ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنـــما
یو اس ای تودی (امریکا):
شهرهای امریکا در خشم و طغیان به سر میبرند. معترضان در میان خشونتهایی که از سوی پلیس رقم میخورد، به سر میبرند و مشخص نیست اشک آنها از گاز اشک آور است یا از درد و رنج نژادپرستی.
شانگهای دیلی(چین):
امریکا در آتش خشم معترضان به قتل مردی سیاه پوستبهدست پلیس میسوزد. در حالی که معترضان روی پلاکاردهای خود نوشتهاند، نه عدالتی در این کشور است و نه صلح، از هر سو ستونهای دود بر آسمان بر میخیزد.
ایندیپندنت (بریتانیا):
نژادپرستی در امریکا نه تنها برای مردم این کشور که برای مردم سایر کشورها نیز قابل تحمل نیست. روز یکشنبه دهها نفر در لندن گرد آمدند و علیه سیاستهای نژاد پرستانه موجود در امریکا فریاد سر دادند و خواستار تساوی حقوق نژادها شدند.
آدرسهای اشتباه درباره ریشه اعتراضات امریکا
ترامپ: آشوبها کار «آنتیفا»ی تروریست است/ مشاور کاخ سفید: روسیه و ایران در ناآرامیها دست دارند
ندا آکیش
خبرنگار
تظاهرات در امریکا در حالی وارد هفتمین روز شد که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور بدترین کارنامه را برای مدیریت این بحران داشته و بهجای آرام کردن معترضان خشمگین درصدد قرار دادن نام یک گروه چپ افراطی به نام آنتیفا در فهرست گروههای تروریستی است. موضوعی که در تاریخ امریکا سابقه نداشته و اگر این اتفاق رخ دهد نخستین بار است که یک گروه داخلی امریکا در لیست تروریستی قرار میگیرد. این موضعگیری جدید ترامپ در حالی است که معترضان در واشنگتن یکشنبه شب با نقض قوانین منع آمد و شد، در نزدیکی کاخ سفید آتشسوزی به راه انداختند و باعث شدند ترامپ فرار و خودش را مخفی کند. مقامات کاخ سفید هم با خاموش کردن تمام چراغهای بیرونی کاخ سفید این بنا را در تاریکی فرو بردند. سرعت گسترش خشم، خشونت و ناآرامیها در ایالات متحده امریکا به قدری است که یکشنبه شب به وقت واشنگتن پلیس با شلیک گاز اشک آور در صدد متفرق کردن معترضانی که در نزدیکی کاخ سفید آتشسوزی راه انداخته بودند برآمد اما معترضان خشمگین که بیتوجه به منع مقررات آمد و شد خود را به کاخ سفید رسانده بودند متفرق نشدند و باعث شدند، این ساختمان در تاریکی فرورود. در کالیفرنیا و دیگر شهرهای بزرگ امریکا هم وضع بههمین منوال بود بهطوری که فرماندار کالیفرنیا دستور داد از تمام ساختمانهای مهم این ایالت در روز دوشنبه محافظت ویژه شود. در چنین شرایطی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا روز یکشنبه در یک پیام توئیتری از تصمیم خود برای قرار دادن نام گروه چپ افراطی آنتیفا در فهرست تروریسم خبر داد و بار دیگر بر ناآرامیها دامن زد.
واکنش ها به تصمیم ترامپ
بسیاری از مقامات سابق و فعلی دولت امریکا، کارشناسان حقوقی و تحلیلگران آگاه به مفاد قانون اساسی امریکا بسرعت به این توئیت واکنش نشان داده و به ترامپ انتقاد کرده و اعلام کردند، چنین تصمیمی کاملاً غیرقانونی است و رئیس جمهوری حق ندارد چنین کاری انجام دهد.بهگزارش سیانان، بهگفته این مقامات سابق و فعلی و کارشناسان حقوقی، آنتیفا یک گروه است که قشر وسیعی از مردم امریکا را که تفکرات متمایل به چپ و اغلب چپ افراطی دارند، نمایندگی میکند و به موجب قانون اساسی امریکا هیچ دولتی نمیتواند مانع فعالیت یک گروه مدنی فعال در داخل خاک امریکا شود. به موجب قانون اساسی ایالات متحده، واژه تروریست فقط برای گروههای خارجی استفاده میشود.تلاش ترامپ برای تروریست معرفی کردن آنتیفا پس از آن اتفاق افتاد که ترامپ و ویلیام بار، دادستان کل امریکا گروههای چپ افراطی را مسئول ناآرامیهای اخیر در سراسر ایالات متحده دانستند.مقامات اجرایی قانون فدرال امریکا به سیانان گفتند، ما میدانیم که گروههایی پشت پرده برخی خشونتها و تخریب اموال عمومی در تظاهراتها هستند اما این گروهها فقط گروههای چپ افراطی نیستند بلکه گروههای راست افراطی شامل آنارشیستها و خودبرتربینهای سفیدپوست هم هستند. بنا بر گزارش سیانان، وزارت دادگستری امریکا روز یکشنبه بیانیهای صادر و در حمایت از تصمیم ترامپ برای تروریستی خواندن آنتیفا اعلام کرد، از نیروهای مشترک مسئول امور تروریسم در سراسر امریکا درخواست کرده درباره برخی خشونتها در شهرهای اصلی تحقیق کند. در بیانیه اما سیگنالهایی وجود داشت که همگی انگشت اتهام را به سوی آنتیفا میگرفت در حالی که در خشونتها در شهرهای بزرگ امریکا راستهای افراطی هم دخیل هستند. تمرکز ترامپ و دادستان کل بر گروههای چپگرا در حالی است که در سالهای اخیر بارها و بارها مقامات قضایی امریکا از تشدید فعالیت گروههای خودبرتربین سفیدپوست ابراز نگرانی کرده و هشدار داده بودند که اگر وضع به همین منوال پیش برود، این گروهها بزرگترین چالش تروریسم داخلی امریکا خواهند بود. کریستوفر ورای، رئیس پلیس فدرال امریکا (افبیآی) از افزایش فعالیتهای گروههای سفیدپوستهای نژادپرست ابراز نگرانی کرده و گفته بود، تهدیدهای ترور این گروه حتی از تهدیدهای گروههای تروریست خارجی بیشتر شده است. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان امریکا هم در مصاحبهای که با شبکه خبری ایبیسی داشت، از افزایش نژادپرستی در امریکا و مواضع ترامپ در مواجهه با این موضوع بشدت انتقاد کرد و خواستار شد که رئیس جمهوری امریکا آتش اعتراضات در امریکا را شعله ورتر نکند. او با بیان این مطلب که تمام رؤسای جمهور سابق امریکا اعم از دموکرات و جمهوریخواه در مواقع بحران در صدد متحد کردن کشور برمی آمدند، گفت، توئیتهای ترامپ تنها افکارعمومی را از ریشه اعتراضهای کنونی منحرف میکند. ریشه این اعتراضها قتل جورج فلوید در حالی که در بازداشت پلیس بوده؛ است و نه هیچ چیز دیگر.
انگشت اتهام واشنگتن به سوی دولتهای خارجی
این جانبداری تلویحی ترامپ از گروههای راست افراطی و دامن زدن به ناآرامیهای کشورش که به نوشته دیلی میل دستکم در 75 شهر و ایالت بزرگ همچنان در حال برگزاری است، در حالی است که مقامات دولت او از جمله «رابرت اوبراین»، مشاور کاخ سفید با فرافکنی برخی کشورها از جمله روسیه و ایران را متهم میکنند که به تحریک معترضان پرداخته و نمیگذارند، ناآرامیها فروکش کند. برخی رسانههای امریکایی نیز مدعی مداخله چین در این اعتراضها شدند. یکی از آنها نیویورک تایمز بود که در گزارشی در این باره نوشت، در چین، رسانههای خبری وابسته به دولت گزارشهای بسیار مفصلی درباره مرگ آقای فلوید منتشر میکنند و تظاهرات در امریکا را نشانه دیگری از زوال امریکا میدانند. نیویورک تایمز همچنین به توئیت محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان در محکومیت ناآرامیهای امریکا اشاره کرد که نوشته بود: برخی فکر نمیکنند که زندگی سیاهان ارزش دارد. این ادعاهای دولت امریکا و برخی رسانهها از فرافکنی کشورهای خارجی در حالی است که ایالات متحده در روزهای اخیر بارها از تظاهرات هنگ کنگ حمایت کرده و روز شنبه هم یک مقام امریکایی در توئیتر به حزب کمونیست چین حمله کرد و خواستار لغو قانون امنیت ملی جدید چین شد. یکی از سخنگوهای دولت چین هم به این حمله توئیتری با این جمله پاسخ داد: «نمی توانم نفس بکشم.» این جمله همان التماسهای جورج فلوید در لحظات آخر مرگش بود که داشت نفسش زیر زانوی پلیس سفیدپوست بند میآمد.
برش
آنتیفا چیست
گروه چپ افراطی آنتیفا اگرچه چندین دهه است که در ایالات متحده امریکا فعالیت دارد اما هیچ تاریخ رسمی ای برای آغاز فعالیت این گروه ثبت نشده و در سالهای اخیر برخی از اعضای جنبشهایی نظیر «زندگی سیاهان مهم است» و «جنبش اشغال» به گروه آنتیفا پیوستهاند. گفته میشود، این گروه نام خود را از گروه ضدفاشیستی آلمانی «آنتیفا» گرفته؛ گروهی که در بسیاری از کشورهای اروپایی هم فعالیت دارد. این گروه از دهه 1980 در امریکا فعالیتهایی را آغاز کرد اما در سال 2016 در جریان رقابتهای انتخاباتی 2016 ترامپ با برگزاری تظاهراتها علیه ترامپ به شهرت رسید. در حادثه شارلوتزویل ایالت ویرجینیا در سال 2017 هم این گروه حضور فعال داشت و با تظاهرات گستردهای که برپا کرد با راستهای افراطی درگیر شد. در ژوئن 2019 هم پس از آنکه با گروه راست افراطی «مردان سرافراز» در پورتلند و اُرگان درگیر شد و در این درگیری دو طرف زخمیهایی داشتند، در صدر اخبار امریکا قرار گرفت. اعضای آنتیفا در تظاهراتها معمولاً لباسهای سیاه میپوشند و ماسک میزنند و بر ایدئولوژیهای چپ افراطی مانند تفکرات ضدکاپیتالیسم تأکید میورزند. کانون فعالیت آنها اغلب در ایالتهای اُرگان، تگزاس، کالیفرنیا و پنسیلوانیا است.
درگیری کرونایی در خیابانهای برزیل
معترضان برزیلی که خسته و نگران از مرگهای کرونایی و شیوع بیشتر آن هستند، دیروز نیز مثل چند روز گذشته به خیابانهای شهرهای مختلف کشورشان رفتند و شعار سر دادند. اما برخورد نیروهای امنیتی این بار متفاوت از قبل و با خشونت کم سابقه و شلیکهای پرشمار گاز اشک آور همراه بود. زیرا این بار «ژایر بولسونارو» که این روزها علاوه بر اتهام سوءاستفاده از قدرت و مداخله در فرآیند پلیس و سیستم قضایی، بهدلیل مدیریت ناکارآمد «کووید19» زیر تیغ انتقادات قرار دارد، فرمان حمله به معترضان را صادر کرده بود. او پس از این فرمان با نمایشی تمام عیار به میان صدها هوادارش در «برزیلیا» آمد تا مخالفت خود با محدودیتهای قرنطینه و اتهامات دادگاه عالی را نشان دهد.
میراث سیاسی و مذهبی
ادامه از صفحه اول
این اقشار و گروهها شامل انواع گوناگون میشدند، از مذهبیون مدرن و سنتی گرفته تا روشنفکران چپ و راست و تا گروههای قومی و... انقلاب موج آزادسازی این نیروهای بزرگ و رو به رشد را تشدید کرد نیروهایی که در دل یک نظام سنتی سیاسی و پادشاهی به خودآگاهی رسیده و رشد کرده بودند و مثل جوجهای که در دل تخم بزرگ شده ولی قادر نیست پوسته تخم را بشکند و خود را رها کند و در صورت بیرون نیامدن تلف میشود، کافی است که یک قدرت بسیجکننده آن تخم را شکسته و امکان رهاسازی این نیروها را فراهم کند. نیروهایی که با بیرون آمدن از پوسته ضخیم استبداد، بسیار قدرتمند ظاهر شدند. کسانی که درباره اصل انقلاب همچنان تشکیک میکنند، توجه ندارند که آن تجمع نیروهای مذکور در پشت درهای نظام بسته و پادشاهی آن رژیم، مثل دیگ بخار عمل میکرد و این قاعده کلی برای هر رژیمی است. این آزادسازی نیروها اثرات زیادی داشت ولی سه اثر مهمتر آن به شرح زیر بود.
ـ استقلال سیاسی کشور که نظام تصمیمگیری را از خارج به داخل کشور منتقل کرد.
ـ افزایش و شکلگیری اعتماد به نفس نزد مردم و بویژه جوانان کشور که بسیار مهم و حیاتی بود. تا هنگامی که اعتماد به نفس مزبور نزد کلیه جوانان و اقشار جامعه وجود دارد و امید به آینده را در دل آنان زنده نگه میدارد این انقلاب و حرکت رو به جلو خواهد بود.
ـ افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی که متبلور در نظام انتخاباتی ایران بوده است. اگرچه این مشارکت فراز و فرود داشته است و بسته به این که چه تعداد نیرو میتوانستهاند بهعنوان نامزد گرایشهای گوناگون امکان انتخاب داشته باشند بود و البته کمترین میزان در اسفند سال 1398 رخ داد و باید امیدوار بود که این فرآیند معکوس شود. سه رکن استقلال، مشارکت و اعتماد به نفس نیروها ضامن تداوم انقلاب و حرکت اصلاحی آن خواهد بود.
دستاورد دیگر حرکت امام خمینی در عرصه مذهب بود که اهمیت آن بیشتر از دستاورد سیاسی است، زیرا چنان تحولی را ایجاد کرده که نیروهای سنتی و مخالف قادر به بازگرداندن آن به گذشته نیستند. در حقیقت همان گونه که نیروهای رو به رشد را از درون جامعه آزاد کرد، اندیشههای دینی را نیز از قالبهای سنتی بیرون آورد و به آن روح تازهای داد، چند مورد زیر برای فهم ابعاد این تحول کافی است.
تأکید و پذیرش جمهوریت؛ برای اولین بار بود که یک روحانی عالیرتبه پذیرفت حکومت و اعمال حاکمیت در اسلام از طریق جمهوریت و رأی مردم و تفکیک قوا است و این اتفاق هیچگاه مسبوق به سابقه نبوده است.
تغییر نگاه به نقش و جایگاه زنان در اندیشه امام خمینی(ره) بسیار برجسته است و حضور زنان در انقلاب و اسلامی دانستن حق رأی و حق انتخاب شدن آنان موجب آزادسازی زن از اندیشه سنتی بود که برای تحول جامعه ایران بسیار مهم است. ایجاد مجمع تشخیص مصلحت نظام که به نوعی مقدم دانستن اداره امور کشور و مصلحت عمومی بر فتاوای مرسوم است، تحول بنیادی در اندیشه دینی محسوب میشود. نوآوریهای دینی ایشان محدود به این موارد نیست، شاید اینها 3 مورد مهم آن باشد.
در نهایت جامعه ایران در آستانه انقلاب، آبستن وضعیت ناشی از فشارهای سیاسی و مطالبه برای نوآوریهای دینی بود که امام خمینی(ره) آن را به بهترین وجه به دنیا آوردند.
و البته در دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز این راه به طرق مختلف ادامه پیدا کرد و نظام اسلامی اینک با رهنمودهای ایشان
گام دوم را برداشته است.
ابرهای غم و باران اشک...
ادامه از صفحه اول
درنهایت آن حادثه تلخ و ناگوار اتفاق افتاد. خبر رحلت امام را تلفنی و شبهنگام از سوی یکی از دوستان نزدیکم دریافت کردم. طاقت ایستادن را نداشتم، فروپاشیدم و بر زمین افتادم.
نمیخواستم باور کنم. اما سرانجام همانند دیگر شیفتگان امام، خبر رسمی رحلت را با صدای لرزان گوینده اخبار شبکه اول سیما، آقای حیاتی در ساعت ۷ صبح روز ۱۴ خردادماه ۱۳۶۸ شنیدم. بدون درنگ مانند همه مردم به خیابانها ریختیم و بعد هم راهی جماران شدیم. صحنههای اندوهبار و وصفناپذیری بودند. شام غریبان را در مصلای بزرگ تهران بهسر بردم و شمع روشن کردم. در تشییع پیکر امام نیز مانند میلیونها عاشق، سراسیمه و پیاده تا بهشت زهرا(س) رفتم.
حضور مردم از همه طبقات اجتماعی و از سنین مختلف، شگفتانگیز بود؛ تا جاییکه روز ورود امام در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ یعنی یک دهه پیش از آن را برایم تداعی کرد. آنروز که دواندوان بههمراه دوست صمیمیام، محسن حاجمیرزایی از تهران به بهشت زهرا رفته بودیم.
پیر و جوان، کوچک و بزرگ و همه و همه سیاهپوش و با چهرههایی غمبار و چشمانی اشکبار، آن عزیز سفرکرده و محبوب قلبها را بدرقه کردند؛ آنهم در گرمای سوزان نیمه خرداد.
ابرهایی از غم و بارانی از اشک، سراسر ایران را فراگرفته بود. بدرقهکنندگان امام، چند برابر استقبالکنندگانش در ۱۰ سال پیش بودند و این رویدادی است نادر.
چند سال بعد که «صدام» سقوط کرد و بعدها سر از حفره درآورد در مصاحبه زندهای که آن شب با شبکه «الکوثر» داشتم به این موضوع اشاره کردم.
هرچند که این دو «العیاذ بالله» قابل تشبیه نیستند؛ اما عبرتآموزند.
در آن گفتوگو خاطرنشان کردم: «امام که تجسم حق است اینگونه تشییع میشود و آن یکى که نماد باطل است، چنین سرنوشت شومی پیدا میکند: «فأعتبروا یا اولی الأبصار».
آن روز شوک بزرگی بر جهانیان وارد شد و خبر نخست رسانهها، رحلت امام بود. خبری فرامرزی، فراملی، فرادینی و فرا مذهبی. کشور و مردم تا چهل روز، سخت عزادار و سیاهپوش بودند. مراسم چهلمین روز رحلت امام در دانشگاه تهران با شکوه خاصی برگزار شد و در مراسم نماز جمعه، شخصیتهایی از سایر کشورهای اسلامی حضور داشتند. سخنران پیش از خطبهها، «سید برکه» بود؛ یکی از شخصیتهای اسلامگرا و سرشناس غزه فلسطین. سخنرانی غرا، پُر مغز و پُر احساسی داشت.
ترجمه آن سخنرانی را من انجام دادم. با شور، هیجان و احساس فراوان.
چندی پیش و پس از گذشت سه دهه از آن رویداد ناگوار، سید برکه را در یکی از مناسبتهاى بینالمللی در تهران ملاقات کردم؛ در جستوجوی نوار سخنرانی آن روزش بود و خاطره بعد از سخنرانیاش را برای جمع بازگو کرد.
سید برکه میگفت: «بعد از سخنرانی که پایین آمدم، در کنار جناب سیدحسن نصرالله، دبیر کل فعلی حزبالله لبنان در صف نماز نشستم. سیدحسن به من گفت: برای نخستین بار میبینم که مترجم اینقدر، حماسیتر و پرشورتر از سخنران ترجمه میکند!».
و این هیجان و غمِ رحلت مردی بود که برای ما، تاریخ گویی با او آغاز شد...
روح امام مان شاد و راهش پُر رهرو باد...
مذاکرات عراق و امریکا زیر سایه تولد مجدد داعش
بر اساس برنامه اعلام شده، مذاکرات راهبردی میان عراق و ایالات متحده امریکا از نیمه ماه جاری میلادی (حدود ۱۴ روز دیگر) در بغداد آغاز خواهد شد.
بهگزارش نور نیوز، اگرچه دولت جدید عراق هنوز اعضای تیم مذاکرهکننده این کشور در مذاکرات را تعیین نکرده، اما گفته میشود «مصطفی الکاظمی»، نخستوزیر عراق در تلاش است تا با معرفی وزیر خارجه پیشنهادی خود به پارلمان و اخذ رأی اعتماد، سرپرستی هیأت عراقی مذاکرهکننده را به او واگذار کند.
دولت امریکا نیز پیشتر «دیوید هیل»، معاون وزیر خارجه این کشور را بهعنوان سرپرست هیأت مذاکرهکننده خود معرفی کرده است.
بر اساس اظهارات چندی قبل «مایک پمپئو»، وزیر خارجه امریکا و مصاحبه اخیر سفیر امریکا در بغداد، گفتوگوهای راهبردی تنها بر مسائل امنیتی و نظامی متمرکز نخواهد بود و مجموعه محورهای سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی در روابط بلند مدت دو کشور را شامل میشود.
در سال 2008 نیز در دوران نخستوزیری «نوری المالکی»، گفتوگوهای مشابهی میان بغداد و واشنگتن انجام شد که خروج تدریجی نیروهای امریکایی از عراق را از سال 2011 بهدنبال داشت.
اگرچه هنوز مقامات عراقی هیچگونه اظهارنظری در خصوص دستور کار مذاکرات راهبردی با امریکا نکردهاند، اما بزودی و پس از تعیین ترکیب هیأت مذاکرهکننده عراقی مشخص میشود که چه موضوعاتی محور اصلی گفتوگوهای میان بغداد و واشنگتن خواهد بود.
در این میان؛ مقامات امریکایی بخوبی بر این واقعیت واقفند که اکثریت سیاستمداران طیفهای مختلف در عراق، طبق مصوبه پارلمان این کشور مبنی بر خروج نیروهای نظامی خارجی از عراق، خواستار کاهش روابط با امریکا بویژه خروج سریع نیروهای نظامی این کشور از خاک عراق هستند.
بهطور طبیعی این رویکرد که مورد حمایت اکثریت قاطبه مردم عراق نیز است، اصلیترین مانع در برابر پیشبرد گفتوگوهایی است که امریکاییها انتظار دارند تثبیت و تقویت حضور همه جانبه و بلندمدت آنها را در عراق بهدنبال داشته باشد.
مهمترین رخداد و بهانهای که میتواند تداوم حضور امریکا در عراق و تقویت طیف کم تعداد سیاستمداران عراقی هوادار همکاری نزدیک با امریکا را توجیه کند، مسأله مبارزه با تروریسم و مشارکت امریکا در امنیت عراق است.
براساس اسناد و ادله غیر قابل خدشه، دولت امریکا و متحدان این کشور که در قالب ائتلافی نظامی برای مبارزه با تروریسم در عراق حضور دارند، در طول سالهای گذشته به جای مبارزه جدی با داعش مسیر «مدیریت تروریسم» در منطقه و همچنین از جمله آن در عراق را دنبال کرده و از این اهرم برای افزایش فشارهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی به کشورهای منطقه بهرهبرداری کردهاند.
تحرکات مجدد داعش در مناطق مختلف عراق طی ماههای اخیر که ابعاد نسبتاً گستردهای نیز داشته، با توجه به سوابق قبلی همکاری و مدیریت این گروه از سوی امریکا ظن جهتدار بودن اقدامات تروریستی جدید از سوی گروههای تکفیری برای توجیه حضور نظامی امریکا در عراق را بشدت تقویت کرده است.
اوجگیری اقدامات تروریستی در آستانه گفتوگوهای راهبردی بغداد و واشنگتن موضوعی نیست که بتوان آن را در چارچوب «تئوری تصادف» تحلیل کرد.
بر اساس گزارشهای به دست آمده از منابع موثق، مقایسه فعالیتهای تروریستی داعش در ۴ ماهه اول سال ۲۰۱۹ میلادی نسبت به مدت مشابه در سال2020، از افزایش ۴۴ درصدی این اقدامات خبر میدهد.
بر اساس این گزارش، در عملیات انجام شده از سوی داعش در چند ماه گذشته ۹۶ نفر از نیروهای نظامی و امنیتی عراق و حدود نصف این تعداد یعنی ۴۸ نفر از نیروهای داعش کشته شدهاند.
شکلگیری این شرایط در حالی است که با وجود مصوبه پارلمان عراق مبنی بر خروج نیروهای نظامی خارجی از این کشور، هنوز این نیروها که عمده آنها امریکایی هستند در مناطق مختلف عراق حضور دارند اما در عمل اقدام خاصی برای جلوگیری از اوجگیری مجدد فعالیت گروههای تروریستی بویژه داعش نداشتهاند. اگرچه نمیتوان وجود سیاستمداران قدرتمند در هیأت حاکمه عراق را که علاقهمند به داشتن روابطی گسترده با امریکا هستند انکار کرد، اما به نظر میرسد با توجه به رویکرد مرجعیت عالی عراق که همواره بر صیانت از حاکمیت ملی و استقلال این کشور تأکید دارد و همچنین ترکیب پارلمان و نقش تعیینکننده نیروهای مقاومت مردمی و حشد شعبی در تأمین امنیت این کشور، امریکاییها شانس زیادی برای هدایت روند گفتوگوهای راهبردی میان دو کشور به سمت تقویت و تثبیت حضور خود در عراق نداشته و مجموعه اقدامات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی واشنگتن در عراق نمیتواند شرایطی بهتر از فرجام مذاکرات سال ۲۰۰۸ که به خروج امریکا از عراق منجر شد، بهدنبال داشته باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنـــما
-
آدرسهای اشتباه درباره ریشه اعتراضات امریکا
-
درگیری کرونایی در خیابانهای برزیل
-
میراث سیاسی و مذهبی
-
ابرهای غم و باران اشک...
-
مذاکرات عراق و امریکا زیر سایه تولد مجدد داعش
اخبارایران آنلاین