وصال روحانی
خبرنگار
سریال‌های تلویزیونی خارجی که از قریب به 55 سال پیش با آثاری چون
 «محله پیتون» و «روزهای زندگی» نفوذ زیادی در جوامع جهانی یافتند و سپس با امثال «دالاس» دهه 1980 را قبضه و با سینما رقابت پایاپای کردند، طی
یک ربع قرن اخیر با شمار تازه‌ای از مجموعه‌ها قلب هنردوستان را نشانه گرفته‌اند.
«Miami Vice» و «دوستان» از جمله سریال‌های موفق دهه 1990 و اوایل دهه 2000 بودند و «ER» نیز همین‌طور و شاید آنها وامدار «فرشتگان چارلی»، «کلمبو»، «مرد شش میلیون دلاری» و پیش از آنها «پرونده‌های راکفورد»، «گمشده در فضا» و البته «سفر ستاره‌‌ای» (در ایران با نام «پیشتازان فضا») بودند که همچون جاده بازکن برای مجموعه‌های چند نسل بعدی عمل کردند. در دهه 1960 وسترن‌هایی مثل «دود اسلحه»، «ماوریک» و «بونانزا» و البته «روهاید» امثال جیمز کارنر و کلینت ایست وود را به سینما معرفی کرده بودند و از درون مجموعه‌های دهه 1970 نیز افرادی مانند پیتر فالک، تلی ساوالاس، پیتر گریوز و گای همیلتون سر برآورده بودند و البته نظایر لئونارد نیموی، مارتین لاندو، رایان اونیل، ویلیام شاتنر و مایکل لاندون نیز غول‌های کوچکی بودند که در مدیوم تلویزیون رشد کردند و سپس در سینما درخشیدند و این تعریف حتی برای جورج کلونی نیز صدق می‌کند. تفاوت بزرگی که در سریال‌های موفق 20 تا 25 سال اخیر نسبت به گذشته به وجود آمده، سرعت و شتاب هر چه بیشتر برای ضربه‌زنی به بیننده‌ها در حالت‌های اضطراری و در قالب داستان‌هایی فضایی، ماوراءالطبیعه یا جنایی است و دنیا اینک با مجموعه‌هایی روبه‌رو است که حتی وقتی نمی‌درخشند و حداکثر دوسیزون (فصل) پیش می‌روند طبق برآوردهای اقتصادی و محاسبات مالی داخلی استودیوها موفق ظاهر می‌شوند و نه فقط پول خود را پس می‌گیرند بلکه چیزی را هم بر آن می‌افزایند. این مجموعه‌ها با داستان‌های ساده و توأم با نقشه‌های تروریستی یا وضعیت‌های حاد و گره‌های بین‌المللی خود، بینندگان را به فضایی تنیده از آشوب‌ها و خطرات وارد می‌کنند و از این طریق مردم را طی فصل‌ها و اپیزودهای متعدد با سرنوشت کاراکترهای خود همسو می‌سازند و از آنها می‌خواهند که در قبال این حوادث تصمیم‌گیری و خوب و بد را از یکدیگر تفکیک کنند. با اینکه هالیوود هنوز روی فیلم‌های سینمایی خود حسابی ویژه‌تر دارد اما بودجه و دقت صرف شده برای ساخت این سریال‌های ضربتی و پربرخورد و جذاب اصلاً اندک نیست. دنیای کرونا زده فعلی با انگاره‌هایی ساده و برخوردهای اجتماعی کوچک و داستان‌هایی همانند قضایای 30 و 40 سال پیش قادر به تأثیرگذاری روی مخاطبان خود نیست و به همین سبب است که امثال «Lost»، «24» و «فرار از زندان» در مدتی کوتاه مردم را به حس و تماشای پلکانی اضطراب پشت اضطراب عادت می‌دهند و از درون این فرآیند بودجه ساخت سریال‌هایی سنگین‌تر مانند «سوپرانوز» در گذشته نزدیک و «West world» در سال‌های اخیر پدید می‌آید. 12 مجموعه معرفی شده در صفحه‌های پیش رو که امثال «فرار از زندان»، «وایکینگ‌ها»، «پسران هرج و مرج»، «فارگو» و «Bettercall soul» هم می‌توانستند به جمع‌شان راه‌ یابند و با اندک فاصله‌ای چنین نکردند، مجموعه‌هایی از این دست و کارهایی ساختار شکن‌اند که سنت سریال‌سازی در تلویزیون را غنی‌تر، محکم‌تر و متحول‌تر ساخته و تو گویی با روندی طوفان‌وار به سوی ابدیتی موهوم به حرکت درآمده‌اند.

«بازی تاج و تخت»
(Game of Thrones)

  ژانر: دراماتیک، تخیلی و تاریخی
  کمپانی‌های سازنده: گروک و برادران وارنر
  خالقان: دیوید بنیوف و دی بی‌وایس، براساس رمانی از جورج آر آر مارتین
  بازیگران اصلی: شون بین، مارک آدی، نیکولای کاستر والدو، میشل فیرلی، لنا هیدی، امیلیا کلارک، ایان گلن، کیت هرینگتون، سوفی ترنر و میسی ویلیامز
  موسیقی متن: رامین جوادی
  تعداد فصل ها: 8/   شمار اپیزودها: 73
  زمان پخش: از آوریل 2011 تا مه 2019
  موضوع: این مجموعه در درجه اول در ایرلند شمالی و بخش‌هایی دیگر از بریتانیا و در درجات بعدی در کشورهایی همچون کانادا، کرواسی و ایسلند تصویربرداری شده و در متن داستان به سرزمین‌هایی خیالی به‌نام‌های وستروس و اسوس به‌عنوان محل شکل‌گیری اتفاقات اشاره شده است. در طول سریال چند قصه به طور همزمان ترسیم می‌شوند. یکی از آنها متمرکز بر کاراکتری به‌نام جورا مورمونت با بازی ایرون ترون است که اداره منطقه وسیع موسوم به هفت قلمرو وستروس را در دست دارد و باید ستیزی را مدیریت کند که در طرف‌های مختلف آن یا گروه‌هایی ایستاده‌اند که می‌کوشند امپراطوری را ساقط کنند و خود قدرت را به دست گیرند یا فقط قصد جدایی از دولت و مستقل شدن را دارند.
«بازی تاج و تخت» در وجه دیگر خود به واپسین بازمانده‌های امپراطوری سابق کشور اشاره می‌کند و آن هم در حالی که شماری از اعضای امپراطوری به منطقه اسوس تبعید شده‌اند اما به‌دنبال بازگشت به سلطنت هستند. سرانجام به سازمان‌ موسوم به «بازرسی شبانه» می‌رسیم که کارش محافظت از سرزمین آبا و اجدادی در قبال موجودات بزرگ و کریه منطقه شمالی کشور است و حتی فرجام این ستیزها در فصل هشتم و پایانی سریال مبهم و ناپیدا مانده است.

«چرنوبیل»
(Chernobyl)

  ژانر: دراماتیک و واقعی
  کمپانی‌های سازنده: H.B.O و اسکای
  خالق و سناریست: کریگ مازین
  کارگردان: یوهان رنک
  بازیگران اصلی: جارد هریس، استلان اسکارزگارد، پل ریتر، جسی باکلی، آدام نگایتیس، کان اونیل، آدریان رالینز، سم ترافتون و رابرت امز
  موسیقی متن: هیلدور گونادوتیر
  تعداد فصل‌ها: یک/    شمار اپیزودها: 5
  زمان پخش: از مه تا ژوئن 2019
  موضوع: این مینی سریال مستندوار و پرطرفدار به فاجعه چرنوبیل می‌پردازد که همانا پیرامون نشت شدید مواد و نخاله‌های اتمی از نیروگاه چرنوبیل در اوکراین پس از ایجاد خلل در مکانیسم این نیروگاه در اوایل بهار سال 1986 و تبعات طولانی و تلخ آن بود که حتی به کشورهای اطراف اوکراین هم کشیده شد و فضای زیستی آن نقاط را تیره و مرگ‌آفرین ساخت. این مجموعه کوتاه مدت با لحنی تیره ولی واقعیت‌گرا تلاش‌های عظیمی را نشان می‌دهد که نیروهای روسیه و اوکراین برای مهار پیامدهای انفجار در نیروگاه چرنوبیل و پخش شدن گازهای مرگبار آن صورت دادند و طبعاً اثر چندانی نبخشید. برخورد مردم و منتقدان با این مینی‌سریال تلخ و مرموز بسیار خوب بوده، به طوری که در هفتاد و یکمین دوره اهدای جوایز امی کاندیدای 19 جایزه شد و سه تا از آنها را برد که یکی در شاخه بهترین مینی‌سریال بود و دیگری در شاخه برترین کارگردانی. در هفتاد و هفتمین دوره اهدای جوایز گولدن گلوب هم که اتحادیه نشریات خارجی مستقر در امریکا آن را تهیه و توزیع می‌کند، «چرنوبیل» توسط استلان اسکارزگارد کهنه‌کار برنده جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم در سریال‌ها و مینی‌سریال‌ها شد.  شبکه H.B.O برخی پردازش‌های غیرواقعی و رویدادهای خیالی را نیز به مجموعه افزوده است.

«سرقت پول»
(money Heist)

   ژانر: دراماتیک و جنایی
   کمپانی‌های سازنده: ونکوور مدیا، آترس مدیا و نتفلیکس
  خالق: الکس پینا
  بازیگران اصلی: اورسولا کوربرو، الوارو مورته، ایتزیار ایتونو، پدرو آلونسو، پاکو توس، البا فلورس، میگل هران، خیمه لورنته، استراکه بو و انریکه ارسه
  موسیقی متن: مانل سانتیز تبان
  تعداد فصل‌ها: 2 (هر یک شامل چهار بخش)
   شمار اپیزودها: 31
   زمان پخش: از 2017 تاکنون
  موضوع: این مجموعه اسپانیایی با نام واقعی و اولیه «خانه کاغذی» پوشش دهنده دو ماجرای سرقت بزرگ و طولانی مدت است که هدایت و طراحی آن با مردی موسوم به پروفسور (با بازی الوارو مورته) است که اولی در خزانه ثروت ملی اسپانیا صورت می‌گیرد و دومی در محل بانک مرکزی این کشور. ابتدا قرار بود کار به صورت یک سریال محدود و حداکثر 15 قسمتی ارائه شود اما غنای موضوع و نیاز به اپیزودهای بیشتر هم تعداد فیلم‌ها را بیشتر کرد و هم طول مدت آن را. ماجراها در مادرید خلق می‌شود. آنجا که سر دسته سارقان (پروفسور) 8 خلافکار مجرب را استخدام می‌کند و به جای آوردن نام‌های حقیقی‌شان از اسم کشورهای دنیا برای فراخوان‌شان استفاده می‌کند تا لو نروند. اولین برنامه آنها سرقت 4/2 میلیارد یورو از خزانه ملی اسپانیا است که این کار 11 روز طول می‌کشد زیرا گروه سارقان به همین مدت در داخل عمارت می‌مانند تا همین میزان پول ضرب و منتشر کنند وبه تبع آن با پلیس جنگ مسلحانه می‌کنند اما می‌گریزند و سپس به بانک ملی اسپانیا ورود می‌کنند و آنجا نیز همین ماجرا و گروگانگیری و جنگ تن به تن با پلیس‌ها برای آنها شکل می‌گیرد. جوایز مهم متعددی به این سریال اهدا شد و از آن دست بود جایزه بهترین سریال دراماتیک در چهل و ششمین دوره اعطای جوایز امی و در کشور محل تهیه اش نیز تجلیل شایسته‌ای از آن صورت گرفت زیرا به شکلی محسوس تلویزیون و کل هنرهای نمایشی اسپانیا را در جهان مطرح و صاحب اعتباری گسترده کرد.

«24»
(24)

  ژانر: دراماتیک و جنایی
  کمپانی‌های سازنده: ایمژین و فاکس قرن بیستم
  خالقان: جوئل سورنو و رابرت کاچران
  بازیگران اصلی: کیفر ساترلند، لسلی هوپ، سارا کلارک، الیشا کوت برت، دنیس هیزبرت، کارلوس برنارد، زاندر برکلی، اریک بالفور و سارا وینتر
  موسیقی متن: شون کالری
  تعداد فصل ها: 9/   شمار اپیزودها: 228
  زمان پخش: از نوامبر 2001 تا مه 2010 و از مه تا جولای 2014
  موضوع: کیفر ساترلند در این مجموعه ایفاگر نقش جک بائر است که یک مأمور امنیتی با تخصص‌های ضدتروریستی است و هر یک از اپیزودهای این مجموعه نشانگر 24 ساعتی است که بائر صرف رویارویی با دشمنی تازه و خنثی کردن نقشه‌های یک تروریست جدید می‌کند و برای اینکه جنس «24» کاملاً جور باشد و اعداد همخوانی داشته باشند، هر یک از فصول این سریال مشتمل بر 24 قسمت است. فصل نهم و نهایی سریال در سال 2014 و با عنوان جنبی و تکمیلی «یک روز دیگر هم زندگی کن» طی دو ماه از این سال به نمایش درآمد و با اینکه در سال 2017 و 2018 هم تلاش‌هایی برای احیای این مجموعه صورت گرفت و نام سریال تبعی را «افسانه: 24» گذاشتند و چند قسمت آن هم با در برداشتن کاراکترهایی تازه پخش شد اما لغو سریع آن نشان داد خالقان و حامیان این مجموعه هم از حاصل کار تازه‌شان راضی نیستند. در قسمت‌های اولیه که بائر با یک واحد ضدتروریستی در شهر لس‌آنجلس همکاری و یک تپانچه را دائماً در مشت‌اش حمل می‌کرد، همه چیز برای ساترلند رؤیایی و برای سازندگان «24» ایده‌آل نشان می‌داد زیرا آنها توانستند خالق و مجری روند تازه‌ای از اضطراب و برخورد در عرصه کارهای پلیسی تلویزیونی باشند.

«سوپرانوز»
(The Sopranos)

  ژانر: دراماتیک و جنایی و تاریخی
  کمپانی‌های سازنده: چیس فیلمز، برادگری و برادران وارنر
  خالقان و سناریست‌ها: دیوید چیس، ترنس وینتر، رابین گرین و مایکل برگس
   بازیگران اصلی: جیمز گاندولفینی، لورین براکو، ادی فالکو، مایکل ایمپریولی، دومینیک چیانیزی، استیون وان زانت، تونی سیریکو و رابرت ایلر
  موسیقی متن: الاباما بند
   تعداد فصل‌ها: 6/    شمار اپیزودها: 86
  زمان پخش: از ژانویه 1999 تا ژوئن 2007
  موضوع: این سریال زندگی خانوادگی و شغلی مردی میانسال و مقتدر به نام تونی سوپرانو (با بازی جیمز گاندولفینی) را توضیح می‌دهد که هم باید خاندان خود را که متشکل از افرادی پرتعداد با سلایقی متفاوت است، مدیریت کند و هم باند گانگستری‌اش را که از موفق‌ترین و هراس‌انگیزترین تشکیلات خلافکاری در شهر و منطقه زیست‌شان است. یکی از محل‌ها و مواردی که ماهیت حقیقی و کارهای ناگوار این مرد رو می‌شود، طی جلسات روان‌درمانی‌اش با یک متخصص علم روانشناسی به نام جنیفر ملفی (لورین براکو) است ولی در سکانس‌ها و بخش‌های دیگر سریال هم انواع اطلاعات و نشانه‌ها در مورد باندهای مافیایی شهر، اعضای خاندان سوپرانو و بخصوص همسر صاحب نفوذ وی به نام کارملا (ادی فالکو) ارائه می‌شود. «سوپرانوز» بر پایه رویکردهایی از این دست و کاراکترسازی‌های هنرمندانه یکی از بهترین سریال‌های تلویزیونی تاریخ شناخته شده و در همین راستا جوایز متعددی هم برده که 21 جایزه امی در شاخه‌های مختلف و 5 جایزه گولدن گلوب از آن دست است و صاحب چنان موفقیت دیرپایی شده که چند کتاب در تحلیل دستاوردهای آن به چاپ رسیده است.


«پیکی بلایندرز»
(Peaky Blinders)

   ژانر: دراماتیک و جنایی، تاریخی و داستانی
  کمپانی‌های سازنده: کارین مانداباخ و BBC
  خالق‌ها: استیون نایت، توبی فینلی و استیفن راسل
   بازیگران اصلی: شیلیان مورفی، سم نیل، هلن مک کروری، پل اندرسون، آنابل والیز، ایدو گولدبرگ، سوفی راندل، جو کول، شارلوت رایلی، نووا تیلور، تام هاردی و ناتاشا اوکیف
  موسیقی متن: نیک کیو و بدسیدز
   تعداد فصل‌ها: 5/    شمار اپیزودها: 30
  زمان پخش: از سپتامبر 2013 تاکنون
   موضوع: این سریال که اتفاقات آن عمدتاً در شهر بیرمنگام انگلیس روی می‌دهد، تخلف‌ها و جنایات خاندان شلبی را که در سال‌های پس از جنگ جهانی اول روی می‌دهد، به تصویر می‌کشد. درست است که در بروشورهای متعلق به این مجموعه عنوان شده که این خانواده خیالی است و وجود خارجی نداشته اما در همان مقطع زمانی (دهه 1890 تا اوایل دهه 1900) خاندانی با همین نام که از اهالی همین شهر بودند، در محل حضور داشتند و به کارهای خلاف مشغول بودند. خالقان این مجموعه از اسم خیالی پیکی بلایندرز هم برای نامگذاری این خاندان سود جسته‌اند و نگاه و تمرکز آنها در درجه اول روی کاراکتر تامی شلبی با بازی شیلیان مورفی است که حکم و منزلت یک رئیس را در میان این باند گانگستری دارد، تعدد تخلفات این دار و دسته موجب جلب توجه یک افسر ارشد پلیس بریتانیا به نام چستر کمپبل (با بازی سم نیل استرالیایی) به آنها می‌شود و این مرد یک مأمور ویژه است که پیشتر وینستون چرچیل را هم به بلفاست فرستاده بود تا در آن جا ریشه مخالفت‌های نظامی با دولت سلطنتی انگلیس را بزند و شکل‌های اولیه ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) را سرکوب کند. کمپبل پس از ورود به بیرمنگام که مأمن و مرکز فعالیت‌های پیکی بلایندرز است، می‌کوشد یک محموله سلاح را هم که توسط این باند گانگستری سرقت شده و صرف کارهای جنایتکارانه آنها می‌شود، از دست‌شان خارج کند و این سرآغاز یکسری درگیری دائمی بین دو سو است که قاعدتاً به فصل‌های ششم و هفتم آن نیز بسط خواهد یافت.

«دنیای غرب»
(West world)

   ژانر: علمی تخیلی، دراماتیک و نئووسترن
   کمپانی‌های سازنده: HBO. بدروبوت، جری وینتراب پروداکشنز و برادران وارنر
   خالقان: جاناتان نولان و لیزاجوی
   بازیگران اصلی: اوان راشل وود، تندی نیوتون، جفری رایت، جیمز مارسدن، اینگرید بولسو بردال، لوک همزوورس، سیدسی بابت کنودسن، سایمون کوارترمن، رودریگو سانتورو و آنجلا سارافیان
   موسیقی متن: رامین جوادی
   تعداد فصل‌ها: 3/    شمار اپیزودها: 28
   زمان پخش: از اکتبر 2016 تاکنون
   موضوع: ما با یک سریال شبه وسترن و ناکجاآبادی طرف هستیم که یک پای اصلی خلق آن جاناتان نولان برادر مستعد کریستوفر نولان کارگردان مطرح بریتانیایی ساکن هالیوود است و به‌همین سبب کریستوفر نولان و همچنین جی.جی.آبرامز کارگردان استاروارزهای 7 و 9 هم جزو تهیه‌کنندگان این مجموعه بوده‌اند. این مجموعه را باید اقتباسی از یک فیلم سینمایی با همین نام و ساخته شده به وسیله مایکل کریچتون محصول 1973 و همچنین قسمت دوم آن دانست که سه سال بعد از آن تاریخ با نام «دنیای آینده» به نمایش درآمد. اتفاقات در یک پارک تفریحی پست مدرن و آخر زمانی با همین نام (وست وورد) که تم‌ها و موضوعات و وسایل بازی در آن ادوات غرب وحشی است و اداره‌کنندگان و مجریان بازی‌های آن مشتی اندروید و موجود روبات‌وار هستند، روی می‌دهد. به‌مشتریان این پارک این ضمانت داده می‌شود که می‌توانند بهترین و بزرگ‌ترین آرزوهای خود را در پارک تحقق بخشند و حتی به ستیزهای بزرگ و خیالی دست بزنند، بدون اینکه گردانندگان پارک و روبات‌ها به آنان آسیب برسانند. به‌تدریج و در فصل سوم این سریال این قضایا از چارچوب پارک تفریحی مذکور خارج و به جهان واقعی بسط می‌یابد و به‌زمانی که به‌نظر می‌رسد 30 سال بعد باشد، موقعی که زندگی انسان‌ها و روش‌ها و عادات‌شان به‌وسیله یک واحد هوش مصنوعی بزرگ و فراگیر به‌نام ریهوبوم رهبری و رتق‌وفتق می‌شود.

«تویین پیکز»
(Twin Peaks)

   ژانر: جنایی و درام پر راز و رمز
   کمپانی‌های سازنده: لینچ فراست پرو داکشنز، پروپا گاندا فیلمز و شوتایم
   خالقان: دیوید لینچ و مارک فراست
   بازیگران اصلی: کایل مک لاکلان، مایکل انتکین، مد چن آمیک، دانا اشبروک، ریچارد بیمر، لارا فلین بویل، شریلین فن، وارن فراست، پگی لیپتون، جیمز مارشال، اوه‌ رت مک گیل، جک نانس و پایپر لوری
   موسیقی متن: آنجلو بادالامنتی
   تعداد فصل‌ها: 3/    شمار اپیزودها: 48
  زمان پخش: آوریل 1990 تا ژوئن 1991 و مه تا سپتامبر 2017
   موضوع: این کار سوررئال به سبک و سیاق تمامی آثار سینمایی دیوید لینچ، یک اثر هنری کاملاً لینچی و در نوع خود بی نظیر است و هواداران بسیاری دارد که همیشه از شیوه کار و نوع داستان گویی پر از راز لینچ و ابهام‌ها و چیستان‌ها و آدم‌های غیر متعارف قصه‌های او لذت برده و فضای پست مدرنی و ناکجا آبادی او را ستوده و نشانه‌های مسلم جهان مدرن نامیده‌اند که در آن هیچ چیز همانی نیست که به نظر می‌رسد و فقط موجودی تیره و پلشت و مشکوک و چندین و چند حالتی است که به آن آذین‌های زیبا و فریبنده پوشانده‌اند. مجموعه این عناصر سریالی را ساخته که خیلی‌ها آن را یکی از 10 و حتی 5 مجموعه برتر تمامی تاریخ در مدیوم تلویزیون می‌انگارند. در فصل اول این مجموعه دیل کوپر مأمور ویژه اف بی آی و هری اس ترومن کلانتر محلی به دنبال یافتن قاتل لورا پالمر هستند که یکی از مشهورترین زنان در شهر خیالی تویین پیکز بوده اما در بازگشت به شهر توسط افرادی ناشناخته به هلاکت رسیده است. عجیب‌تر آنکه دیوید لینچ سلطان موضوعات غیرمتعارف و جنایی و روابط پر حیله و ابهام این بار قصه‌ها و رویدادهای شهر محل اتفاقات را با عوامل ماوراء الطبیعه آمیخته  است و همین طور با اله‌مان‌های ژانر هارور (وحشت).

«خانه پوشالی»
(House of cards)

  ژانر: درام سیاسی
  کمپانی‌های سازنده: مدیا رایتز، تریگر استریت و نتفلیکس
  خالق: بو ویلیمون
  بازیگران اصلی: کوین اسپیسی، رابین رایت، کیت مارا، کوری استول، مایکل کلی، کریستین کانلی، ساندرین هولت، ماهرشالا علی، مایکل جیل، کنستانس زیمر و مولی پارکر
  موسیقی متن: جف بیل
  تعداد فصل‌ها: 6/   شمار اپیزودها: 73
  زمان پخش: از فوریه 2013 تا نوامبر 2018
  موضوع: این سریال واقع گرایانه و نشانگر فساد تشکیلات سیاسی امریکا مخلوق فکری بوویلیمون است اما در اصل اقتباس شده از یک مینی سریال بریتانیایی با همین نام و محصول سال 1990 و براساس کتابی با همین عنوان و محصول 1989 است که آن را مایکل دابز نوشته است. «خانه پوشالی» متمرکز بر یک نماینده دغل‌باز کنگره امریکا به نام فرانک اندروود با بازی کوین اسپیسی است که از ایالت کارولینای جنوبی این کشور می‌آید و در سایه جاه‌طلبی‌های پایان ناپذیر خود تا کسب پست ریاست جمهوری امریکا پیش می‌رود و در این راه همسرش کلیر اندروود نیز با او همراه است، به طوری که در مقطعی از ماجرا و زمانی که مصلحت و منافع هر دو نفر ایجاب می‌کند، به جای فرانک اداره کشور را هم در دست می‌گیرد. طمع فرانک اندروود برای ارتقا تا نوک قله سیاست امریکا زمانی شدت می‌گیرد که پست وزیر خارجه این کشور را که به نظر می‌رسید به وی اعطا می‌شود، به سبب دخالت و اقدامات بازدارنده رقبای سیاسی‌اش از دست می‌دهد و او از آن پس در می‌یابد که اگر همین قدر بی رحم نباشد و رقبای خود و هر فرد حاضر در راه اوجگیری‌اش را تار و مار نکند، از صحنه خارج خواهد شد و در نتیجه همین سیاست‌های انحصار گرایانه و جنایتکارانه را که خیانت و  قتل و تهمت زنی پایه‌های آن است، در دستور کارش قرار می‌دهد.

«تبهکار شدن»
(Breaking Bad)

   ژانر: دراماتیک و جنایی
   کمپانی‌های سازنده:‌های بریج و سونی پیکچرز
   خالق: وینس جیلیگان
   بازیگران اصلی: برایان کرنستون، آنا گان، آرون پل، دین نوریس، بتسی برانت، آر.جی. میت، باب اودن کرک و جان کارلو اسپوزیتو
   موسیقی متن: دیو پورتر
   تعداد فصل‌ها: 5/    شمار اپیزودها: 62
   زمان پخش: از ژانویه 2008 تا سپتامبر 2013
   موضوع: کاری ناب که شاید واژه نئووسترن هم برای توصیف آن به‌کار بیاید. تمامی تصاویر سریال در شهر البوکرک واقع در ایالت نیومکزیکوی امریکا گرفته شده و اتفاقات پیرامون مردی به‌نام والتر وایت (با بازی برایان کرنستون) است که معلم مدرسه در رشته شیمی اما با درآمدی اندک است و پس از متوجه شدن به بیماری مهلک سرطان ریه تصمیم می‌گیرد با اندوختن هر چه سریع‌تر ثروت کاری کند که خانواده‌اش پس از مرگ محتوم وی مشکلی برای ارتزاق نداشته باشند اما او در راه نیل به این مهم به کارهای خلاف
می‌پردازد.
او با تولید و فروش گسترده موادمخدر نه تنها به آلوده‌سازی و نابود کردن جوان‌ها روی می‌آورد بلکه به سبب ورود به دنیای تبهکاران ناگزیر روبه‌روی مردانی می‌ایستد که در این زمینه بسیار سابقه‌دارتر و تواناتر از او هستند. این به مثابه تبدیل شدن «آقای چیپس» (با بازی پیتر اوتول در فیلمی با همین نام) به «صورت زخمی» (با بازی پل مونی در سال 1932 و ال پاچینو در سال 1983 در بازسازی فیلم نخست) است.
بینندگان سه فصل اول این سریال در حدی متوسط بودند اما استقبال از فصل‌های چهارم و پنجم افزایش یافت. تصاحب 16 جایزه «امی» (اسکار تلویزیونی)، دو جایزه گولدن گلوب و 8 جایزه ساته لایت از پیامدهای این توجه
وسیع بود.

«دکستر»
(Dexter)

   ژانر: دراماتیک، جنایی و معمایی
  کمپانی‌های سازنده: جان گولدوین پروداکشنز، کلاید فیلیپس و CBS
 خالقان: جف لیندسی و جیمز مأنوس جونیور
 بازیگران اصلی: مایکل سی‌هال، جولی بنز، جنیفر کارپنتر، اریک کینگ، لورن ولز، دیوید زایاس، جمیز ریمار، سی اس‌لی، دزموند هرینگتون و جف پی‌یرسون
  موسیقی متن: رالف کنت
  تعداد فصل‌ها: 8/    شمار اپیزودها: 96
  زمان پخش: از اکتبر 2006 تا سپتامبر 2013
  موضوع: وقایع این مجموعه متمرکز بر شخصیتی به‌نام دکستر مورگان است که در مطالعه روی محلول‌های خونی و همکاری در این زمینه با پلیس به قصد حل معماهای پلیسی متخصص است ولی او بواقع جوانی دو شخصیتی است و هویت دوم و واقعی‌تر و تلخ‌تر وی قاتلی سریالی است اما نه جنایتکاری که هرکسی و ازجمله آدم‌های خوب را بکشد بلکه فردی که با تعقیب کردن اشرار و تبهکاران گریخته از چنگ قانون، آنها را به اسارت در می‌آورد و سپس می‌کوشد تا اراذل از بین بروند و جامعه سالم‌تر و ایمن‌تر شود. شاید چنین رویکرد و کمال‌طلبی توأم با بی‌رحمی و قتل خارج از چرخه‌های قضایی و قانونی از گذشته نا‌آرام این فرد سر برآورده باشد زیرا مادر او وقتی وی فقط سه سال داشت، توسط قاچاقچیان مواد مخدر کشته و او یتیم شد و یک افسر پلیس شهر میامی به‌نام هری مورگان (با بازی جیمز ریمار) قیمومیت وی را در دست گرفت. از همه‌جالب‌تر و هشدار دهنده‌تر اینکه پدر ثانوی و قیم او یعنی هری مورگان نه تنها از تمایلات جنایتکارانه پسر خوانده‌اش مطلع است بلکه او و کارهایش را در این زمینه مدیریت و هدایت می‌کند تا وی هر فرد خلافکاری را که سرقت و قتل کرده و از درون چرخه‌های مجازات قضایی به بیرون غلتیده، به سزای اعمالش برساند. دکستر برای همسو کردن این‌زندگی دوگانه و حد‌اکثر بهره‌گیری از مشاغل متفاوتش رنج زیادی می‌برد اما همین تعارض دائمی است که سریال را به موفقیت می‌رساند.

«کارآگاه حقیقی»
(True Detective)
  ژانر: پلیسی و جنایی
 کمپانی‌های سازنده: انونیموس کانتنت، نئون بلک و برادران وارنر
 خالق: نیک پیزولاتو
 بازیگران اصلی: متیو مک کاناهی، وودی هارلسون، میشل موناهان، مایکل پاتس، کالین فارل، راشل مک آدامز، تیلور کیچ، ماهر شالا علی، استیفن دورف و اسکوت مک نیری
  موسیقی متن: تی، بون برنت
  تعداد فصل‌ها: 3/   شمار اپیزودها: 24
  زمان پخش: از ژانویه 2014 تا فوریه 2019
  موضوع: این یک سلسله داستان جنایی و پلیسی است و در هر فصل افراد تازه و ماجراهایی متفاوت به کار گرفته شده‌اند و محیط و شرایط، تغییر یافته است. وقایع فصل اول که مک کاناهی و هارلسون ستاره‌های آن هستند، در ایالت لوئیزیانای امریکا روی می‌دهد و تعقیب یک قاتل سریالی به مدت 17سال را توسط دو افسر پلیس به تصویر می‌کشد. در فصل دوم به ایالت کالیفرنیا ورود می‌کنیم و آنجا 3 افسر پلیس از سه واحد مجزا در صدد حل معمای قتل‌هایی هستند که به نظر می‌رسد برخاسته از هلاک شدن یک سیاستمدار فاسد باشد. و سرانجام در فصل سوم که ماهرشالا علی دارنده دو جایزه اسکار نقش دوم مرد سال‌های اخیر بر آن حکم می‌راند، به آرکانزاس سفر می‌کنیم تا تلاش‌های دو افسر پلیس را برای حل چیستان ناپدید شدن دو کودک و جنایات برخاسته از آن شاهد باشیم. در میان این سه فصل، فصل اول با تحسین بیشتر و اقبال عمومی بیشتری مواجه شد، به طوری که جوایز متعدد گلدن گلوب و امی را چه در شاخه کارگردانی و سناریونویسی و چه در حیطه بازیگری کسب کرد. واکنش‌ها نسبت به دو فصل بعدی هم بد نبود اما هم جوایز آنها به‌شدت کاهش یافت و هم شمار تماشاگران به‌وضوح کمتر شد.

پیشتازان جعبه جادویی

خلق ستاره سینما در تلویزیون
کشف جورج کلونی در یک بیمارستان

برخی تصور می‌کنند جورج کلونی معروف و پرطرفدار و 59 ساله پس از بازی در فیلم‌های سینمایی پرفروش و تحسین شده «از غروب تا طلوع» (1996) و «خارج از دید» (1997) به مدارجی از محبوبیت و شهرت رسیده که اینک می‌بینیم و از نظر آنها سه‌گانه مطرح «اوشن» و سپس توفیق او در کارگردانی «شب بخیر و موفق باشی» (2005)، «The Ides of March» (2011) و «مردان باستانی» (2014) کلونی را به یکی از بت‌های هالیوود در 25 سال اخیر تبدیل کرده حال آن که ابتدا این جعبه جادویی و مدیوم تلویزیون بود که کلونی را چنان در قالب دکتر دوگ راس در مجموعه تلویزیونی «ER» طی سال‌های 1994 تا 1999 خوب و محکم نشاند که برای مدیران سینمایی چاره‌ای جز استفاده وسیع از وی در فیلم‌های خبرسازی مثل «طوفان کامل»، «اوه برادر، تو کجایی»، «وابستگان» و البته «سیریانا» نماند.  
کلونی با ایفای هنرمندانه نقش این پزشک خونسرد و متبحر و با لبخندی آرام بر چهره که  همواره نشانه شناسایی اوست، عملکردها در یک مرکز درمانی را به گونه‌ای هدایت و اجرایی می‌کرد که انگار آنجا نه یک مقر برای فعالیت‌های اضطراری و گاه مرگ‌زا بلکه منطقه‌ای ایمن و فرشته حیات دائماً بر فراز آن در حال پرواز است.

غول در جعبه
در ناکجاآبادهای دیوید لینچ

فتوحات بزرگ دیوید لینچ در صحنه سینما و در فیلم‌های آوانگاردی همچون «Eraserhead» (1977)، «مرد فیلی» (1980)، «قلب وحشی» (1990) و البته «مخمل آبی» (1986) که قسمت اول از تریلوژی توهمی – واقعی او در جهان پلیس‌ها و مالیخولیایی‌ها با احتساب «شاهراه گمشده» و «جاده مالهالند» است، این هنرمند ویژه را که دستی در نقاشی موسیقی، عکاسی و آوازه‌خوانی هم دارد و امسال 74 ساله شده، از هرجهت به مقام یک غول ارتقا بخشیده و به مدیوم کوچک‌تر تلویزیون بی‌نیاز نشان می‌داد اما لینچ با آن افکار کاوشگر خود در لایه‌های زیرین و تیره اجتماعی و تمایلش برای بازی با آمال جنایی و شیطانی پنهان شده در شهرهای تاریک و غرق در تمدن‌های فاسد، پرورش و جاری ساختن این ایده‌ها را در قالب یک سریال جنایی و معمایی با نام «تویین پیکز» در مدیوم تلویزیون بیشتر و بهتر از هر جای دیگری میسر دید و به همین سبب نیز اقدام به ساخت چنین مجموعه‌ای در حیطه‌ای کرد که مثل همه ناکجاآبادهای لینچ یک نام و تعدادی شهروند و مراجعه‌کننده دارد اما در بطن تمامی آنها رازها و رویکردهایی نهفته است که فقط در دنیای لینچ می‌توان به مکانیسم‌های خلق و حل آنها نائل آمد. پائولین کیل منتقد شاخص و فقید سینما لینچ را «اولین سوررئال محبوب» مدیوم سینما نامیده بود و تویین پیکز سبب تثبیت و نشستن چنین موجود کمیابی در جایگاه رفیع یک غول هزار تو در جعبه جادویی هم شد.

پدیده‌ای از سرزمین کانادا
«ساترلندپسر»؛ ضامن موفقیت

کیفر ساترلند 54 ساله و بریتانیایی-کانادایی، پسر دانلد ساترلند هنرپیشه مشهور و قدیمی کانادایی است اما ابتدا با بازی در چند فیلم سینمایی مثل «پای من بایست» (1986)، دوگانه «تیراندازان جوان» (1988 و 1989) و «Flatliners» (1990) چشم‌ها را متوجه خود کرد و سپس در مدیوم تلویزیون و با ایفای رل اصلی در مجموعه پرطرفدار و ضربتی «24» تبدیل به یک پدیده شد. او در این سریال در قالب یک پلیس امنیتی و در هم کوبنده تروریست‌ها چنان موفق و باورپذیر است که برنده جوایز امی، گولدن گلوب، اتحادیه بازیگران امریکا و ساته لایت شد و در پی این توفیق‌ها در سریال «Designated Survivor» نیز نقش رئیس‌جمهوری تحت مخاطره امریکا را که تام کرکمن نامیده می‌شود، ایفا کرد.
ساترلند طی سال‌های اخیر در فیلم‌های سینمایی مطرح دیگری مانند «هیولاها مقابل بیگانگان»(2009)، «Melancholia» (2011) و «زولندر 2» (2016) ایفای نقش کرده اما چنان درگیر تلویزیون و محصولات آن و تبدیل به یکی از شمایل‌های ماندگار آن شده که نیازی به مدیوم سینما ندارد و هر سریال تازه‌ای با جذب وی می‌تواند در مرکز توجهی وسیع قرار گیرد. در عین‌حال نمی‌توان فراموش کرد که او در فیلم‌های سینمایی «زمانی برای کشتن»، «بعداز آلیس» و «باجه تلفن» هم بازی‌هایی قوی را ارائه کرده است.

ورود نتفلیکس به جمع بزرگان
عرضه کالاهای تصویری با سرعت نور

در دنیای مافوق مدرن رسانه‌ای قرن بیست و یکم خلق پلتفرم موفقی مثل نتفلیکس بدیهی‌ترین امور را نشان می‌دهد. زیرا این سازمان رسانه‌ای که به سرعت تبدیل به یک استودیوی سازنده فیلم‌های سینمایی و مجموعه‌های تلویزیونی هم شد، با شتاب چشمگیرش در ارائه محصولات تصویری در جهان سینمایی چند وجهی کنونی تأمین کننده نیازهای مدرن و زیادی است که دیگر ادوات و ابزار گذشته هنر هفتم و تلویزیون قادر به ارائه آن نیست. Netflix با بودجه در حال گردشی برابر با حداقل 160 میلیارد دلار، اگر چه عمر پیدایش‌اش از 23 سال فراتر نمی‌رود و مقر اصلی آن در شهر لوس گاتوس در ایالت کالیفرنیای امریکا است اما با بال‌هایی به وسعت تمامی جهان توانسته است ابتدا امکان دانلود فیلم‌های سایر استودیوها و سپس آثار ساخته شده توسط خودش را برای کاربرانش با سرعتی همانند نور فراهم آورد. نتفلیکس به تدریج به ارائه‌گر فیلم‌های کلاسیک و مستند قدیمی و حتی آثاری تبدیل شده که سینماگران جوان در قالب کارهایی تجربی ساخته و مأمن دیگری برای پرورش و ارائه آن نیافته‌اند اما دلیل اصلی توفیق نتفلیکس به روز رسانی شگرف روند واگذاری فیلم‌های سینمایی و هر محصول تصویری جذاب به متقاضیان با سرعت و روندی است که حتی استودیوهای سازنده آن فیلم‌ها نیز از چنان نحوه و مدلی در عرضه آن عاجزند.