ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران» از جنب و جوش خانوادهها در آستانه روز پدر
روزت مبارک قهرمان مهربان
پرستو رفیعی
خبرنگار
چند روزی است که انگار خیابانها جان تازهای گرفتهاند. تردد در مغازهها، پاساژها و حتی شیرینیفروشیها بیشتر شده است. گویی هرکس تلاش میکند به گونهای خود را برای تشکر و قدردانی از پدر مهیا کند. پدر در فرهنگ ما ایرانیها حامی و پشتیبانی است تکرار نشدنی، اسطوره مهربانی و فتوت که شایسته بالاترین تقدیرهاست. از اینرو حتی میهمان ناخوانده چینی هم که زندگیمان را زیر و زبر کرده و روابط و سبک زندگیمان را تغییر داده، نتوانسته مانع برگزاری مراسم روز پدر شود. اما حقیقت تلختر از آن است که بتوان انکارش کرد. کووید19 توانسته در هر مکانی که پروتکلهای بهداشتی رعایت نمیشود رخنه کند و داغی جبرانناپذیر بر دلمان بگذارد.از همان یک سال پیش که پای این میهمان ناخوانده به کشورمان باز شد همه ابعاد زندگیمان دستخوش تغییرات بسیار شد. محدودیت و دوری از یکدیگر چاره حل بحران بود و مقاومت هم سودی نداشت چرا که دست آخر دود این آتش به چشم خودمان میرفت. پدران بسیاری در دوران زندگی اجباری با کرونا شغل خود را از دست دادند و با سختیهای تأمین معاش و گذران چرخ زندگی دست به گریبان شدند. کم نبودند پدرانی که زیر بار زندگی استخوان خرد کردند و دم برنیاوردند تا خم به ابروی جگرگوشه هایشان نیفتد. زیاد بودند پدرانی که خانهنشین شدند اما دست از تلاش برنداشتند و سلامت خود را به تاراج گذاشتند و با وجود خطرات بسیار تلاش کردند لبخند روی لب فرزندانشان باقی بماند.
همه این از خودگذشتگیها باعث شد تا فرزندان تلاش کنند و روز پدر امسال را شایستهتر از سالهای پیش و البته در سایه رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار کنند. هرچند ابراز احساسات از راه دور و بهصورت تلفنی یا تماس تصویری لذت و شیرینی دورهمیهای همیشگی را ندارد اما میتواند در کنار فراهم کردن لحظات شاد ایمنی وسلامت پدرانی را که قدم به دوران سالمندی گذاشتهاند فراهم کند.سوگند ارمکی یکی از دخترانی است که امسال از راه دور از پدر تقدیرمی کند. او به مدد تکنولوژی میخواهد در کنار شادباش روز پدر، سلامتی پدر را نیز حفظ کند. مریم به «ایران» میگوید: «پدر فرشتهای بیهمتاست که حتی با یک لبخند و کلامی کوتاه حال دخترش را خوب میکند. او موجودی تکرارنشدنی است که دلت میخواهد تمام ثانیههای زندگیات را در کنارش بگذرانی. اما امسال ویروس نامیمون کرونا میان من و پدرم جدایی انداخته است. پدر دیابت دارد و من میترسم ناقل کرونا باشم و زندگی او را به خطر بیندازم. بههمین دلیل تصمیم گرفتهام امسال از طریق تماس تصویری روز پدر را جشن بگیرم. با خواهر و برادرم قرار گذاشتهایم هر سه رأس ساعت مشخص یک تماس تصویری برقرار کنیم و تا میتوانیم با پدر و مادرمان صحبت کرده و حالشان را خوب کنیم. هدیهشان را هم رأس همان ساعت همسرم برایشان میبرد. امیدوارم سال دیگر جمعمان برقرار باشد و این بیماری هم فروکش کرده باشد تا بتوانیم با برگزاری جشنی شایسته، کاستیهای امسال را جبران کنیم.»میلاد علیان هم موفقیتهای امروز خود را مدیون سخاوت، صبر واز خودگذشتگیهای پدر میداند. او به «ایران» میگوید: «حرفهای قدیمیها را باید با طلا نوشت. من هیچ وقت معنی این حرف را درک نمیکردم که تا خودت پدر نشوی درک نمیکنی یک پدر برای فرزندش چقدر زحمت میکشد و چگونه خواستههای او را به زندگی خود ترجیح میدهد. از روزی که دخترم به دنیا آمده حال پدرم را بیشتر درک میکنم. حالا خوب میفهمم که دل یک پدر چگونه برای فرزندش میلرزد و گریههای فرزند چگونه انسان را از درون میشکند. حالاخیلی بیشتر از قبل قدردان زحمات او هستم و همیشه از خدا میخواهم به من توانی بدهد که بتوانم گوشهای از زحمات او را جبران کنم. من مدت زیادی است که پدرم را ندیدهام چون به بیماری کرونا مبتلا شده بودم. تازه بهبود یافتهام و نتیجه تست کرونایم منفی شده است. به همین دلیل امسال با خیال راحت پیش پدر میروم. میخواهم بعد از این همه دوری روز پدر به دیدن او بروم و از صمیم قلب از همه زحماتش تشکر کنم.»
نسترن سلیمی اما روز پدر را به گونهای دیگر سپری میکند. او که سالها پیش پدرش را از دست داده است، میگوید: «هر سال روز پدر بیشتر از روزهای دیگه جای خالیش رو حس میکنم، علاقه دخترها به پدرهاشون خیلی زیاده، با رفتنش انگار کوهی که پشتم بود رو از دست دادم، جای خالیش با هیچ مرد دیگهای پر نمیشه، سالها گذشته اما از شدت درد دوری ذرهای کم نشده، یک بوسه و نوازش پدر انگار به اندازهای وصف نشدنی انرژی به بچهها پمپاژ میکنه، من خیلی ناگهانی پدرم رو از دست دادم این روزها که کرونا اومده و خیلیها پدرشون رو از دست دادن، واقعاً دردشون رو با پوست و استخوان درک میکنم. تشییع غریبانه و بدون گرفتن هیچ مراسم یادبودی خیلی دردآوره، کرونا عزیزهای خیلیها رو گرفت، خیلیها بیپدر شدن اما اونهایی که هنوز از این نعمت بهرهمند هستن بهخاطر سلامتی پدرها و مادرهاشون هم که شده باید بیشتر موارد بهداشتی رو رعایت کنن تا بتونن سالهای بیشتری رو در کنار عزیزانشون تجربه کنن.»
اما قسمت تلخ داستان، پدرانی هستند که آسمانی شدند. پدرانی که شایسته تقدیر و ستایش بودند اما هنگام خداحافظی در تنهایی به خاک سپرده شدند و ویروس کووید19 حتی آرزوی در آغوش کشیدن پدر را بر دل فرزندانشان گذاشت. امسال روز پدر برای این دسته از افراد جامعه بسیار سخت و دردناک است.سمیه جهانی اما یکی از افرادی است که کرونا میان او و پدرش جدایی انداخته است. او به «ایران»میگوید: سالهاست در حوزه های مختلف خبری از داستان کودکان کار گرفته تا دختران فراری و معتادان متجاهرمتأثر شده و دست به قلم میشدم ولی تصور نمیکردم که این بار برای عزیز ازدست رفته خود دلنوشتهای بنویسم آن هم به مناسبت روز پدر. درست روز پدر سال گذشته بود که کرونا شد بلای جون پدرم و در یک چشم به هم زدن پدرم رو زمینگیرکرد.»وی میافزاید: اون روزها تعریف و نگاه ما آدمها نسبت به این ویروس کاملاً سنگین و متفاوت و مثل الان نبود بهطوری که طوری خودنمایی میکرد که حتی شنیدن واژه کرونا تن آدمها را به لرزه در میآورد.این میهمان ناخوانده سال قبل حتی به ما مجال تبریک گفتن روز پدر رو نداد و این داغ رو برای همیشه ته دلمون گذاشت. بماند که اون روزها برای تهیه مایحتاج و لوازم ضروری پدرم ازدارو گرفته تا حتی آمبولانس و... با چه چالشهایی روبهرو شدیم اما بالاخره این ویروس نفسگیر پدرم رو راهی بیمارستان کرد وکمتر از 48 ساعت پدر نازنینم را سپرد دست خدا و حتی اجازه نداد که دستهای مهربانش را ببوسم و برای همیشه بوسه بر پیشانی چین و چروکش بزنم حتی زمانی که برای همیشه راهی خانه ابدی خود میشد صورت ماهش رو برای آخرین بار به خاطر بسپارم. پدرجان روزت مبارک و دیدار ما باشد برای روز قیامت.» بیش از یک سال است که زندگی در کنار ویروس کرونا را با همه سختیهایش تحمل کردهایم و به گفته برخی از مسئولان حتی شاید بیش از 40 درصد ایرانیها به آن مبتلا شده باشند اما خطر همچنان وجود دارد و رعایت پروتکلهای بهداشتی برای حفظ جان عزیزانمان ضروری به نظر میرسد.
خبرنگار
چند روزی است که انگار خیابانها جان تازهای گرفتهاند. تردد در مغازهها، پاساژها و حتی شیرینیفروشیها بیشتر شده است. گویی هرکس تلاش میکند به گونهای خود را برای تشکر و قدردانی از پدر مهیا کند. پدر در فرهنگ ما ایرانیها حامی و پشتیبانی است تکرار نشدنی، اسطوره مهربانی و فتوت که شایسته بالاترین تقدیرهاست. از اینرو حتی میهمان ناخوانده چینی هم که زندگیمان را زیر و زبر کرده و روابط و سبک زندگیمان را تغییر داده، نتوانسته مانع برگزاری مراسم روز پدر شود. اما حقیقت تلختر از آن است که بتوان انکارش کرد. کووید19 توانسته در هر مکانی که پروتکلهای بهداشتی رعایت نمیشود رخنه کند و داغی جبرانناپذیر بر دلمان بگذارد.از همان یک سال پیش که پای این میهمان ناخوانده به کشورمان باز شد همه ابعاد زندگیمان دستخوش تغییرات بسیار شد. محدودیت و دوری از یکدیگر چاره حل بحران بود و مقاومت هم سودی نداشت چرا که دست آخر دود این آتش به چشم خودمان میرفت. پدران بسیاری در دوران زندگی اجباری با کرونا شغل خود را از دست دادند و با سختیهای تأمین معاش و گذران چرخ زندگی دست به گریبان شدند. کم نبودند پدرانی که زیر بار زندگی استخوان خرد کردند و دم برنیاوردند تا خم به ابروی جگرگوشه هایشان نیفتد. زیاد بودند پدرانی که خانهنشین شدند اما دست از تلاش برنداشتند و سلامت خود را به تاراج گذاشتند و با وجود خطرات بسیار تلاش کردند لبخند روی لب فرزندانشان باقی بماند.
همه این از خودگذشتگیها باعث شد تا فرزندان تلاش کنند و روز پدر امسال را شایستهتر از سالهای پیش و البته در سایه رعایت پروتکلهای بهداشتی برگزار کنند. هرچند ابراز احساسات از راه دور و بهصورت تلفنی یا تماس تصویری لذت و شیرینی دورهمیهای همیشگی را ندارد اما میتواند در کنار فراهم کردن لحظات شاد ایمنی وسلامت پدرانی را که قدم به دوران سالمندی گذاشتهاند فراهم کند.سوگند ارمکی یکی از دخترانی است که امسال از راه دور از پدر تقدیرمی کند. او به مدد تکنولوژی میخواهد در کنار شادباش روز پدر، سلامتی پدر را نیز حفظ کند. مریم به «ایران» میگوید: «پدر فرشتهای بیهمتاست که حتی با یک لبخند و کلامی کوتاه حال دخترش را خوب میکند. او موجودی تکرارنشدنی است که دلت میخواهد تمام ثانیههای زندگیات را در کنارش بگذرانی. اما امسال ویروس نامیمون کرونا میان من و پدرم جدایی انداخته است. پدر دیابت دارد و من میترسم ناقل کرونا باشم و زندگی او را به خطر بیندازم. بههمین دلیل تصمیم گرفتهام امسال از طریق تماس تصویری روز پدر را جشن بگیرم. با خواهر و برادرم قرار گذاشتهایم هر سه رأس ساعت مشخص یک تماس تصویری برقرار کنیم و تا میتوانیم با پدر و مادرمان صحبت کرده و حالشان را خوب کنیم. هدیهشان را هم رأس همان ساعت همسرم برایشان میبرد. امیدوارم سال دیگر جمعمان برقرار باشد و این بیماری هم فروکش کرده باشد تا بتوانیم با برگزاری جشنی شایسته، کاستیهای امسال را جبران کنیم.»میلاد علیان هم موفقیتهای امروز خود را مدیون سخاوت، صبر واز خودگذشتگیهای پدر میداند. او به «ایران» میگوید: «حرفهای قدیمیها را باید با طلا نوشت. من هیچ وقت معنی این حرف را درک نمیکردم که تا خودت پدر نشوی درک نمیکنی یک پدر برای فرزندش چقدر زحمت میکشد و چگونه خواستههای او را به زندگی خود ترجیح میدهد. از روزی که دخترم به دنیا آمده حال پدرم را بیشتر درک میکنم. حالا خوب میفهمم که دل یک پدر چگونه برای فرزندش میلرزد و گریههای فرزند چگونه انسان را از درون میشکند. حالاخیلی بیشتر از قبل قدردان زحمات او هستم و همیشه از خدا میخواهم به من توانی بدهد که بتوانم گوشهای از زحمات او را جبران کنم. من مدت زیادی است که پدرم را ندیدهام چون به بیماری کرونا مبتلا شده بودم. تازه بهبود یافتهام و نتیجه تست کرونایم منفی شده است. به همین دلیل امسال با خیال راحت پیش پدر میروم. میخواهم بعد از این همه دوری روز پدر به دیدن او بروم و از صمیم قلب از همه زحماتش تشکر کنم.»
نسترن سلیمی اما روز پدر را به گونهای دیگر سپری میکند. او که سالها پیش پدرش را از دست داده است، میگوید: «هر سال روز پدر بیشتر از روزهای دیگه جای خالیش رو حس میکنم، علاقه دخترها به پدرهاشون خیلی زیاده، با رفتنش انگار کوهی که پشتم بود رو از دست دادم، جای خالیش با هیچ مرد دیگهای پر نمیشه، سالها گذشته اما از شدت درد دوری ذرهای کم نشده، یک بوسه و نوازش پدر انگار به اندازهای وصف نشدنی انرژی به بچهها پمپاژ میکنه، من خیلی ناگهانی پدرم رو از دست دادم این روزها که کرونا اومده و خیلیها پدرشون رو از دست دادن، واقعاً دردشون رو با پوست و استخوان درک میکنم. تشییع غریبانه و بدون گرفتن هیچ مراسم یادبودی خیلی دردآوره، کرونا عزیزهای خیلیها رو گرفت، خیلیها بیپدر شدن اما اونهایی که هنوز از این نعمت بهرهمند هستن بهخاطر سلامتی پدرها و مادرهاشون هم که شده باید بیشتر موارد بهداشتی رو رعایت کنن تا بتونن سالهای بیشتری رو در کنار عزیزانشون تجربه کنن.»
اما قسمت تلخ داستان، پدرانی هستند که آسمانی شدند. پدرانی که شایسته تقدیر و ستایش بودند اما هنگام خداحافظی در تنهایی به خاک سپرده شدند و ویروس کووید19 حتی آرزوی در آغوش کشیدن پدر را بر دل فرزندانشان گذاشت. امسال روز پدر برای این دسته از افراد جامعه بسیار سخت و دردناک است.سمیه جهانی اما یکی از افرادی است که کرونا میان او و پدرش جدایی انداخته است. او به «ایران»میگوید: سالهاست در حوزه های مختلف خبری از داستان کودکان کار گرفته تا دختران فراری و معتادان متجاهرمتأثر شده و دست به قلم میشدم ولی تصور نمیکردم که این بار برای عزیز ازدست رفته خود دلنوشتهای بنویسم آن هم به مناسبت روز پدر. درست روز پدر سال گذشته بود که کرونا شد بلای جون پدرم و در یک چشم به هم زدن پدرم رو زمینگیرکرد.»وی میافزاید: اون روزها تعریف و نگاه ما آدمها نسبت به این ویروس کاملاً سنگین و متفاوت و مثل الان نبود بهطوری که طوری خودنمایی میکرد که حتی شنیدن واژه کرونا تن آدمها را به لرزه در میآورد.این میهمان ناخوانده سال قبل حتی به ما مجال تبریک گفتن روز پدر رو نداد و این داغ رو برای همیشه ته دلمون گذاشت. بماند که اون روزها برای تهیه مایحتاج و لوازم ضروری پدرم ازدارو گرفته تا حتی آمبولانس و... با چه چالشهایی روبهرو شدیم اما بالاخره این ویروس نفسگیر پدرم رو راهی بیمارستان کرد وکمتر از 48 ساعت پدر نازنینم را سپرد دست خدا و حتی اجازه نداد که دستهای مهربانش را ببوسم و برای همیشه بوسه بر پیشانی چین و چروکش بزنم حتی زمانی که برای همیشه راهی خانه ابدی خود میشد صورت ماهش رو برای آخرین بار به خاطر بسپارم. پدرجان روزت مبارک و دیدار ما باشد برای روز قیامت.» بیش از یک سال است که زندگی در کنار ویروس کرونا را با همه سختیهایش تحمل کردهایم و به گفته برخی از مسئولان حتی شاید بیش از 40 درصد ایرانیها به آن مبتلا شده باشند اما خطر همچنان وجود دارد و رعایت پروتکلهای بهداشتی برای حفظ جان عزیزانمان ضروری به نظر میرسد.
گفتوگوی «ایران» با حسن تفتیان که قهرمان دوومیدانی داخل سالن فرانسه شد
مطمئنم میتوانم در توکیو کار بزرگی انجام دهم
حامد جیرودی / حسن تفتیان سریعترین مرد ایران و دونده المپیکی کشورمان که مدتی است اردوی آمادهسازی خود را در فرانسه برپا کرده تا برای حضور در بازیهای توکیو آماده شود، در رقابتهای بینالمللی داخل سالن که به میزبانی فرانسه برگزار شد، در ماده ۶۰ متر به رقابت با حریفان خود پرداخت و با ثبت حد نصاب ۶.۶۲ ثانیه بهعنوان قهرمانی دست پیدا کرد. این دونده 27 ساله اهل تربت حیدریه در خصوص موفقیت خود در این رقابتها به «ایران» چنین توضیح داد:«من یک ماه و نیم است که اردویم را در پاریس زیر نظر مربیام آغاز کرده ام. قبل از این مسابقات، در رقابت دیگری شرکت کردم و به مقام قهرمانی رسیدم و توانستم رکورد قابل قبولی را به ثبت برسانم. اما در این مدت باز تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتم و بهبود رکوردهایم در همین مدت نشان میداد که تمریناتم اثربخش بوده و توانستم در مسابقات داخل سالن فرانسه به قهرمانی دست پیدا کنم. خوشبختانه این قهرمانی من بازتاب خوبی در این کشور داشت. رقیبان بسیار خوبی از کشورهای مختلف در این مسابقات شرکت کرده بودند و خوشحالم که نتایج خوبی کسب کردم.»
تفتیان درباره ادامه برنامههایش هم صحبت کرد:«متأسفانه کرونا ما را در این یک سال گذشته عقب انداخت و از آذر و دی بود که اردوهای ما مقداری سر و سامان گرفت اما این شرایطی بود که در همه جای دنیا به وجود آمد و برخی از کشورها زودتر توانستند خودشان را وفق دهند. درباره برنامه فعلیام هم باید بگویم که جمعه این هفته هم اردوی من در فرانسه به پایان میرسد و قرار است هفته آینده در مسابقات قهرمانی کشور در تهران شرکت کنم و بعد از پایان فصل داخل سالن، آماده شرکت در رقابتهای فضای باز میشوم.»
تفتیان که در المپیک 2016 ریو حضور داشت، در دور مقدماتی دو ۱۰۰ متر با ثبت زمان ۱۰٫۱۷ در گروه خود سوم شد و بهعنوان بهترینهای رده سوم در گروههای 8 گانه برای اولین بار در تاریخ ایران به نیمهنهایی المپیک صعود کرد. او در مسابقات دایموند لیگ پاریس و در رقابتهای ماده ۱۰۰ متر با ثبت زمان ۱۰:۰۳ ثانیه ضمن کسب عنوان برتر، سهمیه حضور در بازیهای المپیک توکیو را نیز کسب کرد. او درباره امیدواری اش از موفقیت در المپیک چنین نظر داد: «من به موفقیت در المپیک خیلی امیدوارم و مطمئنم که این اتفاق خواهد افتاد. خودم هم همه تلاشم را میکنم اما به هر حال المپیک میدان بسیار بزرگی است و 100 متر المپیک هم مهمترین اتفاق این رویداد بزرگ است. خیلی از کشورها آرزویشان این است که در این رشته نماینده داشته باشند اما خدا را شکر من سهمیهام را قطعی کردهام و تمرکزم روی خود المپیک است و امیدوارم اتفاقی بهتر از ریو برایم بیفتد که برای اولین بار در تاریخ دوومیدانی ایران به نیمه نهایی رسیدم و با توجه به بهبود رکوردم امیدوارم بهترین نتایج را بگیرم و کار بزرگی را در توکیو انجام دهم.»
آیا در این شرایط ورزشکاری مثل او از حمایتهای لازم برخوردار بوده است؟ تفتیان که 5 مدال طلا در مسابقات مختلف قهرمانی آسیا در کارنامه خود دارد به این سؤال چنین پاسخ داد:«شرایط که اصلاً با رقیبانم که در المپیک هستند یا در مسابقات جهانی و بینالمللی شرکت میکنند قابل مقایسه نیست. در یک سال گذشته که فدراسیون دوومیدانی با سرپرست اداره میشد، خیلی مشکلات زیادی داشتیم و شرایط نابسامان بود ولی از چند وقت پیش که آقای هاشم صیامی رئیس فدراسیون شده، اوضاع سر و سامان گرفته و داریم میبینیم که کارها و برنامهها روی روال افتاده و در حال انجام است. ما با آقای صیامی صحبت کردیم و همه روی موفقیت در میدان بزرگی مثل المپیک هم نظر بودیم. قطعاً همه چیز ایده آل نیست ولی تلاش میکنیم تا برای کشورمان افتخارآفرینی کنیم.»
گاهی انتقادهایی مطرح میشود که چرا ورزشکارانی مثل او و احسان حدادی اردوهایشان را در خارج از کشور برپا میکنند. تفتیان به این موضوع چنین واکنشی داشت: «ما در ورزش دوومیدانی خیلی عقب هستیم و نیاز به این داریم که از تجارب کشورهای صاحب سبک استفاده کنیم و اگر غیر از این باشد نتیجهای نخواهیم گرفت. ما باید این خلأ را جبران کنیم و باید ارتباط بگیریم و از امکانات آنها استفاده کنیم که برای کشورما سودمند خواهد بود. 100 متر المپیک خیلی سخت است. تا چند سال پیش حضور در این رشته در المپیک برای ما رؤیا بود ولی این اتفاق افتاده و من در المپیک هستم. حالا همه انتظار موفقیت دارند و ما هم باید در شرایطی تمرین کنیم که موفقیت ممکن شود و بتوانیم بهترین نتیجه را بگیریم. مربیانی که کنار ما هستند و مسابقاتی که مداوم برگزار میکنیم در این راه به ما بسیار کمک کرده و فضای ورزشی و حرفهای یک ورزشکار را برای حضور در میدانی مانند المپیک آماده میکند.»
تفتیان درباره ادامه برنامههایش هم صحبت کرد:«متأسفانه کرونا ما را در این یک سال گذشته عقب انداخت و از آذر و دی بود که اردوهای ما مقداری سر و سامان گرفت اما این شرایطی بود که در همه جای دنیا به وجود آمد و برخی از کشورها زودتر توانستند خودشان را وفق دهند. درباره برنامه فعلیام هم باید بگویم که جمعه این هفته هم اردوی من در فرانسه به پایان میرسد و قرار است هفته آینده در مسابقات قهرمانی کشور در تهران شرکت کنم و بعد از پایان فصل داخل سالن، آماده شرکت در رقابتهای فضای باز میشوم.»
تفتیان که در المپیک 2016 ریو حضور داشت، در دور مقدماتی دو ۱۰۰ متر با ثبت زمان ۱۰٫۱۷ در گروه خود سوم شد و بهعنوان بهترینهای رده سوم در گروههای 8 گانه برای اولین بار در تاریخ ایران به نیمهنهایی المپیک صعود کرد. او در مسابقات دایموند لیگ پاریس و در رقابتهای ماده ۱۰۰ متر با ثبت زمان ۱۰:۰۳ ثانیه ضمن کسب عنوان برتر، سهمیه حضور در بازیهای المپیک توکیو را نیز کسب کرد. او درباره امیدواری اش از موفقیت در المپیک چنین نظر داد: «من به موفقیت در المپیک خیلی امیدوارم و مطمئنم که این اتفاق خواهد افتاد. خودم هم همه تلاشم را میکنم اما به هر حال المپیک میدان بسیار بزرگی است و 100 متر المپیک هم مهمترین اتفاق این رویداد بزرگ است. خیلی از کشورها آرزویشان این است که در این رشته نماینده داشته باشند اما خدا را شکر من سهمیهام را قطعی کردهام و تمرکزم روی خود المپیک است و امیدوارم اتفاقی بهتر از ریو برایم بیفتد که برای اولین بار در تاریخ دوومیدانی ایران به نیمه نهایی رسیدم و با توجه به بهبود رکوردم امیدوارم بهترین نتایج را بگیرم و کار بزرگی را در توکیو انجام دهم.»
آیا در این شرایط ورزشکاری مثل او از حمایتهای لازم برخوردار بوده است؟ تفتیان که 5 مدال طلا در مسابقات مختلف قهرمانی آسیا در کارنامه خود دارد به این سؤال چنین پاسخ داد:«شرایط که اصلاً با رقیبانم که در المپیک هستند یا در مسابقات جهانی و بینالمللی شرکت میکنند قابل مقایسه نیست. در یک سال گذشته که فدراسیون دوومیدانی با سرپرست اداره میشد، خیلی مشکلات زیادی داشتیم و شرایط نابسامان بود ولی از چند وقت پیش که آقای هاشم صیامی رئیس فدراسیون شده، اوضاع سر و سامان گرفته و داریم میبینیم که کارها و برنامهها روی روال افتاده و در حال انجام است. ما با آقای صیامی صحبت کردیم و همه روی موفقیت در میدان بزرگی مثل المپیک هم نظر بودیم. قطعاً همه چیز ایده آل نیست ولی تلاش میکنیم تا برای کشورمان افتخارآفرینی کنیم.»
گاهی انتقادهایی مطرح میشود که چرا ورزشکارانی مثل او و احسان حدادی اردوهایشان را در خارج از کشور برپا میکنند. تفتیان به این موضوع چنین واکنشی داشت: «ما در ورزش دوومیدانی خیلی عقب هستیم و نیاز به این داریم که از تجارب کشورهای صاحب سبک استفاده کنیم و اگر غیر از این باشد نتیجهای نخواهیم گرفت. ما باید این خلأ را جبران کنیم و باید ارتباط بگیریم و از امکانات آنها استفاده کنیم که برای کشورما سودمند خواهد بود. 100 متر المپیک خیلی سخت است. تا چند سال پیش حضور در این رشته در المپیک برای ما رؤیا بود ولی این اتفاق افتاده و من در المپیک هستم. حالا همه انتظار موفقیت دارند و ما هم باید در شرایطی تمرین کنیم که موفقیت ممکن شود و بتوانیم بهترین نتیجه را بگیریم. مربیانی که کنار ما هستند و مسابقاتی که مداوم برگزار میکنیم در این راه به ما بسیار کمک کرده و فضای ورزشی و حرفهای یک ورزشکار را برای حضور در میدانی مانند المپیک آماده میکند.»
رئیس کل بانک مرکزی جزئیات توافق با کره جنوبی، ژاپن، عراق و عمان برای آزادسازی منابع ارزی ایران را به دولت ارائه کرد
گشایشهای ارزی
- روحانی :شاهد طلیعه های امیدبخش شکست دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی هستیم. از جمله این ثمرات آزادسازی منابع ارزی به ناحق و غیر قانونی بلوکه شده ایران است
- ربیعی: در گام اول، یک میلیارد دلار از منابع بلوکه شده ایران در کرهجنوبی، در اختیار ما قرار خواهد گرفت
- همتی : ارز مورد نیاز برای خرید واکسن از هند تخصیص یافت
گروه اقتصادی / بهنظر میآید باد آزاد شدن منابع ارزی ایران وزیدن گرفته است. آن طور که از مذاکرات و دیدارهای رسمی و غیر رسمی مقامات ایرانی با مقامات کشورهایی که منابع ایران را بهدلیل تحریم یکجانبه امریکای دوره ترامپ مسدود کردهاند حاصل شده است، آزاد شدن این منابع به طرق مختلف است. گزارشی که دیروز، عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی ایران به رئیس جمهوری داد حاکی از تلاشها و شیوههای آزاد شدن این منابع بود. از فروردین سال 1398 که ترامپ از برجام خارج شد، اقدامات یکجانبه خود را علیه ایران آغاز کرد. مهمترین این اقدام مسدود کردن «U Turn» یا تبدیل منابع ارزی ایران از دلار به سایر ارزها بود. بدین طریق منابع ارزی ایران که از فروش نفت و فرآوردههای نفتی گرفته تا صادرات غیر نفتی را در برمی گرفت در کشورهای مختلف مسدود شد.
اما منابع مسدود شده یا بلوکه شده ایران چقدر است؟ واقعیت آن است که هنوز آمار رسمی از مجموع ارقام به بیرون درز نکرده است. این آمار از 40 میلیارد دلار گفته شده و حتی به 100 میلیارد دلار هم رسیده است. از میان این کشورها گفته شده است که بیشترین منابع ارزی مسدود شده ایران در کره جنوبی است. میزان منابع مسدود شده ایران در کره جنوبی از 7 میلیارد دلار گفته شده است و تا به 9 میلیارد دلار هم رسیده. آن طور که چند روز پیش محمد جواد ظریف گفته،«مجموع منابع مسدود شده ایران در کره جنوبی و ژاپن به 10 میلیارد دلار میرسد»که به نظر میآید منابع مسدود شده ایران در ژاپن کمتر از 3 میلیارد دلار باشد. حالا قرار شده ژاپن بخشی از این منابع مسدود شده را بهصورت واکسن کرونا به ایران صادر کند.
اما بخش دیگری از منابع مسدود شده ایران در عراق است که میزان آن حدود 3 میلیارد دلار عنوان شده که به نظر میآید قرار است بخشی از این بدهی بهصورت تهاتر کالا تسویه شود.
کشور دیگری هم که منابع ارزی ایران را بهدلیل تحریمهای امریکا مسدود کرده، هند است. گفته شده که میزان منابع مسدود شده ارزی ایران در آن کشور بیش از 5 میلیارد دلار است که بهنظر میآید مقامات ایرانی هم درصدد توافق با این کشور هستند. دیروز هم علی ربیعی، سخنگوی دولت از توافق بین ایران، کرهجنوبی و ژاپن خبر داده بود و گفته بود که با کشورهای کرهجنوبی و ژاپن برای دسترسی به منابع ارزی بلوکه شده کشورمان توافق شده است و با عراق و عمان هم مذاکره شده تا بتوان از منابع بانک مرکزی برای تأمین نیازهای ضروری کشور استفاده کرد.
حال آن طور که پایگاه اطلاعرسانی دولت خبر داده، دیروز رئیس کل بانک مرکزی جمعبندی فعالیتهای صورت گرفته برای آزاد شدن منابع ارزی ایران را به ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، گزارش داده است.
بهگزارش این پایگاه، در دویستوششمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که دیروز به ریاست حسن روحانی، رئیس جمهوری تشکیل شد، رئیس کل بانک مرکزی گزارشی از مذاکرت اخیر خود و توافقهای به دست آمده با نمایندگان کشورهای کرهجنوبی، ژاپن، عراق و عمان در خصوص نحوه استفاده از منابع بانک مرکزی در این کشورها ارائه کرد.
رئیس جمهوری با اشاره به گزارش رئیس کل بانک مرکزی از توافق انجام شده با کشورهای کرهجنوبی، ژاپن، عراق و عمان در خصوص آزادسازی منابع ارزی ایران گفت: اکنون شاهد طلیعههای امیدبخش شکست دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی و ناکارآمدی تحریمها هستیم و مقاومت حداکثری مردم در برابر این جنگ تمام عیار دشمن بهثمر نشسته است.
روحانی افزود: از جمله این ثمرات آزادسازی منابع ارزی به ناحق و غیر قانونی بلوکه شده ایران است که بیتردید گشایشهایی را در فضای اقتصادی کشور فراهم میکند. رئیس جمهوری با تأکید بر الزامات و اقتضائات مدیریت دوره بازآفرینی پس از جنگ تحمیلی اقتصادی گفت: انسجام و وحدت کلمه اولویت نخست دوره بازآفرینی و متمرکز کردن همه انرژیها و اقدامات در جهت رفع آسیبها و زیانهای دوره جنگ است.
روحانی تصریح کرد: هر نوع تنش و درگیری و هر اقدامی که بهثبات و استحکام و آرامش اقتصادی لطمه بزند، خیانت با هدف آسیب زدن به زندگی مردم و اقتصاد کشور است. در این جلسه همچنین وزارت صمت از وضعیت اجرا و اقدامات انجام شده در چارچوب اجرای توافقنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اوراسیا و میزان معاملات و تبادلات تجاری با کشورهای عضو این اتحادیه و آغاز مذاکرات توافقنامه تجارت آزاد با این اتحادیه گزارش داد.
موافقتنامه تجارت ترجیحی
در همین حال در ستاد هماهنگی اقتصادی دولت اعلام شد که صادرات ایران به منطقه اوراسیا، بهدنبال اجرایی شدن موافقتنامه تجارت ترجیحی، ۳۰ درصد افزایش یافته است. رئیس جمهوری این توافقنامه را فرصت خوبی برای گسترش تعاملات و همکاریهای منطقهای و توسعه مناسبات تجاری و اقتصادی با کشورهای عضو این اتحادیه دانست و با تأکید بر لزوم ادامه این تلاشها در حوزههای مختلف و متنوع گفت: جمهوری اسلامی ایران همیشه برای تحقق این هدف از تدابیر دیپلماتیک صلحآمیز و رفع تنش استفاده کرده و توافقنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اوراسیا از اقدامات بسیار سودمند و مؤثر در حوزه تجارت بینالمللی در سالهای اخیر بوده است. روحانی تصریح کرد: با توجه به مواضع جمهوری اسلامی در توسعه صلح و امنیت پایدار، اوراسیا فضای مناسبی است که ثمرات آن در دوره تحریم و کرونا نه تنها به سود ایران بلکه به سود همه کشورهای همسایه و منطقه آشکار شد. رئیس جمهوری با بیان اینکه باید ایران را بهعنوان کشوری قابل اعتماد و پیشبینی پذیر در حوزه تعاملات بینالمللی و تجاری معرفی کنیم، تأکید کرد: باید با استفاده از تجربه موفق تجارت ترجیحی با اوراسیا حضور ایران را در بازارهای جدید و همکاری در زمینه سرمایه گذاری، حمل و نقل، تهاتر و روابط بانکی، انرژی و ورود به دیگر ترتیبات تجاری، منطقهای و جهانی گسترش دهیم.
اما منابع مسدود شده یا بلوکه شده ایران چقدر است؟ واقعیت آن است که هنوز آمار رسمی از مجموع ارقام به بیرون درز نکرده است. این آمار از 40 میلیارد دلار گفته شده و حتی به 100 میلیارد دلار هم رسیده است. از میان این کشورها گفته شده است که بیشترین منابع ارزی مسدود شده ایران در کره جنوبی است. میزان منابع مسدود شده ایران در کره جنوبی از 7 میلیارد دلار گفته شده است و تا به 9 میلیارد دلار هم رسیده. آن طور که چند روز پیش محمد جواد ظریف گفته،«مجموع منابع مسدود شده ایران در کره جنوبی و ژاپن به 10 میلیارد دلار میرسد»که به نظر میآید منابع مسدود شده ایران در ژاپن کمتر از 3 میلیارد دلار باشد. حالا قرار شده ژاپن بخشی از این منابع مسدود شده را بهصورت واکسن کرونا به ایران صادر کند.
اما بخش دیگری از منابع مسدود شده ایران در عراق است که میزان آن حدود 3 میلیارد دلار عنوان شده که به نظر میآید قرار است بخشی از این بدهی بهصورت تهاتر کالا تسویه شود.
کشور دیگری هم که منابع ارزی ایران را بهدلیل تحریمهای امریکا مسدود کرده، هند است. گفته شده که میزان منابع مسدود شده ارزی ایران در آن کشور بیش از 5 میلیارد دلار است که بهنظر میآید مقامات ایرانی هم درصدد توافق با این کشور هستند. دیروز هم علی ربیعی، سخنگوی دولت از توافق بین ایران، کرهجنوبی و ژاپن خبر داده بود و گفته بود که با کشورهای کرهجنوبی و ژاپن برای دسترسی به منابع ارزی بلوکه شده کشورمان توافق شده است و با عراق و عمان هم مذاکره شده تا بتوان از منابع بانک مرکزی برای تأمین نیازهای ضروری کشور استفاده کرد.
حال آن طور که پایگاه اطلاعرسانی دولت خبر داده، دیروز رئیس کل بانک مرکزی جمعبندی فعالیتهای صورت گرفته برای آزاد شدن منابع ارزی ایران را به ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، گزارش داده است.
بهگزارش این پایگاه، در دویستوششمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که دیروز به ریاست حسن روحانی، رئیس جمهوری تشکیل شد، رئیس کل بانک مرکزی گزارشی از مذاکرت اخیر خود و توافقهای به دست آمده با نمایندگان کشورهای کرهجنوبی، ژاپن، عراق و عمان در خصوص نحوه استفاده از منابع بانک مرکزی در این کشورها ارائه کرد.
رئیس جمهوری با اشاره به گزارش رئیس کل بانک مرکزی از توافق انجام شده با کشورهای کرهجنوبی، ژاپن، عراق و عمان در خصوص آزادسازی منابع ارزی ایران گفت: اکنون شاهد طلیعههای امیدبخش شکست دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی و ناکارآمدی تحریمها هستیم و مقاومت حداکثری مردم در برابر این جنگ تمام عیار دشمن بهثمر نشسته است.
روحانی افزود: از جمله این ثمرات آزادسازی منابع ارزی به ناحق و غیر قانونی بلوکه شده ایران است که بیتردید گشایشهایی را در فضای اقتصادی کشور فراهم میکند. رئیس جمهوری با تأکید بر الزامات و اقتضائات مدیریت دوره بازآفرینی پس از جنگ تحمیلی اقتصادی گفت: انسجام و وحدت کلمه اولویت نخست دوره بازآفرینی و متمرکز کردن همه انرژیها و اقدامات در جهت رفع آسیبها و زیانهای دوره جنگ است.
روحانی تصریح کرد: هر نوع تنش و درگیری و هر اقدامی که بهثبات و استحکام و آرامش اقتصادی لطمه بزند، خیانت با هدف آسیب زدن به زندگی مردم و اقتصاد کشور است. در این جلسه همچنین وزارت صمت از وضعیت اجرا و اقدامات انجام شده در چارچوب اجرای توافقنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اوراسیا و میزان معاملات و تبادلات تجاری با کشورهای عضو این اتحادیه و آغاز مذاکرات توافقنامه تجارت آزاد با این اتحادیه گزارش داد.
موافقتنامه تجارت ترجیحی
در همین حال در ستاد هماهنگی اقتصادی دولت اعلام شد که صادرات ایران به منطقه اوراسیا، بهدنبال اجرایی شدن موافقتنامه تجارت ترجیحی، ۳۰ درصد افزایش یافته است. رئیس جمهوری این توافقنامه را فرصت خوبی برای گسترش تعاملات و همکاریهای منطقهای و توسعه مناسبات تجاری و اقتصادی با کشورهای عضو این اتحادیه دانست و با تأکید بر لزوم ادامه این تلاشها در حوزههای مختلف و متنوع گفت: جمهوری اسلامی ایران همیشه برای تحقق این هدف از تدابیر دیپلماتیک صلحآمیز و رفع تنش استفاده کرده و توافقنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اوراسیا از اقدامات بسیار سودمند و مؤثر در حوزه تجارت بینالمللی در سالهای اخیر بوده است. روحانی تصریح کرد: با توجه به مواضع جمهوری اسلامی در توسعه صلح و امنیت پایدار، اوراسیا فضای مناسبی است که ثمرات آن در دوره تحریم و کرونا نه تنها به سود ایران بلکه به سود همه کشورهای همسایه و منطقه آشکار شد. رئیس جمهوری با بیان اینکه باید ایران را بهعنوان کشوری قابل اعتماد و پیشبینی پذیر در حوزه تعاملات بینالمللی و تجاری معرفی کنیم، تأکید کرد: باید با استفاده از تجربه موفق تجارت ترجیحی با اوراسیا حضور ایران را در بازارهای جدید و همکاری در زمینه سرمایه گذاری، حمل و نقل، تهاتر و روابط بانکی، انرژی و ورود به دیگر ترتیبات تجاری، منطقهای و جهانی گسترش دهیم.
همایش بینالمللی برای تبیین مطالبات حقوقی - بینالمللی دفاع مقدس برگزار شد
ظریف: دست دوستی ما برای همسایگان دراز است
گروه سیاسی/ 33 سال پس از پایان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران و یکسال پس از اقدام تروریستی دولت امریکا و ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و یارانش مقامات عالی قضایی، دیپلماتیک و نظامی کشورمان گردهم آمدند تا ضمن بیان مواضع خود در به چالش کشیدن کشورهای مدعی اما ناقض حقوق بشر غربی بر ضرورت پیگیری مطالبات بحق ایران در مجامع حقوقی و بینالمللی تأکید کنند.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، سردار سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و سردار اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس از جمله مقاماتی بودند که روز گذشته با حضور در «همایش بینالمللی مطالبات حقوقی - بینالمللی دفاع مقدس» به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
به گزارش میزان، رئیس قوه قضائیه با حضور در این همایش که توسط پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس (سردار سلیمانی) برگزار شده بود با یادآوری اینکه ورود ایران به جنگ پس از اشغال 30 هزار کیلومتر از خاک ایران توسط ارتش بعث عراق و بر اساس منشور ملل متحد و در تمام قوانین بینالمللی دفاع مشروع بود، گفت: «باید نقض حقوق انسانها توسط امریکاییها و غربیها را در دوران دفاع مقدس به جهانیان ارائه کنیم و برای مردم سراسر جهان تبیین کنیم که امریکاییها و غربیها چگونه در زمان جنگ تحمیلی برای دستیابی به امیال و بر مبنای شیطنتهای خود، حقوق بشر را زیر پا گذاشتند.»
رئیسی با بیان اینکه صدام در جریان جنگ یک عامل و مباشر بود اما کشورهای مختلفی به صدام از نظر اطلاعاتی، سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی و رسانهای کمک کردند، افزود: سؤال این است که چرا سازمان ملل متحد در زمان خود نسبت به اعلام متجاوز اقدام نکرد و چرا شورای امنیت سازمان ملل به موجب وظایف مصرح قانونی از تجاوز نسبت به ایران اسلامی ممانعت نکرد و این سؤالهایی است که باید جامعه حقوقی دنیا از سازمان ملل متحد داشته باشند.
رئیس دستگاه قضایی افزود: در صورت تنظیم کیفرخواست و قید تمامی جرایم امریکاییها و برخی دیگر از کشورهای مدعی غربی نظیر آلمان و فرانسه در دوران جنگ تحمیلی، شاهد خواهیم بود که این کیفرخواست بسیار قطور و بلند خواهد بود و این کیفرخواست باید پیش روی همه حقوقدانان در عالم قرار گیرد تا آنها احساس شرمندگی کنند.
وی تأکید کرد: ما در دستگاه قضایی همانطور که در قبال همه پروندهها و تضییع حقوقها مسئولیت داریم نسبت به این پرونده بزرگ نیز که مدعی آن هزاران و میلیونها نفر از انسانهای آزاده مورد آسیب قرار گرفته هستند، خود را مسئول میدانیم. رئیس دستگاه قضا در ادامه با یادآوری اینکه به اعتراف خود امریکاییها حاج قاسم سلیمانی قهرمان مبارزه با تروریسم بود؛ از حقوقدانان دنیا خواست نسبت به تروریسم دولتی امریکا که رسماً اعلام کرد ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را انجام داده است ساکت ننشینند.
روایت ظریف از نقض قوانین بینالمللی در جنگ تحمیلی
محمدجواد ظریف که همزمان با سالهای دفاع مقدس به عنوان یک دیپلمات ارشد در نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت میکرد و در تیم مذاکرات منتهی به تدوین قطعنامه 598 حضور داشته است نیز در این همایش به بیان روایت خود از ابعاد مختلف نقض قوانین بینالمللی در جریان 8 سال جنگ تحمیلی علیه ایران پرداخت. وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه «حمله صدام به ایران نقض قوانین آمره بینالمللی بود و طبق هر تعریفی تجاوز محسوب میشود»، گفت: این تجاوز با هدف توسعهطلبی بوده نه با هدف دفع یک مشکل، ادعای دفاع پیشدستانه هم نمیتواند برای حمله به ایران مورد توجه قرار بگیرد زیرا ماده ۵۱ منشور ملل متحد کاملاً صریح است و میگوید اقدام نظامی تنها در صورتی مجاز است که قبل از آن حمله مسلحانه صورت گرفته باشد.
ظریف با یادآوری مصادیق جنایت جنگی و نقض کنوانسیونهای ژنو از سوی صدام به نقد مواجهه شورای امنیت سازمان ملل با تجاوز صدام علیه ایران پرداخت و گفت: عراق در ۲۲ سپتامبر به ایران حمله کرد. در ۲۳ سپتامبر شورای امنیت یک بیانیه بیحاصل داد و در ۲۹ سپتامبر شورای امنیت قطعنامه ۴۷۹ را تصویب کرد که یک لکه ننگین همیشگی در تاریخ شورای امنیت خواهد بود. زیرا هر قطعنامهای که شورای امنیت بعد از یک درگیری نظامی صادر میکند، دو نکته دارد. یک مورد آتش بس و دیگری عقبنشینی است که قطعنامه ۴۷۹ عقبنشینی نداشت.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سخنرانی خود با بیان اینکه دیپلماسی، قدرت نظامی و توان ایجاد اجماع بینالمللی در جهان امروز از ابزارهای قدرت هستند، تغییر موضع سازمان ملل در موضوع تعیین عراق به عنوان مسئول شروع جنگ تحمیلی را محصول افزایش قدرت ایران در صحنه نظامی و نیز رشد دیپلماسی ایران دانست و تأکید کرد: استفاده از این دو منبع قدرت با شناخت واقعیت که در نظام جهانی ابزارها و مؤلفههای مختلف قدرت همراه با یکدیگر میتوانند کار کنند. ظریف در عین حال شورای امنیت را یک ابزار قدرت دانست و گفت: باید از این ابزار استفاده کنیم و هیچکس از جعبه آچار خود، پیچگوشتی را دور نمیاندازد به این دلیل که یک مهره را باز نکرده است ولی باید حد و اندازه هر یک را بشناسیم.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه کشورهای غربی به دنبال فروش بیشتر سلاح در منطقه هستند و ۲۵ درصد کل تجارت سلاح جهان در منطقه ما اتفاق میافتد به تاریخچه تلاشهای ایران برای تأمین امنیت منطقهای درون زا اشاره کرد و گفت: از سال ۱۹۸۵ تا سال ۲۰۱۹ که ریاست محترم جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد طرح صلح هرمز را مطرح کردند، همواره ایران اصرار کرده که این امنیت باید در منطقه، توسط کشورهای منطقه و براساس اصول و حقوق بینالملل یعنی احترام به حاکمیت، احترام به تمامیت ارضی، احترام به مرزهای شناخته شده بینالمللی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر بنا شود و دخالت خارجی جز ناامنی برای منطقه نداشته است. هنوز هم این حرف ما است و هنوز هم دست ما برای دست دادن با همسایگانمان دراز است و همسایگان ما باید این موضوع را بفهمند. او ادامه داد: جنگ نیابتی را عربستان در این منطقه انجام میدهد و ایران در منطقه نیابت ندارد ما دوست داریم؛ ارتباط ما با حزبالله و انصارالله ارتباط نیابتی نیست آنها برای ما هزینه نمیکنند ما از آنها برای خودمان هزینه نمیکنیم و سعودی تا وقتی که این را نفهمد هر چقدر در این منطقه هزینه کند به جایی نمیرسد.
ظریف در پایان با بیان اینکه از همسایگانمان دعوت میکنیم سیاست خرید امنیت از خارج را کنار بگذارند، سیاست نیابت را کنار بگذارند، و وارد تعامل امنیتی در منطقه شوند، خطاب به دولتهای منطقه گفت: ایران به لطف خدا و به برکت انقلاب اسلامی و برکت خون شهدا نیازمند سرزمین، پول، منابع، منابع انسانی شما نیست. ایران کشور بزرگ این منطقه است که نیازمند دوستی، همکاری و رفاقت با شما است؛ این فرصت فرصت بسیار خوبی است از سابقه تلخ چند دهه گذشته این منطقه درس بگیرید و یک راه جدید را در برابر منطقه و در برابر آیندگان باز کنیم.
سردار سلیمانی حامل پاسخ و پیام ایران به عربستان بود
سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح دیگر سخنران این همایش نیز در ادامه یادآوری جزئیاتی مبتنی بر تجربه خود از سالهای دفاع مقدس یکی از مهمترین خباثتهای مجامع بینالمللی را در قبال ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس دانست و با بیان اینکه سردار سلیمانی حامل پاسخ و پیام ایران به عربستان بود، گفت: برای ترور سردار سلیمانی از بمبی استفاده کردند که برای تجهیزات زرهی به کار میرفت. سردار باقری با بیان اینکه این اقدام جنایتکارانه نقض احترام به تمامیت ارضی کشور عراق بود و مطابق با کنوانسیون پیشگیری و مجازات جرایم ارتکابی علیه اشخاص حمایت شده بینالمللی مصوب ۱۹۷۳ قطعاً یک جنایت و تروریسم دولتی محسوب میشود، افزود: امریکا رسماً اعلام کرده است که با کمک پایگاههایش در قطر، عربستان، امارات، بحرین و کمک اطلاعاتی که این پایگاهها در اختیارش قرار دادند این جنایت تروریستی را انجام داده و همچنین هواپیماهایی از پایگاههای نظامی کویت اردن و عراق جهت انجام این اقدام تروریستی بلند شدند همه این کشورها باید پاسخگو باشند؛ ما به تکتک این کشورها اسناد ارائه کردیم تا نتوانند سهمشان را در این جنایت کتمان کنند. سرلشکر باقری با تأکید بر اینکه امریکا برای ادعاهای خود مبنی بر دفاع پیشدستانه و اینکه این جنایت در پاسخ به تهاجمات مداوم سردار سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران به نیروهای امریکایی بوده است نتوانستند سندی ارائه دهند، گفت: لذا این یک جنایت آشکار و تروریسم قطعی دولتی است که باید مورد مطالبه قرار گیرد و عوامل آن محاکمه و مجازات شوند.
پس از این سخنان سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران طی سخنانی با بیان اینکه با عزت و افتخار مسیر شهید سلیمانی را ادامه میدهیم و مقابل ظالمان عالم میایستیم، گفت: امریکاییها براساس عقلانیت باید دست از دشمنی با ملت ما برمیداشتند چون هر تهدیدی علیه ما به بهترین فرصت برای ما تبدیل شد.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، سردار سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و سردار اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس از جمله مقاماتی بودند که روز گذشته با حضور در «همایش بینالمللی مطالبات حقوقی - بینالمللی دفاع مقدس» به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
به گزارش میزان، رئیس قوه قضائیه با حضور در این همایش که توسط پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس (سردار سلیمانی) برگزار شده بود با یادآوری اینکه ورود ایران به جنگ پس از اشغال 30 هزار کیلومتر از خاک ایران توسط ارتش بعث عراق و بر اساس منشور ملل متحد و در تمام قوانین بینالمللی دفاع مشروع بود، گفت: «باید نقض حقوق انسانها توسط امریکاییها و غربیها را در دوران دفاع مقدس به جهانیان ارائه کنیم و برای مردم سراسر جهان تبیین کنیم که امریکاییها و غربیها چگونه در زمان جنگ تحمیلی برای دستیابی به امیال و بر مبنای شیطنتهای خود، حقوق بشر را زیر پا گذاشتند.»
رئیسی با بیان اینکه صدام در جریان جنگ یک عامل و مباشر بود اما کشورهای مختلفی به صدام از نظر اطلاعاتی، سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی و رسانهای کمک کردند، افزود: سؤال این است که چرا سازمان ملل متحد در زمان خود نسبت به اعلام متجاوز اقدام نکرد و چرا شورای امنیت سازمان ملل به موجب وظایف مصرح قانونی از تجاوز نسبت به ایران اسلامی ممانعت نکرد و این سؤالهایی است که باید جامعه حقوقی دنیا از سازمان ملل متحد داشته باشند.
رئیس دستگاه قضایی افزود: در صورت تنظیم کیفرخواست و قید تمامی جرایم امریکاییها و برخی دیگر از کشورهای مدعی غربی نظیر آلمان و فرانسه در دوران جنگ تحمیلی، شاهد خواهیم بود که این کیفرخواست بسیار قطور و بلند خواهد بود و این کیفرخواست باید پیش روی همه حقوقدانان در عالم قرار گیرد تا آنها احساس شرمندگی کنند.
وی تأکید کرد: ما در دستگاه قضایی همانطور که در قبال همه پروندهها و تضییع حقوقها مسئولیت داریم نسبت به این پرونده بزرگ نیز که مدعی آن هزاران و میلیونها نفر از انسانهای آزاده مورد آسیب قرار گرفته هستند، خود را مسئول میدانیم. رئیس دستگاه قضا در ادامه با یادآوری اینکه به اعتراف خود امریکاییها حاج قاسم سلیمانی قهرمان مبارزه با تروریسم بود؛ از حقوقدانان دنیا خواست نسبت به تروریسم دولتی امریکا که رسماً اعلام کرد ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را انجام داده است ساکت ننشینند.
روایت ظریف از نقض قوانین بینالمللی در جنگ تحمیلی
محمدجواد ظریف که همزمان با سالهای دفاع مقدس به عنوان یک دیپلمات ارشد در نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت میکرد و در تیم مذاکرات منتهی به تدوین قطعنامه 598 حضور داشته است نیز در این همایش به بیان روایت خود از ابعاد مختلف نقض قوانین بینالمللی در جریان 8 سال جنگ تحمیلی علیه ایران پرداخت. وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه «حمله صدام به ایران نقض قوانین آمره بینالمللی بود و طبق هر تعریفی تجاوز محسوب میشود»، گفت: این تجاوز با هدف توسعهطلبی بوده نه با هدف دفع یک مشکل، ادعای دفاع پیشدستانه هم نمیتواند برای حمله به ایران مورد توجه قرار بگیرد زیرا ماده ۵۱ منشور ملل متحد کاملاً صریح است و میگوید اقدام نظامی تنها در صورتی مجاز است که قبل از آن حمله مسلحانه صورت گرفته باشد.
ظریف با یادآوری مصادیق جنایت جنگی و نقض کنوانسیونهای ژنو از سوی صدام به نقد مواجهه شورای امنیت سازمان ملل با تجاوز صدام علیه ایران پرداخت و گفت: عراق در ۲۲ سپتامبر به ایران حمله کرد. در ۲۳ سپتامبر شورای امنیت یک بیانیه بیحاصل داد و در ۲۹ سپتامبر شورای امنیت قطعنامه ۴۷۹ را تصویب کرد که یک لکه ننگین همیشگی در تاریخ شورای امنیت خواهد بود. زیرا هر قطعنامهای که شورای امنیت بعد از یک درگیری نظامی صادر میکند، دو نکته دارد. یک مورد آتش بس و دیگری عقبنشینی است که قطعنامه ۴۷۹ عقبنشینی نداشت.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سخنرانی خود با بیان اینکه دیپلماسی، قدرت نظامی و توان ایجاد اجماع بینالمللی در جهان امروز از ابزارهای قدرت هستند، تغییر موضع سازمان ملل در موضوع تعیین عراق به عنوان مسئول شروع جنگ تحمیلی را محصول افزایش قدرت ایران در صحنه نظامی و نیز رشد دیپلماسی ایران دانست و تأکید کرد: استفاده از این دو منبع قدرت با شناخت واقعیت که در نظام جهانی ابزارها و مؤلفههای مختلف قدرت همراه با یکدیگر میتوانند کار کنند. ظریف در عین حال شورای امنیت را یک ابزار قدرت دانست و گفت: باید از این ابزار استفاده کنیم و هیچکس از جعبه آچار خود، پیچگوشتی را دور نمیاندازد به این دلیل که یک مهره را باز نکرده است ولی باید حد و اندازه هر یک را بشناسیم.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه کشورهای غربی به دنبال فروش بیشتر سلاح در منطقه هستند و ۲۵ درصد کل تجارت سلاح جهان در منطقه ما اتفاق میافتد به تاریخچه تلاشهای ایران برای تأمین امنیت منطقهای درون زا اشاره کرد و گفت: از سال ۱۹۸۵ تا سال ۲۰۱۹ که ریاست محترم جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد طرح صلح هرمز را مطرح کردند، همواره ایران اصرار کرده که این امنیت باید در منطقه، توسط کشورهای منطقه و براساس اصول و حقوق بینالملل یعنی احترام به حاکمیت، احترام به تمامیت ارضی، احترام به مرزهای شناخته شده بینالمللی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر بنا شود و دخالت خارجی جز ناامنی برای منطقه نداشته است. هنوز هم این حرف ما است و هنوز هم دست ما برای دست دادن با همسایگانمان دراز است و همسایگان ما باید این موضوع را بفهمند. او ادامه داد: جنگ نیابتی را عربستان در این منطقه انجام میدهد و ایران در منطقه نیابت ندارد ما دوست داریم؛ ارتباط ما با حزبالله و انصارالله ارتباط نیابتی نیست آنها برای ما هزینه نمیکنند ما از آنها برای خودمان هزینه نمیکنیم و سعودی تا وقتی که این را نفهمد هر چقدر در این منطقه هزینه کند به جایی نمیرسد.
ظریف در پایان با بیان اینکه از همسایگانمان دعوت میکنیم سیاست خرید امنیت از خارج را کنار بگذارند، سیاست نیابت را کنار بگذارند، و وارد تعامل امنیتی در منطقه شوند، خطاب به دولتهای منطقه گفت: ایران به لطف خدا و به برکت انقلاب اسلامی و برکت خون شهدا نیازمند سرزمین، پول، منابع، منابع انسانی شما نیست. ایران کشور بزرگ این منطقه است که نیازمند دوستی، همکاری و رفاقت با شما است؛ این فرصت فرصت بسیار خوبی است از سابقه تلخ چند دهه گذشته این منطقه درس بگیرید و یک راه جدید را در برابر منطقه و در برابر آیندگان باز کنیم.
سردار سلیمانی حامل پاسخ و پیام ایران به عربستان بود
سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح دیگر سخنران این همایش نیز در ادامه یادآوری جزئیاتی مبتنی بر تجربه خود از سالهای دفاع مقدس یکی از مهمترین خباثتهای مجامع بینالمللی را در قبال ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس دانست و با بیان اینکه سردار سلیمانی حامل پاسخ و پیام ایران به عربستان بود، گفت: برای ترور سردار سلیمانی از بمبی استفاده کردند که برای تجهیزات زرهی به کار میرفت. سردار باقری با بیان اینکه این اقدام جنایتکارانه نقض احترام به تمامیت ارضی کشور عراق بود و مطابق با کنوانسیون پیشگیری و مجازات جرایم ارتکابی علیه اشخاص حمایت شده بینالمللی مصوب ۱۹۷۳ قطعاً یک جنایت و تروریسم دولتی محسوب میشود، افزود: امریکا رسماً اعلام کرده است که با کمک پایگاههایش در قطر، عربستان، امارات، بحرین و کمک اطلاعاتی که این پایگاهها در اختیارش قرار دادند این جنایت تروریستی را انجام داده و همچنین هواپیماهایی از پایگاههای نظامی کویت اردن و عراق جهت انجام این اقدام تروریستی بلند شدند همه این کشورها باید پاسخگو باشند؛ ما به تکتک این کشورها اسناد ارائه کردیم تا نتوانند سهمشان را در این جنایت کتمان کنند. سرلشکر باقری با تأکید بر اینکه امریکا برای ادعاهای خود مبنی بر دفاع پیشدستانه و اینکه این جنایت در پاسخ به تهاجمات مداوم سردار سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران به نیروهای امریکایی بوده است نتوانستند سندی ارائه دهند، گفت: لذا این یک جنایت آشکار و تروریسم قطعی دولتی است که باید مورد مطالبه قرار گیرد و عوامل آن محاکمه و مجازات شوند.
پس از این سخنان سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران طی سخنانی با بیان اینکه با عزت و افتخار مسیر شهید سلیمانی را ادامه میدهیم و مقابل ظالمان عالم میایستیم، گفت: امریکاییها براساس عقلانیت باید دست از دشمنی با ملت ما برمیداشتند چون هر تهدیدی علیه ما به بهترین فرصت برای ما تبدیل شد.
گزارش میدانی از بیمارستانهای کودکان درباره دلایل افزایش مبتلایان کرونا
زیر 18 سالهها طعمه ویروس انگلیسی
فریبا خان احمدی
خبرنگار
صدای بگومگوی مرد جوان با زن سن و سالداری محوطه بیمارستان را پر کرده است. داخل بیمارستان مرکز طبی کودکان شلوغ است. زن و مردی در حال مشاجره هستند. چند نفری هم میخواهند آنها را از هم سوا کنند. مرد صدایش را انداخته توی سرش و عربده میکشد: «به چه حقی بچه منو بردی بازار؟ عرشیا کرونا گرفته. خوب شد؟ خوب شد؟ بهخاطر شما که بری بازار خرید کنی چرا بچه منو با خودتون بردین؟ اگه براش اتفاقی بیفته کی میخواد جواب بده؟» مرد مدام فریاد می زند و خونش به جوش آمده، انگار خون دیگر به مغزش نمیرسد، آنطرف زن جوان که گویا همسرش است رنگ و رو به رخسار ندارد؛ مثل گچ دیوار سفید شده است. یکی از خدمه بیمارستان میگوید از این دعواها هرازگاهی توی اورژانس رخ میدهد، زمانی که تست کرونای بچهها مثبت میشود، پدر یا مادر تقصیر را میاندازند گردن هم و دعوایی میشود که گاهی بخش را به هم میریزند. بهانه ما برای تهیه گزارش از دو بیمارستان ویژه کودکان در تهران اظهارات سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا است علیرضا رئیسی هفته گذشته اعلام کرده بود موارد بستری ۵ تا ۱۷ سال ناشی از کرونای انگلیسی در کشور افزایش پیدا کرده و از حدود ۴ درصد قبلی در تهران به ۱۱ درصد رسیده و در رده کودکان زیر ۱۲ سال موارد مراجعه سرپایی و بستری افزایش پیدا کرده است. همچنین نادر توکلی معاون درمان ستاد ملی مقابله با کرونا هفته پیش در گفتوگو با ما از افزایش آمار مبتلایان در محدوده سنی ۱۰ تا ۲۰ سال خبر داد. او گفت: آمارهای ما نشان میدهد روند ابتلا درافراد ۱۰ تا ۲۰ سال از میزان ۶.۵ درصد به ۱۰ درصد رسیده است. این رقم در افراد ۳۰ تا ۴۰ سال از ۲۵ درصد به ۲۸ درصد افزایش یافته است با این حال بیشترین افزایش ابتلا را در گروه سنی ۱۰ تا ۲۰ سال شاهد هستیم که شاید بخشی از آن منتسب باشد به کاهش سن بروز بیماری بر اثر ابتلا به ویروس جهشیافته یعنی همان نکتهای که خیز چهارم را به مسأله نگرانکننده بدل کرده است.
جدال کودکان زیر 12 سال با عواقب ویروس کرونا در بیمارستان مفید
برای بررسی این موضوع سری به اورژانس بیمارستان مفید ویژه کودکان در خیابان شریعتی زدهایم. قسمت اورژانس بیمارستان شلوغ است البته نه به اندازه بیمارستانهای بزرگسالان. تختهای اورژانس تقریباً پر است. بچههای قد و نیمقد از تهران و شهرهای دیگر روی تختها دراز کشیدهاند. به چندتایی از آنها سر زدم. یکی از بچهها که 11 سال دارد از شهر چالدران به همراه پدرش آمده است. امیررضا چند روز است که گوش درد دارد. پزشک پس از معاینه اولیه آزمایش آنتی بادی مینویسد. پدرش با تعجب روبه همسرش میگوید؛ مگر گوش درد هم جزو علائم کروناست؟ مادر با چشمهای کم رمق تکیه داده به دیوار. گردنش را خم میکند:« شاید در عقدکنان محمدرضا گرفته است. ماسک هم که نداشت. میهمانها هم زیاد بودند یک هفته بعد از میهمانی امیررضا تب مختصری کرد احتمال دادم سرماخوردگی ساده است.» امیررضا که بافت راه راهی تنش کرده لابه لای صندلیهای اورژانس وول میخورد دستش را بالا میبرد و گوشش را مدام میخاراند. آنقدر بیحوصله است که فکر میکنی درد گوش یک لحظه هم رهایش نکرده است. میپرسم امیررضا در مورد کرونا چیزی میدونی؟ زل میزند به چشمهایم: «بله خانم. باید دستهامون و با آب و صابون بشوییم. ماسک بزنیم. ما همهاش خونه بودیم. جایی هم نمیرفتیم. فقط یک بار رفتیم ماکو عروسی پسرعموم. اونجا هیشکی کرونا نداشت. مامانم میگه اگه کرونا باشه همونجا گرفتم.» پدر امیررضا پشت گوشی تلفن با زبان آذری میگوید: «قبلاً میگفتن بچهها کرونا نمیگیرن ما اینجا که اومدیم دیدیم وضع اونطور که میگن نیست اتفاقاً تعداد بچههایی که اورژانس اومدن و دکترها برایشان آزمایش کرونا نوشتند زیاده.»
کنار اتاق تریاژ که درش نیمه باز است زن جوانی با دختر 4 سالهاش منتظر ایستادهاند تا نوبت ویزیتشان برسد. نرگس و دخترش هلیا از شهریار به اینجا آمدهاند. دختربچه نای سرپا ایستادن ندارد. شکمش را گرفته و هر چند لحظه یکبار چادر مادرش را میکشد و میگوید شکمش درد میکند. هلیا کوچولو به گفته مادرش دو هفته پیش کرونا گرفته بود و حالا بعد از گذراندن روزهای قرنطینه دوباره دچار اسهال و استفراغ شده است. نرگس میگوید: «هلیا چند روزه که هر چی میخوره بالا میاره. اسهال هم شده. «جواب آزمایش پی سی آر هلیا منفی شده اما آنتی بادی مثبت است و بیماری در مرحله عفونت اولیه گزارش شده است. نرگس بیتاب است چهار روز بیشتر است که هلیا علائم شدید گوارشی دارد. نرگس یک دست را روی دست دیگر میکوبد به نشانه ترس و نگرانی.: «ما خیلی رعایت میکردیم کسی به خانه ما نمیآمد. جز خانه پدر و مادرم هیچ جا رفت و آمد نداشتیم! هر چی فکر میکنم کجا مریض شده چیزی به ذهنم نمیرسد. دو سه بار فقط برایش از سر کوچه مون ساندویچ خریدم. «مادر به فکر سرماخوردگی بود قبلاً هم این حالتها را در هلیا دیده بود:« اینجا مثل اینکه تست خون از بچهها میگیرند و میگن کرونا داره یا نه. ما قبلاً تست حلق دادیم منفی بود. الان هم که ثانیه به ثانیه پدرش زنگ میزند و میگوید اگر کرونا باشد خودت هم خانه نیا. منو مقصر میدونه میگه تو راه افتادی تو خیابونها. واجب بود بچه رو با اتوبوس تا تهران خونه پدر و مادرت ببری.»
صدرای 6 ساله هم دقیقاً همین علائم را دارد. مادرش نگران حال اوست. چند هفته پیش که برای چشم روشنی به منزل جدید دایی اش در شهرک پرند رفته بودند همانجا کرونا گرفت. چند روز بعد کمی سرفه و تب داشته ولی تست پی سی آر نشان نداده که کرونا دارد ولی تست آنتی بادی که هفته پیش انجام شده حاکی از آن بوده صدرا کوچولو کرونا داشته و متوجه نشدهاند ولی حالا به التهاب شکمی شدید دچار شده طوری که مادرش از شدت نگرانی او را برای بستری شدن به بیمارستان آورده است.
باید گفت بیشتر کودکانی که در بخش اورژانس هستند در دو طبقهبندی باید گنجاند، آنهایی که کرونا گرفتهاند و آنهایی که کرونا را پشت سر گذاشتهاند و اکنون با عوارض ثانویه یعنی التهابات شکمی و گوارشی و چشم و گوش دوباره راهی بیمارستان شدهاند.
کاظمی یکی از پرستاران اورژانس در پاسخ به سؤال من که تعداد مراجعان به اورژانس نسبت به پیک اول و دوم چقدر افزایش یافته و اینکه علائم کرونا در کودکان چگونه است، میگوید: «دو هفتهای است که بیماران کووید زیاد شدهاند با هر علائمی بچهها را میآورند سردرد، تشنج. علائم تنفسی و گوارشی.»
او میگوید: «معمولاً وقتی بچهها را به اورژانس بیمارستان میآورند جواب تست پی سی آرشان منفی میشود ولی در تست آنتی بادی مشخص میشود که کودک کرونا داشته است. اما عوارض این کرونای تقریباً بیسر و صدا بعداً مشخص میشود مثل التهابات شکمی و گوارشی یا عفونت گوش یا ورم صورت و سرگیجه و تشنج و دیگر که گاهی صدمات ناخوشایندی به این بچهها میزند.»
در حالی که پرستارها و دو پزشکی که در اورژانس حضور دارند در حال رسیدگی به وضعیت کودکان هستند، چند کودک دیگر همراه با خانوادهشان برای ویزیت شدن به اورژانس وارد میشوند. علائم تقریباً یکی است؛ سردرد و سرگیجه، تهوع و اسهال.
مادرها از بیتابی بچهها خسته و کلافه شدهاند. صدای سرفههای شبیه به ناله کودکان داخل فضای اورژانس پیچیده. بین همه بچههایی که به اورژانس مراجعه کردهاند حال حلمای 5 ساله نسبت به بقیه نامساعدتر است. تبش به سختی پایین میآید. پزشک اورژانس میگوید: «این کودکان را با حال بد به بیمارستان میآورند درست وقتی که چند روزی از بیرونروی و تب بچهها گذشته. به خیال اینکه اینها علائم شایع سرماخوردگی دوران کودکی هستند. «دکتر، حلما را معاینه میکند و پاسخ همانی است که به بقیه داده است؛ عوارض التهابی پس از کرونا و باید این دوره هم با کمک دارو بگذرد. «چند دقیقه بعد حلما روی تخت ایزوله اورژانس بستری میشود. اشک ته چشمان مادرش جمع میشود.: «ماه پیش تولد دختر همسایه بالاییمون بود. ما رو هم دعوت کرده بودند. نمیخواستیم برویم. صدای دست و جیغ و هورا و تولد تولد گفتن هاشون آنقدر بلند بود که حلما اصرار کرد که باید برویم. بچه است دیگر دلش میهمانی و جشن تولد میخواهد. تعداد مهموناشون 20 نفر هم نمیشد. چند روز بعد ساکنان ساختمانمان میگفتند آقای غلامی که تولد دخترش دعوت بودیم، کرونا گرفته.»
بیشتر پدران و مادرانی که بچههایشان را به این بیمارستان آوردهاند عنوان میکنند که دلیل بیماری فرزندانششان، سهلانگاری آنها بوده چراکه نباید کودکان خود را به میهمانی، رستوران و اماکن شلوغ و پررفت و آمد میبردند.
دکتر فرید ایمانزاده که تا دو هفته پیش ریاست بیمارستان کودکان مفید را بر عهده داشت به «ایران» میگوید: «ما در چند روز گذشته بیش از ۲۰ نوزاد زیر ۲۸ روزه که به کرونا مبتلا شدهاند در بیمارستان بستری کردهایم که بسیاری از آنها هم بیماری زمینهای نداشتهاند.
بررسیها نشان میدهد کودکان معمولاً از طریق یکی از اقوام یا آشنایان خود به کرونا مبتلا میشوند و افزایش ۱۳ درصدی ابتلای کودکان و نوزادان نشان از این ادعا دارد. نکته آخر اینکه حتی کودکان سالم هم در مواجهه با کرونا احتمال ابتلا دارند و این نیست که بگوییم فقط نوزادان و کودکان با بیماری زمینهای به کرونا مبتلا میشوند. پس باید تمهیدات جدی برای حفظ سلامت کودکان اندیشیده شود و باورهای غلطی که در این زمینه وجود دارد به کلی به فراموشی سپرده شود.»
هجوم کودکان با علائم گوارشی و سردرد به اورژانس مرکز طبی کودکان
انتهای بلوار کشاورز و در همسایگی بیمارستان امام خمینی(ره) بیمارستانی است برای کودکان و حالا این روزها و بعد از دوماه اورژانس اش شلوغتر از همیشه شده است. بچههای قد و نیم قد همراه پدر یا مادر برای معاینه آمدهاند. حال برخی خوب نیست مثل امیرحسین 4 ساله که پدرش او را در آغوش گرفته و پتویی رویش انداخته تا برسند به بخش اورژانس.
اورژانس مرکز طبی کودکان فرقی با اورژانس بیمارستان کودکان مفید ندارد، همانقدر شلوغ است. همه آدمهایی که اینجا هستند ماسک و شیلد زدهاند ولی باز هم خطر ابتلا به کرونا وجود دارد. فرقی نمیکند بزرگسال باشید یا کودک، ویروس کار خودش را میکند!
زن و مرد میانسالی که نوزاد 20 روزهشان را برای معاینه آوردهاند از شدت نگرانی سرجایشان بند نمیشوند. جلوی در ورودی اورژانس ایستگاه پرستاری است. پرستارها مشغول اند. یکی از آنها دست کوچک ساجده 20 روزه را میگیرد برای رگگیری. مادر منتظر جواب آزمایش است و هنوز نمیداند ساجده کرونا را از خالهاش گرفته است یا نه. مادر چیز زیادی از کرونا نمیداند. به فکر سرماخوردگی است. میگوید: «چند روز است که تبش پایین نمیآید، از دو روز پیش هم یک قطره شیر نخورده.» زن میانسال که همراه همسرش در یکی از مجتمعهای شهر پردیس سرایدار هستند، به گریه میافتد: «بعد از زایمانم، خواهرم از شمال برای مراقبت از من به تهران آمد. چه میدانستم که مریضی داره. بعد از چند روز تک و توک سرفه میکرد و بیحال بود فکر کردیم چون پلههای مجتمع را شسته سرما خورده است.» پدر ساجده دو ماهه بدون اینکه سؤالی بپرسم شروع میکند به گلایه کردن از خانواده همسرش: «من گفتم نیان ولی کو گوش شنوا. هر روز یکیشون پا میشد از شمال به بهانه کمک می آمد خونه ما. حالا این بچه که هنوز جون نگرفته توی تب میسوزه. کرونا گرفته. نمیدانم بچهام زنده میمونه یا نه؟»آزمایش آنتی بادی پریای 9 ساله هم مثبت شده است. چند ساعتی است که روی تخت انتهای راهرو اورژانس خوابیده است. مادر آرام و بیصدا کنارش نشسته تا نکند پریا از خواب بیدار شود. آنها دو سه هفته پیش پنج روز را در بندرعباس بودند. دایی و زن دایی پریا حالشان بد شده و راه را گرفتهاند سمت تهران. پدر و مادر پریا چند روز بعد از تمام شدن مدت اقامتشان راهی تهران میشوند. پدر پریا علائم کرونا داشت و حالا دخترش درگیر شده است. مادر پریا میگوید: «چند روزی دیدم اشتها ندارد. اسهال هم شده بود و دو شب پیش یکهو صورتش ورم کرد. چشمهایش قرمز شد. تند تند آماده شدیم آوردیمش بیمارستان. وقتی رسیدیم دکتر سریع برایش سرم زد. گفتن اینجا منتظر بمانیم احتمالاً منتقلش کنند بخش عفونی.»
ساعت سه ظهر است و همچنان از تعداد مراجعهکنندگان به اورژانس کاسته نمیشود؛ پدران و مادران نگرانی که کودک خود را در آغوش گرفتهاند و با عجله و نگرانی وارد اورژانس میشوند. آنها میترسند کرونا جان عزیزانشان را به خطر بیندازد؛ خطری که خود مسبب آن بودهاند و گاهی با دعوا و مشاجره سعی میکنند آن را به گردن یکدیگر
بیندازند!
یادداشت
هجوم ویروسهای جهشیافته به کودکان
دکتر علیرضا ناجی
رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
کودکان هم به بیماری کووید-19 مبتلا میشوند اگرچه اغلب به نظر میرسد به نسبت بزرگسالان کمتر مبتلا میشوند اما میتوان گفت مهمترین عامل انتقال ویروس به اطرافیان بوده و البته علائم وخیم نیز در میان آنها دیده میشود. در ضمن کودکان نیز همانند بزرگسالان مبتلا به عفونت بدون علامت با ویروس کرونا شده و موجب پخش و انتقال ویروس به دیگران میشوند. بیشتر کودکان در ابتلا به کووید-19 یا بدون علامت بوده یا دچار بیماری خفیف میشوند اما برخی از کودکان به اشکال وخیمتر بیماری نیز مبتلا شده و حتی احتیاج به بستری شدن در بیمارستان پیدا میکنند یا اینکه در بخش مراقبتهای ویژه در آی سی یو و به دستگاههای کمک تنفسی متصل میشوند. همچنین این بیماری ممکن است در مواردی منجربه مرگ کودکان نیز شود. عمومیترین علائم بیماری کووید-19 در کودکان تب و سرفه است اما ممکن است کودکان هر یک از علائم تب و لرز، گرفتگی بینی ،آبریزش بینی، کاهش و از دست دادن حس بویایی و چشایی، گلودرد و تنفس سخت، اسهال و حالت تهوع، درد معده، خستگی، سردرد، درد عضلانی و بیاشتهایی را بخصوص در سنین زیر یک سال تجربه کنند. چنانچه کودک تان به هر یک از علائم کووید -19 مبتلا شده باشد، باید هرچه سریعتر به آزمایشگاه مرجع برای تست پی سی آر مراجعه کنند، حتی اطرافیان کودک و کسانی که 48 ساعت قبل از شروع علائم در ارتباط با کودکان بودهاند، باید قرنطینه شوند.
کودکان زیر یک سال و بعضی از کودکان فارغ از عدد سنشان که دارای بیماریهای زمینهای هستند، ممکن است در معرض خطر بیشتری به ابتلا به کرونا قرار بگیرند مثل آسم، بیماریهای مزمن تنفسی، دیابت، بیماریهای متابولیسمی، عصبی و ناهنجاریهای ژنتیک، کم خونی داسی شکل، ضعف سیستم ایمنی و شرایط پیچیده پزشکی و چاقی از مواردی است که میتواند یکی از علل افزایش ابتلای کودکان به کووید-19 باشد. در ضمن باید در نظر داشت ژنتیک ویروسها نیز میتواند بر عواقب بیماری کووید-19 مؤثر باشد.
طی چند ماه اخیر گزارشهای جدیدی از ویروس سارس 2 عامل کووید -19 از کشورهای مختلف ارائه شده است که به اسامی مختلفی به نام واریانت بریتانیایی، آفریقایی و جنوبی و واریانت برزیلی نامگذاری شدهاند. این نامگذاری به خاستگاه جغرافیایی پیدایش این ویروسهای جدید اشاره دارد. در حال حاضر این گونههای جدید در تعداد زیادی از کشورهای مختلف از جمله ایران هم مشاهده شدهاند و نگرانیهایی درخصوص افزایش انتقال، گسترشپذیری ویروس در میان انسانها، ایجاد بیماری وخیمتر، اختلال در برنامه واکسیناسیون جهانی علیه کووید به وجود آوردهاند. واریانتهای جدید از کووید-19 نسبت به ویروسهای قدیمیتر از خود مسریتر بوده و راحتتر منتقل میشوند و این بدین معنا است که تعداد قابل توجهی از کودکان در معرض ابتلا به این بیماری و آلودگی با ویروس کرونا هستند با توجه به اینکه کودکان نیز به اندازه بزرگسالان در ابتلا به این بیماری با واریانتهای جدید مستعد هستند میتوان انتظار مشاهده موارد ابتلای بیشتر کودکان را داشت. در ضمن محققان به دنبال این هستند که بدانند آیا کودکان در معرض خطر ابتلای بیشتری نسبت به واریانتهای قبلی ویروس کرونا هستند یا خیر؟ واقعیت این است اثرات خطر واریانتهای جدید بر کودکان کاملاً مشخص نیست.
مرکز کنترل بیماریهای امریکا روز چهارشنبه 8 بهمن گزارش داده است که به نظر میرسد رخداد سندروم التهابی چند ارگانی که حدود سه هفته بعد از عفونت با ویروس رخ میدهد در کودکان مبتلا به واریانتهای جدید شایعتر است. همچنین انتهای سال 2020 میلادی گزارشی از موارد 1659 مورد از ابتلای کودکان به این سندروم از مرکزکنترل بیماریهای امریکا در کودکان گزارش شده است؛ به رغم این گزارش و اینکه واریانتهای جدید عفونتزایی بالاتری نسبت به واریانتهای قبلی دارند این بدین معناست که احتمال رخداد بیشتری از کووید-19 را در کودکان شاهد خواهیم بود اما روشن نیست که این به معنای رخداد موارد شدیدتر و سندرومهای التهابی چند ارگانی در کودکان است یا خیر. اما همچنان میتوان گفت شاهد افزایش ابتلای بیشتری از کووید-19 در کودکان هستیم. گزارشهای متعددی از افزایش 16 درصدی موارد ابتلا به کووید-19 در ماههای آغازین سال 2021 منتشر شده است البته شاهد افزایش ابتلا به سندرومهای التهابی خطرناک در ماههای اخیر در ارتباط با واریانتهای جدید بودهایم به طوری که مرکز کنترل بیماریها در اقصی نقاط جهان به دنبال به دست آوردن مدارک و در حال تحقیق در این باره هستند. طبق گزارشهای ارائه شده توسط دکتر زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران هشدار جدی نسبت به افزایش موارد ابتلا به کودکان و نوجوانان در گروه سنی 5 تا 17 سال به ویروس کرونا داده شده است. گفته میشود؛ در دو تا سه ماه اخیر میزان بروز بیماریهای کووید-19در کودکان زیر 20 سال بیشتر شده است تمامی این مشاهدات به ما هشدار میدهد پایش ژنتیکی ویروس کووید-19 در ایران از واجبات است تا تصویر بهتری از بیماری در ایران داشته باشیم و از همه مهمتر شروع هرچه سریعتر واکسیناسیون در ایران یک رویه استراتژیک بسیار مهم در مهار گردش ویروس است. در ضمن ساده انگاری در رابطه با کرونا، بازگشاییها، فعالیتهای اجتماعی در صنوف مختلف و از همه مهمتر بازگشایی مدارس از سوی آموزش و پرورش از عواملی است که میتواند موجب آغاز پیک چهارم از موج ممتد کرونا در اواخر اسفندماه شود در حالی که ما هنوز واکسیناسیون عمومی را در ایران آغاز نکردهایم.
ماندگاری ویروس کرونا در کودکان
دکتر حجت درخشان فر
فوقتخصص ریه کودکان بیمارستان مسیحدانشوری -عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
علائم کووید-19 در کودکان ممکن است با بزرگسالان متفاوت باشد در ابتدای شیوع بیماری برخی بر این باور بودند که کودکان مبتلا نمیشوند شاید این باور بر آن اساس شکل گرفت که اولین بار این بیماری در چین مقارن با سال نوع چینیها شیوع پیدا کرد و با بسته بودن مدارس در این کشور در آن زمان انتقال در کودکان کمتر بود. تحقیقات در کشور انگلیس نشان میدهد؛ کودکانی که به کووید-19 مبتلا میشوند؛ 55 درصدشان دچار ضعف و بیحالی، 53 درصد سردرد و بیش از 50 درصد آنها گرفتار تب میشوند همچنین بیاشتهایی 34 درصد، علائم پوستی 15 درصد و اسهال در 13 درصد آنها دیده شده است.توجه کنید 80 درصد افراد بالغ و 95 درصد کودکان به نوع خفیف یا بدون علامت بیماری مبتلا میشوند و کودکان بدون علامت یا کم علامت میتوانند ناقل بیماری باشند. اگر در خانوادهای فرد با بیماری زمینهای وجود داشته باشد حتی اگر علائم سرماخوردگی در آن فرد بروز کند باز هم باید موضوع جدی گرفته شود. زیرا ابتلای افراد دارای بیماری زمینهای به کرونا خطرناک است از طرفی تفاوتی بین تستهای تشخیص در اطفال و بزرگسال وجود ندارد با وجود این؛ بیماری التهاب چند سیستمی در کودکان وجود دارد که ممکن است موجب تظاهرات جلدی شود و چندین ارگان را درگیر کند. در این موارد ممکن است حتی PCR مثبت نباشد. این بیماری قبلاً به اسم سندروم کاوازاکی شناخته میشد و امروز حدس میزنیم ویروس کرونا یکی از علتهای بروز این بیماری باشد.
تست PCR مثبت نشان دهنده وجود ویروس در بدن است و ممکن است در ابتدا یا انتهای بیماری بهطور خفیف مثبت باشد حتی بعد از دو هفته از شروع بیماری در صورتی که تست PCR مثبت باشد، نشان دهنده ذرات مرده ویروس در بدن است که ممکن است تست را مثبت کند به هر حال نوع کیت استفاده شده توسط آزمایشگاه، نوع سواپ استفاده شده برای نمونهگیری و تبحرنمونهگیر در گرفتن نمونه همگی در صحت تشخیص مثبت یا منفی تست PCR دخیل هستند. بهدلیل این که کودکان کمتر تست PCR میدهند بیتردید آمارهای مربوط به این گروه سنی کمتر است.در همهگیری کرونا کودکان میتوانند یک ناقل فعال باشند برای همین هم بازگشایی مدارس نگرانیهای زیادی برای والدین ایجاد کرده است.
سؤال این است چه زمانی باید کودک مشکوک به کرونا را در خانه قرنطینه کنید؟ بهطور طبیعی والدین نباید بگذارند کودک دچار تب خانه را ترک کند. اگر میبینید علائم سرماخوردگی در کودکان طولانی است نباید وی را به مدرسه یا مکانهای عمومی بفرستید. متخصصان بیماریهای ریه و عفونی کودکان تأکید دارند حتی اگر مطمئن هستید که کودک دچار سرماخوردگی شده است در صورت طولانی شدن روند بهبودی باید از خروج وی از خانه جلوگیری کنند. این کودک بهدلیل آنکه ممکن است ناقل ویروس باشد باید از سایر اعضای خانواده هم دور نگه داشته شود. قرنطینه، به آن معنی است که شما باید 14 روز را در خانه بمانید. با توجه به این که کودکان ممکن است علامت کمتری داشته باشند، احتمال اینکه بهطور خاموش بیماری را به افراد آسیبپذیر جامعه مثل سالمندان یا افراد دارای بیماری زمینهای انتقال دهند بیشتر است.یک پژوهش در کرهجنوبی نشان میدهد که ویروس کرونا میتواند تا 3 هفته داخل مخاط بینی کودک باقی بماند.
بهدلیل اینکه زدن ماسک بهصورت طولانی خصوصاً در کودکان زیر دوسال ممکن است باعث کمبود اکسیژن و تأثیر روی رشد شود در محیطهای امن مثل منزل زدن ماسک توصیه نمیشود و به همین دلیل باید کمتر در مجامع عمومی حاضر باشند تا از ماسک برای آنها استفاده نشود.محققان مختلف میگویند باید تحقیقات و مطالعات بیشتری در مورد واکسن کووید-19 در کودکان صورت گیرد. از طرفی اگر به کودکان واکسن کرونا تزریق نشود آنها میتوانند مانند مخزن عفونت باقی بمانند که این موضوع تلاش در کاهش همهگیری این بیماری را خنثی میکند.
بــــــــــــرش
افزایش آمار کودکان مبتلا به سندروم التهابی ناشی از کووید19
رئیس بخش عفونی بیمارستان مرکز طبی کودکان افزایش مراجعه سرپایی کودکان مبتلا به کرونا به مراکز درمانی را تأیید میکند و به «ایران »میگوید: «شیب بستری کودکان مبتلا به کرونا در دی و بهمن ماه روند افزایشی نداشته و اغلب تستهای پیسیآر کودکانی که با علائم مشکوک به کرونا بستری میشوند، منفی است. روزانه بین 4 تا 5 کودک در بخش عفونی مرکز طبی کودکان بستری میشوند که تست پی سی آرشان مثبت نیست.
در یک ماه اخیر تنها 5 کودک کرونا مثبت در مرکز طبی بستری کردهایم. از طرفی بیشتر کودکان کرونا مثبت سرپایی هستند و نیاز به بستری ندارند معمولاً این بچهها را از طریق ویزیت تلفنی توصیههای لازم را به والدینشان میدهیم.»
دکتر ستاره ممیشی با بیان اینکه تعداد موارد بستری کودکان مبتلا به کووید19 عملاً تفاوت چندانی به نسبت قبل نکرده است، میافزاید: «تعداد موارد بستری کودکان مبتلا به کرونا در دو ماه اول پاییز زیاد بود. در حال حاضر هنوز شیب افزایشی را در روند بستری احساس نکردیم برخی کودکان با تشخیص کرونا بستری میشوند ولی جواب تستشان منفی میشود به هر حال خانوادهها با هر نوع تب در فرزندانشان گمان میکنند کرونا است و سریع به مرکز درمانی مراجعه میکنند. این در حالی است که حجم بالای مراجعات غیر ضرور به بیمارستانها، کودکان را در معرض ابتلا به ویروس قرار میدهد.»
او درباره علائم ویروس کرونا در کودکان نیز عنوان میکند: «ویروس کرونا در ردههای سنی زیر 18 سال بیشتر علائم تنفسی، اسهال و استفراغ و تب ایجاد میکند. تب بالای غیر قابل کنترل، استفراغهای مکرر، اسهال و کم آبی بدن، اختلال سطح هوشیاری وخواب آلودگی، سرفههای شدید که منجربه نفسهای تند شود و تشنج جزو علائم خطر در تمام بیماریهای عفونی محسوب میشوند.»
ممیشی در ادامه به آمارهای ارائه شده در رابطه با افزایش ابتلای کودکان به ویروس کرونا از سوی ستاد مدیریت مقابله با کرونا اشاره میکند و میگوید: «منظور آقای دکتر زالی این است که موارد مثبت سرپایی در کودکان در حال افزایش است ولی هنوز روند بستریها شیب افزایشی پیدا نکرده است. به هر حال کودکانی که سابقه تماس با افراد آلوده دارند یا خانوادهشان مبتلا به کووید19 بودهاند ویروس را از والدینشان میگیرند با این حال موارد علامت دار ناشی از کرونا در کودکان زیاد نیست بلکه سندروم التهابی ناشی از کووید19 است که علائمش دو هفته بعد از ابتلا به کرونا بروز پیدا میکند.»
رئیس بخش عفونی مرکز طبی کودکان میافزاید: «کودکانی که دچار سندروم التهابی ناشی از کووید19 میشوند دچار قرمزی چشمها، ورم اندام و تب بالا میشوند حتی برخی از این کودکان مشکلات قلبی و عروقی و علائم مغزی پیدا میکنند چرا که بعد از ابتلای کودکان به ویروس کرونا سیستم ایمنی بدن از کنترل خارج شده و علیه سلولهای بدن آنتی بادی تولید میکند.»
به گفته ممیشی، یکی از دلایل افزایش موارد ابتلای سرپایی کودکان به کرونا افزایش تستهای پیسیآر است چرا که والدین آگاه شدهاند و با هر علامتی تست پی سی آر میدهند ،از طرفی در پیک اول و دوم ما در بخش عفونی بیمارستان بیشتر کودکان دارای نقص ایمنی و بیماریهای زمینهای مبتلا به کووید19 را بستری میکردیم اما بعد از پیک سوم والدین این بچهها آگاهتر شدهاند و سعی میکنند تنها برای کارهای ضروری به مراکز درمانی مراجعه کنند برای همین بستری این کودکان نیز در بخش کووید نسبت به اوایل اپیدمی کاهش یافته است.
ممیشی این را هم میگوید که خوشبختانه در حال حاضر علائم تنفسی علت مراجعه کودکان نیست و کودکان بیشتر با علائم گوارشی درگیر بیماری میشوند. بدین ترتیب که کودک تب میکند و فاکتورهای التهابی در آزمایش خونش بالا میرود که گاهی نیز کلیهها و پانکراس اش درگیر میشود البته این عوارض به درمان با کورتون جواب میدهد. پیشتر این بیماری را سندروم کاوازاکی میگفتند ولی الان به آن سندروم التهابی متعاقب کرونا میگویند. این علائم بعد از ابتلا به ویروس کرونا بروز پیدا میکنند به این مفهوم که ممکن است پدر و مادر متوجه ابتلای فرزندشان به ویروس کرونا نشوند و کودک 10 روز تا 3 هفته بعد از ورود ویروس به بدن دچار سندروم MSI-c شود. کودکانی که دچار این سندروم میشوند تست آنتی بادیشان مثبت است ولی تست پی سی آرشان مثبت نیست در واقع آنتی بادی علیه کرونا مشخص میکند کودک قبلاً ویروس را گرفته است. کودکانی که دچار سندروم التهابی ناشی از کووید19 میشوند در بیمارستان بستری میشوند و بر اساس آزمایشهای التهابی کورتون درمانی میشوند.
او با تأکید بر اینکه در دو یا سه ماه اخیر موارد بستری کودکان مبتلا به سندروم MSI-c بیشتر بود، عنوان میکند: «در حال حاضر در هفته دو یا سه کودک مبتلا به سندروم التهابی ناشی از کووید19 را درمرکز طبی بستری میکنیم. حداکثر نیز در یک هفته 10 کودک مبتلا به این سندروم در بیمارستان بستری میشوند. به هر حال تعداد کودکان با جواب آنتی بادی مثبت بیشتر از تعداد موارد پی سی آر است.»
ممیشی با بیان اینکه کودکان بهدلیل رفت و آمدهای خانوادگی، پاساژگردیها و خوردن غذای بیرون دچار بیماری میشوند، میگوید: «کودکان بیشتر دچار سندروم التهابی میشوند که بسیار دردناک است و عارضه زیادی هم ایجاد میکند. ما از بیشتر کسانی که دچار سندروم التهابی شدهاند سؤال کردهایم کجا مبتلا شده اند؟ عنوان میکنند که غذای بیرون مصرف کردهاند یا اینکه در رفت و آمد با خانوادههای درجه یکشان محدودیتی برای خودشان ایجاد نکردهاند.»
این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه در خانه ماندن وضعیت روحی و روانی بچهها را نشانه گرفته است، در عین حال بیان میکند: «بچهها مثل پرندههای در قفس شدهاند. لازم است خانواده هر از گاهی آنها را به جاهای خلوت ببرند و کودک دوچرخه سواری یا بازی کند نه اینکه راه بیفتند به کیش و شمال بروند و کودکان را گرفتار بیماریهای دردناکی کنند.»
ممیشی با بیان اینکه از نوزاد شیرخوار گرفته تا کودک 13 ساله در بخش عفونی مرکز طبی کودکان بستری میشوند همچنین درباره تعداد موارد بستری کودکان مبتلا به کووید19 در مرکز طبی کودکان نیز اظهار میدارد: «اخیراً 7 تا بچه در بخش بستری داشتیم که با شک به کرونا بستری شدند اما پی سی آرشان منفی است و دو تا از بچهها آنتی بادیشان مثبت بود. یک کودک نیز در آی سی یو داریم که شیرخوار زیر یک سال است که با تابلوی تب و تشنج مراجعه کرد و تست پی سی آر وی مثبت شد. با این حال در فروردین، اردیبهشت و خرداد درگیری تنفسی در مراجعه کنندگان خیلی زیاد بود الان علائم تنفسی در بچهها خیلی کم شده و ویروس از مسیر دیگر به بچهها منتقل میشود و بیشتر منجربه علائم گوارشی میشود. حدس میزنیم خوردن فست فود و رستوران رفتن علائم گوارشی و سندروم التهابی ایجاد میکند.»
دکتر ممیشی در پایان به این نکته اشاره میکند که نمونهگیری در منزل که گاهی از سوی برخی مؤسسههای غیر مجاز صورت میگیرد منجربه آلوده شدن بچهها به ویروس کرونا میشود. او میگوید که نمونهگیری در منزل خطرناک است و اغلب جواب این تستها مثبت کاذب هستند از طرفی بهدلیل آنکه نمونه گیر از خانهای به خانه دیگر در تردد است این امر احتمال آلودگی در بچهها را افزایش میدهد. همچنین گاهی هنگام نمونهگیری از داخل بینی با سوآپ، مجاری بینی و نایژه و حلق کودکان آسیب جدی میبیند.
خبرنگار
صدای بگومگوی مرد جوان با زن سن و سالداری محوطه بیمارستان را پر کرده است. داخل بیمارستان مرکز طبی کودکان شلوغ است. زن و مردی در حال مشاجره هستند. چند نفری هم میخواهند آنها را از هم سوا کنند. مرد صدایش را انداخته توی سرش و عربده میکشد: «به چه حقی بچه منو بردی بازار؟ عرشیا کرونا گرفته. خوب شد؟ خوب شد؟ بهخاطر شما که بری بازار خرید کنی چرا بچه منو با خودتون بردین؟ اگه براش اتفاقی بیفته کی میخواد جواب بده؟» مرد مدام فریاد می زند و خونش به جوش آمده، انگار خون دیگر به مغزش نمیرسد، آنطرف زن جوان که گویا همسرش است رنگ و رو به رخسار ندارد؛ مثل گچ دیوار سفید شده است. یکی از خدمه بیمارستان میگوید از این دعواها هرازگاهی توی اورژانس رخ میدهد، زمانی که تست کرونای بچهها مثبت میشود، پدر یا مادر تقصیر را میاندازند گردن هم و دعوایی میشود که گاهی بخش را به هم میریزند. بهانه ما برای تهیه گزارش از دو بیمارستان ویژه کودکان در تهران اظهارات سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا است علیرضا رئیسی هفته گذشته اعلام کرده بود موارد بستری ۵ تا ۱۷ سال ناشی از کرونای انگلیسی در کشور افزایش پیدا کرده و از حدود ۴ درصد قبلی در تهران به ۱۱ درصد رسیده و در رده کودکان زیر ۱۲ سال موارد مراجعه سرپایی و بستری افزایش پیدا کرده است. همچنین نادر توکلی معاون درمان ستاد ملی مقابله با کرونا هفته پیش در گفتوگو با ما از افزایش آمار مبتلایان در محدوده سنی ۱۰ تا ۲۰ سال خبر داد. او گفت: آمارهای ما نشان میدهد روند ابتلا درافراد ۱۰ تا ۲۰ سال از میزان ۶.۵ درصد به ۱۰ درصد رسیده است. این رقم در افراد ۳۰ تا ۴۰ سال از ۲۵ درصد به ۲۸ درصد افزایش یافته است با این حال بیشترین افزایش ابتلا را در گروه سنی ۱۰ تا ۲۰ سال شاهد هستیم که شاید بخشی از آن منتسب باشد به کاهش سن بروز بیماری بر اثر ابتلا به ویروس جهشیافته یعنی همان نکتهای که خیز چهارم را به مسأله نگرانکننده بدل کرده است.
جدال کودکان زیر 12 سال با عواقب ویروس کرونا در بیمارستان مفید
برای بررسی این موضوع سری به اورژانس بیمارستان مفید ویژه کودکان در خیابان شریعتی زدهایم. قسمت اورژانس بیمارستان شلوغ است البته نه به اندازه بیمارستانهای بزرگسالان. تختهای اورژانس تقریباً پر است. بچههای قد و نیمقد از تهران و شهرهای دیگر روی تختها دراز کشیدهاند. به چندتایی از آنها سر زدم. یکی از بچهها که 11 سال دارد از شهر چالدران به همراه پدرش آمده است. امیررضا چند روز است که گوش درد دارد. پزشک پس از معاینه اولیه آزمایش آنتی بادی مینویسد. پدرش با تعجب روبه همسرش میگوید؛ مگر گوش درد هم جزو علائم کروناست؟ مادر با چشمهای کم رمق تکیه داده به دیوار. گردنش را خم میکند:« شاید در عقدکنان محمدرضا گرفته است. ماسک هم که نداشت. میهمانها هم زیاد بودند یک هفته بعد از میهمانی امیررضا تب مختصری کرد احتمال دادم سرماخوردگی ساده است.» امیررضا که بافت راه راهی تنش کرده لابه لای صندلیهای اورژانس وول میخورد دستش را بالا میبرد و گوشش را مدام میخاراند. آنقدر بیحوصله است که فکر میکنی درد گوش یک لحظه هم رهایش نکرده است. میپرسم امیررضا در مورد کرونا چیزی میدونی؟ زل میزند به چشمهایم: «بله خانم. باید دستهامون و با آب و صابون بشوییم. ماسک بزنیم. ما همهاش خونه بودیم. جایی هم نمیرفتیم. فقط یک بار رفتیم ماکو عروسی پسرعموم. اونجا هیشکی کرونا نداشت. مامانم میگه اگه کرونا باشه همونجا گرفتم.» پدر امیررضا پشت گوشی تلفن با زبان آذری میگوید: «قبلاً میگفتن بچهها کرونا نمیگیرن ما اینجا که اومدیم دیدیم وضع اونطور که میگن نیست اتفاقاً تعداد بچههایی که اورژانس اومدن و دکترها برایشان آزمایش کرونا نوشتند زیاده.»
کنار اتاق تریاژ که درش نیمه باز است زن جوانی با دختر 4 سالهاش منتظر ایستادهاند تا نوبت ویزیتشان برسد. نرگس و دخترش هلیا از شهریار به اینجا آمدهاند. دختربچه نای سرپا ایستادن ندارد. شکمش را گرفته و هر چند لحظه یکبار چادر مادرش را میکشد و میگوید شکمش درد میکند. هلیا کوچولو به گفته مادرش دو هفته پیش کرونا گرفته بود و حالا بعد از گذراندن روزهای قرنطینه دوباره دچار اسهال و استفراغ شده است. نرگس میگوید: «هلیا چند روزه که هر چی میخوره بالا میاره. اسهال هم شده. «جواب آزمایش پی سی آر هلیا منفی شده اما آنتی بادی مثبت است و بیماری در مرحله عفونت اولیه گزارش شده است. نرگس بیتاب است چهار روز بیشتر است که هلیا علائم شدید گوارشی دارد. نرگس یک دست را روی دست دیگر میکوبد به نشانه ترس و نگرانی.: «ما خیلی رعایت میکردیم کسی به خانه ما نمیآمد. جز خانه پدر و مادرم هیچ جا رفت و آمد نداشتیم! هر چی فکر میکنم کجا مریض شده چیزی به ذهنم نمیرسد. دو سه بار فقط برایش از سر کوچه مون ساندویچ خریدم. «مادر به فکر سرماخوردگی بود قبلاً هم این حالتها را در هلیا دیده بود:« اینجا مثل اینکه تست خون از بچهها میگیرند و میگن کرونا داره یا نه. ما قبلاً تست حلق دادیم منفی بود. الان هم که ثانیه به ثانیه پدرش زنگ میزند و میگوید اگر کرونا باشد خودت هم خانه نیا. منو مقصر میدونه میگه تو راه افتادی تو خیابونها. واجب بود بچه رو با اتوبوس تا تهران خونه پدر و مادرت ببری.»
صدرای 6 ساله هم دقیقاً همین علائم را دارد. مادرش نگران حال اوست. چند هفته پیش که برای چشم روشنی به منزل جدید دایی اش در شهرک پرند رفته بودند همانجا کرونا گرفت. چند روز بعد کمی سرفه و تب داشته ولی تست پی سی آر نشان نداده که کرونا دارد ولی تست آنتی بادی که هفته پیش انجام شده حاکی از آن بوده صدرا کوچولو کرونا داشته و متوجه نشدهاند ولی حالا به التهاب شکمی شدید دچار شده طوری که مادرش از شدت نگرانی او را برای بستری شدن به بیمارستان آورده است.
باید گفت بیشتر کودکانی که در بخش اورژانس هستند در دو طبقهبندی باید گنجاند، آنهایی که کرونا گرفتهاند و آنهایی که کرونا را پشت سر گذاشتهاند و اکنون با عوارض ثانویه یعنی التهابات شکمی و گوارشی و چشم و گوش دوباره راهی بیمارستان شدهاند.
کاظمی یکی از پرستاران اورژانس در پاسخ به سؤال من که تعداد مراجعان به اورژانس نسبت به پیک اول و دوم چقدر افزایش یافته و اینکه علائم کرونا در کودکان چگونه است، میگوید: «دو هفتهای است که بیماران کووید زیاد شدهاند با هر علائمی بچهها را میآورند سردرد، تشنج. علائم تنفسی و گوارشی.»
او میگوید: «معمولاً وقتی بچهها را به اورژانس بیمارستان میآورند جواب تست پی سی آرشان منفی میشود ولی در تست آنتی بادی مشخص میشود که کودک کرونا داشته است. اما عوارض این کرونای تقریباً بیسر و صدا بعداً مشخص میشود مثل التهابات شکمی و گوارشی یا عفونت گوش یا ورم صورت و سرگیجه و تشنج و دیگر که گاهی صدمات ناخوشایندی به این بچهها میزند.»
در حالی که پرستارها و دو پزشکی که در اورژانس حضور دارند در حال رسیدگی به وضعیت کودکان هستند، چند کودک دیگر همراه با خانوادهشان برای ویزیت شدن به اورژانس وارد میشوند. علائم تقریباً یکی است؛ سردرد و سرگیجه، تهوع و اسهال.
مادرها از بیتابی بچهها خسته و کلافه شدهاند. صدای سرفههای شبیه به ناله کودکان داخل فضای اورژانس پیچیده. بین همه بچههایی که به اورژانس مراجعه کردهاند حال حلمای 5 ساله نسبت به بقیه نامساعدتر است. تبش به سختی پایین میآید. پزشک اورژانس میگوید: «این کودکان را با حال بد به بیمارستان میآورند درست وقتی که چند روزی از بیرونروی و تب بچهها گذشته. به خیال اینکه اینها علائم شایع سرماخوردگی دوران کودکی هستند. «دکتر، حلما را معاینه میکند و پاسخ همانی است که به بقیه داده است؛ عوارض التهابی پس از کرونا و باید این دوره هم با کمک دارو بگذرد. «چند دقیقه بعد حلما روی تخت ایزوله اورژانس بستری میشود. اشک ته چشمان مادرش جمع میشود.: «ماه پیش تولد دختر همسایه بالاییمون بود. ما رو هم دعوت کرده بودند. نمیخواستیم برویم. صدای دست و جیغ و هورا و تولد تولد گفتن هاشون آنقدر بلند بود که حلما اصرار کرد که باید برویم. بچه است دیگر دلش میهمانی و جشن تولد میخواهد. تعداد مهموناشون 20 نفر هم نمیشد. چند روز بعد ساکنان ساختمانمان میگفتند آقای غلامی که تولد دخترش دعوت بودیم، کرونا گرفته.»
بیشتر پدران و مادرانی که بچههایشان را به این بیمارستان آوردهاند عنوان میکنند که دلیل بیماری فرزندانششان، سهلانگاری آنها بوده چراکه نباید کودکان خود را به میهمانی، رستوران و اماکن شلوغ و پررفت و آمد میبردند.
دکتر فرید ایمانزاده که تا دو هفته پیش ریاست بیمارستان کودکان مفید را بر عهده داشت به «ایران» میگوید: «ما در چند روز گذشته بیش از ۲۰ نوزاد زیر ۲۸ روزه که به کرونا مبتلا شدهاند در بیمارستان بستری کردهایم که بسیاری از آنها هم بیماری زمینهای نداشتهاند.
بررسیها نشان میدهد کودکان معمولاً از طریق یکی از اقوام یا آشنایان خود به کرونا مبتلا میشوند و افزایش ۱۳ درصدی ابتلای کودکان و نوزادان نشان از این ادعا دارد. نکته آخر اینکه حتی کودکان سالم هم در مواجهه با کرونا احتمال ابتلا دارند و این نیست که بگوییم فقط نوزادان و کودکان با بیماری زمینهای به کرونا مبتلا میشوند. پس باید تمهیدات جدی برای حفظ سلامت کودکان اندیشیده شود و باورهای غلطی که در این زمینه وجود دارد به کلی به فراموشی سپرده شود.»
هجوم کودکان با علائم گوارشی و سردرد به اورژانس مرکز طبی کودکان
انتهای بلوار کشاورز و در همسایگی بیمارستان امام خمینی(ره) بیمارستانی است برای کودکان و حالا این روزها و بعد از دوماه اورژانس اش شلوغتر از همیشه شده است. بچههای قد و نیم قد همراه پدر یا مادر برای معاینه آمدهاند. حال برخی خوب نیست مثل امیرحسین 4 ساله که پدرش او را در آغوش گرفته و پتویی رویش انداخته تا برسند به بخش اورژانس.
اورژانس مرکز طبی کودکان فرقی با اورژانس بیمارستان کودکان مفید ندارد، همانقدر شلوغ است. همه آدمهایی که اینجا هستند ماسک و شیلد زدهاند ولی باز هم خطر ابتلا به کرونا وجود دارد. فرقی نمیکند بزرگسال باشید یا کودک، ویروس کار خودش را میکند!
زن و مرد میانسالی که نوزاد 20 روزهشان را برای معاینه آوردهاند از شدت نگرانی سرجایشان بند نمیشوند. جلوی در ورودی اورژانس ایستگاه پرستاری است. پرستارها مشغول اند. یکی از آنها دست کوچک ساجده 20 روزه را میگیرد برای رگگیری. مادر منتظر جواب آزمایش است و هنوز نمیداند ساجده کرونا را از خالهاش گرفته است یا نه. مادر چیز زیادی از کرونا نمیداند. به فکر سرماخوردگی است. میگوید: «چند روز است که تبش پایین نمیآید، از دو روز پیش هم یک قطره شیر نخورده.» زن میانسال که همراه همسرش در یکی از مجتمعهای شهر پردیس سرایدار هستند، به گریه میافتد: «بعد از زایمانم، خواهرم از شمال برای مراقبت از من به تهران آمد. چه میدانستم که مریضی داره. بعد از چند روز تک و توک سرفه میکرد و بیحال بود فکر کردیم چون پلههای مجتمع را شسته سرما خورده است.» پدر ساجده دو ماهه بدون اینکه سؤالی بپرسم شروع میکند به گلایه کردن از خانواده همسرش: «من گفتم نیان ولی کو گوش شنوا. هر روز یکیشون پا میشد از شمال به بهانه کمک می آمد خونه ما. حالا این بچه که هنوز جون نگرفته توی تب میسوزه. کرونا گرفته. نمیدانم بچهام زنده میمونه یا نه؟»آزمایش آنتی بادی پریای 9 ساله هم مثبت شده است. چند ساعتی است که روی تخت انتهای راهرو اورژانس خوابیده است. مادر آرام و بیصدا کنارش نشسته تا نکند پریا از خواب بیدار شود. آنها دو سه هفته پیش پنج روز را در بندرعباس بودند. دایی و زن دایی پریا حالشان بد شده و راه را گرفتهاند سمت تهران. پدر و مادر پریا چند روز بعد از تمام شدن مدت اقامتشان راهی تهران میشوند. پدر پریا علائم کرونا داشت و حالا دخترش درگیر شده است. مادر پریا میگوید: «چند روزی دیدم اشتها ندارد. اسهال هم شده بود و دو شب پیش یکهو صورتش ورم کرد. چشمهایش قرمز شد. تند تند آماده شدیم آوردیمش بیمارستان. وقتی رسیدیم دکتر سریع برایش سرم زد. گفتن اینجا منتظر بمانیم احتمالاً منتقلش کنند بخش عفونی.»
ساعت سه ظهر است و همچنان از تعداد مراجعهکنندگان به اورژانس کاسته نمیشود؛ پدران و مادران نگرانی که کودک خود را در آغوش گرفتهاند و با عجله و نگرانی وارد اورژانس میشوند. آنها میترسند کرونا جان عزیزانشان را به خطر بیندازد؛ خطری که خود مسبب آن بودهاند و گاهی با دعوا و مشاجره سعی میکنند آن را به گردن یکدیگر
بیندازند!
یادداشت
هجوم ویروسهای جهشیافته به کودکان
دکتر علیرضا ناجی
رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
کودکان هم به بیماری کووید-19 مبتلا میشوند اگرچه اغلب به نظر میرسد به نسبت بزرگسالان کمتر مبتلا میشوند اما میتوان گفت مهمترین عامل انتقال ویروس به اطرافیان بوده و البته علائم وخیم نیز در میان آنها دیده میشود. در ضمن کودکان نیز همانند بزرگسالان مبتلا به عفونت بدون علامت با ویروس کرونا شده و موجب پخش و انتقال ویروس به دیگران میشوند. بیشتر کودکان در ابتلا به کووید-19 یا بدون علامت بوده یا دچار بیماری خفیف میشوند اما برخی از کودکان به اشکال وخیمتر بیماری نیز مبتلا شده و حتی احتیاج به بستری شدن در بیمارستان پیدا میکنند یا اینکه در بخش مراقبتهای ویژه در آی سی یو و به دستگاههای کمک تنفسی متصل میشوند. همچنین این بیماری ممکن است در مواردی منجربه مرگ کودکان نیز شود. عمومیترین علائم بیماری کووید-19 در کودکان تب و سرفه است اما ممکن است کودکان هر یک از علائم تب و لرز، گرفتگی بینی ،آبریزش بینی، کاهش و از دست دادن حس بویایی و چشایی، گلودرد و تنفس سخت، اسهال و حالت تهوع، درد معده، خستگی، سردرد، درد عضلانی و بیاشتهایی را بخصوص در سنین زیر یک سال تجربه کنند. چنانچه کودک تان به هر یک از علائم کووید -19 مبتلا شده باشد، باید هرچه سریعتر به آزمایشگاه مرجع برای تست پی سی آر مراجعه کنند، حتی اطرافیان کودک و کسانی که 48 ساعت قبل از شروع علائم در ارتباط با کودکان بودهاند، باید قرنطینه شوند.
کودکان زیر یک سال و بعضی از کودکان فارغ از عدد سنشان که دارای بیماریهای زمینهای هستند، ممکن است در معرض خطر بیشتری به ابتلا به کرونا قرار بگیرند مثل آسم، بیماریهای مزمن تنفسی، دیابت، بیماریهای متابولیسمی، عصبی و ناهنجاریهای ژنتیک، کم خونی داسی شکل، ضعف سیستم ایمنی و شرایط پیچیده پزشکی و چاقی از مواردی است که میتواند یکی از علل افزایش ابتلای کودکان به کووید-19 باشد. در ضمن باید در نظر داشت ژنتیک ویروسها نیز میتواند بر عواقب بیماری کووید-19 مؤثر باشد.
طی چند ماه اخیر گزارشهای جدیدی از ویروس سارس 2 عامل کووید -19 از کشورهای مختلف ارائه شده است که به اسامی مختلفی به نام واریانت بریتانیایی، آفریقایی و جنوبی و واریانت برزیلی نامگذاری شدهاند. این نامگذاری به خاستگاه جغرافیایی پیدایش این ویروسهای جدید اشاره دارد. در حال حاضر این گونههای جدید در تعداد زیادی از کشورهای مختلف از جمله ایران هم مشاهده شدهاند و نگرانیهایی درخصوص افزایش انتقال، گسترشپذیری ویروس در میان انسانها، ایجاد بیماری وخیمتر، اختلال در برنامه واکسیناسیون جهانی علیه کووید به وجود آوردهاند. واریانتهای جدید از کووید-19 نسبت به ویروسهای قدیمیتر از خود مسریتر بوده و راحتتر منتقل میشوند و این بدین معنا است که تعداد قابل توجهی از کودکان در معرض ابتلا به این بیماری و آلودگی با ویروس کرونا هستند با توجه به اینکه کودکان نیز به اندازه بزرگسالان در ابتلا به این بیماری با واریانتهای جدید مستعد هستند میتوان انتظار مشاهده موارد ابتلای بیشتر کودکان را داشت. در ضمن محققان به دنبال این هستند که بدانند آیا کودکان در معرض خطر ابتلای بیشتری نسبت به واریانتهای قبلی ویروس کرونا هستند یا خیر؟ واقعیت این است اثرات خطر واریانتهای جدید بر کودکان کاملاً مشخص نیست.
مرکز کنترل بیماریهای امریکا روز چهارشنبه 8 بهمن گزارش داده است که به نظر میرسد رخداد سندروم التهابی چند ارگانی که حدود سه هفته بعد از عفونت با ویروس رخ میدهد در کودکان مبتلا به واریانتهای جدید شایعتر است. همچنین انتهای سال 2020 میلادی گزارشی از موارد 1659 مورد از ابتلای کودکان به این سندروم از مرکزکنترل بیماریهای امریکا در کودکان گزارش شده است؛ به رغم این گزارش و اینکه واریانتهای جدید عفونتزایی بالاتری نسبت به واریانتهای قبلی دارند این بدین معناست که احتمال رخداد بیشتری از کووید-19 را در کودکان شاهد خواهیم بود اما روشن نیست که این به معنای رخداد موارد شدیدتر و سندرومهای التهابی چند ارگانی در کودکان است یا خیر. اما همچنان میتوان گفت شاهد افزایش ابتلای بیشتری از کووید-19 در کودکان هستیم. گزارشهای متعددی از افزایش 16 درصدی موارد ابتلا به کووید-19 در ماههای آغازین سال 2021 منتشر شده است البته شاهد افزایش ابتلا به سندرومهای التهابی خطرناک در ماههای اخیر در ارتباط با واریانتهای جدید بودهایم به طوری که مرکز کنترل بیماریها در اقصی نقاط جهان به دنبال به دست آوردن مدارک و در حال تحقیق در این باره هستند. طبق گزارشهای ارائه شده توسط دکتر زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران هشدار جدی نسبت به افزایش موارد ابتلا به کودکان و نوجوانان در گروه سنی 5 تا 17 سال به ویروس کرونا داده شده است. گفته میشود؛ در دو تا سه ماه اخیر میزان بروز بیماریهای کووید-19در کودکان زیر 20 سال بیشتر شده است تمامی این مشاهدات به ما هشدار میدهد پایش ژنتیکی ویروس کووید-19 در ایران از واجبات است تا تصویر بهتری از بیماری در ایران داشته باشیم و از همه مهمتر شروع هرچه سریعتر واکسیناسیون در ایران یک رویه استراتژیک بسیار مهم در مهار گردش ویروس است. در ضمن ساده انگاری در رابطه با کرونا، بازگشاییها، فعالیتهای اجتماعی در صنوف مختلف و از همه مهمتر بازگشایی مدارس از سوی آموزش و پرورش از عواملی است که میتواند موجب آغاز پیک چهارم از موج ممتد کرونا در اواخر اسفندماه شود در حالی که ما هنوز واکسیناسیون عمومی را در ایران آغاز نکردهایم.
ماندگاری ویروس کرونا در کودکان
دکتر حجت درخشان فر
فوقتخصص ریه کودکان بیمارستان مسیحدانشوری -عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
علائم کووید-19 در کودکان ممکن است با بزرگسالان متفاوت باشد در ابتدای شیوع بیماری برخی بر این باور بودند که کودکان مبتلا نمیشوند شاید این باور بر آن اساس شکل گرفت که اولین بار این بیماری در چین مقارن با سال نوع چینیها شیوع پیدا کرد و با بسته بودن مدارس در این کشور در آن زمان انتقال در کودکان کمتر بود. تحقیقات در کشور انگلیس نشان میدهد؛ کودکانی که به کووید-19 مبتلا میشوند؛ 55 درصدشان دچار ضعف و بیحالی، 53 درصد سردرد و بیش از 50 درصد آنها گرفتار تب میشوند همچنین بیاشتهایی 34 درصد، علائم پوستی 15 درصد و اسهال در 13 درصد آنها دیده شده است.توجه کنید 80 درصد افراد بالغ و 95 درصد کودکان به نوع خفیف یا بدون علامت بیماری مبتلا میشوند و کودکان بدون علامت یا کم علامت میتوانند ناقل بیماری باشند. اگر در خانوادهای فرد با بیماری زمینهای وجود داشته باشد حتی اگر علائم سرماخوردگی در آن فرد بروز کند باز هم باید موضوع جدی گرفته شود. زیرا ابتلای افراد دارای بیماری زمینهای به کرونا خطرناک است از طرفی تفاوتی بین تستهای تشخیص در اطفال و بزرگسال وجود ندارد با وجود این؛ بیماری التهاب چند سیستمی در کودکان وجود دارد که ممکن است موجب تظاهرات جلدی شود و چندین ارگان را درگیر کند. در این موارد ممکن است حتی PCR مثبت نباشد. این بیماری قبلاً به اسم سندروم کاوازاکی شناخته میشد و امروز حدس میزنیم ویروس کرونا یکی از علتهای بروز این بیماری باشد.
تست PCR مثبت نشان دهنده وجود ویروس در بدن است و ممکن است در ابتدا یا انتهای بیماری بهطور خفیف مثبت باشد حتی بعد از دو هفته از شروع بیماری در صورتی که تست PCR مثبت باشد، نشان دهنده ذرات مرده ویروس در بدن است که ممکن است تست را مثبت کند به هر حال نوع کیت استفاده شده توسط آزمایشگاه، نوع سواپ استفاده شده برای نمونهگیری و تبحرنمونهگیر در گرفتن نمونه همگی در صحت تشخیص مثبت یا منفی تست PCR دخیل هستند. بهدلیل این که کودکان کمتر تست PCR میدهند بیتردید آمارهای مربوط به این گروه سنی کمتر است.در همهگیری کرونا کودکان میتوانند یک ناقل فعال باشند برای همین هم بازگشایی مدارس نگرانیهای زیادی برای والدین ایجاد کرده است.
سؤال این است چه زمانی باید کودک مشکوک به کرونا را در خانه قرنطینه کنید؟ بهطور طبیعی والدین نباید بگذارند کودک دچار تب خانه را ترک کند. اگر میبینید علائم سرماخوردگی در کودکان طولانی است نباید وی را به مدرسه یا مکانهای عمومی بفرستید. متخصصان بیماریهای ریه و عفونی کودکان تأکید دارند حتی اگر مطمئن هستید که کودک دچار سرماخوردگی شده است در صورت طولانی شدن روند بهبودی باید از خروج وی از خانه جلوگیری کنند. این کودک بهدلیل آنکه ممکن است ناقل ویروس باشد باید از سایر اعضای خانواده هم دور نگه داشته شود. قرنطینه، به آن معنی است که شما باید 14 روز را در خانه بمانید. با توجه به این که کودکان ممکن است علامت کمتری داشته باشند، احتمال اینکه بهطور خاموش بیماری را به افراد آسیبپذیر جامعه مثل سالمندان یا افراد دارای بیماری زمینهای انتقال دهند بیشتر است.یک پژوهش در کرهجنوبی نشان میدهد که ویروس کرونا میتواند تا 3 هفته داخل مخاط بینی کودک باقی بماند.
بهدلیل اینکه زدن ماسک بهصورت طولانی خصوصاً در کودکان زیر دوسال ممکن است باعث کمبود اکسیژن و تأثیر روی رشد شود در محیطهای امن مثل منزل زدن ماسک توصیه نمیشود و به همین دلیل باید کمتر در مجامع عمومی حاضر باشند تا از ماسک برای آنها استفاده نشود.محققان مختلف میگویند باید تحقیقات و مطالعات بیشتری در مورد واکسن کووید-19 در کودکان صورت گیرد. از طرفی اگر به کودکان واکسن کرونا تزریق نشود آنها میتوانند مانند مخزن عفونت باقی بمانند که این موضوع تلاش در کاهش همهگیری این بیماری را خنثی میکند.
بــــــــــــرش
افزایش آمار کودکان مبتلا به سندروم التهابی ناشی از کووید19
رئیس بخش عفونی بیمارستان مرکز طبی کودکان افزایش مراجعه سرپایی کودکان مبتلا به کرونا به مراکز درمانی را تأیید میکند و به «ایران »میگوید: «شیب بستری کودکان مبتلا به کرونا در دی و بهمن ماه روند افزایشی نداشته و اغلب تستهای پیسیآر کودکانی که با علائم مشکوک به کرونا بستری میشوند، منفی است. روزانه بین 4 تا 5 کودک در بخش عفونی مرکز طبی کودکان بستری میشوند که تست پی سی آرشان مثبت نیست.
در یک ماه اخیر تنها 5 کودک کرونا مثبت در مرکز طبی بستری کردهایم. از طرفی بیشتر کودکان کرونا مثبت سرپایی هستند و نیاز به بستری ندارند معمولاً این بچهها را از طریق ویزیت تلفنی توصیههای لازم را به والدینشان میدهیم.»
دکتر ستاره ممیشی با بیان اینکه تعداد موارد بستری کودکان مبتلا به کووید19 عملاً تفاوت چندانی به نسبت قبل نکرده است، میافزاید: «تعداد موارد بستری کودکان مبتلا به کرونا در دو ماه اول پاییز زیاد بود. در حال حاضر هنوز شیب افزایشی را در روند بستری احساس نکردیم برخی کودکان با تشخیص کرونا بستری میشوند ولی جواب تستشان منفی میشود به هر حال خانوادهها با هر نوع تب در فرزندانشان گمان میکنند کرونا است و سریع به مرکز درمانی مراجعه میکنند. این در حالی است که حجم بالای مراجعات غیر ضرور به بیمارستانها، کودکان را در معرض ابتلا به ویروس قرار میدهد.»
او درباره علائم ویروس کرونا در کودکان نیز عنوان میکند: «ویروس کرونا در ردههای سنی زیر 18 سال بیشتر علائم تنفسی، اسهال و استفراغ و تب ایجاد میکند. تب بالای غیر قابل کنترل، استفراغهای مکرر، اسهال و کم آبی بدن، اختلال سطح هوشیاری وخواب آلودگی، سرفههای شدید که منجربه نفسهای تند شود و تشنج جزو علائم خطر در تمام بیماریهای عفونی محسوب میشوند.»
ممیشی در ادامه به آمارهای ارائه شده در رابطه با افزایش ابتلای کودکان به ویروس کرونا از سوی ستاد مدیریت مقابله با کرونا اشاره میکند و میگوید: «منظور آقای دکتر زالی این است که موارد مثبت سرپایی در کودکان در حال افزایش است ولی هنوز روند بستریها شیب افزایشی پیدا نکرده است. به هر حال کودکانی که سابقه تماس با افراد آلوده دارند یا خانوادهشان مبتلا به کووید19 بودهاند ویروس را از والدینشان میگیرند با این حال موارد علامت دار ناشی از کرونا در کودکان زیاد نیست بلکه سندروم التهابی ناشی از کووید19 است که علائمش دو هفته بعد از ابتلا به کرونا بروز پیدا میکند.»
رئیس بخش عفونی مرکز طبی کودکان میافزاید: «کودکانی که دچار سندروم التهابی ناشی از کووید19 میشوند دچار قرمزی چشمها، ورم اندام و تب بالا میشوند حتی برخی از این کودکان مشکلات قلبی و عروقی و علائم مغزی پیدا میکنند چرا که بعد از ابتلای کودکان به ویروس کرونا سیستم ایمنی بدن از کنترل خارج شده و علیه سلولهای بدن آنتی بادی تولید میکند.»
به گفته ممیشی، یکی از دلایل افزایش موارد ابتلای سرپایی کودکان به کرونا افزایش تستهای پیسیآر است چرا که والدین آگاه شدهاند و با هر علامتی تست پی سی آر میدهند ،از طرفی در پیک اول و دوم ما در بخش عفونی بیمارستان بیشتر کودکان دارای نقص ایمنی و بیماریهای زمینهای مبتلا به کووید19 را بستری میکردیم اما بعد از پیک سوم والدین این بچهها آگاهتر شدهاند و سعی میکنند تنها برای کارهای ضروری به مراکز درمانی مراجعه کنند برای همین بستری این کودکان نیز در بخش کووید نسبت به اوایل اپیدمی کاهش یافته است.
ممیشی این را هم میگوید که خوشبختانه در حال حاضر علائم تنفسی علت مراجعه کودکان نیست و کودکان بیشتر با علائم گوارشی درگیر بیماری میشوند. بدین ترتیب که کودک تب میکند و فاکتورهای التهابی در آزمایش خونش بالا میرود که گاهی نیز کلیهها و پانکراس اش درگیر میشود البته این عوارض به درمان با کورتون جواب میدهد. پیشتر این بیماری را سندروم کاوازاکی میگفتند ولی الان به آن سندروم التهابی متعاقب کرونا میگویند. این علائم بعد از ابتلا به ویروس کرونا بروز پیدا میکنند به این مفهوم که ممکن است پدر و مادر متوجه ابتلای فرزندشان به ویروس کرونا نشوند و کودک 10 روز تا 3 هفته بعد از ورود ویروس به بدن دچار سندروم MSI-c شود. کودکانی که دچار این سندروم میشوند تست آنتی بادیشان مثبت است ولی تست پی سی آرشان مثبت نیست در واقع آنتی بادی علیه کرونا مشخص میکند کودک قبلاً ویروس را گرفته است. کودکانی که دچار سندروم التهابی ناشی از کووید19 میشوند در بیمارستان بستری میشوند و بر اساس آزمایشهای التهابی کورتون درمانی میشوند.
او با تأکید بر اینکه در دو یا سه ماه اخیر موارد بستری کودکان مبتلا به سندروم MSI-c بیشتر بود، عنوان میکند: «در حال حاضر در هفته دو یا سه کودک مبتلا به سندروم التهابی ناشی از کووید19 را درمرکز طبی بستری میکنیم. حداکثر نیز در یک هفته 10 کودک مبتلا به این سندروم در بیمارستان بستری میشوند. به هر حال تعداد کودکان با جواب آنتی بادی مثبت بیشتر از تعداد موارد پی سی آر است.»
ممیشی با بیان اینکه کودکان بهدلیل رفت و آمدهای خانوادگی، پاساژگردیها و خوردن غذای بیرون دچار بیماری میشوند، میگوید: «کودکان بیشتر دچار سندروم التهابی میشوند که بسیار دردناک است و عارضه زیادی هم ایجاد میکند. ما از بیشتر کسانی که دچار سندروم التهابی شدهاند سؤال کردهایم کجا مبتلا شده اند؟ عنوان میکنند که غذای بیرون مصرف کردهاند یا اینکه در رفت و آمد با خانوادههای درجه یکشان محدودیتی برای خودشان ایجاد نکردهاند.»
این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه در خانه ماندن وضعیت روحی و روانی بچهها را نشانه گرفته است، در عین حال بیان میکند: «بچهها مثل پرندههای در قفس شدهاند. لازم است خانواده هر از گاهی آنها را به جاهای خلوت ببرند و کودک دوچرخه سواری یا بازی کند نه اینکه راه بیفتند به کیش و شمال بروند و کودکان را گرفتار بیماریهای دردناکی کنند.»
ممیشی با بیان اینکه از نوزاد شیرخوار گرفته تا کودک 13 ساله در بخش عفونی مرکز طبی کودکان بستری میشوند همچنین درباره تعداد موارد بستری کودکان مبتلا به کووید19 در مرکز طبی کودکان نیز اظهار میدارد: «اخیراً 7 تا بچه در بخش بستری داشتیم که با شک به کرونا بستری شدند اما پی سی آرشان منفی است و دو تا از بچهها آنتی بادیشان مثبت بود. یک کودک نیز در آی سی یو داریم که شیرخوار زیر یک سال است که با تابلوی تب و تشنج مراجعه کرد و تست پی سی آر وی مثبت شد. با این حال در فروردین، اردیبهشت و خرداد درگیری تنفسی در مراجعه کنندگان خیلی زیاد بود الان علائم تنفسی در بچهها خیلی کم شده و ویروس از مسیر دیگر به بچهها منتقل میشود و بیشتر منجربه علائم گوارشی میشود. حدس میزنیم خوردن فست فود و رستوران رفتن علائم گوارشی و سندروم التهابی ایجاد میکند.»
دکتر ممیشی در پایان به این نکته اشاره میکند که نمونهگیری در منزل که گاهی از سوی برخی مؤسسههای غیر مجاز صورت میگیرد منجربه آلوده شدن بچهها به ویروس کرونا میشود. او میگوید که نمونهگیری در منزل خطرناک است و اغلب جواب این تستها مثبت کاذب هستند از طرفی بهدلیل آنکه نمونه گیر از خانهای به خانه دیگر در تردد است این امر احتمال آلودگی در بچهها را افزایش میدهد. همچنین گاهی هنگام نمونهگیری از داخل بینی با سوآپ، مجاری بینی و نایژه و حلق کودکان آسیب جدی میبیند.
حال و روز خانواده حنیفه افشار سه ماه پس از حادثه تروریستی دانشگاه کابل
جان پدر کجاستی؟
ترانه بنییعقوب
گزارش نویس
حسرت پدر ابدی شد؛ حسرتی ساده که تا پایان عمر مثل خوره ذهنش را خواهد خورد. حسرتی ابدی برای تکرار سادهترین لحظههای زندگی، چرا مثل هر روز در خانه را برایش باز نکرد؟ چرا مثل همیشه به لباسش دقت نکرد؟ جزئیات همیشه برای حنیفه مهم بود و موقع لباس پوشیدن به آنها دقت میکرد. زیبا و آراسته لباس میپوشید، اما آن روز پدر خوب قد و بالای دخترش را ورانداز نکرد. چه میدانست دیدار آخر است؟ انگار یادش رفته بود هر دیداری میتواند دیدار آخر باشد.
مخصوصاً در افغانستان که مدتهاست همه چیز طعم خون میدهد، بوی مرگ و انتحار. هزار بار از خودش پرسیده دخترش آن روز موقع دانشگاه رفتن چه بر تن کرد؟ پدر روزها و روزهاست چشمهایش را میبندد و حنیفه را تصور میکند و با خودش میگوید جان پدر آن روز چه پوشیده بود؟ چطور خداحافظی کرد و رفت؟ انگار همه چیز از حافظهاش پاک شده و هیچ به یاد نمیآورد. هنوز وقتی چراغ اتاق دخترها را میبیند که تا نیمه شب روشن است، دلش هری میریزد. آخر حنیفه جان و گلآرا جان هر دو در دانشگاه کابل درس میخواندند. گاهی شبها بیدار میشود تا به دخترها بگوید کمی هم استراحت کنند اما افسوس این روزها فقط گلآرا را در اتاق میبیند و ناگهان به یاد میآورد، حنیفه جان دیگر نیست: «جان پدر کجاستی؟»
بیش از سه ماه از حمله داعش به دانشگاه کابل میگذرد؛ حملهای که در آن 22 دانشجو کشته شدند. حنیفه افشار 22 ساله یکی از دانشجویانی بود که در این حمله جان خود را از دست داد. حبیبالله افشار پدر حنیفه بعد از حمله 252 بار به دخترش زنگ زد و وقتی پاسخی دریافت نکرد، پیام داد: «جان پدر کجاستی؟» پیامی که در میان کاربران شبکههای اجتماعی ایران هشتگ شد و بعدها همایون شجریان هم آوازی خواند که در هر مطلعش جمله جان پدر کجاستی تکرار میشد.
در تهران و مشهد بیلبوردهای بزرگی برپا شد که به نشانه همدردی با مردم افغانستان رویش نوشته بودند و از همه زیبا تر برج آزادی که به رنگ پرچم افغانستان در آمد:«جان پدر کجاستی؟» حتی همین حالا هم مردم در کوچه و خیابان گاهی این جمله را تکرار میکنند و به قول افغانستانیها جان پدر کجاستی در ایران تبدیل به قصه شد. اما قصه جان پدر کجاستی چیست؟ کدام پدر به دختری که جانش بود 252 بار زنگ زد؟
پدر با اندوه زیاد روز حمله به دانشگاه را به یاد میآورد: «دوازدهم عقرب (آبان) حنیفه جان شهید شد. بیش از سه ماه میگذرد ولی ما تا به حال باور نکردهایم که او شهید شده. من هرچه از احساسم بگویم کم گفتهام؛ انگار یک چیزی گم است. اصلاً در خانه انگار یک چیزی گم شده. بازار یا هر جا میروم دائم فکرم به حنیفه جان است. هر کار میکنم کمی به چیز دیگری فکر کنم نمیشود. زیاد کمبودش را حس میکنم. تا وقتی زندهام دردش کنده نمیشود و از یاد نمیرود. ولی دلم به اینکه شهید شده و جایگاه خاصی نزد خدا دارد کمی آرام میشود. روز حمله برای ما تماس یکی از دوستان آمد که حنیفه و گلآرا دانشگاه رفتهاند یا خیر؟ من هم جواب دادم که بلی حنیفه رفته ولی گلآرا در خانه است. من درحال غذا خوردن بودم که به حنیفه زنگ زدم اما دیدم هرچی تماس میگیرم جواب نمیدهد. غذا خوردن را رها کردم و به راه دانشگاه روان شدم. نگرانی شدید داشتم ولی مرا داخل دانشگاه راه نمیدادند تا اینکه ساعت هفت شب در باز شد و همه مردم که اطراف دانشگاه به سر میبردند داخل شدند.
آمبولانسها، شهیدها را انتقال میداد و رانندههای آمبولانس و بسیاری از مردم که منتظر عزیزان خود بودند گریه میکردند. خیلی از کسانی که منتظر بودند، جسد شهید عزیز خود را پیدا کردند تا اینکه نگرانی من بیشتر از قبل شد. من هم به جستوجوی حنیفه ادامه دادم ولی او را پیدا نکردم تا ساعت 3 صبح تمام شفاخانهها (بیمارستانها) را گشتم، شوکه شده بودم و دخترم را میان جسدها نمیدیدم.
فکر میکردم حنیفه زنده است یا اینکه ترسیده و جایی پنهان شده یا زخمی است و خودش هم شوکه شده و اسمش را به کسی نگفته. بالاخره به خانه آمدم و به دخترم گلآرا گفتم دخترم منتظر روشنایی صبح هستم آمادگی هر اتفاق و حالتی را داشته باش. بعد از روشنی صبح همراه دخترم گل آرا و خواهرم و شوهر خواهرم و داماد خواهر بزرگم دوباره به شفاخانه رفتیم و حنیفه را جستوجو کردیم. تا اینکه در شفاخانه «400 بستر» دخترم، خواهرش را شناخت و گفت این حنیفه است. درحالی که من شب همه شفاخانهها را دیده بودم ولی جسدها در نظرم شبیه هم میآمد و نتوانسته بودم دختر خودم را بشناسم...»
پدر آن روز به قول خودش حدود دو صد و پنجاه و دو بار (252) با دخترش تماس گرفت و بعد نوشت جان پدر کجاستی؟ فکر میکرد شاید دخترش گروگان باشد یا جایی باشد که به دلایل امنیتی از ترس نتواند جواب تلفنش را بدهد: «شاید هم همه پدر و مادرها همین پیام جان پدر کجاستی را نوشته باشند. چون همه پدرها نگران بودند و ما در شرایط ترس و نگرانی شدید به سر میبردیم. از هر کی پرسان میشدیم، یکی میگفت خواهرم در دانشگاه است. یکی میگفت دخترم...»
گلآرا خواهر حنیفه در رشته طب (پزشکی) در دانشگاه کابل درس میخواند و حنیفه دانشجوی رشته اداره و پالیسی عامه بود. آنطور که خانوادهاش میگویند رشتهای که حنیفه جان در آن درس میخواند رشتهای جدیدالتأسیس در دانشگاه کابل است؛ شامل سه بخش حقوق، اقتصاد و مدیریت و حنیفه دانشجوی ترم هفتم بود و چیزی تا فارغالتحصیلیاش نمانده بود. خانواده حنیفه هرگز تصور نمیکردند برای دخترشان و دیگر دانشجوها در دانشگاه اتفاقی بیفتد و با اینکه زندگی در افغانستان نبرد هر روزه با انتحار و انفجار است اما به رگبار بستن دانشجویان در دانشگاه کابوسی بود که هرگز به ذهن کسی هم خطور نمیکرد.
پدر معمار است و به قول خودش هر کوششی کرده تا بتواند خواسته دخترانش را که فقط درس خواندن بود اجابت کند: «اصلاً فکر نمیکردم در دانشگاه چنین اتفاقی بیفتد. همیشه تشویش مسیر و راه را داشتم که نکند حادثهای در جریان راه خانه تا دانشگاه بیفتد و همیشه فکر میکردم دانشگاه جای امنی است. من 4 فرزند داشتم؛ حنیفهجان فرزند بزرگم بود و بعد گلآرا و یک دختر و یک پسر دارم. من حنیفه را گاهی مادرم صدا میکردم چون مادر خودم را در کودکی از دست داده بودم. این روزها سر مزار حنیفه میروم و تصور میکنم مرا صدا میکند و میگوید من زنده هستم...
حنیفه همان روز که شهید شد صبح اول وقت بیدار شد. صبحانهاش را خورد و همان روز برای ترم جدید خود از من پول خواست. من پول دادم اما آن روز درست ندیدمش؛ حتی ندیدم چه پوشیده. هر روز دروازه بیرونی را برایش باز میکردم ولی آن روز ندیدمش. وقتی به تحسین نامهها و تقدیرنامههایش نگاه میکنم که حدود 20 عدد است افسوس زحمتها و بیدارخوابیهایش را میخورم. او و خواهرش آنقدر با علاقه درس میخواندند که من هم همه کوشش خود را میکردم تا حمایتشان کنم. ولی الان یک داغ کلان در دلم است چون همیشه حنیفه میگفت درس میخواند و همه کاری میکند تا زحمتهای من را جبران کند. فکر و ذکر دخترم درس خواندن بود.»
پدر و خواهر حنیفه از ویژگیهای حنیفه جان میگویند؛ اینکه او یک دختر منظم و پاک بود، همیشه برنامههایش را دقیق انجام میداد و اوقات خود را منظم تقسیم میکرد، برای هر کاری یک وقت مشخص داشت و نظم و ترتیب و پاکی حنیفه را در همه کارهایش میشد دید چه در لباس پوشیدن، چه در برنامههایش.
گل آرا، خواهر حنیفه میگوید: «حنیفه جان مطالعه کردن را خیلی دوست داشت و برای وقت خود خیلی ارزش قائل بود. حتی در مسیر خانه تا دانشگاه یک صدای آموزشی یا انگیزشی میشنید یا حتی اگر خانه فامیلها میرفتیم اگر صحبتها مفید نمیبود و گپها مؤثر نبود که فیض ببریم حنیفه با خود کتاب یا کتاب الکترونیکی میآورد و مطالعه میکرد.
حنیفه خیلی آرام و صبور بود یعنی از نهایت شکیبایی برخوردار بود. سحرخیز بود، قرآن کریم را همیشه با تفسیر و ترجمه میخواند و میگفت اگر میخواهیم راهکار زندگی را پیدا کنیم باید قرآن را با ترجمه بخوانیم. قانع بود و از زندگی شکایت نمیکرد. حنیفه هیچوقت زود تسلیم نمیشد و همیشه مبارزه میکرد. حنیفه در دانشگاه خیلی زیاد درس میخواند و برای اینکه در رشته خودش متخصص شود کتابهای زیادی مطالعه میکرد و به خاطر اینکه در بورسیه کامیاب شود و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود خیلی خوب انگلیسی بلد بود و میخواست آمادگی تافل را شروع کند.»
پدر حنیفه جان هم میگوید او از راه علم و دانش میخواست به خانواده و وطن خود خدمت کند. او افغانستان را خیلی دوست داشت و اهداف معنوی داشت و میخواست به بلندترین نقطه معنویت برسد. حنیفه همیشه نماز اول وقت میخواند و همیشه و همیشه درحال مطالعه و درس خواندن بود. هر شب میدیدم لامپ اتاق روشن است و حنیفه بالا سر کتاب خوابش برده. حنیفه از صنف اول تا دانشگاه همیشه شاگرد ممتاز بود و من افسوس زحمتهایش را میخورم. همیشه میدیدم اطفال (بچههای) امروزی را پدر و مادرشان آماده میکنند که به مکتب و مدرسه بروند اما دختران من همیشه صبح زود بیدار و خودشان آماده میشدند و به مکتب میرفتند. کینهای نبود، مهربان بود و به خیلی از همکلاسیهایش زبان یاد داد. خیلیها میآمدند خانه میگفتند از حنیفه راهنمایی میخواهیم. کوشش میکرد به همه کمک کند، مشکل درسی همه را حل میکرد. حنیفه جان هیچ وقت اسراف کار نبود، یک مداد کوچک دستش میگرفت و میگفت نباید اسراف کرد. تمام صفحههای کتابش را مینوشت.
من افسوس کوششها و بیدارخوابیهایش را میخورم که همیشه بیدار بود و درس میخواند. با همه زحمتهایی که میکشید و درسهایی که میخواند باز از من میپرسید دوست داری چه غذایی برایت درست کنم پدرجان؟»
پدر در محاکمه عادل شرکت کرده؛ کسی که مسئولان امنیت ملی افغانستان دستگیرش کردهاند و خودش هم اعتراف کرده که عامل حمله بوده است. او در محکمه اقرار کرده که عضو گروه داعش است. به اعدام محکوم شده اما هنوز خانوادهها نمیدانند محکمه دوم و سوم چه زمانی برگزار میشود.
اما حبیبالله افشار چقدر درباره پیام جان پدر کجاستی شنیده است؟ آیا میداند که درباره این پیامش در ایران شعرها سرود شده و این گفتهاش در ایران تبدیل به قصه شده؟ میگوید: «نمیدانم این پیام را چند بار نوشتم. اصلاً نمیدانم چه نوشتم. بعد گفتند نوشتهای جان پدر کجاستی؟ ما پریشان بودیم که خدایا چه شده؟ یکی خواهر بود یکی مادر، یکی پدر... هزار گپ توی دلمان میزدیم که چرا تلفن را جواب نمیدهند. این پیام را در افغانستان به دشت و بازار ندیدم. اما در مراسم که ما را دعوت میکردند یا ختمهایی که رفتیم شعرهایی بود که آخرش همین بود. جان پدر کجاستی. آن وقت که آهنگ را شنیدم خیلی در دلم اثر کرد.
به رونمایی کتاب عقرب تاریک که به یاد شهدا نوشته شده هم رفتم؛ هر مطلع شعر میگفت، جان پدر کجاستی. با اینکه زیاد اهل شبکههای اجتماعی نیستم اما خیلی از نوشتهها را دیدم؛ در اخبار دیدم مردم ایران همه همدردی میکردند. آهنگها را در تلویزیون گوش دادم و پرچمها و پارچههایی دیدم که بر آنها نوشته شده بود جان پدر کجاستی؟ یک خواننده ایرانی به نام همایون شجریان هم یک آهنگ خوانده که آن را هم شنیدهام. در افغانستان روزنامه 8 صبح از من مصاحبه کردند و با عنوان جان پدر کجاستی چاپ کردند.»
اما بر گلآرا افشار خواهر حنیفه این روزها چه میگذرد؟ او که باید هر روز به دانشگاهی برود که جای خالی خواهرش توی چشمش میزند: «من و حنیفه با هم یک جا دانشگاه میرفتیم. از وقتی که او شهید شده من تنها میروم. حال روحیام آن اوایل اصلاً خوب نبود. خصوصاً روز سوم خواهرم بود که من امتحانهای نهایی دانشگاه را سپری میکردم. خیلی آن روزها برایم سخت گذشت. چشمم که به عکس شهیدان و خواهرم بر در و دیوار دانشگاه میخورد، نمیخواستم ببینم. نمیتوانستم تحمل کنم و در راه گریه میکردم.
الان هم دانشگاه میروم اما غمگینم خصوصاً اگر کسی از حادثه بگوید یا من را یاد آن حادثه بیندازد قلبم میسوزد. همه محصلین بیگناه را مظلومانه شهید کردند. وضعیت افغانستان قسمی که شما شاهدش هستید همه روز انتحار و انفجار است. ترس ما این است که مبادا برای من هم چنین مشکلی پیش بیاید. فضای افغانستان امن نیست؛ وقتی از خانه بیرون میروی امید نداری که دوباره به خانه میآیی یا نه؟ من میخواهم همه اهداف خواهرم را به دست بیاورم اما روزهای سختی را میگذرانم. خودم را مجبور میکنم درس بخوانم و اگر حنیفه نیست راهش را ادامه میدهم. در دانشگاه امن نیستیم چه برسد در راه و ماشین که اصلاً اعتبار نیست. نمیدانیم ما اصلاً زنده میمانیم یا نه؟»
حسرت پدر حنیفه ابدی شد، حسرتی که تا پایان عمر با او و خانوادهاش میماند و ترسی شدید از آینده. ترسی جاری در افغانستان که هر بار عزیزی از درخانه بیرون میرود باید فکر کنند آخرین دیدارشان است. کشوری زخمخورده که مدتهاست در آن همه چیز طعم خون میدهد و بوی مرگ و انتحار.
گزارش نویس
حسرت پدر ابدی شد؛ حسرتی ساده که تا پایان عمر مثل خوره ذهنش را خواهد خورد. حسرتی ابدی برای تکرار سادهترین لحظههای زندگی، چرا مثل هر روز در خانه را برایش باز نکرد؟ چرا مثل همیشه به لباسش دقت نکرد؟ جزئیات همیشه برای حنیفه مهم بود و موقع لباس پوشیدن به آنها دقت میکرد. زیبا و آراسته لباس میپوشید، اما آن روز پدر خوب قد و بالای دخترش را ورانداز نکرد. چه میدانست دیدار آخر است؟ انگار یادش رفته بود هر دیداری میتواند دیدار آخر باشد.
مخصوصاً در افغانستان که مدتهاست همه چیز طعم خون میدهد، بوی مرگ و انتحار. هزار بار از خودش پرسیده دخترش آن روز موقع دانشگاه رفتن چه بر تن کرد؟ پدر روزها و روزهاست چشمهایش را میبندد و حنیفه را تصور میکند و با خودش میگوید جان پدر آن روز چه پوشیده بود؟ چطور خداحافظی کرد و رفت؟ انگار همه چیز از حافظهاش پاک شده و هیچ به یاد نمیآورد. هنوز وقتی چراغ اتاق دخترها را میبیند که تا نیمه شب روشن است، دلش هری میریزد. آخر حنیفه جان و گلآرا جان هر دو در دانشگاه کابل درس میخواندند. گاهی شبها بیدار میشود تا به دخترها بگوید کمی هم استراحت کنند اما افسوس این روزها فقط گلآرا را در اتاق میبیند و ناگهان به یاد میآورد، حنیفه جان دیگر نیست: «جان پدر کجاستی؟»
بیش از سه ماه از حمله داعش به دانشگاه کابل میگذرد؛ حملهای که در آن 22 دانشجو کشته شدند. حنیفه افشار 22 ساله یکی از دانشجویانی بود که در این حمله جان خود را از دست داد. حبیبالله افشار پدر حنیفه بعد از حمله 252 بار به دخترش زنگ زد و وقتی پاسخی دریافت نکرد، پیام داد: «جان پدر کجاستی؟» پیامی که در میان کاربران شبکههای اجتماعی ایران هشتگ شد و بعدها همایون شجریان هم آوازی خواند که در هر مطلعش جمله جان پدر کجاستی تکرار میشد.
در تهران و مشهد بیلبوردهای بزرگی برپا شد که به نشانه همدردی با مردم افغانستان رویش نوشته بودند و از همه زیبا تر برج آزادی که به رنگ پرچم افغانستان در آمد:«جان پدر کجاستی؟» حتی همین حالا هم مردم در کوچه و خیابان گاهی این جمله را تکرار میکنند و به قول افغانستانیها جان پدر کجاستی در ایران تبدیل به قصه شد. اما قصه جان پدر کجاستی چیست؟ کدام پدر به دختری که جانش بود 252 بار زنگ زد؟
پدر با اندوه زیاد روز حمله به دانشگاه را به یاد میآورد: «دوازدهم عقرب (آبان) حنیفه جان شهید شد. بیش از سه ماه میگذرد ولی ما تا به حال باور نکردهایم که او شهید شده. من هرچه از احساسم بگویم کم گفتهام؛ انگار یک چیزی گم است. اصلاً در خانه انگار یک چیزی گم شده. بازار یا هر جا میروم دائم فکرم به حنیفه جان است. هر کار میکنم کمی به چیز دیگری فکر کنم نمیشود. زیاد کمبودش را حس میکنم. تا وقتی زندهام دردش کنده نمیشود و از یاد نمیرود. ولی دلم به اینکه شهید شده و جایگاه خاصی نزد خدا دارد کمی آرام میشود. روز حمله برای ما تماس یکی از دوستان آمد که حنیفه و گلآرا دانشگاه رفتهاند یا خیر؟ من هم جواب دادم که بلی حنیفه رفته ولی گلآرا در خانه است. من درحال غذا خوردن بودم که به حنیفه زنگ زدم اما دیدم هرچی تماس میگیرم جواب نمیدهد. غذا خوردن را رها کردم و به راه دانشگاه روان شدم. نگرانی شدید داشتم ولی مرا داخل دانشگاه راه نمیدادند تا اینکه ساعت هفت شب در باز شد و همه مردم که اطراف دانشگاه به سر میبردند داخل شدند.
آمبولانسها، شهیدها را انتقال میداد و رانندههای آمبولانس و بسیاری از مردم که منتظر عزیزان خود بودند گریه میکردند. خیلی از کسانی که منتظر بودند، جسد شهید عزیز خود را پیدا کردند تا اینکه نگرانی من بیشتر از قبل شد. من هم به جستوجوی حنیفه ادامه دادم ولی او را پیدا نکردم تا ساعت 3 صبح تمام شفاخانهها (بیمارستانها) را گشتم، شوکه شده بودم و دخترم را میان جسدها نمیدیدم.
فکر میکردم حنیفه زنده است یا اینکه ترسیده و جایی پنهان شده یا زخمی است و خودش هم شوکه شده و اسمش را به کسی نگفته. بالاخره به خانه آمدم و به دخترم گلآرا گفتم دخترم منتظر روشنایی صبح هستم آمادگی هر اتفاق و حالتی را داشته باش. بعد از روشنی صبح همراه دخترم گل آرا و خواهرم و شوهر خواهرم و داماد خواهر بزرگم دوباره به شفاخانه رفتیم و حنیفه را جستوجو کردیم. تا اینکه در شفاخانه «400 بستر» دخترم، خواهرش را شناخت و گفت این حنیفه است. درحالی که من شب همه شفاخانهها را دیده بودم ولی جسدها در نظرم شبیه هم میآمد و نتوانسته بودم دختر خودم را بشناسم...»
پدر آن روز به قول خودش حدود دو صد و پنجاه و دو بار (252) با دخترش تماس گرفت و بعد نوشت جان پدر کجاستی؟ فکر میکرد شاید دخترش گروگان باشد یا جایی باشد که به دلایل امنیتی از ترس نتواند جواب تلفنش را بدهد: «شاید هم همه پدر و مادرها همین پیام جان پدر کجاستی را نوشته باشند. چون همه پدرها نگران بودند و ما در شرایط ترس و نگرانی شدید به سر میبردیم. از هر کی پرسان میشدیم، یکی میگفت خواهرم در دانشگاه است. یکی میگفت دخترم...»
گلآرا خواهر حنیفه در رشته طب (پزشکی) در دانشگاه کابل درس میخواند و حنیفه دانشجوی رشته اداره و پالیسی عامه بود. آنطور که خانوادهاش میگویند رشتهای که حنیفه جان در آن درس میخواند رشتهای جدیدالتأسیس در دانشگاه کابل است؛ شامل سه بخش حقوق، اقتصاد و مدیریت و حنیفه دانشجوی ترم هفتم بود و چیزی تا فارغالتحصیلیاش نمانده بود. خانواده حنیفه هرگز تصور نمیکردند برای دخترشان و دیگر دانشجوها در دانشگاه اتفاقی بیفتد و با اینکه زندگی در افغانستان نبرد هر روزه با انتحار و انفجار است اما به رگبار بستن دانشجویان در دانشگاه کابوسی بود که هرگز به ذهن کسی هم خطور نمیکرد.
پدر معمار است و به قول خودش هر کوششی کرده تا بتواند خواسته دخترانش را که فقط درس خواندن بود اجابت کند: «اصلاً فکر نمیکردم در دانشگاه چنین اتفاقی بیفتد. همیشه تشویش مسیر و راه را داشتم که نکند حادثهای در جریان راه خانه تا دانشگاه بیفتد و همیشه فکر میکردم دانشگاه جای امنی است. من 4 فرزند داشتم؛ حنیفهجان فرزند بزرگم بود و بعد گلآرا و یک دختر و یک پسر دارم. من حنیفه را گاهی مادرم صدا میکردم چون مادر خودم را در کودکی از دست داده بودم. این روزها سر مزار حنیفه میروم و تصور میکنم مرا صدا میکند و میگوید من زنده هستم...
حنیفه همان روز که شهید شد صبح اول وقت بیدار شد. صبحانهاش را خورد و همان روز برای ترم جدید خود از من پول خواست. من پول دادم اما آن روز درست ندیدمش؛ حتی ندیدم چه پوشیده. هر روز دروازه بیرونی را برایش باز میکردم ولی آن روز ندیدمش. وقتی به تحسین نامهها و تقدیرنامههایش نگاه میکنم که حدود 20 عدد است افسوس زحمتها و بیدارخوابیهایش را میخورم. او و خواهرش آنقدر با علاقه درس میخواندند که من هم همه کوشش خود را میکردم تا حمایتشان کنم. ولی الان یک داغ کلان در دلم است چون همیشه حنیفه میگفت درس میخواند و همه کاری میکند تا زحمتهای من را جبران کند. فکر و ذکر دخترم درس خواندن بود.»
پدر و خواهر حنیفه از ویژگیهای حنیفه جان میگویند؛ اینکه او یک دختر منظم و پاک بود، همیشه برنامههایش را دقیق انجام میداد و اوقات خود را منظم تقسیم میکرد، برای هر کاری یک وقت مشخص داشت و نظم و ترتیب و پاکی حنیفه را در همه کارهایش میشد دید چه در لباس پوشیدن، چه در برنامههایش.
گل آرا، خواهر حنیفه میگوید: «حنیفه جان مطالعه کردن را خیلی دوست داشت و برای وقت خود خیلی ارزش قائل بود. حتی در مسیر خانه تا دانشگاه یک صدای آموزشی یا انگیزشی میشنید یا حتی اگر خانه فامیلها میرفتیم اگر صحبتها مفید نمیبود و گپها مؤثر نبود که فیض ببریم حنیفه با خود کتاب یا کتاب الکترونیکی میآورد و مطالعه میکرد.
حنیفه خیلی آرام و صبور بود یعنی از نهایت شکیبایی برخوردار بود. سحرخیز بود، قرآن کریم را همیشه با تفسیر و ترجمه میخواند و میگفت اگر میخواهیم راهکار زندگی را پیدا کنیم باید قرآن را با ترجمه بخوانیم. قانع بود و از زندگی شکایت نمیکرد. حنیفه هیچوقت زود تسلیم نمیشد و همیشه مبارزه میکرد. حنیفه در دانشگاه خیلی زیاد درس میخواند و برای اینکه در رشته خودش متخصص شود کتابهای زیادی مطالعه میکرد و به خاطر اینکه در بورسیه کامیاب شود و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود خیلی خوب انگلیسی بلد بود و میخواست آمادگی تافل را شروع کند.»
پدر حنیفه جان هم میگوید او از راه علم و دانش میخواست به خانواده و وطن خود خدمت کند. او افغانستان را خیلی دوست داشت و اهداف معنوی داشت و میخواست به بلندترین نقطه معنویت برسد. حنیفه همیشه نماز اول وقت میخواند و همیشه و همیشه درحال مطالعه و درس خواندن بود. هر شب میدیدم لامپ اتاق روشن است و حنیفه بالا سر کتاب خوابش برده. حنیفه از صنف اول تا دانشگاه همیشه شاگرد ممتاز بود و من افسوس زحمتهایش را میخورم. همیشه میدیدم اطفال (بچههای) امروزی را پدر و مادرشان آماده میکنند که به مکتب و مدرسه بروند اما دختران من همیشه صبح زود بیدار و خودشان آماده میشدند و به مکتب میرفتند. کینهای نبود، مهربان بود و به خیلی از همکلاسیهایش زبان یاد داد. خیلیها میآمدند خانه میگفتند از حنیفه راهنمایی میخواهیم. کوشش میکرد به همه کمک کند، مشکل درسی همه را حل میکرد. حنیفه جان هیچ وقت اسراف کار نبود، یک مداد کوچک دستش میگرفت و میگفت نباید اسراف کرد. تمام صفحههای کتابش را مینوشت.
من افسوس کوششها و بیدارخوابیهایش را میخورم که همیشه بیدار بود و درس میخواند. با همه زحمتهایی که میکشید و درسهایی که میخواند باز از من میپرسید دوست داری چه غذایی برایت درست کنم پدرجان؟»
پدر در محاکمه عادل شرکت کرده؛ کسی که مسئولان امنیت ملی افغانستان دستگیرش کردهاند و خودش هم اعتراف کرده که عامل حمله بوده است. او در محکمه اقرار کرده که عضو گروه داعش است. به اعدام محکوم شده اما هنوز خانوادهها نمیدانند محکمه دوم و سوم چه زمانی برگزار میشود.
اما حبیبالله افشار چقدر درباره پیام جان پدر کجاستی شنیده است؟ آیا میداند که درباره این پیامش در ایران شعرها سرود شده و این گفتهاش در ایران تبدیل به قصه شده؟ میگوید: «نمیدانم این پیام را چند بار نوشتم. اصلاً نمیدانم چه نوشتم. بعد گفتند نوشتهای جان پدر کجاستی؟ ما پریشان بودیم که خدایا چه شده؟ یکی خواهر بود یکی مادر، یکی پدر... هزار گپ توی دلمان میزدیم که چرا تلفن را جواب نمیدهند. این پیام را در افغانستان به دشت و بازار ندیدم. اما در مراسم که ما را دعوت میکردند یا ختمهایی که رفتیم شعرهایی بود که آخرش همین بود. جان پدر کجاستی. آن وقت که آهنگ را شنیدم خیلی در دلم اثر کرد.
به رونمایی کتاب عقرب تاریک که به یاد شهدا نوشته شده هم رفتم؛ هر مطلع شعر میگفت، جان پدر کجاستی. با اینکه زیاد اهل شبکههای اجتماعی نیستم اما خیلی از نوشتهها را دیدم؛ در اخبار دیدم مردم ایران همه همدردی میکردند. آهنگها را در تلویزیون گوش دادم و پرچمها و پارچههایی دیدم که بر آنها نوشته شده بود جان پدر کجاستی؟ یک خواننده ایرانی به نام همایون شجریان هم یک آهنگ خوانده که آن را هم شنیدهام. در افغانستان روزنامه 8 صبح از من مصاحبه کردند و با عنوان جان پدر کجاستی چاپ کردند.»
اما بر گلآرا افشار خواهر حنیفه این روزها چه میگذرد؟ او که باید هر روز به دانشگاهی برود که جای خالی خواهرش توی چشمش میزند: «من و حنیفه با هم یک جا دانشگاه میرفتیم. از وقتی که او شهید شده من تنها میروم. حال روحیام آن اوایل اصلاً خوب نبود. خصوصاً روز سوم خواهرم بود که من امتحانهای نهایی دانشگاه را سپری میکردم. خیلی آن روزها برایم سخت گذشت. چشمم که به عکس شهیدان و خواهرم بر در و دیوار دانشگاه میخورد، نمیخواستم ببینم. نمیتوانستم تحمل کنم و در راه گریه میکردم.
الان هم دانشگاه میروم اما غمگینم خصوصاً اگر کسی از حادثه بگوید یا من را یاد آن حادثه بیندازد قلبم میسوزد. همه محصلین بیگناه را مظلومانه شهید کردند. وضعیت افغانستان قسمی که شما شاهدش هستید همه روز انتحار و انفجار است. ترس ما این است که مبادا برای من هم چنین مشکلی پیش بیاید. فضای افغانستان امن نیست؛ وقتی از خانه بیرون میروی امید نداری که دوباره به خانه میآیی یا نه؟ من میخواهم همه اهداف خواهرم را به دست بیاورم اما روزهای سختی را میگذرانم. خودم را مجبور میکنم درس بخوانم و اگر حنیفه نیست راهش را ادامه میدهم. در دانشگاه امن نیستیم چه برسد در راه و ماشین که اصلاً اعتبار نیست. نمیدانیم ما اصلاً زنده میمانیم یا نه؟»
حسرت پدر حنیفه ابدی شد، حسرتی که تا پایان عمر با او و خانوادهاش میماند و ترسی شدید از آینده. ترسی جاری در افغانستان که هر بار عزیزی از درخانه بیرون میرود باید فکر کنند آخرین دیدارشان است. کشوری زخمخورده که مدتهاست در آن همه چیز طعم خون میدهد و بوی مرگ و انتحار.
کارشناسان ارتباطات ثابت در گفتوگو با «ایران» مطرح کردند
انحصار؛ عامل توسعه نیافتگی اینترنت ثابت
سوسن صادقی
خبرنگار
این روزها بار دیگر مسئولان از وجود مشکلات در حوزه اینترنت ثابت میگویند و دلیل اصلی این مشکلات را هم بیشتر در انحصاری میدانند که شرکت مخابرات ایران در این حوزه ایجاد کرده است. هر چند داوود زارعیان، معاون امور مشترکین شرکت مخابرات ایران انحصار را قبول ندارد و معتقد است ما آماده سرمایهگذاری مشترک و کار با اپراتورهای ارتباطات ثابت هستیم ولی این اقدامها برای توسعه و تقویت اینترنت ثابت کشور کافی نیست و باید دولت در این زمینه ورود کند.
انحصار مانع توسعه
بالا نبودن سرعت اینترنت ثابت دوباره مطرح شده است تا آنجا که ابوالحسن فیروزآبادی رئیس مرکز ملی فضای مجازی به تازگی اعلام کرد که شبکه اینترنت ثابت کشور باید تقویت شود. شبکه ثابت اینترنت کشور دچار نقص است و پاسخگو نیست؛ به همین علت بار بسیار سنگینی به شبکه تلفن همراه کشور وارد شده و تنها راه حل آن هم این است که شبکه اینترنت ثابت توسعه پیدا کند.
فیروزآبادی گفت: متأسفانه شبکه ثابت اینترنت در سالهای گذشته بهدلیل نامناسب بودن مدل درآمدی و دلایل دیگر، توسعه مناسب پیدا نکرده است. از سوی دیگر شبه انحصار مخابرات دربرابر شرکتهای ارتباطات ثابت(FCP) در بخشهایی از ساختار شبکه مانند کابل دیده میشود و این انحصار باید شکسته شود.«حسین فلاح جوشقانی»، رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی(رگولاتوری) نیز معتقد است با توجه به گستردگی خدمات پهن باند ثابت، کاربران از سرعت آن رضایت کافی ندارند و در حوزه ارتباطات و پهن باند ثابت مشکلات زیادی داریم و توسعه یافته نیستیم.
فلاح گفت: یکی از دلایل این اتفاق هم نبود سرمایهگذاری در این بخش است که اصولاً قابل انجام نیست. این کار جزئیات پیچیده اجرایی دارد زیرا مجموعهای مانند شرکت مخابرات ایران که صاحب این تجهیزات است، انحصار ایجاد میکند بنابراین باید تعامل بیشتری با شرکت مخابرات داشته باشیم.وی اعتقاد دارد ما زیرساختی که اپراتورهای ارتباطات ثابت دریافت میکنند را ۲۵ درصد ارزان کردیم تا آنها بتوانند در حوزههای مختلف سرمایهگذاری کنند.
آماده سرمایهگذاری مشترک
داوود زارعیان، معاون امور مشترکین شرکت مخابرات ایران نیز اعتقاد دارد که توسعه اینترنت ثابت در زمینه تهیه فیبر مسی و نوری و دیگر تجهیزات بسیارپرهزینه است و سرمایهگذاری را میطلبد و باید دولت هم در این زمینه ورود کند.
زارعیان به «ایران» گفت: شرکت مخابرات ایران هم مانند دیگر شرکتهای ارتباطات ثابت با کمبود منابع مواجه است و بحث انحصاری را هم که کارشناسان و شرکتهای اپراتوری ثابت مطرح میکنند، شاید سوءاستفاده یا عدم اطلاع از موضوعات روز مخابرات و شاید یک مسیر انحرافی در این زمینه است.
وی افزود: به طور قطع شرکت مخابرات ایران هیچ محدودیتی برای حضور شرکتهای ارتباطات ثابت ندارد و هر روز و هر ساعت که بخواهند میتوانند از امکانات شبکه این شرکت استفاده کنند. شاید تنها نکته مدنظر مخابرات این است که حق و حقوق این شرکت باید پرداخت شود. باید پول آب، برق و گاز و زمینی که در اختیار شرکتها قرار میگیرد، پرداخت شود.
معاون امور مشترکین شرکت مخابرات ایران معتقد است، اصراری نداریم که این میزان هزینههای پرداختی را ما تعیین کنیم این هزینهها را میتواند یک سازمان بیطرف تعیین کند.
زارعیان با تأکید بر اینکه شرکت مخابرات ایران تحت هیچ شرایطی بحث ایجاد انحصار را نمیپذیرد، گفت: شرکتهای ارتباطات ثابت هرگونه امکاناتی را بخواهند در اختیار آنها قرار میدهیم. همانطور که هم اکنون 50 درصد بازار اینترنت کشور در اختیار شرکتهای ارتباطات ثابت است و معمولاً آنها در جاهایی از کشور حضور دارند که درآمد کافی برای آنها در پی داشته باشد و البته این حق برای آنها محفوظ است و یک شرکت خصوصی سرمایهاش را جایی سرمایهگذاری میکند که بازگشت سود را در برداشته باشد.
وی افزود: اگر فقط شهر تهران را مثال بزنم باید بگویم در منطقه 8 تهران سهم مخابرات از اینترنت ثابت فقط 40 درصد است و در منطقه سه تهران (خاوران و ورامین و...) سهم مخابرات 75 درصد است و دلیل آن این است که اپراتورهای دیگر در آنجا اصلاً سرمایهگذاری نمیکنند.
زارعیان در ادامه گفت: باز اعلام میکنم شرکت مخابرات ایران آماده هرگونه همکاری سرمایهگذاری مشترک است اما اینها برای توسعه و تقویت اینترنت ثابت کشور کافی نیست و باید دولت بهصورت غیرمستقیم ورود کند.
وی افزود: طرحی را وزارت ارتباطات برای اپراتورهای ارتباطات ثابت داشت و قرار بود 5 میلیون پورت توسعه یابد ولی واقعیت این است توسعه اینترنت ثابت سرمایه کلانی را نیاز دارد و این سرمایه از دو راه که همانا افزایش مناسب تعرفههای اینترنتی در کشور، گذشتن دولت از سهم درآمد خود از اپراتورها به مدت 5 سال است، تأمین میشود.وی افزود: بهعنوان مثال، دولت در سالهای بعد از خصوصیسازی فقط از شرکت مخابرات ایران 60 هزارمیلیارد تومان درآمد داشته است و اگر از بخشی از این درآمد میگذشت، میتوانست زیرساختها را توسعه دهد. دقیقاً همان کاری که در توسعه بخش روستایی انجام داد. دولت از بخشی از درآمد خود چشم پوشی کرد و موجب شد اینترنت در روستاها توسعه یابد.
توجه مسئولان نقطه مثبت
علی توسلی، قائم مقام کمیسیون اینترنت سازمان نظام صنفی رایانهای (نصر) هم اعتقاد دارد رئیس مرکز ملی فضای مجازی بدرستی به ضعف شبکه اینترنت ثابت اشاره کرده و موضوع روز سرویس دهندگان، استفاده کنندگان اینترنت و شبکه ارتباطی کشور است.توسلی به «ایران» گفت: توسعه شبکه ارتباطات ثابت که مجوزهای آن وجود دارد (مجوز اف سی پی) متأسفانه با گذشت چند سال از صدور مجوز هنوز از دستیابی به تحولی کیفی و درخور بسیار دور است و شاید بتوان گفت هنوز گامهای اولیه هم برداشته نشده است.وی افزود: همین که مسئولان امر به اشکالات و شبه انحصار موجود و تلاش برای توسعه شبکه ارتباطات ثابت اذعان کردند باید مثبت تلقی کرد. همین که درک میشود بدون توسعه قدرتمند شبکه ثابت نمیتوان به طور جدی از اینترنت پرسرعت و راهاندازی نسل پنجم ارتباطات (5G) سخن گفت، جای قدردانی دارد.
این فعال حوزه اینترنت ثابت معتقد است به هر حال این حوزه سرمایه بر بوده و زود بازده نیست و اکنون جای امیدواری دارد که برنامه ریزان به فکر توسعه اینترنت ثابت افتادهاند از اینرو امید میرود که سرمایه لازم را برای توسعه شبکه ثابت فیبرنوری و شبکه ثابت تأمین کنند.
وی در ادامه گفت: بخش خصوصی با سرمایه و نقدینگی موجود که دارد نمیتواند سرمایهگذاری کلانی در این حوزه انجام دهد و امکانات سرمایهای با کارمزد مناسب باید از طریق دولتی تأمین و همچنین فضا برای درآمدزایی لازم و توسعه امکانات موجود آنها بازتر شود.
توسلی افزود: باید در نظر داشته باشیم که جهان آینده اینترنت اشیا و شهرهای هوشمند آینده که هم اکنون در بسیاری از کشورها در حال توسعه هستند، متکی به ارتباطاتی پایدار است که بدون توسعه شبکه ارتباطات ثابت ناممکن به نظر میرسد. بنابراین نه تنها باید مقررات و قوانین دست وپا گیر تسهیل شود بلکه باید نهادهای متعدد مسئول و ناظر و مقررات پیچیدهای که مانع توسعه سریع بوده کاهش یافته و قوانین شفافی تعریف شود. چراکه حوزه اینترنت ثابت نیازمند برنامهریزی بلندمدت است و باید در دستور شورای عالی فضای مجازی و دولت قرار گیرد. ما نیز باید مانند ترکیه که قرار است زیرساخت فیبر نوری خود را تا سال 2023 از 380 هزار کیلومتر به 550 هزار کیلومتر برساند و این پروژه را در کشور خود پایان دهد، توسعه اینترنت ثابت را تحقق ببخشیم.حسین سلیمی مشاور ارتباطات ثابت نیز اعتقاد دارد اینترنت ثابت در انحصار شرکت مخابرات ایران است به همین دلیل در حوزه ارتباطات ثابت شاهد رشد زیادی نیستیم.
سلیمی گفت: از سوی دیگر سالهاست که با سیاستهای اشتباه نقدینگی به سمت اپراتورهای تلفن همراه منتقل شده است به طوری که بر خلاف تمام دنیا هزینه مکالمه تلفن همراه در کشور ما بالا و اینترنت آن ارزان است. در همین راستا، اپراتورهای تلفن همراه سود سرشار و بیمنطقی از مکالمه دارند و میتوانند در اینترنت دامپ کنند.وی افزود: به عبارتی در دنیا مردم در خانه و محل کار خود از دیتای تلفن همراه استفاده نمیکنند. بنابراین اینترنت ثابت هم رشد کرده است در حقیقت باید گفت اینترنت تلفن همراه فقط برای کارهای ضروری کاربرد دارد.
این کارشناس معتقد است علت اینکه در بخش اینترنت ثابت هم سرمایهگذاری نشده به این دلیل است که سهم دولت از درآمد اپراتورهای تلفن همراه 23 تا 28 درصد و از اینترنت ثابت تنها سه درصد است. به همین دلیل است که اینترنت تلفن همراه ارزان و مکالمهاش گران است. بنابراین به این شیوه دولت سهم بیشتری از درآمد اپراتورها دارد ولی همین اقدام خود عامل مهمی در عدم توسعه اینترنت ثابت و عقب ماندگی است این درحالی است که باید برای رفع مشکلات بخش ارتباطات ثابت تحقیقات درستی از بازار صورت گرفته و با مقایسه و شبیهسازی به کشورهای توسعه یافته اقدام شود.
شمارش معکوس برای ثبت جهانی نگین تاریخی لرستان
قلعه فلکالافلاک پس از 3 دهه بهنام میراثفرهنگی سند خورد
زهرا کشوری
خبرنگار
۸ هکتار از ۱۲ هکتار عرصه قلعه ساسانی فلکالافلاک خرمآباد بهنام میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سند خورد. آزادسازی عرصه و حریم قلعه فلکالافلاک یکی از مهمترین پیش شرطهای یونسکو برای ثبت جهانی این قلعه ساسانی بوده است. قلعه فلک الافلاک یکی از مهمترین قلعههای تاریخی کشور است که در قرن چهارم هجری قمری بهعنوان مقر حکومت آل حسنویه و گنجور در زمان آل بویه درآمد. وقتی قلعه بم در زلزله ۵ دی ۸۲ فروریخت بسیاری قلعه فلکالافلاک را جایگزین بم در مسیرگردشگری ایرانی دانستند اما این قلعه به جایگاه شایستهای که در جذب گردشگران فرهنگی دارد تا امروز در مسیر گردشگری خارجی قرار نگرفته است. مکاتبات آزادسازی قلعه فلکالافلاک مربوط به اوایل دهه ۷۰ است که علاوه بر دستور رهبر معظم انقلاب، مصوبه مجلس شورای اسلامی را نیز دارد. همچنین در سفر تمامی هیأت دولتها به استان نیز آزادسازی قلعه تصویب و مقرر شده اعتبارات ساماندهی این بنای تاریخی بهصورت ملی پرداخت شود.
سیدموسی خادمی استاندار لرستان در گفتوگو با ایرنا از صدور سند مالکیت قلعه فلکالافلاک خرم آباد خبر میدهد و میگوید«: سند مالکیت قلعه فلکالافلاک خرمآباد بهنام میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری صادر شد و این گام مهمی در راستای آزادسازی حریم و ثبت جهانی این اثر تاریخی است.»
خادمی میگوید: «این اثر تاریخی تا پیش از این سند نداشته است که اقدامات حقوقی، انجام مراحل نهایی انتقال و صدور سند قلعه از سال ۹۷ در دستور کار بود.» بهگفته خادمی، ارتش و سپاه در دو بخش این اثر تاریخی مستقر بودند که در حال حاضر ارتش حریم قلعه را بهطور کامل رهاسازی کرده و در خصوص سپاه نیز توافق سه جانبهای میان استانداری، سپاه و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح صورت گرفته است که بر مبنای آن، حریم را آزاد میکند. استاندار لرستان با تأکید بر اتمام امور حقوقی سند قلعه فلکالافلاک میگوید: «این توافق با سپاه برگشتناپذیر است چراکه این نهاد نیز بهطور کامل با تخلیه حریم قلعه موافق و با مجموعه استان همراه بوده اما با کمبود منابع اعتباری برای ساخت پادگان جدید مواجه است.»
خادمی، کمک به ساماندهی قلعه فلکالافلاک را یک کار ارزشمند در دولت دوازدهم میداند و میگوید: «ساخت پادگان جدید سپاه حضرت ابوالفضل(ع) لرستان بیش از ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و امید میرود طی یک تا دو سال آینده به اتمام برسد.» او میگوید: «همزمان با انجام اقدامات حقوقی و حل مسائل مربوط به آزادسازی حریم، منابع مالی خوبی برای تملک مغازههای اطراف این بنای تاریخی تأمین و اقدامات بازسازی مطلوبی نیز درون قلعه انجام شده است.» بهگفته استاندار لرستان، اعتبار لازم برای آزادسازی اطراف پل تاریخی صفوی خرمآباد و مغازههای این حریم با بیش از ۲۰ میلیارد تومان تأمین شده است. او آزادسازی حریم پل صفوی را بخشی از طرح آزادسازی حریم قلعه فلکالافلاک در راستای ثبت جهانی میداند.
خادمی با اشاره به وجود املاک و بناهای مزاحم و غیر اصولی در حریم این اثر تاریخی میگوید: «مغازههای پیرامون پل صفوی (پل گپ)، وجود بناهای مزاحم، جلوه و نماد قلعه را دچار مشکل کرده بود که پس از سالها توانستیم با تأمین اعتبار حدود ۲۰ میلیارد تومان، اکثر این واحدها را خریداری و تخریب کنیم.» او میگوید: «فضای آزادشده، پس از تخریب و بازسازی اصولی به محوطه پشت پارک قلعه اضافه میشود و محیط گردشگری دلنشینی ایجاد خواهد شد.» استاندار لرستان میگوید: «تعداد کمی از مغازههای اطراف پل صفوی بهدلیل اختلاف مالکان و انحصار ورثه تاکنون خریداری نشده است که امیدواریم این مشکل بزودی حل شود. خادمی با اشاره به اینکه اجرای این طرح در چند حوزه انجام شده، میگوید: «محوطهسازی این بنای تاریخی در حال انجام است و ساماندهی فضای اطراف قلعه فلکالافلاک نیز با تکمیل احداث پادگان جدید سپاه و انتقال پادگان فعلی از اطراف این بنای تاریخی انجام خواهد شد.»
سید امین قاسمی مدیرکل اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان در گفتوگو با «ایران» میگوید: «عرصه قلعه فلکالافلاک ۱۲ هکتار است که پیش تر در اختیار دانشگاه لرستان، اداره پست، زندانها، سپاه و... بود. از این ۱۲ هکتار ۸ هکتار بهنام دولت جمهوری اسلامی و به نمایندگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی صادر شد.» به گفته قاسمی، بخشی از ۴ هکتار باقی مانده دست سپاه است و بخش دیگر آن شامل تپهای می شود که قلعه فلکالافلاک روی آن ساخته شده است. تپه مورد نظر در مالکیت هیچ نهادی نیست.
او درباره چرایی عدم صدور سند برای بخشی که در دست سپاه است هم میگوید: «هم باید بودجه لازم تأمین شود و هم پادگان جدید در حال ساخت تکمیل شود.» وی دلیل زمانبر شدن تکمیل این پادگان را نبود اعتبار میداند و میگوید: «اگر پول لازم تأمین شود تا یکسال دیگر پادگان جدید تکمیل میشود.» او تکمیل پرونده ثبت جهانی قلعه فلکالافلاک را منوط به تکمیل پادگان جدید و جابه جایی سپاه میداند و میگوید: «انشاءالله دولت بودجه لازم برای تکمیل این پادگان را تأمین کند.»
سردار مرتضی کشکولی فرمانده سپاه لرستان پیش از این در گفتوگو با تسنیم، بودجه تکمیل این پادگان را ۲۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بود. علاوه بر بنای ساسانی قلعه، اشیای تاریخی که در موزه قلعه فلکالافلاک وارد میشود میتواند بهانه دیگری برای حضور گردشگر در این قلعه باشد؛ بویژه اشیای مفرغی غار کلماکره که شکوه لرستان را در عصر مفرغ به نمایش میگذارد. در مقطعی، این قلعه در زمان پهلوی محل حبس برخی از همکاران محمد مصدق، نمایندگان مستعفی، روزنامه نگاران و... بعد از کودتای ۲۸ مرداد میشود. مطبوعات آن دوره شمار زندانیان فلکالافلاک را تا پانصد تن ذکر کردهاند. اولین تبعیدی که به این قلعه اعزام شد آیتالله کاشانی بود. این موضوع میتواند قلعه فلکالافلاک را مقصد گردشگران سیاسی کند.
خبرنگار
۸ هکتار از ۱۲ هکتار عرصه قلعه ساسانی فلکالافلاک خرمآباد بهنام میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سند خورد. آزادسازی عرصه و حریم قلعه فلکالافلاک یکی از مهمترین پیش شرطهای یونسکو برای ثبت جهانی این قلعه ساسانی بوده است. قلعه فلک الافلاک یکی از مهمترین قلعههای تاریخی کشور است که در قرن چهارم هجری قمری بهعنوان مقر حکومت آل حسنویه و گنجور در زمان آل بویه درآمد. وقتی قلعه بم در زلزله ۵ دی ۸۲ فروریخت بسیاری قلعه فلکالافلاک را جایگزین بم در مسیرگردشگری ایرانی دانستند اما این قلعه به جایگاه شایستهای که در جذب گردشگران فرهنگی دارد تا امروز در مسیر گردشگری خارجی قرار نگرفته است. مکاتبات آزادسازی قلعه فلکالافلاک مربوط به اوایل دهه ۷۰ است که علاوه بر دستور رهبر معظم انقلاب، مصوبه مجلس شورای اسلامی را نیز دارد. همچنین در سفر تمامی هیأت دولتها به استان نیز آزادسازی قلعه تصویب و مقرر شده اعتبارات ساماندهی این بنای تاریخی بهصورت ملی پرداخت شود.
سیدموسی خادمی استاندار لرستان در گفتوگو با ایرنا از صدور سند مالکیت قلعه فلکالافلاک خرم آباد خبر میدهد و میگوید«: سند مالکیت قلعه فلکالافلاک خرمآباد بهنام میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری صادر شد و این گام مهمی در راستای آزادسازی حریم و ثبت جهانی این اثر تاریخی است.»
خادمی میگوید: «این اثر تاریخی تا پیش از این سند نداشته است که اقدامات حقوقی، انجام مراحل نهایی انتقال و صدور سند قلعه از سال ۹۷ در دستور کار بود.» بهگفته خادمی، ارتش و سپاه در دو بخش این اثر تاریخی مستقر بودند که در حال حاضر ارتش حریم قلعه را بهطور کامل رهاسازی کرده و در خصوص سپاه نیز توافق سه جانبهای میان استانداری، سپاه و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح صورت گرفته است که بر مبنای آن، حریم را آزاد میکند. استاندار لرستان با تأکید بر اتمام امور حقوقی سند قلعه فلکالافلاک میگوید: «این توافق با سپاه برگشتناپذیر است چراکه این نهاد نیز بهطور کامل با تخلیه حریم قلعه موافق و با مجموعه استان همراه بوده اما با کمبود منابع اعتباری برای ساخت پادگان جدید مواجه است.»
خادمی، کمک به ساماندهی قلعه فلکالافلاک را یک کار ارزشمند در دولت دوازدهم میداند و میگوید: «ساخت پادگان جدید سپاه حضرت ابوالفضل(ع) لرستان بیش از ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و امید میرود طی یک تا دو سال آینده به اتمام برسد.» او میگوید: «همزمان با انجام اقدامات حقوقی و حل مسائل مربوط به آزادسازی حریم، منابع مالی خوبی برای تملک مغازههای اطراف این بنای تاریخی تأمین و اقدامات بازسازی مطلوبی نیز درون قلعه انجام شده است.» بهگفته استاندار لرستان، اعتبار لازم برای آزادسازی اطراف پل تاریخی صفوی خرمآباد و مغازههای این حریم با بیش از ۲۰ میلیارد تومان تأمین شده است. او آزادسازی حریم پل صفوی را بخشی از طرح آزادسازی حریم قلعه فلکالافلاک در راستای ثبت جهانی میداند.
خادمی با اشاره به وجود املاک و بناهای مزاحم و غیر اصولی در حریم این اثر تاریخی میگوید: «مغازههای پیرامون پل صفوی (پل گپ)، وجود بناهای مزاحم، جلوه و نماد قلعه را دچار مشکل کرده بود که پس از سالها توانستیم با تأمین اعتبار حدود ۲۰ میلیارد تومان، اکثر این واحدها را خریداری و تخریب کنیم.» او میگوید: «فضای آزادشده، پس از تخریب و بازسازی اصولی به محوطه پشت پارک قلعه اضافه میشود و محیط گردشگری دلنشینی ایجاد خواهد شد.» استاندار لرستان میگوید: «تعداد کمی از مغازههای اطراف پل صفوی بهدلیل اختلاف مالکان و انحصار ورثه تاکنون خریداری نشده است که امیدواریم این مشکل بزودی حل شود. خادمی با اشاره به اینکه اجرای این طرح در چند حوزه انجام شده، میگوید: «محوطهسازی این بنای تاریخی در حال انجام است و ساماندهی فضای اطراف قلعه فلکالافلاک نیز با تکمیل احداث پادگان جدید سپاه و انتقال پادگان فعلی از اطراف این بنای تاریخی انجام خواهد شد.»
سید امین قاسمی مدیرکل اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان در گفتوگو با «ایران» میگوید: «عرصه قلعه فلکالافلاک ۱۲ هکتار است که پیش تر در اختیار دانشگاه لرستان، اداره پست، زندانها، سپاه و... بود. از این ۱۲ هکتار ۸ هکتار بهنام دولت جمهوری اسلامی و به نمایندگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی صادر شد.» به گفته قاسمی، بخشی از ۴ هکتار باقی مانده دست سپاه است و بخش دیگر آن شامل تپهای می شود که قلعه فلکالافلاک روی آن ساخته شده است. تپه مورد نظر در مالکیت هیچ نهادی نیست.
او درباره چرایی عدم صدور سند برای بخشی که در دست سپاه است هم میگوید: «هم باید بودجه لازم تأمین شود و هم پادگان جدید در حال ساخت تکمیل شود.» وی دلیل زمانبر شدن تکمیل این پادگان را نبود اعتبار میداند و میگوید: «اگر پول لازم تأمین شود تا یکسال دیگر پادگان جدید تکمیل میشود.» او تکمیل پرونده ثبت جهانی قلعه فلکالافلاک را منوط به تکمیل پادگان جدید و جابه جایی سپاه میداند و میگوید: «انشاءالله دولت بودجه لازم برای تکمیل این پادگان را تأمین کند.»
سردار مرتضی کشکولی فرمانده سپاه لرستان پیش از این در گفتوگو با تسنیم، بودجه تکمیل این پادگان را ۲۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بود. علاوه بر بنای ساسانی قلعه، اشیای تاریخی که در موزه قلعه فلکالافلاک وارد میشود میتواند بهانه دیگری برای حضور گردشگر در این قلعه باشد؛ بویژه اشیای مفرغی غار کلماکره که شکوه لرستان را در عصر مفرغ به نمایش میگذارد. در مقطعی، این قلعه در زمان پهلوی محل حبس برخی از همکاران محمد مصدق، نمایندگان مستعفی، روزنامه نگاران و... بعد از کودتای ۲۸ مرداد میشود. مطبوعات آن دوره شمار زندانیان فلکالافلاک را تا پانصد تن ذکر کردهاند. اولین تبعیدی که به این قلعه اعزام شد آیتالله کاشانی بود. این موضوع میتواند قلعه فلکالافلاک را مقصد گردشگران سیاسی کند.
برگزاری حضوری و مجازی چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع دستی
مونسان: کرونا 22 هزار میلیارد تومان به گردشگری آسیب زد
ایران زمین - چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایعدستی روز گذشته با حضور علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و میهمانان ویژه این مراسم در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران بهصورت مجازی و حضوری افتتاح شد.
این نمایشگاه که برای نخستین بار بهدلیل شرایط ویژه کرونا با شرایط خاص برگزار میشود در چهار سالن آماده اطلاعرسانی در خصوص موضوعات گردشگری و صنایع دستی است. در این نمایشگاه که حدود ۱۶۰ شرکت فعال در حوزه گردشگری حضور دارند سه سالن به حوزه گردشگری و یک سالن به صنایع دستی و هنرهای سنتی اختصاص دارد.پیش از این مسئولان حوزه گردشگری دلیل برگزاری این نمایشگاه در شرایط شیوع کرونا را کمک به صنعت گردشگری و همچنین معرفی شیوههای سفر در دوره کرونا اعلام کردند، همچنین تأکید بر رعایت شیوه نامههای بهداشتی از موضوعات مورد نظر مسئولان برگزارکننده این نمایشگاه بوده است. البته افتتاح نمایشگاه گردشگری که با حضور جمعیت زیادی در سالن آن مواجه شد با واکنش اعتراضآمیز افکار عمومی در شبکههای مجازی رو به رو شد. آنها نسبت به شیوع بیشتر کرونا در پی برگزاری این نمایشگاه سه روزه هشدار دادند.
علی اصغر مونسان در افتتاحیه این نمایشگاه، خسارت کرونا به گردشگری ایران را ۲۲ هزار میلیارد تومان اعلام کرد و گفت:«گردشگری هنوز زمینگیر نشده و سرپا است.»
او با اشاره به مجموع حوادث و وقایع سال ٩٨ که گردشگری را تحت تأثیر قرار داد، گفت: ما نه تنها زمینگیر نشدیم بلکه هوشمندانه روی نقاط ضعف کار و تلاش کردیم که هوشمندانه بازارهای جدید را فعال کنیم. ما ضربات مکرری را که در سال ٩٨ دریافت شد به نحوی جبران کردیم، رکورد بیسابقه در حضور گردشگران خارجی در همان سال ٩٨ شاهد این ادعا است.او ادامه داد: در گردشگری داخلی تحول به حدی رو به جلو است که با وجود هشدارها در دوران کرونا برای سفر نرفتن، دیدیم که عدهای آن را در سبد خانوار خود قرار دادهاند.مونسان سپس به تحولات ساختارهای گردشگری اشاره کرد و یادآور شد: ٢٢٣ هزار میلیارد تومان پروژه در گردشگری تا پایان دولت دوازدهم تکمیل میشود و ١۵٨ هزار میلیارد تومان پروژه دیگر در گردشگری در کشور درحال اجرا است. این حجم سرمایهگذاری از رشد عبور کرده و به جهش تبدیل شده است.
او افزود: بیش از ۴٠٨ هتل در دولت تدبیر و امید ساخته شد و از ٢١٩ هزار تخت به ۴١٧ هزار تخت رسیدیم که یک نوع جهش است. بخش عمده این پروژهها در زمان تحریم حداکثری کشور اتفاق افتاده است. در واقع زمانی که منابع زیاد نفت در خارج از کشور بلوکه شد این وزارتخانه با اقتصاد مردمپایه، مأموریت خود را رو به جلو برد.مونسان بیان کرد: در حوزه میراث فرهنگی، کل بودجه برای ٣۴ هزار اثر زیر ٢٠٠ میلیارد تومان بود که اگر قرار بود با این بودجه به میراث فرهنگی بپردازیم خیلی از آثار از بین میرفت. از طرفی دولت در شدیدترین تحریمها قرار داشت. چه باید میکردیم؟ سراغ مردم رفتیم. با واگذاری بناهای تاریخی از سوی مردم و استفاده از سرمایههای آنها این بناها را به موضوعات جدید و پرجاذبه تبدیل کردیم.
او سپس به افتتاح نمایشگاه گردشگری تهران با وجود تمام محدودیتها اشاره کرد و گفت: خواستیم بگوییم ما هنوز پررونقیم و هرچند ضربات زیادی خوردیم، اما از پا ننشستیم.
وزیر میراث فرهنگی و گردشگری تأکید کرد: گردشگری هنوز سرپاست. به همان میزان که مردم در برابر بدترین تحریمها که نمیشود پشت تریبون گفت مقاومت کردند، گردشگری هم به همان میزان از خود استقامت نشان داد، اگرچه ٢٢ هزار میلیارد تومان از کرونا آسیب دید. حمایتی که ما کردیم اندک بوده است، با بودجهای که سه سال تحت سختترین تحریمها بود بیشتر از این نمیشد حمایت کرد.
به گفته مونسان، تاکنون از محل وامهای کرونا بیش از ۶٠٠ میلیارد تومان به پروندههای گردشگری تزریق شده است.
ولی تیموری معاون گردشگری نیز در جریان افتتاح این نمایشگاه گفت: اجازه مختصری را برای سفرهای نوروزی مشروط به رعایت پروتکلها گرفتهایم. آقای مونسان هم برای سفرهای نوروز بهصورت محدود و کنترلشده به ستاد ملی مقابله با کرونا قول داده است تا فعالان گردشگری از درآمدهای گردشگری بهرهمند شوند. او با بیان اینکه توزیع سفر در کشور از جمله رویکردهای اصلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است، گفت: صنعت گردشگری دیگر تکمحصول و نقطهمحور نیست. ٢۴٠٠ پروژه فقط در اصفهان و شیراز ایجاد نشده؛ گردشگری مویرگی در کشور ریشه دوانده است.او افزود: هدفمند کردن بازارها رویکرد دوم ما بوده که مختص گردشگران خارجی است. آقای مونسان با عدد چهار میلیون و ۶۰۰ هزار گردشگر خارجی، سازمان را تحویل گرفت. این سالها روی همین عدد درجا میزدیم اما این عدد در سال ٩٨ با وجود افت گردشگر بینالمللی در سهماهه آخر، نزدیک به ٩ میلیون شد و تعداد گردشگران بینالمللی دوبرابر شد.
معاون گردشگری با اشاره به توقف سفرهای بینالمللی با شیوع ویروس کرونا، اظهار کرد: در همین یک سال با حفظ آمادگی همه خلأها را پوشش دادیم. اسنادی در سطح ملی، منطقهای، استانها و روستاها آماده و خدمات و محصولات را متنوع و استاندارد کردیم. الان بهروزترین خدمات گردشگری دنیا را داریم.
او درباره نمایشگاه گردشگری گفت: به خاطر شرایط موجود، اعلام عمومی برای این نمایشگاه نشد، اما کارگاههای تخصصی بهصورت نیمهحضوری و مجازی طراحی شده است. نگاهمان به این نمایشگاه حمایتی بود. مثل سالهای گذشته دنبال حضور همه فعالان گردشگری نبودیم. حتی زمین نمایشگاه را از محل بودجههای دولتی تأمین کردیم که از فعالان گردشگری حمایت شود.
این نمایشگاه که برای نخستین بار بهدلیل شرایط ویژه کرونا با شرایط خاص برگزار میشود در چهار سالن آماده اطلاعرسانی در خصوص موضوعات گردشگری و صنایع دستی است. در این نمایشگاه که حدود ۱۶۰ شرکت فعال در حوزه گردشگری حضور دارند سه سالن به حوزه گردشگری و یک سالن به صنایع دستی و هنرهای سنتی اختصاص دارد.پیش از این مسئولان حوزه گردشگری دلیل برگزاری این نمایشگاه در شرایط شیوع کرونا را کمک به صنعت گردشگری و همچنین معرفی شیوههای سفر در دوره کرونا اعلام کردند، همچنین تأکید بر رعایت شیوه نامههای بهداشتی از موضوعات مورد نظر مسئولان برگزارکننده این نمایشگاه بوده است. البته افتتاح نمایشگاه گردشگری که با حضور جمعیت زیادی در سالن آن مواجه شد با واکنش اعتراضآمیز افکار عمومی در شبکههای مجازی رو به رو شد. آنها نسبت به شیوع بیشتر کرونا در پی برگزاری این نمایشگاه سه روزه هشدار دادند.
علی اصغر مونسان در افتتاحیه این نمایشگاه، خسارت کرونا به گردشگری ایران را ۲۲ هزار میلیارد تومان اعلام کرد و گفت:«گردشگری هنوز زمینگیر نشده و سرپا است.»
او با اشاره به مجموع حوادث و وقایع سال ٩٨ که گردشگری را تحت تأثیر قرار داد، گفت: ما نه تنها زمینگیر نشدیم بلکه هوشمندانه روی نقاط ضعف کار و تلاش کردیم که هوشمندانه بازارهای جدید را فعال کنیم. ما ضربات مکرری را که در سال ٩٨ دریافت شد به نحوی جبران کردیم، رکورد بیسابقه در حضور گردشگران خارجی در همان سال ٩٨ شاهد این ادعا است.او ادامه داد: در گردشگری داخلی تحول به حدی رو به جلو است که با وجود هشدارها در دوران کرونا برای سفر نرفتن، دیدیم که عدهای آن را در سبد خانوار خود قرار دادهاند.مونسان سپس به تحولات ساختارهای گردشگری اشاره کرد و یادآور شد: ٢٢٣ هزار میلیارد تومان پروژه در گردشگری تا پایان دولت دوازدهم تکمیل میشود و ١۵٨ هزار میلیارد تومان پروژه دیگر در گردشگری در کشور درحال اجرا است. این حجم سرمایهگذاری از رشد عبور کرده و به جهش تبدیل شده است.
او افزود: بیش از ۴٠٨ هتل در دولت تدبیر و امید ساخته شد و از ٢١٩ هزار تخت به ۴١٧ هزار تخت رسیدیم که یک نوع جهش است. بخش عمده این پروژهها در زمان تحریم حداکثری کشور اتفاق افتاده است. در واقع زمانی که منابع زیاد نفت در خارج از کشور بلوکه شد این وزارتخانه با اقتصاد مردمپایه، مأموریت خود را رو به جلو برد.مونسان بیان کرد: در حوزه میراث فرهنگی، کل بودجه برای ٣۴ هزار اثر زیر ٢٠٠ میلیارد تومان بود که اگر قرار بود با این بودجه به میراث فرهنگی بپردازیم خیلی از آثار از بین میرفت. از طرفی دولت در شدیدترین تحریمها قرار داشت. چه باید میکردیم؟ سراغ مردم رفتیم. با واگذاری بناهای تاریخی از سوی مردم و استفاده از سرمایههای آنها این بناها را به موضوعات جدید و پرجاذبه تبدیل کردیم.
او سپس به افتتاح نمایشگاه گردشگری تهران با وجود تمام محدودیتها اشاره کرد و گفت: خواستیم بگوییم ما هنوز پررونقیم و هرچند ضربات زیادی خوردیم، اما از پا ننشستیم.
وزیر میراث فرهنگی و گردشگری تأکید کرد: گردشگری هنوز سرپاست. به همان میزان که مردم در برابر بدترین تحریمها که نمیشود پشت تریبون گفت مقاومت کردند، گردشگری هم به همان میزان از خود استقامت نشان داد، اگرچه ٢٢ هزار میلیارد تومان از کرونا آسیب دید. حمایتی که ما کردیم اندک بوده است، با بودجهای که سه سال تحت سختترین تحریمها بود بیشتر از این نمیشد حمایت کرد.
به گفته مونسان، تاکنون از محل وامهای کرونا بیش از ۶٠٠ میلیارد تومان به پروندههای گردشگری تزریق شده است.
ولی تیموری معاون گردشگری نیز در جریان افتتاح این نمایشگاه گفت: اجازه مختصری را برای سفرهای نوروزی مشروط به رعایت پروتکلها گرفتهایم. آقای مونسان هم برای سفرهای نوروز بهصورت محدود و کنترلشده به ستاد ملی مقابله با کرونا قول داده است تا فعالان گردشگری از درآمدهای گردشگری بهرهمند شوند. او با بیان اینکه توزیع سفر در کشور از جمله رویکردهای اصلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است، گفت: صنعت گردشگری دیگر تکمحصول و نقطهمحور نیست. ٢۴٠٠ پروژه فقط در اصفهان و شیراز ایجاد نشده؛ گردشگری مویرگی در کشور ریشه دوانده است.او افزود: هدفمند کردن بازارها رویکرد دوم ما بوده که مختص گردشگران خارجی است. آقای مونسان با عدد چهار میلیون و ۶۰۰ هزار گردشگر خارجی، سازمان را تحویل گرفت. این سالها روی همین عدد درجا میزدیم اما این عدد در سال ٩٨ با وجود افت گردشگر بینالمللی در سهماهه آخر، نزدیک به ٩ میلیون شد و تعداد گردشگران بینالمللی دوبرابر شد.
معاون گردشگری با اشاره به توقف سفرهای بینالمللی با شیوع ویروس کرونا، اظهار کرد: در همین یک سال با حفظ آمادگی همه خلأها را پوشش دادیم. اسنادی در سطح ملی، منطقهای، استانها و روستاها آماده و خدمات و محصولات را متنوع و استاندارد کردیم. الان بهروزترین خدمات گردشگری دنیا را داریم.
او درباره نمایشگاه گردشگری گفت: به خاطر شرایط موجود، اعلام عمومی برای این نمایشگاه نشد، اما کارگاههای تخصصی بهصورت نیمهحضوری و مجازی طراحی شده است. نگاهمان به این نمایشگاه حمایتی بود. مثل سالهای گذشته دنبال حضور همه فعالان گردشگری نبودیم. حتی زمین نمایشگاه را از محل بودجههای دولتی تأمین کردیم که از فعالان گردشگری حمایت شود.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جوابیه
جوابیه شهرداری منطقه 19 تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره جمعآوری ریشههای درختان خشک شده و کاشت درختان جدید در خیابان شهید زلفی/ احتراماً؛ در خصوص پیام مردمی منتشر شده در روزنامه ایران مورخ 23/11/99 با موضوع جمعآوری ریشههای درختان خشک شده و کاشت درختان جدید در خیابان شهید زلفی، به استحضار میرساند: «طی بازدیدهای مستمر ناظران و کارشناسان فضای سبز در طول سال، چنانچه هر درختی آسیب دیده و از لحاظ آفات و بیماری خطر آفرین باشد نسبت به طرح موضوع در کمیسیون ماده هفت حفظ و گسترش فضای سبز اقدام و پس از صدور رأی اقدام مناسب صورت میپذیرد.»
مهرنوش ریاضی / رئیس روابطعمومی شهرداری منطقه19
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جوابیه
جوابیه شهرداری منطقه 19 تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره جمعآوری ریشههای درختان خشک شده و کاشت درختان جدید در خیابان شهید زلفی/ احتراماً؛ در خصوص پیام مردمی منتشر شده در روزنامه ایران مورخ 23/11/99 با موضوع جمعآوری ریشههای درختان خشک شده و کاشت درختان جدید در خیابان شهید زلفی، به استحضار میرساند: «طی بازدیدهای مستمر ناظران و کارشناسان فضای سبز در طول سال، چنانچه هر درختی آسیب دیده و از لحاظ آفات و بیماری خطر آفرین باشد نسبت به طرح موضوع در کمیسیون ماده هفت حفظ و گسترش فضای سبز اقدام و پس از صدور رأی اقدام مناسب صورت میپذیرد.»
مهرنوش ریاضی / رئیس روابطعمومی شهرداری منطقه19
روستای پایدار با آب شرب پایدار
رضا اردکانیان
وزیر نیرو
همه دولتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به توسعه زیرساختهای روستایی اهتمام داشتهاند اما بدیهی است که با رشد توانمندیها، تغییر اولویتها و ارتقای سطح مطالبات و همچنین ظرفیت ارائه خدمات، کمیت و کیفیت خدماترسانی تغییر کند. دولت تدبیر و امید نیز در ادامه اهتمام دولتهای پیشین به خدماترسانی روستایی و همچنین شناخت مسائل حاصل حاضر، نسبت به ارائه خدمات، از جمله آبرسانی روستایی اقدام کرده است.
آبرسانی به روستاها در همه چهلودو سال گذشته تداوم داشته اما به دلایل گوناگون ایجاد سامانههای آب شرب و بهداشت به شکل پایدار برای روستاها با محدودیتهایی روبهرو بوده است. بخش عمدهای از جمعیت روستایی به منابع آب پایدار نظیر مخازن سدها و تصفیهخانههای مدرن متصل نبوده است، قدمت برخی تأسیسات زیاد شده بود، فناوری ساخت برخی تجهیزات کارآمد در مقیاس وسیع در کشور موجود نبود، اعتبارات کافی در زمانبندی مشخص به آبرسانی روستایی اختصاص نمییافت و از همینرو برنامهریزی پیوسته و منظم برای آبرسانی براساس منابع آبی پایدار به روستاها امکانپذیر نمیشد. همین عوامل سبب شده بود علیرغم وجود شبکه و تأسیسات در 33734 روستای کشور با جمعیت نزدیک به 20 میلیون نفر، تا سال 1392 تنها 900 هزار نفر از ایشان به آب شرب پایدار دسترسی داشته باشند. این بدان معنی نیست که بقیه به آب شرب و بهداشت دسترسی نداشتند، بلکه دسترسی آنها گاه در ساعات محدود، از طریق سامانههای آبرسانی غیرمتصل به منابع پایدار، استفاده از چاههای کشاورزی یا آبرسانی سیار و ایستگاههای برداشت صورت میگرفته است. دولت تدبیر و امید نسبت به رفع همه این نواقص همت گماشته است. موافقت رهبر معظم انقلاب با برداشت از منابع صندوق توسعه ملی نیز این امکان را فراهم ساخت که تأمین آب شرب پایدار 20774 روستا با جمعیت 10.9 میلیون نفر از سال 1393 در دستور کار قرار گیرد. همین امر سبب شد در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم تاکنون آبرسانی به 12507 روستا با جمعیت 8.3 میلیون نفر محقق شود. این اقدام دولت تدبیر و امید سبب شده در هر سال بهطور متوسط 1.1 میلیون نفر و هر هفته 34 روستا از نعمت آب شرب پایدار بهرهمند شوند. پیشبینی میشود تا نیمه سال 1400 این جمعیت به 9.3 میلیون نفر برسد و به این ترتیب جمعیت روستایی بهرهمند از شبکه آب پایدار تا پایان دولت تدبیر و امید از 900 هزار نفر در سال 1392 به 10 میلیون نفر افزایش یابد.
روند افزایش تعداد روستاهای برخوردار از آب شرب پایدار
روند افزایش جمعیت روستایی برخوردار از آب شرب پایدار
هفته چهلودوم پویش هرهفته_الف_ب_ایران در روز سهشنبه 5 اسفند 1399 نیز با محوریت آبرسانی روستایی انجام شد. در این هفته تعداد 256 روستا با جمعیت بیش از 172 هزار نفر در 9 استان کشور از نعمت آب شرب بهداشتی پایدار برخوردار شدند. مجموع سرمایهگذاری انجامشده برای تحقق این دستاورد بالغ بر 340 میلیارد تومان است. برخوردار شدن این تعداد روستا و جمعیت از آب شرب پایدار سبب میشود تعداد روستاها و جمعیتی که از ابتدای سال 1399 و در قالب پویش هرهفته_الف_ب_ایران از آب شرب پایدار بهرهمند شدهاند به 1250 روستا و 825 هزار نفر برسد.
ما بر این باوریم که روستا و روستایی ایرانی نباید در بهرهمندی از خدمات پایه آب تفاوتی با شهر و شهرنشینان داشته باشد، و بر همین اساس تلاش خود برای افزایش بهرهمندی شهروندان روستایی از خدمات آب را تا آخرین لحظات عمر دولت تدبیر و امید، سختکوشانه ادامه خواهیم داد.
وزیر نیرو
همه دولتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به توسعه زیرساختهای روستایی اهتمام داشتهاند اما بدیهی است که با رشد توانمندیها، تغییر اولویتها و ارتقای سطح مطالبات و همچنین ظرفیت ارائه خدمات، کمیت و کیفیت خدماترسانی تغییر کند. دولت تدبیر و امید نیز در ادامه اهتمام دولتهای پیشین به خدماترسانی روستایی و همچنین شناخت مسائل حاصل حاضر، نسبت به ارائه خدمات، از جمله آبرسانی روستایی اقدام کرده است.
آبرسانی به روستاها در همه چهلودو سال گذشته تداوم داشته اما به دلایل گوناگون ایجاد سامانههای آب شرب و بهداشت به شکل پایدار برای روستاها با محدودیتهایی روبهرو بوده است. بخش عمدهای از جمعیت روستایی به منابع آب پایدار نظیر مخازن سدها و تصفیهخانههای مدرن متصل نبوده است، قدمت برخی تأسیسات زیاد شده بود، فناوری ساخت برخی تجهیزات کارآمد در مقیاس وسیع در کشور موجود نبود، اعتبارات کافی در زمانبندی مشخص به آبرسانی روستایی اختصاص نمییافت و از همینرو برنامهریزی پیوسته و منظم برای آبرسانی براساس منابع آبی پایدار به روستاها امکانپذیر نمیشد. همین عوامل سبب شده بود علیرغم وجود شبکه و تأسیسات در 33734 روستای کشور با جمعیت نزدیک به 20 میلیون نفر، تا سال 1392 تنها 900 هزار نفر از ایشان به آب شرب پایدار دسترسی داشته باشند. این بدان معنی نیست که بقیه به آب شرب و بهداشت دسترسی نداشتند، بلکه دسترسی آنها گاه در ساعات محدود، از طریق سامانههای آبرسانی غیرمتصل به منابع پایدار، استفاده از چاههای کشاورزی یا آبرسانی سیار و ایستگاههای برداشت صورت میگرفته است. دولت تدبیر و امید نسبت به رفع همه این نواقص همت گماشته است. موافقت رهبر معظم انقلاب با برداشت از منابع صندوق توسعه ملی نیز این امکان را فراهم ساخت که تأمین آب شرب پایدار 20774 روستا با جمعیت 10.9 میلیون نفر از سال 1393 در دستور کار قرار گیرد. همین امر سبب شد در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم تاکنون آبرسانی به 12507 روستا با جمعیت 8.3 میلیون نفر محقق شود. این اقدام دولت تدبیر و امید سبب شده در هر سال بهطور متوسط 1.1 میلیون نفر و هر هفته 34 روستا از نعمت آب شرب پایدار بهرهمند شوند. پیشبینی میشود تا نیمه سال 1400 این جمعیت به 9.3 میلیون نفر برسد و به این ترتیب جمعیت روستایی بهرهمند از شبکه آب پایدار تا پایان دولت تدبیر و امید از 900 هزار نفر در سال 1392 به 10 میلیون نفر افزایش یابد.
روند افزایش تعداد روستاهای برخوردار از آب شرب پایدار
روند افزایش جمعیت روستایی برخوردار از آب شرب پایدار
هفته چهلودوم پویش هرهفته_الف_ب_ایران در روز سهشنبه 5 اسفند 1399 نیز با محوریت آبرسانی روستایی انجام شد. در این هفته تعداد 256 روستا با جمعیت بیش از 172 هزار نفر در 9 استان کشور از نعمت آب شرب بهداشتی پایدار برخوردار شدند. مجموع سرمایهگذاری انجامشده برای تحقق این دستاورد بالغ بر 340 میلیارد تومان است. برخوردار شدن این تعداد روستا و جمعیت از آب شرب پایدار سبب میشود تعداد روستاها و جمعیتی که از ابتدای سال 1399 و در قالب پویش هرهفته_الف_ب_ایران از آب شرب پایدار بهرهمند شدهاند به 1250 روستا و 825 هزار نفر برسد.
ما بر این باوریم که روستا و روستایی ایرانی نباید در بهرهمندی از خدمات پایه آب تفاوتی با شهر و شهرنشینان داشته باشد، و بر همین اساس تلاش خود برای افزایش بهرهمندی شهروندان روستایی از خدمات آب را تا آخرین لحظات عمر دولت تدبیر و امید، سختکوشانه ادامه خواهیم داد.
صورتگری علی امیرالمؤمنین (ع)
احمد مسجدجامعی
عضو شورای شهر تهران
یکی از پاتوقهای دوره دانشآموزی ما کافه قنادی یاس در ضلع جنوب غربی میدان بهارستان بود. این کافه تا اندازهای شناخته شده بود که نشریه توفیق با همان طنز مخصوص خود، آدرس مجلس شورای ملی را روبهروی کافه یاس مینوشت. صاحب این کافه مهندس عیسی تاجبخش بود که مردی خوشمشرب، درویشمسلک و علیدوست بود و تصویری بزرگ و سیاهقلم، احتمالاً از استاد حسین جلایر، درمغازهاش داشت که تمثال علی امیرالمؤمنین(ع) بود. جلایر از بزرگان اینگونه نقاشی است که در عرصههای جهانی هنرهای دینی مشهور است. این نقاشیها گاهی در کنارش شیر آرامی دیده میشد. اصولاً شیر نر در ادبیات عامی شیعی جایگاهی ویژه دارد و در تعزیههای پس از واقعه کربلا شیر یکی از اجزای نمایش است، تا جایی که در تکیهدولت خود آن را بهصحنه تعزیه میآوردند. ذوالفقاری هم روی پای حضرت قرار داشت که معنای شیر را کامل میکرد و لقب اسدالله را به ذهن میآورد. شیر آرام، نمادی از قدرت در خدمت عقلانیت است. در برخی نقاشیهای ایرانی علاوه بر جناب قنبر، جناب سلمان هم با مو و روی سپید دیده میشد، اما در این تصویر فقط تمثال امیرالمؤمنین بود...
جز خوشرویی صاحب مغازه، همین تصویر باعث میشد که بسیاری به آنجا آمد و شد داشته باشند.
تابلو و تمثال این مغازه بسیار زیبا و هنرمندانه بود؛ اما این گونه تصاویر به این مغازه ختم نمیشد و در بسیاری از خانهها و حجرهها چنین تصاویری را دیده بودیم تا جایی که برخی، بویژه زنان، آن را در پلاکهای طلا و نقره به گردن میآویختند و برخی شرکتها، تصویری از حضرت را در محصولات خود به کار میبردند: یکی از مشهورترین آنها تصویری از حضرت روی شرکت کاشی ایرانا بود. آن سالها دو شرکت کاشیسازی سعدی و ایرانا بسیار مشهور بودند. این کاشی سفید روی چوبی قرار میگرفت که دور آن چرمی سیاه بود، پایهای داشت و آن را روی میز میگذاشتند. علاوه بر آن خود کاشی در جای مناسبی در قهوهخانهها، حمامها، دفاتر شرکتها و فروشگاهها نصب میشد و فراوان خواهان داشت. کاشی سعدی هم نمونههای دیگری داشت که روی آن به خط خوش «ولایت علیبن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» را نوشته بود. روی بشقابهای چینی هم عکس حضرت را چاپ و در اتاقهای پذیرایی نصب میکردند. گاهی در این تصاویر طلا هم بهکار میرفت. این نمونهها انواع و اقسام داشت و برای هر قشر و طبقهای عرضه میشد. بعدها با به بازار آمدن ملامین گونههایی از همان تصاویر منقوش بر ملامین رواج یافت: سینی کوچک لبهدار سبزرنگی بود که تصویری رنگی از امیرالمؤمنین، بدون شمشیر با عبای مشکی و دستاری کوچک را در میان خود داشت و زیر آن به خط نستعلیق مرحوم حسن زرین خط نوشته بود ولایت علی بن ابیطالب حصنی... این اثر را استاد علیاشرف والی نقاش و هنرمند بزرگ کشیده بود. استاد والی چندین اثر از علی امیرالمؤمنین(ع) کشیده که همه آنها مورد توجه بود. او نخستین کسی بود که در مشهورترین تابلوی خود، در دستان حضرت به جای ذوالفقار، قرآن قرار داد. والی میگفت در نوجوانی در خوابی چهره امیر را دیده و از آن پس آن را به تصویر درآورده است.
مشهورترین این نقاشیها اثر استادان هادی و محمد تجویدی بود. یکی از آثار تأثیرگذار استاد تجویدی، غروب عاشوراست که اهل بیت سیدالشهدا(ع) را در حال عزاداری بر پای اسب تصویر کرده بود؛ اسب سفیدی که سر به زیر داشت و بر بدن او تیرها و زخمهای بسیار دیده میشد و اهل بیت دور او گرد آمده بودند و عزاداری میکردند. احتمالاً تصویر مشهور استاد فرشچیان از عصر عاشورا تحت تأثیر این اثر خلق شده است.
جز اینها در تقویمهایی که شرکتها بخصوص شرکتهای مسافرتی و گاراژها چاپ میکردند تصویری از امیر بخصوص در صفحه نخست آن دیده میشد. در شبکههای آمد و شد بین شهری از جمله اتوبوسها و کامیونها، عکس حضرت، روی شیشه، در قالب پوستر یا نقاشی، فراوان به چشم میآمد.
در خاطرات پیشینیان آمده است که وقتی سال تحویل میشد، قرآن را میبوسیدند و بر چشم مینهادند و دست به دست میکردند؛ سپس نوبت تمثال علی امیرالمؤمنین بود(ع) که با آن هم چنین رفتاری داشتند از اینرو گذاشتن عکس امیر در سفرههای هفتسین بخشی از آداب به شمار میرفت. یکی از تهرانیهای قدیم عکسی از امیر در اتاق پذیرایی داشت و همه میهمانان دور و نزدیک را با این عبارت به آن اتاق دعوت میکرد. «برویم زیر سایه امیرالمؤمنین». در روزهای غدیر و 13 رجب هم چنین رسمی جاری بود. اینها که گفته شد بعد از پیشرفتهای مربوط به صنعت چاپ است. اما پیش از آن در نقاشیها بویژه نقاشی قهوهخانهای علی امیرالمؤمنین(ع) از ارکان آن است و این اختصاص به شیعیان ندارد. در سال امام علی(ع)- که در یک سال دو بار سالگرد تولد حضرت واقع شده بود- نمایشگاهی از آثار موزهای هموطنان غیرمسلمان برگزار کردیم و 110 اثر از بین آثار موزهای آنها انتخاب شد که در همه آنها تصاویر علی امیرالمؤمنین(ع) شاخص بود.
در همان سال موزه امام علی(ع) راهاندازی شد و تصور میشد که این موزه به گردآوری انواع آثار هنری از قدیم و جدید که خاص امیرالمؤمنین است اقدام خواهد کرد ولی متأسفانه این کار نیمهتمام ماند و سرانجامی نیافت. اگر جایی به جمعآوری این گونه آثار با قاعدهمندی اقدام میکرد مجموعهای عظیم از مردمشناسی هنر، تاریخ و فرهنگ و باورها و گرایشهای ایرانیان با محوریت علی امیرالمؤمنین(ع) گرد میآمد و کاری سترگ را پایه میگذاشت که چنین نشد و نشان داد که فقط وجود یک ساختمان، برای چنین کار بزرگی کافی نیست.
به هر حال تصویر حضرت از جمله نوادر شمایلنگاری و نقاشی ایرانی است که از پایینترین سطوح تا کاخها و بناهای معظم و فاخر را در تصرف خود دارد. باری، خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نَبُوَد. روز سیزدهم رجب مبارک.
عضو شورای شهر تهران
یکی از پاتوقهای دوره دانشآموزی ما کافه قنادی یاس در ضلع جنوب غربی میدان بهارستان بود. این کافه تا اندازهای شناخته شده بود که نشریه توفیق با همان طنز مخصوص خود، آدرس مجلس شورای ملی را روبهروی کافه یاس مینوشت. صاحب این کافه مهندس عیسی تاجبخش بود که مردی خوشمشرب، درویشمسلک و علیدوست بود و تصویری بزرگ و سیاهقلم، احتمالاً از استاد حسین جلایر، درمغازهاش داشت که تمثال علی امیرالمؤمنین(ع) بود. جلایر از بزرگان اینگونه نقاشی است که در عرصههای جهانی هنرهای دینی مشهور است. این نقاشیها گاهی در کنارش شیر آرامی دیده میشد. اصولاً شیر نر در ادبیات عامی شیعی جایگاهی ویژه دارد و در تعزیههای پس از واقعه کربلا شیر یکی از اجزای نمایش است، تا جایی که در تکیهدولت خود آن را بهصحنه تعزیه میآوردند. ذوالفقاری هم روی پای حضرت قرار داشت که معنای شیر را کامل میکرد و لقب اسدالله را به ذهن میآورد. شیر آرام، نمادی از قدرت در خدمت عقلانیت است. در برخی نقاشیهای ایرانی علاوه بر جناب قنبر، جناب سلمان هم با مو و روی سپید دیده میشد، اما در این تصویر فقط تمثال امیرالمؤمنین بود...
جز خوشرویی صاحب مغازه، همین تصویر باعث میشد که بسیاری به آنجا آمد و شد داشته باشند.
تابلو و تمثال این مغازه بسیار زیبا و هنرمندانه بود؛ اما این گونه تصاویر به این مغازه ختم نمیشد و در بسیاری از خانهها و حجرهها چنین تصاویری را دیده بودیم تا جایی که برخی، بویژه زنان، آن را در پلاکهای طلا و نقره به گردن میآویختند و برخی شرکتها، تصویری از حضرت را در محصولات خود به کار میبردند: یکی از مشهورترین آنها تصویری از حضرت روی شرکت کاشی ایرانا بود. آن سالها دو شرکت کاشیسازی سعدی و ایرانا بسیار مشهور بودند. این کاشی سفید روی چوبی قرار میگرفت که دور آن چرمی سیاه بود، پایهای داشت و آن را روی میز میگذاشتند. علاوه بر آن خود کاشی در جای مناسبی در قهوهخانهها، حمامها، دفاتر شرکتها و فروشگاهها نصب میشد و فراوان خواهان داشت. کاشی سعدی هم نمونههای دیگری داشت که روی آن به خط خوش «ولایت علیبن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی» را نوشته بود. روی بشقابهای چینی هم عکس حضرت را چاپ و در اتاقهای پذیرایی نصب میکردند. گاهی در این تصاویر طلا هم بهکار میرفت. این نمونهها انواع و اقسام داشت و برای هر قشر و طبقهای عرضه میشد. بعدها با به بازار آمدن ملامین گونههایی از همان تصاویر منقوش بر ملامین رواج یافت: سینی کوچک لبهدار سبزرنگی بود که تصویری رنگی از امیرالمؤمنین، بدون شمشیر با عبای مشکی و دستاری کوچک را در میان خود داشت و زیر آن به خط نستعلیق مرحوم حسن زرین خط نوشته بود ولایت علی بن ابیطالب حصنی... این اثر را استاد علیاشرف والی نقاش و هنرمند بزرگ کشیده بود. استاد والی چندین اثر از علی امیرالمؤمنین(ع) کشیده که همه آنها مورد توجه بود. او نخستین کسی بود که در مشهورترین تابلوی خود، در دستان حضرت به جای ذوالفقار، قرآن قرار داد. والی میگفت در نوجوانی در خوابی چهره امیر را دیده و از آن پس آن را به تصویر درآورده است.
مشهورترین این نقاشیها اثر استادان هادی و محمد تجویدی بود. یکی از آثار تأثیرگذار استاد تجویدی، غروب عاشوراست که اهل بیت سیدالشهدا(ع) را در حال عزاداری بر پای اسب تصویر کرده بود؛ اسب سفیدی که سر به زیر داشت و بر بدن او تیرها و زخمهای بسیار دیده میشد و اهل بیت دور او گرد آمده بودند و عزاداری میکردند. احتمالاً تصویر مشهور استاد فرشچیان از عصر عاشورا تحت تأثیر این اثر خلق شده است.
جز اینها در تقویمهایی که شرکتها بخصوص شرکتهای مسافرتی و گاراژها چاپ میکردند تصویری از امیر بخصوص در صفحه نخست آن دیده میشد. در شبکههای آمد و شد بین شهری از جمله اتوبوسها و کامیونها، عکس حضرت، روی شیشه، در قالب پوستر یا نقاشی، فراوان به چشم میآمد.
در خاطرات پیشینیان آمده است که وقتی سال تحویل میشد، قرآن را میبوسیدند و بر چشم مینهادند و دست به دست میکردند؛ سپس نوبت تمثال علی امیرالمؤمنین بود(ع) که با آن هم چنین رفتاری داشتند از اینرو گذاشتن عکس امیر در سفرههای هفتسین بخشی از آداب به شمار میرفت. یکی از تهرانیهای قدیم عکسی از امیر در اتاق پذیرایی داشت و همه میهمانان دور و نزدیک را با این عبارت به آن اتاق دعوت میکرد. «برویم زیر سایه امیرالمؤمنین». در روزهای غدیر و 13 رجب هم چنین رسمی جاری بود. اینها که گفته شد بعد از پیشرفتهای مربوط به صنعت چاپ است. اما پیش از آن در نقاشیها بویژه نقاشی قهوهخانهای علی امیرالمؤمنین(ع) از ارکان آن است و این اختصاص به شیعیان ندارد. در سال امام علی(ع)- که در یک سال دو بار سالگرد تولد حضرت واقع شده بود- نمایشگاهی از آثار موزهای هموطنان غیرمسلمان برگزار کردیم و 110 اثر از بین آثار موزهای آنها انتخاب شد که در همه آنها تصاویر علی امیرالمؤمنین(ع) شاخص بود.
در همان سال موزه امام علی(ع) راهاندازی شد و تصور میشد که این موزه به گردآوری انواع آثار هنری از قدیم و جدید که خاص امیرالمؤمنین است اقدام خواهد کرد ولی متأسفانه این کار نیمهتمام ماند و سرانجامی نیافت. اگر جایی به جمعآوری این گونه آثار با قاعدهمندی اقدام میکرد مجموعهای عظیم از مردمشناسی هنر، تاریخ و فرهنگ و باورها و گرایشهای ایرانیان با محوریت علی امیرالمؤمنین(ع) گرد میآمد و کاری سترگ را پایه میگذاشت که چنین نشد و نشان داد که فقط وجود یک ساختمان، برای چنین کار بزرگی کافی نیست.
به هر حال تصویر حضرت از جمله نوادر شمایلنگاری و نقاشی ایرانی است که از پایینترین سطوح تا کاخها و بناهای معظم و فاخر را در تصرف خود دارد. باری، خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نَبُوَد. روز سیزدهم رجب مبارک.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ولادت امیر المؤمنین حضرت علی (ع) و روز پدر مبارک باد
-
روزت مبارک قهرمان مهربان
-
مطمئنم میتوانم در توکیو کار بزرگی انجام دهم
-
گشایشهای ارزی
-
ظریف: دست دوستی ما برای همسایگان دراز است
-
زیر 18 سالهها طعمه ویروس انگلیسی
-
جان پدر کجاستی؟
-
انحصار؛ عامل توسعه نیافتگی اینترنت ثابت
-
قلعه فلکالافلاک پس از 3 دهه بهنام میراثفرهنگی سند خورد
-
مونسان: کرونا 22 هزار میلیارد تومان به گردشگری آسیب زد
-
سلام ایران
-
روستای پایدار با آب شرب پایدار
-
صورتگری علی امیرالمؤمنین (ع)
اخبارایران آنلاین