خلیج تایمز (امارات):
سازمان ملل خواستار 3.6 میلیارد دلار کمک برای گرسنگان جهان شده و اعلام کرده است، اگر کشورهای توسعه یافته به کمک کشورهای فقیری که در معرض قحطی هستند، نروند، پیامدهای آن متوجه خود آنان و بیثباتی و مناقشات بیشتر بین کشورهای آسیبپذیرتر همچون لبنان و شماری از کشورهای آفریقایی خواهد شد.
فیگارو (فرانسه):
دولت مکرون که زمانی اولویت خود را روی اصلاحات در قانون بازنشستگی و بیمه بیکاری قرار داده بود، در مواجهه با تبعات اقتصادی ناشی از کرونا اعلام کرده است، هرچند هنوز به چنین اصلاحاتی به شیوهای عادلانهتر اعتقاد دارد اما تغییر اولویت داده و انرژی خود را صرف مبارزه با کرونا میکند.
نیویورک تایمز (امریکا):
در فرآیند استخراج نفت، بخشی از گاز به صورت شعله آتش هدر میرود. کشورهای نفتخیز عموماً مانع این هدررفت میشوند اما عراق فاقد تجهیزات لازم برای این کار است. این باعث شده، علاوه بر زیان اقتصادی کشور، ساکنان روستاهای مشرف به چاههای نفت در معرض بخورهای شیمیایی بوده و آسیب جسمانی ببینند.
دوقطبی سران اروپا در «بروکسل»
سران اروپا برای اولین بار در چند ماه گذشته در نشستی حضوری شرکت کردند
زهره صفاری/ سران 27 کشور اروپایی پس از چندین نشست مجازی بینتیجه برای تصویب طرح بودجه حمایتی اتحادیه اروپا به کشورهای بحران زده در کرونا، روز جمعه برای نخستین بار در بروکسل دور هم جمع شدند. این نشست دیروز ادامه یافت و شاید به امروز هم بکشد، اما تا عصر دیروز باز هم بینتیجه نشان میداد.
به گزارش «الجزیره»، رهبران اروپایی از روز جمعه در حالی چندین ساعت ماسک زده و با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در سالن بزرگ مقر اتحادیه اروپا مستقر شدند که شروط مخالفان ثروتمند شمال اروپا و دودستگی اعضا، احتمال توافق در این دور نشست برای تخصیص بودجه کمکی 750میلیارد یورویی را کمرنگ نشان میدهد.
برخلاف فضای چندگانه و غیرصمیمی مذاکرات، شروع نشست با جشن تولد کوچکی برای 66 سالگی «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان و رئیس دورهای اتحادیه اروپا بسیار پرانرژی و شاد بود. پس از این گپ و گفت صمیمانه، طرح دستور جلسه توسط «شارل میشل»، رئیس شورای اروپا مبنی بر تصمیمگیری درباره پرداخت بودجه 750 میلیارد یورویی احیای اقتصادی پساکرونا و همچنین تصویب بودجه یک تریلیون یورویی بلندمدت(2027-2021) فضای سالن را تغییر داد. طوری که دو قطبی فاحش عقاید میان آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و اروپای شرقی با کشورهای ثروتمند شمالی معروف به چهارگانه مقتصد اتریش، دانمارک و سوئد به رهبری هلند کاملاً محسوس و قابل درک بود. بنابر طرح اتحادیه اروپا بودجه یک تریلیون و 750 میلیارد یورویی قرار است تا سال 2027 به احیای اقتصادی کشورهای حوزه اروپا در پساکرونا اختصاص یابد اما با توجه به رقم بالای اعلام شده گرچه همه اعضا بر تزریق این کمک توافق دارند اما همچنان نحوه تخصیص این بودجه محل مناقشه اعضای اتحادیه اروپا است.
نظرات موافقان و مخالفان
«مارک روته»، نخستوزیر هلند که در صدر صف مخالفان معروف به جمع «مقتصدها» قرار دارد و حتی قبل از آغاز مذاکرات تهدید به وتو نیز کرده بود، گفت: «اگر این پول به صورت وام یا حتی بخشش اختصاص یابد تنها در صورتی قابل توجیه است که بتوانم به مردم کشورم، تعهد بازخورد داشته باشم و مثلاً قول دهم این پول در تحولات اقتصادی آینده به کشور بازخواهد گذاشت. در غیر این صورت شانس توافق در این مذاکرات 50-50 است. ما موافق اتحاد و یکپارچگی هستیم اما باید آنهایی که در این زمان با بودجه اتحادیه اقتصادشان را احیا میکنند متعهد به بازسازی اقتصادی در حوزههای کار و... در آینده باشند.»
«ویکتور اوربان»، همتای مجارستانی «روته» نیز که این روزها به دلیل بایکوت رسانهها و اندیشکدهها و سازمانهای مردم نهاد مورد نقد بسیاری قرار دارد، اعلام کرد در صورت روشن نشدن وضعیت بازپرداختها از حق وتوی خود استفاده میکند. وی همچنین برای اتحادیه شرط گذاشت: «تنها در صورتی در مقابل این طرح نرمش نشان میدهیم که اتحادیه پرونده نقض قوانین مجارستان را مختومه اعلام کند.»
«سباستین کروز»، صدراعظم اتریش نیز در حمایت از موضع گروه مقتصد اروپا گفت: «اگر این پول برای آینده اروپا سرمایهگذاری نشود، هر توافقی روی آن منتفی خواهد بود.»
به نوشته «فرانس پرس»، در این میان مرکل که کشورش در تغییر موضعی 360 درجهای در صف حامیان تخصیص این بودجه قرار گرفته بود، بسیار محتاطانه از نتیجه مذاکرات گفت: «مذاکرات بسیار پیچیده و دشواری است و نمیتوان روی نتیجه بخش بودن آن پیشبینی خاصی داشت. حصول این توافق اتفاق فوقالعادهای است اما باید واقعبین بود.»
در همین حال «امانوئل مکرون»، رئیس جمهوری فرانسه نیز که پس از آلمان، کشورش 6 ماهی بر مسند ریاست اتحادیه اروپا خواهد نشست، با تعبیر مذاکرات این هفته به «لحظات مواجهه با واقعیت» همسو با آلمان تلاش زیادی برای تصویب این بودجه حمایتی دارد و معتقد است: «این طرح اروپایی متعلق به همه ماست.»
فرانسه همچنین برای اثبات حسن نیت خود، با وجود ضربه اقتصادی در بحران کرونا، از تخصیص 39 میلیارد یورو به بودجه مورد توافق اتحادیه اروپا برای کمک به کشورها خبر داده است.
شوک کرونا بر اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا از زمان شیوع کرونا با شدیدترین رکود اقتصادی پس از بحران سال 2008 روبهرو شده است. این در حالی است که خروج انگلیس از این سازمان نیز تبعاتی برای اقتصاد اروپایی خواهد داشت اما آنچه سران 27 کشور اروپا را در اوج کرونا در بروکسل دور هم جمع کرده است، خطر بزرگ ضربه ناگهانی چین، امریکا یا روسیه بر بدنه اقتصاد اروپا در سالهای پیش رو است.
کشورهای حوزه مدیترانه بشدت در جولان این ویروس چندصدم میلیمتری زمینگیر شدهاند و برای رهایی از باتلاق بدهیها نیازمند تزریق فوری بودجه هستند. بنا بر پیشبینی بانک مرکزی اروپا در فرانکفورت، اقتصاد حوزه یورو امسال با رکودی 8.7 درصدی روبهرو خواهد شد و تنها راهکار خروج از این بحران اعطای وام بلاعوض به کشورهای آسیب دیده است.
در این میان کشورهای جنوبی اروپا مانند ایتالیا و اسپانیا بشدت نیازمند این بودجه هستند و توافق دیرهنگام مشکلات آنها را چند برابر میکند. آنچه نشان میدهد ایتالیا با بیش از 35 هزار کشته و اسپانیا با 28 هزار و 400 نفر تلفات در بحران کرونا و بیکاری و فقر، توانی برای جبران بدهی بیشتر ندارند. به همین دلیل نیز طرح احیای اقتصادی پیشنهادی آلمان و فرانسه شامل پرداخت 500 میلیارد یورو بودجه بلاعوض و یارانه نقدی به کشورهای بحران زده و 250 میلیارد یورو وام است. موضوعی که کشورهای مخالف شمالی تا تعیین نحوه جبران این کمک در آینده حاضر به پذیرش آن نیستند. از همین رو بود که «پدرو سانچز»، نخستوزیر اسپانیا در نشست دو روز گذشته گفت: «اگر در پاسخ به این بحران کوتاهی شود، زمان جبران را از دست میدهیم و بیشتر در بحران فرو میرویم». «کارل میشل»، رئیس شورای اروپا نیز تأکید کرد: «این بحران در شیوع کرونا اتفاق افتاد و تبعات اقتصادی و اجتماعی بسیاری برای ما داشت که از زمان جنگ جهانی دوم بیسابقه بود و باید راهی برای آن پیدا کرد.»
بحرانی سختتر از «کووید19»
ناظران اقتصادی «نیویورک تایمز» بر بروز یک رکود فزاینده مشابه جنگ در منطقه تأکید دارند. ایتالیا، اسپانیا و فرانسه که به ترتیب سومین، چهارمین و دومین قدرت اقتصادی اروپا به شمار میروند، با ادامه این روند هر سال 10 درصد عقبگرد خواهند کرد. یونان و اقتصادهای کوچکتر اروپایی نیز در نمودار نزولی قرار گرفتهاند و بودجه آنها برای احیای کشورشان کافی نیست و قادر به اعطای کمک به مجموعه اروپا نیز نیستند، اما کشورهای ثروتمندی مانند آلمان نقشی اساسی در این میان بازی میکنند. به همین دلیل تغییر موضع این کشور از یک رهبر محافظه کار ثروتمند شمالی به قهرمان مصالحه برای طرح احیا، تصمیمی کلیدی برای این نبرد جدید اتحادیه اروپا خواهد بود. «ماریا دمرتزیس»، اقتصاددان و رئیس مرکز تحقیقات بروکسل معتقد است: «آلمان در این مقطع شرایط و تحولات را نادیده گرفت و تنها اولویتها را مدنظر قرار داد.» وی درباره موضع سرسختانه مخالفان مقتصد و بویژه هلند نیز گفت: «اگر منصفانه به قضیه نگاه کنیم، کشورهای مخالف مانند هلند هم درست میگویند چراکه کشورها نیاز به تحول دارند اما سؤال اینجاست که آیا حالا زمان مناسبی برای این چانهزنیها است؟ اجزا صحیح است اما دیپلماسی درستی به کار نرفته است.»
اردوغان اقدامات مصر در لیبی را محکوم کرد
گروه جهان – پساز آنکه عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر با رهبران قبیلهای لیبی که خواستار میانجیگری قاهره در تحولات کشورشان هستند، دیدار کرد، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه واکنش نشان داد و اقدام مصر و امارات متحده عربی در حمایت از نیروهای مستقر در شرق لیبی را محکوم کرد و غیرقانونی دانست.
بهگزارش الجزیره، انتقاد اردوغان از دیدار سیسی با رهبران قبیلهای لیبی در شرق این کشور در حالی است که در هفتههای اخیر، دولت وفاق ملی لیبی که تحت حمایت نظامی ترکیه است، توانسته به پیشرویهای نظامی گستردهای دست یابد و با عقب راندن نیروهای خلیفه حفتر در شرق لیبی، در میدان جنگ دست برتر را داشته باشد. اردوغان روز جمعه در پاسخ به خبرنگاران که از احتمال مداخله مصر در لیبی سؤال کردند، گفت، ترکیه به حمایت خود از دولت وفاق ملی، دولتی که جامعه جهانی و سازمان ملل آن را بهرسمیت میشناسد، ادامه خواهد داد. اردوغان افزود: گامهایی که مصر برمی دارد بویژه این گام که از حفتر حمایت میکند، نشان میدهد مصر در یک مسیر غیرقانونی قرار گرفته است.
بی قانونی «افسران اجرای قانون» در پورتلند
ندا آکیش – بیش از 50 روز از ناآرامیهای پورتلند در ایالت اورگان امریکا در پی به قتل رسیدن جورج فلوید سیاهپوست به دست افسر پلیس سفیدپوست میگذرد و مقامات امریکایی به جای آنکه معترضان را آرام کنند افسران ناشناسی را از سراسر کشور با نام «افسران اجرای قانون» به پورتلند گسیل کردهاند که به اصطلاح مانع تخریب اموال عمومی شوند اما این افسران با خشونت معترضان را سرکوب میکنند؛ اتفاقی که اکنون در کانون توجه رسانههای امریکایی و شبکههای اجتماعی قرار گرفته و واکنش شهردار پورتلند را هم برانگیخته است. شهردار، سرکوب معترضان به نژادپرستی را «حمله به دموکراسی» توصیف کرده است.
بهگزارش نیویورک تایمز، آنچه تحولات پورتلند را در کانون توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار داده، ویدئوهایی از اعمال خشونت این افسران است که برای نخستین بار در روز 12 جولای یعنی حدود 7 روز پیش منتشر شد و از آن به بعد مدام و هر روزه ویدئوهای مشابه از این خشونتها در شبکههای اجتماعی پخش شد. در این ویدئوها افسران اعمال قانون بدون آنکه هویت خود را اعلام کنند با ونهایی که هیچ آرم و نشانی ندارند، در خیابانهای پورتلند گشت میزنند و معترضانی که هیچ جرمی مرتکب نشدهاند را دستگیر میکنند و با خود میبرند. این افسران همچنین با شلیک گاز اشک آور و گلولههای پلاستیکی معترضان را هدف قرار میدهند به طوری که در روز 12 جولای یکی از معترضان با همین گلولهها که به سرش اصابت کرده بود، بشدت زخمی شد. انتشار این ویدئوها باعث شد، تد ویلر، شهردار پورتلند واکنش نشان دهد. او گفت: «این حمله به دموکراسی ما است.» آقای شهردار همچنین در یک نشست خبری خطاب به دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا گفت: نیروهای فدرال را در ساختمانهای خود نگه دار یا آنها را از شهر ما خارج کن.» جف مرکلی و ران وایدن، سناتورهای اورگان و چاک شومر، سناتور دموکرات هم خواستار به جریان افتادن تحقیقات رسمی درباره این دستگیریها شدند. دستگیریهایی که به گفته گاریسون دیویس، یکی از معترضان پورتلند، بسیار ترسناک است زیرا کسانی که دستگیر میشوند روزها و حتی هفتهها در بازداشت میمانند.
این خشونتها و دستگیریها آنقدر نگرانکننده است که دادستانی ایالت اورگان با طرح شکایتی، عملکرد وزارت امنیت داخلی دولت ترامپ و سازمانهای امنیتی گوناگون را که نیروهایشان را تحت عنوان «افسران اعمال قانون» به پورتلند گسیل کردهاند، زیر سؤال برده است. به عقیده او، تمام دستگیریها غیرقانونی است. تظاهرات پورتلند که از 52 روز قبل و پس از کشته شدن جورج فلوید به دست پلیس آغاز شد، در روزها و هفتههای نخست بسیار پرتعداد و هزاران نفری بود اما سپس از تعداد معترضان تا حدودی کاسته شد تا اینکه دولت ترامپ عوامل فدرال اعمال قانون را به این شهر اعزام کرد و باعث شد بار دیگر تظاهرات تشدید شود.
بــــرش
فروش میلیونی کتاب برادر زاده ترامپ
کتاب مری ترامپ که درباره سابقه خانوادگی رئیس جمهوری امریکا است در روز نخست انتشار، رکورد زد و نزدیک به یک میلیون نسخه (950 هزار نسخه) از آن به فروش رفت؛ اتفاقی که اصلاً به مذاق ترامپ خوش نیامد و در توئیتر به برادرزادهاش حمله کرد و نوشت: «مری ترامپ» برادرزادهای است که او را به ندرت دیدهام و او چیزهای کمی از من میداند و اطلاعات نادرستی درباره من و والدین فوقالعادهام که نمیتوانستند مری را تحمل کنند، میگوید. رئیس جمهوری امریکا پس از انتشار کتاب مری ترامپ (برادرزادهاش) با این سؤال جدی از سوی مردم امریکا و ناظران رو به رو شده که آیا او از نظر روحی و روانی مشکلات جدی دارد؟
پیشنهاد میانجیگری مسکو بین دو کشور متخاصم در قره باغ
گروه جهان – پس از آنکه تنشهای نظامی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در مرزهای مشترک دو کشور بالا گرفت، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و شورای امنیت ملی روسیه ضمن ابراز «نگرانی شدید» از این اتفاقات، اعلام آمادگی کردند برای صلح بین دو کشور میانجیگری کنند.
به گزارش تیآرتی، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین اعلام کرد، پوتین و مقامات دولتی ارشد روسیه «نگرانی شدید» نسبت به تنشهای نظامی جمهوری آذربایجان و ارمنستان دارند و «بر نیاز فوری به مداخله طرفهایی برای حصول آتش بس بین دو کشور تأکید میکنند.» سخنگوی کرملین در ادامه گفت، روسیه آماده است در این زمینه میانجیگری کند. دیروز نیز در بحبوحه تنشها بین دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان، سخنگوی وزارت دفاع ارمنستان خبر داد، نیروهای مسلح کشورش به همراه نیروهای روسی مستقر در شهر گیومری، واقع در شمال غربی این کشور مانور مشترک برگزار میکنند.
این در حالی است که در مناقشه نظامی باکو – ایروان، ترکیه از جمهوری آذربایجان حمایت میکند و اسماعیل دمیر، رئیس صنایع دفاعی ترکیه روز جمعه اعلام کرد، آماده است در بحث تسلیحات نظامی به دولت باکو کمک کند. او در توئیتر نوشت: «صنایع دفاع ما از پهپادهای مسلحمان گرفته تا موشکها و سیستمهای جنگی الکترونیکیمان همیشه در اختیار آذربایجانیها است.» رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه هم روز پنجشنبه گفته بود، هیچ ابایی از حمایت از باکو در صورت بروز حملات جدی به جمهوری آذربایجان ندارد.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
پیمان بستن با کِلی
بعد از چراغ سبز ترامپ از او تشکر کردم و به همسرم گرچن و دخترم جنیفر سارا زنگ زدم تا این موضوع را به آنها بگویم. تأکید کردم در رابطه با ترامپ تا وقتی چیزی بهطور علنی و رسمی اعلام نشده هیچ چیز قطعی نیست و حتی ممکن است بعد از اعلام رسمی هم باز منتفی شود.
روز بعد ساعت چهار در دفتر بیضی با ترامپ دیدار کردم. شروع بحث ما درباره ایران و کرهشمالی بهگونهای بود که انگار باز هم با من مصاحبه میکند. بیشتر چیزهایی که ترامپ میگفت به روزهای کارزار انتخاباتیاش مربوط میشد، قبل از اینکه مجموعه سخنرانیهایش وی را در چارچوب فکری جمهوریخواهان درباره سیاست خارجی قرار دهد. با خودم فکر میکردم که شاید نظرش را درباره پیشنهادی که به من داده تغییر داده است اما دست کم بیپرده و شفاف گفت که از توافق هستهای ایران خارج میشود. او تقریباً هیچ چیزی درباره دیدار احتمالی با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی نگفت؛ درک چنین قصوری برای من دشوار بود. بیشتر وقت ما صرف تکرار بحثها درباره دیدگاه من نسبت به نحوه اداره و عملکرد شورای امنیت ملی شد. هر چند اسمی از «برنت اشکوکرافت» (ژنرال امریکایی و مشاور امنیت ملی در دولتهای جرالد فورد و جورج بوش پدر رؤسای جمهور پیشین امریکا) به زبان نیاوردم، سیستمی که درباره آن توضیح دادم همانطوری که جان کلی رئیس کارکنان کاخ سفید به خوبی از آن آگاه بود، چیزی بود که اشکوکرافت در دولت بوش (پدر) پیاده کرد. اولاً وظیفه شورای امنیت ملی ارائه گزینههای متعدد به رئیس جمهوری و ارائه تحلیلهایی درباره نقاط ضعف و قوت هر یک از آنهاست. به محض اینکه تصمیمی گرفته میشد مسئولیت شورای امنیت ملی این بود بهعنوان یک نهاد ناظر و پیگیریکننده از طرف رئیس جمهوری، اطمینان حاصل کند که سازمانها و نهادهای مربوطه این تصمیم را به خوبی اجرا میکنند. همه اینها مطابق میل ترامپ بود هر چند که بهطور مستقیم تصدی این پست را به من پیشنهاد نکرد و در مقابل پرسید: پس شما فکر میکنید میخواهید این کار را انجام دهید؟ با خود فکر میکردم این جلسه که حالا یک ساعت طول کشیده، واقعاً عبث و بیهوده بوده است. بعد وسترهوت منشی مخصوص ترامپ وارد شد و به او یادآوری کرد که جلسه دیگری دارد. ترامپ بلند شد و ایستاد و البته من هم همین کار را کردم. کنار میز روزلت با هم دست دادیم. هر چند که «پیشنهاد» و «پذیرش» روشنی وجود نداشت، اما هم کلی و هم من میدانستیم که در حقیقت چه اتفاقی رخ داده است البته به سبک و سیاق ترامپ.
با توجه به تجاربی که تا بدین جا بازگو کردم و برخی موارد دیگر، چرا باید این شغل را میپذیرفتم؟ زیرا امریکا با یک محیط بینالمللی خطرناک مواجه بود و فکر میکردم که میدانم برای مواجهه با این وضعیت چه تدابیری باید اتخاذ شود. من درباره آنچه باید در رابطه با طیف گستردهای از مسائل انجام شود، دیدگاههای محکمی داشتم که این دیدگاهها حاصل خدمت در دولتهای مختلف و مطالعاتم در بخش خصوصی بود و اما ترامپ!، تا مقطع کنونی کسی نمیتواند مدعی شود که از خطرات کار با ترامپ، که بسیار هم نزدیک بودند، بیاطلاع بوده است، اما من باور داشتم که میتوانم آنها را مدیریت کنم. ممکن است برخی به دلایلی نتوانسته باشند از عهده این کار برآیند اما من فکر میکردم که میتوانم موفق شوم. آیا حق با من بود؟ باید دید.
من و کلی دقایقی با هم صحبت کردیم و من گفتم که برایم روشن است هیچ کدام از ما نمیتوانیم بدون همکاری با یکدیگر دستاوردی داشته باشیم. من همین قصد را داشتم و او هم فوراً با آن موافقت کرد. دوباره درباره زمان اعلام تصمیم جدید سؤال کردم و کلی گفت که فکر میکند زودتر از روز بعد یا هفته بعد نخواهد بود. بعدها فهمیدم (همان طور که کلی نیز فهمید) دقایقی بعد از خروج من از اتاق بیضی، ترامپ مک مستر را فراخوانده تا به او بگوید اعلام تصمیم انتصاب جدید را به بعد از ظهر آن روز موکول کرده است. بیرون از اتاق بیضی، با دان مک گان وکیل حقوقی کاخ سفید هم مواجه شدم که با پروندههای نامزدهای احتمالی دستگاه قضایی وارد میشد.
به لابی بال غربی بازگشتم تا کتم را تحویل بگیرم و مسئول پذیرش و یکی از کارکنان روابط عمومی کاخ سفید گفتند که گروهی از خبرنگاران و عکاسان منتظر خروج من از در شمالی به راهروی ورودی به پارکینگ هستند. آنها از من خواستند که اگر می خواهم از راه پشتی و در جنوب غربی کاخ سفید به خیابان هفدهم و از پشت به ساختمان دفتر اجرایی آیزنهاور بروم تا با رسانه ها مواجه نشوم که من هم با خوشحالی همین کار را انجام دادم. دوباره به همسر و دخترم زنگ زدم. با خودم درباره آمادگی برای شروع کار در کاخ سفید فکر می کردم.