گزارش «ایران» از واکسیناسیون سالمندان و کارکنان آسایشگاهها در پی شیوع کرونای انگلیسی
شکست کرونای انگلیسی در خانههای سالمندان
پرستو رفیعی
خبرنگار
خیز جدید بیماری کرونا درحالی در کشور آغاز شده است که پیشتر مسئولان بهداشت در مورد وقوع آن هشدار داده بودند. موج افسارگسیخته کرونای بریتانیایی سوغاتی است که به مدد سفرهای نوروزی و در سایه بیاعتنایی و ساده انگاری به هر ۳۱ استان کشور راه پیدا کرده است. حالا در نیمه دوم فروردین ماه کارزاری سخت برپا شده که در یک سوی آن مردم با دست خالی ایستادهاند و در سوی دیگر کرونا آن هم از نوع بریتانیایی عرض اندام میکند. دوباره آمار مرگ و میر سه رقمی شده و گروههای حساس و آسیب پذیر جامعه بخصوص کادر درمان و سالمندان بیش از پیش در معرض خطر قرار گرفتهاند. به اعتقاد متخصصان حوزه درمان، تنها راه حفاظت از جان سالمندان بهعنوان یکی از گروههای در معرض خطر جامعه، قرنطینه است و واکسیناسیون. آن دسته از سالمندان حاضر در مراکز نگهداری برخلاف سایر اقشار جامعه تعطیلات را در قرنطینه سپری کردند و چشم روی حداقل ملاقاتها هم بستند به امید اینکه از تماس با ناقلین بیعلامت و ابتلا به بیماری در امان بمانند. از سوی دیگر از اسفند ماه سال گذشته فاز دوم واکسیناسیون سراسری با هدف حفاظت از جان سالمندان در برابر بیماری کرونا در مراکز نگهداری از سالمندان به اجرا درآمد؛ اقدامی که توانست حاشیهای امن برای بخشی از جمعیت سالمند کشور فراهم کند. اما این اقدام با سرعتی که تصور میشد پیش نرفت.حالا با خیز موج چهارم بیماری کرونا، آن هم از نوع بریتانیایی، نگرانی از ابتلای این گروه از جامعه شدت گرفته است.
وعده واکسیناسیون تا هفته آینده
«قول دادهاند تا هفته دیگر واکسیناسیون را آغاز کنند.» این را مدیر داخلی یکی از مراکز نگهداری از سالمندان در مرکز شهر تهران میگوید. او در حالی که سعی میکند اطمینان دهد که در مرکزشان پروتکلهای بهداشتی به دقت رعایت میشود، ادامه میدهد: حتی اگر واکسن دیرتر به دستمان برسد بازهم جای نگرانی نیست چون دستورالعملهای وزارت بهداشت در اینجا به درستی رعایت میشود.
سعیدی کیا نیز که مسئول یکی از مراکز نگهداری از سالمندان در شمال شهر است از نرسیدن واکسن به دستشان گلایه دارد. او میگوید: پرسنل از ماسک و لباس ویژه استفاده میکنند و همه موارد بهداشتی برای حفظ سلامت سالمندان رعایت میشود که این موضوع هزینه زیادی به مرکز تحمیل کرده است. تک تک این افراد همانند اعضای خانواده من هستند و امیدوارم هرچه زودتر واکسن لازم برای حفاظت بیشتر از آنها تأمین شود.
1660 دوز واکسن در کهریزک تزریق شده است
کهریزک با جمعیتی حدود 1750 سالمند و معلول بزرگترین مرکز نگهداری از سالمندان محسوب میشود و شیوع همهگیری کرونا در این مرکز میتواند به فاجعه تبدیل شود از اینرو انجام واکسیناسیون در این مرکز در اولویت قرار گرفت. البته از زمان شیوع بیماری با به کارگیری تدابیر ویژه از جمله قرنطینه و رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در این مرکز میزان ابتلا به بیماری کنترل شد اما قرنطینه و هزینه تهیه اقلام بهداشتی شرایط سختی را برای این مرکز فراهم کرده بود. از اینرو واکسیناسیون میتواند نیرویی جدید در شریان حیات این مرکز مردم نهاد باشد.
حمیده پورفهیم معاون توانبخشی آسایشگاه خیریه کهریزک در این باره به «ایران» میگوید: اغلب سالمندان این مرکز به یک یا چند بیماری زمینهای مانند دیابت، فشار خون یا بیماری قلبی مبتلا هستند. از اینرو واکسیناسیون در این مرکز بسیار ضروری بود. مرحله اول واکسیناسیون در اوایل اسفندماه سال گذشته انجام شد و مرحله دوم از هفته اول فروردین برای گروهی که دوز اول واکسن را دریافت کرده بودند شروع شده و بتدریج در حال انجام است. در حال حاضر جمعیت سالمندی نزدیک به ۸۰ درصد و در جمعیت معلولان نزدیک به ۷۶ درصد واکسن دریافت کردهاند. البته سن اغلب معلولان بیش از ۵۰ سال است و حدود ۹۰ درصد آنها بیماری زمینهای دارند.
او با اشاره به اینکه از واکسن روسی در این مرکز استفاده شده، میافزاید: ۷۰ درصد کادر درمان و همه کسانی که بهعنوان پرستار، پدریار یا مادریار در مرکز حضور دارند هم واکسینه شدهاند. خوشبختانه تاکنون هیچگونه عارضه یا مرگ ناگهانی پس از تزریق واکسن دیده نشده و آمار فوت سالمندان پس از تزریق واکسن نیز تغییری نکرده است. پورفهیم ادامه میدهد: در سه موج قبلی بیماری با وجود رعایت همه پروتکلهای بهداشتی باز هم بهدلیل تردد پرسنل با موارد مثبت بیماری میان سالمندان مواجه بودیم. اما پس از تزریق واکسن شرایط عمومی بهتر شده و تعداد ابتلای جدید کاهش یافته به طوری که در هفته گذشته هیچ مورد مثبتی در بین سالمندان نداشتیم. او تأکید میکند: افرادی که واکسن دریافت نکردهاند یا در زمان تزریق، بیمار بودند یا در مرخصی به سر میبردند و دلیل خاص دیگری وجود ندارد.
واکسینه شدن 50 درصد از سالمندان
مهندس مصطفی سراج مدیرکل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه از زمان شروع فاز اول واکسیناسیون سالمندان، حدود ۱۱ هزار نفر در مراکز نگهداری از سالمندان و معلولان در مقابل بیماری کرونا واکسینه شدهاند، به «ایران» میگوید: مقرر بود در فاز اول واکسیناسیون ۲۰ هزار دوز با اولویت استفاده در مراکز سالمندان در اختیار بهزیستی قرار بگیرد که تاکنون ۱۱ هزار دوز در اختیار سازمان قرار گرفته است.در حال حاضر با این مقدار واکسن ۵۵ درصد از جمعیت هدف سالمندان بهزیستی واکسینه شدهاند. این درحالی است که کل واکسن مورد نیاز مراکز توانبخشی و شبانه روزی بهزیستی با احتساب پرسنل مراکز بیش از ۷۵ هزار مورد است. او با تأکید بر اینکه عملکرد استانها با یکدیگر متفاوت است، میافزاید: در برخی از استانها توانستهایم به پوشش ۹۰ تا ۱۰۰ درصدی واکسیناسیون سالمندان دست یابیم، اما متأسفانه در برخی دیگر از استان ها این عدد تا ۲۰ درصد کاهش یافته است. برای مثال در ایلام ۱۰۰ درصد، مازندران ۱۰۰ درصد و در گیلان ۹۸ درصد از افراد جمعیت هدف واکسینه شدهاند. کرمان، آذربایجان غربی و کردستان نیز استانهایی هستند که به پوشش بیش از ۹۰ درصدی دست یافتهاند. اما در مقابل در برخی از استانها مانند خراسان شمالی، کرمانشاه، اصفهان، گلستان و تهران پوشش واکسیناسیون از ۱۷ درصد تا زیر ۵۰ درصد به ثبت رسیده است. این مدیرکل بهزیستی دلیل عدم پوشش واکسیناسیون در این استانها را چنین توضیح میدهد: در برخی از استانها برای افراد مجهول الهویه و افراد فاقد شماره ملی واکسن تزریق نکردهاند.طبق پروتکل، باید شماره ملی فرد دریافت کننده واکسن در سامانه وزارت بهداشت ثبت شود. اما طی دستورالعملی که توسط مسئولان وزارت بهداشت ابلاغ شده برای افرادی از این دست آنها میتوانند کد یکتا یا شناسهای را که سازمان بهزیستی اعلام میکند، بپذیرند. با وجود این پیشبینیها بازهم در چند استان دچار مشکل شدهایم و برای این گروه واکسن تزریق نشده است. البته با مداخله مسئولان وزارت بهداشت مقرر شده این مشکل بزودی رفع شود. او ادامه میدهد: یکی دیگر از دلایل عدم تزریق واکسن این بود که برخی از دانشگاهها از واکسیناسیون افرادی که چند ماه پیش به بیماری کرونا مبتلا شده بودند، خودداری کردند. در حالی که پیشبینی شده برای افرادی که مدت زمان طولانی از بهبودی آنها گذشته، تزریق واکسن امکان پذیر است.
مصطفی سراج با تأکید بر اینکه آمار تزریق واکسن در تهران هنوز به عدد مطلوب نرسیده، میگوید: بیشترین تعداد مراکز نگهداری از سالمندان در تهران قرار دارد اما با این حال آمار دریافت کنندگان واکسن در تهران حدود ۳۴ درصد است.
کسب ایمنی در برابر کرونا زمانبر است
مدیرکل بهزیستی خاطرنشان میکند: مراکز بهزیستی مراکز با ریسک بالا هستند. شروع خیز چهارم بیماری با وجود تلاشهای صورت گرفته میتواند برای افرادی که در این مراکز نگهداری میشوند، خطرناک باشد. واقعیت این است که سالمندان در قرنطینه بسر میبرند اما پرسنل و گروهی که مسئولیت نگهداری از آنها را برعهده دارند در جامعه تردد میکنند و میتوانند ناقل بیماری باشند. متأسفانه بیشترین میزان ابتلا هم از افرادی است که در مراکز تردد میکنند. بههمین دلیل باید به موازات سالمندان، پرسنل همه مراکز نیز واکسن دریافت کنند و البته این اقدام باید به موقع صورت گیرد.
کرونا با جان و جهان ما ایرانیان چه کرد؟
ادامه از صفحه اول
سؤال اساسی این است آیا کرونا بر جامعه ایرانی اثر گذاشته است؟ اگراثر گذاشته کوتاه مدت است یا بلند مدت و ساختاری است؟ اگر این اثرات ساختاری است بیشتر در کجاها اثرگذار شده است و کانون اثرگذاری اش کجا است؟ طبیعی است و در زیستمان نیز میبینیم اثر کرونا موقتی نیست بنیادی است و در کل ساختار اجتماعی جامعه ایرانی کرونا میتازد. کانون اثرگذاری و هدفگیری کرونا کجاست؟ در پاسخ به این سؤال باید ببینیم جامعه ایرانی چگونه صورتبندی شده است؟ مثلاً جامعه امریکا عنصر سرمایهداری و اقتصاد اصلیترین ساختار آن است. کرونا علاوه بر عنصر اقتصاد و سرمایه داری، سیستم پزشکی و درمان را در امریکا هدف گرفته است شاید یک جنگ تمام عیار نمیتوانست امریکا را مستأصل کند و تلفات بسیار و نابسامانی فراوان برجای بگذارد. حداقل اثرگذاری کرونا در حوزه سیاسی امریکا حذف رئیس جمهور قدرتمند امریکا بود. این کرونا بود که ترامپ را حذف کرد و بایدن را آورد. بایدن یک رئیسجمهوری کرونایی است. جالب است که بعدها بتوان این ویژگی را در رفتار و منش بایدن هم پیگیری کرد که چگونه کرونایی عمل میکند. در ایران باید ببینیم مرکز نظام اجتماعی کجاست؟ یکی از مراکز حوزه دین است مرکزدوم حوزه دولت و مرکز سوم حوزه خانواده است. چون من نظام اجتماعی ایران را نظام سه پایه میدانم و کرونا سه پایه و بنیان اساسی نظام اجتماعی ایران را مورد حمله قرار داده است. حوزه دولت را بهصورت بنیادین به چالش کشیده و کارایی نظام سیاسی را مورد سؤال قرار داده است. در آغاز، کرونا به انسجام موقت درون نظام کمک کرد ولی در نهایت چون نظام سیاسی در ایران نتوانست از این انسجام ایجاد شده بهره ببرد مشکلاتی برای نظام سیاسی ایجاد کرده است همین دوگانه جدید اصلاحطلبی و اصولگرایی ریشهاش به اثرات کرونا در ساخت سیاسی برمیگردد بگونهای که همه متهم میکنند نظام سیاسی نتوانست کاری انجام دهد پس نیاز به بیان جدید از دولت و نظام سیاسی برای برون رفت از چالشها و مشکلات اقتصادی است. این مسأله را کرونا خیلی بیشتر از برجام نشان داده است. کانون دیگر هدفگیری کرونا عرصه دین است. هنوزعرصه دین در کرونا متمرکز شده و جداییهای متفاوتی ایجاد میکند. جدایی بین مراکز دینی؛ دین به معنای شریعت، مناسک و امثالهم. فی الواقع کرونا ناخواسته به تولید و تقویت دین فردی کمک میکند. دینی که براساس ایمان است و این نوع دین فردی شکل میگیرد شاید اگر در دورههای گذشته یک اتفاق تاریخی موجب شده بود دینگرایی فردی شکل بگیرد در حال حاضر کرونا توانسته به این عرصه وارد شود و فردیت آدمها را مهم کند. ما در آینده نه چندان دور با تمام تلاشی که نظام سیاسی، دینی و مرجعیت و روحانیت خواهند داشت ولی با یک زمزمه از نوع دین فردی و تکثرگرایی بزرگی در عرصه دینی مواجه خواهیم شد. هر چند عالمان حوزه دین داران کمک کردند، مراکز دینی و مساجد را بستند و سعی کردند از تجمعهای دینی اجتناب کنند تا جان انسانها نجات پیدا کند ولی در نهایت یک نوع امکان بازنگری دینی برای افراد ایجاد کرد. کانون سوم که کرونا مورد چالش قرار داده خانواده است خانواده ایرانی در گذشت سالیان سال تغییرات مهمی پیدا کرده است مثل تغییر ریزش خانواده گسترده، ظهور و قدرت یافتن خانواده هستهای، اهمیت زنان، اهمیت فرزندان و ظهور سالمندی و امثالهم. کرونا خانواده را اول کانون کرد بعد بیکانون کرد یعنی اول همه آدمها برای اینکه در جامعه کسی را نبینند به خانواده برگشتند. خانواده یک بار دیگر مهم شد ولی با اینکه خانواده مهم شد کرونا بهدلیل اثرگذاری در ساخت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خودش عاملی برای انفجار درون خانواده شد و خانواده را به یک ساحت انفجاری تبدیل کرد. مسأله دوم تمرکز بسیاری از اتفاقات به درون خانواده مانند واگذاری آموزش به درون خانهها، تفریح و بهداشت به درون خانوادهها بود در حالی که خانواده استعدادش را نداشت و ضعیف شده بود و اینجا خانواده را به مرکز چالشهای بنیادین دیگر در نظام اجتماعی ایرانی تبدیل کرد. بنابراین خانواده اول به مرکز مهم تبدیل شد و بعد بیمرکز شد. در دوره جدید و بعد از پایان کرونا خانواده مرکز مهم چالش اجتماعی است و زمینه اتفاقاتی در آینده ایران خواهد بود.
در مجموع باید بگویم کرونای ایرانی بر جامعه ایرانی اثرگذاری ماندگاری خواهد داشت فقط باید کرونا از جامعه فاصله بگیرد تا ببینیم چه بر سر جامعه ایرانی آمده است مثل زمان جنگ که بعد از پایان جنگ میبینیم چه نوع دگردیسی اتفاق افتاده است. زمانی که توانستند کرونا را از طریق واکسن مهار کنند آن وقت شاهد خواهیم بود کرونا جامعه جدیدی ایجاد کرده است که کمتر تناسبی با جامعه قبل از کرونا دارد. آنجاست که خواهید دید یک دفعه چه اتفاقات عجیب و غریب میافتد؛ اولین اتفاق در حوزه سیاست است که از طریق جامعه به چالشهای ناکارآمدی دچار خواهد شد. چالش دوم دین فردی است و چالش سوم خانواده است که تقسیم کار و جدایی گزینی و فردیت انسان ایرانی ظهور خواهد کرد و بعد اینها اثراتی را در ساخت فرهنگ، اقتصاد و مناسبات جامعه ملی و جهانی ایجاد خواهد کرد و گزاره هایش را در ادبیات و فرهنگ و موسیقی هم خواهیم دید بهطوری که در آینده ما با نجواهای جدید در هنر و فرهنگ و موسیقی و قصه ایرانی روبه رو خواهیم بود.