ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران» از مشکلات زنان سرپرست خانوار در روزهای سخت کرونایی
کرونا ما را به بیکاری مبتلا کرد
مریم جهان پناه
خبرنگار
این روزها شیوع دوباره بیماری کرونا علاوه بر پیامدها و تبعات روانی و اجتماعی مشکلات اقتصادی زیادی را هم بهمردم تحمیل کرده است و افراد زیادی هم با ابتلا به این ویروس مشکلات عدیدهای را در زندگی و کسبوکار خود تجربه کرده اند. حالا فرقی نمیکند جوان باشند یا سالمند یا زن سرپرست خانوار . متأسفانه این ویروس خطرناک و تهاجمی هیچکس را آسوده نگذاشته است. تا جایی که سفره زنان سرپرست خانوار را هم نشانه رفته و با تحمیل شرایط سخت اقتصادی و محدودیتهای اجتماعی زندگی و کسب و کار آنان را کساد کرده است. آنطور که معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده هم بارها در صحبتهایش به آن اشاره کرده حدود سهونیم تا چهارمیلیون زن سرپرست خانواردر جامعه وجود دارد. اما حالا برخی از این زنان بهدلیل شیوع کرونا و تعطیلی کسب وکار بیکار شدهاند و بدون هیچ گونه درآمدی مجبورند هزینههای سنگین زندگی خود وخانواده را تأمین کنند.
فریبا زن سرپرست خانوار میگوید: با شیوع بیماری کرونا کارم را از دست دادم و حالا بیکاری مشکلات من را چندین برابر کرده است.
او میافزاید: دو سال پیش بود که همسرم به خاطر بیماری اعصاب و روان فوت کرد و حالا من ماندهام و دو فرزند پسر یکی 21 ساله و دیگری 16 ساله.
فریبا که در گذشته بهعنوان دستیار پزشک طب سنتی کار میکرد به ماجرای بیماری کرونا اشاره و خاطرنشان میکند: درست از 15 اسفند زمانی که ویروس کرونا شیوع پیدا کرد کارم را از دست دادم. کاری که حداقل برایم ماهانه یک میلیون و 500 هزار تومان آورده داشت اما حالا مجبورم بههمراه پسر کوچکم سه روز در هفته کار نظافت پلههای ساختمان را انجام دهیم که درآمد چندانی ندارد چون بهدلیل کرونا حتی اجازه کار در داخل خانه را هم نمیدهند.
وی که ماهانه 900 هزار تومان اجاره خانه میدهد، میگوید: با این مبلغ دیگر چیزی برای هزینههای دیگر زندگی نمیماند. نه بخاری دارم، نه لباسشویی و نه حتی امکانات اولیه زندگی.
این زن سرپرست خانوار ادامه میدهد: اگر کمک مؤسسات خیریه نبود حتی برای هزینههای عادی زندگی مثل نان و حبوبات و غیره با مشکل روبهرو میشدم ولی خوشبختانه بستههای حمایتی مؤسسات خیریه تا حدودی کمک حالم هستند و به سختی توانستهام تاحالا دوام بیاورم.
فریبا ادامه میدهد: پسر بزرگم قبلاً مدرس زبان انگلیسی بود که با شیوع بیماری کرونا آموزشگاهها تعطیل شدند و او هم بیکار شد. پسر کوچکم هم که دانشآموز است حتی یک گوشی ندارد که بتواند بهصورت آنلاین درس بخواند.
این زن 42 ساله در پاسخ به اینکه چرا تاکنون تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار نگرفته است، میگوید: زمانی که همسرم زنده بود تحت پوشش بهزیستی بودیم و 13 هزار تومان یارانه میگرفتیم اما دو ماه بعد از فوت همسرم پرونده ما در بهزیستی بسته شد چون کار میکردم. حتی به کمیته امداد مراجعه کردم ولی چون سن بالایی نداشتم و افراد زیادی پشت نوبت بودند نتوانستم تحت پوشش آنجا قرارگیرم.
وی که در حال حاضر 45 هزار تومان یارانه دولتی میگیرد، میافزاید: تنها حمایت مالی که از ما میشود همین یارانهای است که از طرف دولت واریز میشود در حالی که هزینه زندگی چندین برابر تمام درآمدهایی است که با همه توانم کسب میکنم.
این زن سرپرست خانوار که همسرش سالها در جبهه بوده میخواهد که بهدلیل حضور همسرش در جبهه بهعنوان جانباز تحت پوشش قرارگرفته و مستمری برای او در نظر گرفته شود.
اعتیاد پسرم مرا بیکار کرده
فاطمه زن سرپرست خانوار دیگری است که کارش قبل از داستان شیوع کرونا نگهداری از سالمندان بود ولی بعد از بیماری کرونا کارش را از دست میدهد و بیکار میشود آن هم با دو بچه 26 و 8 ساله.
وی که 5 سالی از فوت همسرش میگذرد، میگوید: همسرم راننده تاکسی بود و بعد از فوت او ماهانه مبلغی بهعنوان مستمری به من تعلق گرفت اما این مبلغ کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد.
وی میافزاید: تصادف پسرم که 26 سال سن دارد کلی هزینه روی دستم گذاشت و همه دار و ندارم را هزینه بیمارستان و درمانش کردم.
این زن سرپرست خانوار ادامه میدهد: مجبور شدم برای هزینه درمان پسرم سه میلیون وام بگیرم که حالا با این وضعیت اقتصادی توان پرداخت قسط آن را به مبلغ 350هزار تومان در ماه ندارم.
بهگفته فاطمه، پسرش اعتیاد دارد و این اعتیاد او بر میگردد به دورانی که او دانشآموز سوم راهنمایی بود. او که تا کنون نتوانسته با وجود بستری شدن در کمپ اعتیادش را کنار بگذارد معضلی شده که تمام زندگی مادرش را تحت الشعاع قرارداده.
وی بیان میکند: بهخاطر اینکه مستمری همسرم را میگیرم نتوانستم تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار گیرم، ولی گاهی از طریق مؤسسه خیریه سبد حمایتی میگیرم.
فاطمه به وام یک میلیون تومانی دولت اشاره میکند و میگوید: در شرایط کرونا این وام را از طرف دولت علاوه بر یارانهای که ماهانه واریز میشود دریافت کردم که کمی کمک حالم شد.
این زن 47 ساله به دختر 8 ساله خود اشاره میکند و ادامه میدهد: بخشی از درآمدم صرف کرایه خانهام که ماهانه 800 هزار تومان است میشود.
وی بیان میکند: اعتیاد پسرم باعث شده تا نتوانم سر کار بروم از طرفی به او نیز کار نمیدهند چون اعتیاد دارد و این امر باعث شده تا از عهده مخارج زندگی خانواده سه نفری برنیایم.
فاطمه میخواهد که بههر طریقی شده کاری برای خود دست و پا کند تا شاید بخشی از مشکلات زندگیش حل شود.
13 سال است که همسرم زندان است
فرانک زن دیگری است که مشکلاتش با رفتن همسرش به زندان آغاز شد. 13 سال است که همسرش زندانی است و حالا او بهعنوان زن سرپرست خانوار مدیریت خانه و دختر 17 سالهاش را برعهده دارد. اگرچه خودش میگوید که دوری همسر و سختی کار او را مجبور کرده که در صدد طلاق باشد و رسماً بشود زن سرپرست خانوار.
وی که دیپلم خیاطی دارد، میافزاید: از طریق بهزیستی در کارگاه خیاطی بهصورت روزمزد مشغول کار بودم اما بیماری کرونا باعث تعطیلی کارگاه شد و بیکار شدم.
فرانک ادامه میدهد: درآمدم تنها همان یارانه دولت و مستمری است که از بهزیستی میگیرم. با اینکه با پدر و مادرم زندگی میکنم ولی این مبلغ اصلاً جوابگوی مخارج سنگین زندگی نیست.
این زن سرپرست خانوار که 37 سال سن دارد، بیان میکند: بهخاطر هزینه زندگی درخواست وام اشتغال به مبلغ 50 میلیون تومان کردم ولی هنوز موفق نشدهام آن را بگیرم.
وی به مشکلات تحصیلی دخترش اشاره میکند و میگوید: دخترم برای تحصیل نیاز به گوشی تلفن همراه دارد ولی پولی برایم نمیماند تا برایش تهیه کنم بههمین دلیل مجبور میشود تا از گوشی مادرم استفاده کند که همیشه بین شان بر سر این موضوع بحث و جدل رخ میدهد.
همسرم بهخاطر اعتیاد خانه را ترک کرد
فرزانه زن 42 سالهای است که 8 سالی میشود همسرش بهخاطر اعتیاد خانه را ترک کرده و حالا او مانده و دو پسر 19 و 24 ساله بیکارش.
آنطور که خودش میگوید: در گذشته در یک تولیدی کار میکرده اما زانو درد امانش را برید و مجبور شد تا کارش را رها کند.
وی میافزاید: هر روز روزنامهها را ورق میزنم تا شاید کاری برای خودم دست و پا کنم اما تا کنون کاری که بتوانم با توجه به وضعیت جسمانیم انجام دهم، پیدا نکردم و همچنان بیکار ماندهام.
بهگفته این زن سرپرست خانوار، پسر بزرگش قبل از اینکه کرونا پیدایش شود در تولیدی کار میکرد اما کرونا که آمد تعطیلی کارگاه او را هم بیکار کرد.
فرزانه که مستأجر است و ماهانه 800هزار تومان اجاره خانه میدهد اینگونه ادامه میدهد: یارانه دولت و مستمری بهزیستی اصلاً جوابگوی نیاز من و فرزندانم نیست و همچنان با نداری میسازیم.
طرحهای سه جانبه برای توانافزایی اقتصادی و کارآفرینی زنان
این در حالی است که معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده هم پیشتر از شتاب اجرای طرحهای ارتقای توانمندی زنان سرپرست خانوار با شیوع کرونا خبرداده و میگوید: «با شیوع ویروس و بحرانهای اقتصادی پساکرونا، طرحهای موجود معاونت برای ارتقای توانمندی اقتصادی زنان سرپرست خانوار مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا، برای دوری کارگاههایی که عمدتاً زنان سرپرست خانوار در آن فعالیت دارند از تعطیلی، زنان سرپرست خانوار را برای تولید محصولات بهداشتی و مورد نیاز برای مقابله با کرونا حمایت و تشویق کردیم؛ تولیداتی که میتواند به بهبود شرایط بهداشتی، اشتغال و دوری از تعطیلی کارگاهها کمک کند.
ابتکار با ابراز خوشحالی از اینکه برای بهوجود آوردن فرصتهای جدید اشتغال، فعالان و تشکلها پا به میدان گذاشتند و فعالیتهایی را شروع کردند خاطرنشان میسازد: ما از همان ابتدای اسفند ماه سال گذشته طرحها و پروژههایی را که امکان تغییر به سمت ارائه خدمات بهداشتی و خدمات کرونا وجود داشت تحت بررسی قرار دادیم؛ بر همین اساس طرحهای مشترکی با وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی و وزارت کشور در راستای توانافزایی اقتصادی و کارآفرینی زنان انجام دادیم که با هماهنگی استانها مقرر شد زنان سرپرست خانوار ذیل این طرحها، فعالیت خود را بهسمت تولید ماسک، گان، شیر و فرآوردههای ضد عفونی سوق دهند که خوشبختانه با استقبال خوبی هم روبهرو بود. حتی برای حمایت از زنان سرپرست خانوار بویژه زنانی که شغل خود را از دست دادند، اقدامات ویژهای پیشبینی کردیم. با تقاضای ما از معاون رئیسجمهوری آقای جهانگیری حمایت ویژهای از این اقشار صورت گرفت؛ ضمن اینکه وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی هم در این حوزه اقدامات درخوری انجام دادند بهگونهای که یک میلیون تومان وام زنان سرپرست خانوار به دو میلیون تومان افزایش پیدا کرد. همچنین زنان سرپرست خانواری که در سال گذشته موفق به دریافت بسته معیشتی خود نشده بودند در سال 99 از این حمایت بهرهمند شدند.»
کرونا تهدیدی جدی برای مشاغل زنان سرپرست خانوار
این در حالی است که حبیبالله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور معتقد است که بروز بحرانهـای اقتصادی- اجتماعی(از قبیل همهگیری بیماری کرونا) بر همه اقشار جامعه تأثیرات اجتماعی- اقتصادی و... نامطلوبی بر جای میگـذارد.وی به «ایران» میگوید: «از اینرو اقشار نیازمند و آسـیب پذیر از جمله زنان سرپرسـت خـانوار و اعضای خانواده آنها بـهدلیل فقر اقتصادی و عوامل مبتلا به آن، بیشاز سایرین در معرض مشـکل و انواع آسیبهای ناشی از بیماری قرار دارند.»
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات اصلی زنان سرپرست خانوار، مشکلات اقتصادی و معیشتی است، تصریح میکند: با توجه به اینکه بیشتر این زنان در بهترین حالت در اشتغالهای کوچک و زود بازده مشغول بهکار هستند از اینرو بحرانهای اجتماعی- اقتصادی از قبیل کرونا میتواند تهدیدی جدی برای این مشاغل باشد.
فرید ادامه میدهد: مسائل اقتصادی نشأت گرفته از بحران، از قبیل از دست رفتن شـغل، نداشـتن درآمـد و... میتوانـد این خانوادهها را که فاقد پسانداز و پشـتوانه لازم برای مدیریت این دوران هستند بسیار در تنگنا قرار داده و اثرات اجتماعی جبرانناپذیری از قبیل افزایش نارضایتی مدنی، احتمال انجام اعمال مجرمانه، پایداری فقر، گسترش یأس و ناامیدی، شـیوع بیماریهای روان تنی و... بهدنبال داشته باشد.
البته معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، گسترش بیکاری بخصوص بیکاری جامعه هدف که بهصورت پاره وقت دارای فعالیت اقتصادی بودهاند، گسترش فقر اقتصادی و فلاکت بیشتر در سطح کشور بویژه خانوادههای نیازمند، گسترش نگرانی در خانوادهها بخصوص خانوادههای تحت پوشش جهت تأمین هزینههای زندگی، گسترش شیوههای مخرب کسب درآمد از قبیل تکدیگری، دزدی و... را از جمله پیامدهای اجتماعی احتمالی ناشی از بیماری کرونا میداند.
وی همچنین، افزایش مشاجرات خانوادگی وافزایش تعداد افراد بیخانمان بهدلیل عدم توانایی خانوادهها در پرداخت اجاره بها و ودیعه مسکن را از دیگر پیامدهای اجتماعی ناشی از ویروس کرونا میداند.
فرید تأکید میکند: ضـروری است تا اقدامات حمایتی مناسبی برای زنان سرپرست خانوار توسط بخش دولتی بهعمل آید.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی میگوید: «تهیه وتوزیع بسـتههای بهـداشتی در بین خانوادههای زن سـرپرست تحت پوشـش سازمان بهزیستی بهمنظور ارتقای سطح بهداشت و کاهش ابتلا و درگیری این افراد با بیماری کرونا، ارائه کمـک هزینه درمانی به خانوادههای زن سـرپرستی که یکی ازاعضای آنها مبتلا به بیماری کرونا شـده و درحال درمان است، ارائه آموزشهای لازم در خصوص پیشـگیری و مواجهه با بیماری کوویـد19 به خانوادههای تحت پوشش و طراحی و ارائه خدمات روانی- اجتماعی به زنان سرپرست خانوار و اعضای خانواده آنها از جمله پیشنهادهای این معاونت برای این قشربوده است.»
وی همچنین، طراحی و اجرای برنـامههای مـدیریت بحران در خـانوادههای تحت پوشـش سازمـان بهزیستی، فراهم آوردن منـابع مـالی و امکانـات لازم بهمنظور ارائه آموزشهای غیرحضوری در این خصوص به زنان سرپرست خانوار و اعضای خانواده آنها، حمایت از اشـتغالهای ایجاد شده توسط سازمان بهزیستی که درشـیوع بیماری کرونا ضـرر و زیان دیدهاند (شامل گروههای همیار زنان سـرپرست خانوار، اشـتغالهای کوچک وخانگی زنان سرپرست خانوارو گروههای خودیار) در قالب اسـتمهال وامهای بانکی به مدت حداقل 3 ماه، اعطای وامهای کم بهره، پرداخت کمکهای بلاعوض، بخشودگی مالیات، رایگان شدن قبضهای آب و برق و گاز، تعویق پرداخت تسهیلات بانکی، رفع مشکل وثیقه و ضامن برای پرداخت تسهیلات بانکی و... را از دیگر پیشنهادهای این معاونت برای زنان سرپرست خانوار ذکر میکند.
فرید میافزاید: «علاوه بر اقدامات فوق، پرداخت کمک هزینه بسته معیشتی به خانوادههای تحت پوشش، رایگان شدن قبوض آب و برق و گاز و... زنان سرپرست خانوار، پرداخت کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان و دانشآموزان عضو خانوادههای تحت پوشش بهمنظور تأمین بخشی از هزینههای ناشی از برگزاری کلاسهای آنلاین و غیر حضوری آنها، خریـداری محصولات تولید شده زنان سـرپرست خانوار تحت پوشـش سازمان بهزیستی که در این ایام به فروش نرفتهاند، ارائه مواد اولیه ارزان قیمت برای بهبود وضعیت مشاغل ایجاد شده توسط زنان سرپرست خانوار از دیگر برنامههای این سازمان است.»
وی در ادامه با بیان اینکه یکی از مشکلات اصلی جامعه هدف بویژه زنان سرپرست خانوار، مشکلات اقتصادی و معیشتی است خاطرنشان کرد: در دوران کرونا، برخی از این زنان که ظرفیت و توان لازم را داشتند به تولید تجهیزات پزشکی از قبیل ماسک و گان و... سوق داده شدند که در این خصوص بیش از 1500 زن سرپرست خانوار بهصورت فردی و گروهی مشغول به کار شدند که بهطور متوسط، روزانه 160 هزار و ماهانه 5 میلیون ماسک، گان، شیلد و سایر تجهیزات پزشکی را تولید و به بازار عرضه میکنند که سازمان بهزیستی نیز تمهیدات لازم را به منظور خریداری محصولات تولید شده به مورد اجرا گذاشته است.
وی همچنین ادامه میدهد: بهمنظور کاهش مشکلات اقتصادی خانوادههای تحت پوشش در دوران همهگیری بیماری کرونا، بستههای حمایتی و معیشتی، بین خانوادههای تحت پوشش در 31 استان کشور توزیع شد. همچنین علاوه بر این موارد بسته و اقلام بهداشتی از قبیل صابون، ماده ضدعفونی کننده و.... در بین خدمت گیرندگان توزیع شده است.
فرید، برقراری تماسهای مستمر تلفنی با خانوادههای تحت پوشش توسط مددکاران اجتماعی مراکز و مؤسسات برای اطلاعرسانی به مددجویان در زمینه ضرورت رعایت نکات بهداشتی وارائه خدمات تخصصی مشاوره و مددکاری اجتماعی بهصورت حضوری یا غیرحضوری با رعایت فاصلهگذاری هوشمند از طریق مراکز و کلینیکهای مددکاری اجتماعی در سراسر کشور را از اقدامات این سازمان ذکر میکند که برای بررسی وضعیت سلامت خدمت گیرندگان انجام شده است.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در خصوص تهیه تبلت برای دانشآموزان زنان سرپرست خانوارنیز میگوید: گروههای هدف بویژه زنان سرپرست خانواری که بیش از یک دانشآموز دارند در اولویت نخست واگذاری تبلت هستند که سازو کارهای آن با کمک بنیاد مستضعفان و طرح پویش «ایران همدل» و «پازل همدل» در حال انجام است.
ضرورت حمایت از زنان سرپرست خانوار برای عبور از بحران کرونا
اما لیلا ارشد، یکی از فعالان حوزه حقوق زنان و کودکان نیزمعتقد است که وضعیت اقتصادی و تورم که از سالهای گذشته وجود داشت، مشکلات زنان سرپرست خانوار را دو چندان کرده بهطوری که با شیوع بیماری کرونا شرایط زندگی این زنان بیشاز پیش سخت و گاهی ناممکن شده است.
وی به «ایران» میگوید: «با توجه به اینکه زنان ما کمتر در سطوح بالاتر عهده دار مسئولیت هستند و اغلب در سطوح میانی و حتی پایین جامعه فعالیت میکنند طبعاً وجود هر گونه مشکلات اجتماعی و اقتصادی با زندگی آنها آمیخته و آن را تحت الشعاع قرار میدهد.»
این مددکار اجتماعی میافزاید: امروزه اغلب زنان سرپرست خانوار در شغلهایی مثل کار در منزل، رستوران، نگهداری از سالمندان و حتی دستفروشی آن هم بهصورت روزمزد کار میکنند که درآمد چندانی برای آنها ندارد.
ارشد در ادامه به این نکته اشاره میکند که حتی زنان زباله گردی را میشناسد که بهدلیل شرایط و محدودیتهای موجود شغل خود را از دست دادهاند. بهگفته وی، متأسفانه امروز بهدلیل بیماری کرونا، زنان ما حتی نمیتوانند در خانهها کار کنند چرا که خانوادهها نگران انتقال ویروس کرونا بوده واجازه کار در منزل را به آنها نمیدهند.
ارشد به افزایش اجاره خانهها اشاره میکند و میگوید: افزایش اجاره خانه، مواد غذایی و سایر لوازم اولیه زندگی از جمله هزینه درمانی و بهداشتی، زنان سرپرست خانوار را با مشکلات عدیدهای روبهرو ساخته بهطوریکه دخلوخرج آنها با هم همخوانی ندارد.
وی در ادامه به زنانی اشاره میکند که مسئولیت نگهداری چند فرزند را عهده دار هستند و خاطرنشان میکند: فرزند بسیاری از زنان سرپرست خانوار به تحصیل مشغول هستند که در شرایط کنونی باید هر کدام از آنها گوشی همراه یا تبلت داشته باشند در حالیکه هزینه و درآمد زندگی آنها اجازه تهیه این وسایل را برای آنها نمیدهد. از اینرو آنها مجبورند از فضای آموزشی فاصله گرفته یا ترکتحصیل کنند که این امر تهدیدی است برای خانواده و جامعه ما.
این مددکار اجتماعی به فرزندان خانوادههایی اشاره میکند که به نوعی نان آور خانه بودند اما امروز بهدلیل بیماری کرونا شغل خود را از دست داده و بیکار شدهاند.
به اعتقاد ارشد، فقر، تورم، محدودیتهای اقتصادی، بالا بودن هزینههای درمانی و بهداشتی و حالا بیماری کرونا بر زندگی زنان سرپرست خانوار سایه انداخته و آنها را با مشکل روبهرو کرده است.
این مددکار اجتماعی بیمه کردن این زنان را از جمله راهکار مناسب و مقطعی برای برون رفت از وضعیت موجود میداند و میگوید: اگرچه در شرایط موجود نمیتوان توقع داشت که اقدامات ویژه برای این زنان صورت بگیرد ولی لازم است برای جلوگیری از گسترش آسیبهای اجتماعی، سیاستگذاران حمایتهای مقطعی و موقت برای این قشر آسیب پذیر انجام دهند. وی ادامه میدهد: حتی میتوان از الگوها و راهکارهای جوامع مختلف برای عبور از این بحران استفاده و بهره برد.
ارشد خاطرنشان میکند: ضرورت دارد متولیان امر برای کودکانی که به مواد غذایی دسترسی ندارند تمهیداتی اتخاذ کنند تا از سوءتغذیه آنها جلوگیری شود چرا که ادامه این روند میتواند در آینده هزینههای زیادی را بر دوش دولتمردان تحمیل کند.
رمزگشایی ازآینده کرونا
بیژن یاور
استاد دانشگاه و صاحبنظر در حوزه مدیریت بحران، ریسک و پدافند غیرعامل
در حال حاضر و در وضعیت فعلی چه ویژگیهایی باعث گردیده است تا حساسیت نسبت به همهگیری COVID19 بیشتر شود؟ و چرا برخی به این همهگیری آنگونهای که در ابتدا واکنش نشان میدادند، عکسالعمل نشان نمیدهند؟ پاسخ به این سؤالها و بسیاری دیگر از این دسته سؤالها میتواند تا حدود زیادی رویکرد نسبت به آینده را مشخص نموده و رمزگشایی نماید. برخی از این ویژگیها که این مخاطره به فعلیت رسیده، یعنی COVID19 را از سایر مخاطرات مشابه آن متمایز مینماید به شرح زیر است:
ایجاد حساسیت ناشی از اعلام آمار بهروز (روزانه)
اعلام آمار روزانه هر چند ممکن است در مردم حساسیت ایجاد نماید اما برای اتخاذ تدابیر لازم و تعیین وضعیت لازم است. این وضعیت تا تعیین تکلیف همهگیری ادامه خواهد داشت. اما بعد از آن COVID19 نیز مانند سایر بیماریها مثلاً آنفلوانزا دیگر اعلام روزانه نمیشود هر چند که ممکن است تعداد آسیبدیدگان ناشی از آنها حتی بیشتر از همهگیری بیماری فعلی باشد.
تلقی و تصور نادرست و ایجاد توقع نابجا
جمله معروفی وجود دارد که میگوید: «کشتیها در بنادر در امنیت کامل میباشند، اما این آن چیزی نیست که برای آن ساخته شدهاند» که اشاره به آن دارد که زندگی همواره با ریسک همراه است. تلقی و تصور نادرست «از بین رفتن بیماری»، توقعی نابجا در فرد ایجاد مینماید که شاید مبتنی بر اطلاعات ناکافی بوده و فرد را در حالت تعلیق نگه میدارد! این توقع صحیحی نیست که با خود بیندیشیم که خوب این بیماری چه زمانی ریشه کن خواهد شد! چراکه این توقع انتظاری در پی خواهد داشت که اتفاق خاصی در آینده را تصور مینماید که این مورد خود فرسایشی عمل مینماید. پس در اینجا میتوانیم «تغییر نگرشی» منجر به «تغییر رفتار» داشته باشیم که نگرش به بیماری COVID19، «همزیستی مسالمتآمیز» خواهد بود که متناسب با آن رفتارها تغییر خواهند یافت. شاید این وظیفه جامعه شناسان، روانشناسان و سایر متخصصین باشد که در کنار مدافعان سلامت به ایفای پررنگ نقش خود بپردازند!
بحرانها، نقطه تغییری برای تحول و توسعه آینده
مخاطراتی که منجر به بحران میشوند نقطه عطف یا تغییری مثبت یا منفی برای تحول در آینده هستند. نکته بسیار مهم این است که متخصصین مدیریت شرایط اضطراری و خصوصاً مدیریت بحران بر این باورند که رخداد یک مخاطره که منجر به یک شرایط اضطراری یا بحران میگردد میتواند نقطه عطفی مثبت یا منفی برای تحول و توسعه در آینده باشد. اما مثبت یا منفی بودن این نقطه تغییر و تحول حاصل از شرایط اضطراری، به چارچوب ذهنی (Mind set) برنامه ریزان و مدیران شرایط اضطراری بستگی کامل داشته و به این مطلب ارتباط دارد که استراتژیستها به چه میزان از این فرصت برای تحول مثبت بهره گرفته باشند.
سختی شکست عادت و ناروزمرگی
درخصوص همهگیری جدید، که باعث شکسته شدن عادات معمول و رعایت مداوم و مستمر نکات ایمنی و پیشگیرانه به صورت هوشمندانه و با دقت زیاد در راستای حفظ سلامت گردیده است که از جمله آن میتوان به استفاده دائمی از ماسک، شستن مداوم دستها، ضدعفونی کردن مداوم کلیه وسایل شخصی، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی یا فیزیکی، فاصلهگذاری هوشمند، کاهش روابط انسانی و نمونههای مشابه اشاره نمود به دلیل اینکه برای مدتی طولانی ادامه یافته است میتوان گفت که شاید طاقت فرسا و خسته کننده هم باشد. به دلیل اینکه روزمره نبودن و خارج از عادت (هوشمندانه و هوشیارانه) عمل کردن برای مدتی طولانی سخت میباشد لذا در آینده شاهد آن خواهیم بود که برخی افراد کم کم آن حالت هوشیارانه عمل کردن را از دست بدهند و این ممکن است با پیک دوم و سوم و در آینده با گسترش بیماری ناشی از ویروس کرونا همزمان باشد که در این صورت خطرناک خواهد بود. پس در این خصوص میبایستی راه حل و تدبیری اندیشید تا ضمن همزیستی مسالمتآمیز به شیوهای عمل نمود که فعالیتها استمرار منطقی و روال عادی داشته باشد.
ترس از آینده و تغییر دائمی علائم بیماری
به هر دلیلی که باشد اینکه ویروس کرونا ساخته دست بشر و آزمایشگاهی بوده و یا اینکه ویروسی طبیعی است و اینکه این ویروس هنوز ناشناخته بوده و علائم آن به هر دلیل ممکن که جهش یا سایر موارد باشد دائماً در حال تغییر میباشد ترس و ابهامی را برای افراد جامعه ایجاد مینماید که این ترس، استرس و نگرانی دائمی و ابهام نسبت به وضعیت بیماری در آینده ناشی از عدم قطعیت، خسته کننده بوده و افراد را فرسوده مینماید. نباید بگذاریم که این حالت فرسایشی ادامه یابد که مداخله متخصصین علم مدیریت، برنامهریزی، عدم قطعیت و ریسک، روانشناسان، روانپزشکان، متخصصین همهگیری شناسی، جامعه شناسان و متخصصین علوم اجتماعی را میطلبد تا تدبیری در این خصوص بیندیشند.
مدیریت جامع اطلاعات و کنترل مؤثر انکار و باورهای غلط
ایجاد وحدت رویه اطلاعرسانی با توجه به دادهها و اطلاعات گردآوری شده بهطور روزانه در قالب بانک اطلاعات منسجم و یکپارچه و تحلیل لحظه به لحظه و تأیید اخبار و اطلاعات درست و تکذیب موارد نادرست، بموقع، به منظور ایجاد ثبات اطلاعرسانی و جلوگیری از تشویش وتفرق اذهان در قالب یک مرجع رسمی. معمولاً اطلاعات لازم درخصوص یک موضوع میبایستی از یک مرجع معتبر و رسانه ملی اعلام گردد و البته شبکههای اجتماعی غیرمسئول نیز میبایستی مدیریت شوند تا به بدفهمیها دامن نزنند. به طور مثال: بیان مطالبی مانند: بیماری با گرما از بین میرود! وضعیت در حالت عادیسازی شدن است! ویروس کرونا ضعیف شده است! این ویروس روی کودکان اثر نمیگذارد! متوسط مانایی ویروس کرونا در هوا! و نمونههای بسیار دیگر که به انکار بحران موجود میانجامد و ناشی از عدم آگاهی و روزمرگی برخی افراد میباشد، بسیار خطرناک است. در این چنین شرایطی مردم دچار سردرگمی میشوند و مدیریت جامع بحران و ریسک ناشی از آن برای آینده به سختی انجام میشود لذا در این خصوص بانک اطلاعاتی منسجم و یکپارچه میبایستی وجود داشته باشد که شرایط را بهتر مدیریت نماید و مردم بتوانند برای دریافت خبرهای موثق به آن مراجعه نمایند.
اطلاعات صحیح میبایستی در زمان مقتضی و مناسب به گونه و با قالبی بیان گردد که نه باعث تشویش و تفرق اذهان عمومی گردد و نه امیدواری غلط ایجاد کند به گونهای که آسیب بزند و اطلاعات باید طوری باشد که بتواند در تصمیمسازی مناسب برای تصمیمگیری قطعی کمک نماید.
در انتها به عنوان جمعبندی میتوان گفت، دورانگذار دورانی بسیار حساس و تأمل برانگیز بوده و نیازمند رویکرد و برخورد هوشمندانه و غیر روزمره میباشد. در چنین شرایطی مردم دارای یک سری وظایف و مسئولین دولتی نیز دارای یک سری وظایف دیگر میباشند. و اما مسئولیت مردم رعایت و اجرای نکات ایمنی بهدور از روزمرگیها و رعایت نکات پیشگیرانه مبتنی بر مدیریت خطرپذیری (یا ریسک) بوده و وظیفه مسئولین نیز اعلام و پیگیری موارد ایمنی بهدور از روزمرگیها و نکات پیشگیرانه مبتنی بر مدیریت جامع خطرپذیری با تمرکز بیشتر بر مقطع زمانی عدم قطعیت و احتمالات و حفظ درایت و هوشیاری لازم میباشد.
زمانی میتوانیم تفاوتهای کرونا را با سایر بیماریهای مشابه خود رمزگشایی نماییم که کلیه رشتههای تخصصی مرتبط از جمله پزشکی، پیراپزشکی، مدیریت، برنامهریزی، جامعهشناسی، روانپزشکی، روانشناسی، اقتصاد، علوم پایه و بسیاری از علوم دیگر همه باهم و به صورت یکپارچه با هم، همدلی، همفکری، همراهی، همیاری و همکاری داشته باشند.
نکته بسیار مهم در این خصوص که با گذشته بسیار متفاوت بوده و نقطه عطفی بسیار مهم محسوب میگردد، این مطلب است که جهان نسبت به دوران قبل از بروز رخداد مخاطره بیماری ناشی از ویروس کرونا دچار رنسانسی نوپدید شده است. به گونهای که در دنیای کنونی زمان به دو قسمت قبل و بعد از کرونا تقسیمبندی خواهد گردید. مدت زمانی که در اختیار همه قرار گرفت و در خانه ماندند فعالیتها را کند نموده و توجه انسان عصر امروز را به اجبار به تفکری ژرف معطوف داشت. تفکراتی که در جهان تغییراتی را به همراه خواهد داشت. از این به بعد باید هوشمندانه و با فراغت از روزمرگیها با بیماری ناشی از ویروس کرونا و یا شاید نمونههای دیگری از این نوع همه گیریها یا سایر مخاطراتی که در آینده پیش خواهد آمد، همزیستی مسالمتآمیز داشته و به زندگی خود به شیوهای جدید که بر توجه بیشتر به سلامت مستمر و زندگی هوشمندانه تأکید دارد ادامه دهیم. شرایط، فرآیندها، دستورالعملها و سایر موارد را به گونهای ساده و قابل فهم، سریع الاجرا، مختصر و مفید، مؤثر و به دور از روزمرگیها متناسب با شرایط طراحی و اجرا نماییم تا بتوانیم به طور مستمر فعالیتها را ادامه داده و مقطعی عمل ننماییم. فعالیتها نباید به گونهای باشد که خستهکننده و فرسایشی باشد بلکه باید متنوع و امیدوار کننده باشد اما اینکه چگونه اینکار را انجام دهیم بر عهده برنامهریزان و مدیران و خصوصاً نخبگان جامعه است. اینطور نیست؟
استاد دانشگاه و صاحبنظر در حوزه مدیریت بحران، ریسک و پدافند غیرعامل
در حال حاضر و در وضعیت فعلی چه ویژگیهایی باعث گردیده است تا حساسیت نسبت به همهگیری COVID19 بیشتر شود؟ و چرا برخی به این همهگیری آنگونهای که در ابتدا واکنش نشان میدادند، عکسالعمل نشان نمیدهند؟ پاسخ به این سؤالها و بسیاری دیگر از این دسته سؤالها میتواند تا حدود زیادی رویکرد نسبت به آینده را مشخص نموده و رمزگشایی نماید. برخی از این ویژگیها که این مخاطره به فعلیت رسیده، یعنی COVID19 را از سایر مخاطرات مشابه آن متمایز مینماید به شرح زیر است:
ایجاد حساسیت ناشی از اعلام آمار بهروز (روزانه)
اعلام آمار روزانه هر چند ممکن است در مردم حساسیت ایجاد نماید اما برای اتخاذ تدابیر لازم و تعیین وضعیت لازم است. این وضعیت تا تعیین تکلیف همهگیری ادامه خواهد داشت. اما بعد از آن COVID19 نیز مانند سایر بیماریها مثلاً آنفلوانزا دیگر اعلام روزانه نمیشود هر چند که ممکن است تعداد آسیبدیدگان ناشی از آنها حتی بیشتر از همهگیری بیماری فعلی باشد.
تلقی و تصور نادرست و ایجاد توقع نابجا
جمله معروفی وجود دارد که میگوید: «کشتیها در بنادر در امنیت کامل میباشند، اما این آن چیزی نیست که برای آن ساخته شدهاند» که اشاره به آن دارد که زندگی همواره با ریسک همراه است. تلقی و تصور نادرست «از بین رفتن بیماری»، توقعی نابجا در فرد ایجاد مینماید که شاید مبتنی بر اطلاعات ناکافی بوده و فرد را در حالت تعلیق نگه میدارد! این توقع صحیحی نیست که با خود بیندیشیم که خوب این بیماری چه زمانی ریشه کن خواهد شد! چراکه این توقع انتظاری در پی خواهد داشت که اتفاق خاصی در آینده را تصور مینماید که این مورد خود فرسایشی عمل مینماید. پس در اینجا میتوانیم «تغییر نگرشی» منجر به «تغییر رفتار» داشته باشیم که نگرش به بیماری COVID19، «همزیستی مسالمتآمیز» خواهد بود که متناسب با آن رفتارها تغییر خواهند یافت. شاید این وظیفه جامعه شناسان، روانشناسان و سایر متخصصین باشد که در کنار مدافعان سلامت به ایفای پررنگ نقش خود بپردازند!
بحرانها، نقطه تغییری برای تحول و توسعه آینده
مخاطراتی که منجر به بحران میشوند نقطه عطف یا تغییری مثبت یا منفی برای تحول در آینده هستند. نکته بسیار مهم این است که متخصصین مدیریت شرایط اضطراری و خصوصاً مدیریت بحران بر این باورند که رخداد یک مخاطره که منجر به یک شرایط اضطراری یا بحران میگردد میتواند نقطه عطفی مثبت یا منفی برای تحول و توسعه در آینده باشد. اما مثبت یا منفی بودن این نقطه تغییر و تحول حاصل از شرایط اضطراری، به چارچوب ذهنی (Mind set) برنامه ریزان و مدیران شرایط اضطراری بستگی کامل داشته و به این مطلب ارتباط دارد که استراتژیستها به چه میزان از این فرصت برای تحول مثبت بهره گرفته باشند.
سختی شکست عادت و ناروزمرگی
درخصوص همهگیری جدید، که باعث شکسته شدن عادات معمول و رعایت مداوم و مستمر نکات ایمنی و پیشگیرانه به صورت هوشمندانه و با دقت زیاد در راستای حفظ سلامت گردیده است که از جمله آن میتوان به استفاده دائمی از ماسک، شستن مداوم دستها، ضدعفونی کردن مداوم کلیه وسایل شخصی، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی یا فیزیکی، فاصلهگذاری هوشمند، کاهش روابط انسانی و نمونههای مشابه اشاره نمود به دلیل اینکه برای مدتی طولانی ادامه یافته است میتوان گفت که شاید طاقت فرسا و خسته کننده هم باشد. به دلیل اینکه روزمره نبودن و خارج از عادت (هوشمندانه و هوشیارانه) عمل کردن برای مدتی طولانی سخت میباشد لذا در آینده شاهد آن خواهیم بود که برخی افراد کم کم آن حالت هوشیارانه عمل کردن را از دست بدهند و این ممکن است با پیک دوم و سوم و در آینده با گسترش بیماری ناشی از ویروس کرونا همزمان باشد که در این صورت خطرناک خواهد بود. پس در این خصوص میبایستی راه حل و تدبیری اندیشید تا ضمن همزیستی مسالمتآمیز به شیوهای عمل نمود که فعالیتها استمرار منطقی و روال عادی داشته باشد.
ترس از آینده و تغییر دائمی علائم بیماری
به هر دلیلی که باشد اینکه ویروس کرونا ساخته دست بشر و آزمایشگاهی بوده و یا اینکه ویروسی طبیعی است و اینکه این ویروس هنوز ناشناخته بوده و علائم آن به هر دلیل ممکن که جهش یا سایر موارد باشد دائماً در حال تغییر میباشد ترس و ابهامی را برای افراد جامعه ایجاد مینماید که این ترس، استرس و نگرانی دائمی و ابهام نسبت به وضعیت بیماری در آینده ناشی از عدم قطعیت، خسته کننده بوده و افراد را فرسوده مینماید. نباید بگذاریم که این حالت فرسایشی ادامه یابد که مداخله متخصصین علم مدیریت، برنامهریزی، عدم قطعیت و ریسک، روانشناسان، روانپزشکان، متخصصین همهگیری شناسی، جامعه شناسان و متخصصین علوم اجتماعی را میطلبد تا تدبیری در این خصوص بیندیشند.
مدیریت جامع اطلاعات و کنترل مؤثر انکار و باورهای غلط
ایجاد وحدت رویه اطلاعرسانی با توجه به دادهها و اطلاعات گردآوری شده بهطور روزانه در قالب بانک اطلاعات منسجم و یکپارچه و تحلیل لحظه به لحظه و تأیید اخبار و اطلاعات درست و تکذیب موارد نادرست، بموقع، به منظور ایجاد ثبات اطلاعرسانی و جلوگیری از تشویش وتفرق اذهان در قالب یک مرجع رسمی. معمولاً اطلاعات لازم درخصوص یک موضوع میبایستی از یک مرجع معتبر و رسانه ملی اعلام گردد و البته شبکههای اجتماعی غیرمسئول نیز میبایستی مدیریت شوند تا به بدفهمیها دامن نزنند. به طور مثال: بیان مطالبی مانند: بیماری با گرما از بین میرود! وضعیت در حالت عادیسازی شدن است! ویروس کرونا ضعیف شده است! این ویروس روی کودکان اثر نمیگذارد! متوسط مانایی ویروس کرونا در هوا! و نمونههای بسیار دیگر که به انکار بحران موجود میانجامد و ناشی از عدم آگاهی و روزمرگی برخی افراد میباشد، بسیار خطرناک است. در این چنین شرایطی مردم دچار سردرگمی میشوند و مدیریت جامع بحران و ریسک ناشی از آن برای آینده به سختی انجام میشود لذا در این خصوص بانک اطلاعاتی منسجم و یکپارچه میبایستی وجود داشته باشد که شرایط را بهتر مدیریت نماید و مردم بتوانند برای دریافت خبرهای موثق به آن مراجعه نمایند.
اطلاعات صحیح میبایستی در زمان مقتضی و مناسب به گونه و با قالبی بیان گردد که نه باعث تشویش و تفرق اذهان عمومی گردد و نه امیدواری غلط ایجاد کند به گونهای که آسیب بزند و اطلاعات باید طوری باشد که بتواند در تصمیمسازی مناسب برای تصمیمگیری قطعی کمک نماید.
در انتها به عنوان جمعبندی میتوان گفت، دورانگذار دورانی بسیار حساس و تأمل برانگیز بوده و نیازمند رویکرد و برخورد هوشمندانه و غیر روزمره میباشد. در چنین شرایطی مردم دارای یک سری وظایف و مسئولین دولتی نیز دارای یک سری وظایف دیگر میباشند. و اما مسئولیت مردم رعایت و اجرای نکات ایمنی بهدور از روزمرگیها و رعایت نکات پیشگیرانه مبتنی بر مدیریت خطرپذیری (یا ریسک) بوده و وظیفه مسئولین نیز اعلام و پیگیری موارد ایمنی بهدور از روزمرگیها و نکات پیشگیرانه مبتنی بر مدیریت جامع خطرپذیری با تمرکز بیشتر بر مقطع زمانی عدم قطعیت و احتمالات و حفظ درایت و هوشیاری لازم میباشد.
زمانی میتوانیم تفاوتهای کرونا را با سایر بیماریهای مشابه خود رمزگشایی نماییم که کلیه رشتههای تخصصی مرتبط از جمله پزشکی، پیراپزشکی، مدیریت، برنامهریزی، جامعهشناسی، روانپزشکی، روانشناسی، اقتصاد، علوم پایه و بسیاری از علوم دیگر همه باهم و به صورت یکپارچه با هم، همدلی، همفکری، همراهی، همیاری و همکاری داشته باشند.
نکته بسیار مهم در این خصوص که با گذشته بسیار متفاوت بوده و نقطه عطفی بسیار مهم محسوب میگردد، این مطلب است که جهان نسبت به دوران قبل از بروز رخداد مخاطره بیماری ناشی از ویروس کرونا دچار رنسانسی نوپدید شده است. به گونهای که در دنیای کنونی زمان به دو قسمت قبل و بعد از کرونا تقسیمبندی خواهد گردید. مدت زمانی که در اختیار همه قرار گرفت و در خانه ماندند فعالیتها را کند نموده و توجه انسان عصر امروز را به اجبار به تفکری ژرف معطوف داشت. تفکراتی که در جهان تغییراتی را به همراه خواهد داشت. از این به بعد باید هوشمندانه و با فراغت از روزمرگیها با بیماری ناشی از ویروس کرونا و یا شاید نمونههای دیگری از این نوع همه گیریها یا سایر مخاطراتی که در آینده پیش خواهد آمد، همزیستی مسالمتآمیز داشته و به زندگی خود به شیوهای جدید که بر توجه بیشتر به سلامت مستمر و زندگی هوشمندانه تأکید دارد ادامه دهیم. شرایط، فرآیندها، دستورالعملها و سایر موارد را به گونهای ساده و قابل فهم، سریع الاجرا، مختصر و مفید، مؤثر و به دور از روزمرگیها متناسب با شرایط طراحی و اجرا نماییم تا بتوانیم به طور مستمر فعالیتها را ادامه داده و مقطعی عمل ننماییم. فعالیتها نباید به گونهای باشد که خستهکننده و فرسایشی باشد بلکه باید متنوع و امیدوار کننده باشد اما اینکه چگونه اینکار را انجام دهیم بر عهده برنامهریزان و مدیران و خصوصاً نخبگان جامعه است. اینطور نیست؟
زنان سرپرست خانوار و شرایط پاندمیک کرونا
هانیه گرائیلی
فعال حوزه زنان
تغییرات تدریجی در روند حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و در معنایی کلی تر تغییرات تدریجی در اسلوب و سبک زندگی جامعه بر اثر برهم کنشی مجموعه ای از عوامل و مؤلفه های داخلی و بین المللی از یکسو و نرخ صعودی طلاق در دهه های اخیر، بالابودن تراز رخداد سوانح مختلف در کشور در قیاس با متوسط جهانی که اتفاقاً عمدتاً جامعه مردان را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد و بسیاری مسائل دیگر، از دیگرسو موجب شده است که جمعیت قابل توجهی از زنان کشور همزمان با نقش های از پیش نهاده خود نقش مضاعفی را برعهده گیرند که این جمعیت رو به تزاید و البته قابل اعتنا با عنوان آشنای «زنان سرپرست خانوار» معرفی می شود.
با توجه به مطالب پیش گفته کاملاً مبرهن است که این قشر فینفسه با نوعی «فشار نقش»، به سبب مضاعف شدن یک نقش جدید به نقش های مرسوم خود مواجه هستند. آن هم نقشی عمدتاً ناخواسته که طبیعتاً آمادگی های لازم را برای پذیرش آن ندارند و بهعبارتی در اغلب موارد، با رضایت خود زنان صورت نپذیرفته است. بدیهی است چنین قشری با مسائل و مشکلات چندوجهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روبه رو شده که البته فشار اقتصادی ایجاد شده در سنوات اخیر بر این مشکلات مضاعف شده است.
سطور بالا صرفاً ترسیمی است بسیار کلی و گذرا از شرایط حاکم بر کلیت حیات زنان سرپرست خانوار؛ که بسط و البته تعمق در آن میتواند مشکلات، چالش ها، مسائل و بالطبع، آسیبهای پیش روی این قشر را بازنمایی کند. از این رو، همواره در سیاستهای اجتماعی اتخاذ مکانیسم های حمایتی، راهبردهای توانمندساز و توجه ویژه به این قشر از سوی دولتمردان و جامعه مدنی مورد توجه و تأکید ویژه است.
طبعاً ناگفته پیداست که شیوع پاندمیک ویروس کرونا بهعنوان یک ابرچالش جهانی و به مثابه یک فشار متراکم بر سایر مشکلات و مسائل این قشر چه تصویری را از تأثیرگذاری بر حیات زنان سرپرست خانوار نمایان می سازد. تأثیرگذاریهای چند وجهی که نه تنها خود این قشر بلکه بالطبع خانواده تحت تکفل آنان را نیز متأثر خواهد نمود و به همین سبب و با احتساب خانواده های این افرد درصد قابل اعتنایی از کلیت حیات اجتماعی را شامل خواهد شد.
در این میان، به سبب شرایط حاکم بر زندگی این قشر جهت تأمین معاش خانواده و انجام نقش «سرپرست بودن» باید هزینه های خانواده خود را تکفل نمایند که از رهگذر کرونا، مشاغل و قدرت اقتصادی عمدتاً ناچیز این افراد با تهدیدات جدی مواجه شده است.
همسویی و تراکمی شدن فشارهای اقتصادی و تورم روزافزون و البته از بین رفتن یا دچار مشکلات جدی شدن مشاغل زنان سرپرست خانوار نتیجه ای جز تقلیل قابل توجه توان اقتصادی این افراد ندارد، توان اقتصادی که تا قبل از کرونا نیز طبیعتاً چندان تعریفی نداشت.
این کاهش شدید یا حتی از بین رفتن توان اقتصادی بر سایر حوزه های زیست خانوار از بُعد بهداشتی گرفته تا حیات تحصیلی فرزندان و بسیاری مسائل دیگر اثرگذار بوده و تأثیر و تأثرات بین این ابعاد و ساحت های مختلف به شکلی دومینو وار بر تعمیق مسائل و مشکلات این قشر از جامعه می افزاید.
چنان که بههمین سبب با خطرات بهداشتی فراوانی چه سرپرست خانواده و چه سایر اعضا روبه رو می شوند، آن هم در شرایطی که بهدلیل همان تقلیل اقتصادی زن سرپرست و حتی سایر افراد جهت تأمین مخارج زندگی مجبور به انجام مشاغل جدید و در پی آن احتمال بیشتر بیرون ماندن از خانه و درنتیجه امکان در معرض خطر بودن بیشتر این افراد می گردد.
از سوی دیگر، تأثیرات چندوجهی کرونا ضمن ایجاد نیاز درصد بیشتری از افراد جامعه به حمایت های مختلف، باعث تحمیل هزینه های فراوان و جدید اقتصادی و اجتماعی به دولت و حتی جامعه مدنی گردید.
این شرایط میتواند امکان قرارگیری اولویت های دیگر در صدر یا کنار اولویت مهمی چون زنان سرپرست خانوار از سوی دولت شده و پتانسیل ناکافی موجود در جامعه مدنی از طریق انجیاوها را تقلیل دهد.
امری که با توجه به نیاز دوچندان جامعه زنان سرپرست خانوار به مکانیسمهای حمایتی در شرایط جدید میتواند موجبات ایجاد فشارها و مشکلات مختلف نوین و چندوجهی را برای این قشر فراهم سازد.
بدون تردید فشارها و مشکلات مطروحه در بالا در قالب تأثیر و تأثرات متقابل، تنش های روانی، چالش ها و مشکلات اجتماعی مضاعف و حتی مسائل و مشکلات ثانویه ای منبعث از این تأثیر و تأثرات را برای این قشر و خانواده آنها به همراه خواهد داشت که قطعاً تبعات، پیامدها و برون دادهای این مسائل چه بهصورت کوتاه مدت و چه بلندمدت بر کل حیات اجتماعی تأثیرگذار خواهد بود.
در این راستا، به نظر می رسد تمامی نهادها و ان جی اوهای حوزه زنان و بویژه معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و تمامی فعالان این حوزه و فعالان اجتماعی باید با نظرداشت مشکلات چندوجهی این قشر با حساسیتی بالا در جهت طراحی و کاربست یک سیاست جامع و واحد متناسب با شرایط حاضر و پیگیری اجرایی سازی آن تلاش نمایند.
همچنین تمامی تلاش خود را برای ایجاد توجه ویژه و حساسیت زایی بیشتر نسبت به شرایط زنان سرپرست خانوار و البته بازنمایی مشکلات و چالش های پیش روی این قشر چه در دولت و سایر نهادها و چه در جامعه مدنی از طریق ان جی اوها و در گام بعد، تمامی آحاد جامعه مصروف دارند؛ به نحوی که زنان سرپرست خانوار در شرایط کنونی بهعنوان یکی از اولویتهای مهم حمایتی تلقی گردند.
از سوی دیگر، معاونت امور زنان و خانواده و سایر نهادهای مرتبط با حوزه های اجتماعی و زنان ضمن توجه ویژه به حمایتهای روانی، اجتماعی و بالاخص بهداشتی از این قشر در راستای استفاده از پتانسیل های موجود در کشور و سوق دهی آنها از جمله نهادهایی چون: بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی حضرت امام(ره) و... جهت تخصیص بخشی از حمایت ها و کمک های خود به شکل ویژه به زنان سرپرست خانوار علاوه بر نهادهای حمایتی موجود (کمیته امداد، سازمان بهزیستی و...) اقدام نمایند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
کرونا ما را به بیکاری مبتلا کرد
-
رمزگشایی ازآینده کرونا
-
زنان سرپرست خانوار و شرایط پاندمیک کرونا
اخبارایران آنلاین