لس آنجلس تایمز (امریکا)
در حالی که افغانستان در حال سقوط است، بایدن میگوید، از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان پشیمان نیست. شکی نیست که این تصمیم ریشه دراعتقادهای شخصی بایدن دارد. زیرا تمامی ژنرالهای ارتش امریکا به اوخطرات این کار را گوشزد کردهاند. اما او با این اصرار تنها به لحاظ سیاسی خود را به خطر انداخت.
حریت دیلی نیوز (ترکیه)
چین اعلام کرده به سازمان بهداشت جهانی اجازه تحقیقات جدیدی درباره منشأ کرونا را نخواهد داد. چین در حالی مخالفت خود را اعلام کرد که پیشتر تحقیقات سازمان بهداشت جهانی در ووهان به نتیجه ای نرسیده بود. پکن گفته تحقیقاتی که تاکنون انجام شده کافی است و بیش از آن سیاسی کردن کرونا خواهد بود.
تورنتو استار (کانادا)
کمتر از یک ماه به بیستمین سالگرد حملات 11 سپتامبر مانده است و صلح در افغانستان جایی ندارد. حتی کارشناسان نظامی نیز از حملات برق آسای طالبان در شگفت هستند. دراین بین می توان براحتی مشاهده کرد که چگونه مردم افغانستان و بسیاری دیگر از کشورها اعتماد خود به امریکا و ناتو را از دست دادهاند .
نگرانیهای بینالمللی از پیشروی طالبان به سمت کابل
زهره صفاری/ طالبان با تصرف هرات و قندهار دومین و سومین شهر مهم افغانستان، حملات همهجانبه به مزارشریف را افزایش داده و با پیشروی در برخی مناطق به چند کیلومتری کابل، پایتخت افغانستان رسیده است.
به گزارش گاردین، همزمان با تشدید حملات طالبان در اطراف پایتخت، نظامیان جامانده امریکایی با پروازهایی به افغانستان وارد شدند تا روند خروج هزاران نفر از جمله کارکنان سفارت و شماری از افغانهای همکار و خانوادههای آنها از کابل را تسریع دهند. برخی منابع در حالی از وخامت اوضاع در پایتخت افغانستان خبر میدهند که گفته میشود حضور شبهنظامیان طالبان در 50 کیلومتری کابل، زنگ خطر را برای دیپلماتها و شهروندان کشورهای غربی به صدا درآورده است.بنا به اعلام سخنگوی فرمانداری ولایت بلخ، نیروهای طالبان از روز شنبه حملات به مزار شریف را از چند جبهه آغاز کردهاند اما هنوز شمار تلفات ناشی از این حملات اعلام نشده است. سفارت امریکا در کابل دستور امحا و سوزاندن اسناد مهم را صادر کرده است و 3 هزار نیروی نظامی نیز وارد کابل شدهاند. «جان کربی»، سخنگوی پنتاگون در این باره گفت: «هزاران نظامی تا یکشنبه در کابل مستقر میشوند تا بتوانند روند خروج روزانه هزاران نفر را تسریع کنند. ظرفیتهای لازم تعریف شده است و مشکلی در اینباره نخواهد بود.» همزمان با این مأموریت حدود 4500 تا 5000 نظامی امریکایی نیز در پایگاههای ایالات متحده در قطر و کویت مستقر میشوند تا در پروسه صدور ویزا برای مترجمان افغان و دیگر اقشار آسیبپذیر این کشور کمک کنند.انگلیس نیز با اعزام 600 نظامی به پایگاه خود روند خروج کارکنان سفارت را پوشش میدهد. این در حالی است که پیشتر اسپانیا، دانمارک، نروژ و هلند نیز از تخلیه سفارتخانههایشان به دلیل شرایط خاص افغانستان خبر دادهاند.این تحرکات در حالی انجام شده است که به باور کارشناسان تصرف قندهار و لشگرگاه از سوی طالبان کنترل جبهه جنوب را بهطور کامل در اختیار شبه نظامیان درآورده و با اشغال هرات سرعت پیشروی آنها افزایش یافته است. در این شرایط اطلاعات ارتش امریکا مقاومت کابل را تنها 30 روز پیشبینی کرده که اگر این پیشبینی درست باشد طالبان در چند ماه آینده کنترل کشور را در اختیار خواهد گرفت.
بحران مهاجران و هشدار بینالمللی
با سلطه طالبان بر 18 مرکز استان در افغانستان، سیل مهاجران به سمت کابل بحرانی انسانی را رقم زده است. به نوشته «صبح کابل»، سازمان نجات کودکان اعلام کرده است با تشدید حملات طالبان بیش از 72 هزار کودک از ولایتهای مختلف وارد کابل و آواره شدهاند. بنا بر اعلام این سازمان کودکانی که در این چند ماه در اثر حملات هوایی و تیراندازی زخمی شدهاند امکان درمان ندارند و آژانسهای امدادرسان نیز نمیتوانند به آوارگان غذا و دارو برسانند.
در این شرایط با وجودی که پنتاگون به مقاومت نیروهای امنیتی در برابر طالبان ابراز امیدواری کرده است اما شرایط انسانی در این کشور در آستانه فاجعهای هولناک قرار دارد. بنا به اعلام رادیوی ملی امریکا، از ماه مه و همزمان با آغاز فرایند خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، حدود 250 هزار نفر در نتیجه تشدید خشونت طالبان مجبور به ترک خانههایشان شدهاند که 80 درصد این آوارگان زن و کودک هستند. به گزارش «واشنگتن پست»، در همین راستا «آنتونیو گوترش»، دبیر کل سازمان ملل به خبرنگاران در نیویورک گفت: «من از همه طرفها میخواهم که امنیت غیرنظامیان را در نظر داشته باشند. خشونت باید تمام شود و حالا فرصت مذاکرات جدی است. در این برهه باید مانع از جنگ داخلی طولانی یا انزوای افغانستان شویم.»در همین حال مقامات کانادا نیز اعلام کردهاند با پذیرش 20 هزار تبعه افغان با اولویت زنان فعال سیاسی و مدنی، حامیان حقوق بشر، روزنامهنگاران و خانوادههای مترجمان به کانادا موافقت کرده اما زمان دقیقی برای انجام این مأموریت مشخص نکردهاند. همچنین دفتر حقوق بشر سازمان ملل نیز از تأمین غدا، پول، بهداشت و لوازم خانگی بیش از 13 هزار و 500 آواره در کابل خبر داده است.به نوشته «پولیتیکو»، در میان این بحبوحه همپیمانان ناتو نیز خواستار راه حل سیاسی برای رفع بحران افغانستان شدهاند. «ینس استولتنبرگ»، دبیرکل ناتو گفت: «کشورهای عضو ناتو بهشدت نگران افزایش خشونت و حملات طالبان علیه غیرنظامیان هستند و گزارشهای بسیاری از نقض جدی حقوق بشر در این کشور دریافت کردهاند. طالبان باید بداند اگر بخواهد با زور، قدرت را به دست بگیرد در جامعه بینالمللی طرد خواهد شد. اما ما همچنان حامی راهکار سیاسی برای حل مناقشات افغانستان هستیم. ناتو همچنان بهرغم نگرانیهای امنیتی، دیپلماتهای خود را از کابل خارج نخواهد کرد تا در صورت نیاز بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند.»
رجز «غنی» برای طالبان
در حالی که سایه طالبان هر لحظه بر سر پایتختنشینان سنگینتر میشود اما نه تنها پنتاگون هنوز کابل را در معرض تهدید قریبالوقوع نمیبیند بلکه «اشرف غنی» رئیس جمهوری افغانستان نیز همچنان از ممانعت از گسترش بیشتر خشونت و آوارگی سخن میگوید. به گزارش «طلوع نیوز»، او در پیام ویدیویی ضبط شدهای به مردم کشورش اطمینان داد که از گسترش بیشتر بیثباتی و خشونت در کشور جلوگیری کند اما در این راه انسجام دوباره نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را اولویت حکومت و لازمه پیروزی دانست: «درحالی که میدانیم نگران حال و آیندهتان هستید من به شما به عنوان رئیس جمهوری اطمینان میدهم که مانع از افزایش این بیثباتی و خشونت و آوارگی شوم. برای حفظ دستاوردهای بیست ساله شما مشاورههای گستردهای را در داخل دولت و با بزرگان و رهبران سیاسی، نمایندگان اقشار مختلف مردم افغانستان و همکاران بینالمللی آغاز کردهایم که نتایج آن بزودی اعلام میشود.»
این اظهارات در حالی بیان شد که همزمان شرکتکنندگان در نشست قطر نیز با صدور بیانیهای خواستار توقف درگیریها در افغانستان شدند و دولت تحمیلی با زور را غیرموجه خواندند.
اسب تروای امریکا برای آسیای میانه
مهمت کانچی/ تحلیلگر ترکیهای
بنفشه غلامی/ مترجم
14 آوریل 2021 با اعلام خروج نیروهای خارجی از افغانستان، فصل جدیدی در تاریخ این کشور گشوده شد. اما آنچه در 4 ماه پس از آن رخ داد، تبدیل به کابوسی برای جامعه بینالمللی شد. در همین مدت کوتاه، طالبان که فقط مناطق روستایی این کشور را تحت کنترل داشتند، تلاش کردند و کنترل نقاط مرزی این کشور را در مرز با ایران، پاکستان و تاجیکستان به دست گرفتند. آنها طی ده روز گذشته نیز کنترل ولایتهای زیادی را در دست گرفتهاند و برای پرهیز از اشتباههای دهه 1990 مراقب آن هستند که مانند آن زمان ائتلافی علیه آنها شکل نگیرد.
اما بهراستی چگونه سیاستگذاران امریکایی نتوانستند، توانایی طالبان در تحت فشار گذاشتن دولت افغانستان در این مدت کوتاه را پیشبینی کنند؟ آیا این واقعاً بهدلیل بیکفایتی و آیندهنگر نبودن امریکاییهاست؟ یا نه امریکا عمداً
در حال راندن یک اسب تروا در منطقه
آسیای میانه است؟
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات باید نگاهی به اظهارات مقامات امریکایی از 6 تا 9 آگوست (4 روز آغازین سقوط ولایتها) داشت. در حالی که امریکا قبلاً معتقد بود که دولت افغانستان با پشتیبانی هوایی امریکا میتواند تعادل نظامی را در زمین حفظ کند و طالبان را پای میز مذاکره بکشاند، لحن خود را ناگهان تغییرداد. نخست جان کربی، سخنگوی پنتاگون مدعی شد، طالبان در دوره ترامپ هم دستاوردهای قابل توجهی داشتهاند و پیشروی آنها ربطی به دولت بایدن و تصمیمات آن ندارد.
او روز بعد نیز درباره احتمال پشتیبانی هوایی امریکا از دولت افغانستان گفت این حمایت محدود خواهد بود. اما آیا این تغییرات ناگهانی در لحن و گفتار امریکا، فقط از سر لفاظی برای پوشاندن سطوح خطر است؟ با توجه به خطرات خروج غیر مسئولانه امریکا از افغانستان به نظر نمی رسد اینطور باشد.
خطرات ژئوپلیتیک یک خروج
افغانستان در 40 سال گذشته همواره تحت اشغال بوده است و همین منجر به حرکت بیپایان مهاجرتها از آن شده است. افغانستان دارای 40 میلیون نفر جمعیت است. اما 2.8 میلیون نفر از شهروندان این کشور در پاکستان و بهطور رسمی حدود 800 هزار نفر از آنان نیز در ایران به سر میبرند. هرچند که برآورد میشود جمعیت افغانهایی که بدون مجوز در ایران هستند به 3 میلیون نفر هم برسد. بر همین اساس در ترکیه نیز بین 200 تا 500 هزار مهاجر افغان حضور دارند.
60 درصد جمعیت افغانستان را گروههای مذهبی و قومی تشکیل میدهند که از اساس دارای اختلاف نظرهایی با طالبان هستند. از همینرو و بویژه با توجه به اینکه 43 درصد جمعیت این کشور را کودکان زیر 15 سال تشکیل میدهند، تصور میشود، موج مهاجرتها از این کشور ادامه داشته باشد.
این در حالی است که اگر بهدلیل بحران اخیر موج بزرگ مهاجرتی به راه افتد، این بار مهاجران افغان در شرایط کرونایی این روزها، به سمت مناطقی جدید خواهند رفت و احتمالاً راهی اروپا و استرالیا و جمهوریهای آسیای مرکزی خواهند شد. هر چند به سختی میتوان درباره تعداد مهاجران آتی افغانستان گمانهزنی کرد اما برآورد میشود، اگر این روند ادامه داشته باشد، کشورهای میزبان دچار مشکلاتی
خواهند شد.
اما خطر برای جهان منحصر به موج آوارگان افغان نمیشود. خطر بزرگتر این است: با ادامه یافتن پیشرویهای پایانناپذیر طالبان، انواع سلاحهای سبک و سنگین و همچنین خودروهای نظامی که زمانی امریکا و کشورهای عضو ائتلاف وارد افغانستان کرده بودند، به دست نیروهای طالبان افتاده است. تعداد این سلاحها آنقدر زیاد است که بیش از نیازهای طالبان خواهد بود. از همینرو اصلاً بعید نیست که بخشی از این غنایم نصیب گروههای وابسته به داعش و القاعده در فیلیپین، تایلند، ازبکستان، تاجیکستان، شمال و شاخ آفریقا، خاورمیانه و حتی گروههای معاند با روسیه و چین شود.
اینها در حالی است که امریکا هنگام ترک افغانستان اعلام کرد این کشور دیگر تهدیدی تروریستی برای امریکا نیست و بنابراین از آن خارج میشود. شاید اما آیا تهدیدی برای مناطقی که برشمردیم نیز نخواهد بود؟ به نظر میرسد امریکا که در 20 سال گذشته بیش از یک تریلیون دلار خرج افغانستان کرده، اکنون میخواهد بار این هزینه را به دوش چین و روسیه بگذارد.
واشنگتن با تحمیل این هزینه به رقبای خود یک اسب تروا را مقابل دروازههای آنان کار گذاشت. اسبی که آنها را از نظر مالی و امنیتی مشغول خود خواهد کرد. اگر مهاجرتها به سمت ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان ادامه یابد، بیثباتی در این کشورها که همین الان هم بر سر منابع آب با یکدیگر درگیر هستند، بیشتر میشود و سپس با تهدید امنیت غذایی و آبی، خطر تروریسم از جاده آهنی ابریشم تا اروپا افزایش مییابد.
راه نجات چیست؟
وضعیت افغانستان نابسامان است. اما هنوز تا حدودی، ولو اندک راههایی برای مقابله با پیامدهای این بحران وجود دارد. تنها راه نجات برای خلاصی از این وضعیت، تشکیل ائتلافی منطقهای برای پرکردن خلأ خروج امریکا و ناتو از افغانستان است. ائتلافی نه تنها نظامی که اقتصادی و بشردوستانه باشد. با توجه به اینکه امریکا عمداً جهان را با چنین بحرانی مواجه ساخته است، باید سریعتر چنین ائتلافی را تشکیل داد. زیرا هرگونه اقدامی که پس از استیلای طالبان بر افغانستان صورت گیرد، دیر خواهد بود و عواقب آن بیش از 100 کشور را گرفتار میکند.
منبع: Anadolu Agency
امید به تشکیل دولت در میانه اعتراضات لبنان
به دنبال بالاگرفتن اعتراضات در لبنان در نتیجه حذف یارانه سوخت، رئیس جمهوری این کشور خواستار برگزاری نشست فوقالعاده دولت در پیشبرد امور برای بررسی این بحران شد. با این حال این مسأله باعث شده است تا سیاستمداران لبنانی در تکاپوی تشکیل هرچه سریعتر دولت جدید باشند.
به گزارش ایرنا، روزنامه سعودی «الشرق الاوسط» نوشت: دولت در مرحله تولد است و انتظار میرود که در دیدار آتی «نجیب میقاتی» نخست وزیر مأمور تشکیل دولت و «میشل عون» رئیس جمهوری لبنان چهره خود را نشان دهد.این منابع تصریح کردند: کسانی که با میقاتی دیدار کردهاند، خوشبینی خود در ارتباط با تشکیل دولت را براساس خوشبینی شخص میقاتی ابراز داشتهاند؛ خصوصاً که نشست آتی میقاتی و عون – در صورت تغییر نکردن موضع عون در قبال تقسیم پستها که در دیدار دو روز پیش آنها حاصل شد- به معرفی اسامی وزیران اختصاص خواهد داشت.
در همین حال ایسنا نیز به نقل از شبکه خبری المیادین خبر داد میشل عون به دنبال شکلگیری بحران سوخت در این کشور و اعتراض شهروندان لبنانی خواستار برگزاری نشست فوقالعاده دولت برای پیشبرد امور و بررسی این مشکل شد.
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
درگیری کلامی صدام و اسد
ملک حسن دوم خواهان نشست بستهای تنها با حضور سران عرب شد. من و خدام معاون رئیسجمهور، منتظر پایان این نشست بسته دراز دامن شدیم تا با رئیسجمهوری همراه شده و از او جریان مباحث نشست را بشنویم. رئیسجمهوری اسد خشمگین و در حالی که خونش به جوش آمده بود، از نشست خارج شد و نشانههای ناراحتی شدید و تشنج، بهصورت آشکاری در چهره و حرکاتش نمایان بود. رئیسجمهوری در مسیر سوئیت خود به ما که همراهش بودیم گفت: صدام در سخنرانی خود ما را به دوران قرون وسطی بازگردانده و درباره عربی بودن و ریشههای تاریخی ما تردید ایجاد کرد. او بر اساس شجره خانوادگی از کسانی که عرب هستند و کسانی که عرب نیستند سخن گفت و کوشید سران را علیه سوریه بهخاطر نایستادن در کنار عراق در جنگ علیه ایران، بسیج کند و ایران را نیز به شکل کوچه بازاری آماج حملات خود کرد. ملک حسن دوم در تلاش برای پاسخ به صدام گفته بود سخنان وی در اجلاس سرانی که هدفش یکپارچگی اعراب است غیر مناسب بوده و او یعنی پادشاه مغرب که تاریخ چهارصد ساله شجره خانوادگی اش را میشناسد، سیاست خود را نه بر اساس این شجره بلکه بر اساس کارهای خود بنا مینهد. رئیسجمهوری از پاسخ ملک حسن دوم خشنود بود، اما صدام خونش را به جوش آورده بود.
رئیسجمهوری اسد نیز در پاسخ به سخنرانی یک ساعته صدام در نشست، با یادآوری اینکه حزب بعث با عشایری گری و طایفهگرایی و خانواده بازی مخالف است، واقعیتهای تاریخی درباره عرب بودن مردمان ساحل سوریه و نگاهبانی آنها از یکی از مهمترین قلعههای عرب در تاریخ را ردیف کرده بود. اسد همچنین مسئولیت جنگ علیه ایران را متوجه صدام حسین دانسته و افزوده بود شرق و غرب میدانند که آغازگر جنگ، صدام و نه ایران بوده است و سوریه در کنار ایران نایستاده، بلکه علیه جنگ و گسترش دامنه آن، موضع گرفته و کوشیده است آن را متوقف کند و صدام خود بهتر از دیگران این را میداند.
این درگیری کلامی همه دریچهها را به روی ازسرگیری گفتوگو میان صدام و اسد بست و زخمهایی عمیق و تلخ در روح هر دو به جا گذاشت که به سادگی درمان شدنی نبود. اجلاس سران پس از این درگیری کلامی بیسابقه در تاریخ اجلاسهای سران عرب، عملاً شکست خورد و به پایان خود رسید. ملک حسن دوم هنگام ضیافت ناهار کوچکی که در پایان اجلاس برگزار کرد، کوشید فضای تند پدید آمده میان اسد و صدام را آرام کند. لهجه رؤسای جمهور سوریه و عراق نیز نسبت به یکدیگر کم تنشتر و از خشم نهفته در آن کاسته شد، پس از آنکه صدام در ضیافت ناهار اعتراف کرد، تلاش کرده اسد را سرنگون کند اما شکست خورده است و اسد هم مقابله به مثل کرد و گفت من هم کوشیدم صدام را سرنگون کنم، اما همچون او موفق نشدم.