ژورنال دو مونترال (کانادا):
جهان نفس خود را حبس کرده تا ببیند چه کسی برنده انتخابات امریکا خواهد بود. نگرانی عمده بابت آن است که ترامپ یک بار دیگر بسیار غافلگیرانه به پیروزی برسد که در این صورت نگرانیهای اقتصادی زیادی برای اروپا، متحد دیرین امریکا به دنبال خواهد داشت.
ژاپن تایمز (ژاپن):
دونالد ترامپ در حالی برای به دست گرفتن مجدد فرمان هدایت امریکا تلاش میکند که متعهد شده، روابط اقتصادی خود با چین را بازنویسی کند. این در حالی است که او در نزدیک به 4 سال گذشته همواره چین را بخاطر ضربه به اقتصاد امریکا، سرزنش کرده است.
راینیشه پست (آلمان):
چند روزی بیشتر به انتخابات امریکا نمانده اما هنوز وضعیت ایالتهای کلیدی در این انتخابات مشخص نیست برای مثال در فلوریدا که طرفداران دو طرف تا مرز درگیری با یکدیگر هم پیش رفتند، هنوز مشخص نیست کدام یک از دو طرف رأی لاتین تبارهای فلوریدا را از آن خود کردهاند.
نگاهی به الگوهای متفاوت سیاست خارجی «بایدن» و «ترامپ»
یک جهان و دو نگاه امریکایی
زهره صفاری/ سیاست خارجی «دونالد ترامپ» در سالهای اخیر، نقش امریکا در جهان را دستخوش تغییرات بسیاری کرده است؛ شرایطی که رئیس جمهوری بعدی این کشور را با فشارهای خارجی شدیدی روبهرو میکند. شاید همین خطر بالقوه نیز سبب شده است «جو بایدن» در کمپینهای انتخاباتیاش حتی چند روز مانده به انتخابات از اصلاحات سخن بگوید و با وعده بازگرداندن امریکا به روزهای اوجش، مردم کشورش را با خود همسو کند.
با نگاهی به این تمایزات در این گزارش سیاست خارجی دو نامزد انتخابات 2020 در برخی نقاط حساس جهان را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
چین
در دوره «ترامپ» پس از اولین ملاقات رؤسای جمهوری دو کشور، روابط بتدریج به جنگ تجاری بدل شد و با افزایش تعرفه کالاها از سوی ترامپ نخستین جرقههای تنش روشن شد. با شیوع کرونا و اتهامزنیهای ترامپ به چین برای انتشار این ویروس، این اختلاف عمق بیشتری گرفت و تلاش رئیس جمهوری امریکا برای تحریم دو نرمافزار بنام چینی و اینترنت نسل 5 هواوی و همچنین حمایت تسلیحاتی او از تایوان منازعات دو کشور را شدت بیشتری بخشید. شرایط بغرنجی که به گفته «مک مستر»، ژنرال بازنشسته ارتش امریکا و دومین مشاور امنیت ملی دولت ترامپ، چین را به بزرگترین تهدید امنیت ملی برای امریکا بدل کرده که در نتیجه آن هر یک از کاندیداها در آینده با چین بلندپروازانه تر و تهاجمی تری روبه رو خواهد کرد.
در این شرایط به نوشته «سی ان بی سی»، «بایدن» که در دورههای گذشته، ارتباط زیادی با «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین داشت، برخلاف «ترامپ» با شناخت بیشتری جلو خواهد رفت. به عبارت دیگر در حالی که او همچنان این کشور را یک تهدید بینالمللی میداند در نظر دارد از منطق زورگویی و تهدید فاصله گرفته و با لغو تعرفه کالاهای همپیمانان امریکا مانند ژاپن، کره جنوبی و اتحادیه اروپا، ائتلاف تجاری علیه پکن به راه اندازد.
ناتو و همپیمانان غربی
آنچه ترامپ در 4 سال حضورش در کاخ سفید بارها مورد نقد قرار داد، سرپیچی کشورهای قدرتمند نظامی از پرداخت بودجه نظامی ناتو بود. «ترامپ» در مقاطعی حتی تهدید به کاهش این بودجه کرد و پنتاگون در ماه ژوئن خروج 9 هزار و 500 نظامی از خاک آلمان را در دستور کار قرار داد. آنچه مسلم است، «ترامپ» نگاه مثبتی به ناتو ندارد و ممکن است حتی در دوره دوم به جدایی از آن بیندیشد. از طرفی با توجه به آن گونه که گفته میشود، روابط نزدیکش با پوتین میتواند سیاست او را کمی غیرقابل پیشبینی کند. اما در مقابل «بایدن» تأکید زیادی بر تقویت ناتو و بازگرداندن اعتبار و اهمیت امریکا به عنوان یک شریک نظامی در چشم همپیمانان غربی دارد. چراکه خوب میداند شرکای اروپایی در آینده با امریکایی که اعتبار آن خدشهدار است محتاطانهتر رفتار خواهند کرد. بدون شک «بایدن» به تثبیت جایگاه رهبری امریکا در نشست تغییرات اقلیمی و تقویت روابط نظامی با همپیمانان آسیایی برای استقرار نظامیان امریکایی و کنترل مواضع امریکا در منطقه اقدام میکند.
کره شمالی
کره شمالی تنها کشوری است که در قرن بیست و یکم سلاح هستهای آزمایش کرده و با وجود تهدید و تحریمهای ترامپ، نه تنها دست از فعالیتهایش برنداشت که پس از رونمایی از نخستین موشک بالستیک بین قارهای، تهدید به شلیک به آبهای نزدیک به قلمرو امریکا در گوام کرد. به گزارش «ای بی سی»، به رغم این شرایط و با وجود تلاشهای بی حاصل «ترامپ» برای وادار کردن این کشور به لغو برنامههای هستهای، نمیتوان پیشبینی از روابط آینده «اون» و «ترامپ» در صورت پیروزی داشت. به هرحال آنچه مسلم است، تهدید تنش و جنگ تحت هر شرایطی باقی میماند. اما «بایدن» معتقد است پیش از امتیاز گرفتن از پیونگ یانگ، مذاکره نمیکند. در این راه نیز با اعمال فشار حداکثری از سوی چین و روسیه، پیونگ یانگ را برای مذاکره پای میز میکشاند.
روسیه
«بایدن» در همه اظهارات انتخاباتیاش به نظر میرسد شمشیر را برای روسیه از رو بسته است. او در کمپینهای خود متعهد شده که با «ولادیمیر پوتین» به دلیل مداخله در انتخابات امریکا و... برخورد کند: «نمیدانم «ترامپ» چطور دست دوستی با روسیه داده در حالی که آنها برای مرگ سربازان ما در افغانستان متحمل هزینههایی شدهاند.»
این در حالی است که «ترامپ» برای دفع شایعات، با تکذیب ادعای سرویسهای امنیتی کشورش هر گونه روابط مؤثر با روسیه در انتخابات 2016 را رد کرده و اعلام تحریم علیه دولت پوتین را سندی بر شدت عمل دولت خود علیه روسیه خوانده و میگوید: «هیچ کس در قبال روسیه سرسخت تر از «دونالد ترامپ» نیست.»
افغانستان
سیاست «ترامپ» در افغانستان بر تخلیه فوری پایگاههای نظامی امریکا از چند ماه گذشته مورد نقد «بایدن» قرار دارد و او گرچه این اقدام را ضروری میداند اما زمان اجرای این طرح را پس از سامان شرایط در این کشور جنگ زده اعلام کرده است. با آغاز مذاکرات صلح بین الافغانی میتوان گفت که دوره 4 ساله «ترامپ» برای افغانستان رویهای صعودی داشته و با وجود درگیریهای کوچک در این بخش از خاورمیانه، دوره ترامپ در این کشور بدون جنگ رو به پایان رفت. جنگ افغانستان به عنوان طولانی ترین منازعه امریکا پس از 19 سال، 193 میلیارد دلار برای مالیات دهندگان امریکایی هزینه داشته است. بنابراین پس از پیشگامی امریکا برای مذاکره صلح، این پیشنهاد مورد استقبال طالبان نیز قرار گرفت و دولت «ترامپ» با آغاز مذاکرات، روند خروج نیروهایش از افغانستان را آغاز کرده و قرار است این پروسه در مه2021 پایان یابد. «بایدن» که در سیاست بسیار کهنهکار است، اولویتهای دیپلماتیک و امنیت ملی را در نظر دارد و ممکن است اقدام به خروج کامل نظامیان نکند و با وجودی که معتقد به بازگشت سربازان امریکایی پس از 19 سال دوری از کشورشان است اما محتاطانهتر عمل میکند.
اسرائیل
«ترامپ» با ایجاد عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی و دو کشور عربی خلیج فارس، خود را یک حامی بدون قید و شرط تلآویو معرفی کرد و متعهد شد این روند را همچنان ادامه دهد. در عین حال او در موضوع اسرائیل و فلسطین نیز موضع روشن و حمایتی از اسرائیل نشان داده است. اما «بایدن» با وجودی که استراتژی عادیسازی روابط کشورها با رژیم صهیونیستی را مورد تحسین قرار میدهد و بر حمایت کامل نظامی از اسرائیل تأکید دارد اما به نظر نمیرسد حمایت قاطعانهای از نتانیاهو و موضوع الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی داشته باشد. با این تفاسیر باید انتظار داشت امریکا با «بایدن» به موضع بی طرفی در مناقشه اسرائیل و فلسطین و حتی با فشار چپگراها، سیاست ضد شهرکسازیها را در پیش گیرد.
نوام چامسکی در گفت و گو با نیویورکر:
ترامپ به اندازه هیتلر خطرناک است
گروه جهان / نوام چامسکی، زبانشناس و فعال و نویسنده سیاسی امریکایی، یکی از جدیترین منتقدان سیاست خارجی امریکا است، چه در دورههایی که جمهوریخواهان کاخ سفید نشین بودند و چه در دورههایی که دموکراتها کلید این عمارت را در دست داشتند. او در گفتوگویی با «ایساک چوتینر»، از نویسندگان مجله «نیویورکر»، «دونالد ترامپ» را جنایتکارترین سیاستمدار تاریخ خوانده است. خلاصهای از این گفتوگوی مفصل را میخوانید:
چهار سال گذشته امریکا را چگونه میبینید؟
امریکا همان امریکا است، انقلاب بزرگی در این کشور رخ نداده است. در 350 سال دموکراسی این کشور هرگز چیزی مشابه آنچه که اکنون در واشنگتن میبینیم، وجود نداشته است. اکنون ما رئیس جمهوری داریم که میگوید، اگر نتیجه انتخابات مطابق خواستههایش نباشد، بهسادگی کرسی خود را ترک نمیکند. حتی سال 1960 هم نیکسون که دلایل خوبی برای پیروزی داشت، مصالح کشور را بر جاهطلبیهای شخصی ترجیح داد.
نقش کنونی امریکا در جهان چگونه است؟
نمیدانم آیا پشت آنچه در سیاست خارجی امریکا وجود دارد، شخص ترامپ است یا خیر. اما به هر صورت تحت ریاست جمهوری او، افرادی در کاخ سفید در حال ایجاد اتحادهای جدید بینالمللی هستند که اغلب آنها را کشورهایی با رهبران راست افراطی تشکیل میدهند. کشورهایی مثل برزیل در قاره امریکا که بولسونارو آن را رهبری میکند و یا دیکتاتوریهای خلیج فارس در خاورمیانه و مصر که بدترین دیکتاتور تاریخ خود را دارد. در آسیا هم هند با رهبری نارندرا مودی در این راستا قرار میگیرد. او در حال نادیده گرفتن قوانین سکولار این کشور و برتری دادن به هندوها در مقابل مسلمانان کشمیر است. در اروپا هم مجارستان در این لیست دیده میشود. اتحادی که این طیف در حال تشکیل دادن آن هستند، در حال از بین بردن همه توافقهای بینالمللی سابق هستند که صلح جهانی را تضمین میکردند. یک نمونه از اقدامات استکباری ترامپ، بازگرداندن تحریمهای ایران بود. او این اقدام را به شورای امنیت سازمان ملل برد. اما کشورها با او همراهی نکردند. بااین حال اعلامیه منتشر شده از سوی وزارت خارجه امریکا از بازگشت تحریمهای ایران خبر داد. چرا؟ چون ترامپ این طور میخواهد و میگوید. او در ادامه نادیده گرفتن توافقهای بینالمللی به سراغ پیمانهای مربوط به کنترل تسلیحات میرود. مثل پیمان آسمان باز و موشکهای دور برد و...
شما همواره گفتهاید که سیاست خارجی امریکا را نخبگان اقتصادی مینویسند. ترامپ هم یک نخبه اقتصادی است. اما به نظر میرسد او منافع شخصی را بر منافع اقتصادی امریکا ترجیح میدهد و یا در بهترین حالت، نخبگان اقتصادی به وی اجازه میدهند او این کار را انجام دهد.
معتقدم ترامپ ادامه روند است. پیش از او روزولت هم به اقتصاد اهمیت زیادی میداد. اما اکنون نه فقط نخبگان اقتصادی از ترامپ حمایت میکنند که او نیز مثل یک برده، به آنها خدمت میکند.
آنچه شما میگویید شبیه به گفتمانهای چپ در مورد تهدید ترامپ برای دموکراسی امریکا است.
ببینید آنچه من میگویم، این است که ما از کنوانسیونهای زیادی عبور کردیم تا به این نقطه رسیدیم. آیا در این سالها چیزی درباره تهدید جنگ هستهای شنیده اید؟ من نشنیدم. ببینید مثلاً اکنون میشنوید که ترامپ در مورد مسائل آب و هوایی خوب کار نمیکند. آیا نشنیدید که میگویند ترامپ بدترین جنایتکار تاریخ بشریت است؟
بدترین جنایتکار تاریخ بشر؟
بله. آیا این طور است؟
خب ما هیتلر را داریم.
چرا؟ چون او در حال نابودی زندگی انسانها بود. هیتلر یک هیولای تمامعیار بود که دست به این کارها زد. حالا به چند سال پیش برگردیم. زمانی که دانشمندان گفتند تا پایان قرن جهان با روندی که در گرمایش زمین دارد، نابود میشود. آنها از سیاستمداران خواستند، سیاستهای مربوط به سوخت فسیلی را تعدیل کنند. من این موقعیت را شبیه به زمانی میبینم که حزب نازی در نابودی انسانها سنگ تمام گذاشت و شروع به کشتار انسانها کرد. نادیده گرفتن سیاستهایی که میتواند منجر به کاهش گرمای زمین شود نیز همان حکم را دارد. ما در یک فاجعه کامل به سر میبریم.
سیاست مدارا و تهاجم بایدن و ترامپ در سیاست خارجی
هرمیداس باوند
کارشناس مسائل بینالملل
در این دوره از انتخابات امریکا، دو کاندیدای اصلی شرکت کننده در انتخابات، کمتر به بحثهای مربوط به سیاست خارجی پرداختند که با توجه به اینکه در هر کشوری برای مردم آن سیاست داخلی اهمیت دارد، قابل پذیرش است. بویژه که در این دور از انتخابات امریکا، مسائل داخلی این کشور به گونهای است که مردم نگرانیهای جدی بابت شیوع کرونا و سیاستهایی دارند که دولت مستقر یا دولت جدیدی که پس از انتخابات روی کار خواهد آمد، در پیش خواهد گرفت. آنها همچنین با توجه به رشد روزافزون بیکاری که ناشی از محدودیتهای کرونایی است، با حساسیتی ویژه رویکردهای اقتصادی دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه را دنبال میکنند.
با وجود توجه دونالد ترامپ و جو بایدن به مسائل داخلی امریکا و تمرکز آنها روی این مسائل در کمپینهای انتخاباتیشان، این به آن معنا نیست که آنها فاقد راهبرد مشخصی در زمینه سیاست خارجی باشند. البته در بین این دو کاندیدا وضعیت دونالد ترامپ در سیاست خارجی واضحتر است. او که در سیاست خارجی سه سال و نزدیک به 9 ماه اخیر دستاورد قابل قبولی نداشته، در یک ماه اخیر بدون اینکه به طور آشکار دست به تبلیغات روی سیاست خارجی خود بزند، سعی کرد، با تشدید بحران در روابط امریکا و چین، نگاه رأیدهندگان امریکایی را به سمت خود برگرداند. ترامپ در سالهای گذشته، نبردی جدی با چین درباره مسائل اقتصادی داشته است. بویژه که تراز صادراتی دو کشور کاملاً نامتعادل است. میزان صادرات چین به امریکا که در سال 2018 حدود 660 میلیارد دلار بود، بعد از جنگ تجاری در پایان سال 2019 به 470 میلیارد دلار تنزل کرد. در حالی که در همین بازه زمانی صادرات امریکا به چین در سال 2018 حدود 120 میلیارد دلار بود که در پایان سال 2019 به 87 میلیارد دلار تنزل پیدا کرد. با این حال ترامپ با توجه به اهداف انتخاباتیاش، در ماه اخیر بر شدت حملاتش به چین افزود و تلاش کرد این باور را به رأیدهندگان بدهد که میتواند از میزان صادرات چین به امریکا بکاهد و به این طریق اشتغالزایی را برای امریکاییها به ارمغان آورد. او امیدوار است با حملات اخیرش به چین دیگربار بتواند به موفقیت رسیده و نگاهها را به سمت خود بازگرداند. علت تمرکز ترامپ روی مقابلههایش با چین نیز این بود که دستاورد رئیس جمهوری امریکا در دیگر حوزههای سیاست خارجی قابل توجه نبوده است.
اما در دیگر سوی این انتخابات، جو بایدن نیز به طور گذرا از مسأله سیاست خارجی عبور کرد. او میداند که روابط امریکا با متحدانش دیگر مثل سابق نیست و بهسختی میتوان آن را به شرایط قبل بازگرداند. اروپا که زمانی پیرو سیاستهای امریکا در جهان بود، در چند سال اخیر به این جمعبندی رسیده که دیگر نباید دنباله رو سیاستهای امریکا باشد و باید سیاستهای مستقلی را در پیش بگیرد. بنابراین بایدن در این زمینه کار سختی را در پیش دارد. او با این حال برای اینکه بتواند نگاه امریکاییها را به سوی خود جلب کند، تلاش کرده به طور مشخص سیاستهای خود در این زمینه را که ممکن است منجر به ریزش آرای او بین برخی گروههایی شود که سیاست خارجی برای آنها مهم است، آشکار نکند. به همین دلیل است که در معدود اظهاراتی که وی درباره سیاست خارجی خود داشته، شاهد کلی گوییها هستیم و در جایی مشاهده نمیشود که او به طور دقیق و با ذکر جزئیات به بیان دیدگاههایش در حوزه سیاست خارجی بپردازد. او در یک سال اخیر که به طور جدی وارد مبارزات انتخاباتی شده، نه فقط در سیاست خارجی که در برخی از مسائل سیاست داخلی نیز تنها به مواردی به طور مبسوط پرداخته و سیاستهایش در مورد آنها را تبیین کرده که شواهد و قراینی برای اجرای آنها در دست داشته است. اما به عرصههایی که به آنها اطمینان ندارد، به طور حاشیهای پرداخته است.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
دیدار با رئیس جمهوری فنلاند
در سراسر آن روز، تلویزیون فنلاند گزارشهای تصویری مبسوطی را درباره دیدار بوش- گورباچف منتشر میکرد. اجلاس سال 1990 شاید آخرین باری بود که رئیس جمهوری امریکا با رهبر شوروی/روسیه در هلسینکی دیدار میکرد. من جزو معدود افرادی در تیم همراه ترامپ بودم که آن اجلاس را به یاد داشتم چه برسد به اینکه کسی در تیم ترامپ در آن اجلاس شرکت داشته باشد. ترامپ در نشست کوتاه توجیهی ما عمدتاً از جف سشنز دادستان کل بهدلیل اقدام جدیدش در کنار کشیدن از تحقیقات روسیه گله کرد و گفت او «عقل خود را از دست داده است.» مذاکرات واقعی ما با محوریت دخالت روسیه در انتخابات برگزار شد و ترامپ از همان ابتدا یادآوری کرد که نمیتواند هرگونه دخالت روسیه را تأیید کند و تمایلی هم به این کار ندارد، زیرا بر این باور است با این کار مشروعیت انتخاب خود او زیر سؤال میرود و روایتها درباره اینکه هدف تحقیقات خود ترامپ است را تأیید میکند.
ساعت 9 و 30 دقیقه صبح برای صرف صبحانه به مجتمع محل سکونت رئیس جمهوری فنلاند که همان نزدیکیها بود، رفتیم. هر چند درباره مسائل مختلفی مذاکره کردیم، ولی نینیستو رئیس جمهوری فنلاند عمدتاً تأکید داشت که سه نکته را درباره روسیه مطرح کند؛ اولی چگونگی تعامل با پوتین بود. نینیستو به ترامپ یادآوری کرد که پوتین مرد جنگ است و ترامپ اگر ضربهای خورد باید به آن جواب دهد.
نکته دومی که بر آن تاکید کرد اهمیت احترام گذاشتن به پوتین بود و اینکه اگر اعتماد ایجاد شود او ممکن است سنجیدهتر رفتار کند. در نهایت، نینیستو – که گویی ترامپ را برای مسابقه بوکس آماده میکرد- به او هشدار داد هرگز وا ندهد و حتی یک ذره هم کوتاه نیاید. رئیس جمهوری فنلاند جملات انگیزشی خود را با این ضرب المثل فنلاندی به پایان رساند که «قزاقها هر چیزی را که سست و ضعیف باشد به تسخیر خود درمیآورند.» نینیستو گفت؛ فنلاند ارتشی 280 هزار نفری دارد و اگر مورد حمله قرار بگیرد هزینه آن برای مهاجمان بسیار بالا خواهد بود.
ترامپ پرسید آیا فنلاند علاقهمند است به ناتو ملحق شود و نینیستو پاسخ دو پهلویی به او داد که نه مفهوم آری و نه مفهوم نه داشت اما همه درها را هم نمیبست. وی سپس به همان جملات انگیزشی اش بازگشت و گفت پوتین احمق نیست و به کشورهای ناتو حمله نخواهد کرد. هر چند پوتین با درگیر شدن در درگیریهای دونباس اوکراین مرتکب اشتباه شده بود اما رئیس جمهوری فنلاند باور نداشت که پوتین کریمه را پس خواهد داد. ترامپ، اوباما را مقصر دانست و وعده داد هرگز چنین رفتاری را نخواهد پذیرفت. به باور من تأکید ترامپ بر این بود که اگر او رئیس جمهوری بود پوتین هرگز چنین اقدامی را انجام نمیداد. وقتی به کالاستاجاتورپا برگشتیم شنیدیم که هواپیمای پوتین با تأخیر مسکو را ترک کرده که این در راستای همان الگوی او در منتظر نگه داشتن میهمانانش بود.