هم از داخل بهطور ناخودآگاه به شیوههایی برخی از مطالب را بیان میکنند که احساس اینکه نتیجه برآمده از صندوق رأی تأثیری در سرنوشت جامعه ندارد القا شود، اما دولت در برابر چنین یأسپراکنیها سکوت نخواهد کرد. البته در این مسیر، دولت نمیتواند بدون همراهی روشنفکران، فعالان اجتماعی و دانشگاهیان به مسئولیت خود در یادآوری و تأکید بر اصل جمهوریت و از جمله بازخوانی ریشهها و ضرورتهای مشارکت حداکثری در انتخابات گام مؤثری بردارد. به این ترتیب دولت در کنار همه بازیگران اجتماعی و سیاسی، دلسوزان ایران و در چارچوب مواضع بیان شده رهبری معظم مبنی بر مشارکت حداکثری مردم تلاش همهجانبهای خواهد داشت.
اگرچه تا پایان کار دولت فقط چهار ماه باقی مانده اما با این حجم از مأموریتهایی که دولت برای خود تعریف کرده، این چهار ماه، چهار ماهی پرمشغله و بیاستراحت برای همه مسئولان دولتی خواهد بود. دولت آماده است که ماههای پایانی تصدی خود و ماههای آغازین سال جدید را با نیرویی مضاعف از هر زمان دیگری تا به حداکثر رساندن امید مردم و درخشاندن دوباره ایران در سالهای پیش رو، هم به پایان برساند و هم آغاز کند.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
برخی مقاطع تاریخی فراتر از طول زمانی خود اهمیت مییابند. ماههای پیش رو یکی از همین مقاطع تاریخی محســــوب میشــــود. ماههایی که باید نتیجه مقاومت مردم در برابر فشار حداکثری دولت ترامپ دیده و سهم و جایگاه شایسته ایران در معادلات در حال تغییر بینالمللی بیش از پیش کسب و تثبیت شود. نظام دوقطبی بینالمللی پس از فروپاشی شوروی دچار سرگشتگی شد و امریکا در حال تثبیت نظام تکقطبی بود. درحالی که چنانکه پیش از این نوشتم و باور دارم جهان از حالت قطبی به شکل منظومهای تغییر خواهد کرد که این منظومهها اعم از کشورهای کانونی و پیرامونی یا اتحادیههای منطقهای خواهند بود که بنیان آنها اقتصاد سیاسی است.
چندین منظومه جهانی وجود دارند که برخی در حال برآمدن هستند و برخی دیگر در حال تلاش برای تثبیت و حفظ جایگاهشان در سلسله مراتب جهانی. اتفاقاً در قاره آسیا چین و هند تأثیرگذاری بیشتری خواهند یافت چنانکه هند به غول آینده اقتصادی آسیا تبدیل خواهد شد. بنابراین جهان در حال تغییر و تحول و جابهجایی قدرتهای تأثیرگذار است و ارتقای جایگاه ایران در جهان در این سالها مشخص خواهد شد. در ماههای اخیر بخشی از این فعل و انفعالات بینالمللی را در انزوای دولت ترامپ حتی در جمع همپیمانان سنتی خود از جمله بریتانیا دیدیم. در این نقشه بزرگ و در کشاکش این تقلای بینالمللی که همه کشورها مرحله تازهای از تلاشهای ژئوپولیتیکی خود را برای بازتعریف جایگاه جدید خود سرعت دادهاند، ماهها و سالهای آینده به مراتب برای ما نیز اهمیت متمایزی دارد. بحرانهایی که در سالیان اخیر پشتسر گذاشتیم و بعضاً همچنان در دست و پنجه نرم کردن با پاندمی کرونا و تحریم ادامه دارد، نباید در اراده ما برای عقب نماندن از رقابتهای جهانی تأثیر بگذارد. در این میان دولت به عنوان سکاندار اجرایی ایران در مدیریت منابع و پیشبرد سیاستها مصمم است که با بیتوجهی به فشارهای خارجی و حاشیههای داخلی، این مأموریت ملی را تا آخرین روز مسئولیت خود ادامه دهد. بدون تردید ارتقای جایگاه ایران اصلیترین وظیفه دولت است علاوه بر آن دولت طبق وعده خود برنامههای پنجگانهای را تدوین کرده که بنا دارد اجرای آن را با جدیت دنبال کرده و تلاش خواهد کرد زیرساختهای سیاسی و اقتصادی مناسبی را به منتخب ملت تحویل دهد:
۱- رفع تحریم:
بدون تردید عقب راندن تحریم تا آخرین روز کار دولت بهطور مستمر ادامه خواهد یافت. ما مصمم هستیم که اجازه ندهیم تحریمهای غیرقانونی امریکا اخلالی در حرکت ایران در مسیر توسعه و تعامل سازنده با جهان ایجاد کند اما در عین حال تلاش دولت برای رفع تحریمها تا آخرین روز کاری دولت متوقف نخواهد شد. ما از رساندن و تکرار این پیام روشن به ناقضان برجام خسته نخواهیم شد که هرچقدر زمان بخواهند در اختیار خواهند داشت اما باید بدانند که هر روز تعلل بیشتر در لغو تحریم علیه ایران، نه تنها شانس احیای برجام را به عنوان اولین و آخرین راهحل در دسترس برای کنار گذاشتن اختلافات کمتر میکند بلکه آنها را از بهدست آوردن چشمانداز بهتری از روابط با ایران هم دورتر خواهد کرد.
هرچند ما اطمینان داریم که دولت امریکا هیچ راه منطقی جز بازگشت به برجام و رفع کامل تحریمها پیش روی خود ندارد اما بنا به مسئولیت دولت در پاسخگویی به مردم، رفع تحریمها یکی از مهمترین اولویتهای دولت باقی خواهد ماند. این البته مسیری آسان و هموار نیست. یکی از این موانع که ریشه در دخالت دادن سیاستهای داخلی و رقابتهای انتخاباتی به حیطه مأموریتهای تغییرناپذیر ملی در مانعزدایی از توسعه کشور دارد، عدهای دوگانهای تازه اما بیمعنا میان خنثی کردن تحریم و رفع تحریم را به فضای گفتوگوی سیاسی جامعه سرایت دادهاند و توجه نداشتند که نه تنها این دوگانه هیچ نسبتی با واقعیتهای اداره کشور ندارد بلکه دولت در چهار سال گذشته با در پیش گرفتن هر دو جنبه فوق از هیچ تلاشی برای تسهیل معیشت مردم فروگذار نکرده است. خطر این دوقطبیسازی تنها تحریف واقعیت پیرامون شیوههای مؤثر در گشودن زنجیرهای بسته شده بر اقتصاد ملی و چشمانداز رشد و توسعه اقتصادی نیست بلکه در غیریتسازی یکی از این ابزارها در برابر دیگری است؛ گویی که عدهای تنها قرار است به خنثی کردن تحریم بپردازند و دیگران کاری جز انجام آن یکی ندارند. هرچند که این دوگانه روی کاغذ و در حین شعارها و مجادلههای انتخاباتی کارآیی داشته باشند، در اداره دولت و کشور که متوقف به شعارها و فضاسازیهای تبلیغاتی نیست، جایی ندارد. هر دولتی در آینده به موجب انتظار مردم و رأیدهندگان که انتظار دارند دولتهای منتخب هیچ شانسی را برای بهبود دادن زندگی آنها از دست ندهند، ناچار است که ضمن تلاش برای کم اثر کردن تحریمها، همچنان به تقلای دیپلماتیک برای رفع تحریمها نیز بپردازد؛ چنانکه دولت دوازدهم چنین کرده است. از این رو، مسئولیت خنثی کردن و توأمان رفع کردن تحریمها، رسالتی انقطاعناپذیر در طول زمان و در امتداد جابهجایی دولتهاست. به این ترتیب، تاختن بر استراتژی رفع تحریم درحالی که دولت آینده از هر جناح و با هر رویکردی گریزی از آن نخواهد داشت، در بدترین حالت یک خودزنی سیاسی و در بهترین حالت خود یک ریاکاری آشکار است. به همان ترتیب، نادیده گرفتن آن دسته از سیاستهای اقتصادی که هدف از آن خنثی کردن اثر تحریمهاست، به هیچوجه گویای واقعیتی نیست که دولت بعدی در مسیر آن قرار خواهد گرفت. با وجود این همانندی دو جناحی در تعقیب میان دو راه به هم گره خورده خنثیسازی و رفع تحریم، دیگر اتلاف وقت و موکول کردن پیشبرد هر کدام از آنها به دوران پس از برگزاری انتخابات نمیتواند معنایی داشته باشد و موفقیت در رفع و تضعیف اثر تحریمها امتیاز منحصر به فردی نیز به هیچکدام از جریانهای سیاسی نخواهد داد. البته این به معنای تعجیل در پذیرفتن یا ارائه پیشنهادهای دیپلماتیک ناپخته و غیرمنصفانه نیست اما همینطور سیاسی کردن یک امر ملی نباید موجب تأخیر غیرضروری و وقتکشی در پیگیری راهحلهایی باشد که درصد قابل اعتنایی از شانس موفقیت برای کاستن هرچه سریعتر از آلام مردم را به همراه دارد.
۲- حوزه سلامت و درمان:
حوزه سلامت با تمرکز بر کرونا از جمله برنامههای اصلی و مستمر دولت خواهد بود. واردات بیش از ۲۰ میلیون واکسن خریداری شده و تلاش برای به ثمر رساندن تولیدات داخلی که به طور مستقل یا با مشارکت خارجی در حال انجام هستند دنبال خواهد شد. در این خصوص علاوه بر کشور کوبا با دو کشور تولیدکننده نیز مذاکراتی صورت گرفته است. مراقبت و پیشگیری از گسترش و قطع زنجیره ویروس کرونا و واکسیناسیون عمومی و تمهید برای درمان بموقع و مؤثر بیماران از برنامههای این حوزه است.
۳- افزایش تولید و تثبیت بازار:
مسأله بعد تثبیت بازار و تلاش برای کاهش اثر تحریمها بر زندگی مردم است. در این جا به اطلاع مردم میرسانم که نه تنها دولت هیچ برنامهای برای افزایش قیمتها بخصوص در مورد کالاهای اساسی تا پایان کار خود نخواهد داشت بلکه برای کاهش قیمتهای کاذب برنامه نظارتی سختگیرانهتری را در دستور کار خود دارد. در این راه، تاکنون ۶ میلیارد دلار از بودجه تخصیص برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص یافته است. از مجموعه ۱۰۰ قلم کالای ضروری بیش از ۲۰ قلم کالای اساسی در دو مورد مرغ و روغن دچار اختلال در توزیع شدهاند که تصمیمات ستاد اقتصادی تولید در هر دو مورد افزایش یافته و در صورت نیاز واردات صورت گرفته و برنامه متعادل کردن بازار به سرعت انجام خواهد شد.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم تعداد ۲۹۰ طرح مهم در حوزه صنعت و معدن با مجموع سرمایهگذاری ۲۶۵۲ هزار میلیارد ریال و اشتغال ۸۵۱۲۶ نفر به بهرهبرداری رسیده است. از این تعداد ۲۸ طرح طی ده ماهه سال ۱۳۹۹ راهاندازی و بیش از ۱۱ هزار شغل نیز در سال ۹۹ ایجاد شده است که میتوان به طرحهایی چون شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس، مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب، سنگ آهن گهر زمین، مجتمع جهان فولاد سیرجان، خودروسازی مدیران، مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران، پالایش نفت لاوان، خودروسازان راین، مجتمع جهان فولاد سیرجان و ذوبآهن پاسارگاد اشاره کرد.
۴- اتمام پروژههای زیرساختی برای زندگی آینده ایرانیان:
در برنامه چهارم اتمام پروژههای زیرساختی تمهید شده و اقدام برای تداوم این پروژهها برای آیندگان در دستور کار دولت است. این پروژهها آثار عظیمی بر سالهای بعد بر زندگی آینده ایران و ایرانیان خواهد داشت. دولت معتقد است همچنان باید شرایطی به وجود آورد تا دولتی فارغ از تحریم و آماده جهش تولید و اقتصاد را به منتخب بعدی ملت تحویل دهد. در همین راستا براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری برای سال ۱۴۰۰ برنامهای چهارماهه در قالب یک برنامه یکساله در دستور کار خود قرار داده است که بتواند تسهیلگر ادامه برای دولت بعد هم باشد. گسترش شاهراههای اطلاعاتی و زیرساختهای حمل و نقل و اتصالات ژئوپلیتیک و قرار گرفتن در مسیرهای جهانی (سند ۲۵ ساله با چین در همین راستاست)، پروژههای عظیم انتقال آب از خلیج فارس به مرکز و جنوب کشور با تأکید بر تأمین آب سیستان و بلوچستان، توسعه میادین نفتی و تأکید بر پروژههای پایین دستی حوزه نفت و گاز و بهبود وضع کشاورزی از جمله این پروژههای مهم محسوب میشود.
۵- انتخابات سالم و پرشور:
در اقدام پنجم دولت تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا یک انتخابات پرشور، سالم و رقابتی برگزار کند. انتخابات متضمن افزایش سرمایه اجتماعی و حل مسائل داخلی کشور و هم متضمن ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان است. انتخابات و صندوقهای رأی در نقشه کلان خود عبارت از تعیین سرنوشت ملی است اما در سطحی خردتر چیزی نیست جز زندگی روزمره هر شهروند ایرانی که میخواهد از این حق خود برای تضمین برخورداری از همه حقوق قانون اساسی و ترجمه آن در زندگی جاری و در قالب بهرهمندی از آزادی، رفاه و امنیت استفاده کند. امیدواریم که به منظور اطمینان دادن به مردم برای دستیابی به این هدف عالی انتخاباتی، شرایطی مهیا شود تا همه تنوعهای دیدگاهی و برنامهای در این انتخابات حضور داشته باشند. هرچند که متأسفانه جریانهایی برای مأیوس کردن مردم از صندوق رأی آغاز به کار کردهاند و به اقدامات خود شتاب تازهای دادهاند؛ تلختر آنکه هم از خارج و هم از داخل بهطور ناخودآگاه به شیوههایی برخی از مطالب را بیان میکنند که احساس اینکه نتیجه برآمده از صندوق رأی تأثیری در سرنوشت جامعه ندارد القا شود، اما دولت در برابر چنین یأسپراکنیها سکوت نخواهد کرد. البته در این مسیر، دولت نمیتواند بدون همراهی روشنفکران، فعالان اجتماعی و دانشگاهیان به مسئولیت خود در یادآوری و تأکید بر اصل جمهوریت و از جمله بازخوانی ریشهها و ضرورتهای مشارکت حداکثری در انتخابات گام مؤثری بردارد. به این ترتیب دولت در کنار همه بازیگران اجتماعی و سیاسی، دلسوزان ایران و در چارچوب مواضع بیان شده رهبری معظم مبنی بر مشارکت حداکثری مردم تلاش همهجانبهای خواهد داشت.
اگرچه تا پایان کار دولت فقط چهار ماه باقی مانده اما با این حجم از مأموریتهایی که دولت برای خود تعریف کرده، این چهار ماه، چهار ماهی پرمشغله و بیاستراحت برای همه مسئولان دولتی خواهد بود. دولت آماده است که ماههای پایانی تصدی خود و ماههای آغازین سال جدید را با نیرویی مضاعف از هر زمان دیگری تا به حداکثر رساندن امید مردم و درخشاندن دوباره ایران در سالهای پیش رو، هم به پایان برساند و هم آغاز کند.
آموزش و پرورش در سالی که گذشت
محسن حاجی میرزایی
وزیر آموزش و پرورش
سال 1399 با همه فراز و نشیبهایش به پایان رسید. آموزشوپرورش نیز مانند بسیاری از بخشهای دیگر ناشناختهترین بحران قرن را تجربه کرد. بروز کرونا در اواخر سال 1398 و اوج گرفتن آن در ابتدای سال 99 باعث تعطیلی مدارس شد. با وضعیتی روبهرو شدیم که تجربهای درباره آن در ایران و سایر کشورها وجود نداشت. مسیری که همه روزه آموزشوپرورش برای تأمین هدف نهایی خود یعنی تحقق تعلیم و تربیت دنبال میکرد به یکباره مسدود شد. در روزهای اول همهگیری کرونا، تلقی دقیق و شفافی از اوضاع وجود نداشت. اوضاع ناشناخته و مبهم و تصور استمرار کرونا تا یک سال و حتی بیشتر، مشکل و تا حدی دور از ذهن بود.
رشته ارتباطی ارکان اصلی آموزش یعنی دانشآموز و معلم در محیط آموزشی از یکدیگر گسسته شد. ما میبایست راه جدیدی برای برقراری ارتباط آموزشی بین معلمان و دانشآموزان ایجاد کنیم. برقراری ارتباط منظم آموزشی میان قریب به یک میلیون معلم و بیش از پانزده و نیم میلیون دانشآموز در پراکندگی جغرافیایی به وسعت ایران بزرگ در شرایط ممنوعیت حضور دانشآموزان در مدرسه تجربهای جدید و بسیار پیچیده بود. این ارتباط در شرایط پیش از کرونا به مدد یکصد و پانزده هزار واحد آموزشی برقرار میشد و با ممنوعیت حضور دانشآموزان در مدرسه باید راه مطمئن دیگری را شناسایی میکردیم. فرصتی برای آزمون و ارزیابی راههای گوناگون نبود و همزمان باید هم مسیر جدیدی را مشخص میکردیم و هم آن مسیر را میپیمودیم.
«آموزش تعطیل نمیشود» اولین و مهمترین راهبرد ما در شرایط کرونا بود. در گام نخست با بهرهگیری از تجربه دوران دفاع مقدس به آموزش تلویزیونی روکردیم. با همکاری مسئولانه و جهادی صداوسیما در همان هفته تعطیلی سراسری مدارس، مدرسه تلویزیونی ایران را راهاندازی کردیم. بتدریج و در زمان کوتاهی چهار شبکه تلویزیونی برای نمایش بیش از 40 نوبت کلاس درس در هر روز فعال شدند. با توجه به پوشش فراگیر شبکههای تلویزیون، مدرسه تلویزیونی فراگیرترین امکان آموزشی بود که اکثریت قریب به اتفاق دانشآموزان در سراسر کشور امکان بهرهبرداری از آن را داشتند. برای درک اندازه و اهمیت ارائه این حجم از خدمات آموزشی در زمان کوتاه باید متخصصان تولیدات تلویزیونی اظهار نظر کنند. تلویزیون هرچند گشایش مهمی ایجاد کرد اما یکسویه بودن ارتباط، کمرنگ شدن نقش معلم بهعنوان اصلیترین رکن آموزشی، عدم اطمینان از میزان یادگیری دانشآموزان و عدم پاسخ به سؤالات و ابهامات آنان، ضرورت اتخاذ تدبیر دیگری را آشکار کرد. مهمترین اصل در آموزش این است که معلم مسئول آموزش به دانشآموزان است. ما میبایست با محور قرار دادن معلم، او را در تحقق این نقش مهم و بشدت دشوار یاری میکردیم. هر تدبیری که به حذف یا تضعیف نقش معلم در آموزش منجر شود با کاستیهای جدی توأم خواهد بود.
ما معلمان را به تحقق شعار «آموزش تعطیل نیست» ترغیب کردیم وبه شهادت گزارشهای متنوعی که در رسانههای جمعی انتشار یافت معلمان با خلاقیتهای ممتاز و مسئولیتپذیری مثال زدنی آموزش دانشآموزان را به روشهای گوناگون پی گرفتند. آموزش در روی تخت بیمارستان، استفاده از دیواره یخچال یا در خودرو بهعنوان تابلوی ارائه درس و تکاپوی مثال زدنی معلمانی که برای اولین بار کار در فضای مجازی را تجربه میکردند، نمونههایی از نقش آفرینی معلمان در شرائط کرونا بود.
در فقدان یک بستر یکپارچه، امن و آسان برای ارائه خدمات آموزشی بر بستر اینترنت که در چنین شرایطی بهعنوان راه حل انحصاری ارتباط معلمان و دانشآموزان شناخته شده بود، هر واحد آموزشی یا هر معلم با انتخاب یک طریق ارتباط اینترنتی پیوند خود با دانشآموزان را برقرار کرده بود. در چنین شرایطی آموزش و پرورش بهعنوان مسئول ارائه خدمات آموزشی به دانشآموزان در سراسر کشور نمیتوانست از چگونگی این تعاملات آگاه شود و از دسترسی همه دانشآموزان به خدمات آموزشی مطمئن شود علاوه بر اینکه منحصر بودن بسترهای منتخب به ارائه خدمات آموزشی و وجود محتواهای متنوع غیر آموزشی و بعضاً زیان بار در آن ضرورت ایجاد یک بستر یکپارچه، ایمن و منحصر به ارائه خدمات آموزشی را آشکار کرد.
مجموعه این ملاحظات سبب شد که آموزش و پرورش سامانه شاد را بهعنوان بستری مستقل برای ارائه آموزش راهاندازی کند. در مورد سامانه شاد در فرصتی جداگانه برای خوانندگان روزنامه ایران خواهم نوشت. در اینجا به ذکر همین نکته بسنده میکنم که در حال حاضر شاد بهعنوان بزرگترین بستر تعاملی آموزشی در کشور، محل تشکیل کلاسهای درس و آموزش بیش از 10 میلیون دانشآموز است. با راهاندازی شاد بخشی از دغدغههای موجود در مورد عدم تعطیلی آموزش برطرف شد. اما بخشی از دانشآموزان ما به علت سکونت در منطقهای بدون پوشش اینترنت یا عدم برخورداری از تجهیزات مناسب به آموزش مجازی دسترسی نداشتند. یکی از اصول و راهبردهای جدی ما در این شرایط مراقبت از این نکته بود که عدم دسترسی به اینترنت و یا نداشتن ابزار هوشمند به معنای محرومیت از آموزش نیست. هر یک از ابزارهای پیشبینی شده در حقیقت امکانهایی برای معلمان بود تا بتوانند نقش خود را بهتر ایفا کنند. در هر صورت معلم و مدرسه مأموریت داشتند که از دسترسی همه دانشآموزان به آموزش اطمینان حاصل کنند و حتی مدیران مدارس مسئولیت یافتند که درباره دانشآموز سال قبل که امسال در مدرسه ثبتنام نکرده است پیگیری کنند ومطمئن شوند که به آموزش دسترسی دارد. برای تحقق این هدف مهم در کنار ارائه خدمات آموزشی بر بستر شاد، آموزشهای تلویزیونی، تولید و عرضه بستههای خود آموز آموزشی در دستور کار کلیه مناطق آموزشی قرار گرفت. جمعی از متخصصان زبده و برجسته تعلیم و تربیت و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در هر استان، مبادرت به تولید محتوای خودآموز آموزشی کردند و از طریق راهبران آموزشی یا معلمان در دسترس دانشآموزانی که به طرق دیگر آموزشی دسترسی نداشتند، قرار دادند.
ما برای این که بتوانیم این روزهای سخت را بخوبی پشت سر بگذاریم شبکه ارتباطی ستاد با مدیران آموزش و پرورش مناطق و مدیران مدارس را تقویت کردیم. هر هفته با رؤسای مناطق در این باره گفتوگو کردیم و در اجتماعات مجازی مدیران مدارس حاضر شده و درباره این دغدغهها صحبت کردیم. امکان ارتباط مناطق آموزشی با مدیران مدارس، مدیران مدارس با معلمان و معلمان با دانشآموزان را برقرار کردیم. آموزش و پرورش مجموعهای پهنپیکر، با مخاطبین متنوع و گسترده است. ما به بیش از 15.5 میلیون دانشآموز خدمات آموزشی و تربیتی ارائه میکنیم. قریب به یک میلیون معلم، مدیر و کادر اجرایی مدارس در قالب بیش از 110 هزار مدرسه و 550 هزار کلاس درس ارائه این خدمات را بر عهده دارند. محور همه اقدامات و برنامهها، مدرسه و مبتنی بر حضور دانشآموزان بوده و پیوند وثیقی بین معلم و دانشآموز و مدرسه برای رقم خوردن آموزش و تربیتی کارآمد برقرار است.
با ممنوعشدن حضور دانشآموزان در مدرسه به یکباره این شبکه عظیم انسانی که با نظم معینی در کار تجربهشدهای فعال بودند با چالش جدی مواجه شد و عناصر ارتباط دهنده آنها با یکدیگر از بین رفت. ساماندهی مجموعه گسترده و متنوع مخاطبان به نحوی که چارچوب و انتظام تعلیم و تربیت حفظ شود مهمترین دستاورد ما در سال گذشته است. قدرت یادگیرندگی نظام آموزش و پرورش در اثر تلاش و پشتکار معلمان و سایر کارکنان نظام تعلیم و تربیت در سال گذشته افزایش یافت. صحنههای بیبدیلی از دلسوزی و مسئولیتپذیری جامعه فرهنگی کشور در تربیت فرزندان این مرز و بوم، خلق شد. ما توانستیم در سایه تهدید کرونا، ارتباطات شبکهای خود را در سطحی رضایتبخش شکل دهیم. من در نوشتاری دیگر این فرصت عظیم شکلگیری شبکه ارتباطات انسانی و اهمیت آن را تشریح خواهم کرد. به اجمال باید گفت به مدد ایجاد شبکههای ارتباطی گسترده در بستر شاد، امروز تمام عوامل این مجموعه در تمامی سطوح از وزیر گرفته تا دانشآموزان در سریعترین زمان ممکن قادر به ارتباط با یکدیگر هستیم. اکنون آموزش و پرورش قادر است وضعیت دریافت آموزش همه دانشآموزان را رصد کند.
برای افزایش دسترسی و بهبود کیفیت ارائه خدمات آموزشی، سامانه شاد به طور مستمر توسعه یافت و قابلیتهای آن گسترش پیدا کرد. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در تکمیل پوشش جغرافیایی به اینترنت فعال شد وخیرین متعددی اعم از حقیقی و حقوقی برای حمایت از دانشآموزانی که به ابزار هوشمند دسترسی نداشتند به میدان آمدند وتا کنون برای بیش از دویست هزار نفر از این دانش با کمک خیرین ابزارهای هوشمند تهیه و تقدیم شده و این مشارکت همگانی در حال گسترش است.
در انتهای سخن به این نکته مهم اشاره میکنم که با وجود همه ظرفیتها و امکانات یادشده، ما معتقدیم هیچ آموزشی جایگزین آموزش حضوری نیست. پژوهشهای متعدد بیان میکند در صورتی که زیرساختهای دسترسی به آموزش مجازی بهصورت حداکثری فراهم باشد، معلم و دانشآموز از ابزار و توانمندی لازم در انتقال و دریافت آموزش برخوردار باشند، حداکثر بازدهی آموزش غیرحضوری 50 درصد است.
گرچه آموزشوپرورش برای استمرار آموزش در کرونا آمادگی لازم را دارد و روز به روز در حال تقویت و توسعه زیرساختها و توانمندیهای خود است اما امیدواریم با استمرار روند کاهش شیوع بیماری و در اولویت قرار گرفتن واکسیناسیون معلمان ودانشآموزان، هر چه سریعتر شاهد برقراری آموزش حضوری باشیم. برقراری سریعتر آموزش حضوری حتی برای یک روز در هفته و برای ساعاتی محدود بهنفع نظام تعلیم و تربیت کشور و آینده تحصیلی دانشآموزان است.
وزیر آموزش و پرورش
سال 1399 با همه فراز و نشیبهایش به پایان رسید. آموزشوپرورش نیز مانند بسیاری از بخشهای دیگر ناشناختهترین بحران قرن را تجربه کرد. بروز کرونا در اواخر سال 1398 و اوج گرفتن آن در ابتدای سال 99 باعث تعطیلی مدارس شد. با وضعیتی روبهرو شدیم که تجربهای درباره آن در ایران و سایر کشورها وجود نداشت. مسیری که همه روزه آموزشوپرورش برای تأمین هدف نهایی خود یعنی تحقق تعلیم و تربیت دنبال میکرد به یکباره مسدود شد. در روزهای اول همهگیری کرونا، تلقی دقیق و شفافی از اوضاع وجود نداشت. اوضاع ناشناخته و مبهم و تصور استمرار کرونا تا یک سال و حتی بیشتر، مشکل و تا حدی دور از ذهن بود.
رشته ارتباطی ارکان اصلی آموزش یعنی دانشآموز و معلم در محیط آموزشی از یکدیگر گسسته شد. ما میبایست راه جدیدی برای برقراری ارتباط آموزشی بین معلمان و دانشآموزان ایجاد کنیم. برقراری ارتباط منظم آموزشی میان قریب به یک میلیون معلم و بیش از پانزده و نیم میلیون دانشآموز در پراکندگی جغرافیایی به وسعت ایران بزرگ در شرایط ممنوعیت حضور دانشآموزان در مدرسه تجربهای جدید و بسیار پیچیده بود. این ارتباط در شرایط پیش از کرونا به مدد یکصد و پانزده هزار واحد آموزشی برقرار میشد و با ممنوعیت حضور دانشآموزان در مدرسه باید راه مطمئن دیگری را شناسایی میکردیم. فرصتی برای آزمون و ارزیابی راههای گوناگون نبود و همزمان باید هم مسیر جدیدی را مشخص میکردیم و هم آن مسیر را میپیمودیم.
«آموزش تعطیل نمیشود» اولین و مهمترین راهبرد ما در شرایط کرونا بود. در گام نخست با بهرهگیری از تجربه دوران دفاع مقدس به آموزش تلویزیونی روکردیم. با همکاری مسئولانه و جهادی صداوسیما در همان هفته تعطیلی سراسری مدارس، مدرسه تلویزیونی ایران را راهاندازی کردیم. بتدریج و در زمان کوتاهی چهار شبکه تلویزیونی برای نمایش بیش از 40 نوبت کلاس درس در هر روز فعال شدند. با توجه به پوشش فراگیر شبکههای تلویزیون، مدرسه تلویزیونی فراگیرترین امکان آموزشی بود که اکثریت قریب به اتفاق دانشآموزان در سراسر کشور امکان بهرهبرداری از آن را داشتند. برای درک اندازه و اهمیت ارائه این حجم از خدمات آموزشی در زمان کوتاه باید متخصصان تولیدات تلویزیونی اظهار نظر کنند. تلویزیون هرچند گشایش مهمی ایجاد کرد اما یکسویه بودن ارتباط، کمرنگ شدن نقش معلم بهعنوان اصلیترین رکن آموزشی، عدم اطمینان از میزان یادگیری دانشآموزان و عدم پاسخ به سؤالات و ابهامات آنان، ضرورت اتخاذ تدبیر دیگری را آشکار کرد. مهمترین اصل در آموزش این است که معلم مسئول آموزش به دانشآموزان است. ما میبایست با محور قرار دادن معلم، او را در تحقق این نقش مهم و بشدت دشوار یاری میکردیم. هر تدبیری که به حذف یا تضعیف نقش معلم در آموزش منجر شود با کاستیهای جدی توأم خواهد بود.
ما معلمان را به تحقق شعار «آموزش تعطیل نیست» ترغیب کردیم وبه شهادت گزارشهای متنوعی که در رسانههای جمعی انتشار یافت معلمان با خلاقیتهای ممتاز و مسئولیتپذیری مثال زدنی آموزش دانشآموزان را به روشهای گوناگون پی گرفتند. آموزش در روی تخت بیمارستان، استفاده از دیواره یخچال یا در خودرو بهعنوان تابلوی ارائه درس و تکاپوی مثال زدنی معلمانی که برای اولین بار کار در فضای مجازی را تجربه میکردند، نمونههایی از نقش آفرینی معلمان در شرائط کرونا بود.
در فقدان یک بستر یکپارچه، امن و آسان برای ارائه خدمات آموزشی بر بستر اینترنت که در چنین شرایطی بهعنوان راه حل انحصاری ارتباط معلمان و دانشآموزان شناخته شده بود، هر واحد آموزشی یا هر معلم با انتخاب یک طریق ارتباط اینترنتی پیوند خود با دانشآموزان را برقرار کرده بود. در چنین شرایطی آموزش و پرورش بهعنوان مسئول ارائه خدمات آموزشی به دانشآموزان در سراسر کشور نمیتوانست از چگونگی این تعاملات آگاه شود و از دسترسی همه دانشآموزان به خدمات آموزشی مطمئن شود علاوه بر اینکه منحصر بودن بسترهای منتخب به ارائه خدمات آموزشی و وجود محتواهای متنوع غیر آموزشی و بعضاً زیان بار در آن ضرورت ایجاد یک بستر یکپارچه، ایمن و منحصر به ارائه خدمات آموزشی را آشکار کرد.
مجموعه این ملاحظات سبب شد که آموزش و پرورش سامانه شاد را بهعنوان بستری مستقل برای ارائه آموزش راهاندازی کند. در مورد سامانه شاد در فرصتی جداگانه برای خوانندگان روزنامه ایران خواهم نوشت. در اینجا به ذکر همین نکته بسنده میکنم که در حال حاضر شاد بهعنوان بزرگترین بستر تعاملی آموزشی در کشور، محل تشکیل کلاسهای درس و آموزش بیش از 10 میلیون دانشآموز است. با راهاندازی شاد بخشی از دغدغههای موجود در مورد عدم تعطیلی آموزش برطرف شد. اما بخشی از دانشآموزان ما به علت سکونت در منطقهای بدون پوشش اینترنت یا عدم برخورداری از تجهیزات مناسب به آموزش مجازی دسترسی نداشتند. یکی از اصول و راهبردهای جدی ما در این شرایط مراقبت از این نکته بود که عدم دسترسی به اینترنت و یا نداشتن ابزار هوشمند به معنای محرومیت از آموزش نیست. هر یک از ابزارهای پیشبینی شده در حقیقت امکانهایی برای معلمان بود تا بتوانند نقش خود را بهتر ایفا کنند. در هر صورت معلم و مدرسه مأموریت داشتند که از دسترسی همه دانشآموزان به آموزش اطمینان حاصل کنند و حتی مدیران مدارس مسئولیت یافتند که درباره دانشآموز سال قبل که امسال در مدرسه ثبتنام نکرده است پیگیری کنند ومطمئن شوند که به آموزش دسترسی دارد. برای تحقق این هدف مهم در کنار ارائه خدمات آموزشی بر بستر شاد، آموزشهای تلویزیونی، تولید و عرضه بستههای خود آموز آموزشی در دستور کار کلیه مناطق آموزشی قرار گرفت. جمعی از متخصصان زبده و برجسته تعلیم و تربیت و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در هر استان، مبادرت به تولید محتوای خودآموز آموزشی کردند و از طریق راهبران آموزشی یا معلمان در دسترس دانشآموزانی که به طرق دیگر آموزشی دسترسی نداشتند، قرار دادند.
ما برای این که بتوانیم این روزهای سخت را بخوبی پشت سر بگذاریم شبکه ارتباطی ستاد با مدیران آموزش و پرورش مناطق و مدیران مدارس را تقویت کردیم. هر هفته با رؤسای مناطق در این باره گفتوگو کردیم و در اجتماعات مجازی مدیران مدارس حاضر شده و درباره این دغدغهها صحبت کردیم. امکان ارتباط مناطق آموزشی با مدیران مدارس، مدیران مدارس با معلمان و معلمان با دانشآموزان را برقرار کردیم. آموزش و پرورش مجموعهای پهنپیکر، با مخاطبین متنوع و گسترده است. ما به بیش از 15.5 میلیون دانشآموز خدمات آموزشی و تربیتی ارائه میکنیم. قریب به یک میلیون معلم، مدیر و کادر اجرایی مدارس در قالب بیش از 110 هزار مدرسه و 550 هزار کلاس درس ارائه این خدمات را بر عهده دارند. محور همه اقدامات و برنامهها، مدرسه و مبتنی بر حضور دانشآموزان بوده و پیوند وثیقی بین معلم و دانشآموز و مدرسه برای رقم خوردن آموزش و تربیتی کارآمد برقرار است.
با ممنوعشدن حضور دانشآموزان در مدرسه به یکباره این شبکه عظیم انسانی که با نظم معینی در کار تجربهشدهای فعال بودند با چالش جدی مواجه شد و عناصر ارتباط دهنده آنها با یکدیگر از بین رفت. ساماندهی مجموعه گسترده و متنوع مخاطبان به نحوی که چارچوب و انتظام تعلیم و تربیت حفظ شود مهمترین دستاورد ما در سال گذشته است. قدرت یادگیرندگی نظام آموزش و پرورش در اثر تلاش و پشتکار معلمان و سایر کارکنان نظام تعلیم و تربیت در سال گذشته افزایش یافت. صحنههای بیبدیلی از دلسوزی و مسئولیتپذیری جامعه فرهنگی کشور در تربیت فرزندان این مرز و بوم، خلق شد. ما توانستیم در سایه تهدید کرونا، ارتباطات شبکهای خود را در سطحی رضایتبخش شکل دهیم. من در نوشتاری دیگر این فرصت عظیم شکلگیری شبکه ارتباطات انسانی و اهمیت آن را تشریح خواهم کرد. به اجمال باید گفت به مدد ایجاد شبکههای ارتباطی گسترده در بستر شاد، امروز تمام عوامل این مجموعه در تمامی سطوح از وزیر گرفته تا دانشآموزان در سریعترین زمان ممکن قادر به ارتباط با یکدیگر هستیم. اکنون آموزش و پرورش قادر است وضعیت دریافت آموزش همه دانشآموزان را رصد کند.
برای افزایش دسترسی و بهبود کیفیت ارائه خدمات آموزشی، سامانه شاد به طور مستمر توسعه یافت و قابلیتهای آن گسترش پیدا کرد. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در تکمیل پوشش جغرافیایی به اینترنت فعال شد وخیرین متعددی اعم از حقیقی و حقوقی برای حمایت از دانشآموزانی که به ابزار هوشمند دسترسی نداشتند به میدان آمدند وتا کنون برای بیش از دویست هزار نفر از این دانش با کمک خیرین ابزارهای هوشمند تهیه و تقدیم شده و این مشارکت همگانی در حال گسترش است.
در انتهای سخن به این نکته مهم اشاره میکنم که با وجود همه ظرفیتها و امکانات یادشده، ما معتقدیم هیچ آموزشی جایگزین آموزش حضوری نیست. پژوهشهای متعدد بیان میکند در صورتی که زیرساختهای دسترسی به آموزش مجازی بهصورت حداکثری فراهم باشد، معلم و دانشآموز از ابزار و توانمندی لازم در انتقال و دریافت آموزش برخوردار باشند، حداکثر بازدهی آموزش غیرحضوری 50 درصد است.
گرچه آموزشوپرورش برای استمرار آموزش در کرونا آمادگی لازم را دارد و روز به روز در حال تقویت و توسعه زیرساختها و توانمندیهای خود است اما امیدواریم با استمرار روند کاهش شیوع بیماری و در اولویت قرار گرفتن واکسیناسیون معلمان ودانشآموزان، هر چه سریعتر شاهد برقراری آموزش حضوری باشیم. برقراری سریعتر آموزش حضوری حتی برای یک روز در هفته و برای ساعاتی محدود بهنفع نظام تعلیم و تربیت کشور و آینده تحصیلی دانشآموزان است.
واقعیتهایی درباره همکاری ایران و چین
سعید لیلاز
کارشناس اقتصادی
یکی از جالبترین نکات و عمومیترین سوءتفاهمهایی که درباره قرارداد راهبردی ایران و چین شکل گرفته این است که به عمد یا از روی نادانی، درباره این توافق و ابعاد آن در اقتصاد ایران اغراق میشود. کسانی که از روی بیاطلاعی چنین کاری انجام میدهند، نشان دادهاند که شناختی از حجم اقتصاد ایران ندارند. اگر تمام آن چیزی را که در مطبوعات خارجی به اغراق درباره قرارداد مذکور گفته میشود مبنا بگیریم، یعنی سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری چین در اقتصاد ایران ظرف 25 سال آینده، مجموع سرمایهگذاری چینیها در ایران 2 تا 3 درصد سرمایهگذاری سالانه مورد نیاز کشور در این مدت را پوشش میدهد. حجم تولید ناخالص داخلی ایران به شاخص قدرت برابری خرید حدود هزار و 300 میلیارد دلار در سال است که اگر 40 درصد آن پسانداز ناخالص داخلی باشد، ما سالانه 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز خواهیم داشت. این البته به جز سرمایهگذاریهای انجام نشده و انباشت شده در دهههای اخیر است. برای روشن شدن ببیشتر قضیه فقط ذکر همین یک رقم از آمار کافی است که همین الان 300 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام نشده معوق فقط در حوزه نفت ما وجود دارد.
نکته مهم دیگر این است که چین در عمل، بیش از دو دهه است که در اقتصاد ایران دارای سهم نخست است. از حدود سال 1992 تا 2012، حجم مبادلات خارجی ایران با چین از سالانه حدود 200 میلیون دلار به 30 میلیارد دلار افزایش یافت و اگر تحریمهای اخیر امریکا نبود احتمالاً این عدد به حدود 40 میلیارد دلار هم میرسید. بنابراین چیزی که مخالفان توافق ما را از آن میترسانند، نزدیک به دو دهه است که بدون انجام سرمایهگذاری در اقتصاد ایران محقق شده است. در نتیجه آن هم تا کنون هیچ اتفاق وحشتناکی رخ نداده. بنابراین میتوان متصور شد در 25 سال آینده هم با توجه به سهم این سرمایهگذاری در کل اقتصاد ایران، اتفاق جدیدی طبق آنچه مخالفان قرارداد میگویند، رخ نخواهد داد.
اما نکته بسیار مهم دیگر این است که اساساً مسأله چین بر خلاف آنچه الان تصویر میشود، صرفاً مسأله ایران نیست بلکه مسأله کل جهان است. این آمار تکاندهندهای است که شریک تجاری 150 کشور از مجموع 210 کشور جهان در حال حاضر، چین است. حتی کشورهایی که شریک تجاری اول آنها امریکا، ژاپن یا استرالیا است، در حالی با این سه کشور تجارت دارند که شریک تجاری اول همین سه کشور، چین است. حجم مازاد صادرات روزانه چین به ایالات متحده امریکا تقریباً یک میلیارد دلار است، بنابراین ظرف 400 روز چینیها آن چیزی را از اقتصاد امریکا بهعنوان مازاد بازرگانی بیرون میکشند که قرار است در 25 سال آینده در اقتصاد ایران انجام دهند. بنابراین کشوری که بخواهد در دنیا به کالای ارزان دسترسی پیدا کند و هر چه بیشتر نیازهای تودههای فقیر خود را پوشش دهد، گریزی از اینکه رابطه اقتصادی خود را با چین تحکیم و سازماندهی کند، نخواهد داشت.
مقایسه این توافق با قرارداد ترکمانچای هم یک قیاس معالفارق و ناشی از بیاطلاعی نسبت به تاریخ است. در دهه 1830 که ما شاهد قرارداد ترکمانچای بودیم، روسیه تقریباً قدرتمندترین کشور جهان بود. به گونهای که الکساندر اول موفق شده بود پاریس را اشغال کند و ناپلئون را به تنهایی شکست دهد. در همان زمان ایران هم یکی از ضعیفترین کشورهای مستقل جهان به شمار میرفت. یعنی بقیه کشورها اگر مستقل بودند، اینقدر ضعیف نبودند و اگر ضعیفتر بودند مستقل نبودند. در حال حاضر نه چین آن سهم جهانی قدرت را که روسیه در دهه 1830 داشت، دارد و نه ایران مانند آن زمان ضعیف است. اگر ایالات متحده امریکا نتوانسته ایران را زمینگیر کند به طریق اولی چین نمیتواند چنین کاری انجام دهد. خصوصاً با توجه به بعد مسافت میان ایران و چین. روسیه در دهه 1830 هم زیادی بزرگ و قدرتمند بود و هم به ایران چسبیده بود. چین نه تنها فاصله زیادی از ایران دارد بلکه از حوزه نفوذ استراتژیک خودشان یعنی فاصله 2 هزار کیلومتری اطراف خارج نشدهاند و شواهد نظامی هم نشان میدهد که به این زودی خارج نخواهند شد.
قطعاً اگر چین شرایطی مانند روسیه 1830 داشت، هیچ تردیدی برای بلعیدن ایران به خود راه نمیداد و این یعنی ما باید قدرتمند و مستقل باشیم. اتفاقاً قرارداد کنونی را باید در راستای مستقل و قوی نگاه داشتن ایران دید. سیاست خارجی ما در تمام 500 سال گذشته بر اساس موازنه بین شرق و غرب بوده. یا این موازنه در مقاطعی مانند صفویه و قاجار مثبت بوده یا مانند دوره امیرکبیر، مصدق و جمهوری اسلامی منفی. در ماهیت موازنه مثبت یا منفی تفاوت زیادی نیست اما اصل بر وجود این موازنه است، یعنی اگر با شرق مثبت هستیم با غرب هم مثبت باشیم و بالعکس. توافق امروز با چین توافقی است در دنیای پساترامپ و به واسطه آن میتوانیم مجدداً موازنه شرق و غرب در سیاست خارجی ایران را برقرار کنیم. چرا که فشار ناجوانمردانه امریکا در 40 سال گذشته که طی 4 سال ترامپ به اوج خود رسید، ایران را در چنان موقعیتی قرار داد که برای حفظ استقلال و موضع خود راهی جز چنین توافقهایی ندارد. حتی موافقان رابطه با غرب هم باید از این توافق خشنود باشند. چرا که این توافق میتواند غرب را به سر میز مذاکره برگرداند چون به آن طرف نشان میدهد که ایران هیچگاه در یافتن راههایی برای زیست مستقل، دست بسته و تنها نیست. مسأله دیگر این است که ما اگر این توافق را در یک حالت فرضی، منفی در نظر بگیریم، صددرصد مسئولیت آن بر عهده وضعکننده تحریمهایی است که اقتصاد ما را به این سمت سوق داده است. بنابراین حتی اگر بپذیریم ادعای مخالفان این توافق درباره منفی بودن آن هم درست باشد، مسئولیت آن بر عهده فشارهای امریکا و ناتوانی اروپا در قبال این فشارهاست.
نکته آخر اینکه هر قراردادی، از قرارداد خرید یک پنیر از بقالی و ازدواج گرفته تا قراردادهای بینالمللی میان دولتها بر پایه موازنه قواست. اگر در این موازنه کوچکترین خللی وارد شود، نمیشود با هیچ مبانی حقوقی هیچ قراردادی را زنده نگه داشت. خود برجام نمونه روشن این ادعاست. بنابراین صرف امضای این توافق از سوی ایران حافظ سلامت و امنیت ایران نخواهد بود، بلکه نشان میدهد باید قوی باشیم و خودمان را قوی نگه داریم. جهان ما جهانی است که نمیتوان در آن با ایدئولوژی به فهم آن و مواجهه با آن اقدام کرد. بلکه بر اساس قدرت موازنه قدرت و منافع ملی باید با آن مواجه شد.
کارشناس اقتصادی
یکی از جالبترین نکات و عمومیترین سوءتفاهمهایی که درباره قرارداد راهبردی ایران و چین شکل گرفته این است که به عمد یا از روی نادانی، درباره این توافق و ابعاد آن در اقتصاد ایران اغراق میشود. کسانی که از روی بیاطلاعی چنین کاری انجام میدهند، نشان دادهاند که شناختی از حجم اقتصاد ایران ندارند. اگر تمام آن چیزی را که در مطبوعات خارجی به اغراق درباره قرارداد مذکور گفته میشود مبنا بگیریم، یعنی سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری چین در اقتصاد ایران ظرف 25 سال آینده، مجموع سرمایهگذاری چینیها در ایران 2 تا 3 درصد سرمایهگذاری سالانه مورد نیاز کشور در این مدت را پوشش میدهد. حجم تولید ناخالص داخلی ایران به شاخص قدرت برابری خرید حدود هزار و 300 میلیارد دلار در سال است که اگر 40 درصد آن پسانداز ناخالص داخلی باشد، ما سالانه 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز خواهیم داشت. این البته به جز سرمایهگذاریهای انجام نشده و انباشت شده در دهههای اخیر است. برای روشن شدن ببیشتر قضیه فقط ذکر همین یک رقم از آمار کافی است که همین الان 300 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام نشده معوق فقط در حوزه نفت ما وجود دارد.
نکته مهم دیگر این است که چین در عمل، بیش از دو دهه است که در اقتصاد ایران دارای سهم نخست است. از حدود سال 1992 تا 2012، حجم مبادلات خارجی ایران با چین از سالانه حدود 200 میلیون دلار به 30 میلیارد دلار افزایش یافت و اگر تحریمهای اخیر امریکا نبود احتمالاً این عدد به حدود 40 میلیارد دلار هم میرسید. بنابراین چیزی که مخالفان توافق ما را از آن میترسانند، نزدیک به دو دهه است که بدون انجام سرمایهگذاری در اقتصاد ایران محقق شده است. در نتیجه آن هم تا کنون هیچ اتفاق وحشتناکی رخ نداده. بنابراین میتوان متصور شد در 25 سال آینده هم با توجه به سهم این سرمایهگذاری در کل اقتصاد ایران، اتفاق جدیدی طبق آنچه مخالفان قرارداد میگویند، رخ نخواهد داد.
اما نکته بسیار مهم دیگر این است که اساساً مسأله چین بر خلاف آنچه الان تصویر میشود، صرفاً مسأله ایران نیست بلکه مسأله کل جهان است. این آمار تکاندهندهای است که شریک تجاری 150 کشور از مجموع 210 کشور جهان در حال حاضر، چین است. حتی کشورهایی که شریک تجاری اول آنها امریکا، ژاپن یا استرالیا است، در حالی با این سه کشور تجارت دارند که شریک تجاری اول همین سه کشور، چین است. حجم مازاد صادرات روزانه چین به ایالات متحده امریکا تقریباً یک میلیارد دلار است، بنابراین ظرف 400 روز چینیها آن چیزی را از اقتصاد امریکا بهعنوان مازاد بازرگانی بیرون میکشند که قرار است در 25 سال آینده در اقتصاد ایران انجام دهند. بنابراین کشوری که بخواهد در دنیا به کالای ارزان دسترسی پیدا کند و هر چه بیشتر نیازهای تودههای فقیر خود را پوشش دهد، گریزی از اینکه رابطه اقتصادی خود را با چین تحکیم و سازماندهی کند، نخواهد داشت.
مقایسه این توافق با قرارداد ترکمانچای هم یک قیاس معالفارق و ناشی از بیاطلاعی نسبت به تاریخ است. در دهه 1830 که ما شاهد قرارداد ترکمانچای بودیم، روسیه تقریباً قدرتمندترین کشور جهان بود. به گونهای که الکساندر اول موفق شده بود پاریس را اشغال کند و ناپلئون را به تنهایی شکست دهد. در همان زمان ایران هم یکی از ضعیفترین کشورهای مستقل جهان به شمار میرفت. یعنی بقیه کشورها اگر مستقل بودند، اینقدر ضعیف نبودند و اگر ضعیفتر بودند مستقل نبودند. در حال حاضر نه چین آن سهم جهانی قدرت را که روسیه در دهه 1830 داشت، دارد و نه ایران مانند آن زمان ضعیف است. اگر ایالات متحده امریکا نتوانسته ایران را زمینگیر کند به طریق اولی چین نمیتواند چنین کاری انجام دهد. خصوصاً با توجه به بعد مسافت میان ایران و چین. روسیه در دهه 1830 هم زیادی بزرگ و قدرتمند بود و هم به ایران چسبیده بود. چین نه تنها فاصله زیادی از ایران دارد بلکه از حوزه نفوذ استراتژیک خودشان یعنی فاصله 2 هزار کیلومتری اطراف خارج نشدهاند و شواهد نظامی هم نشان میدهد که به این زودی خارج نخواهند شد.
قطعاً اگر چین شرایطی مانند روسیه 1830 داشت، هیچ تردیدی برای بلعیدن ایران به خود راه نمیداد و این یعنی ما باید قدرتمند و مستقل باشیم. اتفاقاً قرارداد کنونی را باید در راستای مستقل و قوی نگاه داشتن ایران دید. سیاست خارجی ما در تمام 500 سال گذشته بر اساس موازنه بین شرق و غرب بوده. یا این موازنه در مقاطعی مانند صفویه و قاجار مثبت بوده یا مانند دوره امیرکبیر، مصدق و جمهوری اسلامی منفی. در ماهیت موازنه مثبت یا منفی تفاوت زیادی نیست اما اصل بر وجود این موازنه است، یعنی اگر با شرق مثبت هستیم با غرب هم مثبت باشیم و بالعکس. توافق امروز با چین توافقی است در دنیای پساترامپ و به واسطه آن میتوانیم مجدداً موازنه شرق و غرب در سیاست خارجی ایران را برقرار کنیم. چرا که فشار ناجوانمردانه امریکا در 40 سال گذشته که طی 4 سال ترامپ به اوج خود رسید، ایران را در چنان موقعیتی قرار داد که برای حفظ استقلال و موضع خود راهی جز چنین توافقهایی ندارد. حتی موافقان رابطه با غرب هم باید از این توافق خشنود باشند. چرا که این توافق میتواند غرب را به سر میز مذاکره برگرداند چون به آن طرف نشان میدهد که ایران هیچگاه در یافتن راههایی برای زیست مستقل، دست بسته و تنها نیست. مسأله دیگر این است که ما اگر این توافق را در یک حالت فرضی، منفی در نظر بگیریم، صددرصد مسئولیت آن بر عهده وضعکننده تحریمهایی است که اقتصاد ما را به این سمت سوق داده است. بنابراین حتی اگر بپذیریم ادعای مخالفان این توافق درباره منفی بودن آن هم درست باشد، مسئولیت آن بر عهده فشارهای امریکا و ناتوانی اروپا در قبال این فشارهاست.
نکته آخر اینکه هر قراردادی، از قرارداد خرید یک پنیر از بقالی و ازدواج گرفته تا قراردادهای بینالمللی میان دولتها بر پایه موازنه قواست. اگر در این موازنه کوچکترین خللی وارد شود، نمیشود با هیچ مبانی حقوقی هیچ قراردادی را زنده نگه داشت. خود برجام نمونه روشن این ادعاست. بنابراین صرف امضای این توافق از سوی ایران حافظ سلامت و امنیت ایران نخواهد بود، بلکه نشان میدهد باید قوی باشیم و خودمان را قوی نگه داریم. جهان ما جهانی است که نمیتوان در آن با ایدئولوژی به فهم آن و مواجهه با آن اقدام کرد. بلکه بر اساس قدرت موازنه قدرت و منافع ملی باید با آن مواجه شد.
برنامه جامع همکاری ایران و چین و هویت آسیایی
ابوالفضل علماییفر
عضو هیأت علمی دانشکده روابط بینالملل
از مهمترین عرصههای تأثیرگذار واقعه عالمگیری کرونا، افزوده شدن بسرعت تحولات بینالمللی و از پرده برون افتادن واقعیتهایی بود که شاید در روند معمول خود باید طی دهههای آتی شاهد بروز و خودنمایی آنها بودیم. از جمله برجستهترین این واقعیتها مهر تأییدی بود که بر پای این ایده نقش بست که «قرن بیست یکم؛ قرن آسیاست». نکتهای که در غوغا و آشوب به راه افتاده از سوی رسانههای مغرض پیرامون امضای برنامه همکاری جامع ایران و چین، حداقل در داخل ایران کمتر مورد توجه قرارگرفت.
هرچند ارتقاء سطح همکاریهای ایران و چین به مشارکت جامع راهبردی در بهمن ماه 1394 و طی بیانیه مشارکت جامع راهبردی بهطور همزمان در دو کشور اعلام گردید و برنامه همکاری جامع نیز بر اساس بند ششم آن بیانیه در دستور کار قرار گرفت، لیکن نکته قابل توجه نیز آن بود که این برنامه نیز در شرایطی به امضای وزرای خارجه دو کشور رسید که همچنان امریکا و بسیاری از کشورهای غربی گرفتار سوء مدیریتها و تبعات آمار بالای تلفات و مبتلایان کووید19بوده و طعم تلخ رشد منفی اقتصادی و تبعات سخت اجتماعی ناشی از پاندمیک کرونا را میچشیدند.
در شرایطی که کشورها در حال مقابله با ویروس کووید19 بودند و واشنگتن در ارتباط با برجام همچنان بر طبل مندرس بدعهدی برجای مانده از دوران ترامپ میکوبید و اروپای پیر نیز خود را از پایبندی به تعهدات خویش ناتوان نشان میداد، برنامه جامع همکاری ایران و چین به امضاء رسید که این همه در سطحی وسیع واکنش و حساسیت آنان را در پی داشت، چنانکه بایدن رئیسجمهوری امریکا یک روز پس از امضای این برنامه گفت که «یک سال است نگران این مسأله بودهام.»
واقع امر آن است نگرانی دنیای غرب از برآمدن و درخشش آسیا در پهنه سپهر بینالملل ریشه در تاریخ دارد و به سالهای اخیر محدود نمیشود. اگر داستان اعزام مارکوپولو به چین برای تحریک مغولان به حمله به غرب آسیا و بهمنظور جلوگیری از شکست غربیان در جنگهای صلیبی در صدها سال پیش انجام گرفت، در دوران مدرن نیز میتوان اسناد بسیاری یافت که حاکی از وحشت آنان از همکاری دو تمدن کهن آسیایی ایران در غرب و چین در شرق این کهن قاره است.
در این راستا میتوان به سندی اشاره کرد که در نمایشگاه اسناد روابط ایران و چین که به مناسبت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور به نمایش درآمد. شایان ذکر است این نمایشگاه با حضور «وانگ ایی» و دکتر ظریف در 7 فروردین ماه افتتاح گردید و دو وزیر سند پیش گفته را از نزدیک مشاهده نمودند. به استناد این سند و دیگر اسنادی که در ارتباط با آن به معرض دید بازدید کنندگان گذاشته شد، پس از امضای پیمان مودّت میان ایران و چین در صد سال پیش انگلستان رسماً درخواست مینماید تا تصویر سند را دریافت نماید و پس از اطلاع از مفاد آن به بهانه واهی طی نامهای رسمی به وزارت خارجه ایران اعلام مینماید «بهدلیل مغایرت برخی از مفاد این پیمان، انگلستان حمایت کنسولی خود از شهروندان ایرانی در چین را قطع مینماید.»
این همه بیانگر آن است که فوبیای غرب از گسترش همکاری دو سویه آسیا ریشهای طولانی در تاریخ دارد.
بی تردید آمار و پیشبینیها معتبرترین پژوهشکدها مبنی بر اینکه در دوران پسا کرونا نقش شرق همزمان با افول غرب در عرصه اقتصاد جهانی و به تبع در سایر حوزها بسرعت در حال افزایش است بر دامنه این فوبیا افزوده است. چنانکه پیشبینی اعلام شده از سوی نهادهای معتبر پژوهشی غربی حاکی از آن است که سهم شرق آسیا در اقتصاد جهانی از 4/29 درصد در سال 2019 به بیش از 6/32 درصد در سال 2025 افزایش خواهد یافت. در حالی که سهم امریکا در همین دوره زمانی از 5/24 درصد به 7/22 درصد کاهش و سهم اتحادیه اروپا نیز از 8/17 درصد در سال 2019 به چیزی حدود 9/17 درصد در سال 2025 خواهد رسید که این عدد بههیچ عنوان بیانگر تغییر محسوسی در افزیش نقش قاره سبز در اقتصاد جهانی نیست.
بی تردید برآمدن آسیا و این تغییر موازنه تنها در حوزه اقتصاد محدود نخواهد شد و در سطوح سیاسی، فرهنگی و...نیز تسری خواهد یافت و موازنه جهانی را به سمت شرق آسیا جابهجا خواهد کرد. از این روی توسعه همکاری هوشمندانه دو سویه قاره آسیا با توجه به مزیتها و مکمل بودن آنها، در سایه یک برنامهریزی مدون بلند مدت زمینه ساز انعقاد قراردادها و موافقتنامههای گوناگون در حوزهای مختلف خواهد شد و بستر لازم برای شکلگیری «هویت آسیایی» را فراهم خواهد ساخت که به این ترتیب گامی مؤثر در زمینه مبارزه با یکجانبهگرایی و تمامیت خواهی برداشته خواهدشد. از این روی، طبیعی است که امضای برنامه جامع همکاری ایران و چین حساسیت کشورهای غربی را برانگیزد تا آنجا که تجربههای تلخ تاریخی را که خود بر کشورهای دیگر تحمیل نمودهاند را برای ایجاد ترس و گرفتن اعتماد به نفس از دیپلماسی کشور به صورتی تقطیع شده مطرح نمایند.
در پایان باید بر این نکته پای فشرد که امضای برنامه جامع ایران و چین، هرگز خدشهای به حق جمهوری اسلامی ایران برای امضای برنامهای مشابه با دیگر کشورها در سراسر جهان وارد نیاورده است. از این روی ایران مستقل آماده است تا با کشورهایی که سطح همکاری خود با ایران را به مشارکت جامع راهبردی ارتقاء میدهند برنامهای جامع و بلند مدت امضاء نماید. برنامهای که در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت تدوین میگردد و در روابط دو جانبه برد- برد را مد نظر دارد.
عضو هیأت علمی دانشکده روابط بینالملل
از مهمترین عرصههای تأثیرگذار واقعه عالمگیری کرونا، افزوده شدن بسرعت تحولات بینالمللی و از پرده برون افتادن واقعیتهایی بود که شاید در روند معمول خود باید طی دهههای آتی شاهد بروز و خودنمایی آنها بودیم. از جمله برجستهترین این واقعیتها مهر تأییدی بود که بر پای این ایده نقش بست که «قرن بیست یکم؛ قرن آسیاست». نکتهای که در غوغا و آشوب به راه افتاده از سوی رسانههای مغرض پیرامون امضای برنامه همکاری جامع ایران و چین، حداقل در داخل ایران کمتر مورد توجه قرارگرفت.
هرچند ارتقاء سطح همکاریهای ایران و چین به مشارکت جامع راهبردی در بهمن ماه 1394 و طی بیانیه مشارکت جامع راهبردی بهطور همزمان در دو کشور اعلام گردید و برنامه همکاری جامع نیز بر اساس بند ششم آن بیانیه در دستور کار قرار گرفت، لیکن نکته قابل توجه نیز آن بود که این برنامه نیز در شرایطی به امضای وزرای خارجه دو کشور رسید که همچنان امریکا و بسیاری از کشورهای غربی گرفتار سوء مدیریتها و تبعات آمار بالای تلفات و مبتلایان کووید19بوده و طعم تلخ رشد منفی اقتصادی و تبعات سخت اجتماعی ناشی از پاندمیک کرونا را میچشیدند.
در شرایطی که کشورها در حال مقابله با ویروس کووید19 بودند و واشنگتن در ارتباط با برجام همچنان بر طبل مندرس بدعهدی برجای مانده از دوران ترامپ میکوبید و اروپای پیر نیز خود را از پایبندی به تعهدات خویش ناتوان نشان میداد، برنامه جامع همکاری ایران و چین به امضاء رسید که این همه در سطحی وسیع واکنش و حساسیت آنان را در پی داشت، چنانکه بایدن رئیسجمهوری امریکا یک روز پس از امضای این برنامه گفت که «یک سال است نگران این مسأله بودهام.»
واقع امر آن است نگرانی دنیای غرب از برآمدن و درخشش آسیا در پهنه سپهر بینالملل ریشه در تاریخ دارد و به سالهای اخیر محدود نمیشود. اگر داستان اعزام مارکوپولو به چین برای تحریک مغولان به حمله به غرب آسیا و بهمنظور جلوگیری از شکست غربیان در جنگهای صلیبی در صدها سال پیش انجام گرفت، در دوران مدرن نیز میتوان اسناد بسیاری یافت که حاکی از وحشت آنان از همکاری دو تمدن کهن آسیایی ایران در غرب و چین در شرق این کهن قاره است.
در این راستا میتوان به سندی اشاره کرد که در نمایشگاه اسناد روابط ایران و چین که به مناسبت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور به نمایش درآمد. شایان ذکر است این نمایشگاه با حضور «وانگ ایی» و دکتر ظریف در 7 فروردین ماه افتتاح گردید و دو وزیر سند پیش گفته را از نزدیک مشاهده نمودند. به استناد این سند و دیگر اسنادی که در ارتباط با آن به معرض دید بازدید کنندگان گذاشته شد، پس از امضای پیمان مودّت میان ایران و چین در صد سال پیش انگلستان رسماً درخواست مینماید تا تصویر سند را دریافت نماید و پس از اطلاع از مفاد آن به بهانه واهی طی نامهای رسمی به وزارت خارجه ایران اعلام مینماید «بهدلیل مغایرت برخی از مفاد این پیمان، انگلستان حمایت کنسولی خود از شهروندان ایرانی در چین را قطع مینماید.»
این همه بیانگر آن است که فوبیای غرب از گسترش همکاری دو سویه آسیا ریشهای طولانی در تاریخ دارد.
بی تردید آمار و پیشبینیها معتبرترین پژوهشکدها مبنی بر اینکه در دوران پسا کرونا نقش شرق همزمان با افول غرب در عرصه اقتصاد جهانی و به تبع در سایر حوزها بسرعت در حال افزایش است بر دامنه این فوبیا افزوده است. چنانکه پیشبینی اعلام شده از سوی نهادهای معتبر پژوهشی غربی حاکی از آن است که سهم شرق آسیا در اقتصاد جهانی از 4/29 درصد در سال 2019 به بیش از 6/32 درصد در سال 2025 افزایش خواهد یافت. در حالی که سهم امریکا در همین دوره زمانی از 5/24 درصد به 7/22 درصد کاهش و سهم اتحادیه اروپا نیز از 8/17 درصد در سال 2019 به چیزی حدود 9/17 درصد در سال 2025 خواهد رسید که این عدد بههیچ عنوان بیانگر تغییر محسوسی در افزیش نقش قاره سبز در اقتصاد جهانی نیست.
بی تردید برآمدن آسیا و این تغییر موازنه تنها در حوزه اقتصاد محدود نخواهد شد و در سطوح سیاسی، فرهنگی و...نیز تسری خواهد یافت و موازنه جهانی را به سمت شرق آسیا جابهجا خواهد کرد. از این روی توسعه همکاری هوشمندانه دو سویه قاره آسیا با توجه به مزیتها و مکمل بودن آنها، در سایه یک برنامهریزی مدون بلند مدت زمینه ساز انعقاد قراردادها و موافقتنامههای گوناگون در حوزهای مختلف خواهد شد و بستر لازم برای شکلگیری «هویت آسیایی» را فراهم خواهد ساخت که به این ترتیب گامی مؤثر در زمینه مبارزه با یکجانبهگرایی و تمامیت خواهی برداشته خواهدشد. از این روی، طبیعی است که امضای برنامه جامع همکاری ایران و چین حساسیت کشورهای غربی را برانگیزد تا آنجا که تجربههای تلخ تاریخی را که خود بر کشورهای دیگر تحمیل نمودهاند را برای ایجاد ترس و گرفتن اعتماد به نفس از دیپلماسی کشور به صورتی تقطیع شده مطرح نمایند.
در پایان باید بر این نکته پای فشرد که امضای برنامه جامع ایران و چین، هرگز خدشهای به حق جمهوری اسلامی ایران برای امضای برنامهای مشابه با دیگر کشورها در سراسر جهان وارد نیاورده است. از این روی ایران مستقل آماده است تا با کشورهایی که سطح همکاری خود با ایران را به مشارکت جامع راهبردی ارتقاء میدهند برنامهای جامع و بلند مدت امضاء نماید. برنامهای که در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت تدوین میگردد و در روابط دو جانبه برد- برد را مد نظر دارد.
گزارش تحلیلی «ایران » از جزئیات و محورهای تفاهمنامه ایران و چین و بازتاب های مختلف آن
آغاز ۱۴۰۰ با شرق دور
همراه با یادداشت هایی از سعید لیلاز ، محمدرضا نوروزپور، حسین ملائک، غلامرضا انصاری، غلامرضا مصباحی مقدم، ابراهیم رحیمپور
گروه سیاسی/ راهبرد نگاه به شرق و در ذیل آن تأکید بر توسعه روابط سیاسی-اقتصادی ایران با چین که دومین قدرت اقتصادی برتر جهان به شمار میرود، با تدوین یک نقشه راه همکاری ۲۵ساله میان دو کشور وارد فاز جدیدی شد. هفتم فروردین ماه سند همکاری جامع تهران و پکن در پی سفر وزیر خارجه چین به ایران به امضای محمد جواد ظریف و «وانگ یی» رسید. سندی تحت لوای یک برنامه سیاسی، راهبردی و اقتصادی که برای یک بازه زمانی بلندمدت ترسیم شده و هدف عملیاتی کردن یک نقشه راه را برای تعمیق مناسبات همهجانبه جستوجو میکند.
چین در رأس کشورهای حوزه آسیا طی سالهای گذشته همواره یکی از حوزههای دارای اهمیت در سیاست خارجی ایران بوده است و هر چند در دولتهای مختلف این اهمیت از سویههای متفاوتی سرچشمه گرفته است اما در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، آنچه اهمیت رابطه با این کشور را نزد دولتمردان مهم کرد، بیش از هر چیز توازنسازی در روابط میان غرب و شرق در بحبوحه تلاش برای حل موضوع هستهای با غرب بود. چه تنها چند ماه پس از پایان یافتن مذاکرات هستهای و دستیابی به توافق که بهعنوان قلب تلاشهای دیپلماسی روحانی به نمادی از دوستی دوباره ایران و غرب تعبیر شد، تهران با میزبانی «شی جین پینگ»، رئیسجمهوری چین و مهیاسازی تنظیم و تدوین یک سند همکاری راهبردی، عزم جدی خود برای شروع همکاری تازه با یکی از بزرگترین قدرتهای شرق را به نمایش گذاشت. در خلال همین سفر و در تاریخ سوم بهمن ۱۳۹۴ بود که ایران و چین با صدور بیانیهای سطح روابط را به مشارکت جامع راهبردی ارتقا دادند. این سند همکاری از رهاورد برگزاری جلسات متعدد کارشناسی که 5 سال به درازا کشید، نهایی شد که در نهایت در روز هفتم فروردین ۱۴۰۰ به طور رسمی به امضای طرفین رسید.
ارتقای تبادلات، رایزنی و همکاریهای نزدیک سیاسی در موضوعات مورد نظر و در نهادهای منطقهای و بینالمللی، تعمیق همکاریهای اقتصادی به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور، همکاریهای ارتباطی و زیرساختی با هدف بهرهبرداری از مزایای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک و همچنین افزایش شناخت متقابل از طریق ارتقای تبادلات مردمی و رسانهای از جمله محورهای مهمی است که وزارت امور خارجه ایران در تبیین مفاد این تفاهم همکاری به آن اشاره کرده است. این چنین بود که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در دیدار وزیر خارجه چین با راهبردی خواندن رابطه ایران و چین، امضای این سند را موجب افزایش همکاری بخشهای خصوصی دو کشور و مناسبات اقتصادی دانسته که چشمانداز رابطه 25 ساله دو کشور را روشن و مشخص میکند. «وانگ یی»، هم تصریح کرده که کشورش باوجود مشکلات متعدد و تحریمهای امریکا کوشیده نهایی کردن و اجرای سند همکاری با تهران در اولویت دولتمردان پکن قرار گیرد. وزیر خارجه ایران هم یادآور شده که تبادل نظر بسیار خوب وی با همتای چینیاش در زمینه گسترش همکاریهای دوجانبه، منطقهای و جهانی در چارچوب مشارکت استراتژیک جامع، با امضای نقشه راه استراتژیک 25 ساله و تاریخی به اوج رسیده است. ظریف همچنین در صفحه اینستاگرامش تصریح کرده که این سند طبق قانون اساسی و بهدلیل ایجاد نکردن هیچگونه تعهدی نیازمند تصویب مجلس نیست ولی نسخهای از آن برای رئیس مجلس ارسال شده است.
آمادگی برای توافقهای مشابه با سایر کشورها
با نهایی شدن این سند همکاری بحث و تولید محتوای انتقادی و اعتراضی پیرامون آن در صحنه سیاسی و بویژه شبکههای مجازی آغاز شد. رویکردی که در وضعیتی کم سابقه منتقدان داخلی دولت و مخالفان خارجی نظام نسبت به آن همسو شدند و دولت را به گرایش نامتعارف به حوزه شرق متهم کردند. طرح این ادعاها دلیلی است برای تأکید دوباره بر این موضوع کلیدی که ایران همواره در سالهای گذشته در پی ارائه یک رویکرد واقع بینانه از توازن در روابط بینالملل بوده و کوشیده است بر این پندار، مهر پایان بزند که استقرار دیپلماسی ایران در ایستگاه غرب با تلاش برای حفظ برجام به معنای نادیده گرفتن سایر کشورها از دور همکاریهای تهران نیست و چنانچه ایران در مناسبات خود با سایر کشورها به اهداف خاص خود از جمله مشارکت متوازن در معادلات بینالملل دست یابد، آماده امضای توافقهای مشابه با سایر کشورها هم هست.
از اینرو علی ربیعی، سخنگوی دولت تأکید کرده که این سند بلند مدت تنها مختص ایران برای چین نیست و اولین مورد سند بلند مدت همکاری برای ایران هم محسوب نمیشود. تأیید سخنان ربیعی تمدید قرارداد همکاریهای بلند مدت میان ایران و روسیه است که در آخرین روزهای سال گذشته به امضای دو طرف رسید. همچنین سند همکاریهای راهبردی میان ایران و افغانستان مورد دیگری است که گفته میشود بزودی نهایی و امضا میشود. ربیعی در نشست خبری خود این را هم گفت که این اسناد و برنامههای بلند مدت علیه هیچ کشور ثالثی نیست و تنها هدف آن تحقق و بهرهبرداری از همه ظرفیتهای موجود در روابط میان ملت هاست. سخنگوی دولت ملاحظات دولت چین را در عدم انتشار متن سند مورد اشاره قرار داده و تأکید کرده از آنجایی که این سند، پیمان، قرارداد و عهدنامه بینالمللی محسوب نمیشود و طبق این تفسیر حقوقی نیازی به مصوبه مجلس هم ندارد؛ بدیهی است در صورتی که بخواهد جنبههای اجرایی و عناوین مشخص حقوقی قرار گیرد به مجلس ارائه خواهد شد. چه حفظ محرمانگی این سند از منظر محافظت از چارچوب مناسبات ایران در مواجهه با هجمه فشارهای خارجی و نقش آفرینی امریکا و متحدان منطقهایاش برای بر هم زدن این همکاریهای نزدیک، مورد نظر مقامهای مسئول دو کشور قرار داشته است.
نگرانی واشنگتن
اراده تهران و پکن برای افزایش سطح روابط دوجانبه که میتوان سند همکاری 25 ساله را نقطه عزیمت آن توصیف کرد، در عصر رقابت تنگاتنگ و تقابلی امریکا و چین به نمایش گذاشته شده است. حالا در شرایطی که تحریمهای حداکثری سال های اخیر واشنگتن علیه ایران نتوانسته کشورمان را به پذیرش خواستههای امریکا وادار کند، امضای سند راهبردی بین ایران و چین باعث نقش بر آب شدن نقشههای امریکا برای منزوی کردن تهران شده است. این تحلیلی است که نشریه امریکایی «وال استریت ژورنال» در اشاره به این سند آورده است و با اشاره به اینکه پکن در سالهای اخیر یک شریک تجاری مهم برای ایران بوده است، اعلام کرده که «اکنون این توافق با چینیها، چشمانداز سرمایهگذاریهای خارجی در ایران را که بسیار به آن نیاز داشت، ارائه میکند». خبرگزاری «بلومبرگ» هم امضای سند راهبردی بین ایران و چین را چالشی برای دولت جدید امریکا دانسته و تأکید کرده که تعامل نزدیکتر تهران با پکن میتواند به تقویت اقتصاد این کشور در برابر تحریمهای امریکا کمک کند. ناگفته پیداست محورهای اشاره شده از سوی رسانههای امریکایی بن مایه همان موضعی است که «جو بایدن»، رئیسجمهوری امریکا در واکنش به این توافق ابراز کرده و معترف شده که بیش از یک سال است که نگران امضای این توافق میان تهران و پکن بوده است.
بحث همکاری راهبردی از چه زمانی شروع شد
برخلاف برخی تصورات و فضاسازیها مبنی بر اینکه همکاری راهبردی ایران و چین تحت فشار امریکا یا صرفاً واکنشی به تحریمهای امریکا بوده اما مرور وقایع مرتبط با این موضوع نشان از آن دارد که بحث اتفاقاً در سال 94 آغاز شده که همزمان بوده با توافق برجام و در حقیقت تلاشی بوده در جهت تعادل و موازنه در سیاست خارجی. 3بهمن 94 «شی جین پینگ» رئیس جمهوری خلق چین به تهران سفر کرد و در دیدار با مقامات دولت و رهبر معظم انقلاب بنیان این همکاری را گذاشتند. در این سفر جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین با صدور بیانیهای، سطح روابط دو کشور را به «مشارکت جامع راهبردی» ارتقا دادند. حسب پیشنهاد طرف ایرانی به منظور تنظیم روابط بلندمدت در بازه زمانی 25 ساله با چین، طرفین در بند 6 بیانیه مذکور تمایل و آمادگی خود برای رایزنی و مذاکره جهت انعقاد سند همکاری بلندمدت را اعلام نمودند.مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور چین، «توافق رؤسای جمهوری ایران و چین را برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز» دانستند. از اسفند 1394 تا بهمن 1397 وزارت امور خارجه در همکاری با وزارتخانهها و نهادهای مختلف داخلی، جلسات متعددی را با هدف احصای اولویتها، تدوین پیشنویس و مفاد قابل طرح در این سند برگزار کردند.
2 اسفند 1397 علی لاریجانی، ریاست وقت مجلس که در سفر رسمی به چین توسط وزرای خارجه، اقتصاد و رئیس بانک مرکزی همراهی میشدند، در دیدار با رئیس جمهوری خلق چین، از نهایی شدن پیشنویس سند 25 ساله در آیندهای نزدیک خبر داد. اسفند 1397 تا شهریور 1398 با تکمیل فرایند بررسیهای داخلی پیرامون سند، پیشنویس سند توسط طرف ایرانی نهایی و آماده ارائه به طرف چینی شد. فروردین 1399 طرف چینی نقطه نظرات خود را بهصورت رسمی پیرامون پیشنویس دریافت شده از طرف ایرانی اعلام نمود. نظرات طرف چینی در اختیار نهادهای ملی به منظور اعلام نظر قرار گرفت. در خرداد 99 متن پیشنویس و جمعبندی وزارت امور خارجه به هیأت دولت ارسال شد و در تیرماه همان سال هیأت دولت به وزارت امور خارجه اجازه داد مذاکرات بر اساس جمعبندی فوقالذکر، برای نهایی کردن و امضای برنامه همکاری جامع میان دو کشور بر اساس منافع بلندمدت پیگیری شود. در شهریور 99 دومین پیشنویس سند از سوی طرف ایرانی به طرف چینی تحویل داده شد در27 اسفند ماه گذشته تأیید مراجع عالی کشور برای امضای برنامه همکاری جامع موسوم به 25 ساله، توسط وزیر امور خارجه کشورمان در سفر رسمی وزیر امور خارجه چین به ایران، به وزارت امور خارجه ابلاغ شد و در نهایت 7 فروردین امسال برنامه جامع همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین، به امضای وزرای امور خارجه دو کشور رسید.
در بعد اقتصادی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه میگوید؟
بر اساس گزاره برگی که وزارت خارجه منتشر کرده مهمترین رئوس اقتصادی همکاری تهران- پکن موارد مختلفی را در بر میگیرد از جمله اینکه ایران و چین همکاریهای اقتصادی خود را بویژه در پیوند دادن ایران به زنجیره ارزش محور از طریق تکمیل زنجیرههای مکمل فرآوری داخلی و تولید مشترک به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و در نهایت بهرهبرداری از ظرفیتهای ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر تأکید مینمایند. همچنین همکاری در حوزههای نفت، صنعت و معدن و حوزههای مرتبط با انرژی (نیرو، انرژیهای تجدیدپذیر و...) مبتنی بر دغدغههای توسعه ملی پایدار و زیست محیطی در سند مورد تأکید قرار گرفت.
همکاری در زمینههای زیرساختی، ارتباطی (ریلی، جادهای، بندری و هوایی)، مخابراتی، علمی-فناوری، آموزشی و سلامت مورد تأکید قرار گرفت. همچنین تسهیل همکاریهای بخش خصوصی از طریق رفع موانع همکاری مورد توجه بوده است. تسهیل همکاریهای مالی-بانکی، گمرکی، مقرراتزدایی، و همکاری در توسعه مناطق ویژه و آزاد تجاری و صنعتی از جمله در سواحل مکران و تقویت همکاریهای غیرنفتی با تمرکز بر حوزه کشاورزی و دانش بنیان مورد تأکید قرار گرفت. تسهیل همکاریها در زمینه سرمایهگذاری و تأمین مالی پروژهها و همکاریهای اقتصادی از جمله محورهای دیگر این همکاریهاست. همچنین در بعد فرهنگی در سند مذکور بر افزایش شناخت متقابل از طریق ارتقای تبادلات مردمی (گردشگری)، رسانهای، سازمانهای مردمنهاد، انجمنهای دوستی و همکاری دانشگاهی تأکید شده است.
در بعد سیاسی-راهبردی (نظامی-دفاعی-امنیتی) نیز در سند یاد شده تلاش شدهاست مواضع نزدیک و همکاریهای دو کشور در قالب سازوکارهای دائمی تنظیم شود و طرفین ضمن ارتقای تبادلات، رایزنی و همکاریهای نزدیک خود در موضوعات مورد نظر ، توافق در نهادهای منطقهای و بینالمللی را افزایش دهند. تقویت زیرساختهای دفاعی، مقابله با تروریسم و برگزاری مانورهای منظم نظامی بهعنوان نمایش قدرت و همسویی دو کشور را میتوان مهمترین محورها در این بخش دانست.
سند همکاری چه چیزی نیست؟
بر اساس گزارش وزارت خارجه و در پاسخ به برخی شائبهها و ابهامها این سند در راستای صلح، ثبات و توسعه منطقهای و بینالمللی تدوین شده و لذا در مخالفت با هیچ طرف ثالثی و یا برای مداخله در امور هیچ کشوری نیست. این سند یک نقشه راه برای همکاریهای جامع دو کشور ایران و چین بوده و لذا حاوی هیچ قراردادی نیست. در هیچ کجای سند کمیسازی در خصوص چشمانداز همکاریها اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا راهبردی نشده است و لذا حاوی هیچ رقم و عدد خاصی از جمله در خصوص سرمایهگذاری و یا منابع مالی و پولی نیست. این سند 25 ساله نامگذاری شده است تا کلیت برنامه همکاری جامع دو کشور در این بازه زمانی بلندمدت دیده و پیگیری شود. بدیهی است بازه زمانی اجرای هر قرارداد دوجانبهای بر اساس پیشبینی مندرج در خود قرارداد تعیین میشود. در این سند، واگذاری هیچ منطقه و یا هیچ انحصار متقابل و یا یکجانبهای مطرح نبوده و لذا فاقد اعطای هرگونه حق انحصاری است. در این سند مدیریت، اداره و یا بهرهبرداری از هیچ منطقه و یا حوزهای واگذار نشده است.
روایت ظریف از چکیده سند همکاری
محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان هم در اینستاگرام خطاب به مردم نوشت: اطمینان دارم همه ما با همدلی و همراهی، با تقویت و گسترش روابط فراگیر، متعادل و متناسب با جهان در دوران گذار کنونی روابط بینالملل، منافع ملی و توسعه پایدار کشور و سربلندی ایران زمین و رفاه مردمان دلاور و نجیبش را تضمین خواهیم کرد.
او در توضیح چکیده برنامه همکاری راهبردی 25 ساله ایران و چین نوشت:
اهداف: ارتقای عملی روابط در سطح مشارکت جامع راهبردی براساس اعلامیه دو رئیس جمهوری در بهمن 1394، نقشه راه و افق بلندمدت روابط در عرصههای مختلف برای تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی آن و فراهم ساختن بستری مناسب برای توسعه همهجانبه همکاری در عرصههای تجاری، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی میان دو تمدن کهن آسیایی.
اصول: احترام متقابل و پیگیری منافع مشترک به صورت برد- برد در روابط دوجانبه، منطقهای و بینالمللی و به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی، تقویت چندجانبهگرایی، حمایت از حق دولتها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و بومی بودن مدل توسعه.
ویژگیها: اشتراک نظر دو کشور در ارتباط با بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی بویژه مبارزه با یکجانبه گرایی، برنامه سیاسی، راهبردی، اقتصادی و فرهنگی برای ترسیم چشمانداز 25 ساله همکاری دو کشور.
توسعه روابط با چین اصالت دارد
محمدرضا نوروزپور
مدیرعامل ایرنا
هفتم فروردین همزمان با پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و چین، سند برنامه همکاری جامع دو کشور، موسوم به برنامه 25 ساله امضاء شد.
در این سند که برخی به اشتباه از آن بهعنوان قرارداد یاد کردهاند، طرفین صرفاً بر یک نقشه راه و افق روابط همهجانبه برای تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی آن توافق کردهاند که تحقق هر بخشی از آن میتواند هر دو کشور را منتفع کند.
برخلاف برخی از کشورها که تاریخ آنها پر از دخالتهای ویرانگر در امور سایر کشورهاست و بیش از عمل اهل لفاظی هستند، چین و ایران تاریخی غنی و پر از مشترکات فرهنگی و گرایشی جاودان به صلح و توسعه دارند و عمدتاً تعاملاتی عملگرایانه داشتهاند. در این میان البته فرهنگ هر دو کشور مملو از اشارتهای پیدا و پنهان بهعملگرایی و پرهیز از شعار و لفاظیهای بیخاصیت بوده است. هر دو کشور باوری ژرف به این حکمت متعالی دارند که «بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست» که مشابه این حکمت چینی است که میگوید: «شینگ شنگ یو یِن»
براستی چین با توسعه شگرف در ظرفیتهای متعدد مانند ساخت ابررایانه و شبکه و رمزنگاری کوانتومی، فناوری 5G، هوش مصنوعی و ترکیب آن با بلاکچین و امنیت سایبری، فناوری مالی، زیستفناوری و فناوری فضایی نشان داده است که بازیگری مسلح به دانش و فناوری بالای روز جهان و در عین حال کنشگری صلح جو، مصمم، اهل توسعه و بدون انگیزههای مداخله جویانه در امور داخلی کشورها و تحمیل ایدئولوژی و فرهنگ خود است. بیشک حضور چین در خاورمیانه و به تبع آن حضور فعال در ایران میتواند نویدگر فصل نوینی از همکاریهای متوازن ایران در توسعههای علمی، اقتصادی، صنعتی، تجاری و فناوری بالا باشد. چنین همکاری نه در تعارض با همکاری با سایر کشورها بلکه مکمل آن است هرچند نظر به مزیتهای واقعی چین و علاقه و توان چین به صداقت عملی انتظار میرود که ایران در تحقق شعار امسال بیشترین بهره را از این همکاری ببرد.
در این خصوص تأملاتی قابل طرح و تدقیق است:
بدون تردید توسعه روابط با چین، بهعنوان کشوری که درحال تبدیل شدن به قدرتمندترین کشور جهان از نظر اقتصادی و نظامی است، نه تنها برای ایران، بلکه برای هرکشوری در جهان که پیشرفت و ایفای نقش در زنجیره ارزش جهانی را دنبال میکند یک ضرورت است. توسعه روابط دوجانبه ایران و چین بهعنوان دو کشور تمدن ساز یک نیازمندی دوسویه است. اگر چین و به تبع آن آسیا، آینده دنیا است، ایران بهعنوان کشوری کلیدی و تاریخی در جاده ابریشم، راه میان بر این آینده است. ایران از ظرفیتهای کم نظیر و بکر در حوزه انرژی و پیشرفتهای چشمگیر در زمینه توسعه پتروشیمی برخوردار است. موقعیت خاص ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک دارد و از سرمایه عظیم نیروی انسانی جوان و نخبه بهره میبرد که بشدت برای توسعه صنایع مبتنی بر فناوریهای سطح بالا مورد نیاز است. از اینرو ایران نیز به نوبه خود برای چین، کشوری ممتاز برای توسعه روابط بوده و هست و از این منظر هر دو کشور تا همین حالا نسبت به توسعه روابط تأخیر و غفلت داشتهاند و از این منظر امضای این سند بهعنوان یک گام لازم و ضروری باید به فال نیک گرفته شود.
نوع رابطه ایران و چین و ارتقای هرچه بیشتر آن، موضوعی است که فارغ از شرایط سیاسی ـ اقتصادی هر دو کشور یا منطقه، دارای اصالت است و اهمیتی ذاتی دارد. این رابطه مبتنی بر نگاهی راهبردی و دراز مدت است که خیر و نفع هر دو کشور در آن دیده شده و ناشی از ضروتها و اقتضائات آنی و مقطعی نیست. از اینرو ایجاد هرگونه ارتباط میان امضای این سند با مسائل سیاست داخلی، سیاست خارجی، برجام یا موضوعات منطقهای و بینالمللی یک اشتباه فاحش و زیانبار است.
امضای هرگونه سند همکاریهای جامع میان ایران و سایر کشورهای دیگر جهان محتمل است به شرط آن که آمادگی لازم برای چنین کاری در میان آنها پدید آمده باشد. آنچه میان دو کشور رخ داد بیانگر عزم و اراده و آمادگی ایران و چین در عالیترین سطوح سیاسی است.
سند برنامه همکاری جامع ایران و چین دارای جنبههای مختلفی است اما به دلایلی که روشن است، بعد اقتصادی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. دو طرف به این باور رسیدهاند که ظرفیتهای بالقوه برای همکاریها بسیار فراتر از وضعیت کنونی است. در این سند تلاش شده است تا منافع هر دو طرف بهخوبی لحاظ شود. از سوی طرف ایرانی تلاش بر این بوده است که از همه ظرفیتهای بالقوه کشور برای ایفای نقش مکمل در زنجیره ارزش جهانی، حرکت به سمت تولیدات مشترک محصولات صنعتی فن بالا به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و در نهایت بهرهبرداری از ظرفیتهای ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر استفاده شود.
متأسفانه بهدلایل بعضاً معلوم، ایران سالیان طلایی با ارزشی را برای به فعلیت رساندن ظرفیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، از دست داده است و آنگونه که باید در طرح «یک کمربند، یک راه» چین نتوانست نقشی ایفا کند. یکی از ویژگیهای این سند تأکید بر ایفای نقش مؤثر ایران در این طرح است و امید است از فرصت باقی مانده برای تحقق بخشی از این ظرفیت بزرگ در قالب توسعه همکاریها در حوزههای زیرساختی ـ ارتباطی(ریلی، جادهای بندری و هوایی)، نهایت استفاده صورت گیرد. در این صورت ظرفیتهای ترانزیتی ایران احیاء و شکوفا خواهد شد.
از آنجا که عمده همکاریها و تعاملات تجاری و اقتصادی دو کشور مبتی بر روشهای سنتی و خارج از چارچوبهای رسمی سیاسی دو کشور بوده است بعضاً اعتبار هر دو کشور در افکار عمومی یکدیگر لطمه وارد شده است. امضای این سند که چینیها از آن با نوع درجه یک همکاری یاد کردهاند سبب میشود تا عمده این همکاریها سامان یافته و بخش اعظمی از انتقاداتی که به نوع این مراودات و تعاملات و تبادلات وجود داشته است مرتفع شود. همچنین فضا برای ورود همه ظرفیتهای دیگر که تاکنون مجالی برای نقش آفرینی نداشتند، باز شده و فرایندهای مؤثر در همکاریهای اقتصادی و تجاری تمامی بنگاههای اقتصادی، تجار و بخش خصوصی شکل میگیرد. تسهیل همکاریهای مالی-بانکی، گمرکی، مقررات زدایی، اعطای تسهیلات منطبق با قوانین در مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی، تقویت همکاری و تجارت غیرنفتی با تمرکز بر دو حوزه کشاورزی و دانشبنیان سبب میشود تا انحصار تعامل و همکاری شکسته شده و همه ظرفیتها به میدان بیایند.
دور خیز ایران و چین برای تأمین متقابل منافع
ابراهیم رحیمپور
معاون سابق وزارت خارجه
شاکله سند توافق همکاری میان ایران و چین در سفر مهم «شی جین پینگ»، رئیس جمهوری خلق چین به ایران در سال ۱۳۹۴ شکل گرفت. رئیسجمهوری چین پیش از این سفر به عربستان و مصر سفر کرده بود و سپس به ایران آمد. در خلال همین سفر بود که مقامهای دو کشور بهطور جدی درباره ارتقای سطح همکاری به گفتوگو نشستند و مقدمات شکلگیری یک توافقنامه راهبردی را فراهم کردند. سطوح همکاری خارجی چین با دیگر کشورها شامل چهار سطح به ترتیب از سطح یک، دو، سه و چهار میشود و در حالی که مقامهای این کشور در نظر داشتند سند همکاری با ایران را درسطح سه امضا کنند، در نتیجه چانه زنی و مذاکرات صورت گرفته از سوی مقامهای ایرانی با ارتقای این سند به سطح دو موافقت شد. بعد از این سفر بود که جلسات متعدد کارشناسی در سطوح تخصصی میان مقامها و کارشناسان ایران و چین صورت گرفت و حتی در سال 1397 آقای لاریجانی که بهصورت نانوشته مسئولیت این موضوع را عهده دار شده بود با همراهی آقای ظریف و زنگنه بهعنوان دو مقام بلندپایه با رئیس جمهوری چین دیدار و در این رابطه گفتوگو کرد. این سند در نهایت بعد از طی روندهای قانونی و کارشناسی از سوی نهادهای مربوطه در فروردین ماه سال 1400 به امضای رسمی مقامهای ایران و چین رسید.
این توافقنامه یک چشمانداز بلند مدت و دورخیز مناسب را برای مناسبات همهجانبه جهت تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی روابط دو کشور ترسیم کرده است. مبنای خواست دو کشور جهت ورود به چنین فصلی از همکاریها به نیاز و منافع هر یک از طرفین باز میگردد. ایران بهعنوان یکی از کشورهای قدرتمند منطقه خاورمیانه دارای ثبات است و چین هم یک خریدار بزرگ نفت است که میخواهد کالای مورد نیاز خود را از یک کشور مطمئن و باثبات تأمین کند. در خلال مذاکراتی که میان مقامهای پکن و تهران برای دستیابی به این سند همکاری صورت گرفت، این آمادگی از سوی ایران نشان داده شد که آماده عقد قراردادهای بلندمدت نفتی در ازای سرمایهگذاری بلندمدت چین در ایران است. در واقع هسته مرکزی این سند بر اساس تأمین متقابل چنین منافعی بود که در نهایت مورد بحث و گفتوگوهای کارشناسی قرار گرفت و به امضای یک توافقنامه همکاری انجامید.
تجربه سالها مذاکره و پیگیری مسائل بینالمللی نشان داده که گفتوگو و مذاکره با کشور چین که اساساً هیچ متحد نزدیکی ندارد، کار بسیار سختی است و به سرانجام رساندن موضوع یک توافقنامه راهبردی با این کشور فی نفسه یک اقدام بزرگ است. هرچند که اجرایی شدن مفاد آن، نیازمند پیگیری اقدامات مفصل تری از سوی دستگاههای اجرایی است اما پایهگذاری این سطح از رابطه میتواند مقدمه خوبی برای تأمین متقابل منافع باشد.
نگاهی به تاریخ روابط خارجی در ایران هم نشان داده که امضای هر قراردادی با هر کشوری به معنای تقدیس آن کشور در روابط خارجی نبوده است. چنانکه ایران و امریکا چند دهه پیش از انقلاب اسلامی یک عهدنامه مودت به امضا رساندند که با گذر سالها و حتی پس از وقوع انقلاب اسلامی مبنای استناد بسیاری از موضوعات اختلافی قرار گرفت و حتی در سالهای اخیر و در بحبوحه اقدامات ضد ایرانی دولت دونالد ترامپ، مبنای رجوع ایران به دیوان بینالمللی دادگستری لاهه شد. بنابراین امضای چنین توافقنامههایی که بر اساس نیازهای هر کشوری صورت میگیرد، با هر کشوری میتواند مقدمه خوبی برای پیگیری خواستهها و اهداف کشور در سطح بینالمللی باشد.
مردم کشور در واکنش به چنین توافقهایی نباید اعتماد سیستماتیک کشور را زیر سؤال برده مگر اینکه عکس آن ثابت شود و در مورد توافقنامه اخیر ایران و چین، عکس این مسأله ثابت نشده و فقط پرسشها و ابهاماتی مطرح است که با شفافسازی و پاسخگویی متخصصان میتواند رفع ابهام شود.
واقعیتهایی درباره همکاری ایران و چین
سعید لیلاز
کارشناس اقتصادی
یکی از جالبترین نکات و عمومیترین سوءتفاهمهایی که درباره قرارداد راهبردی ایران و چین شکل گرفته این است که به عمد یا از روی نادانی، درباره این توافق و ابعاد آن در اقتصاد ایران اغراق میشود. کسانی که از روی بیاطلاعی چنین کاری انجام میدهند، نشان دادهاند که شناختی از حجم اقتصاد ایران ندارند. اگر تمام آن چیزی را که در مطبوعات خارجی به اغراق درباره قرارداد مذکور گفته میشود مبنا بگیریم، یعنی سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری چین در اقتصاد ایران ظرف 25 سال آینده، مجموع سرمایهگذاری چینیها در ایران 2 تا 3 درصد سرمایهگذاری سالانه مورد نیاز کشور در این مدت را پوشش میدهد. حجم تولید ناخالص داخلی ایران به شاخص قدرت برابری خرید حدود هزار و 300 میلیارد دلار در سال است که اگر 40 درصد آن پسانداز ناخالص داخلی باشد، ما سالانه 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز خواهیم داشت. این البته به جز سرمایهگذاریهای انجام نشده و انباشت شده در دهههای اخیر است. برای روشن شدن ببیشتر قضیه فقط ذکر همین یک رقم از آمار کافی است که همین الان 300 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام نشده معوق فقط در حوزه نفت ما وجود دارد.
نکته مهم دیگر این است که چین در عمل، بیش از دو دهه است که در اقتصاد ایران دارای سهم نخست است. از حدود سال 1992 تا 2012، حجم مبادلات خارجی ایران با چین از سالانه حدود 200 میلیون دلار به 30 میلیارد دلار افزایش یافت و اگر تحریمهای اخیر امریکا نبود احتمالاً این عدد به حدود 40 میلیارد دلار هم میرسید. بنابراین چیزی که مخالفان توافق ما را از آن میترسانند، نزدیک به دو دهه است که بدون انجام سرمایهگذاری در اقتصاد ایران محقق شده است. در نتیجه آن هم تا کنون هیچ اتفاق وحشتناکی رخ نداده. بنابراین میتوان متصور شد در 25 سال آینده هم با توجه به سهم این سرمایهگذاری در کل اقتصاد ایران، اتفاق جدیدی طبق آنچه مخالفان قرارداد میگویند، رخ نخواهد داد.
اما نکته بسیار مهم دیگر این است که اساساً مسأله چین بر خلاف آنچه الان تصویر میشود، صرفاً مسأله ایران نیست بلکه مسأله کل جهان است. این آمار تکاندهندهای است که شریک تجاری 150 کشور از مجموع 210 کشور جهان در حال حاضر، چین است. حتی کشورهایی که شریک تجاری اول آنها امریکا، ژاپن یا استرالیا است، در حالی با این سه کشور تجارت دارند که شریک تجاری اول همین سه کشور، چین است. حجم مازاد صادرات روزانه چین به ایالات متحده امریکا تقریباً یک میلیارد دلار است، بنابراین ظرف 400 روز چینیها آن چیزی را از اقتصاد امریکا بهعنوان مازاد بازرگانی بیرون میکشند که قرار است در 25 سال آینده در اقتصاد ایران انجام دهند. بنابراین کشوری که بخواهد در دنیا به کالای ارزان دسترسی پیدا کند و هر چه بیشتر نیازهای تودههای فقیر خود را پوشش دهد، گریزی از اینکه رابطه اقتصادی خود را با چین تحکیم و سازماندهی کند، نخواهد داشت.
مقایسه این توافق با قرارداد ترکمانچای هم یک قیاس معالفارق و ناشی از بیاطلاعی نسبت به تاریخ است. در دهه 1830 که ما شاهد قرارداد ترکمانچای بودیم، روسیه تقریباً قدرتمندترین کشور جهان بود. به گونهای که الکساندر اول موفق شده بود پاریس را اشغال کند و ناپلئون را به تنهایی شکست دهد. در همان زمان ایران هم یکی از ضعیفترین کشورهای مستقل جهان به شمار میرفت. یعنی بقیه کشورها اگر مستقل بودند، اینقدر ضعیف نبودند و اگر ضعیفتر بودند مستقل نبودند. در حال حاضر نه چین آن سهم جهانی قدرت را که روسیه در دهه 1830 داشت، دارد و نه ایران مانند آن زمان ضعیف است. اگر ایالات متحده امریکا نتوانسته ایران را زمینگیر کند به طریق اولی چین نمیتواند چنین کاری انجام دهد. خصوصاً با توجه به بعد مسافت میان ایران و چین. روسیه در دهه 1830 هم زیادی بزرگ و قدرتمند بود و هم به ایران چسبیده بود. چین نه تنها فاصله زیادی از ایران دارد بلکه از حوزه نفوذ استراتژیک خودشان یعنی فاصله 2 هزار کیلومتری اطراف خارج نشدهاند و شواهد نظامی هم نشان میدهد که به این زودی خارج نخواهند شد.
قطعاً اگر چین شرایطی مانند روسیه 1830 داشت، هیچ تردیدی برای بلعیدن ایران به خود راه نمیداد و این یعنی ما باید قدرتمند و مستقل باشیم. اتفاقاً قرارداد کنونی را باید در راستای مستقل و قوی نگاه داشتن ایران دید. سیاست خارجی ما در تمام 500 سال گذشته بر اساس موازنه بین شرق و غرب بوده. یا این موازنه در مقاطعی مانند صفویه و قاجار مثبت بوده یا مانند دوره امیرکبیر، مصدق و جمهوری اسلامی منفی. در ماهیت موازنه مثبت یا منفی تفاوت زیادی نیست اما اصل بر وجود این موازنه است، یعنی اگر با شرق مثبت هستیم با غرب هم مثبت باشیم و بالعکس. توافق امروز با چین توافقی است در دنیای پساترامپ و به واسطه آن میتوانیم مجدداً موازنه شرق و غرب در سیاست خارجی ایران را برقرار کنیم. چرا که فشار ناجوانمردانه امریکا در 40 سال گذشته که طی 4 سال ترامپ به اوج خود رسید، ایران را در چنان موقعیتی قرار داد که برای حفظ استقلال و موضع خود راهی جز چنین توافقهایی ندارد. حتی موافقان رابطه با غرب هم باید از این توافق خشنود باشند. چرا که این توافق میتواند غرب را به سر میز مذاکره برگرداند چون به آن طرف نشان میدهد که ایران هیچگاه در یافتن راههایی برای زیست مستقل، دست بسته و تنها نیست. مسأله دیگر این است که ما اگر این توافق را در یک حالت فرضی، منفی در نظر بگیریم، صددرصد مسئولیت آن بر عهده وضعکننده تحریمهایی است که اقتصاد ما را به این سمت سوق داده است. بنابراین حتی اگر بپذیریم ادعای مخالفان این توافق درباره منفی بودن آن هم درست باشد، مسئولیت آن بر عهده فشارهای امریکا و ناتوانی اروپا در قبال این فشارهاست.
نکته آخر اینکه هر قراردادی، از قرارداد خرید یک پنیر از بقالی و ازدواج گرفته تا قراردادهای بینالمللی میان دولتها بر پایه موازنه قواست. اگر در این موازنه کوچکترین خللی وارد شود، نمیشود با هیچ مبانی حقوقی هیچ قراردادی را زنده نگه داشت. خود برجام نمونه روشن این ادعاست. بنابراین صرف امضای این توافق از سوی ایران حافظ سلامت و امنیت ایران نخواهد بود، بلکه نشان میدهد باید قوی باشیم و خودمان را قوی نگه داریم. جهان ما جهانی است که نمیتوان در آن با ایدئولوژی به فهم آن و مواجهه با آن اقدام کرد. بلکه بر اساس قدرت موازنه قدرت و منافع ملی باید با آن مواجه شد.
هدفمند شدن رابطه تهران و پکن
حسین ملائک
سفیر اسبق ایران در چین
پروفسور «ساموئل هانتینگتون» سخنرانی خود در مؤسسه «آمریکن انترپرایز» در سال 1992 را به موضوع جنگ تمدنها و در واکنش به کتاب «فرانسیس فوکویاما» به نام «پایان تاریخ» که در همان سال چاپ شده بود، اختصاص داد. ایشان متعاقباً در سال 1993 در مقالهای با همین عنوان در نشریه فارین افیرز این موضوع را توضیح و بسط داد.
نظریه هانتینگتون بر این است که با پایان یافتن جنگ سرد، دوران نزاع ایدئولوژیک خاتمه یافته و دیگر مناقشه اصلى میان تمدن ها خواهد بود. او هفت تمدن اصلى و یک تمدن حاشیهاى را مشخص میکند؛ تمدن غربى، تمدن کنفوسیوسى، ژاپنى، اسلامى، هندى، اسلاو - ارتدوکس، امریکاى لاتین و تمدن حاشیهاى آفریقایى. به نظر هانتینگتون کانون هاى اصلى منازعات تمدنى، میان تمدن غرب از یک سو و دو تمدن کنفوسیوسى و اسلامى از سوى دیگر خواهد بود.
از نظر هانتینگتون، دو تمدن اسلامى و کنفوسیوسى با جدیت بیشترى درصدد دستیابى به قدرت هاى برتر نظامیاند. نظریه برخورد تمدن ها به سرعت جای خود را در بین تندروهای امریکایی باز کرد و با تأییدی که کیسینجر و برژینسکی و سپس نیکسون از آن کردند به تئوری مسلط بر تفکر امریکایی و غربی تبدیل و نام ایران و چین بهعنوان خطر از اوایل دهه 90 مورد توجه استراتژیستهای غربی قرار گرفت.
بنابراین واکنش یا مخالفتهایی که از طرف غرب با امضای «برنامه همکاری 25 ساله» بین وزرای خارجه دو کشور ایران و چین در 7 فروردین 1400 مشاهده میشود، واکنشی طبیعی و آگاهانه و با مبنای تئوریک میباشد. لاجرم بسیاری دیگر که ذهن خود را بر تئوری «برخورد تمدن ها» متمرکز کردهاند و از دیدگاه های غربی حمایت میکنند نیز با این تحول سازگار نیستند.
با این مقدمه سیاسی، در سال 1993 که آقای هانتینگتون تئوری خود را طرح کرد، رابطه تجاری ایران و چین از 400 میلیون دلار در سال فراتر نمیرفت که شامل صادرات حدود 150 تا 200 هزار بشکه نفت ایران در روز بود. چین شریک چهارم تجاری ایران با تراز تجاری مثبت به نفع ایران بود. این رابطه در سال 2016 تا 100 برابر افزایش یافت و به نزدیکی 50 میلیارد دلار بالغ گردید. سهم نفت ایران در این تجارت به حدود یک میلیون بشکه افزایش یافت و چین شریک اول تجاری ایران گردید. وضعیت مشابهی که برای بیش از 130 کشور جهان رقم خورد.
چین بهعنوان یک قطب در حال کسب ثروت و تکنولوژی، واقعیت نوینی در جهان بود که سرعت رشد آن بیش از سرعت اطلاعرسانی به کشورهایی شبیه ایران بود و شاید برخی از واکنشهای منفی بههمکاری ایران و چین نیز بهخاطر ناآگاهی از آنچه در شرق آسیا اتفاق افتاده است باشد که دیگر اروپا و امریکا تنها دارندگان ثروت و رفاه و تکنولوژی و علم نیستند و کشور دیگری نیز به این صاحبان ارزش اضافه شده است. اگر بر مبنای تئوری «برخورد تمدنها» به این همکاری نگاه شود، لاجرم نقش امریکا و غرب در مخالفت با این همکاری پررنگتر خواهد شد و از جانب طرف ایرانی نیز آرزوی داشتن حمایت چین در مواجهه احتمالی با امریکا بن مایه این تفاهم محسوب می شود.
اما اگر این رابطه برمبنای «گفتوگوی تمدنها» و نیازمندیهای توسعهای ایران مورد توجه قرار داده شود، واقعیتها و نیازمندیهای یک رابطه منظم ارکان سیاسی و بخش های مختلف مردمی را مجاب می کند که از این تفاهم حمایت و در جهت ارتقای آن کوشش شود.
تفاهمنامه امضا شده کمک خواهد کرد که رابطه گسترده و طبیعی ای که بین دو کشور در جریان است، شکل هدفمند تری پیدا کرده و نیازهای اساسیتر کشور مورد توجه قرار گیرد.
چین در رأس کشورهای حوزه آسیا طی سالهای گذشته همواره یکی از حوزههای دارای اهمیت در سیاست خارجی ایران بوده است و هر چند در دولتهای مختلف این اهمیت از سویههای متفاوتی سرچشمه گرفته است اما در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، آنچه اهمیت رابطه با این کشور را نزد دولتمردان مهم کرد، بیش از هر چیز توازنسازی در روابط میان غرب و شرق در بحبوحه تلاش برای حل موضوع هستهای با غرب بود. چه تنها چند ماه پس از پایان یافتن مذاکرات هستهای و دستیابی به توافق که بهعنوان قلب تلاشهای دیپلماسی روحانی به نمادی از دوستی دوباره ایران و غرب تعبیر شد، تهران با میزبانی «شی جین پینگ»، رئیسجمهوری چین و مهیاسازی تنظیم و تدوین یک سند همکاری راهبردی، عزم جدی خود برای شروع همکاری تازه با یکی از بزرگترین قدرتهای شرق را به نمایش گذاشت. در خلال همین سفر و در تاریخ سوم بهمن ۱۳۹۴ بود که ایران و چین با صدور بیانیهای سطح روابط را به مشارکت جامع راهبردی ارتقا دادند. این سند همکاری از رهاورد برگزاری جلسات متعدد کارشناسی که 5 سال به درازا کشید، نهایی شد که در نهایت در روز هفتم فروردین ۱۴۰۰ به طور رسمی به امضای طرفین رسید.
ارتقای تبادلات، رایزنی و همکاریهای نزدیک سیاسی در موضوعات مورد نظر و در نهادهای منطقهای و بینالمللی، تعمیق همکاریهای اقتصادی به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور، همکاریهای ارتباطی و زیرساختی با هدف بهرهبرداری از مزایای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک و همچنین افزایش شناخت متقابل از طریق ارتقای تبادلات مردمی و رسانهای از جمله محورهای مهمی است که وزارت امور خارجه ایران در تبیین مفاد این تفاهم همکاری به آن اشاره کرده است. این چنین بود که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در دیدار وزیر خارجه چین با راهبردی خواندن رابطه ایران و چین، امضای این سند را موجب افزایش همکاری بخشهای خصوصی دو کشور و مناسبات اقتصادی دانسته که چشمانداز رابطه 25 ساله دو کشور را روشن و مشخص میکند. «وانگ یی»، هم تصریح کرده که کشورش باوجود مشکلات متعدد و تحریمهای امریکا کوشیده نهایی کردن و اجرای سند همکاری با تهران در اولویت دولتمردان پکن قرار گیرد. وزیر خارجه ایران هم یادآور شده که تبادل نظر بسیار خوب وی با همتای چینیاش در زمینه گسترش همکاریهای دوجانبه، منطقهای و جهانی در چارچوب مشارکت استراتژیک جامع، با امضای نقشه راه استراتژیک 25 ساله و تاریخی به اوج رسیده است. ظریف همچنین در صفحه اینستاگرامش تصریح کرده که این سند طبق قانون اساسی و بهدلیل ایجاد نکردن هیچگونه تعهدی نیازمند تصویب مجلس نیست ولی نسخهای از آن برای رئیس مجلس ارسال شده است.
آمادگی برای توافقهای مشابه با سایر کشورها
با نهایی شدن این سند همکاری بحث و تولید محتوای انتقادی و اعتراضی پیرامون آن در صحنه سیاسی و بویژه شبکههای مجازی آغاز شد. رویکردی که در وضعیتی کم سابقه منتقدان داخلی دولت و مخالفان خارجی نظام نسبت به آن همسو شدند و دولت را به گرایش نامتعارف به حوزه شرق متهم کردند. طرح این ادعاها دلیلی است برای تأکید دوباره بر این موضوع کلیدی که ایران همواره در سالهای گذشته در پی ارائه یک رویکرد واقع بینانه از توازن در روابط بینالملل بوده و کوشیده است بر این پندار، مهر پایان بزند که استقرار دیپلماسی ایران در ایستگاه غرب با تلاش برای حفظ برجام به معنای نادیده گرفتن سایر کشورها از دور همکاریهای تهران نیست و چنانچه ایران در مناسبات خود با سایر کشورها به اهداف خاص خود از جمله مشارکت متوازن در معادلات بینالملل دست یابد، آماده امضای توافقهای مشابه با سایر کشورها هم هست.
از اینرو علی ربیعی، سخنگوی دولت تأکید کرده که این سند بلند مدت تنها مختص ایران برای چین نیست و اولین مورد سند بلند مدت همکاری برای ایران هم محسوب نمیشود. تأیید سخنان ربیعی تمدید قرارداد همکاریهای بلند مدت میان ایران و روسیه است که در آخرین روزهای سال گذشته به امضای دو طرف رسید. همچنین سند همکاریهای راهبردی میان ایران و افغانستان مورد دیگری است که گفته میشود بزودی نهایی و امضا میشود. ربیعی در نشست خبری خود این را هم گفت که این اسناد و برنامههای بلند مدت علیه هیچ کشور ثالثی نیست و تنها هدف آن تحقق و بهرهبرداری از همه ظرفیتهای موجود در روابط میان ملت هاست. سخنگوی دولت ملاحظات دولت چین را در عدم انتشار متن سند مورد اشاره قرار داده و تأکید کرده از آنجایی که این سند، پیمان، قرارداد و عهدنامه بینالمللی محسوب نمیشود و طبق این تفسیر حقوقی نیازی به مصوبه مجلس هم ندارد؛ بدیهی است در صورتی که بخواهد جنبههای اجرایی و عناوین مشخص حقوقی قرار گیرد به مجلس ارائه خواهد شد. چه حفظ محرمانگی این سند از منظر محافظت از چارچوب مناسبات ایران در مواجهه با هجمه فشارهای خارجی و نقش آفرینی امریکا و متحدان منطقهایاش برای بر هم زدن این همکاریهای نزدیک، مورد نظر مقامهای مسئول دو کشور قرار داشته است.
نگرانی واشنگتن
اراده تهران و پکن برای افزایش سطح روابط دوجانبه که میتوان سند همکاری 25 ساله را نقطه عزیمت آن توصیف کرد، در عصر رقابت تنگاتنگ و تقابلی امریکا و چین به نمایش گذاشته شده است. حالا در شرایطی که تحریمهای حداکثری سال های اخیر واشنگتن علیه ایران نتوانسته کشورمان را به پذیرش خواستههای امریکا وادار کند، امضای سند راهبردی بین ایران و چین باعث نقش بر آب شدن نقشههای امریکا برای منزوی کردن تهران شده است. این تحلیلی است که نشریه امریکایی «وال استریت ژورنال» در اشاره به این سند آورده است و با اشاره به اینکه پکن در سالهای اخیر یک شریک تجاری مهم برای ایران بوده است، اعلام کرده که «اکنون این توافق با چینیها، چشمانداز سرمایهگذاریهای خارجی در ایران را که بسیار به آن نیاز داشت، ارائه میکند». خبرگزاری «بلومبرگ» هم امضای سند راهبردی بین ایران و چین را چالشی برای دولت جدید امریکا دانسته و تأکید کرده که تعامل نزدیکتر تهران با پکن میتواند به تقویت اقتصاد این کشور در برابر تحریمهای امریکا کمک کند. ناگفته پیداست محورهای اشاره شده از سوی رسانههای امریکایی بن مایه همان موضعی است که «جو بایدن»، رئیسجمهوری امریکا در واکنش به این توافق ابراز کرده و معترف شده که بیش از یک سال است که نگران امضای این توافق میان تهران و پکن بوده است.
بحث همکاری راهبردی از چه زمانی شروع شد
برخلاف برخی تصورات و فضاسازیها مبنی بر اینکه همکاری راهبردی ایران و چین تحت فشار امریکا یا صرفاً واکنشی به تحریمهای امریکا بوده اما مرور وقایع مرتبط با این موضوع نشان از آن دارد که بحث اتفاقاً در سال 94 آغاز شده که همزمان بوده با توافق برجام و در حقیقت تلاشی بوده در جهت تعادل و موازنه در سیاست خارجی. 3بهمن 94 «شی جین پینگ» رئیس جمهوری خلق چین به تهران سفر کرد و در دیدار با مقامات دولت و رهبر معظم انقلاب بنیان این همکاری را گذاشتند. در این سفر جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین با صدور بیانیهای، سطح روابط دو کشور را به «مشارکت جامع راهبردی» ارتقا دادند. حسب پیشنهاد طرف ایرانی به منظور تنظیم روابط بلندمدت در بازه زمانی 25 ساله با چین، طرفین در بند 6 بیانیه مذکور تمایل و آمادگی خود برای رایزنی و مذاکره جهت انعقاد سند همکاری بلندمدت را اعلام نمودند.مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور چین، «توافق رؤسای جمهوری ایران و چین را برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز» دانستند. از اسفند 1394 تا بهمن 1397 وزارت امور خارجه در همکاری با وزارتخانهها و نهادهای مختلف داخلی، جلسات متعددی را با هدف احصای اولویتها، تدوین پیشنویس و مفاد قابل طرح در این سند برگزار کردند.
2 اسفند 1397 علی لاریجانی، ریاست وقت مجلس که در سفر رسمی به چین توسط وزرای خارجه، اقتصاد و رئیس بانک مرکزی همراهی میشدند، در دیدار با رئیس جمهوری خلق چین، از نهایی شدن پیشنویس سند 25 ساله در آیندهای نزدیک خبر داد. اسفند 1397 تا شهریور 1398 با تکمیل فرایند بررسیهای داخلی پیرامون سند، پیشنویس سند توسط طرف ایرانی نهایی و آماده ارائه به طرف چینی شد. فروردین 1399 طرف چینی نقطه نظرات خود را بهصورت رسمی پیرامون پیشنویس دریافت شده از طرف ایرانی اعلام نمود. نظرات طرف چینی در اختیار نهادهای ملی به منظور اعلام نظر قرار گرفت. در خرداد 99 متن پیشنویس و جمعبندی وزارت امور خارجه به هیأت دولت ارسال شد و در تیرماه همان سال هیأت دولت به وزارت امور خارجه اجازه داد مذاکرات بر اساس جمعبندی فوقالذکر، برای نهایی کردن و امضای برنامه همکاری جامع میان دو کشور بر اساس منافع بلندمدت پیگیری شود. در شهریور 99 دومین پیشنویس سند از سوی طرف ایرانی به طرف چینی تحویل داده شد در27 اسفند ماه گذشته تأیید مراجع عالی کشور برای امضای برنامه همکاری جامع موسوم به 25 ساله، توسط وزیر امور خارجه کشورمان در سفر رسمی وزیر امور خارجه چین به ایران، به وزارت امور خارجه ابلاغ شد و در نهایت 7 فروردین امسال برنامه جامع همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین، به امضای وزرای امور خارجه دو کشور رسید.
در بعد اقتصادی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه میگوید؟
بر اساس گزاره برگی که وزارت خارجه منتشر کرده مهمترین رئوس اقتصادی همکاری تهران- پکن موارد مختلفی را در بر میگیرد از جمله اینکه ایران و چین همکاریهای اقتصادی خود را بویژه در پیوند دادن ایران به زنجیره ارزش محور از طریق تکمیل زنجیرههای مکمل فرآوری داخلی و تولید مشترک به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و در نهایت بهرهبرداری از ظرفیتهای ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر تأکید مینمایند. همچنین همکاری در حوزههای نفت، صنعت و معدن و حوزههای مرتبط با انرژی (نیرو، انرژیهای تجدیدپذیر و...) مبتنی بر دغدغههای توسعه ملی پایدار و زیست محیطی در سند مورد تأکید قرار گرفت.
همکاری در زمینههای زیرساختی، ارتباطی (ریلی، جادهای، بندری و هوایی)، مخابراتی، علمی-فناوری، آموزشی و سلامت مورد تأکید قرار گرفت. همچنین تسهیل همکاریهای بخش خصوصی از طریق رفع موانع همکاری مورد توجه بوده است. تسهیل همکاریهای مالی-بانکی، گمرکی، مقرراتزدایی، و همکاری در توسعه مناطق ویژه و آزاد تجاری و صنعتی از جمله در سواحل مکران و تقویت همکاریهای غیرنفتی با تمرکز بر حوزه کشاورزی و دانش بنیان مورد تأکید قرار گرفت. تسهیل همکاریها در زمینه سرمایهگذاری و تأمین مالی پروژهها و همکاریهای اقتصادی از جمله محورهای دیگر این همکاریهاست. همچنین در بعد فرهنگی در سند مذکور بر افزایش شناخت متقابل از طریق ارتقای تبادلات مردمی (گردشگری)، رسانهای، سازمانهای مردمنهاد، انجمنهای دوستی و همکاری دانشگاهی تأکید شده است.
در بعد سیاسی-راهبردی (نظامی-دفاعی-امنیتی) نیز در سند یاد شده تلاش شدهاست مواضع نزدیک و همکاریهای دو کشور در قالب سازوکارهای دائمی تنظیم شود و طرفین ضمن ارتقای تبادلات، رایزنی و همکاریهای نزدیک خود در موضوعات مورد نظر ، توافق در نهادهای منطقهای و بینالمللی را افزایش دهند. تقویت زیرساختهای دفاعی، مقابله با تروریسم و برگزاری مانورهای منظم نظامی بهعنوان نمایش قدرت و همسویی دو کشور را میتوان مهمترین محورها در این بخش دانست.
سند همکاری چه چیزی نیست؟
بر اساس گزارش وزارت خارجه و در پاسخ به برخی شائبهها و ابهامها این سند در راستای صلح، ثبات و توسعه منطقهای و بینالمللی تدوین شده و لذا در مخالفت با هیچ طرف ثالثی و یا برای مداخله در امور هیچ کشوری نیست. این سند یک نقشه راه برای همکاریهای جامع دو کشور ایران و چین بوده و لذا حاوی هیچ قراردادی نیست. در هیچ کجای سند کمیسازی در خصوص چشمانداز همکاریها اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا راهبردی نشده است و لذا حاوی هیچ رقم و عدد خاصی از جمله در خصوص سرمایهگذاری و یا منابع مالی و پولی نیست. این سند 25 ساله نامگذاری شده است تا کلیت برنامه همکاری جامع دو کشور در این بازه زمانی بلندمدت دیده و پیگیری شود. بدیهی است بازه زمانی اجرای هر قرارداد دوجانبهای بر اساس پیشبینی مندرج در خود قرارداد تعیین میشود. در این سند، واگذاری هیچ منطقه و یا هیچ انحصار متقابل و یا یکجانبهای مطرح نبوده و لذا فاقد اعطای هرگونه حق انحصاری است. در این سند مدیریت، اداره و یا بهرهبرداری از هیچ منطقه و یا حوزهای واگذار نشده است.
روایت ظریف از چکیده سند همکاری
محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان هم در اینستاگرام خطاب به مردم نوشت: اطمینان دارم همه ما با همدلی و همراهی، با تقویت و گسترش روابط فراگیر، متعادل و متناسب با جهان در دوران گذار کنونی روابط بینالملل، منافع ملی و توسعه پایدار کشور و سربلندی ایران زمین و رفاه مردمان دلاور و نجیبش را تضمین خواهیم کرد.
او در توضیح چکیده برنامه همکاری راهبردی 25 ساله ایران و چین نوشت:
اهداف: ارتقای عملی روابط در سطح مشارکت جامع راهبردی براساس اعلامیه دو رئیس جمهوری در بهمن 1394، نقشه راه و افق بلندمدت روابط در عرصههای مختلف برای تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی آن و فراهم ساختن بستری مناسب برای توسعه همهجانبه همکاری در عرصههای تجاری، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی میان دو تمدن کهن آسیایی.
اصول: احترام متقابل و پیگیری منافع مشترک به صورت برد- برد در روابط دوجانبه، منطقهای و بینالمللی و به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی، تقویت چندجانبهگرایی، حمایت از حق دولتها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و بومی بودن مدل توسعه.
ویژگیها: اشتراک نظر دو کشور در ارتباط با بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی بویژه مبارزه با یکجانبه گرایی، برنامه سیاسی، راهبردی، اقتصادی و فرهنگی برای ترسیم چشمانداز 25 ساله همکاری دو کشور.
توسعه روابط با چین اصالت دارد
محمدرضا نوروزپور
مدیرعامل ایرنا
هفتم فروردین همزمان با پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و چین، سند برنامه همکاری جامع دو کشور، موسوم به برنامه 25 ساله امضاء شد.
در این سند که برخی به اشتباه از آن بهعنوان قرارداد یاد کردهاند، طرفین صرفاً بر یک نقشه راه و افق روابط همهجانبه برای تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی آن توافق کردهاند که تحقق هر بخشی از آن میتواند هر دو کشور را منتفع کند.
برخلاف برخی از کشورها که تاریخ آنها پر از دخالتهای ویرانگر در امور سایر کشورهاست و بیش از عمل اهل لفاظی هستند، چین و ایران تاریخی غنی و پر از مشترکات فرهنگی و گرایشی جاودان به صلح و توسعه دارند و عمدتاً تعاملاتی عملگرایانه داشتهاند. در این میان البته فرهنگ هر دو کشور مملو از اشارتهای پیدا و پنهان بهعملگرایی و پرهیز از شعار و لفاظیهای بیخاصیت بوده است. هر دو کشور باوری ژرف به این حکمت متعالی دارند که «بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست» که مشابه این حکمت چینی است که میگوید: «شینگ شنگ یو یِن»
براستی چین با توسعه شگرف در ظرفیتهای متعدد مانند ساخت ابررایانه و شبکه و رمزنگاری کوانتومی، فناوری 5G، هوش مصنوعی و ترکیب آن با بلاکچین و امنیت سایبری، فناوری مالی، زیستفناوری و فناوری فضایی نشان داده است که بازیگری مسلح به دانش و فناوری بالای روز جهان و در عین حال کنشگری صلح جو، مصمم، اهل توسعه و بدون انگیزههای مداخله جویانه در امور داخلی کشورها و تحمیل ایدئولوژی و فرهنگ خود است. بیشک حضور چین در خاورمیانه و به تبع آن حضور فعال در ایران میتواند نویدگر فصل نوینی از همکاریهای متوازن ایران در توسعههای علمی، اقتصادی، صنعتی، تجاری و فناوری بالا باشد. چنین همکاری نه در تعارض با همکاری با سایر کشورها بلکه مکمل آن است هرچند نظر به مزیتهای واقعی چین و علاقه و توان چین به صداقت عملی انتظار میرود که ایران در تحقق شعار امسال بیشترین بهره را از این همکاری ببرد.
در این خصوص تأملاتی قابل طرح و تدقیق است:
بدون تردید توسعه روابط با چین، بهعنوان کشوری که درحال تبدیل شدن به قدرتمندترین کشور جهان از نظر اقتصادی و نظامی است، نه تنها برای ایران، بلکه برای هرکشوری در جهان که پیشرفت و ایفای نقش در زنجیره ارزش جهانی را دنبال میکند یک ضرورت است. توسعه روابط دوجانبه ایران و چین بهعنوان دو کشور تمدن ساز یک نیازمندی دوسویه است. اگر چین و به تبع آن آسیا، آینده دنیا است، ایران بهعنوان کشوری کلیدی و تاریخی در جاده ابریشم، راه میان بر این آینده است. ایران از ظرفیتهای کم نظیر و بکر در حوزه انرژی و پیشرفتهای چشمگیر در زمینه توسعه پتروشیمی برخوردار است. موقعیت خاص ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک دارد و از سرمایه عظیم نیروی انسانی جوان و نخبه بهره میبرد که بشدت برای توسعه صنایع مبتنی بر فناوریهای سطح بالا مورد نیاز است. از اینرو ایران نیز به نوبه خود برای چین، کشوری ممتاز برای توسعه روابط بوده و هست و از این منظر هر دو کشور تا همین حالا نسبت به توسعه روابط تأخیر و غفلت داشتهاند و از این منظر امضای این سند بهعنوان یک گام لازم و ضروری باید به فال نیک گرفته شود.
نوع رابطه ایران و چین و ارتقای هرچه بیشتر آن، موضوعی است که فارغ از شرایط سیاسی ـ اقتصادی هر دو کشور یا منطقه، دارای اصالت است و اهمیتی ذاتی دارد. این رابطه مبتنی بر نگاهی راهبردی و دراز مدت است که خیر و نفع هر دو کشور در آن دیده شده و ناشی از ضروتها و اقتضائات آنی و مقطعی نیست. از اینرو ایجاد هرگونه ارتباط میان امضای این سند با مسائل سیاست داخلی، سیاست خارجی، برجام یا موضوعات منطقهای و بینالمللی یک اشتباه فاحش و زیانبار است.
امضای هرگونه سند همکاریهای جامع میان ایران و سایر کشورهای دیگر جهان محتمل است به شرط آن که آمادگی لازم برای چنین کاری در میان آنها پدید آمده باشد. آنچه میان دو کشور رخ داد بیانگر عزم و اراده و آمادگی ایران و چین در عالیترین سطوح سیاسی است.
سند برنامه همکاری جامع ایران و چین دارای جنبههای مختلفی است اما به دلایلی که روشن است، بعد اقتصادی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. دو طرف به این باور رسیدهاند که ظرفیتهای بالقوه برای همکاریها بسیار فراتر از وضعیت کنونی است. در این سند تلاش شده است تا منافع هر دو طرف بهخوبی لحاظ شود. از سوی طرف ایرانی تلاش بر این بوده است که از همه ظرفیتهای بالقوه کشور برای ایفای نقش مکمل در زنجیره ارزش جهانی، حرکت به سمت تولیدات مشترک محصولات صنعتی فن بالا به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و در نهایت بهرهبرداری از ظرفیتهای ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر استفاده شود.
متأسفانه بهدلایل بعضاً معلوم، ایران سالیان طلایی با ارزشی را برای به فعلیت رساندن ظرفیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، از دست داده است و آنگونه که باید در طرح «یک کمربند، یک راه» چین نتوانست نقشی ایفا کند. یکی از ویژگیهای این سند تأکید بر ایفای نقش مؤثر ایران در این طرح است و امید است از فرصت باقی مانده برای تحقق بخشی از این ظرفیت بزرگ در قالب توسعه همکاریها در حوزههای زیرساختی ـ ارتباطی(ریلی، جادهای بندری و هوایی)، نهایت استفاده صورت گیرد. در این صورت ظرفیتهای ترانزیتی ایران احیاء و شکوفا خواهد شد.
از آنجا که عمده همکاریها و تعاملات تجاری و اقتصادی دو کشور مبتی بر روشهای سنتی و خارج از چارچوبهای رسمی سیاسی دو کشور بوده است بعضاً اعتبار هر دو کشور در افکار عمومی یکدیگر لطمه وارد شده است. امضای این سند که چینیها از آن با نوع درجه یک همکاری یاد کردهاند سبب میشود تا عمده این همکاریها سامان یافته و بخش اعظمی از انتقاداتی که به نوع این مراودات و تعاملات و تبادلات وجود داشته است مرتفع شود. همچنین فضا برای ورود همه ظرفیتهای دیگر که تاکنون مجالی برای نقش آفرینی نداشتند، باز شده و فرایندهای مؤثر در همکاریهای اقتصادی و تجاری تمامی بنگاههای اقتصادی، تجار و بخش خصوصی شکل میگیرد. تسهیل همکاریهای مالی-بانکی، گمرکی، مقررات زدایی، اعطای تسهیلات منطبق با قوانین در مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی، تقویت همکاری و تجارت غیرنفتی با تمرکز بر دو حوزه کشاورزی و دانشبنیان سبب میشود تا انحصار تعامل و همکاری شکسته شده و همه ظرفیتها به میدان بیایند.
دور خیز ایران و چین برای تأمین متقابل منافع
ابراهیم رحیمپور
معاون سابق وزارت خارجه
شاکله سند توافق همکاری میان ایران و چین در سفر مهم «شی جین پینگ»، رئیس جمهوری خلق چین به ایران در سال ۱۳۹۴ شکل گرفت. رئیسجمهوری چین پیش از این سفر به عربستان و مصر سفر کرده بود و سپس به ایران آمد. در خلال همین سفر بود که مقامهای دو کشور بهطور جدی درباره ارتقای سطح همکاری به گفتوگو نشستند و مقدمات شکلگیری یک توافقنامه راهبردی را فراهم کردند. سطوح همکاری خارجی چین با دیگر کشورها شامل چهار سطح به ترتیب از سطح یک، دو، سه و چهار میشود و در حالی که مقامهای این کشور در نظر داشتند سند همکاری با ایران را درسطح سه امضا کنند، در نتیجه چانه زنی و مذاکرات صورت گرفته از سوی مقامهای ایرانی با ارتقای این سند به سطح دو موافقت شد. بعد از این سفر بود که جلسات متعدد کارشناسی در سطوح تخصصی میان مقامها و کارشناسان ایران و چین صورت گرفت و حتی در سال 1397 آقای لاریجانی که بهصورت نانوشته مسئولیت این موضوع را عهده دار شده بود با همراهی آقای ظریف و زنگنه بهعنوان دو مقام بلندپایه با رئیس جمهوری چین دیدار و در این رابطه گفتوگو کرد. این سند در نهایت بعد از طی روندهای قانونی و کارشناسی از سوی نهادهای مربوطه در فروردین ماه سال 1400 به امضای رسمی مقامهای ایران و چین رسید.
این توافقنامه یک چشمانداز بلند مدت و دورخیز مناسب را برای مناسبات همهجانبه جهت تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی روابط دو کشور ترسیم کرده است. مبنای خواست دو کشور جهت ورود به چنین فصلی از همکاریها به نیاز و منافع هر یک از طرفین باز میگردد. ایران بهعنوان یکی از کشورهای قدرتمند منطقه خاورمیانه دارای ثبات است و چین هم یک خریدار بزرگ نفت است که میخواهد کالای مورد نیاز خود را از یک کشور مطمئن و باثبات تأمین کند. در خلال مذاکراتی که میان مقامهای پکن و تهران برای دستیابی به این سند همکاری صورت گرفت، این آمادگی از سوی ایران نشان داده شد که آماده عقد قراردادهای بلندمدت نفتی در ازای سرمایهگذاری بلندمدت چین در ایران است. در واقع هسته مرکزی این سند بر اساس تأمین متقابل چنین منافعی بود که در نهایت مورد بحث و گفتوگوهای کارشناسی قرار گرفت و به امضای یک توافقنامه همکاری انجامید.
تجربه سالها مذاکره و پیگیری مسائل بینالمللی نشان داده که گفتوگو و مذاکره با کشور چین که اساساً هیچ متحد نزدیکی ندارد، کار بسیار سختی است و به سرانجام رساندن موضوع یک توافقنامه راهبردی با این کشور فی نفسه یک اقدام بزرگ است. هرچند که اجرایی شدن مفاد آن، نیازمند پیگیری اقدامات مفصل تری از سوی دستگاههای اجرایی است اما پایهگذاری این سطح از رابطه میتواند مقدمه خوبی برای تأمین متقابل منافع باشد.
نگاهی به تاریخ روابط خارجی در ایران هم نشان داده که امضای هر قراردادی با هر کشوری به معنای تقدیس آن کشور در روابط خارجی نبوده است. چنانکه ایران و امریکا چند دهه پیش از انقلاب اسلامی یک عهدنامه مودت به امضا رساندند که با گذر سالها و حتی پس از وقوع انقلاب اسلامی مبنای استناد بسیاری از موضوعات اختلافی قرار گرفت و حتی در سالهای اخیر و در بحبوحه اقدامات ضد ایرانی دولت دونالد ترامپ، مبنای رجوع ایران به دیوان بینالمللی دادگستری لاهه شد. بنابراین امضای چنین توافقنامههایی که بر اساس نیازهای هر کشوری صورت میگیرد، با هر کشوری میتواند مقدمه خوبی برای پیگیری خواستهها و اهداف کشور در سطح بینالمللی باشد.
مردم کشور در واکنش به چنین توافقهایی نباید اعتماد سیستماتیک کشور را زیر سؤال برده مگر اینکه عکس آن ثابت شود و در مورد توافقنامه اخیر ایران و چین، عکس این مسأله ثابت نشده و فقط پرسشها و ابهاماتی مطرح است که با شفافسازی و پاسخگویی متخصصان میتواند رفع ابهام شود.
واقعیتهایی درباره همکاری ایران و چین
سعید لیلاز
کارشناس اقتصادی
یکی از جالبترین نکات و عمومیترین سوءتفاهمهایی که درباره قرارداد راهبردی ایران و چین شکل گرفته این است که به عمد یا از روی نادانی، درباره این توافق و ابعاد آن در اقتصاد ایران اغراق میشود. کسانی که از روی بیاطلاعی چنین کاری انجام میدهند، نشان دادهاند که شناختی از حجم اقتصاد ایران ندارند. اگر تمام آن چیزی را که در مطبوعات خارجی به اغراق درباره قرارداد مذکور گفته میشود مبنا بگیریم، یعنی سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری چین در اقتصاد ایران ظرف 25 سال آینده، مجموع سرمایهگذاری چینیها در ایران 2 تا 3 درصد سرمایهگذاری سالانه مورد نیاز کشور در این مدت را پوشش میدهد. حجم تولید ناخالص داخلی ایران به شاخص قدرت برابری خرید حدود هزار و 300 میلیارد دلار در سال است که اگر 40 درصد آن پسانداز ناخالص داخلی باشد، ما سالانه 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز خواهیم داشت. این البته به جز سرمایهگذاریهای انجام نشده و انباشت شده در دهههای اخیر است. برای روشن شدن ببیشتر قضیه فقط ذکر همین یک رقم از آمار کافی است که همین الان 300 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام نشده معوق فقط در حوزه نفت ما وجود دارد.
نکته مهم دیگر این است که چین در عمل، بیش از دو دهه است که در اقتصاد ایران دارای سهم نخست است. از حدود سال 1992 تا 2012، حجم مبادلات خارجی ایران با چین از سالانه حدود 200 میلیون دلار به 30 میلیارد دلار افزایش یافت و اگر تحریمهای اخیر امریکا نبود احتمالاً این عدد به حدود 40 میلیارد دلار هم میرسید. بنابراین چیزی که مخالفان توافق ما را از آن میترسانند، نزدیک به دو دهه است که بدون انجام سرمایهگذاری در اقتصاد ایران محقق شده است. در نتیجه آن هم تا کنون هیچ اتفاق وحشتناکی رخ نداده. بنابراین میتوان متصور شد در 25 سال آینده هم با توجه به سهم این سرمایهگذاری در کل اقتصاد ایران، اتفاق جدیدی طبق آنچه مخالفان قرارداد میگویند، رخ نخواهد داد.
اما نکته بسیار مهم دیگر این است که اساساً مسأله چین بر خلاف آنچه الان تصویر میشود، صرفاً مسأله ایران نیست بلکه مسأله کل جهان است. این آمار تکاندهندهای است که شریک تجاری 150 کشور از مجموع 210 کشور جهان در حال حاضر، چین است. حتی کشورهایی که شریک تجاری اول آنها امریکا، ژاپن یا استرالیا است، در حالی با این سه کشور تجارت دارند که شریک تجاری اول همین سه کشور، چین است. حجم مازاد صادرات روزانه چین به ایالات متحده امریکا تقریباً یک میلیارد دلار است، بنابراین ظرف 400 روز چینیها آن چیزی را از اقتصاد امریکا بهعنوان مازاد بازرگانی بیرون میکشند که قرار است در 25 سال آینده در اقتصاد ایران انجام دهند. بنابراین کشوری که بخواهد در دنیا به کالای ارزان دسترسی پیدا کند و هر چه بیشتر نیازهای تودههای فقیر خود را پوشش دهد، گریزی از اینکه رابطه اقتصادی خود را با چین تحکیم و سازماندهی کند، نخواهد داشت.
مقایسه این توافق با قرارداد ترکمانچای هم یک قیاس معالفارق و ناشی از بیاطلاعی نسبت به تاریخ است. در دهه 1830 که ما شاهد قرارداد ترکمانچای بودیم، روسیه تقریباً قدرتمندترین کشور جهان بود. به گونهای که الکساندر اول موفق شده بود پاریس را اشغال کند و ناپلئون را به تنهایی شکست دهد. در همان زمان ایران هم یکی از ضعیفترین کشورهای مستقل جهان به شمار میرفت. یعنی بقیه کشورها اگر مستقل بودند، اینقدر ضعیف نبودند و اگر ضعیفتر بودند مستقل نبودند. در حال حاضر نه چین آن سهم جهانی قدرت را که روسیه در دهه 1830 داشت، دارد و نه ایران مانند آن زمان ضعیف است. اگر ایالات متحده امریکا نتوانسته ایران را زمینگیر کند به طریق اولی چین نمیتواند چنین کاری انجام دهد. خصوصاً با توجه به بعد مسافت میان ایران و چین. روسیه در دهه 1830 هم زیادی بزرگ و قدرتمند بود و هم به ایران چسبیده بود. چین نه تنها فاصله زیادی از ایران دارد بلکه از حوزه نفوذ استراتژیک خودشان یعنی فاصله 2 هزار کیلومتری اطراف خارج نشدهاند و شواهد نظامی هم نشان میدهد که به این زودی خارج نخواهند شد.
قطعاً اگر چین شرایطی مانند روسیه 1830 داشت، هیچ تردیدی برای بلعیدن ایران به خود راه نمیداد و این یعنی ما باید قدرتمند و مستقل باشیم. اتفاقاً قرارداد کنونی را باید در راستای مستقل و قوی نگاه داشتن ایران دید. سیاست خارجی ما در تمام 500 سال گذشته بر اساس موازنه بین شرق و غرب بوده. یا این موازنه در مقاطعی مانند صفویه و قاجار مثبت بوده یا مانند دوره امیرکبیر، مصدق و جمهوری اسلامی منفی. در ماهیت موازنه مثبت یا منفی تفاوت زیادی نیست اما اصل بر وجود این موازنه است، یعنی اگر با شرق مثبت هستیم با غرب هم مثبت باشیم و بالعکس. توافق امروز با چین توافقی است در دنیای پساترامپ و به واسطه آن میتوانیم مجدداً موازنه شرق و غرب در سیاست خارجی ایران را برقرار کنیم. چرا که فشار ناجوانمردانه امریکا در 40 سال گذشته که طی 4 سال ترامپ به اوج خود رسید، ایران را در چنان موقعیتی قرار داد که برای حفظ استقلال و موضع خود راهی جز چنین توافقهایی ندارد. حتی موافقان رابطه با غرب هم باید از این توافق خشنود باشند. چرا که این توافق میتواند غرب را به سر میز مذاکره برگرداند چون به آن طرف نشان میدهد که ایران هیچگاه در یافتن راههایی برای زیست مستقل، دست بسته و تنها نیست. مسأله دیگر این است که ما اگر این توافق را در یک حالت فرضی، منفی در نظر بگیریم، صددرصد مسئولیت آن بر عهده وضعکننده تحریمهایی است که اقتصاد ما را به این سمت سوق داده است. بنابراین حتی اگر بپذیریم ادعای مخالفان این توافق درباره منفی بودن آن هم درست باشد، مسئولیت آن بر عهده فشارهای امریکا و ناتوانی اروپا در قبال این فشارهاست.
نکته آخر اینکه هر قراردادی، از قرارداد خرید یک پنیر از بقالی و ازدواج گرفته تا قراردادهای بینالمللی میان دولتها بر پایه موازنه قواست. اگر در این موازنه کوچکترین خللی وارد شود، نمیشود با هیچ مبانی حقوقی هیچ قراردادی را زنده نگه داشت. خود برجام نمونه روشن این ادعاست. بنابراین صرف امضای این توافق از سوی ایران حافظ سلامت و امنیت ایران نخواهد بود، بلکه نشان میدهد باید قوی باشیم و خودمان را قوی نگه داریم. جهان ما جهانی است که نمیتوان در آن با ایدئولوژی به فهم آن و مواجهه با آن اقدام کرد. بلکه بر اساس قدرت موازنه قدرت و منافع ملی باید با آن مواجه شد.
هدفمند شدن رابطه تهران و پکن
حسین ملائک
سفیر اسبق ایران در چین
پروفسور «ساموئل هانتینگتون» سخنرانی خود در مؤسسه «آمریکن انترپرایز» در سال 1992 را به موضوع جنگ تمدنها و در واکنش به کتاب «فرانسیس فوکویاما» به نام «پایان تاریخ» که در همان سال چاپ شده بود، اختصاص داد. ایشان متعاقباً در سال 1993 در مقالهای با همین عنوان در نشریه فارین افیرز این موضوع را توضیح و بسط داد.
نظریه هانتینگتون بر این است که با پایان یافتن جنگ سرد، دوران نزاع ایدئولوژیک خاتمه یافته و دیگر مناقشه اصلى میان تمدن ها خواهد بود. او هفت تمدن اصلى و یک تمدن حاشیهاى را مشخص میکند؛ تمدن غربى، تمدن کنفوسیوسى، ژاپنى، اسلامى، هندى، اسلاو - ارتدوکس، امریکاى لاتین و تمدن حاشیهاى آفریقایى. به نظر هانتینگتون کانون هاى اصلى منازعات تمدنى، میان تمدن غرب از یک سو و دو تمدن کنفوسیوسى و اسلامى از سوى دیگر خواهد بود.
از نظر هانتینگتون، دو تمدن اسلامى و کنفوسیوسى با جدیت بیشترى درصدد دستیابى به قدرت هاى برتر نظامیاند. نظریه برخورد تمدن ها به سرعت جای خود را در بین تندروهای امریکایی باز کرد و با تأییدی که کیسینجر و برژینسکی و سپس نیکسون از آن کردند به تئوری مسلط بر تفکر امریکایی و غربی تبدیل و نام ایران و چین بهعنوان خطر از اوایل دهه 90 مورد توجه استراتژیستهای غربی قرار گرفت.
بنابراین واکنش یا مخالفتهایی که از طرف غرب با امضای «برنامه همکاری 25 ساله» بین وزرای خارجه دو کشور ایران و چین در 7 فروردین 1400 مشاهده میشود، واکنشی طبیعی و آگاهانه و با مبنای تئوریک میباشد. لاجرم بسیاری دیگر که ذهن خود را بر تئوری «برخورد تمدن ها» متمرکز کردهاند و از دیدگاه های غربی حمایت میکنند نیز با این تحول سازگار نیستند.
با این مقدمه سیاسی، در سال 1993 که آقای هانتینگتون تئوری خود را طرح کرد، رابطه تجاری ایران و چین از 400 میلیون دلار در سال فراتر نمیرفت که شامل صادرات حدود 150 تا 200 هزار بشکه نفت ایران در روز بود. چین شریک چهارم تجاری ایران با تراز تجاری مثبت به نفع ایران بود. این رابطه در سال 2016 تا 100 برابر افزایش یافت و به نزدیکی 50 میلیارد دلار بالغ گردید. سهم نفت ایران در این تجارت به حدود یک میلیون بشکه افزایش یافت و چین شریک اول تجاری ایران گردید. وضعیت مشابهی که برای بیش از 130 کشور جهان رقم خورد.
چین بهعنوان یک قطب در حال کسب ثروت و تکنولوژی، واقعیت نوینی در جهان بود که سرعت رشد آن بیش از سرعت اطلاعرسانی به کشورهایی شبیه ایران بود و شاید برخی از واکنشهای منفی بههمکاری ایران و چین نیز بهخاطر ناآگاهی از آنچه در شرق آسیا اتفاق افتاده است باشد که دیگر اروپا و امریکا تنها دارندگان ثروت و رفاه و تکنولوژی و علم نیستند و کشور دیگری نیز به این صاحبان ارزش اضافه شده است. اگر بر مبنای تئوری «برخورد تمدنها» به این همکاری نگاه شود، لاجرم نقش امریکا و غرب در مخالفت با این همکاری پررنگتر خواهد شد و از جانب طرف ایرانی نیز آرزوی داشتن حمایت چین در مواجهه احتمالی با امریکا بن مایه این تفاهم محسوب می شود.
اما اگر این رابطه برمبنای «گفتوگوی تمدنها» و نیازمندیهای توسعهای ایران مورد توجه قرار داده شود، واقعیتها و نیازمندیهای یک رابطه منظم ارکان سیاسی و بخش های مختلف مردمی را مجاب می کند که از این تفاهم حمایت و در جهت ارتقای آن کوشش شود.
تفاهمنامه امضا شده کمک خواهد کرد که رابطه گسترده و طبیعی ای که بین دو کشور در جریان است، شکل هدفمند تری پیدا کرده و نیازهای اساسیتر کشور مورد توجه قرار گیرد.
شکست بن بست اقتصادی تحریم
همراه با یادداشت هایی از فرشا دمؤمنی ، مجید رضا حریری ، ابوالفضل علمایی فر، حسین سلاح ورزی
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
انتخابات باید نماد وحدت ملی باشد نه نماد دودستگی و تفرقه و دوقطبیگری
-
نشست مجازی ایران و 1+4 درباره بازگشت امریکا به برجام
-
نباید از انتخاب مردم بترسیم
-
رنگینکمان کرونا در استانهای جنوب غربی چگونه تشکیل شد؟
-
عفو 100نفر از محکومان حوادث آبان 98
-
آغاز پیک چهارم کرونا با تغییر رنگ شهرها
-
دروغهای سریالی پایان ندارد
-
چگونه «کلاب هاوس» به شبکه محبوب ایرانیان تبدیل شد
-
تلخ و شیرین نوروز 1400
-
پایان بحران مرغ بزودی
-
زندگی روی ریتم آرام
-
پایان سرگردانی المان پیانو در تبریز
-
آفت دنبالهسازی
-
صدر و صعود؛ هدف سرخابیها
-
۴ ماه و ۵ برنامه؛ آغازی برای یک پایان
-
آموزش و پرورش در سالی که گذشت
-
واقعیتهایی درباره همکاری ایران و چین
-
برنامه جامع همکاری ایران و چین و هویت آسیایی
-
آغاز ۱۴۰۰ با شرق دور
-
شکست بن بست اقتصادی تحریم
-
همه چیز را انتخاباتی نبینید
اخبارایران آنلاین