بهزاد توفیقفر
روزنامه فایننشال تایمز، امروز یا دیروز یا همین پس پریروز نوشته بود: چرا ایران باید توافقی را امضا کند که قرار است دوباره پاره شود؟ و باید گفت که متأسفانه و علیرغم تذکرات مکرر سردبیر و مدیرمسئول و سایر رئیسها و مدیرها و ناظرها و اف بی آی و بی سی جی و آی بی ام و همه حروف الفبا، به نویسنده این یادداشت در آن روزنامه، نویسنده یادداشت مذکور بازهم یادداشت مذکور را نوشته و در روزنامه مذکور، منتشر کرده است.
آخر پسر یا دخترجان، آقا یا خانم مسن یا میانسال! چرا سؤالی میکنید که همه دنیا جوابش را میدانند و خیلی هم اظهرمنالشمس فی وقت تیغ آفتاب است؟ هان؟! معلوم است که ایران باید دوباره هر توافقی بهتر از بیتوافقی است را امضا کند و بعدش امریکا بیاید آن را پاره کند و دوباره از اول!... چرا؟! چون اولاً به هر حال «امضای کری تضمین است» دویوماً بدیهی است که ما – یعنی ایران - وقت و عمرمان را از سر راه آوردهایم و سیوماً – به کسر سین - برخی استادان در دولت قبل که زبان دنیا را بلد بودند – با همان زبان دنیا – به امریکا قول مردانه دادهاند که هر رئیسجمهور امریکا حداقل یک توافقنامه با ایران داشته باشد که جلوی دوربینها پاره کند. نه اینکه چانه نزدهاند، چرا زدهاند، به همین سوی لوکزامبورگ که میخواهند دنیایش نباشد، کلی با همان زبان دنیا چانه زدهاند و یکی از فامیلهای ما که در هتل کوبورگ وین کار میکند میگفت که امریکا میخواسته گروه ایرانی قول شرف بدهند ولی وزیرخارجه وقت و گروه همراه قبول نکردهاند وهمان قول مردانه را دادهاند و حرف، حرف خودشان شده است.
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
ای صاحب فال!
فرزانه زینلی
از روزی که مدارک ثبت وام ازدواج را دادی، قیمت لوازم خانگی دوبرابر شده. لابد فکر میکنی به همین میزان تورم، وامت هم تپلتر خواهد بود، ولی زهی خیال باطل. این مانور برای این است که بدانی اول زندگی باید با واقعیتها روبهرو شوی و خودت را برای بحرانهای بزرگتر آماده کنی. از خوشبینی و خیال جمعی بپرهیز که نقطه ضعف تو خواهد بود. با این حال غم به دلت راه نده، توی هر ضرر باید استفادهای باشد، این معامله هم به تجربیاتت در حل چالشها و سرویس شدن بدون درد و خونریزی اضافه میکند.
سمیرا قرهداغی
یک: به همت کانادا قطعنامه ضدایرانی سازمان ملل صادر شد. این قطعنامه در مورد آمار زندانیان و اعدامها در ایران ابراز نگرانی کرده و از حکومت خواسته است مخالفان را «ول» کند. ایران البته پیشتر، بهصورت امتحانی برخی مخالفان را ول کرده است. در نتیجه «محمدعلی زم» خودش را خلع لباس کرد و «گوهر عشقی» اینستاگرام نصب کرد و در لایو دشمن شماره یک جمهوری اسلامی و رباینده خواب مقامات نظامی، امنیتی، سیاسی ایران -مصی علینژاد- ظاهر شده و همزمان با ریختن پته نظام، فالوئر میگیرد.
دو: شبکه کانادایی ریبلنیوز گزارشی پخش کرده که نشان میدهد محافظان نخستوزیر در حضور وی، خبرنگاری را به علت سؤال منشوری مورد تذکر بدنی قرار میدهند. خبرنگار زباندراز وقیح که آبرو را قورت داده، حیا را قی کرده، از جاستین ترودو میپرسد: «خب چرا وقتی به مردم میگویید بهخاطر کرونا میهمانی نگیرند، خودتان برای کریسمس مراسم گرفتهاید؟» واقعاً مسیح بزند به کمرش…
سه: «کلودیت کالوین» شهروند سیاهپوست امریکا، بعد از برگزاری یک «کارزار» موفق شده با کمک امضاهای جمعشده، سابقه کیفری خود را پاک کند. حالا سابقهاش چه بوده؟ سال ۱۹۵۵ در اتوبوس جایش را به زن سفیدپوست نداده است.
چهار: فقط باید با اقتدای به رئیس جمهور اسبق به قطعنامه گفت «کاغذ پاره» تا دلمان خنک شود. موفق باشید.
ولت نمیکنم تمیز لعنتی...
محمدرضا رضایی
شاید ندانید ولی امروز، دهم ژانویه، روز جهانی تمیز کردن میزکار است. از آنجا که تمیز بودن میزکار یکی از عوامل تأثیرگذار بر افزایش راندمان کاری است، لذا راهکارهایی برای پاسداشت این روز بزرگ به شما پیشنهاد میدهیم.
۱. امروز لنگهایتان را روی میز نگذارید؛ درست است که انداختن لنگها روی میزکار نشانه اقتدار و تسلّط فرد پشتمیزنشین است، ولی امروز اقتدارتان را یک جور دیگر نشان دهید، مثلاً سر ارباب رجوع داد بزنید، یا لیوان چایی را به بهانه کمرنگ بودن، پرت کنید توی دیوار. اگر هم پایتان خسته شد، میتوانید کیس کامپیوتر را از داخل میز درآورده و پایتان را بیندازید رویش؛ خیالتان هم راحت، مال اداره است و خراب هم که بشود، خب بشود.
۲. پروندههای تلنبار شده ارباب رجوعها که لنگ یک امضای شماست، یکی از رایجترین چیزهایی است که نه تنها تمیزی میز کار را بههم میزند، بلکه زیبایی و آرامش محیط کار را هم از بین میبرد. تمام پروندههای مراجعان را بفرستید به کشوی پروندههای ناقص. برای جلوگیری از انباشت مجدّد پروندهها، به انتظامات اداره بسپارید که امروز ارباب رجوع راه ندهند و از اسپری فلفل برای متفرق کردن ارباب رجوعها استفاده نمایند. ارباب رجوع که با زبان خوش بیخیال کارش نمیشود!
۳. مراد از تمیزی میز کار، تمیزی روی میز است. پس با خیال راحت میتوانید آدامس بچسبانید زیر میز، یا زیرمیزی بگیرید یا پاهایتان را از داخل کفش دربیاورید تا بوی جوراب تان فضا را آکنده کند؛ البته حواستان باشد که بوی سمّ جورابتان آنقدر نباشد که شیشه روی میز را ذوب کند، مورد اینجوری داشتهایم قبلاً.
۴. یک میز زیبا فقط یک میز تمیز نیست، بلکه تزئین میز هم از امور مهم این روز است. به آبدارچی اداره یا منشیتان بگویید که هر دو ساعت یک چیزی برای پذیرایی شخصیتان بیاورد که بگذارید گوشه میز و جلوه خاصی به میز بدهد؛ مثل کیک شکلاتی با یک فنجان قهوه در کنارش. در تمام ساعات روز هم یک ظرف بزرگ میوهآرایی شده وسط میزتان بگذارید، ولی نخورید؛ فوقش آخر وقت اداری که شد میریزید توی کیسه و میبرید خانه.
۵. از دیگر ابزار مهم برای تزئین یک میز کار، بودن کتابهای سنگین عقیدتی و سیاسی و مدیریتی در یک گوشه میز است. میتوانید از کتابخانههای معتبر سراسر کشور این کتابها را تهیه کنید؛ البته اگر کتابها را بخرید بهتر است و در باقی روزهای سالهم به کارتان میآید.
نکته مهم در رابطه با این مورد و مورد قبلی این است که شما در جهت افزایش راندمان کاری برای تزئین میز کارتان هزینه میکنید، پس حتماً آن را فاکتور نمایید تا بعداً از اداره پولش را بگیرید.
ضمن رعایت نکات فوق حتماً بزرگی و شکوه میز و نیز صندلی پشت آن را مدّنظر داشته باشید. یک میز خوب میزی است که هرکس روبهروی آن قرار گرفت، از ترس دچار لکنت زبان شود و نتواند مشکلش را مطرح نماید.
مهدی سلیماننژاد
بایدن در مصاحبه با شبکه ایبیسی گفت: «اگر سال 2024 حالم مانند الان خوب باشد حتماً دوباره کاندیدا میشوم» حزب جمهوریخواه (رقیب حزب دموکرات) پس از شنیدن موضع جوزف رابینت بایدن جونیور، واکنشی به شرح زیر از خود نشان داد؛
بی هیچ سلامی؛ هی جو! گفتهای اگر در انتخابات چند سال آینده مانند الان حالت خوب باشد نامزد میشوی! مطمئنی الان حالت خوب است! لابد آنکه وسط جلسات میگیرد مانند خرس گریزلی میخوابد عمه ترامپ است؟
اما تو که نمیتوانی دو پله هواپیما را بالا بروی و سی بار کله معلق میزنی، سرحالی؟! فراموشی گرفتهای و پزشک سابق کاخ سفید هم گفته از نظر ذهنی مساعد نیستی، خیر سرت رئیسجمهور ایالات متحدهای و نصف دوران مسئولیتت رفته. اتاقهای کاخ سفید را اشتباه میروی، هنوز به جای اتاق کارت، سر از زیر زمین کاخ سفید در میآوری. تازه وقتی محافظ بخت برگشته راه را نشانت میدهد باز سر از توالت در میآوری.
دیروز بعد از جلسه داشتی جرج واشنگتن را صدا میزدی! به قول یک ضربالمثل در ایالت ویرجینیا، آفتاب لب بامی؛ بعد دم از انتخابات 2024 میزنی؟ همین الان با نزدیک ۸۰ سال سن جزو اموات محسوب میشوی. به قول معروف بچههای پایین منهتن، پات لب گوره!
یعنی خودت فکر میکنی الان سرحالی که تازه بعداً هم اگر سرحال باشی دوباره کاندیدا میشوی؟ البته سیاهنمایی نمیکنیم. درست است رقیبیم و معتقدیم سرحال نیستی، اما وسط جلسات مهم با صداهای طولانی و ممتد و غیرقابل چشمپوشی، دیگران را که سرکیف میآوری! هرچند به قیمت بر باد دادن اقتدار ایالتهایمان است.
ما این را تأیید میکنیم که شما جناب بایدن، مجدداً در سال 2024 رئیسجمهور امریکا میشوی، اما در بین اموات. قطعاً هم حزبیهای دموکراتت، روزولت و کندی و مابقی جلسه خواهند گرفت و تو را گزینه نهایی حزب در بین اموات، معرفی خواهند کرد و به تو رأی خواهند داد.
اما این را هم بدان که گزینههای حزب جمهوریخواه، حتی بین اموات هم قدرتر از حزب شما هستند و تو را شکست خواهند داد. نیکسون را داریم، آیزنهاور را داریم، بوش پدر را هم داریم. اعصاب مصاب هم ندارد پس سر به سرش مگذار. اما خواستی سرحالشان بیاور و سریع وسط جلسهشان، از آن صداهای ممنوعه ممتد و طولانی و غیر قابل چشمپوشی نثارشان کن و بگو ای تف به گور همهتان!
صامره حبیبی
شهریارم به لطف بیکاری
ماندگارم به لطف بیکاری
جای صبحانه نیشها خوردم
زهر مارم به لطف بیکاری
با عسل، بی عسل، مرا نخورند
قندهارم به لطف بیکاری
سر خود را چرا نخارانم؟
که خمارم به لطف بیکاری
شپشی توی جیب میرقصد
بیقرارم به لطف بیکاری
دولت قبل کرده تکثیرم
بی شمارم به لطف بیکاری
گوشِ گوشی به من بدهکار است
غم ندارم به لطف بیکاری
سایهام را به شهر بخشیدم
بخشدارم به لطف بیکاری
هی وجب میکنم خیابان را
سر کارم به لطف بیکاری
با نام سرعتبخش سرعتبخشها
علیرضا عبدی
سلام و درود
اینجانب یک حلزون بالغ و عاقل هستم که طی این طومار، مقایسه سرعت اینترنت و سرعت ما حلزونان را با تمسک به ادله زیر، محکوم میکنم:
۱. به گفته اپراتور اینترنت خانگی، چون با روشن و خاموش کردن مودم، سرعت افزایش مییابد؛ از آنجایی که آنجوری اصلاً ما نمیتوانیم و دکمه روشن و خاموش نداریم؛ این مقایسه اساساً باطل است اما باز هم برایتان دلیل میآوریم تا پی به درست نبودنش ببرید.
۲. دلیل کمبودن سرعت ما، خستگی از حمل خانه خودمان روی دوشمان است. اما کمبودن سرعت اینترنت، دلیلش خستگی مسئولین از تعمیر فیبرهای نوری حامل اینترنت است که گاه توسط کوسهها گاز گرفته میشود و لنگرگاه نفتکشها میشود!
۳. گفته شده باید زمان استفاده از اینترنت تغییر کند تا در زمان اوج مصرف کسی آنلاین نباشد. دقیقاً همین است! وقتی کسی به ما حلزونها نگاه نمیکند و رویتان آنور است، سرعتمان عینهو یوزپلنگ است. ساعت ۱۱ شب چه کلاسی برقرار است که سرعتش را باز با ما مقایسه میکنید؟!
۴. سرعت اینترنت از بس پایین است که هیچچیز را باز نمیکند، جز دهان ما. در مقابل ما با این سرعتمان، اینهمه پیشرفت داشتهایم. تازه یک زمانی از عصاره ما ژل رفع چین و چروکهای پوست هم میساختند.
پس لطفاً سرعت اینترنت را با سرعت ما حلزونها مقایسه نکنید و به خودتان بیایید. مرسی بدون اَه!
خاطرات دو سرباز ضربه ملایم خورده
عوضیها
سمیه قربانی
یک - خاطره مک کنزی
ساعت 1:34 دقیقه بامداد بود. با جانی کلمن خپل داشتیم مار و پله بازی میکردیم. لعنتی! تاس را که انداخت، زمین لرزید. همیشه دستش سنگین بود. داشتم فحشش میدادم که یک دفعه کلمن داد زد: «پنااااه بگیرید». عوضی! اولش فکر کردم خیکی بیمصرف ترسیده و سر کارم گذاشته، گفتم: «بیشین بینیم بااا لعنتی عوضی! بازیتو بکن» بعدش یک چیزی مثل باد از کنار گوشمان رد شد. زمین یک جوری لرزید که فکر کردم زلزله آمده. سرم گیج میرفت، پرسیدم: «آهااای کلمن عوضی! به کدوم سمت نماز آیات بخونیم؟» کلمن گفت: «به طرف ایران!». کلمن از روشن شدن هوا دهانش مثل اسب آبی باز مانده بود.
دو - خاطره کلمن
ساعت 1:34 دقیقه بامداد بود. با مک کنزی بیشعور داشتیم مار و پله بازی میکردیم. احمق عوضی! بعد از اینکه تاس را انداختم، در گوشم خواباند و فحشهای غلیظی داد. بیشعور! همیشه از اینکه شیش میآوردم برزخ میشد. داد زدم: «پنااااه بگیرید»، مثل سگ به من زل زده بود و فحش میداد. بمب بالستیک از کنار گوشمان رد شد و بعدش هم بووووووووومب. اوه لعنتی! من نماز آیات بلد نبودم سمت قبله را به مک کنزی نشان دادم. همه جا روشن شده بود، گفتم: «آفتاب دراومد نماز صبحمون قضا شد.»
مرور سال 2021/ بخش دوم
بحران کانال سوئز
به بهانه شروع سال 2022 میلادی، نگاهی میاندازیم به برخی اتفاقات مهم و بعضاً عجیب سال 2021
هنوز چندصباحی از سال ۲۰۲۱ نگذشته بود که یک کشتی باری به طول ۴۰۰ متر به دلیل خوابآلودگی راننده و همچنین بیتجربگی وی در دور دو فرمانه باعث مسدود شدن کانال سوئز به مدت ۶ روز شد. در همین ۶ روز تجارت بینالمللی با مشکل مواجه شد و خود کانال سوئز نیز درآمدی حدود ۱۵ میلیون دلار را از دست داد.
بالأخره بعد از ۶ روز با کمک عابران دلسوز محلی که هرکدام به نوبه خود به راننده بدبخت کشتی فرمان میدادند، راه باز شد و راننده کشتی نیز با زدن دو بوق به نشانه معذرتخواهی سریعاً محل را ترک کرد. خلاصه نتیجه سهلانگاری در اعطای گواهینامه کشتی همین میشود.
سوال و جوابهای کاربردی
پنتهاوس روی شنهای روان
محمدحسین صادقی
سؤال: اگر رفتیم توی یه ساختمون که آسانسورش آدمخوار بود چیکار کنیم؟
جواب: قبل از اینکه بخوردت وصیتنامه تو بنویس و کمتر فیلم ترسناک نگاه کن.
سؤال: میخوام خونهام رو به سبک معماری صفوی بسازم. آشنا ندارید؟
جواب: چرا. اصفهان، میدان نقش جهان، سردر قیصریه. خود شاه عباس صفوی شخصاً راهنماییت میکنه. من در حد معماری رومی آشنا دارم.
سؤال: خونهام اطراف بافت تاریخیه اجازه نمیدن حتی دست به سیاه و سفید بزنم چه برسه به بازسازی. چه کنم؟
جواب: بگرد دنبال آشنا. میترسن آب استخری که میخوای توی زیرزمین سوم بزنی بره زیر پی آثار باستانی و تکون خوردن پرههای هلیکوپتر که قراره توی پنتهاوس بشینه باعث تخریب بشه. اینا از مدرنیته هیچی سرشون نمیشه.
سؤال: کمیسیون ماده صد برام تشکیل نمیدن تا پروانه ساختم رو صادر کنن. میگن خودت باید بیای. بدبختی داریما. چه کنم؟
جواب: میخوان بری اونجا حضوری ازت بپرسن چطوری روی شنای روان کویر خونه ساختی.