مرد متکدی در خانه ویلایی اش کشته شد
گروه حوادث/پیکر دست و پا بسته مرد متکدی که 10 روز از قتلش میگذشت در حالی در خانه ویلایی اش پیدا شد که در دفترچه بانکی وی 220 میلیون تومان پول وجود داشت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 11 صبح دوشنبه گذشته اهالی یکی از خیابانهای تهرانپارس با پلیس تماس گرفته و از بوی تعفنی که از خانه همسایه به مشام میرسید شکایت کردند. وقتی مأموران کلانتری 126 تهرانپارس برای بررسی ماجرا به محل رفتند یکی از همسایهها گفت: خانه ویلایی که در همسایگی ما قرار دارد متعلق به مردی 70 ساله است که به تنهایی زندگی میکند. چند روزی است که از پیرمرد خبری نیست و از طرفی بوی تعفن شدیدی از خانهاش به مشام میرسد.
جسدی در زیرزمین
مشکوک بودن ماجرا باعث شد تا مأموران کلانتری ضمن هماهنگیهای قضایی با بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت وارد خانه ویلایی شوند. آنها با ورود به حیاط خانه دریافتند بوی تعفن از زیر زمین منتشر شده است. زمانی که مأموران پا در زیرزمین گذاشتند با جسد پیرمرد در حالی که دست و پایش بسته شده بود مواجه شدند.
با کشف جسد، موضوع به بازپرس حبیبالله صادقی اعلام شد و دقایقی بعد بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. دست و پاهای پیرمرد با طناب بسته شده بود و دور گردن او نیز طنابی از همان جنس و رنگ بود. متخصصان پزشکی قانونی زمان قتل را حدود 10 روز قبل اعلام کردند.
کبودی و طنابی که دور گردن پیچیده شده بود حکایت از قتل بر اثر خفگی داشت اما برای مشخص شدن علت اصلی مرگ جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی انتقال داده شد.
قاتلان آشنا
با توجه به اینکه در ورودی خانه سالم بود، این احتمال مطرح شد که عامل یا عاملان جنایت با مقتول آشنا بودهاند. از سویی بهم ریختگی خانه نشان از قتل به خاطر سرقت داشت. در تحقیقات میدانی مشخص شد مقتول بهنام هاشم، پیرمرد گدایی بوده که هر روز صبح از خانه خارج میشده و با گدایی روزگارش را سر میکرده است.
طبق اظهارات همسایهها وی همسر و فرزندی نداشته و فقط یک خواهر دارد که در شهرستان زندگی میکند. همچنین مشخص شد پیرمرد پولهایی را که از راه گدایی بهدست میآورده یا داخل کمدش نگهداری یا به حسابهای بانکی اش واریز میکرده. فیشهای بانکی واریز و برداشت پول نیز این موضوع را تأیید میکرد. در بازرسی خانه دفترچه بانکی بهدست آمد که مبلغ 220 میلیون تومان پول در حساب آن وجود داشت و تاریخ داخل دفترچه نشان میداد که پول از سالها قبل در این حساب بوده است. طبق تحقیقات مشخص شد از خانه پول، وسایل با ارزش مانند طلا و دلار و اسناد و مدارک بانکی سرقت شده است اما میزان این سرقت باتوجه به اینکه مقتول به تنهایی زندگی میکرد مشخص نیست. بازپرس حبیبالله صادقی دستور بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه گدای ثروتمند را صادر کرد. همچنین دستور تحقیقات از همسایهها و اقوام مقتول و بررسی حسابهای بانکی را صادر کرد.
مرگ 2 نگهبان در آتش سوزی کارخانه
گروه حوادث/آتشسوزی در کارخانه بازیافت لاستیک در شهرک صنعتی اردبیل جان دو نگهبان را گرفت.
به گزارش روابط عمومی سازمان آتشنشانی این حادثه شامگاه دوشنبه در کارخانه بازیافت لاستیک در شهرک صنعتی اردبیل ۲ رخ داد و با اعلام موضوع به آتشنشانی بلافاصله امدادگران راهی محل شدند اما پس از خاموش کردن آتش اجساد دو نگهبان انبار که جان باخته بودند پیدا شد. علت دقیق این حادثه از سوی کارشناسان در حال بررسی است اما احتمال میرود که بهدلیل بالا رفتن دمای دیگ پخت لاستیک انفجار رخ داده باشد.
قتل شوهر با همدستی مستأجر جنایتکار
گروه حوادث/پرونده زن متأهلی که با همدستی یک مرد همسرش را به قتل رسانده بودند، در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، حدود یکسال قبل مرد سالخوردهای به اداره پلیس رفت و گفت: عروسم سیما به من خبر داد که چند روزی است پسرم سعید به خانه نیامده. عروسم گفت سعید قرار بوده به مسافرت برود و 20 میلیون تومان هم پول همراهش بوده است.
با توجه به شکایت پدر سعید، مأموران تحقیقاتشان را آغاز کردند و با توجه به تناقض گوییهای سیما او بازداشت شد. وی در بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت: رابطه من و سعید خوب نبود و او مدام اذیتم میکرد وقتی با سهراب آشنا شدم برای او درددل کردم و گفتم که از دست شوهرم ناراحتم او هم با طرح نقشهای شوهرم را به قتل رساند.
با اعتراف سیما، سهراب بازداشت شد و با پذیرش اتهام قتل گفت: من به خاطر علاقهای که به سیما داشتم مرتکب قتل شدم. من مستأجر خانه پدر سیما هستم. او برایم از شوهرش گفت که آزارش میداد اما به خاطر فرزندش حاضر به جدایی نبود به همین خاطر من عصبانی شدم و تصمیم گرفتم شوهرش را بکشم. شب حادثه طبق نقشهای که با سیما کشیده بودیم، او مقداری قرص خواب آور به سعید داد که بیهوش شد. بعد از آن من و سیما سعید را سوار ماشین کردیم و به بیابان بردیم و در آنجا با وارد کردن ضربات چاقو او را به قتل رساندیم. بعد هم جسدش را در گودالی که از قبل کنده بودیم انداختیم و از آنجا گریختیم. پس از کشف جسد و انجام آزمایشات علمی و تأیید هویت مقتول، سیما به اتهام معاونت در قتل و سهراب به اتهام مباشرت در قتل و هردو به اتهام رابطه نامشروع مجرم شناخته شدند و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم درخواست صدور حکم قصاص و مجازات برای هر دو متهم کردند. بعد از آن سهراب به جایگاه رفت و منکر قتل عمد شد و گفت چاقو را سیما به شوهرش زد. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا در بازجوییها گفته بودی ضربات چاقو را تو زدی گفت: چون سیما به من گفته بود برایم رضایت میگیرد. گفته بود ماشین و یکی از واحدهای آپارتمان پدرش را میفروشد و از پدرشوهرش رضایت میگیرد. وقتی من دیدم او با دروغ من را مجاب به پذیرش جرم قتل کرده و هیچ کاری هم برای من انجام نداده تصمیم گرفتم واقعیت را به دادگاه بگویم.
در ادامه سیما به جایگاه رفت و با رد حرفهای سهراب گفت: قبول دارم با سهراب در قتل شوهرم همکاری کردم اما وقتی همسرم را بیرون بردیم او سعید را با چاقوکشت. من در قتل نقشی نداشتم و فقط در انداختن شوهرم به گودال به او کمک کردم.
پس از اظهارات متهمان قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
رهایی از کابوس 15 ساله چوبه دار
گروه حوادث/ پسر جوان که بهخاطر پرداخت کرایه خانه دوستش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود پس از 15 سال با رضایت خانواده مقتول از مجازات مرگ رهایی یافت. بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 11:23 دقیقه شامگاه 22 شهریور سال 1385با گزارش قتلی در محله استاد معین، تحقیقات جنایی آغاز شد. بهدنبال گزارش این خبر، تیم جنایی راهی محل حادثه شدند. جنایت در خانهای اجارهای رخ داده و پسری که مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد اما بهعلت شدت خونریزی جان باخت. در تحقیقات از افرادی که در صحنه درگیری حضور داشتند مشخص شد که عامل جنایت پسر جوانی بهنام شایان است که از محل متواری شده بود. بررسیها نشان میداد که شایان پس از قتل به محل کارش که یک قهوه خانه بود، نرفته همچنین کارآگاهان دریافتند شایان 6 سابقه کیفری از جمله سرقت و مواد مخدر در پرونده خود دارد و بتازگی از زندان آزاد شده بود.
سه سال بعد
تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند رد متهم را در قهوه خانهای در پایتخت بزنند و متهم را سه سال پس از قتل دستگیر کردند. شایان پس از دستگیری ابتدا منکر قتل شد، اما در مواجهه با شاهدان و مدارک پلیسی به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: بهخاطر مواد مخدر و سرقت به زندان افتاده بودم و پس از آزادی، به خانه اجارهایام در خیابان استاد معین رفتم. با ورود به خانه اجارهای، بهنام، مقتول را دیدم که خانه مرا پاتوق کرده بود و بههمراه چند نفر دیگر در آنجا زندگی میکرد. بهنام در مدتی که من در زندان بودم آنجا زندگی میکرد بدون آنکه ریالی بهعنوان کرایه خانه پرداخت کند. متهم ادامه داد: صاحبخانه وقتی فهمید آزاد شدهام به سراغم آمد و کرایه 4 ماهی را طلب کرد که من در زندان بودم و دوستانم آنجا را پاتوق کرده بودند. وقتی فهمیدم بهنام در این مدت کرایه خانه را نداده خیلی ناراحت شدم و اعتراض کردم بعد گفتم اگر کسی میخواهد در این خانه بماند از این به بعد باید اجاره خانه را پرداخت کند. بهنام شروع به اعتراض کرد و بعد هم با دو نفر از دوستانش با من درگیر شدند و از انباری چوب دستی برداشتند و مرا کتک زدند. من هم با آنها درگیر شدم و با چاقوی میوه خوری ناخواسته ضربهای به گردن بهنام زدم. او که خونین روی زمین افتاد، ترسیدم و فرار کردم و به سراغ یکی از دوستانم رفتم و از او مقداری پول گرفتم و به شهرستان فرار کردم. بعد از سه سال هم با این تصور که دیگر پلیس در تعقیبم نیست با هویت جعلی به تهران برگشتم و در قهوه خانهای مشغول به کار شدم که پلیس مرا دستگیر کرد.
با اعتراف متهم جوان و به درخواست اولیای دم قضات شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران، او را به قصاص محکوم کردند. حکم این پرونده در شعبه 17 دیوانعالی کشور تأیید و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد. متهم مدتی قبل برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت به ریاست محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران و بازپرس شعبه سوم اجرای احکام دادسرا موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد. مهلت قاتل جوان رو به پایان بود که این بار تلاشهای واحد صلح و سازش دادسرا به نتیجه رسید و اولیای دم به خاطر رضای خدا از قصاص گذشت کردند.