واشنگتن پست (امریکا):
قتل یک مرد سیاه پوست امریکایی به دست پلیس این کشور، هرچند منجر به اخراج 4 پلیس شده است، اما یک بار دیگر شعله خشم جامعه رنگین پوست امریکا را برانگیخته است. بویژه که مقتول مسلح نبوده و دست بسته در اختیار پلیس بوده است.
کامرسانت (روسیه):
برخلاف آنچه که گفته میشد، تبعات اقتصادی کرونا در روسیه فاجعه بار نبوده است و نمیتوان مدعی شد، اقدامات صورت گرفته، ناکافی بوده است. یکی از نشانههای این ادعا را میتوان در آمار بیکاری مشاهده کرد که تغییر چندانی را نشان نمیدهد.
تایمز ژاپن (ژاپن)
در حالی که دولت توکیو اعلام کرده است، کمر کرونا در ژاپن شکسته شده و حرکت این کشور به سوی وضعیت سفید آغاز شده است، سازمان بهداشت جهانی نیز باوجود انتقادهای اولیه از آفتاب تابان از این کشور بابت نوع مبارزهاش، تقدیر کرده است.
«شی جین پینگ» در نشست كنگره ملي خلق چين نقشه راه پساکرونا در کشورش را اعلام کرد
ارتش قوی تر، آینده ای ایمن تر
وصال روحانی/ «شیجین پینگ»، رئیس جمهوری چین در حاشیه نشستهای کنگره ملی خلق چین از سران و اعضای ارتش آزادیبخش این کشور درخواست کرد «آمادگی جنگی» خود را افزایش داده و مهیای ستیزی شوند که هر آن احتمال وقوع آن میرود. این در حالی است که در گزارشی که در نشست سالانه کنگره ملی خلق چین اعلام شده است، بودجه نظامی چین 6.6 درصد رشد نشان میدهد.
بهگزارش روزنامه «هندو» چاپ هند، رئیسجمهوری قدرتمند چین در یکی از نشستهای حاشیهای کنگره ملی خلق چین که امروز به کار خود پایان میدهد، خطاب به سران ارتش کشورش گفت برای «بدترین سناریوی ممکن» آماده شوند و همسو با چنین وضعیتی آمادگی خود را برای ورود به جنگی اضطراری افزایش بخشند. او در این سخنان همچنین با پرداختن به تبعات بسط کرونا در جهان گفت: «چارهای نداریم جز اینکه از هر جهت برای جنگی تمامعیار آماده شویم. این شاید یک جنگ مستقیم نظامی نباشد اما کینهتوزیهای آن کمتر از چنین ستیزی نیست. باید به نهایت آمادگی برسیم زیرا کرونا در ماه های اخیر موقعیت ژئوپلتیکی تازهای را ایجاد کرده که واکنشها خاص خود را میطلبد. بنابراین از ارتش و یگانهای آن میخواهم برای هر رویدادی که امنیت روانی و فیزیکی کشورشان را به هم بزند، مهیا شوند.»
اضطراری و قابل لمس
شاید شنیدن و خواندن این صحبتها از زبان رئیسجمهوری چین تازگی نداشته باشد زیرا او در سال 2019 هم در گفتوگویش با سران ارتش این کشور همین درخواست را مطرح کرده بود. اما تفاوت این سخنان با سخنان سال گذشته در موقعیت جهانی آنها است. پیامدهای کلان و سیاه شیوع ویروس کرونا در جهان در روزهای واپسین بهار 2020 حالتی بسیار اضطراریتر و قابل لمستر به حرفهای «شی» نسبت به همین سخنان در سال گذشته بخشیده است. بویژه که چین هماکنون علاوه بر جنگ روانی تند ماههای اخیرش با دونالد ترامپ رئیسجمهوری تندرو امریکا وارد چالشی تازه با هند هم شده و از دیرباز با تایوان هم که آن را متعلق به مام وطن یعنی دولت پکن میانگارد مجادله داشته است. البته هم سرهنگ «وو»، سخنگوی وزارت دفاع چین و هم «وانگ یی»، وزیر خارجه چین از تشدید تنشهای فردی بین کشورشان و هند پرهیز کردهاند اما نشریه انگلیسیزبان گلوبال تایمز چاپ چین با محکوم کردن هند بابت تشدید آرایش نظامی در مرزهای چین طرف مقابل را به طراحی تشنجهای تازه در عرصه مراودات سیاسی متهم کرده است و البته در آن سوی مرزهای چین، در هند نیز فرماندهان ارشد نظامی هند در پی تنش میان چین و هند بر سر منطقه مورد مناقشه مرزی، از دیروز یک کنفرانس سه روزه را در دهلینو برگزار کردند. رسانههای هند نیز دیروز با لحنی اقتصادی سران چین را به مشتعل کردن آتش جنگی تازه و غیر ضروری متهم کردند. روزنامه تایمز هند نوشت: «چین بهانه افزایش تدارکات نظامی اش را تحرکات برخی کشورهای دیگر عنوان کرده است، حال آنکه دولت دهلینو اصلاً اظهار نظری درباره تبعات بسط کرونا در چین و اثر آن در سطح جهان نکرده است.»
مأموریت 178 میلیاردی
درخواست شیجین پینگ برای افزایش آمادگی نظامی چین به هر دلیل و با هر نیت آشکار و نهانی باشد، برای کشورش بسیار گران تمام خواهد شد زیرا طبق برآورد کارشناسان این کار در ادامه سالجاری حدود 178 میلیارد دلار آب خواهد خورد. بهگزارش «نیوزویک»، جین پینگ البته بر ادامه کنترل بیماری کووید 19 هم در جریان سخنرانی خویش در کنگره ملی خلق چین پای فشرد، اما همه حاضران احساس کردند که او جهانی متفاوت را مبنای حرفها و درخواستهای خود قرار داده است. زیرا چندین بار تأکید کرد که ملاحظات، پسا کرونایی یک سیستم امنیتی- نظامی تازه را میطلبد تا بتوان امنیت چین را مقابل زیاده خواهان تأمین کرد. اظهارات تازه جین پینگ در شرایطی عنوان میشود که حتی اقتصاد قدرتمند چین نیز از عوارض جولان کرونا بیتأثیر نمانده ولی رشد 6/6درصدی مورد درخواست شی برای تقویت نظامی کشورش سبب شده، چین امسال در مصارف و مخارج نظامی پشت سر امریکا قرار گیرد. تنها شیجین پینگ نبود که در کنگره مورد بحث از لزوم افزایش آمادگی تسلیحاتی چین سخن گفت و «لیکی کیانگ»، نخستوزیر این کشور هم خطاب به حاضران در کنگره گفت: «رفرمهایی تازه و اساسی در ارتش چین صورت میپذیرد تا نظامیان ما همان چیزی باشند که جهان در سال 2020 و پساز تقابل با کرونا آن را میطلبد. یک آمادگی جدید تکنولوژیک و مبتنی بر علوم نوین برای پیشرفت هر ارتشی مورد نیاز است.»
برای پرهیز از بلعیده شدن
نشریات رسمی چین نیز دیروز ضمن درج اظهارات شیجین پینگ کوشیدند درخواستهای تازه وی را محصول زمانه فعلی و تغییرات حاصله از بسط کرونا و جنگهای روانی پساز آن توصیف کنند. بهگزارش روزنامه انگلیسی زبان «ساوت چاینا موزینگ پست»، چین مجبور به افزودن چشمگیر مخارج نظامی و ملاحظات امنیتی خود است. زیرا اگر چنین نکند توسط دولتهای سلطهگری مثل امریکا به بهانه منشأ کرونا بلعیده خواهد شد. شاید هم از همین رو بود که شیجین پینگ در نشست خود با فرماندهان ارتش از اقدامات بازدارنده تمامی نهادهای چین در تقابل با کرونا تقدیر کرد اما گفت: «ارتش ما باید چابکتر از هر زمانی باشد زیرا مطالبات موهوم دشمنان ما بهحد خیرهکنندهای رسیده و چیزهایی را از ما میطلبند که ما هیچ نقشی در پدید آمدن آنها نداشتهایم. چین با نیروها و دولتهایی طرف است که بابت این بیماری و خسرانها و تلفات خود ازچین به بهانه بروز اولیه این بیماری در ایالت ووهان طلب خسارت کردهاند. تنها راه ایستادگی پکن مقابل این ادعاها، استفاده از زبانی قدرتمند و متکی بر مدرنترین تجهیزات است.»
هشدار قرمز بحران انسانی در یمن
گروه جهان/ شیوع ویروس کرونا در یمن با افزایش فقر، کودک همسری و تکدیگری، این کشور جنگ زده را در آستانه بزرگترین بحران انسانی جهان قرار داده است. به گزارش یورونیوز، آژانس پناهندگان سازمان ملل روز سهشنبه اعلام کرد با توجه به وخامت شرایط در یمن، فعالیتهایش در این کشور در آستانه تعلیق قرار دارد. «چارلی یاکسلی»، سخنگوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل گفت: «ما به نقطهای رسیدهایم که اگر خیلی زود بودجه بیشتری دریافت نکنیم مجبور به توقف برنامههایمان در یمن میشویم.» براساس اعلام این نهاد بینالمللی، 80 درصد جمعیت یمن از سوءتغذیه رنج میبرند و اگر کمکهای بشردوستانه به آنها نرسد، بزرگترین بحران انسانی جهان در یمن بروز خواهد کرد. این گزارش در حالی مطرح شده که هفته گذشته نیز سازمان ملل درباره نظام مراقبتهای بهداشتی در این کشور آن هم با جدی شدن کرونا ابراز نگرانی کرد. «یاکسلی» با اشاره به برنامه کمک نقدی سازمان ملل به آوارگان یمنی تأکید کرد که این کمکها تنها به حدود یک میلیون نفر از آوارگان داخلی یمن تعلق میگیرد تا با آن غذا، دارو و سرپناه فراهم کنند. در همین حال «الیزابت بایرز»، سخنگوی برنامه جهانی غذا در ژنو نیز از وخامت شرایط در یمن بهدلیل کووید19 گفت: «کنترل کمکهای بشردوستانه از دستمان خارج شده چون کرونا جمعیتی را که در سالهای قبل تضعیف شدهاند، بهطور جدی تهدید میکند. در حال حاضر حدود دو میلیون کودک یمنی دچار سوءتغذیه حاد هستند و پیشبینی میشود تداوم شیوع کرونا، این آمار را بشدت افزایش دهد.»
ادامه از صفحه اول/ چه راههایی در برابر او وجود داشت و نرفت یا نتوانست برود؟ این دختر و حالا پدر او قربانی جامعه و مقررات حقوقی و اخلاقی مربوط به این موضوع و نیز نظام آموزشی آن هستند. سعی میکنم برخی از این موارد را توضیح دهم.
1- از منظر شرعی ازدواج دختران بالای 8 سال و 9 ماه و از لحاظ قانونی بالاتر از 13 سال منعی ندارد. تنها شرط آن اجازه پدر یا جد پدری است. که این اجازه هم در اصل مشکلی را حل نمیکند، زیرا برای همه دختران وجود دارد. بنابراین ماهیت آن به گونهای نیست که مانع این ازدواج شود. پیشتر موردی بود که دختری بدون اجازه پدرش ازدواج کرده، پدر شکایت کرد و در نهایت عقد را دادگاه باطل کرد، ولی بلافاصله پس از ابطال عقد، دختر و پسر دوباره با یکدیگر ازدواج کردند، زیرا که این بار دختر باکره نبود و شرط رضایت پدر منتفی شده بود!! گرچه سن پسر بالاتر و حداقل 29 و حداکثر 35 سال ذکر شده، که به ظاهر رقم 29 و 30 و با توجه به تصورهای موجود معقول است، از آنجا که نمیدانیم دقیقاً چه اتفاقاتی میان دو نفر افتاده اظهار نظر درباره اینکه آیا مرتکب تخلفی شدهاند یا خیر برای ما غیرممکن است، ولی چون از طرف دادگاه تبرئه شده، به ظاهر دادگاه جرمی را متوجه پسر ندانسته است.
بنابراین حادثه رخ داده پیش از قتل، از نظر حقوقی رویدادی متفاوت از آن نیست که این دختر 30 ساله بود و چنین رفتاری را میکرد. هر دو مورد از حقوق وضعیت یکسانی دارند. در حالی که میدانیم افکار عمومی درباره این دو رویداد؛ داوری متفاوتی دارد. اگر آن دختر 30 ساله بود و با یک جوان 30 ساله یا 35 ساله میرفت و ازدواج میکرد، نهاد حقوقی با این حالت و مورد رومینا یکسان برخورد میکرد، در حالی که این دو رویداد از نظر جامعه و مردم به کلی با یکدیگر متفاوت هستند و این نقص جدی انطباق قانون با ارزشها و خواستهای جامعه است. نکته حقوقی مهم ماجرا دستور به تحویل دختر نوجوان به پدرش است که برخلاف اصرارهای دختر صورت گرفته است و این به طور قطع نادرست و مخالف حقوق است. گویی که این تصمیم همسو با فرهنگی اتخاذ شده که موجب این حادثه برای این نوجوان شده است. چه نتیجهای از این وضع میتوان گرفت؟ پسر و دختر در اصل قضیه کار خلاف قانونی مرتکب نشدهاند. قانون حتی دختر را مجاز به چنین انتخابی نموده است و او را صاحب صلاحیت برای ازدواج دانسته. در سوی مقابل نه خانواده و نه جامعه چنین وضعی را بر نمیتابند و هر کدام به نحو ویژه خودشان واکنش نشان میدهند. پدر از غیبت دختر غیرتش به جوش میآید. جامعه کوچک و نزدیک به پدر او را در این احساس تحت فشار اخلاقی قرار میدهد و جامعه بزرگتر او را جانی میداند. هیچ راه دیگری برای حل ماجرا یا وجود ندارد یا آموزش داده نمیشود یا در دسترس نیست. در این میان قانون که تنظیمگر روابط میان افراد جامعه با یکدیگر و با حکومت است ناکارآمد بوده و با متن جامعه و ارزشهای عمومی بیگانه است. باید قانون چگونه باشد؟ ازدواج زیر سن معینی غیرقانونی باشد و هر گونه کوششی برای ازدواج یا ایحاد رابطه مستوجب مجازات طرفی باشد که بالای سن قانونی است. ازدواج حق فرد است و مشروط به اجازه کسی نباشد. موارد استثنا را بالطبع باید قانون مشخص کند. اجازه خانواده هم موضوعی اخلاقی و اجتماعی است و نه حقوقی. اتفاقاً اکثریت قاطع دختران و حتی پسران بدون رضایت خانواده ازدواج نمیکنند ولی این را الزام قانونی نمیکنند که تبعات منفی دارد. اگر چنین بود از همان لحظه اول خواستگاری پسر را مجازات میکردند و تمام میشد. هر وقت دختر ۱۸ سالش میشد خودش تصمیم میگرفت که با کی ازدواج کند و اگر خانواده سالم و منطقی باشد قطعاً بدون اجازه پدر و مادر ازدواج نخواهد کرد. این کاری است که بیشتر ما در رندگی خود انجام میدهیم و مشکلی هم برایمان نیست.
2- اگر چه هیچ توجیهی برای چنین قتلی آن هم بهصورت فجیع آن وجود ندارد، ولی بد نیست که پدر رومینا را هم بهعنوان قربانی دیگر این جنایت در نظر بگیریم. شاید در نگاه اول او را یک انسان جنایتکار و خونخوار تصور کنیم که از این اقدام لذت میبرد. در حالی که هیچ پدری مرتکب چنین اقدامی علیه فرزندش که 14 سال زحمت بزرگ کردن او را کشیده نخواهد شد، مگر اینکه مجموعهای از ارزشهای فکری یا فشارهای هنجاری بیرونی او را از مسیر اخلاقی منحرف کرده است. مشابه این رفتار را در برخی مناطق دیگر نیز داریم و حتی به این کار افتخار هم میکنند و در صورت انجام ندادنش باید تا آخر عمر نوعی تحقیر و سرشکستگی را تحمل کنند. بنابراین باید فکری اساسی برای این مسأله کرد. اتفاقاً برخلاف مناطق دیگر که چنین اقدامی را افتخار میدانند (هرچند این گرایش نسبت به چند دهه پیش تضعیف شده است) گمان میکنم که پدر رومینا پس از این جنایت، زندگی راحتی نخواهد داشت و فشار هنجاری مزبور علیه او خواهد بود و مجازاتی همیشگی تا پایان عمرش او را عذاب خواهد داد. اگر چه در محل حادثه نیستم تا درباره آینده این جنایت گمانهزنی کنم، ولی معتقدم که این ماجرا تمام نشده است و در آینده عوارض آن آشکار خواهد شد.
3- این نوع ناهنجاریها را نمیتوان فقط با توصیف رومینا بهعنوان تنها قربانی ماجرا درمان کرد. اگر نیک بنگریم، همه به تناسبی قربانی این ماجرا هستند. رومینا، آن جوان عاشقپیشه، پدر قاتل، مادر داغدار و برادر یا خواهر و دیگر نزدیکان رومینا، مردم منطقه و حتی در فاصله بیشتری همه مردم ایران . شاید گمان شود که این نگاه مسأله را بلا موضوع میکند، هنگامی که قاتل و مقتول را قربانی قلمداد کنیم. درست است که کیفیت و سطح هر قربانی با یکدیگر فرق دارد، ولی فراموش نکنیم که این پدر فرزندش را با دست خودش به شکل فجیعی کشته است. چگونه میتوان آن را قربانی این وضعیت تلقی نکرد؟ نه فقط او که همه باید شرمسار از این رفتار باشیم. از اینکه زمینههای فرهنگی و اجتماعی و حقوقی این رویدادهای تأسفبار را از میان نبردهایم. هر کس به تناسب سهمی که در این اصلاح میتوانسته داشته باشد و نداشته است باید شرمنده باشد.
مقر نظامی افغانستان؛ کمپین جدید ترامپ!
زهره صفاری/ «ما 19 سال در افغانستان بودیم. بهنظرم دیگر کافی است... ما هر وقت بخواهیم میتوانیم برگردیم». این تازهترین تقلای انتخاباتی «دونالد ترامپ» برای جلب آرای مردم امریکا آن هم در روزهای تلخ شیوع کرونا است. او در حالی از خروج کامل نظامیان امریکایی از افغانستان صحبت میکند که با طفره رفتن از تعیین زمان این اتفاق، میخواهد انگیزههای انتخاباتی اش را در پس مصلحت اندیشی برای مردم امریکا پنهان نگه دارد. ساعاتی پساز سخنرانی رئیس جمهوری امریکا در نشست خبری «رز گاردن»، «نیویورک تایمز» از تدارک دیدار افسران ارشد نظامی امریکا با دونالد ترامپ برای تعیین زمانبندی مناسب در موضوع خروج نظامیان از افغانستان خبر داد. به باور ناظران آنچه وعده سال 2016 دونالد ترامپ را بار دیگر به ذهن مشاورانش رسانده، وضعیت بغرنج محبوبیت رئیس جمهوری امریکا در فاصله چند ماهه تا انتخابات ریاست جمهوری است. شرایطی که میتواند حتی به تصمیم ترامپ برای تخلیه کامل افغانستان تا پیش از انتخابات برای تقویت کمپینهایش نیز بینجامد. این پیشبینیها در حالی انجام شده است که افسران ارشد امریکا خروج ناگهانی و خارج از قاعده توافقنامه صلح اخیر را به مصلحت امریکا نمیدانند. بواقع سناریوهای شکست خورده دسامبر 2018 و اکتبر 2019 که پنتاگون با دستور ترامپ مجبور به کلید زدن برنامه خروج نظامیان از سوریه شد، افسران ارتش امریکا را نگران کرده است. در آن زمان نیز بحران دیپلماتیک و افزایش تنشها، رئیس جمهوری را مجبور به عقب نشینی و بازگرداندن شماری از نظامیان به سوریه کرد. براساس توافق اخیر امریکا با طالبان و نیروهای امنیتی افغانستان که در اواخر فوریه به امضا رسید، امریکا متعهد شد در صورت برقراری صلح در منطقه تا اواسط سال 2021(بین 12 تا 14 ماه) خاک افغانستان را ترک کند. «کلنل توماس کمپبل»، سخنگوی پنتاگون معتقد است: «هرگونه کاهش در شمار نظامیان در پایگاههای افغانستان به امنیت منطقه و تعهد طالبان به توافقنامه برمیگردد و شامل نیروهای ناتو و هم پیمانانشان نیز میشود.» اما پساز اظهارات اخیر ترامپ آنچه مقامات پنتاگون را نگران کرده است عدم اطمینان از شرایط امنیتی افغانستان، افزایش قدرت گروههای تکفیری و آغاز حملات علیه امریکا است. از سوی دیگر ابتلای 50 درصد نظامیان افغان به کرونا، سبب تعطیلی کمپهای آموزشی امریکا و حتی پستهای کوچک دیده بانی و کاهش عملیاتهای زمینی علیه داعش شده است. ضمن اینکه خروج نظامیان از افغانستان و احتمال شکست توافقنامه صلح، مأموریتهای سختی را پیش روی دیپلماتهای امریکایی در کابل خواهد گذاشت.
سیاست خارجی، آخرین حربه ترامپ
پیشبینیهای کارشناسان برای به اجرا درآمدن تصمیم ترامپ درباره افغانستان با وجود واکنش تند رئیس جمهوری امریکا درست از آب درآمد و او حالا که از فرصتهای داخلی ناامید شده، چشم امیدش به دستاوردهایی در خارج از مرزها است. به باور تحلیلگران «وال استریت ژورنال»، ترامپ بارها به هزینههای گزاف تحمیلی حضور نظامیان در کشورهای دیگر انتقاد داشت و نگرانیهای بسیاری درباره اهداف انزواگرایانه او وجود دارد. اما در آستانه انتخابات، ترامپ نیاز دارد تا ثابت کند مانند رقیب دموکراتش، «جهان گرا» نیست و تصمیم به بازگرداندن نظامیان از افغانستان نیز از همین امر نشأت میگیرد. خروج از افغانستان و بازگرداندن نظامیانی که 19 سال از کشور دور بودهاند، میتواند یک پیروزی سیاسی باشد اما تجربه پیشین امریکا در زمان «باراک اوباما» خلاف این را نشان میدهد. او نیز پیش از انتخابات 2012، تصمیم به بازگرداندن نظامیان از عراق گرفت اما این اقدام تبلیغاتی، بر قدرت داعش افزود به طوری که امریکاییها چارهای جز بازگشت به عراق نداشتند. از سوی دیگر این شرایط دولت افغانستان را در برابر حملات مخالفان آسیب پذیرتر کرده و سبب قربانی شدن انسانهای بیگناهی در این کشور خواهد شد. اکنون باید دید ترامپ در افغانستان مرتکب اشتباهی که «اوباما» و «بایدن» در عراق، مرتکب شدند، میشود یا سناریوی دردناک آنها را تکرار میکند.