درباره سریال تلویزیونی پر مخاطب «مظنون»
در قلب جنایات امریکا
وصال روحانی
خبرنگار
«فرد مورد نظر» که طی هفتههای اخیر در تلویزیون ایران با عنوان «مظنون» پخش شده، از موفقترین و پرمخاطبترین سریالهای تلویزیونی سالهای اخیر جهان بوده است. پخش این سریال در پنج فصل و مشتمل بر 103 اپیزود از سپتامبر 2011 در امریکا و اروپا آغاز شد و در ژوئن 2016 پساز یک دنیا حادثهسازی و جذب میلیونها مخاطب پایان گرفت و این در حالی است که پخش آن در شبکه «تماشا»ی ایران پس از 60 اپیزود پایان گرفت و سیزونهای چهارم و پنجم پخش نشد و تعیین تکلیف کاراکترها طبعاً در سیزون پنجم صورت گرفت و باقی ماندن بعضی کاراکترهای اصلی در ستیز ابر کامپیوترهای کنترل کننده زمین و رویارویی انسانهای تحت اختیار آنان به این معنا است که شبکههای CBS و برادران وارنر که استودیوهای سازنده و توزیع کننده این سریال هستند، احتمال از سرگرفتن آن را در آینده برای خود قائل اند. در این سریال جنایی و دراماتیک و علمی- تخیلی، میبینیم که مایکل امرسون که ایفاگر نقش یک نابغه علوم کامپیوتری و استاد در کارهای رایانهای بهنام هارولد فینچ است، یک سیستم مافوق مدرن و پنهانی را برای دولت امریکا طراحی و در اختیار سران اینکشور قرار داده است. طبق برنامههای این کامپیوتر، کارهای هر فردی در امریکا رصد و بواقع همه امور زندگی او پیگیری و جاسوسی میشود ولی دولت بیتوجه به هرگونه برخورد شخصی بین انسانها فقط آدمها و اتفاقاتی را پیگیری و تلاش در مدیریت آنها میکند که برای حکومت امریکا و امنیت آن خطرناک باشد.
فینچ که از این قضیه و نحوه استفاده اختصاصی حاکمان امریکا از سیاست کامپیوتری استثنایی خود ناراضی است، رأساً وارد عمل میشود و برای این که جان مردم عادی را که هر روز با خطرات شهری یا مشکلاتی بزرگ از جانب اطرافیان خود مواجه هستند، حفظ کند، از مخلوق رایانهای خود میخواهد هر خطر موجود را فقط با ابلاغ شمارهای به او که نشانگر فرد ظالم یا مظلوم است، اعلام دارد. فینچ برای این که قدرت واکنش و نجات افراد مظلوم و سرکوب تبهکاران را داشته باشد، یک مرد قدرتمند و بواقع «مأمور اجرا» را که جان ریس نام دارد و جیم کاویزل نقش او را بازی کرده است، استخدام میکند و هر روز مأموریتی را در این ارتباط بهوی میسپرد. «ریس» اصلاً یک آدم عادی نیست و پیشتر یک مأمور قتل و عضو ویژه «سیا» بوده و صدها نفر را کشته و فینچ با یاری او پروندههای متعددی را تعیین تکلیف و جانهای بسیاری را محافظت میکند و به آرامی و در گذر زمان مأموران اجرایی دیگری هم به تیم وی میپیوندند که جاس کارتر پلیس زن سیاهپوست شهر نیویورک با بازی تاراجیپی هنسون و لیونل فاسکو دیگر مأمور پلیس این شهر با بازی کوین چاپمن از آن جملهاند و کاراکترهای سمینشاو (با بازی سارا شاهی) و روت (با بازی ایمی اکر) هم این تیم را کامل تر میکنند، با این فرق که نحوه تکامل روت و تبدیل شدنش از یک گماشته اشرار به یک مأمور متمایل به فینچ و سرانجام عضو سیا یک پروسه زمانبر است. روت بواقع از کامپیوتری خط میگیرد که آن را سامری مینامند اما در اواخر سیزون پنجم سریال مظنون به دست یک مأمور نظامی سامری بهنام جفری بلک ول (جاشوا کلوز) کشته میشود. در این میان بهتدریج و بخصوص از اواسط سیزون دوم، سریال انباشته از کاراکترهای خوب و بد و البته موهوم و ناشناخته میشود که هر کدام به یک جناح موجود در جنگ قدرت در امریکا وصل هستند و کجکرداری و تخلفاست که از در و دیوار و از عملکرد این مأموران چند جانبه میبارد و سریال، تماشاگران را به قلب این جنایات منتقل و افشاگریهای جالبی را در این ارتباط ترسیم میکند.
آدمهـــــــــای جذاب، کامپیوترهای
خوب و بد
«فرد مورد نظر» کاراکترهای جذاب متعددی را طی پنج سیزون خود به تماشاگران معرفی میکند و همه این موجودات و حتی دو کامپیوتر بزرگ خوب و بد مخلوقهای ذهنی جاناتان نولان هستند که طراح اصلی این سریال و نویسنده داستانهای آن و ناظر بر بسط و پرورش آن بوده و این در حالی است که بارها در عنوانبندی اپیزودها نام سناریستهای دیگری میآید که به انتخاب نولان متن آن قسمت را پرورش داده و نگاشتهاند.از دیگر کاراکترهای بارز «مظنون» میتوان به تبهکار بزرگی بهنام جویی دوریان با بازی انریکو کولان تونی، مأموری مخفی بهنام زو مورگان با بازی پیج تورکو، کال بیچر افسر فاسد و سیاهپوست پلیس نیویورک با بازی استرلینگ کی براون که در اواخر سیزون دوم کشته میشود و همچنین الساپینزا، مایکل کلی، کارا بونو و لسلی اودوم جونیور اشاره کرد که یا مأموران رسمی دولت و عضو سیا هستند یا آدمهای سیستم مخوف دسیما که میکوشد جهان را در اختیار گیرد.
راهی بدون ادامه
با این حال سرآمد افراد جذاب این سریال همانا جان ریس با بازی عالی جیم کاویزل است که حتی یک لشکر هم قادر به کنترل او نیست و در راه حفظ آدمهای تحت مخاطره از سختترین موانع عبور میکند و مرگ تلخ او در پایان سیزون پنجم عاملی است که خیلیها میپندارند اشتباه بزرگ جاناتان نولان در پرورش قصه بوده و از سر گرفتن ماجراها در غیاب وی را بهکاری بسیار سخت تبدیل کرده است زیرا خیلیها میپرسند پساز مرگ ریس که با بازی کاویزل تبدیل به یکی از بهترین کاراکترهای اکشن تاریخ تلویزیون شده، دیگر چطور میتوان «مظنون» را که به تار و پود ریس بشدت متکی است، ادامه داد و حتی باقیماندن مغز کل ماجراها (هارولد فینچ) در صحنه هم راهی برای یافتن پاسخ این سؤال نیست.
تحسین منتقدان
پاسخ سؤال فوق هر چه باشد، اکثر منتقدان سینما و تلویزیون این سریال را تحسین کرده و موضوعات و طرز پردازش آنها را هنرمندانه دانستهاند. دیوید ویگاند از نشریه سان فرانسیسکو کرونیکل نوشته است: «خصلت برجسته سریال مظنون این است که به جای هیاهو به راه انداختن در عصر پساز 11سپتامبر، فضای منطقیتری را در این ارتباط ترسیم میکند و هشدارهایش همسو با فضای واقعی جوامع غربی و نگرانیهای موجود است.»
دیوید هینکلی از نیویورک دیلی نیوز آورده است: «این که دراین مجموعه تأکید میشود مناسبترین راه کاهش جرایم جلوگیری از وقوع آنها است، بسیار بهتر از راهحلهای معیوب دولت امریکا است که پساز واقعه 11 سپتامبر به بهانه سرکوب آشوبگران به لشکرکشیهای بیحاصل در سطح جهان پرداخته است.» کاترین ترنداکستا از سایت «109» این سریال را یکی از بهترین مجموعههای تلویزیونی در تمامی دوران در ژانر علمی- تخیلی و حادثهای توصیف کرده و نوشته است: «اینکه یکی دو ابر کامپیوتر عناصراصلی در قلب یک مبارزه داغ برای تملک زندگی بشری توصیف شدهاند، قدمی بلند و واقع گرایانه در راه شناسایی اهرمهای جدید قدرت در دنیایی پست مدرن است؛ دنیایی که در تسخیر کامپیوترها و ماشینهای کنترل کننده است و احساسات بشری در آن خفه شده و حتی کاراکترهای بسیار تأثیرگذار جان ریس و هارولد فینچ که علیه آن بپاخاستهاند، در عین کسب برخی موفقیتها قادر به حذف کامل این هوشهای مصنوعی عظیم نیستند و فرار موقتی از این مصادیق قدرت هم نشانهای از نجات دائمی آنها و امثال آنان به شمار نمیآید.
منبع: Newyorker
شناسنامه
عنوان سریال: «فرد مورد نظر» (یا «مظنون»)
ژانر: جنایی- دراماتیک و علمی- تخیلی
خالق و نویسنده اصلی: جاناتان نولان
تعداد سیزونها: 5
شمار اپیزودها: 103
شروع پخش اولیه: 22 سپتامبر 2011
پایان پخش: 21 ژوئن 2016
استودیوهای تولید کننده: CBS، بد روبوت، کیلتر و برادران وارنر
تهیه کنندگان اصلی: گرگ پلیج من، جیجی ابرامز، برایان برک، کریس فیشر و استیفن سیمل
تصویربرداران: گونزالو آمات، استیفن مک نات و مانوئل بینهتر
تدوینگران: اسکات لرنر، اسکات پاول و رایان مالانافی
موسیقی متن: رامین جوادی
بازیگران اصلی: جیم کاویزل، تاراجیپی هنسون، مایکل امرسون، کوین چاپمن، ایمی اکر، سارا شاهی، پیج تورکو، استرلینگ کی براون، رابرت جان برک، مایکل کلی و لسلی اودوم جونیور
جاناتان نولان از بنیادهای فکری «مظنون» میگوید
این مجموعه خیالبافی صرف نیست
کریستوفر نولان خالق فیلمهای سینمایی مشهور و موفق «بیخوابی»، «تلقین»، «بین ستارهای» و البته سهگانه «بتمن» همواره تأکید کرده که یکی از ایدهدهندههای اصلی بهوی و فرد پنهان پشت ماجراها، برادر کوچکش جاناتان نولان بوده و سریال تلویزیونی «فرد مورد نظر» (یا «مظنون») تأییدیهای محکم بر این موضوع و نشانگر این است که جاناتان چیزی بسیار فراتر از یک دستیار ساده برای کریستوفر است و حتی راهنمای اصلی او به حساب میآید. جاناتان نولان که خالق و برنامه ریز و تشریح کننده اصلی داستانها و فراز و فرودهای این سریال بوده، درباره آنچه در این مجموعه مطرح میشود و پیرامون کنترل غیرقانونی زندگی مردم امریکا توسط دولت اینکشور و تبعات چنان مراقبت هدفداری است، حرفهای زیادی برای گفتن دارد و پاسخ سؤالات موجود را اینگونه میدهد.
آقای نولان برای شما که به مدیوم سینما و پردازش قصهها در چارچوب آن عادت کردهاید، اکتفا به صحنه کوچک تلویزیون و دهها اپیزود که هر یک در نقطه پایانیاش تعیین تکلیف میشود، چقدر سخت و متفاوت بوده است؟
برخلاف آنچه میپندارید، من همیشه به پرورش و طراحی یک مجموعه در تلویزیون که در آن اتفاقات و قصهها هر هفته تکامل مییابند و کاراکترها دائماً در ارتباط با یکدیگر کاملتر میشوند، چشم داشتهام و «مظنون» صرفنظر از هرچه هست و چیزهایی که به بینندگان در عصر مافوق مدرن فعلی میدهد، این فرصت را به من ارزانی داشت. فراموش نکنید که تلویزیون در 20 سال اخیر بسیار بهتر و کاملتر از گذشته شده و سریالهای غنی و پرمایه فراوانی عرضه شده است. در فیلمهای سینمایی، هرچه رشتهاید، در پایان مدت فیلم پنبه میشود و باید آن را دور ریخت ولی در سریالها میتوانید سالها روی اتفاقات و آدمها حساب کنید و دائماً آنها را کاملتر سازید.
بهعنوان خالق و نویسنده اصلی این سریال بگویید چرا این همه
موفق بوده است؟
نمیدانم و مردم باید دراین خصوص حرف بزنند اما برداشت شخصیام این است که «مظنون» نوع تازهای از پردازش و تشریح قصههای جنایی و علمی- تخیلی است و شخصاً همیشه به زندگی و کارهای مأموران پلیس یا افراد امنیتی جدا شده از تشکیلات دولتی علاقه داشته و درباره آنها رؤیاپردازی و قصهسازی کردهام.
خطوط ارتباطی آشکاری بین این مجموعه و تریلوژی بتمنی برادرتان کریستوفر نولان مشاهده میشود و در آن فیلمها نیز یک مأمور اجرای عدالت با چهرهای پنهانی و مرموز یا همان «بتمن» معروف آماده است تا بلافاصله وارد عمل شود و عدالت را برقرار و اشرار را سرکوب کند و این مشابه کارهایی است که کاراکتر جیم کاویزل در سریال «فرد مورد نظر» انجام میدهد.
پنهان نمیکنم که از دوران کودکیام مجذوب کاراکتر بتمن و بنیادهای فکری و عملی او بودهام و آن موضوع نمیتواند در ترسیم بافت این سریال هم بیتأثیر بوده باشد. فراموش نکنید که در دوران نوجوانی من لندن و بلفاست درگیر آشوبهای متعدد و انواع ناآرامیها و بویژه غوغاهای ارتش جمهوریخواه ایرلند بودند که میخواستند ایرلند شمالی را مانند ایرلند جنوبی از یوغ حاکمیت دولت مرکزی بریتانیا در لندن رها سازند و همین مسأله نیز بهنوعی پرداختن به اغتشاشهای اجتماعی و مأموران آشکار و نهان امنیتی را در اذهان عمده میکرد.
ایده استقرار این همه دوربین
در سطح خیابانها که در «مظنون» میبینیم، از کجا آمده است؟
از زندگی فعلی همهمان نشأت میگیرد. همین حالا به خیابانهای شهر و محل زندگیتان نگاهی دقیقتر از معمول بیندازید تا ببینید چه میزان دوربین بر در و دیوار و بلندیها نصباند و هر حرکت شما را رصد و آن را به مراکز اطلاعاتی و امنیتی مخابره میکنند تا در صورت لزوم وارد عمل شوند. این اصلاً یک چیز تخیلی نیست.
چقدر بهموضوع وجود کامپیوترهای اداره کننده جامعه و مغز بزرگ هوشمندی که به همگان فرمان بدهد و ایده مرکزی سریال «مظنون» است، اعتقاد دارید؟
این اگر رسم و روال همین امروز نباشد که البته هست، بهزودی زود در تمام جوامع مدرن و صاحب امکانات در دنیا برقرار میشود تا بتوانند کنترل دقیقی بر رفتار شهروندان داشته و آن را مدیریت و در صورت لزوم سرکوب کنند. جهان امروز جهان ارتباطات و خبرگیریها و جاسوسیها است و باید بسیار سادهلوح باشیم که تصور کنیم یک یا چند مغز کلی دایر کننده این بساط وجود خارجی ندارند که هدفشان تبدیل جوامع مختلف و ناهمگون به محیطهایی آرام و بیخطر برای آنها و سرکوب هر صدای اعتراضگری است. این سریال اصلاً خیالبافی و مبتنی بر تصور صرف نیست و متکی بر واقعیات جاری است.
همکاری با جیجی ابرامز (کارگردان «جنگ ستارگان 7 و 9» و یک قسمت از فرانچیز «سفرستارهای» و چند کار ساینس فیکشن دیگر) برای پردازش سریال مظنون چگونه بوده است؟
حسن بزرگ ابرامز این است که مثل من عاشق کار و خلق چیزهای نو و ترسیم داستانهای جذاب جنایی و تخیلی است و مغزش هرگز از این رویکردها رها نیست. اگر میخواهید سریالی طولانی و ماندگار در این زمینهها بسازید، به ابرامز روی بیاورید زیرا او سالها است که ماراتون وار افکار تازه و پر ریسک و خلاقانه را در قالب فیلمها و مجموعههای تلویزیونی تدوین و عرضه میکند و هر اثر هنری از او درسآموز است.
منبع: Dead Line.com
پای صحبت جیم کاویزل، ستاره اصلی «مظنون»
بکش تا زنده بمانی
ستاره اصلی سریال تلویزیونی «فرد مورد نظر» («یا مظنون») بیگمان جیم کاویزل بوده که هنرپیشهای 52 ساله متولد ایالت واشینگتن امریکا است. مطرحترین کار سینمایی او حضور در نقش حضرت مسیح(ع) در فیلم خبرساز سال 2004 مل گیبسون بهنام «مصایب مسیح» بوده و او پیشینه حضور در فیلم جنگی «خط قرمز نازک» (1996)، فیلم پلیسی «فرکانس» (2000) و نسخهای از «کنت مونت کریستو» را هم دارد که در سال 2002 اکران و او در آن در قالب ادموند دانتس ظاهر شد. کاویزل که در «وایت ارپ» (1994) و بازسازی سریال تلویزیونی «زندانی» در قالب یک فیلم سینمایی (2009) هم بازی کرد و با سیلوستر استالونه و آرنولد شوارتزنگر پیرمردهای همچنان فعال ژانر اکشن در «نقشه فرار» (2013) نیز همبازی شده و آخرین کار ارائه شدهاش فیلمی بهنام «Infidel» در ایام کرونایی سینمای جهان در شهریور ماه امسال بوده، بهلطف تصویر ساطع شده از خود در «مظنون» از کیفر ساترلند ستاره سریال «24» هم پیشی گرفته تا مرد اول اکشن و سرکوبگر نخست در سریالهای تلویزیونی شناخته شود. او را حتی با کاراکتر افسانهای جیمز باند هم قیاس کردهاند و به خاطر همه این مسائل نشستن پای صحبت او الزامی است.
سریال «مظنون» پایان گرفته اما با توجه به محبوبیت عظیم آن تصور میکنید تا کی میشد آن را ادامه داد؟
نمی دانم و این را باید نویسندگان و تهیهکنندگان این مجموعه بگویند اما این را میدانم که «مظنون» از بهترین و سختترین کارهای حرفهای عمرم و مشارکت در آن یک افتخار برایم بوده است. تهیه مجدد این سریال و ساختن سیزونهای بعدی آن بهرغم مرگ کاراکتر من در پایان فصل پنجم بهراحتی امکانپذیر است.
به نظر میرسد بازی ویدیویی «سگهای محافظ» را هم براساس سریال شما ساخته باشند. آیا این طور نیست؟
شاید شبیه باشد اما سطح و شدت حوادث در مظنون چیزی نیست که هر بازی رایج ویدیویی قادر به تکرار آن باشد. بخصوص که در بازیهای ویدیویی شما مجبور به مشارکت در خلق اتفاقات هستید اما در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی میتوانید راحت بنشینید و از دیدن این کارها لذت ببرید.
کاراکتر جان ریس در «مظنون» فردی کاملاً موفق و چالاک و هوشیار در سرکوب ناآرامیها اما بیش از حد بیاحساس و شبیه به یک ماشین است. آیا هرگز کوششی برای انسان و با احساس جلوه دادن وی صورت نگرفت؟
شکل اتفاقات و کاراکتر و پیشینه جان ریس که یک مأمور ضربه خورده سابق سیا است، ایجاب میکند که او چنین آدمی باشد. فردی تهی از احساسات و متمرکز بر اهداف و مأموریتهای هر روزهاش برای نجات این و آن و چنین آدمی معمولاً یک انسان احساساتی نیست. او برای زنده ماندن انسانهای کم گناه و خودش مجبور به حذف و کشتن سریع اشرار است و قانون و شعار او بکش تا زنده بمانی است (اشاره بهنام یکی از فیلمهای 25 گانه جیمز باند)
پس از منجی بودن و نجات مکرر درماندهها در سریال «فرد مورد نظر» تبدیل شدن به آدم بد قصه در فیلم «نقشه فرار» چگونه بوده است؟
نمی دانم. شاید کاراکتر من در این فیلم بیشتر خاکستری و دو سویه باشد و نه یک آدم بد صرف. بسیاری از آدمهای بد فیلمها و قصهها، شیطان مطلق نیستند و فقط به آن سمت و سو کشیده شدهاند.
«مظنون» ثابت کرد شما برای نقشهای اکشن جان میدهید و ستارهای بیچون و چرا برای این ژانر هستید و با این اوصاف آیا نمیخواهید یکی از مردان اول اینگونه از فیلمسازی در مدیوم سینما هم باشید؟
ترجیح میدهم ادامه حضورم در سینما در فیلمهایی باشد که صحنههای اکشن و برخورد در آنها کاملکننده سوژههای خوب جنایی و تعلیق و اتفاقات معماگونه است و از هر چیزی در این زمینه استقبال میکنم. البته جان ریس در سریال مظنون فوقالعادهتر و استثناییتر از آن است که قابل تکرار و تجدید در هر مدیومی باشد.
منبع: Premier