ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام حسن مجتبی علیهالسلام:
هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل برادرم، از یک ماه اعتکاف در مسجد - و عبادت مستحبی نزد من - بهتر و محبوبتر است.
هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل برادرم، از یک ماه اعتکاف در مسجد - و عبادت مستحبی نزد من - بهتر و محبوبتر است.
کیوان در «نون خ ۴» چطور است؟
سیروس میمنت: فصل چهارم سریال «نون خ» به تازگی پیش تولیدش آغاز شده و گروه مشغول انجام کارهای اولیه و تکمیل مراحل نگارش است ،اما هنوز ما مقابل دوربین نرفتهایم. فکر میکنم تا اوایل پاییز این اتفاق بیفتد و کارمان شروع شود. راستش هنوز خیلی درباره شخصیت کیوان در سری چهارم صحبت نکردیم و متن را کامل نخواندم، اما قطعاً شخصیت ذاتی این کاراکتر تغییر نمیکند و همان کیوان است ،ولی ممکن است با یک شکل و رفتار جدیدی از این شخصیت مواجه شویم و واکنشهای جدیدی از کیوان ببینیم.
هنرمندان در فضای مجازی
چهره ها
پرویز پرستویی با اشاره به خبر درگذشت سبا بابایی (کونیکو یامأمورا) مادر ژاپنی شهید محمد بابایی، او را از فعالان موزه صلح تهران عنوان کرده و نوشته: «انجمن حمایت از قربانیان سلاح شیمیایی و موزه صلح تهران درگذشت این بانوی مکرمه (مادر معنوی فعالان و جانبازان شیمیایی موزه صلح تهران) را تسلیت و تعزیت میگوید.»
نوید محمودی تهیه کننده سینما با انتشار تیزر سریال «پوست شیر» نوشته: «سریال «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی، تهیهکنندگی نوید محمودی و نویسندگی جمشید محمودی و رضا بهاروند هم اکنون در مرحله فیلمبرداری قرار دارد. این سومین حضور آناهیتا افشار در سریالهای شبکه نمایش خانگی پس از «قورباغه» و «آنها» است. او پیش از این در آثاری چون فیلم سینمایی «هفت و نیم» با برادران محمودی همکاری داشته است.» هادی حجازیفر، شهاب حسینی، پردیس احمدیه، پانتهآ بهرام، بابک کریمی و... دیگر بازیگران این سریال هستند.
شبنم قربانی بازیگر سینما هم با انتشار تیزر کمدی جدید آفتاب پرست از شبکه نمایش خانگی نوشته: «سریال کمدی «آفتاب پرست» به کارگردانی برزو نیکنژاد، تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی و نویسندگی امیر برادران بزودی بهصورت اختصاصی در فیلم نت منتشر میشود. پژمان جمشیدی و حمیدرضا آذرنگ از جمله بازیگران این کمدی پر ستاره هستند. لوگوتایپ سریال «آفتاب پرست» توسط محمد روح الامین طراحی شده است.»
بهنوش طباطبایی تصویری از حضورش در یکی از خانههای تاریخی را منتشر کرده و این عبارت از «سووشون» سیمین دانشور را برای آن آورده است:«آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، یک واقعه خوش، چه زود میتواند از نو دست و دلش را به زندگی بخواند…»
امیر جعفری نیز با انتشار دو تصویر از علی شادمان در دوران کودکی و بر سر سریال «یاغی» نوشت: «جاوید باشی علی آقا.یاغی و باقی تا همیشه کنارت عشق کردیم رفیق قدیمی.»
خاطره حکیمی بازیگر تئاتر در صفحه خود با انتشار تیزر نمایش «در هم تنیدگی» به نویسندگی و کارگردانی احسان گودرزی و با بازی خاطره حکیمی و احسان گودرزی از اجراهای پایانی این تئاتر خبر داده و از دوستداران هنر نمایش خواسته تا از سایت تیوال بلیت تهیه کنند.
رضا بهبودی تصاویری از نمایش «باغ» به کارگردانی حسن معجونی را منتشر کرده و با اشاره به آخرین شب اجرای این نمایش درباره نقشاش لوپاخین نوشته: «لوپاخین جان! میدانم اگر عمری هم باشد، دیگر نمیتوانمبازیات کنم (و این حس غریبی است) تا همینجا هم، پر رویی کردهام. میدانی که تو تنها کسی هستی که در این پانزده سال گذشته، دو بار بازیاش کردهام. با تعبیر و تفسیری کم و بیش متفاوت (و چه قدر ممنونم از دوست و سرورم آقای معجونی).»
علی قمصری تصویری از پرویز مشکاتیان را استوری کرده و اجرای تازهاش در نیشابور را به تعبیر خودش به «روح سرو آزاد موسیقی؛ استاد پرویز مشکاتیان» تقدیم کرده است.
محمدرضا شفیعی کدکنی که این روزها به نیشابور و خراسان سفر کرده و در روزهای گذشته تصاویری از حضورش در آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، بر سر مزار مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شجریان را منتشر کرده بود فیلمی از حضورش در جوار مزار خیام نیشابوری منتشر کرده است. صفحه اینستاگرام منسوب به او این بیت از خیام را برای این تصویر برگزیده است: «چون عهده نمیشود کسی فردا را/ حالی خوش دار این دل پر سودا را». او همچنین در ویدیویی از حضورش بر مزار این فیلسوف و رباعی سرای ایرانی میگوید: «زیارت عطار زیاد آمدم و برایم خیلی مقدس است.»
طناز طباطبایی بازیگر سینما با انتشار سکانسی از سریال یاغی که در شبکه خانگی فیلیمو منتشر میشود، نوشته: «آفرین به وجود بیمثالتون برادرای یاغی من.این بهعنوان برشی از سکانسهای یاغی است که در تمامی عناصر اعم از فیلمنامه، بازیگری، فیلمبرداری، تدوین، صدا، موسیقی، صحنه، لباس، گریم، تولید و در نهایت کارگردانی تلاش شده سکانسی با استرس و تعلیقی در شأن شما خلق شود.»
ساقی حاجیپور بازیگر سینما در صفحه خود خبر راه یافتن فیلم کوتاه عابر به بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم کوتاه لسآنجلس را داده و نوشته: «فیلم کوتاه «عابر» به نویسندگی و کارگردانی محمد علی انتظاریان و تهیهکنندگی سیاوش رمضانلو به این جشنواره راه یافت.جشنواره فیلم کوتاه لسآنجلس یکی از معتبرترین رویدادهای فیلم کوتاه جهان است که برگزیدگان آن به آکادمی اسکار و آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا «بفتا» معرفی خواهند شد. علیرضا ثانی فر، نیلوفر کوخانی، ساقی حاجیپور، هومن مقیمی، مهدی یگانه، محمدامین عمیدیان، فاطیما مرتضوی و سامیار صفری در «عابر» به ایفای نقش پرداختهاند.»
پرویز پرستویی با اشاره به خبر درگذشت سبا بابایی (کونیکو یامأمورا) مادر ژاپنی شهید محمد بابایی، او را از فعالان موزه صلح تهران عنوان کرده و نوشته: «انجمن حمایت از قربانیان سلاح شیمیایی و موزه صلح تهران درگذشت این بانوی مکرمه (مادر معنوی فعالان و جانبازان شیمیایی موزه صلح تهران) را تسلیت و تعزیت میگوید.»
نوید محمودی تهیه کننده سینما با انتشار تیزر سریال «پوست شیر» نوشته: «سریال «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی، تهیهکنندگی نوید محمودی و نویسندگی جمشید محمودی و رضا بهاروند هم اکنون در مرحله فیلمبرداری قرار دارد. این سومین حضور آناهیتا افشار در سریالهای شبکه نمایش خانگی پس از «قورباغه» و «آنها» است. او پیش از این در آثاری چون فیلم سینمایی «هفت و نیم» با برادران محمودی همکاری داشته است.» هادی حجازیفر، شهاب حسینی، پردیس احمدیه، پانتهآ بهرام، بابک کریمی و... دیگر بازیگران این سریال هستند.
شبنم قربانی بازیگر سینما هم با انتشار تیزر کمدی جدید آفتاب پرست از شبکه نمایش خانگی نوشته: «سریال کمدی «آفتاب پرست» به کارگردانی برزو نیکنژاد، تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی و نویسندگی امیر برادران بزودی بهصورت اختصاصی در فیلم نت منتشر میشود. پژمان جمشیدی و حمیدرضا آذرنگ از جمله بازیگران این کمدی پر ستاره هستند. لوگوتایپ سریال «آفتاب پرست» توسط محمد روح الامین طراحی شده است.»
بهنوش طباطبایی تصویری از حضورش در یکی از خانههای تاریخی را منتشر کرده و این عبارت از «سووشون» سیمین دانشور را برای آن آورده است:«آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، یک واقعه خوش، چه زود میتواند از نو دست و دلش را به زندگی بخواند…»
امیر جعفری نیز با انتشار دو تصویر از علی شادمان در دوران کودکی و بر سر سریال «یاغی» نوشت: «جاوید باشی علی آقا.یاغی و باقی تا همیشه کنارت عشق کردیم رفیق قدیمی.»
خاطره حکیمی بازیگر تئاتر در صفحه خود با انتشار تیزر نمایش «در هم تنیدگی» به نویسندگی و کارگردانی احسان گودرزی و با بازی خاطره حکیمی و احسان گودرزی از اجراهای پایانی این تئاتر خبر داده و از دوستداران هنر نمایش خواسته تا از سایت تیوال بلیت تهیه کنند.
رضا بهبودی تصاویری از نمایش «باغ» به کارگردانی حسن معجونی را منتشر کرده و با اشاره به آخرین شب اجرای این نمایش درباره نقشاش لوپاخین نوشته: «لوپاخین جان! میدانم اگر عمری هم باشد، دیگر نمیتوانمبازیات کنم (و این حس غریبی است) تا همینجا هم، پر رویی کردهام. میدانی که تو تنها کسی هستی که در این پانزده سال گذشته، دو بار بازیاش کردهام. با تعبیر و تفسیری کم و بیش متفاوت (و چه قدر ممنونم از دوست و سرورم آقای معجونی).»
علی قمصری تصویری از پرویز مشکاتیان را استوری کرده و اجرای تازهاش در نیشابور را به تعبیر خودش به «روح سرو آزاد موسیقی؛ استاد پرویز مشکاتیان» تقدیم کرده است.
محمدرضا شفیعی کدکنی که این روزها به نیشابور و خراسان سفر کرده و در روزهای گذشته تصاویری از حضورش در آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی، بر سر مزار مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شجریان را منتشر کرده بود فیلمی از حضورش در جوار مزار خیام نیشابوری منتشر کرده است. صفحه اینستاگرام منسوب به او این بیت از خیام را برای این تصویر برگزیده است: «چون عهده نمیشود کسی فردا را/ حالی خوش دار این دل پر سودا را». او همچنین در ویدیویی از حضورش بر مزار این فیلسوف و رباعی سرای ایرانی میگوید: «زیارت عطار زیاد آمدم و برایم خیلی مقدس است.»
طناز طباطبایی بازیگر سینما با انتشار سکانسی از سریال یاغی که در شبکه خانگی فیلیمو منتشر میشود، نوشته: «آفرین به وجود بیمثالتون برادرای یاغی من.این بهعنوان برشی از سکانسهای یاغی است که در تمامی عناصر اعم از فیلمنامه، بازیگری، فیلمبرداری، تدوین، صدا، موسیقی، صحنه، لباس، گریم، تولید و در نهایت کارگردانی تلاش شده سکانسی با استرس و تعلیقی در شأن شما خلق شود.»
ساقی حاجیپور بازیگر سینما در صفحه خود خبر راه یافتن فیلم کوتاه عابر به بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم کوتاه لسآنجلس را داده و نوشته: «فیلم کوتاه «عابر» به نویسندگی و کارگردانی محمد علی انتظاریان و تهیهکنندگی سیاوش رمضانلو به این جشنواره راه یافت.جشنواره فیلم کوتاه لسآنجلس یکی از معتبرترین رویدادهای فیلم کوتاه جهان است که برگزیدگان آن به آکادمی اسکار و آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا «بفتا» معرفی خواهند شد. علیرضا ثانی فر، نیلوفر کوخانی، ساقی حاجیپور، هومن مقیمی، مهدی یگانه، محمدامین عمیدیان، فاطیما مرتضوی و سامیار صفری در «عابر» به ایفای نقش پرداختهاند.»
تلاشهای منحصربهفرد آقای کارگردان
همزمان با آغاز تصویربرداری مجموعه تلویزیونی «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری در شهرک دفاع مقدس، از تصویر علیرضا شجاعنوری بازیگر نقش «سلمان فارسی» رونمایی شد. نقش سلمان فارسی را در مجموعه تلویزیونی سلمان فارسی سه بازیگر در سه مقطع کودکی و نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری ایفا میکنند که علیرضا شجاعنوری در این سریال نقش دوران میانسالی و پیری سلمان فارسی را بازی میکند.
رونمایی از تصویر علیرضا شجاعنوری بازیگر نقش سلمان فارسی در پروژه بزرگ «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری، تمرکز روی این سریال را بیشتر کرد. این کارگردان که از اواسط دهه شصت با ساخت سریال «گرگها» مورد توجه قرار گرفت، در بیش از سی سال شش سریال تاریخی و دینی ساخته که اغلب آنها پربیننده بوده اند. کارنامه او در سینما و تلویزیون به یک اندازه، اهمیت و درخشش ندارد و وزن و وقار بخش تلویزیونی این کارنامه غنیتر است.
به واسطه حضور میرباقری در حوزه سریالسازی شاید به او به اندازه یک کارگردان متوسط سینما توجه نشده است، در حالی که تلاش وی در حوزهای که به آن علاقهمند بوده به اندازه چندین فیلم سینمایی اهمیت دارد و تجربههای خلاقانه او سرمشق نسل بعد بوده است؛ نسلی که در ساخت سریالهای عظیم تاریخی، به استانداردهای میرباقری نزدیک نشده و او همچنان در این حوزه، تراز محسوب میشود. میرباقری سالها رؤیای ساخت سریالی درباره صحابه پیامبراکرم(ص) از جمله سلمان را در سر داشت تا بالاخره با همکاری مدیران سیما این رؤیای بزرگ محقق شد و او در شصت و چند سالگی روی صندلی مجموعهای عظیم نشست که از جنس «امام علی(ع)» و «مختارنامه» است. سریالی پربازیگر و پرلوکیشن که تولید آن چند سال طول خواهد کشید. بسیاری از کارگردانهایی که در دهه شصت فعالیتشان را در تلویزیون و سینما شروع کردند، این روزها در بازنشستگی به سر میبرند و آثارشان کمتر توجه کسی را برمیانگیزاند، اما میرباقری هنوز در مرکز توجه است و حتی مخاطبانی که شیفته تماشای آثار تاریخی و مذهبی نیستند، تمایل دارند چند قسمت از سریالهای او را ببینند.
وی در روایت قصههای آشنای تاریخی (مثل زندگی، خلافت و شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)) یا واقعه کربلا، قیام مختار و... علاوه بر وفاداری به مستندات شیعی، هنر و خلاقیتی دارد که در نمونههای مشابه دیگر، کمتر میتوان سراغ گرفت. روایت پرتعلیق و جذاب او از دوران خلافت علیابنابیطالب(ع) که در دهه هفتاد از تلویزیون پخش شد، در حوزه سریالسازی تاریخی و دینی یک اتفاق محسوب میشد. این سریال بارها به شکلها و قالبهای مختلف از تلویزیون پخش شده و همچنان دیدنی است. میرباقری که در دیالوگنویسی و شخصیتپردازی مهارتی منحصربهفرد دارد در «مختارنامه» تمام تجربههای قبلی را به بهترین شکل به کار برد. «مختارنامه» در روایت، صحنهپردازی و دیالوگنویسی، پختهترین تجربه میرباقری و به اندازه چندین فیلم سینمایی، باارزش و دیدنی است.
«سلمان فارسی» ششمین سریال او از این منظر برای ما ایرانیان اهمیت دارد که سلمان، ایرانی است و رابطه او با پیامبراکرم(ص) بهعنوان صحابی خاص، در تاریخ مورد توجه بوده است. این روزها که از سریالهای تلویزیونی کمتر استقبال میشود و جامعه نسبت به تماشای سریالها سرد و بیتفاوت است، «سلمان فارسی» با توجه به سابقه کارگردان، موضوع و ترکیب بازیگرانش یک اتفاق خوب برای تلویزیون محسوب میشود.
«سلمان فارسی» حتی اگر به اندازه «امام علی(ع)» یا «مختارنامه» باشکوه و حیرتانگیز نباشد، به اندازه «معصومیت از دست رفته» تماشایی است. میرباقری در «مختارنامه» نشان داد در اوج پختگی است. کارگردانی هنرمندانه، صحنههای شلوغ جنگی و روایتی یکدست و جذاب از داستانی پرشخصیت، تماشای این سریال را به تجربهای دلنشین تبدیل کرده بود؛ اتفاقی که احتمالاً با «سلمان فارسی» تکرار خواهد شد.
رونمایی از تصویر علیرضا شجاعنوری بازیگر نقش سلمان فارسی در پروژه بزرگ «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری، تمرکز روی این سریال را بیشتر کرد. این کارگردان که از اواسط دهه شصت با ساخت سریال «گرگها» مورد توجه قرار گرفت، در بیش از سی سال شش سریال تاریخی و دینی ساخته که اغلب آنها پربیننده بوده اند. کارنامه او در سینما و تلویزیون به یک اندازه، اهمیت و درخشش ندارد و وزن و وقار بخش تلویزیونی این کارنامه غنیتر است.
به واسطه حضور میرباقری در حوزه سریالسازی شاید به او به اندازه یک کارگردان متوسط سینما توجه نشده است، در حالی که تلاش وی در حوزهای که به آن علاقهمند بوده به اندازه چندین فیلم سینمایی اهمیت دارد و تجربههای خلاقانه او سرمشق نسل بعد بوده است؛ نسلی که در ساخت سریالهای عظیم تاریخی، به استانداردهای میرباقری نزدیک نشده و او همچنان در این حوزه، تراز محسوب میشود. میرباقری سالها رؤیای ساخت سریالی درباره صحابه پیامبراکرم(ص) از جمله سلمان را در سر داشت تا بالاخره با همکاری مدیران سیما این رؤیای بزرگ محقق شد و او در شصت و چند سالگی روی صندلی مجموعهای عظیم نشست که از جنس «امام علی(ع)» و «مختارنامه» است. سریالی پربازیگر و پرلوکیشن که تولید آن چند سال طول خواهد کشید. بسیاری از کارگردانهایی که در دهه شصت فعالیتشان را در تلویزیون و سینما شروع کردند، این روزها در بازنشستگی به سر میبرند و آثارشان کمتر توجه کسی را برمیانگیزاند، اما میرباقری هنوز در مرکز توجه است و حتی مخاطبانی که شیفته تماشای آثار تاریخی و مذهبی نیستند، تمایل دارند چند قسمت از سریالهای او را ببینند.
وی در روایت قصههای آشنای تاریخی (مثل زندگی، خلافت و شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)) یا واقعه کربلا، قیام مختار و... علاوه بر وفاداری به مستندات شیعی، هنر و خلاقیتی دارد که در نمونههای مشابه دیگر، کمتر میتوان سراغ گرفت. روایت پرتعلیق و جذاب او از دوران خلافت علیابنابیطالب(ع) که در دهه هفتاد از تلویزیون پخش شد، در حوزه سریالسازی تاریخی و دینی یک اتفاق محسوب میشد. این سریال بارها به شکلها و قالبهای مختلف از تلویزیون پخش شده و همچنان دیدنی است. میرباقری که در دیالوگنویسی و شخصیتپردازی مهارتی منحصربهفرد دارد در «مختارنامه» تمام تجربههای قبلی را به بهترین شکل به کار برد. «مختارنامه» در روایت، صحنهپردازی و دیالوگنویسی، پختهترین تجربه میرباقری و به اندازه چندین فیلم سینمایی، باارزش و دیدنی است.
«سلمان فارسی» ششمین سریال او از این منظر برای ما ایرانیان اهمیت دارد که سلمان، ایرانی است و رابطه او با پیامبراکرم(ص) بهعنوان صحابی خاص، در تاریخ مورد توجه بوده است. این روزها که از سریالهای تلویزیونی کمتر استقبال میشود و جامعه نسبت به تماشای سریالها سرد و بیتفاوت است، «سلمان فارسی» با توجه به سابقه کارگردان، موضوع و ترکیب بازیگرانش یک اتفاق خوب برای تلویزیون محسوب میشود.
«سلمان فارسی» حتی اگر به اندازه «امام علی(ع)» یا «مختارنامه» باشکوه و حیرتانگیز نباشد، به اندازه «معصومیت از دست رفته» تماشایی است. میرباقری در «مختارنامه» نشان داد در اوج پختگی است. کارگردانی هنرمندانه، صحنههای شلوغ جنگی و روایتی یکدست و جذاب از داستانی پرشخصیت، تماشای این سریال را به تجربهای دلنشین تبدیل کرده بود؛ اتفاقی که احتمالاً با «سلمان فارسی» تکرار خواهد شد.
«کلاغ» را ببینید
انیمیشنی برگرفته از شعر پرویز ناتل خانلری
تماشای انیمیشنهای کوتاه از آن دسته اتفاقاتی است که بخصوص اگر ایرانی باشند بیشتر در فضای جشنوارهای اتفاق میافتد، چون متأسفانه هنوز هم نهادهای متولی ساخت آثار کوتاه برنامه دقیق و مدون شدهای برای نمایش آنها ندارند. به همین دلیل بود که در زمان برگزاری جشنواره دوسالانه پویانمایی تهران، فرصت را مغتنم شمردم و به تماشای آثاری نشستم که نام آنها را در اخبار زیاد خوانده بودم. انیمیشن کوتاه «کلاغ» به کارگردانی اهورا شهبازی، یکی از این آثار بود. «کلاغ» براساس شعر «عقاب» پرویز ناتل خانلری ساخته شده است؛ شعر بلندی که ناتل خانلری سال ۱۳۲۱ در مجله مهر در تهران منتشر و به صادق هدایت پیشکش کرد. شعر «عقاب» به گفته محمدرضا شفیعی کدکنی یکی از موفقترین شعرهای دوره شهریور 1320 تا کودتای 28 مرداد است و این شعر گفتوگویی بین کلاغ و عقاب درباره تفاوتهای زندگی این دو پرنده است. دکتر خانلری در یادداشتی، در مجله «پیام نو» درباره منشأ الهام شعر عقاب چنین نوشته است: «در سال ۱۳۰۸ داستان «دختر سروان» اثر پوشکین شاعر بزرگ روس را از روی ترجمه فرانسه به زبان فارسی درآوردم و آن جزء مجموعه «افسانه» از طرف کتابفروشی خاور در سال بعد چاپ و منتشر شده است. قصه کوتاهی که در آن کتاب از قول یکی از اشخاص داستان نقل شده بود، از همان گاه در ذهن من جایگیر شد و چند سال بعد قطعه فوق را که بر زمینه همان قصه است ساختم.» بخشی از این داستان این بود: «وقتی عقاب از کلاغ پرسید: بگو که تو چگونه سیصد سال عمر میکنی و حال آنکه عمر من بیش از سی و سه سال نیست؟ کلاغ جواب داد: سبب این است که تو خون جانوران زنده را میخوری اما من به خوردن مردار قانعم. عقاب اندیشید که خوب است من نیز مردار خواری را بیاموزم. پس عقاب و کلاغ هر دو پرواز کردند. مرده اسبی به راه افتاده دیدند، فرود آمده بر آن نشستند. کلاغ شروع به خوردن و تحسین کرد، اما عقاب یکی دو بار بر آن منقار زد و به کلاغ گفت: نه، برادر، یک بار خون تازه خوردن از سیصد سال مردارخواری بهتر است.» شهبازی هم این شعر را در سال 1380 میخواند و در همان دوران تصمیم میگیرد که براساس «عقاب» کاری بسازد، ولی این ماجرا گره میخورد به حضور او بهعنوان کارگردان در مجموعههای انیمیشنی تلویزیون. تا اینکه در سال 1396 با تهیهکنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخت انیمیشن «کلاغ» کلید خورد و این انیمیشن در سال 1400 آماده نمایش شد. خوشبختانه «کلاغ» در جشنواره پویانمایی تهران مورد توجه داوران قرار گرفت و توانست تندیس طلایی بهترین فیلم اول و تندیس طلایی بهترین پویانما (انیماتور) را دریافت کند.شاید بارزترین دلیل موفقیت «کلاغ» علاوه براینکه نویسنده و کارگردان آن، شهبازی به روایت شخصی از شعر عقاب رسیده است که بدون دیالوگ میتواند مخاطب را با خود همراه کند، این باشد که طراحیها (چه فضا و چه شخصیتها) و انیمیت در «کلاغ» رنگ و بوی متفاوتی دارند. احتمالاً این موضوع به سابقه نقاشی کارگردان ربط پیدا میکند، طوری که طراحی فضا و شخصیت به قدری زیبا و چشمنواز است که گاهی دنبال کردن داستان برای مخاطب سخت میشود. از طرف دیگر، با تغییر زاویه این شعر و انتخاب «کلاغ» بهعنوان شخصیت اصلی با داستانی روبهرو هستیم که میتواند داستان تکتک ما آدمها باشد.
به بهانه تعیین نرخ حقوق عکاسان انجمن سینما
ضمانت اجرایی وجدان است
با توجه به تقاضای اعضای محترم انجمن صنفی عکاسان سینما و همچنین هیأت مدیره محترم این انجمن مبنی بر قرار دادن کف یا حداقل دستمزد ماهیانه عکاسان سینما، در آخرین جلسه هیأت مدیره محترم این مبلغ (ماهیانه 35 میلیون تومان صرفاً و فقط برای عکاسی صحنه و پشت صحنه فیلم) مصوب شد. با توجه به اینکه عکاسان تجهیزات گرانقیمت حدود 150 تا 200 میلیونی شامل دوربینها، لنزها، تبلت و... در اختیار دارند و اجارهبهای آن را نمیگیرند در حالی که بسیاری از مشاغل و عوامل تولید سینما بابت تجهیزات خود اجارهبهای خود را جداگانه دریافت میکنند و همچنین از سوی دیگر با توجه به اوضاع اقتصادی کشور و تورم، حداقل دستمزد ماهیانه عکاسان سینما در سال 1401 تعیین شد.
عموماً هر عکاس به شکل میانگین طی سال، حدود 3 الی 6 ماه شاغل است و این مؤلفه در تعیین کف دستمزد ماهیانه عکاسان لحاظ شده است. در نهایت با رعایت همه جوانب و همفکری هیأت مدیره این قیمتگذاری انجام شده است.
لازم به ذکر است که رقم اعلام شده حداقل دستمزد است و عکاسان باسابقه، بر اساس مهارت عکاس به شکل بالاتر از این کف دستمزد میتوانند با تهیهکننده به توافق برسند. بدیهی است با توجه به شرایط و سختی هر پروژه و سوابق و مهارت عکاس طبق توافق طرفین این مبلغ میتواند به هر اندازه افزایش پیدا کند.
اعلام این کف دستمزد نکات مثبتی دارد؛ اول اینکه تهیهکنندگان و مدیران تولید هنگام برآورد پروژهشان به کمترین میزان قیمت عکاس فیلم آگاه هستند. نکته مهم بعدی اینکه رعایت این کف قیمت باعث میشود از عکاسان حرفهایتر، باسابقهتر و اعضای انجمن صنفی عکاسان سینما استفاده کنند.
ضمانت اجرایی این کار بر عهده وجدان خود عکاسان عضو انجمن است که در برخی موارد رعایت میشود و در برخی موارد رعایت نمیشود، در هر صورت اعضایی هم که رعایت نمیکنند مجبور هستند در آینده سقف دستمزدی خود را بر اساس تورم اقتصادی کشور متوازن کنند.
عموماً هر عکاس به شکل میانگین طی سال، حدود 3 الی 6 ماه شاغل است و این مؤلفه در تعیین کف دستمزد ماهیانه عکاسان لحاظ شده است. در نهایت با رعایت همه جوانب و همفکری هیأت مدیره این قیمتگذاری انجام شده است.
لازم به ذکر است که رقم اعلام شده حداقل دستمزد است و عکاسان باسابقه، بر اساس مهارت عکاس به شکل بالاتر از این کف دستمزد میتوانند با تهیهکننده به توافق برسند. بدیهی است با توجه به شرایط و سختی هر پروژه و سوابق و مهارت عکاس طبق توافق طرفین این مبلغ میتواند به هر اندازه افزایش پیدا کند.
اعلام این کف دستمزد نکات مثبتی دارد؛ اول اینکه تهیهکنندگان و مدیران تولید هنگام برآورد پروژهشان به کمترین میزان قیمت عکاس فیلم آگاه هستند. نکته مهم بعدی اینکه رعایت این کف قیمت باعث میشود از عکاسان حرفهایتر، باسابقهتر و اعضای انجمن صنفی عکاسان سینما استفاده کنند.
ضمانت اجرایی این کار بر عهده وجدان خود عکاسان عضو انجمن است که در برخی موارد رعایت میشود و در برخی موارد رعایت نمیشود، در هر صورت اعضایی هم که رعایت نمیکنند مجبور هستند در آینده سقف دستمزدی خود را بر اساس تورم اقتصادی کشور متوازن کنند.
عکس نوشت
دهم تیرماه سال ۹۰ بنای تاریخی و ارزشمند گنبد قابوس به عنوان پانزدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی ثبت و روز گنبد کاووس نامگذاری شد. به بهانه سالروز ثبت میراث جهانی گنبد قابوس و روز گنبد کاووس خبرگزاری صدا و سیما، گزارش تصویری از این اثر تاریخی که بلندترین برج آجری جهان لقب گرفته، ثبت کرده است.
واکاوی مسائل روز جامعه
زیر سایه مُد
رالف والدو امرسون مهمترین شخصیت ادبی امریکا در قرن نوزدهم، میگفت«فردی که حقیقتاً متکی به نفس است کسی است که در میان جماعت با آرامش کامل «استقلال تنهایی» را حفظ میکند»، اگرچه پیروی از مد همیشه بد نیست و گاهی اوقات برای سازگار شدن با محیط الزامی است، با این حال همواره یکی از آن مقولههایی بوده که استقلال تنهایی فرد را به خطر انداخته، آن هم زمانی که از اعتدال بگذرد و غیرعقلانی شده، تا بدل به عامل تشویش و دغدغه برای فرد شود و سرانجام او را برده خویش کند! نکته اینجاست که مد نه فقط در پوشش بلکه در نحوه صحبت کردن، خواندن، نوشتن، دیدن، رفتار کردن و حتی روان درمانی کردن و... هم میتواند نفود کند! به این ترتیب برای کالبدشکافی مسأله مد ابتدا باید گریزی به معنای دقیق این واژه زد. فرهنگ لغات کمبریج در تعریف متداول از معنای مد میگوید
«روشی از عمل کردن، زندگی کردن یا رفتار کردن.» در واقع مد نوعی تقلید کردن از دیگری است برای همانندسازی با وی. کسی که اینگونه مقلد میشود گویی از یک خلأ هویتی و فکری رنج میبرد. او نه خودش را میشناسد و نه معایب و محسناتش را. بنابراین برای اینکه از رنج این سردرگمی رها شود تصمیم میگیرد روش زندگی و رفتار کردن دیگری را دنبال کند، اما این رویه، پیامدی که برای او دارد شکاف بزرگ بین خود واقعی اش و خودی که بواسطه «دیگری» ساخته ایجاد میکند تا سرانجام از قلاب بحران هویت در این شکاف آویزان شود. به این ترتیب مجموع هریک از این افراد، جامعه بحران زده هویتی را شکل میدهد. جامعهای که با هر مد، که البته زودگذر هم است بسرعت متأثر میشود و تغییر میکند. در این خصوص، گئورگ زیمل در اثرش، فلسفه پول، مینویسد«ماهیت ویژه مد ایجاب میکند که تنها در یک زمان به دست بخشی از گروهی معین اِعمال شود و اکثر افراد صرفاً در جهت پذیرفتن آن حرکت کنند. همین که نمونهای عموماً پذیرفته شد، به محض اینکه هر کاری که در آغاز شمار اندکی از افراد آن را انجام دادهاند واقعاً همه انجام دهند. ما دیگر از مد سخن نمیگوییم. مد همانگونه که گسترش مییابد، بتدریج به سوی نابودی میرود.» همانطور که زیمل نوشت، مد شکل و ظاهرش در طول زمان تغییر میکند،اما جوهرهاش که میل افراد به پیروی از آن است تغییر نمیکند. این چرخه زمانی مخربتر میشود که همان فرهنگی که مد نیز در آن شکل میگیرد بیرحمتر شود. از این رو، زیمل که دنیای مدرن را دنیای عصبی تری نیز مینامد، اضافه میکند« تمام بیرحمی پول در فرهنگ جامعه منعکس میشود، فرهنگی که پول آن را تعیین میکند.» از آنجایی که در چنین فرهنگی، پول در دست قشر طبقه بالاست، یعنی همان «دیگری»، او هر بار بازی فریبنده جذاب و جدیدی را آغاز میکند. بازی زیانباری که با پیش رفتن اش، فشار بیشتری به عدهای که در طبقه پایینتر هستند و دچار بحران هویت شدهاند وارد میکند تا به هر بهایی با پیروی از آنها وارد این بازی شوند. به همین دلیل در تحقیقاتی که توسط انجمن سلطنتی بهداشت عمومی بریتانیا ، سال 2017 روی 1479 نوجوان و جوان 14 تا 24 ساله در سراسر بریتانیا با هدف بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی بر سلامت روان آنها صورت گرفت، به این نتیجه رسیدند که آسیب زاترین شبکههای اجتماعی، شبکههایی هستند که محوریت آنها پیرامون عکس میچرخد، چرا که عکسها انعکاس قابل توجهی از مد، پول و بازی قشر طبقه بالا هستند. با این تفاسیر، راه گریز از برده مد شدن میتواند این باشد که هر فرد با پذیرش خویش، آن گونه که هست درصدد شناخت قریحه و استعدادها و نقاط ضعف و ترسها و اضطرابهای ساحت روانش برآید تا با آگاهی بتواند آن را رشد و غنا دهد، تا مصداق همان فردی باشد که امرسون در ستایش اش میگفت «کسی که متکی به نفس خود است در میان جمعیت و با آرامش کامل استقلال تنهایی دارد.»
«روشی از عمل کردن، زندگی کردن یا رفتار کردن.» در واقع مد نوعی تقلید کردن از دیگری است برای همانندسازی با وی. کسی که اینگونه مقلد میشود گویی از یک خلأ هویتی و فکری رنج میبرد. او نه خودش را میشناسد و نه معایب و محسناتش را. بنابراین برای اینکه از رنج این سردرگمی رها شود تصمیم میگیرد روش زندگی و رفتار کردن دیگری را دنبال کند، اما این رویه، پیامدی که برای او دارد شکاف بزرگ بین خود واقعی اش و خودی که بواسطه «دیگری» ساخته ایجاد میکند تا سرانجام از قلاب بحران هویت در این شکاف آویزان شود. به این ترتیب مجموع هریک از این افراد، جامعه بحران زده هویتی را شکل میدهد. جامعهای که با هر مد، که البته زودگذر هم است بسرعت متأثر میشود و تغییر میکند. در این خصوص، گئورگ زیمل در اثرش، فلسفه پول، مینویسد«ماهیت ویژه مد ایجاب میکند که تنها در یک زمان به دست بخشی از گروهی معین اِعمال شود و اکثر افراد صرفاً در جهت پذیرفتن آن حرکت کنند. همین که نمونهای عموماً پذیرفته شد، به محض اینکه هر کاری که در آغاز شمار اندکی از افراد آن را انجام دادهاند واقعاً همه انجام دهند. ما دیگر از مد سخن نمیگوییم. مد همانگونه که گسترش مییابد، بتدریج به سوی نابودی میرود.» همانطور که زیمل نوشت، مد شکل و ظاهرش در طول زمان تغییر میکند،اما جوهرهاش که میل افراد به پیروی از آن است تغییر نمیکند. این چرخه زمانی مخربتر میشود که همان فرهنگی که مد نیز در آن شکل میگیرد بیرحمتر شود. از این رو، زیمل که دنیای مدرن را دنیای عصبی تری نیز مینامد، اضافه میکند« تمام بیرحمی پول در فرهنگ جامعه منعکس میشود، فرهنگی که پول آن را تعیین میکند.» از آنجایی که در چنین فرهنگی، پول در دست قشر طبقه بالاست، یعنی همان «دیگری»، او هر بار بازی فریبنده جذاب و جدیدی را آغاز میکند. بازی زیانباری که با پیش رفتن اش، فشار بیشتری به عدهای که در طبقه پایینتر هستند و دچار بحران هویت شدهاند وارد میکند تا به هر بهایی با پیروی از آنها وارد این بازی شوند. به همین دلیل در تحقیقاتی که توسط انجمن سلطنتی بهداشت عمومی بریتانیا ، سال 2017 روی 1479 نوجوان و جوان 14 تا 24 ساله در سراسر بریتانیا با هدف بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی بر سلامت روان آنها صورت گرفت، به این نتیجه رسیدند که آسیب زاترین شبکههای اجتماعی، شبکههایی هستند که محوریت آنها پیرامون عکس میچرخد، چرا که عکسها انعکاس قابل توجهی از مد، پول و بازی قشر طبقه بالا هستند. با این تفاسیر، راه گریز از برده مد شدن میتواند این باشد که هر فرد با پذیرش خویش، آن گونه که هست درصدد شناخت قریحه و استعدادها و نقاط ضعف و ترسها و اضطرابهای ساحت روانش برآید تا با آگاهی بتواند آن را رشد و غنا دهد، تا مصداق همان فردی باشد که امرسون در ستایش اش میگفت «کسی که متکی به نفس خود است در میان جمعیت و با آرامش کامل استقلال تنهایی دارد.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
کیوان در «نون خ ۴» چطور است؟
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
تلاشهای منحصربهفرد آقای کارگردان
-
انیمیشنی برگرفته از شعر پرویز ناتل خانلری
-
ضمانت اجرایی وجدان است
-
عکس نوشت
-
زیر سایه مُد
اخبارایران آنلاین