خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
پیمان بستن با کِلی
بعد از چراغ سبز ترامپ از او تشکر کردم و به همسرم گرچن و دخترم جنیفر سارا زنگ زدم تا این موضوع را به آنها بگویم. تأکید کردم در رابطه با ترامپ تا وقتی چیزی بهطور علنی و رسمی اعلام نشده هیچ چیز قطعی نیست و حتی ممکن است بعد از اعلام رسمی هم باز منتفی شود.
روز بعد ساعت چهار در دفتر بیضی با ترامپ دیدار کردم. شروع بحث ما درباره ایران و کرهشمالی بهگونهای بود که انگار باز هم با من مصاحبه میکند. بیشتر چیزهایی که ترامپ میگفت به روزهای کارزار انتخاباتیاش مربوط میشد، قبل از اینکه مجموعه سخنرانیهایش وی را در چارچوب فکری جمهوریخواهان درباره سیاست خارجی قرار دهد. با خودم فکر میکردم که شاید نظرش را درباره پیشنهادی که به من داده تغییر داده است اما دست کم بیپرده و شفاف گفت که از توافق هستهای ایران خارج میشود. او تقریباً هیچ چیزی درباره دیدار احتمالی با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی نگفت؛ درک چنین قصوری برای من دشوار بود. بیشتر وقت ما صرف تکرار بحثها درباره دیدگاه من نسبت به نحوه اداره و عملکرد شورای امنیت ملی شد. هر چند اسمی از «برنت اشکوکرافت» (ژنرال امریکایی و مشاور امنیت ملی در دولتهای جرالد فورد و جورج بوش پدر رؤسای جمهور پیشین امریکا) به زبان نیاوردم، سیستمی که درباره آن توضیح دادم همانطوری که جان کلی رئیس کارکنان کاخ سفید به خوبی از آن آگاه بود، چیزی بود که اشکوکرافت در دولت بوش (پدر) پیاده کرد. اولاً وظیفه شورای امنیت ملی ارائه گزینههای متعدد به رئیس جمهوری و ارائه تحلیلهایی درباره نقاط ضعف و قوت هر یک از آنهاست. به محض اینکه تصمیمی گرفته میشد مسئولیت شورای امنیت ملی این بود بهعنوان یک نهاد ناظر و پیگیریکننده از طرف رئیس جمهوری، اطمینان حاصل کند که سازمانها و نهادهای مربوطه این تصمیم را به خوبی اجرا میکنند. همه اینها مطابق میل ترامپ بود هر چند که بهطور مستقیم تصدی این پست را به من پیشنهاد نکرد و در مقابل پرسید: پس شما فکر میکنید میخواهید این کار را انجام دهید؟ با خود فکر میکردم این جلسه که حالا یک ساعت طول کشیده، واقعاً عبث و بیهوده بوده است. بعد وسترهوت منشی مخصوص ترامپ وارد شد و به او یادآوری کرد که جلسه دیگری دارد. ترامپ بلند شد و ایستاد و البته من هم همین کار را کردم. کنار میز روزلت با هم دست دادیم. هر چند که «پیشنهاد» و «پذیرش» روشنی وجود نداشت، اما هم کلی و هم من میدانستیم که در حقیقت چه اتفاقی رخ داده است البته به سبک و سیاق ترامپ.
با توجه به تجاربی که تا بدین جا بازگو کردم و برخی موارد دیگر، چرا باید این شغل را میپذیرفتم؟ زیرا امریکا با یک محیط بینالمللی خطرناک مواجه بود و فکر میکردم که میدانم برای مواجهه با این وضعیت چه تدابیری باید اتخاذ شود. من درباره آنچه باید در رابطه با طیف گستردهای از مسائل انجام شود، دیدگاههای محکمی داشتم که این دیدگاهها حاصل خدمت در دولتهای مختلف و مطالعاتم در بخش خصوصی بود و اما ترامپ!، تا مقطع کنونی کسی نمیتواند مدعی شود که از خطرات کار با ترامپ، که بسیار هم نزدیک بودند، بیاطلاع بوده است، اما من باور داشتم که میتوانم آنها را مدیریت کنم. ممکن است برخی به دلایلی نتوانسته باشند از عهده این کار برآیند اما من فکر میکردم که میتوانم موفق شوم. آیا حق با من بود؟ باید دید.
من و کلی دقایقی با هم صحبت کردیم و من گفتم که برایم روشن است هیچ کدام از ما نمیتوانیم بدون همکاری با یکدیگر دستاوردی داشته باشیم. من همین قصد را داشتم و او هم فوراً با آن موافقت کرد. دوباره درباره زمان اعلام تصمیم جدید سؤال کردم و کلی گفت که فکر میکند زودتر از روز بعد یا هفته بعد نخواهد بود. بعدها فهمیدم (همان طور که کلی نیز فهمید) دقایقی بعد از خروج من از اتاق بیضی، ترامپ مک مستر را فراخوانده تا به او بگوید اعلام تصمیم انتصاب جدید را به بعد از ظهر آن روز موکول کرده است. بیرون از اتاق بیضی، با دان مک گان وکیل حقوقی کاخ سفید هم مواجه شدم که با پروندههای نامزدهای احتمالی دستگاه قضایی وارد میشد.
به لابی بال غربی بازگشتم تا کتم را تحویل بگیرم و مسئول پذیرش و یکی از کارکنان روابط عمومی کاخ سفید گفتند که گروهی از خبرنگاران و عکاسان منتظر خروج من از در شمالی به راهروی ورودی به پارکینگ هستند. آنها از من خواستند که اگر می خواهم از راه پشتی و در جنوب غربی کاخ سفید به خیابان هفدهم و از پشت به ساختمان دفتر اجرایی آیزنهاور بروم تا با رسانه ها مواجه نشوم که من هم با خوشحالی همین کار را انجام دادم. دوباره به همسر و دخترم زنگ زدم. با خودم درباره آمادگی برای شروع کار در کاخ سفید فکر می کردم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه