ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیام رهبر معظم انقلاب بهمناسبت روز ارتش جمهوری اسلامی
آمادگیها را تا سر حد نیاز افزایش دهید
فرمانده معظم کل قوا بهمناسبت سالروز ارتش جمهوری اسلامی و حماسهآفرینیهای نیروی زمینی، پیامی صادر کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام حضرت آیتالله خامنهای به این شرح است:
امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی
فرمانده محترم کل ارتش جمهوری اسلامی ایران
سلام من را به همه کارکنان عزیز ارتش و خانوادههای محترمشان برسانید. امروز ارتش در صحنه و آماده انجام مأموریت است. این آمادگیها را همچنان تا سر حد نیاز افزایش بدهید و نقشآفرینی کنید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام حضرت آیتالله خامنهای به این شرح است:
امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی
فرمانده محترم کل ارتش جمهوری اسلامی ایران
سلام من را به همه کارکنان عزیز ارتش و خانوادههای محترمشان برسانید. امروز ارتش در صحنه و آماده انجام مأموریت است. این آمادگیها را همچنان تا سر حد نیاز افزایش بدهید و نقشآفرینی کنید.
آینده تئاتر و چالشهایش در گفتوگو با امیر دژاکام:
کسی دوبار از یک رودخانه رد نمیشود
محسن بوالحسنی
خبرنگار
امیر دژاکام متولد 1341 در کرمان، بازیگر، کارگردان و مدرس است و «ایوب خان» تازهترین کاری بود که او روی صحنه برد، آنهم در شرایطی که کرونا همچنان میتازید و چالشهای بسیاری بر سر راه کارگردان و هنرمندان عرصههای مختلف هنری به وجود آورده بود. دژاکام کارگردان و نویسندهای تجربهگراست که از این تجربهها طی یکسال اخیر و کار روی نمایش
«ایوب خان» هم بهرههای بسیار برد و در نهایت آن را روی صحنه برد تا از جمله نمایشهایی باشد که با وجود شرایط خاص، با استقبال خوبی روبهرو شود. نگاه او به تئاتر، برخلاف بسیاری دیگر، نگاه منفعل و صرفاً آمیخته با تئوری نیست و عقیده دارد که تئاتر را باید شکل و فصلی از همزیستی در دل زندگی دانست و این مهمترین چالشی است که امروز و آینده با آن روبهرو هستیم. دژاکام در گفتوگوی پیشرو، تغییر در تئاتر را نه بهدلیل کرونا، که در هسته و ماهیت گذر از زمان حال تعریف میکند.
امیر دژاکام سال 99 را چگونه تجربه کرد و زندگی شخصی و حرفهای و اجتماعیاش با وجود ویروس کرونا دست بهگریبان چه چالشهایی بود؟
نکته اول تلخیهای بسیاری بود که مردمم در این یکسال متحمل شدند و بیشک در این بین و در حوزه کاری و حرفهای هنرمندان تئاتری و درصد بالایی از بچههای سینما بشدت روزگار سختی را گذراندند. سال 99 سالی پر از رنج، سختی، تنهایی و بغضهای فروخورده بود و توأمان سالی بود که با تمام این تلخیها و رنجهای فردی و اجتماعی و حرفهای میباید با تمام قدرت روی پای خود میایستادیم و تحمل میکردیم و نمیگذاشتیم کرونا و تمام متعلقاتش ما را شکست بدهد. شرح واضحات است که در این یکسال لطمههای اقتصادی بزرگی به بدنه تئاتر وارد شد و نمونهاش را باید در ورشکستگی بسیاری از مؤسسات و تماشاخانهها و مراکز فرهنگی خصوصی دید که متأسفانه نتوانستند دوام بیاورند و از چرخه و حیات هنری، حداقل فعلاً کنار رفتند. به هر صورت سال، سال سادهای نبود و مهم این بود که نباید میترسیدیم و دست روی دست میگذاشتیم تا کاملاً مرعوب کرونا شویم. ما هم چنین کردیم و تا حدی که توان داشتیم و نفس، به این عهد ماندیم.
ریسک کار کردن را پذیرفتید و کار کردید و با چالشهای مالی و غیر مالی درگیر شدید. آنهم زمانی که این سؤال مطرح بود که آیا حتی اگر سالنی باشد و اجرایی، تماشاگری در کار خواهد بود یا نه... آنهم برای تئاتر که نفس به نفس تماشاگر زنده است.
حرف اینجاست که کرونا برای من یک آورده بزرگ داشت. بیهیچ تعارفی من در زمان همهگیری ویروس کرونا به این معنا رسیدم که باید زندگی کرد. پیش از شیوع ویروس انگلیسی با این باور زندگی میکردم که شاید هفته دیگر زنده نباشم و به همین دلیل هم کارهایم را با جدیت تمام پیش میبردم و از ساعت 5 صبح بلند میشدم و پی کارهایم بودم تا ساعت 11 شب که میخوابیدم. هم فیلم بازی کردم هم سریال و هم کار روی صحنه بردم، هم کتاب نوشتم و هم کلاسهایم را به صورت آنلاین برگزار کردم. ویروس انگلیسی هم که آمد این یک هفته را بیست و چهار ساعت کار کردم و گفتم شاید بعد از این مدت زنده نباشم پس نباید بیکار بنشینم. البته این را هم بگویم که در این مدت، بدون ذرهای نگرانی و استرس و ترس، کارم را پیش بردم و به آن قول معروف میخواستم با تمام دردها و زخمهایم تا دم مرگ دودستی به زندگی بچسبم و مدام این شعر سیاوش کسرایی که میگوید: «زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست» را در ذهن خود داشتم. چون معتقدم که زندگی بسیار با ارزش است و همین که نوهام را میبینم و با او بازی میکنم، کیف میکنم که زندهام یا وقتی کاری را روی صحنه میبرم و چشمم به چشم مردم سرزمینم میافتد.
بسیاری معتقدند که زیست تئاتر در دوران کرونا متحول شد و بعد از کرونا ما با تعریفی علیحده از تئاتر روبهرو خواهیم بود؛ تعریفی که سرچشمه گرفته از اتفاقات و چالشهای دوران گذشته خواهد بود... دورانی که در کرونا تجربه شد.
به عنوان یک فرد آکادمیک این منطق را باور ندارم و میتوانم از داعیان این فرضیه بخواهم تعریفی که به نظر آنها بهوجود آمده و تازه است را ارائه کنند. چنین چیزی نیست. تئاتر در وجوه مختلف فلسفیاش، چه کلاسیک، چه مدرن و چه پست مدرن، فصل مشترکی است بین مخاطب و اجرا کننده که هر کجا این گروههای تئاتری به صورت زنده با هم مواجه شوند آنجا تئاتر تحقق پیدا کرده و اجراکننده عمل نمایش را روایت یا برای مخاطب اجرا میکند و مخاطب را به فهم جدیدی میرساند. هنوز همین است و همین نیز خواهد بود، نمایش از این سه گونه و شیوه اجرایی خارج نیست. حال گیریم که تعریف فلسفی ما از تئاتر از شکل کلاسیکاش طی ادوار مختلف به تئاتر مدرن و سپس به تئاتر پست مدرن رسیده ولی اصل و اساس موضوع تغییری نکرده است. پس اگر امروز مثلاً تلهتئاتر یا فیلمتئاتر به دلیل شرایط موجود رونق گرفته، این باعث تغییر و تحول نخواهد شد. نکتهای که میتوان اما به آن اشاره کرد چالش اقتصادی است که تئاتر با آن دستبهگریبان شده و وضع را برایش بغرنجتر از گذشته کرده است؛ چالشی که باعث شده کسانی در بزنگاههای مختلف، صرفاً به خاطر درآمدزایی و کسب سودهای آنچنانی پا بهعرصه تئاتر بگذارند و میلیاردها تومان از این راه کسب درآمد کنند و جیب تئاتریهای اصیل اما همچنان خالی بماند. البته که طبیعتاً آینده سرشار از تغییر است و به قول یکی از فلاسفه هرگز کسی دوبار از یک رودخانه رد نمیشود. پس حتی اگر کرونایی هم در کار نبود ما از دورانی به دورانی دیگر میرفتیم و میرویم و هرگز به گذشته بازنخواهیم گشت و طبیعی است که همه چیز در حال تغییر باشد. از فهم ما به حیات و زندگی بگیرید تا تمام چیزهای دیگری که باعث میشود رفتار و مناسبات ما در جهان هستی تغییر کند. در فهم ما نسبت به زندگی یک تغییر بزرگ حادث شده و یقین داشته باشیم که بعد از کرونا، ما تغییرات بسیاری در همه چیز خواهیم داشت.
«ایوبخان» در طول اجراها مورد استقبال قرار گرفت و این مسأله خیلی حائز اهمیت بود که بسیاری با وجود خطرات بسیار، آمدند و به تماشای کار نشستند. از منظر شخصی به عنوان کارگردان و از منظر دید و نگاه تحلیلی چطور میشود با این طیف از مخاطبان تئاتر روبهرو شد و تعریفی برای آنها در نظر گرفت...
نکته مهمی در این سؤال وجود دارد که همانطور که گفتید از دو منظر میشود به آن نگاه کرد. در طول اجرای «ایوب خان» جوان و پیر و بزرگ و کوچک و... آمدند و نمایش را دیدند و من به جرأت میتوانم بگویم در طول سالهای سال فعالیت، هرگز با چنین انرژی خالص و عجیبی در سالن روبهرو نبودم. بگذارید مثالی از گذشتهها بزنم: زمانی که من «لیلی و مجنون» را روی صحنه بردم، تقریباً هر شب مردم حتی روی پلههای سالن هم نشسته بودند و جای سوزن انداختن نبود، یا در چهلمین شب «شهرزاد» ازدحام جمعیت باعث شد که در سالن اصلی شکسته شود، یا در نمایش «یک دامن ماه و ستاره» هم هر شب تمامی بلیتها به فروش میرفت و حضور مردم چشمگیر بود اما میخواهم بگویم برای منی که سابقه شکستها و پیروزیها و روزهای خوب و بد بسیاری در تئاتر دارم، این چهلپنجاه نفری که روزهای کرونا به دیدن «ایوبخان» میآمدند چیز دیگری بود و هر شب ضمن تقدیر و تشکر از مردم این نکته را به تأکید به آنها میگفتم که حضورشان چقدر برایم بزرگ و باشکوه است. از منظری دیگر باید بگویم چنین مسألهای، بروز و ظهور یک باور مشترک است. گویی ما و تماشاگران به مثابه انسانهایی امروزی در دل جامعهای بحرانزده، تئاتر را یک فعل و فصل مشترک میدانستیم که برای رسیدن به فهم مشترک، برای حرمت گذاشتن به زندگی، برای کم کردن از آلام هم به آن نیاز داشتیم و دور آن جمع شدیم و چیز دیگری جز زندگی برایمان مهم نبود. ما اگر چه شاید این نکته را با کلمات به زبان نیاوردیم اما قطعاً خواستیم بگوییم که ما زندهایم و نفس میکشیم. تماشاگران ما با چشمهایشان به ما میگفتند در روزگاری که جبر اقتصادی همه را مجبور میکند که به نان فکر کنند ما به اندیشیدن هم بها میدهیم و آن را از چرخه زندگی خود حذف نمیکنیم.
چشمانداز و خواست شخصی و قلبی امیر دژاکام برای بعد از کرونا چیست و چگونه است؟
اجازه بدهید از این فرصت استفاده کنم و از وزیرمحترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون و مدیرکل، تقاضایی داشته باشم که فکر میکنم باید تقاضای تمامی دلسوزان عرصه فرهنگ و هنر از مطبوعات تا مجامع هنری و فرهنگی باشد. خواسته من این است که ترتیبی اتخاذ کنند تا تمام هنرمندانی که در دوران کرونا با به جان خریدن تمام خطرات، کار روی صحنه بردند، بعد از کرونا هم شرایطی برایشان بهوجود بیاید که بتوانند آثار خود را روی صحنه ببرند و در این راه، خواسته زیاد و آنچنانی هم وجود ندارد و صرفاً به اختصاص سالن اجرا محدود میشود. کسانی مانند حمیدرضا نعیمی، کهبد تاراج، میکائیل شهرستانی و مرتضی شاهکرم از جمله این چهرهها بودند که چراغ تئاتر را هرطور که بود روشن نگهداشتند و اجراهای درخور توجه و خوبی را هم روی صحنه بردند. بعد از کرونا خواسته من این است که بهجای حمایت از کاسبان تئاتر، که بیشک به محض طبیعی شدن وضعیت سروکلهشان پیدا میشود، این دلسوزهای واقعی را دریابند و از آنها برای اجراهای مجددی که بیشک بسیار مورد استقبال قرار خواهد گرفت، حمایت کنند.
خبرنگار
امیر دژاکام متولد 1341 در کرمان، بازیگر، کارگردان و مدرس است و «ایوب خان» تازهترین کاری بود که او روی صحنه برد، آنهم در شرایطی که کرونا همچنان میتازید و چالشهای بسیاری بر سر راه کارگردان و هنرمندان عرصههای مختلف هنری به وجود آورده بود. دژاکام کارگردان و نویسندهای تجربهگراست که از این تجربهها طی یکسال اخیر و کار روی نمایش
«ایوب خان» هم بهرههای بسیار برد و در نهایت آن را روی صحنه برد تا از جمله نمایشهایی باشد که با وجود شرایط خاص، با استقبال خوبی روبهرو شود. نگاه او به تئاتر، برخلاف بسیاری دیگر، نگاه منفعل و صرفاً آمیخته با تئوری نیست و عقیده دارد که تئاتر را باید شکل و فصلی از همزیستی در دل زندگی دانست و این مهمترین چالشی است که امروز و آینده با آن روبهرو هستیم. دژاکام در گفتوگوی پیشرو، تغییر در تئاتر را نه بهدلیل کرونا، که در هسته و ماهیت گذر از زمان حال تعریف میکند.
امیر دژاکام سال 99 را چگونه تجربه کرد و زندگی شخصی و حرفهای و اجتماعیاش با وجود ویروس کرونا دست بهگریبان چه چالشهایی بود؟
نکته اول تلخیهای بسیاری بود که مردمم در این یکسال متحمل شدند و بیشک در این بین و در حوزه کاری و حرفهای هنرمندان تئاتری و درصد بالایی از بچههای سینما بشدت روزگار سختی را گذراندند. سال 99 سالی پر از رنج، سختی، تنهایی و بغضهای فروخورده بود و توأمان سالی بود که با تمام این تلخیها و رنجهای فردی و اجتماعی و حرفهای میباید با تمام قدرت روی پای خود میایستادیم و تحمل میکردیم و نمیگذاشتیم کرونا و تمام متعلقاتش ما را شکست بدهد. شرح واضحات است که در این یکسال لطمههای اقتصادی بزرگی به بدنه تئاتر وارد شد و نمونهاش را باید در ورشکستگی بسیاری از مؤسسات و تماشاخانهها و مراکز فرهنگی خصوصی دید که متأسفانه نتوانستند دوام بیاورند و از چرخه و حیات هنری، حداقل فعلاً کنار رفتند. به هر صورت سال، سال سادهای نبود و مهم این بود که نباید میترسیدیم و دست روی دست میگذاشتیم تا کاملاً مرعوب کرونا شویم. ما هم چنین کردیم و تا حدی که توان داشتیم و نفس، به این عهد ماندیم.
ریسک کار کردن را پذیرفتید و کار کردید و با چالشهای مالی و غیر مالی درگیر شدید. آنهم زمانی که این سؤال مطرح بود که آیا حتی اگر سالنی باشد و اجرایی، تماشاگری در کار خواهد بود یا نه... آنهم برای تئاتر که نفس به نفس تماشاگر زنده است.
حرف اینجاست که کرونا برای من یک آورده بزرگ داشت. بیهیچ تعارفی من در زمان همهگیری ویروس کرونا به این معنا رسیدم که باید زندگی کرد. پیش از شیوع ویروس انگلیسی با این باور زندگی میکردم که شاید هفته دیگر زنده نباشم و به همین دلیل هم کارهایم را با جدیت تمام پیش میبردم و از ساعت 5 صبح بلند میشدم و پی کارهایم بودم تا ساعت 11 شب که میخوابیدم. هم فیلم بازی کردم هم سریال و هم کار روی صحنه بردم، هم کتاب نوشتم و هم کلاسهایم را به صورت آنلاین برگزار کردم. ویروس انگلیسی هم که آمد این یک هفته را بیست و چهار ساعت کار کردم و گفتم شاید بعد از این مدت زنده نباشم پس نباید بیکار بنشینم. البته این را هم بگویم که در این مدت، بدون ذرهای نگرانی و استرس و ترس، کارم را پیش بردم و به آن قول معروف میخواستم با تمام دردها و زخمهایم تا دم مرگ دودستی به زندگی بچسبم و مدام این شعر سیاوش کسرایی که میگوید: «زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست» را در ذهن خود داشتم. چون معتقدم که زندگی بسیار با ارزش است و همین که نوهام را میبینم و با او بازی میکنم، کیف میکنم که زندهام یا وقتی کاری را روی صحنه میبرم و چشمم به چشم مردم سرزمینم میافتد.
بسیاری معتقدند که زیست تئاتر در دوران کرونا متحول شد و بعد از کرونا ما با تعریفی علیحده از تئاتر روبهرو خواهیم بود؛ تعریفی که سرچشمه گرفته از اتفاقات و چالشهای دوران گذشته خواهد بود... دورانی که در کرونا تجربه شد.
به عنوان یک فرد آکادمیک این منطق را باور ندارم و میتوانم از داعیان این فرضیه بخواهم تعریفی که به نظر آنها بهوجود آمده و تازه است را ارائه کنند. چنین چیزی نیست. تئاتر در وجوه مختلف فلسفیاش، چه کلاسیک، چه مدرن و چه پست مدرن، فصل مشترکی است بین مخاطب و اجرا کننده که هر کجا این گروههای تئاتری به صورت زنده با هم مواجه شوند آنجا تئاتر تحقق پیدا کرده و اجراکننده عمل نمایش را روایت یا برای مخاطب اجرا میکند و مخاطب را به فهم جدیدی میرساند. هنوز همین است و همین نیز خواهد بود، نمایش از این سه گونه و شیوه اجرایی خارج نیست. حال گیریم که تعریف فلسفی ما از تئاتر از شکل کلاسیکاش طی ادوار مختلف به تئاتر مدرن و سپس به تئاتر پست مدرن رسیده ولی اصل و اساس موضوع تغییری نکرده است. پس اگر امروز مثلاً تلهتئاتر یا فیلمتئاتر به دلیل شرایط موجود رونق گرفته، این باعث تغییر و تحول نخواهد شد. نکتهای که میتوان اما به آن اشاره کرد چالش اقتصادی است که تئاتر با آن دستبهگریبان شده و وضع را برایش بغرنجتر از گذشته کرده است؛ چالشی که باعث شده کسانی در بزنگاههای مختلف، صرفاً به خاطر درآمدزایی و کسب سودهای آنچنانی پا بهعرصه تئاتر بگذارند و میلیاردها تومان از این راه کسب درآمد کنند و جیب تئاتریهای اصیل اما همچنان خالی بماند. البته که طبیعتاً آینده سرشار از تغییر است و به قول یکی از فلاسفه هرگز کسی دوبار از یک رودخانه رد نمیشود. پس حتی اگر کرونایی هم در کار نبود ما از دورانی به دورانی دیگر میرفتیم و میرویم و هرگز به گذشته بازنخواهیم گشت و طبیعی است که همه چیز در حال تغییر باشد. از فهم ما به حیات و زندگی بگیرید تا تمام چیزهای دیگری که باعث میشود رفتار و مناسبات ما در جهان هستی تغییر کند. در فهم ما نسبت به زندگی یک تغییر بزرگ حادث شده و یقین داشته باشیم که بعد از کرونا، ما تغییرات بسیاری در همه چیز خواهیم داشت.
«ایوبخان» در طول اجراها مورد استقبال قرار گرفت و این مسأله خیلی حائز اهمیت بود که بسیاری با وجود خطرات بسیار، آمدند و به تماشای کار نشستند. از منظر شخصی به عنوان کارگردان و از منظر دید و نگاه تحلیلی چطور میشود با این طیف از مخاطبان تئاتر روبهرو شد و تعریفی برای آنها در نظر گرفت...
نکته مهمی در این سؤال وجود دارد که همانطور که گفتید از دو منظر میشود به آن نگاه کرد. در طول اجرای «ایوب خان» جوان و پیر و بزرگ و کوچک و... آمدند و نمایش را دیدند و من به جرأت میتوانم بگویم در طول سالهای سال فعالیت، هرگز با چنین انرژی خالص و عجیبی در سالن روبهرو نبودم. بگذارید مثالی از گذشتهها بزنم: زمانی که من «لیلی و مجنون» را روی صحنه بردم، تقریباً هر شب مردم حتی روی پلههای سالن هم نشسته بودند و جای سوزن انداختن نبود، یا در چهلمین شب «شهرزاد» ازدحام جمعیت باعث شد که در سالن اصلی شکسته شود، یا در نمایش «یک دامن ماه و ستاره» هم هر شب تمامی بلیتها به فروش میرفت و حضور مردم چشمگیر بود اما میخواهم بگویم برای منی که سابقه شکستها و پیروزیها و روزهای خوب و بد بسیاری در تئاتر دارم، این چهلپنجاه نفری که روزهای کرونا به دیدن «ایوبخان» میآمدند چیز دیگری بود و هر شب ضمن تقدیر و تشکر از مردم این نکته را به تأکید به آنها میگفتم که حضورشان چقدر برایم بزرگ و باشکوه است. از منظری دیگر باید بگویم چنین مسألهای، بروز و ظهور یک باور مشترک است. گویی ما و تماشاگران به مثابه انسانهایی امروزی در دل جامعهای بحرانزده، تئاتر را یک فعل و فصل مشترک میدانستیم که برای رسیدن به فهم مشترک، برای حرمت گذاشتن به زندگی، برای کم کردن از آلام هم به آن نیاز داشتیم و دور آن جمع شدیم و چیز دیگری جز زندگی برایمان مهم نبود. ما اگر چه شاید این نکته را با کلمات به زبان نیاوردیم اما قطعاً خواستیم بگوییم که ما زندهایم و نفس میکشیم. تماشاگران ما با چشمهایشان به ما میگفتند در روزگاری که جبر اقتصادی همه را مجبور میکند که به نان فکر کنند ما به اندیشیدن هم بها میدهیم و آن را از چرخه زندگی خود حذف نمیکنیم.
چشمانداز و خواست شخصی و قلبی امیر دژاکام برای بعد از کرونا چیست و چگونه است؟
اجازه بدهید از این فرصت استفاده کنم و از وزیرمحترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون و مدیرکل، تقاضایی داشته باشم که فکر میکنم باید تقاضای تمامی دلسوزان عرصه فرهنگ و هنر از مطبوعات تا مجامع هنری و فرهنگی باشد. خواسته من این است که ترتیبی اتخاذ کنند تا تمام هنرمندانی که در دوران کرونا با به جان خریدن تمام خطرات، کار روی صحنه بردند، بعد از کرونا هم شرایطی برایشان بهوجود بیاید که بتوانند آثار خود را روی صحنه ببرند و در این راه، خواسته زیاد و آنچنانی هم وجود ندارد و صرفاً به اختصاص سالن اجرا محدود میشود. کسانی مانند حمیدرضا نعیمی، کهبد تاراج، میکائیل شهرستانی و مرتضی شاهکرم از جمله این چهرهها بودند که چراغ تئاتر را هرطور که بود روشن نگهداشتند و اجراهای درخور توجه و خوبی را هم روی صحنه بردند. بعد از کرونا خواسته من این است که بهجای حمایت از کاسبان تئاتر، که بیشک به محض طبیعی شدن وضعیت سروکلهشان پیدا میشود، این دلسوزهای واقعی را دریابند و از آنها برای اجراهای مجددی که بیشک بسیار مورد استقبال قرار خواهد گرفت، حمایت کنند.
عراقچی در پایان نشست کمیسیون مشترک برجام اعلام کرد
شکلگیری تفاهم جدید در وین
گروه سیاسی/ مذاکرات هستهای روز گذشته در وین با هدف جستوجوی راهکار لغو تحریمها و ازسرگیری تعهدات برجامی ایران زیر سایه تصمیم کشورمان به غنیسازی 60 درصد ادامه پیدا کرد. اقدامی که هرچند همه کشورهای مرتبط با پرونده برجام نسبت به آن ابراز نگرانی کردند اما در عین حال ادامه رایزنیهای دیپلماتیک را هم از هر وقت دیگری ضروریتر دانستند. این گفتوگوها که روز گذشته در قالب نشست کمیسیون مشترک برجام انجام شد، با تصمیم همه طرفها مبنی بر ادامه مذاکرات فنی و دیپلماتیک در چند روز آینده به پایان رسید. این در حالی بود که سید عباس عراقچی، رئیس هیأت ایرانی از شکلگیری یک تفاهم جدید و آمادگی برای نوشتن یک متن مشترک خبر داد و افق پیش روی مذاکرات را امیدبخش توصیف کرد.
نمایندگان ایران و 1+4 روز گذشته در دومین نشست خود به بررسی روند گفتوگوها در روزهای گذشته پرداخته و جمعبندی گروههای کارشناسی درخصوص حوزههای تحریم و هستهای را دریافت کردند. در این نشست مقرر شد گفتوگوهای دو و چندجانبه و همچنین رایزنیهای فنی در روزهای آینده ادامه یافته و در صورت نیاز کمیسیون مشترک بار دیگر تشکیل جلسه دهد. سید عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه بعد از پایان نشست کمیسیون مشترک برجام گفت: «بعد از سه روز که از کار کمیسیون مشترک گذشت یک بار دیگر نشست کمیسیون مشترک را برای بررسی روند پیشرفت بحثهایی که تا الان صورت گرفته هم در حوزه رفع تحریمها و هم هستهای تشکیل دادیم و گزارش کارِ کارگروهها را مرور کردیم و بحثهای خوبی در داخل نشست صورت گرفت.»
به گزارش ایرنا، او افزود: «به نظر میرسد یک تفاهم جدیدی در حال شکل گرفتن است و اشتراک در هدف نهایی الان بین همه وجود دارد. مسیری که باید طی شود، الان یک مقدار شناخته شده است. البته این مسیر آسان نیست و اختلاف نظرها این گونه نیست که پایان یافته باشد و اختلاف نظرهای بعضاً جدی وجود دارد که باید طی مذاکرات بعدی کاهش یابد.» عراقچی با بیان اینکه اصلاً علاقهمند به مذاکرات فرسایشی و طولانی مدت نیستیم، ادامه داد: «در حدی که نیاز است بحثها روشن شده و گفته شود، طبیعتاً مذاکرات ادامه خواهد یافت.»
معاون وزیر خارجه همچنین اعلام کرد: مذاکرات به مرحلهای رسیده که طرفها میتوانند روی یک متن مشترک شروع به کار کنند. نگارش متن حداقل در حوزههایی که اشتراک نظر وجود دارد میتواند شروع شود و به همین منظور هیأت ایرانی متون مدنظر خود را در حوزه هستهای و رفع تحریمها آماده و این را به همه طرفها ارائه کرده است و این متون میتواند مبنای مذاکرات و رسیدن به توافق نهایی باشد.»
او تصریح کرد: «به نظر ما زمان شروع نگارش متن حداقل در مقداری که اشتراک نظر وجود دارد، فرا رسیده است.»
اراده همه طرفها برای تکمیل روند مذاکره
«میخائیل اولیانوف»، نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین بعد از پایان این نشست در توئیتی اعلام کرد که طرفهای شرکتکننده اراده خود را برای تکمیل روند مذاکرات ابراز کردند. او افزود: «کمیسیون کارشناسان در گروههای رفع تحریمها و مسائل هستهای را مکلف کرد تا به فعالیتهای خود عصر امروز(شنبه)، یکشنبه و هفته آینده ادامه داده تا زمان از دست نرود و در زمینه احیای برجام پیشرفتهای بیشتری را حاصل کنند.»
«گرند هتل» وین از ۲۴ فروردین ماه برای دومین بار طی هفتههای گذشته میزبان هیأتهای ایران و گروه ۱+۴ و با حضور نماینده اتحادیه اروپا بود تا دور جدید گفتوگوها در چارچوب کمیسیون مشترک برجام در حوزه رفع تحریمها و مسائل هستهای ادامه یابد. دستور کار نخست این گفتوگوها دستیابی به فهرست کاملی از تحریمهایی است که امریکا باید لغو کند و پس از رسیدن به فرمولی برای راستیآزمایی ایران و اطمینان از اینکه پیامدهای امضای لغو تحریمها در صحنه عمل پدیدار میشود، مجموعه اقدامات کشورمان برای ازسرگیری تعهدات برجامیاش اجرایی شود. در همین چارچوب بود که دو گروه با دستور کار تعیین فهرست تحریمهایی که باید لغو شود و گروه دیگر برای مشخص کردن اقدامات بازگشت ایران به نقطه اول اجرای برجام تشکیل شد که در نخستین دور گفت وگوها طرفین درباره اقدامات ایران برای ازسرگیری تعهدات برجامیاش توافق کردند اما چانهزنی بر سر تحریمهایی که باید امریکا از سر راه بردارد، همچنان ادامه دارد.
گفتنی است موضوع اصلی گفتوگوهای وین هم به الگویی بازمیگردد که پیشتر مقامهای کشورمان مطرح کرده بودند. بر اساس آنچه ایران اعلام کرده امریکا باید همه تحریمها را از جمله تحریمهای برجامی و تحریمهایی که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ به بهانههای دیگر همچون حمایت ایران از تروریسم تصویب شده است، لغو کند و پس از راستیآزمایی در مدت زمان معقول، ایران آماده توقف اقدامات جبرانی خواهد بود. سید عباس عراقچی در این باره تأکید کرده که بدون لیست تحریمها امکان پیشرفت در مذاکرات وجود ندارد و بدون این لیست هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. او گفته است که تهران همچنین آماده است لیستی مشابه درباره اقدامات هستهای که باید اتخاذ شود، تهیه کند.
پس از نخستین دور نشست رؤسای هیأتهای دیپلماتیک در پنجشنبه اخیر، نشستهای کارشناسی در روز جمعه و شنبه صبح همراه با رایزنیهای دو و چندجانبه هیأت ایرانی با هیأتهای سایر کشورها انجام شد. در همین چارچوب هیأت ایرانی پس از نشستی با حضور هیأتهای سه کشور اروپایی، با رؤسای هیأتهای چین و روسیه هم دیدار کرد و نهایتاً همه اعضا در نشست دیروز بعد از ظهر تصمیم به ادامه گفت وگوهای دیپلماتیک و فنی گرفتند.
برش
بایدن: امریکا هرگز نباید از برجام خارج می شد
یک روز پیش از مذاکرات جدید در وین «جو بایدن»، رئیس جمهوری امریکا در واکنش به غنیسازی ٦٠ درصدی اورانیوم در ایران مدعی شد که این اقدام با برجام مغایرت دارد اما این در حالی بود که او در عین حال از پیوستن ایران به مذاکرات غیرمستقیم هستهای ابراز خوشحالی کرد. به گزارش شبکه سی.ان.ان، «بایدن» که در نشست خبری مشترک با نخستوزیر ژاپن در کاخ سفید صحبت میکرد، درباره اقدام جدید ایران گفت که «این اقدام کمکی به مذاکرات وین نمیکند ما از این اقدام حمایت نمیکنیم و فکر نمیکنیم این که ایران میگوید به سوی غنیسازی ۶۰ درصدی حرکت کرده ، مفید باشد. این کار خلاف توافق است.» رئیس جمهوری امریکا افزود: «با این حال خرسند هستیم که ایران به توافق برای انجام مذاکرات، مذاکرات غیرمستقیم با ما و گفتوگو با شرکایمان ادامه داده است. بنابراین ما دوباره بخشی از این روند هستیم.» «بایدن» بار دیگر تأکید کرد که به نظر او امریکا هرگز نباید از این توافق خارج میشد. او همچنین نتیجهگیری درباره مذاکرات جاری را زودهنگام دانست اما یادآور شد که این گفتوگوها ادامه دارد. پیشتر هم اتحادیه اروپا این تصمیم ایران را نگرانکننده توصیف کرده بود.
اقدام ایران مبنی بر آغاز غنیسازی 60 درصد که به گفته علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان، نخستین محصول آن بامداد جمعه گذشته به دست آمد، در واکنش به حادثهای بود که چند روز پیش از آن در تأسیسات هستهای نطنز رخ داد. این در حالی بود که مقامهای اسرائیلی تلویحاً مسئولیت آن را عهدهدار شدند تا عملاً مسیر مذاکرات و احیای برجام را با مانع روبهرو سازند. هرچند که به اعتقاد مقامهای اروپایی حمله به نطنز و تصمیم بعدی ایران برای آغاز غنیسازی 60 درصد روند گفتوگوهای وین را سختتر کرد اما این تحولات مذاکرات را به امری مهمتر و ضروریتر تبدیل کرد.
نمایندگان ایران و 1+4 روز گذشته در دومین نشست خود به بررسی روند گفتوگوها در روزهای گذشته پرداخته و جمعبندی گروههای کارشناسی درخصوص حوزههای تحریم و هستهای را دریافت کردند. در این نشست مقرر شد گفتوگوهای دو و چندجانبه و همچنین رایزنیهای فنی در روزهای آینده ادامه یافته و در صورت نیاز کمیسیون مشترک بار دیگر تشکیل جلسه دهد. سید عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه بعد از پایان نشست کمیسیون مشترک برجام گفت: «بعد از سه روز که از کار کمیسیون مشترک گذشت یک بار دیگر نشست کمیسیون مشترک را برای بررسی روند پیشرفت بحثهایی که تا الان صورت گرفته هم در حوزه رفع تحریمها و هم هستهای تشکیل دادیم و گزارش کارِ کارگروهها را مرور کردیم و بحثهای خوبی در داخل نشست صورت گرفت.»
به گزارش ایرنا، او افزود: «به نظر میرسد یک تفاهم جدیدی در حال شکل گرفتن است و اشتراک در هدف نهایی الان بین همه وجود دارد. مسیری که باید طی شود، الان یک مقدار شناخته شده است. البته این مسیر آسان نیست و اختلاف نظرها این گونه نیست که پایان یافته باشد و اختلاف نظرهای بعضاً جدی وجود دارد که باید طی مذاکرات بعدی کاهش یابد.» عراقچی با بیان اینکه اصلاً علاقهمند به مذاکرات فرسایشی و طولانی مدت نیستیم، ادامه داد: «در حدی که نیاز است بحثها روشن شده و گفته شود، طبیعتاً مذاکرات ادامه خواهد یافت.»
معاون وزیر خارجه همچنین اعلام کرد: مذاکرات به مرحلهای رسیده که طرفها میتوانند روی یک متن مشترک شروع به کار کنند. نگارش متن حداقل در حوزههایی که اشتراک نظر وجود دارد میتواند شروع شود و به همین منظور هیأت ایرانی متون مدنظر خود را در حوزه هستهای و رفع تحریمها آماده و این را به همه طرفها ارائه کرده است و این متون میتواند مبنای مذاکرات و رسیدن به توافق نهایی باشد.»
او تصریح کرد: «به نظر ما زمان شروع نگارش متن حداقل در مقداری که اشتراک نظر وجود دارد، فرا رسیده است.»
اراده همه طرفها برای تکمیل روند مذاکره
«میخائیل اولیانوف»، نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین بعد از پایان این نشست در توئیتی اعلام کرد که طرفهای شرکتکننده اراده خود را برای تکمیل روند مذاکرات ابراز کردند. او افزود: «کمیسیون کارشناسان در گروههای رفع تحریمها و مسائل هستهای را مکلف کرد تا به فعالیتهای خود عصر امروز(شنبه)، یکشنبه و هفته آینده ادامه داده تا زمان از دست نرود و در زمینه احیای برجام پیشرفتهای بیشتری را حاصل کنند.»
«گرند هتل» وین از ۲۴ فروردین ماه برای دومین بار طی هفتههای گذشته میزبان هیأتهای ایران و گروه ۱+۴ و با حضور نماینده اتحادیه اروپا بود تا دور جدید گفتوگوها در چارچوب کمیسیون مشترک برجام در حوزه رفع تحریمها و مسائل هستهای ادامه یابد. دستور کار نخست این گفتوگوها دستیابی به فهرست کاملی از تحریمهایی است که امریکا باید لغو کند و پس از رسیدن به فرمولی برای راستیآزمایی ایران و اطمینان از اینکه پیامدهای امضای لغو تحریمها در صحنه عمل پدیدار میشود، مجموعه اقدامات کشورمان برای ازسرگیری تعهدات برجامیاش اجرایی شود. در همین چارچوب بود که دو گروه با دستور کار تعیین فهرست تحریمهایی که باید لغو شود و گروه دیگر برای مشخص کردن اقدامات بازگشت ایران به نقطه اول اجرای برجام تشکیل شد که در نخستین دور گفت وگوها طرفین درباره اقدامات ایران برای ازسرگیری تعهدات برجامیاش توافق کردند اما چانهزنی بر سر تحریمهایی که باید امریکا از سر راه بردارد، همچنان ادامه دارد.
گفتنی است موضوع اصلی گفتوگوهای وین هم به الگویی بازمیگردد که پیشتر مقامهای کشورمان مطرح کرده بودند. بر اساس آنچه ایران اعلام کرده امریکا باید همه تحریمها را از جمله تحریمهای برجامی و تحریمهایی که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ به بهانههای دیگر همچون حمایت ایران از تروریسم تصویب شده است، لغو کند و پس از راستیآزمایی در مدت زمان معقول، ایران آماده توقف اقدامات جبرانی خواهد بود. سید عباس عراقچی در این باره تأکید کرده که بدون لیست تحریمها امکان پیشرفت در مذاکرات وجود ندارد و بدون این لیست هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. او گفته است که تهران همچنین آماده است لیستی مشابه درباره اقدامات هستهای که باید اتخاذ شود، تهیه کند.
پس از نخستین دور نشست رؤسای هیأتهای دیپلماتیک در پنجشنبه اخیر، نشستهای کارشناسی در روز جمعه و شنبه صبح همراه با رایزنیهای دو و چندجانبه هیأت ایرانی با هیأتهای سایر کشورها انجام شد. در همین چارچوب هیأت ایرانی پس از نشستی با حضور هیأتهای سه کشور اروپایی، با رؤسای هیأتهای چین و روسیه هم دیدار کرد و نهایتاً همه اعضا در نشست دیروز بعد از ظهر تصمیم به ادامه گفت وگوهای دیپلماتیک و فنی گرفتند.
برش
بایدن: امریکا هرگز نباید از برجام خارج می شد
یک روز پیش از مذاکرات جدید در وین «جو بایدن»، رئیس جمهوری امریکا در واکنش به غنیسازی ٦٠ درصدی اورانیوم در ایران مدعی شد که این اقدام با برجام مغایرت دارد اما این در حالی بود که او در عین حال از پیوستن ایران به مذاکرات غیرمستقیم هستهای ابراز خوشحالی کرد. به گزارش شبکه سی.ان.ان، «بایدن» که در نشست خبری مشترک با نخستوزیر ژاپن در کاخ سفید صحبت میکرد، درباره اقدام جدید ایران گفت که «این اقدام کمکی به مذاکرات وین نمیکند ما از این اقدام حمایت نمیکنیم و فکر نمیکنیم این که ایران میگوید به سوی غنیسازی ۶۰ درصدی حرکت کرده ، مفید باشد. این کار خلاف توافق است.» رئیس جمهوری امریکا افزود: «با این حال خرسند هستیم که ایران به توافق برای انجام مذاکرات، مذاکرات غیرمستقیم با ما و گفتوگو با شرکایمان ادامه داده است. بنابراین ما دوباره بخشی از این روند هستیم.» «بایدن» بار دیگر تأکید کرد که به نظر او امریکا هرگز نباید از این توافق خارج میشد. او همچنین نتیجهگیری درباره مذاکرات جاری را زودهنگام دانست اما یادآور شد که این گفتوگوها ادامه دارد. پیشتر هم اتحادیه اروپا این تصمیم ایران را نگرانکننده توصیف کرده بود.
اقدام ایران مبنی بر آغاز غنیسازی 60 درصد که به گفته علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان، نخستین محصول آن بامداد جمعه گذشته به دست آمد، در واکنش به حادثهای بود که چند روز پیش از آن در تأسیسات هستهای نطنز رخ داد. این در حالی بود که مقامهای اسرائیلی تلویحاً مسئولیت آن را عهدهدار شدند تا عملاً مسیر مذاکرات و احیای برجام را با مانع روبهرو سازند. هرچند که به اعتقاد مقامهای اروپایی حمله به نطنز و تصمیم بعدی ایران برای آغاز غنیسازی 60 درصد روند گفتوگوهای وین را سختتر کرد اما این تحولات مذاکرات را به امری مهمتر و ضروریتر تبدیل کرد.
جنجال واکسن پاکبانان
- شهرداران اهواز و آبادان و نمایندگان شورای شهر آبادان به دادگاه معرفی شدند
- رئیس شبکه بهداشت علیآباد برکنار شد
گروه ایران زمین - سهمیه واکسن پاکبانان با انتشار خبرهایی مبنی بر تزریق آن به مدیران شهری آبادان و همچنین پیمانکاران شهرداری علیآباد کتول جنجالی شده است.
بازتاب سریع و گسترده این سوء استفاده در فضای مجازی با کلید واژههای عدالت در نظام سلامت یا واکسن پاکبانان و واکسن ربایی و...نشان میدهد که افکار عمومی تا چه اندازه مطالبه گر شفافسازی در توزیع واکسنهای دریافتی و عمل کردن به پروتکل توزیع واکسن از سوی مسئولان در شرایطی است که واکسن موجود وارداتی هم به دشواری وارد کشور شده است. از همین رو وزیر بهداشت و درمان در نامهای به رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان، دستور عزل معاون بهداشتی و مدیران ناظر بر اجرای برنامه ایمنسازی در اسرع وقت را صادر کرد.
در نامه سعید نمکی خطاب به شکرالله سلمانزاده رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان ضمن اظهار تأسف از سوء استفاده صورت گرفته از سهمیه واکسن پاکبانان شهرداری آبادان که در معرض شدید آلودگی با پسماندهای آلوده قرار دارند، آمده است: در حالی که تاکنون مسئولان ارشد وزارتخانه که مستمراً در بازدیدهای میدانی در معرض گرفتاری با ویروس کرونا هستند و بهعنوان گروه اولویتدار پزشکی حق استفاده از واکسیناسیون را دارند به نفع نیازمندان دیگر، از این حق قانونی، شرعی و عرفی خود گذشتند، گروهی که در اولویت سوم و چهارم قرار دارند چنین سوءاستفادهای نمودهاند، لذا ضروری است در اسرع وقت معاون بهداشتی و مدیران ناظر بر اجرای برنامه ایمنسازی در آبادان عزل شوند.نمکی همچنین برخورد قانونی با تمامی کسانی که عامداً با این رفتار غیرمنصفانه و سوءاستفاده همراهی کرده و کسانی راکه به نحو ناشایست و ناعادلانه واکسینه شدهاند ، خواستار شد.
به خاطر پاکبانان واکسن زدیم
«محمودرضا شیرازی» شهردار آبادان در گفتوگو با «ایران» گفت بهخاطر رفع تردید و استرس زایی پاکبانان آبادانی، شهردار و 9 نفر دیگر از مدیران شهرداری و پسماند اقدام به تزریق واکسن کردهاند.
وی افزود: به پاکبانان شهرداری آبادانی هم مانند پاکبانان شهرداریهای دیگر شهرها سهمیهای تعلق گرفت که با حواشی همراه بود که صحبتهای رئیس دانشگاه علوم پزشکی آبادان مبنی بر استفاده برخی از مدیران شهرداری و شورای شهر آبادان از سهمیه واکسن پاکبانان به این حاشیهها دامن زد. به گفته وی، 219 دوز واکسن از نوع سینوفارم چینی به پاکبانان آبادانی تعلق گرفت که قرار بود طی مراسمی 14نفر از پاکبانان این واکسن را بهصورت داوطلبانه دریافت کنند که متأسفانه بهدلیل اینکه این واکسن چینی بود و پاکبانان میگفتند تاکنون روی کسی امتحان نشده از زدن این واکسن ترس داشتند و خواستار تزریق واکسن توسط شهردار و امام جمعه آبادان بودند.
من هم بهعنوان شهردار آبادان برایشان توضیح دادم که اگر طبق پروتکلها و با اجازه مسئولان بشود من و دیگر مدیران میزنیم که خیال شما راحت باشد. به هر جهت در روز مراسم رسمی تزریق واکسن فقط 8 نفر حاضر به تزریق واکسن شدند و تا 5 روز بعد از آن هم کسی داوطلب نشد.
شیرازی تصریح کرد: در چنین شرایطی من دستور دادم که مسئولان حوزه پاکبانها، سرکارگرها و مسئولان حوزه پسماند گروههای هدف را توجیه کنند و با خود بیاورند به مراکز بهداشت تا اگر مسئولان مرکز بهداشت اجازه دادند مسئولان هم واکسن بزنند که به این ترتیب من و 8 نفر دیگر از مسئولان از جمله یکی از معاونان خدمات شهری، مدیریت سازمان پسماند آبادان و مشاور بهداشتی شهردار برای ترغیب پاکبانان به زدن واکسن و اطمینان دهی به آنها که این واکسن مشکلی ندارد اقدام به زدن واکسن کردیم، که البته یکی از مسئولان پس از تزریق واکسن به کرونا مبتلا شد و ابتدا چند روزی در بیمارستان اهواز بستری بود و وقتی متوجه لخته شدن خون بهدلیل تزریق واکسن و درگیری 35 درصدی ریه ایشان شدند وی به تهران منتقل شد.
شهردار آبادان تأکید کرد: از 219 واکسن سهمیه پاکبانان، تاکنون104دوز واکسن تزریق شده و مسئولان بهداشتی اعلام کردهاند 115 دوز واکسن باقی مانده عودت خواهد شد یا به گروههای هدف دیگر تزریق میشود. ضمن اینکه از این سهمیه 24 واکسن به بیماران زمینهای خارج از حوزه شهری تزریق شده که ما اعتراضی نداشیم. اما شهردار آبادان تزریق واکسن به اعضای شورای شهر آبادان را تکذیب کرد و گفت اعضای شورا هیچ کدام نه تقاضایی در این خصوص داشتند و نه ورود کردند. شهردار آبادان درپاسخ به پرسش خبرنگار «ایران» درخصوص اینکه زدن واکسن از سوی شهردار و 8 تن دیگر از مجموعه شهرداری آیا با دانشگاه علوم پزشکی آبادان هماهنگ شده بوده، تأکید کرد: تزریق واکسن با مرکز بهداشت هماهنگ شده بود.
بهگزارش ایرنا، شکرالله سلمانزاده رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان نیز با بیان اینکه برخی در شورای شهر و شهرداری آبادان از سهمیه واکسن کرونای اختصاص یافته به پاکبانان واکسن تزریق کردند، گفت: با توجه به اینکه پاکبانان یکی از اولویتهای تزریق واکسن هستند طبق فهرستی که روزانه از سوی مدیران شهرداری آبادان به مرکز بهداشت ارسال میشود افراد معرفی شده طبق لیست واکسن کرونا دریافت کردند.
پیگیری قضایی تزریق واکسن کرونا از سوی برخی مدیران شهرداری آبادان
در همینحال حمید مرانیپور دادستان آبادان نیز در خصوص این موضوع گفت: دستگاه قضایی تحقیقات خود در خصوص سوء استفاده از سهمیه واکسن کرونای پاکبانان از سوی برخی مدیران شهرداری آبادان را با قاطعیت دنبال میکند.وی اظهار داشت: در پی اقدام برخی مدیران شهرداری آبادان و دریافت واکسن کرونا به جای پاکبانان زحمتکش، موضوع بلافاصله در دستور کار دادستانی آبادان قرار گرفت.
وی افزود: هرچند مصاحبههایی از سوی شهردار و رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان در این خصوص انجام شده ولی دستگاه قضایی تحقیقات میدانی و نامحسوس خود توسط مراجع مختلف در سطح شهرستان آبادان را آغاز کرده است و این تحقیقات همچنان ادامه دارد.
شهرداران اهواز و آبادان به دادگاه معرفی میشوند
سرپرست اداره کل بازرسی، مدیریت عملکرد و امور حقوقی استانداری خوزستان نیز با اشاره به بررسی پرونده سوءاستفاده از سهمیه واکسن کرونای پاکبانان در اهواز و آبادان، گفت: شهرداران اهواز و آبادان به دلیل تزریق واکسن از سهمیه پاکبانان به هیأت تخلفات اداری و دادگاه معرفی میشوند.
به گزارش ایرنا رسول امیری با بیان اینکه تعداد دریافت کنندگان واکسن از سهمیه پاکبانها در خوزستان هنوز مشخص نیست، بیان کرد: از دانشگاه علوم پزشکی اهواز و دانشکده پزشکی آبادان درخواست شده، میزان دوز واکسن کووید ۱۹ اختصاص داده شده، میزان واکسن تزریق شده و اسامی افرادی که واکسن دریافت کردهاند را به این اداره کل اعلام کنند.
وی افزود: در صورتی که قصوری در توزیع واکسن سهمیه پاکبانها صورت گرفته باشد (اعم از شهرداری، شورای شهر و علوم پزشکی)، با متخلفان برخورد میشود.
امیری اضافه کرد: شهرداران اهواز و آبادان به هیأت تخلفات اداری معرفی میشوند و با توجه به اینکه این امر جنبه عمومی دارد، به دادگاه نیز معرفی خواهند شد.
برکناری رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان علیآباد
علیرضا حاتمی سخنگوی شورای اسلامی علیآباد کتول گلستان هم در گفتوگو با ایرنا تزریق واکسن کرونای سهمیهای پاکبانان به پیمانکار خدمات شهری و چند نفر از مدیران شهرداری این شهر را تأیید کرد. وی افزود: تزریق این واکسن روز جمعه انجام شده و طبق برنامه قرار بوده واکسن کرونا به ۲۴ نفر از پاکبانان علیآباد تزریق شود که بهدلیل حضور نیافتن تعدادی از آنها، چهار واکسن به پیمانکار و سه نفر دیگر از پرسنل خدمات شهری شهرداری تزریق شد.
وی افزود: شهرداری علیآباد لیست ۴۵ نفره از پاکبانان را برای تزریق واکسن در اختیار مرکز بهداشت قرار داد که با انجام قرعه کشی، ۲۴ نفر برای تزریق واکسن انتخاب شدند که در زمان مقرر حاضر به تزریق واکسن نشدند.
وی خاطرنشان کرد: از آنجایی که بسته واکسن باز شده و احتمال فاسد شدن آن وجود داشت، در اقدامی اشتباه، چهار واکسن باقیمانده به افرادی غیر از پاکبانان و مجموعه تحت نظر پیمانکار بخش خصوصی تزریق شد.همچنین ناهید جعفری معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی گلستان گفت: رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان علیآباد به دلیل تزریق غیرقانونی واکسن کرونای پاکبانان این شهر به برخی از مدیران شهرداری برکنار شد. وی به ایرنا گفت : پس از بررسی به عمل آمده، کوتاهی رئیس شبکه بهداشت علی آباد قطعی تشخیص داده شد.
بازتاب سریع و گسترده این سوء استفاده در فضای مجازی با کلید واژههای عدالت در نظام سلامت یا واکسن پاکبانان و واکسن ربایی و...نشان میدهد که افکار عمومی تا چه اندازه مطالبه گر شفافسازی در توزیع واکسنهای دریافتی و عمل کردن به پروتکل توزیع واکسن از سوی مسئولان در شرایطی است که واکسن موجود وارداتی هم به دشواری وارد کشور شده است. از همین رو وزیر بهداشت و درمان در نامهای به رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان، دستور عزل معاون بهداشتی و مدیران ناظر بر اجرای برنامه ایمنسازی در اسرع وقت را صادر کرد.
در نامه سعید نمکی خطاب به شکرالله سلمانزاده رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان ضمن اظهار تأسف از سوء استفاده صورت گرفته از سهمیه واکسن پاکبانان شهرداری آبادان که در معرض شدید آلودگی با پسماندهای آلوده قرار دارند، آمده است: در حالی که تاکنون مسئولان ارشد وزارتخانه که مستمراً در بازدیدهای میدانی در معرض گرفتاری با ویروس کرونا هستند و بهعنوان گروه اولویتدار پزشکی حق استفاده از واکسیناسیون را دارند به نفع نیازمندان دیگر، از این حق قانونی، شرعی و عرفی خود گذشتند، گروهی که در اولویت سوم و چهارم قرار دارند چنین سوءاستفادهای نمودهاند، لذا ضروری است در اسرع وقت معاون بهداشتی و مدیران ناظر بر اجرای برنامه ایمنسازی در آبادان عزل شوند.نمکی همچنین برخورد قانونی با تمامی کسانی که عامداً با این رفتار غیرمنصفانه و سوءاستفاده همراهی کرده و کسانی راکه به نحو ناشایست و ناعادلانه واکسینه شدهاند ، خواستار شد.
به خاطر پاکبانان واکسن زدیم
«محمودرضا شیرازی» شهردار آبادان در گفتوگو با «ایران» گفت بهخاطر رفع تردید و استرس زایی پاکبانان آبادانی، شهردار و 9 نفر دیگر از مدیران شهرداری و پسماند اقدام به تزریق واکسن کردهاند.
وی افزود: به پاکبانان شهرداری آبادانی هم مانند پاکبانان شهرداریهای دیگر شهرها سهمیهای تعلق گرفت که با حواشی همراه بود که صحبتهای رئیس دانشگاه علوم پزشکی آبادان مبنی بر استفاده برخی از مدیران شهرداری و شورای شهر آبادان از سهمیه واکسن پاکبانان به این حاشیهها دامن زد. به گفته وی، 219 دوز واکسن از نوع سینوفارم چینی به پاکبانان آبادانی تعلق گرفت که قرار بود طی مراسمی 14نفر از پاکبانان این واکسن را بهصورت داوطلبانه دریافت کنند که متأسفانه بهدلیل اینکه این واکسن چینی بود و پاکبانان میگفتند تاکنون روی کسی امتحان نشده از زدن این واکسن ترس داشتند و خواستار تزریق واکسن توسط شهردار و امام جمعه آبادان بودند.
من هم بهعنوان شهردار آبادان برایشان توضیح دادم که اگر طبق پروتکلها و با اجازه مسئولان بشود من و دیگر مدیران میزنیم که خیال شما راحت باشد. به هر جهت در روز مراسم رسمی تزریق واکسن فقط 8 نفر حاضر به تزریق واکسن شدند و تا 5 روز بعد از آن هم کسی داوطلب نشد.
شیرازی تصریح کرد: در چنین شرایطی من دستور دادم که مسئولان حوزه پاکبانها، سرکارگرها و مسئولان حوزه پسماند گروههای هدف را توجیه کنند و با خود بیاورند به مراکز بهداشت تا اگر مسئولان مرکز بهداشت اجازه دادند مسئولان هم واکسن بزنند که به این ترتیب من و 8 نفر دیگر از مسئولان از جمله یکی از معاونان خدمات شهری، مدیریت سازمان پسماند آبادان و مشاور بهداشتی شهردار برای ترغیب پاکبانان به زدن واکسن و اطمینان دهی به آنها که این واکسن مشکلی ندارد اقدام به زدن واکسن کردیم، که البته یکی از مسئولان پس از تزریق واکسن به کرونا مبتلا شد و ابتدا چند روزی در بیمارستان اهواز بستری بود و وقتی متوجه لخته شدن خون بهدلیل تزریق واکسن و درگیری 35 درصدی ریه ایشان شدند وی به تهران منتقل شد.
شهردار آبادان تأکید کرد: از 219 واکسن سهمیه پاکبانان، تاکنون104دوز واکسن تزریق شده و مسئولان بهداشتی اعلام کردهاند 115 دوز واکسن باقی مانده عودت خواهد شد یا به گروههای هدف دیگر تزریق میشود. ضمن اینکه از این سهمیه 24 واکسن به بیماران زمینهای خارج از حوزه شهری تزریق شده که ما اعتراضی نداشیم. اما شهردار آبادان تزریق واکسن به اعضای شورای شهر آبادان را تکذیب کرد و گفت اعضای شورا هیچ کدام نه تقاضایی در این خصوص داشتند و نه ورود کردند. شهردار آبادان درپاسخ به پرسش خبرنگار «ایران» درخصوص اینکه زدن واکسن از سوی شهردار و 8 تن دیگر از مجموعه شهرداری آیا با دانشگاه علوم پزشکی آبادان هماهنگ شده بوده، تأکید کرد: تزریق واکسن با مرکز بهداشت هماهنگ شده بود.
بهگزارش ایرنا، شکرالله سلمانزاده رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان نیز با بیان اینکه برخی در شورای شهر و شهرداری آبادان از سهمیه واکسن کرونای اختصاص یافته به پاکبانان واکسن تزریق کردند، گفت: با توجه به اینکه پاکبانان یکی از اولویتهای تزریق واکسن هستند طبق فهرستی که روزانه از سوی مدیران شهرداری آبادان به مرکز بهداشت ارسال میشود افراد معرفی شده طبق لیست واکسن کرونا دریافت کردند.
پیگیری قضایی تزریق واکسن کرونا از سوی برخی مدیران شهرداری آبادان
در همینحال حمید مرانیپور دادستان آبادان نیز در خصوص این موضوع گفت: دستگاه قضایی تحقیقات خود در خصوص سوء استفاده از سهمیه واکسن کرونای پاکبانان از سوی برخی مدیران شهرداری آبادان را با قاطعیت دنبال میکند.وی اظهار داشت: در پی اقدام برخی مدیران شهرداری آبادان و دریافت واکسن کرونا به جای پاکبانان زحمتکش، موضوع بلافاصله در دستور کار دادستانی آبادان قرار گرفت.
وی افزود: هرچند مصاحبههایی از سوی شهردار و رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان در این خصوص انجام شده ولی دستگاه قضایی تحقیقات میدانی و نامحسوس خود توسط مراجع مختلف در سطح شهرستان آبادان را آغاز کرده است و این تحقیقات همچنان ادامه دارد.
شهرداران اهواز و آبادان به دادگاه معرفی میشوند
سرپرست اداره کل بازرسی، مدیریت عملکرد و امور حقوقی استانداری خوزستان نیز با اشاره به بررسی پرونده سوءاستفاده از سهمیه واکسن کرونای پاکبانان در اهواز و آبادان، گفت: شهرداران اهواز و آبادان به دلیل تزریق واکسن از سهمیه پاکبانان به هیأت تخلفات اداری و دادگاه معرفی میشوند.
به گزارش ایرنا رسول امیری با بیان اینکه تعداد دریافت کنندگان واکسن از سهمیه پاکبانها در خوزستان هنوز مشخص نیست، بیان کرد: از دانشگاه علوم پزشکی اهواز و دانشکده پزشکی آبادان درخواست شده، میزان دوز واکسن کووید ۱۹ اختصاص داده شده، میزان واکسن تزریق شده و اسامی افرادی که واکسن دریافت کردهاند را به این اداره کل اعلام کنند.
وی افزود: در صورتی که قصوری در توزیع واکسن سهمیه پاکبانها صورت گرفته باشد (اعم از شهرداری، شورای شهر و علوم پزشکی)، با متخلفان برخورد میشود.
امیری اضافه کرد: شهرداران اهواز و آبادان به هیأت تخلفات اداری معرفی میشوند و با توجه به اینکه این امر جنبه عمومی دارد، به دادگاه نیز معرفی خواهند شد.
برکناری رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان علیآباد
علیرضا حاتمی سخنگوی شورای اسلامی علیآباد کتول گلستان هم در گفتوگو با ایرنا تزریق واکسن کرونای سهمیهای پاکبانان به پیمانکار خدمات شهری و چند نفر از مدیران شهرداری این شهر را تأیید کرد. وی افزود: تزریق این واکسن روز جمعه انجام شده و طبق برنامه قرار بوده واکسن کرونا به ۲۴ نفر از پاکبانان علیآباد تزریق شود که بهدلیل حضور نیافتن تعدادی از آنها، چهار واکسن به پیمانکار و سه نفر دیگر از پرسنل خدمات شهری شهرداری تزریق شد.
وی افزود: شهرداری علیآباد لیست ۴۵ نفره از پاکبانان را برای تزریق واکسن در اختیار مرکز بهداشت قرار داد که با انجام قرعه کشی، ۲۴ نفر برای تزریق واکسن انتخاب شدند که در زمان مقرر حاضر به تزریق واکسن نشدند.
وی خاطرنشان کرد: از آنجایی که بسته واکسن باز شده و احتمال فاسد شدن آن وجود داشت، در اقدامی اشتباه، چهار واکسن باقیمانده به افرادی غیر از پاکبانان و مجموعه تحت نظر پیمانکار بخش خصوصی تزریق شد.همچنین ناهید جعفری معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی گلستان گفت: رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان علیآباد به دلیل تزریق غیرقانونی واکسن کرونای پاکبانان این شهر به برخی از مدیران شهرداری برکنار شد. وی به ایرنا گفت : پس از بررسی به عمل آمده، کوتاهی رئیس شبکه بهداشت علی آباد قطعی تشخیص داده شد.
گفتوگو با حسین سراجزاده رئیس انجمن جامعهشناسی ایران درباره تعامل مردم و دولت در مقابله با کرونا
عبور از بحران ملی کرونا با اعتمادسازی اجتماعی
مهسا قویقلب
خبرنگار
این روزها بیماری کرونا بر کل نقشه کشور سایه انداخته، بهطوری که بیشتر شهرها به رنگ نارنجی و قرمز کرونایی درآمدهاند، اما با این حال هنوز برخی مرگ را برای همسایه میدانند و بعد از یکسال و اندی از شیوع بیماری سعی دارند جان خود و دیگران را با رعایت نکردن شیوهنامههای بهداشتی به خطر بیندازند. در این میان برخی کارشناسان اجتماعی معتقدند چرا با وجود اخطارها و هشدارهای جدی متخصصان حوزه بهداشت، برخی از افراد جامعه قانونگریزی میکنند و پروتکلها و محدودیتها را نادیده میگیرند، البته این مسأله هم از سوی مردم و هم از طرف مسئولان دائماً مورد انتقاد است و معتقدند که برای عبور از بحران ملی کرونا نیاز به مشارکت همگانی است. با دکتر سید حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در اینباره گفتوگو کردیم که میخوانید:
این روزها کرونای انگلیسی در کل دنیا شیوع پیدا کرده و کشورما را هم با چالشهای جدی و جدیدی روبهرو کرده است، متأسفانه بعد از نوروز خیز بلند بیماری سبب شد، آمار مبتلایان به این بیماری و مرگومیرهای ناشی از آن با افزایش قابلتوجهی همراه شود، در عین حال با وجود اعمال محدودیتها و سختگیری در شیوهنامههای بهداشتی هنوز بخش عمدهای از مردم شیوع بیماری را جدی نگرفتهاند، به اعتقاد شما دلایل همکاری نکردن مردم در مقابله با کرونا چیست؟
خوب است در ابتدا برای روشنتر شدن موضوع، نگاهی به یکسالی که گذشت داشته باشیم. زمانی که بیماری کرونا شروع شد، ناشناخته بود و پزشکان و اپیدمیولوژیستها و متخصصان امر درباره اینکه عملکرد بیماری چگونه است و چه عواقبی دارد، اطلاعات دقیقی نداشتند. پیشبینیهایی میشد، مبنی بر اینکه در دوره زودگذری بیماری پایان مییابد و در عرض دو تا سه ماه با گرم شدن هوا بیماری تمام میشود، اما این انتظار برآورده نشد، در ادامه در کل دنیا به خاطر ناشناختگی بیماری، برخی تعللها صورت گرفت و تصمیماتی گرفته شد که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی پرهزینه بودند، از طرفی در برخی مدیران و مسئولان و نیز مردم، نگاهی خوشبینانه وجود داشت و با ابراز امیدواری سعی میشد، این باور بهوجود بیاید که مشکلی پیش نخواهد آمد. از اینرو بسیاری از هشدارهای متخصصان جدی گرفته نشد، اما پس از مدتی همه به اهمیت موضوع پی بردند و متوجه شدند که این خوشبینیها واقعبینانه نبوده و لازم است به حرف متخصصان و تصمیمات آنها توجه بیشتری شود. مردم و مسئولان به مرحلهای رسیدند که این موضوع جدی است و باید با همراهی و هماهنگی اقدامات مؤثری صورت بگیرد. اما با طولانی شدن موضوع همه خسته شدند. از طرف دیگر شرایط کشور ما هم به لحاظ تحریمهای شدید اقتصادی، چندان مساعد نیست و هیچ کشوری به لحاظ منابع مالی و محدودیتهای ارتباطات مالی بینالمللی مانند کشور ما در تنگنا و مشکل قرار ندارد، همین وضعیت اقتصادی هم سبب شد که ناهماهنگیهایی که به لحاظ مدیریت کرونا وجود دارد تشدید شود و برخی از مردم هم احساس خستگی و سرخوردگی کنند و نسبت به مسأله کرونا و تصمیمات مدیریت بحران موضع بیتفاوتی داشته باشند.
رفتارهای اجتماعی مردم در مواجهه با کرونا در یکسال گذشته و تغییر سبک زندگی در شرایط کرونایی نیز سبب شد شهروندان به سمت عادی انگاری سوق داده شوند. این اتفاقات ناشی از چه تغییراتی میتواند باشد؟
متأسفانه مردم پیامهای متفاوت و گاه متناقضی از سوی مسئولان دریافت کردند، تصمیمگیریهای دیرهنگام هم سبب شد تا مردم به سمت عادیانگاری سوق داده شوند. قبل از عید صحبتهایی مطرح شد، مبنی بر اینکه ویروس انگلیسی خطرناک است و از عراق وارد خوزستان شده، اما متناسب با هشدارهایی که متخصصان میدادند، تصمیمات بموقع گرفته نشد. برای متخصصان امر روشن بود که شیوع بیماری در ایام تعطیلات عید میتواند نگرانکننده باشد و باید تصمیمات جدی، بموقع و محکمتری برای منع تردد گرفته میشد.
این روزها بسیاری از مشاغل، هنوز به کار خود ادامه میدهند و به پروتکلهای بهداشتی بیتوجه هستند. علت چیست و راهکارها را در کجا باید جستوجو کنیم؟
وقتی تصمیمی گرفته میشود که به مدت ۱۰ روز باید همه جا تعطیل باشد و این امر به قانون تبدیل میشود، طبعاً هم باید اجرا شود، متأسفانه در کشور ما و در میان شهروندان بیتوجهی به قانون زیاد است، همانطور که در مورد قوانین راهنمایی و رانندگی میبینیم، تا وقتی که برخوردها جدی نشود، بسیاری از مردم خود را ملزم به رعایت قانون نمیدانند. در این خصوص هم باید تمهیدات اجرایی جدی گرفته شود. سؤال اینجاست که آیا دستگاههای اجرایی برای اعمال قانون تعطیلی 10روزه آماده شدهاند؟ وقتی که دستگاههای اجرایی آماده نباشند، نباید از مردم یک جامعه که از نظر تاریخی و فرهنگی مقید به قانون نیستند، انتظار تبعیت کامل از قانون و به دست آوردن نتیجه لازم را داشته باشیم. تا وقتی که ناهماهنگیهای مدیریت بحران برطرف نشود، موضوعی که به عنوان بحرانی ملی، همه جامعه را درگیر کرده، حل نخواهد شد؛ قطعاً ارادهای منسجم برای دنبال کردن راههای مقابله با کرونا و محدود کردن آن باید وجود داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد، باید منتظر امواج بعدی هم باشیم، در عینحال مهار موج فعلی هم دشوارتر میشود، نباید ناهماهنگیها به نقطهای برسد که یک وزیر مسئول بیاید و اعلام استیصال کند، در این شرایط همه ارکان حاکمیت، ستاد مدیریت بحران و دستگاههای مجری باید با یکدیگر کاملاً هماهنگ باشند و با این مشکل و بحران بزرگ اجتماعی برخورد سیاسی نکنند.
یک سال و اندی از شیوع بیماری گذشته، این در حالی است که در نقاط مختلف کشور، فرهنگهای متفاوتی وجود دارد و سطح آگاهیهای مردم نیز با یکدیگر متفاوت است، به اعتقاد شما بهتر نیست که ستاد کرونا درخصوص نگارش پروتکلها و نحوه اجرا در هر منطقهای به صورت ویژه و خاص ورود کند؟
بله درست است، نهادهای مدیریتی منطقهای باید اختیارات ویژهای در این شرایط داشته باشند، وقتی در استان خوزستان وضعیت بحرانی میشود، باید با توجه به شرایط خاص آن منطقه تصمیمگیری و اقدام کرد. ستاد مدیریت بحران کرونا، باید به صورت منطقهای، تصمیمات خود را به اجرا درآورد و شهرها و استانها را با مدیریت منطقهای و متناسب با شرایط آن مناطق قرنطینه کند و یا سایر تصمیمات لازم را بگیرند، به موازات این قضیه هم از ظرفیتهای محلی استفاده شود تا تصمیمات به درستی اجرا شود، به اعتقاد من، تفاوتهای سطوح آگاهی مردم و فرهنگها را باید دید، در ارتباط با تزریق واکسن هم باید از سیاسی شدن موضوع پرهیز کرد و همچنین اقدامات مؤثر برای تأمین واکسن صورت گیرد و متناسب با جمعیت مناطق، سهمیهها در نظر گرفته شود و بین نهادهای منطقهای در ارتباط با کل کشور هماهنگی وجود داشته باشد، در نهایت هم با ضوابط و اولویتبندیهای مشخص و در مسیری شفاف و قابل نظارت عمومی کار واکسیناسیون انجام شود. خوشبختانه، مدیریت دانشگاههای علوم پزشکی و شبکههای بهداشت در کشور ما به صورت گسترده وجود دارند.
در یک جمعبندی کلی در ارتباط با اینکه مردم تقصیرها را به گردن مسئولان و مسئولان به گردن مردم میاندازند، چه راهکاری میتوان ارائه کرد تا در نهایت از شدت بیماری کرونا کاسته شود؟
موضوع این است که بحرانی ملی پیش آمده و همه مردم و مسئولان، نسبت به هرکاری که میکنند و هر تصمیمی که میگیرند مسئولیت ملی و اجتماعی دارند؛ همه باید به عنوان یک شهروند نسبت به پیامدهای اعمال خود آگاه باشیم و به مسئولیت خود توجه کنیم. در این شرایط تأکید میکنم که برای مدیریت بحران، نهادهای حاکمیتی و ستاد مدیریت کرونا نقش مهمتر و برجستهتری دارند و حرفها و تصمیمات غیرکارشناسانه میتوانند زمینههای فرهنگی بیاعتمادی و قانون گریزی را که در جامعه ما وجود دارد، در میان مردم تشدید کنند و سبب شوند مردم بیتفاوتتر شوند؛ و یا برعکس با تصمیمات کارشناسانه، درست و هماهنگ، میتوانند کاری کنند که این زمینهها تعدیل شده و مردم با مسئولیتپذیری بیشتری رفتار کنند.
خبرنگار
این روزها بیماری کرونا بر کل نقشه کشور سایه انداخته، بهطوری که بیشتر شهرها به رنگ نارنجی و قرمز کرونایی درآمدهاند، اما با این حال هنوز برخی مرگ را برای همسایه میدانند و بعد از یکسال و اندی از شیوع بیماری سعی دارند جان خود و دیگران را با رعایت نکردن شیوهنامههای بهداشتی به خطر بیندازند. در این میان برخی کارشناسان اجتماعی معتقدند چرا با وجود اخطارها و هشدارهای جدی متخصصان حوزه بهداشت، برخی از افراد جامعه قانونگریزی میکنند و پروتکلها و محدودیتها را نادیده میگیرند، البته این مسأله هم از سوی مردم و هم از طرف مسئولان دائماً مورد انتقاد است و معتقدند که برای عبور از بحران ملی کرونا نیاز به مشارکت همگانی است. با دکتر سید حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در اینباره گفتوگو کردیم که میخوانید:
این روزها کرونای انگلیسی در کل دنیا شیوع پیدا کرده و کشورما را هم با چالشهای جدی و جدیدی روبهرو کرده است، متأسفانه بعد از نوروز خیز بلند بیماری سبب شد، آمار مبتلایان به این بیماری و مرگومیرهای ناشی از آن با افزایش قابلتوجهی همراه شود، در عین حال با وجود اعمال محدودیتها و سختگیری در شیوهنامههای بهداشتی هنوز بخش عمدهای از مردم شیوع بیماری را جدی نگرفتهاند، به اعتقاد شما دلایل همکاری نکردن مردم در مقابله با کرونا چیست؟
خوب است در ابتدا برای روشنتر شدن موضوع، نگاهی به یکسالی که گذشت داشته باشیم. زمانی که بیماری کرونا شروع شد، ناشناخته بود و پزشکان و اپیدمیولوژیستها و متخصصان امر درباره اینکه عملکرد بیماری چگونه است و چه عواقبی دارد، اطلاعات دقیقی نداشتند. پیشبینیهایی میشد، مبنی بر اینکه در دوره زودگذری بیماری پایان مییابد و در عرض دو تا سه ماه با گرم شدن هوا بیماری تمام میشود، اما این انتظار برآورده نشد، در ادامه در کل دنیا به خاطر ناشناختگی بیماری، برخی تعللها صورت گرفت و تصمیماتی گرفته شد که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی پرهزینه بودند، از طرفی در برخی مدیران و مسئولان و نیز مردم، نگاهی خوشبینانه وجود داشت و با ابراز امیدواری سعی میشد، این باور بهوجود بیاید که مشکلی پیش نخواهد آمد. از اینرو بسیاری از هشدارهای متخصصان جدی گرفته نشد، اما پس از مدتی همه به اهمیت موضوع پی بردند و متوجه شدند که این خوشبینیها واقعبینانه نبوده و لازم است به حرف متخصصان و تصمیمات آنها توجه بیشتری شود. مردم و مسئولان به مرحلهای رسیدند که این موضوع جدی است و باید با همراهی و هماهنگی اقدامات مؤثری صورت بگیرد. اما با طولانی شدن موضوع همه خسته شدند. از طرف دیگر شرایط کشور ما هم به لحاظ تحریمهای شدید اقتصادی، چندان مساعد نیست و هیچ کشوری به لحاظ منابع مالی و محدودیتهای ارتباطات مالی بینالمللی مانند کشور ما در تنگنا و مشکل قرار ندارد، همین وضعیت اقتصادی هم سبب شد که ناهماهنگیهایی که به لحاظ مدیریت کرونا وجود دارد تشدید شود و برخی از مردم هم احساس خستگی و سرخوردگی کنند و نسبت به مسأله کرونا و تصمیمات مدیریت بحران موضع بیتفاوتی داشته باشند.
رفتارهای اجتماعی مردم در مواجهه با کرونا در یکسال گذشته و تغییر سبک زندگی در شرایط کرونایی نیز سبب شد شهروندان به سمت عادی انگاری سوق داده شوند. این اتفاقات ناشی از چه تغییراتی میتواند باشد؟
متأسفانه مردم پیامهای متفاوت و گاه متناقضی از سوی مسئولان دریافت کردند، تصمیمگیریهای دیرهنگام هم سبب شد تا مردم به سمت عادیانگاری سوق داده شوند. قبل از عید صحبتهایی مطرح شد، مبنی بر اینکه ویروس انگلیسی خطرناک است و از عراق وارد خوزستان شده، اما متناسب با هشدارهایی که متخصصان میدادند، تصمیمات بموقع گرفته نشد. برای متخصصان امر روشن بود که شیوع بیماری در ایام تعطیلات عید میتواند نگرانکننده باشد و باید تصمیمات جدی، بموقع و محکمتری برای منع تردد گرفته میشد.
این روزها بسیاری از مشاغل، هنوز به کار خود ادامه میدهند و به پروتکلهای بهداشتی بیتوجه هستند. علت چیست و راهکارها را در کجا باید جستوجو کنیم؟
وقتی تصمیمی گرفته میشود که به مدت ۱۰ روز باید همه جا تعطیل باشد و این امر به قانون تبدیل میشود، طبعاً هم باید اجرا شود، متأسفانه در کشور ما و در میان شهروندان بیتوجهی به قانون زیاد است، همانطور که در مورد قوانین راهنمایی و رانندگی میبینیم، تا وقتی که برخوردها جدی نشود، بسیاری از مردم خود را ملزم به رعایت قانون نمیدانند. در این خصوص هم باید تمهیدات اجرایی جدی گرفته شود. سؤال اینجاست که آیا دستگاههای اجرایی برای اعمال قانون تعطیلی 10روزه آماده شدهاند؟ وقتی که دستگاههای اجرایی آماده نباشند، نباید از مردم یک جامعه که از نظر تاریخی و فرهنگی مقید به قانون نیستند، انتظار تبعیت کامل از قانون و به دست آوردن نتیجه لازم را داشته باشیم. تا وقتی که ناهماهنگیهای مدیریت بحران برطرف نشود، موضوعی که به عنوان بحرانی ملی، همه جامعه را درگیر کرده، حل نخواهد شد؛ قطعاً ارادهای منسجم برای دنبال کردن راههای مقابله با کرونا و محدود کردن آن باید وجود داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد، باید منتظر امواج بعدی هم باشیم، در عینحال مهار موج فعلی هم دشوارتر میشود، نباید ناهماهنگیها به نقطهای برسد که یک وزیر مسئول بیاید و اعلام استیصال کند، در این شرایط همه ارکان حاکمیت، ستاد مدیریت بحران و دستگاههای مجری باید با یکدیگر کاملاً هماهنگ باشند و با این مشکل و بحران بزرگ اجتماعی برخورد سیاسی نکنند.
یک سال و اندی از شیوع بیماری گذشته، این در حالی است که در نقاط مختلف کشور، فرهنگهای متفاوتی وجود دارد و سطح آگاهیهای مردم نیز با یکدیگر متفاوت است، به اعتقاد شما بهتر نیست که ستاد کرونا درخصوص نگارش پروتکلها و نحوه اجرا در هر منطقهای به صورت ویژه و خاص ورود کند؟
بله درست است، نهادهای مدیریتی منطقهای باید اختیارات ویژهای در این شرایط داشته باشند، وقتی در استان خوزستان وضعیت بحرانی میشود، باید با توجه به شرایط خاص آن منطقه تصمیمگیری و اقدام کرد. ستاد مدیریت بحران کرونا، باید به صورت منطقهای، تصمیمات خود را به اجرا درآورد و شهرها و استانها را با مدیریت منطقهای و متناسب با شرایط آن مناطق قرنطینه کند و یا سایر تصمیمات لازم را بگیرند، به موازات این قضیه هم از ظرفیتهای محلی استفاده شود تا تصمیمات به درستی اجرا شود، به اعتقاد من، تفاوتهای سطوح آگاهی مردم و فرهنگها را باید دید، در ارتباط با تزریق واکسن هم باید از سیاسی شدن موضوع پرهیز کرد و همچنین اقدامات مؤثر برای تأمین واکسن صورت گیرد و متناسب با جمعیت مناطق، سهمیهها در نظر گرفته شود و بین نهادهای منطقهای در ارتباط با کل کشور هماهنگی وجود داشته باشد، در نهایت هم با ضوابط و اولویتبندیهای مشخص و در مسیری شفاف و قابل نظارت عمومی کار واکسیناسیون انجام شود. خوشبختانه، مدیریت دانشگاههای علوم پزشکی و شبکههای بهداشت در کشور ما به صورت گسترده وجود دارند.
در یک جمعبندی کلی در ارتباط با اینکه مردم تقصیرها را به گردن مسئولان و مسئولان به گردن مردم میاندازند، چه راهکاری میتوان ارائه کرد تا در نهایت از شدت بیماری کرونا کاسته شود؟
موضوع این است که بحرانی ملی پیش آمده و همه مردم و مسئولان، نسبت به هرکاری که میکنند و هر تصمیمی که میگیرند مسئولیت ملی و اجتماعی دارند؛ همه باید به عنوان یک شهروند نسبت به پیامدهای اعمال خود آگاه باشیم و به مسئولیت خود توجه کنیم. در این شرایط تأکید میکنم که برای مدیریت بحران، نهادهای حاکمیتی و ستاد مدیریت کرونا نقش مهمتر و برجستهتری دارند و حرفها و تصمیمات غیرکارشناسانه میتوانند زمینههای فرهنگی بیاعتمادی و قانون گریزی را که در جامعه ما وجود دارد، در میان مردم تشدید کنند و سبب شوند مردم بیتفاوتتر شوند؛ و یا برعکس با تصمیمات کارشناسانه، درست و هماهنگ، میتوانند کاری کنند که این زمینهها تعدیل شده و مردم با مسئولیتپذیری بیشتری رفتار کنند.
جهش صعودی آمار روزانه مبتلایان کرونا در کشور!
گروه اجتماعی/ همزمان با خیز گسترده ویروس کرونا و قرمز شدن نقشه کرونایی کشور 319 بیمار دیگر طی شبانهروز گذشته قربانی ویروس کرونا شدند و مجموع جانباختگان این بیماری به 66 هزار و 327 مورد رسید.
همچنین بنابر اعلام وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی به روز 28 فروردین ۲۱هزار و ۳۱۲ بیمار جدید کووید۱۹ شناسایی شدند که از این تعداد دو هزار و ۱۷۶ نفر از آنها بستری شدند. هم اینک مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور دو میلیون و ۲۱۵ هزار و ۴۴۵ نفر گزارش میشود و کماکان ۴ هزار و ۶۹۴ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. بررسی منحنی شیوع ویروس کرونا در کشور بیانگر آن است که از نیمه دوم فروردین ماه نمودار ابتلا و بستری کرونا در ایران و بویژه در پایتخت با شیب تند صعودی امتداد پیدا کرده و در عوض میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم با وجود اعمال محدودیتهای شدید کرونایی سیر نزولی دارد. رقم رعایت پروتکلهای بهداشتی
58 و نیم درصد گزارش میشود این یعنی نیمی از مردم با وجود وخامت اوضاع کرونا در کشور هیچ توجهی به رعایت شیوه نامهها ندارند. متخصصان حوزه سلامت میگویند، رسیدن تعداد مبتلایان جدید روزانه به بیش از 25 هزار نفر، حاکی از افزایش مرگ و میر در روزهای آینده است. در این میان و پس از رکورد شکنیهای پیاپی آمار ابتلا و مرگ و میر و افزایش 4 برابری سرعت روند مبتلایان در موج چهارم بیماری نسبت به موج دوم و سوم بیماری و ورود شهرهای قرمز کرونایی به وضعیت بحرانی اکنون مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا چارهای جز تمدید محدودیتهای کرونا و تعطیل کردن برخی از مشاغل ندارند. پیرو این وضعیت محدودیتهای کرونایی تا پایان هفته جاری تمدید شد.
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز از بهروزرسانی رنگبندی شهرها در روز دوشنبه خبر میدهد و میگوید: در حال حاضر ۲۵۷ شهر قرمز، ۱۲۹ شهر نارنجی، ۵۱ شهر زرد و ۱۱ شهر آبی داریم که این آمار دوشنبه به روزرسانی خواهد شد.
علیرضا رئیسی در حاشیه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به روند تولید و واردات واکسن به کشور از تحویل یک میلیون و ۸۹۵هزار دوز واکسن کرونا به ایران تا کنون خبر میدهد و درباره میزان واکسنهای وارداتی، اظهار میدارد: تاکنون حدود ۴۲۰ هزار دوز از روسیه، ۶۵۰ هزار دوز از کشور چین، ۱۲۵ هزار دوز از هندوستان که البته قرار بود ما از این کشور ۵۰۰ هزار دوز واکسن بگیریم (که تاکنون تنها ۱۲۵ هزار دوز تحویل داده شده است) و از کشور کرهجنوبی حدود۷۰۰ هزار دوز واکسن آسترازنکا تحویل گرفتیم. مجموعاً یک میلیون و ۸۹۵ هزار دوز واکسن در اختیار ما قرار گرفته است و چون واکسنها در دو دوز تزریق میشود تاکنون قریب به ۵۰۰ هزار نفر تحت واکسیناسیون قرار گرفتهاند و امیدواریم ظرف یک هفته تا ۱۰ روز آینده واکسیناسیون فاز اول شامل کادر درمان، گروهی از بیماران صعبالعلاج، سرطانی و افراد خانه سالمندان را بتوانیم انجام داده و تمام کنیم و از اواسط اردیبهشت ماه وارد فاز دوم واکسیناسیون شویم.علیرضا رئیسی درباره واکسنهای تولید داخلی هم میگوید: واکسن شفافارمد یا همان واکسن کووایران برکت در آستانه ورود به فاز سوم است. واکسن مؤسسه رازی در آستانه ورود به فاز دو و واکسن وزارت دفاع هم که به اسم میلاد دارو نور تولید میکند در آستانه ورود به فاز دوم است. از طرفی واکسن تولید مشترک انستیتو پاستور در آستانه ورود به فاز سه است. واکسن سیناژر هم در مرحله اخذ تأییدیه کمیته بالینی است. امیدواریم یک یا دو واکسن ساز از تیرماه به شکل انبوه واکسن در اختیار ما بگذارند.
اجرای محدودیت ها راضی کننده نیست
رئیسی در ادامه می گوید: تأکید اعضای این ستاد افزایش 90 درصدی رعایت پروتکلهای بهداشتی در شهرهای قرمز و نارنجی است.
همچنین در حال حاضر اجرای پروتکلها خیلی راضی کننده نیست و علی رغم اعلام محدودیتها در برخی استانها خیلی دقیق رعایت نمیشود گرچه وضعیت رعایت پروتکلها نسبت به دو هفته قبل بهتر شده اما هنوز راضی کننده نیست و رعایت پروتکل ۵۸.۵ درصد برای کشور بسیار پایین است و دستگاههای مسئول باید رصد و با متخلفین برخورد قاطعانه کنند.او با بیان اینکه هنوز ۷۱ درصد نقض تردد در شهرهای قرمز داریم، میافزاید ۶ استانی که بیشترین نقض تردد در آنها اتفاق میافتد شامل استانهای اصفهان، البرز، همدان، مازندران، فارس و آذربایجان شرقی است البته این نقض تردد مربوط به خود این استانها نیست و از استانهای دیگر وارد آنجا شدهاند.
۷۳ درصد نقض تردد در شهرهای نارنجی مربوط به ۶ استان دیگر است که در استانهای اصفهان، البرز، فارس، مازندران، همدان و خوزستان است. همچنین ۶۶ درصد از نقض تردد شبانه در
۶ استان رخ میدهد که در صدر استان تهران است سپس استانهای خراسان رضوی، اصفهان، البرز، گیلان، فارس قرار دارد. وی میگوید: در خصوص عبور مرزی هم ۳۸ درصد مسافران وارد شده و
۴۴ درصد مسافران خارج شده اتباع خارجی بودند.
۶ استان هم در اعمال قانون خوب عمل کردند و ۷۰ درصد تذکرات و پلمبها در استانهای خوزستان، مرکزی، یزد، آذربایجان شرقی، لرستان و گیلان صورت گرفته است.
همچنین بنابر اعلام وزارت بهداشت در 24 ساعت منتهی به روز 28 فروردین ۲۱هزار و ۳۱۲ بیمار جدید کووید۱۹ شناسایی شدند که از این تعداد دو هزار و ۱۷۶ نفر از آنها بستری شدند. هم اینک مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور دو میلیون و ۲۱۵ هزار و ۴۴۵ نفر گزارش میشود و کماکان ۴ هزار و ۶۹۴ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. بررسی منحنی شیوع ویروس کرونا در کشور بیانگر آن است که از نیمه دوم فروردین ماه نمودار ابتلا و بستری کرونا در ایران و بویژه در پایتخت با شیب تند صعودی امتداد پیدا کرده و در عوض میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم با وجود اعمال محدودیتهای شدید کرونایی سیر نزولی دارد. رقم رعایت پروتکلهای بهداشتی
58 و نیم درصد گزارش میشود این یعنی نیمی از مردم با وجود وخامت اوضاع کرونا در کشور هیچ توجهی به رعایت شیوه نامهها ندارند. متخصصان حوزه سلامت میگویند، رسیدن تعداد مبتلایان جدید روزانه به بیش از 25 هزار نفر، حاکی از افزایش مرگ و میر در روزهای آینده است. در این میان و پس از رکورد شکنیهای پیاپی آمار ابتلا و مرگ و میر و افزایش 4 برابری سرعت روند مبتلایان در موج چهارم بیماری نسبت به موج دوم و سوم بیماری و ورود شهرهای قرمز کرونایی به وضعیت بحرانی اکنون مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا چارهای جز تمدید محدودیتهای کرونا و تعطیل کردن برخی از مشاغل ندارند. پیرو این وضعیت محدودیتهای کرونایی تا پایان هفته جاری تمدید شد.
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز از بهروزرسانی رنگبندی شهرها در روز دوشنبه خبر میدهد و میگوید: در حال حاضر ۲۵۷ شهر قرمز، ۱۲۹ شهر نارنجی، ۵۱ شهر زرد و ۱۱ شهر آبی داریم که این آمار دوشنبه به روزرسانی خواهد شد.
علیرضا رئیسی در حاشیه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به روند تولید و واردات واکسن به کشور از تحویل یک میلیون و ۸۹۵هزار دوز واکسن کرونا به ایران تا کنون خبر میدهد و درباره میزان واکسنهای وارداتی، اظهار میدارد: تاکنون حدود ۴۲۰ هزار دوز از روسیه، ۶۵۰ هزار دوز از کشور چین، ۱۲۵ هزار دوز از هندوستان که البته قرار بود ما از این کشور ۵۰۰ هزار دوز واکسن بگیریم (که تاکنون تنها ۱۲۵ هزار دوز تحویل داده شده است) و از کشور کرهجنوبی حدود۷۰۰ هزار دوز واکسن آسترازنکا تحویل گرفتیم. مجموعاً یک میلیون و ۸۹۵ هزار دوز واکسن در اختیار ما قرار گرفته است و چون واکسنها در دو دوز تزریق میشود تاکنون قریب به ۵۰۰ هزار نفر تحت واکسیناسیون قرار گرفتهاند و امیدواریم ظرف یک هفته تا ۱۰ روز آینده واکسیناسیون فاز اول شامل کادر درمان، گروهی از بیماران صعبالعلاج، سرطانی و افراد خانه سالمندان را بتوانیم انجام داده و تمام کنیم و از اواسط اردیبهشت ماه وارد فاز دوم واکسیناسیون شویم.علیرضا رئیسی درباره واکسنهای تولید داخلی هم میگوید: واکسن شفافارمد یا همان واکسن کووایران برکت در آستانه ورود به فاز سوم است. واکسن مؤسسه رازی در آستانه ورود به فاز دو و واکسن وزارت دفاع هم که به اسم میلاد دارو نور تولید میکند در آستانه ورود به فاز دوم است. از طرفی واکسن تولید مشترک انستیتو پاستور در آستانه ورود به فاز سه است. واکسن سیناژر هم در مرحله اخذ تأییدیه کمیته بالینی است. امیدواریم یک یا دو واکسن ساز از تیرماه به شکل انبوه واکسن در اختیار ما بگذارند.
اجرای محدودیت ها راضی کننده نیست
رئیسی در ادامه می گوید: تأکید اعضای این ستاد افزایش 90 درصدی رعایت پروتکلهای بهداشتی در شهرهای قرمز و نارنجی است.
همچنین در حال حاضر اجرای پروتکلها خیلی راضی کننده نیست و علی رغم اعلام محدودیتها در برخی استانها خیلی دقیق رعایت نمیشود گرچه وضعیت رعایت پروتکلها نسبت به دو هفته قبل بهتر شده اما هنوز راضی کننده نیست و رعایت پروتکل ۵۸.۵ درصد برای کشور بسیار پایین است و دستگاههای مسئول باید رصد و با متخلفین برخورد قاطعانه کنند.او با بیان اینکه هنوز ۷۱ درصد نقض تردد در شهرهای قرمز داریم، میافزاید ۶ استانی که بیشترین نقض تردد در آنها اتفاق میافتد شامل استانهای اصفهان، البرز، همدان، مازندران، فارس و آذربایجان شرقی است البته این نقض تردد مربوط به خود این استانها نیست و از استانهای دیگر وارد آنجا شدهاند.
۷۳ درصد نقض تردد در شهرهای نارنجی مربوط به ۶ استان دیگر است که در استانهای اصفهان، البرز، فارس، مازندران، همدان و خوزستان است. همچنین ۶۶ درصد از نقض تردد شبانه در
۶ استان رخ میدهد که در صدر استان تهران است سپس استانهای خراسان رضوی، اصفهان، البرز، گیلان، فارس قرار دارد. وی میگوید: در خصوص عبور مرزی هم ۳۸ درصد مسافران وارد شده و
۴۴ درصد مسافران خارج شده اتباع خارجی بودند.
۶ استان هم در اعمال قانون خوب عمل کردند و ۷۰ درصد تذکرات و پلمبها در استانهای خوزستان، مرکزی، یزد، آذربایجان شرقی، لرستان و گیلان صورت گرفته است.
در ستاد ملی مبارزه با کرونا مطرح شد
انتقاد روحانی از تریبونداران
- هفته سختی پیش رو است
- امروز تهیه واکسن یک ضرورت است و باید به فکر تهیه واکسن انبوه باشیم
رئیسجمهوری با بیان اینکه امروز با ویروس جدیدی مواجه شدهایم که قدرت سرایت آن 70 درصد بیشتر از ویروس قبلی است و شرایط امروز با شرایط قبلی متفاوت است، گفت: برای بهدست آوردن موفقیت در این شرایط، رعایت دقیق و کامل همه پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی لازم و ضروری است. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی رئیس جمهوری، حسن روحانی دیروز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، اظهار داشت: در شرایط بروز مشکل همه باید دست به دست هم دهیم و همه تریبونها هم شامل هشدار باشند و هم به جامعه آرامش دهند. رئیسجمهوری با اشاره به اینکه هفته بسیار سختی را پیش رو داریم، تأکید کرد: همه باید دست به دست هم دهیم تا رعایت پروتکلها به بالای 90درصد برسد تا بتوانیم این موج جدید و سخت بیماری را در هفته آینده مهار کنیم.روحانی افزود: زمانی که در شرایط آرامش قرار گرفته و میزان مرگ و میر کاهش مییابد، همه برای اینکه این موفقیت را بهنام خود ثبت کنند با یکدیگر مسابقه میگذارند، اما وقتی شرایط برعکس میشود، هرکسی بهدنبال آن است که تقصیر را به گردن دیگری بیندازد، درصورتی که در مواجه شدن با شرایط سخت همه باید دست به دست هم آن را حل و فصل کنیم.رئیسجمهوری تصریح کرد: هیچ تریبونی نباید آرامش را بهم بزند در همه تریبونها باید آموزش، آرامش و همچنین هشدارهای لازم به طور متوازن برای رسیدن به نقطه مطلوب، بیان شود.
روحانی در ادامه با اشاره به مباحث این جلسه درخصوص واکسن و اقدامات انجام شده در این زمینه، اظهار داشت: براساس مطالب بیان شده تنها یک بار تزریق واکسن کفایت نمیکند و ممکن است 6 ماه دیگر دوباره لازم باشد که واکسن تزریق شود. همچنین وزیر بهداشت و درمان اعلام کرد که واکسن نمیتواند مصونیت 2 ساله و حتی یکساله ایجاد کند، لذا باید به فکر تهیه واکسن انبوه حتی برای سالهای آینده باشیم. رئیسجمهوری با اشاره به اینکه ظاهراً حافظه برخی ضعیف شده است، گفت: زمانی که بهدنبال خرید واکسن از روسیه و چین بودیم، کسانی پشت تریبون اعلام کردند که اگر از روسیه یا چین واکسن بیاورید، این واکسن را نمیزنیم و حتی برخی تشکلهای پزشکی نامه نوشتند که از روسیه و چین واکسن نیاورید، چرا که خطرناک است. روحانی افزود: آن روزی که بهدنبال تهیه واکسن بودیم، برخی در این رابطه تزلزل ایجاد کردند و امروز همان افراد که میگفتند این واکسن را نخرید به ما میگویند که چرا واکسن کم خریدید یا چرا زودتر خریداری نکردید. رئیسجمهوری با بیان اینکه امروز تهیه واکسن یک امر ضروری است، اظهار داشت: البته واکسنی که خریداری میشود، حتماً باید وزارت بهداشت و درمان آن را تأیید کند. همچنین اگر شرکتی که مورد قبول وزارت بهداشت و درمان است، میتواند واکسنی را با ارز نیمایی خریداری و در بازار عرضه کند، هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد. رئیسجمهوری تصریح کرد: دولت همه توان خود را برای اینکه واکسن داخلی زودتر به نتیجه برسد، به کار گرفته است. چرا که برای ما مهم است که روی پای خود بایستیم و بسیار امیدوار هستیم که در تابستان بتوانیم از واکسن داخلی استفاده کنیم. روحانی اظهارداشت: در 2 ماه پیش روباید هر چقدر میتوانیم واکسن از خارج تهیه کنیم. ضمن اینکه تا پایان همین هفته تزریق حدود یک میلیون و 400 هزار واکسن انجام میشود
روحانی در ادامه با اشاره به مباحث این جلسه درخصوص واکسن و اقدامات انجام شده در این زمینه، اظهار داشت: براساس مطالب بیان شده تنها یک بار تزریق واکسن کفایت نمیکند و ممکن است 6 ماه دیگر دوباره لازم باشد که واکسن تزریق شود. همچنین وزیر بهداشت و درمان اعلام کرد که واکسن نمیتواند مصونیت 2 ساله و حتی یکساله ایجاد کند، لذا باید به فکر تهیه واکسن انبوه حتی برای سالهای آینده باشیم. رئیسجمهوری با اشاره به اینکه ظاهراً حافظه برخی ضعیف شده است، گفت: زمانی که بهدنبال خرید واکسن از روسیه و چین بودیم، کسانی پشت تریبون اعلام کردند که اگر از روسیه یا چین واکسن بیاورید، این واکسن را نمیزنیم و حتی برخی تشکلهای پزشکی نامه نوشتند که از روسیه و چین واکسن نیاورید، چرا که خطرناک است. روحانی افزود: آن روزی که بهدنبال تهیه واکسن بودیم، برخی در این رابطه تزلزل ایجاد کردند و امروز همان افراد که میگفتند این واکسن را نخرید به ما میگویند که چرا واکسن کم خریدید یا چرا زودتر خریداری نکردید. رئیسجمهوری با بیان اینکه امروز تهیه واکسن یک امر ضروری است، اظهار داشت: البته واکسنی که خریداری میشود، حتماً باید وزارت بهداشت و درمان آن را تأیید کند. همچنین اگر شرکتی که مورد قبول وزارت بهداشت و درمان است، میتواند واکسنی را با ارز نیمایی خریداری و در بازار عرضه کند، هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد. رئیسجمهوری تصریح کرد: دولت همه توان خود را برای اینکه واکسن داخلی زودتر به نتیجه برسد، به کار گرفته است. چرا که برای ما مهم است که روی پای خود بایستیم و بسیار امیدوار هستیم که در تابستان بتوانیم از واکسن داخلی استفاده کنیم. روحانی اظهارداشت: در 2 ماه پیش روباید هر چقدر میتوانیم واکسن از خارج تهیه کنیم. ضمن اینکه تا پایان همین هفته تزریق حدود یک میلیون و 400 هزار واکسن انجام میشود
از جزئیات دریافت کارت اعتباری تا نحوه واریز سود 98
همه چیز درباره کارت اعتباری سهام عدالت
گروه اقتصادی/ پس از آزادسازی تا 60 درصد سهام عدالت، اکنون مالکیت این سهام به مشمولان سپرده شده و این امکان فراهم شده است تا بخش آزاد شده سهام خود را به فروش برسانند؛ اما افت شدید شاخص بورس باعث شده است تا ارزش سهام عدالت که در اوایل سال گذشته برای سهام 500 هزارتومانی به 20 میلیون تومان هم رسیده بود، افت زیادی داشته باشد. برهمین اساس، تب فروش سهام عدالت طی ماههای اخیر فروکش کرده است. دراین میان پیشنهادی سال گذشته برای اعطای کارت اعتباری به سهامداران عدالت به مصوبه دولت مطرح شد. بنابراین سهامداران عدالتی که تمام یا بخشی از سهام خود را نفروختهاند میتوانند نیمی از سهام آزاد شده خود را از بانک بهعنوان تسهیلات در قالب کارت اعتباری دریافت کنند. هرچند قرار است که طی ماههای آینده تمام بانکها به این طرح بپیوندند، اما هم اکنون تنها دو بانک ملی و تجارت کارت اعتباری سهام عدالت اعطا میکنند. با این حال، سهامداران برای دریافت این تسهیلات باید در ابتدا؛ کارگزار ناظر خود را به یکی از این دو بانک تغییر دهند تا امکان استفاده آنها از این طرح فراهم شود.فرایند اعطای کارت اعتباری از اسفند پارسال در بانک ملی و از 7 فروردین امسال دربانک تجارت آغاز شده است. درهمین راستا مدیرعامل بانک ملی ازصدور 70 هزار فقره کارت تا اوایل اسفند سال گذشته خبرداده است. طی روزهای گذشته نیز بیش از 6 هزار درخواست ازسوی مشمولان به شرکت سپردهگذاری ارسال و توثیق شده است. از سوی دیگر، با برگزاری انتخابات مجامع شرکتهای استانی سهام عدالت با ارزشی نزدیک به 400 هزارمیلیارد تومان، تحول بزرگ دیگری در سهام عدالت رخ خواهد داد.
16 نکته مهم درباره کارت اعتباری
براساس اطلاعات کسب شده از شرکت سپردهگذاری مرکزی، دریافت کارت اعتباری سهام عدالت نیازمند انجام فرایندهایی است که مشمولان باید به آن دقت کنند. درهمین راستا این شرکت 16 نکته مهم را دراین خصوص اعلام کرده است:
1- متقاضیان دریافت کارت اعتباری سهام عدالت، با توجه به دریافت خدمات پایه در بازار سرمایه میبایست درسامانه جامع اطلاعات مشتریان(سجام sejam.ir) ثبتنام و احراز هویت شوند.
۲- بعد از نهایی شدن فرایند سجام با مراجعه به درگاههای منتخب (بانک ملی و تجارت) میتوانند درخواست توثیق خود را ثبت کنند.
3-شماره تلفن همراه میبایست به نام شخص باشد و کارت ملی جدید دریافت کرده باشد. (درصورت دریافت نکردن کارت ملی جدید قبض دریافتی مورد قبول است و از طریق شماره رهگیری درج شده میتواند فرایند توثیق را تا انتها ثبت کنند.)
4-کارت اعتباری سهام عدالت تسهیلات بانکی است که سهامداران در اقساط منظم میبایست بازپرداخت آن را انجام دهند.
5-سهامداران متقاضی دریافت تسهیلات کارت اعتباری شرایط عمومی دریافت کارت اعتباری را باید داشته باشند.
6- سهامدارانی که ازطریق مراجع قضایی سهام عدالت آنها توقیف شده است نمیتوانند کارت اعتباری دریافت کنند.
7- با توجه به اینکه سهامداران میبایست بهصورت منظم این بازپرداخت را انجام دهند در صورت معوق شدن اقساط بازپرداختی سهام توثیق شده، توسط بانک به فروش میرسد.
8- هنگام ثبت درخواست در اپلیکیشنهای بانکهای اعلام شده سهامداران عدالت با دقت شرایط و تعهدات را بپذیرند و درخواست خود را ثبت کنند.
9- ضمانت کارتهای اعتباری، دارایی سهام عدالت است و نیازی به ضامن در این فرایند نیست.
10- سهامداران برای احراز شرایط دریافت کارتهای اعتباری به هیچ عنوان نیاز به مراجعه حضوری به بانکها ندارند و تمام فرایندهای لازم در این زمینه بهصورت غیرحضوری و الکترونیکی انجام میشود. پس از طی شدن کامل فرایند در بانک ملی نشان بانک دریافت میکنند و در بانک تجارت از طریق پست سهامداران کارت اعتباری را دریافت خواهند کرد.
11- اگر سهامداران توانستند تا یک ماه مبلغ را به بانک بازگردانند، این مبلغ قرضالحسنه خواهد بود و سودی به آن تعلق نمیگیرد، اما اگر از یک ماه عبور کرد و مبلغ را پرداخت نکردند، این اعتبار به مرابحه تبدیل خواهد شد.
12- نرخ سودی که برای این کارتهای اعتباری در نظر گرفته شده، ۱۸ درصد است، اما اگر مصرفکننده این کارتها تا آخر هر ماه مبلغ کارت را تسویه کند، هیچ سودی از او هم گرفته نمیشود.
13-افرادی که از طریق بانک ملی اقدام میکنند باید به «سامانه ایوا» و افرادی که از طریق بانک تجارت اقدام میکنند باید به «سامانه زمرد» مراجعه کرده و مراحل احراز هویت را در آن سپری کنند.
14-میزان مبلغ تسهیلات کارت اعتباری دریافتی برای سهامداران با توجه به ارزش روز دارایی و با توجه به میزان سهام قابل معامله که تا کنون 60 درصد آزادسازی انجام شده است 50 درصد ارزش ریالی آن را سهامداران کارت اعتباری دریافت میکنند.
15-کلیه سهامداران به روش غیرمستقیم و سهامداران مستقیم که تا کنون اقدام به فروش نکردهاند میتوانند از مزایای کارت اعتباری بهرهمند شوند.
16- سهامداران عدالت به روش مستقیم جهت دریافت کارت اعتباری میبایست اقدام به تغییر کارگزار ناظر کنند و کارگزار ناظر بانک دریافت کننده تسهیلات را انتخاب و ثبت کنند.
45.8 میلیون نفر میتوانند کارت اعتباری بگیرند
طبق اعلام شرکت سپردهگذاری مرکزی کسانی که اقدام به فروش سهام خود کردهاند مشمول این طرح نمیشوند. براین اساس، از مجموع ۴۹ میلیون نفر سهامدار عدالت، سه میلیون و دویست هزار نفری که سهام خود را فروختهاند، کارت اعتباری دریافت نمیکنند. بدین ترتیب 45 میلیون و 800 هزار نفر امکان دریافت کارت دارند.
خرید از فروشگاههای مشخص
دراین طرح، امکان دریافت وجه نقد کارتهای اعتباری وجود ندارد و هم اکنون دریافت کنندگان کارت در فروشگاههای مشخصی که بهصورت عمده فروشگاههای زنجیرهای بزرگ کشورهستند، میتوانند خرید کنند. اما قرار است همزمان با افزوده شده بانکهای دیگر به این طرح، تعداد فروشگاهها نیز افزایش یابد.
ارزش روز سهام عدالت
براساس شرایط بازار سهام، روزانه ارزش سهام عدالت نیز تغییر میکند. برپایه محاسبات صورت گرفته درانتهای هفته گذشته ارزش سبد ۵۳۲ هزار تومانی و یک میلیون تومانی سهام عدالت به ترتیب به ۱۱ میلیون و ۵۴۳ هزار تومان و ۲۱ میلیون و ۷۴۴ هزار تومان رسید. بر این اساس، ارزش ۶۰ درصد سبد ۵۳۲ هزار تومانی سهام عدالت به ۶ میلیون و ۹۲۵ هزار تومان رسیده است.
جزئیات واریز سود سال 98
درآخرین روزهای سال گذشته، نیمی از سود عملکرد سال 1398 سهام عدالت به ۴۳ میلیون و ۶۵۰ هزار و ۶۱۸ نفر پرداخت شد. تعداد کل مشمولین سهام عدالت ۴۹ میلیون و ۱۴۸ هزار و ۷۷۵ نفر است که از این بین، بیش از دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر فوت کردهاند که سود سهام این گروه، در حسابهای آنان تا زمان تعیین تکلیف قانونی باقی خواهد ماند. طبق اعلام شرکت سپردهگذاری مرکزی به محض واریز سود ۳۶ شرکت سرمایهپذیر، ۵۰ درصد باقیمانده سود مصوب طی روزهای آینده به حساب سهامداران واریز میشود.
وراث سهامداران متوفی چه کنند
آمارها از فوت بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار دارنده سهام عدالت طی ۱۰ سال گذشته خبر میدهد و ورثه این افراد باید اقداماتی را انجام دهند تا فرایند انتقال سهام فرد متوفی طی و سهام منتقل شود. وراث این افراد باید در قدم اول به مراجع قضایی برای گرفتن گواهی حصر وراثت مراجعه کنند. طبق آخرین آمار، از حدود سه میلیون نفر سهامدار عدالت که فوت کردهاند فقط وراث ۱۲۰ هزار نفر برای اخذ گواهی مراجعه کردهاند. هرچند قرار بود که 100 درصد سهام عدالت تا بهمن ماه سال گذشته آزادسازی شود، اما اتفاقاتی که دربازار سهام رخ داد باعث شد تا مسئولان برای صیانت از بازار و سهامداران دراین تصمیم تجدیدنظر کنند. درهمین راستا رئیس سازمان بورس اعلام کرد که فروش سهام عدالت منوط به ثبات بازار و توسعه ظرفیتهای لازم است و باید راهکارهایی ارائه شود که فشاری به بازار سرمایه وارد نکند.
محمدعلی دهقان دهنوی، ادامه داد: فروش سهام عدالت منوط به ثبات بازار و توسعه ظرفیتهای لازم است. پیشنهادهای خوبی در این زمینه ارائه شده که یکی از این موارد ایجاد صندوقهای خاص برای فروش سهام عدالت است.
16 نکته مهم درباره کارت اعتباری
براساس اطلاعات کسب شده از شرکت سپردهگذاری مرکزی، دریافت کارت اعتباری سهام عدالت نیازمند انجام فرایندهایی است که مشمولان باید به آن دقت کنند. درهمین راستا این شرکت 16 نکته مهم را دراین خصوص اعلام کرده است:
1- متقاضیان دریافت کارت اعتباری سهام عدالت، با توجه به دریافت خدمات پایه در بازار سرمایه میبایست درسامانه جامع اطلاعات مشتریان(سجام sejam.ir) ثبتنام و احراز هویت شوند.
۲- بعد از نهایی شدن فرایند سجام با مراجعه به درگاههای منتخب (بانک ملی و تجارت) میتوانند درخواست توثیق خود را ثبت کنند.
3-شماره تلفن همراه میبایست به نام شخص باشد و کارت ملی جدید دریافت کرده باشد. (درصورت دریافت نکردن کارت ملی جدید قبض دریافتی مورد قبول است و از طریق شماره رهگیری درج شده میتواند فرایند توثیق را تا انتها ثبت کنند.)
4-کارت اعتباری سهام عدالت تسهیلات بانکی است که سهامداران در اقساط منظم میبایست بازپرداخت آن را انجام دهند.
5-سهامداران متقاضی دریافت تسهیلات کارت اعتباری شرایط عمومی دریافت کارت اعتباری را باید داشته باشند.
6- سهامدارانی که ازطریق مراجع قضایی سهام عدالت آنها توقیف شده است نمیتوانند کارت اعتباری دریافت کنند.
7- با توجه به اینکه سهامداران میبایست بهصورت منظم این بازپرداخت را انجام دهند در صورت معوق شدن اقساط بازپرداختی سهام توثیق شده، توسط بانک به فروش میرسد.
8- هنگام ثبت درخواست در اپلیکیشنهای بانکهای اعلام شده سهامداران عدالت با دقت شرایط و تعهدات را بپذیرند و درخواست خود را ثبت کنند.
9- ضمانت کارتهای اعتباری، دارایی سهام عدالت است و نیازی به ضامن در این فرایند نیست.
10- سهامداران برای احراز شرایط دریافت کارتهای اعتباری به هیچ عنوان نیاز به مراجعه حضوری به بانکها ندارند و تمام فرایندهای لازم در این زمینه بهصورت غیرحضوری و الکترونیکی انجام میشود. پس از طی شدن کامل فرایند در بانک ملی نشان بانک دریافت میکنند و در بانک تجارت از طریق پست سهامداران کارت اعتباری را دریافت خواهند کرد.
11- اگر سهامداران توانستند تا یک ماه مبلغ را به بانک بازگردانند، این مبلغ قرضالحسنه خواهد بود و سودی به آن تعلق نمیگیرد، اما اگر از یک ماه عبور کرد و مبلغ را پرداخت نکردند، این اعتبار به مرابحه تبدیل خواهد شد.
12- نرخ سودی که برای این کارتهای اعتباری در نظر گرفته شده، ۱۸ درصد است، اما اگر مصرفکننده این کارتها تا آخر هر ماه مبلغ کارت را تسویه کند، هیچ سودی از او هم گرفته نمیشود.
13-افرادی که از طریق بانک ملی اقدام میکنند باید به «سامانه ایوا» و افرادی که از طریق بانک تجارت اقدام میکنند باید به «سامانه زمرد» مراجعه کرده و مراحل احراز هویت را در آن سپری کنند.
14-میزان مبلغ تسهیلات کارت اعتباری دریافتی برای سهامداران با توجه به ارزش روز دارایی و با توجه به میزان سهام قابل معامله که تا کنون 60 درصد آزادسازی انجام شده است 50 درصد ارزش ریالی آن را سهامداران کارت اعتباری دریافت میکنند.
15-کلیه سهامداران به روش غیرمستقیم و سهامداران مستقیم که تا کنون اقدام به فروش نکردهاند میتوانند از مزایای کارت اعتباری بهرهمند شوند.
16- سهامداران عدالت به روش مستقیم جهت دریافت کارت اعتباری میبایست اقدام به تغییر کارگزار ناظر کنند و کارگزار ناظر بانک دریافت کننده تسهیلات را انتخاب و ثبت کنند.
45.8 میلیون نفر میتوانند کارت اعتباری بگیرند
طبق اعلام شرکت سپردهگذاری مرکزی کسانی که اقدام به فروش سهام خود کردهاند مشمول این طرح نمیشوند. براین اساس، از مجموع ۴۹ میلیون نفر سهامدار عدالت، سه میلیون و دویست هزار نفری که سهام خود را فروختهاند، کارت اعتباری دریافت نمیکنند. بدین ترتیب 45 میلیون و 800 هزار نفر امکان دریافت کارت دارند.
خرید از فروشگاههای مشخص
دراین طرح، امکان دریافت وجه نقد کارتهای اعتباری وجود ندارد و هم اکنون دریافت کنندگان کارت در فروشگاههای مشخصی که بهصورت عمده فروشگاههای زنجیرهای بزرگ کشورهستند، میتوانند خرید کنند. اما قرار است همزمان با افزوده شده بانکهای دیگر به این طرح، تعداد فروشگاهها نیز افزایش یابد.
ارزش روز سهام عدالت
براساس شرایط بازار سهام، روزانه ارزش سهام عدالت نیز تغییر میکند. برپایه محاسبات صورت گرفته درانتهای هفته گذشته ارزش سبد ۵۳۲ هزار تومانی و یک میلیون تومانی سهام عدالت به ترتیب به ۱۱ میلیون و ۵۴۳ هزار تومان و ۲۱ میلیون و ۷۴۴ هزار تومان رسید. بر این اساس، ارزش ۶۰ درصد سبد ۵۳۲ هزار تومانی سهام عدالت به ۶ میلیون و ۹۲۵ هزار تومان رسیده است.
جزئیات واریز سود سال 98
درآخرین روزهای سال گذشته، نیمی از سود عملکرد سال 1398 سهام عدالت به ۴۳ میلیون و ۶۵۰ هزار و ۶۱۸ نفر پرداخت شد. تعداد کل مشمولین سهام عدالت ۴۹ میلیون و ۱۴۸ هزار و ۷۷۵ نفر است که از این بین، بیش از دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر فوت کردهاند که سود سهام این گروه، در حسابهای آنان تا زمان تعیین تکلیف قانونی باقی خواهد ماند. طبق اعلام شرکت سپردهگذاری مرکزی به محض واریز سود ۳۶ شرکت سرمایهپذیر، ۵۰ درصد باقیمانده سود مصوب طی روزهای آینده به حساب سهامداران واریز میشود.
وراث سهامداران متوفی چه کنند
آمارها از فوت بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار دارنده سهام عدالت طی ۱۰ سال گذشته خبر میدهد و ورثه این افراد باید اقداماتی را انجام دهند تا فرایند انتقال سهام فرد متوفی طی و سهام منتقل شود. وراث این افراد باید در قدم اول به مراجع قضایی برای گرفتن گواهی حصر وراثت مراجعه کنند. طبق آخرین آمار، از حدود سه میلیون نفر سهامدار عدالت که فوت کردهاند فقط وراث ۱۲۰ هزار نفر برای اخذ گواهی مراجعه کردهاند. هرچند قرار بود که 100 درصد سهام عدالت تا بهمن ماه سال گذشته آزادسازی شود، اما اتفاقاتی که دربازار سهام رخ داد باعث شد تا مسئولان برای صیانت از بازار و سهامداران دراین تصمیم تجدیدنظر کنند. درهمین راستا رئیس سازمان بورس اعلام کرد که فروش سهام عدالت منوط به ثبات بازار و توسعه ظرفیتهای لازم است و باید راهکارهایی ارائه شود که فشاری به بازار سرمایه وارد نکند.
محمدعلی دهقان دهنوی، ادامه داد: فروش سهام عدالت منوط به ثبات بازار و توسعه ظرفیتهای لازم است. پیشنهادهای خوبی در این زمینه ارائه شده که یکی از این موارد ایجاد صندوقهای خاص برای فروش سهام عدالت است.
حسین مرعشی در گفتوگو با «ایران»:
اقتصاد مسأله محوری انتخابات پیش رو است
- جامعه بهدنبال حرفهای جدید است و هنوز آن را پیدا نکرده است
احسان بداغی
خبرنگار
28 خرداد ماه سالجاری انتخابات ریاست جمهوری همزمان با انتخابات شوراهای اسلامی شهرو روستا و میان دورهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری برگزار میشود. مهمترین موضوع یا مسأله محل توجه در انتخابات پیش رو چیست؟ اقتصاد، سیاست خارجی، سلامت، فرهنگ و...؟ کدام یک در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری شکل دهنده محتوای اصلی رقابت بین نامزدها و گروههای سیاسی خواهد بود؟ حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با «ایران» به این سؤال محوری پاسخ میدهد.
در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم که رقابت عموماً حول یک مسأله محوری شکل میگیرد و به شکلی آن مسأله اولویت اصلی مطالبات مردم از یک سو و شعارهای نامزدها از سوی دیگر میشود. به طور مثال در سال 92 این موضوع مسأله سیاست خارجی و گره پرونده هستهای بود. از این منظر در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو به نظر شما چه مسأله و موضوعی این نقش را بازی خواهد کرد؟
مسأله الان به شکل واضحی مسأله اقتصادی است؛ یعنی از هر طرف نگاه کنیم مجموع نیروها و بازیگران مؤثر در این انتخابات، چه در مقام رأی دهنده، چه در مقام گروههای سیاسی، چه در مقام خود نامزدها و حتی من میخواهم بگویم چه در مقام کسانی که این انتخابات را قبول ندارند و با آن مخالفت میکنند و میگویند نباید رأی داد، مسأله اقتصاد دارند؛ یعنی میگویند با این وضعیت اقتصادی جامعه و این معیشت مردم چه باید کرد؟ یعنی الان از منتهی علیه نیروهای حزباللهی و اصولگرا گرفته تا آن سر اپوزیسیون خارجنشین کشور اگر سر یک مسأله توافق باشد این است که اوضاع اقتصاد خوب نیست و باید برای آن کاری کرد. الان در فضای ایران هیچ کسی نیست که این گزاره را رد کند؛ بنابراین من معتقدم ما مسأله اقتصاد را به شکل بسیار پررنگتری نسبت به قبل در این انتخابات خواهیم داشت و چیزی که بر سر آن بحث خواهد شد این دو سؤال است. یکی اینکه چطور میشود این فشار اقتصادی به کشور و مردم را کم کرد؟ دوم اینکه این وضعیت ناشی از چیست؟ الان جامعه در یک طرف این ماجرا نشسته و میخواهد درباره این دو موضوع از مجموع گروهها و چهرههای حاضر در انتخابات پاسخ بگیرد و آن طرف هم سیاسیون بر سر این رقابت خواهند کرد که کدام یک میتوانند بهترین پاسخ را به این سؤالات بدهند. من بعید میدانم الان کسی باشد که ارزیابی و برداشتی متفاوت از این، از فضای انتخابات داشته باشد. اختلاف در قدم بعدی است که قرار است به این مسأله پاسخ داده شود، ریشهیابی صورت بگیرد و مقصریابی شود.
من اتفاقاً میخواستم به همین مسأله برسم. در تمام ادوار دو دهه اخیر انتخابات مسأله اصلی همین موضوع اقتصاد بوده اما در هر دورهای از منظری به این موضوع ورود شده؛ مثلاً سال 84 مسأله عدالت ناظر به معیشت مردم مطرح بود و جدال بر سر آن بود. در سال 88 ما تا حدودی بحثهای توسعه سیاسی و مدیریت کارشناسی کشور را داشتیم که باز ناظر به اقتصاد بود. در سال 92 مسأله اقتصاد و معیشت پیوند خورده بود با موضوع سیاست خارجی و هستهای. امسال به نظر شما چه خواهد شد؟
من فکر میکنم امسال در انتخابات برایندی از تمام این موضوعات داشته باشیم، البته به شرطی که به شکل متوازن تمام گروهها نامزد داشته باشند؛ یعنی یک طرف اصلاحطلبان و تا حدودی اعتدالیون معتقدند که گرههای سیاست خارجی، عدم توسعه سیاسی در داخل و به تبع آن نحیف شدن بدنه کارشناسی کشور در فرایند تصمیمگیریها و تعدد مراکز تصمیمگیری و برنامهریزی برای کشور و این دست چیزها زمینه اصلی و عامل وضعیت موجود است. آن طرف اصولگرایان و مخالفان دولت خواهند گفت که بیتدبیری داخلی، نگاه به خارج، عدم اولویت عدالت با تعریفی که دارند و نبود اهتمام داخلی زمینه این مشکلات است. یعنی هر دوی این دیدگاهها را از الان براحتی میتوان حدس زد. حتی من فکر میکنم خیلی راحت و ساده بتوان بخش زیادی از شعارها و استدلالهای نامزدهای مختلف را از الان گفت؛ بنابراین به نظر من وجه ممیزه این انتخابات آن است که تقریباً از انتخابات خرداد 76 تا انتخابات 96، بخش عمده مسائلی که بهعنوان شعارهای محوری و مسائل محوری در انتخاباتها مطرح بود، در این دوره یکجا مطرح شود.
با این اوصاف یعنی هیچ گروهی حرف جدیدی ندارد؟
ببینید معنی حرف من این بود که به نظرم تمام دغدغههای عمومی که در طول 24 سال گذشته در ادوار مختلف انتخابات بهعنوان محور اصلی شکل دهنده رقابت مطرح شده بود، به احتمال زیاد در این دوره به شکل تجمیع شده مطرح خواهد شد. اما اینکه حرف جدیدی هم نیست، شاید این طور باشد، یعنی من بعید نمیدانم اینطور شود. چند تا دلیل دارد؛ یکی اینکه هر دو طرف بدون کارنامه نیستند، یعنی مثلاً سال 84 نیست که بگوییم اصولگرایان دولتداری نکردهاند و احتمالاً آنچه از عدالت میگویند کشور را گل و بلبل خواهد کرد یا سال 76 نیست که بگوییم چه خوب، یک رئیسجمهوری خواهد آمد که فضای کشور را باز میکند. ضعف و قوت گروهها و تیمهای مختلف در این شعارها در کشور سنجیده شده. ما تجربه شعار عدالت و «ما میتوانیم» را داریم و ذهن ما نسبت به آن خالی نیست؛ یا مردم ما میدانند که دولت اگر از گشایش خارجی یا توسعه سیاسی بگوید چقدر کار دستش هست. یکی از دلایلی که هنوز فضای انتخابات گرم نشده و معلوم هم نیست بشود یا نه، همین است. جامعه دنبال شعار نو و جدید است اما هنوز آن را پیدا نکرده. معنای این هم یعنی ابهام در آینده. من نمیگویم در این فضا حرف جدید نمیتوان زد اما پیدا کردن این حرف جدید و شعار جدید خیلی سخت است. شما ببینید الان حدود 60 روز تا انتخابات مانده اما هنوز حتی ذرهای هم مشخص نشده که نامزدهای اصلی چه کسانی هستند. این تعلیق نشانه وجود یک مشکل اساسی است. یعنی اینکه ما با برنامههای مدون که توسط جمعی کارشناس روی آن کار شده باشد، مواجه نخواهیم بود و چیزی که خواهیم دید باز هم حجم وسیعی از شعارها بر سر مسائل کلی است. انتخابات باید محل رقابت برنامهها باشد اما در کشور ما صحنه جنگ شعارهاست و این دفعه احتمالاً حتی شدیدتر از قبل هم خواهد بود. بعد این در شرایطی است که اقتصاد ما کاملاً از حالت نرمال خارج شده و وضعیت بسیار شکنندهای دارد و مسائل آن پذیرفته نمیشوند.
چرا پذیرفته نمیشوند؟ مانع این چیست؟
چون مسائلش از ساحت کارشناسی و فنی به ساحت سیاسی منتقل شده. سالهای سال هم هست این اتفاق افتاده. من شخصاً فکر میکنم هم مسأله عدالت مسأله اقتصاد ماست، هم گره سیاست خارجی، هم نیازمند اصلاحات جدی داخلی هستیم، هم توسعه سیاسی میخواهیم تا نظام تصمیمگیری و اجرایی کشور ترمیم شود، هم باید بیتدبیریها را در همین وضعیت موجود بپذیریم. یعنی حرف درست و صحیح در سخنان و شعارهای تمام گروهها و نامزدها هست اما مشکل این است که این حرفهای درست بیشتر به چشم آتش تهیه میدان نبرد سیاسی دیده میشوند تا موضوعاتی که نیاز به نگاه و ارزیابی کارشناسی داشته باشند. بنابراین میبینیم همه آنها حل نشده باقی ماندهاند. اتفاقی که تا قبل از این انتخابات یعنی تا الان افتاده این است که از بخش عمده این شعارها به دلایل مختلفی که هر کدام جای بحث دارد، اعتبارزدایی شده. من عرض کردم که خیلی از اینها هم شعارهای درستی بودند و حتی مطرح کنندگانشان هم به آنها اعتقاد داشتند، اما به دلایلی که جای بحث خودش را میطلبد از آنها اعتبارزدایی شده و مسأله این انتخابات به نظر من این است که این شعارها به خودی خود دیگر مثل ادوار قبل مشارکتساز نیستند.
با این تفسیر چه چیزی میتواند مشارکتساز باشد؟ یعنی شما فکر میکنید چه عواملی میتوانند فضا را به سمتی ببرند که شاهد سطح مشارکتی متفاوت از انتخابات اسفند 98 باشیم؟
اگر یک تغییر محسوس در فضای کشور و چشم اندازهای ما طی این 60 روز رخ دهد احتمالاً تنها عاملی است که میتواند یک مشارکت فعال مجدد را سبب شود. اصولگرایان به شکل سنتی سبد رأی خود را تا حدی دارند که البته آن هم به نظرم دچار تغییراتی شده. اما این افزایش مشارکت اگر اتفاق بیفتد ناشی از تحرک قشر خاکستری جامعه خواهد بود. ما به هر حال باید بپذیریم که طی اتفاقات این چند سال جامعه ما دچار تغییراتی شده که دیگر آن جامعه سال 96 یا 92 نیست. برای یک نمونه این را در نرخ مشارکت انتخابات مجلس یازدهم دیدیم.
در این فضایی که شما ترسیم میکنید آیا یک نگرانی این نیست که اگر تحولی در این 60 روز ایجاد نشود، نامزدها سعی کنند با داغ کردن میدان رقابت از طریق تشدید تنازعات بین خودشان و چندقطبیهای سیاسی به طرف افزایش مشارکت و به تبع آن سنگینتر کردن سبد رأی خود بروند؟ به عبارت سادهتر آیا این وضعیت احتمال تشدید فضای تنشآلود را بین نامزدها افزایش نمیدهد؟
این بستگی به ترکیب نامزدهای باقی مانده در صحنه رقابت دارد. نکته دوم هم اینکه صداوسیما چه تدارکی برای این انتخابات ببیند، خصوصاً برای مناظرهها. اما در شرایط نرمال اگر ببینیم با ترکیبی از نامزدها مثل ادوار اخیر مواجه باشیم به نظر میرسد که فضا برای تشدید جبههبندی نامزدها علیه همدیگر خیلی مستعدتر است. شما الان ببینید شاهد مواجهههای انتخاباتی درون جناحی در بخشهایی هستیم که مطلقاً در دورههای قبل ندیده بودیم. باید ببینیم که آیا این تنازعات تا قبل از شروع تبلیغات و رقابت رسمی مدیریت خواهد شد یا اینکه به آن فضا منتقل میشود. طبیعی است که اگر چنین شود با توجه به اینکه نامزدهای دیگری از جناحهای دیگر هم حضور دارند، زمینه تنش سیاسی به شکل ایجاد دوقطبی و چندقطبیهای شدید، بسیار بیشتر است. در نهایت باید منتظر آن ترکیب نهایی باشیم. اما همین الان هم واضح است که حتی در درون جناحها شاهد مواجهههایی هستیم که قبلاً به این شدت نبود. نقش شبکههای اجتماعی را هم در این دوره باید خیلی بیشتر از قبل جدی گرفت. اینها هم به هر حال با گسترشی که پیدا کردهاند و خصوصاً اینکه از یک طرف کاربران این شبکههای اجتماعی خیلی بیشتر از قبل شدهاند و از طرف دیگر تعدد شبکههای اجتماعی و تقویت ابزارهای آنها را هم داریم اما هنوز واقعاً من خودم هیچ ایدهای درباره اینکه ترکیب کاندیداها چه هستند، ندارم. این ترکیب میتواند طوری باشد که فقط یک نامزد جدی حضور داشته باشد و در آن شرایط مشخص است که این درگیری سیاسی و تبلیغاتی را نخواهیم داشت. بنابراین باید منتظر تعیین تکلیف این بخش از ماجرا باشیم. اما اگر در یک حالت فرضی که محتمل هم هست، بهسمت فضایی برویم که بخواهیم یک مشارکت هیجانی برای انتخابات به دست بیاوریم، من شخصاً قدری نگران تبعات آن هستم. یعنی مشارکت هیجانی نیازمند دادن پاسخ متناسب است که در این مورد واقعاً تردید وجود دارد. یعنی شاید با این ترتیب مشارکت در مقطع انتخابات بالا برود اما مشکلات آن پس از انتخابات خواهد بود.
به این ترتیب آیا صحنهای که شما ترسیم میکنید به این شکل خواهد بود که گروههای مختلف به میدان می آیند تا برآیند تمام گفتمانها و شعارهای دو دهه اخیر خود را به رقابت بگذارند؟
با این قطعیت نمیتوانم بگویم. به هر حال عرض کردم که ترکیب نامزدها مشخص نیست. باید ببینیم مثلاً اصلاحطلبان یک نامزد مشخص و مورد وثوق دارند یا نه. یا اینکه در جریان اصولگرایان چه نوع تنوعی از نامزدها را خواهیم دید و چنین دست مسائلی. اما اگر فرض بگیریم همه طیفها نامزد داشته باشند تقریباً همینطور میشود، یعنی گروههای سیاسی معدل گفتمانی و شعارهای دو دهه اخیر خود را به صحنه خواهند آورد و ناظر به بحثهای اقتصادی از آن استفاده خواهند کرد. یعنی هم از عدالت و مدیریت جهادی خواهیم شنید و هم از تنشزدایی خارجی و حتی لزوم توجه جدیتر به مردمسالاری و دموکراسی. البته این دوره همه چیز بر عهده نامزدها نیست و فضای مجازی نقش بسیار زیادی به هواداران اینها خواهد داد که باید به آن هم توجه شود. در ادوار اخیر هر چه جلوتر آمدیم این موضوع پررنگتر شده و این دفعه جدیتر خواهد بود. این دو بخش در صورتی که یک صفکشی جدی از نظر نامزد داشتن تمام جریانهای داخل چارچوب جمهوری اسلامی را تجربه کنیم، همدیگر را تقویت خواهند کرد و احتمال دارد این تقویت کردن همدیگر به شکل تشدید هیجان باشد. یعنی نامزدی از طرفدارانش برای این هیجان نیرو بگیرد یا هوادار از نامزدش این نیرو را دریافت کند. اما یک نکته هم این است که به نظر من خیلیها خصوصاً در وقایع سالهای 96 و 98 از تزریق هیجان به جامعه درس گرفتهاند و این احتمال وجود دارد در این انتخابات به کار بیاید و قدری باعث فاصله گرفتن از فضای هیجانی شود. اما در نهایت همه چیز بستگی به اینکه چه کسانی ترکیب نامزدها را تشکیل دهند، دارد و این که تا آن روز چه تحولاتی رخ دهد. مثلاً شاید اگر در برجام گشایشی رخ دهد قطعاً در شکل و جنس فضا تأثیر خیلی زیادی خواهد داشت یا اتفاقاتی از این دست.
خبرنگار
28 خرداد ماه سالجاری انتخابات ریاست جمهوری همزمان با انتخابات شوراهای اسلامی شهرو روستا و میان دورهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری برگزار میشود. مهمترین موضوع یا مسأله محل توجه در انتخابات پیش رو چیست؟ اقتصاد، سیاست خارجی، سلامت، فرهنگ و...؟ کدام یک در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری شکل دهنده محتوای اصلی رقابت بین نامزدها و گروههای سیاسی خواهد بود؟ حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با «ایران» به این سؤال محوری پاسخ میدهد.
در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم که رقابت عموماً حول یک مسأله محوری شکل میگیرد و به شکلی آن مسأله اولویت اصلی مطالبات مردم از یک سو و شعارهای نامزدها از سوی دیگر میشود. به طور مثال در سال 92 این موضوع مسأله سیاست خارجی و گره پرونده هستهای بود. از این منظر در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو به نظر شما چه مسأله و موضوعی این نقش را بازی خواهد کرد؟
مسأله الان به شکل واضحی مسأله اقتصادی است؛ یعنی از هر طرف نگاه کنیم مجموع نیروها و بازیگران مؤثر در این انتخابات، چه در مقام رأی دهنده، چه در مقام گروههای سیاسی، چه در مقام خود نامزدها و حتی من میخواهم بگویم چه در مقام کسانی که این انتخابات را قبول ندارند و با آن مخالفت میکنند و میگویند نباید رأی داد، مسأله اقتصاد دارند؛ یعنی میگویند با این وضعیت اقتصادی جامعه و این معیشت مردم چه باید کرد؟ یعنی الان از منتهی علیه نیروهای حزباللهی و اصولگرا گرفته تا آن سر اپوزیسیون خارجنشین کشور اگر سر یک مسأله توافق باشد این است که اوضاع اقتصاد خوب نیست و باید برای آن کاری کرد. الان در فضای ایران هیچ کسی نیست که این گزاره را رد کند؛ بنابراین من معتقدم ما مسأله اقتصاد را به شکل بسیار پررنگتری نسبت به قبل در این انتخابات خواهیم داشت و چیزی که بر سر آن بحث خواهد شد این دو سؤال است. یکی اینکه چطور میشود این فشار اقتصادی به کشور و مردم را کم کرد؟ دوم اینکه این وضعیت ناشی از چیست؟ الان جامعه در یک طرف این ماجرا نشسته و میخواهد درباره این دو موضوع از مجموع گروهها و چهرههای حاضر در انتخابات پاسخ بگیرد و آن طرف هم سیاسیون بر سر این رقابت خواهند کرد که کدام یک میتوانند بهترین پاسخ را به این سؤالات بدهند. من بعید میدانم الان کسی باشد که ارزیابی و برداشتی متفاوت از این، از فضای انتخابات داشته باشد. اختلاف در قدم بعدی است که قرار است به این مسأله پاسخ داده شود، ریشهیابی صورت بگیرد و مقصریابی شود.
من اتفاقاً میخواستم به همین مسأله برسم. در تمام ادوار دو دهه اخیر انتخابات مسأله اصلی همین موضوع اقتصاد بوده اما در هر دورهای از منظری به این موضوع ورود شده؛ مثلاً سال 84 مسأله عدالت ناظر به معیشت مردم مطرح بود و جدال بر سر آن بود. در سال 88 ما تا حدودی بحثهای توسعه سیاسی و مدیریت کارشناسی کشور را داشتیم که باز ناظر به اقتصاد بود. در سال 92 مسأله اقتصاد و معیشت پیوند خورده بود با موضوع سیاست خارجی و هستهای. امسال به نظر شما چه خواهد شد؟
من فکر میکنم امسال در انتخابات برایندی از تمام این موضوعات داشته باشیم، البته به شرطی که به شکل متوازن تمام گروهها نامزد داشته باشند؛ یعنی یک طرف اصلاحطلبان و تا حدودی اعتدالیون معتقدند که گرههای سیاست خارجی، عدم توسعه سیاسی در داخل و به تبع آن نحیف شدن بدنه کارشناسی کشور در فرایند تصمیمگیریها و تعدد مراکز تصمیمگیری و برنامهریزی برای کشور و این دست چیزها زمینه اصلی و عامل وضعیت موجود است. آن طرف اصولگرایان و مخالفان دولت خواهند گفت که بیتدبیری داخلی، نگاه به خارج، عدم اولویت عدالت با تعریفی که دارند و نبود اهتمام داخلی زمینه این مشکلات است. یعنی هر دوی این دیدگاهها را از الان براحتی میتوان حدس زد. حتی من فکر میکنم خیلی راحت و ساده بتوان بخش زیادی از شعارها و استدلالهای نامزدهای مختلف را از الان گفت؛ بنابراین به نظر من وجه ممیزه این انتخابات آن است که تقریباً از انتخابات خرداد 76 تا انتخابات 96، بخش عمده مسائلی که بهعنوان شعارهای محوری و مسائل محوری در انتخاباتها مطرح بود، در این دوره یکجا مطرح شود.
با این اوصاف یعنی هیچ گروهی حرف جدیدی ندارد؟
ببینید معنی حرف من این بود که به نظرم تمام دغدغههای عمومی که در طول 24 سال گذشته در ادوار مختلف انتخابات بهعنوان محور اصلی شکل دهنده رقابت مطرح شده بود، به احتمال زیاد در این دوره به شکل تجمیع شده مطرح خواهد شد. اما اینکه حرف جدیدی هم نیست، شاید این طور باشد، یعنی من بعید نمیدانم اینطور شود. چند تا دلیل دارد؛ یکی اینکه هر دو طرف بدون کارنامه نیستند، یعنی مثلاً سال 84 نیست که بگوییم اصولگرایان دولتداری نکردهاند و احتمالاً آنچه از عدالت میگویند کشور را گل و بلبل خواهد کرد یا سال 76 نیست که بگوییم چه خوب، یک رئیسجمهوری خواهد آمد که فضای کشور را باز میکند. ضعف و قوت گروهها و تیمهای مختلف در این شعارها در کشور سنجیده شده. ما تجربه شعار عدالت و «ما میتوانیم» را داریم و ذهن ما نسبت به آن خالی نیست؛ یا مردم ما میدانند که دولت اگر از گشایش خارجی یا توسعه سیاسی بگوید چقدر کار دستش هست. یکی از دلایلی که هنوز فضای انتخابات گرم نشده و معلوم هم نیست بشود یا نه، همین است. جامعه دنبال شعار نو و جدید است اما هنوز آن را پیدا نکرده. معنای این هم یعنی ابهام در آینده. من نمیگویم در این فضا حرف جدید نمیتوان زد اما پیدا کردن این حرف جدید و شعار جدید خیلی سخت است. شما ببینید الان حدود 60 روز تا انتخابات مانده اما هنوز حتی ذرهای هم مشخص نشده که نامزدهای اصلی چه کسانی هستند. این تعلیق نشانه وجود یک مشکل اساسی است. یعنی اینکه ما با برنامههای مدون که توسط جمعی کارشناس روی آن کار شده باشد، مواجه نخواهیم بود و چیزی که خواهیم دید باز هم حجم وسیعی از شعارها بر سر مسائل کلی است. انتخابات باید محل رقابت برنامهها باشد اما در کشور ما صحنه جنگ شعارهاست و این دفعه احتمالاً حتی شدیدتر از قبل هم خواهد بود. بعد این در شرایطی است که اقتصاد ما کاملاً از حالت نرمال خارج شده و وضعیت بسیار شکنندهای دارد و مسائل آن پذیرفته نمیشوند.
چرا پذیرفته نمیشوند؟ مانع این چیست؟
چون مسائلش از ساحت کارشناسی و فنی به ساحت سیاسی منتقل شده. سالهای سال هم هست این اتفاق افتاده. من شخصاً فکر میکنم هم مسأله عدالت مسأله اقتصاد ماست، هم گره سیاست خارجی، هم نیازمند اصلاحات جدی داخلی هستیم، هم توسعه سیاسی میخواهیم تا نظام تصمیمگیری و اجرایی کشور ترمیم شود، هم باید بیتدبیریها را در همین وضعیت موجود بپذیریم. یعنی حرف درست و صحیح در سخنان و شعارهای تمام گروهها و نامزدها هست اما مشکل این است که این حرفهای درست بیشتر به چشم آتش تهیه میدان نبرد سیاسی دیده میشوند تا موضوعاتی که نیاز به نگاه و ارزیابی کارشناسی داشته باشند. بنابراین میبینیم همه آنها حل نشده باقی ماندهاند. اتفاقی که تا قبل از این انتخابات یعنی تا الان افتاده این است که از بخش عمده این شعارها به دلایل مختلفی که هر کدام جای بحث دارد، اعتبارزدایی شده. من عرض کردم که خیلی از اینها هم شعارهای درستی بودند و حتی مطرح کنندگانشان هم به آنها اعتقاد داشتند، اما به دلایلی که جای بحث خودش را میطلبد از آنها اعتبارزدایی شده و مسأله این انتخابات به نظر من این است که این شعارها به خودی خود دیگر مثل ادوار قبل مشارکتساز نیستند.
با این تفسیر چه چیزی میتواند مشارکتساز باشد؟ یعنی شما فکر میکنید چه عواملی میتوانند فضا را به سمتی ببرند که شاهد سطح مشارکتی متفاوت از انتخابات اسفند 98 باشیم؟
اگر یک تغییر محسوس در فضای کشور و چشم اندازهای ما طی این 60 روز رخ دهد احتمالاً تنها عاملی است که میتواند یک مشارکت فعال مجدد را سبب شود. اصولگرایان به شکل سنتی سبد رأی خود را تا حدی دارند که البته آن هم به نظرم دچار تغییراتی شده. اما این افزایش مشارکت اگر اتفاق بیفتد ناشی از تحرک قشر خاکستری جامعه خواهد بود. ما به هر حال باید بپذیریم که طی اتفاقات این چند سال جامعه ما دچار تغییراتی شده که دیگر آن جامعه سال 96 یا 92 نیست. برای یک نمونه این را در نرخ مشارکت انتخابات مجلس یازدهم دیدیم.
در این فضایی که شما ترسیم میکنید آیا یک نگرانی این نیست که اگر تحولی در این 60 روز ایجاد نشود، نامزدها سعی کنند با داغ کردن میدان رقابت از طریق تشدید تنازعات بین خودشان و چندقطبیهای سیاسی به طرف افزایش مشارکت و به تبع آن سنگینتر کردن سبد رأی خود بروند؟ به عبارت سادهتر آیا این وضعیت احتمال تشدید فضای تنشآلود را بین نامزدها افزایش نمیدهد؟
این بستگی به ترکیب نامزدهای باقی مانده در صحنه رقابت دارد. نکته دوم هم اینکه صداوسیما چه تدارکی برای این انتخابات ببیند، خصوصاً برای مناظرهها. اما در شرایط نرمال اگر ببینیم با ترکیبی از نامزدها مثل ادوار اخیر مواجه باشیم به نظر میرسد که فضا برای تشدید جبههبندی نامزدها علیه همدیگر خیلی مستعدتر است. شما الان ببینید شاهد مواجهههای انتخاباتی درون جناحی در بخشهایی هستیم که مطلقاً در دورههای قبل ندیده بودیم. باید ببینیم که آیا این تنازعات تا قبل از شروع تبلیغات و رقابت رسمی مدیریت خواهد شد یا اینکه به آن فضا منتقل میشود. طبیعی است که اگر چنین شود با توجه به اینکه نامزدهای دیگری از جناحهای دیگر هم حضور دارند، زمینه تنش سیاسی به شکل ایجاد دوقطبی و چندقطبیهای شدید، بسیار بیشتر است. در نهایت باید منتظر آن ترکیب نهایی باشیم. اما همین الان هم واضح است که حتی در درون جناحها شاهد مواجهههایی هستیم که قبلاً به این شدت نبود. نقش شبکههای اجتماعی را هم در این دوره باید خیلی بیشتر از قبل جدی گرفت. اینها هم به هر حال با گسترشی که پیدا کردهاند و خصوصاً اینکه از یک طرف کاربران این شبکههای اجتماعی خیلی بیشتر از قبل شدهاند و از طرف دیگر تعدد شبکههای اجتماعی و تقویت ابزارهای آنها را هم داریم اما هنوز واقعاً من خودم هیچ ایدهای درباره اینکه ترکیب کاندیداها چه هستند، ندارم. این ترکیب میتواند طوری باشد که فقط یک نامزد جدی حضور داشته باشد و در آن شرایط مشخص است که این درگیری سیاسی و تبلیغاتی را نخواهیم داشت. بنابراین باید منتظر تعیین تکلیف این بخش از ماجرا باشیم. اما اگر در یک حالت فرضی که محتمل هم هست، بهسمت فضایی برویم که بخواهیم یک مشارکت هیجانی برای انتخابات به دست بیاوریم، من شخصاً قدری نگران تبعات آن هستم. یعنی مشارکت هیجانی نیازمند دادن پاسخ متناسب است که در این مورد واقعاً تردید وجود دارد. یعنی شاید با این ترتیب مشارکت در مقطع انتخابات بالا برود اما مشکلات آن پس از انتخابات خواهد بود.
به این ترتیب آیا صحنهای که شما ترسیم میکنید به این شکل خواهد بود که گروههای مختلف به میدان می آیند تا برآیند تمام گفتمانها و شعارهای دو دهه اخیر خود را به رقابت بگذارند؟
با این قطعیت نمیتوانم بگویم. به هر حال عرض کردم که ترکیب نامزدها مشخص نیست. باید ببینیم مثلاً اصلاحطلبان یک نامزد مشخص و مورد وثوق دارند یا نه. یا اینکه در جریان اصولگرایان چه نوع تنوعی از نامزدها را خواهیم دید و چنین دست مسائلی. اما اگر فرض بگیریم همه طیفها نامزد داشته باشند تقریباً همینطور میشود، یعنی گروههای سیاسی معدل گفتمانی و شعارهای دو دهه اخیر خود را به صحنه خواهند آورد و ناظر به بحثهای اقتصادی از آن استفاده خواهند کرد. یعنی هم از عدالت و مدیریت جهادی خواهیم شنید و هم از تنشزدایی خارجی و حتی لزوم توجه جدیتر به مردمسالاری و دموکراسی. البته این دوره همه چیز بر عهده نامزدها نیست و فضای مجازی نقش بسیار زیادی به هواداران اینها خواهد داد که باید به آن هم توجه شود. در ادوار اخیر هر چه جلوتر آمدیم این موضوع پررنگتر شده و این دفعه جدیتر خواهد بود. این دو بخش در صورتی که یک صفکشی جدی از نظر نامزد داشتن تمام جریانهای داخل چارچوب جمهوری اسلامی را تجربه کنیم، همدیگر را تقویت خواهند کرد و احتمال دارد این تقویت کردن همدیگر به شکل تشدید هیجان باشد. یعنی نامزدی از طرفدارانش برای این هیجان نیرو بگیرد یا هوادار از نامزدش این نیرو را دریافت کند. اما یک نکته هم این است که به نظر من خیلیها خصوصاً در وقایع سالهای 96 و 98 از تزریق هیجان به جامعه درس گرفتهاند و این احتمال وجود دارد در این انتخابات به کار بیاید و قدری باعث فاصله گرفتن از فضای هیجانی شود. اما در نهایت همه چیز بستگی به اینکه چه کسانی ترکیب نامزدها را تشکیل دهند، دارد و این که تا آن روز چه تحولاتی رخ دهد. مثلاً شاید اگر در برجام گشایشی رخ دهد قطعاً در شکل و جنس فضا تأثیر خیلی زیادی خواهد داشت یا اتفاقاتی از این دست.
امیر وفایی در گفتوگو با «ایران» از نود تا «نونخ» گفته است
خنده بدون تخریب
نرگس عاشوری
خبرنگار
همانطور که انتظار میرفت فصل سوم «نونخ» بهترین سریال نوروز ۱۴۰۰ بود. این مجموعه از معدود سریالهای چند فصلی تلویزیون است که توانست امتیازها و شاخصههای جذابش را حفظ کند. طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما، ۸۱.۳ درصد از بینندگان در کل کشور و ۷۷.۳ درصد از بینندگان در مناطق کردنشین از فصل دوم سریال «نونخ» در حد زیاد رضایت داشتهاند. همچنین فصل سوم این سریال رکورد مخاطبان سریالهای نوروزی در سالهای گذشته را شکست و با حدود پنج درصد افزایش، بالاتر از فصل ششم «پایتخت» قرار گرفت. با امیر وفایی نویسنده «نونخ» که نقش تأثیرگذاری در کسب این موفقیت دارد به گفتوگو نشستهایم.
از همکاری با مهران مدیری در «دورهمی» و عادل فردوسیپور در نود درجه «نود»، تا «نونخ» و سعید آقاخانی فضاهای متفاوتی را تجربه کردهاید. پیش از اینها به این کارنامه کاری باید روزنامهنگاری در حوزه ورزش را هم اضافه کرد. تجربه همکاری با هر کدام از این افراد چه آورده و اندوختهای برای شما داشت؟
سه فضای کاملاً متفاوت بود و هرکدام ملزومات خاص خودش را میطلبید. در «دورهمی» سالنی داشتیم با حدود 400 تماشاچی که اگر در 8-7 جمله مجری صدای خنده بلند نمیشد، کار از دست میرفت. برای نوشتن پلاتوهای آقای مدیری مجبور بودم بهترین شوخیها را انتخاب کنم و کاری کنم که در فاصله زمانی مشخصی سکوت سالن شکسته شود. پلاتو بود، استندآپ کمدی نبود که میمیک صورت و اکت استندآپ کمدین چیزی به متن اضافه کند، آقای مدیری هم چنین متنی نمیخواست. مبنا مطرح کردن درد دلهای اجتماعی بود که
با نمک هم باشد. نوشتن چنین متنی و حفظ ریتم شوخیها کار آسانی نبود اما تجربه و تمرین خوبی برای ذهن بود. برای «نود درجه» اولین بار که با عادل صحبت کردم شرط این بود که قرار نیست مخاطب را خیلی بخندانیم، در واقع امکانش هم نبود؛ یک آیتم سه،چهار دقیقهای که میخواستیم تنفسی باشد بین بقیه آیتمهای برنامه که اغلب چالشی بود. هر هفته یکسری تصاویر از بازیها بیرون میآمد که حاشیه و بامزگی خاص خودش را داشت. سعی میکردیم آنها را با یک قصه کوتاه کمدی به هم بچسبانیم. هرچه جلوتر رفتیم کار شکل بهتری پیدا کرد. هم من و هم عادل بیشتر روی آن وقت گذاشتیم و تبدیل شد به بخشی که دیده شد و مخاطب با آن ارتباط برقرار کرد. برخی میگفتند ما که یک جاهایی اصلاً نمیخندیم اما اولاً اصلاً قصدمان این نبود و ثانیاً سخت است با این تصاویر و ریتم تند از مخاطب خنده بلند بگیرید. «نونخ» هم متفاوت از این دو تجربه و در عین حال شیرین و پیچیده بود. هم من و هم سعید آقاخانی خیلی وقت گذاشتیم. او اشراف کاملی بر متن و اجرا دارد و من سعی کردم از تجربیاتش استفاده کنم. دائم متن و قصه و سیناپسها را چک میکردم. دیالوگنویسی برای «نونخ» جزو کارهای سخت بود. در اغلب سکانسها 10 الی 15 نفر حضور داشتند و در این شلوغی نمیشد افراد را به حال خودشان رها کرد. همه درگیر بودند، دیالوگ و خرده داستان داشتند.
یکی از شاخصههای «نونخ» حفظ ریتم و هماهنگی در سه فصل است. در این سه فصل برخلاف «پایتخت» روند سریال دچار تحول نشد. شخصیتهایی متنوع و متعدد که در سه فصل حضور داشتند، تغییر نکردند. این یکدستی را چطور حفظ کردید؟
با اولویت قرار دادن قصه و موقعیتها و روند داستان به سایر موارد. سیر قصه را از ابتدا تا انتها تعیین کردیم، موقعیتها را چیدیم و بعد کاراکترها را در قصه گنجاندیم. به این ترتیب هر کاراکتر به اندازه، سهم خودش را از قصه بر میداشت. یکدستی اتفاق می افتاد و کسی بیکار نمیماند. کاراکتری نداشتیم که بود و نبودش بیتأثیر باشد.
برای رساندن سریال به نوروز 1400 با محدودیت زمانی مواجه نبودید؟
اگرچه نگارش همزمان با فیلمبرداری ادامه داشت اما آنقدر جلو بودیم که احساس خطر نکنیم. بیش از دو برابر زمان عادی برای «نونخ» وقت گذاشتم. همراه با سعید آقاخانی روی متن سر و کله زدیم. تعداد زیادی از قسمتها دوبارهنویسی شد، یکهو به این نتیجه میرسیدیم که یک تغییر به نفع سریال است و بهعنوان مثال اگر در متن قسمت 11 به این تصمیم میرسیدیم، مجبور بودیم از قسمت 6 و 7 تغییرات را شروع کنیم تا قصه به هم نریزد. اگر چه این دست تغییرات و دوباره نویسیها کار را سخت و از نظر روحی اذیت میکرد اما اولویت ما کیفیت کار بود. همیشه میگفتیم وقتی بهتر میشه بزار این کار را بکنیم.
تلویزیون اعمال نظر خاصی نداشت؟ چقدر مستقل کار کردید؟
بله، گاهی ایرادهایی اعلام و در پخش یکسری حذفیات اعمال میشد اما بهعنوان نویسنده هیچ نکته اجباری و درخواستی به من گوشزد نشد. مستقل بود. من در متن کار خودم را کردم و البته یک جاهایی در پخش آنها هم کار خودشان را کردند.
زمان نگارش به بازیگرها فکر میکردید؟ شناخت بازیگرها در فصل دوم و سوم سریال چقدر کمککننده بود؟
در فصل دو و سه نقش در ذهن بازیگرها بیشتر جا افتاده بود و طبیعتاً شوخیها و رفتارشان برای من نویسنده در دسترستر بود. بهعنوان مثال اگر قرار بود سکانسی بنویسم که لازم بود یک نفر کل ماجرا را بر هم بریزد و به سمت منفعت خودش سوق دهد، میدانستم از کدام شخصیت باید استفاده کنم. این شناخت قطعاً در پختگی کاراکترها و باورپذیری ویژگی آنها تأثیر داشت و کار را روانتر میکرد. به اصطلاح کاراکترها در آمده بود و موقع نوشتن با آنها راحتتر بودم. میدانستم صاحب هر جمله چه کسی است و این شوخی خاص کدام شخصیت است. در عین حال اگر مجبور بودیم آن شوخی را از یک شخصیت حذف کنیم نمیتوانستیم به کس دیگری بسپاریم چون در دهان همان شخصیت مینشست و به درد کس دیگری نمیخورد.
قصه فصل سوم «نونخ» بهطور کامل در روستا گذشت. بهنظر شما این وضعیت بهتر نبود و به یکدستی کار کمک نکرد؟ وقتی قصه به شهر میآمد، افت میکرد. انگار قصه در این فضا و با این آدمها جان میگیرد.
در فصل دوم هم به شهر یا حداقل تهران نیامدیم. فقط در فصل یک بخشی از داستان سریال در تهران روایت شد. بههر حال فصل اول بود و حضور یکسری بازیگر تازه وارد و بعضاً نابازیگر در اغلب سکانسها ریسک بود و این نگرانی وجود داشت که آیا این کار با این فضا در میآید و به دل مخاطب مینشیند یا نه. به همین خاطر فصل یک از اواسط سریال به تهران آمد. بله قبول دارم که گرمی فضای روستا را نداشت. فضای تهران و شهرنشینی لو رفته و همه سریالها در همین خانهها ساخته میشود و دیگر چیز چشمگیری برای تماشاگر وجود ندارد. با تجربهای که در فصل یک کسب کردیم مطمئن شدیم مخاطب با فضای روستا و جماعتی که همیشه دنبال نورالدین خانزاده است، ارتباط گرفته است.
اغلب سریالهای طنز سالهای اخیر به دام بازیهای سیاسی افتاده. این سریال وجه انتقادی دارد اما هیچ وقت به این ورطه نیفتاد که به جناح خاصی متلکپرانی داشته باشد یا موضعگیری کند. شوخیها از حد و اندازه خارج نشد و به ابتذال و توهین نکشید. دیدگاه خودتان در انتخاب شوخیها چیست؟
حداقل با این 3 فصل ثابت شده که سریال به ذات طرف مردم است. هدف این بود که دغدغههای بزرگ و کوچک مردمی عنوان شود که شاید خیلی وقتها دست شان به جایی نمیرسد. اگرچه «نونخ» سریالی کمدی است اما در خلال همین شوخیها به خیلی از مسائل اجتماعی، اقتصادی و درگیریهای روزانه مردم اشاره شد. هر وقت متوجه معضلی میشدم و حس میکردم فضای مطرح کردن آن وجود دارد حتماً اشاره میکردم. «نون خ» قصه یکسری آدم سالم و گرفتار است و در زمانه امروز آدمهای سالم معمولاً آدمهای گرفتاری هستند چون سالم زندگی کردن سخت شده است. نورالدین خانزاده آدم مهربان، مردمدار و خانواده دوستی است ولی همیشه گرفتار است چرا که متعهد است هر کاری نکند و هر نانی نخورد. «نون خ» را نمیتوان خارج از این فضا دید و وارد بازیهای سیاسی و جناحی شد. در شوخینویسی دقت کردم از حد فراتر نرویم و کاراکتری تخریب نشود. اگر به کاراکتری توهین شود دیگر مخاطب او را به چشم قبل نمیبیند، تبدیل به آدم ابله دم دستی میشود که همه بر سرش میزنند تا مخاطب بخندد. گاهی شوخیهایی به ذهنم میرسید که خیلی بامزه بود ولی آن را کنار میگذاشتم چون حس میکردم ممکن است کاراکتر را خراب کند. برای خنداندن مخاطب بههر شوخی تن ندادیم.
خبرنگار
همانطور که انتظار میرفت فصل سوم «نونخ» بهترین سریال نوروز ۱۴۰۰ بود. این مجموعه از معدود سریالهای چند فصلی تلویزیون است که توانست امتیازها و شاخصههای جذابش را حفظ کند. طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما، ۸۱.۳ درصد از بینندگان در کل کشور و ۷۷.۳ درصد از بینندگان در مناطق کردنشین از فصل دوم سریال «نونخ» در حد زیاد رضایت داشتهاند. همچنین فصل سوم این سریال رکورد مخاطبان سریالهای نوروزی در سالهای گذشته را شکست و با حدود پنج درصد افزایش، بالاتر از فصل ششم «پایتخت» قرار گرفت. با امیر وفایی نویسنده «نونخ» که نقش تأثیرگذاری در کسب این موفقیت دارد به گفتوگو نشستهایم.
از همکاری با مهران مدیری در «دورهمی» و عادل فردوسیپور در نود درجه «نود»، تا «نونخ» و سعید آقاخانی فضاهای متفاوتی را تجربه کردهاید. پیش از اینها به این کارنامه کاری باید روزنامهنگاری در حوزه ورزش را هم اضافه کرد. تجربه همکاری با هر کدام از این افراد چه آورده و اندوختهای برای شما داشت؟
سه فضای کاملاً متفاوت بود و هرکدام ملزومات خاص خودش را میطلبید. در «دورهمی» سالنی داشتیم با حدود 400 تماشاچی که اگر در 8-7 جمله مجری صدای خنده بلند نمیشد، کار از دست میرفت. برای نوشتن پلاتوهای آقای مدیری مجبور بودم بهترین شوخیها را انتخاب کنم و کاری کنم که در فاصله زمانی مشخصی سکوت سالن شکسته شود. پلاتو بود، استندآپ کمدی نبود که میمیک صورت و اکت استندآپ کمدین چیزی به متن اضافه کند، آقای مدیری هم چنین متنی نمیخواست. مبنا مطرح کردن درد دلهای اجتماعی بود که
با نمک هم باشد. نوشتن چنین متنی و حفظ ریتم شوخیها کار آسانی نبود اما تجربه و تمرین خوبی برای ذهن بود. برای «نود درجه» اولین بار که با عادل صحبت کردم شرط این بود که قرار نیست مخاطب را خیلی بخندانیم، در واقع امکانش هم نبود؛ یک آیتم سه،چهار دقیقهای که میخواستیم تنفسی باشد بین بقیه آیتمهای برنامه که اغلب چالشی بود. هر هفته یکسری تصاویر از بازیها بیرون میآمد که حاشیه و بامزگی خاص خودش را داشت. سعی میکردیم آنها را با یک قصه کوتاه کمدی به هم بچسبانیم. هرچه جلوتر رفتیم کار شکل بهتری پیدا کرد. هم من و هم عادل بیشتر روی آن وقت گذاشتیم و تبدیل شد به بخشی که دیده شد و مخاطب با آن ارتباط برقرار کرد. برخی میگفتند ما که یک جاهایی اصلاً نمیخندیم اما اولاً اصلاً قصدمان این نبود و ثانیاً سخت است با این تصاویر و ریتم تند از مخاطب خنده بلند بگیرید. «نونخ» هم متفاوت از این دو تجربه و در عین حال شیرین و پیچیده بود. هم من و هم سعید آقاخانی خیلی وقت گذاشتیم. او اشراف کاملی بر متن و اجرا دارد و من سعی کردم از تجربیاتش استفاده کنم. دائم متن و قصه و سیناپسها را چک میکردم. دیالوگنویسی برای «نونخ» جزو کارهای سخت بود. در اغلب سکانسها 10 الی 15 نفر حضور داشتند و در این شلوغی نمیشد افراد را به حال خودشان رها کرد. همه درگیر بودند، دیالوگ و خرده داستان داشتند.
یکی از شاخصههای «نونخ» حفظ ریتم و هماهنگی در سه فصل است. در این سه فصل برخلاف «پایتخت» روند سریال دچار تحول نشد. شخصیتهایی متنوع و متعدد که در سه فصل حضور داشتند، تغییر نکردند. این یکدستی را چطور حفظ کردید؟
با اولویت قرار دادن قصه و موقعیتها و روند داستان به سایر موارد. سیر قصه را از ابتدا تا انتها تعیین کردیم، موقعیتها را چیدیم و بعد کاراکترها را در قصه گنجاندیم. به این ترتیب هر کاراکتر به اندازه، سهم خودش را از قصه بر میداشت. یکدستی اتفاق می افتاد و کسی بیکار نمیماند. کاراکتری نداشتیم که بود و نبودش بیتأثیر باشد.
برای رساندن سریال به نوروز 1400 با محدودیت زمانی مواجه نبودید؟
اگرچه نگارش همزمان با فیلمبرداری ادامه داشت اما آنقدر جلو بودیم که احساس خطر نکنیم. بیش از دو برابر زمان عادی برای «نونخ» وقت گذاشتم. همراه با سعید آقاخانی روی متن سر و کله زدیم. تعداد زیادی از قسمتها دوبارهنویسی شد، یکهو به این نتیجه میرسیدیم که یک تغییر به نفع سریال است و بهعنوان مثال اگر در متن قسمت 11 به این تصمیم میرسیدیم، مجبور بودیم از قسمت 6 و 7 تغییرات را شروع کنیم تا قصه به هم نریزد. اگر چه این دست تغییرات و دوباره نویسیها کار را سخت و از نظر روحی اذیت میکرد اما اولویت ما کیفیت کار بود. همیشه میگفتیم وقتی بهتر میشه بزار این کار را بکنیم.
تلویزیون اعمال نظر خاصی نداشت؟ چقدر مستقل کار کردید؟
بله، گاهی ایرادهایی اعلام و در پخش یکسری حذفیات اعمال میشد اما بهعنوان نویسنده هیچ نکته اجباری و درخواستی به من گوشزد نشد. مستقل بود. من در متن کار خودم را کردم و البته یک جاهایی در پخش آنها هم کار خودشان را کردند.
زمان نگارش به بازیگرها فکر میکردید؟ شناخت بازیگرها در فصل دوم و سوم سریال چقدر کمککننده بود؟
در فصل دو و سه نقش در ذهن بازیگرها بیشتر جا افتاده بود و طبیعتاً شوخیها و رفتارشان برای من نویسنده در دسترستر بود. بهعنوان مثال اگر قرار بود سکانسی بنویسم که لازم بود یک نفر کل ماجرا را بر هم بریزد و به سمت منفعت خودش سوق دهد، میدانستم از کدام شخصیت باید استفاده کنم. این شناخت قطعاً در پختگی کاراکترها و باورپذیری ویژگی آنها تأثیر داشت و کار را روانتر میکرد. به اصطلاح کاراکترها در آمده بود و موقع نوشتن با آنها راحتتر بودم. میدانستم صاحب هر جمله چه کسی است و این شوخی خاص کدام شخصیت است. در عین حال اگر مجبور بودیم آن شوخی را از یک شخصیت حذف کنیم نمیتوانستیم به کس دیگری بسپاریم چون در دهان همان شخصیت مینشست و به درد کس دیگری نمیخورد.
قصه فصل سوم «نونخ» بهطور کامل در روستا گذشت. بهنظر شما این وضعیت بهتر نبود و به یکدستی کار کمک نکرد؟ وقتی قصه به شهر میآمد، افت میکرد. انگار قصه در این فضا و با این آدمها جان میگیرد.
در فصل دوم هم به شهر یا حداقل تهران نیامدیم. فقط در فصل یک بخشی از داستان سریال در تهران روایت شد. بههر حال فصل اول بود و حضور یکسری بازیگر تازه وارد و بعضاً نابازیگر در اغلب سکانسها ریسک بود و این نگرانی وجود داشت که آیا این کار با این فضا در میآید و به دل مخاطب مینشیند یا نه. به همین خاطر فصل یک از اواسط سریال به تهران آمد. بله قبول دارم که گرمی فضای روستا را نداشت. فضای تهران و شهرنشینی لو رفته و همه سریالها در همین خانهها ساخته میشود و دیگر چیز چشمگیری برای تماشاگر وجود ندارد. با تجربهای که در فصل یک کسب کردیم مطمئن شدیم مخاطب با فضای روستا و جماعتی که همیشه دنبال نورالدین خانزاده است، ارتباط گرفته است.
اغلب سریالهای طنز سالهای اخیر به دام بازیهای سیاسی افتاده. این سریال وجه انتقادی دارد اما هیچ وقت به این ورطه نیفتاد که به جناح خاصی متلکپرانی داشته باشد یا موضعگیری کند. شوخیها از حد و اندازه خارج نشد و به ابتذال و توهین نکشید. دیدگاه خودتان در انتخاب شوخیها چیست؟
حداقل با این 3 فصل ثابت شده که سریال به ذات طرف مردم است. هدف این بود که دغدغههای بزرگ و کوچک مردمی عنوان شود که شاید خیلی وقتها دست شان به جایی نمیرسد. اگرچه «نونخ» سریالی کمدی است اما در خلال همین شوخیها به خیلی از مسائل اجتماعی، اقتصادی و درگیریهای روزانه مردم اشاره شد. هر وقت متوجه معضلی میشدم و حس میکردم فضای مطرح کردن آن وجود دارد حتماً اشاره میکردم. «نون خ» قصه یکسری آدم سالم و گرفتار است و در زمانه امروز آدمهای سالم معمولاً آدمهای گرفتاری هستند چون سالم زندگی کردن سخت شده است. نورالدین خانزاده آدم مهربان، مردمدار و خانواده دوستی است ولی همیشه گرفتار است چرا که متعهد است هر کاری نکند و هر نانی نخورد. «نون خ» را نمیتوان خارج از این فضا دید و وارد بازیهای سیاسی و جناحی شد. در شوخینویسی دقت کردم از حد فراتر نرویم و کاراکتری تخریب نشود. اگر به کاراکتری توهین شود دیگر مخاطب او را به چشم قبل نمیبیند، تبدیل به آدم ابله دم دستی میشود که همه بر سرش میزنند تا مخاطب بخندد. گاهی شوخیهایی به ذهنم میرسید که خیلی بامزه بود ولی آن را کنار میگذاشتم چون حس میکردم ممکن است کاراکتر را خراب کند. برای خنداندن مخاطب بههر شوخی تن ندادیم.
صعود جایگاه ایران در رده بندی سرعت اینترنت موبایل و ثابت
براساس ردهبندی جهانی «اسپیدتست» سرعت اینترنت موبایل و ثابت ایران در ماه مارس افزایش یافته است. این درحالی است که متوسط جهانی سرعت اینترنت ثابت و موبایل نیز نسبت به فوریه افزایش یافته است.
سایت اسپیدتست، جدیدترین گزارش از متوسط سرعت اینترنت ثابت و موبایل در سراسر جهان در ماه مارس ۲۰۲۱ را منتشر کرده است. طبق این گزارش، در سومین ماه ۲۰۲۱ میلادی متوسط جهانی سرعت اینترنت موبایل ۴۸.۴۰ و متوسط جهانی سرعت اینترنت ثابت ۹۸.۶۷ مگابیت بر ثانیه بوده است. همچنین طبق این گزارش، تست متوسط سرعت اینترنت موبایل ایران در ماه مارس ۲۶.۳۸ مگابیت بر ثانیه بوده است. به این ترتیب ایران در رده ۸۳ فهرست رتبهبندی سرعت اینترنت موبایل کشورهای جهان قرار دارد. با توجه به آمار ثبت شده در ماه گذشته میلادی، جایگاه ایران در این فهرست یک پله صعود کرده است.
از سوی دیگر متوسط سرعت اینترنت ثابت کشور نیز ۱۹.۱۳ مگابیت بر ثانیه بوده و در رده ۱۳۲ فهرست سرعت اینترنت ثابت کشورها قرار دارد. رده ایران در این بخش نیز نسبت به ماه گذشته دو پله صعود کرده است. طبق این گزارش در ماه مارس امارات متحده عربی مانند ماه گذشته در رده نخست فهرست کشورهایی با بیشترین سرعت اینترنت موبایل قرار دارد. سرعت اینترنت موبایل این کشور ۱۷۸.۵۲ مگابیت برثانیه اعلام شده است. در رده دوم کره جنوبی با سرعت ۱۷۰.۵۲ مگابیت برثانیه قرار دارد. جایگاه این کشور در فهرست نسبت به ماه گذشته یک پله صعود کرده است. اما در رده سوم قطر با سرعت اینترنت ۱۶۷.۴۰ مگابیت بر ثانیه قرار دارد. این کشور در فوریه ۲۰۲۱ میلادی در رده دوم قرار داشت. این درحالی است که کشورهایی که در رده چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم این فهرست قرار دارند نسبت به ماه پیش تغییری نکردهاند. این کشورها به ترتیب عبارتند از: چین (با سرعت ۱۵۰.۴۰ مگابیت برثانیه)، عربستان سعودی (۱۳۳.۷۳ مگابیت برثانیه)، نروژ (۱۱۸.۲۰ مگابیت برثانیه)، استرالیا (۱۰۹.۳۳ مگابیت برثانیه) و هلند (۱۰۳.۳۷ مگابیت برثانیه).
سایت اسپیدتست، جدیدترین گزارش از متوسط سرعت اینترنت ثابت و موبایل در سراسر جهان در ماه مارس ۲۰۲۱ را منتشر کرده است. طبق این گزارش، در سومین ماه ۲۰۲۱ میلادی متوسط جهانی سرعت اینترنت موبایل ۴۸.۴۰ و متوسط جهانی سرعت اینترنت ثابت ۹۸.۶۷ مگابیت بر ثانیه بوده است. همچنین طبق این گزارش، تست متوسط سرعت اینترنت موبایل ایران در ماه مارس ۲۶.۳۸ مگابیت بر ثانیه بوده است. به این ترتیب ایران در رده ۸۳ فهرست رتبهبندی سرعت اینترنت موبایل کشورهای جهان قرار دارد. با توجه به آمار ثبت شده در ماه گذشته میلادی، جایگاه ایران در این فهرست یک پله صعود کرده است.
از سوی دیگر متوسط سرعت اینترنت ثابت کشور نیز ۱۹.۱۳ مگابیت بر ثانیه بوده و در رده ۱۳۲ فهرست سرعت اینترنت ثابت کشورها قرار دارد. رده ایران در این بخش نیز نسبت به ماه گذشته دو پله صعود کرده است. طبق این گزارش در ماه مارس امارات متحده عربی مانند ماه گذشته در رده نخست فهرست کشورهایی با بیشترین سرعت اینترنت موبایل قرار دارد. سرعت اینترنت موبایل این کشور ۱۷۸.۵۲ مگابیت برثانیه اعلام شده است. در رده دوم کره جنوبی با سرعت ۱۷۰.۵۲ مگابیت برثانیه قرار دارد. جایگاه این کشور در فهرست نسبت به ماه گذشته یک پله صعود کرده است. اما در رده سوم قطر با سرعت اینترنت ۱۶۷.۴۰ مگابیت بر ثانیه قرار دارد. این کشور در فوریه ۲۰۲۱ میلادی در رده دوم قرار داشت. این درحالی است که کشورهایی که در رده چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم این فهرست قرار دارند نسبت به ماه پیش تغییری نکردهاند. این کشورها به ترتیب عبارتند از: چین (با سرعت ۱۵۰.۴۰ مگابیت برثانیه)، عربستان سعودی (۱۳۳.۷۳ مگابیت برثانیه)، نروژ (۱۱۸.۲۰ مگابیت برثانیه)، استرالیا (۱۰۹.۳۳ مگابیت برثانیه) و هلند (۱۰۳.۳۷ مگابیت برثانیه).
مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا ادامه مییابد
الشرطه شکار جدید استقلال
حامد جیرودی / بازیهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا دیشب با برگزاری دیدارهایی ادامه پیدا کرد که طی آن پرسپولیس ایران با الریان قطر، فولاد ایران با الوحدات اردن و تراکتور ایران با شارجه امارات دیدار کردند. این رقابتها در حالی ادامه مییابد که در گروه C و از ساعت 22:30 امشب الاهلی عربستان و الدحیل قطر به مصاف هم میروند. اما از ساعت 45 دقیقه بامداد دوشنبه الشرطه عراق و استقلال ایران در مجموعه ورزشی ملک عبدالله جده با هم مسابقه میدهند. آبی پوشان پایتخت در شرایطی دومین دیدارشان در لیگ قهرمانان را برگزار میکنند که در اولین بازی خود طوفانی ظاهر شدند و الاهلی میزبان را با نتیجه پرگل و غیرمنتظره 5-2 در هم کوبیدند. بازی ای که در آن شاگردان فرهاد مجیدی نمایشی درخشان ارائه دادند و با گلهایی که فرشید اسماعیلی، محمد نادری، مهدی قایدی (2 گل) و شیخ دیاباته (پنالتی) وارد دروازه الاهلی کردند، نشان دادند که از انگیزه بالایی برای موفقیت در این مسابقات برخوردارند. استقلالیها حالا باید با الشرطهای دیدار کنند که در مرحله گروهی فصل گذشته لیگ قهرمانان هم با آن هم گروه بودند که در هر 2 دیدار رفت و برگشت برابر این تیم به تساوی 1-1 رسیدند. البته در آن مسابقات الشرطه با اینکه مانند استقلال 5 امتیاز کسب کرد ولی به علت تفاضل گل کمتر نسبت به این تیم از صعود بازماند. این تیم عراقی که از یک سرمربی صرب بهنام الکساندر لیچ روی نیمکتش بهره میبرد، در اولین بازی اش برابر الدحیل 2-0 بازنده شد اما این شکست دلیل بر این نمیشود که الشرطه را دستکم گرفت. چرا که این تیم فصل گذشته هم نشان داد که میتواند حریفی چغر و سرسخت برای استقلال باشد. الشرطه در تیم خود 5 بازیکن ملی پوش دارد که احمد بصیل دروازه بان این تیم، اعلا علی مهاوی و علی فائز در خط دفاع، امجد عطوان و محمد قاسم در خط هافبک و محمد داوود در خط حمله هستند. این تیم گیلمن خاویر ریواس ونزوئلایی و رافائل سیلوا برزیلی را هم در خط حمله دارد که البته سیلوا بهدلیل مصدومیت به این بازی نمیرسد. اما در سمت مقابل مجیدی ستارههایی دارد که روی آنها و درخشششان حساب ویژهای باز کرده است. بازیکنانی مانند اسماعیلی، نادری و قایدی که جزو 5 بازیکن برتر روز اول مسابقات هم از طرف AFC قرار گرفتند و در کنارشان بازیکنانی مانند دیاباته و مطهری هم حضور دارند. حالا با بردی که استقلال برابر الاهلی کسب کرده و توانسته در صدر گروه C قرار بگیرد، بسیاری از هواداران این تیم امیدوارند تا تیم محبوبشان در این دیدار هم به برتری برسد و شرایط صعود خود از این گروه را هموارتر کند.
مروری بر حال و احوال این روزهای مجموعههای تئاترشهر در استانهای مختلف کشور
خانهای برای اهل تئاتر
محسن بوالحسنی
خبرنگار
بدون تردید ایجاد و بسترسازی فضاهای تخصصی و استاندارد نقش کلیدی در توسعه هنر تئاتر در هر کشوری ایفا میکند و برای گریز از مرکزگرایی یکی از راهها همین توجه و برنامهریزی برای تئاتر استانهاست. یکی از مهمترین مشکلات تئاتر در شهرستانهای کشور، علیرغم پتانسیل بالا در نیروی انسانی و فیزیکی، نبود و یا کمبود فضاهای استاندارد برای اهالی تئاتر است که این جبران مافات در این مسأله چند سالی است با احداث و افتتاح و جانمایی مجموعه تئاترشهر در استانهای مختلف ایران وارد فاز عملیاتی شده است. آنطور که قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی دیماه سال گذشته اعلام کرد این تنها قدم نیست و اداره کل هنرهای نمایشی خود را ملزم میداند که از تولید و اجرای عمومی آثار در استانها حمایت کند که بخشی از این مهم با اعزام گروههای نمایشی به استانهای دیگر محقق خواهد شد. او کمک به صندوق توسعه تئاتر استانها جهت تولید و اجرای عمومی آثار طی ضوابط مشخص، ارائه مشاورههای فنی و تخصصی به انجمن هنرهای نمایشی در خصوص مدیریت و بهره برداری از مجموعه، حمایت از برنامهها و فعالیتهای توسعهای مجموعههای تئاتر شهر را از دیگر دغدغههای این اداره کل دانست.
دو تئاترشهر نو قدم
مجموعه تئاتر شهر کرمان و تبریز دو مجموعهای هستند که یکی دیماه در کرمان، افتتاح شد و دیگری در تبریز. آنطور که عباس زارع مدیر این مجموعه میگوید همزمان با عیدسعید فطر افتتاح خواهد شد. محمدرضا علیزاده مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان درباره این مجموعه و ظرفیتهای تئاتری در استان کرمان میگوید: «ما تردید نداریم که تئاتر کرمان، یک ظرفیت بزرگ برای حوزه تئاتر کشور است و بدون تردید، این مجموعه ظرفیت را دارد که به ترقی و پیشرفت کمی و کیفی هنر نمایش در کرمان کمک شایان توجهی داشته باشد.» احداث تئاترشهر استان کرمان و تفاهمنامهای که با مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد منعقد شده این امید را میدهد که این مجموعه بعد از گذر از روزهای کرونا، شاهد حضور پرشور علاقهمندان و اهالی تئاتر باشد. تفاهمنامهای که در واقع واگذاری تئاتر شهر استانها به انجمنهای هنرهای نمایشی را کلید زد. عباس زارع هم با اعلام تاریخ یاد شده برای افتتاح مجموعه تئاتر شهر تبریز، ابراز امیدواری میکند که هر چه زودتر شاهد رخت بر بستن ویروس کرونا از کشور باشیم و همین مسأله در آیندهای نزدیک خبرهای خوبی از این مجموعه را برای علاقهمندان تئاتر داشته باشد.» او با اشاره به این موضوع تأکید میکند که «این خانه، قرار است خانه هنرمندان اهالی تئاتر باشد.»
مشکلات تئاترشهر کرمانشاه
مجموعه تئاتر شهر استان کرمانشاه هم یکی از مجموعههایی است که دقیقاً یکسال پیش و در اردیبهشت سال 1399 پس از استانهای خراسانرضوی، البرز، کردستان و کهگیلویه و بویر احمد بهعنوان پنجمین تئاتر شهر کشور افتتاح شد. محمدرضا درند مدیر تئاتر شهر این مجموعه درباره شرایط حال حاضر آن میگوید: این مجموعه دو سال اجاره بود و خرداد 99 موعد اجاره آن تمام شد و سالن را پس گرفتند و بعد از آن فعالیتش به خاطر بحث کرونا نیمهتعطیل بود.» او یکی از بحثهای موجود در حوزه مدیریت تئاترهای شهر استانی را بحث واگذاری مدیریت آنها به انجمن هنرهای نمایشی میداند و میگوید: «اعضای شورای مشورتی انجمن هنرهای نمایشی که من هم یکی از آنها هستم سال 1397 با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی دیداری داشتیم و در این دیدار پیرامون چند مسأله از جمله ادغام و انحلال انجمن هنرهای نمایشی و همینطور بحث تئاترشهر که هر دو مورد با پیگیریهای لازم به سرانجام رسید و مقرر شد که مدیریت مجموعههای تئاترشهر طی تفاهمنامهای به خود انجمنها واگذار شود.» درند در ادامه صحبتهای خود به پرداخت اجارهای چهارده میلیون تومانی بابت تئاترشهر کرمانشاه به اداره کل فرهنگ و ارشاد این استان اشاره میکند و میگوید: «انجمن هنرهای نمایشی استان کرمانشاه برای در اختیار داشتن این تئاتر شهر در واقع تا سال گذشته که به آن اشاره شد مبلغ چهاردهمیلیون تومان اجاره پرداخت میکرد و طی این مدت هم، تئاترشهر به دلایل فراوان از جمله کرونا، محل درآمدی آنچنانی نداشت و تقریباً میشود گفت که امروز حدود صدوپنجاه میلیون تومان مقروض هستیم.» درند به موضوع دیگری هم اشاره میکند و ضمن گلایه از وضعیت مدیریت تئاتر شهر این استان از مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت ارشاد خواستار رسیدگی به مسأله است. او میگوید: «متأسفانه مسأله اصلی این است که علیرغم پیگیریهای ما این مجموعه زیرنظر انجمنهای نمایشی نیست و تقریباً ما فقط تا خردادماه مستأجرین این مجموعه بودهایم. بهعنوان مثال اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه بدون اطلاع ما تئاتر شهر کرمانشاه را 45 روز به صورت رایگان در اختیار استانداری کرمانشاه قرار داد. به همین دلیل مجبور شدیم چندین و چند برنامه را ملغی کنیم و پولهای دریافتی را به صاحبانش برگردانیم که این رقم چیزی حدود 150 میلیون تومان میشود. خسارتی که قرار بود استانداری به ما پرداخت کند اما چنین چیزی هرگز محقق نشد. ما پیش از این دوره فعالیتهای بسیار خوبی داشتیم و انجمن هنرهای نمایشی استان دوجشنواره ملی برگزار کرد و پویا بودیم تا اینکه چنین مشکلاتی به وجود آمد. از همینجا از جناب آشنا تقاضا میکنم که سفری به کرمانشاه داشته باشند و از نزدیک جویای وضعیت تئاتر شهر این استان باشند و به ما برای برطرف شدن مشکلات کمک کنند.»
خبرنگار
بدون تردید ایجاد و بسترسازی فضاهای تخصصی و استاندارد نقش کلیدی در توسعه هنر تئاتر در هر کشوری ایفا میکند و برای گریز از مرکزگرایی یکی از راهها همین توجه و برنامهریزی برای تئاتر استانهاست. یکی از مهمترین مشکلات تئاتر در شهرستانهای کشور، علیرغم پتانسیل بالا در نیروی انسانی و فیزیکی، نبود و یا کمبود فضاهای استاندارد برای اهالی تئاتر است که این جبران مافات در این مسأله چند سالی است با احداث و افتتاح و جانمایی مجموعه تئاترشهر در استانهای مختلف ایران وارد فاز عملیاتی شده است. آنطور که قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی دیماه سال گذشته اعلام کرد این تنها قدم نیست و اداره کل هنرهای نمایشی خود را ملزم میداند که از تولید و اجرای عمومی آثار در استانها حمایت کند که بخشی از این مهم با اعزام گروههای نمایشی به استانهای دیگر محقق خواهد شد. او کمک به صندوق توسعه تئاتر استانها جهت تولید و اجرای عمومی آثار طی ضوابط مشخص، ارائه مشاورههای فنی و تخصصی به انجمن هنرهای نمایشی در خصوص مدیریت و بهره برداری از مجموعه، حمایت از برنامهها و فعالیتهای توسعهای مجموعههای تئاتر شهر را از دیگر دغدغههای این اداره کل دانست.
دو تئاترشهر نو قدم
مجموعه تئاتر شهر کرمان و تبریز دو مجموعهای هستند که یکی دیماه در کرمان، افتتاح شد و دیگری در تبریز. آنطور که عباس زارع مدیر این مجموعه میگوید همزمان با عیدسعید فطر افتتاح خواهد شد. محمدرضا علیزاده مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان درباره این مجموعه و ظرفیتهای تئاتری در استان کرمان میگوید: «ما تردید نداریم که تئاتر کرمان، یک ظرفیت بزرگ برای حوزه تئاتر کشور است و بدون تردید، این مجموعه ظرفیت را دارد که به ترقی و پیشرفت کمی و کیفی هنر نمایش در کرمان کمک شایان توجهی داشته باشد.» احداث تئاترشهر استان کرمان و تفاهمنامهای که با مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد منعقد شده این امید را میدهد که این مجموعه بعد از گذر از روزهای کرونا، شاهد حضور پرشور علاقهمندان و اهالی تئاتر باشد. تفاهمنامهای که در واقع واگذاری تئاتر شهر استانها به انجمنهای هنرهای نمایشی را کلید زد. عباس زارع هم با اعلام تاریخ یاد شده برای افتتاح مجموعه تئاتر شهر تبریز، ابراز امیدواری میکند که هر چه زودتر شاهد رخت بر بستن ویروس کرونا از کشور باشیم و همین مسأله در آیندهای نزدیک خبرهای خوبی از این مجموعه را برای علاقهمندان تئاتر داشته باشد.» او با اشاره به این موضوع تأکید میکند که «این خانه، قرار است خانه هنرمندان اهالی تئاتر باشد.»
مشکلات تئاترشهر کرمانشاه
مجموعه تئاتر شهر استان کرمانشاه هم یکی از مجموعههایی است که دقیقاً یکسال پیش و در اردیبهشت سال 1399 پس از استانهای خراسانرضوی، البرز، کردستان و کهگیلویه و بویر احمد بهعنوان پنجمین تئاتر شهر کشور افتتاح شد. محمدرضا درند مدیر تئاتر شهر این مجموعه درباره شرایط حال حاضر آن میگوید: این مجموعه دو سال اجاره بود و خرداد 99 موعد اجاره آن تمام شد و سالن را پس گرفتند و بعد از آن فعالیتش به خاطر بحث کرونا نیمهتعطیل بود.» او یکی از بحثهای موجود در حوزه مدیریت تئاترهای شهر استانی را بحث واگذاری مدیریت آنها به انجمن هنرهای نمایشی میداند و میگوید: «اعضای شورای مشورتی انجمن هنرهای نمایشی که من هم یکی از آنها هستم سال 1397 با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی دیداری داشتیم و در این دیدار پیرامون چند مسأله از جمله ادغام و انحلال انجمن هنرهای نمایشی و همینطور بحث تئاترشهر که هر دو مورد با پیگیریهای لازم به سرانجام رسید و مقرر شد که مدیریت مجموعههای تئاترشهر طی تفاهمنامهای به خود انجمنها واگذار شود.» درند در ادامه صحبتهای خود به پرداخت اجارهای چهارده میلیون تومانی بابت تئاترشهر کرمانشاه به اداره کل فرهنگ و ارشاد این استان اشاره میکند و میگوید: «انجمن هنرهای نمایشی استان کرمانشاه برای در اختیار داشتن این تئاتر شهر در واقع تا سال گذشته که به آن اشاره شد مبلغ چهاردهمیلیون تومان اجاره پرداخت میکرد و طی این مدت هم، تئاترشهر به دلایل فراوان از جمله کرونا، محل درآمدی آنچنانی نداشت و تقریباً میشود گفت که امروز حدود صدوپنجاه میلیون تومان مقروض هستیم.» درند به موضوع دیگری هم اشاره میکند و ضمن گلایه از وضعیت مدیریت تئاتر شهر این استان از مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت ارشاد خواستار رسیدگی به مسأله است. او میگوید: «متأسفانه مسأله اصلی این است که علیرغم پیگیریهای ما این مجموعه زیرنظر انجمنهای نمایشی نیست و تقریباً ما فقط تا خردادماه مستأجرین این مجموعه بودهایم. بهعنوان مثال اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه بدون اطلاع ما تئاتر شهر کرمانشاه را 45 روز به صورت رایگان در اختیار استانداری کرمانشاه قرار داد. به همین دلیل مجبور شدیم چندین و چند برنامه را ملغی کنیم و پولهای دریافتی را به صاحبانش برگردانیم که این رقم چیزی حدود 150 میلیون تومان میشود. خسارتی که قرار بود استانداری به ما پرداخت کند اما چنین چیزی هرگز محقق نشد. ما پیش از این دوره فعالیتهای بسیار خوبی داشتیم و انجمن هنرهای نمایشی استان دوجشنواره ملی برگزار کرد و پویا بودیم تا اینکه چنین مشکلاتی به وجود آمد. از همینجا از جناب آشنا تقاضا میکنم که سفری به کرمانشاه داشته باشند و از نزدیک جویای وضعیت تئاتر شهر این استان باشند و به ما برای برطرف شدن مشکلات کمک کنند.»
افزایش مبتلایان کرونا در سایه تقدیرگرایی
شهلا کاظمی پور
جامعه شناس
همکاری مردم با مسئولان و رعایت پروتکلهای بهداشتی در ماههای آخر سال گذشته باعث شده بود در اسفند ماه تنها چند شهر قرمز و نارنجی داشته باشیم و شهرهای دیگر در شرایط نسبتاً بهتری قرار داشتند. اما متأسفانه کاهش محدودیتها و حضور مردم خسته از قرنطینه در بازارهای شب عید و بعد از آن دورهمیها و مسافرتهای نوروزی باعث شد امروز با موج جدید بحران همهگیری کرونا در کشور مواجه شویم. به این معنا که بیشتر شهرها در شرایط قرمز و فراتر از آن قرار گرفتهاند. هرچند با کاهش محدودیتها این شرایط قابل پیشبینی بود اما درشرایط فعلی بیتفاوتی مردم بر شدت بحران موجود دامن میزند. متأسفانه با وجود اعلام محدودیتها هنوز برخی از کسبه به فعالیت خود ادامه میدهند. در این شرایط نه تنها نظارت درستی بر رعایت محدودیتها وجود ندارد بلکه خود مردم هم نسبت به رعایت دستورالعملها بیتفاوت شدهاند. از آن بدتر اینکه برخی از پزشکان تحصیلکرده که فعالیتهای غیرضروری مانند عملهای زیبایی انجام میدهند و هرروزه بیماران بسیاری در مطب آنان بدون رعایت پروتکلها در کنار هم مینشینند نسبت به همکارانشان در بخش عفونی احساس مسئولیت نمیکنند. در حقیقت احساس مسئولیت نسبت به یکدیگر در جامعه کمرنگ شده است.
احساس مسئولیت و احترام باید در تک تک اعضای جامعه وجود داشته باشد بهطوری که آنها از بیم بیماری و انتقال آن به دیگران پروتکلهای بهداشتی را بیش از پیش رعایت کنند. موضوع دیگر بحث تقدیرگرایی است. متأسفانه هنوز تقدیرگرایی در جامعه وجود دارد وبرخی با این اعتقاد که هرچه قسمت باشد پیش خواهد آمد در جامعه تردد میکنند. این درحالی است که آنها باید بدانند که فقط خودشان در معرض بیماری قرار ندارند و با بیمارشدن بهعنوان یک ناقل بیماری را به چندین نفر دیگر منتقل خواهند کرد.
ارزش و منزلت انسان موضوع مهم دیگری است که تک تک افراد جامعه باید به آن توجه داشته باشند. مردم باید قدر خود را بدانند و برای خرید یا مسافرتهایی که میتوان به تأخیر انداخت جان خود را به خطر نیندازند. این آمبولانسهایی که شبها تا دیروقت از بیمارستانی به بیمارستان دیگر میروند تا برای مریضشان تخت خالی بیابند برای نجات جان یکی از مردم همین جامعه تلاش میکنند پس باید وخامت شرایط را جدی گرفت. البته برخی از بزرگترها نیز بیتقصیر نیستند. طولانی شدن قرنطینه و کاهش رفت و آمدها باعث خسته شدن و کسالت بسیاری از آنها شده بههمین دلیل است که میبینیم از فرزندانشان دعوت میکنند که به دیدنشان بروند. این درحالی است که هریک از فرزندان میتوانند ناقلین بیعلامت و تهدیدی برای سلامت و جان پدر یا مادر عزیز خود باشند. در نهایت باید بگویم که حتی در کشورهای توسعه یافته هم عملکرد مسئولان در مقابله با این بیماری زیر سؤال رفته است. بنابراین این خود مردم هستند که باید بیش از پیش به جان خود و خانواده خود اهمیت بدهند و پروتکلها را رعایت کنند.
جامعه شناس
همکاری مردم با مسئولان و رعایت پروتکلهای بهداشتی در ماههای آخر سال گذشته باعث شده بود در اسفند ماه تنها چند شهر قرمز و نارنجی داشته باشیم و شهرهای دیگر در شرایط نسبتاً بهتری قرار داشتند. اما متأسفانه کاهش محدودیتها و حضور مردم خسته از قرنطینه در بازارهای شب عید و بعد از آن دورهمیها و مسافرتهای نوروزی باعث شد امروز با موج جدید بحران همهگیری کرونا در کشور مواجه شویم. به این معنا که بیشتر شهرها در شرایط قرمز و فراتر از آن قرار گرفتهاند. هرچند با کاهش محدودیتها این شرایط قابل پیشبینی بود اما درشرایط فعلی بیتفاوتی مردم بر شدت بحران موجود دامن میزند. متأسفانه با وجود اعلام محدودیتها هنوز برخی از کسبه به فعالیت خود ادامه میدهند. در این شرایط نه تنها نظارت درستی بر رعایت محدودیتها وجود ندارد بلکه خود مردم هم نسبت به رعایت دستورالعملها بیتفاوت شدهاند. از آن بدتر اینکه برخی از پزشکان تحصیلکرده که فعالیتهای غیرضروری مانند عملهای زیبایی انجام میدهند و هرروزه بیماران بسیاری در مطب آنان بدون رعایت پروتکلها در کنار هم مینشینند نسبت به همکارانشان در بخش عفونی احساس مسئولیت نمیکنند. در حقیقت احساس مسئولیت نسبت به یکدیگر در جامعه کمرنگ شده است.
احساس مسئولیت و احترام باید در تک تک اعضای جامعه وجود داشته باشد بهطوری که آنها از بیم بیماری و انتقال آن به دیگران پروتکلهای بهداشتی را بیش از پیش رعایت کنند. موضوع دیگر بحث تقدیرگرایی است. متأسفانه هنوز تقدیرگرایی در جامعه وجود دارد وبرخی با این اعتقاد که هرچه قسمت باشد پیش خواهد آمد در جامعه تردد میکنند. این درحالی است که آنها باید بدانند که فقط خودشان در معرض بیماری قرار ندارند و با بیمارشدن بهعنوان یک ناقل بیماری را به چندین نفر دیگر منتقل خواهند کرد.
ارزش و منزلت انسان موضوع مهم دیگری است که تک تک افراد جامعه باید به آن توجه داشته باشند. مردم باید قدر خود را بدانند و برای خرید یا مسافرتهایی که میتوان به تأخیر انداخت جان خود را به خطر نیندازند. این آمبولانسهایی که شبها تا دیروقت از بیمارستانی به بیمارستان دیگر میروند تا برای مریضشان تخت خالی بیابند برای نجات جان یکی از مردم همین جامعه تلاش میکنند پس باید وخامت شرایط را جدی گرفت. البته برخی از بزرگترها نیز بیتقصیر نیستند. طولانی شدن قرنطینه و کاهش رفت و آمدها باعث خسته شدن و کسالت بسیاری از آنها شده بههمین دلیل است که میبینیم از فرزندانشان دعوت میکنند که به دیدنشان بروند. این درحالی است که هریک از فرزندان میتوانند ناقلین بیعلامت و تهدیدی برای سلامت و جان پدر یا مادر عزیز خود باشند. در نهایت باید بگویم که حتی در کشورهای توسعه یافته هم عملکرد مسئولان در مقابله با این بیماری زیر سؤال رفته است. بنابراین این خود مردم هستند که باید بیش از پیش به جان خود و خانواده خود اهمیت بدهند و پروتکلها را رعایت کنند.
دلایل سیکل پایانناپذیر توسعه نیافتگی
کمال اطهاری
پژوهشگر توسعه
بارها این موضوع که چرا سیکل توسعه نیافتگی ایران پایان نمیپذیرد مطرح و درباره آن بسیار حرف زده شده و نوشته شده است، اما از آنجا که این سیکل همچنان تکرار میشود، باز هم میشود درباره آن حرف زد. به عقیده من دو دلیل اصلی برای تکرار توسعه نیافتگی یا دور باطل توسعه نیافتگی در ایران وجود دارد. دلیل اول، نبود الگوی توسعهای است که باعث نهادسازی ناقص و گسیخته از هم میشود و دلیل دوم، رقابت منفی و بازدارنده جناحهای سیاسی است که موجب قانونگذاری پراکنده در قالب طرحهایی است که مثلاً در مجلس به تکرار آمده است.تحقیقات نشان داده این نوع قانونگذاری، جزو پراکندهترین قانونگذاریها در جهان است. عامل اصلی این پراکندگی ارائه طرحهای پراکنده بهجای لوایح و برنامههای دولت یا برنامههای توسعه است.این عامل بخصوص در دوره رئیسجمهوری پیشین با کنار گذاشتن برنامه چهارم توسعه تشدید شد.نمایندگان مجلس در آن زمان هیچ واکنشی به این قانون گریزی نشان ندادند و حتی آن را تأیید کردند. این دو دلیل که با هم توأم میشود یک معجون کشنده و سم برای توسعه ایجاد میکند که براساس آن گسیختگی نهادی شکل میگیرد. نهادها در طول زمان چون با هم خوانایی ندارند راههای فرار و فساد زیادی را بهوجود میآورند، پس فساد و رانتجویی بالا میگیرد واین سم در تمام اندامهای جامعه رسوخ میکند. اهمیت الگوی توسعه در این است که قانونگذاری و قواعد بازی باید از یک الگو تبعیت کند.اگر این امر صورت نگیرد توسعه مانند اجزای یک ماشین میشود که با هم خوانایی ندارند و جز اتلاف وقت، اتلاف منابع، اتلاف سرمایههای اجتماعی نتیجهای ندارد. کسب و کار بهخاطر قانونگذاری پراکنده و بیثبات نمیتواند دوام بیاورد و کار آفرینی خلاق و مولد انجام نمیشود.این مجموعه است که درآمدهای کلان نفتی را بر باد داده، موجب فرار مغزها شده، محیط زیست را به نابودی کشانده و ایران را در تله توسعه جدید انداخته است.
تله توسعه قدیم عبارت از این بود که مثلاً مانند کشورهای آفریقایی جامعه توان سرمایهگذاری ندارد و چون سرمایهگذاری نیست شغل و پسانداز هم نیست و دور باطل فقر تشکیل میشود. در جامعه ما اما سرمایه به خاطر پول نفت بیش از اندازه کافی وجود دارد، نیروی انسانی ورزیده و پیشرفته داریم که چون شایسته سالاری نیست فرار میکند، منابع طبیعی بسیار غنی داریم....و همه امکانات برای توسعه فراهم است اما چرا در تله توسعه جدید افتادهایم؟ به حرف اول برمیگردیم، چون الگوی توسعه نداریم، قانونگذاری پراکنده است، جناحها بشدت علیه هم عمل میکنند. خصیصه بارز الگوی توسعه این است که بین عدالت و رشد اقتصادی رابطه هم افزا ایجاد میکند.
نمونه بسیار بارزی از عدم توانایی جناحهای سیاسی این است که بخشی از آنها میگویند رشد اقتصادی مقدم است و بخشی هم میگویند عدالت مقدم است، به این ترتیب یک خواسته را برای آن یکی قربانی میکنند. در بحث بین این دوجناح و زدوخوردشان هیچ عقلانیتی نیست. اگر به بحرانهای اقتصادی کشورهای سرمایهداری نگاه کنید، چون بعد از هر بحران، یک نظام یا بسته کامل نهادی تعریف میکنند و حداقل عقلانیت اقتصادی را به کار میبرند، مثلاً 30 سال طول میکشد تا دوباره بحران بعدی ایجاد شود. اما در ایران هر یک سال یا دو سال بحران وجود دارد و موضوع آن به تحریم وابسته نیست، دلیل آن نبود الگوی توسعه است.دولت توسعه بخش که دارای الگو باشد و نقش خودش را برای نهادسازی توسعه ایفا کند، در ایران تشکیل نشده است. در واقع جناحهای سیاسی ایران را به نوانخانهای بزرگ تبدیل کردهاند و همه هم این طور میگویند که میخواهند به کم درآمدها برسند.اما در عمل میبینیم که فقر در حال گسترش است مانند افزایش اسکان غیررسمی... همه میخواهند روستاها را توانمندسازی کنند در حالیکه روستا فقط نیاز به کشاورزی هوشمند دارد، وزارت جهاد برای کشاورزی هوشمند برنامه داده اما به دور انداخته شده است. برای ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی سال 84 در برنامه جامع مسکن طرح داده شده است که حقوق مدنی باید به این سکونتگاهها داده شود اما برنامه رها شده و همه میخواهند فقط امداد کنند.همه در حال سرشماری کم درآمدها هستند، اما سیاست اجتماعی برای ساماندهی اقتصاد دانش و توانمندسازی نداریم... ببینید چقدر گسیختگی در تمام دستگاهها وجود دارد بدون اینکه از هیچ برنامه و مدلی تبعیت کند.
به این ترتیب تمام سرمایههای مالی، طبیعی و انسانی برباد میرود و توسعه درون زا در ایران رخ نمیدهد و این مسیری است که به بنبست بسیار خطرناکی خواهد انجامید.
پژوهشگر توسعه
بارها این موضوع که چرا سیکل توسعه نیافتگی ایران پایان نمیپذیرد مطرح و درباره آن بسیار حرف زده شده و نوشته شده است، اما از آنجا که این سیکل همچنان تکرار میشود، باز هم میشود درباره آن حرف زد. به عقیده من دو دلیل اصلی برای تکرار توسعه نیافتگی یا دور باطل توسعه نیافتگی در ایران وجود دارد. دلیل اول، نبود الگوی توسعهای است که باعث نهادسازی ناقص و گسیخته از هم میشود و دلیل دوم، رقابت منفی و بازدارنده جناحهای سیاسی است که موجب قانونگذاری پراکنده در قالب طرحهایی است که مثلاً در مجلس به تکرار آمده است.تحقیقات نشان داده این نوع قانونگذاری، جزو پراکندهترین قانونگذاریها در جهان است. عامل اصلی این پراکندگی ارائه طرحهای پراکنده بهجای لوایح و برنامههای دولت یا برنامههای توسعه است.این عامل بخصوص در دوره رئیسجمهوری پیشین با کنار گذاشتن برنامه چهارم توسعه تشدید شد.نمایندگان مجلس در آن زمان هیچ واکنشی به این قانون گریزی نشان ندادند و حتی آن را تأیید کردند. این دو دلیل که با هم توأم میشود یک معجون کشنده و سم برای توسعه ایجاد میکند که براساس آن گسیختگی نهادی شکل میگیرد. نهادها در طول زمان چون با هم خوانایی ندارند راههای فرار و فساد زیادی را بهوجود میآورند، پس فساد و رانتجویی بالا میگیرد واین سم در تمام اندامهای جامعه رسوخ میکند. اهمیت الگوی توسعه در این است که قانونگذاری و قواعد بازی باید از یک الگو تبعیت کند.اگر این امر صورت نگیرد توسعه مانند اجزای یک ماشین میشود که با هم خوانایی ندارند و جز اتلاف وقت، اتلاف منابع، اتلاف سرمایههای اجتماعی نتیجهای ندارد. کسب و کار بهخاطر قانونگذاری پراکنده و بیثبات نمیتواند دوام بیاورد و کار آفرینی خلاق و مولد انجام نمیشود.این مجموعه است که درآمدهای کلان نفتی را بر باد داده، موجب فرار مغزها شده، محیط زیست را به نابودی کشانده و ایران را در تله توسعه جدید انداخته است.
تله توسعه قدیم عبارت از این بود که مثلاً مانند کشورهای آفریقایی جامعه توان سرمایهگذاری ندارد و چون سرمایهگذاری نیست شغل و پسانداز هم نیست و دور باطل فقر تشکیل میشود. در جامعه ما اما سرمایه به خاطر پول نفت بیش از اندازه کافی وجود دارد، نیروی انسانی ورزیده و پیشرفته داریم که چون شایسته سالاری نیست فرار میکند، منابع طبیعی بسیار غنی داریم....و همه امکانات برای توسعه فراهم است اما چرا در تله توسعه جدید افتادهایم؟ به حرف اول برمیگردیم، چون الگوی توسعه نداریم، قانونگذاری پراکنده است، جناحها بشدت علیه هم عمل میکنند. خصیصه بارز الگوی توسعه این است که بین عدالت و رشد اقتصادی رابطه هم افزا ایجاد میکند.
نمونه بسیار بارزی از عدم توانایی جناحهای سیاسی این است که بخشی از آنها میگویند رشد اقتصادی مقدم است و بخشی هم میگویند عدالت مقدم است، به این ترتیب یک خواسته را برای آن یکی قربانی میکنند. در بحث بین این دوجناح و زدوخوردشان هیچ عقلانیتی نیست. اگر به بحرانهای اقتصادی کشورهای سرمایهداری نگاه کنید، چون بعد از هر بحران، یک نظام یا بسته کامل نهادی تعریف میکنند و حداقل عقلانیت اقتصادی را به کار میبرند، مثلاً 30 سال طول میکشد تا دوباره بحران بعدی ایجاد شود. اما در ایران هر یک سال یا دو سال بحران وجود دارد و موضوع آن به تحریم وابسته نیست، دلیل آن نبود الگوی توسعه است.دولت توسعه بخش که دارای الگو باشد و نقش خودش را برای نهادسازی توسعه ایفا کند، در ایران تشکیل نشده است. در واقع جناحهای سیاسی ایران را به نوانخانهای بزرگ تبدیل کردهاند و همه هم این طور میگویند که میخواهند به کم درآمدها برسند.اما در عمل میبینیم که فقر در حال گسترش است مانند افزایش اسکان غیررسمی... همه میخواهند روستاها را توانمندسازی کنند در حالیکه روستا فقط نیاز به کشاورزی هوشمند دارد، وزارت جهاد برای کشاورزی هوشمند برنامه داده اما به دور انداخته شده است. برای ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی سال 84 در برنامه جامع مسکن طرح داده شده است که حقوق مدنی باید به این سکونتگاهها داده شود اما برنامه رها شده و همه میخواهند فقط امداد کنند.همه در حال سرشماری کم درآمدها هستند، اما سیاست اجتماعی برای ساماندهی اقتصاد دانش و توانمندسازی نداریم... ببینید چقدر گسیختگی در تمام دستگاهها وجود دارد بدون اینکه از هیچ برنامه و مدلی تبعیت کند.
به این ترتیب تمام سرمایههای مالی، طبیعی و انسانی برباد میرود و توسعه درون زا در ایران رخ نمیدهد و این مسیری است که به بنبست بسیار خطرناکی خواهد انجامید.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو میکنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جوابیه
جوابیه شهرداری منطقه 3 تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره «کمبود جای پارک در منطقه آرارات» / با سلام و احترام، پیرو درج پیام درخواست یکی از شهروندان محترم در مورخ 14/12/1399 با موضوع «کمبود جای پارک در منطقه آرارات» در آن روزنامه، به اطلاع میرساند: با توجه به اینکه زمینهای موجود در این محله دراختیار مالکان حقیقی و حقوقی قرار دارد لذا در صورت تمایل و پیشنهاد متقاضیان، این شهرداری آمادگی دارد تا نسبت به بررسیهای کارشناسی و همکاری جهت احداث پارکینگ اقدام نماید.
سرپرست روابط عمومی شهرداری منطقه 3 تهران
نظــــــر مـــردم
زیرگذر کمربندی خرمدره/ خانم گزانی: زیرگذر کمربندی خرمدره با وجود پیشرفت بالای آن و با گذشت 5 سال از شروع کار رها شده است.با توجه به پرتردد بودن این مسیر و پرخطر بودن آن از مسئولان امر انتظار میرود که هر چه زودتر فکری به حال زیرگذر این کمربندی بکنند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جوابیه
جوابیه شهرداری منطقه 3 تهران در پاسخ به پیام منتشر شده درباره «کمبود جای پارک در منطقه آرارات» / با سلام و احترام، پیرو درج پیام درخواست یکی از شهروندان محترم در مورخ 14/12/1399 با موضوع «کمبود جای پارک در منطقه آرارات» در آن روزنامه، به اطلاع میرساند: با توجه به اینکه زمینهای موجود در این محله دراختیار مالکان حقیقی و حقوقی قرار دارد لذا در صورت تمایل و پیشنهاد متقاضیان، این شهرداری آمادگی دارد تا نسبت به بررسیهای کارشناسی و همکاری جهت احداث پارکینگ اقدام نماید.
سرپرست روابط عمومی شهرداری منطقه 3 تهران
نظــــــر مـــردم
زیرگذر کمربندی خرمدره/ خانم گزانی: زیرگذر کمربندی خرمدره با وجود پیشرفت بالای آن و با گذشت 5 سال از شروع کار رها شده است.با توجه به پرتردد بودن این مسیر و پرخطر بودن آن از مسئولان امر انتظار میرود که هر چه زودتر فکری به حال زیرگذر این کمربندی بکنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
آمادگیها را تا سر حد نیاز افزایش دهید
-
کسی دوبار از یک رودخانه رد نمیشود
-
شکلگیری تفاهم جدید در وین
-
جنجال واکسن پاکبانان
-
عبور از بحران ملی کرونا با اعتمادسازی اجتماعی
-
جهش صعودی آمار روزانه مبتلایان کرونا در کشور!
-
انتقاد روحانی از تریبونداران
-
همه چیز درباره کارت اعتباری سهام عدالت
-
اقتصاد مسأله محوری انتخابات پیش رو است
-
خنده بدون تخریب
-
صعود جایگاه ایران در رده بندی سرعت اینترنت موبایل و ثابت
-
الشرطه شکار جدید استقلال
-
خانهای برای اهل تئاتر
-
افزایش مبتلایان کرونا در سایه تقدیرگرایی
-
دلایل سیکل پایانناپذیر توسعه نیافتگی
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین